به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب mohammad shakarami

  • محمد شاکرمی، محمدرضا عابدی*، رضوان السادات جزایری، جواد راستی
    هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر درمان های حضوری و واقعیت مجازی متمرکز بر شفقت، روی کاهش فرسودگی زناشویی بود. مطالعه، کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل مردان متاهل شرکت فولاد مبارکه اصفهان با نشانگان فرسودگی زناشویی در سال 1399 بودند. سی نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان حضوری، درمان واقعیت مجازی و کنترل (سه گروه ده نفره) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه فرسودگی زناشویی (CBQ)، درمان های حضوری و واقعیت مجازی متمرکز بر شفقت بود که به صورت انفرادی و در هفت جلسه 45 دقیقه ای ارایه شدند. تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، در نرم افزار SPSS.26 انجام شد. نتایج نشان داد هردو درمان موجب کاهش فرسودگی زناشویی و مولفه های آن می شوند (05/0 > p) و درمان حضوری در مقایسه با درمان واقعیت مجازی در فرسودگی زناشویی، بر مولفه خستگی روانی و خستگی جسمانی تاثیر بیشتری دارد، اما در مولفه خستگی عاطفی، هردو درمان اثربخشی یکسانی دارند؛ ضمن اینکه درمان واقعیت مجازی، بر خستگی جسمانی اثر معناداری ندارد (05/0 < p). همچنین نتایج نشان دهنده ماندگاری هردو درمان در مرحله پیگیری بود. با توجه به تایید کارایی واقعیت مجازی در درمان فرسودگی، می توان از این فناوری در زمینه مسئله فرسودگی زناشویی بهره جست.
    کلید واژگان: درمان متمرکز بر شفقت, فرسودگی زناشویی, واقعیت مجازی}
    Mohammad Shakarami, Mohamadreza Abedi *, Rezvan Sadat Jazayeri, Javad Rasti
    The purpose of the present study was to compare the effects of compassion-focused face-to-face therapy and compassion-focused virtual reality therapy on marital burnout. It was applied using a quasi-experimental research design with pretest, posttest, follow-up, and control group. The statistical population included all married men of Mobarakeh Steel Company in Isfahan who showed symptoms of marital burnout in 2020. Then, 30 people were selected from them and randomly assigned to three groups: Face-to-Face Therapy, Virtual Reality Therapy, and Control Group (10 people in each group). The research instruments were the Couple Burnout Questionnaire (CBQ) and the face-to-face and virtual reality therapies, which were conducted individually in seven 45-minute sessions. Data analysis was performed using the repeated measures analysis of variance test in SPSS.26 software. The results showed that both therapies lead to a reduction in marital burnout and its components (p < 0.05) and that the effect of face-to-face therapy is greater than that of virtual reality therapy on marital burnout, mental exhaustion and physical exhaustion. For the emotional exhaustion component, both therapies were equally effective. In addition, virtual reality therapy had no significant effect on physical exhaustion (p > 0.05). The results also showed the persistence of both therapies in the follow-up phase. Considering the effectiveness of virtual reality in the therapy of burnout, this technology can be used to treat marital burnout.
    Keywords: Compassion focused Therapy, marital burnout, Virtual reality}
  • عزتاللهقدم پور، سیروس مرادی زاده*، محمد شاه کرمی
    زمینه و هدف
    سالمندی را در حیات انسانی می توان فرایندی دانست که با فرسایش تدریجی سازوکارهای فیزیولوژیکی و ناتوانی در احیای توانمندی ارگان های حیاتی آغاز می شود و با پایان زندگی خاتمه می یابد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان مرکز صدیق شهرخرم آباد انجام شد.
    روش کار
    این طرح پژوهشی نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری عبارت بودند از کلیه سالمندان مرکز صدیق شهر خرم آباد که به صورت شبانه روزی در مرکز نگهداری می شدند. بدین منظور تعداد 24 نفر از سالمندان مرکز به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (12 نفر) و گواه (12 نفر) تقسیم شدند. جهت سنجش متغیرها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر و احساس تنهایی راسل استفاده شد. داده ها با روش آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکووا) تحلیل شدند. قبل از اجرای مداخله از آزمودنی های دو گروه پیش آزمون به عمل آمد سپس به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند.
    یافته ها
    پس از کنترل اثر پیش آزمون در هر دو ، در پس آزمون تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گواه به دست آمد که در سطح p<0/5معنی دار می باشند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش احساس تنهایی و اضطراب مرگ در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده بود.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان است، بنابراین با آموزش تکنیک های ذهن آگاهی می توان احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان را کاهش داد.
    کلید واژگان: ذهن آگاهی, احساس تنهایی, اضطراب مرگ, سالمندان}
    Ezatollah Gadampour, Sirus Moradizadeh*, Mohammad Shakarami
    Background
    In search of a conceptual framework, aging in human life can be considered as a process that begins with the gradual erosion of physiological mechanisms and disabilities in restoring vital organs' ability and ends with the end of life. The aim of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy on reducing the sense of loneliness and death anxiety in the elderly in Sedigh center of Khoramabad City.
    Methods
    Semi-experimental research design was a pre-test-post test with control group and the statistical population included all the elderly of Sedigh center in Khorramabad, which were kept day by day in the center. To this end, 24 elderly people were selected by available method and randomly divided into two experimental (12) and control (12) groups. To measure the variables in the pre-test and post-test, Templer death anxiety questionnaires and Russell's loneliness were used. Data were analyzed using multivariate covariance analysis (MANKOVA). Before the intervention, the subjects of the two groups were pre-test and then undergone mindfulness-based cognitive therapy for 8 sessions of 90 minutes.
    Results
    After controlling the effect of pre-test in both variables, in the post-test, there was a significant difference between the experimental group and the control group, which was significant at the level of p<0.001. Mindfulness-based cognitive therapy resulted in decreased sense of loneliness and death anxiety in the experimental group than in the control group.
    Conclusion
    The results of this study suggest that the effect of mindfulness-based cognitive therapy on reducing the sense of loneliness and death of the elderly is anxiety. Therefore, by teaching the techniques of mindfulness, one can reduce the sense of loneliness and anxiety of the elderly's death.
    Keywords: mind consciousness, feeling of loneliness, death anxiety, the elderly people}
  • سید مصطفی پوریحیی، فریده شیرکوند، آرمان سلیمی، رضا داورنیا *، محمد شاکرمی
    اهداف
    پیمان شکنی یکی از معضلات مهم در زندگی زناشویی است که امروزه در خانواده های آشفته و خانواده هایی که زن و شوهر احساس می کنند، باید از هم جدا شوند به فور دیده می شود. این پدیده اغلب به خاطر برطرف شدن نیازهای عاطفی یا جنسی فرد از طریق روابط خارج از حیطه زناشویی به وقوع می پیوندد. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر مداخله مبتنی بر بخشش به شیوه گروهی بر صمیمیت زناشویی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش نیمه تجربی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش شامل زنانی بودند که به دلیل پیمان شکنی همسر، به مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی آرام در شهر گرگان در سال 1396 مراجعه نموده بودند. از میان متقاضیان شرکت در جلسات، 30 نفر از زنان به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. مقیاس صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1983) جهت گردآوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. مداخله گروهی مبتنی بر بخشش در 9 جلسه 90 دقیقه ای برای شرکت کنندگان گروه آزمایش برگزار شد. گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) در نرم افزار SPSS 20 انجام شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان دادند بین میانگین نمرات صمیمیت زناشویی آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر مداخله مبتنی بر بخشش باعث بهبود صمیمیت زناشویی آزمودنی های گروه تحت مداخله در مقایسه با گروه کنترل شده بود (01/0 >p ، 75/9 =(F.
    نتیجه گیری
    مداخله مبتنی بر بخشش با کاهش احساسات منفی و افزایش احساسات مثبت و نیز ایجاد تغییر در دیدگاه و رفتار همسر آسیب دیده از پیمان شکنی نسبت به همسر خاطی زمینه بهبود صمیمیت در رابطه زوجی را فراهم می کند.
    کلید واژگان: بخشش, درمان, ازدواج}
    S.M. Pouryahya, F. Shirkavand, A. Salimi, R. Davarniya *, Mohammad Shakarami
    Aims
    Infidelity is one of the important problems in marital life which is widely seen in disturbed families and families in which partners feel that they have to get divorced. This phenomenon mainly happens for the purpose of satisfying emotional or sexual needs of the person through extramarital relationships. The present research was conducted by the aim of determining the effect of group forgiveness-based intervention on marital intimacy of women affected by infidelity of their spouse.
    Materials & Methods
    This semi-experimental research was conducted by pretest-posttest with control group design. The research population included all the women who visited Aram psychological and counseling center in Gorgan city in 2016 because of infidelity of spouse. Among the applicants of participation in the sessions, 30 women (15 subjects per group) were selected by purposeful sampling method, and they were assigned into experiment and control groups through random assignment method. Thompson and Walker’s Marital Intimacy Scale (1983) was used for gathering the data in pretest and posttest stages. Group forgiveness-based intervention was delivered to the experiment group in nine 90-minute sessions. The control group was put on the waiting list. The data analysis was conducted by univariate covariance analysis (ANCOVA) in SPSS v20.
    Findings
    Findings indicated that, after the posttest, there was a significant difference in mean scores of marital intimacy between the experiment and control groups. In other words, group forgiveness-based intervention led to improvement in marital intimacy among the subjects of the intervention group compared to the control group (p<0.01, F=9.75).
    Conclusion
    Group forgiveness-based intervention creates the ground for improvement in marital intimacy in the marital relationship through reducing negative emotions, increasing positive emotions, and also creating change in the attitude and behavior of the spouse affected by infidelity towards the infidel spouse.
    Keywords: Forgiveness, Therapy, Marriage}
  • Reza Davarniya, Mohammad Shakarami *, Kianoush Zahrakar
    Stress is a type of person-environment relationship which is appraised by the individual as stressful or beyond one’s own resources and, as a results, threatens the individual’s wellbeing and welfare. The aim of the present study was to investigate the variables of resilience, coping strategies, and social support as predictors of vulnerability to stress among students. The participants consisted of 375 university students who were selected by multistage cluster sampling method. The stress syndrome scale, checklist of coping skills, adult resilience inventory, and social support Appraisal scale were used to collect data. Data analysis was performed in SPSS-18 using simultaneous multiple regression analysis. Results suggested that the variables of resilience, social support, and coping strategies could predict 50.3% of the variance of vulnerability to stress. The variables of resilience, social support, and coping strategies can predict vulnerability to stress, and making changes in these factors can be effective in reducing vulnerability of people in face of stress.
    Keywords: Resilience, Stress, Social Support}
  • امیر گرافر، سید مصطفی پور یحیی، کیانوش زهراکار، محمد شاکرمی، رضا داورنیا
    زمینه و هدف
    تعهد یکی از مهمترین مولفه های ازدواج موفق است که بدون آن رابطه زناشویی سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو خواهد بود و در این صورت زوجین نخواهند توانست عمق عشق و صمیمیتی را که در سایه وفاداری و تعهد به همسر و ازدواج به وجود خواهد آمد، تجربه کنند. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر برنامه مدون آموزشی کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمانه بر تعهد زناشویی انجام شد
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی بود که به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی آرام در شهر گرگان در نیمه اول سال 1395 بودند. نمونه مطالعه 20 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ارزیابی آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد تعهد زناشویی آدامز و جونز صورت گرفت. زوجین گروه آزمایش، آموزش ها را بر اساس برنامه کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمانه در 13 جلسه هفتگی به شیوه گروهی دریافت کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 20 و به شیوه تحلیل کوواریانس انجام گرفت
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که برنامه کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمانه میزان تعهد زناشویی را در زوجین گروه مداخله ارتقاء داده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می شود مشاوران خانواده و ازدواج، این برنامه غنی سازی زندگی زناشویی را در مراکز مشاوره و کارگاه های زناشویی در جهت بهبود روابط صمیمانه و افزایش رضایتمندی زوجین به کار گیرند
    کلید واژگان: آموزش, تعارض, ازدواج}
    Amir Gerafar, Seyed Mostafa Pouryahya, Kianoush Zahrakar, Mohammad Shakarami, Reza Davarniya
    Background And Objective
    Commitment is one of the most important components of a successful marriage that without it, the marital commitment will be superficial, apparent and without direction. In this case, the couples are not able to experience the depth of love and intimacy which create because of loyalty, commitment, and marriage. The Study had done the impact of the effect of educational assemble program of practical application of intimate relationship skills (PAIRS) on marital commitment.
    Methods
    This study was a quasi-experimental study that was conducted in a pretest-posttest control group method. The study population was couples that referred to Aram counseling and psychological services center in Gorgan were in the second quarter of 2016. Sample study was 20 couples who were selected and replaced in the experimental and control groups. Evaluation of using Adams and Jones’s standard questionnaire marital commitment took place. Couples of experimental group received the training based on the practical application of intimate relationship skills in 13 weekly sessions of group therapy. Data Analysis with SPSS 20 software and analysis of covariance was performed.
    Results
    The results showed that the practical application of skills intimate relationship, the couple's marital commitment in the experimental group has improved.
    Conclusion
    Due to the results of this study recommended to marriage and family counselors that operate of this marriage enrichment program in marital counseling centers and workshops to improve a couple's intimate relationships and increase satisfaction.
    Keywords: Education, Conflict, Marriage}
  • رضا داورنیا *، محمد شاکرمی
    زمینه و هدف
    مفهوم بهزیستی روانشناختی حاکی از یک ساختار چندبعدی شامل نگرش های زندگی است و برای بررسی اینکه آیا شخص از پتانسیلش، اهدافش، کیفیت روابطش با دیگران و آنچه درباره زندگیش احساس می کند آگاه است یا خیر، طراحی شده است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس سرمایه اجتماعی و سخت رویی روانشناختی می باشد.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع توصیفی– همبستگی است. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه های خوارزمی، آزاد و پیام نور کرج در سال تحصیلی 92-1391 و نمونه 377 نفر می باشند که به روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (PWBS) ، مقیاس سرمایه اجتماعی دلاویز (DSCS) و پرسشنامه زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا (PVSQ) استفاده گردید و تحلیل داده ها به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره هم زمان در نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاکی از آن بود که سرمایه اجتماعی و سخت رویی روان شناختی 3/39 درصد از تغییرات بهزیستی روانشناختی دانشجویان را پیش بینی می کنند.
    نتیجه گیری
    عوامل سرمایه اجتماعی و سخت رویی روانشناختی تغییرات بهزیستی روانشناختی دانشجویان را پیش بینی می کنند و روان درمانگران می توانند با دستکاری این عوامل باعث افزایش بهزیستی دانشجویان گردند.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سلامت, دانشجویان}
    Reza Davarniya *, Mohammad Shakarami
    Background And Aim
    The concept of Psychological Well-Being symbolizes a multi-dimensional structure consisting of life attitudes. it has been designed to investigate whether a person is aware of his potential, his goals, the quality of his relationships with others and what he feels about his life or not. The objective of this study is to predict psychological well-being based on social capital and psychological hardiness.
    Methods
    This descriptive–correlation study was conducted on 377 students selected by multi stage cluster sampling in Kharazmi, Islamic-Azad and Payam-e-Noor universities of Karaj, 2012-13 academic-years. The data was collected by Ryff´s Psychological Well-being Scale (PWBS), Delaviz Social Capital Scale (DSCS), and Personal Views Survey Questionnaire (PVSQ (, and analyzed by simultaneous multiple regression method in SPSS 18.
    Findings: Results suggested that social capital and psychological hardiness predict 39.3% of the variance in psychological well-being in the students.
    Conclusion
    Given that social capital and psychological hardiness can predict the variance of psychological well-being in students, psychotherapists can increase the students’ psychological well-being by targeting these factors.
    Keywords: Social Capital, Health, Students}
  • امین حسینی، کیانوش زهراکار، رضا داورنیا، محمد شاکرمی*
    استرس نوعی رابطه بین شخص و محیط است که توسط شخص فشارزا یا فراتر از حد منابع شخص ارزیابی می شود و در نتیجه آن آسایش و رفاه به خطر می افتد. هدف از مطالعه حاضر، پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس براساس حمایت اجتماعی، تاب آوری، راهبردهای مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در دانشجویان بود. جامعه این پژوهش را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه های خوارزمی، آزاد و پیام نور شهر کرج در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 375 دانشجو (240 دختر و 135 پسر) بودند که به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چک لیست مهارت های مقابله ای (CS-R)، مقیاس تاب آوری بزرگسالان(ARS)، مقیاس حمایت اجتماعی (SS-A)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت ((NEO-FFI و مقیاس نشانگان استرس(SSI) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد حمایت اجتماعی، تاب آوری، راهبردهای مقابله ای حل مسئله و بی اثر و ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی همبستگی 815/0 با آسیب پذیری در برابر استرس دارند و 4/66% از واریانس آسیب پذیری در برابر استرس را تبیین می کنند (01/0>P). همچنین، اثر ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی به تجربه، سازگاری و مسئولیت پذیری و راهبرهای مقابله ای متمرکز بر هیجان و کم اثر توانایی پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس را نداشتند (05/0
    کلید واژگان: آسیب پذیری در برابر استرس, تاب آوری, حمایت اجتماعی, راهبردهای مقابله ای, ویژگی های شخصیتی}
    Amin Hosseini, Kianosh Zahrakar, Reza Davarnia, Mohammad Shakarami *
    Stress is a kind of person-environment relationship that is assessed by stressful person or beyond one's resources, as a result of which, the wellbeing and Welfare would be endangered. The purpose of this study was to predict the vulnerability to stress based on social support, resilience, coping strategies and personality traits among university students. The population of the present study was comprised of all students of Kharazmi, Islamic Azad, and Payam_e_Noor Universities of Karaj in the 2012-2013 academic years. The sample consisted of 375 students (240 girls and 135 boys) who were selected through multi-stage random sampling method. For gathering data, Check-list of Coping Skills (CS-R), Adult Resilience Scale (ARS), Social Support Scale (SS-A), Five-Factor Personality Inventory (NEO-FFI), and Stress Syndrome Scale (SSI) were used. For data analysis, Pearson correlation test and stepwise multiple regression analysis were used. Results showed that social support, resilience, problem solving and ineffective coping skills and the personality trait of neuroticism were correlated with vulnerability to stress (r=0.815) and explained 66.4% of variance of vulnerability, which is significant (P
    Keywords: vulnerability to stress, resiliency, Social Support, coping strategies, personality traits}
  • عادل عبدالله زاده، کیانوش زهراکار، رضا داورنیا *، محمد شاکرمی، محبوبه مظهری
    زمینه و هدف
    اغلب والدین و نوجوانان نگرش ها، دیدگاه ها و انتظارات کاملا متفاوتی درباره قواعد خانوادگی، قدرت و روابط میان فردی دارند که این تفاوت نگرش منجر به بروز تعارض میان والد و فرزند می شود. پژوهش حاضر باهدف بررسی تاثیر برنامه غنی سازی ارتباط بر کاهش تعارضات والد- نوجوان طراحی شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و با بهره گیری از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه موردمطالعه تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم مدارس راهنمایی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 92-1391 بودند. از میان مدارس راهنمایی دخترانه این شهرستان، یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و پس از غربالگری اولیه،20 دانش آموز که بیشترین نمرات را در پرسشنامه پژوهش کسب نموده بودند، انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس تاکتیک های تعارض (CTS) استفاده گردید. پس از اخذ پیش آزمون، مداخله آموزشی (برنامه غنی سازی ارتباط) در 8 جلسه به شیوه گروهی برای گروه آزمایش ارائه شد، اما گروه کنترل در لیست انتظار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار 18 SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج بیانگر این بود که برنامه غنی سازی ارتباط تعارضات والد- نوجوان و ابعاد آن (پرخاشگری کلامی و پرخاشگری فیزیکی) را در دانش آموزان به طور معناداری کاهش داده است. دیگر یافته ها حاکی از آن بود که این مداخله آموزشی در افزایش توانایی استفاده از راهبردهای استدلالی در دانش آموزان به طور معناداری موثر بوده است.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد برنامه غنی سازی ارتباط از طریق آموزش مهارت های ارتباطی موثر، تعارضات والد – نوجوان را کاهش داده و موجب بهبود کیفیت روابط اعضای خانواده می گردد.
    کلید واژگان: تعارض, آموزش, والدین}
    Adel Abdollah Zadeh, Kianoush Zahrakar, Reza Davarniya *, Mohammad Shakarami, Mahbobeh Mazhari
    Background And Aims
    Most parents and teens have attitudes, viewpoints and completely different expectations about family rules, power and interpersonal relationships, leading to parent-child conflict. This study aimed at investigating the impact of REP on reducing parent-child conflicts.
    Methods
    This quasi-experimental pretest-posttest study with control was conducted on third- grade female students of Shahriar city in academic year of 2012-2013. Among the schools, one was selected via random sampling. Then, 20 students with the highest scores on the questionnaire were selected and assigned to two groups of experiment and control through random assignment method. Conflict tactics scale (CST, 1983) was used for gathering the data. After taking pretest from both groups, the educational intervention (REP) was performed for the experimental group in 8 group session, but the control group was put on the waiting list. The data was analyzed by Statistical software, SPSS v.18 & Multivariate Covariance Analysis Test (MANCOVA).
    Findings: The result suggested that relationship enhancement program has significantly reduced parent-child conflict and its dimensions (verbal aggressiveness and physical aggressiveness). Other findings indicated that this educational intervention has been significantly effective in increasing the ability of using discursive strategies in students.
    Conclusion
    It seems that REP has reduced parent-child conflict through delivering effective relational skills, and it has also led to improvement in family relationship quality.
    Keywords: Conflicts, Education, Parents}
  • امین براتیان، آرمان سلیمی، فریده مقیم، محمد شاکرمی، رضا داورنیا*
    مقدمه
    عزت نفس، پدیده ای روانشناختی است که تاثیر قاطعی بر ابعاد عاطفی و شناختی انسان دارد و پیش بینی کننده قوی برای رضایت و خشنودی از زندگی است. درمان کوتاه مدت راه حل محور به عنوان یک رویکرد فرانوگرا بر همکاری مشترک درمانگر و مراجع در یافتن راه حل ها تاکید دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر انجام شد.
    روش کار
    پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش پژوهش تجربی و با بهره گیری از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد می باشد. جامعه این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان های شهر هشتگرد در سال تحصیلی 92-1393 تشکیل می-دادند. از میان دبیرستانهای دخترانه این شهرستان، یک دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب و پس از غربالگری اولیه،24 دانش آموز که نمرات آنها بر اساس نمره برش ابزار پژوهش پایین تر از میانگین بود، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند. ابزار سنجش پرسشنامه 58 سوالی عزت نفس کوپر اسمیت (Coopersmith Self-esteem Questionnaire) (1967) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توسط آزمودنی ها تکمیل شد. در این مطالعه، گروه مداخله به مدت شش جلسه دو ساعته به شیوه گروهی و به شکل هفتگی در معرض مداخله درمانی (درمان کوتاه مدت راه حل محور) قرار گرفتند اما برای گروه شاهد درمانی ارائه نگردید. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) در نرم افزار آماری SPSS18 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که نمرات عزت نفس در گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد، افزایش معنی داری داشته است. به عبارت دیگر درمان کوتاه مدت راه حل محور باعث افزایش عزت نفس آزمودنی های گروه مداخله در مرحله پس آزمون شده است. (905/164 = F و 001/0 > P).
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که درمان کوتاه مدت راه حل محور توانسته در افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر دبیرستانی موثر واقع شود. توصیه می گردد مشاوران مدارس از این رویکرد درمانی موثر و کارآمد در جهت حل مشکلات روانشناختی دانش آموزان بهره ببرند.
    کلید واژگان: درمان کوتاه مدت راه حل محور, عزت نفس, دختران}
    Amin Baratian, Arman Salimi, Farideh Moghim, Mohammad Shakarami, Reza Davarniya*
    Introduction
    Self-esteem is a psychological phenomenon that has strong influence on the emotional and cognitive aspects of human and is a strong predictor of life satisfaction. As a post-modern approach, short-term solution-focused therapy emphasizes on therapist and client work together to find solutions. This study aimed to determine the efficacy of solution-focused brief therapy on increasing self-esteem in female students.
    Methods
    The present study was an applied research and experimental method with a pre-posttest design with control group. The population included all the second-grade female students of Hashtgerd city high schools during the 2014-2015 Academic year. One school was randomly selected from female high schools in the city and after the initial screening, 24 students who scored below average on the basis of the research tool were selected and randomly assigned to treatment and control groups. The instrument was Cooper Smith self-esteem questionnaire (1967), which was completed by the participants in pretest and posttest. In this study, the experimental group was treated with group practices and weekly method for six weeks. Data was gathered using univariate analysis of covariance (ANCOVA) and analyzed in SPSS 18 statistical software.
    Results
    The findings showed that self-esteem scores in the experimental group had a significant increase compared with the control group. In other words, short-term, solution-focused therapy increased the self-esteem of the experimental group at posttest (F = 164.905 and P
    Conclusions
    Short-term, solution-focused therapy was effective on increasing the self-esteem of female high school students. It is recommended to school counselors to use this effective and efficient approach to better solve the psychological problems of students.
    Keywords: Solution, Focused Brief Therapy, Self, Esteem, Girls}
  • محمد محمدی، آرمان سلیمی، کیانوش زهراکار، رضا داورنیا*، محمد شاکرمی
    مقدمه
    یکی از آشفتگی ها و نابهنجاری های روان شناختی که به مرور زمان عشق و علاقه بین زوجین را کم رنگ تر کرده و گاهی به طور کامل آنرا محو می کند و موجب مشکلات روحی و روانی ، ادامه روابطی سرد و بی تفاوتی (طلاق عاطفی) و طلاق رسمی آنها را فراهم می کند، فرسودگی زناشویی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآیی برنامه غنی سازی ارتباط برکاهش فرسودگی زناشویی زوج ها انجام شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی و با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد می باشد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز همیاران سلامت روان شهر بجنورد در بهار و تابستان سال 1393 تشکیل می دادند که جهت حضور در جلسات اعلام آمادگی نموده بودند. بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف و به شیوه در دسترس، 20زوج که بیشترین نمرات را در فرسودگی زناشویی کسب نموده بودند و بر اساس ملاک های ورود و خروج به مطالعه واجد شرایط شرکت در جلسات تشخیص داده شده بودند، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد (هر کدام 10 زوج) گمارش شدند. ابزار سنجش مقیاس فرسودگی زناشویی (Pines 1996) بود که توسط آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ( یک ماهه) تکمیل شد. متغیر مستقل (برنامه غنی سازی ارتباط) در 8 جلسه یک و نیم ساعته به شیوه گروهی و گام به گام و با توالی هر هفته یک جلسه برای گروه مداخله اجرا شد. برای گروه شاهد تا پایان پژوهش مداخله ای ارایه نگردید. داده های پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیره و با بهره گیری از نرم افزار SPSS18 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که برنامه غنی سازی ارتباط، فرسودگی زناشویی را در زوجین گروه مداخله در مرحله پس آزمون به طور معناداری کاهش داده و نتایج کماکان در مرحله پیگیری نیز از ثبات لازم برخورداربود.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که برنامه غنی سازی ارتباط در کاهش فرسودگی زناشویی موثر است و از این روش مداخله ای می توان به عنوان یک شیوه کارآمد در بهبود روابط و حل مشکلات زناشویی افراد در مراکز مشاوره و گروه های زوج درمانی استفاده کرد.
    کلید واژگان: فرسودگی زناشویی, برنامه غنی سازی ارتباط, زوج ها}
    Mohammad Mohammadi, Arman Salimi, Kianoush Zahrakar, Reza Davarniya *, Mohammad Shakarami
    Introduction
    One of distress and psychological anomalies, which decreases or fades the love and affection between couples over time, causes emotional and mental problems, and finally leads to emotional or formal divorces, is couple burnout. This study aimed to evaluate the efficiency of relationship enhancement program on reducing couple burnout.
    Methods
    This study was of the quasi-experimental method with a pretest-posttest design with control group and follow-up. The population of the study consisted of all the married couples with marital problems who were referred to Hamyaran Salamat Ravan institute in Bojnurd city, Iran in spring and summer of 2014, and were ready to participate in the sessions. Based on purposeful and available sampling method, 20 couples who had received the highest scores in couple burnout based on inclusion and exclusion criteria for the study were considered eligible to participate in the sessions; they were assigned to intervention and control groups by random assignment (n = 1 per group). The assessment tool was couple burnout measure (CBM) of Pines (1996), which was completed by subjects in pretest, posttest and follow-up (one month) stages. The dependent variable (relationship enhancement program) was held in eight sessions of 1.5 hours in groups with step-by-step method, with the sequence of one session per week for the intervention group. The control group received no intervention until the end of the experiment. The research data were analyzed through univariate covariance analysis in SPSS 18.
    Results
    The results of the analysis suggested that, at posttest, the relationship enhancement program significantly reduced couple burnout in the experimental group, and the results were consistent enough up to the follow up stage.
    Conclusions
    The results of this study indicated that the marital relationship enhancement program was effective in reducing couple burnout and this method of intervention can be used as an effective method for improving marital relationships and for solving marital problems of clients in counseling centers and couple-therapy group sessions.
    Keywords: Couple Burnout, Relationship Enhancement Program, Couples}
  • Mohammad Shakarami, Kianoush Zahrakar, Farshad Mohsenzadeh
    Family is the most important pillar of a society, whose stability requires the couples’ commitment to each other. Difficulties and disagreements in married life are natural and how to resolve these conflicts can cause either stability or instability of the couples’ life. This descriptive-correlational study was conducted to investigate the predictive role of conflict resolution styles in marital commitment. The population included all married staff working in Farabi hospital in Tehran. Among all, 221 participants were selected through random sampling method based on the sample size formula. To collect data, the marital commitment questionnaire and the Rahim organizational conflict inventory-B were used. The results showed that there was a significant correlation between the constructive and non-constructive conflict resolution styles and the marital commitment and conflict resolution styles predict about 14% of changes in marital commitment that is statistically significant. By teaching the conflict resolution styles to couples, we can indirectly increase their marital commitment in addition to helping them solve their conflicts.
    Keywords: Conflict, Education, Marriage}
  • امین براتیان، محمد شاکرمی، فریده مقیم، بهرام بختیاری سعید، فریما بختیاری سعید، رضا داورنیا *
    زمینه و هدف
    درمان کوتاه مدت راه حل محور یک رویکرد پست مدرن است که بر یافتن راه حل ها توسط مراجع با همکاری درمانگر تاکید دارد. این مطالعه باهدف بررسی اثر درمان کوتاه مدت راه حل محور بر خود کارآمدی و رضایت از زندگی دانش آموزان دختر طراحی گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه یک پژوهش تجربی بود که با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گردید. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان های شهر کرج در سال تحصیلی 93-1394 تشکیل می دادند. با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای و پس از غربالگری اولیه، 40 دانش آموز دختر انتخاب و با گمارش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی عمومی Sherer و همکاران و مقیاس رضایت از زندگی Diener و همکاران استفاده شد. پس از پاسخگویی آزمودنی ها به پرسشنامه ها در مرحله پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایش در 6 جلسه در معرض درمان کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفتند اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. داده-ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS20 تجزیه وتحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که پس از اجرای جلسات درمان کوتاه مدت راه حل محور، خود کارآمدی و رضایت از زندگی در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری پیداکرده بود.
    نتیجه گیری
    رویکرد راه حل محور برافزایش خودکارآمدی و رضایت از زندگی دانش آموزان دختر موثر است. پیشنهاد می شود استفاده از این رویکرد در برنامه های آموزشی مشاوران مدارس در جهت حل مسائل روان شناختی دانش آموزان قرار گیرد.
    کلید واژگان: آموزش, خودکارآمدی, دانش آموزان}
    Amin Baratian, Mohammad Shakarami, Farideh Moghim, Bahram Bakhtiari Said, Farima Bakhtiari Said, Reza Davarniya
    Background And Aim
    Solution-Focused Brief Therapy is a post-modern approach referring to solutions offered by the clients in cooperation with therapist. We aimed to study the effect of SFBT on Self-efficacy and life satisfaction of female students.
    Methods
    This case control pretest-posttest design was conducted on female high-school students, in grade two, in Karaj in the academic year of 2014-2015. Using multi-stage cluster sampling and after the initial screening, 40 students were selected and randomly assigned to experimental and control groups. The instruments were General Self-Efficacy Scale of Shererr et al and life Satisfaction Scale of Dayner et al. the intervention for case group was a six session SFBT program, but the control group was not received any. The data was analyzed by multivariate analysis of covariance using software SPSS20.
    Findings: The results showed that SFBT was significantly effective in increasing self-efficacy and life satisfaction of experimental group compared to controls.
    Conclusion
    given the efficiency of SFBT, we recommend using this approach in educational programs of school counselors to solve students’ psychological problems.
    Keywords: Conflict, Self, Efficacy, Students}
  • Reza Davarniya, Mohammad Shakarami, Kianoush Zahrakar, Behnaz Mohammadi*
    Because commitment is related to better communication, greater happiness and more constructive behavior during difficulties is important and thus study factors that designer in marital commitment is important. The aim this study was examine the predictive role of Relationship Maintenance Behaviors and Attachment Styles in marital commitment of personnel of state welfare organization of North Khorasan. This study is a descriptive–correlation study. The study population were all married personnel of state welfare organization of North Khorasan and the sample consisted 155 (67 males and 88 females) persons of they that were selected by multi stage cluster sampling. For data gathering was used from questionnaires such as Marital Commitment and personality Five-Factor Inventory. Data analysis was performed by SPSS18 software and using Pearson Correlation and enter multiple regression methods.Results showed that relationship maintenance behaviors and attachment styles predict 38/7% of variance of marital commitment and positively and significantly correlated with it. The relationship maintenance behaviors and attachment styles are important predictive factors for marital commitment and may with teaching the relational maintenance behaviors to wives, promote and teaching the good parenting styles to patent, enhance of stanch and commitment to the marital commitment in wives.
    Keywords: Marital Commitment, Relationship Maintenance Behaviors, Attachment Styles}
  • نسرین دشتی زاده، هاله ساجدی، علی محمد نظری، رضا داورنیا *، محمد شاکرمی
    زمینه و هدف
    درمان کوتاه مدت راه حل محور یکی از انواع درمان های متداول در کاهش مشکلات روانشناختی از جمله افسردگی در بین درمانگران و مشاوران خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش نشانگان افسردگی زنان طراحی شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و از روش پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بهره گرفته شده است. جامعه این پژوهش شامل کلیه زنانی بودند که با مشکل افسردگی به مرکز همیاران سلامت روان شهر بجنورد تحت نظارت سازمان بهزیستی خراسان شمالی در سال 1392 مراجعه نموده اند و بر اساس مصاحبه بالینی و تشخیصی، افسردگی در مورد آنها تشخیص داده شده بود. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 20 نفر از زنان بعنوان نمونه انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه افسردگی بک (Beck) بود که توسط آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردید. درمان کوتاه مدت راه حل محور در 6 جلسه 5/ 1 ساعته برای آزمودنی های گروه آزمایش برگزار شد اما برای گروه کنترل مداخله ای ارایه نگردید. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و به روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.
    یافته ها
    نتایج کاهش معنادار نمرات افسردگی زنان گروه آزمایش را در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل نشان داد. یافته ها حاکی از آن بود که درمان کوتاه مدت راه حل محور باعث کاهش علایم افسردگی زنان گروه مداخله شده و نتایج در دوره پیگیری نیز از ثبات لازم برخوردار بوده است (001/ 0 >P).
    نتیجه گیری
    درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش افسردگی موثر است. مشاوران و روان درمانگران می توانند از این رویکرد درمانی موثر و کارآمد جهت حل مشکلات روانشناختی مراجعان بهره ببرند.
    کلید واژگان: افسردگی, رواندرمانی, تشخیص}
    Nasrin Dashtizadeh, Haleh Sajedi, Alimohammad Nazari, Reza Davarniya *, Mohammad Shakarami
    Background And Aim
    Solution-focused brief therapy is one of the common therapies effective in reducing psychological problems such as depression among therapists and family counselors. The present research was conducted by the aim of investigating the effectiveness of solution-focused brief therapy on reducing symptoms of depression in women.
    Methods
    The present research has a semi-experimental design, in which the method of pretest-posttest and follow-up with control group has been used. The population of the present research included all the women who had depression problem and visited the center of counseling and mental health in Bojnourd city, under supervision of north Khorasan welfare organization, in 2013 and depression was diagnosed for them based on clinical and diagnostic interview. By using available sampling method, 20 of those women were selected as the study sample, then, through random assignment, they were placed in two groups of control and experiment. The research tool was Beck Depression Inventory that was completed by the participants in three phases of pretest, posttest, and follow-up. Solution-focused brief therapy was held in 6 sessions of 1.5-hour in groups for the experiment group, but the control group received no intervention. Data were analyzed through SPSS and by using univariate covariance analysis method.
    Results
    The results indicated a significant reduction in depression scores in women of the experiment group in posttest and follow-up phases in relation to the control group. Findings suggested that solution-focused brief therapy has led to reduction in depression symptoms of the women in the experiment group and the results also have been consistent enough in the follow-up phase (P<0.001).
    Conclusion
    Solution-focused brief therapy is effective in reducing depression. Counselors and psychotherapists can use this effective therapeutic approach for solving psychological problems of clients.
    Keywords: Depression, Psychotherapy, Diagnosis}
  • محمد شاهکرمی، کیانوش زهراکار، سیروس مرادی زاده، رضا داورنیا *، محمد شاکرمی
    مقدمه و هدف
    درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس به خانواده ای از مداخله های مدیریت استرس اطلاق می شود که بر رویکرد شناختی رفتاری متمرکز است. هدف پژوهش حاضر، اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس به شیوه ی گروهی بر بهبود کیفیت زندگی همسران افراد تحت درمان با متادون است.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع مداخله ای نیمه تجربی بوده است. جامعه پژوهش کلیه زنان که همسران آنها در مرکز ترک اعتیاد تصمیم شهر خرم آباد در سال 1392 تحت درمان با متادون قرار داشتند. از میان زنان مراجعه کننده به مرکز که در جلسات شرکت می کردند، با روش نمونه گیری، 24 نفر از زنان انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی(WHOQOL) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط آزمودنی ها تکمیل شد. درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس طی ده جلسه دو ساعته به شیوه گروهی برای شرکت کنندگان گروه آزمایش اجرا گردید. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار 18 SPSS مورد تحلیل قرارگرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به طور معناداری بیشتر از میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه کنترل بود. به عبارت دیگر درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود کیفیت زندگی زنان گروه مداخله می شود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه، درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس می تواند به عنوان درمانی انتخابی در ارتقا کیفیت زندگی همسران افراد معتاد به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس, کیفیت زندگی, همسران}
    Mohammad Shahkarami, Kianoush Zahrakar, Sirous Moradizadeh, Reza Davarniya *, Mohammad Shakarami
    Introduction &
    Purpose
    Cognitive-behavioral stress management therapy refers to a family of stress management interventions that are based on cognitive-behavioral approach. The stress management increases the ability of people to reduce stress and cope with stress-eliciting situations. The present study tries to explain the effectiveness of group-based stress management cognitive-behavioral therapy in the improvement of life quality among the women whose husbands take methadone in their treatments.
    Methods
    The present study is a semi-empirical intervention that uses a pre- and- post- test design with a control group. The statistical universe in the present study consisted of all the women whose husbands were receiving methadone treatment in Tasmim Addiction Treatment Center in Khoramabad City in 2013. Among the women who came to this center to take weekly classes for instructions useful in family interactions, 24 were selected on the basis of availability sampling and in accordance with the criteria assumed in this study, that is, the women who had the lowest scores on the scale of life quality. They were randomly assigned to the experimental group (N=12) and the control group (N=12). The instrument used in this study was the World Health Organization Quality of Life Questionnaire (WHOQOL), 1996, which was completed by subjects in two per-test and post- test phases. The project (the stress management cognitive-behavioral therapy) was implemented on the basis of the Antony et al Manual in ten two-hour sessions with a group technique and with an interval of one session per week for the participants in the experimental group, without any intervention for the control group. At the end of therapeutic sessions, the two groups were again evaluated (the post- test phase). The data of the present study were analyzed by means of the univariate covariance analysis test (ANCOVA) and the statistical software SPSS18.
    Results
    Results indicated that the life quality mean scores of the experimental group were significantly greater than those of the control group. In other words, the stress management cognitive-behavioral therapy improved the life quality of the women in the group under treatment.
    Conclusion
    Given the results of the present study, the stress management cognitive-behavioral therapy can be used as a selective therapeutic technique for the promotion of life quality among the wives of addicts.
    Keywords: Cognitive, Behavioral Stress Management Therapy, Quality of Life, Women}
  • شهریار درگاهی، نادر اعیادی، محمد شاکرمی، عظیم قاسم زاده
    زمینه و هدف
    نوجوانی دوره ای است که باید توجه ویژه ای به آن شود. به خصوص نوجوانانی که تحت سرپرستی یک والد زندگی می کنند در معرض آسیب های متعددی هستند؛ لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین نظارت والدینی و همنشینی با همسالان بزهکار در رفتارهای پر خطر نوجوانان تک والد است.
    روش بررسی
    این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمونه ی این پژوهش، شامل 90 نفراز نوجوانان تک والد شهر کرمانشاه در سال 93-1392 می باشند که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی نظارت والدین و پرسشنامه همنشینی با همسالان بزهکار و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی استفاده شد. همچنین جهت تحلیل داده های این پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان دادکه بین نظارت والدین و رفتارهای پر خطر همبستگی منفی وجود دارد. بین همنشینی با همسالان بزهکار و رفتار های پر خطر همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین براساس نتایج تحلیل رگرسیون نظارت والدین و همنشینی با همسالان بزهکار می تواند 5/43 درصد از تغییرات رفتارهای پرخطر را تبیین نماید.
    نتیجه گیری
    نظارت ضعیف والدین و همنشینی با همسالان بزهکار، نقش مهمی در گرایش به رفتارهای پر خطر در نوجوانان تک والد دارد؛ لذا توجه به این عوامل به عنوان عوامل زمینه ساز رفتار های پر خطر در این قشر جامعه، ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: همنشینی باهمسالان بزهکار, رفتارهای پر خطر, نظارت والدین, تک والد}
    Shahriyar Dargahi, Nader Ayadi, Mohammad Shakarami, Azim Ghasemzade
    Background and abjective: Adolescence is the period during which special attention should be paid to. Especially adolescents who live under the supervision of a single parent are exposed to numerous damages. Thus the aim of current research is to investigate the relationship between parental monitoring and companionship with delinquent peers in high risk behaviors of single parent adolescents.
    Methods
    This study is descriptive - correlation. The population of this study consisted 90 single parent adolescent of Kermanshah city in 2012-13 who have been selected by available sampling method. To collect data, parental monitoring questionnaire, companionship with delinquent peer’s questionnaire and Iranian risk taking scale were used. Also the gathered data were analyzed by Pearson correlation coefficient and regression analysis.
    Results
    The results of Pearson correlation coefficient showed that there exist negative correlation between parental monitoring and high risk behaviors. Also there exist positive correlation between companionship with delinquent peers and high risk behaviors. Also according to regression analysis, parental monitoring and companionship with delinquent peers could predict 43.5 percent of variance of high risk behaviors.
    Conclusions
    poor parental monitoring and companionship with delinquent peers play an important role in high-risk behaviors of single parent adolescents. So considering these factors as predisposing factors for high-risk behavior in this population appears to be essential.
    Keywords: Companionship with Delinquent Peers, High Risk Behaviors, Parental Monitoring, Single, Parent}
  • رضا داورنیا، کیانوش زهراکار، نسیم معیری، محمد شاکرمی *
    سابقه و هدف
    زوج درمانی هیجان مدار یکی از شیوه های درمانی زوجین است که بر چرخه های منفی تعاملی پایدار در اثر آسیب پذیری هیجانی عمیق توجه دارد و بر کاهش آشفتگی از طریق مداخله در سطح هیجانی تلاش می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی زوج درمانی هیجان مدار به شیوه گروهی بر کاهش فرسودگی زناشویی زنان انجام گرفت.
    روش بررسی
    مطالعه نیمه تجربی حاضر بر روی 24 نفر از زنان دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز همیاران سلامت روان شهر بجنورد در بهار سال 1393 که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند و به صورت تصادفی به دو گروه (12 نفر گروه آزمایش و 12 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند، انجام گرفت. دو گروه با استفاده از ابزار فرسودگی زناشویی پاینز 1996(CBM) در مرحله پیش آزمون ارزیابی شدند. سپس مداخله زوج درمانی هیجان مدار در 10 جلسه 5/1 ساعته به شیوه گروهی با توالی هر هفته یک جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. برای گروه کنترل درمانی ارایه نشد. پس از اتمام مداخله دو گروه به پس آزمون پاسخ گفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس و به وسیله نرم افزار SPSS18 تحلیل شدند.
    یافته ها
    زوج درمانی هیجان مدار باعث کاهش فرسودگی زناشویی زنان در گروه آزمایش شد.
    نتیجه گیری
    زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش فرسودگی زناشویی موثر است و می توان از این شیوه درمانی در کاهش مشکلات زوجین و بهبود وضعیت زناشویی استفاده نمود.
    کلید واژگان: فرسودگی زناشویی, رویکرد هیجان مدار, زوج درمانی, زنان}
    Reza Davarniya, Kianoush Zahrakar, Nasim Moayeri, Mohammad Shakarami
    Background
    The emotionally- focused couple therapy is one of the treating methods of couples that looks at permanent interactional negative cycles resulting from deep emotional vulnerability, and tries to reduce the distress by intervening in the emotional level. The current study was done with the purpose of investigating the efficacy of emotionally-focused group couple therapy on reducing couple burnout in women.
    Materials And Methods
    The current quasi-experimental study was done on 24 referring women with marital problems to Hamyaran Salamat Ravan institute in Bojnourd in spring 2014, which were divided randomly into two groups of control (n= 12) and intervention (n= 12). Both groups were evaluated by using Pains Couple Burnout Measure 1996 (CBM) at the pre- test level. Then, the emotionally-focused couple therapy intervention was performed for 10 sessions of 1.5- hour each week in interventional group. Control group didn’t receive any treatment. After finishing the intervention, both groups responded to the post- test. Data were analyzed using descriptive statistics and analysis of covariance by SPSS Ver.18 software.
    Results
    Emotionally- focused couple therapy reduced couple burnout in women of interventional group.
    Conclusion
    Emotionally-focused couple therapy is effective on reducing couple burnout and can reduce the problems of couples and improve marital situation.
    Keywords: Couple burnout, Emotionally, focused approach, Couple therapy, Women}
  • مهناز شاهقلیان، کبری میرزایی، محمد شاکرمی
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر مقایسه سیستم های مغزی رفتاری در افراد با اختلال اضطراب اجتماعی، کمرویی با نشانه های اضطراب اجتماعی، و کمرویی بدون نشانه های اضطراب اجتماعی است.
    روش
    1800 دانش آموز مقطع متوسطه شهر کرمانشاه پرسشنامه های کمرویی استنفورد و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. در مرحله اول 215 نفر به عنوان کمرو و 105 نفر به عنوان مضطراب اجتماعی بر اساس نمرات پرسشنامه ها مشخص شدند. سپس از میان 105 نفر مضطرب طی مصاحبه بر اساس ملاک های DSM-IV-TR، 60 نفر انتخاب شدند. با اجرای مجدد پرسشنامه اضطراب اجتماعی در گروه 215 نفری افراد کمرو و سپس مصاحبه، گروه کمرو با نشانه های اضطراب اجتماعی و گروه کمرو بدون نشانه های اضطراب اجتماعی غربال شدند. در نهایت تمامی آزمودنی های سه گروه (هر گروه 60 نفر)، پرسشنامه پنج عاملی جکسون را تکمیل کردند.
    یافته ها
    جنگ، گریز و انجماد در گروه کمرو با نشانه های اضطراب اجتماعی بیشتر از گروه اضطراب اجتماعی است. فعالیت BIS در گروه اضطراب اجتماعی بالاتر از گروه کمروی بدون نشانه های اضطراب اجتماعی است، در مقابل رفتار جنگ در گروه کمرویی بدون نشانه های اضطراب اجتماعی به گونه معناداری بیشتر از گروه اضطراب اجتماعی است. مقایسه دو گروه کمرو نشان داد گروه کمرویی با نشانه های اضطراب اجتماعی، فعالیت BIS و رفتار گریز و انجماد بیشتری دارند. گروه کمرویی بدون نشانه های اضطراب اجتماعی فعالیت بیشتری را در BAS و جنگ نشان دادند.
    نتیجه گیری
    این یافته ها تا حدود زیادی می تواند اهمیت و نقش کمرویی را که هنوز به عنوان اختلال مجزایی در نظر گرفته نشده است در بروز اختلال اضطراب اجتماعی برجسته سازد.
    کلید واژگان: سیستم مغزی رفتاری, اضطراب اجتماعی, کمرویی}
    Mahnaz Shahgholian, Kobra Mirzaei, Mohammad Shakarami
    Introduction
    The purpose of the present study is to compare Brain/Behavioral systems in social anxiety, shyness with social anxiety symptoms, and shyness without social anxiety symptoms.
    Method
    1800 high school students in Kermanshah completed the Stanford Shyness and Social Anxiety questionnaires. Firstly, according to the gained scores, 215 subjects were selected as shy and 105 subjects were selected as social anxiety disorders. Afterwards, among the 105 nervous people 60 were selected based on the DSM-IV-TR interview. By performing the SPIN questionnaire again on the 215 shy sample and also interviewing them once more, two shy groups with/without anxious symptoms were selected. In the end, all the subjects of each group (each group 60 people) completed the Jackson-5 questionnaire.
    Results
    Fight, flight, and freeze with social anxiety symptoms was much higher in the shy group compared to the social anxiety group. Although BIS in the social anxiety group was higher compared to the shy group without social anxiety symptoms, fights were meaningfully higher in the shy group without social anxiety symptoms compared to social anxiety group. The comparison between the two shy groups showed that the shy group with social anxiety symptoms had more BIS, flight and freeze behaviours compared to the shy group without social anxiety symptoms.
    Conclusion
    Also, the shy group without social anxiety symptoms showed higher BIS and fighty activities.
    Keywords: Brain, Behavioral System, Social Anxiety, Shyness}
  • محمد شاکرمی، رضا داورنیا، کیانوش زهراکار، رضوانه طلاییان
    زمینه و هدف
    درمان کوتاه مدت راه حل محور یکی از شاخه های رویکرد پست مدرن در حیطه خانواده درمانی و زوج درمانی است که با تمرکز بر یافتن راه حلها به درمان مشکلات می پردازد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی زوج درمانی گروهی کوتاه مدت راه حل محور بر بهبود کیفیت روابط زناشویی زنان انجام شد.
    روش کار
    روش پژوهش نیمه آزمایشی و با بهره گیری از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز همیاران سلامت روان شهرستان بجنورد در سال 1392 بودند. 30 نفر از زنان به شیوه در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (گریمس) (The Golombok-Rust Inventory of Marital State Questionnaire) بود که توسط شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (یک ماهه) تکمیل شد. گروه آزمایش مداخله را به مدت 7 جلسه 5/1 ساعته دریافت نمودند اما برای گروه کنترل مداخله ای ارایه نگردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS18 و روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج آنالیز کوواریانس نشان داد که زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور باعث بهبود کیفیت روابط زناشویی زنان گروه آزمایش شده و نتایج در دوره پیگیری نیز از ثبات لازم برخوردار بوده است.
    نتیجه گیری
    نتایج بیانگر این است که می توان از مداخله ی درمانی راه حل محور در جهت بهبود و ارتقاء کیفیت روابط زناشویی استفاده کرد.
    کلید واژگان: زوج درمانی, درمان کوتاه مدت راه حل محور, کیفیت روابط زناشویی, زنان}
    Mohammad Shakarami, Reza Davarniya, Kianoush Zahrakar, Rezvaneh Talaeian
    Background
    In couple and family therapy, brief solution-focused treatment is a branch of the post-modern approach focusing on solutions to solve the problems. The current research was performed by the aim of studying the effect of brief solution- focused group couple therapy on improving marital quality in women.
    Methods
    The method of the research is semi-experimental; the design is pretest-posttest and follow-up with control group. The population included all the women visiting Hamyaran Salamat Ravan (mental health helpers) institute in Bojnourd city in 2013. 30 women were selected using available sampling method, and they were replaced in two groups of experiment and control by random assignment method. The study tool was the Golombok-Rust Inventory of Marital State (GRIMS) that was completed by the participants in pretest, posttest and follow-up (one month) stages. The experiment group received the intervention for 7 sessions of 1.5-hour, but the control group did not receive any intervention. Data were analyzed using descriptive statistics and single variable covariance analyze through SPSS v.18.
    Results
    Results of the covariance analysis indicated that brief solution-focused group couple therapy leads to improvement of marital relationships quality among the women in the experiment group, and these results have been also consistent enough in the follow-up period.
    Conclusion
    Results suggest that brief solution-focused group couple therapy can be used as a treatment of choice for improvement and enhancement of marital relationship quality.
    Keywords: Couple therapy, Solution, focused brief therapy, Marital quality, Women.}
  • محمد شاکرمی، رضا داورنیا*، کیانوش زهراکار، امین حسینی
    بهزیستی روانشناختی به کیفیت تجربه شده ی زندگی اشاره می کند و منعکس کننده عملکرد و تجربه روانشناختی مطلوب است. ما زندگیمان را بصورت خوب یا بد ارزیابی می کنیم اگر این ارزیابی برای ما حس دستیابی به پتانسیل کامل روانشناختی شخصی فراهم کند، منجر به بهزیستی روانشناختی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی سرمایه روانشناختی، سخت رویی روانشناختی و هوش معنوی بعنوان عوامل پیش بین بهزیستی روانشناختی در دانشجویان می باشد. پژوهش از نوع توصیفی–همبستگی است. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه های خوارزمی، آزاد و پیام نور کرج در سال تحصیلی 92-1391 و نمونه 377 نفر می باشند که به روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه سرمایه روانشناختی، پرسشنامه زمینه یابی دیدگاه های شخصی و مقیاس خود ارزیابی هوش معنوی کینگ استفاده گردید و تحلیل داده ها به روش تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان صورت گرفت. نتایج حاکی از آن بود که سرمایه روانشناختی، سخت رویی و هوش معنوی 58/8%از تغییرات بهزیستی روانشناختی دانشجویان را پیش بینی می کنند. عوامل سرمایه روانشناختی، سخت رویی و هوش معنوی، تغییرات بهزیستی روانشناختی دانشجویان را پیش بینی می کنند و روان درمانگران می توانند با دستکاری این عوامل باعث افزایش بهزیستی دانشجویان گردند.
    کلید واژگان: بهزیستی روانشناختی, سخت رویی روانشناختی, سرمایه روانشناختی, هوش معنوی}
    Mohammad Shakarami, Reza Davarniya *, Kianosh Zahrakar, Amin Hosseini
    Psychological well-being refers to the experienced quality of life and reflects optimal psychological functioning and experience. We evaluate our life as either good or bad and if the evaluation provides us the sense of achieving one’s full psychological potential then it leads to psychological well-being. The aim of this study is to investigate the variables of psychological capital, psychological hardiness and spiritual intelligence as predictor factors in psychological well-being in the students. This study is a descriptive–correlation study. The study population are all students of Kharazmi, Islamic-Azad and Payam_e_Noor universities of Karaj in the 1391-92 school-year and the sample consisted of 377 persons that were selected by multi stage cluster sampling. For data gathering was used from questionnaires such as Ryff’s Psychological Well-being, Psychological Capital Questionnaires, Personal Views Survey Questionnaires and King’s Spiritual Intelligence Self‐Report Inventory and data analysis was performed by using enter multiple regression method. Results showed that the variables of psychological capital, psychological hardiness and spiritual intelligence predict 58/8% of the psychological well-being. The variables of psychological capital, psychological hardiness and spiritual intelligence can predict students’ psychological well-being and psycho therapists can manipulate this factors for increase the students’ psychological well-being.
    Keywords: psychological well, being, psychological hardiness, psychological capital, spiritual intelligence}
  • سید محمد حسینی، محمد علی نظزی، محسن رسولی، محمد شاکرمی، سید محسن حسینی
    دخالت یا اعمال نفوذ خانواده های اصلی که غالبا به صورت پنهان و در پوششهای مختلف عرضه می شود، می تواند یکی از زیر بناهای جدی تعارضات زناشویی، از شروع تا پایان هر ازدواجی باشد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سلامت خانواده ی اصلی از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض سازنده و غیر سازنده بر صمیمیت زناشویی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع طرح های همبستگی، 240 معلم زن متاهل شهرستان ممسنی به روش تصادفی خوشه ایانتخاب و از نظر وضعیت خانواده ی اصلی، صمیمیت زناشویی و سبک های حل تعارض مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها نشان دادکه سلامت خانواده ی اصلی به طور مستقیم با صمیمیت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همینطور سلامت خانواده ی اصلی به طور غیر مستقیم و از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض سازنده و غیر سازنده، با صمیمیت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به نظر می رسد که سلامت خانواده ی اصلی علاوه بر اثر مستقیم بر صمیمیت زناشویی، از طریق سبک حل تعارض سازنده و سبک حل تعارض غیرسازنده نیز بر صمیمیت زناشویی اثر دارد.
    کلید واژگان: سلامت خانواده ی اصلی, سبک های حل تعارض و صمیمیت زناشویی}
    Seyyed Mohammad Hosini, Mohammad Ali Nazari, Mohsen Rasooli, Mohammad Shakarami, Seyyed Mohsen Hosini
    Interference or influence of the main families that are often supplied in hidden various coatings can be one of the great monuments of marital conflict from the beginning to the end of the marriage. The aim of this study was to evaluate the direct and indirect effects on the health of the main family، through the mediating role of constructive and non-constructive conflict resolution styles on marital intimacy. For this purpose، in a descriptive study of correlation design type، 240 married women teachers of mamasani city were selected in a cluster method، randomly. They were tested on the main family status، marital intimacy، and conflict resolution styles. The main findings indicated that family health has directly significant relation with marital intimacy. Main family indirectly has a significant relationship through the mediating role of constructive and non-constructive conflict resolution style with marital intimacy. It seems that the health of the main family in addition to the direct effect which has on marital intimacy، can also effect marital intimacy through constructive and non-constructive conflict resolution style.
    Keywords: health of the main family, conflict resolution styles, marital intimacy}
  • محمد شاکرمی، رضا داورنیا *، کیانوش زهراکار
    زمینه و هدف
    مفهوم بهزیستی روان شناختی حاکی از یک ساختار چندبعدی شامل نگرش های زندگی است و برای بررسی این که آیا شخص از پتانسیل، اهداف، کیفیت روابط با دیگران و آن چه درباره زندگیش احساس می کند، آگاه است یا خیر، طراحی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی متغیرهای سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی، سخت رویی روان شناختی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیش بین بهزیستی روان شناختی می باشد.
    مواد و روش ها
    پژوهش از نوع توصیفی– همبستگی است. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه های خوارزمی، آزاد و پیام نور کرج در سال تحصیلی 92-1391و نمونه 377 نفر از دانشجویان می باشند که به روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب گردیدند. بدین صورت که ابتدا از هر دانشگاه سه دانشکده به عنوان خوشه انتخاب و سپس به 50 نفر از هر دانشکده پرسشنامه تحویل داده شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (PWBS)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز(PCQ)، مقیاس سرمایه اجتماعی دلاویز (DSCS)، پرسشنامه زمینه-یابی دیدگاه های شخصی کوباسا (PVSQ) و مقیاس خود ارزیابی هوش معنوی کینگ (SISRI-24) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18 و به روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، در سطح معناداری 05/0>P انجام شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی، سخت رویی روان شناختی و هوش معنوی1/59%، تغییرات بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کنند و همبستگی مثبت و معناداری (76/0=r و 05/0>P) با بهزیستی روان شناختی دارند.
    نتیجه گیری
    عوامل سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی، سخت رویی روان شناختی و هوش معنوی، تغییرات بهزیستی روان شناختی دانشجویان را پیش بینی می کنند و روان درمان گران می توانند با دستکاری این عوامل باعث افزایش بهزیستی روان شناختی دانشجویان گردند.
    کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, سرمایه روان شناختی, سرمایه اجتماعی, سخت رویی روان شناختی, هوش معنوی}
    Mohammad Shakarami, Reza Davarnia *, Kianoosh Zahrakar
    Background and Objective
    The concept of Psychological Well-Being symbolizes a multi-dimensional structure consisting of life attitudes and was designed to review whether a person is aware from his potential, his goals, the quality of his relationships with others, and what he feels about his life or not. The aim of this study was to investigate the some variables such as psychological capital, social capital, psychological hardiness and spiritual intelligence as predictor factors for psychological well-being.
    Materials And Methods
    This descriptive–correlation study carried on all students of Kharazmi, Islamic-Azad and Payam_e_Noor universities of Karaj in the 2012-13 school-year and the sample consisted of 377 persons that were selected by multi stage cluster sampling. For data gathering, questionnaires such as Ryff’s Psychological Well-being(PWBS), Lutanz’s Psychological Capital Questionnaire(PCQ), Delaviz Social Capital Scale, Kobassa Personal Views Survey Questionnaire(PVSQ) and King’s Spiritual Intelligence Self‐Report Inventory(SISRI-24) were used. Data analysis were performed via Pearson correlation and enter multiple regression methods with SPSS18 software in 0/05 P-Value.
    Results
    Results of regression showed that variables of psychological capital, social capital, psychological hardiness and spiritual intelligence predict 59.1% of variance of the psychological well-being and positively and significantly (r=0/76, P<0/05) correlated with psychological well-being.
    Conclusion
    The variables of psychological capital, social capital, psychological hardiness and spiritual intelligence can predict students’ psychological well-being and psycho therapists can manipulate these factors to enhance the students’ psychological well-being.
    Keywords: Psychological Well, being, Psychological Capital, Social Capital, Psychological Hardiness, Spiritual Intelligence}
  • رضا داورنیا، محمد شاکرمی، المیرا اعزازی بجنوردی
    سابقه و هدف
    استرس از یک واقعه خاص، موقعیت یا دوره تحول ناشی می شود که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم هر فرد را تهدید می کند و پاسخ های مقابله ای را فرا می خواند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگی های شخصیتی در دانشجویان صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه های خوارزمی، آزاد و پیام نور کرج در سال تحصیلی 92-1391 و نمونه 375 نفر از دانشجویان بودند که به روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سنجش نشانگان استرس (SSI)، آزمون حمایت اجتماعی (SS-A) و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (NEO-FFI) استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS18 و به روش تحلیل رگرسیون چندگانه هم زمان صورت گرفت.
    یافته ها
    متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگی های شخصیتی 2/47 درصد از آسیب پذیری در برابر استرس را پیش بینی می کنند.
    استنتاج
    متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگی های شخصیتی توانایی پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس را دارند و می توان با اعمال تغییراتی بر روی این عوامل در کاهش آسیب دیدگی افراد در برابر استرس موثر واقع شد.
    کلید واژگان: آسیب پذیری در برابر استرس, حمایت اجتماعی, ویژگی های شخصیتی}
    Reza Davarniya, Mohammad Shakarami, Elmira Ezazi Bojnourdi
    Background and
    Purpose
    Stress results from a specific event, situation, or transition that directly or indirectly threatens every one and prompts coping responses. The aim of this study was to investigate the variables of social support and personality traits as predictors of vulnerability to stress in university students.
    Material And Methods
    A descriptive–correlational study was designed in which all the students of Kharazmi, Islamic Azad and Payam Noor universities of Karaj in 2012-2013 academic year. Among the students 375 cases were selected through multi stage cluster sampling. Data was collected using Stress Syndrome Scale (SSI), Tests of social support (SS-A) and the Five Factor Personality Inventory (NEO-FFI). Data was analyzed using multiple regression method in SPSS V. 18.
    Results
    The variables of social support and personality traits predicted 47.2% vulnerability to stress.
    Conclusion
    The variables of social support and personality traits can predict vulnerability to stress, so managing these factors could be of great benefit in reducing vulnerability of people to stress.
    Keywords: Vulnerability to stress, social support, personality traits}
سامانه نویسندگان
  • محمد شاکرمی
    شاکرمی، محمد
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال