به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر محمدحسن محمدی مظفر

  • اکرم بهرامیان*، سید محمدحسین میری، محمدحسن محمدی مظفر

    إن من اهم الافکار فی مجال القرآن الکریم هی المواضیع المتعلقه بالحیاه الطیبه والروحیه وکیفیه تحقیق حیاه سعیده. تلک الحیاه المستقره التی تظهر کذلک فی سلوک المفکرین الغربیین. ومن الباحثین الذین دخلوا هذا المجال السیده اندرهیل وفی مجال التفسیر العلامه الطباطبائی. کلاهما یحاولان رسم طریقه الوصول إلی حیاه طیبه وروحیه بهدف التقرب إلی الله، ولکن هل ان کلیهما یحاول بنفس الجهد ونفس النتاج؟ وفی هذا الصدد تم بحث موضوع "دراسه مقارنه لعمق الحیاه الطیبه والروحیه من وجهه نظر العلامه الطباطبائی وإیفلین اندرهیل". إن اساس مثل هذه الحیاه هو التوحید الخالص، والوصول إلی مثل هذه المکانه یتطلب الاستجابه الإیجابیه لنداء الفطره والجهد فی هذا المسار. وقد توصلنا من خلال البحث إلی عده نتائج اهمها ان عمق الحیاه الطیبه والحیاه الروحیه لیسا سواء. لان اساس سیر العلامه الطباطبایی  وطریقته یختلفان عن اندرهیل. یسلک العلامه الطباطبایی طریق الدین وتسلک اندرهیل طریق الحب. فالدین یختلف عن التصوف والروحیه. صحیح ان الحب والموده جزء من اجزاء الدین. وعلی الرغم من ان طریقه السیده اندرهیل لم تکن غیر دینیه، إلا انها لم تکن طریقه مکتمله ومثالیه. تم إعداد هذا المقال بالطریقه المکتبیه من خلال معالجه المعلومات بالوصف والتحلیل والنقد.

    کلید واژگان: الحیاه الطیبه، الحیاه الروحیه، العلامه الطباطبائی، إیفلین اندرهیل، تطبیق الحیاه الطیبه والروحیه، تفسیر المیزان
    Akram Bahramian *, Seyyed Mohammadhossein Miri, Muhammadhassan Muhammad Muzaffar

    One of the most significant topics in the study of the Qur'an is the concept of the good and spiritual life, as well as how to achieve a happy life. This concept is also evident in the behavior and writings of some Western thinkers. Among the researchers who have explored this field is Mrs. Evelyn Underhill and in the field of Qur'anic exegesis is Allamah Ṭabāṭabāʾī, both of them are trying to establish a way to reach a good and spiritual life with the aim of gaining proximity to God, but are they both trying with the same effort and the same results? To address this question, the topic "A Comparative Study of the Depth of the Good Life and the Spiritual Life from the Perspectives of Allamah Ṭabāṭabāʾī and Evelyn Underhill" was examined. The foundation of such a life is pure monotheism (Tawhid), and attaining this state requires a positive response to the innate call of human nature and dedicated effort along this path. The research yielded several key findings, the most significant of which is that the depth of the good and spiritual life is not the same. This is because the foundations and methodologies of Allamah Ṭabāṭabāʾī’s approach differ from those of Mrs. Evelyn Underhill. Allamah Ṭabāṭabāʾī follows the path of religion, while Mrs. Underhill follows the path of love. Religion differs from mysticism and spirituality, even though love and affection constitute elements of religion. Although Underhill’s approach was not irreligious, it was neither comprehensive nor ideal.  This study employed a library-based methodology, analyzing and critically evaluating the available information through description, analysis, and critique.

    Keywords: Good Life, Spiritual Life, Allamah Ṭabāṭabāʾī, Evelyn Underhill, Implementation Of The Good, Tafsīr Al-Mīzān
  • حمیدرضا شجاعی فرد*، مصطفی جعفرطیاری، محمدحسن محمدی مظفر

    یکی از چالش های اساسی عصر حاضر، وجود حجم عظیمی از شبهه های اعتقادی در زمینه خداشناسی است که توسط فرقه های انحرافی ترویج می شود. روشی که می تواند در برابر چنین شبهه ها و فرقه های انحرافی الگو قرار گیرد، شیوه مواجهه امام صادق (ع) با چنین اندیشه هایی (تشبیهی و تجسیمی) است. این پژوهش بر اساس داده های تاریخی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که «شیوه رویارویی فکری و عملی امام صادق (ع) در برابر اندیشه تشبیه و تجسیم چگونه بوده است؟». مجموعه اقدام های حضرت در دو عنوان خلاصه می شود: 1. ایجاد جنبش فکری در جامعه آن روز؛ 2. مبارزه با مشبهه و مجسمه. امام (ع) در این جنبش فکری با برپاکردن مناظرات و پاسخ گویی به شبهه ها و همچنین با رد عقاید مشبهه در گفتگوهای علمی سعی در هدایت آنان داشتند. در مرحله بعد نیز با اعلام بیزاری از آنان و مشرک دانستن آنان گام دیگری در مسیر مبارزه با این اندیشه برداشتند.

    کلید واژگان: امام صادق(ع)، تشبیه و تجسیم، تعطیل، صفات خبری، اقسام عقل
    Hamidreza Shojaeifard *, Mostafa Gafar Tayyari, Mohammadhasan Mohammadi Mozaffar

    A fundamental challenge of our time is the immense number of doctrinal skepticisms regarding divinity, promoted by deviant sects. A method that could be adopted to counter such skepticisms and deviations is Imam al-Ṣādiq’s approach to doctrines like divine anthropomorphism (tashbīh) and corporealism (tajsīm). Drawing upon historical data and employing a descriptive-analytic method, this research seeks to answer the following question: What were Imam al-Ṣādiq’s theoretical and practical approaches to divine anthropomorphism and corporealism? The Imam’s responses to these deviations can be summarized as follows: (1) creating an intellectual movement in the society of that time, and (2) combating anthropomorphism and corporealism about God. In this theoretical movement, the Imam engaged in debates and addressed skepticisms to refute anthropomorphism, aiming to guide people to the correct understanding through intellectual exchanges. Subsequently, he dissociated from those who held deviant beliefs and declared them polytheists, actively opposing these erroneous doctrines.

    Keywords: Imam Al-Ṣādiq, Divine Anthropomorphism (Tashbīh), Corporealism (Tajsīm), Denial Of Divine Attributes (Taʿṭīl), Transmitted Attributes (Al-Ṣifāt Al-Khabariyya), Types Of Reason
  • مجید ابراهیمیان کپورچال*، محمد جاودان، محمدحسن محمدی مظفر

    با آغاز نزول قرآن، در جامعه اسلامی عده ای به نام «قراء» مطرح شدند. قراء نقش اساسی در تبلیغ، ترویج و تبیین قرآن و اسلام در جوامع اسلامی داشتند. بنابراین، شناخت قراء، نقش آنان و گرایش مذهبی و اعتقادی شان مهم است. در سده چهارم، قرایت های قراء سبعه برگزیده شد و قراء عشره و اربعه عشر نیز در سال های بعد افزوده شدند. در واقع، تا عصر حاضر، قراء و قرایات چهارده گانه در میان جوامع اسلامی مشهور و متداول بوده است. بنا بر ملاک هایی از این دست می توان به شیعه بودن افراد پی برد: ذکر نام در کتب تاریخی رجالی به عنوان شیعه، ارتباط با ایمه b و تجلیل ایمه b از ایشان، مخالفت با بنی امیه و بنی عباس و نقل روایات فضایل ایمه b. از میان قاریان چهارده گانه پنج نفر از آنها شیعه هستند. از نتایج این پژوهش اینکه نقش مهم قاریان شیعی را در قرایت قرآن در جهان اسلام نمی توان منکر شد. از این رو پژوهش پیش رو گرایش مذهبی قراء چهارده گانه را بررسی می کند. محور اصلی پژوهش بررسی گونه تشیع قراء شیعی در میان قاریان چهارده گانه است که نوآوری این تحقیق نیز محسوب می شود.

    کلید واژگان: قرآن، شیعه، قرائت، قراء چهارده گانه
    Majid Ebrahimiyan Kapurchal *, Mohammad Jawdan, MohammadHasan Mohammadi Mozaffar

    With the beginning of the revelation of the Quran, some people were called "reciters" in the Islamic society. The reciters played a key role in propagating, disseminating and explaining the Quran and Islam in Islamic societies. Therefore, it is important to know the reciters, their role, and their religious orientation. In the fourth century, the recitations of the seven reciters were chosen, then ten and fourteen reciters were added in the following years. In fact, up to the present day, the reciters and the fourteen recitations have been popular and common among Islamic societies. It can be understood that people are Shia according to the following criteria: mentioning one's name in the historical-rejali books as a Shiite, communication with the Imams (AS) and being praised by them, opposing the Umayyads and the Abbasids as well as quoting the narrations on the virtues of the Imams (AS). Five of the fourteen reciters are Shia. One of the results of this study is that the important role of the Shiite reciters in the Quran recitation in the Islamic world cannot be denied. The present study, therefore, examines the religious orientation of the fourteen reciters. The main focus of the research is the typology of the Shiite reciters' belief among the fourteen reciters, which is also considered the innovation of this study.

    Keywords: Quran, Shiism, Recitation, Fourteen Reciters
  • مجید ابراهیمیان کپورچال*، محمد جاودان، محمدحسن محمدی مظفر
    درباره سلیم بن قیس و کتاب منسوب به او، کتاب سلیم، از دیرباز تا کنون دیدگاه های مختلفی مطرح شده که می توان آنها را در پنج عنوان دسته بندی کرد: واقعی بودن سلیم و اعتبار مطلق کتاب سلیم؛ واقعی بودن سلیم و اعتبار نسبی کتاب سلیم؛ واقعی بودن سلیم و ساختگی بودن کتاب سلیم؛ ساختگی بودن سلیم و ساختگی بودن کتاب سلیم؛ و ساختگی بودن سلیم و اعتبار نسبی کتاب سلیم. این جستار با تحقیق در داده های موجود به دیدگاه دیگری دست یافته است: 1. درباره سلیم باید توقف کرد، اگرچه احتمال واقعی بودن او، به عنوان راوی معمولی، قوی است؛ 2. مولف/ مولفان این کتاب از روی تقیه هویت خویش را پنهان کرده و کتاب را پس از تالیف به سلیم نسبت داده اند، که در آن زمان در قید حیات نبوده است؛ و 3. بر پایه برخی شواهدفقط بخشی از این کتاب دارای هویت و اصالت اولیه بوده و گویا حجم معتنابهی از آن، افزوده های بعدی است. تازگی این دیدگاه به مولفه نخست و ترکیب مولفه های سه گانه برمی گردد.
    کلید واژگان: کتاب سلیم بن قیس، اعتبار نسبی، مدارک ساختگی
    Majid Ebrahimiyan Kapurchal *, Mohamad Javdan, Mohammadhasan Mohammadi Mozaffar
    Abstract There have been various views about Solaym ibn Qays and the book attributed to him, the Book of Solaym, which can be classified into five headings: the authenticity of Solaym and absolute validity of the Book; Solaym 's authenticity and relative validity of the book; The authenticity of Solaym and falsehood of the book; Falsehood of Solaym and the book both, falsehood of Solaym and relative authenticity of the book. This research has reached another point of view by studying  available data: 1. Solaym should be stopped on, although the possibility of his being a usual narrator is notable; 2. The author / authors of this book have hidden their identity due to Taqiyyah and attributed the book to Solaym, who was not alive at that time; and 3. Based on some evidence, only a part of this book has been of its original identity and originality, and it seems that a considerable part of it has been added late. The novelty of this view goes back to the first component and the combination of the three components.
    Keywords: Solaym Ibn Qays` Book, Relative Validity, Fake Documents
  • حیدر دباغی*، محمد حسن محمدی مظفر

    مونتگمری وات عنوان «رافضه» را در چهار بخش مطرح می کند: 1. سنت فرقه نگاری؛ 2. معرفی متکلمان رافضه؛ 3. معنای اصطلاح «رافضه»؛ 4. رابطه رافضه و امامیه. وی پژوهش خود را بر دو اثر، یکی از اهل سنت، اشعری، و دیگری از شیعه امامیه، نوبختی، مبتنی کرده است. وی به صورت مقایسه ای مطالب دو کتاب را درباره فرقه های شیعی مطرح می کند و می کوشد به شکل تاریخی پیدایش و سیر تحول آن جریان ها را بکاود و ارتباط، شباهت ها و تفاوت های میان آنها را بررسی کند. به نظر وات، فرقه های شیعی وابسته به یک جنبش عام نبوده اند، اما شباهت هایی میانشان وجود دارد. مهم ترین مسئله ای که نویسنده بدان پرداخته چگونگی به امامت رسیدن رهبران شیعیان بوده است. وی با مطالعه فعالیت های سیاسی جریان های مختلف شیعی و ارتباط آنها با بدنه سیاسی حاکم عباسی، در جست وجوی اهداف سیاسی شیعیان بوده است. البته از نویسنده انتظار می رفت که به خاستگاه، مفهوم و سیر تطور معنای این واژه توجه کند، اما در این خصوص کار چندانی صورت نگرفته است. افزون بر آن، کاستی هایی دیده می شود. همچنین، دیدگاه های نادرستی به امامیه نسبت می دهد که نیازمند نقد است. از این رو توضیحات لازم و نقد محتوایی مطالب نویسنده در پاورقی ها بیان شده، و متن مقاله صرفا حاوی عبارات نویسنده است. در انتها نیز نقد روشی مقاله حاضر صورت گرفته است.

    کلید واژگان: رافضه، امامیه، شیعه، مونتگمری وات
    Heidar Dabbaghi *, MohammadHasan Mohammadi Mozaffar
  • حیدر دباغی*، محمدحسن محمدی مظفر
    اتان کلبرگ، خاورشناس معاصر، شیعه پژوه و نویسنده بنام اسرائیلی است. وی مقاله ای درباره کاربرد اصطلاح «رافضه» در میان شیعیان امامیه دارد که در سال 1979 منتشر شد. همچنین، مدخل «رافضه» در دائره المعارف اسلام را نیز نگاشته است. در مقاله نخست، وی عنوان «رافضه» را می کاود و با رویکردی تاریخی روایی سیر تطور معنایی و تاریخی این اصطلاح را در روایات شیعی بررسی می کند و تحلیلی از این مفهوم به دست می دهد. وی با جست وجوی رد پای واژه «رافضه» در قرآن کریم و نیز کتاب های تورات و انجیل می کوشد نحوه به کارگیری کتاب های اسرائیلی در روایات شیعی را بکاود. البته در پژوهش نخست وی، کم و کاستی هایی دیده می شود که برخی را در مقاله دوم مرتفع می کند. مقاله دوم، از لحاظ شیوه و روش پژوهش مشابه مقاله نخست است اما مطالب پیشین را بسط می دهد و دیگر احتمالات پیدایش عنوان «رافضه» را در کنار قیام زید می کاود. همچنین، چند روایت از اهل سنت و زیدیه در به کارگیری این عنوان می افزاید. مصادیق رافضه، فرقه های گوناگون آن، جغرافیای رافضه، حضور روافض در شهرهای مختلف اسلامی، بزرگان رافضه و اعتقادات آنها از دیگر مباحث مطرح شده در این مقاله است که از خلال آنها سیر به کارگیری این اصطلاح را تا عصر حاضر پی می جوید. البته وی دیدگاه های ناصوابی راجع به شیعه امامیه مطرح می کند که توضیحات لازم در خصوص آنها و نقد برخی، در پاورقی ذکر شده است. در پایان نیز، هر دو مقاله کلبرگ از لحاظ روشی نقد شده است.
    کلید واژگان: رافضه، شیعه، امامیه، اثناعشریه، کلبرگ
    Heidar Dabbaghi *, Mohammad Hasan Mohammadi Mozaffar
  • رقیه یوسفی*، محمدحسن محمدی مظفر
    یکی از مراتب عصمت پیامبران، عصمت از سحرشدن و تصرف دیگران در نفس و عقل ایشان است. ظاهر برخی آیات قرآن کریم بر سحرشدن پیامبر الهی دلالت دارد؛ مانند آیه 66 طه: «قال بل القوا فإذا حبالهم و عصیهم یخیل إلیه من سحرهم انها تسعی». ممکن است از ظاهر این آیه برداشت شود که حضرت موسی× به دلیل تصرفی که در خیال او از سوی ساحران در اثر سحرشان شد، مسحور ایشان گشت. اگر این دلالت ثابت باشد، سندی بر عدم عصمت پیامبران از این مرتبه از عصمت خواهد بود و این امر، دارای لوازم فاسدی است که با اعتقادات کلامی تشیع در تعارض است. ازاین رو در این مقاله این مساله از جهت تفسیری و دلالی و نیز از جهت کلامی و عقلی به دقت مورد بررسی قرار گرفته است و این مطلب اثبات شده است که آیه مورد بحث گرچه بر اثرپذیری سحر ساحران در چشم و خیال موسی× دلالت دارد اما به هیچ وجه بر مسحورشدن وی و تصرف در عقل و نفس انسانی او دلالتی ندارد و همچنین از جهت عقلی لازم است که پیامبران از هرگونه تصرف دیگران در نفس، عقل و باورشان مصون و معصوم باشند
    کلید واژگان: آیه 66 طه، تفسیر کلامی، عصمت پیامبران، سحرشدن نبی
    Roqhaye Yousefi*, Mohammad Hassan Mohammadi Mozaffar
    One of the levels of the infallibility of the prophets is the infallibility of being enchanted in the soul and mind by the others. The surface meaning of some verses of the Holy Quran implies the enchantment of divine prophets, such as verse 66 of chapter Taha:«قال بل القوا فإذا حبالهم و عصیهم یخیل إلیه من سحرهم انها تسعی» .
    The surface meaning of this verse may make one interpret it as indicating that Moses (pbuh) became enchanted in mind by the magicians. If this implication is true, it would be an evidence of the non-infallibility of the prophets in this area, and this has invalid prerequisites that are in conflict with the theological beliefs of Shi'ism. Hence, the present paper carefully studies this verse in terms of theological and rational interpretation and implication, and verifies that although the verse implies the effect of the magic of magicians in the eyes and mind of Moses (pbuh), it whatsoever does not imply his being enchanted by them and their seizing control of his wisdom and soul. Moreover, from the rational point of view, it is necessary for the prophets to be infallible and safe from being enchanted in soul, intellect and beliefs.
