جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اندازه ذرات » در نشریات گروه « علوم دام »
تکرار جستجوی کلیدواژه « اندازه ذرات » در نشریات گروه « کشاورزی »-
این پژوهش به منظور بررسی اثر اندازه ذرات کربنات کلسیم و آنزیم فیتاز بر عملکرد تولیدی، صفات کیفی تخم مرغ و قابلیت هضم ظاهری کلسیم، در مرغان تخمگذار تجاری انجام شد. آزمایش با 216 قطعه مرغ تخمگذار در قالب طرح کاملا تصادفی و بصورت آزمایش فاکتوریل در شش تیمار آزمایشی و شش تکرار به ازاء هر تیمار از سن 19-26 هفتگی انجام شد. عوامل مورد مطالعه شامل سه اندازه ذرات کربنات کلسیم (ریز (کمتر از 5/ 0 میلی متر)، متوسط (5/0-2 میلی متر) و درشت (2-4 میلی متر)) و دو سطح آ نزیم فیتاز (0 و 300 واحد در کیلوگرم جیره) بودند. درصد تولید تخم مرغ و گرم تخم مرغ تولیدی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. افزودن فیتاز به جیره موجب افزایش عددی وزن تخم مرغ در 3 هفته دوم آزمایش (P=0.06) و کل دوره آزمایش گردید ((P=0.1). اندازه ذرات ریز و درشت کربنات کلسیم، ضخامت پوسته تخم مرغ را در مقایسه با اندازه متوسط ((P˂0.01) افزایش داد و افزودن آنزیم فیتاز، موجب افزایش درصد پوسته تخم مرغ گردید (P˂0.05). ضریب قابلیت هضم ظاهری کلسیم در جیره های حاوی کربنات کلسیم با اندازه ریز و متوسط بالاتر از اندازه درشت (P˂0.0001) بود. اندازه ذرات متوسط (P˂0.05) موجب کاهش رنگ زرده گردید. اندازه ذرات متوسط کربنات کلسیم موجب بهبود قابلیت هضم ماده خشک در مقایسه با اندازه ریز و درشت گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که اندازه ذرات کربنات کلسیم بر صفات تولیدی تاثیرگذار نیست، اندازه ریز و متوسط کربنات کلسیم بدلیل افزایش قابلیت هضم کلسیم در دستگاه گوارش در مقایسه با اندازه درشت (2-4 میلی متر) در مرغ های جوان توصیه می گردد.
کلید واژگان: کربنات کلسیم, آنزیم فیتاز, اندازه ذرات, مرغ تخمگذار, قابلیت هضم ظاهری کلسیم}The aim of this study was to evaluate the effect of limestone particle size and phytase enzyme supplementation on production performance, egg quality traits, and coefficient of apparent digestibility of calcium of commercial laying hens. A total of 216 laying hens were randomly distributed in six treatments, and six replicates per each. The design consisted of a factorial arrangement of three particle sizes of limestone from the same source (fine (<0.5 mm), medium (0.5-2 mm) and coarse (2-4 mm)) and two phytase levels (0 and 300 (FTU)/kg) in a completely randomized design. Egg production and egg mass were not influenced by experimental diets. Phytase inclusion numerically increased egg weight in second (P=0.06) and whole trial period (20-26 wk, P=0.1). Fine and coarse particles of limestone increased shell thickness (P < 0.01), compared to medium particles, also phytase supplementation improved shell percent (P < 0.01). Fine and medium sizes of limestone resulted in a higher apparent digestibility coefficient of Ca compared to coarse size ((P < 0.0001),0.43, and 0.45 vs. 0.33). Diets containing medium limestone size showed lighter yolk color than those containing fine and coarse particles (P˂0.05). Medium size of limestone significantly increased digestibility of DM compared to fine and coarse particles. In conclusion, productive performance of laying hens did not respond to limestone particle size, however, fine and medium sizes of limestone through enhancing effect on Ca digestibility, is more suitable than coarse particles for practical applications in young layers.
Keywords: limestone, Phytase enzyme, Particle size, laying hens, apparent digestibility of Ca} -
این آزمایش به منظور بررسی اثر اندازه ذرات گندم و مکمل آنزیمی بر عملکرد، جمعیت میکروبی و اسیدیته ایلیوم و خصوصیات بستر بلدرچین ژاپنی به صورت آزمایش فاکتوریل 3×3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 9 تیمار، 4 تکرار و20 قطعه بلدرچین در هر تکرار، انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل: سه اندازه ذرات گندم (2، 3 و 5/3 میلی متر) و سه سطح مکمل آنزیمی روابیو (صفر، 200 و 400 ppm) بودند. در کل دوره پرورش، پرندگان دریافت کننده گندم دارای ذرات 2 و3 میلی متر + مکمل آنزیمی 400 ppm خوراک مصرفی کمتری نسبت به تیمارهای با اندازه ذرات 5/3 میلی متر + مکمل آنزیمی 200 ppm و بدون مکمل آنزیمی داشتند (01/0<p). هم چنین، پرندگان دریافت کننده گندم دارای ذرات 2 و3 میلی متر + مکمل آنزیمی 400 ppm ضریب تبدیل خوراک بهتری را نسبت به پرندگان دریافت کننده گندم دارای ذرات 5/3 میلی متر و بدون مکمل آنزیمی داشتند (01/0<p). جمعیت باکتری های لاکتوباسیلوس در تیمار گندم با اندازه ذرات 2 میلی متر + مکمل آنزیمی 400 ppm نسبت به تیمار 5/3 میلی متر و بدون مکمل آنزیمی افزایش داشت. پرندگان تغذیه شده از جیره های با اندازه های ذرات گندم2 ، 3 و 5/3 میلی متر + 400 ppm مکمل آنزیمی pH بستر کمتری را نسبت به پرندگان تغذیه شده با گندم بدون مکمل آنزیمی داشتند (01/0>p). تیمار با اندازه ذرات گندم 2 میلی متر + 400 ppm مکمل آنزیمی درصد رطوبت بستر کمتری را نسبت به تیمارهای بدون مکمل آنزیمی + اندازه های گندم 3 و 5/3 میلی متر نشان دادند (01/0>p).
کلید واژگان: اندازه ذرات, بلدرچین های ژاپنی, جمعیت میکروبی, مکمل آنزیمی}This experiment was conducted in order to investigate the effect of dietary enzyme supplementation (DES) and wheat particle size (WPZ) on growth, microbial population and intestinal acidity and litter characteristics of Japanese quails using a 3×3 factorial arrangement in a completely randomized design with nine treatments each replicated 4 times with 20 quails per replicate. The experimental factors included three WPZ [2, 3 and 3/5 mm] and three levels of DES [Rovabio enzyme at 0, 200 and 400 ppm]. Through the whole experimental period, groups of birds received diets with 2 and 3 mm WPZ+400 ppm of DES showed significantly reduced feed intake compared to the groups with 3.5 mm WPZ without and with 200 ppm DES (p<0.01). Birds received diets with 2 and 3 mm WPZ+400 ppm of DES also showed better feed conversion ratio than those fed with 3.5 mm WPZ without enzyme supplementation (p<0.01). Lactobacillus counts increased significantly in quails fed diets with 2 mm WPZ and 400 ppm of DES in comparison to 3.5 WPZ without enzyme supplementation group (p<0.01). Birds fed diets with 2, 3 and 3.5 mm WPZ+400 ppm of DES had lower litter pH than those fed wheat-based diets without enzyme supplementation (p<0.01). Treatment of 2 mm WPZ+400 ppm of DES showed less litter moisture than those with 3 and 3.5 mm WPZ without enzyme supplementation (p<0.01). In conclusion, dietary inclusion of wheat grain at 2 mm diameter particle size supplemented by 400 ppm enzyme is recommended.
Keywords: Particle size, Japanese quails, Microbial population, Enzyme} -
این مطالعه به منظور بررسی اثر شکل و اندازه ذرات خوراک بر عملکرد رشد، قابلیت هضم و ریخت شناسی ایلیوم روده در بلدرچین ژاپنی از سن 21 تا 35 روزگی انجام شد. این آزمایش با 480 قطعه بلدرچین ژاپنی (نر و ماده) در یک آزمایش فاکتوریل 3×2 شامل سه شکل خوراک (آردی، کرامبل و پلت) با دو اندازه مختلف ذرات (ریز و درشت) در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 گروه آزمایشی و 4 تکرار و 20 جوجه در هر تکرار به اجرا در آمد. پرندگانی که خوراک پلت و کرامبل را با اندازه ذرات درشت در مقایسه با خوراک آردی با هر دو اندازه ذرات مصرف کردند، افزایش وزن بیشتری داشتند (05/0>P). مصرف خوراک پلت افزایش معنی داری نسبت به حالت آردی و کرامبل داشت (01/0>P). ضریب تبدیل در جیره های به شکل پلت نسبت به حالت آردی و کرامبل و خوراک های با اندازه ذرات ریز نسبت به ذرات درشت به طور معنی داری بالاتر بود (01/0>P). وزن سنگدان پرندگانی که خوراک پلت با اندازه ذرات درشت دریافت کردند، نسبت به سایر پرندگان به طور معنی داری بیشتر بود (05/0>P). طول پرز ناحیه ایلیوم در پرندگانی که از خوراک پلت و کرامبل نسبت به خوراک آردی استفاده کردند، به طور معنی داری افزایش نشان داد (01/0>P). بیشترین درصد قابلیت هضم ماده خشک و نیتروژن در خوراک آردی و همچنین در خوراک های با اندازه ذرات درشت مشاهده گردید (05/0>P). بنابراین از خوراک کرامبل با اندازه ذرات درشت با توجه به اضافه وزن بیشتر در مقایسه با خوراک آردی و راندمان بهتر نسبت به خوراک پلت و به عنوان یک گزینه مناسب میتوان استفاده کرد.
کلید واژگان: اندازه ذرات, بلدرچین ژاپنی, فرم خوراک, قابلیت هضم, مورفولوژی ایلئوم}An experiment was conducted to evaluate the effect of particle size and feed form on growth performance, digestibility, and intestinal morphology of growing Japanese quails from 21 to 35 days of age. A total of 480 mixed Japanese quails were used in a completely randomized design with a 2×3 factorial arrangement, three feed forms (mash, crumble, and pellet) and two levels of particle size (fine, and coarse), with 6 experimental treatments, 4 replicates and 20 birds per each replicate. Birds consumed pelleted and crumbled feeds with coarse particle size showed significantly higher body weight gain, compared to the birds fed with mash feed with both coarse and fine grinding particle size(p<0.05). A significant increase in feed intake were detected in birds fed with pelleted form (p<0.01). Feed conversion ratio was significantly higher in quails fed with pelleted diets than mash and crumbled diets and also in fine particle size than coarse particles (p<0.01). Birds fed with pellets with higher particle size had significantly heavier gizzards (p<0.05). The length of villi was significantly higher in birds fed with pelleted and crumbled feeds (p<0.01). The highest percentage of dry matter and nitrogen digestibility were observed in birds fed with the mash form diet and also in coarse particle size diets (p<0.05). Based on the results, the use of crumbled diets with coarse particle size are recommended due to more weight gain compared to the mash diets and also better feed efficiency in compare to the pelleted diets.
Keywords: Feed form, Intestine morphology, Japanese quail, Particle size} -
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اندازه ذرات مختلف کاه گندم روی تخمیرات شکمبه ای، متابولیت های خونی و قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی در گوساله های شیرخوار انجام گرفت. تعداد 40 راس گوساله هلشتاین در قالب طرح کاملا تصادفی به 4 گروه آزمایشی شامل 1) خوراک آغازین بدون علوفه، 2) خوراک آغازین + دسترسی آزاد به کاه گندم با میانگین طول ذرات 1 میلی متر، 3) خوراک آغازین + دسترسی آزاد به کاه گندم با میانگین طول ذرات 4 میلی متر، 4) خوراک آغازین + دسترسی آزاد به کاه گندم با میانگین طول ذرات 7 میلی متراختصاص یافتند. نتایج نشان داد که pH شکمبه در 8 ساعت بعد از خوراک صبح روز 35 و 4 و 8 ساعت بعد از خوراک صبح در روز 90 با فراهمی علوفه افزایش یافت (05/0P =). غلظت کل اسیدهای چرب فرار، استات و پروپیونات تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند اما بوتیرات در گروه های دریافت کننده کاه گندم در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (05/0P =). همچنین غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات در خون در 35 روزگی با مکمل کردن کاه گندم در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری یافت (04/0P =). بدون توجه به اندازه ذرات، تغذیه کاه گندم افزایش قابلیت هضم ظاهری ماده خشک و پروتیین خام در مقایسه با گروه کنترل را در پی داشت (05/0P =). نتایج این مطالعه نشان می دهد که مکمل کردن کاه گندم در جیره های آغازین گوساله های شیرخوار بهبود pH شکمبه، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی و همچنین شاخص های توسعه شکمبه را در پی خواهد داشت.
کلید واژگان: گوساله هلشتاین, کاه گندم, اندازه ذرات, خون, توسعه شکمبه}This study was performed to assess the effects of offering wheat straw as free choice with different particle sizes on ruminal fermentation, blood metabolites and nutrients digestibility of Holstein dairy calves. Individually housed calves (n = 40, BW = 43.8 ±3.2 kg) were used in a completely randomized design and divided to four different treatments consisting of: 1) starter feed without wheat straw supplementation (control; CON), 2) starter feed + wheat straw with 1mm geometrical mean particle length (GMPL, Fine), 3) starter feed + wheat straw with 4mm GMPL (Medium), and 4) starter feed + wheat straw with 7mm GMPL (Long). Calves entered the trial on d 15, weaned on d 56 and the study ended on d 90 of age. After morning feeding, the ruminal pH were increased by offering forage only at 8 h on d 35 and 4 and 8 h on d 90 (P = 0.05). The total short chain fatty acids concentration (SCFAs), molar proportion of acetate and propionate were similar across treatments, however, the molar proportion of butyrate increased (P = 0.04) in forage supplemented calves compared with CON calves. Regardless of forage particle size, dry matter and crude protein digestibilities were increased in forage supplemented calves compared with CON calves (P = 0.05). Moreover, no differences were found for different geometrical mean particle length of WS. Overall, free-choice provision of wheat straw enhanced ruminal pH, apparent nutrient digestibility, and rumen development indicators (BHBA) in Holstein dairy calves.
Keywords: Holstein Calve, WHEAT STRAW, Particle size, Blood, Rumen Development} -
این تحقیق به منظور بررسی اثر اندازه ذرات گندم و سطوح مختلف آنزیم بر عملکرد، صفات لاشه و ریخت شناسی روده بلدرچین ژاپنی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 3×3 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با نه تیمار، چهار تکرار و 20 پرنده در هر تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل: سه اندازه ذرات گندم (2، 3 و 5/3 میلی متر) و سه سطح مکمل آنزیمی (صفر، 200 و 400 ppm) بودند. صفات مورد اندازه گیری شامل: عملکرد، صفات لاشه و ریخت شناسی روده باریک بود. نتایج نشان داد که مکمل آنزیمی به طور معنی داری خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک را کاهش داد (01/0<p). اثر اندازه ذرات گندم نیز بر خوراک مصرفی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک معنی دار بود (01/0<p). اثر متقابل اندازه ذرات گندم و مکمل آنزیمی نیز به طور معنی داری، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک را در کل دوره پرورش (7 تا 35 روزگی) تحت تاثیر قرار داد (01/0<p). استفاده از مکمل آنزیمی به طور معنی داری سبب کاهش در وزن نسبی کبد، سنگدان و پیش معده شد (01/0<p). وزن نسبی سینه تحت تاثیر مکمل آنزیمی به طور معنی داری افزایش یافت (01/0<p). مکمل آنزیمی هم چنین به طور معنی داری (01/0<p) موجب افزایش طول پرزبخش ژژنوم شد. با توجه به نتایج حاصل از آزمایش، استفاده از گندم با اندازه ذرات دو میلی متر به همراه مکمل آنزیمی در سطح 400 ppm در جیره بر پایه گندم توصیه می شود.
کلید واژگان: آنزیم, اندازه ذرات, بلدرچین ژاپنی, ریخت شناسی روده}This experiment was conducted to investigate the effect of wheat particle size and different levels of enzyme on performance, carcass traits, and small intestine morphologyof Japanese quails. A 3 × 3 factorial arrangement in a completely randomized design was used in nine experimental treatments replicated four times with 20 birds per replicate. The investigated factors were three wheat grain particle sizes (2, 3, and 3.5 mm) and three levels of dietary enzyme supplement (0, 200, and 400 ppm). The measured traits included: performance, carcass traits, and small intestine morphology. The results showed that the dietary enzyme significantly reduced feed intake and feed conversion ratio (P<0.01). The effect of wheat particle size on feed intake, body weight, and feed conversion ratio were also significant (P<0.01). The interaction effect of wheat particle size and enzyme affected significantly feed intake and feed conversion ratio through the experimental period from 7-35 days of age (P<0.01).Relative weights of proventriculus, gizzard, and liver were significantly reduced by enzyme supplementation (P<0.05). The relative weight of the breast significantly increased by dietary enzyme addition (P<0.01). Enzyme supplementation also significantly increased the villi length of the jejunum (P<0.01). In conclusion, dietary inclusion of wheat grain at 2 mm diameter particle size supplemented by 400 ppm enzyme is recommended.
Keywords: Enzyme, Particle size, Japanese quails, Intestine morphology} -
به منظور بررسی اثر اندازه ذرات منابع مختلف فیبر نامحلول در جیره بر پایه جو بر نسبت بازده انرژی و پروتئین، ریخت شناسی روده و فراسنجه های رفاهی، آزمایشی با استفاده از 308 قطعه جوجه گوشتی یک روزه مخلوط سویه راس (308) در قالب طرح کاملا تصادفی با هفت تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد بر پایه جو، جیره شاهد به همراه سه درصد باگاس نیشکر (در اندازه یک و سه میلی متر)، جیره شاهد به همراه سه درصد سبوس گندم (در اندازه یک و سه میلی متر) و جیره شاهد به همراه سه درصد پوسته آفتابگردان (در اندازه یک و سه میلی متر) بودند. نتایج نشان داد که منابع مختلف فیبر نامحلول بر افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک و نسبت بازده انرژی و پروتئین جوجه های گوشتی اثر معنی داری دارد. ارتفاع پرز و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در دوازدهه تیمارهای تغذیه شده با فیبر نامحلول به جز باگاس نیشکر (با اندازه ذرات ریز) در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنی داری افزایش یافت. تعداد سلول های گابلت در تهی روده تیمارهایی که با فیبر نامحلول تغذیه شدند در مقایسه با گروه شاهد بطور معنی داری کاهش یافت. فراوانی نسبی اسکور دو فراسنجه های رفاهی، در تیمار شاهد بیشتر بود. بطور کلی نتایج نشان دادند که استفاده از سه درصد پوسته آفتابگردان منجر به بهبود ضریب تبدیل خوراک، نسبت بازده انرژی و پروتئین، ریخت شناسی روده، رطوبت بستر و فراسنجه های رفاهی جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره بر پایه جو شد.
کلید واژگان: اندازه ذرات, باگاس نیشکر, پوسته آفتابگردان, ریخت شناسی روده, سبوس گندم}Introduction:
Barley is one of the cereal grains that used to supply energy in broiler diets, but high content of non-starch polysaccharides (NSP) such as β-glucans, has limited the application of it in poultry diets. It has been shown that NSP can increase intestinal viscosity, reduce litter quality, compromising the access of digestive enzymes to dietary components by protecting lipids, starch, and protein, and cause poor productive performance. Recent studies have shown the inclusion of moderate amounts of insoluble fiber or coarse particles in the diet increases the retention time of the digesta in the upper part of the gastrointestinal tract (GIT) (i.e., from crop to gizzard), improves the development and function of the gizzard, and increase the secretion of HCl in the proventriculus in broilers. The objective of this study was to determine the influence of supplementing insoluble fiber sources in different particle sizes on energy and protein efficiency ratios, intestinal morphology and welfare indicesin broiler chickens fed barley based-diets.
Materials and Methods:
Ross 308 (n=308) were used in a completely randomized design with 7 treatments, 4 replicates and 11 chickens per replicate for 42 days. The dietary treatments included: a barley based- diet (control, CTL) or Sunflower hulls (SFH), Sugarcane bagasse (SB), and Wheat bran (WB) ground through a 1.0 (fine) or 3.0 mm (coarse) screen that were added to the control diet at 3.0%. The CTL diet included 3.0% fine silica sand as filler that was replaced by the same amount of insoluble fiber sources in the corresponding diets. The dry sieving method was used to determine the particle size distribution of diets. Body weight gain (BWG) and feed intake (FI) of each pen were recorded. Feed conversion ratio (FCR) adjusted for mortality and it was calculated by dividing FI with BWG for each period of the experiment (1-21 d and 22-42 d) in total period (1-42 d). The welfare indices were examined at 42 days of age. Litter moisture was measured on days 35 and 42 of the rearing period. For the purpose of small intestinal morphological studies, the digestive tract of slaughtered birds (two birds of each replicate) was removed at 42 days of age and from two small intestine sections including duodenum and Jejunum, two centimeter-long Isolated.
Results and Discussion:
The results showed that different sources of insoluble fiber showed significant effect (p < 0.05) on energy and protein efficiency ratios during growth period (22-42 days of age) and whole experimental period (1-42 days of age). During the entire experimental period (1-42 d), dietary inclusion of SFH (coarse and fine) and WB (fine particle size) improved BWG as compared to the CTL diet (P < 0.05). Dietary inclusion of WB and SFH in both particle sizes (coarse and fine) and SB (coarse particle size) improved FCR as compared to the CTL diet from 1-42 d (P < 0.05). The villus height and villus height to crypt depth ratio in duodenum of treatments fed insoluble fiber with the exception of sugarcane bagasse with particle size of 1 mm showed significant increase (p < 0.05) in comparison to control diet. The number of goblet cells in jejunum of treatments fed insoluble fiber significantly decreased (p < 0.05) when compared to control group. The relative frequency of score two welfare indices was higher in control treatment. Reports have indicated that soluble and insoluble non-starch polysaccharides (NSp < /strong>) affect digestive organs and intestinal morphology of broilers. Coarse fiber and large particles may increase villi length in gastrointestinal tract. Therefore, increased villi length resulted in increased surface area for more absorption of nutrients. Currently, the control of litter moisture is a priority in the broiler industry to reduce productivity losses and minimize bird welfare issues due to footpad dermatitis (FPD), hock burn (HB), and ammonia production. Wet litter was found to increase FDP, HB, and breast irritations and reduce broiler performance. The inclusion of 3% fiber in the diet resulted in lower litter moisture content.
Conclusion:
Overall, the results showed that dietary inclusion of three percent of different insoluble fiber sources improved energy and protein efficiency ratios, intestinal morphology, litter moisture and welfare parameters of broilers fed barley-based diet.
Keywords: Intestinal morphology, Particle size, Sugarcane bagasse, Sunflower hulls, Wheat bran} -
این پژوهش به منظور مطالعه اثر اندازه ذرات ذرت و منابع مختلف فیبر نامحلول بر عملکرد، خصوصیات لاشه و دستگاه گوارش در جوجه های گوشتی از سن 1 تا 21 روزگی انجام شد. تعداد 660 قطعه جوجه گوشتی نر به صورت آزمایش فاکتوریل 3×2 با شش تیمار و پنج تکرار استفاده شدند. عوامل مورد مطالعه شامل دو اندازه ذرات ذرت (2 و 6 میلی متر) و سه منبع فیبر نامحلول (لیگنوسلولز، پوسته برنج و پوسته آفتابگردان) بودند. اثر اصلی منبع فیبر بر افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی، معنی دار بود به طوری که پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی پوسته آفتابگردان، افزایش وزن بیشتر (01/0>P) و ضریب تبدیل غذایی بهتری (01/0>P) نسبت به پرندگان تغذیه شده با دو منبع دیگر فیبر داشتند. به کاربردن لیگنوسلولز (05/0>P)و اندازه ذرات ریز (01/0>P) منجر به افزایش وزن لاشه، به ترتیب در مقایسه با دو منبع دیگر فیبر و اندازه ذرات درشت گردید. وزن روده کوچک در پرندگانی که جیره حاوی لیگنوسلولز دریافت کردند بالاتر از دو منبع دیگر فیبر بود (01/0>P). تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر طول قسمت های مختلف روده باریک نداشتند. آسیاب درشت ذرت و به کاربردن پوسته آفتابگردان،pH سنگدان را به ترتیب در مقایسه با ذرات ریز و لیگنوسلولز کاهش داد (05/0>P). وزن سنگدان در پرندگانی که با جیره حاوی لیگنوسلولز و پوسته آفتابگردان تغذیه شدند بالاتر (01/0>P) از جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی پوسته برنج بود. براساس نتایج این تحقیق، به کار بردن 3 درصد پوسته آفتابگردان در جیره از طریق بهبود وزن و کاهش pH سنگدان، عملکرد رشد را بهبود می دهد و می تواند در صنعت جوجه های گوشتی به صورت کاربردی مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: اندازه ذرات, جوجه های گوشتی, خصوصیات لاشه, دستگاه گوارش, عملکرد, فیبر نامحلول}This study was conducted to evaluate the effect of corn particle size and different insoluble fiber sources on performance and carcass and gastrointestinal tract characteristics of broilers from 1 to 21 days of age. A total of 660 male broilers were used in a 2×3 factorial arrangement with 6 treatments and five replicates per treatment. The factors of interest were two corn particle sizes (2 and 6 mm) and three insoluble fiber sources (lignocellulose, rice hull, RH and sunflower hull, SFH). The main effect of fiber source was significant for the body weight gain (P<0.01) and feed conversion ratio, with SFH inclusion improved BWG (P<0.01) and FCR (P<0.01) compared to OH and lignocellulose. The supplementation of lignocellulose (P<0.05) and fine particles (P<0.01) resulted in higher carcass weight compared to other fiber sources and coarse particles, respectively. Feeding lignocellulose increased (P<0.01) the weight of the small intestine than the other two fiber sources. The Experimental treatments had no significant effect on the relative length of small intestinal segments. Coarse grinding of corn and SFH inclusion reduced gizzard pH when compared to fine grinding and lignocellulose inclusion, respectively (P<0.05). The Gizzard weight of birds fed a diet containing lignocellulose and SFH was significantly higher (P<0.01) those fed RH. Generally, the dietary inclusion of 3% SFH improves growth performance through improved weight and reduced pH of gizzard and can be practically used in the broiler industry.Keywords: Broilers, carcass characteristics, Gastrointestinal tract, insoluble fiber, Particle size, performance}
-
هدف از این تحقیق، بررسی سطح، اندازه ذرات و منبع پلی ساکاریدهای نامحلول (پوسته برنج و پوسته یولاف) بر عملکرد، خصوصیات لاشه و ریخت شناسی روده جوجه گوشتی نر یک روزه به مدت 42 روز بود. در این آزمایش از 360 قطعه جوجه گوشتی نرسویه راس (308) در قالب طرح کاملا تصادفی با نه تیمار، چهار تکرار و 10 جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارها شامل شاهد، دو نوع منبع فیبر (پوسته برنج و پوسته یولاف) نامحلول با دو سطح مصرف (سه و شش درصد جیره) و با دو اندازه ذرات (نیم و دو میلی متر) بود. نتایج نشان داد سطح شش درصد و اندازه ذرات نیم میلی متر پوسته برنج در 42-29 روزگی باعث افزایش مصرف خوراک و افزایش وزن بدن و کاهش ضریب تبدیل در مقایسه با شاهد گردید (05/0>P). سطح شش درصد و اندازه ذرات نیم میلی متر پوسته یولاف در مقایسه با گروه شاهد باعث کاهش چربی محوطه بطنی و راندمان لاشه شد. وزن نسبی سنگدان و کیسه صفرا در تیمارهای دارای پوسته یولاف و پوسته برنج درمقایسه با شاهد افزایش یافت (05/0>P). استفاده از پوسته برنج سبب افزایش ارتفاع پرز در ژژنوم در 21 و42 روزگی و در ایلئوم در 21 روزگی نسبت به سایر تیمارها شد (01/0>P). در 21 روزگی بیشترین ضخامت اپیتلیوم در بخش دوازدهه روده باریک جوجه های مصرف کننده جیره حاوی سه درصد پوسته برنج با اندازه ذرات دو میلی متر در مقایسه با گروه شاهد بود (01/0>P). بنابراین افزودن پوسته برنج در سطح سه درصد و اندازه ذرات نیم میلی متر سبب بهبود فراسنجه های بافت شناسی روده و در نتیجه عملکرد جوجه های گوشتی می شود.کلید واژگان: اندازه ذرات, پوسته برنج, پوسته یولاف, خصوصیات لاشه, ریخت شناسی روده باریک, عملکرد}To evaluate the effect of type (Rice Hull (RH) and Oat Hull (OH)), level (3 and 6 percent) and particle size (0.5 and 2 mm) of insoluble fiber on performance, carcass characteristics and intestinal morphology of chickens, 360 day-old male broilers (Ross 308), were use in a completely randomized design with 9 treatment and 4 replicate with 10 birds each, for 42 days. In the 29-42 days, broilers fed 6 percent with 0.5 mm RH had higher (P≤0.05) average daily gain, daily feed intake and lower feed: gain than control group. In fact, the 6 percent with 0.5 mm OH inclusion reduced (P≤0.01) abdominal fat and carcass performance as compared to control (P≤0.0`5). Results showed that broilers fed OH and RH had higher relative weight of gizzard and gallbladder than broilers fed the control diet (P≤0.05). Broilers fed RH had higher villus length than other treatment in the jejnum at 21 and 42 days of age and duodenum at 21 days of age (P≤0.01). In this experiment, the broiler fed 3 percent RH with 2 mm particle size had the highest epithelium width (P≤0.01) in the ileum section at 21 day of age. Therefore the results showed inclusion of 3 percent RH with 0.5 mm particle size to broiler diets may improve the growth performance and intestine morphology.Keywords: carcass characteristics, Intestinal morphology, Oat hull, Particle size, Performance, Rice hull}
-
به منظور بررسی اثرات چهار منبع الیاف (پوسته سویا، پوسته جو، پوسته برنج و پوسته ذرت) با دو اندازه ذرات (با میانگین هندسی 1و 2 میلی متر) بر عملکرد، قابلیت هضم، ریخت شناسی و جمعیت میکروبی روده در جوجه های گوشتی،540 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه تجاری راس 308، از سن 1 تا 42 روزگی، در قالب طرح کاملا تصادفی با روش فاکتوریل 2×4 همراه با یک جیره فاقد منبع الیافی (شاهد) ، با چهار تکرار و 15 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شدند. افزایش وزن در دوره های آغازین، پایانی و کل دوره، مصرف خوراک در دوره های پایانی و کل دوره و ضریب تبدیل غذایی در دوره های رشد، پایانی و کل دوره پرورش تحت تاثیر منبع الیاف قرار گرفتند. در پایان دوره پرورش تیمار حاوی پوسته جو درشت دارای افزایش وزن بیشتر، مصرف خوراک پایین تر و ضریب تبدیل غذایی کمتری بود (05/0>p). نامطلوب ترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار حاوی پوسته برنج مشاهده شد. قابلیت هضم پروتئین (0493/0>p) و چربی خام (0004/0>p) ، در تیمار تغذیه شده با پوسته ذرت به طور معنی دار بیشتر از سایر تیمارها بود. در بخش های دئودنوم، ژوژنوم و ایلئوم بیشترین ارتفاع پرز در تیمار تغذیه شده با پوسته جو و کمترین آن در گروه شاهد مشاهده شد (05/0>p). عمق کریپت ها در بخش ژوژنوم و قطر کریپت ها در هر سه بخش روده تحت تاثیر منبع الیاف قرار گرفت. در سکوم تعداد لاکتوباسیل ها در تیمارهای حاوی پوسته جو و ذرت بیشتر از تیمارهای تغذیه شده با پوسته سویا و برنج بود (05/0>p) ، تعداد باکتری های اشریشیاکلی و کلی فرم در تیمارهای حاوی الیاف دارای اندازه درشت کمتر بود (007/0>p). افزودن یک منبع الیافی مانند پوسته جو به جیره کم الیاف جوجه های گوشتی اثرات سودمندی را در ارتباط با عملکرد تولید به همراه داشت.کلید واژگان: الیاف, اندازه ذرات, جوجه گوشتی, افزایش وزن, ضریب تبدیل غذایی}Inorder to evaluate the effects of four sources of fiber (soy hulls, barley hull, rice husk and corn husks) each with two particle size (with 1 and 2- mm of geometric mean) on performance, nutrient digestibility, some blood parameters, small intestine morphology and secum bacteria in broiler chicken, 540 Ross308 broiler male chicks from 1 to 42 days were used in a completely randomized design with a factorial arrangement 2×4, with nine treatments (one control treatment), four replications and 15 broilers in each replicate.Weight gain in the starter and finisher periods, feed intake during the finisher and the whole period, and feed conversion ratio in the growr, finisher and the whole period of breeding were affected the entire fiber source. The treatment with coarse barley hull had more weight gain, lower feed intake, and less conversion ratio (P<0.05). The most unfavorable feed conversion ratio observed in treatment containing rice husk. Crude protein (P<0.0493) and ether extract (P<0.0004) digestibility in corn husks fed diets was higher than other treatments. In duodenum, jejunum and ileum, the highest and lowest villus height were observed in barley hull treatment and control group, respectively (P <0.05). The depth of crypt was affected only in the jejunum and crypt diameter in all three parts of the intestine (P<0.05). The number of intestinal Lactobacilos in the chiks fed diets containing corn and barley hulls was significantly more than those fed with diets containing soya and rice hull. The fibers particle size had significant effect on E.Coli and coliform bacteria (P<0/007). However, with adding a fiber source such as barley or corn hull, to broiler diets would have beneficial effects in yield, health and welfare of the bird.Keywords: Fiber, Particle size, Broilers, Weight gain, Feed conversion ratio}
-
به منظور طراحی، ساخت و استفاده از دستگاه فعالیت سنج خودکار جویدن و ارزیابی دقیق تر رفتار تغذیه ای دام از 8 راس گاو هلشتاین مشابه از نظر مرحله تولید، وزن، سن، نژاد و سلامت، در قالب طرح چرخشی یا گردان 2×2 و در دو دوره آزمایش 21 روزه (2 هفته برای سازگاری با جیره و 7 روز به منظور نمونه برداری) استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 2 جیره با اندازه ذرات علوفه ای متفاوت و ترکیبات شیمیایی یکسان بود. میانگین هندسی یونجه ریز و درشت 09/3 و 65/4 میلی متر و میانگین هندسی جیره ها به ترتیب 91/2 و 60/3 میلی متر بود. رفتار جویدن دام با مشاهدات چشمی و دستگاه ثبت خودکار فعالیت جویدن ثبت گردید. زمان نشخوار در گاوهای تغذیه شده با اندازه ذرات ریزتر علوفه کمتر بود (0159/0=P). زمان مصرف خوراک ثبت شده به صورت چشمی و با دستگاه ثبت خودکار فعالیت جویدن تفاوت معنی داری نداشت. میزان جابه جایی فک دام در زمان هر وعده نشخوار 34/334 و 47/295 سانتی متر برای جیره حاوی ذرات ریز و درشت یونجه خشک در جیره بود (0001/0=P). زمان هر وعده نشخوار در این بررسی در دامنه 93/68 تا 33/55 ثانیه برای جیره های حاوی ذرات ریز و درشت بودند (0001/0=P). فعالیت جویدن در هر وعده نشخوار با افزایش اندازه ذرات جیره، کاهش یافت. میزان جابه جایی فک در یک ثانیه در زمان نشخوار برای جیره حاوی ذرات ریز و درشت به ترتیب 86/4 و 34/5 سانتی متر بود (1706/0=P). جابه جایی فک در یک دقیقه هنگام نشخوار با افزایش اندازه ذرات خوراک تغییری نکرد (1706/0=P). مدت زمان عدم حرکات فک در بین هر وعده نشخوار برای جیره حاوی ذرات ریز 61/4 و برای جیره حاوی ذرات درشت 46/4 ثانیه بود. در این آزمایش ضمن ارزیابی دستگاه ثبت خودکار جویدن، صحت و دقت عملکرد آن مورد تایید قرار گرفت.کلید واژگان: هلشتاین, اندازه ذرات, یونجه خشک, فعالیت جویدن}In order to design, manufactur and use chewing activity automatical recorder and more accurate assessment of livestock nutrition from 8 Holstein dairy cattle were used with similar production, weight, age, breed and health in change over design 2×2 in two 21-day periods (2 weeks to adapt to the diet and 7 days for sampling). Treatments were 2 diets with the same chemical composition and different alfalfa hay particle size. The geometric mean of coarse and fine alfalfa hay, and geometric mean of two experimental rations were 3.09, 4.65, 2.91, and 3.6 mm, respectively. Animal chewing activity was recorded with visual observation and chewing activity automatically recorder. Rumination time in cows fed fine particle size was lower (P= 0.0159). Eating time was not significant different by visual observation and chewing activity automatical recorder. The jaw displacement during each a rumination meal was 334.34 and 295.47 cm for fine and coarse diet, respectively (P= 0.0001). The each rumination time In this study was ranged from 68.93 to 55.33 seconds for diets containing fine and coarse particles (P= 0.0001). The chewing of a rumination meal was reduced by increasing of particle size. The movement of jaw in one second of rumination was 4.86 and 5.34 for diets containing fine and coarse particles, respectively (P= 0.1706). The degree of displacement in a jaw movement of one minute of rumination did not change with increasing feed particles size (P= 0.1706). The jaw movements in resting time between each meal of rumination were 4.61 and 4.46 seconds for fine and coarse diets. In current experiment, In addition to evaluating the chewing activity automatical recorder was confirmed accuracy and the precision of its operation.Keywords: Alfalfa hay, Chewing activity, Holstein, Particle size}
-
به منظور تعیین اثرات فشار پرس هیدرولیک در ماشین ساخت بلوک خوراک کامل (بلوک)، زمان توقف فشار و اندازه قطعات علوفه بر قابلیت ماندگاری، ریزش ذرات و ذخیره سازی بلوک ها در انبار، آزمایشی با استفاده از طرح آماری کاملا تصادفی (12 تیمار و 10 تکرار) با آرایش فاکتوریل (2×3×2) انجام شد. فاکتورها به ترتیب شامل: دو سطح 200 و 220 بار فشار پرس هیدرولیک در ماشین ساخت بلوک خوراک کامل، سه سطح پنج، 17 و 30 ثانیه زمان توقف فشار با دو اندازه قطعات علوفه (یونجه و کاه گندم) کوتاه (میانگین 10 میلی متر) و بلند (میانگین 30 میلی متر) با استفاده از مخلوط علوفه به کنسانتره با نسبت 45 به 55 بوند. بلوک های دارای علوفه بلند یا علوفه کوتاه که با فشار پرس 220 بار و زمان توقف 30 ثانیه فشرده شده بودند دارای بالاترین درصد ماندگاری بودند و بلوک های با اندازه قطعات بلند یا کوتاه که با فشار پرس 220 بار و زمان توقف 17 ثانیه فشرده شده بودند، به ترتیب حداقل و حداکثر ریزش ذرات را داشتند (05/0P<).بین درصد ماندگاری و مقدار چگالی بلوک ها رابطه خطی مستقیمی وجود داشت (001/0P =، 74/0r=). درصد تبخیر رطوبت بلوک های دارای علوفه بلند با افزایش فشار پرس هیدرولیک، افزایش یافت (05/0P<) که موجب کاهش تکثیر کلنی های کپک در آنها پس از 35 روز ذخیره سازی شد اما درصد تبخیر در بلوک های با علوفه کوتاه با افزایش فشار پرس هیدرولیک، کاهش یافت و از این رو تعداد کلنی های کپک در آنها افزایش یافت (05/0P<). نتایج این آزمایش نشان داد از نظر درصد ماندگاری و قابلیت ذخیره سازی بلوک های خوراک کامل در انبار، تولید بلوک ها با میانگین اندازه علوفه 10 و 30 میلی متر تحت شرایط فشار و زمان توقف فشار ذکر شده، مناسب نبود ولی فشار 220 بار و زمان توقف فشار پنج ثانیه مطلوب بود.کلید واژگان: اندازه ذرات, بلوک خوراکی, ذخیره سازی, ریزش ذرات, کپک زدگی}In order to determine the effects of hydraulic press pressure in the complete feed blocks (CFBs) machinery, with the pressure dwell time and forage particle size on durability, particles abscissionand storage of blocks using a completely randomized design (12 treatments and 10 replications)with factorial arrangement current experiment was conducted. The factors were: two levels of 200 and 220 bar hydraulic pressures in CFB machinery, three levels of 5, 17 and 30 sec dwell time along with two particle sizes (alfalfa hay and wheat straw) of short (average 10 mm) and long (average 30 mm) using forage to concentrate ratio of 45:55. Complete feed blocks with long or short particles with press pressure of 220 bar and dwell time of 30 sec had higher durability andCFBs with long or short particles with press pressure of 220 bar and dwell time of 17 sec had minimum and maximum of particles abscission, respectively (PKeywords: feed block, mold production, particles abscission, particle size, storage capability}
-
در این آزمایش از 200 قطعه جوجه گوشتی از سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار استفاده شد . جیره ها شامل جیره شاهد فاقد پوسته برنج و چهار جیره آزمایشی حاوی پوسته برنج در دو سطح 75/0% یا 5/1% در یکی از دو اندازه کوچکتر از 1 میلی متر و یا بین 1 تا 2 میلی متر بودند. عملکرد رشد طی 42 روز ه بصورت دوره رشد و پایانی، صفات لاشه به صورت نسبتی از وزن اندام ها به وزن زنده و همچنین قابلیت هضم مواد مغذی جیره های آزمایشی تعیین گردیدند. در دوره رشد جیره های حاوی پوسته برنج در سطح 5/1% صرف نظر از اندازه ذرات آنها منجر به افزایش وزن روزانه بیشتری در جوجه های گوشتی در مقایسه با جیره های حاوی سطح پایین تر یعنی 75/0% پوسته جو شدند (05/0>P ). میزان مصرف خوراک جوجه های توسط نوع جیره آزمایشی تحت تاثیر قرار نگرفت. ضریب تبدیل غذایی در گروه تغذیه شده با سطح 75/0% پوسته برنج با اندازه ذرات 2-1 میلی متر پایین تر از گروه تغدیه شده با سطح 75/0% پوسته برنج با اندازه ذرات کمتر از 1 میلی متر بود (05/0>P ). در مقابل وزن سنگدان در جوجه های تغذیه شده با 5/1% پوسته برنج با اندازه ذرات 2-1 میلی متر افزایش یافت و تفاوت مشاهده شده با گروه تغذیه شده با 75/0% پوسته برنج با اندازه ذرات کمتر از 1 میلی متر معنی دار بود (05/0>P ). قابلیت هضم ماده خشک، خاکستر و چربی خام در جیره حاوی 75/0% پوسته برنج با اندازه ذرات 2-1 میلی متر بالاتر از سایر جیره ها بود وتفاوت های مشاهده شده بخصوص با گروه شاهد معنی دار بودند (05/0>P ). نتایج این تحقیق پیشنهاد می نماید که استفاده از پوسته برنج با اندازه ذرات 2-1 میلی متر در سطح 75/0% از جیره می تواند اثرات مثبتی بر راندمان تولیدی و نیز هزینه خوراک جوجه های گوشتی داشته باشد.کلید واژگان: اندازه ذرات, پوسته برنج, جوجه گوشتی, عملکرد رشد, صفات لاشه, ضرایب هضمی, هزینه تولید}The experiment was carried out using 200 Ross 308 broiler chickens in a completely randomized design with 5 treatment and 4 replicates. The experimental diets were consisted of a control free hulls diet and four diets containing 0.75 or 1.5 percent rice hulls with particle sizes of less than 1 mm or between 1-2 mm. The performance traits were determined through 42 d experimental period and carcass traits were expressed as a ratio of live weight. The digestibility coefficients of nutrients of the experimental diets were also determined. At grower phase, the diets contained 1.5% rice hulls regardless of their particle size, improved weight gain compared to the group fed the diets with 0.75% rice hulls (PKeywords: Particle size, Rice hulls, Broiler, Performance traits, Carcass characteristics, Digestibility coefficients, Production costs}
-
برای بررسی اثر تغذیه سیلاژ تفاله پرتقال با سطوح متفاوت کاه گندم و اوره بر مصرف و قابلیت هضم مواد مغذی، فعالیت جویدن، نرخ عبور مواد جامد از شکمبه و عملکرد پرواری، 16 راس بره نر زل با میانگین وزن اولیه ی 5/0±25 کیلوگرم آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار شامل 1) 61/14 درصد سیلاژ تفاله پرتقال بدون افزودنی، 2) 46/24 درصد سیلاژ تفاله پرتقال با 40 درصد کاه گندم، 3) 22/24 درصد سیلاژ تفاله پرتقال با 5/38 درصد کاه گندم و 5/1 درصد اوره و 4) 76/23 درصد سیلاژ تفاله پرتقال با 37 درصد کاه گندم و 3 درصد اوره با 4 تکرار به مدت 90 روز انجام شد. ماده خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی در تیمارهای آزمایشی تفاوت معنی داری نداشتند. اما با افزایش افزودنی ها قابلیت هضم به طور معنی داری کاهش یافت و تیمار 1 بیشترین قابلیت هضم ماده خشک و مواد مغذی را داشت. کاه گندم و اوره، محتوای الیاف موثر فیزیکی، زمان نشخوار و جویدن را در تیمارهای 2، 3 و 4 نسبت به تیمار شاهد افزایش اما زمان استراحت را کاهش دادند. تیمار 1 بیشترین نرخ عبور و کمترین زمان ماندگاری اما تیمار 4 کمترین نرخ عبور و بالاترین زمان ماندگاری مواد جامد از شکمبه را داشتند. اوره در تیمار 3 و 4 مقدار pH و نیتروژن آمونیاکی شکمبه را به طور معنی داری افزایش داد. نتایج نشان داد استفاده از 15 درصد سیلاژ تفاله مرکبات در جیره بدون تاثیر منفی سبب بهبود قابلیت هضم مواد مغذی و عملکرد پروار بره های زل شد.کلید واژگان: اندازه ذرات, اوره, تفاله مرکبات, فعالیت جویدن, قابلیت هضم, کاه گندم, نرخ عبور}Introduction Today, the citrus industry supplies the large quantities of diversed by-products such as whole citrus fruits, fresh or dried citrus pulp, citrus molasses, and silage as feed for animals. In 2000-2003, global production of citrus was 4.69 MT. Iran has produced 3.5 MT citrus fruits (3.5 % of the world's production) and is known as the world's sixth-largest citrus producing country. Citrus by-product feedstuff can be used as a high energy feed in ruminant rations to support rumen microflora, growth and lactation, with fewer negative effects on rumen fermentation than starch rich feeds (Leiva et al., 2000), andimproves dietary fiber digestion, rumen fermentation and microbial protein synthesis. To increase the usefulness of citrus pulp it can be preserved by drying, but direct drying is difficult because of the slimy consistency of the waste. Citrus pulp may be ensiled alone or in combination with high dry matter cereal crop residues, such as wheat straw to control effluent outputs from silages. Application of wheat straw in silage as an absorbent additive decreases ensiling losses but also decreases quality of silage (. However, using wheat straw and urea in silage citrus pulp silage and their effects on feedlotting lambs has not evaluated. Therefore, this experiment conducted to test the effect of citrus pulp silage on fattening performance of Zel male lambs.
Materials and Methods Sixteen Zel male lambs (BW=25±0.5kg) in 4 treatments with 4 replications over 90 days fed with 4 experimental diets including: 1) basal diet with 14.61% of the citrus pulp silage withowt additives, 2) basal diet with 24.46% of the citrus pulp silage with 40% wheat straw, 3) basal diet with 24.22% of the citrus pulp silage with 38.5% wheat straw and 1.5% urea, and 4) basal diet with 23.76% of the citrus pulp silage with 37% wheat straw and 3% urea when forage to concentrate ratio was 40: 60%. Rations formulated using SRNS® (version 1.9.4208), mixed and fed twice daily at 700 and 1900. The daily gain, feed intake, feed conversion ratios were determined each 15d. Particle size distribution of ration was determined with dry sieving. Digestive kinetics were measured using Cr-mordanted NDF wheat straw a single dose. At 53 th d, rumination and chewing activity animal was measured visually with five-minute intervals over 24 h for all animals.Results And DiscussionThere were no significant difference in daily weight gain, dry matter intake and feed conversion ratio among treatments. Gado et al (2011) showed that the intake of nutrients was not changed with orange pulp silage without additives or orange pulp silage treated with the enzyme lambs except the fiber fractions (i.e., NDF and ADF) were consistent with the results. Treatment 1 had highest apparent digestibility of nutrients than other experimental treatments therefore, additives significantly decreased digestibility in comparasion to treatment control. Increase dry matter digestibility with orange pulp is two reasons: (1) a large amount of pectin as a major component of orange pulp. 2- highly digestible NDF (Aregheore, 2000). Citrus pulp pectin and increase the surface area of the particle size reduction in treatment 1 increased digestibility (Mertens, 1997). Wheat straw, urea, increasing the diet particles size and physical effective fiber, increased chewing and rumination times in comparasion to treatment control and decreased the resting time. Krause and Combs (2003) reported consuming diets with equal cell wall, with reduce the particle size of corn silage in the ration, dry matter intake increased, rumen fluid pH and chewing activity decreased. Treatment 1 had the highest ruminall particulate passage rate and lowest ruminal mean retention time, but treatment 4 had the lowest ruminall particulate passage rate and the highest ruminal mean retention time. Particle size reduction and fresh citrus pulp in the low quality diet by increasing the digestibility and passage rate improve voluntary feed intake, in treatment 1 This research was observed (Teimouri et al., 2004; Scerra et al., 2001). Addition of urea in treatments 3 and 4 significantly increased ruminal pH and NH3N. Iow pH of fresh orange pulp silage and decreased rumination and chewing activity lead to lower rumen pH treatment 1 (Krause and Combs, 2003).ConclusionThe results experiment showed that the citrus pulp silage treated with urea, produced suitable alternative from protein source for fattening lambs and reduced costs, also partly resolved the problem of disposal of byproducts in the factories. So that 15% citrus pulp in diet improvements digestibility of nutrients, daily weight gain, feed conversion ratio and fattening lambs performance without negative effect.Keywords: Chewing Activity, Citrus Pulp, Digestibility, Particles Size, Passage Rate, Urea, Wheat Straw} -
در این آزمایش از 200 قطعه جوجه گوشتی از سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار استفاده شد. انرژی متابولیسمی حقیقی پوسته جو با استفاده از خروسهای بالغ سسکتومی شده اندازه گیری شد. میزان ماده خشک، انرژی متابولیسمی حقیقی، خاکستر، عصاره اتری، پروتئین خام، فیبر خام، NDF، ADF، کلسیم و کل فسفر در پوسته جو به ترتیب برابر با 92 درصد، 978 کیلوکالری در کیلوگرم، 53/3 درصد، 26/4 درصد، 26/12 درصد، 6/12 درصد، 1/52 درصد، 5/23 درصد، 9/0 درصد و 6/0 درصد بود. جیره های آزمایشی عبارت بودند از: 1- جیره شاهد (فاقد پوسته جو)، 2- جیره حاوی 75/0 درصد پوسته جو با اندازه ذرات کمتر از یک میلی متر، 3- جیره حاوی 75/0 درصد پوسته جو با اندازه ذرات بین یک تا دو میلی متر، 4- جیره حاوی 5/1 درصد پوسته جو با اندازه ذرات کمتر از یک میلی متر، 5- جیره حاوی 5/1 درصد پوسته جو با اندازه ذرات بین یک تا دو میلی متر. پرنده-هایی که با جیره حاوی پوسته جو تغذیه شدند افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی بهتری داشتند و به ویژه جیره حاوی سطح 5/1 درصد پوسته جو با اندازه بین یک تا دو میلیمتر در این زمینه موثرتر بود (05/0 >P). چنین بهبودی در وزن سنگدان نیز مشاهده شد (05/0 >P). پوسته جو باعث بهبود قابلیت هضم ماده خشک، پروتئین خام و خاکستر گردید (05/0 >P). تغذیه جوجه های گوشتی با جیره های حاوی پوسته جو، هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن را کاهش داد. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، استفاده از 5/1 درصد پوسته جو با اندازه ذرات بین یک تا دو میلیمتر در جیره ضمن بهبود عملکرد، هزینه خوراک در جوجه های گوشتی را کاهش می دهد.کلید واژگان: اندازه ذرات, پوسته جو, جوجه گوشتی, صفات لاشه, ضرایب هضمی, عملکرد رشد}This experiment was carried out using 200 Ross 308 broiler chickens in a completely randomized design with 5 treatments and 4 replicates. The true metabolisable energy of the barley hulls were determined using cecectomized roosters.The dry matter, true metabolisable energy, ash, ether extracts, crude protein, crude fiber, NDF, ADF, Ca and total P content of barely hulls were: 92%, 978 kcal/kg, 3.53%, 4.26%, 12.26%, 12.6%, 52.1%, 23.5%, 0.9% and 0.6%, respectively. The experimental diets were consisted of a control hulls free diet and four diets containing 0.75 or 1.5 percent barley hulls with particle sizes of less than 1 mm or between 1-2 mm. The barley hulls improved weight gain and feed conversion ratio and particularly the diet contained 1.5 percent barley hulls with particle size of 1-2 mm was more effective in this respect (PKeywords: Barley hulls, broiler, carcass characteristics, Digestibility coefficients, particle size, Performance traits}
-
در این آزمایش برای اولین بار در ایران با طراحی، ساخت و استفاده از دستگاه فعالیت سنج خودکار جویدن، برای سنجش رفتار تغذیه ای دام مورد ارزیابی قرار گرفت. 8 راس گاو هلشتاین مشابه با توجه به مرحله تولید، وزن، سن، نژاد و سلامت، در قالب طرح چرخشی 2×2 و در دو دوره آزمایش 21 روزه استفاده شد. شیوه به دست آوردن فعالیت جویدن به روش چشمی و دستگاه ثبت خودکار جویدن معنی دار نبود و بالا بودن سطوح معنی داری آن نشان دهنده صحت کارکرد دستگاه است. میزان جابه جایی حرکات فک در زمان مصرف خوراک، با افزایش اندازه ذرات علوفه یونجه خشک، کاهش پیدا کرد. تعداد حرکات فک در یک دقیقه مصرف خوراک در بین دو تیمار تغذیه ای از لحاظ آماری معنی دار نبود (1302/0=P). میزان جابجایی فک حیوان در یک ثانیه در زمان مصرف خوراک با افزایش اندازه ذرات یونجه خوراک کاهش پیدا کرد. میزان جابه جایی فک در هر بار باز و بسته شدن فک در زمان مصرف خوراک با افزایش اندازه ذرات علوفه جیره، کاهش پیدا کرد. تعداد جوش در هر ثانیه برای جیره حاوی ذرات کوتاه تر یونجه خشک 36/1 و برای ذرات درشت تر یونجه خشک 33/1 بار بود که به لحاظ آماری تفاوت معنی داری نداشتند (1491/0=P).کلید واژگان: اندازه ذرات, رفتار تغذیه ای, علوفه یونجه, هلشتاین}In this experiment for the first time in Iran, designing, manufactureing and use of a new automated chewing activity recorder was evaluated to assay feed intake activity in lactating dairy cattle fed diets with different particle size. 8 Holstein cows are similar production, weight, age, breed and health, were used in a changover design 2×2 with two 21-day periods. The chewing activity that record visually and automatic recorder was not significant different that indicates the accuracy and performance of the new device. During of intake, jaw movements decreased when particle size of alfalfa hay increased. The number of jaw movements per minute when feed intake was not significant between the two treatment (P=0.1302). The jaw movement per a second was reduced when particle size of alfalfa hay increased. The jaw in each opening and closing movement were reduced when dietary forage particle size increased. The number of chewing per second was 1.36 time for ration containing shorter particles alfalfa hay and 1.33 time for larger particles alfalfa hay that were not statistically significant difference (P=0.1491).Keywords: particle size, feeding behavior, alfalfa hay, Holstein}
-
به منظور بررسی تاثیر اندازه ذرات خوراک در جیره های آردی و پلت، تعداد 480 قطعه مرغ تخم گذار سویه هایلاین W-36 در سن 27 هفتگی انتخاب و در یک آزمایش فاکتوریل 3×2 شامل عامل شکل فیزیکی (آردی و پلت) و اندازه ذرات دانه ذرت (آسیاب شده با اندازه های ریز، متوسط و درشت) مورد استفاده قرار گرفتند. فراسنجه های عملکردی طی 9 هفته آزمایش رکوردبرداری و در هفته پایانی آزمایش صفات کیفی تخم مرغ اندازه گیری شد. در بررسی اثرات اصلی، استفاده از خوراک پلت نسبت به خوراک آردی موجب افزایش مصرف خوراک (به ترتیب 9/97 و g 5/93)، ضریب تبدیل خوراک (به ترتیب 94/1 و 88/1)، وزن تخم مرغ (به ترتیب 3/58 و g 7/57)، افزایش وزن بدن (به ترتیب 2/73 و g 4/38)، واحد هاو (به ترتیب 5/81 و 5/77) و درصد زرده (به ترتیب 9/25، 2/25) و همچنین کاهش درصد سفیده تخم مرغ (به ترتیب (9/63 و 6/64) شد (05/0 >P). اثر متقابل تیمار ها بر خوراک مصرفی معنی دار بود (001/0>P). مصرف خوراک در تیمار جیره آردی با اندازه ذرات ریز (g 4/92) و متوسط (g 8/93) کمتر از تیمارهای جیره پلت بود (05/0>P). ضریب تبدیل خوراک تیمار جیره آردی با اندازه درشت (85/1) کمتر از تیمار جیره پلت با اندازه ریز (99/1) بود (05/0>P) و سایر تیمارها تفاوتی را نشان ندادند (05/0کلید واژگان: ابقای نیتروژن, اندازه ذرات, پلت, مرغ تخم گذار}In order to evaluate the effects of feed particle size in pellet and mash diets, 480 Hy-line (W-36) hens at 27 wk of age were assigned to treatments in a 3×2 factorial arrangement with the main factors being mash and pellet feed form, and fine, medium and coarse particle size. Productive traits were recorded during 9 weeks of experimental period and egg quality was measured at the last week of the experiment. In hens fed pelleted diets compared with those on mash diets, feed intake (97.9 and 93.5g, respectively), feed conversion ratio (1.94 and 1.88, respectively), egg weight (58.3 and 57.7g, respectively), body weight gain (73.2 and 38.4g, respectively), Haugh unit (81.5 and 77.5, respectively) and yolk percentage (25.9 and 25.2, respectively) were increased and egg albumen percentage (63.9 and 64.6, respectively) was reduced (P0.05). The main effect and the interaction between feed form and feed particle size for nitrogen retention and excretion was not significant. Result of this experiment showed that FCR was inferior for hens fed pellet compared to mash feeds and increasing corn particle size tended to improve performance parameters.Keywords: Laying hen, Pellet, Feed particle size, Nitrogen retention}سابقه و هدفاندازه ذرات علوفه دارای دو جنبه متضاد بر عملکرد حیوان است. از یک طرف، تغذیه علوفه هایی با ذرات بلند سبب افزایش فعالیت جویدن و pH شکمبه ای و کاهش خطر اسیدوز تحت حاد، از طرف دیگر سبب کاهش نرخ عبور مواد هضمی و در پی آن خوراک مصرفی و سپس شیر تولیدی می شود. لذا این آزمایش به منظور تعیین پاسخ های عملکردی گاوهای شیرده تغذیه شده با جیره هایی حاوی علوفه یونجه خشک با اندازه ذرات دارای میانگین هندسی 09/3 و 65/4 میلی متر انجام شد.مواد و روش هادر این آزمایش از 8 راس گاو هلشتاین مشابه با توجه به مرحله تولید، وزن، سن، نژاد و سلامت، در قالب طرح چرخشی یا گردان 2×2 (دو تیمار در دو دوره آزمایش 21 روزه (2 هفته برای سازگاری با جیره و 7 روز به منظور نمونه برداری)) با 4 تکرار در هر تیمار استفاده شد. در طی 7 روز نمونه گیری، مصرف خوراک، شاخص های خونی و شیر اندازه گیری شد.یافته هامقدار ماده خشک مصرفی گاوها با کاهش اندازه ذرات علوفه یونجه افزایش پیدا کرد (25 در مقابل 5/22 کیلوگرم در روز). کربوهیدات های غیر الیافی، ماده آلی، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، خاکستر و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی مصرفی نیز با افزایش اندازه ذرات یونجه خشک کاهش یافت. الیاف موثر فیزیکی بزرگ تر از 8 میلی متر مصرفی در این آزمایش بین دو تیمار از لحاظ آماری معنی دار بود، که در جیره با اندازه ذرات ریزتر در مقایسه با جیره با اندازه ذرات بزرگ تر مقدار کمتری بود (41/0 در مقابل 52/0 کیلوگرم). با افزایش میانگین هندسی اندازه ذرات یونجه خشک جیره از 09/3 به 65/4 میلی متر، مقدار شیر تولیدی تغییری نکرد، در حالی که درصد چربی شیر تولیدی از 26/3 به 65/3 درصد افزایش داشت. در این آزمایش محتوای پروتئین، لاکتوز، اوره، مواد جامد غیر چربی شیر ، کل مواد جامد شیر و تعداد سلول های بدنی شیر در بین دو تیمار تفاوت معنی داری نداشت. با افزایش اندازه ذرات علوفه خشک جیره محتوای گلوگز و تری گلسیرید خون گاوها با افزایش اندازه ذرات افزایش یافت. محتوای انسولین خون در گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای میانگین هندسی بزرگ تر علوفه خشک، بیشتر بود (29/16 و 86/12 میلی گرم بر دسی لیتر). محتوای کلسترول، آنتی اکسیدان، اوره و اسید بتاهیدروکسی بوتیریک در بین دو تیمار اندازه ذرات علوفه یونجه خشک جیره تفاوت معنی داری نداشت. با توجه به نتایج به دست آمده از این آزمایش، با کاهش اندازه ذرات علوفه یونجه خشک و جیره اسیدیته مایع شکمبه ای کاهش پیدا کرد. اسیدیته مایع شکمبه برای جیره حاوی یونجه با میانگین هندسی 09/3 و 65/4 به ترتیب 09/6 و 39/6 بود.نتیجه گیریبا افزایش اندازه ذرات علوفه یونجه، pH مایع شکمبه، ماده خشک مصرفی و چربی شیر بیشتر شد.کلید واژگان: گاو شیری, هلشتاین, اندازه ذرات, علوفه یونجه}Background And ObjectivesForage particle sizes has two opposite effects on animal performance, on the one hand fed with long particle increases ruminant activity and rumen buffer and reduce the risk of subacute acidosis, on the other hand decreases the flow rate of digestion and subsequently feed intake and milk production. Therefore this experiment was done to determine the functional response of lactating cows when fed diets containing alfalfa hay forage whit 3.09 and 4.65 mm geometric mean.Materials And MethodsIn this study was used of 8 Holstein cows similarly, with regard to the production stage, weight, age, breed and health, in rotate design 2×2 and the two period 21-day (2 weeks to adaptation with the diet and 7 days for samples) with four replicates for each treatment. During the 7 days of sampling, was measured feed intake, indicators blood and milk.ResultsThe cows DMI increased with reduced forage particle size (25 versus 22.5 kg per day). Non-fiber carbohydrates, organic matter, neutral detergent fiber, ash, and acid detergent fiber intake was reduced by increasing the particle size alfalfa hay. Physically effective fiber greater than 8 mm intanke in the experiment was statistically significant between the two treatments, that diet smaller particle size had lower levels compared to the larger particle size diet (0.41 to 0.52 kg) . With increase geometric mean particle size alfalfa hay of diet from 3.09 to 4.65 mm did production increase from 3.26 to 3.65 percent. In this experiment protein content, lactose, urea, solid nonfat, total solids, somatic cell counts of milk were not significantly different between the two treatments. By increasing the particle size of alfalfa hay increased blood glucose and triglyceride levels. Blood insulin levels was more in cows fed diets greater geometric mean alfalfa hay (16.29 and 12.86 mg per deciliter). Cholesterol levels, antioxidants, urea and beta-hydroxy butyric acid were not significantly different between two treatments of alfalfa hay particle size in diet. According to the results of this experiment, the particle size reduction of alfalfa hay and diet was decreased in the rumen fluid pH. The rumen fluid pH for diets containing alfalfa hay with geometric mean 3.09 and 4.65 was 6.09 and 6.39 respectively.ConclusionWith increasing the forage particle size increased pH of the rumen fluid, dry matter intake and milk fat.Keywords: Dairy cattle, Holstein, Particle size, Alfalfa ha}به منظور بررسی اثر کانی های آلومینوسیلیکاته طبیعی و گلاکونیت در تغذیه گوسفند، دو آزمایش مستقل انجام شد. در آزمایش اول، ناپدید شدن ماده خشک این کانی ها، در دو سطح اندازه ذرات 1-85/0 میلی متر و 5/0> میلی متر به روش کیسه های نایلونی بررسی شد. بدین منظور، سه راس گوسفند نر فسیتوله شده نژاد دالاق در قالب یک طرح کاملا تصادفی با چیدمان فاکتوریل 2×4 مورد استفاده قرار گرفتند. در آزمایش دوم، اثر جیره ای سطوح مختلف زئولیت و پرلیت بر میزان مصرف خوراک، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی، رطوبت مدفوع و فراسنجه های خونی مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح چرخشی با 4 تیمار، 4 دوره و 4 راس میش بالغ انجام شد. هر دوره آزمایشی، 15 روزه بود که 10 روز به عنوان دوره عادت پذیری و 5 روز برای جمع آوری کل مدفوع در نظر گرفته شد. تیمارهای آزمایشی شامل: جیره شاهد، جیره شاهد + دو درصد زئولیت، جیره شاهد + دو درصد پرلیت و جیره شاهد + یک درصد زئولیت + یک درصد پرلیت بود. از لحاظ ناپدید شدن ماده خشک بین دو اندازه فیزیکی کانی بنتونیت تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>)، در حالی که در دیگر کانی ها این مقدار برای اندازه درشت تر هرکانی، در هر زمان، به طور معنی داری کمتر از اندازه ریزتر آن کانی بود (05/0P<) به طوریکه بیشترین اختلاف در مورد زئولیت در زمان 48 ساعت و به ترتیب برابر با 71/6 و 03/52 درصد در مورد اندازه درشت تر و ریزتر بود. آزمایش دوم نشان داد که قابلیت هضم ظاهری پروتئین خام، کلسیم و فسفر در تیمار دریافت کننده 2 درصد زئولیت به طور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0P<). استفاده از 2 درصد زئولیت و پرلیت در جیره، می تواند سبب بهبود عملکرد میش ها شود.
کلید واژگان: آلومینوسیلیکات ها, اندازه ذرات, پرلیت, زئولیت, قابلیت هضم, گوسفند دالاق}Two independent experiments were carried out to investigate the effects of natural aluminosilicates and glauconite in sheep nutrition. At 1st experiment, dry matter disappearance of these minerals by two particle sizes (0.85-1 mm and <0.5 mm), was determined. For this, 3 fistulated Dalagh rams in a completely randomized design with factorial arrangement 2×4 by nylon bag technique were used. 2nd experiment conducted to investigate dietary effect of zeolite and perlite on feed intake, nutrients digestibility, fecal moisture and blood parameters. 2nd experiment carried out in a change-over design by 4 treatments, 4 periods and 4 non pregnant Dalagh ewes. Each experimental period was 15 days, including 10 days as adaptation and 5 days for total feces collection. Dietary treatments were: 1) control 2) control diet + two percent zeolite, 3) control diet + two percent perlite and 4) control diet + one percent zeolite + one percent perlite. Analysis of variance and separation of means by Duncan's multiple range tests were conducted by SAS software. 1st experiment showed that between two particle sizes of bentonite, there was no significant difference in dry matter disappearance (P>0.05), While, in other minerals these amount having certain trend for larger size, in any time, that was lesser than smaller size significantly (P<0.05) whereas maximum difference shown in zeolite supplemented treatment that in 48 h. were 6.71 and 52.03% in coarse and fine particle size respectively. The 2nd experiment indicated that 2% zeolite supplemented treatment had significantly higher apparent digestibility of CP, Ca and P in comparison to other groups (P<0.05). Supplementation of ewe diet by two percent zeolite and perlite can be lead to better performance.Keywords: Aluminosilicates, Particle size, Digestibility, Zeolite, Perlite, Dalagh sheep}به منظور بررسی تاثیر دو سطح اندازه ذرات سیلاژ جو و دو سطح کنسانتره بر مصرف خوراک، قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجه های شکمبه ای از چهار راس بره نر نژاد کرمانی چهارده ماهه با میانگین وزنی 2±35 کیلوگرم به صورت طرح چرخشی در قالب طرح فاکتوریل 2×2 با چهار دوره 21 روزه استفاده شد. برای تهیه سیلاژ، 1200 کیلوگرم علوفه جو، به مدت 45 روز در کیسه های نایلونی سیلو شد. جیره های آزمایشی به ترتیب شامل جیره حاوی 40 درصد سیلاژ جو درشت و 60 درصد کنسانتره، 60 درصد سیلاژ جو درشت و 40 درصد کنسانتره، 40 درصد سیلاژ جو ریز و 60 درصد کنسانتره، 60 درصد سیلاژ جو ریز و 40 درصد کنسانتره بودند. میانگین هندسی ذرات سیلاژ جو درشت و ریز، به ترتیب 95/ 13 و 83/ 10 میلی متر بوده و pH سیلاژ ریز کم تر بود (03/ 0=P). نتایج حاکی از این بود که بیش ترین مصرف ماده خشک در جیره های دارای 40 درصد کنسانتره بود (001/ 0>P)، اما بیش ترین قابلیت هضم ماده خشک و آلی در جیره 60 درصد کنسانتره و 40 درصد سیلاژ جو ریز بود (05/ 0>P). مقدار pH مایع شکمبه، چهار ساعت پس از تغذیه با جیره های حاوی سیلاژ درشت بیش تر بود (005/ 0=P). غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. بیش ترین تولید پروتئین میکروبی در جیره های سیلاژ جو ریز بود (044/ 0>P). کاهش سطح کنسانتره و اندازه ذرات سیلاژ جو، ضمن بهبود شرایط شکمبه و افزایش سطح تماس ذرات سیلاژ جو، سبب بیش ترین قابلیت هضم ماده خشک و آلی بیش تر شد.
کلید واژگان: سیلاژ جو, اندازه ذرات, مصرف خوراک, pH شکمبه, فراسنجه های شکمبه ای}To study the effects of barley silage particle size and concentration levels on feed intake, nutrient digestibility and ruminal parameters, four 14 months Kermani male lamb with an average weight of 35 ± 2 kg were used in change over design in 2×2 factorial arrangement with the four periods of 21 days. For the preparation of silage, 1200 kg of whole plant of barley was chopped with coarse and fine particle size and ensiled for 45 days in nylon bags. Experimental diets were: 1) 40% coarse barley silage and 60% concentrate, 2) 60% coarse barley silage and 40% concentrate 3) 40% fine barley silage and 60% concentrate and 4) 60% fine barley silage and 40% concentrate. Geometric mean of coarse and fine barley silage particle size were 13.95 and 10.83 mm, and pH was lower in fine barley silages (P=0.03). The results showed that DM feed intake was higher in 40% concentrate and diets (P<0.001), but the highest DM and OM digestibility were in 60% fine barley silage and 40% concentrate diet (p<0.05). Rumen pH value was higher in coarse silage diets four hours after feeding (p=0.005), but rumen ammonia nitrogen concentration was not affected by experimental diets. Microbial protein synthesis was the greatest in 60% fine barley silage and 40% concentrate diet (p<0.044). Reducing the level of concentrate and barley silage particles size, was caused the highest DM and OM digestibility, because of improved rumen conditions and increased surface area of silage particles.Keywords: Barley silage, Particle size, Feed intake, Rumen pH, Rumen parameters}به منظور مطالعه اثرات اندازه ذرات یونجه (بلند و کوتاه) و فرآوری کنجاله کانولا با اسید هیدروکلریک (فرآوری شده و فرآوری نشده) روی ویژگی های فیزیکی جیره، توزیع اندازه ذرات محتویات شکمبه ای و مدفوع از چهار راس گوسفند دارای فیستولای شکمبه استفاده شد. داده های حاصل از آزمایشات در قالب طرح مربع لاتین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به منظور تعیین توزیع اندازه ذرات محتویات شکمبه و مدفوع از روش الک مرطوب و از جریان ملایم آب روی الک ها جهت جدا نمودن ذرات از یکدیگر استفاده شد. تعیین دانسیته توده ای به دو صورت BD100 و BD50 (با استفاده از استوانه مدرج 100 و 50 میلی لیتری) انجام شد. با اندازه گیری توزیع اندازه ذرات محتویات شکمبه ای خارج شده به هنگام اندازه گیری نرخ ترشح بزاق، اثر جویدن اولیه روی میزان کاهش اندازه ذرات تعیین شد. طبق نتایج این آزمایش با کاهش اندازه ذرات، دانسیته توده ای و خاکستر نامحلول جیره افزایش و با افزایش اندازه ذرات، ظرفیت نگهداری آب و ماده خشک نامحلول افزایش یافت. فرآوری با اسید تغییری در ویژگی های فیزیکی مورد اندازه گیری نداشت. روند توزیع اندازه ذرات برای کلیه ساعت های پس از مصرف خوراک (3، 5/7 و 12 ساعت) نشان داد که با افزایش زمان پس از مصرف خوراک درصد فراوانی ذرات بلند روی الک های بالایی کاهش و به درصد فراوانی ذرات باقیمانده روی الک های انتهایی افزوده شد. با افزایش زمان پس از مصرف خوراک درصد ذرات فاز قابل عبور از شکمبه افزایش و درصد مواد فاز غیر قابل عبور از شکمبه کاهش یافت. توزیع اندازه ذرات مربوط به مدفوع نشان داد که کاهش معنی داری در اندازه ذرات بلند در مقایسه با اندازه ذرات محتویات شکمبه ایجاد شد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که کنجاله کانولا به عنوان منبع پروتئینی و فرآوری آن هیچ گونه اثر معنی داری بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی و توزیع اندازه ذرات جیره های آزمایشی نداشتند.کلید واژگان: اندازه ذرات, فیستولای شکمبه ای, ویژگی های فیزیکی, فاز قابل عبور و فاز غیر قابل عبور}Four ruminally cannulated sheep were used in order to investigate the effects of alfalfa particle size (long vs fine) and canola meal treatment with hydrochloric acid solution (untreated vs treated) on feed physical characteristics, distribution of ruminal content particle size and the effect of initial chewing on decrease of particle size. Data documented from experiment analyzed at Latin square design. The method of wet sieve was used in order to determine distribution of rumen content and mild flow of water on sieves was used for dissociation of particles. Using two methods of BD100 and BD50, determination of bulk density were done. The effect of initial chewing on the amount of decrease of particle size determined by measurement of ruminal content distribution of particle size emptied at the time of measurement of saliva secretion rate. The results of this experiment showed that decrease of particle size caused increase of bulk density and insoluble ash (P = 0.0001) and in the other hand increase of particle size caused increase of water holding capacity and insoluble dry matter (P= 0.0001). Treatment with acid caused no change in physical characteristics (P> 0.05). Comparison to alfalfa, Canola meal had higher insoluble dry matter. Trend of particle size distribution for all hours showed that increase of time after feeding caused decrease of long particles percent and increase of remained particles on the end sieves (P< 0.05). Investigate the results related to escapable phase particles percent from rumen showed that Increase of time post-feeding caused increase of escapable phase particles percent from rumen and decreased of nonescapable phase particles percent from rumen (P< 0.05)Keywords: Particle size, Rumen fistula, Physical characteristic, Escapable phase, non escapable phase}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.