به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Realism » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « Realism » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • سید باقر سیدنژاد*، پرویز امینی

    نظریه اعتباریات در فلسفه اسلامی و اعتبارگرایی در علوم اجتماعی و روابط بین الملل، هر دو در صورت بندی جدید از نظریات متاخر و تقریبا هم عصری به شمار می آیند که با خاستگاه ها و سرشت و سرنوشت متفاوت، دارای دلالت ها و کارویژه های متمایزی در عرصه معرفتی و اجتماعی هستند. در این مطالعه، ضمن تقریری از هر دو نظریه، برای نخستین بار دشواری های معرفت شناختی و هستی شناختی ناشی از مانعه الجمعی «واقع گرایی و اعتبارگرایی» در روایت های ارتدوکسی نظریه های روابط بین الملل را به عنوان یکی از مهم ترین مسائل فلسفی و غیراعتباری و بین رشته ای، مدخلی برای تامل در بازساخت فلسفی نظریه اعتبارگرایی در روابط بین الملل قرار داده و در ذیل تفصیل و تقسیم ادراکات و اعتباریات پیشینی و پسینی نظریه اعتباریات، استدلال می شود که در یک نگاه تعاملی، امکان همخوانی آن دو به نحوی وجود دارد که مدلول آن، «نسبی گرایی» و «تعین اجتماعی معرفت» و یا «انکار هرگونه تقرر و تعینی در جهان خارج» نباشد. مآلا با فاصله گیری از هر دو موضع «واقع گرایی خام» و «اعتبارگرایی محض»، معنای حاصل شده را در نظریه ادراکات اعتباری، موردتوجه قرار می دهد که در عین «نفی مابازای خارجی اعتباریات»، ضد واقع گرا («سازه» انگار) نشده و شناخت گرایی هم معنای واقعی خود را از دست ندهد. نتایج حاصل از این مطالعه از آن حیث دارای اهمیت ارزیابی می شود که به موازات تضعیف رئالیسم فلسفی و سیاسی طی دهه های اخیر و نیز آشفتگی معرفت شناختی ناشی از «دو قطب دیدگاه های معرفت شناختی قیاس ناپذیر در رشته روابط بین الملل یعنی اکثریت پوزیتیویستی از یک سو و اقلیت چشمگیری از پساپوزیتیویست ها از سوی دیگر»، نظریه پردازان متاخر روابط بین الملل را به نظریات اعتباری رهنمون شده که «نظریه اجتماعی سیاست بین الملل»، معرف رهیافت متعارف و اجتماعی آن است و طی آن در تلاش برای تقلیل اهمیت معرفت شناختی اعتبارگرایی، چاره کار توسل به پوزیتیویسم و ترجیح ابعاد هستی شناسی اعتبارگرایی معرفی شده است.

    کلید واژگان: معرفت شناسی, رئالیسم, اعتبارگرایی, اعتبارگرایی روابط بین الملل, نظریه اعتباریات}
    S.B. Seyednejad *, P. Amini

    The theory of conventions (I’tibariat) in Islamic philosophy and constructivism theory in social sciences and international relations are both considered to be modern and almost contemporaneous in terms of new formation which, with different origins, natures and fate, has distinct implications and functions in the epistemic and social spheres. This study explicates the two theories and has, for the first time, regards the epistemological and ontological problematic caused by the incompatibility of “realism and constructivism” in the orthodox narratives of the theories in international relations -considered one of the most important philosophical, non-constructivist and interdisciplinary issues- as an entry into contemplation over the philosophical reconstruction of constructivism. In the course of exposition and categorization of the old and new perceptions of the theory of conventions (I’tibariat), the study contends that under an interactive approach, the two concepts could be compatible in a way that its referent is not “relativism” and “social determination of knowledge” or “denial of any subsistence or determination in the outer world”. Ultimately, the study moves away from both “raw realism” and “pure constructivism” approaches, and takes into account a consequent definition in the theory of constructivism that is not anti-realistic alhtough it “denies the external equivalent of conventions”. At the same time, cognitivism would not lose its true meaning either. The outcomes are considered more significant because in parallel with the decline of philosophical and political realism in recent decades and the epistemological confusion resulting from “the incommensurable bipolar epistemological views in international relations, namely the positivist majority on the one hand and a remarkable minority of post-positivists on the other”, the contemporary theorists of international relations have been guided to constructivist theories that the “social theory of international politics” indicates its conventional and social approach, during which and with efforts to reduce the epistemological importance of constructivism, the proposed solution is to resort to positivism and  ontological aspects of constructivism.

    Keywords: Epistemology, Realism, Constructivism, Constructivism In International Relations, Theory Of Conventions (I’Tibariat)}
  • معصومه کارخانه، مجید محمدی*، یحیی معروف، وحید سبزیانپور
    هدف

    این مقاله، در تلاش است تا رمان «حبیبی داعشی» از هاجر عبدالصمد را مورد تحلیل و بررسی قرار داده ،  قلمرو واقعیت و زندگی اجتماعی را بکاود. هاجر عبدالصمد نویسنده مصری است که تا قبل از «حبیبی داعشی»  رمان دیگری نداشت و ابتدا با انتشار نسخه الکترونیکی این رمان پا به عرصه ادبیات نهاده است؛ رمانی واقع گرا، با بیانی ساده و بدون کلمات پرطمطراق. نویسنده تلاش نموده است تا از پدیده جدیدی به نام داعش در قالب رمان پرده بردارد و به نقد زشتی ها و فروکاهی های جامعه در خصوص قشر زنان و البته در رویارویی با داعش، زبان بگشاید و آنها را در قاب رئالیسم عرضه کند. شخصیتی که از هر یک از آنها به نمایش گذاشته شده این است که هرکدام علاوه بر ویژگی های فردی خاص، نماینده طبقه خود نیز هستند و آنان همواره در حال تغییرند و ایستا نیستند. این مقاله می خواهد آسیب پذیری آنها را در جدال با داعش و با بهره گیری از دیدگاه های رئالیستی به تصویر بکشد.

    روش ها

    با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی مولفه های مهم شخصیت زنان در این رمان پرداخته شده و هدف این است تا زمینه ای برای شناخت هرچه بیشتر نویسنده و بررسی سنجش شخصیت ها و ارزیابی رمان و آثار رئالیستی با موضوع داعش که نوظهور است، فراهم شود؛ بنابراین، این مهم را اساس قرار داده و به بررسی شخصیت زنان در این رمان بر اساس مولفه های رئالیستی لوکاچ پرداخته ایم.

    یافته ها

    در این پژوهش نشان داده شده که زنان از هر طبقه و قشری که باشند در معرض تهاجم و خشونت هستند و جهل و ناآگاهی زندگی انسان را به ورطه نابودی می کشاند. این پژوهش بررسی شیوه پرداخت شخصیت ها در رمان حبیبی داعشی بر مبنای رئالیسم لوکاچ و تعاریف ارائه شده از شخصیت رئال در دیدگاه او را در کانون توجه قرار داده است. یافته ها نشان داد که این داستان کاملا منطبق با رئالیسم است و شخصیت ها در آن هرکدام وجوهی از واقع گرایی را از خود به نمایش گذارده اند.

    کلید واژگان: زن, داعش, رئالیسم, لوکاچ, رمان}
    Masoome Karkhane, Majid Mohammady*, Yahya Marof, Vahid Sabzianpoor
    Introduction

    This article tries to analyze Hajar Abdul Samad's novel "Habibi ISIS" and explore the realm of reality and social life. Hajar Abdel Samad is an Egyptian writer who had no other novel before "Habibi Daesh" and first came into the field with the publication of the electronic version of this novel. a realistic novel, with a simple expression without ambitious words The author tried to reveal a new phenomenon called ISIS in the form of a novel and criticize the ugliness and degradation of society regarding women and of course in confronting ISIS and present them in the frame of realism. A Characteristic exhibited by each of them is that in addition to their characteristics, each of them is also a representative of their class and they are always changing and not static. This article tries to portray their vulnerability in the fight against ISIS by using realistic perspectives.

    Methods

    With a descriptive-analytical method, the important components of women's characters in this novel have been examined, and the goal is to provide a basis for knowing the author as much as possible examining the assessment of characters and novels and realist works with the theme of ISIS, which is emerging; Therefore, we have made this important as the basis and have investigated the character of women in this novel based on the realistic components of Lukács.

    Findings

    In this research, it has been shown that women from any class and stratum are subject to aggression and violence, and ignorance leads human life to the abyss of destruction. This research has focused on the way characters are portrayed in Habibi Daesh's novel based on Lukacs's realism and the definitions of real Characters From her perspective.

    Keywords: Character, woman, ISIS, realism, Lukacs, Habibi's ISIS novel}
  • Faramarz Yadegarian *, Mahdi Firoozabadian
    After establishing its jurisdiction in the case of the violation of the 1955 Treaty of Amity between Iran and the United States (hereafter U.S.) on February 3, 2021, the International Court of Justice (hereafter ICJ) took a stride towards the Merits stage. In the event of a final judgment and the failure of the U.S. government to comply, the primary question that was raised was the following: What are Iran's options if the U.S. does not act upon the final decision of the ICJ? This article endeavors to address this question. The research methodology employed in this article is descriptive-analytical; through document analysis of the Court's decisions, international treaties, and relevant books and articles, specific findings have been derived. The research results indicate that Iran's options can be within the framework of the United Nations (hereafter UN) or beyond it. Options within the UN framework are predominantly theoretical, lacking effective enforcement mechanisms due to the existing power structures, including the veto power in the Security Council (hereafter UNSC), thereby lacking a guarantee of proper implementation. These options tend to be idealistic. On the other hand, options outside the UN framework, such as bargaining power and countermeasures for Iran, carry a realist aspect, allowing Iran to leverage them for the assertion of its rights.
    Keywords: Countermeasures, International Court of Justice Compliance, Realism, Treaty of Amity 1955, UN Security Council}
  • سید محمدرضا امیری طهرانی*
    رابطه خرد-کلان از مهم ترین موضوعات در مطالعات اجتماعی به معنای عام آن است. این که پدیده کلان چگونه از اجزا و پدیده های خرد حاصل می شود و قوانین پدیده های کلان چه نسبتی با قوانین ذی ربط پدیده های خرد دارد، به مسیله نوظهوری اجتماعی در همه شاخه های علوم اجتماعی مربوط می شود. هیچ پژوهش اجتماعی بدون پیش فرضی صریح یا ضمنی در پاسخ به این مسیله امکان پذیر نیست. نوظهوری اجتماعی به دو نوع قوی و ضعیف تقسیم می شود و رویکردهای روش شناختی در تامین شرایط هر یک، ایستارهای متفاوتی دارند. نوظهوری مستلزم مطالعات میان رشته ای است و تحقیق درباره پدیدار نوظهور، استفاده از رشته های متفاوت را ضرورت می بخشد. در این مقاله تلاش می شود که با روش تحلیلی و میان رشته ای و با بهره جستن از مفاهیم فلسفه ذهن، روان شناسی و عصب زیست شناسی، نخست شرایط نوظهوری اجتماعی تبیین گردد و سپس ایستار رویکردهای روش شناختی فردگرا و جمع گرا اعم از تقلیل گرا و ناتقلیل گرا در تامین این شرایط، نقد و ارزیابی شود. به این منظور، پس از تعریف مفاهیم نوظهوری اجتماعی قوی و ضعیف، در تبیین شرایط نوظهوری قوی از مفاهیم برگرفته از فلسفه ذهن هم چون تحقق چندگانه و انفصال فاحش بهره می گیریم. در تامین شرایط نوظهوری قوی، رویکرد نوظهوری فردگرا با چالش علیت روبه پایین و تقلیل ناپذیری، و رویکرد نوظهوری جمع گرا با چالش شیء انگاری روبرو است.
    کلید واژگان: نوظهوری اجتماعی, فردگرایی روش شناختی, جمع گرایی روش شناختی, علیت روبه پایین, واقع گرایی, ابتنا, تقلیل پذیری}
    M.R. Amiri Tehrani *
    The individual-community relationship has always been one of the most fundamental topics of social sciences. In sociology, this is known as the micro-macro relationship while in economics it refers to the processes, through which, individual actions lead to macroeconomic phenomena. Based on philosophical discourse and systems theory, many sociologists even use the term "emergence" in their understanding of micro-macro relationship, which refers to collective phenomena that are created by the cooperation of individuals, but cannot be reduced to individual actions. "Emergence" theories attempt to explain the nature of society as a complex system by examining how individuals and their relationships lead to the creation of integrated and macro-social phenomena such as markets, educational systems, cultural beliefs, and shared social practices. As a prelude to activity, every researcher has to answer the question from the methodological point of view, how is it possible to study the behavior of social groups and how can we gain knowledge about the laws related to social groups? Anyone who deals with humanities and social sciences or any reality and phenomenon that affects human beings, inevitably deals with the reality that is emerging. In fact, emergence occurs when one level of reality emerges radically from another level. Examples of emergent levels of reality include how the mind emerges from the body; or the way society emerges from human beings. Therefore, when there is an emerging factor, different scientific disciplines should be used, because it is inevitable to talk about social affairs, psychology and neurobiology, as well as physical and even chemical.
    Keywords: social emergence, Methodological Individualism, methodological collectivism, downward causality, realism, reductionism, subvenience}
  • پیام زین العابدینی*، عاطفه بشپول
    هدف

    چگونگی نگریستن به طبیعت و تقلید آن رابطه مستقیمی در نحوه بازنمایی دارد. وسایل ارتباطی از جمله هنرهای نمایشی شرایط و امکانی را فراهم می سازد تا از طریق آن بتوان فعالیتها و رفتارهای انسانی در فرهنگ های گوناگون را به نمایش گذارد و اعمال انجام شده در بافتارهای فرهنگی گوناگون که مشاهده مستقیم آن امکان پذیر نیست را ثبت یا  تولید کرده و با جامعه پیرامون مقایسه نمود. بازنمایی تصویری توسط هنر هفتم از جمله انیمیشن از انواع قابل توجه عینیت یابی است که می تواند در راستای این پنداشت عمل کند. انیمیشن با و جود آنکه رویکردی خیالی و فانتزی دارد اما در جهت همذات پنداری مخاطبشان همواره در تلاش است در آثار تولیدی از عناصر واقع نمایی بهره گیرد. این هنر از همان روزهای آغازین تولدش جهت واقع نمایی و باورپذیری بیشتر، شخصیت های حیوانی با وجوه رفتار انسانی را شبیه سازی کرده است. طراحان انیمیشن همواره سعی داشته اند که با ساده سازی عناصر تشکیل دهنده ی آناتومی انسان و برخورد ساختاری با آن؛ و همچنین خلاقیت در طراحی، باعث ایجاد شخصیت هایی شوند که بازتاب آن در بازنمایی نژادهای بشری و خلق قهرمان انیمیشن های استودیوهای گوناگون قابل مشاهده است. از سویی تا قبل از دهه بیستم اغلب شخصیت ها انیمیشنی معرف نژاد سفید پوست بوده اند و از بازنمایی و نمایش نژادهای دیگر کمتر استفاده شده است. استودیو پیکسار از جمله شرکت های انیمیشن سازی است که از جایگاه بین المللی برخوردار بوده و همواره تولیدات فراوانی در زمینه انعکاس ویژگی گونه‎های انسانی در قالب های مختلف را عرضه و تجربه کرده است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی در پی آن است که آفرینش گری در پردازش ظرافت های طراحی و شخصیتی موجود در انیمیشن های انسان پندارانه، را واکاوی کرده تا بدین سان بیننده با آگاهی بیشتر در جریان جهان داستان قرار گرفته و با تجزیه و تحلیل اصول بصری و زیباشناسانه آن از لذت و درک هنری اثر بهره بیشتری ببرد و چشم انداز تازه ای برای نگریستن به فیلم های انیمیشنی به دست آورد. از این روی سه انیمیشن: هیولاها، ماشین ها و روح از تولیدات شرکت پیکسار بر اساس انتخاب هدفمند از موارد مطلوب گزینش و تحلیل شده است.

    روش شناسی

    روش تحقیق کیفی و به شیوه تحلیلی- توصیفی با رویکردی انسان شناسی و بر اساس گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای مکتوب، صوتی و تصویری است.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان از آن دارد با مشاهده ء انیمیشن های منتخب در می یابیم، نژادی که به وفور در طراحی شخصیت از آن استفاده شده به ترتیب: نژاد سفیدپوست، سیاه پوست و در انتها نژاد زردپوست است. نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که طراحان شخصیت بیشتر از تفاوت های موجود در جمجمه و چهره های گوناگون بهره می گیرند. این ویژگی ها نسبت به ویژگی هایی که در جثه و اندام ها می باشد آشکار تر است. همچنین بر خلاف گذشته که تمامی شخصیت ها سفید پوست بودند، امروزه شاهد حضور رنگین پوستان در انیمیشن ها هستیم. این مهم تا آنجا پیش رفته است که انیمیشن سازان اقدام به قهرمان سازی رنگین پوستان می کنند

    کلید واژگان: بازنمایی, انسان نگاری, واقع نمایی, انسان شناسی, استودیو پیکسار}
    Payam Zinalabedini *, Atefeh Bashpoul
    Purpose

    how to look at nature and imitate it has a direct relationship in the way of representation. Communication tools, including performing arts, provide the conditions and possibility to display human activities and behaviors in different cultures and to record or produce actions performed in different cultural contexts that cannot be directly observed. and compared with the surrounding society. Visual representation by the seventh art, including animation, is one of the significant types of objectification that can work in line with this idea. Although animation has an imaginary and fantasy approach, it always tries to use realistic elements in production works in order to identify with the audience. From the very beginning of its birth, this art has simulated animal characters with aspects of human behavior in order to be more realistic and believable. Animation designers have always tried to simplify the elements of human anatomy and deal with it structurally; As well as creativity in design, create characters whose reflection can be seen in the representation of human races and the creation of heroes in various studios' animations. On the one hand, until the twenties, most of the animated characters were representative of the white race, and the representation and representation of other races was less used. Pixar studio is one of the animation companies that has an international status and has always presented and experienced many productions in the field of reflecting the characteristics of human species in different formats. With a practical purpose, the current research aims to analyze the creativity in processing the subtleties of design and character in humanistic animations, so that the viewer is more aware of the world of the story and by analyzing the visual principles. And aesthetically, it will benefit more from the pleasure and artistic understanding of the work and gain a new perspective for watching animated films. Therefore, three animations: monsters, machines, and spirits from Pixar's productions have been selected and analyzed based on the purposeful selection of desirable items.

    Methodology

    It is a qualitative research method in an analytical-descriptive way with an anthropological approach and based on gathering information from written, audio and visual library sources.

    Findings

    The findings of the research show that by observing the selected animations, the race that is used abundantly in character design is: white race, black race, and finally yellow race. The obtained result indicates that the character designers benefit more from the differences in the skull and different faces. These features are more obvious than the features that are in size and organs. Also, unlike in the past when all the characters were white, today we see the presence of people of color in animations. This issue has gone so far that animation makers are making heroes of people of color

    Keywords: Mimesis, anthropography, Realism, Anthropology, Pixar Studio}
  • سید محمد چاووشی*
    ارایه بحثی نظری، مقایسه یی و اسنادی درباره مهم ترین رویکردهای نظری که مردم نگاری از آغاز تاسیس دانشگاهی رشته مردم شناسی به خود دیده، هدف نوشته حاضر است. تقسیم بندی و بررسی سیر تحول این رویکردها از مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی تا ویژگی های آشکارتر هر یک صورت گرفته و برای هر یک، مثال یا مثال هایی از بخش هایی از مردم نگاری های معتبر کلاسیک یا متاخری ارایه شده که در ادبیات مردم شناسی موجود است. واقع گرایی، تفسیر گرایی، کاربرد پذیری برای مردم (نه برای قدرت ها)، اخلاق گرایی و انتقادی یا سیاسی بودن در مردم نگاری، از مهم ترین مفاهیم مورد بحث هستند که در چهارمین رویکرد (مردم نگاری/ مردم شناسی ستیزنده) به اوج خود می رسند. مهم ترین نتیجه این است که فلسفه و زیست شناسی توانسته است که مبانی قابل دفاعی را برای اخلاق گرایی و انتقادی بودن در رویکرد اخیر (چهارم) فراهم نماید. لزوم ارایه چنین بحثی، شفاف سازی تفاوت هایی می باشد که در سطح آکادمی و حوزه علوم اجتماعی بین رویکردهای واقع گرا و پسامدرن می تواند جریان داشته باشد.
    کلید واژگان: مردم نگاری, اخلاق گرایی, واقع گرایی, کاربرد پذیری, انتقادی بودن}
    Seyed Mohammad Chavooshi *
    Giving a comparative theoretical and documental discussion about the different approaches to ethnography from academic emergence of anthropology up to now, is the goal of the present article. The classification of ethnographical approaches and evaluation of the change route is discussed from their ontological and epistemological bases up to their more overt characteristics and every approach is exemplified with some parts of the authentic classic or recent ethnographies that exist in anthropological literature. Realism, interpretivism, applicability for peoples (not for powers), moralism and criticalism are the most important discussed concepts that have reach to their highest level in the fourth approach, i.e. militant anthropology / ethnography. The most important result is: philiosophy and biology have been able to give a defensible base for the moralism and criticalism of recent (fourth) approach. The necessity of this discussion is clarifying the most intensive differences between the realist and postmodernist approaches that can be ongoing in the field of social science and at academic level.
    Keywords: Ethnography, moralism, Realism, applicability, Criticality}
  • عبدالرزاق حسامی فر*
    جرج بارکلی، فیلسوف تجربه گرای قرن هجدهم از یک سو اشیاء محسوس را چیزی جز ادراک یا تصور نمی داند (ایده آلیسم ذهنی) و از سوی دیگر با انکار وجود جسم، تنها به نفس باور دارد (ایده آلیسم عینی). جاناتان دنسی در کتاب گزارشی تحلیلی از فلسفه اصالت تصوری برکلی کوشیده است یک تصویر کلی از فلسفه بارکلی ارایه کند که هم با استفاده از مشی کلی فیلسوفان تحلیلی دربرگیرنده تحلیلی روشن از عناصر اصلی اندیشه آن فیلسوف باشد و هم با یک نگاه انتقادی نقاط برجسته و ضعیف این فلسفه را نمایان کند. نوآوری مهم این اثر معرفی نظر بارکلی در باب تبیین علمی، چونان تبیینی تفسیری و در عین حال غایت شناختی است. نویسنده می گوید که این نوآوری حاصل بازسازی اندیشه بارکلی و نه صرف مطالعه آثار اوست. در این مقاله هدف بررسی نقاط قوت و ضعف تحلیل های نویسنده در مقام بررسی فلسفه بارکلی و بیان پاره ای کاستی ها در برخی از انتقادات نویسنده بر اندیشه بارکلی است. همچنین ترجمه کتاب نیز نقد و ارزیابی خواهد شد.
    کلید واژگان: تجربه گرایی, ابزارانگاری, نفس, ایده آلیسم, تصور, رئالیسم, بارکلی}
    Abdurrazzaq Hesamifar *
    George Berkeley, an empiricist philosopher of the 18th century, regards corporeal things as perceptions or ideas (subjective idealism) from one side, and from another side, he denies the existence of material things, and he confirms only the presence of the soul (objective idealism). In "Berkeley: An Introduction", Jonathan Dancy, has tried to give an outlook of Berkeley's philosophy, which pursues the analytic philosophers' procedure, contains an analysis of the main constituents of his thought by having a critical view, and shows its prominent and weak points. The significant innovation of this book is in introducing Berkeley's view on scientific explanation as a scientific and, at the same time teleological explanation. He says that he has gotten to this point by reconstructing Berkeley's thoughts rather than just studying these books. This paper aims to evaluate the strengths and weaknesses of some authors' criticisms against Berkeley's thought and to show some defects of his analysis. In addition, the Persian translation of the book will be assessed and criticized.
    Keywords: empiricism, instrumentalism, Soul, idealism, Idea, realism, Berkeley}
  • سمیه حیدری*، سید محمدباقر نجفی
    به باور کوهن، علم کلیتی دارای پارادایم و مبتنی بر سه رکن هستی شناسی، معرفت‎شناسی و روش‎شناسی است. پارادایم سادگی پس از دوره رنسانس بر مبنای تفکرات دکارت و نیوتن شکل گرفت. در این پارادایم شیوه فهم مبتنی بر فروکاست هر پدیده به اجزای آن است. از نیمه دوم قرن نوزدهم و با کشف پدیده های نامنظم، تیوری‎های کوانتوم و آشوب، ساده سازی پدیده ها به چالش کشیده شد و رویکرد جدیدی با عنوان «پارادایم پیچیدگی» شکل گرفت. مکتب نیوکلاسیک به‎عنوان نماینده جریان اصلی اقتصاد در تسلط پارادایم سادگی است. اقتصاد نهادی جدید به‎عنوان رویکرد غالب نهادی دارای نگرش اصلاحی (و نه انتقادی) به اقتصاد نیوکلاسیک است. این موضوع در ترکیب با ساختارهای متنوع و پیچیده نهادی در جوامع مختلف، هدف این پژوهش را بررسی مولفه های پیچیدگی در نهادگرایی جدید تعریف می‎کند. اندیشمندان این نحله نهادها را به مثابه ساختار، قواعد تعامل و الگوهای حاکم بر زندگی بشر معرفی می‎کنند. یافته‎های پژوهش نشان می‎دهد که آنتولوژی نهادگرایی از نوع ریالیسم پیچیده و روش‎شناسی آن، پلورالیستی است. استفاده از نهادها برای کاهش عدم قطعیت در ترکیب با مدل های متباین ذهنی گویای آن است که این نحله هم از عینی‎گرایی و هم از ذهنی‎گرایی بهره می‎جوید. با توجه به نقش نهادها در تعامل، مبرهن است که بیناعینیت دانش و راهبرد مورد تاکید نهادگرایان می باشد. براساس نتایج پژوهش مکتب نهادی جدید از حیث نوع بنیان‎ها و مولفه های پارادایمی متاثر از پارادایم پیچیدگی است.
    کلید واژگان: پارادایم سادگی, هستی‎شناسی, معرفت‎شناسی, روش‎شناسی, رئالیسم, اتمیسم, پلورالیسم}
    Somayeh Heidari *, Seyed Mohammad Bagher Najafi
    According to Kuhn, science in general has a paradigm that comprises three elements, namely, epistemology, ontology, methodology. The simplicity paradigm was formed after the Renaissance based on the ideas of Descartes and Newton. The method of understanding was based on the reduction of each phenomenon to its components. From the second half of the nineteenth century, with the discovery of irregular phenomena, quantum theories, and chaos, simplification was challenged and a new approach called the "complexity paradigm" was formed.
     The neoclassical, as the representative of the economic mainstream, is dominated by simplicity. New Institutional Economics (NIE) as the dominant institutional approach has a corrective (rather than critical) approach to neoclassical. This issue, in combination with the diverse and complex institutional structures in different societies, defines the purpose of this study to examine the components of complexity in NIE. Scholars introduce these institutions as the structure, rules of interaction, and patterns that govern human life. The findings show that institutional ontology is a complex realism and its methodology is pluralistic. The use of institutions to reduce uncertainty in combination with different mental models suggests that this approach benefits from both objectivism and subjectivism. Given the role of institutions in interaction, it is clear that the Inter- Objectivity of knowledge and strategy is emphasized by institutionalists. Consistent with the results, the NIE is influenced by the complexity.
    Keywords: Simplicity Paradigm, ontology, Epistemology, Methodology, realism, Atomism, pluralism}
  • اسلام رجبی*، علیرضا قائمی نیا

    ریالیسم فلسفی علامه طباطبایی با استدلال هایی همچون فطری دانستن علم به عالم خارج و همین طور استفاده از اصل علیت به اثبات عالم خارج می پردازد. در بعد معرفت شناختی نیز با تبیین ارتباط میان معرفت های حصولی و حضوری و ارجاع علوم حصولی به حضوری، فرایند دستیابی به معرفت مطابق با واقع را اثبات می کند. از سوی دیگر در ریالیسم علمی ادعا می شود؛ هویات نظری مفروض در نظریه های علمی، از عالم واقع حکایت می کنند و عالم همان گونه است که نظریه های علمی آن را تبیین می کنند. ولی ادله ای که برای اثبات وجود هویات نظری و واقع نمایی نظریه های علمی ارایه می گردد، در اثبات مدعا، ناکارآمد هستند. نسبیت معرفت و امور مختلف وابسته به آن مانند؛ اخلاق ، حقوق، سیاست، هنر، ادبیات و بطور کلی هر مقوله مهمی که وابسته به شناخت و معرفت است از لوازم واقع گرایی و غیرواقع-گرایی است. . با توجه به اینکه واقع گرایی هستی شناختی و معرفت شناختی ارتباط مستقیمی با ساختار تمدن، روابط اجتماعی، اهداف و چشم اندازهای یک تمدن دارد، بررسی رویکرد واقع گرایی هستی شناختی و معرفت شناختی گامی اساسی در ارزیابی تمدن های مختلف به شمار می رود. در این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی، صورت گرفته است ضمن تبیین ریالیسم فلسفی و علمی به بررسی مولفه ها و ادله آن ها می پردازیم.

    کلید واژگان: واقع گرایی, هستی شناسی, ابزارانگاری, تمدن, علم}
    Eslam Rajabi *, Alireza Qaeminia

    Allameh Tabatabai's philosophical realism proves the external world with arguments such as the innate knowledge of science to the outside world and the use of the principle of causality. In the epistemological dimension, by explaining the relationship between acquired and face-to-face knowledge and referring the acquired sciences to face-to-face, it proves the process of achieving knowledge in accordance with reality. On the other hand, it is claimed in scientific realism; The supposed theoretical identities in scientific theories tell of the real world, and the world is as scientific theories explain it. But the arguments presented to prove the existence of theoretical identities and the realism of scientific theories are ineffective in proving the claim. Relativity of knowledge and various related matters such as; Ethics, law, politics, art, literature, and in general every important category that depends on cognition and knowledge are the tools of realism and unrealism. . Given that ontological and epistemological realism is directly related to the structure of civilization, social relations, goals and perspectives of a civilization, examining the ontological and epistemological realist approach is an essential step in evaluating different civilizations. Counts. In this research, which has been done by descriptive and analytical methods, while explaining philosophical and scientific realism, we examine their components and arguments.Keywords: realism, ontology, instrumentalism, civilization, science.

    Keywords: realism, Ontology, instrumentalism, Civilization, science}
  • ناهید اکبرزاده، جان الله کریمی مطهر*

    اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم زمان شکل گیری مکاتب هنری جدید در اروپا بود. ظهور ریالیسم ناشی از تغییرات اساسی در فهم جهان و تجدید نظر بنیادی در رابطه بین انسان و جهان بود. در اروپا بعد از جنبش های کارگری، رویکرد نویسندگان و شاعران که تا پیش از این بر پایه ی عقل و استدلال (کلاسیک ها) و یا بر تخیلات فردی (رمانتیک ها) بنیان بود، به ناگاه تغییر می کند و تقابل فرد با پیرامونش هسته ی اصلی این مکتب ادبی قرار می گیرد. ریالیسماحساسات جمعی و واقعیت های پیرامون خود را به تصویر کشید. این مکتب ادبی به شاخه های مختلفی تقسیم شد از جمله: ریالیسم جادویی، بورژوا، انتقادی، سورریالیسم و... . رد پای این مکتب ادبی در آثار نویسندگان ایرانی نیز مشهود است. ایران در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست دستخوش تغییرات اساسی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شد. از این رو جنبش های ادبی هم در ایران تغییرات مهمی را پشت سر گذاشت. در پی انقلاب مشروطه، اصلاحات ارضی، ورود صنعت چاپ، ترجمه آثار ادبی و... زبان و سبک نگارش در ایران تغییر کرد. زبان عامیانه، روان، ساده و طنزآمیز جایگزین زبان درباری و رسمی شد. داستان کوتاه، پاورقی نویسی و رمان های اجتماعی - تاریخی جایگزین ادبیات تعلیمی و الهیات عرفانی شد.
    کلیدواژه ها:

    کلید واژگان: رئالیسم, رمانتیسم, جنبش های کارگری, انقلاب مشروطه, ادبیات فارسی}
    Nahid Akbarzadeh, Janolah Karimi Motahhar *

    The late eighteenth and early nineteenth centuries were the time for the formation of new schools of art in Europe. The rise of realism was the result of fundamental changes in the understanding of the world and a fundamental revision of the relationship between man and the world. In post-labor Europe, the approach of writers and poets, previously based on reason (classics) or on individual fantasies (romantics), changes dramatically and the individual's confrontation with his surroundings became the main subject of this literary school. Realism portrayed the collective feelings and realities around it. This literary school was divided into different branches, including magical realism, bourgeois, critical, surrealism, and so on. The traces of this literary school are also evident in the works of Iranian writers. Iran underwent fundamental political, social, and cultural changes in the late nineteenth and early twentieth centuries. Therefore, literary movements in Iran have undergone important changes.  Following the Constitutional Revolution, land reform, the entry of the printing industry, translation of literary works, etc., the language and style of writing in Iran changed. Folk, fluent, simple, and humorous language replaced the court and official language. Short stories, footnotes, and socio-historical novels replaced didactic literature and mystical theology.

    Keywords: realism, Romanticism, Labor Movements, Constitutionalism, Persian literature}
  • حمید بکتاش *

    ادوارد هاپر از هنرمندان اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 و مکتب ریالیسم از مکاتب هنری عصر مدرن و نتیجه انقلاب صنعتی بود. تغییر رویکرد هنر در عصر شکل گیری جامعه متوسطه بعد از انقلابهای سیاسی و اجتماعی بزرگ از کارکرد تزیینی و آیینی به کارکرد رسانه ای و اجتماعی یکی از دغدغه های شکل گیری واقعیت گرایی در هنر بود. تغییر موضوعی و پرداخت انتقادی به موضوع های روزمره قشر متوسط در هنر بعد از گذر از نوسانات اجتماعی اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 و به دنبال گسترش علمی و شکل‌گیری نظریات زیست شناسی، روانشاسی و جامعه شناسی به انتقاد از تحولات روحی انسان از جمله بیگانگی انسان رسید. بیگانگی که نتیجه جامعه مدرن برشمرده شده است. دغدغه بسیاری از هنرمندان مانند هاپر گردیده است که در آثار آنها نمود واقعی یافته است. شکل گیری هنر عکاسی و سینما و تاثیر پذیری و تاثیرگذاری آنها از و بر هنرهای دیگر نمی توانیم نادیده بگیرم. با مرور انتقادی از وجود بیگانگی انسان در اندیشمندان مدرن مانند اریک فروم به تاثیر این نظریه انقادی و رابطه سینما بر آثار هاپر با مرور موردی دو اثر نقاشی «فیلم نیویورکی» 1939 و «دفتر کار»1960 از دوران شکوفایی هنرمند به تاثیر موضوع بیگانگی در اثار او و تاثیر رسانه سینما بر نقاشی های او می رسیم.

    کلید واژگان: هاپر, رئالیسم, بیگانگی, مدرنیسم, هنر}
  • مریم رحیمی سجاسی*، عبدالحسین کلانتری، طوبی شاکری گلپایگانی

    تامل در مصادیق شرعی حقوق زن در نقش همسری، معرف مصادیقی از حقوق زن است که در جامعه کمتر شناخته شده است. به طوری که به نظر می رسد در ارتباط با این مسیله، در منابع سه گانه شرع، عرف و قانون، نوعی ناهمسازی و شکاف وجود دارد. مقاله حاضر با اذعان به پیچیدگی و ذو ابعاد بودن دلایل این تعارض، در نظر دارد از منظر رویکرد روانشناسی اجتماعی، نقش زنان را در این زمینه مورد مطالعه قرار دهد. به این منظور 30 زن ساکن استان تهران که سابقه زندگی زناشویی داشت ند، از حیث چگونگی مواجهه با تضییع حقوق خویش مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک، به استخراج پنج تم محوری خودخاموشی، درماندگی آموخته شده، زنانگی فراشرعی، خانواده مداری و اخلاق مداری انجامید که مانع مطالبه گری زنان شده بود. براین اساس زنان با ادراک توانایی های فردی خویش، خلقیات شوهر و شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعه، با اتخاذ رویکرد واقع گرایی از مطالبه حقوق شناخته شده خود ممانعت کرده و در تضییع حقوق زن و تثبیت وضعیت موجود مشارکت می ورزند.

    کلید واژگان: حقوق زن, واقع گرایی, زنانگی فراشرعی, ناهماهنگی شناختی, درماندگی آموخته شده, خودخاموشی}
    Maryam Rahimi Sajasi *, Abdolhossein Kalantari, Touba Shakeri Golpayegani

    The reflection in the sharia cases of women's rights as a wife is an example of women's rights, which is less well-known in society. There seems to be a kind of inconsistency in the three sources of sharia, custom and law in relation to this issue. The article, by acknowledging the complexity and multi-dimensions of the reasons for this contradiction, aims to examine the role of women in this regard from the perspective of the Cognitive Balance Theory. To this end, 30 women living in Tehran province who had a marital life experience were interviewed in the light of how to encounter the violation of their rights. Data analysis using the thematic analysis led to the extraction of five key themes included self-silence, learned helplessness, meta-religious femininity, circuit family, and ethical behavior in women that prevented them from claiming. Accordingly, by perceiving their individual abilities and the socio-cultural conditions of their society, the women prevented from claiming their well-known rights by adopting a realistic approach, and they cooperate in violating the women's rights a nd stabilizing the status quo.

    Keywords: Women's rights, realism, meta-religious femininitye, learned helplessness, Self-silencing}
  • ندا احسانی مقدم، حسن دانایی فرد*، احمدعلی خائف الهی، علی اصغر فانی

    نقدهای وارد بر پارادایم های غالب در سیطره علم به ویژه پارادایم های تحصل گرایی و تفسیری، تلاش برای یافتن پارادایم های جایگزین را تشدید کرد. یکی از پارادایم هایی که در همین راستا پا به منصه ظهور نهاد، ریالیسم انتقادی است. این پادارایم که تقریبا پارادایم نوظهوری تلقی می شود، ضمن اصالت بخشی به هستی شناسی، با به عاریت گرفتن هستی شناسی از تحصل گرایان و معرفت شناسی از تفسیریون، آشتی ای بین دو این پارادایم رقیب ایجاد کرده است. ریالیسم انتقادی با دسته بندی واقعیت در سه سطح واقعیت تجربه شده، واقعیت محقق شده و واقعیت نهفته ادعا می کند فهم عمیق تری را از پدیده ها و سازوکارهای شکل گیری آنها به دنبال دارد. اما با وجود تاثیر مثبت این پارادایم در فهم بهتر پدیده ها، روش شناسی در این پارادایم همچنان در هاله ای از ابهام است و شمار پژوهش هایی که تحت لوای این پارادایم انجام گرفته اند، اندک. ازاین رو در این مقاله تلاش شده است ضمن معرفی مفاهیم، پیش فرض ها و مبانی نظری ریالیسم انتقادی، بررسی ای بر روش شناسی آن از منظر پژوهشگران مختلف انجام گیرد. در پایان نیز نمونه ای عملی از پژوهش انجام شده تحت لوای این پارادایم تشریح شده است تا روشنگر پژوهش تحت لوای ریالیسم انتقادی باشد.

    کلید واژگان: پارادایم, رئالیسم, رئالیسم انتقادی, سازوکار, هستی شناسی طبقه ای, روش شناسی}
    Neda Ehsani Moghadam, Hassan Danaeefard *, AhmadAli Khaefelahi, AliAsghar Fani

    Criticisms of the dominant paradigms of the science, especially the positivism and the interpretive paradigms, have intensified efforts to find alternative paradigms. One of the paradigms that has emerged in this regard is critical realism. This paradigm has created a reconciliation between the two rival paradigms by borrowing ontology from positivism and epistemology from interpretivism. Critical realism claims that can lead us to deeper understanding of the phenomena and it`s generative mechanisms by stratified ontology of it, that considers reality in three empirical, actual and real layers. But despite of the positive role of this paradigm in better understanding of the phenomena, methodology of it is still unclear and a few researches have been done in this paradigm. Therefore, in this article, after introducing the concepts, assumptions and theoretical foundations of critical realism, an attempt has been made to study its methodology from the perspective of different researchers. Finally, a practical example of research conducted under the banner of this paradigm is described to shed light on research in critical realism.

    Keywords: realism, Critical realism, Mechanism, Stratified Ontology- Methodology}
  • فرشید دانش پژوه*، هادی صمدی، احمدرضا همتی مقدم

    واقع گرایی عرفی و واقع گرایی علمی دو برنهاد متافیزیکی هستند که اولی متعهد به وجود هویات مشاهده پذیر معرفت عرفی و دومی متعهد به وجود هویات مشاهده ناپذیر ضروری در نظریه های خوب جاافتاده علمی اند. برخی از فیلسوفان با اتکا به رویکرد تکاملی در مقام دفاع یا انکار واقع گرایی عرفی و علمی برآمده اند. بررسی این استدلال ها نشان می دهد شواهد مثبتی به نفع هر دو موضع واقع گرایی و ضدواقع گرایی وجود دارد؛ اما پیامدهای شک گرایانه رویکرد تکاملی به علم، منشا ایده جدیدی برای تبیین علم و رشد معرفت علمی است.در این مقاله با بررسی استدلال های یادشده، موضعی به نفع شرحی تکاملی برای علم و رشد معرفت علمی مبتنی بر تبیین تکاملی ون فراسن اتخاذ خواهد شد؛ موضع سومی که میان واقع گرایی و معجزه باوری در تبیین موفقیت علم است. انتخاب، بین واقع گرایی یا معجزه دانستن موفقیت علم، مصداقی از مغالطه همه یا هیچ است. در رویکرد تکاملی به علم، تولید مدل های مقاوم و تاب آور، هدف اصلی علم و فلسفه است و واقع گرایی علمی نیز یکی از مدل های تاب آور فلسفه علم است.

    کلید واژگان: واقع گرایی, تکامل, انتخاب طبیعی, اعتمادگرایی, ون فراسن}
    Farshid Daneshpajooh *, Hadi Samadi, Ahmadreza Hemmatimaghaddam

    Common sense realism and scientific realism are two metaphysical thesis. The former accepts the existence of the observable entities of common sense knowledge and the later accepts the unobservable entities necessary for the well-established scientific theories. Common sense realism and scientific realism are defended or rejected by some philosophers with reliance on the evolutionary approach. Studying these arguments shows there are positive evidences to the advantage of both subjects; realism and anti-realism, But skeptical consequences of evolutionary approach to science is a source for a new idea to specify science and to develop the scientific epistemology. In this article، in addition to investigating the above local reasonings to the advantage of Van Fraasson's evolutionary explanation will be adopted for science and scientific epistemology growth on the basis of specifying evolutionary; the third position which between realism and belief in miracle is in specifying the success of science. In this approach, the evolutionary approach, the production of resistant and abiding models is the main goal of science and philosophy and the scientific realism is also one of the abiding models.

    Keywords: realism, evolution, Natural Selection, Reliabilism, Van Fraassen}
  • سیدبشیر حسینی، آرین طاهری*، مسعود علیدادی

    هدف این پژوهش، تبیین وجوه تمایز رئالیسم و ناتورالیسم  ، به عنوان دو سبک عمده ، در حوزه هنر سینما است. برای این منظور، نخست زمینه های تاریخی شکل گیری این دو مکتب و مضامین محوری آن ها را مرور می کنیم. سپس با استفاده از رهیافت مطالعه موردی مقایسه ای، نسبت دو فیلم از سینمای ایران («جدایی نادر از سیمین» و «ابد و یک روز») را برای نمونه با ویژگی های درون مایه ای و زیبایی شناختی دو سبک مذکور بررسی می نماییم تا معلوم کنیم که: تمایزات درون مایه ای این دو سبک سینمایی  ، چگونه خود را در ویژگی های شکلی این فیلم ها نمایان می کنند؟ در این پژوهش از روش تحلیل متن برای مقایسه ویژگی رمزگان های نظام سبکی متفاوت این دو فیلم، به همین منظور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که :عوامل دخیل در ساختار روایی فیلم ناتورالیستی، در مقایسه با فیلم رئالیستی، از جمله عناصر موثر در شکل گیری سبک و خلق فرم سینمایی(نظیر موقعیت استقرار دوربین، عمق میدان وضوح تصویر، مقیاس بصری نماها، شیوه تدوین و طول زمانی نماها) از ویژگی های متفاوت و متمایزی در این دو سبک برخوردارند.

    کلید واژگان: رئالیسم, ناتورالیسم, سبک فیلم, جدایی نادر از سیمین, ابد و یک روز}
    Bashir Hosseini, Arian Taheri *, Masoud Alidadi

    The purpose of this research is to express the aspects of differentiation between Realism & Naturalism in cinema. To achieve this, at first we review the historical backgrounds and formation of both schools with their pivotal themes. Then, by using the approach of comparative case study, the relation of two films from Iran’s cinema,” A Separation” and “Life and A Day”, is studied as samples which contain the thematic features and aesthetic values of the two mentioned schools. This has been done to clarify the fact that how thematic differentiations between Realism & Naturalism visualize themselves in stylistic features? This research has applied a methodology of text analysis for comparing the features of different coding system of the two film styles. The findings of the research declares that the effective elements in forming the style and creating cinematic form  ( such as camera positioning, depth of field, visual comparison of shots, editing style and time length of each shot) have distinguishable differences in both Realistic & Naturalistic films .

    Keywords: Realism, Naturalism, Film Style, A Separation, Life, A Day}
  • بسام خلیل ابراهیم الخفاجی، مرضیه آباد*، احمدرضا حیدریان شهری

    یعتبر توفیق الحکیم من الادباء الرواد فی الوطن العربی. فقد ترک میراثا کبیرا یتنوع ما بین الروایه والقصه والمسرحیه والمقاله. وتعد روایته (عوده الروح) عملا رواییا یحمل سمات کل من الواقعیه النقدیه التی تعنی نقد الاوضاع السیاسیه والاجتماعیه السایده فی الفتره ما بین الحربین العالمیتین 1914م_ 1938م، وخصوصا ثوره 1919م بقیاده سعد زغلول. وکذلک سمات الواقعیه الاشتراکیه التی تعنی وجود الامل والتفاول بتغییر الاوضاع المتردیه. فقد حاول عرض حیاه مجتمع مصغر ونموذج من المجتمع المصری وما یعیشه من ظروف اجتماعیه صعبه فی تلک الفتره. ویکون البحث وفق المنهج الوصفی التحلیلی. ومن اهم النتایج التی توصلنا إلیها ان الروایه تعتبر نموذجا متقدما للواقعیه علی من سبقها من الروایات الواقعیه، فهی اکثر جراه فی نقد الواقع وکشف الاوضاع الفاسده فی ظل المحتل البریطانی. وایضا تعتبر وثیقه من تاریخ مصر السیاسی والاجتماعی.

    کلید واژگان: الواقعیه, توفیق الحکیم, عوده الروح}
    Bassam Khalil Ibrahim AlKhafaji, Marziyeh Abad*, AhmadReza Haydarian Shahry

    Tawfiq al-Hakim is one of pioneers in Arabic literature and has produced a large volume of stories, dramas and articles. Odat al Ruoh or the Return of the Spirit is a story with critical realistic elements and portrays socio-political conditions and developments between the two world wars, especially the Egyptian revolution of 1919 led by Sa’ad Zaghloul. This story contains socialist realism elements, such as hope and optimism concerning reforms for a corrupted society. In this story, he has attempted to show a small part of the Egyptian society and its debilitating and terrible conditions. It tries to reflect the pain and difficulties Egyptian people had undergone to form unity to resist oppression and tyranny. This research aims to reflect on realism elements Tawfiq al-Hakim employed and more specifically how they were used in this story. In other words, this study tries to answer the questions as what realism the story has and how the personal life of the author affected it. The important findings suggest that this story is among the first ones, which are based on the school of realism because the author has been bold enough to criticize the reality and revealed the corrupted conditions of the Egyptian society when it was once occupied by Britain. It is considered important and reliable evidence for political and social history of Egypt.

    Keywords: Realism, Tawfiq al-Hakim, Odat al Ruoh (The Return of the Spirit)}
  • محبوبه روحی، نوذر شفیعی*، محمد رضا دهشیری، رحمت حاجی مینه
    روابط روسیه و ترکیه از دوران امپراتوری تا دهه اخیر را در بهترین وجه می‏توان روابط سینوسی و در قالب الگوی همکاری و تعارض تفسیر کرد. اما از زمان روی کار آمدن پوتین و اردوغان، علی رغم برخی چالش‏ها، روابط اقتصادی دو کشور به شدت گسترش یافته، به طوری که برخی معتقدند، این همکاری اقتصادی می‏تواند زمینه رسیدن دو کشور به مشارکت استراتژیک در سطح سیاسی را نیز به وجود آورد. برپایه این مفروض، سوال اصلی این مقاله در جهت ارزیابی این اصل واقع‏گرایی که اقتصاد باعث بهبود و تسری به سیاست نمی‏گردد آن است که؛ آیا بهبود روابط سیاسی- امنیتی ترکیه و روسیه، متاثر از همکاری اقتصادی میان دو کشور بوده است؟ یافته‏های پژوهش با بهره‏گیری از روش توصیفی- تحلیلی نشان می‏دهد که منطبق بر واقع‏گرایی، روابط اقتصادی اگرچه عامل مهمی در گرایش دو کشور به یکدیگر بوده، اما هرگز زمینه بهبود روابط سیاسی بین روسیه و ترکیه را به وجود نیاورده، بلکه علت آن غلبه زمینه استراتژیک و سیاسی بر اقتصاد بوده است. با وجود این نقطه قوت، واقع‏گرایی به دلیل عدم توجه به برخی دلایل تسیهل‏گر غیرسیاسی در بهبود روابط دوجانبه ترکی- روسی دچار ضعف تحلیلی نیز می‏باشد.
    کلید واژگان: رئالیسم, وابستگی اقتصادی, همکاری سیاسی, روسیه, ترکیه}
    Mhboobh Roohi, Noozar Shafiee *, Mohammadreza Dehshiri, Tehran Hajimineh
    Russian-Turkish relations from the time of the Empires to the last decade can best beinterpreted as a sinusoidal relationship swinging from cooperation to conflict. However,since Putin and Erdogan came to power, despite some challenges, the economicties between the two countries have grown tremendously. Some believe that this economiccooperation could provide the basis for achieving a strategic partnership at thepolitical level. Based on this assumption, the primary question of this paper to evaluatethe realistic assertion that “the economy does not extend to politics“ is whether theimprovement of the political-security relations between Turkey and Russia is affectedby the economic cooperation between the two countries. The findings of the researchusing the descriptive-analytical method show that, in accordance with realism, economicrelations have been an essential factor in closing two countries to each other,but these relations will never pave the way for improving the political ties. The reasonhas been the domination of strategic and political context over the economy. Despitethis privilege, realism is analytically weak because of ignoring some non-politicalfacilitating reasons for improving Turkish-Russian bilateral relations.
    Keywords: Realism, economic dependence, political cooperation, Russia, Turkey}
  • وحید آگاه*
    هنرمند با اشتغال به حرفه هنری،آثار هنری را خلق می کند. محصولاتی که می توان آنها را به مثابه رسانه شناسایی نمود. رسانه هایی متفاوت از مطبوعات کاغذی و مجازی و رادیو و تلویزیون از منظر نوع مخاطب و میزان مشارکت و انفعال آنها، که امروزه بسیار گویاتر و تاثیرگذارتر از رسانه های سنتی و دوشادوش دیگر رسانه های نوین هستند. اما آثار هنری را باید شناخت. امری که به دو دلیل، بسیار سخت است: یکی، نظریه های متعدد و متفاوت معطوف به عالم هنر و آثار آن، و دیگری، تعاریف و تفاسیر متنوع و حتی متضاد آثار هنری؛که اشراف به این حوزه و نهایتا تدوین چارچوب های حقوقی برای این عرصه را پیچیده نموده و در نوشته حاضر، سعی شده تا با تبیین نظریه های عمده مربوط به هنرکه سرآخر، به آثار هنری معطوف می شود؛ مسیر منتهی به تعریف و فهم بهتر آثار هنری، تسهیل و تسطیح شود.
    کلید واژگان: نظریه های هنر, هنر برای هنر, هنر متعهد, واقعیت گرایی}
    Vahid Agah*
    An artist through doing artistic activities creates artworks. The product that can be identified as media. Artworks is Different media from newspapers, radio and television which are popular for the audiences and also are active, and moreover, these media, nowadays, are more effective and communicative in comparing with traditional medias and are working side by side with modern medias. Yet, the artworks must be identified. This matter is really difficult due to two reasons: first, there are several different theories related to the art world and artwork; second, there are several different interpretations and descriptions related to artwork which are sometimes in contradiction with each other. That is why it is difficult to cover this field and finally to conduct a legal framework for this field. This study by explaining several theories related to the art which finally lead to the artwork, tries to facilitate and clear the way leading to the explanations and understandings of artwork.
    Keywords: Theories of Art, Art for Art, Propaganda Art, Realism}
  • سعید سلیمان زاده *، علی امیدی، سحر براتی
    هدف این پژوهش مطالعه تغییر رویکرد سیاست خارجی آمریکا از بین الملل گرایی لیبرال در دوران اوباما به نوانزواگرایی و واقع گرایی در دوران ترامپ است. سوال اصلی این است که راهبرد سیاست خارجی ترامپ چیست؟ برای پاسخ به این سوال از چارچوب مفهومی «نظریه های نقش جهانی آمریکا» استفاده می شود. فرضیه اصلی نیز این است که راهبرد سیاست خارجی ترامپ ترکیبی از رویکردهای نوانزواگرایی و واقع گرایی است. درواقع، بدون بررسی دقیق این دو رویکرد نمی توان منطق سیاست خارجی جدید آمریکا را به صورت منسجم و صحیح درک کرد. از این جهت، چنین استدلال شده است که ترامپ از منظر گرایش سیاسی و عملکرد اقتصادی نوانزواگرایانه و در حوزه مسائل نظامی و امنیتی کاملا واقع گرایانه عمل کرده است. در این مقاله، سیاست خارجی ترامپ در قالب دو راهبرد «نخست آمریکا» و «احیای مجدد آمریکا» مفصل بندی و تحلیل می شود. پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و از منابع مکتوب و مجازی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.
    کلید واژگان: سیاست خارجی آمریکا, ترامپ, بین الملل گرایی لیبرال, نوانزواگرایی, واقع گرایی}
    Saeid Soleimanzadeh *, Ali Omidi, Sahar Barati
    The present paper aims at investigating the shift in the U. S. foreign policy from the liberal internationalist approach during the Obama administration to the neo isolationist and realist approaches in the Trump administration. The main question is: “What is the Trump's Foreign Policy Strategy?” The “Theories of America's World Role” is used in response to this question. The main hypothesis of the paper is that the Trump's foreign policy strategy is a combination of neo isolationist and realist approaches. In fact, one fails to grasp a coherent and accurate understanding of the U. S. foreign policy without the effective integration of the two approaches. Therefore, the current paper argues that Trump has acted completely realistic in terms of military and security issues but neo isolationist in term of political orientation and economic performance. The current paper analyzes Trump's foreign policy in accordance with two strategies “America First” and “Make America Great Again”. This is a descriptive analytical research and the information collected from library and internet.
    Keywords: U.S. Foreign Policy, Trump, Liberal Internationalism, Neo-Isolationism, Realism}
  • حسین کریمی فرد *
    سیاست خارجی ترامپ، به لحاظ نظری، رگه هایی از واقع گرایی و عمل گرایی دارد. ترامپ به مرور زمان بر اثر مواجه شدن با واقعیت های سیاست در داخل و خارج آمریکا، در حال سوق دادن سیاست خارجی این کشور به سمت واقع گرایی و عملگرایی است. فشار نهادهای مختلف در آمریکا اعم از رسمی یا غیررسمی و نهادهای چندجانبه بین المللی، متحدان آمریکا در جهان و سایر کنشگران جهانی کار ترامپ را در تحقق وعده های انتخاباتی خود در حوزه سیاست خارجی دشوار کرده است. آمریکا با اینکه از لحاظ منابع قدرت نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در صدر کشورهای جهان است نمی تواند به طورکامل نسبت به دیگر کنشگران سیاسی جهان مثل دولت ها، نهادها یا فرایند جهانی شدن بی توجه باشد. فرضیه این مقاله که با روش تحلیلی و توصیفی تدوین شده این است که «ایالات متحده پس از مواجه شدن با واقعیت های نظام جهانی به سمت سیاست خارجی عملگرا و واقع گرا متمایل شده است».
    کلید واژگان: سیاست خارجی, رئالیسم, پراگماتیسم, ترامپ, ایالات متحده امریکا}
    Hossien Karimifard *
    Trump's foreign policy has traces of realism and pragmatism. Trump is gradually directing the US foreign policy toward realism and pragmatism due to confronting the realities of politics inside and outside the US. Trump's fulfilling his election promises in the field of foreign policy is difficult because of the pressure of various institutions in the US, multilateral international institutions, US allies in the world, and other global actors. Although the US has a dominant power in terms of military, economy, policy and culture, it cannot neglect other political actors in the world, such as governments, institutions, and the process of globalization. The hypothesis of the paper formulated by an analytical and descriptive method is: The US is tending toward a pragmatic and realistic foreign policy after confronting the realities of the global system.
    Keywords: Foreign Policy, Realism, Pragmatism, Trump, United States of America}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال