جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بار روانی » در نشریات گروه « پزشکی »
-
مقدمه
مشکلات رفتاری کودکان بهعنوان رفتارهای مقابلهای و برون نمود توصیف میشوند و غالبا متوجه دیگران از جمله؛ مادر به عنوان مراقب اصلی هستند تا خود کودک. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش الگوی والدگری مثبت بر خودکارآمدی ، ناگویی هیجانی و بار روانی مادران کودکان با مشکلات رفتاری انجام شد.
روشروش این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه پژوهش مادران کودکان با اختلالات مشکلات رفتاری شهر الیگودرز در نیمه اول سال تحصیلی 99-1398بودند که از میان انها مادران 30 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند (هرگروه 15نفر). گروه ازمایش 12جلسه 90دقیقه ای آموزش والدگری مبتنی بر روان شناسی مثبت را دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی دومکا (1996)، ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، مقیاس بار روانی پای وکویر (1984) و مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز (1998) فرم والدین بودند. دادهها در این بخش با روش تحلیل واریانس آمیخته ، آزمون شاپیروویلک ، آزمون ماچلی و آزمون لوین باکمک نرمافزار SPSS نسخه 22 تجزیهوتحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان دادکه در مرحله پس آزمون بین آنها از نظر هرسه متغیر خودکارآمدی ، ناگویی هیجانی و بار روانی تفاوت معنی داری وجود داشت . به عبارت دیگر،آموزش برنامه والدگری مثبت باعث افزایش خودکارآمدی و p<0/05) 11/6 F =)کاهش ناگویی هیجان,p<0/05). 23/16=) و کاهش بار روانی (F=8/01, P<0.05) در مادران کودکان با مشکلات رفتاری شد.
نتیجه گیریبرنامه والدگری مبتنی بر روان شناسی مثبت با تاکید بر جنبه های روان شناسی مثبت از جمله؛ ارتقای عزت نفس، خودکارآمدی و تقویت جنبه های مثبت در زندگی می تواند به مادرانی که فرزندان دارای مشکلات رفتاری هستند کمک کند.
کلید واژگان: برنامه والدگری مثبت, خودکارآمدی, ناگویی هیجانی, بار روانی, مادران, مشکلات رفتاری}IntroductionChildrenchr('39')s behavioral problems are described as extraversion behaviors and are often directed at others ، including; the mother is the primary caregiver rather than the child. The aim of this study was to determine the effectiveness of a parenting program based on positive psychology on self-efficacy، emotional distress، and psychological burden on mothers of children with behavioral problems.
MethodsThe method of this quasi-experimental study with pre-test and post-test design was unequal with the control group. The research society were Mothers of Children with behavioral problems in Aligoderz city in 2019-20. Among which the mothers of 30 students were selected by available sampling method and randomly assigned to two equal groups (15 people in each group). The experimental group received 12 sessions of 90-minute parenting training based on positive psychology، and the control group did not receive any intervention. The research tools were Dumkachr('39')s Parenting Self-Efficacy Scale(1996)، Toronto’s Alexithymia Scale (1994)، Pai and Kapurchr('39')s Family Burden Interview Schedule (FBIS)(1984)، and Connerschr('39') Parent Rating Scale(1998). Data were analyzed by analysis of mixed variance، Shapiro-vilk test، Machili test and Levin test with the help of SPSS software version 22.
ResultsThe findings showed that in the post-test phase، there was a significant difference between them in terms of all three variables of self-efficacy، emotional distress and psychological burden. In other words، positive parenting training increased self-efficacy (F = 11.6; p <0.05)، decreased emotional distress (F= 23.16; p <0.05)، and decreased psychological burden (F = 8.01; p <0.05) in mothers of children with behavioral problems.
ConclusionParenting program based on Positive Psychology with Emphasis on Positive Psychological Aspects such as; Promoting self-esteem، self-efficacy، and enhancing positive aspects of life can help mothers with children with behavioral problems.
Keywords: parenting program, positive psychology, self-efficacy, emotional distress, burden, mother, and behavioral problems} -
مقدمه
مراقبان خانوادگی بار روانی زیادی را در زندگی با افراد مبتلا به اختلالات روانی شدید تجربه می کنند. مداخله های مختلفی برای کاهش مشکلات روانشناختی و بار روانی مراقبان انجام شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش روانی و کیفیت زندگی درمانی بر بار روانی مراقبان خانوادگی بیماران مبتلا به بیماری های روانی شدید انجام شد.
مواد و روش کاراین پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که بر روی 150 نفر از مراقبان خانوادگی بیماران روانی شدید بستری در تنها بیمارستان روانپزشکی شهر زاهدان به طور تصادفی در قالب سه گروه 50 نفره مداخله کیفیت زندگی درمانی ، مداخله آموزش روانی و گروه کنترل در سال 2020 انجام شد. گروه مداخله کیفیت زندگی درمانی 8 جلسه و گروه مداخله آموزش روانی چهار جلسه آموزش را طی دو هفته بصورت گروهی و به مدت 90 دریافت کردند. قبل و 4 هفته پس از اتمام آموزش ها، بار روانی مراقبان به کمکZarit Burden Questionnaire مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و به کمک آزمون های آماری تی زوجی، تی مستقل، کای دو و ANOVA تجزیه و تحلیل شد.
یافته هامیانگین نمره بار روانی مراقبان سه گروه پس از دریافت آموزش ها تفاوت معنادار داشتند. آزمون های تعقیبی نشان داد که میانگین نمره بار روانی مراقبان گروه کیفیت زندگی درمانی و آموزش روانی با گروه کنترل تفاوت معنادار داشت. همچنین میانگین نمره بار روانی مراقبان گروه دریافت کننده کیفیت زندگی درمانی بطور معنادار از گروه آموزش روانی کمتر بود.
نتیجه گیریکیفیت زندگی درمانی در مقایسه با آموزش روانی در کاهش بار روانی مراقبان خانوادگی بیماران مبتلا به اختلالات روانی شدید موثر تر بود. بنابراین استفاده از این روش ساده و قابل یادگیری برای مراقبان با سواد در قالب آموزش های ترخیص بیماران روانی پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: کیفیت زندگی درمانی, آموزش روانی, بار روانی, مراقبان خانوادگی, بیماری های روانی شدید}Payesh, Volume:20 Issue: 1, 2021, PP 71 -80Objective (s)Family caregivers of patients with severe mental disorders experience a great deal of psychological burden. Various interventions have been performed to reduce the psychological problems and psychological burden of caregivers. The aim of this study was to compare the effect of a psychoeducational intervention and quality of life therapy on the psychological burden of family caregivers of patients with severe mental illness.
MethodsThis quasi-experimental study was performed on 150 family caregivers of severely mentally ill patients admitted to a psychiatric hospital in Zahedan, Iran, in 2020. Caregivers randomly were allocated in three groups: quality of life therapy intervention (50 people), psycho-education intervention (50 people) and control group (50 people). The quality of life therapy intervention group received 8 sessions and psycho-education group received four sessions training during two weeks each lasting for 90 minutes. The psychological burden of caregivers was assessed before and 4 weeks after the training through using the Zarit burden questionnaire. Data were analyzed by SPSS software version 22 using paired t-test, independent t-test, chi-square and ANOVA.
ResultsThe mean score of psychological burden of caregivers was significantly different between the three groups after the intervention (P = 0.002). Post hoc analysis showed that the mean score of psychological burden of caregivers in quality of life therapy group and psychological education was significantly different from the control group (P = 0.001). Also, the mean score of psychological burden of caregivers in quality of life therapy was significantly less than the score in psychological educational intervention group (P = 0.001).
ConclusionQuality of life therapy was more effective in reducing the psychological burden of family caregivers of patients with severe mental disorders compared to psychological educational intervention.
Keywords: Quality of life therapy, Psychoeducation, Burden, Family caregivers, Mental illness} -
مقدمه
بیماری اسکیزوفرنیا یکی از شدیدترین بیماری های مزمن روانپزشکی است. فرد مبتلا به این بیماری بیشترین میزان مراقبت های خانوادگی را دریافت می کند. تنوع و شدت نقش های مراقبتی خانواده بیماران اسکیزوفرن، می تواند بار روانی زیادی را در مراقبان خانوادگی ایجاد کرده و کارکردهای خانواده را مختل سازد.
موارد و روش ها:
مطالعه حاضر یک مطالعه مروری است که با جستجو در منابع چاپی و الکترونیکی از سالهای2001-2017 در داده پایگاه هایSID، Magiran و Google Scholar ، Science Direct و PubMedو با استفاده از کلید واژه های اسکیزوفرنیا، مراقبان خانوادگی، بار روانی، کارکرد، بیماران روان، انجام گرفت.
نتایجفشار مراقبتی که خانواده های بیماران اسکیزوفرن متحمل می شوند باعث: اختلال در روابط خانوادگی، محدودیت در فعالیتهای اجتماعی، کار و تفریح، مشکلات مالی و مشکلات جسمی، اضطراب، افسردگی، تضعیف کیفیت زندگی، رفتارهای خشونت آمیز با بیماران می شود. مطالعات حاکی از کارکرد ضعیف این خانواده ها می باشد، بطوری که انسجام و پیوستگی خانواده ی این بیماران و درک اعضای آن از خودشان نیز منجر به بروز مشکلاتی می گردد. خانواده های این بیماران در حل مساله، انجام وظایف و نقش ها، برای برآوردن نیازهای عاطفی و اقتصادی، ارتباطات کلامی و غیرکلامی و پاسخ دهی عاطفی از توانایی کمتری برخوردار هستند.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به مشکلات متعدد مراقبان خانوادگی بیماران اسکیزوفرن، تیم روانپزشکی می توانند از طریق اتخاذ نقش معلم، با ارائه مراقبتهای عاطفی و روانی به این جمعیت آسیب پذیر کمک نمایند. مداخلات درمانی خانواده، به وابستگان بیمار کمک خواهد کرد تا نگرش آنان در مورد بیماری، علائم و نشانه های رفتاری آن تغییر یافته و از شدت استرس و فشار روحی روانی اشان کاسته و سلامتی روان آنها را تامین نماید.
کلید واژگان: خانواده, اسکیزوفرنیا, بار روانی, کارکرد}IntroductionSchizophrenia is one of the most severe chronic diseases in psychiatry. The person with this disease receives the highest level of family care. The diversity and severity of family care roles in schizophrenic patients can create a lot of psychological burden in family caregivers and disrupt family functioning. The purpose of this study is to status of psychological burden and the role of family careers in patients with schizophrenia.
Material and methodsThis study is a review article that was searched in electronic and paper sources for year 1990-2017 in SID, Magiran, and Google Scholar, Science Direct and PubMed databases. The key words of schizophrenia, family careers, psychological burden, function, mental patients was used.
ResultsThe caring pressure for families of schizophrenic patients causes disorders of family relationships, restrictions on social activities, work and recreation, financial problems and physical problems, anxiety, depression, poor quality of life, violent behavior with patients. Studies have shown that these families have poorly functioning, so that the coherence and consistency of the family of these patients and the understanding of their members of their own will also lead to problems. The families of these patients are less capable of solving the problem, performing tasks and roles to meet the emotional and economic needs, verbal and nonverbal communication, and emotional response.
Discussion and Conclusion:
Psychiatric team can help the vulnerable population by providing emotional and psychological care through the role of the teacher. Family therapy interventions will help the patient's relatives to change their attitude towards the disease, its signs and symptoms, and to alleviate stress and psychological stress, and provide them with mental health.
Keywords: Family, Schizophrenia, Psychological, Burden, Function} -
مقدمه
مراقبت از بیمار مبتلا به اختلال روانی مسوولیتی است که بار روانی زیادی برای اعضای خانواده به همراه دارد. در سال های اخیر به روان درمانی ها به ویژه مداخله های روانی- اجتماعی در کنار دارو درمانی بیشتر توجه شده است. از جمله این مداخلات آموزش های روانی خانواده محور است. هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی مداخله روانی آموزشی بر بار روانی مراقبان خانگی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی بود.
مواد و روش هاپژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که در بیمارستان اعصاب و روان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در سال 1397 انجام گردید. نمونه های پژوهش شامل 31 نفر از مراقبان اصلی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بودند که در 6 جلسه آموزش گروهی شرکت کردند. قبل و بعد از مداخله پرسشنامه بار روانی زاریت توسط مراقبان به صورت خودایفا تکمیل گردید. داده های به دست آمده توسط نرم افزار آماری spss-19 و آزمون های آماری کای اسکوئر، همبستگی پیرسون و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامیانگین سن مراقبان 62/12± 77/45 بود. میانگین بار روانی مراقبان بیماران در پیش آزمون 73/14± 45/66 بود. نتایج مطالعه نشان داد که پس از شرکت در جلسات آموزشی میانگین بار روانی در مراقبان با میانگین 53/10± 38/49 به طور معنی داری کاهش یافته بود(001/0< P).
نتیجه گیریبا توجه به اثربخشی مداخله روانی آموزشی بر بار روانی مراقبان خانگی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی پیشنهاد می شود که از الگوی مداخلات روانی آموزشی در بخش های روانپزشکی جهت مراقبان خانگی بیماران دوقطبی استفاده نمایند.
کلید واژگان: آموزش, بار روانی, مراقبان خانگی, بیماران دوقطبی}BackgroundCaring for a patient with a mental disorder is a responsibility that has a lot of psychological burden for family members. In recent years, psychotherapy, especially psychosocial interventions, along with drug therapy has been given greater attention. One of these family-based interventions is the psycho-educational intervention of the family. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of psycho-educational intervention on the burden of family caregivers of patients with bipolar disorder.
MethodsThis is a quasi-experimental study conducted in the psychiatric hospital affiliated to Bushehr University of Medical Sciences in 2018. The research sample consisted of 31 main caregivers of patients with bipolar disorder who participated in 6 group training sessions. Before and after the intervention, Zarit psychological burden questionnaire was completed by caregivers. Data were analyzed by SPSS 19 software, Chi-square, Pearson correlation, and T-test.
ResultsThe mean age of caregivers was 45.77 ± 12.62. The mean psychosocial burden of caregivers in the pretest was 66.45 ± 14.73. The results of the study showed that after participating in educational sessions, the average of psychological burden in caregivers with mean of 38.3 ± 10.53 was significantly decreased (P = 0.000).
ConclusionConsidering the effectiveness of psycho-educational interventions on the burden of family caregivers in patients with bipolar disorder, it is suggested to use psycho-educational interventions in psychiatric wards for caregivers in bipolar patients.
Keywords: education, Burden, Family caregivers, Bipolar Disorder} -
زمینه و هدف
اعتیاد به عنوان یک بحران و یک اختلال مزمن طولانی مدت می تواند منجر به تحمیل بار روانی و کاهش کیفیت زندگی در مراقبان خانوادگی شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله کیفیت زندگی درمانی بر بار روانی مراقبان خانوادگی معتادان انجام یافته است.
روش بررسیاین پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مراقبان خانوادگی معتادان در حال ترک در بیمارستان روان پزشکی بهاران شهر زاهدان در سال 1397 بودند. حجم نمونه 80 نفر بود که به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. مراقبان گروه مداخله هشت جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی درمانی را به صورت یک روز درمیان و براساس محتوای تعیین شده دریافت کردند. قبل از مداخله و 8 هفته پس از پایان مداخله، داده ها به وسیله پرسشنامه بار روانی Zarit جمع آوری و در نرم افزار SPSS نسخه 21 به کمک آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاقبل از مداخله بین دو گروه از نظر میانگین نمره بار روانی تفاوت معناداری وجود نداشت (25/0=p). اما پس از مداخله، میانگین نمره بار روانی در مراقبان خانوادگی گروه مداخله (92/12±10/40) به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل (58/13±80/46) بود (01/0p<).
نتیجه گیریمداخله کیفیت زندگی درمانی در این مطالعه تاثیر مثبت و معناداری بر کاهش بار روانی مراقبان خانوادگی معتادان داشت. بنابراین استفاده از این رویکرد مشاوره ای به موازات برنامه های ترک اعتیاد به منظور افزایش رفاه و سلامت روان شناختی مراقبان خانوادگی به ارایه دهندگان خدمات درمانی و مراقبتی توصیه می شود.
کلید واژگان: بار روانی, کیفیت زندگی, درمانی, مراقب خانوادگی, وابستگی به مواد}Effect of the quality of life therapy intervention on the burden of the family caregivers of addictsHayat, Volume:25 Issue: 3, 2019, PP 237 -251Background & AimSubstance use as a crisis and a long-term chronic disorder can lead to psychological burden and reduce the quality of life of family caregivers. The aim of this study was to determine the effect of the quality of life therapy intervention on the burden of the family caregivers of addicts.
Methods & MaterialsThis is a clinical trial. The research population included all the family caregivers of the recovering addicts, admitted to Baharan psychiatric hospital in Zahedan in 2018. The samples were 80 people who were randomly divided into either intervention or control group. Caregivers in the intervention group received eight sessions of group counseling based on the quality of life therapy and on the basis of the determined content, every other day. Before the intervention and eight weeks after the intervention, the data were collected using the Zarit burden questionnaire and were analyzed by statistical tests through the SPSS software version 21.
ResultsBefore the intervention, there was no significant difference in the mean score of burden between the two groups (P=0.25). After the intervention, the mean score of family caregiver burden in the intervention group (40.10±12.92) was significantly lower than in the control group (46.80±13.58) (P<0.01).
ConclusionThe quality of life therapy intervention in this study had a positive and significant effect on reducing the burden of family caregivers of addicts. Therefore, it is recommended that healthcare providers use this counseling approach along with addiction treatment programs to improve the psychological well-being of family caregivers.
Clinical trial registry: IRCT20160924029954N11Keywords: burden, quality of life, therapy, family caregiver, dependency} -
مقدمهتنش ها و فشارهای روانی ناشی از مراقبت از بیمار اسکیزوفرن امری قابل توجه و در عین حال معمول است که اگر بدون درمان و مداخله رها شود، می تواند منجر به کاهش سطح سلامت جسمانی و روانی مراقبان خانوادگی به عنوان بیماران پنهان شود و بر کیفیت مراقبتی که ارائه می دهند موثر باشد.هدفهدف از این مطالعه تعیین تاثیر آموزش همتا محور بر بار روانی مراقبان خانوادگی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا می باشد.موارد و روش هامطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی بود که در سال 1397 بر روی 64 مراقب خانوادگی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بستری در بیمارستان های منتخب نظامی انجام شد. بیماران به روش مبتنی بر هدف انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. جهت گروه آزمون آموزش همتا محور به مدت 6 جلسه و جهت گروه کنترل اقدامی صورت نگرفت. در نهایت بار روانی دو گروه با هم مقایسه شدند. داده ها با استفاده از روش آماری به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 0/05<P سطح معنی داری در نظر گرفته شد.یافته هانتایج مطالعه نشان داد که بین دو گروه آزمون و کنترل، متغیرهای زمینه ای اختلاف معناداری نداشتند. همچنین در مرحله قبل از مداخله میانگین بار روانی در دو گروه آزمون و کنترل با هم اختلاف معناداری نداشتند، در حالی که بلافاصله و دو هفته بعد از مداخله این اختلاف معنادار بود (0/001<P). همچنین نتایج مقایسه بین گروهی آزمون آنووا در دو گروه معنادار بود (0/001<P).بحث و نتیجه گیریبا توجه به سطح متوسط بار روانی نمونه های این مطالعه و نظر به اینکه نتایج این مطالعه حاکی از اثرات مثبت آموزش همتا محور بر بار روانی خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرن بود توصیه می شود، استفاده از تجارب موفق افراد همتا به عنوان یک الگو با ایجاد همدلی بین آموزش دهنده و آموزش گیرنده، در جهت کاهش بار روانی خانواده های بیماران اسکیزوفرن در بیمارستان ها و بعد از ترخیص استفاده شود.کار آزمایی بالینیIRCT2018122180420040N1کلید واژگان: آموزش, اسکیزوفرنیا, بار روانی, بیمار, خانواده}IntroductionPsychosocial stresses and stresses caused by schizophrenic patients are a significant but common practice that, if left untreated and intervened, can lead to a reduction in the physical and mental health of family caregivers as hidden patients, and The quality of care they provide is effective.ObjectivesThe purpose of this study was to determine the effect of peer-centered education on psychological burden on family caregivers of schizophrenic patients.Materials and MethodsThis study was a clinical trial performed on 64 family caregivers of patients admitted to the military hospital with schizophrenia in 2018. Patients were selected using a purpose-based method and randomly divided into two groups of test and control. For the experimental group, peer educator training was performed for 6 sessions and the control group did not take any action. Finally, the psychological burden of the two groups was compared. P less than 0.05 was considered as a significant level.ResultThere were no significant differences between the two test groups between the two variables. In the pre-intervention stage, the mean psychological burden was not significantly different in the two groups of test and control, while immediately and two weeks after the intervention, this difference was significant (P<0.001).Also, the results of the ANOVA test showed significant differences between the two groups (P<0.001).
Discussion andConclusionConsidering the average level of mental burden of the samples in this study and considering that the results of this study indicate the positive effects of peer-to-peer education on the psychological burden of families of schizophrenic patients, it is recommended to use successful experiences of peers as a model with Creating empathy between educator and learner to reduce the psychological burden of families of schizophrenic patients in hospitals and after discharge.
IRCT No. : IRCT2018122180420040N1Keywords: Education, Schizophrenia, Psychological burden, Patient, Family} -
تاثیر واقعیت درمانی گروهی بر بار روانی مادران دارای کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیریمقدمهدر فرایند ابتلای کودک به ناتوانی یادگیری بار روانی فزاینده ای برای اعضای خانواده خصوصا مادر ایجاد می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر واقعیت درمانی گروهی بر بار روانی مادران دارای کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری شهرستان پیربکران اصفهان به اجرا درآمد.روشروش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش مادران دارای کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری شهرستان پیربکران اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 مادر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی گروهی را طی 10 جلسه آموزشی 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه دریافت نمودند، در حالی که گروه کنترل در طی انجام فرایند پژوهش از دریافت مداخله فوق بی بهره بودند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بار روانی (زاریت و همکاران، 1986) بود.یافته هانتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش واقعیت درمانی بر بار روانی مادران دارای کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنادار داشت (p<0/05).نتیجه گیریبر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، می توان از روش واقعیت درمانی در جهت کاهش بار روانی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بهره برد.کلید واژگان: واقعیت درمانی, بار روانی, ناتوانی یادگیری}The effect of group reality therapy on mental burden of the mothers of the children with learning disabilityIntroductionIn the process of the childs suffering from learning disability, Caused mental burden in family members specially the mother. According to it, the present study was conducted to determine the effectiveness of group reality therapy on mental burden of the mothers of the children with learning disability in the town of PirBakran in Isfahan.MethodThe research method was semi-experimental with pretest, posttest and control group design and follow-up stage. The statistical population of the current study included mothers of the children with learning disability in the town of PirBakran in Isfahan in academic year 2015-16. 30 mothers were selected through available non-random sampling method from the statistical population. The experimental group received of group reality therapy during 10-minute sessions a week for a meeting, received 90, While the control group during the study process of the intervention lacked above. The research instrument included mental burden questionnaire (Zarit et.al, 1986).
Findings: The results of data analysis showed that training reality therapy had significant effect on mental burden of the mothers of the children with learning disability at posttest and follow up stages (pConclusionAccording to the results of the present study, reality therapy method can be utilized to decrease mental burden of the mothers of the children with learning disability.Keywords: Reality Therapy, Mental Burden, Learning Disability} -
مقدمه اضطراب یکی از مشکلات همراه کودکان آسپرگر است. بار روانی حاصل از داشتن کودک مبتلا به آسپرگر بر مراقبان آن ها نیز تاثیر می گذارد و زندگی با یک عضو بیمار تجربه ی تلخی برای سایر اعضای خانواده ایجاد می کند. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر کاهش اضطراب کودکان مبتلا به اختلال آسپرگر و بار روانی مادران آن ها پرداخته است. روشروش پژوهش حاضر یک مطالعه ی مورد منفرد از مدل AB می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان پسر 11- 8 ساله مبتلا به اختلال آسپرگر و مادران این کودکان در شهر تهران و در سال 96-1395 هستند، که به مرکز اتیسم آیین خورشید مراجعه کرده بودند و 3 کودک که نمرات مشابه تری در پرسش نامه غربالگری طیف اتیسم با عملکرد بالا داشتند، به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. اجرای مداخله 12 جلسه ی 90 دقیقه ای به مدت 3 ماه انجام گرفت و مرحله ی پیگیری نیز سه ماه پس از پایان درمان دنبال شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه غربالگری طیف اتیسم با عملکرد بالا، پرسش نامه اضطراب اسپنس و مقیاس بار روانی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال آسپرگر، در متغیر اضطراب، نسبت به خط پایه در نمرات تغییر و بهبودی نشان دادند. درصد بهبودی کلی آن ها در متغیر اضطراب 50.5 درصد محاسبه شد و نمرات شاخص تغییر پایا برای هر سه کودک بیشتر از 1/96 به دست آمد. بنابراین بازی درمانی فلورتایم بر کاهش اضطراب کودکان مبتلا به اختلال آسپرگر از نظر بالینی و آماری معنادار است. هم چنین نتایج آزمون پیگیری نشان داد که اثرات مداخله بعد از گذشت یک ماه از اجرای آخرین جلسه ی بازی درمانی، هم چنان ادامه داشته است. نتایج به دست آمده از درصد بهبودی (24/6درصد)، در مورد بار روانی مادران این کودکان بعد از اجرای مداخله و آزمون پیگیری حاکی از کاهش بار روانی مادران بود، اما این مقدار از نظر بالینی معنادار نبود.نتیجه گیریبازی درمانی فلورتایم بر کاهش اضطراب کودکان مبتلا به اختلال آسپرگر موثر بوده است، از این رو این نوع بازی درمانی می تواند به عنوان یکی از مداخله های درمانی جهت بهبود اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال آسپرگر و کاهش فشارها و مشکلات روانی مادران آن ها در مراکز و کلینیک های اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: بازی درمانی فلورتایم, اضطراب, آسپرگر, بار روانی, مادران}IntroductionþAnxiety is one of the problems associated with Asperger's children.ý. The psychological burden of having a child with Asperger, also affects their caregivers, ýand life with a sick member creates a bitter experience for other family membersý. The aim of this research is to investigate the influence of Floor time Play on ýAnxiousness ýin children with Asperger disorder ýand burden among ýtheir þmothersýMethodsThe study was a single-subject of AB experimental designs. The statically population of the study was all 8-11 year old children with asperger ýdisorder and their mothers in Tehran, referring to the center of autism of the Sunrise, ýand 3 children at the age 8 to 11 were chosen. In this study, convenience sampling ýmethod was used. ý. Interventions peformed for 12 treatment sessions (90 minutes, one session per week) ýfor three month, with a follow-up period of one month subsequent to treatment ýterminationý. The research instruments were the High-Functioning ýþAutism Spectrum Screening ýQuestionnaire, Spence Childrens Anxiety Scale and Family burden interview scale. ýchart analysis was used for data analysis of this study and also the effectiveness of ýtherapy was assessed by recovery percent formula andý Reliable change indexþ.þResultsThe results indicated that children with asperger disorder showed improvement in ýcomparison with baseline. The overall improvement in their anxiety variables was 50/5%, ýand the RCI was higher than 1.96 for all three children. Therefore, floortime play ýtherapy has a clinically and statistically significant effect on the reduction of anxiety in ýchildren with Asperger's disorder. The results of the follow-up test showed that the effects of the intervention were still ýongoing after one month after the last session of the interventionsý. Also the results of the percentage of recovery (24/6%) indicated a decrease in burden, ýbut ýthis value was not clinically meaningful.ýConclusionsIt seems that floortime play therapy has been effective in reducing the anxiety ýof ýchildren with aspergerous disorder. Therefore, it is recommended that the ýtreatment ýof floortime play therapy as one of the treatment interventions to improve ýanxiety in children ýwith Asperger's disorder And reduce the stresses and mental ýproblems of their mothers ýin centers and clinics of autism. ýKeywords: Floor time Play, Anxiety, Asperger, burden, ?mothers}
-
مقدمهتولد هر کودک مبتلا به اوتیسم مشکلات متعددی را برای والدین به همراه دارد. عدم ابراز هیجانی و بار روانی در مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم مشکلات روانشناختی را ایجاد می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی برنامه آموزش والدین کازلوف بر ابراز هیجان و بار روانی مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم انجام گردید.روش کاراین پژوهش یک تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه مداخله و شاهد بود. 30 مادر دارای کودک مبتلا به اوتیسم واجد شرایط به دو گروه مداخله و شاهد به صورت تخصیص تصادفی تقسیم شدند. برنامه آموزشی والدین کازلوف برای آزمودن های گروه مداخله طی 12 جلسه (90 دقیقه ای، دو جلسه در هفته) انجام گردید. در این تحقیق از مقیاس بار روانی پای و کوپر و پرسشنامه ابراز هیجان به کودک استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تحت نسخه 17 نرم افزار SPSS انجام شد.یافته هایافته ها نشان دادند که ابراز هیجان های مثبت در مادرانی که مداخله آموزشی والدین کازلوف را دریافت کردند، نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری داشت (0/001> P). همچنین در ابراز هیجان های منفی و بار روانی این گروه از مادران در مقایسه با گروه شاهد کاهش معناداری مشاهده شد (0/001> P).نتیجه گیریبرنامه آموزشی والدین کازلوف به منظور افزایش هیجان های مثبت و کاهش هیجان های منفی مادران نسبت به فرزند بیمار خود و کاهش بار روانی روانی مادران دارای اثر معنی داری می باشد.کلید واژگان: آموزش, مادران, ابراز هیجان, بار روانی, اوتیسم}IntroductionThe birth of every child with Autism is associated with several problems for parents. Lack of emotional support and the burden of the child cause psychological problems in mothers with autistic children. Therefore¡ the aim of this research was to determine the effectiveness of the kozloff parental training program« on expressed emotion and burden in mothers with autistic child.MethodsThis research was a quasi-experimental study with pre and post-tests. Thirty mothers with autistic children were assigned randomly to the control and experimental group. The experimental group was received the Kozloff parental training program in 12 sessions (90 minutes¡ two times per week). The research instruments were the Pai and Kapur''s Family Burden Interview Schedule Scale (FBIS) and expressed emotion to child. The result of this research was analyzed by examination of covariance with the SPSS version 17 software.ResultsThe results indicated that positive expressed emotion in mothers¡ who received the Kozloff training intervention¡ was increased (PConclusionsThe Kozloff parental training was effective in increased positive expressed emotion and decrease negative emotions and objective and subjective burden in mothers with autistic children.Keywords: Education, Mothers, Expressed Emotion, Burden, Autism}
-
هدفتعیین اثربخشی آموزش خانواده بر میزان بار روانی مراقبان خانگی بیماران روانی بستری در بیمارستان نور شهر اصفهان.روشمطالعه حاضر، به روش کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور، اثربخشی یک برنامه آموزش روانی گروهی را بر روی 100 نفر مراقب خانوادگی بیماران روانی بستری در بیمارستان نور وابسته به مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، طی یک دوره سه ماهه، مورد آزمون قرار داده است. بار روانی مراقبان با استفاده از پرسش نامه سنجش بار روانی تعیین و برآورد گردید.یافته هامیانگین نمره بار روانی در مراقبان خانگی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلالات خلقی دریافت کننده مداخله آموزش روانی، به طور معنی داری (001/0=p) نسبت به گروه کنترل، کاهش یافت.نتیجه گیریبرنامه مداخله گروهی به منظور کاهش بار روانی، در نمونه ای از مراقبان خانگی بیماران مؤثر بود و این امر می تواند کیفیت زندگی بیماران و مراقبان را به طور ضمنی بهبود و ارتقاء بخشد.
کلید واژگان: اختلال روانی, مراقب خانوادگی, بار روانی, مداخله آموزشی}ObjectivesEvaluating the effectiveness of a group psycho-educational program on family caregivers of inpatients with mental disorders in Noor Hospital in the city of Isfahan.MethodThe present study was a single blind randomized clinical trial, and assessed the effective-ness of a group psycho-educational program on 100 family caregivers of psychiatric inpatients over a three month period, in Noor Hospital affiliated to Center for Behavioral Science Research of Isfahan University of Medical Sciences. Caregivers’ burden was assessed using Zarit Burden Interview ZBI.ResultsThe results showed that the mean score of burden in family care givers of patients with schizophrenia and mood disorders significantly decreased (p=0.001) in comparison with the control group.ConclusionThe group intervention program for reducing caregivers’ burden in family caregivers of patients was effective, and this could potentially improve the quality of life of both patients and caregivers.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.