فهرست مطالب مهدی بهزاد
-
سابقه و هدف
تغییرات ترشحی سایتوکاین ها در بیماری دیابت شیرین نوع دو (T2DM) مشاهده شده است. نقش و ارتباط اینترلوکین پیش التهابی 32 آلفا (IL-32α) با سایتوکاین های ضدالتهابی IL-35 و فاکتور رشد تغییردهنده بتا (TGF-β) در این بیماری مشخص نیست. این مطالعه با هدف ارزیابی میزان ترشح IL-32α، IL-35 و TGF-β از سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMCs) در افراد بیمار و کنترل صورت گرفت. هم بستگی بین IL-32α با IL-35 و TGF-β و هم بستگی بین آن ها با عوامل تعیین کننده پاراکلینیکی (گلوکز پلاسمای ناشتا (FPG)، هموگلوبین A1c (HbA1c)، میزان فیلتراسیون گلومرولی (GFR)، آلبومین و کراتینین) بررسی شد.
مواد و روش هانمونه خون 38 فرد بیمار و 38 فرد کنترل جمع آوری و PBMCs هر فرد با روش فایکول جدا و با محرک آزمایشگاهی به مدت چهار روز کشت داده شد. تولید IL-32α، IL-35 و TGF-β در مایع رویی کشت با روش الایزا ارزیابی گردید. عوامل تعیین کننده پاراکلینیکی با روش های استاندارد آزمایشگاهی بررسی شد.
یافته هاافزایش IL-32α و کاهش IL-35 ترشحی در بیماران نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0.006=P، 0.001>P). همبستگی منفی بین IL-32α و IL-35 (0.001>P)، هم بستگی مثبت بین IL-32α با FPG و HbA1c (0.002=P، 0.005=P) و هم بستگی منفی بین IL-35 با آن ها در بیماران دیده شد (هر دو 0.001>P). ارتباط معناداری بین سایتوکاین ها و شاخص توده بدنی، GFR، آلبومینوری، کراتینین و TGF-β یافت نشد.
نتیجه گیریدر بیماری دیابت میزان افزایش IL-32α با کاهش میزان IL-35 و عوامل تعیین کننده سوخت و ساز گلوکز مرتبط است. ظاهرا IL-32α و IL-35 نقش بالقوه ای در بیماری زایی T2DM دارند.
کلید واژگان: اینترلوکین32, اینترلوکین35, دیابت شیرین نوع دو, فاکتور رشد تغییردهنده بتا}Background and ObjectiveCytokine production was shown to be changed in Type 2 diabetes mellitus (T2DM). Nonetheless, the relationship of pro-inflammatory interleukin (IL)-32α with anti-inflammatory IL-35 and transforming growth factor (TGF)-β is unclear in T2DM. The present study aimed to evaluate the IL-32α, IL-35, and TGF-β levels produced by peripheral blood mononuclear cells (PBMCs) in patients compared to healthy controls (HCs). Correlations between the IL-32α and IL-35 and TGF-β, as well as between those cytokines and paraclinical parameters [(fasting plasma glucose (FPG) and hemoglobin A1c (HbA1c), GFR, albumin, and creatinine)] were assessed.
Materials and MethodsBlood samples were taken from 38 patients and 38 HCs. The PBMCs from each donor were isolated with the ficoll method and cultured with in vitro stimulator for four days. The production of IL-32α, IL-35, and TGF-β in culture supernatants was determined with ELISA. Paraclinical parameters were evaluated by standard laboratory methods.
ResultsHigh levels of IL-32α and low levels of IL-35 were found in patients compared to in HCs (P=0.006; P<0.001). A negative correlation between IL-32α and IL-35 was detected in patients (P<0.001). IL-32α was positively correlated with FPG and HbA1c (P=0.002, P=0.005), whereas IL-35 was negatively correlated with them in patients (both P<0.001). No correlations were detected between the cytokines and BMI, GFR, albumin, and creatinine, as well as between the TGF-β levels.
ConclusionIncreased IL-32α but diminished IL-35 production are linked with each other and with the glucose metabolism parameters in T2DM. It seems that IL-32α and IL-35 have a potential role in T2DM pathogenesis.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Interleukin 32, Interleukin 35, Transforming Growth Factor Beta} -
در این مقاله، بیشینه ی دامنه ی سیگنال زمانی شتاب به عنوان مشخصه ی ارتعاشی مناسب که نمایش گر خوبی از روند زوال یاتاقان غلتشی است انتخاب شده و به منظور پیش بینی روند زوال و عمر مفید باقیمانده به کار رفته است. در گام نخست با به کار بردن یک انتقال لگاریتمی، این مشخصه ی ارتعاشی به یک سری زمانی پایدار تبدیل شده است. سپس با کمک شبکه ی عصبی بازگشتی حافظه ی طولانی کوتاه مدت، نحوه ی رشد این مشخصه ی ارتعاشی پیش بینی شده است. این پیش بینی روی داده های دو نمونه از یاتاقان های آزمایش پرونوستیا که در ادبیات فن شناخته شده بوده و مورد استفاده محققین بسیاری قرار گرفته، اعمال شده است. با توجه به نتایج پیش بینی مدل، مدت زمان باقیمانده تا رسیدن این مشخصه ی ارتعاشی به یک آستانه ی معین ارایه شده است. همچنین اگر آستانه ی تعیین شده به معنی پایان عمر مفید یاتاقان باشد، می توان از الگوریتم پیشنهاد شده به منظور تخمین عمر مفید باقیمانده نیز بهره جست. نحوه ی عملکرد الگوریتم در راستای این هدف نیز ارایه و ارزیابی شده است.نتایج حاکی از مطابقت خوب پیش بینی مدل با داده های تجربی است.
کلید واژگان: شبکه ی عصبی بازگشتی, شبکه ی عصبی حافظه ی طولانی کوتاه مدت, پیش بینی عمر یاتاقان غلتشی, پیش بینی ادامه ی سری زمانی, تست عمر پرشتاب یاتاقان}This paper proposes a remaining useful life (RUL) prediction method that uses the peak of the vibration acceleration signal as an appropriate feature to indicate the degradation process in the rolling element bearings (REBs). In the first step, this feature is transformed into a stationary time series using logarithmic transformation. That is because the long short-term memory neural network (LSTM-NN) works better with the stationary time series. Training the LSTM-NN is performed by this stationary time series as the input and the response is the training time series with values shifted by one time step. Therefore, the LSTM-NN learns to predict the value of the next time step at each point. In other words, to forecast the values of multiple time steps in the future, previous forecasted steps are used as inputs. Next, the values of the future time steps are returned to the main non-stationary form to predict the trend of the peak in the future. Importantly, new measured data can be used to perform new predictions. For this purpose, for every new measured data, the LSTM-NN repeats the mentioned steps and generates a new trend. This algorithm is a trend-dependent method. Therefore, an REB that has a slow degradation stage in its life, which is corresponding to the growth and expansion of defects in REBs, is appropriate to be studied by this algorithm. This method is implemented on two REBs from PRONOSTIA accelerated-life test which have been used by many researchers in the literature. According to the prediction results, the remaining time that peak amplitude trend touches a given threshold is provided. If this threshold is a criterion for the end of life (EoL), this method can be used to determine the RUL. The performance of the proposed method has been evaluated and the presented results are in a good agreement with the experimental data.
Keywords: Recurrent Neural Network (RNN), Long Short-Term Memory (LSTM), Remaining Useful Life (RUL), Time series forecasting, Bearing accelerated-life test} -
تشخیص زودهنگام عیب در یاتاقان های غلتشی نقش بسیار تاثیرگذاری بر افزایش قابلیت اعتماد تجهیزات و بهینه نمودن تصمیم های آینده ی برای بهره برداری از تجهیزات دوار دارد. در دهه های اخیر روشی به نام شاک پالس برای تشخیص عیب در یاتاقان های غلتشی توسعه داده شده است که قابلیت تشخیص رشد عیب از مراحل اولیه را دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه بین دقت پیش بینی عمر مفید باقی مانده یاتاقان غلتشی تنها با استفاده از داده های پایش وضعیت ارتعاشات و با استفاده از ترکیب داده های پایش وضعیت ارتعاشات و روش شاک پالس می باشد. در این راستا مجموعه ای از آزمایش های عمر پرشتاب یاتاقان غلتشی روی یک پلتفرم تجربی طرح ریزی و انجام شده است. مقادیر ارتعاشات و شاک پالس تست های عمر پرشتاب یاتاقان غلتشی همزمان از لحظه شروع تا پایان خرابی به کمک دو سنسور ارتعاشات و شاک پالس اندازه گیری و روند تغییرات آنها ثبت شده است. سپس با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی مدلی برای پیش بینی عمر مفید باقی مانده یاتاقان غلتشی توسعه داده شده است و مقایسه ای بین استفاده از خصیصه های آنالیز ارتعاشات و شاک پالس روی دقت پیش بینی انجام گردیده است. در نهایت نشان داده می شود که استفاده از داده های روش شاک پالس باعث بهبود دقت پیش بینی زمان وقوع خرابی یاتاقان های غلتشی و منجر به نتایج با خطای کمتر می گردد.
کلید واژگان: یاتاقان غلتشی, پایش وضعیت, آنالیز ارتعاشات, روش شاک پالس, شبکه عصبی}Early fault detection of the rolling element bearings has a very important role in increasing the reliability of rotating machines.It leads to better decision-making for maintenance activities. In recent decades, the shock pulse method has been developed to detect faults in the early stage of rolling element bearings degradation. In this paper, the accuracy of the remaining useful life estimation using extracted features from vibration signals and that from the shock pulse method are compared. In this regard, a set of accelerated life tests on rolling element bearings were designed and performed. Both shock pulse signals and vibration signals of the under-test rolling element bearings were recorded. Then two models based on feed-forward neural-network are developed to predict the remaining useful life of rolling element bearings. In the first model, only extracted features from vibration signals are fed for remaining useful life prediction. In the second model, the extracted features from shock pulse method are fed too. The results show that using shock pulse method-based features improves the accuracy of remaining useful life estimation. Also, using the health indicators extracted from vibration analysis and shock pulse method leads to a better estimating of the degradation behavior.
Keywords: Rolling Element Bearings, Condition Monitoring, Vibration Analysis, Shock Pulse Method, Neural-Network} -
بررسی تجربی بازه مناسب برای فیلتر کردن سیگنال ارتعاشی و عیب یابی یاتاقان غلتشی بر اساس روند رشد ارتعاشات
-
سابقه و هدف
ازدیاد پاسخ سلول های T کمکی 22 (T helper 22, Th22)در پاتوژنز دیابت ملیتوس نوع 2 (T2DM) دخیل است. در این مطالعه، فاکتور رونویسی سلول های Th22 (AHR) و اینترلوکین 22 (IL-22) در سلول های TCD4+ و نیز تاثیر مصرف خوراکی امپاگلیفلوزین بررسیشد. همچنین همبستگی بین فاکتورهای یادشده و پارامترهای بالینی در بیماران تعیین شد.
مواد و روش ها:
در این مطالعهمورد-شاهدی 50 بیمار تحت درمان با متفورمین و گلیکلازیدبه دو گروه مساوی دریافت کنندهامپاگلیفلوزین (EMPA+) و غیر دریافت کنندهامپاگلیفلوزین (‐EMPA، گروه شاهد) تقسیم شدند. سلول های TCD4+ خون محیطی در روز شروع و 6 ماه بعد از درمان از بیماران جداسازی و میزان بیان ژنی AHR و IL-22با استفاده ازPCRReal-time و میزان ترشح IL-22 بعد از تحریک با استفاده از تکنیک الایزاسنجیده شد.
یافته ها:
میزانگلوکز پلاسمای ناشتا و هموگلوبین A1c در گروه EMPA+ پس از دوره درمان با امپاگلیفلوزین در مقایسه با روز شروع کاهش داشت (001/0>P و 04/0=P). کاهش میزان بیان ژنی IL-22 و ترشحIL-22پس از 6 ماه از آغاز درمان با امپاگلیفلوزیندیده شد (011/0=P و 001/0=P). همبستگی مثبت معنی داری میان ترشح IL-22 و بیان ژنی آن با AHR و گلوکز پلاسمای ناشتا و هموگلوبین A1c در بیماران EMPA+ بعد از درمان مشاهده شد (05/0<p).
نتیجه گیری:
امپاگلیفلوزین علاوه بر خواص ضددیابتی، اثرات ضدالتهابیروی سیستم ایمنی بدن به خصوص فاکتورهای مربوط به سلول هایTh22 دارد.
کلید واژگان: امپاگلیفلوزین, اینترلوکین 22, دیابت شیرین نوع 2, سلولT کمکی 22}Background and ObjectiveThe increased response of T helper (Th) 22cells might be involved in thepathogenesis ofType 2 Diabetes Mellitus (T2DM). The present study aimed to investigate the transcription factor of Th22 cells (aryl hydrocarbon receptor [AHR]) and interleukin 22 (IL-22) in CD4+ T cells as well as the impact of oral empagliflozin treatment. The correlation between the aforementioned factors and clinical parameters was also determined among the patients.
Materials and MethodsIn this case-control study, 50 patients under the treatment of metformin and gliclazide were divided into two equal groups, including the patients receiving empagliflozin (EMPA+) and not receiving empagliflozin (EMPA, as the control group). The peripheral blood CD4+ T cells were isolated on the initiation day of the study and after 6 months of therapy, and the gene expression levels of AHR and IL-22 were evaluated by real-time polymerase chain reaction. In addition, the production of IL-22 after activation was measured using enzyme-linked immunosorbent assay.
ResultsThe levels of fasting plasma glucose and hemoglobin A1c diminished in the EMPA+ group after empagliflozin therapy, compared to those reported at the baseline (initiation day; P<0.001 and P=0.04). The gene expression level of IL-22 and production of IL-22 significantly reduced after 6 months of empagliflozin therapy (P=0.011 and P=0.001). A significant positive correlation between IL-22 production and its gene expression with AHR as well as between fasting plasma glucose and hemoglobin A1c was observed in the EMPA+ patients after therapy (P˂0.05).
ConclusionIn addition to antidiabetic effects, empagliflozin has anti-inflammatory impacts on the immune system, especially on Th22 cell-related factors.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Empagliflozin, Interleukin 22, T Helper 22 Cell} -
سابقه و هدف
در پاتوژنز دیابت شیرین نوع دو (T2DM: Type 2 Diabetes Mellitus) تغییرات سیستم ایمنی اکتسابی دخیل است. سلول های T کمکی 1 (Th1: T helper 1) یا سلول های T CD4+ از اجزای ایمنی اکتسابی هستند که مهم ترین مشخصه آنها ترشح اینترفرون گاما (IFN-γ) می باشد. مهم ترین اجزای ایمنی اکتسابی هستند که ویژگی آن ها ترشح اینترفرون گاما (IFN-γ) است. مطالعه حاضر با هدف بررسی درصد IFN-γ، ارزیابی ژن های T-bet، IRF1، RUNX3 و NFκB در سلول های T CD4+ و تعیین همبستگی بین آن ها و پارامترهای کلینیکی در بیماران انجام گرفته است.
مواد و روش ها:
در این مطالعه مورد-شاهدی، سلول های T CD4+ خون محیطی از 40 بیمار و 40 فرد سالم (کنترل) جداسازی شد. درصد سلول های T CD4+ ترشح کننده IFN-γ با استفاده از فلوسایتومتری و بیان ژن های مربوطه با استفاده از Real-time PCR سنجش شد.
یافته ها:
درصد سلول های T CD4+ ترشح کننده IFN-γ در بیماران نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد (001/0<p). میزان بیان ژن های IRF1 و NFκB در بیماران بیشتر از گروه کنترل بود (به ترتیب 02/0=P و 001/0<p). همبستگی مثبت معناداری بین سلول های T CD4+ ترشح کننده IFN-γ و ژن های IRF1 و NFκB در بیماران مشاهده شد (به ترتیب 001/0=P و 002/0=P). همبستگی مثبت معناداری بین سلول های T CD4+ ترشح کننده IFN-γ و همچنین IRF1 و NFκB با قند خون و هموگلوبین A1c در بیماران دیده شد (001/0<p).
نتیجه گیری:
با افزایش پاسخ Th1 (تولید IFN-γ و بیان ژن های مرتبط) و وجود همبستگی با قند خون، به نظر می رسد این عوامل التهابی در پاتوژنز بیماری نقش دارند و استفاده از آنتاگونیست مسیر IFN-γ می تواند به عنوان راهکار درمانی مطرح شود
کلید واژگان: اینترفرون گاما, دیابت شیرین نوع 2, فاکتورهای نسخه برداری}Background and ObjectiveThe alterations of the adaptive immune system are involved in type 2 diabetes mellitus (T2DM) pathogenesis. T helper 1 (Th1) cells or CD4+ T cells are the pro-inflammatory components of adaptive immunity with the main feature of interferon-gamma (IFN-γ) secretion. The aim of this study was to evaluate the percentage of IFN-γ, assess the expression of related-genes in CD4+ T cells, including T-bet, IRF1, RUNX3, and NFκB, and determine the correlation between them and clinical parameters in T2DM patients.
Materials and MethodsIn this case-control study, peripheral blood CD4+ T cells were isolated from 40 patients and 40 healthy controls (HCs). The percentage of IFN-γ secreting CD4+ T cells was assessed using flow cytometry, and the related-genes were evaluated using real-time polymerase chain reaction.
ResultsThe percentage of IFN-γ secreting CD4+ T cells significantly increased in the patients in comparison to that of the HCs (P<0.001). The expression levels of IRF1 and NFκB were higher in the patients in comparison to those of the HCs (P=0.02 and P<0.001, respectively). A significant positive correlation between IFN-γ secreting CD4+ T cells and both IRF1 and NFκB was observed in the patients (P=0.001 and P=0.002, respectively). There was a significant positive correlation between IFN-γ secreting CD4+ T cells, IRF1, and NFκB with fasting plasma glucose and hemoglobin A1c in the patients (P<0.001).
ConclusionDue to the increased response of Th1 cells (the production of IFN-γ and expression of related genes) in the patients and existing correlation between them and plasma glucose level, it seems that these inflammatory factors are involved in T2DM pathogenesis, and the use of IFN-γ pathway antagonists could be considered a novel therapeutic approach.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Interferon-Gamma, Transcription Factors} -
ساختار پیروکلر Er2Ti2O7 به روش حالت جامد، با موفقیت تهیه شد. میکرو ساختار اکسید فلزی مخلوط به وسیله یXRD، FT-IR، SEM، EDX و BET شناسایی شد. پراش پرتو ایکس، یک ساختار کریستالی مکعبی با گروه فضایی Fd3m را نشان داد. مورفولوژی و میانگین اندازه ی ذرات نمونه توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مشخص شد. آنالیز عنصری یا شناسایی شیمیایی نمونه به وسیله ی EDX تعیین شد. پیوند جذبی بین اتم های A و B در ساختار پیروکلر توسط طیف مادون قرمز در محدوده یcm-1 400- 4000 تایید شد. مساحت سطح ویژه و توزیع اندازه ی منافذ از نمونه به وسیله ی BET وBJH به ترتیب محاسبه شد. این کمپلکس به عنوان کاتالیزور برای اپوکسیداسیون سیکلواکتن با ترشیو بوتیل هیدرو پراکسید استفاده شد. پارامترهای مختلفی از جمله مقدار کاتالیست، نوع و مقدار حلال، نسبت اکسیدان/سوبسترا و زمان بهینه شد و فعالیت کاتالیزوری قابل توجه و گزینش پذیری اپوکسید بالایی یافت شد.کلید واژگان: پیروکلر, حالت جامد, پراش اشعه ایکس, کاتالیست, اپوکسایش}Solid state synthesis and catalytic performance of pyrochlore Er2Ti2O7 in epoxidation of cycloocteneEr2Ti2O7 pyrochlore structure was successfully prepared by solid-state method. The prepared microstructure mixed-metal oxide was characterized by XRD, SEM, EDX, FT-IR and BET. X-ray powder diffraction revealed a Cubic crystal system with Fd-3m space group for Er2Ti2O7. The morphology and mean particle size of the sample was characterized by the scanning electron microscope. The elemental analysis or chemical characterization of the sample was determined by Energy Dispersive X-ray microanalysis. The absorption bands between the A and B sites in the pyrochlore structure were confirmed by Fourier transmission infrared spectra in (400–4000 cm-1) range. The specific surface area and the pore size distributions of the sample were calculated using Brunauer–Emmett–Teller (BET) method and Barrett–Joyner–Halenda (BJH) method respectively. The complex has been used as a catalyst for epoxidation of cyclooctene with TBHP (tert-butyl hydroperoxide). Various parameters including catalyst amount, solvent type and amount, oxidant/substrate ratio and time have been optimized and almost. Considerable catalytic activity and high epoxide selectivity has been found.Keywords: pyrochlore, Solid State, X-ray diffraction, Catalyst, Epoxidation}
-
سابقه و هدف
پلی نوروپاتی های باواسطه ایمنی، به دو دسته حاد و مزمن تقسیم می شوند که سندرم گیلن باره (GBS: Guillain-Barré Syndrome) و پلی نوروپاتی دمیلینیزاسیون التهابی مزمن (CIDP: Chronic Inflammatory Demyelinating Polyneuropathy) نام دارند. اگرچه مکانیسم اصلی این بیماری ها هنوز به طور دقیق شناخته نشده است، ژن هایی که تنظیم کننده پاسخ های سیستم ایمنی هستند نقش اصلی را در گسترش این بیماری بر عهده دارند. هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان مولکولی اینترلوکین 34 در بیماران مبتلابه سندروم گیلن باره در مقایسه با گروه کنترل است.
مواد و روش هادر این مطالعه مورد-شاهدی از 53 بیمار مبتلابه سندروم گیلن باره (33 بیمار از نوع مزمن و 20 بیمار از نوع حاد) و 40 فرد سالم نمونه خون جمع آوری شد. میزان بیان ژن اینترلوکین 34 در گروه ها با استفاده از روش Real-time PCR اندازه گیری شد. درانتها نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه وتحلیل شدند و سطح معناداری، 05/0P< در نظر گرفته شد.
یافته هاگروه بیماران متشکل از 36 مرد (93/67 درصد) و 17 زن (07/32 درصد) و گروه کنترل نیز شامل 27 مرد (5/67 درصد) و 13 زن (5/32 درصد) بودند. نتایج مطالعه حاکی از افزایش معنادار بیان این سایتوکاین در بیماران مبتلابه سندرم گیلن باره نسبت به گروه کنترل بود.
نتیجه گیریدر مطالعه حاضر، افزایش بیان ژن اینترلوکین 34 در بیماران مبتلابه سندرم گیلن باره مشاهده شد. به نظر می رسد اینترلوکین 34 در پاتوژنز پلی نوروپاتی های باواسطه ایمنی اهمیت زیادی داشته باشد.
کلید واژگان: اینترلوکین 34, پلی نوروپاتی, سندرم گیلن باره}Background and ObjectiveImmune-mediated polyneuropathy is divided into acute and chronic categories named as Guillain Barré syndrome (GBS) and chronic inflammatory demyelinating polyradiculoneuropathy based on the course of the disease. Although the basic mechanism of these conditions has not been yet clarified, genes that regulate immune responses are putative contributors in their development. The aim of this study was to compare the blood expression level of IL-34 gene between patients with GBS and healthy individuals.
Materials and MethodsIn this case-control study, blood samples were collected from 53 patients with GBS (i.e., 33 chronic patients and 20 acute patients) and 40 healthy individuals. Gene expression levels in the studied groups were measured using the real-time polymerase chain reaction technique. Finally, statistical analysis was performed using SPSS software (version 16) at a significance level of < 0.05 was.
ResultsThe patient group consisted of 36 (67.93%) males and 17 (32.07%) females. In addition, the healthy control group included 27 (67.5%) males and 13 (32.5%) females. The results showed a significant increase in IL-34 expression in the GBS patients, compared to that in the control group.
ConclusionThe findings of the present study revealed an increase in IL-34 gene expression in patients with GBS. Accordingly, it seems that IL-34 gene has an important role in the pathogenesis of this disease.
Keywords: Interleukin-34, Guillain-Barre Syndrome, Polyneuropathy} -
کاربرد سکوهای شناور در آبهای عمیق اقیانوس ها برای برداشت سوخت های فسیلی و استحصال انرژی های نو روز به روز در حال گسترش است. در چنین مکان هایی نیروهای اعمالی محیطی باد و موج دریا به سکوها باعث ناپایداری و ارتعاشات آنها در جهت های مختلف می شود. یکی از بهینه ترین راه ها برای کاهش ارتعاشات، نصب یک ورق با نسبت ضخامت به قطر کم در پاشنه ستون های سکو است. بواسطه وجود ورق هیو، جرم افزوده و میرایی در معادلات دینامیکی حرکت سازه القا می شود. لذا تعیین ضرایب هیدرودینامیک ورق ها در محاسبه دقیق پاسخ سازه اهمیت دارد. این مطالعه یک مرور جامع روی تحقیقات انجام شده و روش های تعیین این ضرایب و عوامل تاثیرگذار بر ویژگی های هیدرودینامیکی ورق ها در یک دسته بندی منظم را انجام می دهد. در ادامه خلاهای تحقیقاتی در این زمینه اشاره می شود و پیشنهادات مناسب برای تحقیقات آتی بیان می شود.
کلید واژگان: ورق هیو, فرکانس و دامنه, انتقالی و زاویه ای, جرم افزوده و میرایی, آزمایشگاهی و عددی}In recent years, using the offshore platforms in deep water locations is increasing for extracting oil and renewable energy. In such places, the harsh environmental forces of wind and sea waves cause vibration and instability for the structure. One of the optimized solutions for the reduction of vibration is installing the heave plate at the end of the platform column. These plates induce damping and added mass in motion equations of the structure. Therefore, deriving of the hydrodynamic coefficients is a requirement for obtaining the platform response accurately. The present paper is a comprehensive study on published researches and computational methods of the hydrodynamic coefficients and their corresponding effective parameters in a classified order. In the following, the drawbacks are pointed and new suggestions for future research are expressed.
Keywords: Heave plate, Frequency, amplitude, Translational, rotational, Added mass, damping, Experimental, numerical} -
نشریه شیمی کاربردی روز، پیاپی 50 (بهار 1398)، صص 157 -167در این پژوهش، کانمیت از خاکستر پوسته برنج تهیه شده، و به عنوان یک کاتالیزور ناهمگن بازی برای تولید بیودیزل از روغن آفتابگردان استفاده شد. خصوصیات کاتالیزور با استفاده از تکنیک های PXRD، FESEM و FT-IR شناسایی گردید. پارامترهای موثر در واکنش ترانس استریفیکاسیون برای تولید بیودیزل از قبیل مقدار کاتالیزور، نسبت مولی متانول به روغن، زمان واکنش و دمای واکنش بهینه شد. تحت شرایط بهینه (% 5 وزنی کاتالیزور، نسبت مولی متانول: روغن 1:24، زمان واکنش 4 ساعت و دمای C° 65 ) درصد تبدیل به 2/97 رسید. همچنین کاتالیزور 5 بار بدون کاهش قابل توجه در درصد تبدیل، قابلیت بازیابی و استفاده مجدد را دارد.کلید واژگان: بیودیزل, ترانس استریفیکاسیون, خاکستر پوسته برنج, کانمیت}In this work, Kanemite was prepared from rice husk ash and used as a heterogeneous base catalyst for production of biodiesel from sunflower oil. The catalyst was characterized by PXRD, FESEM and FT-IR. The transesterification conditions, such as the catalyst dosage, molar ratio of methanol to oil, reaction temperature and reaction time were investigated and optimized. The results revealed that by a catalyst loading of 5 wt. %, methanol to oil ratio of 24:1, reaction temperature of 65 °C and reaction time of 4h, conversion of biodiesel reached 97.2%. Moreover, the catalyst could be reused up to five cycles under the optimum reaction conditions without significant loss of product yield.Keywords: Biodiesel, transesterification, Rice husk ash, Kanemite}
-
ارتعاشات سازه های شناور تحت نیروهای محیطی با نصب ورق های هیو در انتهای پایینی ستون های آنها می تواند کاهش یابد. فرکانس و نزدیکی به مرزها پارامترهای مهمی هستند که تاثیر آنها روی ضرایب هیدرودینامیکی ورق ها در این تحقیق به صورت تجربی بررسی می شود. از طرفی تمامی ورق های هیو که تا کنون استفاده شده اند، کاملا صلب می باشند و بر اساس تحقیقات منتشر شده میرایی و جرم افزوده به طور همزمان با افزایش دامنه، بزرگ می شوند. پیش بینی می شود که استفاده از یک بخش صلب در مرکز و الاستیک در لبه بیرونی دیسک، امکان کارایی بهتر میرایی را در مقایسه با جرم افزوده داشته باشد که این خصوصیات دینامیکی موجب پاسخگویی بهتر سازه در شرایط خاص بارگذاری خواهد شد. آزمایش های انجام شده تحت تحریک اجباری هارمونیک در فرکانس ها و عمق های مختلف در مطالعه کنونی نشان می دهد که افزایش فرکانس موجب کاهش ضرایب هیدرودینامیکی در نزدیک سطح و افزایش ضرایب مربوطه در مجاورت بستر کف می شود. از طرفی، فرکانس تاثیر قابل توجهی روی ضرایب هیدرودینامیکی دیسک ترکیبی با سهم الاستیک بزرگتر خواهد داشت. میزان این تاثیر بستگی به نوع مد برانگیخته شده لبه ورق الاستیک دارد.کلید واژگان: ورق هیو, ضرایب هیدرودینامیکی, نزدیکی به مرزها, فرکانس, دیسک الاستیک-صلب}Instability and vibration of offshore platforms in harsh environmental force can be reduced by installing heave plates underneath of platform columns. Effect of parameters such as excitation Frequency and boundaries are investigated experimentally in this research. On the other hand, regarding to the published papers, both the added mass and damping gradually increase versus vibration amplitude for a rigid heave plate. It is predicted that using a combination of a rigid disk in center and an elastic plate around it can increase the damping. It is generally observed from forced harmonic vibrations that frequency can decrease and increase hydrodynamic coefficients respectively near free surface and floor wall. Furthermore, frequency has considerable effect on the hydrodynamic coefficients of a rigid heave plate with large elastic part around it. This definitely depends on the excited mode shapes of the elastic edge.Keywords: Heave plate, Hydrodynamic coefficients, Boundary proximity, Frequency, Elastic-composite disk}
-
در این پژوهش نانوذرات KTiOPO4 به دو روش گرمابی و هم رسوبی هم نهشته شده و خواص ساختاری و نوری نمونه های تولید شده مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای بررسی خواص فیزیکی نمونه ها از آنالیزهای، FT-IR، XRD UV-Vis و FE-SEM استفاده شد. استفاده از روش گرمابی با به کارگیری مواد اولیه ی متفاوت منجر به تولید نانوذرات ریزتری (nm54/12 و nm6/9) در مقایسه با نانوذرات تولید شده به روش هم رسوبی (nm 65/34) شد.کلید واژگان: نانوذرات KTiOPO4, روش گرمابی, روش هم رسوبی, کنترل خواص}In this work, KTiOPO4 nanoparticles were synthesized by both hydrothermal and coprecipitation methods and studies were carried out on their structural and optical properties. To study the physical properties of samples, XRD, FT-IR, UV-Vis and FE-SEM analyses were used. Hydrothermal method, using different starting materials, resulted to the production of finner particles (9.6 nm and 12.54 nm) compared with nanoparticles (34.65 nm) produced by coprecipitation method.Keywords: KTiOPO4 nanoparticles, hydrothermal method, coprecipitation method, control of properties}
-
یکی از روش های مرسوم اندازه گیری پیچش در محورها، استفاده از کرنش سنج هایی متصل بر روی محور مورد نظر با جهت گیری معین می باشد. مهمترین معضل استفاده از این روش به منظور پایش برخط و دائمی ارتعاشات پیچشی و یا اندازه گیری لحظه ای تغییرات گشتاور در مجموعه ی دوار، فرایند انتقال سیگنال های (تغییرات ولتاژ) به وجود آمده در اثر پیچش می باشد.در این مقاله، یک روش ساده، عملی و قابل اجرا، مبتنی بر استفاده از سیالی با قابلیت هادی جریان الکتریکی، محصور شده مابین یک روتور متصل به محور دوار و یک استاتور خارجی، به منظور اصلاح فرایند انتقال سیگنال های (تغییرات ولتاژ) ایجادی در کرنش سنج، ارائه می گردد.در این روش، نیازی به اتصال منبع تغذیه بر روی محور دوار به منظور تامین جریان مورد نیاز تجهیزات اندازه گیری نبوده و ولتاژ تغذیه و سیگنال اندازه گیری شده از طریق سیال هادی منتقل می گردند. سادگی در طراحی، عدم نیاز به اتصال منبع تغذیه بر روی محور، عدم حساسیت به ارتعاشات خمشی و بالا بودن نسبت سیگنال به نویز، این روش اصلاحی را برای اندازه گیری ارتعاشات پیچشی کاندید می نماید.کارایی روش پیشنهاد شده در دو حالت ایستا (بارگذاری استاتیکی) و دینامیک (ارتعاشات آزاد)، بر روی یک چیدمان آزمایشگاهی مورد ارزیابی واقع شده است. همچنین، عملکرد تجهیز در شرایط دوار نیز بررسی گردیده است.کلید واژگان: اندازه گیری ارتعاشات پیچشی, نسبت سیگنال به نویز, انتقال سیگنال, الکترولیز}Strain gage mounted on the surface of the shafts with specified directions are one of the common methods for measurement of the torsion in shafts. The most critical problem in utilization of this method, particularly in the online monitoring of torsional vibration and instantaneous torque in rotary systems, is due to its signal transfer process. In this paper, a simple, practical and feasible method is introduced based on the usage of an ::union::ized fluid medium with adequate electrical conductivity, encapsulated in a cylindrical connector aligned along the shaft, with a rotating chamber (rotor part) and a stationary one (stator part). In this method, there is no need for installation of the power supply on the shaft and both of the supply voltage and the generated electrical signals are transferred via the ::union::ized fluid. Simplicity in design and high signal to noise ratio, may candidate this method for torsional vibration measurement. The efficiency of the measurement system is examined on a test setup, for static and dynamic (transient) torsions. Moreover, the applicability of the device is observed on a rotating shaft.Keywords: Measurement torsional vibration, Signal to noise ratio, Signal transmission, electrolysis}
-
نانوذرات بیسموت اکسید دوپه شده با یون های یوروپیوم و نئودیمیوم با روش هیدروترمال و در دمای °C180و 48 ساعت سنتز شدند. بیسموت نیترات پنج آبه و پتاس به عنوان مواد اولیه استفاده شدند. مواد سنتز شده با آنالیزPXRD شناسایی شدند، نتایج نشان داد که بیسموت اکسیدهای دوپه شده، در ساختار کریستالی مونوکلینیک و با گروه فضایی P21/c کریستالیزه شده و پارامترهای شبکه آن a=5.8499, b=8.1698 c=7.5123 Å می باشد. مورفولوژی نانومواد سنتز شده باFESEM بررسی شده است. با دوپه کردن لانتانیدها در Bi2O3، تغییرات مورفولوژی بسیار کمی مشاهده شد. تصاویر FESEM نشان داد که این مواد ترکیبی از نانو- میکرو میله ها، نانوذرات و ساختارهای گل مانند است. آنالیز عنصری نانومواد دوپه شده با اسپکتروسکوپی EDS بررسی گردید. همچنین پارامترهای سلولی و فاصله بین صفحه ای این نانوذرات محاسبه گردید.کلید واژگان: نانومواد, بیسموت اکسید, نئودیمیوم, یوروپیوم, روش هیدروترمال}Bi2O3 nanomaterials doped with Eu3 and Nd3 ions have been synthesized by a simple hydrothermal process at 180 °C for 48 h. Bi(NO3)3.5H2O and KOH were used as raw materials. The as-prepared materials were characterized by X-ray diffraction (XRD). The data showed that the doped Bi2O3 materials were crystalized in a monoclinic crystal structure with space group of P21/c and cell parameters of a=5.8499 Å, b=8.1698 Å and c=7.5123 Å. The morphology of the obtained nanomaterials was investigated by field emission scanning electron microscope (FESEM). The morphology was remained unchanged after doping the rare elements into Bi2O3. However, different morphology of the compounds was achieved. The FESEM images showed that the materials were composed of micro-nano rods, nanoparticles and flower structures. Elemental analyses of the doped nanomaterials were performed by energy-dispersive X-ray spectrometry (EDS). Also cell parameter refinements and interplanar spacing (d) of the obtained materials were investigated.Keywords: Nanomaterials, Bismuth oxide, Neodymium, Europium, Hydrothermal method}
-
در این پژوهش، خواص جذبی کربن فعال تهیه شده از پسماند حاصل از دانه های روغن کشی شده کنجد که با پلی وینیل الکل روکش شده بودند، برای حذف رنگ های راکتیو قرمز 198 و آبی 19 از پساب صنایع نساجی مطالعه شد. مجموعه فرایند برای تعیین تعدادی از فاکتورهای موثر در ظرفیت جذبی پلی وینیل الکل مورد استفاده قرار گرفت و تاثیر pH، مقدار جاذب، زمان تماس و غلظت اولیه رنگ بررسی شد. همچنین ایزوترم های جذبی و سینتیکی واکنش مطالعه شد. در این پژوهش بالاترین حذف رنگ در pH برابر 3 به دست آمد. بازده حذف رنگ از پساب همراه با افزایش زمان تماس برای هر دو رنگ تا 90 دقیقه افزایش یافت. سینتیک جذب رنگ های آبی و قرمز از مدل شبه درجه دوم تبعیت کرد. غلظت رنگ های آبی و قرمز در پساب به روش اسپکتروفتومتری به ترتیب در طول موج های 590 و 517 نانومتر اندازه گیری شد. مجموعه نتایج نشان داد که پلی وینیل الکل قابلیت خوبی در جذب رنگ دارد و می توان از آن به عنوان یک جاذب موثر، ارزان قیمت و در دسترس برای تصفیه پساب صنایع نساجی استفاده کرد.کلید واژگان: رنگ راکتیو, کربن فعال, پلی وینیل الکل, پساب, جذب}In this study, the adsorption of active carbon derived from waste sesame seeds coated with polyvinyl alcohol (AC/PVA) was investigated for removing red 198 and blue 19 reactive dyes from textile effluents. The batch process was carried out to identify such parameters as pH, adsorbent dose, contact time, and initial dye concentration involved in the dye removal adsorption capacity of AC/PVA. Also, batch kinetic and isotherm experiments were conducted. Results indicated that the maximum dye removal was obtained in an acidic pH over 90 min of contact time and that adsorption rates followed the pseudo-second-order kinetics. Blue and red dye concentrations were determined using the spectrophotometric method at 590 and 517 nm, respectively. It may be concluded that AC/PVA is capable of removing blue and red reactive dyes and can be used as an efficient, cheap, and accessible adsorbent for treating textile effluents.Keywords: Reactive Dye, Carbon Active, PolyVinyl Alcohol, Wastewater, adsorption}
-
Nanostructured CeO2 powders were synthesized via a series of hydrothermal and solution precipitation methods. Three different hydrothermal methods including 1:2 and 1:1 Bi: Ce molar ratios at 180 °C for 48 h (S1 and S2، respectively) without calcinations; and 2:1 Bi: Ce molar ratio at 180 °C for 48 h with calcinations (S3) were performed successfully for the synthesis of the target nanomaterials. Two different solution precipitation methods i. e. 1:1 Bi: Ce molar ratio at 80 °C for 40 min without and with calcinations (S4 and S5، respectively) were also used for the synthesis of CeO2 nanoparticles. Bi (NO3) 3 and (NH4) 2Ce (NO3) 6 were used as raw materials. The synthesized materials were characterized by powder X-ray diffraction (PXRD) technique. CeO2 crystallized in a cubic crystal structure with cell parameters of a=b=c= 5. 412 Å. The morphologies of the synthesized materials were studied by field emission scanning electron microscopy (FESEM). The technique showed that the morphology of the synthesized nanomaterials were strongly dependent on the synthetic procedure.Keywords: Cerium Oxide, Hydrothermal, Nanomaterials, PXRD}
-
کانکتورهای الکتریکی که در سیستم هایی با شتاب بالا مورد استفاده قرار می گیرند در اثر نیروی اینرسی وارد بر آنها دچار قطعی اتصال می شوند. از طرف دیگر کانکتورها باید در شرایط پر لرزش، بدون هیچ مشکلی عمل کنند. ارتعاشات پین های کانکتور باعث کاهش سطح تماس و یا حتی عدم تماس در زمان های بسیار کوتاه می شود. بنابراین این ارتعاشات منجر به افزایش مقاومت اتصال یا قطعی لحظه ای جریان می شود. این نوسانات جریان باعث اختلالات غیر قابل پیش بینی در عملکرد سیستم های الکتریکی به کار رفته در سیستم های بسیار حساس می شود، درنتیجه باید از این نوسانات جلوگیری کرد.
در این مقاله، ابتدا با استفاده از روش FEM اثر بارهای ارتعاشی بر نوسانات مقاومت الکتریکی اتصال مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت بین رفتار دینامیکی اتصال و ماکزیمم نوسانات مقاومت الکتریکی ارتباط برقرار شده است.
کلید واژگان: کانکتور, ارتعاشات, مقاومت الکتریکی, تنش تماسی} -
در این مقاله ابتدا روش های گوناگون به کار رفته برای پایش وضعیت و کاستی یابی در موتورهای احتراق داخلی بررسی شده و نحوه استفاده از آن تشریح شده است. سپس سعی شده تا با توجه به اهداف و توانایی های هر روش دسته بندی مناسبی در این زمینه ارائه شود. در ادامه روش آکوستیک امیشن بیشتر توضیح داده شده و به طور ویژه کاربرد آن در شناسایی عیوب و پایش وضعیت موتورهای احتراق داخلی توضیح داده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که استفاده به موقع و مناسب از هر یک از روش های فوق می تواند سبب بالا رفتن قابلیت اطمینان و نیز کاهش هزینه های طراحی، نگهداری و تعمیرات گردد.
کلید واژگان: پایش وضعیت, کاستی یابی, موتور احتراق داخلی} -
فعالیت کاتالیزور مخلوط و همگن پتاس/بوراکس در سنتز بیودیزل از روغن استخراج شده از پسماند دانه کنجد به روش ترانس استریفیکاسیون مورد بررسی قرار گرفت. عواملی از قبیل مقدار کاتالیست، نسبت متانول به روغن، دما و زمان واکنش بهینه شدند. بیشترین مقدار بازده %87 تولید بیودیزل در شرایط بهینه شامل %4/0 وزنی پتاس و %10 وزنی بوراکس، نسبت متانول به روغن هشت به یک، زمان واکنش 5/2 ساعت و دمای واکنش ̊C 65 به دست آمد.
کلید واژگان: ترانس استریفیکاسیون, بیودیزل, پتاس, بوراکس}The catalytic activity of KOH/borax as homogeneous mixed catalyst was evaluated for the synthesis of biodiesel via transesterification of sesame oil extracted from waste sesame seeds with n-hexane. The effects of catalyst loading، methanol to oil ratio، temperature and reaction time in transesterification were investigated. The highest yield of 87% for biodiesel production was obtained at optimized conditions including 0. 4 wt. % KOH and 10 wt. % Na2B4O7. 10H2O of mixed catalyst loadings، methanol to oil molar ratio of 8:1، reaction time of 2. 5 h and reaction temperature of 65 ˚C.Keywords: Transesterification, Biodiesel, KOH, Borax} -
شناسایی خطای اندازه گیری سنسور در سیستم یاتاقان مغناطیسی فعال با استفاده از مشاهده گر تناسبی انتگرالیدر این تحقیق شناسایی خطای اندازه گیری سنسورهای جابجایی سنج غیرتماسی در یک مدل آزمایشگاهی یاتاقان مغناطیسی فعال انجام گرفته است. در ابتدا معادلات دینامیکی یک یاتاقان مغناطیسی به همراه تقویت کننده های قدرت استخراج شده و پارامترهای مدل آزمایشگاهی شناسایی شده اند. سپس به منظور پایدار سازی سیستم از کنترلگر LQR به همراه مشاهده گر تناسبی استفاده شده است. نتایج تجربی نشان می دهد که استفاده از مشاهده گر تناسبی رایج سبب تقویت خطای اندازه گیری و انحراف سیستم از مرکز یاتاقان خواهد شد. بنابراین برای شناسایی خطای اندازه گیری از یک مشاهده گر تناسبی انتگرالی استفاده شده و روش ارائه شده روی مدل آزمایشگاهی یاتاقان مغناطیسی پیاده سازی شده است. نتایج تجربی نشان می دهد که مشاهده گر تناسبی انتگرالی به خوبی قادر به شناسایی خطای اندازه گیری سنسور و حذف اثر آن بر پاسخ سیستم است.
کلید واژگان: خطای اندازه گیری سنسور, مشاهده گر تناسبی انتگرالی, یاتاقان مغناطیسی} -
برد های مدار کامپیوتری (CCBs) به خاطر وجود فلزات گرانبها با ارزش هستند. از این نظر، بازیابی طلا توجه ویژه ای پیدا کرده است. در این کار، طلا از برد های مدار کامپیوتری با احیاکننده های مختلف مورد بازیابی قرار گرفت. ابتدا برد های مدار کامپیوتری به صورت مکانیکی دچار خردایش شده تا ذرات با سایز کوچکتر از 0.1mm بدست آید. سپس پودر بدست آمده با نیتریک اسید وارد لیچینگ شد تا فلزات نامطلوب حذف شود. پسماند حاصل از لیچینگ با تیزاب سلطانی وارد لیچینگ شد تا طلا حل شود. طلای حل شده از مرحله لیچینگ، با احیاکننده های مختلفی مثل هیدرازین، فروسولفات و اگزالیک اسید رسوب داده شد و اثر این احیاکننده ها در بازیابی طلا مورد مطالعه قرار گرفت. در این کار، بیش از 99 % طلا از برد های مدار کامپیوتری با درصد خلوص 99.5 % بازیابی شد.
کلید واژگان: بردهای مدار کامپیوتری, فلزات گرانبها, لیچینگ, طلا}Recovery of gold from computer circuit board scraps: the study of the effect of different reductantsComputer circuit boards (CCBs) are valuable because of their precious metal contents. In this regard، the recovery of gold from CCBs has attracted great interest. In this work، we report the recovery of gold from CCBs with different reductants. The CCBs were first crushed mechanically to obtain particles with sizes less than 0. 1 mm. The powders were then leached with nitric acid to remove undesired metals. The remaining was then treated with aqua regia to dissolve gold ion. The dissolved gold was then precipitated from the leachate with hydrazine، ferrous sulfate or oxalic acid and the effect of these reductants on the recovery of gold was studied. We were able to recover more than 99% of gold from CCBs with purity of about 99. 5%.Keywords: Computer circuit boards (CCBs), precious metals, leaching, gold} -
پلی تیوفن یکی از ارزشمندترین پلیمرهای رساناست که دارای خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مفیدی مانند انحلال پذیری خوب و رسانایی بالا بوده و موادی با پایداری شیمیایی، حرارتی و محیطی مناسب را تشکیل می دهد. روش های متفاوتی به منظور تهیه نانوساختارهای پلیمری رسانا توسعه یافته اند و از میان آن ها روش الگوی نرم یک روش ساده و نویدبخش می باشد. نانوساختارهای پلی تیوفن در حضور دودسیل سولفات سدیم به عنوان سورفکتانت آنیونی، آمونیوم پرسولفات به عنوان اکسیدان و تری اتانول آمین به عنوان یک سورفکتانت کمکی در محیط آبی، با استفاده از روش الگوی نرم تهیه گردید. ساختار شیمیایی پلی تیوفن به دست آمده توسط دستگاه مادون قرمز فوریر مورد شناسایی قرار گرفت. علاوه بر این، مورفولوژی و اندازه نانوساختارهای تهیه شده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی و میکروسکوپ نیروی اتمی بررسی شد. همچنین بعد از خشک شدن محصولات، حلالیت و پراکندگی آنها در سه حلال آلی مختلف بررسی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که این نانو محصولات دارای ساختار فیبری شکل مطلوب با قطر 100-85 نانومتر می باشند.
کلید واژگان: پلی تیوفن, روش الگوی نرم, ساختار شیمیایی, مورفولوژی}Polythiophene is a standout amongst the most valuable sorts of the conducting polymers that hold numerous odd physical and electrical lands for instance dissolvability، electrical conductivity and develop the ecologically and thermally stable materials. Distinctive assembling techniques have been advanced for conducting polymer nanostructures and near them، template method is a facile and encouraging method. Nanostructured polythiophene was prepared by soft-template method in the vicinity of sodium dodecyl sulfate (SDS) as an anionic surfactant، triethanolamine (TEA) as a co-surfactant and ammonium persulfate (APS) as an oxidant in aqueous medium. Moreover، the chemical structure of fabricated nanostructured polythiophene was investigated by fourier transform infrared (FTIR) spectroscopy. The morphology and particle size of the product was studied by scanning electron microscope (SEM) and atomic force microscope (AFM). Furthermore، dispersion state of nanostructured polythiophene in organic solvents was studied after being dried. The results indicate that nano-product has a favorable fiber-like-structure with a diameter in the range of 85–100 nm.Keywords: Polythiophene, Soft template method, Chemical structure, Morphology}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.