به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « رفتارهای خودآسیب رسان » در نشریات گروه « پزشکی »

  • فاطمه صمدی، سید عبدالمجید بحرینیان*، کتایون رازجویان، فاطمه شهابی زاده
    مقدمه

    رفتارهای خودآسیب رسان و خودانتقادی به عنوان متغیرهای اساسی نقش مهمی در اختلال دوقطبی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودانتقادی ورفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی بود.

    روش کار

    این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. ا جامعه پژوهش شامل نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی شهر تهران در سال 1400 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند از بین بیمارستان امام حسین تهران، مطب سعادت آباد و مطب قایم شهر و بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافته، تعداد 60 نوجوان انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر گروه 20 نوجوان (آزمایش اول: رفتاردرمانی دیالکتیکی)، (آزمایش دوم: درمان فعال ساز رفتاری) و گروه کنترل جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان کلونسکی و گلن (2009) و پرسشنامه خودانتقادی تامپسون و زوراف (2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0 و با نرم افزار SPSS.21 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که درمان فعال ساز رفتاری و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب-رسان تاثیر دارد و باعث کاهش خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان شده است. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی تاثیر بیشتری نسبت به درمان فعال ساز رفتاری بر خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان دارای اختلال دوقطبی دارد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    درمان فعال ساز رفتاری و رفتاردرمانی دیالکتیکی نقش مهمی در کاهش خودانتقادی می باشد.

    کلید واژگان: اختلال دوقطبی, خودانتقادی, درمان فعال ساز رفتاری, رفتار درمانی دیالکتیکی, رفتارهای خودآسیب رسان}
    Fatemeh Samadi, Seyed Abdolmajid Bahreinian *, Katayoon Razjooyan, Fatemeh Shahabizadeh
    Introduction

    Self-injurious and self-critical behaviors play an important role in bipolar disorder as basic variables. The purpose of this study was to compare the effectiveness of behavioral activation therapy and dialectical behavior therapy on self-criticism and self-injurious behaviors of 18-12-year-olds with bipolar disorder.

    Methodology

    This research was a semi-experimental type of pre-test and post-test with a control group. The research population consisted of 18-12-year-olds with bipolar disorder in Tehran in 1400, which was selected from this population by purposive sampling from Tehran's Imam Hossein Hospital, Saadat Abad Clinic, and Qayim Shahr Clinic and based on a structured clinical interview. 60 teenagers were selected and placed in two experimental groups and a control group, 20 teenagers in each group (first experiment: dialectical behavior therapy), (second experiment: behavioral activation therapy) and control group. Klonsky and Glenn (2009) self-injurious behavior questionnaire and Thompson and Zuraf (2004) self-criticism questionnaire were used to collect data. Data analysis was done with the statistical method of covariance analysis and Bonferroni follow-up test at a significance level of 0.05 and with SPSS.21 software.

    Findings

    The results of the research showed that behavioral activation therapy and dialectical behavior therapy have an effect on self-criticism and self-harmful behaviors and have reduced self-criticism and self-harmful behaviors. The results of the Bonferroni test showed that dialectical therapy has a greater effect on self-criticism and self-injurious behaviors in adolescents with bipolar disorder than behavioral activation therapy (P<0.05).

    Conclusion

    behavioral activation therapy and dialectical behavior therapy play an important role in reducing self-criticism

    Keywords: Bipolar Disorder, Self-Criticism, Behavioral Activation Therapy, Dialectical Therapeutic Behavior, Self-Injurious Behaviors}
  • معصومه سام، علیرضا پیرخائفی*، علی اصغر اصغرنژاد فرید
    مقدمه

     اختلال شخصیت مرزی (BPD) یک وضعیت سلامت روانی است که با نوسانات شدید خلق وخو و بی ثباتی در روابط بین فردی مشخص می شود. بیماران مبتلا به این اختلال در مرز روان نژندی و روان پریشی هستند.

    هدف

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی در رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی در نوجوانان دختر هنرستانی دارای BPD بود.

