فهرست مطالب محمود واعظی
-
ترجمه پیام قرآن اثر محمد اسد، ترجمه ای کامل از تمام سوره های قرآن و به ترتیب مصحف است. پرسش مهم قابل طرح درباره این ترجمه این است که ترجمه پیام قرآن به لحاظ میزان وفاداری به متن چه وضعیتی دارد. نوشته حاضر کوشیده است با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی نمونه هایی از عملکرد محمد اسد در ترجمه آیات و تطبیق آن ها بر الگوی ترجمه نیومارک، به پاسخی قانع کننده در این راستا دست یابد. نتیجه آنکه مترجم همواره در ترجمه خود سعی بر یافتن معادل مناسب برای اصطلاحات دینی داشته و تا حد زیادی در این امر موفق بوده و در مواردی که از یافتن معادل عاجز مانده است، توضیحاتی را در حاشیه ارائه می دهد. در بحث از مشترک لفظی، عموما سیاق کلام را در نظر دارد، اما در برخی موارد از سیاق غافل شده است. همچنین، برای ترجمه استعاره، عملکرد یکسانی نداشته و از شیوه های گوناگونی بهره برده است.کلید واژگان: پیام قرآن, ترجمه انگلیسی قرآن, محمد اسد, مشکلات ترجمه, معادل یابی}“The Message of the Quran'” by Muhammad Asad is a complete translation of all the Suras of the Quran in accordance with the Mushaf order. An important issue related to this translation is its status in terms of textual fidelity. Using examples of Asad's performance in translating verses and fitting them to Newmark's translation model, this article attempts to answer this question convincingly. It concludes that the translator attempted to find appropriate equivalents for religious terms in his translation, and was largely successful. In cases where he could not find an equivalent, explanations were added in the margins. In discussing verbal commonalities, he generally considered the context of the word, although in some cases he did not. He also did not follow the same pattern in translating metaphors, but used different methods.Keywords: The Message of the Qur'an, English Translation of the Qur’an, Mohammad Asad, translation problems, Finding Equivalents}
-
فصلنامه مشکوه، پیاپی 160 (پاییز 1402)، صص 92 -111
پدیده «علم زدگی» یکی از پیامدهای مکتب اومانیسم است و بر علم به عنوان تنها مبنای شناخت هستی تکیه دارد. این مبنای فکری در شناخت برخی موضوعات، به ویژه مباحث فرامادی ای مانند الهیات، ناکارآمد بوده و سبب کج فهمی هایی شده است. مولف کتاب نقد قرآن نیز براساس دیدگاه یادشده، در برخی آیات قرآن شبهاتی ایجاد کرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی پس از بررسی پدیده علم زدگی و خاستگاه آن، ناظر به برخی شبهات ادعایی کتاب نقد قرآن، به تناسب سه پاسخ ارایه کرده است: 1. تعارض برخی گزاره های قرآنی با یافته های علوم تجربی ظاهری است. 2. یافته های علوم طبیعی درباره برخی گزاره های قرآنی هنوز به نتیجه نرسیده است. 3. برخی گزاره های قرآنی از نوع درون دینی بوده و در علوم تجربی دلیلی بر رد آن ها وجود ندارد.
کلید واژگان: قرآن و علم, علم زدگی, انسان گرایی, نقد قرآن, دکتر سها}Mishkat, Volume:42 Issue: 160, 2023, PP 92 -111Scientism is one of the consequences of the humanism school and relies on science as the only basis for the world knowledge. This intellectual basis has been ineffective in understanding some topics, especially metamaterial topics such as theology, and has caused misunderstandings. The author of "Qur'an Criticism" has created doubts in some verses based on this point of view. This research, after investigating the scientism and its origin, has provided three answers in accordance with some of the alleged doubts of "Qur'an Criticism" using a descriptive-analytical method 1. The conflict between some Quranic propositions and the findings of experimental sciences is only on the surface. 2. The findings of natural sciences about some Qur’anic propositions have not yet been concluded. 3. Some Qur’anic propositions are intra-religious type and empirical science has no reason to reject.
Keywords: Qur'an, science, scientism, Humanism, Qur'an criticism, soha} -
«بداء» در اصطلاح به معنای تغییر مقدرات در قضای مشروط الهی از سوی خداوند بر اساس برخی حوادث و تحت شرایط و عوامل ویژه است. این آموزه از ویژگی های تفکر شیعی می باشد که اعتقاد به آن در روایات معصومین (علیهم السلام) جایگاه ویژه ای داشته و مصادیق عینی فراوانی از قرآن و احادیث آن را تایید می کند. هرچند که گروهی از اهل سنت، شیعیان را به دلیل داشتن چنین اعتقادی نکوهش کرده اند؛ اما طبق بررسی ها و نتایج حاصل از انجام این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، موضوع بداء و نقش اعمال نیک و اعمال ناشایست بر تغییر مقدرات در قضای مشروط الهی علاوه بر قرآن کریم، سنت نبوی مندرج در نصوص دینی فریقین و روایات معصومین علیهم السلام، در موارد متعدد از کتاب مقدس نیز مطرح گردیده که در این تحقیق به ده نمونه از آن اشاره شد. این موضوع نشان می دهد که اعتقاد به بداء، همان طور که در حدیثی از امام صادق (ع) به آن اشاره شده، از مشترکات ادیان ابراهیمی بوده و دارای اصالتی کهن در متون مقدس است.کلید واژگان: بداء, بررسی تطبیقی, قرآن و روایات, کتاب مقدس}Bada" refers to the alteration of divine conditional judgment by God regarding destinies, which occurs based on specific events, conditions, and factors. This teaching is a significant aspect of Shiite thought and holds a special place in the traditions of the innocents (peace be upon them). It is supported by numerous concrete examples from the Qur'an and Hadiths. While some Sunni groups have criticized Shiites for holding such a belief, this research, conducted through a descriptive-analytical method with a comparative approach and relying on library sources, reveals that the concept of "Bada" has also been mentioned in several instances in the Bible. This indicates that belief in "Bada" is shared among Abrahamic religions. The research further highlights the significance of a hadith from Imam Sadiq (a.s.) regarding "Bada," which has been insufficiently explored in contemporary studies. The purpose of this article is to provide an explanation and substantiate the concept of "Bada."Keywords: Bada, Quran, Hadiths, Holy Bible, Comparative Study}
-
در بین میراث ماثور امامیه، نهج البلاغه گنجی گران بها و مجموعه ای از تعالیم معرفتی، عرفانی، دینی، فرهنگی و اجتماعی شیعه است که از دیرباز، مورد توجه عالمان و ادیبان مسلمان واقع شده و اخیرا، سهم فراوانی از پژوهش های مستشرقان را نیز به خود اختصاص داده است. مطالعات مستشرقان درباره نهج البلاغه شامل پژوهش های مختلفی در جنبه های ادبی، حکمی و محتوایی است. در نتیجه این مطالعات و پژوهش ها، مستشرقان آراء و نظرات خود در توصیف نهج البلاغه را در قالب عبارت های نسبتا کوتاهی بیان کرده اند که ما را در شناخت فهم کلی آنها از نهج البلاغه یاری می دهد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، می کوشد تا ضمن بررسی در سیر تطوری پژوهش های مستشرقان در خصوص نهج البلاغه، به بازخوانی و نقد دیدگاه، آراء و نظرات آنها بپردازد.کلید واژگان: امام علی (ع), نهج البلاغه, مستشرقان}Among the imams' narrations, Nahj al-Balaghah is a precious treasure and a collection of Shia's epistemological, mystical, religious, cultural, and social teachings. This book has been of interest to Muslim scholars and writers for a long time. In recent years, a significant contribution of Orientalist studies has been dedicated to it. Orientalist studies about Nahj al-Balaghah include literary, jurisprudential, and content investigations. As a result of these studies, Orientalists have expressed their views and opinions in the description of Nahj al-Balaghah in the form of relatively short phrases that help us know their general understanding of Nahj al-Balaghah. The present research carried out in a descriptive-analytical method based on library sources, tries to review and criticize Orientalists' views and opinions and examine the development of their studies regarding Nahj al-Balaghah.Keywords: Imam Ali (AS), Nahj al-Balaghah, orientalists}
-
مفسران قرآن، نظر به رسالتشان در تبیین معنا و مقصود آیات قرآنی، از دواعی کافی برای کنجکاوی بیشتر در عقاید نصاری که مورد طعن قرآن هم قرار گرفته است، برخوردار بودند. ازاینرو شماری از ایشان هم احساس نیاز کرده و به بیان و سپس رد این تعالیم یا مراجعه به کتب عهد جدید اقدام کردهاند. این تحقیق، با روش کتابخانهای و اسنادی در استخراج و روش تحلیلی در پردازش، به جستوجوی عملکرد و دستاوردهای مفسران قرآن در اعصار پیش از معاصر در زمینه شناخت مفاهیم اساسی الهیات مسیحی پرداخته است. براساس یافتههای تحقیق، پنج تن از مفسران، یعنی وزیر مغربی، برهانالدین بقاعی، قرطبی، ابنتیمیه و آلوسی در این نوع از مطالعات شاخص بودند گرچه دیگر مفسران قرآن، اطلاع مناسبی از این موضوعات نداشتند و مطالعات تطبیقی بین قرآن و کتاب مقدس در ادوار پیشین توسعه نیافت. با وجود اینکه گسترش آن میتوانست به فواید مهمی بیانجامد. ضمنا نباید نادیده انگاشت که اثر منفی ناشی از رواج اسراییلیات در تفاسیر در این موضوع بیتاثیر نیست.
کلید واژگان: تفسیر, مسیحیت, کتاب مقدس, عهدین, تثلیث} -
نظر به رسالتی که مفسران قرآن کریم در بیان معنا و مراد آیات کریمه قرآن دارند، در این تحقیق، آراء ایشان در بیان و فهم آیاتی از قرآن که به نقد افکار و عقاید بنیادین مسیحی متعرض شده اند، مورد کاوش و ارزیابی قرار گرفته است. تبیین و ارزشیابی نظرات مفسران قرآنی در این موضوع، می تواند به فهم بهتری از این آیات قرآن منجر شده و برخی ابهامات و پرسش-ها پیرامون آنها را روشن کند؛ علاوه بر آن، طیفی از دیدگاه های انتقادی نسبت به اعتقادات مسیحی را که کمتر به آن توجه شده است معرفی کند، چراکه با وجود برخی ایرادات، کمبودها و نارسایی ها، بسیاری از انتقادات مفسران قرآن مواردی قابل اعتناء و حایز توجه هستند. در این تحقیق، با تکیه بر تفاسیر متعدد و با روش تحلیلی، به پاسخ سوالاتی پیرامون آیه شریفه 157 سوره نساء و آیات 17، 73 و 116 از سوره مبارکه مایده پرداخته شده و در ذیل آنها، نقدهای مفسران قرآن از اصول مسیحی تثلیث، تجسد و اتحاد و فدا مورد بررسی قرار گرفته است.کلید واژگان: تفسیر, تثلیث, تجسد, مسیح, الهیات مسیحی}Regarding to the mission of the commentators of the Holy Quran in expressing the meaning, interpretations and exegesis of the verses of the Holy Quran, in this study, views and ideas of those commentators regarding the expression and understanding of several verses of the Quran that have criticized the fundamental Christian doctrinal thoughts and ideas have been explored and evaluated. Explaining and assessing the views of various Quranic commentators on this subject can lead to a better understanding of these verses of the Holy Quran and clarify some ambiguities and questions about them; In addition, it introduces a range of critical views of the Christian faith that have received little attention, because despite some flaws, shortcomings, and inadequacies, many of the criticisms of the Quranic commentators are noteworthy and justifiable. In this research, drawing on various interpretations, and based on an analytical method, questions about verses such as An-Nisa:157, as well as Al-Ma'idah:17,73 and 116 have been investigated. Other criticisms of Quranic commentators on Christian teachings have been also examined.Keywords: Exegesis, Trinity, Incarnation, Christ, Christian Theology}
-
مطالعه سایر ادیان در جهان اسلام سابقه ای طولانی دارد. عالمان مسلمان از طرق مختلف به این زمینه پرداخته اند. در کتابهای ملل و نحل و کتابهای تاریخی می توان آراء و عقاید مذاهب مختلف و گزارش های توصیفی در زمینه اندیشه ها و آداب سایر ادیان همچون یهودیت، مسیحیت و... را سراغ گرفت. به جز این منابع که عموما بدون نقد و ردیه نویسی به این موضوع پرداخته اند، از طریق کتب نقد و ردیه نیز می توان مطالبی درباره ادیان سابق بازجست. آنچه در تحقیق پیشرو مورد توجه است، پژوهش درباره دین مسیحیت است و دستاورهای مسلمانان در این باره طی ده قرن نخست هجری مورد کاوش قرار گرفته است. براساس یافته های این مقاله، شناخت مسلمانان درباره مسیحیان قابل قبول و تفصیل است؛ اما ضعف این تحقیقات در آنجاست که به شکل مستمر صورت نگرفته است و به نیمه شرقی و یونانی کلیسا محدود بوده است. دلایل این موضوع برمی گردد به عدم تمایل و اقبال عمومی کافی نسبت به انجام مطالعات در زمینه ادیان، عدم اطلاع مسلمانان از میراث زبان و ادبیات لاتینی و نهایتا عدم ارتباط سرزمینی گسترده با مسیحیت در غرب.کلید واژگان: مسیحیت, دین پژوهی, ادیان, ملل و نحل}In the Islamic world, studies about other religions have a long history. The Muslim scholars have reviewed the field in different ways. In the Al-Milal wa al-Nihal (“books on the Nations and their Religions”) and historical books, the views and beliefs of various religions and descriptive reports of thoughts and the etiquette of religions like Judaism, Christianity, etc could be fined. Other than these references that generally reviewed the matter without any critiques and rebuttal writing, we could also find some content about the previous religions through rebuttal and critical books. The research aims to study Christianity and to explore the Muslims' achievements during the first 10 centuries AH. Based on the findings of the paper, Muslims’ knowledge about Christians is acceptable and detailed, however, the weakness of these researches comes from a fact that they were not conducted continuously and they were limited to the eastern and Greek half of the church. The reason for this is the lack of public interest in conducting extensive studies in this regard, also the lack of knowledge of Muslims about the heritage of Latin language and literature and finally, the lack of a large territorial connection with Christianity in the West.Keywords: Christianity, religion studies, religions, Al-Milal wa al-Nihal}
-
هیستریک یا تبرج و خودآرایی از جمله مسایلی است که قرآن کریم و روان شناسی جدید به صورت مفصل به آن پرداخته است. هیستریک یک نوع بیماری است که مورد نکوهش قرآن کریم است و روانشناسی نیز از آن به عنوان اختلال روانی بحث می کند.مسئله این پژوهش این است که چه راهکارهایی از دیدگاه قرآن و روانشناسی برای درمان هیستریک وجود دارد؟جمع آوری مطالب در این نگارش کتابخانه ای بوده و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد.نتیجه آن شد که یاد خدا و ایمان به او مهمترین راهکار درمان هیستریک است توجه به خانواده و فرزندان نیز مانع بروز اختلالات هیستریکی می شود حجاب، حفظ نگاه نیز فرد را از تحریک و روحیه هیستریکی دور می کند. از ازدواج نیز می توان به عنوان یک عامل مهم درمان هیستریک نام برد. تقوای الهی و انجام عباداتی مانند روزه و نماز نیز از هیستریک می کاهد و فرد را به سمت رضای الهی و دوری از اعمال ناپسند مانند هیستریک سوق می دهد. توبه نیز دیگر عامل مهم در درمان هیستریک است که سبب آرامش در فرد نیز می شود و فرد را از هیستریک دور می کند. رجوع به پزشک روان درمان نیز یکی دیگر از راهکارهای درمان هیستریک است.
کلید واژگان: هیستریک, تبرج, درمان, قرآن, روانشناسی}Hysteria (Tabarruj) and showing off are among the issues that the Holy Quran and the new psychology have dealt with in detail. Hysteria is a type of disorder that is condemned by the Holy Quran, and psychology discusses it as a mental illness. This study seeks to explain the factors that exist in the treatment of this illness from the perspective of the Qur'an and psychology. In other words, what strategies have the Qur'an and psychology stated for the treatment of hysteria? The collection of materials in this writing is library and the method of processing them is descriptive-analytical. After researching, it was determined that remembering God and believing in Him is the most important treatment for hysteria. Attention to family and children also prevents hysterical disorders. Hijab and lowering the gaze also keep the person away from provocation and hysterical spirit. Marriage can also be mentioned as an important factor in its treatment; Also, divine piety and performing acts of worship such as fasting and prayer reduce this disease and lead one to divine pleasure and avoidance of indecent acts such as showing off. Repentance is also effective in the treatment of hysteria, which also calms the person and keeps the person away from this disease. Seeing a psychiatrist is another way to treat this condition
Keywords: Hysteria, Tabarruj, Treatment of Hysteria, the Quran, psychology} -
مولفه های توان غیر رزمی نیروهای مسلح انقلاب اسلامی با تاکید بر دیدگاه امام سجاد (ع) در دعای مرزداران
امنیت هر کشور در درجه اول در گرو قدرت و توان رزمی آن کشور است. در صورت استقرار امنیت در مرزها، امکان ایجاد امنیت لازم در سایر زمینه ها فراهم می آید. از سوی دیگر بر اساس نظر کارشناسان خبره، بدلیل اینکه انقلاب اسلامی در جنگی تحمیلی و واقعا نابرابر وارد شده بود، دانش نظامی غیرانقلابی در این جنگ، بیش از سه ماه دوام نیاورد. بلکه عوامل دیگری در این موضوع و در پیروزی نیروهای مسلح انقلاب اسلامی دخیل بودند که از آنها با عنوان «عوامل غیرفیزیکی توان رزم» یاد می شود. هدف پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی و به روش تحلیل محتوا بوده و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، تحلیل و تبیین مولفه های غیرفیزیکی موثر بر توان رزمی نیروهای مسلح انقلاب اسلامی با تاکید بر دیدگاه امام سجاد (ع) در دعای 27 صحیفه سجادیه (معروف به دعای مرزداران) و بررسی کارکرد آنها در ایجاد توان رزمی می باشد. عوامل مذکور بر اساس تحقیق صورت گرفته عبارتند از: ایمان و اراده، دانش و بصیرت، تدبیر و چاره جویی، همدلی و الفت، صبر و پایداری، امداد غیبی و شهادت طلبی.
کلید واژگان: نیروهای مسلح انقلاب اسلامی, صحیفه سجادیه, توان رزمی, عوامل غیرفیزیکی}The security of any country depends primarily on the strength of its military forces. If safety is established at the borders, it will be possible to create the necessary security in other areas. On the other hand, according to experts, since the Iranian Islamic Revolution (1979) was involved in an imposed an unequal war, the non-revolutionary military knowledge in this war did not last more than three months. Instead, it affected other factors in this issue and the victory of the Islamic Revolution armed forces, referred to as "Non-Physical Factors of Combat Ability." The main question is, 'what are these factors', and 'what function did they play in creating the Islamic Revolution armed forces' combat ability?' The present study aimed, with descriptive-analytical and content analysis method based on library resources, to answer the above question and explain the non-physical components are affecting the combat ability of the Islamic Revolution armed forces by emphasizing Imam Sajjad's (a.s.) view in the twenty-seventh prayer of Sahifa Sajjadiah and the study of their function in creating the fighting power of these forces. Based on the research conducted, the mentioned factors are faith and will, knowledge and insight, prudence and solution, empathy and compassion, patience and perseverance, occult help, and martyrdom.
Keywords: The Islamic Revolution Armed Forces, Sahifa Sajjadiah, Combat Ability, Non-physical Factors} -
تلاش متکلمان شیعه در همه اعصار، اثبات جایگاه علمی و معنوی اهل بیت رسول اکرم2 به عنوان جانشینان برحق ایشان بوده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. در این خصوص، استناد به آیات قرآن کریم و روایات نبوی، متفق علیه به عنوان میراث مشترک فریقین، حجتی قاطع محسوب می شود. از جمله مواردی که شایسته تامل و عنایت بیشتر است، تبیین ویژگی های خاندان رسالت بر اساس آیه 56 سوره احزاب است. تحقیق تطبیقی در متون تفاسیر جامع سنی و شیعی، نشان از آن دارد که در این خصوص، توجه لازم صورت نگرفته است. پیامبر گرامی اسلام2 در تفسیر چگونگی صلوات بر ایشان حدیث صحیح و متفق علیه ذکر فرمودند که بررسی آن بر اساس آیات قرآن کریم و دیگر روایات صحیح، در اثبات معتقدات کلامی شیعه، نقش اساسی ایفا خواهد کرد. هدف پژوهش حاضر که با رویکرد تطبیقی، به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، رمزگشایی از این حدیث تفسیری و اثبات جایگاه علمی معنوی و مصادیق حقیقی عترت پیامبر2 می باشد. در پایان شبهات ابن تیمیه بر حدیث مذکور که به قصد انکار فضیلت امیرالمومنین علیR و رد عقاید شیعه مطرح شده، مورد بررسی و نقد قرار گرفته و بطلان ادعاهای او ثابت شده است.
کلید واژگان: قرآن, تفسیر ماثور, اهل بیت پیامبر, حقانیت شیعه}Hadith Studies, Volume:13 Issue: 25, 2021, PP 95 -116The efforts of Shiite theologians in all ages have proved the scientific and spiritual status of the Ahl al-Bayt of the Holy Prophet (pbuh) as his rightful successors and in this way, they spared no effort. In this regard, quoting the verses of the holy Quran and the agreed prophetic narrations, as a common heritage of Sunnis and Shiites, is a conclusive argument. One of the cases that deserves more consideration is the characteristics of the Prophet's family according to verse 56 of Surah Al-Ahzab. A comparative research of the texts of comprehensive Sunni and Shiite commentaries shows that the necessary attention has not been paid in this regard. In interpreting how to greet him, the holy Prophet (pbuh) has mentioned a correct and agreed-upon Hadith, the study of which, based on the verses of the holy Quran and other authentic narrations, has an important role in proving Shiite beliefs. The purpose of the present study, which is a descriptive-analytical approach based on a comparative approach and library sources, is to decipher this interpretive Hadith and prove the scientific-spiritual position and true examples of the Ahl al-Bayt of the Prophet (pbuh). Finally, Ibn Taymiyyah's doubts,which have been raisedup with the intention of denying the virtue of Amir al-Mu'minin Ali (AS) and rejecting the Shiite belief, have been examined and criticized, and the invalidity of his claims has been proven.
Keywords: Quran, Narrative Interpretation, Ahl al-Bayt of the Prophet (PBUH), Shiite legitimacy} -
محدث نوری در کتاب فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب با ذکر 1122 روایت، به موضوع تحریف به نقیصه و اثبات آن در قرآن پرداخته است؛ چنان که در عموم آثار قایلان به تحریف، به این کتاب و روایات آن استناد شده است. او در کتاب خود طی 12 فصل، 12 دلیل بر اثبات تحریف به نقیصه اقامه کرده که در مقاله ی حاضر، در پرتو دلایل عقلی و نقلی، موارد خلل و ضعف آن ها تبیین شده است. از مجموعه ی روایات فصل الخطاب، برخی از آن ها به طور خاص و برخی دیگر به طور عام، دال بر تحریف به نقیصه بر شمرده شده است. اکثر این روایات، از منابع مجهول یا جعلی اخذ شده اند و دسته ای از آن ها مربوط به اختلاف قرایات است که یا به چگونگی تلاوت برخی از واژه های قرآنی مربوط می باشد یا تفسیر خاصی از پاره ای از آیات ارایه می کند. به هر حال، این روایات ربطی به تحریف به نقیصه ندارند. اقلی از روایات، از منابع معتبر بیان شده که به غلط مبنای قول به تحریف قرار گرفته است. این روایات شامل اضافات تفسیری، جری و تطبیق و توضیحاتی از این قبیل به شمار می رود که مقتضی اضافات تنزیلی در قرآن کریم که در ادوار بعدی از آن ساقط شده باشد، نیست.
کلید واژگان: نقد دلالی, تحریف به نقیصه, فصل الخطاب و محدث نوری}Mentioning 1122 narrations, Muhaddith Nouri, in the book Fasl al-Khitab fi Tahrif al-Kitab Rabb al-Arbab, has dealt with tahrif bi-naqisah and its proof in the Quran as this book and its narrations have been cited in all the works of those who believe in distortion. In 12 chapters of his book, he has presented 12 reasons to prove distortion by reduction. Using rational and narrative arguments, the present article explicates their shortcomings and weaknesses. From among the narrations of Fasl al-Khitab, some of them, in particular, and some others, in general, have been considered as the proof of distortion by reduction. Most of these narrations have been taken from unknown or fake sources, and some of them are related to differences in readings (of the Quran), which are either related to the way some Quranic words are recited or the special interpretations offered on some verses. However, these narrations have got nothing to do with distortion by reduction. A few narrations have been narrated from reliable sources, which have been mistakenly taken to be the basis for distortion. These narrations do not include interpretive additions, jara wa tatbiq and other similar explanations which require revelatory additions to the holy Quran, which have been omitted in later periods.
Keywords: argumentative criticism, distortion by reduction, Fasl al-Khitab, Muhaddith Nouri} -
تم استخدام السیاحه فی المصطلحات القرآنیه بمعنی التجول والسفر حیث اعتبرت السیاحه امرا جدیر بالثناء وممدوح شریطه ان تکون هادفه وان تکون ضمن إطار الکمال البشری. والإمام علی (ع) کمفسر القرآن الکریم لقد ادلی بتصریحات قیمه فی تعزیز وتطویر السیاحه. ففی هذا المقال نحاول جمع بعض هذه التصریحات. فاهتم الإمام علی (ع) بالتجول والسفر ودعوه آخرین باستمرار للاستکشاف والسفر بشکل هادف ومفید حیث وصفه الرسول الکریم (ص) کسایح الامه الإسلامیه. ان فلسفه واسباب السیاحه من وجهه نظر الإمام علی (ع) هی البصیره وزیاده المعرفه، التی ورد ذکرها فی عده کلمات. فإن التعلم والعقاب والاقتراب من الله والتخلص من الحزن وزیاده المعرفه ونشر الثقافه الدینیه والوحده والتضامن والصحه والرفاهیه والازدهار الاقتصادی هی من الإنجازات التی یمکن ملاحظتها فی کتاب نهج البلاغه باستخدام کلمات والمواضیع الطویله والجیده والعمیقه. وفی هذا الموجز، سنحاول شرح الابعاد المختلفه للسیاحه الدینیه بالاعتماد علی آراء امیر البیان، امیرالمومنین (ع).
کلید واژگان: نهج البلاغه, السیاحه الدینیه, الامام علی ع}Tourism, which in Quranic terms has been used with terms such as (Sirah) travel and (Siyahat) excursion, is an admired action if it is used in a purposeful and within the framework of human perfection. Imam Ali (a.s.) as the commentator of the holy Quran has had valuable statements on the spread and development of tourism and this pen (author) is intending to collect them. Imam Ali (a.s.) not only had noticed to travel and excursion and has called others to do exploration and have a purposeful and learning travel, but also this behavior in his own life reached to a level which the prophet of Islam (p.b.u.h.) introduced him as the visitant (traveler) of the Islamic Ummah. The philosophy and the reason for tourism based on Imam's (a.s.) statement is the same acquisition of vision and increase of knowledge which has been pointed out through various words by him. To learn an admonitory lesson, being alerted, finding a proximity to God, remove of sadness, gaining a greater knowledge. Expanding the religious culture of awareness and also the unity and solidarity, health and joy of economic thriving state are among the achievements, which are all seen in the awakening and society-building book of the noble Nahj al-Balaqa with lofty, fluid and deep phrases and concepts. In this precise paper, relying upon the illuminating views of the Emir al-mu'minin (a.s.), we intend to elaborate different dimensions of religious tourism
Keywords: Religious tourism, Nahj al-Balaghah. lmam Ali (a.s)} -
امنیت هر کشور در درجه اول در گرو قدرت و توان رزمی آن کشور است. در صورت استقرار امنیت در مرزها، امکان ایجاد امنیت لازم در سایر زمینه ها فراهم می آید. از سوی دیگر بر اساس نظر کارشناسان خبره، بدلیل اینکه انقلاب اسلامی در جنگی تحمیلی و واقعا نابرابر وارد شده بود، دانش نظامی غیرانقلابی در این جنگ، بیش از سه ماه دوام نیاورد. بلکه عوامل دیگری در این موضوع و در پیروزی نیروهای مسلح انقلاب اسلامی دخیل بودند که از آنها با عنوان «عوامل غیرفیزیکی توان رزم» یاد می شود. هدف پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی و به روش تحلیل محتوا بوده و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، تحلیل و تبیین مولفه های غیرفیزیکی موثر بر توان رزمی نیروهای مسلح انقلاب اسلامی با تاکید بر دیدگاه امام سجاد(ع) در دعای دعای 27 صحیفه سجادیه (معروف به دعای مرزداران) و بررسی کارکرد آنها در ایجاد توان رزمی می باشد. عوامل مذکور بر اساس تحقیق صورت گرفته عبارتند از: ایمان و اراده، دانش و بصیرت، تدبیر و چاره جویی، همدلی و الفت، صبر و پایداری، امداد غیبی و شهادت طلبی.کلید واژگان: نیروهای مسلح انقلاب اسلامی, صحیفه سجادیه, توانایی مبارزه, عوامل غیر جسمی}The security of any country depends primarily on the strength of its military forces. If safety is established at the borders, it will be possible to create the necessary security in other areas. On the other hand, according to experts, since the Iranian Islamic Revolution (1979) was involved in an imposed an unequal war, the non-revolutionary military knowledge in this war did not last more than three months. Instead, it affected other factors in this issue and the victory of the Islamic Revolution armed forces, referred to as "Non-Physical Factors of Combat Ability." The main question is, 'what are these factors', and 'what function did they play in creating the Islamic Revolution armed forces' combat ability?' The present study aimed, with descriptive-analytical and content analysis method based on library resources, to answer the above question and explain the non-physical components are affecting the combat ability of the Islamic Revolution armed forces by emphasizing Imam Sajjad's (a.s.) view in the twenty-seventh prayer of Sahifa Sajjadiah and the study of their function in creating the fighting power of these forces. Based on the research conducted, the mentioned factors are faith and will, knowledge and insight, prudence and solution, empathy and compassion, patience and perseverance, occult help, and martyrdom.Keywords: The Islamic Revolution Armed Forces, Sahifa Sajjadiah, Combat Ability, Non-physical Factors}
-
مفهوم قلب در منظومه معرفت دینی، از منزلتی والا برخوردار بوده است. نصوص اسلامی، علاوه بر به کارگیری معانی و مصادیق قلب، در دو ساحت جسمانی و روحانی، از نقش آفرینی آن، در جهت اعتلای ابعاد انسانی، سخن گفته اند. به رغم آنکه بازتاب نور در سایر ابعاد وجودی انسان از جایگاهی ویژه می نماید، این مطلب در مورد ساحت شناختی«قلب» نیز، مغفول مانده است. با این همه، این پژوهش با اتخاذ رویکرد پسینی، از رهگذر استنطاق در کاربست های قرآنی قلب، ابعاد شناختی آن را به دو ساحت «منبع شناختی» و «ابزار شناختی»، قابل ارجاع می داند. از جانبی دیگر، کارکرد و بازتاب بارقه ربانی بر ساحت قلب انسانی را می توان در مولفه هایی چون «گشودگی سینه و آرزوی تجافی از دار دنیا»، «نیل به مقام یقین و شهود عالم فراماده»، «بینش جامع گزینی و وارستگی از تنعمات دنیوی»، قلمداد نمود.
کلید واژگان: قلب, معرفت شناختی قلب, نور قلب, یقین}The concept of “heart” (qalb) in the system of religious epistemology enjoys a lofty position. The Islamic texts, in addition to employing the meaning and examples of heart in two physical and spiritual areas, talk about its role in promoting the human dimensions. Despite the fact that the reflection of the light [heart] in other dimensions of human existence ranks a special position, but this issue has been ignored on the area of heart cognition too. However, employing the posteriori approach, through investigation on the Qur’anic applications of heart, this research considers that its cognitive dimensions may be referred to two areas of “source cognition” and “instrument cognition”. On the other, the function and reflection of holy spark on the area of human heart may be considered in components such as “tolerance and desire to distance from the secular world”, “attaining the position of certainty and intuition of meta-material” and “a vision to have a comprehensive option and to be free from worldly blessings”.
Keywords: Heart, Epistemology of Heart, Heart’s Light, Certainty} -
مفهوم نور در کاربست های قرآنی، از معنایی جامع و بنیادین برخوردار بوده و بالغ بر 49 بار در سیاق های گوناگون به کار رفته است. با تدبر موضوعی در کاربردهای قرآنی، علاوه بر پی جویی نور در دو سطح هستی شناختی و معرفت شناختی، چگونگی ادراک فاعل شناسا در تلقی «نور» بسیار حایز اهمیت است. مفسران متقدم در تفسیر آیه نور به خاطر وجود داده های نقلی و موانع عقلی، به مجازانگاری تمایل یافته اند. اما طیفی دیگر پس از سده پنجم با ارایه تعاریفی دگرسان، در پی اثبات حقیقت نمایی آیه نور برآمده اند.این مقاله با اتخاذ دو رویکرد تبیینی انتقادی نسبت به آرای مفسران متقدم، با بن مایه ای از استنطاق در کاربست های قرآنی، علاوه بر دسته بندی متفاوت در اطلاقات نور، با الهام گیری از یافته های زبان شناختی قرآنی، به چگونگی انتساب «نور خدا» پرداخته است. لذا گرچه نور خدای تعالی در زمره نور فراحسی جای می گیرد، لیکن از مراتبی فراگستر و متعالی برخوردار است. این کمال ظهور نور خدای تعالی را باید علاوه بر رفع حجاب های گوناگون ظلمانی و نورانی، با ساحت درونی انسان یعنی «قلب» ادراک نمود.
کلید واژگان: مفهوم نور, مراتب نور, نور خدا, حقیقت نور, توسعه معنایی نور}مجله آموزه های قرآنی, Volume:17 Issue: 32, 2020, PP 187 -218The concept of light has a comprehensive and fundamental meaning in Quranic applications and has been used 49 times in different contexts. With thematic contemplation in Qur'anic applications, in addition to the pursuit of light, on both the ontological and epistemological levels, how the cognitive subject is perceived in the perception of “light” is very important. New commentators on the interpretation of the verse of light have tended to be figurative due to the existence of narrative information and intellectual barriers. But another group, after the fifth century, sought to prove the truth of the verse by offering different definitions. This article takes two explanatory-critical approaches to the views of earlier commentators, based on interrogation in Qur'anic applications, in addition to different classifications in the applications of light, inspired by Qur'anic linguistic findings, on how to attribute “the light of God”. Therefore, although the light of the Almighty God falls into the category of transcendental light, it has a transcendent and expanded level. This perfection of the appearance of the Almighty God’s light must be understood, in addition to the removal of the various veils of darkness and light, with the inner realm of man, the “heart”.
Keywords: Concept of light, Levels (Chains, Ranks) of light, Light of God, Truth of light, Semantic development of light} -
یکی از مهم ترین مشکلات جامعه امروز، مساله فقر و فاصله طبقاتی زیاد است و با توجه به تهاجم فرهنگی و ترویج فرهنگ فردگرایی و تجمل پرستی، پرداختن به بحث انفاق یکی از مهم ترین راه کارهای برون رفت از این مسایل است که با آگاهی دادن و فرهنگ سازی می توان از این مقوله بسیار مهم قرآنی استفاده کرد . گسترش فرهنگ انفاق و آشنایی با آثار فردی و اجتماعی آن می تواند از سویی ویران کننده بخل و اسراف باشد و از سویی دیگر شکاف طبقاتی اجتماعی را از بین برده و ارزش های اسلامی را در جامعه حاکم گرداند... انفاق علاوه بر اینکه یک فضیلت اخلاقی محسوب می شود، باعث تعادل اجتماع و پر کردن شکافهای اجتماعی است وعلاوه بر آثار مثبت در زندگی دنیوی و اخروی فرد ، در زندگی اجتماعی نیز تاثیر شگرفی دارد به گونه ای که حتی در ادیان دیگر نیز به این امر بسیار تاکید و توصیه شده است ، ارزش و اهمیت این موضوع به اندازه ای است که قرآن مجید درآیات متعددی به آن پرداخته و آن را توضیح و تبیین کرده است، لذا قرآن وقتی سیمای پرهیزکاران را معرفی می کند، یکی از اوصاف نیک آنان را انفاق کردن ذکر نموده تا آنجا که در اولین آیات قرآن، خداوند انفاق را از صفات بارز متقین بیان می کند: ﴿الذین یومنون بالغیب ویقیمون الصلاه ومما رزقناهم ینفقون﴾ (بقره/3)، و حضور آن در کنار ایمان به غیب و اقامه نماز ، نشان از اهمیت بسیار والای این فریضه الهی است که باعث نزدیکی و تقرب به خدای متعال است . البته باید در نظر داشت که آنچه در انفاق مورد توجه است منحصر به جنبه های مادی و اقتصادی آن نمی شود، بلکه جنبه های اخلاقی و معنوی آن نیز مدنظر است. تحقیق پیش رو، با روش تحلیلی - توصیفی به تتبع در آیات و روایات پرداخته وبعد از بیان آثار اجتماعی مترتب بر انفاق، راهکارهایی برای گسترش انفاق در جامعه در دو دسته کلی ارایه نموده است، راهکارهای نظری که بیشتر مربوط به مسایل فرهنگی و باورهاست و شامل راهکارهای شناختی - بینشی و راهکارهای انگیزشی است. در راهکارهای شناختی بیشتر تصحیح نگرش افراد نسبت به انفاق و دنیا مدنظر است؛ همچنین تقویت باورهای دینی از جمله راهکارهای شناختی در تحقق و ترویج انفاق است، تشویق، تحذیر، الگوسازی و بیان سیره اهل بیت به عنوان راهکارهای انگیزشی و اهتمام نقش رسانه ها و سازمان های مردم نهاد و قدردانی از خیرین و اختصاص ایام خاصی از سال برای انفاق عمومی از راهکارهای عملی بر شمرده شده است.
کلید واژگان: گسترش انفاق, جامعه, راه کار, قرآن کریم, روایات}One of the most important problems of today's society is the issue of poverty and high class distance, and considering the cultural invasion and promoting the culture of individualism and luxury, discussing charity is one of the most important ways to get out of these issues, that through awareness and Culture building, this important Quranic subject can be utilized. The spread of the culture of charity and familiarity with its individual and social effects can, on the one hand, be destructive of stinginess and extravagance, and on the other hand, it can eliminate the social class divide and dominate Islamic values in society. In addition to being a moral virtue, almsgiving balances society and fills social gaps, and in addition to its positive effects on one's worldly and hereafter life, it also has a profound effect on social life, even in other religions it's emphasized and recommended. The value and importance of this issue is such that the Holy Qur'an has dealt with it in several verses and explained it, so when the Qur'an introduces the attributes of the pious, point outs almsgiving as one of their good attributes to the point which in the first verses of Qur'an, God the exalted count almsgiving as one of clear attributes of the pious (2:3). And its presence, in the Ayah, along with faith in the unseen and the performance of prayers, shows the great importance of this divine duty, which brings us closer to God the exalted. Of course, it should be borne in mind that what is considered in charity is not limited to its material and economic aspects, but also its moral and spiritual aspects. The following research, with an analytical-descriptive method, has followed in verses and hadiths, and after expressing the social effects of charity, has provided solutions for the development of charity in society in two general categories. Theoretical solutions, which are mostly related to cultural issues and beliefs, and include cognitive-visual and motivational solutions. In cognitive strategies, it is more important to consider the correction of people's attitudes towards charity and the world; Also, strengthening religious beliefs is one of the cognitive strategies in realizing and promoting charity. Encouraging, warning, modeling and expressing the behavior of the Ahlulbayt (a.s) as motivational solutions; and the effort of the media and non-governmental organizations and appreciating the donors and allocating certain days of the year for public charity are among the practical solutions.
Keywords: Almsgiving Development, Society, Solution, The Noble Quran, Narrations} -
گرچه قرآن مجید به انجام دعوت به خیر در کنار امر به معروف و نهی از منکر و مقدم بر آن فرمان داده است لکن در بسیاری از کتب تفسیری و فقهی اهتمام کافی برای تبیین وجه افتراق این دو و نتایج آن دیده نمی شود که تبلور آن در بی توجهی نظام تقنینی به تعیین حدود و شرایط و کیفیت دعوت به خیر علی رغم تاکید اصل هشتم قانون اساسی مشاهده می شود. این مقاله با کاوش در منابع یاد شده ضمن تبیین مفهوم، ابعاد و مصادیق دعوت به خیر مانند تبلیغ، آموزش و نصیحت که هم بالاصاله نقش مبنایی در سیاست گذاری و نهادسازی فرهنگی در کشور داشته و هم به دلیل زمینه سازی برای تحقق امر به معروف و نهی از منکر از اهمیت زیادی برخوردار است، نقاط تمایز بین این دو فریضه را روشن نموده تا راه تعیین مبنا و خط مشی برای نهادهای دارای کار ویژه مشترک (مانند صدا و سیما و نهادهای ناظر چون شورای عالی انقلاب فرهنگی) یا خاص یکی از این دو (مانند نیروی انتظامی و مجلس خبرگان رهبری) هموار گردد و زمینه برای تحقیقات بعدی در مورد آسیب شناسی مبنایی و عملکردی این نهادها و سیاست گذاری در این زمینه فراهم شود.
کلید واژگان: ارشاد جاهل, تبلیغ, تعلیم, نصیحت, شورای عالی انقلاب فرهنگی, مجلس خبرگان رهبری}The holy Quran has put “calling people to do good deeds” [or calling people to an act of benevolence] besides and prior to “commanding rightand forbidding wrong”, [or commanding beneficence and forbidding maleficence]. However in many interpretive and jurisprudential books, no sufficient effort has been made to elaborate the difference features between these two and their results, whose manifestation is observed in indifference attitude of legislative system to determine the limits, terms and qualities of ‘ call people to do good deeds”, despite the emphasize of the Eight Principle of the Constitution. Exploring the mentioned sources, this paper is an attempt to deal with the concept, dimensions and examples of “call people to do good deeds” such as propagation, teaching and advice which both have originally a basic role in cultural policy-making and institutionalization in the country and also due to paving ground for the fulfillment of “commanding rightand forbidding wrong” is of great significance. Then, it will clarify the distinctive points between these two hypotheses, so that the way to determine the base and policy will be cemented for the institutions with common functions (such as IRIB and supervising institutions such as Supreme Council of the Cultural Revolution) or specific of one of these two ( such as Law Enforcement and Assembly of Experts). Moreover, it will help with the preparation of grounds for the next researches on basic and performance pathological study of these institutions and policy-making on this issue as well.
Keywords: Calling People to do Good Deeds, Commanding Right, Forbidding Wrong, Eight Principle of the Constitution, Institutionalization} -
در میان دانشمندان اسلامی بحث های زیادی پیرامون خلق افعال در گرفته است. در روایات شیعه به صراحت به اثبات خلق تقدیری افعال انسان و نفی خلق تکوینی آن پرداخته شده است. با توجه به معنای لغوی کلمه تقدیر، یه معنا را می توان برای خلق تقدیری در نظر گرفت. اول، معنای اصطلاحی آن یعنی تقدیر اعمال انسان در علم الهی، در این معنا افعال انسان بدان سبب که در علم ازلی خدا مشخص بوده، مخلوق خدا به شمار می روند. دوم، معنای لغوی تقدیر. از آن رو که خلق نیز در اصل به معنای تقدیر است، اضافه تقدیر به خلق از باب تاکید بر معنای لغوی خلق است؛ این معنا در قرآن مورد تاکید قرار گرفته و اکثر مفسران خلق پرنده توسط حضرت عیسی را خلق تقدیری می دانند. سوم، تقدیر به معنای قدرتمند ساختن، بدین معنا که افعال انسان از آن حیث که توسط قدرتی که خدا به انسان اعطا کرده به وجود می آید، مخلوق خدا به شمار می رود. با در نظر گرفتن معنای خلق تکوینی و تقدیری، خلق مستقیم افعال انسان توسط خدا مردود و خلق غیرمستقیم آن تایید می گردد. نظریات دانشمندان معاصر شیعه به دلیل اعتقاد به خلق غیرمستقیم افعال انسان، به این روایات نزدیک تر است و آراء اشاعره و معتزله و متقدمان شیعه در تعارض با این روایات قرار داد.
کلید واژگان: خلق افعال, خلق تقدیری, خلق تکوینی, اشاعره, معتزله, شیعه امامی} -
یکی از فعالیت های گسترده سلفیه تکفیری، در راستای دشمنی با مخالفان خود اعم از شیعه و سایر مذاهب اسلامی، نقد و ردیه نویسی بر عقاید و آراء آنان است. لکن این ردیه ها برخلاف اصول و قواعد صحیح نقد بوده و لذا خود، شایسته تحلیل انتقادی است. نویسنده در این مقاله، ابتدا به معرفی سلفیه تکفیری می پردازد و پس از آن، روش های مختلف سلفیه تکفیری را در استناد به حدیث و در مواجهه با مخالفان بررسی می کند. نویسنده در این بررسی، برای هر روش، نمونه هایی ذکر کرده و آن روش ها را مورد نقد قرار داده است. با بررسی آثار مختلف سلفیه تکفیری، روشن می شود که آنان در مقام نقد مخالفان، روش هایی مانند حذف حدیث از منابع حدیثی، تحریف حدیث، استناد به احادیث ضعیف و جعلی، ضعیف یا جعلی خواندن احادیث صحیح، تقطیع نابجا و... را در پیش گرفته و به همین دلیل به خطا رفته اند.کلید واژگان: سلفیه, تکفیر, نواقض اسلام, روش حدیثی, اصول نقد, تحریف حدیث}Critical Analysis of Takfiri Salafi Encounter Methods to the Narrations about Criticism of OpponentsOne of the widespread activities of Takfiri Salafiah, in the direction of hostility with their opponents including Shia and other Islamic religions, is criticizing their beliefs and opinions. But these critiques are made in contrast with the right principles and rules of criticism and thus, themselves should be critically analyzed. This paper firstly introduces the Takfiri Salafiah and then, investigates their various methods in referring to hadith and in opposition with opponents. For each method, some instances are mentioned and the criticism of the method is presented. By a survey of various works of Takfiri Salafiah, it is shown that they have utilized methods such as elimination of hadiths form sources, distortion of hadiths, referring to week and fake hadiths, accusing hadiths to be week or fake, and improper fragmentation of hadiths in order to criticize their opponents.Keywords: Salafiah, Takfiri, Principles of Critique, Distortion of the hadith}
-
یکی از مباحث قرآنی- کلامی که بحث های بسیاری در مورد آن شده، مساله رویت پذیری یا رویت ناپذیری خداوند است. متفکران اسلامی در این مورد به دو دسته کلی تقسیم شدند. اشاعره با استدلال های گوناگونی رویت خداوند را اثبات می نمودند و درمقابل معتزله به طورکلی چنین امری را محال دانستند. سورآبادی یکی از متفکرانی است که بحث های زیادی در اثبات رویت خداوند با توجه به مبانی کلام اشاعره مطرح نموده است. استدلال های او در اثبات این دیدگاه به سه بخش کلی؛ قرآنی، حدیثی و عقلی تقسیم می شود. با توجه به اینکه برخی از آیات قرآنی و احادیث رویت خداوند را انکار و ابطال می کنند و از جهت دیگر طبق براهین عقلی چنین امری مستلزم مادی و جسمانی بودن خداوند است، دلایل سورآبادی با چالش های جدی مواجه می شوند و اعتبار آنها مورد خدشه واقع می شود.کلید واژگان: رویت, خداوند, سورآبادی, قرآن, حدیث}One of the Quranic and theological controversial topics is the issue of visibility or invisibility of God. Islamic thinkers have been divided into two general groups on this issue.The Asharites(Ashʿari believers) with different reasoning were proving the visibility of God and oppositely, the Mutazilites(Mutazila believer) were broadly considering such an issue as something impossible.Soorabadi is one of the thinkers who have put forth many discussions on proving the visibility of God with regard to the theological foundations of Asharites.His reasons in proving this viewpoint is divided into three general parts including Quranic, Traditional and Rational ones.As some of the Quranic verses and traditions deny and nullify the visibility of God and in the other side, according to the rational reasons, such an issue necessitates the God to have a physical and material body, so the reasons put forth by Soorabadi are facing serious challenges and their creditability is distorted.Keywords: Seeing [Visibility], God, Soorabadi, The Quran, Tradition}
-
مکتب حیات بخش اسلام پس از رحلت رسول اکرم (ص) با دو برداشت و رویکرد کلان مواجه شد: علوی و اموی که هریک، ویژگی های خاص خود را در جنبه های مختلف اجتماعی سیاسی و فرهنگی داشته و به عنوان معالم المدرستین بحث و گفت وگو شده است. یکی از شاخصه های مکتب علوی که تاکنون به شایستگی بدان پرداخته نشده و بخش وسیعی از تاریخ اسلام را به خود اختصاص داده است، بررسی و کاوش مسئله اعجاز و وجه اعجاز قرآن کریم است که در این تحقیق از نگاه یگانه پرچمدار رویارویی های رسمی با صاحبان اندیشه ها و ادیان، حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، مورد پژوهش و تحلیل قرارگرفته است. ایشان برخلاف نظریات حاکم بر عصر و دیدگاه های مشهور که تمام همت خویش را صرف امور ادبی و لفظی قرآن کریم کرده اند، وجه اصلی اعجاز را علاوه بر ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و وجوه متعارف، وجه معرفتی و شناخت اسرار و دقایق معارف و لطایف بلند توحیدی و حیات آفرین دانسته که فلسفه بعثت همه انبیا و اولیای الهی را تشکیل می داده و رمز جاودانگی آن را هدایت آفرینی و سعادت بخشی بشریت معرفی کرده اند.کلید واژگان: امام رضا (ع), قرآن, اعجاز, فصاحت و بلاغت, معارف و محتوای قرآن}After the demise of the holy prophet of Islam (p.b.u.h), the life-giving school of Islam encountered two macro interpretations and attitudes, i.e. the Alavi and Omavi ones, each of which that had its own specific characteristics and indexes in different social, political and cultural aspects and discussed under the title of Malem al Modarestein. One of the features of Alavi school of thought which has not been tackled so far as it deserves and has allocated a vast part of the history of Islam to itself is the study and survey of the issue of miracle and miraculous feature of the holy Qur-an. In this research, these features have been reviewed and analyzed from the viewpoint of Ali ibn Mousalreza (A.S.), the unique flag-bearer of formal encounter with the holders of ideas and religions. Despite the ruling views of his age and famous standpoints focusing on literary and rhetoric features of the holy Qur-an, in addition to rhetoric and imageries and regular features, he has dealt with the knowledge feature, knowing the secrets and details of knowledge and lofty monotheistic and life-creating teachings of the Qur-an which have formed the philosophy of prophetic mission of all prophets and divine saints. Furthermore, he has introduced guidance and salvation of humanity as the secrets of the Qur-immortality.Keywords: Imam Reza (A.S.), The Qur-an, Miracle, Eloquence, Rhetoric, Knowledge, Contents of the Qur-an}
-
ادبیات خاص زبان قرآن، ترجمه آن به زبانی دیگر را با مشکل مواجه می کند. بررسی اسلوب تاکید، به عنوان یک مقوله نحوی در ترجمه های قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را براساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت این اسلوب در زبان مبدا، نقد و ارزیابی معادل های دو وجه مفعول مطلق تاکیدی و عطف مترادف براساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راه گشای ترجمه دقیق تر در این زمینه باشد. بررسی دو وجه تاکیدی مزبور در ترجمه های انگلیسی شاکر، ایروینگ و هلالی– خان با این معیار که بر گزینش واژگان و ساختار هم ارز با متن مبدا استوار است، پرده از برخورد ناهمگون آن ها در برقراری تعادل های مذکور بر می دارد. معادل یابی سطحی مفعول مطلق تاکیدی، عدم انعکاس ساختار تاکیدی معادل در زبان مقصد و کیفیت برخاسته از آن و نیز عدم برقراری تعادل ساختاری مناسب در آیات مزین به قاعده عطف به مترادف (توسط واو) از جمله مهم ترین نواقص این ترجمه هاست. اما مترجمان در برخی موارد، چون برقراری تعادل مناسب ساختار تاکیدی با استفاده از الگوی ساختار موازی در زبان مقصد در مورد قاعده عطف به مترادف (توسط واو به همراه لا) عملکرد مناسبی داشته اند. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمه متعادل و یا نامتعادل این ادوات تاثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی تاکید در متن مبدا، روش ترجمه آشکار هاوس می تواند روش برتر در این حوزه درنظر گرفته شود.کلید واژگان: ترجمه انگلیسی قرآن, مفعول مطلق تاکیدی, عطف مترادف, نظریه متن گرایی هاوس, تعادل واژگانی و ساختاری}Special literature of the Quran leads to difficulty of its translation. Study of emphatic devices as a grammar technique in Quran translation reveals their unbalanced equivalents based on exist theories of translation science. Because of the position of this technique in source language, assessment of ablative absolute and turning synonyms based on House textual theory can lead to their precise translation. Study of aforementioned emphasis devices; in Shakir, Irving and Hilali-Khan translations shows some Inequalities in comparing with source language like; imprecise equivalence of ablative absolute not reflecting of its emphatic structure and qualification and unbalanced grammar translation of turning synonyms (by vāv). But their translations are equivalent in some cases like; making emphatic structure equivalence by parallel structure in translation of turning synonyms (by vāv and Lā). Though felicitous miracle of the Quran, linguistics differentiates and the translator role, himself, have effective role about balanced or unbalanced translation of these emphatic devices, but based on linguistic position of these technique in source language, the House overt translation method can be considered as better method in this field.Keywords: Quran Englhsh Translation, Ablative Absolute, Turning Synonyms, House Textual Theory, Lexical, Grammar Balance}
-
قرآن کتابی عمیق و ذوبطون است که هرکس فراخور ظرفیت علمی خود از آن بهره می برد. برخی آیات مسلمین را به جهاد دعوت می کند و آیات دیگری ترغیب به صلح. برای برخی این جا اجتماع سلب و ایجاب است و دو انگاره صلح و جنگ شکل می گیرد. هدف اصلی مقاله، مطالعه خاستگاه و ادله دو دیدگاه صلح و جنگ است. مصدر اصلی این اختلاف آیه سیف است. مفروض اصلی طرفداران جهاد، ناسخ بودن آیه سیف بر تمام آیات صفح و عفو است. فرضیه اصلی این مقاله این است که انگاره های افراطی از آیات جهاد چهره اسلام را خشن جلوه می دهد و اکنون که در عصر گفتمان جهان می رود تا اختلافات بشری را از طریق تعامل حل و فصل نماید، انگاره های افراطی جایگاه معقولی ندارد. در پایان چنین نتیجه گیری شده است که آیه سیف ناسخ آیات صفح و عفو نیست و اسلام خشونت طلب نبوده ومنادی صلحی شرافتمندانه، ریشه دار و فراگیر است و آیات جهاد بیشتر اشعار به جهاد دفاعی دارد نه ابتدائی. این مقاله شیوه ای توصیفی، تحلیلی و دیدگاهی انتقادی، اجتهادی را با منابع کتابخانه ای فرا رو دارد. درپایان نقشه راه آینده تحقیق ترسیم شده است.کلید واژگان: جهاد ابتدایی, تفاسیر افراطی, جهاد علمی, جهاداقتصادی, خشونت طلبی}Quran is a profound and profane Book that everyone benefits from it according to his scientific capacity. Some verses invite Muslims to jihad and other verses persuaded for peace. For some, here is the community of stripping and requiring and two forms of peace and war are shaped. The main purpose of the article is to study the origins and evidences of two perspectives of peace and war. The main element of this difference is laid in the Saif verse. The main assumption of the followers of jihad is the infallibility of the verse of Saif in all verses and amnesty. The main hypothesis of this article is that the extremist ideas of the verses of jihad make the face of Islam rough and now when discourse of the world resolves human conflicts through interaction, extreme ideas do not have a reasonable position. In the end, it is concluded that the verse of Saif is not abrogated amnesty verses and Islam is not violent and instead is mouthpiece to honest, rooted, and inclusive peace. Indeed, verses of jihad have more poems of defensive jihad not initiating one. This article has a descriptive, analytical, and critical view of ijtihad with library resources and finally provides a path map towards the research future.Keywords: initiative Jihad, Scientific Jihad, Economic Jihad, Radical interpretations, Violence}
-
قرآن کریم مشتمل بر انواع روش های تاکید از جمله قسم است. قسم با شیوه های گوناگونی بیان می شود که در این بین، ساختار «لا اقسم» موردی است که به لحاظ ساختاری، محل تضارب آراء است. بررسی این ساختار به عنوان یک مقوله نحوی تاکیدی در ترجمه های انگلیسی قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را بر اساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت و کارکرد این ساختار در زبان مبدا، نقد و ارزیابی معادل های آن بر اساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راهگشای ترجمه ای دقیق تر در این زمینه باشد. از بین شش وجه تفسیری ذکر شده برای این ساختار، احتمال اینکه اکثر مترجمان «لا» را زائد و «اقسم» را قسم، و یا کل ساختار «لا اقسم» را به عنوان یک صیغه قسم در نظر گرفته باشند، بیشتر از وجوه تفسیری دیگر است؛ زیرا نوع معادل یابی آن ها هماهنگ با نظرات مفسران این دو نظریه است. اما به طور کلی، علی رغم عملکرد بهتر در زمینه ایجاد تعادل واژگانی، نقص عمده معادل های اکثر مترجمان با گرایش های مختلف تفسیری، نداشتن هم ارز گرایی ساختاری و معادل یابی تاکیدی خود جمله قسم (اقسم) است که در اکثر موارد، با ساختار تاکیدی دستور زبان مقصد مطابقت ندارد. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمه متعادل و یا نامتعادل این ساختار، تاثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی این ساختار در متن مبدا، می توان با استفاده از روش ترجمه آشکار هاوس و عبارت «I do swear by» برگردانی هم ارز با متن مبدا ارائه نمود.کلید واژگان: ساختار لا اقسم, تاکید, ترجمه های انگلیسی قرآن, نظریه متن گرایی هاوس, تعادل ساختاری و واژگانی}There are various emphatic devices in the holy Quran, like oath that used in various forms. "Lā ̕qsem-o" is the most controversial structure. Study of this structure as a syntactic- emphatic device in Quran translation reveals their unbalanced equivalents based on existing theories of translation science. Because of the position of this structure in source language, its assessment based on House Textual Theory can lead to their precise translation. The most likely chosen interpretional theories by most of translators are considering "Lā" as additional letter and "̕qsem-o" as oath or the whole of "Lā ̕qsem-o" structure as one of oath methods. In real the equivalents of most of translators is according to these interpretional theories. As general, despite lexical balance, the major imperfection and weakness of majority of translators equivalents with various interpretational attitude is unbalanced grammar translation of "Lā ̕qsem-o" i.e. not finding emphatic equivalent to "̕qsem-o" itself. Though felicitous miracle of the Quran, linguistics differentiates and the translator role, himself, have effective role about balanced or unbalanced translation of this structure, but based on linguistic position of this structure in source language, it is possible to translate this structure, equivalent by using House overt translation method and "I do swear by".Keywords: L? ?qsem-o structure, Emphasis, Quran English translations, House textual theory, Lexical, grammar balance}
-
گفت وگو همزاد با آفرینش بشر در سرشت و طبیعت انسان تکوین یافته و جایگاه و اهمیت آن با رفعت و عظمت انسان پیوند ناگسستنی یافته است. انسان از گاهی که به سطحی از زندگی اجتماعی دست یافت و تنوع و اختلاف در دیدگاه ها و برداشت هایش نمایان شد در حقیقت پای به عرصه گفت وگو با دیگران گذاشت. در طول تاریخ، متفکران و اندیشمندان هرکدام از دریچه ای به این مهم پرداخته اند؛ اما وجه مشترک همه پژوهش ها جز ضرورت اصل گفت وگو در میان آحاد انسانی، نهادها و طبقات اجتماعی و در همه عرصه ها و موضوعات موردنیاز، نیست. قرآن کریم سرشار از بیان گونه های مختلف گفت وگو با روش ها و موضوعات متفاوت است و گفت وگو را نه برای گفت وگوی بلکه به صورت هدفمند و در راستای دستیابی به آرمان ها و اهداف و تعالی جامعه اسلامی مطرح می کند. با توجه به نظریات آینده پژوهان بزرگ جهان پیرامون پارادایم آینده جهانی"معنویت و فرهنگ" ضروری است تا ایران و جهان عرب با به کارگیری سنت قرانی گفت وگوهای هدفمند و سازنده و دوش به دوش هم در جهت تحقق تمدن بزرگ اسلامی و با به کارگیری سرمایه بزرگ معارف، مکارم و فضایل اخلاقی مورد سفارش قران کریم، بیش ازپیش مسیر این مهم را هموار سازند.کلید واژگان: ایران و عرب, تمدن, گفت وگو}Dialogue has a history as long as the history of human being and it has been embedded in the nature or man. Its excellence and magnificence have an unbreakable link with human nature. Humans started dialogue with one another ever since he attained a level of social life and accordingly diversity and difference in opinions and in understandings appeared. In the course of history, various scientists and thinkers have studied this from various perspectives but the common point in the meantime is the need for dialogue among humans, social institutions and classes, in all fields and subjects needed. The Holy Quran highlights the status and authenticity of dialogue not only by the type, methods and subject matters, but also stressed on its form and purposeful and constructive content as an urgent and natural issue in order to facilitate the ideals, goals and excellence of Islamic community in various individual and groups levels. Since great experts of future studies consider the two main Islamic tenets of “spirituality and culture” as the two future paradigms of humanity, it is necessary for Iran and the Arab world to resort to the Quranic tradition of constructive and purposeful dialogues, in order to pave the ground for a civilized, cultural and spiritualistic society based on human capacities and capabilities. The principal question of this research paper deals with the status and role of constructive Quranic dialogues in the civilized society before Iran and the Arab world. The research method is library based.Keywords: Iran, Civilization, Arab, Dialogue}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.