    Keywords: Verse 66 of chapter Taha, theological interpretation, infallibility of prophets, the enchantment of prophet
  • محمدحسن محمدی مظفر، حسین نعیم آبادی *
    این مقاله، جایگاه معرفت اضطراری متناظر به نظام جامع، به هم پیوسته و مستقل کلام امامیه نخستین را بررسی می کند. بدین منظور با هدف دست یابی به مولفه های لازم برای پیداکردن پارادایم و الگوی مستقل فکری در میان امامیه دوران حضور، که آنان را از عالمان عصر خود، شامل معتزله و اصحاب حدیث، و همچنین از اندیشمندان دوره های متاخر متمایز می کند، از روش تحلیل تاریخی بر مبنای منابع حدیثی، کلامی و تاریخی استفاده شد. به نظر می رسد معرفت اضطراری در کنار فعل الاهی، عقل و وحی و مسئله حقیقت انسان و در ارتباطی نظام مند و منطقی با این اندیشه ها، بخش مهمی از جورچین کلام امامیه نخستین را به خود اختصاص داده است. معرفت نیز مانند همه امور دیگر جایگاهی امر بین الامرینی دارد. ارتباط درونی ای همچون ارتباط عقل و وحی دارد، و در نهایت اینکه می تواند در تلازم با دیدگاه های مختلف درباره حقیقت انسان باشد. بنابراین، معرفت اضطراری، هم به مثابه عامل موثر در تثبیت و هم بخشی از دانشی تثبیت شده و پارادایمیک محسوب می شود.
    کلید واژگان: معرفت اضطراری، امامیه نخستین، معتزله، اصحاب حدیث، پارادایم
    Mohammad Hassan Mohammadi Mozaffar, Hossein Naeim Abadi *
    This paper examines the status of emergency Knowledge (Ma’rifati Idhtirari) which corresponds to the comprehensive, contiguous, and independent Shiite theology system. In this essay, the historical analysis based on narrative, theological, and historical sources is used to identify the necessary components for a paradigm and independent model of thought among early Imamyyah, which distinguish them from their contemporary scholars (-Mu’tazila- Ašhāb al-Ḥadith) and the thinkers in the later eras. It seems that the Emergency knowledge along with the action of God (Fi’l al-Ilahi), Intellect and Revelation, and the nature of Human, and tthrough the systematic and logical relation with these thoughts constitute the significant part of Early Imamyyah theology puzzle. Actually, the knowledge, just like all other things, has an al-Amr Bain al-Amrain situation, it also has an internal relation like the relation between intellect and revelation, and eventually it can be in a concomitance with ideas regarding the nature of human. Therefore, Emergency knowledge is considered both as an important factor in the stabilization of the paradigm and as a part of an established and paradigmatic knowledge.
    Keywords: Emergency Knowledge, Early Imamyyah, Mutazila, A???b al ?adith, paradigm
  • رقیه یوسفی*، محمدحسن محمدی مظفر، محمد امین مومنی
    یکی از ادله روشن قرآنی بر ولایت و امامت حضرت علی (ع) آیه ولایت است. با وجود شواهد و قرائن درونی و بیرونی بر این مطلب، باز این استدلال آماج شبهات بسیار مخالفان قرار گرفته است، از جمله اینکه لازمه اعتقاد به اینکه مراد از ولایت در این آیه، امامت و سرپرستی، و مقصود از «الذین آمنوا» علی (ع) است، این است که وی در زمان نزول آیه و حیات پیامبر (ص) صاحب ولایت بوده است، در حالی که چنین حقی برای او ثابت نبوده است. پاسخ های گوناگونی به این اشکال داده شده که بیشتر آنها نادرست یا ناقص است. از این رو بر آن شدیم در این نوشتار پاسخی دقیق و روشن به این اشکال بدهیم. خلاصه پاسخ داده شده این است که واژه «ولی» بیش از ثبوت ولایت به نحو اقتضا و حق سرپرستی دلالت ندارد و صرفا بر این مطلب دلالت می کند که حق ولایت و اعمال آن برای حضرت ثابت بوده اساسا ولی به کسی گفته می شود که این حق را دارد و لازمه داشتن حق به معنای اعمال آن نیست.
    کلید واژگان: آیه ولایت، ولایت بالفعل، ولی، وصف مشتق، نقد شبهه
    Roghayeh Yousefi, * Mohammadhasan Mohammadimozaffar, Muhammadamin Momeni
    One of the clear matters on leadership and Imamat of Ali's reason is Velayat verse. With this lucid document; however, this logic is in doubt by enemies. One of main doubts is to believe on this verse which means leadership of Imam Ali and sent it by Allah in lifelong of the prophet. This is accepted by Sunnies and Shiites which is not proved. Various responses are given to that which is wrong or not true. We decided to give clear and exact answers to these challenges.An abridged response is that the word of leader is not tried to prove Velayat and the right of it. This paper attempts to study this subject by librarical and analytical method to get the best answer the doubt about leadership of Imam Ali in Lifelong of Prophet Muhammad
    Keywords: Velayat Verse, Practical Velayat, leadership, Description
  • محمدحسن محمدی مظفر*
    معارف قرآن به مجموعه دانش هایی اطلاق می شود که از قرآن قابل برداشت اند. بنابراین، همه گزاره های قرآنی مشمول و داخل در عنوان معارف قرآن اند. این دانش ها و گزاره ها بی شمار و گوناگون اند. از این رو لازم است در قالب هایی دسته بندی شوند. مقاله حاضر الگوهای دسته بندی معارف قرآن، اعم از الگوهای ماثور و غیرماثور را، معرفی و ارزیابی می کند. الگوهای ماثور الگوهایی هستند که در روایات امامیه به آنها اشاره شده و تقسیم هایی دوگانه تا ده گانه را شامل می شوند. این الگوها معمولا مناسب مقتضیات زمانه عرضه شان به نظر می رسند و با الگوهای متعارف امروزی متفاوت اند. الگوهای غیرماثور الگوهایی هستند که اندیشمندان امامیه پیش نهاده اند و روشمندترین آنها عبارت اند از سه الگوی دین محورانه، انسان محورانه و خدامحورانه. هر یک از این الگوها دارای مستنداتی در متون دینی است و مزایایی خاص خود دارد، ولی به لحاظ جامع و مانع بودن اشکال هایی بر آنها وارد است.
    کلید واژگان: معارف قرآن، علوم قرآنی، الگوهای دسته بندی، الگوهای ماثور و غیرماثور، تفسیر موضوعی
    Mohammadhasan Mohammadi Mozaffar*
    Quranic sciences include those obtainable from the holy Quran. All Quranic statement, therefore, are known as Quranic sciences. These sciences and statements are various and unlimited and, therefore, they should be classified. The paper has intended to introduce and evaluate classifying models of Quranic science including traditional and non-traditional ones. The former includes those found in Imami`s traditions and have been classified differently from two classes to ten classes. These models have been appropriate to the conditions of their own time and differ from current common models. Non-traditional models, however, include those given by Imami`s scholars the most systematic of which contains those of religion-based, human-based and Divine-based. All models have been based upon religious texts and have their own properties, though none may be known as the most logical one
    Keywords: Quranic Sciences, Classifying Models, Traditional, Non, traditional Models, Subject, based Commentary
  • محمدحسن محمدی مظفر*
    در فهم و تفسیر متون، در طول تاریخ، همواره دو جریان به موازات هم وجود داشته است: ظاهرگرایی و تاویل گرایی. سلفیه یکی از جریان های ظاهرگراست، که مدعی تاویل گریزی است، و وامدار ابن تیمیه است. وی تاویل را به سه معنا می داند: تفسیر؛ حقایق خارجی؛ برگرداندن لفظ از معنای ظاهری به معنای غیرظاهر. ابن تیمیه دو قسم نخست را می پذیرد، ولی با قسم سوم مخالف است. سلفیان از این قسم به «تاویل کلامی» یاد می کنند و آن را اصطلاحی حادث از سوی متکلمان پس از دوران سلف امت می دانند و بر آنند که سلف امت چنین اصطلاحی نداشته و از تاویل، چنین معنایی را قصد نمی کرده است. تاویل ستیزی ابن تیمیه بیشتر در بحث صفات خبری خداوند نمود یافته است. در این مقاله، به تبیین و نقد دیدگاه ابن تیمیه در این خصوص می پردازیم. در نقد دیدگاه وی، از جمله به ناسازگاری مدعیات او با واقعیات تاریخی اشاره خواهیم کرد.
    کلید واژگان: ظاهرگرایی، تاویل، مجاز، سلفیان، ابن تیمیه
    Mh Mohamadimozafar*
    To comprehend and interpret texts, through the history, there have been two currents in parallel to each other:literal exegesis and esoteric exegesis. Salafiyya is one of currents that is proponent of literal exegesis and claims being opponent of esoteric exegesis, owing to Ibn Taymiyya. He defines interpretation in three ways: exegesis, external facts, to paraphrase the statement from the literal meaning to a non-literal one. Ibn Taymiyya accepts the first two types, but opposes the third. Salafis name the third type "Theological Interpretation", considering it an accidental term invented by theologians belonging to the period after Salaf–i- Ummah era and believes that Salaf Ummah neither had such a term nor meant such a meaning. Ibn Taymiyya, s Opposition towards esoteric Interpretation has mostly been embodied in the issue of God, s predicative attributes. In this article we clarify and criticize this viewpoint of Ibn Taymiyya. Criticizing his viewpoint we will point to issue like the incompatibility of his claims to historical facts.
    Keywords: Literal exegesis, Interpretation, Metaphor, Salafis, Ibn Taymiyya
  • مایر ام. براشر*، محمدحسن محمدی مظفر
    درباره تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع) تاکنون پژوهش های متعددی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است. عمده حجم این آثار به بررسی سند این تفسیر اختصاص یافته و نویسندگان کمتر به بررسی و تحلیل محتوای آن پرداخته اند؛ اگر هم به محتوا نظر کرده اند بیشتر در پی دست یابی به شواهدی بر تایید یا رد انتساب آن به امام عسکری (ع) بوده اند. ترجمه مقاله حاضر از این جهت که نویسنده بحث کمتری را به بررسی سند اختصاص داده و عمده بحث خود را بر تحلیل محتوای این تفسیر متمرکز ساخته، آن هم از نگاه یک پژوهش گر بیرونی و خاورشناس، برای خوانندگان و پژوهش گران فارسی زبان مغتنم است. بدیهی است که ترجمه مقاله دلیل بر موافقت مترجم با همه تحلیل های نویسنده نیست.
    کلید واژگان: تفسیر قرآن، امام حسن عسگری، تفاسیر شیعی، تفاسیر روایی
    Meir M. Bar-Asher*, Mohammad Hasan Mohammadi Mozafar
  • محمدحسن محمدی مظفر، محمد کاظم شاکر
    به نظر اخباریان «استنباط احکام نظری از ظواهر قرآن و سنت پیامبر بدون مراجعه به امامان معصوم، جایز نیست. پس از تفحص در سخنان امامان نیز اگر قرینه ای یافت نشد، باید متوقف شد و نمی توان به ظواهر مذکور تمسک کرد». دلایل اخباریان بر این مدعا گوناگون است، ولی مهمترین دلایل آنان روایاتی است که مدعی تواترشان اند. این مقاله به بررسی دلایلی که اخباریان بر مدعای شان آورده یا به آنان منسوب شده، می پردازد. از جمله نتایجی که در این بررسی به دست آمده، عبارت است از1. حدیث ثقلین قابلیت دلیل شدن برای هر دو گروه اخباری و اصولی را دارد؛ 2. اخباریان در این مدعا به تحریف قرآن استدلال نکرده اند، ولی در نوشته های متاخر اصولی چنین نسبتی به آنان داده شده که نسبتی ناروا است؛ 3. مدعای اخباریان با واقعیت های کنونی زندگی در جامعه اسلامی سازگار نیست و ادعای آنان آرمانی عالی ولی غیر قابل دسترس است.
    کلید واژگان: اخباریان، اصولیان، احکام نظری، ظواهر قرآن، تحریف قرآن
    Mohammad Hassan Mohammadi Mozaffar, MuḤ, Ammad Kā, Ẓ, Im Shā, Kir
    According to the traditionists (akhbārīs)، “inference of theoretical precepts from the external meanings of the Qur’ān and the sunna of the Prophet without reference to the Infallible Imams is not permitted. Also، after enquiry into the sayings of the Imams، if no contextual evidence is found، it has to be ceased and no recourse can be made to the above external meanings.” The reasons that akhbārīs have provided on this claim are varied; however، their most significant reasons are the traditions that they claim to be frequently narrated (mutawātir). This article examines the reasons that the akhbārīs have presented for their claim or attributed to them. The conclusions achieved from this examination include the following: 1. Ḥadīth al-thaqalayn has the capacity to be a reason for both akhbārīs and uṣūlīs; 2. The akhbārīs have not referred to the distortion of the Qur’ān as evidence in this claim; but in the later writings of uṣūlīs such allegation has been made against them، which is an inadvisable allegation; 3. The claim of the akhbārīs is not compatible with the present realities of life in Islamic communities; and their claim is highly ideal but inaccessible.
    Keywords: traditionists, legal theoreticians, theoretical precepts, external meanings of the Qur'ān, distortion of the Qur'ān
  • محمدحسن محمدی مظفر
    کاربردهای مجازی یکی از کارکردهای رایج زبان است. شناخت این کاربردها، از کلیدهای فهم متون مقدس می باشد. در فهم قرآن، شناخت این گونه کاربردها از اهمیت بسیاری برخوردار است و بدون تشخیص آنها برداشت های ناصوابی از آیات قرآن حاصل می شود. سلفیان با تاکید بر فهم ظاهرگرایانه، وجود مجاز در قرآن را انکار کرده اند. در این مقاله ضمن نقل آرا و سخنان آنان در این زمینه، به نقد و بررسی دیدگاه آنان می پردازیم و نشان می دهیم که پارادایم «حقیقت و مجاز»، قرن ها الگوی رایج و غالب در فهم قرآن بوده است و پارادایم های پیشنهادی آنان نظیر «مشترک معنوی» و «اسلوب» هیچ گاه چنان نبوده است و نمی تواند جانشین مناسبی برای آن الگوی مسلط باشد. علاوه بر این، ادعاهای آنان با حقایق تاریخی سازگار نیست و خود نیز در این گونه دعاوی به تناقض گویی دچار شده اند.
    کلید واژگان: سلفیان، مجاز، تاویل، مشترک معنوی، حقیقت
    Mohammadhasan Mohammadi Mozaffar
    Metaphorical usage is one of the prevalent functions of language. Knowing these usages is a key to understanding holy texts. Knowing these usages is of great importance, and lack of this sort of knowledge leads to some undue conceptions or interpretations of the Quranic verses. Emphasizing literalist understanding, Salafis have denied the existence of metaphors in the Quran. Quoting their views and statements in this regard, the present article studies and criticizes Salafi views indicating that the paradigm of real meaning and metaphor has been the dominant and prevalent paradigm for centuries. So their proposed paradigms such as universal with analogical gradation or genre have never had this position. Hence they can not be good alternatives for that dominant paradigm. Furthermore, Salafi claims are not supported with historical facts, while being stuck in contradictory claims.
    Keywords: Salafis, metaphor, allegorical interpretation, universal with analogical gradation, real meaning
  • حجت الاسلام و المسلمین محمدی مظفر
    محمدحسن محمدی مظفر
  • سیر تاویل نزد اسماعیلیان
    دیانا استایگروالد
    مترجم: محمدحسن محمدی مظفر
    مقاله حاضر گزارش مختصری است از سیر تاویل نزد اسماعیلیان از آغاز تا دوره معاصر. نویسنده این سیر را به پنج دوره تقسیم می کند: دوره اولیه که تاویل هنوز به شرح نظام مندی دست نیافته است، دوره فاطمیان که ویژگی اش حفظ تعادل میان ظاهر و باطن است، دوره الموت که در آن ارزش باطن بالا رفت اما ظاهر همچنان گام نخست در تشرف تلقی می شد، دوره گنانی که در آن تاویل قرآن با دستورات اخلاقی و دینی همراه بود و دوره جدید که بر رویکرد عقلی به قرآن تاکید می شود. لحن مقاله جانبدارانه است و نویسنده در طی مقاله با اسماعیلیان همدلی نشان می دهد. نویسنده شهرستانی و خواجه نصیر طوسی را در شمار اسماعیلیان آورده ولی مذهب این دو مورد اختلاف است.
    "Ismaili Täwil"
    Diana Steigerwald, Mohammad Hassan Mihammadi Mozafar
  • مایر مایکل براشر، محمد حسن محمدی مظفر
    Meir Michael Bar-Asher, Mohammad Mohammadi Mozafar
نمایش عناوین بیشتر...
فهرست مطالب این نویسنده: 30 عنوان
  • دکتر محمدحسن محمدی مظفر
    دکتر محمدحسن محمدی مظفر
    (1389) دکترای حرفه‌ای(پزشکی و پیراپزشکی) علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قم
نویسندگان همکار
  • حیدر دباغی
    حیدر دباغی
    دانشجوی دکتری تاریخ تمدن و ملل اسلامی, دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال