فهرست مطالب قاسم فائز
-
با شکل گیری صفویه و رسمی شدن مذهب شیعه و به دنبال آن درخواست از علما جهت نشر معارف، بستر مناسبی در قرن یازدهم شکل گرفت. بیش از هشتاد درصد شروح کتب اربعه از جهت کمی و کیفی در این زمان نگاشته شد که در این میان اصول کافی بیشتر از کتب دیگر مورد توجه قرار گرفته است.اگرچه ملاصدرا در فلسفه و علوم عقلی شهره است ولی او را باید یکی از اولین شارحان حدیث شمرد. نگاه دقیق او به روایات اعتقادی موجب شد که نگاه نقلی و تعبدی صرف به متون تغییر کند. به گفته علامه شعرانی، این شرح تاثیری ژرف بر شروح پس از خود گذاشته و آنها را متحول ساخته است. ملا صالح مازندرانی نیز وبعد از ملاصدرا بر اصول کافی شرح نوشته است.این مقاله باروش تحلیلی،توصیفی وتطبیقی به بررسی بسترهای موثر در نگارش آثار حدیثی در قرن یازدهم می پردازد تا با تحلیل روش های فقه الحدیثی شروح ملاصدرا و ملاصالح آشکار سازد که فعالیت های حدیثی این دوره فقط از جهت کمی زیاد نبوده و از جهت کیفیت هم دارای غنا است.استفاده از قواعد منطق ومباحث فلسفی وعقلی،رویکردتاویلی ونقلی، توجه به نقل معنا ورفع تعارض روایات از ویژگیهای بارز این شروح است.
کلید واژگان: قرن یازدهم, شرح حدیث, اصول کافی, ملاصدرا, ملاصالح مازندرانی}With the formation of the Safavid dynasty and the formalization of the Shia religion, followed by the request of scholars to publish knowledge, a suitable platform was formed in the 11th century. More than eighty percent of the explanations of the Arbaa books were written in this time, in terms of quantity and quality, among which the principles of Sufi have been given more attention than other books. Count the hadith. His careful look at the religious narrations caused him to change the purely narrating and devotional view of the texts. According to Allameh Shearani, this description has left a deep impact on the interpretations and hastransformed them. Mullah Saleh Mazandarani also wrote a commentary on the sufficient principles after Mullah Sadra. This analytical, descriptive and applied article by Baroosh examines the effective platforms in the writing of hadith works in the eleventhcentury in order to reveal by analyzing the methods of hadith jurisprudence in the commentaries of Mulla Sadra and Mulla Saleh that the hadith activities of this period were not only quantitative in terms of quantity but also rich in terms of quality. The use of the rules of logic and philosophical and rational discussions, the approach of interpretation and translation, paying attention to conveying the meaning and resolving the conflict of narrations are some of the prominent features of this explanation.
Keywords: 11Th Century, Explanation Of Hadith, Principles Of Kafi, Mulla Sadra, Mulla Saleh Mazandarani} -
من اعظم مظاهر الإعجاز النحوی التشابه اللفظی فی القرآن بحیث تتشابه آیتان فی معظم الفاظهما وتختلفان فی بعض او یرد لفظ فی آیه منه ثم یاتی لفظ آخر بدلا منه فی آیه متشابهه لها او یذکر لفظ فی آیه ویحذف فی اخری متشابهه لها. احد الاختلافات الموجوده فی المتشابه اللفظی فی القرآن هو اختلاف الآیتین فی حروف المعانی. ولهذا الاختلاف اسباب عدیده احدها نحوی یدل کل حرف علی معان ظریفه دقیقه فی کل من الآیتین المتشابهتین دون الاخری. وهناک من یتصور ان تشابه اکثر الفاظ هذه الآیات یدل علی ان حرف المعنی الموجود فی إحداها بمعنی حرف المعنی الموجود فی الاخری. هذا البحث قد درس اسباب هذا الاختلاف من الوجهه النحویه ونقد ما قیل فیها من الاقوال غیر الصحیحه وقد استخدم فیه المنهج التوصیفی والتحلیلی بحیث درس الآراء التفسیریه وقارنها مع قواعد علم النحو فوصل إلی النتائج التالیه: ظهر العجب من صله کل آیه بمقامها وکل لفظ بموضعه فیقصد بالعدول عن التشابه مراعاه تناسب المعنی الدقیق النحوی الخاص مع کل من الآیتین المتشابهتین علی نحو معجز وتکون کل من الکلمتین المعدول عنها والیها واقعه موقعها المناسب لها الذی لا یصلح فیه سواها؛ واسباب الاختلاف هی: اختلاف المعنی فکل حرف من حروف المعنی یودی معنی خاصا به ولا یمکن تبدیله بالآخر وهذا هو الغالب؛ واختلاف الاعتبار فکل من الآیتین قد تنظر إلی الموضوع من وجهه. واختلاف الصیاغه النحویه الخاصه فی کل من الآیتین المتشابهتین. وقد یکون الاختلاف بسبب استعمال التضمین فی إحدی المتشابهتین دون الاخری. وقد یکون الاختلاف بسبب اختلاف القراءات ففی اغلب القراءات تکون الآیتان المتشابهتان مثل البعض وفی الحقیقه لا اختلاف فیهما. وقد یکون الاختلاف بسبب التاکید فی إحداهما دون الاخری. وفی المقارنه بین الآراء التقینا بآراء خاطئه کانت اسبابها هی: الاختلاف فی سائر اجزاء الآیه التی ادت إلی الرای الخاطئ فی الحرف. واعتقاد البعض بان الآیات المتشابهه تفسر بعضها بعضا دائما فیکون حرف فی آیه بمعنی حرف آخر فی آیه متشابهه لها. واعتقاد البعض بان وجود حرف فی آیه وعدمه فی اخری متشابهه لها یدل علی زیادتها. وایضا عدم الإنتباه إلی استعمال فن التضمین فی إحدی الآیتین. والتمسک ببعض الاقول النحویه الضعیفه. والقول بالتوسع فی استعمال لفظه بلا دلیل. والقول علی خلاف الاصل بلا دلیل.
کلید واژگان: القرآن, التفسیر, المتشابه اللفظی, حروف المعانی, علم النحو, النقد} -
دانش ترجمه عهده دار انتقال معارف از زبان مبدا به زبان مقصد است. این جریان انتقال با توجه به پیچیدگی های خاص ساختار و اسلوب زبان مبدا، گاهی مشکل است. این امر درباره قرآن که از سویی فرهنگ زبانی مستقلی دارد و از سویی متنی مقدس (غیربشری) است، اهمیت مضاعف می یابد. یکی از موارد مشکل که در اغلب ترجمه های فارسی رخ نموده است، معادل یابی هایی است که از عبارت ﴿عن ید و هم صاغرون﴾ در آیه 29 سوره توبه صورت پذیرفته و منشا صدور احکام فقهی نیز شده است. این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی، سعی دارد ضمن ارزیابی آراء مفسران، فقیهان و مترجمان در دلالت یابی و ترجمه آیه، معادل دقیق فارسی آن را ارایه نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد بسیاری از مفسران و فقیهان و قریب به اتفاق مترجمان، بر اثبات تذلیل و تحقیر اهل کتاب در حال پرداخت جزیه تاکید کرده اند. این در حالی است که تذلیل جزیه دهندگان با معنای لغوی صاغر و حوزه معنایی آن در قرآن و با روایات و سنت اسلامی در تعارض است. در نهایت پس از بررسی ها این نتیجه حاصل شد که معنای هماهنگ با لغت و آیات و روایات، عبارت «تا در حد توان در حالی که منزلت پایینی را پذیرفته اند، جزیه بپردازند»، خواهد بود که در غالب ترجمه های مورد بررسی در این پژوهش ، رعایت نشده است.
کلید واژگان: قرآن کریم, ترجمه قرآن, ﴿عن ید و هم صاغرون﴾, جزیه, اهل کتاب}Translation is responsible for transferring knowledge from the source-language text to the target-language text. This process of transfer is sometimes difficult due to the specific complexities of the structure and style of the source language. It becomes more important when the Qur’an, which has an independent linguistic culture on the one hand and is a sacred (non-human) text on the other, be the case. A problem occurring in most of the Persian translations is how to find a true equivalent for the Qur’anic phrase “’an yadin wa hum sāghirūn” (Tawbah (9): 29), resulting to issue special jurisprudential rulings. Applying the analytical-descriptive method, this paper tries to evaluate the opinions of commentators, jurists and translators for finding the meaning and translation of the verse, and then present its exact Persian equivalent. Findings show that based on this verse, many commentators and jurists as well as most of the translators emphasize the humiliation of the People of the Book in paying jizya (tribute), while it contradicts the literal meaning of sāghir and its semantic range in the Qur’an, Islamic hadith and Sunnah. In conclusion, it is proved that the meaning of the phrase, in harmony with the words, verses and traditions, will be “to pay jizya as much as possible while accepting a low status”, which is not observed in most of the translations examined here.
Keywords: Holy Qur’an, Translation of the Qur’an, ’An Yadin Wa Hum Sāghirūn, Jizyah (Tribute), People of the Book} -
فهم قرآن و در نظر گرفتن دو سطح ظاهر و باطن برای آیات از دیرباز مورد توجه علما بوده است. در این رابطه، تعریف، چارچوب و مرز سه اصطلاح تفسیر، باطن و تاویل و ارتباط شان با یکدیگر پیوسته مورد کنکاش و چالش ایشان بوده است. مثلا برخی بطن را انتزاع مفهوم عام آیه و انطباق آن بر مصادیق جدید می دانند؛ برخی آن را ژرفای متن دانسته، برخی معتقدند که الفاظ مستقلا به حقیقت بطن دلالت ندارند؛ برخی هر گونه عدولی از معنای اولیه واژگان، مثل مجاز را بطن قلمداد می کنند و برخی، هر چه که در قالب تفسیر نمی گنجد، بدون ضابطه، بطن و تاویل برمی شمارند. نتایج این نوشتار که با روش توصیفی- تحلیلی درصدد تعریف اصطلاحات مذکور و ارتباط شان با یکدیگر بود، عبارتند از: تفسیر، بیان معنای تنزیلی و ظهر همه آیات اعم از محکم و متشابه است. تاویل، بیان مراد جدی آیات متشابه است و بطن، معنایی است که ورای ظهر قرار دارد. رابطه تفسیر و تاویل عموم و خصوص مطلق است یعنی هر تاویلی تفسیر است ولی هر تفسیری تاویل نیست. تفسیر و تاویل بر مبنای قواعد ادبیات زبان عربی و اصول محاوره عقلانی انجام می پذیرد. رابطه تفسیر و تاویل با بطن این است که تفسیر و تاویل، معنایی است که از ظاهر آیه درک می شود ولی بطن، معنای لایه های زیرین و پنهان آیات است. بطن نافی ظهر نیست بلکه در طول آن است و قسیم ظهر است یعنی معنای قرآن یا ظهر است یا بطن.
کلید واژگان: فهم قرآن, تفسیر, تاویل, بطن, مصداق}Understanding the Qur'an and considering two levels of appearance and interior for verses has long been considered by scholars.In this regard,the definition,framework and boundary of the three terms Interpretation,Taavil and interior and their relationship with each other has been constantly explored and challenged by scholars of Interpretation and Quranic sciences.For example,some consider interior as an abstraction of general concept of the verse and its adaptation to new referents.Some consider it the depth of the text,some believe that words do'nt independently indicate the truth of the interior.Some consider any deviation from the original meaning of the words as metaphor,interior and some,like the Sufis and the boasters consider what doesn't fit into the form of interpretation,without rules,interior and interpretation.This article,which tried to define the mentioned terms and their relationship with eachother by descriptive-analytical method,achieved these results interpretation is the expression of descending meaning and the interior of all verses,both indisputable and similar.Taavil is a serious expression of similar verses,and interior is a meaning beyond appearance.The relationship between interpretation and taavil is absolute public and private,that is,every taavil is interpretation,but every interpretation is'nt taavil.Interpretation and taavil are based on the rules of arabic literature and the principles of rational dialogue.The relation of interpretation and taavil with the interior is that interpretation and Taavil is the meaning understood from the appearance of the verse but interior is the meaning of underlying and hidden layers of that which is obtained by abstracting the general concept of the verse and adapting it to new referents.Interior doesn't appearance
Keywords: understanding The Quran, interpretation, Taavil, interior, Referent} -
نشریه مطالعات قرآنی، پیاپی 47 (پاییز 1400)، صص 281 -303
ارایه معارف قرآن به زبان های دیگر از شاخصه های اصلی تبلیغ این کتاب الهی است. از سوی دیگر ترجمه قرآن کریم متاثر از تفسیر آن؛ و تفسیر قرآن نیز متاثر از قواعدی است که مفسر در تفسیر به کار می برد، لذا برخی از قواعد تفسیری(نه لزوما همه آن ها) به طور غیر مستقیم در ترجمه قرآن موثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، شناسایی، بررسی و تبیین نقش اینگونه قواعد تفسیری در فهم و ترجمه های ارایه شده از قرآن کریم است. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق، قواعد تفسیری موثر در ترجمه قرآن عبارت اند از قاعده استفاده از تاویل، قاعده اعتبار سیاق، قاعده جری و تطبیق، قاعده مناسبت، قاعده اعتبار مجاز، قاعده خاص و عام، قاعده تبیین مجمل به مبین و قاعده توجه به مفهوم و منطوق که نقش هر یک از آن ها در ترجمه قرآن کریم نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
کلید واژگان: ترجمه, قاعده تفسیری, مفسر, مترجم}Presenting the teachings of the Qur'an in other languages is one of the main characteristics of propagating this divine book. On the other hand, the translation of the Holy Quran is influenced by its interpretation and the interpretation of the Qur'an is also influenced by the rules that the interpreter uses in the interpretation, so some interpretive rules (not necessarily all of them) will be indirectly effective in translating the Qur'an. The purpose of this research, which is done by descriptive-analytical method and based on library resources, is to identify and study and explain the role of such interpretive rules in understanding and translations of the Holy Quran. Based on the results of this research, the effective interpretive rules in translating the Qur'an are the rule of using interpretation, the rule of context validity, the rule adaptation, the rule of appropriateness, the rule of permissible validity, the special and general rule, the rule of summary explanation and the rule of attention in a sense that the role of each of them in translating the Holy Quran was also examined in this study.
Keywords: translation, interpretive rule, interpreter, translator} -
نشریه عقل و دین، پیاپی 22 (بهار و تابستان 1399)، صص 143 -162
فهم روایات ، نیازمند روش صحیح علمی است که آن را « فقه الحدیث » می نامیم. بررسی متن، مهم ترین راه ارزیابی حدیث است که حتی درصورت صحت سند آن، حکم بطلان حدیث را امضاء می کند. محدثان شیعه تلاش های فراوانی جهت فهم صحیح کلام معصومین (ع) انجام داده اند . شرح اصول کافی ملاصدرا، از جمله شروحی است که بر این منبع مهم شیعی نگاشته شده است؛ این مقاله با تکیه بر این اثر ارزشمند، تلاش کرده است تا با روش توصیفی - تحلیلی روش های ملاصدرا را در فهم احادیث استخراج کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ملاصدرا در شرح روایات،از اصولی هم چون توجه به معانی دقیق واژه ها، توجه به علم صرف و نحو، توجه به آرایه های ادبی ، توجه به قراین ناپیوسته درفهم احادیث، تاویل روایات متشابه، تشکیل خانواده ی حدیث، بیان وجوه معنایی مختلف وبهره گیری از عقل برای بیان حدیث بهره جسته است.
کلید واژگان: حدیث, روشهای فهم حدیث, شرح اصول کافی, ملاصدرا}Aghl va Deen, Volume:12 Issue: 22, 2021, PP 143 -162AbstractUnderstanding the narrations requires the correct scientific method, which we call "jurisprudence of hadith".Examining the text is the most important way to evaluate the hadith, which, even if its document is correct, will sign the verdict of invalidity of the hadith. Shiite narrators have made many efforts to correctly understand the words of the Infallibles (AS).A description of Mulla Sadra's sufficient principles is one of the explanations written in a fragment of important Shiite sources.Based on this valuable work, this article has tried to extract Mulla Sadra's methods in understanding hadiths by descriptive-analytical method.The results show that Mulla Sadra in the description of narrations, from principles such as paying attention to the exact meanings of words, paying attention to grammar, paying attention to literary arrays, paying attention to discrete evidences in understanding hadiths, interpreting similar narrations, forming a family of hadith, expression Various semantic aspects and the use of intellect have been used to express the hadith.
Keywords: Hadith, methods of understanding hadith, Adequate description of the principles, . Mulla Sadra} -
قرآن کریم نظامی معنایی میان واژگان بنیان نهاده که در آن مفاهیم را بر اساس جهان بینی خود تبیین و ارزش گذاری می کند. روش معناشناسی ساختگرا راهی برای شناخت واژگان قرآنی در این نظام و بدون پیش فرض های دیگر است. «فرح» از مفاهیم قرآنی است که اگرچه در بعضی کاربردها ارزش مثبت دارد، اما در بیشتر موارد به نوعی مورد نکوهش قرار گرفته است. ازاین رو معنا کردن فرح به شادی، شبهه منکران قرآن را مبنی بر مخالفت او با شادی، با وجود مثبت بودن این مفهوم در علم روانشناسی، تقویت می کند. بر این اساس این جستار درصدد برآمد با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی ساختگرا، معنای فرح در قرآن و در پی آن سبب نکوهش غالبی آن را بیاید. این بررسی نشان می دهد که در قرآن مولفه های معنایی فرح، شامل فخر و سرور هستند و این واژه بر اساس برتری یا عدم برتری حقیقی عامل فخر در آن، و به عبارتی وجود یا عدم وجود مولفه حقیقی بودن به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم می شود. قرآن کریم برای فرح ناپسند عوامل مختلفی از جمله نعمت های دنیا، فرار از جهاد و گرفتاری مومنان را برشمرده است. در مقابل، فضل و رحمت الهی که در قرآن تنها به نعمت های معنوی اطلاق می شود، تنها عامل فرح پسندیده بیان شده است.
کلید واژگان: قرآن کریم, فرح, معناشناسی ساختگرا, فخر, شادی}The Holy Qur'an establishes a system of meanings between words in which it explains and evaluates concepts based on its worldview. The method of constructivist semantics is a way of recognizing Qur'anic words in this system without any other presuppositions. "Farah" is one of the Qur'anic concepts that, although it has a positive value in some applications, has been criticized in more cases.Thus, Farah's interpretation of happiness reinforces the skepticism of the Qur'an's denial of his opposition to happiness, despite the positive nature of this concept in psychology. Accordingly, this research seeks to find the meaning of Farah in the Qur'an with a descriptive-analytical method and by using constructivist semantics, and then find the reason for its dominant condemnation.This study shows that in the Qur'an, the semantic components of Farah include pride and joy, and this word is divided into two types based on the superiority or non-superiority of the real factor of pride in it, in other words, the existence or non-existence of the component of reality.The Holy Qur'an lists a number of factors for disapproved Farah, including the blessings of the world, the escape from jihad, and the entanglement of believers.In contrast, the divine grace and mercy, which in the Qur'an refers only to spiritual blessings, is the only factor of admired Farah.
Keywords: Qur'an, Farah, structural semantics, Pride, joy} -
حالات معنوی، حالات درونی انسان ها هستند که به نحوی به امور معنوی مرتبط اند و به شکل شناخت، عاطفه یا رفتار نمود می یابند. معنویت در دوره کنونی، مقید به دین دانسته نمی شود و اشکال بدعت آمیزی از آن هم عرضه شده است، لذا بسیاری از این حالات، شبه معنوی (غیرصادق) هستند و در صورت نشناخته ماندن، برای فرد و جامعه مشکلاتی را به وجود می آورند؛ بنابراین، در اینجا با روش توصیفی- تحلیلی- انتقادی و به کمک متون قرآن و حدیث به معرفی قواعد کلی حالات معنوی صادق و معیارهای تشخیص آنها پرداخته شده است و نتایج زیر به دست آمد: 1) حالات معنوی صادق، یقینا الهی اند. 2) در چارچوب دین (شریعت) هستند؛ 3) در چارچوب حالات معنوی معصومان علیهم السلام می باشند؛ 4) حالات معنوی صادق قابل ایجاد، تقویت و سرکوبند؛ 5) دارای مراتب اند؛ 6) برخی، دارای نمودهای بیرونی می باشند؛ 7) کشف صحت حالات معنوی نیاز به نشانه جویی دارد.
کلید واژگان: معنویت, حالات معنوی, قواعد, نشانه های تشخیصی}Aghl va Deen, Volume:11 Issue: 21, 2020, PP 33 -56Spiritual states are the inner emotions of a person which are related to the spirituality and reveal in the form of affection or behavior. Nowadays, spirituality is not necessarily associated with religion and is also released is some heretical ways. Pseudo-spiritual states can harm the individuals or the society in case not distinguished. Hence this article uses the descriptive, analytical, and critical methods to discover the principles of right spiritual states and their diagnostic criteria and has concluded the following: 1- They are undoubtedly Divine. 2- They are within the boundaries of Sharia. 3- They are within the spiritual sates of the infallible (Ahl-al-Bait) 4- They can be created, enforced or suppressed. 5- They are of different levels.6- They have outer signs. 6- Diagnostic signs must be sought for diagnosing them.
Keywords: Spirituality, Spiritual States, Principles, Diagnostic Signs} -
محمدامین استرآبادی یکی از علمای مشهور امامیه در قرن یازدهم هجری است. محمدامین تعالیم خود را در کتابی با عنوان الفوائد المدنیه تدوین کرده که در میان آثار او، اثری شاخص است. او مبانی و اندیشه های قرآنی و تفسیری خاصی دارد که این مقاله آن ها را با روش توصیفی تحلیلی، مورد شناسایی و نقد و بررسی قرار داد و به نتایج زیر رسید:استرآبادی تمسک به روایات معصومان را تنها راه رسیدن به صلاح می داند. او مخاطب اصلی قرآن را معصومان دانسته و هر گونه تفسیری را از غیر آنان، تفسیر به رای می شمارد و حجیت ظواهر قرآن در احکام نظری را منکر است. وی همچنین معتقد است که اجماع و عقل، شایسته احتجاج و استناد نیستند و قرآن را جامع همه علوم دانسته و تحریف قرآن را نیز محتمل می شمارد.
بر این عقاید، نقدهای جدی وارد است که عبارت اند از: راه رسیدن به فلاح و رستگاری، تمسک به قرآن و عترت (ثقلین) در کنار یکدیگر است. اختصاص فهم و درک قرآن به امامان هم با معجزه بودن و تحدی قرآن منافات دارد. گرچه درک عمیق و دقیق قرآن، اختصاص به ائمه دارد، ولی دلیلی بر امتناع مطلق فهم آن توسط غیر معصوم نیست. ظهور نداشتن ظواهر قرآن، در تضاد با آیات دعوت کننده به تدبر و تعقل است. تفسیر قرآن بر اساس ضوابط و شرایط، امری ممکن و ضروری است و تفسیر به رای محسوب نمی شود. جامعیت قرآن به معنای جامعیت تام نیست؛ بلکه جامعیت در دین و هدایت است. قرآن به دلیل آیه حفظ و عدم سرایت باطل به آن، هرگز تحریف لفظی نشده است.کلید واژگان: محمدامین استرآبادی, مبانی قرآنی, مبانی تفسیری}مجله آموزه های قرآنی, Volume:16 Issue: 29, 2019, PP 305 -328Muhammad Amin Astarabadi is one of the famous scholar of Imamiyyah in 11th A. H. Muhammad Amin has codified his teachings in a book titled “al_Fawa'id al_Madaniyya” which is a prominent work among his works. He has special principles and specific Quranic and Exegetical thoughts. This note has investigated and identified and criticized them with analytic- descriptive method and has achieved the below results Astarabadi believes that the only way to achieve well-being is employing (resort to) the hadiths of the Infallibles (Ma'sūmūn). He believes that the main addressee of the holy Quran is the Infallibles and he thinks every exegesis of the holy Quran except the exegeses of the Infallibles is Tafsīr bi-Ra'y (the commentator accepts and believes the certainty of opinions and attitudes as incredible presuppositions then he interprets the Quran according to his own desire to prove them) and negates the apparent s meaning of the Quran verses (hujjiyat al_zawahir) in the theoretical ordinance He also believes that ijmae (consensus) and aql (intellect) are not appropriate. for being used as reasons and proofs. Astarabadi believes that the Quran includes all knowledge and also the distortion (tahrif) in the Qur'an is possible. There are serious critiques about these beliefs which are: achieving salvation and well-being of man is resorting to the holy Quran and the Infallibles (Thaqalayn literally meaning: holding the Quran and two weighty things) together. The assignment of the comprehension and understanding of the holy Quran to Shia imams has in opposition with being the holy Quran a miracle and the challenge of the noble Quran. Although, the profound and careful understanding of the Quran assigns to Imams but there is no proof for the negation of its absolute perception by non-Infallibles. The apparent meaning of the Quran verses which are not authentic is in contradiction with the verses encouraging thinking and contemplation. The exegesis of the holy Quran according to the criteria and conditions is possible and necessary and it is not considered Tafsīr bi-Ra'y (the commentator accepts and believes the certainty of opinions and attitudes as incredible presuppositions then he interprets the Quran according to his own desire to prove them). The comprehensiveness of the noble Quran does not mean the absolute comprehensiveness but it means the comprehensiveness in the religion and guidance. Because of the verse which states that holy Quran protected from any alteration and distortion and no-entrance of batil (falsehood), the holy Quran has never been distorted verbally.Keywords: Muhammad Amin Astarabadi_The Quranic principles_The exegetical - Quranic principles} -
مجله کتاب قیم، پیاپی 20 (بهار و تابستان 1398)، صص 223 -250تدقیق در معانی واژگان، نقش مهمی در فهم قرآن کریم دارد. یکی از انواع روابط حاکم بر واژگان، مشترک معنوی است. عدم شناخت دقیق مشترک معنوی منجر به خلط آن با مشترک لفظی شده که این امر منجر به فهم نادرست قرآن شده است. توجه به این مهم در فهم مراد خداوند بسیار مفید و موثر است، درحالی که نادیده گرفتن آن به هنگام پژوهش در واژگان، مفسر را به مجاز، استعاره و مواردی از این قبیل سوق می دهد؛ ازاین رو لغزش های فراوانی در معنا و مصداق مشترک معنوی در کتاب های وجوه و نظائر، ترجمه ها و تفاسیر رخ داده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی درصدد بیان چیستی اشتراک معنوی، تاثیر آن در فهم قرآن، شیوه ترجمه و لغزش های مترجمان بوده و به نتایج زیر رسیده است: مشترک معنوی، لفظی است که دارای یک معنا با مصادیق متعدد است که در هر جا از قرآن، یکی از مصادیق آن مراد است. ترجمه لغوی لفظ مشترک معنوی به جای تعیین مصداق، ذکر مصداق نادرست، عدم تعیین مصداق و ذکر مصداق به عنوان معنای اصلی، مهم ترین لغزش های ترجمه در ارتباط با این واژگان است.کلید واژگان: قرآن, مشترک معنوی, مصداق, واژگان قرآن, ترجمه قرآن}
-
معناشناسی ساختگرای قرآن، معنای واژگان را با استفاده از متن قرآن و از طریق روابط هم نشینی و جانشینی واژگان تعیین می کند. در این روش، توجه به واحدهای زبانی «واژه» و «جمله»، بدون درنظر گرفتن «گفتمان» صورت می گیرد. بنابراین بخشی از سیاق متنی آیات در شناخت معنا لحاظ نمی شود. پژوهش حاضر با هدف افزایش دقت در معناشناسی ساختگرای قرآن، درصدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، چگونگی به کارگیری روابط معنایی میان جملات و نیز جانشینان مفهومی را در جهت بهره گیری از سیاق متنی، بررسی نماید. بنابراین با تعریف روابط معنایی مکملی، تقابلی و اشتدادی میان جملات، روابط متناظر میان واژگان، بیش از آنچه از طریق تک جمله تعیین می شد، به دست می آید. نیز توجه به جانشینان مفهومی واژه، که توصیف یا مصادیقی از یک مفهوم اند، ویژگی های بیشتری از واژه را نمایان می کند. با این ملاحظات، علاوه بر افزایش تعداد هم نشینان و جانشینان، نوع رابطه واژگان دقیق تر تعیین می شود.کلید واژگان: روابط معنایی, سیاق متنی, قرآن, معناشناسی ساختگرا}Structural semantics of the Qur’an determines the meaning of vocabulary through Qur’anic text as well as syntagmatic and paradigmatic relations. In this method, it is focused on the linguistic units of ‘word’ and ‘sentence’, regardless of ‘discourse’. Therefore, a part of the context of verses for understanding the meaning is not to be considered. Increasing the accuracy of structural semantics of the Qur’an, based on the descriptive-analytical method, the present research seeks to explore how to apply semantic relations between sentences and conceptual paradigmatic relations, in order to take advantage of textual context. Thus by defining semantic complementary, contradictory and booster relations between sentences, corresponding relations between words, more than what is determined through a single sentence, would be at hand. Also attention to conceptual paradigmatic relations, that is a description or exemplification of a concept, reveals more features of the word. In this regard, in addition to more syntagmatic and paradigmatic cases, the relation between words are determined more precisely as well.Keywords: The Qur’an, Structural Semantics, Textual Context, Semantic Relations}
-
هدف از نزول قرآن کریم، هدایت، تعالی و تکامل انسان است و از آن جا که قرآن، خود را کتاب هدایت نامیده، تمام آیاتی که به طور مستقیم یا ضمنی به مباحث علمی پرداخته اند، در راستای رسیدن به همین هدف است؛ از این رو لازم است در ترجمه آیات، این نکات علمی در حد امکان به مخاطبان منتقل شود. از سوی دیگر تعارض علم و دین بیشتر در پی مخالفت ظهور ابتدایی با عقل تجربی رخ می دهد؛ بنابراین، ترجمه دقیق آیات علمی افزون بر نقشی که در فهم قرآن دارد، سبب برداشته شدن گامی موثر در رفع شبهه تعارض دین و علم و نیز کشف رازگویی های علمی قرآن می شود. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی درصدد ارائه روشی برای ترجمه صحیح آیات علمی قرآن در حوزه آفرینش انسان و بررسی پنج ترجمه منتخب برآمده است. از مهم ترین نتایج این تحقیق می توان به تبیین خطاهای ترجمه این دسته از آیات، نظیر لغزش در ذکر معادل و تعیین مصداق اشاره نمود ونیز از جمله دلایل لغزش و اختلاف در ترجمه ها، می توان عدم باور به وجود مطالب علمی در قرآن، عدم مراجعه به تفسیر آیات علمی و عدم مراجعه به منابع علوم تجربی و یافته های قطعی علمی را برشمرد.کلید واژگان: ترجمه قرآن, نقد, آیات علمی, علوم تجربی}The purpose of the revelation of the Quran is human's guidance, excellence and evolution; since The Qur'an has called itself the guidance book, all verses that have directly or implicitly pointed to scholarly topics. Therefore, all verses are in direction to this goal. Hence,in the translation of these verses, it is necessary to transfer these to audiences as much as possible because the ignorence or error in translation, deprives them of the correct understanding. On the other hand, the contradiction between science and religion occurs more likely as a result of the opposition to the emergence of the elemental with the experimental intellect. Therefore, the exact translation of the scientific verses has a role in understanding the Qur'an, besides it steps along pace in resolving the misgiving of the conflict between religion and science, as well as the discovery of the scientific secrets of the Qur'an. This paper which is organized by analytic and descriptive approach, has tried to translate the scientific verses of the Qur'an in the field of human creation correctly and study five chosen translations. Explaining errors in the translations of these verses is one of the most important result of this research like error in the mention of the equivalent and the referent, also unbeleiving in the existence of scientific material in the Quran, not referring to the interpretation of scientific verses and natural sciences.Keywords: : The Quran, interpretation, scientific verses, Science, The Quran translation}
-
از جمله اوصاف قرآن کریم، وصف آن به عربی بودن است، تعبیری که یازده مرتبه در قرآن به کار رفته است. این موارد استعمال، بیانگر تاکید خداوند بر این صفت است که قابل تامل و تحقیق است. این پژوهش با استفاده از معناشناسی ساخت گرا و روابط همنشینی میان واژگان، قیود معنایی واژه «عربی» را از آغاز تا انعقاد کلام و تاثیر بر مخاطب، ارائه می کند. بنابراین، مهم ترین قیود واژه «عربی» در قرآن عبارتند از: قیدهای «اتصال و انسجام»، «به لفظ درآوردن»، «صیرورت» و «القاء علم در باطن دیگری» در مرتبه فرستنده، قیدهای «توسعه و جدایش»، «تنوع و گوناگونی»، «صداقت و راستی در بیان»، «خوانش پذیری»، «استحکام درونی»، «بیان پذیری»، «نشانه داری» و «روشن بودن» در مرتبه پیام و قیدهای «ایجاد قوه تشخیص»، «متمایز شدن»، «خود نگه داری»، «ایجاد انگیزه»، «یادآوری»، «هدایت پذیری» و «اشراف و تسلط» در مرتبه گیرنده این پیام قرار گرفته اند و عربیت، مفهومی است که در همه این مراتب جریان دارد.
کلید واژگان: تفسیر, روابط همنشینی, قرآن, معناشناسی, واژه عربی}Among the features of the Qur’an is its definition as “'Arabī”, an expression occurred eleven times along the Sūrahs. Such applications by Allah points to His emphasis on this trait, that is worth considering and studying. The present research, based on semantics of constructivism and the paradigmatic relations between the vocabulary, presents the semantic constraints of the term “'Arabī” from the beginning to the coalescence of the word and the influence on the audience. Therefore, the most important constraints of the word “'Arabī” in the Qur’an are as follow: “connection and cohesion,” “to make words”, “toxication” and “induction of science in the other” at the transmitter level, the terms “development and separation”, “Diversity and diversity”, “honesty and truth in expression”, “readability”, “inner strength”, “expressiveness”,“signification”, and “turning on” at the order of the message, and the constraints of “creating the faculty of discovery”, “distinguishing”, “self-preservation”, “making motivation”, “remembrance”, “accepting guidance” and “aristocracy and domination” are at the receiving level of this message, and Arabism is a concept that is going on in all.
Keywords: exegesis, paradigmatic relations, the Qur’an, semantics, the term 'Arabī} -
اشتقاق از مباحث واژه شناسی و راهی برای درک دقیق مفاهیم کلمات، شناخت و تولید گونه های مختلف واژگان است، اشتقاق کبیر یکی از انواع اشتقاق بوده و در واژگانی یافت می شود که تعداد و نوع حروف اصلی شان یکسان اما در ترتیب آن متفاوتند. ازآنجا که واژه شناسی قرآن مقدمه ای برای فهم آیات است و اشتقاق کبیر نیز یکی از مباحث واژه شناسی است، از این رو، مقاله حاضر در صدد آن است تا وجود یا عدم وجود این نوع واژگان را بررسی کند و در صورت وجود، ارتباط معنایی میان آنها را مورد تحقیق قرار دهد و در صورت وجود رابطه معنایی بین آنها، دامنه تاثیر آن را بر تفسیر و فهم کلام الهی بررسی نماید. از بررسی آمار و تحقیق انجام یافته نتایج زیر به دست آمده است: واژگان اشتقاق کبیر در قرآن 348 ماده است که از این تعداد 234 ماده دارای دو مشتق، 82 ماده دارای سه مشتق، 23 ماده دارای چهار مشتق، 7 ماده دارای پنج مشتق و 2 ماده دارای مشتقات ششگانه است. در بیشتر موارد وجود رابطه معنایی میان واژگان مشهود بوده و در تعدادی از واژگان ارتباط معنایی مشهودی در قرآن یافت نگردید. کشف ارتباط معنایی، به یافتن گوهر معنایی واژه در آیه کمک نموده و در موارد اختلافی میان مفسران، راهی در جهت گزینش نظر صحیح تر ارائه می نماید.کلید واژگان: تفسیر ادبی, واژه شناسی قرآن, اشتقاق کبیر}Ishtiqaq, derivation, is a terminological field and a way for exact perception of the meanings of words and forming various types of words. Ishtiqaqi kabir is a kind of ishtiqaq found in the words of three identical main letters but in various orders. As the Quran`s terminology, of which ishtiqaqi kabir is a topic, is a necessary ground for perceiving the verses, the paper has intended to survey the existence or non-existence of ishtiqaqi kabir and, given the former, to find their semantical relation and its domain in the Quran Exegesis. As described in the paper, 348 cases of ishtiqaqi kabir are found in the Quran of which 234 cases are of two derivations, 82 of three, 23 cases of four, 7 cases of five and two cases of six ones. In more cases the existence of semantical relation of the words are clear; in some cases, however, there may not be found any semantical relation. Finding semantical relation is helpful for finding semantical substance of the word in the verse and, in the case of disagreement, it may be a clue to the correct view.Keywords: Literal Exegesis, Quranic Terminology, Ishtiqaqi Kabir, Great Derivation}
-
نظام به مجموعه ای دارای ارکان و اجزاء مرتبط با یکدیگر اطلاق می شود که به دنبال هدف واحدی هستند. توحید افعالی نیز مانند دیگر نظام ها، دارای ارکان مرتبط با یکدیگر است و یک هدف کلی دارد. خدا در راس این نظام، در جایگاه مبدئیت صدور فعل قرار دارد. اسماء الله ، ملائکه مدبر و اسباب مباشر فعل نیز به ترتیب، ارکان بعدی نظام توحید افعالی به شمار می روند و در جایگاه وساطت صدور فعل قرار دارند. اهل بیت (ع) نیز رکن دیگر این نظام و در جایگاه سبب غایی خلقت هستند. این ارکان در صدور هر فعلی از جانب خدا، نقش واسطه تحقق فعل یا غایت فعل را دارند و همگی یک هدف کلی را دنبال می کنند. بر اساس آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) ، هدف کلی خلقت و نظام توحید افعالی، رساندن انسان به مقام عبودیت است.کلید واژگان: اسباب مباشر فعل, اسماء الله, اهل بیت (ع), توحید افعالی, ملائکه مدبر, نظام}A system is referred to as a set of elements that are related to each other and seeking a single goal. “al-Tawhid al-Afa’ali”, like other systems, has pillars related to each other and a general purpose. God at the head of this system has the place of origin of the act. “Asma Ullah” or literally names of God, the contrive angels and the mediators of direct acts are the other pillars of “al-Tawhid al-Afa’ali” system and play the role of mediating the release of act. Ahl al-Bayt (peace be upon them) are also the other pillar of this system, which are the ultimate goal of creation. In the release of every act of God, these elements act as the intermediary of the act or the act's accomplishment, and they all pursue a common goal. According to the verses of the Qur'an and the narratives of the Ahl al-Bayt (peace be upon them), Giving the situation of worshiping God to human beings is the general goal of creation and also “al-Tawhid al-Afa’ali” system.Keywords: Holy Quran, Hadith, AL-Tawheed al-Af?aali, Asma Ullah, Ahl al-bayt}
-
فصلنامه سراج منیر، پیاپی 29 (زمستان 1396)، صص 163 -193
برخی از آیات قرآنی با قواعد مشهور علم نحو همخوانی ندارد. از این رو، نحوی ها در توجیه آن ها آرای گوناگونی اظهار کرده اند و همین امر سبب شده است که دشمنان اسلام اعراب این کلمات را دستاویز قرار دهند و اعلام کنند این کتاب، آسمانی نیست و ساخته دست بشر است و ایرادهای نحوی فراوانی دارد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی درصدد آن شد که توجیه صحیح اعراب این کلمات را بیان نماید. از این رو، به نقد و بررسی آرای دشمنان و نیز نحوی های بزرگ و قرائت های قرآن</em> پرداخت و به این نتایج دست یافت که هیچ یک از ایرادهای گرفته شده به وسیله مخالفان وارد نیست و همه آن ها طبق قواعد و فرهنگ زبانی عرب جاهلی است و توجی هات زبان شناختی دارند. هیج گزارش تاریخی از صدر اسلام، به ویژه قبل از هجرت نداریم که بلیغی از بلغای جاهلی، خاصه آنان که در صف دشمنان بودند (مثل مغیره) از این اعراب ها ایراد گرفته باشد و کسانی که از اعراب قرآن</em> ایراد گرفته اند، از منکران، نصاری و مستشرقان هستند و زبان عربی را خوب نمی شناسند و از ظرایف آن آگاه نیستند که هدف آنان، ایجاد شبهه در بین مسلمانان نسبت به کتاب آسمانی ایشان است.
کلید واژگان: اعراب قرآن, قرائت, علم نحو, مستشرقان}Seraje Monir, Volume:8 Issue: 29, 2018, PP 163 -193A few ayahs of the Quran appear to violate famous rules of syntax for which different syntacticians have tried to provide explanations. However, the enemies of Islam have taken advantage of this fact, suggesting that the Quran is not a divine book, that it was written by a human being and, as a result, it has many syntactic mistakes. This paper, via a descriptive-analytical method, seeks to provide a sound explanation for the diacritical marks of the abovementioned Quranic words. Having reviewed and criticized opposing views as well as great syntacticians’ views and readings of the Quran, the present study reached the following conclusions None of the objections raised by the opposing side are acceptable insofar as they are all based on the language rules and conventions of pre-Islamic Arabia in its days of Jahiliyyah (ignorance) and, thus, can be explained by linguistic justifications. There is no historical account of any objection about the diacritical marks of Quranic words in the early days of Islam, especially before the emigration of the Prophet, by a pre-Islam rhetorician such as Mughira from among the enemies of Islam. Those who have found fault with the diacritical marks of Quranic words are from among the disbelievers, Christians and Orientalists; they either do not specialize in Arabic or are unaware of its subtleties. The goal of the enemies is to raise doubts among Muslims about their divine scripture.
Keywords: Diacritical marks of the Quran, Readings, Syntax, Orientalists} -
متشابه لفظی قرآن آیاتی هستند که اکثر الفاظشان با هم شبیهند و اندکی از آن ها با هم متفاوتند. این تفاوت ها گوناگونند و یکی از آن ها تفاوت در حروف معانی است که این مقاله در صدد بررسی علل بلاغی این تفاوت برآمد و به تحلیل و توصیف این آیات پرداخت و به نتائج زیر رسید :این تفاوت ها حکیمانه و هدفمند است و به هیچ وجه تشابه اکثر اجزاء این آیات، دلیل ترادف حروف معانی در آن ها نیست؛ برعکس ،این تفاوت ها بیانگر اعجاز بلاغی در این آیات است و علل این تفاوت ها دو نوعند : لفظی و معنوی . علل لفظی آن ها تناسب با الفاظ پیشین،تناسب با آهنگ آیه در هر یک و تناسب با کلمات مجاور در هر یک . اما علل معنوی این تفاوت ها عبارتند از : تفاوت موقعیت در هر یک ، تفاوت مخاطب ، کاربرد تضمین در یکی از آن دو ، اقتضای تاکید در یکی از آن دو، تنوع ، اقتضای وصل در یکی و فصل در دیگری و اقتضای اختصار در یکی و تفصیل در دیگری .کلید واژگان: قرآن, متشابه لفظی, حروف معانی, بلاغت}
-
ادبیات خاص زبان قرآن، ترجمه آن به زبانی دیگر را با مشکل مواجه می کند. بررسی اسلوب تاکید، به عنوان یک مقوله نحوی در ترجمه های قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را براساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت این اسلوب در زبان مبدا، نقد و ارزیابی معادل های دو وجه مفعول مطلق تاکیدی و عطف مترادف براساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راه گشای ترجمه دقیق تر در این زمینه باشد. بررسی دو وجه تاکیدی مزبور در ترجمه های انگلیسی شاکر، ایروینگ و هلالی– خان با این معیار که بر گزینش واژگان و ساختار هم ارز با متن مبدا استوار است، پرده از برخورد ناهمگون آن ها در برقراری تعادل های مذکور بر می دارد. معادل یابی سطحی مفعول مطلق تاکیدی، عدم انعکاس ساختار تاکیدی معادل در زبان مقصد و کیفیت برخاسته از آن و نیز عدم برقراری تعادل ساختاری مناسب در آیات مزین به قاعده عطف به مترادف (توسط واو) از جمله مهم ترین نواقص این ترجمه هاست. اما مترجمان در برخی موارد، چون برقراری تعادل مناسب ساختار تاکیدی با استفاده از الگوی ساختار موازی در زبان مقصد در مورد قاعده عطف به مترادف (توسط واو به همراه لا) عملکرد مناسبی داشته اند. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمه متعادل و یا نامتعادل این ادوات تاثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی تاکید در متن مبدا، روش ترجمه آشکار هاوس می تواند روش برتر در این حوزه درنظر گرفته شود.کلید واژگان: ترجمه انگلیسی قرآن, مفعول مطلق تاکیدی, عطف مترادف, نظریه متن گرایی هاوس, تعادل واژگانی و ساختاری}Special literature of the Quran leads to difficulty of its translation. Study of emphatic devices as a grammar technique in Quran translation reveals their unbalanced equivalents based on exist theories of translation science. Because of the position of this technique in source language, assessment of ablative absolute and turning synonyms based on House textual theory can lead to their precise translation. Study of aforementioned emphasis devices; in Shakir, Irving and Hilali-Khan translations shows some Inequalities in comparing with source language like; imprecise equivalence of ablative absolute not reflecting of its emphatic structure and qualification and unbalanced grammar translation of turning synonyms (by vāv). But their translations are equivalent in some cases like; making emphatic structure equivalence by parallel structure in translation of turning synonyms (by vāv and Lā). Though felicitous miracle of the Quran, linguistics differentiates and the translator role, himself, have effective role about balanced or unbalanced translation of these emphatic devices, but based on linguistic position of these technique in source language, the House overt translation method can be considered as better method in this field.Keywords: Quran Englhsh Translation, Ablative Absolute, Turning Synonyms, House Textual Theory, Lexical, Grammar Balance}
-
قرآن کریم مشتمل بر انواع روش های تاکید از جمله قسم است. قسم با شیوه های گوناگونی بیان می شود که در این بین، ساختار «لا اقسم» موردی است که به لحاظ ساختاری، محل تضارب آراء است. بررسی این ساختار به عنوان یک مقوله نحوی تاکیدی در ترجمه های انگلیسی قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را بر اساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت و کارکرد این ساختار در زبان مبدا، نقد و ارزیابی معادل های آن بر اساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راهگشای ترجمه ای دقیق تر در این زمینه باشد. از بین شش وجه تفسیری ذکر شده برای این ساختار، احتمال اینکه اکثر مترجمان «لا» را زائد و «اقسم» را قسم، و یا کل ساختار «لا اقسم» را به عنوان یک صیغه قسم در نظر گرفته باشند، بیشتر از وجوه تفسیری دیگر است؛ زیرا نوع معادل یابی آن ها هماهنگ با نظرات مفسران این دو نظریه است. اما به طور کلی، علی رغم عملکرد بهتر در زمینه ایجاد تعادل واژگانی، نقص عمده معادل های اکثر مترجمان با گرایش های مختلف تفسیری، نداشتن هم ارز گرایی ساختاری و معادل یابی تاکیدی خود جمله قسم (اقسم) است که در اکثر موارد، با ساختار تاکیدی دستور زبان مقصد مطابقت ندارد. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمه متعادل و یا نامتعادل این ساختار، تاثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی این ساختار در متن مبدا، می توان با استفاده از روش ترجمه آشکار هاوس و عبارت «I do swear by» برگردانی هم ارز با متن مبدا ارائه نمود.کلید واژگان: ساختار لا اقسم, تاکید, ترجمه های انگلیسی قرآن, نظریه متن گرایی هاوس, تعادل ساختاری و واژگانی}There are various emphatic devices in the holy Quran, like oath that used in various forms. "Lā ̕qsem-o" is the most controversial structure. Study of this structure as a syntactic- emphatic device in Quran translation reveals their unbalanced equivalents based on existing theories of translation science. Because of the position of this structure in source language, its assessment based on House Textual Theory can lead to their precise translation. The most likely chosen interpretional theories by most of translators are considering "Lā" as additional letter and "̕qsem-o" as oath or the whole of "Lā ̕qsem-o" structure as one of oath methods. In real the equivalents of most of translators is according to these interpretional theories. As general, despite lexical balance, the major imperfection and weakness of majority of translators equivalents with various interpretational attitude is unbalanced grammar translation of "Lā ̕qsem-o" i.e. not finding emphatic equivalent to "̕qsem-o" itself. Though felicitous miracle of the Quran, linguistics differentiates and the translator role, himself, have effective role about balanced or unbalanced translation of this structure, but based on linguistic position of this structure in source language, it is possible to translate this structure, equivalent by using House overt translation method and "I do swear by".Keywords: L? ?qsem-o structure, Emphasis, Quran English translations, House textual theory, Lexical, grammar balance}
-
«اخباریان» نحله ای از محدثان شیعی در دوران متاخرند که اخبار اهل بیت علیهم السلام را مهم ترین ماخذ در عقاید، اخلاقیات و احکام شرعی می دانند و به سایر مدارک، فقط در صورتی که با احادیث ائمه اطهار علیهم السلامتایید شده باشد، استناد می کنند و به روش های اجتهادی و رجالی متاخران، به ویژه آنچه مبنایی جز عقل نداشته باشد، به دیده انتقاد می نگرند. با بررسی دیدگاه اخباریان در تالیفاتشان، می توان گفت: گرچه اخباریان همانند دیگر عالمان اسلامی، قرآن کریم را یک کتاب آسمانی و معجزه جاودان پیامبر اسلام می دانند، ولی طیف افراطی آنها معتقدند: آیات قرآن، تنها برای مخاطبانش، یعنی معصومان علیهم السلام، قابل فهم و تفسیر است. ازاین رو، می گویند: علم قرآن منحصر در آنان است و عقل انسان های غیرمعصوم راهی به درک و فهم معارف قرآن ندارد و تنها راه فهم قرآن را توسط غیرمعصوم، مراجعه به روایات اهل بیت علیهم السلام می دانند و جامعیت قرآن را به معنای وجود همه علوم، اعم از مادی و معنوی در قرآن می دانند. این مقاله با رویکرد توصیفی و تحلیلی به شناخت قرآن از منظر اخباریان می پردازد.کلید واژگان: قرآن, اخباریان, اعجاز, جامعیت, فهم, حجیت ظواهر}"Akhbaris" is a school of Shia traditionists of recent times who consider the infallible Imams traditions as the most important source of their beliefs, morals and religious precepts and rely on the other documents if, and only if they are confirmed by the traditions of the infallible Imams, and they criticize the fiqhi and rijal (biography) methods of current scholars especially those which have no responsible ground. A study of Akhbaris views contained in their works shows that, like other Islamic scholars Akhbaris regard the Quran as a heavenly book and eternal miracle of the Prophet of Islam, but the extremists of this group believe that Quranic verses, can not be understood or interpreted except by the infallible Imams. Therefore, they say that Quranic knowledge is accessible to no one except the infallible Imams and there is no way for others to understand the Quran except through referring to the traditions of the infallible Imams and they consider the comprehensiveness of the Quran is represented in the existence of all sciences in the Quran, both material and spiritual. Using descriptive-analytical approach, this article explores the Akhbaris, views about understanding the Quran.Keywords: the Quran, Akhbaris, miracle, comprehensiveness, understanding, authenticity, manifest meanings}
-
برخی آیات قرآن بر جامعیت معارف قرآن دلالت دارند، اما برخی این آیات را بدین معنا می دانند که همه چیز در قرآن وجود دارد. اطلاق ظاهری این آیات از سویی، و درک نکردن این حقیقت برای عموم مردم از سویی دیگر سبب شده است تا برخی به توجیه منظور الهی در این آیات بپردازند. همین امر سبب شده است تا در نحوه اظهار نظر دانشمندان اسلامی درباره قلمروی موضوعات قرآنی تعارضات مختلفی ایجاد شود. بعضی از این متفکران اطلاق آیات جامعیت را به تمام علوم گسترش داده اند و برخی نیز این اطلاق را به جنبه شرعی و امور دینی محدود نموده اند. ظاهر این آیات، نه تنها همه علوم را بیان نکرده است، بلکه بسیاری از مطالب مورد نیاز مردم در امور شرعی، مثل جزئیات احکام و غیره را نیز بیان ننموده است. اصطلاح جامعیت قرآن در آثار متقدمان مسلمان موجود نیست، ولی موضوع «قلمروی موضوعی قرآن، همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. آیه 89 سوره نحل، آیه 111 سوره یوسف، آیه 38 سوره انعام و آیات مشابه بر جامعیت قرآن در اموری دلالت دارند که به کمال و سعادت آدمی منجر می شوند. آموزش علوم و دانش های گوناگون، جزو رسالت قرآن نیست. مراد از اطلاق «کل شیء» در برخی آیات مذکور، با توجه به قرینه مقامیه و سیاق آیات، اصول کلی امور دینی است. از این رو، قرآن در حکم قانون اساسی دین است که اصول کلی دین را بیان کرده است و بیان مواد و تبصره ها را به عهده پیامبر(ص) گذاشته شده است.کلید واژگان: قرآن, آیات, جامعیت قرآن, سعادت آدمی, قانون اساسی دین}Though some verses indicate the comprehensiveness of the Quran, some people take these verses as the evidence of the comprehensiveness of the Quran for everything. The apparent use of the verses and lack of understanding of them have led some to justify the divine purposes in these verses. This has led to several conflicts among some of Islamic scholars pertaining to the Quranic subjects. Some scientists have generalized the comprehensiveness of the verses to all sciences, while others have restricted the comprehensiveness of the verses to the religious and theological issues. Seemingly, theses verses not only cannot explain all sciences, but also many religious affairs like some details of injunctions of Islam. The term comprehensiveness of the Quran is not in old books of Muslim, but the issue of "expanding the realm of the Quran" has been considered by Islamic scholars. Verse 89 of Nahl sura, verse 111 of Yusuf sura, verse 38 of Anaam sura, and similar verses refer to the comprehensiveness of the Quran in matters that lead to human perfection and happiness. Teaching sciences and different types of knowledge are not part of the mission of the Holy Quran. The meaning of the term "all things" in the above verses, according to the evidence and the context of the verses, is the general principles of religious affairs. Hence, the Quran as the constitution of the religion has stated the general principles of the religion, and the explanations of the details and exceptions were Prophet Mohammad (Pbuh)s responsibility.Keywords: the Quran, Verses, Comprehensiveness of the Quran, Human happiness, Dean constitution}
-
فرهنگ زبانی نگرش ها، باورها، هنجارها و سرمایه های ادبی- علمی و ساختارهای دستوری- بلاغی هر زبان است که پیکره اصلی آن زبان را شکل می دهد. در ترجمه قرآن کریم نیز باید به فرهنگ زبانی عصر نزول توجه کرد تا بتوان مفهوم حقیقی کلمات و آیات قرآن کریم را به زبان مقصد انتقال داد. در این نوشته به بررسی مفاهیم فرهنگی شیطان، اخ، اخت، اب، ملک، فراش، اخو عاد، شعر، صدق، اخری، غل ید، کشف ساق، وراء ظهر، رد الید الی الفم، بکاء السماء و الارض و... در زبان عربی عصر نزول پرداخته می شود و معادل فارسی آن در زبان مقصد جستجو می گردد تا از این رهگذر مفهوم حقیقی کلمات و آیات به زبان مقصد انتقال داده شود و نیز به نقد ترجمه هایی پرداخته می شود که در انتقال مفاهیم اصلی باز مانده اند.
کلید واژگان: فرهنگ زبانی, ترجمه قرآن, زبان مبدا, زبان مقصد, نقد ترجمه}Culture, language, attitudes, beliefs, norms and capital literature - scientific and grammatical structures - a language that is a rhetorical figure in its original language forms. Quran translation language culture should also be considered to be the time of revelation of the Holy Quran to the actual words and language transfer. This paper explores the cultural implications of the devil, brother, sister, poetry, true, discovered in the leg, beyond noon, Eliud refused to hygiene, Boka’ Alsma’ and earth and. ...Keywords: culture, language, Quran translation, the source language, target language, translation criticism} -
مجله کتاب قیم، پیاپی 11 (پاییز و زمستان 1393)، صص 213 -250در مقطعی از تاریخ شیعه (قرن دهم و یازدهم قمری)، گروهی ظهور کردند که اندیشه های خاصی را اشاعه دادند و در حوزه فقه و عقاید، چالش هایی را ایجاد کردند و به سبب آن به «اخباریان» موسوم شدند. اخباریان، اندیشه های خود را ریشه دار در اصول اصیل اسلام، اعلام می کنند و عالمان کهن شیعه را هم سو با خود می دانند و مخالفان هر اندیشه ای جز عقاید خویش را مردود می شمارند. این پژوهش بر آن است که جریان پیدایش، سیر تطور و تداوم اخباریان و اندیشه آنان را با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از آثار خود اخباریان، به دست آورد.
اندیشه اخباری گری از زمان پیدایش تا زمان معاصر، شش دوره: پیدایش، إحیا به همراه افراط، اعتدال، افراط مجدد، افول و شکل گیری اخباری گری نوین را به خود دیده است. اخباری گری به معنای گرایش هرچه بیشتر به اخبار، در عصر غیبت، در زمان شیخ صدوق (م. 381 ق) شکل گرفت؛ ولی با اصطلاح مشخص امروزی آن، از قرن 11 هجری و با ظهور محمدامین استرآبادی (م. 1036 ق) احیا شد و پس از فراز و نشیب هایی در زمان وحید بهبهانی (م. 1205 ق) رو به افول نهاد؛ ولی با وجود افول، هنوز روحیه اخباری گری کم و بیش، زنده است و حتی در برخی از اصولیان نیز به چشم می خورد. این مکتب، پس از افول، در قالبها و شکلهای دیگری نمود یافت و رسوباتی از خود بر جای نهاد و اخباری گری نوینی را شکل داد. احتیاط گرایی، احیای برخی مباحث کلامی برخاسته از نگاه محدود و تنش زا و رواج کتاب هایی چون طب القرآن، از جمله نشانه ها و ویژگی های این «نواخباری گری» است. در این میان، عواملی مانند حضور غالب و یا مطرح اخباریان در حوزه های علمیه، تالیف کتب مرجع و منبع، تنوع آثار در قلمروهای گوناگون دانش اسلامی، هم خوانی تفکر اخباری با مذاق عامیانه مذهبی، در تداوم آشکار و پنهان اخباری گری اثرگذار بوده اند.کلید واژگان: اخباری گری, نواخباری گری, اخباریان, تاریخ, محمد امین استرآبادی} -
اهمیت بحث باطن قرآن از آن جهت است که اولا بخشی از معانی و معارف قرآن مربوط به باطن آیات است و ثانیا جاودانگی قرآن ارتباط وثیقی با باطن قرآن دارد. موضوع باطن قرآن، از زوایای مختلفی قابل بررسی است؛ اما از مهم ترین مباحث آن شناخت مبانی فهم و استنباط باطن قرآن است که این امر، نه تنها در شناخت گستره و مراتب بطون قرآن موثر است، بلکه در آگاه شدن به روش صحیح تفسیر قرآن و برخورد صحیح با روایات تفسیری، نقش مهمی را ایفا می نماید. دانشمندان حوزه های مختلف علوم اسلامی در ادوار مختلف، تعاریف مختلفی از باطن قرآن ارائه داده اند اما از احادیث برمی آید که باطن قرآن، معانی و مصادیق پنهان و ناآشکار آیات است و نیز معارفی است که در بدو امر از آیات برداشت نمی شود. نوشتار حاضر بر آن است که مبانی فهم باطن قرآن را مورد کنکاش قرار دهد. از این تحقیق حاصل می گردد که مهم ترین مبانی فهم و استنباط باطن قرآن عبارتند از: وجود مناسبت میان معانی باطن و ظاهر آیات، نسبی بودن فهم باطن قرآن برای مخاطبان آن، و علم معصومان (ع) به همه ی بواطن قرآن.
کلید واژگان: قرآن کریم, بطن, ظهر, مبانی فهم}The importance of inner inside of Quran or heart of Quran is that, because some part of meaning and education of Quran is related to inner meaning of verses and eternality of Quran had direct relation to hidden part of Quran. We can analyze the hidden inside (inner meaning) with different aspect but the important one is understanding and deduction of the hidden meaning, and doing so, not only is effective in knowing different levels of heart of Quran but also has significant role in correct way of interpretation of Quran and better deal to descriptive narratives. Different scholars of theology in different periods had given various definition on heart of Quran, but we can understand from Hadith that heart of Quran means the hidden and unclear meaning and message of Quran. This writing is going to consider the basic understanding of heart of Quran. As a result of this writing, the most important basic understanding and deduction of heart of Quran are: existence of relation between hidden and obvious meaning of verses, relativity of understanding of heart of Quran for its audience and readers, and knowledge dominance of Infallibles (peace be upon them) to all hearts (inner meanings) of Quran.Keywords: Quran, heart (inner meaning), surface meaning, basics of understanding} -
إن شرح ابن ابی الحدید من الشروح المهمه لنهج البلاغه. إنه قد اولی فی شرحه اهتماما خاصا بالجانب البلاغی. ویرید هذا المقال ان یری میزات هذا الجانب من هذا الشرح وآثاره. منهج التحقیق فیه هو التوصیف والتحلیل بدراسه هذا الشرح وتحلیل بحوثه البلاغیه. وصل هذا التحقیق إلی نتائج، منها: إن امیر المومنین إمام الفصحاء وسید البلغاء وثبت بالمنطق البلاغی ان نهج البلاغه صدر عن الإمام علی 7؛ لانه ثبت تواتر بعضه عنه 7، وان اسلوبه واحد، فکله منه 7 فلو کان بعضه منحولا، لاختلف الاسلوب؛ وإن ابن ابی الحدید لا یستقصی الفنون البلاغیه فی نهج البلاغه، ولکن اکثر ما تعرض له من فنون البلاغه هو الاستعاره والکنایه والمحسنات البدیعیه، مما یمکن ان ینتقد علیه انه قد یطیل الکلام فی شرح بعض الفنون البلاغیه، وبعض الاحیان لا یشرح فنا حق الشرح، قد یخطئ فی تعیین نوع الفن، وبعض الاحیان لیس شرحه دقیقا، وقد یکون شرحه مبهما.
کلید واژگان: ابن ابی الحدید, البلاغه, علم البدیع, علم البیان, علی 7, نهجالبلاغه}Ibn Abilhadid’s commentary on Nahjolbalaghah is one of the important commentaries on Nahjolbalaghah that has a special consideration to its dimension. This paper tries to show and explain the rhetorical characteristics of this commentary on Nahjolbalaghah. The method of this research is descriptive-analytic; the rhetorical issues have been studied and analyzed.The results of this study are as follow: • Amirolmomenin(a.s.) is the superior than other rhetoricians all over the world; • Nahjolbalaghah belongs to Amirolmomenin(a.s.); for, it is definite and frequently narrated that some parts of it attributes to Amirolmomenin(a.s.) and its style is the same and similar all throughout it. So if some parts of it were fictitious, its style would not be the same as a whole. Thus Nahjolbalaghah as a whole belongs to Amirolmomenin(a.s.).Keywords: The rhetoric, Nahjolbalaghah, Amirolmomenin}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.