    روش

    روش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر هنرستان های کارودانش و فنی حرفه ای دارای اختلال شخصیت مرزی یکی از مناطق آموزش وپرورش شهر تهران بود. بدین منظور، 176 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی جکسون و کلاریج (1991)، پرسشنامه سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی توسط وایت و کارور (1994)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان سانسون و همکاران (1998) و پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و روئمر (2004) بود. داده های حاصله به وسیله روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت pls و روش حداقل مربعات جزئی (pls) تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد، میزان اثر غیرمستقیم سیستم فعال ساز و مهاری مغزی بر رفتارهای خودآسیب رسان با نقش واسطه ی بدتنظیمی هیجانی 553/0- و معنادار است (05/0>p). میزان اثر مستقیم فعال ساز و مهاری مغزی بر بدتنظیمی هیجانی 436/0- و است (05/0>p). میزان اثر مستقیم فعال ساز و مهاری مغزی بر رفتارهای خودآسیب رسان 504/0- و معنادار است (05/0>p). میزان اثر مستقیم بدتنظیمی هیجانی بر رفتارهای خودآسیب رسان 506/0 و  05/0 معنادار است (05/0>p).

    نتیجه گیری

    بر این اساس، بین سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی در رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی رابطه معناداری وجود داشت.

    کلید واژگان: مهار عصبی, فرآیندهای مغزی, رفتارهای خودآسیب رسان, اختلال هیجانی, اختلالات شخصیت مرزی}
    Masoumeh Sam, Alireza Pirkhaefi*, Aliasghar Asgharanjad-Farid
    Introduction

    Borderline personality disorder (BPD) is a mental health condition characterized by instability in mood and interpersonal relationships. These patients are on the border between neurosis and psychosis.

    Aim

    This study aimed to investigate the role of Behavioral Inhibition Systems/Behavioral Activation Systems in self-destructive behaviors in female vocational school students with BPD according to the mediating role of emotional dysregulation.

    Method

    The research had a descriptive-correlational method, and its statistical population consisted of all female students with BPD at technical and vocational schools in an educational district of Tehran. 176 students were selected using the purposive sampling method. Data collection tool included Jackson and Claridge's Borderline Personality Disorder Scale (1991), Behavioral Inhibition System/Behavioral Activation System Questionnaire by Carver and White (1994), Self-Destructive Behaviors Questionnaire by Sansone et al. (1998), and Difficulties in emotion regulation scale by Gratz and Roemer (2004). Data were analyzed using the PLS-SEM method with SmartPLS software.

    Results

    The indirect effect of BIS/BAS on self-destructive behaviors with a mediating role of emotional dysregulation was -0.553 and significant (p<0.05). The direct effect of BIS/BAS on emotional dysregulation was -0.436 and significant (p< 0.05). Furthermore, the direct effect of BIS/BAS on self-destructive behaviors was -0.504 and significant (p<0.05), and the direct effect of emotional dysregulation on self-destructive behaviors was 0.506 and significant (p<0.05).

    Conclusion

    There was a significant relationship between behavioral activation and inhibition systems with self-destructive behaviors according to a mediating role of emotional dysregulation.

    Keywords: Neural Inhibition, Mental Processes, Self-Injurious Behaviors, Emotional Disturbances, Borderline Personality Disorders}
  • مهسا مطلع، سید وحیده حسینی*، اعظم روشندل
    مقدمه

    شیوع رفتارهای پرخطر و گاه پنهانی همچون خود آسیب رسانی در دوره نوجوانی، می تواند نتایج نامطلوبی برای سلامت این گروه سنی به همراه داشته باشد لذا شناخت عوامل پیش بینی کننده ی این رفتار جهت تعیین اقدامات پیشگیری و درمانی می تواند مفید واقع شود. هدف پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان بر اساس خودشفقت ورزی و عدم تحمل ناکامی در دختران نوجوان بود.

    روش کار

    در این پژوهش توصیفی - همبستگی، تمامی دانش آموزان دختر مقاطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. از این بین 499 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و داده ها از طریق پرسشنامه دموگرافیک، رفتارهای خودآسیب رسان، تحمل ناکامی و شفقت به خود گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) و برنامه آماری SPSS انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بین خودشفقت ورزی با رفتارهای خودآسیب رسان رابطه معکوس و معنی دار (499=n، 207/0- =r، 001/0=p) و بین عدم تحمل ناکامی و رفتارهای خوداسیب رسان رابطه مستقیم و معنی دار (499=n، 198/0=r، 001/0=p) وجود دارد ضمن اینکه خودشفقت ورزی نسبت به تحمل ناکامی، پیش بین قوی تری (با ضریب اثرگذاری 07/0-) برای رفتارهای خودآسیب رسان محسوب می شود.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد کمبود یا نبود عوامل محافظت کننده در کنار عوامل خطر می تواند منجر به فعال سازی یا تقویت رفتارهای پرخطر شود لذا توجه همزمان به عوامل محافظت کننده (خودشفقت ورزی) در کنار عوامل خطر (عدم تحمل ناکامی) می تواند برای پیشگیری از وقوع رفتارهای خودآسیب رسان و پیامدهای مخرب آن مفیدتر باشد.

    کلید واژگان: رفتارهای خودآسیب رسان, خودشفقت ورزی, تحمل ناکامی, دختران نوجوان}
    Mahsa Motale, Seyyed Vahide Hosseini*, Azam Roshandel
    Introduction

    The prevalence of high-risk and sometimes hidden behaviors such as self-harm during adolescence can have adverse concequences for adolescents’ health, so knowing the factors influencing the prediction of this behavior can be useful for determining preventive and therapeutic measures. The purpose of the study was to predict self-harm behaviors based on self-compassion and frustration intolerance in adolescent girls.

    Methods

    In this descriptive-correlational study, all female students of Tehran high schools in 2022 were the statistical population. Among them, 499 people were selected by multi-stage sampling method and data were collected through demographic questionnaire, self-harm inventory, frustration discomfort scale and self-compassion scale. Data analysis was done using SPSS statistical program.

    Results

    According to the results, there was an inverse and significant relationship between self-compassion and self-harm behaviors (n=499, r=-0.207, p=0.001) and a direct and significant relationship between frustration intolerance and self-harm behaviors (n=499, r=0.198, p=0.001). Meanwhile, self-compassion was a stronger predictor of self-harm behaviors (with a coefficient of -0.07) than frustration intolerance.

    Conclusion

    It seems the lack of protective factors along with risk factors can lead to the activation or strengthening of high-risk behaviors, therefore simultaneous attention to protective factors (self-compassion) along with risk factors (failure tolerance) can be more useful for preventing the occurrence of self harm behavior and its destructive consequences.

    Keywords: self harm behaviours, self compassion, frustration intolerance, adolescent girls}
  • سرور حمیدی فرد، زهرا دشت بزرگی*، فریبا حافظی
    مقدمه

    اتیسم یک اختلال عصبی رشدی است که باعث ایجاد و افزایش مشکلات روانشناختی می شود. بنابراین، هدف این العه تعیین اثربخشی موسیقی درمانی بر رفتارهای خودآسیب رسان و عملکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش پسران مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کار درمانی شهر اهواز در نیمه دوم سال 1400 بودند که از میان آنها 24 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده با قرعه کشی در دو گروه مساوی گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقه ای با روش موسیقی درمانی آموزش دید و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با فرم اطلاعات دموگرافیک، سیاهه خودآسیب رسانی و مقیاس عملکرد اجرایی گردآوری و با آزمون های کای اسکویر و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و گواه از نظر سن، پایه تحصیلی و مدت گذشته از اختلال اتیسم تفاوت معنی داری نداشتند (0/05>p). همچنین، موسیقی درمانی باعث کاهش معنی دار رفتارهای خودآسیب رسان و بهبود معنی دار عملکردهای اجرایی شامل خودمدیریتی زمان، خودسازماندهی/ حل مسیله، خودکنترلی/ بازداری، خودانگیزشی و خودنظم جویی هیجان در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم شد (0/001<p).

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان دهنده نقش موثر موسیقی درمانی در کاهش رفتارهای خودآسیب رسان و بهبود عملکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم بود. بنابراین، استفاده از موسیقی درمانی در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم می تواند موثر واقع شود.

    کلید واژگان: موسیقی درمانی, رفتارهای خودآسیب رسان, عملکردهای اجرایی, کودکان, اختلال اتیسم}
    Sorour Hamidifard, Zahra Dashtbozorgi*, Fariba Hafezi
    Introduction

    The autism is a neurodevelopmental disorder, which causes and increases psychological problems. Therefore, the aim of this study was determining the effectiveness of music therapy on self-harm behaviors and executive functions in children with autism disorder.

    Methods

    The present research was a quasi-experimental study with pretest and posttest design with a control group. The research population was male with autistic disorder that referred to counseling and occupational therapy centers of Ahvaz city in the second half of 2021 year, which from them number of 24 people after reviewing the inclusion criteria were selected by purposive sampling method and by simple randomly with lottery assigned into two equal groups. The experimental group trained 10 sessions of 45 minutes by music therapy method and the control group remained on the waiting list for training. Data were collected with demographic information form, self-harm inventory and executive function scale and were analyzed by chi-square and multivariate analysis of covariance tests in SPSS version 23 software.

    Results

    The findings showed that there was no significant difference between the experimental and control groups in terms of age, educational grad and past time of autism disorder (P>0.05). Also, music therapy significantly reduced self-harm behaviors and significantly improved executive functions including self-management to time, self-organization/problem solving, self-restraint/inhibition, self-motivation and self-regulation of emotion in children with autism disorder (P<0.001).

    Conclusion

    The results of this research showed the effective role of music therapy in reducing self-harm behaviors and improving executive functions of children with autism disorder. Therefore, the use of music therapy along with other treatment methods can be effective to improve the psychological characteristics of children with autism disorder.

    Keywords: Music Therapy, Self-Harm Behaviors, Executive Functions, Children, Autism Disorder}
  • سونه قناعت باجگیرانی*، احمد برجعلی، حسین اسکندری، نورعلی فرخی، مهدی خانجانی
    هدف

      پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرشت عاطفی-هیجانی در رفتارهای خود آسیب رسان با میانجیگری آسیب های دوران کودکی انجام شد.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری  بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان در سنین 18 تا 25 سال در شهر  مشهد بودند که از این میان 630  نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. آزمودنی ها به پرسشنامه های خودآسیب رسانی عمدی، سرشت عاطفی و هیجانی و آسیب های دوران کودکی پاسخ دادند. از مجموع 630 پرسشنامه توزیع شده 623 پرسشنامه واجد ملاک های لازم جهت تجزیه وتحلیل تشخیص داده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های خودآسیب رسانی عمدی، مقیاس ترکیبی سرشت عاطفی-هیجانی و آسیب های دوران کودکی بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان میدهند مدل مفهومی ارائه شده در پژوهش حاضر با داده های تجربی بدست آمده از نمونه آماری برازش مطلوبی دارد. سرشت عاطفی-هیجانی با رفتارهای خود آسیب رسان همبستگی معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که آسیب های دوران کودکی در رابطه بین سرشت عاطفی-هیجانی با رفتارهای خود آسیب رسان نقش واسطه ای دارند

    نتیجه گیری

    درنظرگرفتن این متغیرها در زمینه ی پیشگیری، تشخیص و درمان رفتارهای خود آسیب رسان موثر است و سطح سلامت روانی را در جمعیت عمومی ارتقا میبخشد.

    کلید واژگان: سرشت عاطفی-هیجانی, آسیب های دوران کودکی, رفتارهای خودآسیب رسان}
    Soneh Ghanaat Bajgirani *, Ahmad Borjali, Hossein Eskandari, Mahdi Khanjani
    Purpose

    The purpose of this study was to investigate the role of the Affective and Emotional Temperament on self-harm behaviors satisfaction mediated by the childhood trauma.

    Materials and Methods

    The Method of the present study was descriptive-correlational research using structural Equation Modeling (SEM) method. The statistical population of the research was all students between the ages of 18 and 25 in the city of Mashhad that 630 of them were selected through convenience sampling technique. From 630 questionnaires that were distributed among the participants, a total of 623 questionnaires fulfilled the required analysis criteria. The instruments for data collection included The Deliberate SelfHarm Inventory, The Affective and Emotional Composite Temperament (AFECT) scale and Childhood Trauma Questionnaire. The data were analyzed using Pearson’s correlation coefficient and the Structural Equation Modeling (SEM) technique. 

    Findings

    The results indicated that the hypothesized model had a good fit with the observed data. Affective and Emotional Temperament showed a significantly correlation with selfharm behaviors. Path analysis indicated that the relation between Affective and Emotional Temperament and self-harm behaviors mediated by childhood trauma. Concluion: Considering these variables are important in the prevention, diagnosis and treatment of self-harm behaviors as well as in promoting mental health among general population.

    Keywords: Affective, Emotional Temperament, Childhood Trauma, Self-harm Behaviors}
  • الهام مستشاری، امیرهوشنگ مهریار، نادره سهرابی*، حجت الله جاویدی
    مقدمه

    شواهد اندکی در خصوص ارتباط بین رفتارهای خودآسیب رسان با عملکرد خانواده و کژتنظیمی هیجان وجود دارد؛ لذا این پژوهش با هدف تعیین همبستگی رفتارهای خودآسیب رسان با عملکرد خانواده و کژتنظیمی هیجان در دختران نوجوان دبیرستانی در سال 1398 انجام شد. 

    روش

    جامعه آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی دربرگیرنده کلیه دانش آموزان دختر دوازده الی نوزده ساله خودآسیب رسان شهر تهران در سال تحصیلی 1398 بودند که از این میان تعداد صد و پنجاه نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله سیاهه خودگزارشی خودآسیب رسانی کلونسکی و گلن2009، مقیاس عملکرد خانواده تاویتیان و همکاران1987 و مقیاس کژتنظیمی هیجانی گراتز و رومر2004 گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. 

    نتایج

    نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین عواطف مثبت خانوادگی، ارتباطات خانوادگی و حمایت ها و تشویق خانوادگی با رفتارهای خودآسیب رسان همبستگی منفی و معنی دار، همچنین بین تعارضات خانوادگی و نگرانی های خانوادگی با رفتارهای خودآسیب رسان همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد و نپذیرفتن پاسخهای هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان به هنگام فشار، دشواری در انجام رفتارهای هدفمند به هنگام فشار، فقدان آگاهی، ابهام هیجانی و دشواری کنترل تکانه های تحت فشار با رفتارهای خودآسیب رسان همبستگی مثبت و معنی دار(05/0>P) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه های تعارضات خانوادگی، نگرانی های خانوادگی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان و دشواری کنترل تکانه های تحت فشار حدود بیست و هفت درصد واریانس رفتارهای خودآسیب رسان دختران نوجوان(5/0>P) را تبیین می کند.

    بحث و نتیجه گیری

    به مراقبان حوزه سلامت و بهداشت روانی پیشنهاد می شود احتمال قابلیت پیش‍بینی خودآسیب رسانی را براساس عملکرد خانواده و کژتنظیم هیجان در میان دانش آموزان دختر نوجوان درنظر بگیرند تا به کنترل و درمان به موقع مشکلات ناشی از بروز رفتارهای خودآسیب رسان بپردازند.

    کلید واژگان: رفتارهای خودآسیب رسان, عملکرد خانواده, کژتنظیمی هیجان}
    Elham Mostashari, Amir-Houshang Mehryar, Nadereh Sohrabi*, Hojatollah Javidi
    Introduction

    There is some evidence suggesting a connection between self-harming behaviors and both family functioning and emotion dysregulation. Therefore, the objective of this study was to investigate the relationship between self-harming behaviors, family functioning, and emotion dysregulation among adolescent girls in high school during the year 2019.

    Methods

    The statistical population of this descriptive-correlational study included all twelve to nineteen-year-old self-harming female students in Tehran in the academic year 2019, from which one-hundred-fifty were selected using multi-stage cluster sampling. Data were collected using the Inventory of Statements About Self-Injury of Klonsky & Glenn2009, Tavitian et al Family Functioning Scale1987, and the Gratz and Roemer2004 Scale Emotional Disorder Scale. Data were analyzed using descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis) in SPSS23.

    Results

    The results of the Pearson correlation coefficient showed that there is a significant negative correlation between positive family emotions, family relationships, and family support with self-harming behaviors, as well as a positive and significant correlation between family conflicts and family worries with self-harming behaviors; there is a positive and significant relationship between non-acceptance of emotional responses, limited access to emotion regulation strategies during pressure, difficulty in performing targeted behaviors during pressure, lack of awareness, emotional clarity and difficulty in controlling shocks under pressure with self-harming behaviors.(P<0.05) The results of multiple regression analysis showed that the components of family conflicts, family worries, limited access to emotional regulation strategies, and the difficulty in controlling shocks under pressure explain about twenty-seven percent of the variance of adolescent girls' self-harming behaviors.(P<0.05) 

    Conclusions

    It is suggested that the ability to predict self-harm based on family performance and emotion regulation among adolescent female students be considered by healthcare workers to control and treat problems caused by self-harming behaviors promptly.

    Keywords: Self-Harming Behaviors, Family Functioning, Emotional Dysregulation}
  • طیبه وفائی، سید عبدالوهاب سماوی*، سمانه نجارپوریان
    زمینه و اهداف

    با توجه به شیوع و پیامدهای رفتارهای خودآسیب رسان در بین نوجوانان، انجام مداخلات درمانی ضروری هست؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر احساس شرم و راهبردهای مقابله ای نوجوانان خودآسیب رسان بود.

    روش بررسی

    در یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه، از میان نوجوانان دختر 15-13 ساله شهر شیراز (منطقه 2) در سال تحصیلی 1400 1399، 30 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ و به مقیاس پرسشنامه شرم سیموند و همکاران و پرسشنامه مقابله فرایدنبرگ و لوییس پاسخ دادند. گروه آزمایش آموزش گروهی تنظیم هیجان گرتز را دریافت کرد، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد.

    یافته ها

    نتایج به صورت کلی نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه در میزان احساس شرم و راهبردهای مقابله ای تفاوت معنی دار وجود دارد (0001/0>p). آموزش گروهی تنظیم هیجان موجب کاهش مولفه های شرم (خودارزیابی منفی و ناراحتی هیجانی) می گردد و موجب افزایش راهبردهای مقابله ای بارور و کاهش راهبردهای مقابله ای نابارور می شود (0001/0>p) و از نظر مولفه برونی سازی و راهبردهای مقابله ای مراجعه به دیگران بین دو گروه تفاوت معنادار وجود ندارد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج درمانگران، مشاوران و روانشناسان در کنار سایر روش های درمانی از روش آموزش گروهی تنظیم هیجان در راستای ارتقای وضعیت روانشناختی نوجوانان خودآسیب رسان استفاده کنند.

    کلید واژگان: تنظیم هیجان, احساس شرم, راهبردهای مقابله, نوجوانان, رفتارهای خودآسیب رسان}
    Tayebeh Vafaei, Seyed Abdolvahab Samavi*, Samaneh Najarpourian
    Background and aims

    Due to the prevalence and consequences of self-harming behaviors among teenagers, therapeutic interventions are necessary; therefore, this study was conducted to determine the effectiveness of emotion regulation group training on feeling of shame and coping strategies of self-harming teenagers.

    Methods

    In a quasi-experimental pre-test and post-test study with a control group, among the 13-15 year-old female teenagers of Shiraz city (region 2) in years of 2020-2021, 30 people were selected and randomly divided into experimental and control groups (n=15). They responded to the Simonds’s Adolescent Shame-Proneness Scale and adolescent coping scale (by Frydenberg & Lewis). The experimental group received Gratz’s emotion regulation group therapy, but the control group did not receive any training. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance.

    Results

    Generally, the results showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in the level of shame and coping strategies (p<0.0001). the emotion regulation group training reduced the components of shame (negative self- evaluation and emotional discomfort). It also increased productive coping strategies and decreased non-productive coping strategies (p<0.0001). It should be noted that in terms of the externalization component and coping strategies of referring to others, there was no significant difference between the two groups.

    Conclusion

    Based on our results, in order to improve the psychological condition of self-harming teenagers, therapists, counselors, and psychologists can use the emotion regulation group training along with other treatment methods.

    Keywords: Emotional Regulation, Shame, Coping Behavior, Teenagers, Self-Injurious Behavior}
  • راستی امامی راد، زهرا زنجانی، سارا حسین پور، ساناز جوکار*
    سابقه و هدف

    رفتار خودآسیب رسان به اقدامات عمدی اشاره دارد که فرد بدون قصد خودکشی برای صدمه زدن به خود انجام می دهد. این مطالعه با هدف مقایسه طرحواره های هیجانی و دشواری در تنظیم هیجان بین دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب رسان با دانشجویان فاقد این رفتارها، صورت پذیرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 442 نفر از دانشجویانی که در سال تحصیلی 1400-1399 در دانشگاه علوم پزشکی کاشان مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس براساس نقطه برش پرسشنامه آسیب به خود (SHI)، 52% (90 نفر) از شرکت کنندگان در گروه افراد دارای رفتارهای خودآسیب رسان و 48% (83 نفر) در گروه افراد فاقد این رفتارها جای گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه آسیب به خود (SHI)، مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده گردید و با توجه به نرمال نبودن توزیع داده ها از آزمون یومن ویتنی (uman-witny) استفاده شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد که طرحواره های هیجانی ساده انگاری، نشخوار، احساس گناه، غیر قابل کنترل بودن، سرزنش دیگران و خودآگاهی هیجانی در افراد دارای رفتارهای خودآسیب رسان بیشتر رایج بودند و درمقابل، این افراد کمتر باورهایی مطابق با طرحواره های هیجانی تاییدطلبی، پذیرش هیجانات و توافق داشتند (01/0 P<) و همچنین دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب رسان مشکلات بیشتری در ابعاد مختلف فرآیند تنظیم هیجان (غیر از آگاهی هیجانی)داشتند (01/0 P<).

    نتیجه گیری

    طرحواره های هیجانی ناسازگار و مشکلات در تنظیم هیجان در افراد دارای رفتار خودآسیب رسان بیشتر رایج است. بنابراین بهبود مهارت های تنظیم هیجانی می تواند مانع از بروز این گونه رفتارها در افراد شود.

    کلید واژگان: رفتارهای خودآسیب رسان, طرحواره های هیجانی, دشواری در تنظیم هیجان}
    Rasti Emamirad, Zahra Zanjani, Sara Hosseinpoor, Sanaz Joekar*
    Background

    Self-Harm refers to the deliberate behaviors which people take to harm themselves without suicidal ideation. This study aimed to compare emotional schemas and emotion regulation difficulties between students with and without self-harm behaviors.

    Materials and methods

    in this cross-sectional study, 442 people from students of Kashan University of Medical Sciences during 2020, were selected by convenience sampling. Based on the cut-point of DSHI, 52% (90) participants were placed in the group of people with self-harm behaviors and 48% (83) in the control group. Data were collected through a demographic questionnaire, deliberate self-harm inventory (DSHI), and Leahy's emotional schema scale (LESS) and difficulties in emotion regulation scale (DERS). Data were analyzed by SPSS version of 26th edition, and 0.05 was selected as a P-value. Due to the non-normal distribution of data, the Uman-Whitney test was used.

    Results

    According to results, defective schemas are more common among students having self-harm behaviors. In students with self-harm behavior, the simplistic view of emotion, rumination, guilt, control, blame, and emotional self-awareness schemas are more common compared to the students without these behaviors. In contrast, the students with self-harm behaviors exhibited less acceptance of feeling, consensus, and validity-by-others schemas than students without self-harm behaviors (P<0.01). Also, they had more difficulties in all areas of emotion regulation except emotional awareness than those who didn't have self-harm behaviors (P<0.01).

    Conclusion

    Maladaptive emotional schemas and difficulties in emotion regulation were more among people with self-harm behaviors, therefor, improving emotion regulation skills can prevent such behaviors in individuals.

    Keywords: Deliberate self-harm behavior, Metaemotions, Emotion regulation}
  • خدیجه نوروزی، مینا مجتبایی*، هایده صابری
    مقدمه

    رفتار های خودآسیب رسان در هر جامعه ای از موارد جدی تهدید کننده سلامت نوجوانان است که احتمال نتایج مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش می دهد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش یوگا مبتنی بر ذهن آگاهی و مدیریت خود بر رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بود.

    روش کار

    روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری بود. در این پژوهش جامعه آماری دانش ‏آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 45 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 دانش آموز) و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش یوگا مبتنی بر ذهن آگاهی (12 جلسه 90 دقیقه ای) و آموزش مدیریت خود (12 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. از سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان کلونسکی و گلین (Glenn and Klonsky) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه‏گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند رفتارهای خودآسیب رسان را بهبود بخشند، اما آموزش مدیریت خود بر اساس نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی، دارای تاثیر بیشتری بر بهبود رفتارهای خودآسیب رسان بود.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش یوگا مبتنی بر ذهن آگاهی و مدیریت خود مداخلات موثری در بهبود رفتارهای خودآسیب رسان هستند، اما تاثیر آموزش مدیریت خود بیشتر بود.

    کلید واژگان: آموزش یوگا مبتنی بر ذهن آگاهی, مدیریت خود, رفتارهای خودآسیب رسان}
    Khadijeh Nourouzi, Mina Mojtabaee*, Hayede Saberi
    Introduction

    Self- destructive behaviors are seriously threatening health and wellbeing, and increasing the likelihood of physical, psychological, and social consequences. The purpose of this study was to compairsion effectiveness yoga training based on mindfulness and self management on self- destructive behaviors in adolescents.

    Methods

    This experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group and follow-up. The statistical population of this study included all the female students high school in Karaj city in year academic 2018-2019 and 45 student were considered as the sample size in two experimental groups (each group of 15 student) and control (15 student). The experimental groups underwent approach yoga training based on mindfulness (12 sessions 90 minutes) and self management training (12 sessions 90 minutes), but the control group received no training. To collect data inventory of statements self-injury of Glenn and Klonsky. Data analysis was performed using SPSS-24 software in two sections: descriptive and inferential (analysis of variance with repeated measures and Bonferroni).

    Results

    The results showed that both of the interventions used in this study can significantly improve the self- destructive behaviors. But the approach self management by Bonferroni has a greater impact on the improvement of self- destructive behaviors.

    Conclusion

    Based on the results of this study, yoga training based on mindfulness and self management are effective interventions on self- destructive behaviors in adolescents, but the effect of the self management was greater.

    Keywords: yoga training based on mindfulness, self management self- destructive behaviors}
  • پژمان جنود، فاطمه محمدی شیرمحله، شهرام محمدخانی، مرجان حسین زاده تقوایی، پریسا پیوندی
    چکیده
    مقدمه
    طبق آمارهای غیررسمی مصرف مت آمفتامین در ایران در جایگاه دوم یا سوم پرمصرف ترین مواد مورد سوءمصرف قرار گرفته است. هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان مثبت گرا بر رفتارهای خودآسیب رسان و هیجان های منفی در مردان وابسته به داروهای محرک (شیشه) بود.
    روش کار
    روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش و پس آزمون و پیگیری، با گروه کنترل بود.  جامعه آماری، شامل کلیه مردان وابسته به مواد محرک(شیشه) مراجعه کننده به مرکز تی سی استان کرج در پاییز 1397 بودند. روش نمونه گیری بصورت دردسترس  (40مرد) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (n=20) و گواه (n=20) قرار گرفتند. مرحله پیش آزمون، مقیاس پرسشنامه رفتارهای خود آسیب رسان و فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس(21-  DASS) انجام شد. سپس گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان مثبت گرا قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند و در پایان هر دو گروه تحت پس آزمون و دوره پیگیری (3 ماه) قرار گرفتند. تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد.
    نتایج
    نشان دادند بین دو گروه آزمایش وگواه، پس از اجرای درمان تفاوت معناداری وجود دارد. بطوریکه، میانگین نمره رفتارهای خودآسیب رسان و هیجان های منفی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافت)001/0> .(P
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت درمان مثبت گرا  بر رفتارهای خودآسیب رسان و هیجان های منفی در مردان وابسته به داروهای محرک (شیشه) موثر می باشد.
    کلید واژگان: استرس, اضطراب, افسردگی, درمان مثبت گرا, داروهای محرک (شیشه), رفتارهای خودآسیب رسان}
    Pejman Jonoud, Fatemeh Mohammadi Shirmahaleh, Shahram Mohammadkhani, Marjan Hossein-Zadeh Taqvaei, Parisa Peyvandi
    Abstract
    Introduction
    According to unofficial statistics, methamphetamine consumption in Iran is ranked as the second or third most commonly used substance abuse. The purpose of this study was to determine the effectiveness of positive treatment on self-injurious behaviors and negative emotions in men with opiate dependence.
    Methods
    The research method was quasi-experimental with pre- and post-test and follow up with control group. The statistical population consisted of all men with glasses referring to Karaj province TC center in autumn 2019. Samples were selected by convenience sampling (40 males) and were randomly divided into experimental (n = 20) and control (n = 20) groups. The pre-test phase, the questionnaire of self-harming behaviors and the short form of the Depression, Anxiety, Stress Scale (DASS-21) were used. Then the experimental group received 8 sessions of positive treatment and the control group did not receive any intervention. At the end both groups underwent posttest and follow up period (3 months). Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) was used for data analysis.
    Results
    There was a significant difference between experimental and control groups after treatment. The mean score of negative self-injurious behaviors and negative emotions in the experimental group was lower than the control group (P <0.001(.
    Conclusion
    According to the findings, it can be concluded that positive therapy is effective on self-injurious behaviors and negative emotions in men with opiate dependence.
    Keywords: stress, Anxiety, Depression, positive treatment, Stimulant Drugs (Crystal Methamphetamine), self-injurious behaviors}
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال