به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

مقالات رزومه شیما هاشمی

  • پیمان آسترکی، شیما هاشمی، علی گراوند*، فرزاد ابراهیم زاده، مریم احدی، مهناز صمدبیک
    مقدمه

    یکی از مهمترین شاخص‎های ارزیابی مراکز اورژانس، محاسبه زمان انتظار بیماران برای دریافت خدمات تشخیصی و درمانی می‎باشد، مطالعه حاضر با هدف تعیین مدت زمان انتظار ارایه خدمات اورژانس در بیمارستان‎های آموزشی شهر خرم آباد انجام شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر یک مطالعه تحلیلی مقطعی است که در سال 1396 انجام گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان‎های آموزشی درمانی دارای بخش اورژانس شهر خرم آباد بود. نمونه‎گیری به شیوه تصادفی طبقه‎ای چندمرحله‎ای انجام گردید. برای گردآوری داده‎ها از یک چک لیست روا و پایا و از طریق مشاهده استفاده گردید و داده ها با استفاده از SPSS-19 و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مرتبط تحلیل گردیدند.

    یافته ها

    سه بیمارستان مورد بررسی مجموعا دارای 166 تخت اورژانس بودند، 6/70% (573 نفر) از بیماران به اتفاق همراه به بخش اورژانس مراجعه کرده بودند، بیشترین نوع مشاوره مربوط به مشاوره با متخصصین داخلی 5/44% (361 مورد) بود.  فاصله تریاژ و اولین ویزیت 37/8 دقیقه، فاصله اولین ویزیت و اولین اقدام تشخیصی 27/31 دقیقه، فاصله ارسال اولین اقدام تشخیصی و نتیجه مشاوره پزشکی 6/9 ساعت و فاصله درخواست مشاوره پزشکی و نتیجه مشاوره پزشکی 38/7 ساعت بود.

    بحث و نتیجه گیری

     با توجه به نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد می شود، تعداد پرسنل بخش اورژانس و بخش های پاراکلینیکی مرتبط با آن در بیمارستان‎ها افزایش یافته، تا باعث کاهش مدت زمان انتظار افراد جهت دریافت خدمات بخش اورژانس گردد. همچنین پیشنهاد می شود که مسیولین تصمیمات لازم مبنی بر استفاده از پرسنل بیشتر در شیفت شب در بخش اورژانس را در دستور کار قرار دهند.

    کلید واژگان: بیمارستان, زمان انتظار, ارائه خدمات اورژانس}
    Peyman Astaraki, Shima Hashemi, Ali Garavand*, Farzad Ebrahimzadeh, Maryam Ahadi, Mahnaz Samadbeik
    Background

    One of the most significant indicators of the evaluation of emergency centers is the calculation of waiting time for patients to receive diagnostic and therapeutic services. The aim of the present study was to determine the waiting time for the provision of services in the emergency departments of teaching hospitals in Khorramabad.

    Materials and Methods

    This research was a cross-sectional study conducted in 2017. The study population consisted of all the patients referred to the emergency departments of educational hospitals with an emergency department in Khorramabad. Sampling was randomly carried out through multistage stratified sampling. A valid and reliable checklist was used to collect data, and the data were analyzed by SPSS- 19 by related descriptive and analytical statistical tests.

    Results

    The three investigated hospitals had a total of 166 emergency beds. 70.6% (573 patients) of the patients had attended the emergency departments with one of their companions, and the greatest frequency of consulation was related to internal medicine specialists (44.5%, 361 people). The gaps between the triage and the first visit, the first visit and the first diagnostic action, sending the first diagnostic action and the medical consultation result, and finally the medical consultation and the outcome of the medical consultation were 8.37 minutes, 31.27 minutes, 9.6 hour, and 7.38 hour respectively.

    Conclusion

    Regarding the results of this study, it is suggested that the number of emergency department staff and related para-clinical sections increase, thereby reducing the waiting time of people to receive emergency services. Moreover, the authorities are recommended to increase the number of the staff of the night shift in the emergency departments.

    Keywords: hospital, waiting time, emergency services}
  • فیروزه غضنفری، شیما هاشمی *
    زمینه و هدف
    اهمیت بهره وری نیروی انسانی با انگیزه پیشرفت بالا در حیات و تداوم زندگی سازمان ها نقش به سزایی دارد. امروزه بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان به یکی از مهم ترین اهداف سازمان تبدیل شده است. هدف از این تحقیق تعیین رابطه بین کیفیت زندگی کاری و انگیزش پیشرفت کادر درمانی بیمارستان شهدای عشایر شهر خرم آباد بود.
    روش بررسی
    تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل تمامی کادر درمانی بیمارستان عشایر شهر خرم آباد در سال 1394 می باشد، به این ترتیب تعداد 205 نفر از میان آن ها به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد سنجش کیفیت زندگی کاری(QWL) و پرسشنامه هرمانز (AMQ) برای سنجش انگیزش پیشرفت، استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط ده نفر از اساتید مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار های فوق به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 87/0 برای پرسشنامه کیفیت زندگی کاری و 79/0 برای پرسشنامه هرمانز به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون برای سنجش ارتباط بین ابعاد کیفیت زندگی کاری و انگیزش پیشرفت و تحلیل رگرسیون چندگانه برای سنجش ضریب تعیین هر یک از مولفه های کیفیت زندگی کاری روی انگیزش پیشرفت انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهند که بین کیفیت زندگی کاری و انگیزش پیشرفت کادر درمان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد (001/0>P، 370/0=r). بین پرداخت منصفانه و کافی و
    انگیزش پیشرفت (001/0>P، 754/0=r)، محیط کاری ایمن و بهداشتی و انگیزش پیشرفت (001/0>P، 806/0=r)، فرصت رشد و امنیت مداوم و فرسودگی شغلی (001/0>P، 692/0=r)، وابستگی اجتماعی زندگی کاری و فرسودگی شغلی (001/0>P، 760/0=r) رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. بین فضای کلی زندگی و انگیزش پیشرفت (001/0>P، 650/0=r) و توسعه قابلیت های انسانی و انگیزش پیشرفت (001/0>P، 677/0=r) رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    در صورتی که کیفیت زندگی کاری کادر درمان بیمارستان بهبود یابد، انگیزش پیشرفت آنان نیز افزایش خواهد یافت.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی کاری, انگیزش, پیشرفت, کارکنان, بیمارستان}
    Firoozeh Ghazanfari, Shima Hashemi *
    Background And Aims
    The importance of labor productivity with high progress motivation has an important role in the life and survival of organizations. The aim of this study was to investigate the relationship between quality of occupational life and progress motivation in health team of Ashayer in Khorramabad.
    Methods
    This research was a descriptive correlational study. Statisical population in this research included all health team of Ashayer hospital in 2015 and 205 subjects were selected by randomized simple sampling. For collecting data, two standard questionnaires, Quality of Work Life (QWL) to measure the quality of occupational life and (AMQ) to measure the progress motivation were used. In this study, the validity of questionnaire was confirmed by ten individuals and the alpha for their reliability was about 0.87 for QWL and 0.79 for AMQ. Pearson test was used for analyzing the relationship between different dimensions of quality of occupational life and progress motivation and multiple regression test for analysis each determination of the quality of occupational life on progress motivation.
    Results
    Results showed that there was a positive and significant relationship between quality of occupational life and progress motivation (r=0.370, P
    Conclusion
    If the quality of occupational life in health team in hospital develops, the rate of motivation will increase.
    Keywords: Quality of occupational life, Progress motivation, Health team, Hospital}
  • پریسا طه، عبدالرحیم یوسف زاده*، عباس فراهانی، شیما هاشمی
    توکسوپلاسموزیس یک بیماری شایع و مشترک بین انسان و دام بوده که انتشار جغرافیایی آن بسیار گسترده و متغیر است. عامل این بیماری، تک یاخته اجباری داخل سلولی بنام توکسوپلاسما گوندی است. هدف از این مطالعه بررسی میزان آگاهی پرسنل بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی خرم آباد در مورد بیماری توکسوپلاسموزیس بود.
    در این مطالعه مقطعی جامعه مورد پژوهش، پرسنل شاغل در کلیه بخش های 5 بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در شهر خرم آباد در سال 1393بود. تعداد 325 نفر از پرسنل (حجم نمونه کلی با فرمول تعیین حجم نمونه و اختصاص حجم نمونه هر بیمارستان به روش تناسبی) با تکمیل پرسشنامه محقق ساخت (دارای دو بخش اطلاعات کلی فرد شرکت کننده و سوالات مربوط به سنجش آگاهی) در این مطالعه شرکت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS16 مدیریت شده و جهت تجزیه و تحلیل از آماره های توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی) به صورت جداول و نمودارهای مناسب استفاده شد.
    از میان افراد شرکت کننده در این مطالعه 2/59% شرکت کننده ها زن و 8/40٪ مرد بودند که از این میان بیشترین مقطع تحصیلی مربوط به کارشناسی (7/68) بود. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که آگاهی کلی پرسنل بیمارستان های مورد مطالعه در مورد توکسوپلاسموزیس متوسط به بالا می باشد و اینترنت بیشترین مرجع حصول اطلاعات بوده است (1/62%). کمترین آگاهی پرسنل در مورد انتقال بیماری از راه مصرف شیر نجوشیده، تماس با گوسفند و پیوند اعضاء بوده است. آگاهی اکثر پرسنل بیمارستان های مورد مطالعه در خصوص مخزن اصلی و عامل توکسوپلاسموزیس تقریبا خوب بود.
    با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق، به نظر می رسد که جهت ارتقاء میزان آگاهی پرسنل غیرتخصصی و حتی تخصصی، کارگاه های مدون آموزشی در مورد بیماری های مهمی که می تواند در دراز مدت اثرات غیر قابل جبرانی ایجاد کند لازم است.
    کلید واژگان: توکسوپلاسموزیس, بیمارستان های آموزشی, میزان آگاهی, خرم آباد}
    Parisa Taha a, Abdolrahim Yusefzadeh *, Abbas Farahani, Shima Hashemi
    Introduction
    Toxoplasmosis is a common zoonosis with very wide and vary geographical distribution. Toxoplasmosis is a parasitic disease caused by intracellular mandatory protozoa that called Toxoplasma Gondii. The purpose of this study was Evaluate awareness of educational hospitals staffs of Khoramabad Medical Sciences University about toxoplasmosis.
    Methods
    In this cross-sectional study population included staff that are working in all wards of the 5 hospitals located in Khorramabad, the capital of Lorestan province. 325 employees (overall sample size that obtained by sample size formula and proportional method) participated in the study by completing a researcher made-questionnaire (it has two parts: demographic information and questions related to toxoplasmosis awareness). The obtained data collected and managed by using the SPSS16 software, Results represented by descriptive statistics indices (mean, standard deviation, and frequency) as suitable tables and graphs.
    Results
    Finding of the present study show that 59.2% and 40.8% of participants were female and male, respectively. The highest degree of participants was Bachelor degree (68.7%). The results obtained of this research showed that Overall staff awareness was upper intermediate and internet use, was the most reference to obtain the information about toxoplasmosis (62.1%). The lowest staff awareness was about the toxoplasmosis transmission through raw milk, direct contact with contaminated sheep and organ transplantation. Awareness of majority of staffs related to reservoir of human toxoplasmosis and causes the disease was almost good.
    Conclusion
    According to the obtained results of research, it is required to establish workshops to promote awareness of Non-specialized and specialized staff about important diseases such as toxoplasmosis, which can have irreversible health impacts.
  • Mehdi Rezaee, Fazlollahe Mirderikvand, Taraneh Moazzeni, Shima Hashemi, Reza Kazemi, Kerry L. Jang
    As personality traits play an important role in the determination of individual's behaviors and their readiness for special abnormal behaviors, it seems necessary to assess the various levels of personality traits in different cultures. The present research was performed by the purpose of assessing psychometric characteristics and factor analysis of Diagnostic Assessment of Personality Pathology-Basic Questionnaire (DAP-BQ) Persian version. 415 participants (253 male and 162 female) were selected voluntary by available sampling from university students, Eram Park's personnel and pedestrians. The study sample completed DAP-BQ and the short form of Neuroticism-extraversion and openness Personality Inventory Revised (NEO-PI-R). Findings showed a high-order solution with four-factors including emotional dysregulation, dissocial behavior, inhibition and compulsivity obsession which explained 72.57% of total variance. Also, Cronbach alpha coefficients (ranging from 0.73 to 0.93 range) and test-retest coefficients (ranging from 0.51 to 0.92 range) were in an acceptable range. Results showed that the Persian version of DAP-BQ had a proper validity and reliability. Furthermore, result revealed that the characteristic structure of DAP-BQ was the same across various languages and cultures and supported the four-factor essence of DAP-BQ.
    Keywords: DAP, BQ, Emotional Dysregulation, Dissocial Behavior, Inhibition, compulsiveness}
  • نسیم پیری، غلامرضا گرمارودی *، کرامت الله نوری، مجتبی آزادبخت، شیما هاشمی
    مقدمه
    سلامت دختران نوجوان به دلایل متعدد فرهنگی و اجتماعی، ویژگی های بلوغ دختران و شرایط جسمی و روانی این دوران و از همه مهم تر نقش اساسی دختران در زمینه باروری و تاثیر آن بر زندگی خانواده ها در مقایسه با پسران از اهمیت بیشتری برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رفتارهای ارتقا، دهنده سلامت دانش آموزان دختر شهر پلدختر صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی است. نمونه گیری از بین دانش آموزان به روش چند مرحله ای انجام گرفت. بدین صورت که هر کدام از مناطق به عنوان طبقه در نظر گرفته شد و مدارس دخترانه درون طبقات به عنوان خوشه انتخاب شدند. سپس به روش خوشه ایچند مرحله ای مدارس انتخاب و نمونه های مورد نظر به طور تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد سنجش رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس استفاده شده است.
    یافته ها
    421 پرسشنامه تکمیل گردید. میانگین نمره کلی رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت 6 /64 درصد کل نمره ممکن بود. میانگین سازه های مسئولیت پذیری سلامت، تغذیه، فعالیت فیزیکی و مدیریت استرس در دانش آموزان به ترتیب 7 /68، 9 /66، 2 /58 و 8 /56 درصد کل نمره ممکن بود. متغیرهای تحصیلات پدر و مادر، شغل مادر، بعد خانوار، نوع سرگرمی و نمایه توده بدنی با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت ارتباط معنی داری داشتند (001 /0>p).
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد که رفتارهای بهداشتی دانش آموزان دختر شهر پلدختر در حد متوسطی می باشد. دو سازه مدیریت استرس و فعالیت جسمانی نسبت به دو سازه دیگر وضعیت نامطلوب تری داشتند؛ لذا ضرورت توجه و مداخلات بیشتر را مبرهن می سازد.
    کلید واژگان: دانش آموزان دختر, مقاطع متوسطه, رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت}
    Background
    Teenage girls health is more important due to multiple cultural and social reasons, the maturity characteristics of girls and their somatic and mental conditions of puberty and also their main role in fertility and its influence on a family life, makes a reduplicate importance on teenage girls health in comparison with boys. The purpose of this study was to investigate the health-promoting behaviors of female students in Poldokhtar.
    Materials And Methods
    This descriptive cross-sectional study, was carried out on 427 high school female students selected using multiple step sampling method. Data were collected by a questionnaire (demographic questions, and standard health-promotion behaviors (HPLPII). Data were analyzed by t-test and ANOVA.
    Results
    421 questionnaires were completed. Average of general score of health-promoting behaviors was about 6.64 percent. Average score of different structures in students consisted of health responsibility, nutrition, physical activity and stress management were 7.68, 9.66, 2.58 and 8.56 percent respectively. Parental education, mother's occupation, family size, type of entertainment and body mass index had a significant relation with health-promoting behaviors (p<0.001).
    Conclusion
    The results of this research showed that the sanitary behaviors of girl student in Poldokhtar has a moderate range. Stress management and physical activity had an inappropriate situation compared with two other structures and this makes more attention for more entries.
    Keywords: Female students, High school levels, Health, promotion behaviors}
  • علیرضا مخبردزفولی، مهدی رضایی، فیروزه غضنفری، فضل الله میردریکوند، سیمین غلامرضایی، ترانه موذنی، شیما هاشمی
    این پژوهش با هدف پیش بینی هراس اجتماعی به وسیله متغیرهای جنسیت، ابراز خشم، ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران، خود ارزیابی منفی، توجه متمرکز برخود، بازداری رفتاری و طرحواره های ناسازگار اولیه میان دانشجویان دانشگاه پیام نور بهارستان انجام شد. تعداد نمونه شامل 310 نفر بود که براساس نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران، پرسشنامه کانون توجهوودی، گلس و چمبلس، پرسشنامه صفت- حالت بیان خشم اسپیلبرگر،مقیاس بازداری رفتاری بزرگسالان گلدستون و پاکر، پرسشنامه رویدادهای منفی اجتماعی ویلسون و راپی و فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگرا تکمیل کردند. در این پژوهش داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد با اینکه مولفه های جنسیت و ابراز خشم نتوانستند به طور معناداری هراس اجتماعی را پیش بینی کنند (05 /0p) درحالی که مولفه های طرحواره های ناسازگار اولیه و توجه متمرکز بر خود، اثر غیر مستقیم بر هراس اجتماعی داشتند (05 /0>P). همچنین مدل حاضر توانست 72/ 0% از واریانس هراس اجتماعی را تبیین کند. براساس این مطالعه می توان گفت که طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان یک متغیر شناختی عمیق تر، از طریق متغیرهای شناختی- رفتاری سطحی (ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران، خودارزیابی منفی و بازداری رفتاری) بر هراس اجتماعی اثر می گذارند.
    کلید واژگان: ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران, خودارزیابی منفی, هراس اجتماعی, توجه متمرکز بر خود, بازداری رفتار, طرحواره های ناسازگار اولیه}
    Alireza Mokhber Dezfooli, Mehdi Rezaee, Firoozeh Ghazanfari, Fazlollah Mirdrikavand, Simin Gholamrezae, Taraneh Moazzeni, Shima Hashemi
    This paper aimed to predicting of social phobia with gender, perception of negative evaluation by others, negative self-evaluation, self-focus attention, behavioral inhibition and early maladaptive schemas variables among students of Baharestan Payam Noor university. The number of sample were 310 people that selected via available and volunteer sampling method. The instruments Were Social Phobia Inventory (Connor et al), Focus of Attention Questionnaire (Woody, Chambless & Glass), Adult Measure of Behavioral Inhibition (Gladstone & Parker), Consequences of Negative Social Events Questionnaire (Wilson & Rapee‌(, The State-Trait Anger Expression inventory (Spielbergerand). In this investigation data analysed with path analysis via AMOS software. although results from this paper showed gender and anger expression didn’t predict social phobia (p>0/05) but perception of negative evaluation by others, negative self-evaluation and behavioral inhibition components have direct effect on social phobia as mediating variables (p<0/05) while self-focus attention and early maladaptive schemas had indirect effect on social anxiety (p<0/05). Also this model explained the 72 percents of total variance.According to this study it can be said that early maladaptive schemas effect on social anxiety via surface-level cognition variables (perception of negative evaluation by others, negative self-evaluation and behavioral inhibition) as deeper cognitive variables.
    Keywords: perception of negative evaluation of self by others, negative self, evaluation, social phobia, self, focus attention, behavioral inhibition, early maladaptive schemas}
  • شیما هاشمی، فیروزه غضنفری، کبری کرمی، فرزاد فرزین آرا، فرزاد ابراهیم زاده*
    زمینه و هدف
    یکی از دغدغه های ذهنی جوامع امروزی، تامین سلامت و بهداشت روانی افراد به خصوص پرستاران است. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط با شاخص های محیط کار بر سلامت روان پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر خرم آباد انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این یک مطالعه مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرستاران در بیمارستان مذکور که شامل 433 نفر و نمونه آماری شامل 207 نفر از پرستاران دو بخش بودند که در بیمارستان عشایر با روش نمونه گیری در دسترس و در بیمارستان تامین اجتماعی با روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه سلامت عمومی GHQ و نمره بندی تنش های محیط کار WES که پایایی و روایی آنها تایید شده است. برای آزمودن فرضیات از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی استفاده گردید.
    یافته ها
    در تحقیق حاضر 119 زن و 88 مرد مورد مطالعه قرار گرفتند که 43.30 درصد پرستاران در بخش اورژانس و 57/69 درصد در سایر بخش ها مشغول به کار بودند. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات سلامت روان در پرستاران بخش اورژانس (71.14±19.29) در مقایسه با پرستاران سایر بخش ها (48.13±13.30) وجود ندارد (0.654=p).
    نتیجه گیری
    ن مطالعه نشان می دهد ن در اورژا وی ی را ی ادث ای دو رانشان تجربه کرده اند، تفاوت معنی داری بین اختلالات مرتبط با سلامت روان ناشی از فشار عصبی و روانی محیط کار در پرستاران بخش های اورژانس و غیر اورژانس در رن نشد.
    کلید واژگان: سلامت روان, شاخص های محیط کار, پرستاران, بخش اورژانس و غیر اورژانس}
    Shima Hashemi, Firoozeh Ghazanfari, Kobra Karami, Farzad Farzinara, Farzad Ebrahimzadeh*
    Background And Aim
    One of the challenges of modern society is to provide mental health especially in nurses. This study aimed to investigate the effect of environmental index on mental health in nurses working in emergency and non emergency wards in Khorramabad hospitals.
    Methods
    This is a correlational study. The population consisted of all nurses in the hospital, which included 433 patients. The sample included 207 nurses with sampling in Ashayer hospital and census method in Tamin Ejtemaee hospital. Data collection included: Demografic Questionnaire, The General Health Questionnaire (GHQ), Work Environment Scale (WES) validity and reliability are prooven. Data were analysed by test t Independent, one-way ANOVA test and the Spearman correlation.
    Results
    In this study, 119 women and 88 men were studied that 43.30% of nurses were working in the emergency department and 57.69 percent were working in other parts. T tests showed a significant difference between the means of the independent mental health nurses in the emergency department 71.14 ± 19.29 compared to nurses in other sectors 48.13 ± 13.30) (p=0.654).
    Conclusion
    Based on the results, however employees in emergency wards experience more trouma due to their job history, there was no significant meaning between mental health disorders and psychological stress in nurse working in emergency and non-emergency wards.
    Keywords: Mental health, Environmental index, Nurses, emergency, non, emergency wards}
  • بهمن حسنوند، کبری کرمی، شیما هاشمی، رضا قانعی قشلاق، پویا فرخ نژاد افشار، حسین زاهد نژاد*
    زمینه و هدف
    با توجه به لزوم شناخت اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران به منظور ارتقاء سلامت آنان به عنوان بخش عظیمی از سرمایه کاری کشور و کمبود مطالعه در زمینه ارائه راهکار برای بهبود این اختلالات، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تاثیر تمرینات ورزشی اصلاحی بر اختلالات اسکلتی عضلانی کارگران در شهر خرم آباد در سال 1391، انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر پژوهشی نیمه تجربی است، جامعه آماری مورد مطالعه کارگران مرد مرکز صنعتی شماره 1 و 2 شهر خرم آباد بود. 320 نفر در ارزیابی اولیه مورد بررسی قرار گرفتند که 196 نفر با توجه به معیارهای ورود به مطالعه، شرایط مطالعه را داشته و به پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد بررسی اختلالات اسکلتی- عضلانی نوردیک بود. برنامه اصلاح اختلالات با توجه به موارد شناسایی شده (113 مورد) توسط کارشناس تربیت بدنی اجرا شد. تمرینات اصلاحی به صورت کششی و تقویتی در 24 جلسه به مدت 8 هفته انجام شد.
    یافته ها
    113 نفر سابقه درد و ناراحتی در اندام و اعضاء اسکلتی عضلانی خود داشتند و هیچ گونه سابقه قبلی بیماری نداشتند. 58% کارگران حداقل در یکی از نواحی نه گانه مورد بررسی بدن دچار اختلالات اسکلتی- عضلانی بودند که بیشترین شیوع در ناحیه کمر (6/ 31)، گردن (8/ 19) شانه (5/ 29) و زانو (8/ 17) بود. پس از مداخله کاهش معنی داری (05/ 0˂P) در مشکلات تمامی نواحی نه گانه دیده شد.
    نتیجه گیری
    تمرینات اصلاحی باعث کاهش درد و مشکلات اسکلتی- عضلانی کارگران می شود.
    کلید واژگان: اختلالات اسکلتی, عضلانی, حرکات اصلاحی, کارگران}
    Hasanvand B., Karami K., Hashemi Sh, Ghanei Gheshlagh R., Farokhnezhad Afshar P., Zahednezhad H.*
    Background And Aims
    Due to the need to recognize musculoskeletal disorders in workers to improve their health as a large part of the working capital of our country and shortages in studies which provide solutions to improve these problems, the present study was aimed to assess the effect of corrective exercises on musculoskeletal disorders in workers in Khoram Abad city for providing solutions to improve these disorders in 2012.
    Methods
    In this quasi-experimental study, the statistical population was male workers in industrial centers 1 and 2 in Khoramabad. 320 workers were studied in the initial evaluation. According to the inclusion criteria, 196 workers were eligible to enter the study and responded to questionnaire. The data collection scale was a standardized Nordic Musculoskeletal Disorders questionnaire. Corrective plan of disorders was performed by a physical training expert according to detected abnormalities (113 cases). Corrective exercises in the stretching and strengthening manners performed at 24 sessions in 8 weeks.
    Results
    113 workers had a pain history in their extremities and musculoskeletal members and they had no previous disease history. 58% of workers were with musculoskeletal disorders at least in one of the nine areas of their body which the most prevalence was in areas: lumbar (31/6), neck (19/8) Shoulder (29/5), knee (17/8). A significant reduction was seen in all nine regions disorders after intervention (P<0.05).
    Conclusion
    Corrective exercises reduce pain and musculoskeletal problems in workers.
    Keywords: Musculoskeletal disorders, Corrective exercise, Workers}
  • شیما هاشمی، فیروزه غضنفری *، وحید دنیوی، رامین سپهوند
    مقدمه
    از پرسش های اساسی روان شناسان این است که آیا ویژگی های شخصیتی، معتادان را از افراد عادی متمایز می سازد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های پایدار شخصیتی افراد مستعد سوء مصرف مواد با افراد عادی صورت گرفته است.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع پژوهش های علی مقایسه ای بوده که به صورت مقطعی در سال 1393 اجرا گردید. 300 نفر از ساکنین 18 تا 40 ساله شهرستان خرم آباد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب و با آزمون استعداد سوءمصرف مواد (APS)، به دو گروه عادی و مستعد سوءمصرف مواد تقسیم شدند. سپس پرسشنامه های آزمون شخصیتی 16 عاملی کتل (PF16) بین آنها توزیع گردید. از آزمون تی برای گروه های مستقل جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج این پژوهش نشان داد که دو گروه در شاخص های حس جویی، پایداری هیجانی و درون گرایی- برونگایی تفاوت معناداری داشته (p<0.001) و در شاخص های تنیدگی عصبی و ادواری خویی – گسسته خویی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    به طورکلی نتایج این بررسی نشان داد که ویژگی های شخصیتی نقش قابل توجهی در آسیب پذیری افراد نسبت به اعتیاد به مواد مخدر دارد.
    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, اعتیاد, مواد مخدر}
    Introduction
    One of the main questions of Psychologists is that weather personality characteristics، separate addicted and normal people. This study was aimed to compare the stable personality characteristics in vulnerable to drug abusers compared to normal people.
    Methods
    This is a causal – comparative case study. 300 individuals from 18 to 40 years living in this city of Khorramabad، chosen by cluster random sampling and were divided into two groups with the ability to test for substance abuse risk and normal group. Then the scale factor Cattell 16 Personality tests were performed. t-test for independent groups was used to analyze the data.
    Results
    Results showed that the two groups on measures of sensation seeking، emotional stability and extraversion had significant differences (p<0. 001) and in measures of stress and nervous and temperamental there was no significant differences.
    Keywords: personality characteristics, addiction, narcotics}
  • مهدی رضایی، زینب کاظمی*، مصطفی خانزاده، فضل الله میردریکوند، شیما هاشمی، سمیه آقامحمدی
    زمینه و هدف
    کاستی های عصب- روانشناختی اختلال افسردگی اساسی ممکن است با خطر اقدام به خودکشی در بیماران مبتلا به این اختلال ارتباط داشته باشد. در این پژوهش کارکردهای عصب روانشناختی بیماران افسرده اساسی غیر سایکوتیک با سابقه خودکشی، بدون سابقه خودکشی و افراد بهنجار مقایسه شده است.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع پس رویدادی یا علی- مقایسه ای است. گروه ها شامل افراد مبتلا به افسردگی باسابقه اقدام به خودکشی (16 نفر)، افراد مبتلا به افسردگی بدون سابقه اقدام به خودکشی (17 نفر) وافراد بهنجار (22 نفر) بود. نمونه با روش نمونه گیری در دسترس از بیماران سرپایی بیمارستان های لقمان و امام حسین تهران انتخاب گردیدند. به کمک آزمون های کامپیوتری دست بندی کارتهای ویسکانسین(WCST)، آزمون عملکرد مداوم(CPT)، آزمون استروپ (Stroop) و پرسشنامه افسردگی بک-2 BDI-II) 3) حوزه توجه متمرکز، توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی ارزیابی شد. داده ها به کمک نرم افزارSPSS-16 با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    عملکرد بیماران افسرده با سابقه خودکشی در آزمون دسته بندی ویسکانسین به طور معنی داری پایین تر از دو گروه دیگر بود. اما در دو آزمون دیگر چنین تفاوتی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    انعطاف پذیری شناختی بیماران افسرده با سابقه اقدام به خودکشی بیشتر از افراد افسرده بدون سابقه اقدام به خودکشی آسیب دیده است که این باعث افزایش احتمال خطر اقدام به خودکشی می شود.
    کلید واژگان: افسردگی, خودکشی, کارکرد های عصب روانشناختی}
    Mehdi Rezaee, Zaynab Kazemi *, Mostafa Khanzadeh, Fazlollah Miderikvand, Shiva Hashemi, Somayeh Aghamohammadi
    Background And Aim
    Neuropsychological dysfunctions in patients with major depression may be related to the risk of committing suicide among them. The purpose of the present study was to compare neuropsychological dysfunctions between patients with non-psychotic major depression with suicide history, without suicide history and normal people. Method and Materials: This was an ex-post facto study with control group. Using convenience sampling method subjects were selected from the patients referring to Loghman and Imam Hosein hospitals in Tehran. The patients were assigned to 3 groups: patients with major depression and history of suicide (n=16), patients with major depression and without history of suicide (n=17), and normal people (n=22). 3 domains of neuropsychological dysfunction including focused attention, selective attention and cognitive flexibility were assessed by computerized tests of Wisconsin Card Sorting Test (WCST), Continued performance Test (CPT) and Stroop Test. Also, we assessed the severity of depression of participants by Beck Depression Inventory-II (BDI-II). Using SPSS-16 data were analysed by MANOVA, MANCOVA and one-way ANOVA methods.
    Result
    The results showed that, with controlling depression, patients with major depression with suicide history showed significantly poorer function in WCST compared to the other two groups. But we did not observe any similar differences in the other 2 tests.
    Conclusion
    In general, cognitive flexibility is injured more in the patients with major depression and suicide history than in the patients with major depression and without suicide history, which may result in increased risk of committing suicide among these patients.
    Keywords: Major depression, Suicide, Neuropsychological functions}
  • فیروزه غضنفری، مهدی رضایی، شیما هاشمی، زهرا کرم الهی
    مقدمه و هدف
    بسیاری از مطالعات، آسیب های شناختی و ادراکی در بیماران اختلال شخصیت مرزی(BPD) را گزارش کرده اند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کارکردهای شناختی در بیماران BPD در مقایسه با افراد سالم انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش توصیفی تعداد 56 نفر (28 نفر گروه BPD، 28 نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به طوری که از میان افرادی که در بیمارستان لقمان تهران تحت درمان سرپایی بودند، بر اساس ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل: آزمون های کامپیوتری چند محوری میلون3 MCMI-III))و عملکرد مداوم (CPT)، دسته بندی کارتهای ویسکانسین (WSCT) و استروپ بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) انجام شد.
    یافته ها
    نتایج حاکی از معناداری تفاوت بین عملکردهای شناختی (توجه انتخابی، توجه متمرکز و انعطاف پذیری شناختی) گروه BPD و گروه افراد سالم بود (0.001>P). اگر چه تفاوت بین دو گروه معنا دار بود ولی این تفاوت در انعطاف پذیری شناختی اندک بود (0.001>P).
    نتیجه گیری
    کارکردهای شناختی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با گروه افراد سالم مختل است. این نتیجه را می توان بر اساس مطالعاتی که حاکی از نارسایی لوب فرونتال در اختلال شخصیت است، تبیین نمود.
    کلید واژگان: کارکرد های شناختی, اختلال شخصیت مرزی, لوب فرونتال}
    Ghazanfari F., Rezaee M., Hashemi Sh, Karamollahi Z
    Background and Aim
    Many studies have reported the cognitive and perceptual impairment in patients with borderline personality disorder (BPD). The aim of the present study was to assess cognitive functions in BPD patients in comparison to healthy subjects.
    Material And Methods
    In this study 56 subjects)28 subjects in BPD group and 28 subjects in control group(were selected by available sampling.Data collection tools included; multi-core milon3 computer (MCMI-III), continuous performance test (CPT), Wisconsin Card Sorting Computer Test (WSCT) and computerized Stroop test.
    Results
    The results show a significant difference between cognitive functions (selective attention, focused attention and cognitive flexibility) in BPD patients and healthy subjects (p<0.001). Although there was a significant difference between the two groups, there was little difference in cognitive flexibility (p<0.001).
    Conclusion
    findings show that the cognitive functions in patients with borderline personality disorder, compared to healthy subjects, is impaired. This result can be explained based on studies that suggest frontal lobe dysfunction is a personality disorder.
    Keywords: cognitive function, borderline personality disorder (BPD), frontal lobe}
  • فیروزه غضنفری، شیما هاشمی
    مقدمه
    هوش سازمانی سبب می شود که سازمان ها به عنوان موجوداتی زنده تلقی شوند. همچنین میزان افزایش دخالت کارکنان در تصمیم گیری ها، تعهد آنان نسبت به سازمان را افزایش می دهد. هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین هوش سازمانی و تعهد سازمانی در کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی جهت سنجش همبستگی بود. نمونه شامل 155 نفر (35 زن و 120 مرد) از کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد هوش سازمانی آلبرشت و تعهد سازمانی آلن و مییر انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام انجام شد.
    یافته ها
    رابطه مثبت و معنی دار بین هوش سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان به دست آمد (001/0>p، 543/0=r)، همچنین رابطه مثبت و معناداری بین ابعاد مختلف هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، روحیه، میل به تغییر، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد) با یکدیگر مشاهده گردید(001/0>p).
    نتیجه گیری
    با افزایش هوش سازمانی، تعهد سازمانی نیز افزایش خواهد یافت و در نتیجه افراد متعهدتر، به ارزش ها و اهداف سازمان پای بندتر بوده و فعالانه تر در محیط کاری نقش آفرینی خواهند کرد و کمتر به ترک سازمان و یافتن فرصت های شغلی جدید اقدام می کنند. لذا بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک از واحدهای سازمانی و ایجاد فضای لازم برای پذیرش ایده های جدید کارکنان و حل مشکلات آنان پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: هوش سازمانی, تعهد سازمانی, کارکنان, دانشگاه علوم پزشکی لرستان}
    Ghazanfari F., Hashemi Sh
    Background and Aim
    organizational intelligence causes the organization to be as an alive creature and also increasing the role of staff in making decisions will increase their commitment to the organization. The aim of this study was to determine the relationship between organizational commitment and organizational intelligence in Lorestan University of Medical Sciences staff in 2012.
    Materials And Methods
    This was a descriptive –correlation study. The sample included 155 subjects 35 women and 120 men from the staff of Lorestan University of Medical Sciences in 1391who were selected by using randomized sampling. Data were collected by standardized questionnaires: organizational intelligence Albrecht)2002), and organizational commitment, Meyer and Allen (1991). Data were analyzed by using Pearson's correlation and stepwise multiple regression.
    Results
    A significant positive relationship was gained between organizational intelligence and organizational commitment There was also a positive significant relationship between various dimensions of organizational intelligence (strategic vision, common fate, spirit, desire for change, unity and agreement, application of knowledge and performance pressure) with each other) p <0.001(.
    Conclusion
    By increasing organizational intelligence, organizational commitment will increase, so individuals committed to the organization's values and goals and have a more active role in the work environment and would be less likely to leave organizations are attempting to find new jobs. So we recommend to investigate the strength and weaknesses of each part of an organization and making a good situation for accepting new ideas and trying to solve them
    Keywords: Organizational intelligence, Organizational commitment, Staff, Lorestan university of medical sciences}
  • فیروزه غضنفری، شیما هاشمی، رامین سپهوند
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه وضعیت شناختی وکیفیت زندگی سالمندان عضوکانون بازنشستگان نیروهای مسلح شهرستان خرم آباد انجام شد.
    روش کار
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که برروی 150نفر(84 زن٬ 66 مرد) ازسالمندان عضوکانون بازنشستگان نیروهای مسلح ساکن شهرستان خرم آباد درسال 1390 انجام شد. نمونه گیری به شیوه تصادفی طبقه ای نسبی انجام گرفت. برای سنجش وضعیت شناختی از پرسشنامه استاندارد معاینه مختصر وضعیت شناختی (MMSE) و برای سنجش کیفیت زندگی از پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (SF-36) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین وضعیت شناختی وکیفیت زندگی سالمندان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد (p<0.001). همچنین رابطه مثبت معنی داری بین وضعیت شناختی سالمندان وکارکرد جسمانی٬ نقش جسمانی٬ درد جسمانی٬ سلامت عمومی٬ سرزندگی٬ کارکرد اجتماعی٬ نقش هیجانی و سلامت روان وجود داشت (p<0.001).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج بدست آمده کیفیت زندگی سالمندان نیروهای مسلح از روی وضعیت شناختی قابل پیش-بینی است
    کلید واژگان: وضعیت شناختی٬کیفیت زندگی, سالمندی}
    Introduction
    The purpose of this research is to investigate the relation between cognitive state and quality of life in older people، registered at army retired community in Khorramabad.
    Materials And Methods
    this is a descriptive-analytical study on a random classified sample include 150 people (84 women، 66 men) at army retired community in Khorramabaad، in 2011. It was used the Minimal Mental Status Examination questionnaire (MMSE) to measure the cognitive status and SF-36 to measure the quality of life and Pearson Correlation and logistic regression test for statistical analysis.
    Results
    There is positive correlation between cognitive status and quality of life in army retires community in Khorramabaad (p<0. 001); and also positive correlation between recognition status with physical results، physical role، physical pain، general health، vitality، social functioning، emotional role، mental health (p<0. 001).
    Conclusion
    According to the results، cognitive status in army retires can predict the quality of life. (p<0. 001).
    Keywords: Cognitive status, quality of life, elderly}
فهرست مطالب این نویسنده: 13 عنوان
  • شیما هاشمی
    هاشمی، شیما
  • نویسندگان همکار
  • دکتر فرزاد ابراهیم زاده
    : 1
    ابراهیم زاده، فرزاد
    استادیار آمار زیستی، مرکز تحقیقات بهداشت تغذیه، دانشگاه علوم پزشکی لرستان
  • دکتر علی گراوند
    : 1
    گراوند، علی
    استادیار مدیریت اطلاعات سلامت، گروه فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی لرستان
  • دکتر سمیه آقامحمدی
    : 1
    آقامحمدی، سمیه
    استادیار روان شناسی، روان شناسی، روان شناسی، موسسه آموزش عالی فیض الاسلام
  • دکتر مصطفی خان زاده
    : 1
    خان زاده، مصطفی
    استادیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، موسسه آموزش عالی فیض الاسلام
  • دکتر پویا فرخ نژاد افشار
    : 1
    فرخ نژاد افشار، پویا
    (1396) دکتری سالمند شناسی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
  • دکتر بهمن حسنوند
    : 1
    حسنوند، بهمن
    استادیار استادیار گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال