فهرست مطالب محمد رضوانی
-
بررسی تئوری تعمیم یافته کالای مرکب و تخمین تابع تقاضا انواع گوشت برای خانوارهای شهری ایرانهدف مطالعه حاضر بررسی امکان تجمیع و برآورد تابع تقاضای جمعی برای گروه کالایی انواع گوشت (گوشت گوسفند، گوشت گوساله، مرغ، کنسرو ماهی، ماهی جنوب و ماهی شمال) با استفاده از روش های تفکیک پذیری ضعیف، کالای مرکب تعمیم یافته و تابع تقاضای خانوارهای شهری ایران است. داده ها و اطلاعات لازم از آمار سالانه هزینه و درآمد خانوارهای ایرانی سازمان آمار برای بازه زمانی 1398-1383 بدست آمد. نتایج حاصل از کشش درآمدی نشان داد که دو کالای کنسرو ماهی و ماهی جنوب برای خانوارهای شهری ایران لوکس محسوب می شوند. ماهی شمال نیز با کشش خودقیمتی 28/1- بیشترین حساسیت را نسبت به تغییرات قیمت در مقابل دیگر انواع گوشت دارد. همچنین براساس کشش متقاطع کنسرو ماهی و ماهی جنوب جانشین یکدیگر می باشند. بنابر نتایج آزمون تفکیک پذیری برای انواع گوشت، می توان انواع گوشت را به دو گروه گوشت قرمز و سفید تفکیک کرد. همچنین براساس نتایج آزمون های ایستایی و هم انباشتگی، می توان دو کالای کنسرو ماهی و ماهی شمال را در گروه گوشت سفید قرار داد.کلید واژگان: تجمیع سازی, تفکیک پذیری ضعیف, سیستم تقاضای تفاضلی, GODDS, GCCT}Investigation of generalized composite commodity theory and estimation of demand function of meat types for urban households in IranThe aim of the present study was to investigate the possibility of aggregating and estimating the collective demand function for meat commodity groups (mutton, beef, poultry, canned fish, southern fish and northern fish) using Weak Separability methods, generalized composite commodity and the demand function of Iranian urban households. Necessary data and information were obtained from the annual statistics of expenses and income of Iranian households of the Statistics Organization for the period of 2005-2020. The results of income elasticity showed that two canned goods, fish and southern fish, are considered luxury for Iranian urban households. Northern fish with a self-price pull of -1.28 is most sensitive to price changes against other types of meat. Also, canned fish and southern fish are substituted based on the intersection of canned fish. According to the results of the Separability test for different types of meat, different types of meat can be divided into two groups of red and white meat.Keywords: Aggregation, Differential Demand System, GCCT, GODDS, Weak Separability}
-
بررسی شرایط و عوامل موثر بر میزان تقاضا در کشور می تواند زمینه ساز ارائه راهکارهای لازم برای مهار بازار و یا سایر عوامل موثر بر مصرف محصولات پروتئینی حیوانی باشد. اما زمانی که بحث تقاضای مجموعه ای از خانوارها در سطح کلان کشور به میان کشیده می شود، موضوع تجمیع گروه کالاها اهمیت زیادی پیدا می کند. بنابراین، با توجه به اهمیت گروه بندی و تجمیع کالاهای مختلف، هدف مطالعه حاضر بررسی شرایط تجمیع محصولات پروتئینی حیوانی شامل گوشت قرمز، ماهی، مرغ، شیر و تخم مرغ با کاربرد روش های تفکیک پذیری ضعیف و کالای مرکب تعمیم یافته برای خانوارهای ایرانی در بازه زمانی 1400-1383 بود. نتایج آماره والد تعدیل شده مربوط به تفکیک پذیری ضعیف نشان داد که می توان گروه کالایی محصولات پروتئینی حیوانی یادشده را به سه گروه گوشت، شیر و تخم مرغ تفکیک کرد. نتایج محاسبه کشش ها نیز حاکی از آن بود که گوشت قرمز و ماهی برای خانوارهای ایرانی کالای تشریفاتی (لوکس) و مرغ، تخم مرغ و شیر کالای ضروری محسوب می شوند. با توجه به بالا بودن ضرایب کشش های متقاطع تقاضای گوشت قرمز و مرغ و همچنین، ماهی و گوشت قرمز، می توان انتظار داشت که با تغییر در قیمت گوشت قرمز، تقاضا برای گوشت مرغ و با تغییر در قیمت گوشت ماهی، تقاضا برای گوشت قرمز به گونه ای چشمگیر دچار تغییر شود. بنابراین، در اعمال مدیریت بهینه تقاضا و برنامه ریزی الگوی مصرف، استفاده از سیاست های قیمتی کالای جانشین می تواند کارآ باشد.کلید واژگان: تفکیک پذیری ضعیف, نظام تقاضای تقریبا ایده آل درجه دو, کالای مرکب تعمیم یافته, محصولات پروتئینی حیوانی}IntroductionExamining the behavior of consumers of various types of consumer goods in relation to the changes of different price and non-price factors and the effect of each of these factors on demand is considered as one of the important economic issues. Estimating the demand function and calculating the elasticities of different groups of goods is one of the most important tools for investigating consumer behavior to know his preferences, and any policy and planning related to consumption requires analyzing the consumption pattern of households and knowing the position of each group of goods in the household budget. The large number of products and the lack of availability of sufficient information about consumer behavior make analyzing their behavior difficult. Aggregation goods and use of composite commodity are considered as an effective solution to deal with issues such as the unavailability of detailed information of each item, heavy costs of data collection, the presence of missing observations, the occurrence of collinearity problems, and the limitation of degrees of freedom by researchers. But it is important that the grouping is done correctly and consistently, because incorrect grouping appears as a specification error in the demand system and affects the extent of estimated parameters and elasticities as well as the test of the assumptions of demand functions, the result of which is presenting a false picture of consumer behavior and creating deviations in policies. Therefore, with respect to the importance of grouping and aggregation of different goods, this study aimed at investigating the conditions of aggregation of animal protein products including red meat, fish, chicken, milk and eggs using the methods of weak separability and generalized composite commodity for Iranian households in the period of 2004-2021.Materials and MethodsThe hypothesis of the research in the method of weak separability was that in the group of animal protein products, the products of three groups of meat (red meat, fish and chicken), milk and eggs could be identified as three composite groups and then, the above three groups considered as one composite group with the name of the group of animal protein products; also, the hypothesis that red meat, fish, chicken, milk and egg products could be specified as a composite group was tested using the generalized composite commodity method. In the present study, the Quadratic Almost Ideal Demand System (QUAIDS) was used to investigate the weak separability.Results and DiscussionThe results of the adjusted Wald statistic related to weak separability showed that the product group of animal protein products (red meat, fish, chicken, milk and eggs) could be separated into three groups: meat, milk and eggs. In fact, the result of the test did not reject the assumption that consumers first would allocate a part of their expenses to the group of edible goods regardless of its type; then, the act of allocation between different types of groups of edible goods would be done based on their prices. The study results indicated that the red meat and fish were found to be luxury goods while chicken, eggs and milk were known as essential goods for Iranian households. Own-price elasticities of all types of animal protein products were negative according to theoretical expectations based on the maximization of consumer utility. The highest absolute value of own-price elasticity was related to the red meat (-2.44), which shows that the consumption of red meat is very sensitive to price changes. The lowest absolute value of own-price elasticity was related to the eggs (-0.40). Following an increase in prices of commodities, their demand does not decrease significantly. The absolute value of the elasticity of the price of fish and chicken also shows the sensitivity of the consumption of fish and chicken to price changes, so if the goal is to increase consumption, the price reduction policy can be effective.ConclusionDue to the high cross elasticity coefficients of the demand for the red meat and chicken as well as the fish and red meat, it can be expected that following the change in the price of red meat, the demand for the chicken meat and the change in the price of the fish meat will significantly change the demand for the red meat. Therefore, in the application of optimal demand management and consumption pattern planning, the use of proxy product price policies can be effective.Keywords: Weak Separability, Quadratic Almost Ideal Demand System (QUAIDS), Generalized Composite Commodity, Animal Protein Products}
-
بافت های سخت بدن، کامپوزیت هایی سه بعدی هستند که حدود 30 درصد آن ها را الیاف کلاژنی، 60 درصد را ذرات تقویت کننده معدنی و 10 درصد مابقی را آب تشکیل می دهد. در این میان ایجاد استحکام، مقاومت در برابر ضربه و فشار بر عهده بافت های معدنی سخت استخوان های بدن مانند ذرات کلسیم فسفاتی می باشد. استفاده از سرامیک های زیستی کلسیم فسفاتی مانند ویتلاکیت(Ca18Mg2(HPO4)2(PO4)12) به دلیل خواص شیمیایی، زیستی و ساختمان بلوری نزدیک با بافت سخت طبیعی بدن، یکی از متداول ترین روش های درمان ناهنجاری های استخوانی می باشد.
هدف از پژوهش حاضر سنتز ویتلاکیت به روش هم رسوبی شیمیایی با استفاده از مواداولیه Mg(OH)2، Ca(OH)2 و H3PO4 و بررسی تاثیر مولفه های pH، دما و نسبت مواد بر ویتلاکیت سنتز شده است. همچنین به دلیل حساسیت و تغییر اندازه pH با تغییرات دما و تاثیر هر دوی این مولفه ها بر روی فازهای بلوری تشکیل شده، تغییرات دما و pH همزمان باهم و تغییرات فازی ایجاد شده در حین واکنش سنتز بررسی شده است. برای مشخصه یابی پودرهای سنتز شده در این پژوهش از آنالیز های XRD، FTIR، SEM و EDS استفاده شد.
با کاهش میزان pH و افزایش دما تا °C T=80و pH=5 ویکلاکیت خالص با اندازه دانه های بلوری 61nm به دست آمد. با افزایش نسبت غلظت یون های +Mg2 نسبت به یون های +Ca2 در محلول واکنش علاوه بر فاز ویتلاکیت، فاز منیزیوم فسفات (MgHPO4) و با کاهش این نسبت فاز مونتایت (CaHPO4) یا دی کلسیم فسفات دی هیدرات (CaHPO4.2(H2O)) به دست آمد. با افزایش دما تا °C 70، در 7> pH > 6 فاز هیدروکسی آپاتیت تشکیل شد. اما هرچه واکنش در این دما به سمت pH های اسیدی پیش رفت، فاز هیدروکسی آپاتیت تبدیل به فاز پایدارتر ویتلاکیت شد.کلید واژگان: ویتلاکیت, زیست سرامیک, هیدروکسی آپاتیت, زیست فعال, هم رسوبی شیمیایی, ترمیم استخوان}Hard tissues in the body consist of intricate three-dimensional composites, wherein approximately 30% constitutes collagen fibers, 60% mineral reinforcing particles, and 10% water. The mineral copounds of Natural bone tissues, such as calcium phosphate materials play a fundamental role in enhancing strength,hardness, and pressure resilience. The use of calcium phosphate bioceramics as bone grafts, such as Whitlockite(Ca18Mg2(HPO4)2(PO4)12), offers a promising method for treating bone defects due to its close chemical, biological, and crystalline resemblance to natural hard tissue. Also, Its biocompatibility, functionality, stability under acidic pH, negative surface charge, osteo inductivity and osteo conductivity, and maintaining Mg ions in their crystal structure make it an ideal bone substitute as compared to the other Ca-P bio ceramics.
This study aims to synthesize Whitlockite nanopowders using the chemical precipitation method with the precursers Mg(OH)2, Ca(OH)2, and H3PO4, and investigate the effects of pH, temperature, and Ca/Mg and Ca/P ions ratios on the synthesized Whitlockite. Additionally, the impact of varying temperature and pH on the reactions during Whitlockite synthesis is explored. To characterize the synthesized powders, XRD, FTIR, SEM, and EDS analyses were employed. The results revealed that optimizing pH to 5 and temperature to 80°C yielded Whitlockite with a crystal grain size of 61 nm. Increasing the ratio of (Mg2+ / Ca2+) ions concentrations in the reaction solution resulted in the formation of the Whitlockite phase and the magnesium phosphate phase (MgHPO4), while decreasing that ratio produced the monetite phase (CaHPO4) or dicalcium phosphate dihydrate (CaHPO4.2(H2O)). Furthermore, at 70°C, the formation of hydroxyapatite initially occurred, however the reaction favored the transformation into the more stable Whitlockite phase as pH values became acidic. In conclusion, this research highlights the significance of chemical precipitation for Whitlockite synthesis, providing valuable insights into the influence of pH, temperature, and ion ratios on the resulting crystalline phases. The findings contribute to a deeper understanding of the potential applications of Whitlockite as a bioceramic material for bone defects treatment.Keywords: Whitlockite Synthesis, Wet Precipitation Method, Hydroxyapatite, Process Optimization, Bioactivity, Bone regeneration} -
فوتولومینسانس پایدار پدیده ای است که به موجب آن، با تابش نور با انرژی بالا (معمولا نور فرابنفش و گاهی پرتوی بتا) به یک ماده معین، باعث برانگیختگی آن شده و بعد از توقف برانگیختگی، نشر نور مریی از حالت های برانگیخته الکترونی ماده برای مدت زمان قابل ارزیابی از ثانیه تا به چندین ساعت، انجام خواهد شد.در پژوهش حاضر در مرحله اول سنتز ترکیب SrAl2O4 با درصد های استوکیومتری به روش واکنش حالت جامد در دماهای 900، 1100، 1200، 1300 و °C 1500 بررسی شد. سپس افزودنی های Dy2O3 و Y2O3 با نسبت های 1 تا 4 درصد وزنی به ترکیب SrAl2O4 اضافه شد. ساختار بلوری و شبکه میزبان SrAl2O4 با آنالیز پراش اشعه ایکس (XRD) مشخص شد. شدت نشر عوامل مذکور با اسپکتروفوتومتری فوتولومینسانس (PL) با تابش در طول موج nm237 نشر حاصل شده در محدوده طول موج nm 540-500 در نمونه دارای افزودنی های مختلف بررسی شد. همچنین طیف سنجی تبدیل فوریه فروسرخ (FTIR) ترکیب میزبان و نمونه های بهینه دارای افزودنی نیز انجام شد. ریزساختار ذرات سنتز شده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی شد.
کلید واژگان: فوتولومینسانس, آلومینات استرانسیوم, فسفرسانس, میزبان, آلاینده}Stable photoluminescence is a phenomenon that is excited by irradiating high-energy light (usually ultraviolet light and sometimes beta rays) to a given substance. After the excitation stops, visible light is emitted from the excited electron states. The material will be done for a time that can be evaluated from seconds to several hours.In the present research, in the first stage, the synthesis of SrAl2O4 with stoichiometric percentages was investigated by solid-state reaction method at temperatures of 900, 1100, 1300, and 1500 ℃. Then, Dy2O3 and Y2O3 additives were added to the SrAl2O4 mixture with ratios of 1 to 4% by weight. The crystal structure and network of the SrAl2O4 host were determined by X-ray diffraction (XRD) analysis. The emission intensity of the mentioned factors was investigated by photoluminescence spectrophotometry (PL) with radiation at the wavelength of 237 nm, and the emission obtained in the wavelength range of 500-540 nm in the sample with different additives. Also, Fourier Transform Infrared Spectroscopy (FTIR) of the host composition and optimized samples with additives were also performed. The microstructure of the synthesized particles was examined using a scanning electron microscope (SEM).
Keywords: photoluminescence, strontium aluminate, phosphorescence, host, additive} -
اهداف
در این تحقیق اثر تاریخ کاشت و مصرف علف کش بنتازون روی کنترل علف های هرز و عملکرد سویا بررسی شد.
مواد و روش هاآزمایش به صورت کرت های خرد شده با چهار تکرار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. عامل اصلی شامل پنج تاریخ کاشت و عامل فرعی شامل کاربرد علف کش بنتازون در 2 سطح بدون مصرف و مصرف بود.
یافته هابا تاخیر در کاشت و مصرف علف کش، کنترل خربزه وحشی و تاجریزی در 10 و 30 روز پس از سمپاشی افزایش یافت. کاشت دیرهنگام باعث کاهش عملکرد دانه (2/29 درصد) و بیولوژیک (1/41 درصد) سویا شد. کاشت دیرهنگام سبب کاهش زیست توده خربزه وحشی (99 درصد)، تاج ریزی (61 درصد) و سایر علف های هرز (82 درصد) شد. مصرف علف کش زیست توده خربزه وحشی (51 درصد)، تاج ریزی (92 درصد) و سایر علف های هرز (71 درصد) را کاهش داد. عملکرد دانه سویا در کاشت زودهنگام بیشتر (71 درصد) از کاشت دیرهنگام بود. در تاریخ کاشت های دیرهنگام، تراکم خربزه وحشی و تاجریزی کمتر از تاریخ کاشت زودهنگام بود. تاخیر در کاشت سویا باعث تسریع در گلدهی، کوتاه شدن دوره رسیدگی و کاهش عملکرد سویا شد.
نتیجه گیریتاریخ کاشت زودهنگام سویا همراه با مصرف بنتازون باعث کاهش رشد علف های هرز، کاهش خسارت به محصول و افزایش عملکرد سویا می شود که می تواند به کشاورزان توصیه شود.
کلید واژگان: تاریخ کاشت, تراکم علف هرز, ارزیابی چشمی خسارت, عملکرد سویا, خربزه وحشی}Background and ObjectiveIn this research the effect of planting date and Bentazon application on control of weeds, and soybean yield was investigated.
Methods and Materials:
Experiment conducted as split plot in a randomized complete block design with 4 replicates. Mainfactor included five planting dates (20 April, 4 May, 18 May, 2 June and 16 June) and subfactor was herbicide application including without and with bentazone application.
ResultsDelay in planting date and herbicide application, wild melon, and black nightshade control increased both at 10 and 30 days after spraying. The late planting date reduced soybean economic (29.2%) and biological yield (41.1%). Delay in planting date reduced the biomass of wild melon (99%) and black nightshade (61%) and other weeds (82%). Herbicide application decreased the biomass of wild melon (51%) and black nightshade (92%) and other weeds (71%). Soybean yield in early planting date was higher (71%) than late planting date. In the late planting date, density of wild melon and black nightshade was lower than early planting date. Delay in planting date accelerated flowering, and reduced ripening period, seed production, and yield.
ConclusionThe early planting date of soybean along with the application of bentazone reduces weed growth, crop damage and increases soybean yield that can be recommended to farmers.
Keywords: Planting Date, Weed Density, Visual damage assessment, soybean yield, Wild melon} -
دو گونه توق خاردار (Xanthium spinosum) و توق معمولی (X. strumarium) به عنوان علف های هرز یک ساله در مزارع سویا و دیگر محصولات تابستانه محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین دمای کاردینال جوانه زنی و تعیین مراحل فنولوژی این دو گونه در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا شد. به منظور تعیین دمای کاردینال جوانه زنی بذور دو گونه توق، بذور در دماهای ثابت 5 تا 45 درجه سانتی گراد در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار در آزمایشی آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین مراحل فنولوژی دو گونه توق طی آزمایشی مزرعه ای مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین درصد جوانه زنی برای توق خاردار (51/3 درصد) و توق معمولی (58/1 درصد) به ترتیب در دماهای 25 و 35 درجه سانتی گراد مشاهده شد. با توجه به پارامترهای مختلف مدل دو تکه ای دمای پایه، مطلوب و سقف به ترتیب 1/44، 23/2 و 54/7 درجه سانتی گراد برای توق خاردار و 4/80، 34/6 و 48/4 درجه سانتی گراد برای توق معمولی برآورد شد. از زمان سبز شدن تا پایان بذردهی، مراحل فنولوژی از جمله سبزشدن، ساقه دهی، گلدهی، میوه دهی، رسیدگی کامل ثبت شدند. طول مرحله رشدی گونه های توق خاردار و توق معمولی به ترتیب 136 و 128 روز به طول انجامید. نتایج به دست آمده نشان داد که جوانه زنی بذر دو گونه توق در دامنه وسیعی انجام می شود و بین دمای 5 تا 45 درجه سانتی گراد جوانه می زنند و بهترین زمان کنترل این علف هرز، اواخر فصل تابستان (قبل از شروع مرحله گلدهی) است.
کلید واژگان: علف هرز, مراحل رشدی, رسیدگی بذر, جوانه زنی}Two species of common cocklebur (Xanthium strumarium L.) and spiny cocklebur (X. spinosum) are common annual summer weeds in soybean fields and other summer crops. The current research was carried out with the aim of determining the cardinal temperatures of germination and determining the phenology stages of these two species in Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resources. In order to determine the cardinal temperatures of germination of seeds of two weed species, the seeds were examined at constant temperatures of 5 to 45 °C in a completely randomized design in 4 replications in a laboratory experiment. Also, the phenology stages of two weed species were investigated in a field experiment. The highest germination% was observed for the spiny cocklebur (51.3%) and the common cocklebur (58.1%) at temperatures of 25 and 35 °C, respectively. According to the different parameters of segmented model, the base temperature, lower optimum temperature and ceiling temperature for spiny cocklebur are 1.4, 23.2 and 54.7 °C, and for common cocklebur are 4.8, 34.6 and 48.4 °C, respectively. Time from emergence to physiological maturity for the spiny cocklebur and common cocklebur were 136 and 128 days, respectively. The results suggested that seed germination of the two weed species occurs in a wide range of temperatures, i.e. of 5 to 45 °C, and the best time to control this weed is late summer (before the beginning of the flowering stage).
Keywords: Weed, Phenological stages, Germination, Plant maturity} -
باتوجه به اهمیت برآورد صحیح کشش های درآمدی و قیمتی تقاضا و تاثیر تکانه تحریم های اقتصادی بر رفتار مصرفی خانوارهای ایرانی، هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار مصرفی خانوارهای شهری ایران با به کارگیری سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دوم و بررسی وجود شکست ساختاری در ترجیحات سبد مصرفی چای، قند و شکر خانوارهای شهری با استفاده از رویکرد پارامتریک و چارچوب رگرسیون سوئیچینگ توسعه یافته توسط Ohtani & Katayama (1986) در بازه زمانی 1375-1401 است. نتایج نشان می دهد که شکست ساختاری در ترجیحات در سال 1389 و به صورت ناگهانی بوده است. کشش قیمتی تقاضا انواع چای، قند و شکر بعد از تحریم ها افزایش یافته و چای ایرانی و خارجی، قند و شکر از محصولات بی کشش به محصولات با کشش تبدیل شده اند. افزایش کشش های قیمتی تقاضا نشان می دهد که با افزایش قیمت ها و تورم در سال های بعد از تحریم ها حساسیت مصرف کنندگان نسبت به تغییرات قیمت افزایش یافته است؛ بنابراین، باتوجه به کشش قیمتی تقاضای بالای محصولات بعد از تحریم ها، برای حمایت از مصرف کنندگان استفاده از ابزار قیمتی همچون طرح کالابرگ الکترونیکی، تصمیم درستی خواهد بود.
کلید واژگان: تحریم, تغییر ترجیحات, خانوارهای شهری, رگرسیون سوئیچینگ, سیسستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دو}it is important to correctly estimate income and price elasticities and the impact of economic sanctions on the consumption behavior of Iranian households. So, the purpose of this paper is to investigate the consumption behavior of urban households in Iran by applying the quadratic almost ideal demand system (QUAIDS). Also, the existence of structural failure in the consumption basket preferences of tea, sugar, and sugar of urban households has been investigated using the parametric approach and the switching regression framework developed by Ohtani and Katayama (1986) from 1998 to 2022.The price elasticity of various types of tea, sugar, and sugar has increased after sanctions and Iranian and foreign tea, sugar and sugar have changed from non-elastic products to products with elasticity. The increase in price elasticities shows that with the increase in prices and inflation in the years after the sanctions, the sensitivity of consumers to price changes has increased. Therefore, considering the elasticity of the high price of products after the sanctions, it will be the right decision to use price tools to protect consumers.
Keywords: Sanction, Change of Preference, urban households, quadratic almost ideal demand system, switching regression} -
بهمنظور ارزیابی قدرت رقابتی سویا با علف هرز عروسک پشت پرده، آزمایشی در دو شرایط گلخانه ای و مزرعه ای در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام گردید. تیمارهای اعمال شده در هر دو شرایط آزمایشی شامل پنج نسبت کاشت گیاه سویا و علف هرز عروسک پشت پرده شامل: 25:75 (سویا - علف هرز)، 50:50 (سویا - علف هرز)، 75:25 (سویا - علف هرز) و خالص (100 درصد سویا و گونه علف هرز) بود. براساس نتایج، حداکثر عملکرد سویا در گلدان (60/39 گرم در بوته) و در شرایط مزرعه (44/141 گرم در متر مربع) در شرایط عاری از علف های هرز (کشت خالص سویا) بهدست آمد و افزایش تراکم سویا سبب کاهش زیست توده علف هرز نسبتبه کشت خالص آن گردید. در شرایط گلدان و مزرعه، بیشترین تعداد غلاف در بوته (به ترتیب 66/171 و 201 عدد) و وزن 100 دانه (به ترتیب 45/18 و 85/17 گرم) در کشت خالص سویا (عاری از علف هرز) دیده شد. همچنین بررسی شاخص تحمل رقابت سویا به تراکم های متفاوت گونه عروسک پشت پرده نشان داد که گیاه سویا به تراکم های پایین (25 درصد) P. alkekengi متحمل تر است. بررسی شاخص رقابت نیز نشان داد که سویا در تراکم های پایین گونه عروسک پشت پرده نیز از قدرت رقابتی بالاتری نسبتبه این گونه برخوردار بوده و مانع از افزایش زیست توده این علف هرز گردید.کلید واژگان: زیست توده, شاخص رقابت, علف هرز, عملکرد}In order to assess the competitive ability of soybean with P. alkekengi, a test was conducted at sari Agricultural Sciences and Natural Resources University. This research was carried out in two greenhouse and field condition. The treatments consisted of five planting ratios of soybean and P. alkekengi including: 25:75 (soybean - weed), 50:50 (soybean - weed), 75:25 (soybean - weed) and pure (100% soybean and weed species). According to the results the maximum yield of soybean in pot (39.60 g plant-1) and field conditions the maximum yield of soybean (141.44 g m-2) were obtained in weed-free conditions (soybean monoculture) and increasing soybean density reduce P. alkekengi biomass than the monoculture of this weeds. In pot and field conditions, the highest pod number per plant (171.66 and 201, respectively) and 100- seed weight (18.45 and 17.85 g, respectively) were observed in pure soybean (weed-free) cultivation. Also soybean tolerance to different densities of P. alkekengi showed that soybean can tolerate low density (25 percent) of P. alkekengi. Also study the competitiveness index (CI) showed that soybean at low density of physalis was higher and inhibit the weed biomass increment. The results showed that soybeans had a higher tolerance index and competitiveness index than the P. alkekengi. In general, increasing the density of P. alkekengi reduced the yield and yield components of soybeans in both potted and field conditions. In general, soybeans in low densities of P. alkekengi had a higher competitive ability than this species and inhibit the increase of weed biomass.Keywords: biomass, Competitiveness index, weed, Yield}
-
از گذشته های دور ترمیم و بازسازی نقایص و شکستگی های بافت های سخت بدن، یک چالش بزرگ برای دانشمندان فعال در حوزه ترمیم استخوان بوده است. یکی از مهم ترین روش های درمان نقایص استخوانی، پیوند آلوتروپ استخوان با استفاده از سرامیک های زیستی نظیر ویتلاکیت می باشد. ویتلاکیت با فرمول شیمیایی (Ca18Mg2(HPO4)2(PO4)12) به عنوان دومین جزو معدنی فراوان موجود در بافت های سخت بدن، خواص شیمیایی، ساختاری و زیستی بسیار نزدیکی به استخوان طبیعی بدن دارد. به طوری که حدود 26 تا 58 درصد وزنی از بافت استخوان های بدن را به خود اختصاص می دهد. هدف از این تحقیق، بررسی ویژگی های زیستی نانوپودر بلوری سنتز شده ویتلاکیت خام و عملیات حرارتی شده در دمای °C917 و مقایسه خواص زیستی آنها می باشد. بدین منظور نانوپودر های ویتلاکیت به مدت 3، 7، 14 و 21 روز در داخل محلول شبیه سازی شدن بدن (SBF) قرارگرفته و تغییرات وزنی وpH نمونه ها در حین غوطه وری در داخل محلول (SBF) مورد بررسی قرار گرفت. برای مشخصه یابی نمونه های قرار داده شده در داخل محلول شبیه سازی شده بدن (SBF) از آنالیز های XRD، FT-IR و ICP استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، با انجام عملیات حرارتی بر روی نانوپودر سنتز شده ویتلاکیت، اندازه دانه ها تا nm25 ریزتر شده و واکنش پذیری آن در محلول شبیه سازی شده بدن افزایش یافت. پس از گذشت 21 روز از غوطه وری نانوپودر های ویتلاکیت در داخل محلول شبیه سازی شده بدن، بر روی سطح ویتلاکیت، فازهای بلوری کلسیم منیزیوم فسفات و ویتلاکیت تشکیل شد. که این امر نشان دهنده زیست فعالی و زیست سازگاری مناسب نانوپودرهای ویتلاکیت است. همچنین تغییرات pH هر دو نمونه نیز در محدوده pH زیستی طبیعی بدن انسان بود، که نشانگر زیست سازگاری مناسب نمونه ها است. با این وجود، میزان پایداری ویتلاکیت در محیط های اسیدی 5>pH>4 در بالاترین میزان است. علاوه بر آن می توان گفت، به دلیل رهایش پیوسته یون های (Mg2+)، Ca2+)) و (HPO42-) از نمونه های ویتلاکیت در داخل محلول شبیه سازی شده بدن(SBF)، استفاده از آن در ترمیم عیوب استخوانی باعث افزایش سرعت روند استخوان سازی می شود. همچنین نتایج حاصل از آنالیز ICP نمونه ویتلاکیت خام نشان داد، حدود ppm150 یون منیزیوم از ویتلاکیت در داخل محلول شبیه سازی شده بدن در طی 21 روز غوطه وری آزاد می شود، که می تواند بخشی از نیاز روزانه بدن را به منیزیوم تامین کند. همچنین با بررسی تغییرات وزنی نمونه ها در داخل محلول شبیه سازی شده بدن مشاهده می شود، میزان کاهش وزن نمونه ویتلاکیت خام حدود 11/32 درصد وزنی بیشتر از نمونه ویتلاکیت عملیات حرارتی شده است که نشانگر زیست تخریب پذیری بالاتر این نمونه است.
کلید واژگان: ویتلاکیت, زیست فعال, زیست تخریب پذیر, ترمیم استخوان, هیدروکسی آپاتیت, پیوند استخوان}Treatment and repair of bone defects, has been a major challenge for bone regeneration activists for a long time. In treating bone defects, using a proper bone graft is essential. Among various kinds of bone grafts, bio ceramics alloplastic grafts are considered, owing to their excellent non-toxicity, non- allergenicity, anti-inflammatory, biocompatibility and bio-functionality. The bio-ceramics like Whitlockite (WH: Ca18Mg2(HPO4)2(PO4)12) possess same chemical, structural and biological properties with human bones, have been widely used as bone substitutes. It is the second most abundant mineral in living bone, which can contain 26-58 wt% of bone tissues. In this study, we investigated the biocompatibility, bioactivity and biodegradability of Whitlockite nano powders, by immersing samples in Simulated Body Fluid (SBF) for 3,7,14 and 21 days. The obtained samples were characterized using X-ray Diffraction (XRD), Fourier transform infared spectroscopy (FT-IR) and inductively coupled plasma -optical emission spectrometry (ICP-OES). Results indicated that, WH nano powders had significantly biocompatibility and biodegradability due to formation of Ca3(PO4)2 , (Ca, Mg)3(PO4)2 and Whitlockite on surface of WH samples. Additionally, the WH nano powders exhibited excellent mineralization ability in vitro with continuously released Ca2+, Mg2+ and HPO42- when immersed in (SBF). Furthermore, the pH changes of both samples were in the range of natural biological pH of the human body, which indicates the appropriate biocompatibility of the samples. However, the stability of whitlockite in SBF is at the highest level in 4<ph<5.< span=""> The results of the ICP analysis of the raw Whitlockite sample showed that about 150 ppm of magnesium ions are released from Whitlockite inside the Simulated Body Fluid during 21 days of immersion, which can provide a part of the body's daily magnesium needs. Also, by examining the weight changes of the samples within the SBF, it will be seen that the weight loss rate of the raw whitlockite sample is concerning 32.11% quite the heat treated whitlockite sample, which indicates the upper biodegradability.</ph<5.<>
Keywords: Whitlockite, nano particles, bioactive, biodegradable, bone regeneration, bone graft, Calcium Phosphate Bioceramics} -
جوامع امروزی خطرات امنیتی برای منابع انرژی الکتریسیته در کشتی ها، افزایش قیمت سوخت، تشدید قوانین بین المللی در مورد آلودگی، کمبود فضا و سوخت در کشتی، باعث نگرانی در مباحث بین الملل شده است. امروزه با پیشرفت فناوری و وقوع جنگ های مدرن دریایی، منابع تولید انرژی شناورها، به عنوان یکی از اهداف استراتژیک مطرح شده اند. همین موضوع سبب شده است که شناسایی تهدیدات در حوزه تولید انرژی الکتریسیته در شناورها، از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. هدف این مقاله، بررسی و محاسبه میزان دسترس پذیری و قابلیت اطمینان انواع سامانه های تولید انرژی در شناورها است؛ و در همین راستا با توجه به نوع سیستم تولید انرژی در شناورها و مزایا و معایب آن ها، مدل مارکوف جهت محاسبه قابلیت اطمینان با در نظر گرفتن عوامل تاثیرگذار ترسیم شده و میزان قابلیت اطمینان و دسترس پذیری شناورها محاسبه و مقایسه می شود. نتایج نشان می دهد که استفاده از انرژی خورشیدی در کنار دیزل ژنراتور، دارای قابلیت اطمینان بالاتر نسبت به دیگر منابع تولید (996/0) و دارای میزان دسترس پذیری بالاتر (998/0)، است و می تواند انرژی خورشیدی علاوه بر تامین بخشی توان مصرفی شناور، باعث کاهش نگهداری و تعمیرات، کاهش هزینه ها، افزایش طول عمر ژنراتورها و افزایش طول مدت دریانوردی شده و تضمین کننده تداوم انرژی و باعث بهبود پدافند غیرعامل در حوزه انرژی الکتریسیته شناورهای دریایی باشد.
کلید واژگان: سیستم برق کشتی, دسترس پذیری, قابلیت اطمینان, سلول خورشیدی}This paper examines the security risks and challenges associated with energy sources for ships, including increasing fuel prices, tightening international pollution laws, and limited space and fuel on board. With the rise of modern naval warfare and technological advances, energy production for vessels has become a strategic priority. This study focuses on identifying threats in electricity generation for ships and investigates the reliability and availability of various energy production systems. Using a Markov model, the study compares different energy production systems by considering their advantages and disadvantages, influential factors, and level of reliability and availability. Results show that the use of solar energy in combination with diesel generators has the highest reliability (0.988) and availability (0.997) compared to other production sources. The study demonstrates that solar energy can be used to meet a portion of the ship's power consumption needs, reduce maintenance and repair costs, extend the life of generators, increase the duration of navigation, ensure continuity of energy supply, and improve passive defense in the field of electrical energy for marine vessels.
Keywords: Ship Power System, Availability, Reliability, Solar Cell} -
لایه نشانی چرخشی شیشه های کالکوژناید، روشی مقرون به صرفه و منعطف برای ساخت لایه های نازک مورد استفاده در حوزه فوتونیک است. در این تحقیق لایه های نازک شیشه کالکوژناید Ga1As39S60 آلاییده با 1% اتمی Er به روش پوشش دهی چرخشی لایه نشانی شدند. شیشه ی اولیه در آمپول های کوارتزی و با استفاده از روش مرسوم ذوب از عناصر اولیه (دمای C° 650 و مدت hr 15) در کوره نوسانی و کوینچ تهیه شدند. برای تهیه ی فیلم ها از دو حلال اتیلن دی آمین (EDA) و پروپیل آمین (PA) استفاده شد. از لام های شیشه ای (ضریب شکست 51/1) به عنوان زیرلایه استفاده شد. لایه ها پس از پوشش دهی چرخشی (rpm 2000 به مدت s90) در دو مرحله در دمای C° 60 تحت اتمسفر خلاء و دمای C° 150 تحت اتمسفر نیتروژن عملیات حرارتی شدند. خواص نوری لایه ها با استفاده از آنالیز UV-Vis و FTIR بررسی شدند. در نتایج UV-Vis، میزان عبور و لبه ی جذب طول موج کوتاه در لایه ی تهیه شده از حلال PA به ترتیب بیشتر و کمتر از لایه ی تهیه شده از حلال EDA بود. با استفاده از روش Swanepoel ضریب شکست و ضخامت لایه ها به ترتیب در محدوده ی 19/2-96/1 و nm 543-495 محاسبه شدند. با استفاده از برون یابی تایوک، گاف انرژی نوری در محدوده ev 34/2-16/2 محاسبه شد. نتایج FTIR بیانگر میزان حلال EDA باقی مانده بالاتری نسبت به PA است. نشر فوتولومینسانس در لایه های تهیه شده از حلال PA بالاتر بود. طیف RAMAN و نتایج نقشه ی توزیع عناصر در EDS نیز بیانگر پخش یکنواخت Er در شبکه ی شیشه بود و اثری از خوشه ای شدن Er در ساختار مشاهده نشد. با استفاده از تصاویر میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM)، زبری سطحnm 5/3-3/3 به دست آمد.
کلید واژگان: لایه نازک, کالکوژناید, پوشش دهی چرخشی, خواص نوری}Spin-coating of Chalcogenide glasses is a cost-effective and flexible method to produce thin films applicable in photonics. In this paper Er was doped into Ga1As39S60 glass by melt quenching technique and solutions for spin coating were prepared from glass powders dissolved in Propylamine and Ethylendiamine. Substrates used were microscopic slides (refractive index of about 1.51). Applied layers were dried in 60 ℃ vacume for 60 min and then heat treated at 150 ℃ for 60 min in Nitrogen Atmosphere. Influence of solvent type on optical parameters of films and the amount of residual solvent was studied by examining UV visible infrared spectroscopy. According to AFM images, surface roughness of layers was about 3.3-3.5 nm. Although films demonstrated PL emission at 1.55 µm, emission intensity was higher at the films deposited from PA solvent. EDS mapping images showed no clusters of Er within the glass matrix.
Keywords: Thin films, Chalcogenide, Spin-Coating, Optical Properties, Solvent} -
تاج خروس ریشه قرمز (Amaranthus retroflexus L.) یک علف هرز سمج و جهان وطنی است که در نقاط مختلف دنیا پراکنده شده است. این گیاه به شدت با گیاهان زراعی رقابت کرده و موجب کاهش رشد و عملکرد آنها می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی روی برخی خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک تاج خروس ریشه قرمز طی سال های 1397 و 1398 اجرا شد. تیمارها شامل درجات مختلف تنش خشکی با پنج سطح عدم تنش، تنش سبک، تنش متوسط، تنش زیاد و تنش شدید (معادل 100، 75، 50، 25 و 5/12 درصد محتوای آب گلدان) بود. تعداد برگ، ارتفاع بوته و وزن خشک برگ تحت تاثیر اثر متقابل تنش خشکی در سال قرار گرفت و با افزایش شدت تنش خشکی تعداد برگ، ارتفاع بوته و وزن خشک برگ در هر دو سال آزمایش کاهش یافت. کاهش محتوای آب گلدان سبب افزایش فعالیت کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز شد. بیشترین میزان فعالیت کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز به ترتیب (35/110 و 33/1433 واحد آنزیمی بر میلی گرم پروتیین در دقیقه) در سال دوم و تحت تنش شدید مشاهده شد. افزایش شدت تنش باعث کاهش محتوای پروتیین محلول شد و بیشترین محتوای پروتیین محلول در تیمار بدون تنش خشکی رویت شد. تنش خشکی محتوای کلروفیل a و b را کاهش داد، اما محتوای کاروتنویید افزایش یافت. بیشترین میزان کاروتنویید در شرایط تنش خشکی شدید دیده شد. تنش خشکی در سال دوم باعث کاهش رشد بیشتری در بوته های تاج خروس شد، اما در این سال فعالیت آنزیمی افزایش بیشتری داشت. لذا، این گیاه می تواند با تغییر در فعالیت بیوشیمیایی خود باعث تعدیل تنش ها و حفظ بقا خود گردد.
کلید واژگان: پراکسیداز, سوپر اکسید دیسموتاز, کاتالاز, محتوای رنگیزه های فتوسنتزی}Redroot pigweed (Amaranthus retroflexus L.) is a noxious and cosmopolitan weed that is widely distributed in different parts of the world and competes severely with crops and reduces their growth and yield. The present study was conducted to investigate the effect of drought stress on some morphological and physiological characteristics of redroot pigweed in 2018 and 2019. Treatments included different degrees of drought stress with 5 levels including 100, 75, 50, 25, and 12.5% of pot water content (equivalent to no stress, light stress, moderate stress, high stress, and severe stress). Leaf number, plant height, and leaf dry weight were affected by the interaction of drought stress×years and with increasing drought stress, leaf number, plant height, and leaf dry weight decreased in both years of the experiment. With decreasing the water content of the pot, the activity of catalase and superoxide dismutase increased. The highest levels of catalase and superoxide dismutase activity (110.35 and 1433.33 units of enzyme/mg protein per minute) were observed in the second year under severe stress, respectively. Increasing the intensity of stress decreased the soluble protein content of the plant. Also, drought stress reduced plant chlorophylls a and b content, whereas, carotenoid content increased. The highest amount of carotenoids was observed in both years under severe drought stress conditions. Overall, drought stress in the second year reduced growth in redroot pigweed further but in this year, the enzyme activity ramped up further. Therefore, this plant can modify stresses and maintain its survival by changing its biochemical activity.
Keywords: Catalase, Superoxide dismutase, Peroxidase, Photosynthetic pigments} -
با توجه به فضای محدود شناور نظامی ، افزایش قیمت سوخت، تشدید قوانین بین المللی درموردآلودگی، انتشار گاز کربن دی اکسید و همچنین دسترس پذیری مورد قبول انرژی خورشیدی در کشتی، استفاده از فن آوری های جدید مانند استفاده از انرژی خورشیدی تا حد قابل توجهی می تواند ، جهت تامین بخشی از توان مصرف کننده ها در کشتی ها کاربرد داشته باشد.هدف این مقاله، طراحی و شبیه سازی تامین بخشی از توان در کشتی با استفاده از انرژی خورشیدی به عنوان منبع انرژی مکمل به منظور کاهش مصرف سوخت، افزایش قابلیت اطمینان ، ماندگاری بیشتر دردریا و افزایش فضای کشتی می باشد. و به همین راستا با توجه به شکل شناور فرضی ، پنل های خورشیدی روی سقف آشیانه بالگرد که بیشترین دریافت انرژی خورشیدی بدون اتلاف را داشته باشد، امکان سنجی و نصب شده اند . سیستم خورشیدی طراحی شده با توجه به مساحت سقف آشیانه بالگرد طراحی شده و می تواند جهت تامین برق مصرفی روشنایی اماکن، پمپ های سه فاز و تکفاز، یخجال ها و سردخانه هاو.بصورت اضطراری یا بصورت موازی با شبکه تامین برق شناور، بکار برده شود. محاسبات در این مقاله بصورت روابط ریاضی انجام و با نرم افزارpv syst شبیه سازی شده است. نتایج نشان می دهد که استفاده از انرژی خورشیدی علاوه بر تامین 25 درصد از توان مصرفی شناور نظامی، می تواند باعث کاهش نگهداری و تعمیرات، کاهش هزینه ها، افزایش طول عمر ژنراتورها و لفزایش طول مدت دریانوردی شود.
کلید واژگان: سیستم برق کشتی, شناور نظامی, توان, سلول خورشیدی}Due to the limited space of the military vessel, rising fuel prices, the intensification of international laws on pollution, carbon dioxide emissions, as well as the acceptable availability of solar energy on board, the use of new technologies such as the use of solar energy can significantly It can be used to provide part of the power of consumers in ships.The purpose of this paper is to design and simulate the supply of part of the power in the ship using solar energy as a complementary energy source to reduce fuel consumption, increase reliability, longer life at sea and increase ship space. In this regard, according to the hypothetical floating shape, the solar panels on the roof of the helicopter hangar, which has the highest loss of solar energy, have been feasibility and installed.The solar system is designed according to the roof area of the helicopter hangar and can be used to supply electricity for lighting, three-phase and single-phase pumps, refrigerators and refrigerators, as an emergency or in parallel with the floating power supply network. The calculations in this paper are performed as mathematical relations and are simulated with pv syst software. The results show that the use of solar energy, in addition to providing 25% of the consumption of military floating power, can reduce maintenance and repairs, reduce costs, increase the life of generators and increase the duration of navigation.
Keywords: Solar Energy, Warship, ship power system, Solar Cell} -
با افزایش کاربرد انرژی خورشیدی و مزایای زیاد آن، استفاده از این انرژی نو در کشتی ها مورد توجه قرار گرفته است. یکی از روش های افزایش قابلیت اطمینان در کشتی، داشتن توانی مناسب در همه شرایط جوی دریا است و به طبع در سیستم فتوولتاییک، به حداکثر رساندن انرژی قابل دریافت از آنها به ازای هر کیلووات توان نصب شده است، چرا که مشخصه ی ولتاژ - جریان سلول خورشیدی به شدت تابش و دمای سلول وابسته است. از طرفی تغییرات بار نیز نقطه ی کار را تغییر داده و باعث انحراف از نقطه ی توان بیشینه می شود. لذا در مقالات گوناگون، توجه زیادی به روش های توان بیشینه در سیستم های فتوولتاییک شده است. در این مقاله، استراتژی جدیدی برای ردیابی حداکثر نقطه توان با روش پیشخور با تکیه بر توانایی های شبکه عصبی جهت استفاده از این انرژی در دریا، پیشنهاد شده است. رویکرد پیشخور به دلیل اینکه رو به جلو می باشد و فیدبکی ندارد از انتشار نویز در شبکه جلوگیری می کند روش های گذشته توانایی دقیق ردیابی نقطه حداکثر توان در لحظات بروز اغتشاش و یا تغییرات ناگهانی نور خورشید را ندارد .این روش در زمان هایی که زاویه نور خورشید با صفحات خورشیدی شناورها تغییرات ناگهانی زیادی پیدا می کند، کاربرد داردو باعث می شود که مشخصه عملکردی آن را بهبود بخشدو شبیه سازی و نتایج عملکردی ، بیانگر دریافت بیشترین توان در این روش می باشد.
کلید واژگان: سیستم فتوولتائیک, ردیابی حداکثر نقطه توان (MPPT), روش پیشخور}With the increasing use of solar energy and its many benefits, the use of this new energy in ships has been considered.One of the ways to increase the reliability of the ship is to have a suitable power in all weather conditions of the sea, and naturally in the photovoltaic system, to maximize the energy that can be received from them per kilowatt of power is installed, because the voltage characteristic Solar cell flow is strongly dependent on radiation and cell temperature. On the other hand, load changes also change the operating point and cause deviation from the maximum power point. Therefore, in various articles, much attention has been paid to maximum power methods in photovoltaic systems.In this paper, a new strategy for tracking the maximum power point by feed-in method is proposed, relying on the capabilities of the neural network to use this energy at sea. The feeder approach prevents noise propagation in the network because it is forward and has no feedback. The previous methods do not have the ability to accurately track the maximum power point in the event of turbulence or sudden changes in sunlight. Solar vessels change abruptly, have applications that improve its performance, and simulation and performance results show that the maximum power is received in this method.
Keywords: Photovoltaic System, maximum power point tracking (MPPT), feed method} -
نمو گیاه یک توالی از وقایع فنولوژیکی تعریف شده است که توسط عوامل خارجی کنترل می شود و تعیین کننده تغییرات در شکل یا کارکرد برخی اندام ها است. دو گونه شقایق Papaver rhoeas و Papaver dubium به عنوان علف های هرز یک ساله زمستانه در مزارع گندم و دیگر غلات زمستانه محسوب می شوند. در پژوهش حاضر، مراحل پدیده شناسی دو گونه P. rhoeas و P. dubium در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بر اساس درجه روز- رشد مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، برخی از صفات مورفولوژیکی مانند ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد گل، تعداد کپسول و ماده خشک اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که گونه های P. rhoeas و P. dubium به ترتیب از درجه روز- رشد صفر تا 56/1723 و 06/1759 به رشد خود ادامه دادند. طی این دوره، هفت مرحله پدیده شناسی برای این دو گونه به ثبت رسید. این مراحل شامل سبز شدن، رزت، ساقه دهی، غنچه دهی (ظهور گل آذین)، گلدهی، میوه دهی و رسیدگی بذر بودند. مرحله گلدهی در هر دو گونه طولانی می باشد که 48 روز در گونه P. dubium و 46 روز در گونه P. rhoeas به طول انجامید. نتایج نشان داد که کوتاه ترین و طولانی ترین مراحل رشدی این دو گونه علف هرز از نظر زمانی به ترتیب سبز شدن و ساقه دهی بود. بین خصوصیات مورفولوژیک دو گونه مورد بررسی از نظر ارتفاع، تعداد کپسول، تعداد برگ، تعداد گل در شرایط محیطی یکسان اختلاف قابل توجهی مشاهده شد؛ اما دو گونه مراحل نموی خود را به صورت همزمان شروع و با سرعت تقریبا مشابهی به پایان رساندند. در پایان مرحله میوه دهی، هر بوته P. rhoeas به طور متوسط 13 کپسول (میانگین 386 بذر در هر کپسول) و هر بوته P. dubium حدود 14 کپسول (میانگین 423 بذر در هر کپسول) تولید کرد. در این آزمایش طول دوره رشد هر دو گونه حدود هشت ماه به طول انجامید.کلید واژگان: پدیده شناسی, رسیدگی بذر, سبز شدن, علف هرز, مراحل رشد}IntroductionPlant development is defined as a series of phenological events that are controlled by external factors and determine changes in the shape or function of some organs. Temperature and photoperiod are two of the most important environmental factors affecting phenological development. Papaver rhoeas L. and Papaver dubium L., from the Papaveraceae family, are common annual winter weeds in northern Iran. The life cycle of these species is closely related to winter crops such as wheat (Triticum aestivum L.) and other winter cereals that compete severely with them. The Papaver species are capable of producing a huge amount of small-sized seeds that remain dormant at maturity. The timing of emergence, growth and sexual reproduction is highly important for the success of invasive weeds. Checking the phonological behavior of these plant species along with their seed production would be useful for decision-support systems helping managers select the best management strategies and, thereby, improving P. rhoeas and P. dubium control. Also, the phenology data would allow predicting these species invasibility of new areas. The present study was aimed to quantify the phonological behavior of these weeds.Materials and MethodsIn the present study, the phenology of P. rhoeas and P. dubium were studied in the research field at Agricultural Sciences and Natural Resources University of Sari, Iran, with an annual rainfall of 851 mm per year. Seeds of these species were collected from a wheat field located in Mazandaran province, north of Iran during spring 2018. These species seeds were cultivated on 12 November 2018. The phenological stages were recorded from emergence to the end of the seeding stage. The phenology was studied based on the growing degree day. At the end of the experiment, the period of each phenological stage was calculated based on the day and the growing degree day. In order to determine the morphological traits of the plant, eight sampling steps were performed. Morphological traits such as plant height, number of leaves, number of flowers, number of capsules, and dry matter were measured.Results and DiscussionThe results showed that P. rhoeas and P. dubium grow from 0 to 1723.56 and 1759.06 growth degrees day, respectively. During this period, seven phenological stages were recorded for these two species. These stages were included emergence, rosette (7-8 leaves), stem elongation and branching, blooming, flowering, fruiting, and seed maturity. The flowering stage period in both species was long, 48 days in P. dubium and 46 days in P. rhoeas. The results showed that the shortest and longest stages of development of these two weeds were emergence and stem elongation, respectively. In this study, the growth period of P. rhoeas and P. dubium took about eight months. It has some variation with regard to height, the number of flower, number of capsule and dry matter between both species under the same environmental conditions but both plants started their developmental stages at the same time and finished at almost the same rate. The trend of changes in height, number of leaves, number of flowers, number of capsules, and dry matter were similar in both species. The life cycle of these two species begins with germination in autumn and ends with seed production in late June. The longest period of growth stage in both species was in spring and this trend decreases in late spring. The flowering stage begins in late March and ends in mid-June. The maturity period of these two species was from mid-June to the end of the first decade of July. One of the characteristics of these two species is high seed production. In P. rhoeas, at the end of the fruiting stage, each plant produced an average of 13 capsules and each plant produced an average of 5000 seeds. Also, in P. dubium, each plant produced an average of 14 capsules, and each plant of this species produces an average of 5922 seeds.ConclusionBased on knowledge of the different phenological stages of the two species, it is possible to plan for proper management. From a managerial point of view, these two species should be controlled before the blooming stage; so that their seeds do not enter the seed bank, because their seeds are considered as causes of contamination in the field.Keywords: Emergence, Growth stages, seed maturity, Weed}
-
امروزه، ژنراتورهای القایی دو سو تغذیه و سلولهای خورشیدی به طور گستردهای در صنایع مختلف و نیروگاههای بادی در حال استفاده هستند که هر کدام با استفاده از روشهای کنترلی مختلفی مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. در میان روشهای ارایهشده به منظور کنترل DFIG، روش کنترل مستقیم توان بیشتر مورد توجه بوده است. استفاده از این روش به دلیل مزایایی همانند مقاومت در برابر تغییر پارامترها، پاسخ دینامیکی سریع، عدم وجود مدار کنترل جریان، افزایش قابلیت اطمینان و کاهش پیچیدگی سیستم، در مقایسه با سایر روشهای کنترلی دارای برتریهای نسبی بوده است. هرچند نوسانات توان، گشتاور زیاد، فرکانس سوییچینگ بالا و عملکرد ضعیف در توانهای پایین، از جمله معایب این روش کنترلی هستند. از سوی دیگر در میان روشهای کنترل سلولهای خورشیدی، مدل کنترلی منبع امپدانسی Z بسیار مورد توجه پژوهشگران و بهرهبرداران قرار گرفته است. هر کدام از این روشها به طور جداگانه، بسیار مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در پژوهش حاضر، جهت کنترل ساختار شبکه هیبریدی، ساختار کنترل پیشنهادی متشکل از مدل منبع امپدانسی Z و سیستم کنترلی تطبیقی عصبی- فازی برای بهبود عملکرد سیستم پیشنهاد داده میشود که دارای ساختار ساده و دقت کنترلی بالا است، نسبت به تغییرات سیستم مقاوم بوده و میتواند با صرف هزینه پایین و در محیط زمان واقعی پیادهسازی شود. به منظور تایید کارایی و برتری این روش کنترلی، سناریوهای مختلفی در نظر گرفته شده و با روش دیگری نیز مقایسه شده است. نتایج شبیهسازی نشاندهنده کاهش قابل توجه نوسانات توان و ولتاژ، افزایش دامنه ولتاژ، گشتاور و جریان ژنراتور و همچنین افزایش قابلیت اطمینان سیستم بوده است.
کلید واژگان: ژنراتور القایی دو سو تغذیه, سیستم هیبرید, کنترل کننده تطبیقی عصبی- فازی, مبدل منبع امپدانسی}Renewable energies outfitted with low latency assets as wind turbines and photovoltaic exhibits give significant adverse consequences through power framework dynamic protections. For this issue, in view of fostering a high voltage direct current (HVDC) interface, a versatile Neuro-Fuzzy-based damping regulator is introduced in this paper for working on unique execution of low inertia resources associated with power frameworks. The created power framework comprises of various age sources including seaward and inland wind turbines (WTs), photovoltaic exhibits (PVs) and limited doubly fed induction generators (DFIGs) which are incorporated together through an interconnected framework. For this situation, thinking about various functional and innovative conditions, damping execution of proposed ANFIS plot is assessed. The proposed plot is a non-model-based regulator which utilizes the benefits of both neural and fluffy rationales together for giving a quick and secure design of damping regulator through continuous recreations. To research ANFIS plot through genuine cases, considering a commonplace microgrid comprises of various low-latency assets (for example WT, PV, DFIG), the framework damping exhibitions through hamper occasions are assessed. Recreation results demonstrate viability and effectiveness of the proposed plot for damping dynamic motions of low inertia resources with high damping proportions with respect to extreme issue occasions.
Keywords: Hybrid system, DFIG, adaptive neural-fuzzy network controller, impedance source convert} -
ناامنی غذایی یک چالش اساسی برای تمامی افراد به ویژه فقرا در جهان است. از این رو دولت ها درصدد اجرای سیاست های مختلف در جهت پایداری امنیت غذایی خانوارها هستند. در این بین کشورهایی همچون ایران به دلیل شرایط اقتصادی ناپایدار و تغییرات آب و هوایی شدید (نوسان در بارش و خشکسالی های متوالی) شاهد امنیت غذایی پرنوسانی برای خانوارها هستند. برای پایداری در امنیت غذایی کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران، انجام مطالعات مختلف در جهت شناسایی عوامل اثرگذار بر امنیت غذایی حایز اهمیت است. از این رو در مطالعه پیش رو با استفاده از روش خودتوضیح با وقفه های گسترده و آمار و اطلاعات دوره زمانی 1369-1398 به بررسی تاثیر تغییر آب و هوا و شاخص قیمت مواد غذایی به همراه متغیرهای درآمد سالانه خانوار و رشد نرخ ارز آزاد بر امنیت غذایی خانوارهای شهری ایران پرداخته شد. از شاخص AHFSI برای متغیر امنیت غذایی خانوار استفاده شد و مقدار آن تا سال 1398 برآورد گردید. نتایج نشان داد که در کوتاه مدت و بلندمدت شاخص قیمت مواد غذایی، وقفه سوم تغییر آب و هوا، نرخ بازار آزاد و متغیر مجازی هدفمندی یارانه دارای اثر منفی و معنادار و متغیر درآمد سالانه خانوار نیز اثر مثبت و معنادار بر امنیت غذایی خانوار شهری ایران است. همچنین در هر سال 42/0 درصد از عدم تعادل یک دوره امنیت غذایی خانوارهای شهری ایران در دوره بعد تعدیل می شود. در نتیجه پیشنهاد می شود با توجه به نتایج مطالعه حاضر، راهبردهای انتخابی باید برای رفع اثرات نامطلوب تغییرات آب و هوا و ناامنی غذایی تمرکز کنند. آموزش و تقویت باور عمومی نسبت به تغییر آب و هوا و بحران آب، تدوین برنامه و سیاست های بلندمدت و کوتاه مدت ویژه مدیریت منابع آب تحت شرایط تغییر آب و هوا می تواند موثر باشد.
کلید واژگان: تغییرات آب و هوای, شاخص امینت غذایی, شاخص دومارتن, هدفمندی یارانه, ARDL}IntroductionVarious studies have shown that changes in rainfall due to climate change can affect the stability of food supply and in fact climate change by increasing the prevalence and severity of drought or flood, crop yields, food access and also effect food prices. According to the FAO, Iran's food security rank is 82 out of 125 countries in the world, and one of the reasons for this rank is the excessive waste of agricultural products in Iran. As a result, citing a wide range of previous studies, it has been documented that the impact of climate change on food security for countries that are more dependent on agriculture is largely negative and has significant effects. Therefore, in present study, citing theoretical foundations and foreign and domestic studies conducted in the field of food security especially in Iran, factors such as food prices, climate change, household income, exchange rate and targeted subsidy policy as factors affecting selected food security and their effect on food security of urban households in Iran were studied.
Materials and MethodsIn this study, it was our goal to find the effects of food price variables, climate change, household income, exchange rate and targeted subsidy policy on food availability by estimating single equations of the food security index.In this study, based on the subject literature and available information, the self-explanatory model with wide intervals (ARDL) and the error correction model (ECM) introduced by boys and colleagues have been used to examine integration and estimate short-term and long-term relationships between variables. Data required for the present study, regarding the open market exchange rate and food prices (food and beverages) from official statistics based on the annual reports of the Central Bank of the Islamic Republic of Iran and the necessary information to calculate the food security index of households and average household income from detailed results Expenditure and income of urban households of the Statistics Center of Iran, for the period 1398-1399 has been extracted.
Results and DiscussionThe results showed that in the long run, a one percent increase in food prices reduces the food security index of Iranian urban households by 21 percent. As expected, the coefficient of variable climate change has a negative and significant effect on the food security index, and with its increase, the production of food and agricultural products decreases, and as a result, the food security index decreases. The growth rate of free market exchange rate with a negative sign at the level of one percent is significant. Since the agricultural industry in Iran is an industry highly dependent on imports. As a result, the increase in the exchange rate increases the price of agricultural products and affects food security. Annual household income has a positive and significant effect on household food security index. By increasing household income and assuming its appropriate distribution in society, it can be concluded that urban households are faced with increased purchasing power and ability to meet their food needs, and this variable has a positive effect on energy status and food security. The virtual variable of the years of implementation of the law on targeted subsidies is also significant at the level of 10% with a negative sign. The results show that in the long run, the implementation of this law has reduced the activity of farmers due to rising prices of agricultural inputs and energy carriers, this issue leads to a decrease in domestic food production and thus increases their prices and ultimately reduces food security of households. The estimated coefficient of ecm (-1) is equal to the negative value of 0.42 and is statistically significant at 1% probability level. The value of this coefficient indicates that each year 0.42% of the imbalance of one period of food security of urban households in Iran in the next period is adjusted.
ConclusionGiven the negative effect of food price index and exchange rate on food security of urban households, the application of appropriate exchange rate policies can be very effective in reducing inflation, especially food price inflation, which threatens the country's food security. With increasing investment, domestic food production is approaching self-sufficiency in this sector, in which case food prices will be subject to domestic supply and demand, and to some extent will be protected from exchange rate fluctuations and food imports, and this will create food security and prosperity. The economy in the country will help a lot. Given the negative effect of targeted subsidies, a review of the implementation of targeted subsidies policy to establish food security for households is proposed. To reduce the negative effects of climate change on food security, selective strategies must focus on addressing the adverse effects of climate change and food insecurity. Educating and strengthening public belief in climate change and water crisis, formulating long-term and short-term plans and policies for water resources management under climate change conditions with the participation of all relevant organizations and moving towards modern methods can be effective in reducing the effects of climate change.
Keywords: ARDL, Climate change, Domarten Index, Nutrition Index, Subsidy Targeting} -
تحریم های غرب نسبت به فدراسیون روسیه و اقدام متقابل فدراسیون روسیه در سال 2014 و تحریم واردات مواد غذایی از غرب شامل اتحادیه اروپا، امریکا، استرالیا، کانادا و نروژ این فرضیه را تداعی می کند که ممکن است تغییراتی در ترجیحات مصرف کنندگان کشور روسیه نسبت به برخی محصولات از جمله محصول خیار وارداتی ایران رخ داده باشد. در مطالعه حاضر، با استفاده از روش ناپارامتری بر مبنای اصل تعمیم یافته ترجیحات آشکارشده (GARP)، بررسی و آزمون این فرضیه انجام گرفت. در این راستا، داده های قیمت و مقدار مربوط به واردات خیار فدراسیون روسیه از ایران و کشورهای ترکیه و چین با بیشترین صادرات این محصول به روسیه برای دوره زمانی 2017-2000 بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که یک تغییر ساختاری معنی دار در ترجیحات مصرف کنندگان کشور روسیه در سال 2003 به نفع محصول خیار ایران رخ داده، که نشان دهنده پایداری و وفاداری مصرف کنندگان کشور روسیه نسبت به خیار وارداتی از سوی ایران است؛ در نهایت، مناقشات سیاسی فدراسیون روسیه و ترکیه فرصتی مناسب برای توسعه صادرات محصولات ایرانی در بازار فدراسیون روسیه فراهم کرده است. اطمینان از تولید خیار باکیفیت در تمام ایام سال و عدم تغییر سیاست های دولت در صادرات می تواند کمکی به افزایش سهم ایران در بازار فدراسیون روسیه باشد.
کلید واژگان: انتخاب عقلایی, آزمون کو, تحریم, رجحان آشکارشده, کشاورزی روسیه}Western sanctions against the Russian Federation and the Russian Federation's retaliation in 2014 and sanctions on food imports from the West, including the European Union, the United States, Australia, Canada and Norway, suggest that there may be changes in Russian consumers' preferences for cucumber. Imported from Iran has occurred. The present study tests this hypothesis using a nonparametric method based on the Generalized Axiom of Revealed Preferences (GARP). In this regard, price and quantity data related to the import of Russian Federation cucumbers from Iran and the countries that had the most exports of this product to Russia (Turkey and China); Reviewed for the period 2017-2000. The results of the study show that a significant structural change in the preferences of Russian consumers occurred in 2003 in favor of Iranian cucumber, which indicates the stability and loyalty of Russian consumers to cucumbers imported from Iran. Finally, the political disputes between the Russian Federation and Turkey have provided a good opportunity to develop the export of Iranian products in the market of the Russian Federation. Ensuring the production of quality cucumbers throughout the year and not changing government policies on exports can help increase Iran's share of the Russian Federation market.
Keywords: Koo Test, Rational Choice, Revealed Preference, Russian Agriculture, Sanctions} -
زمینه و هدف
پارک چیتگر با مساحت 54000 هکتار با احتساب ارتفاعات از شمال به زمین های چیتگر، از جنوب به آزادراه تهران - کرج، از غرب به آزاد شهر و پیکان شهر و از شرق به منطقه خرگوش دره محدود می شود و با مساحتی در حدود 950 هکتار زمین پر درخت، از بزرگ ترین پارک های جنگلی و قطب توریستی استان تهران به شمار می رود. ارزیابی توان اکولوژیکی مناطق در راستای کاربری اکوتوریسم به عنوان ابزاری برای حصول به این هدف شناخته شده است.
روش بررسیبا توجه به ویژگی های اکولوژک منطقه، ارزیابی توان محیط زیست پارک چیتگر برای تفرج متمرکز با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت. ابتدا با بررسی منابع مختلف معیارها و زیرمعیارها انتخاب شدند، سپس با استفاده از پرسشنامه ی مقایسات زوجی، وزن معیارها و زیرمعیارها تعیین گردید و از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی به معیارها بهره گرفته شد.
یافته هانقشه ها برای فاکتورهای تعیین شده تهیه شد و با توجه به وزن های داده شده در پرسشنامه ی مقایسات زوجی نقشه های وزن دار شده نیز تهیه شدند، سپس نقشه ی پتانسیل تفرج متمرکز طبقه بندی شده و مساحت مربوط به هر طبقه تعیین شد.
نتایجارزیابی توان با توجه به وزنهای اختصاص داده شده برای تفرج متمرکز صورت پذیرفت برای وزن دهی معیارها از نرم افزار ExpertChoice11 و برای تجزیه و تحلیل لایه ها ازنرم افزار ArcGIS 10.5 استفاده شد. بر اساس نتایج حدود 80% منطقه برای تفرج متمرکز دارای توان است.
کلید واژگان: توان اکولوژیک, تفرج متمرکز, پارک چیتگر}Human & Environment, Volume:20 Issue: 2, 2022, PP 145 -155Basis and GoalChitgar park with an area of 54000 hectares including heights is limited to the chitgar land to the north, from the south to the Tehran-karaj freeway, from the west to azadshahr and pykanshahr and from the east to the rabbit area of the valley is limited and with an area of about 950 hectares of land plowed, of the largest forest parks and tourist hub of Tehran province is considered. Evaluating the ecological capability of areas for ecotourism known as a means to achieve this goal.
Method of StudingRegarding the ecological characteristics of the area, environmental assessment of Chitgar Park for a central outing using a hierarchical analysis process was performed. First by reviewing various sources criteria and sub criteria are selected, then, using the paired comparison questionnaire weigth of criteria and sub-criteria were determined and used from the hierarchical analysis process to measure the criteria.
FindingsMaps were prepared for the specified factors and according to the given weights in the paired comparision questionnaire weight maps were also prepared, then the map of concentrated recreation entertainment was classified and the area of each floor was determined.
ResultsPower assessment was made according to the weigth assigned to the central recreation expertchoice 11 were used to weigth the criteria and ArcGIS 10.5 software was used to analyze the layers. Based on the results, about 80% of the area is concentrated on the central reflexion.
Keywords: Ecologycal ability, Centralized outing, Chitgar park} -
زمینه و هدف
آترازین یکی از مهم ترین علف کش های مورد استفاده در ایران و جهان است که ضمن برخورداری از پایداری بالا، احتمال آلودگی آب های زیرزمینی و رواناب را به دنبال دارد. هدف از این آزمایش تعیین حساسترین گونه از بین هشت گونه گیاهی به آترازین و اندازه گیری حد آبشویی این علف کش بود.
روش بررسیآزمایش اول در سال 1398 به منظور ارزیابی حساسیت هشت گونه گیاهی (کلزا، سویا، چچم، یولاف، گندم، علف قناری، تاج خروس و گندم) به بقایای آترازین با استفاده از شاخص GR50 (دز مورد نیاز علف کش برای کاهش 50% ی رشد گیاه) انجام شد. آزمایش دوم نیز به منظور تعیین حد آبشویی علف کش آترازین انجام گرفت. سطوح تیمار علف کش آترازین عبارت بودند از شاهد (عدم کاربرد)، سطح معمول (25/1 کیلوگرم در هکتار) و بالا (5/2 کیلوگرم در هکتار). تیمارهای یاد شده به ستون های خاک واقع در لوله های PVC به ارتفاع 32 سانتی متر تزریق شدند. بعد از گذشت سه روز خاک هر قطعه دو سانتی متری از ستون لوله جدا و هم زمان در معرض آزمون زیست سنجی و تجزیه شیمیایی قرار گرفتند. در آزمایش اول از تجزیه رگرسیون پروبیت برای تشخیص حساسترین گونه به آترازین و در آزمایش دوم نیز با طرح پایه کاملا تصادفی از تجزیه واریانس داده ها استفاده شد.
یافته هاآزمایش اول نشان داد که کلزا نسبت به سایر گونه ها حساسیت بیشتری به آترازین دارد. بررسی پروفیل توام تغییرات وزن گیاهچه کلزا و غلظت آترازین در اعماق مختلف خاک نشان داد که علف کش آترازین تا عمق 10 سانتی متری خاک نفوذ کرده است.
بحث و نتیجه گیریبه نظر می رسد تجمع آترازین تا عمق 10 سانتی متری به دلایلی چون مقدار ماده آلی و درصد رس بیشتر در این لایه می باشد. با توجه به حداکثر بانک بذور علف های هرز در مزرعه مورد آزمایش در لایه های سطحی خاک، استفاده از علف کش آترازین در این قطعه آزمایشی می تواند کارایی کنترل علف های هرز را افزایش دهد.
کلید واژگان: آبشویی, آترازین, تجزیه شیمیایی, زیست سنجی}Background and ObjectiveAtrazine is one of the most important herbicides in the world and Iran, which has high stability and is likely to contaminate runoff and groundwater resources. The aim of this experiment was to determine the most sensitive of the eight plant species to atrazine and to measure the leaching front of this herbicide.
Material and MethodologyThe first experiment did in order to sensitivity assessment of eight plant species (Canola, Soybean, Ryegrass, Wild Oat, Wheat, Canarygrass, Redroot Pigweed, and Corn) to simulated atrazine residues by GR50 index (the required dose of herbicide to reduce plant growth by 50% ) at 2019. The second experiment was conducted to determine leaching front of atrazine. Levels of atrazine treatments were: control, usual dose (1.25 kg.h-1) and high dose (2.5 kg.h-1). The treatments were injected into soil columns in 32 cm height PVC pipes and after three days, all 2 cm pieces of soil columns were exposed to bioassay and chemical analysis, simultaneously.In the first experiment probit regression analysis was used to identify the most atrazine-sensitive species and in second experiment with completely randomized basic design the data were investigated by regression analysis.
FindingsFirst experiment showed that canola was more susceptible to atrazine compared to other species. Evaluation of canola seedling weight profile and atrazine concentration simultaneously at different depths of soil showed that atrazine penetrated to 10 cm depth.
Discussion and ConclusionIt seems that atrazine accumulation to 10 cm depth is related to higher organic matter and clay content. Due to the fact that the maximum weed seed bank was located in the surface layers of the soil, application of atrazine herbicide in this field can increase the efficiency of weed control.
Keywords: Atrazine, bioassay, chemical analysis, Leaching} -
این پژوهش با هدف بررسی واکنش سویا به تداخل سه گونه دم روباهی Setaria glauca، S. verticillata وS. viridis و همچنین رقابت های بین گونه ای این سه علف هرز انجام گردید. آزمایش به صورت گلدانی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به صورت طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش اول شامل نسبت های کاشت: 25:75، 50:50، 75:25 (سویا-علف هرز) و کشت خالص (100% سویا و گونه علف هرز) بود و در سه آزمایش دیگر نیز هر یک از علف های هرز دو به دو با نسبت های ذکر شده در بالا با هم مورد مقایسه قرار گرفتند. صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل عملکرد دانه، تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف در گیاه، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه سویا بود. همچنین زیست توده علف هرز، ارتفاع، تعداد برگ، تعداد سنبله و تعداد پنجه علف های هرز در رقابت با یکدیگر محاسبه شد. علاوه بر آن شاخص تحمل و شاخص رقابت تعیین نیز گردید. نتایج نشان داد که در بررسی توان رقابتی سه گونه دم روباهی با سویا، حداکثر عملکرد دانه سویا (56/15 گرم در بوته) در شرایط عاری از علف هرز (کشت خالص سویا) به دست آمد و افزایش تراکم سویا در هر سه گونه دم روباهی سبب کاهش زیست توده آن ها نسبت به کشت خالص علف هرز گردید. هر چند بررسی شاخص تحمل رقابت سویا به تراکم های متفاوت هر سه گونه دم روباهی نشان داد که گیاه سویا به تراکم های پایین (25 درصد) S. glauca، S. verticillata وS. viridis متحمل تر است؛ اما توانایی رقابتی سویا نسبت به این سه گونه به صورت S. glauca > S. verticillata > S. viridis بود؛ بطوریکه با افزایش تراکم گونه S. glauca عملکرد سویا با شیبی ملایم و با افزایش تراکم گونه S. viridis عملکرد سویا با شیبی تند کاهش پیدا کرد. مطالعه توان رقابتی گونه های دم روباهی با یکدیگر نشان داد که افزایش تراکم هر گونه سبب کاهش شاخص های رشدی گونه دیگر شد و حداکثر ارتفاع ساقه، تعداد پنجه، تعداد برگ، تعداد سنبله و زیست توده هر سه گونه در کشت خالص آن ها به دست آمد. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد که رقابت بین گونه ای در تراکم های متفاوت نسبت به رقابت درون گونه ای در کاهش زیست توده هر سه گونه موثرتر بود. نتایج آزمایشات بین گونه ای علف های هرز هم بیانگر این مطلب بود که قابلیت رقابتی بین این سه گونه به صورت S. glauca < S. verticillata < S. viridis بود.
کلید واژگان: رقابت, عملکرد, علف هرز, نسبت های کاشت}IntroductionCompetition for resources among plants has long been considered to generate stress for plants and to be important for determining the distribution of species, as well as their evolution. Competition can occur among the organs of a plant (intra plant competition), or negative interactions between the plants of a species (intra specific competition) or interference among different plant species (inter specific competition). Weeds have long been considered as the main competitor of crop plants. These plants can be problematic due to competition with crop plants over light, water and nutrients, decreases the quantity and quality of the product and the creation of a suitable refuge for insects and pathogens. The presence of weeds in soybean reduces seed yield and the rate of this decrease depends on weed density and stage growth stage. In agriculture areas, crop density is kept constant whereas weed density varies in accordance to local infestation degree. Therefore, variation in plant proportion of crops and weeds is established. Thus, in competition studies, it is important to measure the influence of plant density on the competitive process as well as the variation in plant proportion. There are several methodologies used to study plant competition. However, most researchers measured just the interference of weeds on crop growth and production without concerning about the competition process. Thus, it is important to use appropriate experimental designs and methods of analysis to understand the competition process not just by quantifying crop losses but in a mechanistic way. Replacement series experiments allow the control of plant density and proportion, where plant density is kept constant while plant proportion is changed for both studied species. This study aimed to investigate the response of soybeans to the interaction of three species of foxtail (Setaria glauca, S. verticillata and S. viridis) and competitions between the species of these three weeds.
Materials and MethodsThese pot experiments were carried out at Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University based on a completely randomized design in three replications. The first experimental treatments included planting ratios: 25:75, 50:50, 75:25 (soybean-weed) and pure stand of soybean and weed and in the other three experiments, each of the weeds compared in pairs with the ratios listed above. Density of soybean and weed in the sole stand was four plants per pot and in the planting ratio of 50:05 soybean-weed, two plants were considered from each plant. Also, in the planting ratio of 75:25 soybean and weed, 4 seeds were cultivated in each pot, wherein planting ratio of 75% three seeds of soybean or weed and planting ratio of 25% one seed of soybean or weed was planted. The traits studied in this experiment included seed yield, number of sub-branches, number of pods per plant, number of seeds per pod and 100- seed weight of soybeans. Weed biomass, height, number of leaves, number of spikes and number of tillers of weeds were also calculated in competition with each other. In addition, the ability of weed competition and the competition index were determined.
Results and DiscussionThe results showed that the competitive ability of three species with soybean showed that the maximum soybean seed yield (15.56 g plant-1) were obtained in weed-free conditions (soybean monoculture) and increasing soybean density in interference with three species of foxtail reduce weeds biomass compare to the monoculture of weed. Although, survey competitive withstand ability of soybean to different densities of three species of foxtail showed that soybean is more tolerant to low densities (25%) of S. glauca, S. verticillata and S. viridis, but the competitive ability of soybeans compared to these three species was S. glauca > S. verticillata > S. viridis; because the increasing density of S. glauca, caused decreasing soybean yield with a gentle slope while, increasing density of S. viridis, made a decrement of soybean yield with a steep slope. The competitive ability of three species of foxtail together showed that increasing density of any species will diminished the growth index of other species when maximum height, tiller number, leaf number, spike number and biomass of all three species was observed in their monoculture.
ConclusionThe results of the competition of all three species of terns with each other show that inter-species competition has been more effective in reducing weed population life than the intra-species competition; Thus, S. viridis species could have a greater decreasing effect on S. verticillata and S. glauca species by creating more height, more tillers and leaves and as a result higher biomass production. So, the competitiveness between the three species was S. glauca <S. verticillata <S. viridis. According to the findings of the present study, by increasing the density of soybeans, weeds can be managed, especially in their low densities.
Keywords: Competition, Planting Ratios, Weed, yield} -
شیر، به عنوان یک کالای راهبردی، رابطه مستقیم با سلامت جامعه و امنیت غذایی هر کشور دارد. رفتار و ترجیحات مصرفی مصرف کنندگان شیر ممکن است بین خانوارها در دوره های زمانی مختلف، متفاوت باشد. با شناخت تغییر رفتار افراد، می توان به بررسی سیاست های اجراشده یا اجرای سیاست های جدید پرداخت. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی پایداری یا شکست ساختاری ترجیحات مصرف کنندگان شهری و روستایی در ایران برای شیر پاستوریزه و غیرپاستوریزه صورت گرفت. در این راستا، از آمار هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی مرکز آمار ایران برای دوره زمانی 95-1369 استفاده شد. همچنین، برای تحلیل ترجیحات خانوار، از آزمون ناپارامتریک ترجیحات آشکارشده و به منظور تفکیک تغییرات ساختاری از تکانه های زودگذر، از آماره کروسکال- والیس (K-W) استفاده شد. بدین منظور، با استفاده از داده های میانگین قیمت و مقدار شیر پاستوریزه و غیرپاستوریزه در مناطق شهری و روستایی و با مقایسه انتخاب های مصرف کنندگان در دوره های زمانی مختلف، ماتریس ترجیحات ضعیف آشکارشده (WARP) تشکیل شد. نتایج بررسی ماتریس WARPبیانگر وجود یک تناقض در ترجیجات مصرف کنندگان برای دو کالای شیر پاستوریزه و غیرپاستوریزه بوده و فرضیه پایداری ترجیجات مصرف کنندگان نقض شده است. نتایج محاسبه آماره K-W دلالت بر وجود یک تغییر ساختاری در سال 1374 داشته و بیانگر وجود شکست ساختاری در ترجیحات مصرف کنندگان ایرانی برای شیر است. در نتیجه، پیشنهاد می شود که در مطالعات آتی، به بررسی سیاست های اجراشده در این حوزه، اقتصاد رفتاری و ترجیحات مصرف کنندگان در خصوص محصولات مهمی همچون شیر و دیگر محصولات راهبردی پرداخته شود.کلید واژگان: آزمون کروسکال- والیس (K-W), ترجیحات ضعیف آشکارشده (WARP), تکانه غیرخطی}Consumer behavior and preferences among households’ milk may be in different time periods, different. It is important to change behavior in the studied time period specified by identifying changes in people's behavior, can be used to evaluate policy payments made or implemented new policies. The purpose of this study was to investigate the structural stability or break of Iranian consumers’ preferences for pasteurized and non-pasteurized milk. In this regard, using the cost and income statistics of urban and rural households’ in Iran Statistics Center in the period 1990-2016. Also to analyze household preferences, from a non-parametric pre-disclosed test (WARP) and Kruskal-Wallis statistics (K-W) have been used to distinguish permanent structural changes from fleeting shocks. For this purpose, the matrix of poorly expressed preferences was compiled using the average price and quantity of pasteurized and non-pasteurized milk in urban and rural areas, and by comparing consumer choices in different time periods. The results of the WARP matrix indicate a contradiction in the preferences of consumers of both pasteurized and non-pasteurized milk. In other words, the rational behavior of consumers of pasteurized milk and non-pasteurized milk is rejected in Iran. Also, the results of the K-W statistic indicate a structural change in 1995, indicating a structural failure in the preferences of Iranian consumers for milk. As a result, in future studies, it is suggested that special attention be paid to behavioral economics and consumer preferences for important products such as milk.Keywords: Kruskal-Wallis test (K-W), Milk, Temporary nonlinear shock, Weak Axiom of Revealed Preference}
-
پایش تغییرات پوشش اراضی در 32 سال گذشته با استفاده از تکنیک سنجش از دور (مورد مطالعه: شهرستان پیشوا)
مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع می تواند در برنامه ریزی و استفاده بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیراصولی در آینده گام مهمی باشد و ازآنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، بنابراین تکنولوژی سنجش ازدور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات می باشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش پوشش اراضی شهرستان پیشوا با تکنیک سنجش ازدور می باشد. بدین منظور ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به سال های 1986، 2002 و 2018 تهیه و پس از تصحیح رادیو متریک و بررسی صحت هندسی، طبقه بندی تصاویر به روش حداکثر احتمال انجام پذیرفت و دقت طبقه بندی نیز با شاخص کاپا و صحت کلی بررسی شد. نتایج نشان داد که در طی سی و دو سال گذشته سطح اراضی بایر و زراعت آبی در منطقه کاهش و سطح کاربری های گلخانه و انسان ساخت افزایش یافته است. بررسی دقت طبقه بندی تصاویر نشان داد که تصاویر مربوط به سال های 2018، 2002 و 1986 مربوط به سنجنده های OLI، ETM و TM به ترتیب با ضریب کاپا 96/0، 80/0 و 76/0و همچنین صحت کلی 56/97، 54/86 و 86 درصد از بیشترین دقت طبقه بندی برخوردار است. بر اساس نتایج در دوره اول (1986-2002) ، 6/27 درصد از منطقه، در دوره دوم (2002-2018) 6/29 درصد از منطقه و در بازه (1986-2018) 8/31 درصد از منطقه دچار تغییرات کاربری اراضی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد روند تغییرات در منطقه ناشی از شرایط اقلیمی از قبیل کاهش بارندگی، وقوع خشک سالی و شرایط اجتماعی نظیر افزایش جمعیت و نیاز غذایی و شرایط اقتصادی نظیر سود بیشتر با افزایش راندمان تولید است.
کلید واژگان: شهرستان پیشوا, تصاویر ماهواره ای, تغییرات پوشش اراضی, سنجش ازدور}Study of resources changes in previous years could be useful in the planning and optimal using of resources to control inappropriate changes. Because land use changes occur on large-scale, remote sensing technique is a useful and valuable tool for monitoring the changes. The aim of this research is land cover changes detection in a period of 32 years in Pishva town with using remote sensing technique .First TM, ETM and OLI images for the years 1986, 2002 and 2018 were collected respectively and after geometric and radiometric corrections, images were classified by using maximum likelihood classification methods. Kappa and overall indexes were used to calculate classification accuracy. Results showed in past 32 years, bare land and irrigated land have decreased while residential and greenhouse areas have increased. Classification accuracy showed that OLI, ETM and TM sensors have high accuracy respectively with kappa 0.96, 0.80 and 0.76 and also overall indexes of 97.56, 86.54 and 86 percent. Based on results, in the first period (1986-2002) 27.6%, in the second period (2002-2018) 29.60% and in the third period (1986-2018) 31.8% of area land cover have been changed. Results showed land cover changes in the area is related to climate changes like low precipitation, drought and social condition like population and food need increasing and economic condition like high production and efficiency.
Keywords: Pishva, Satellite images, land cover changes, RS} -
سیلیس و روی در بین عناصر غذایی نقش کلیدی در بهبود تغذیه و افزایش رشد گیاه برنج دارند. بهمنظور انجام این تحقیق، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با 3 تکرار در مزرعه شخصی واقع در شهرستان بابل، طی سالهای 97-1396 و 98-1397 اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل محلولپاشی در سه سطح (سیلیکات پتاسیم، نانواکسید سیلیسیم و نانواکسید روی) بهعنوان عامل اول و مراحل رشد و نمو در پنج سطح](T1: ابتدای پنجهدهی +T2)، (T2: اواسط پنجهدهی +T3)، (T3: T4+T5)، (T4: اواخر پنجهدهی)، (T5: خوشهدهی کامل)[بهعنوان عامل دوم درنظر گرفته شدند. نتایج نشان دادند که هیچیک از صفات مورد مطالعه تحت اثر سال زراعی قرار نگرفتند. حداکثر عملکرد دانه با محلولپاشی نانواکسید سیلیسیم (7733 کیلوگرم در هکتار) و نانواکسید روی (7498 کیلوگرم در هکتار) بهدست آمد، که بهترتیب بهخاطر افزایش تعداد کل خوشهچه و درصد خوشهچه پر (بهترتیب 0/142 خوشهچه و 53/95 درصد) و افزایش تعداد کل پنجه و وزن هزار دانه (بهترتیب 73/19 پنجه و 80/26 گرم) بود. بالاترین میزان عملکرد دانه (7716، 7700 و 7492 کیلوگرم در هکتار) و درصد خوشهچه پر (83/94، 72/94 و 89/93 درصد) بهترتیب تحت تیمارهای T1، T2 و T3 بهدست آمد. بیشترین غلظت سیلیس و روی دانه بهترتیب با محلولپاشی نانواکسید سیلیسیم تحت تیمار T1 (97/3 درصد) و نانواکسید روی تحت تیمار T2 (67/21 میلیگرم در کیلوگرم) بهدست آمد.
کلید واژگان: روی دانه, سیلیس دانه, عملکرد دانه, نانوکودها}IntroductionRice (Oryza sativa L.) is one of the three major food crops worldwide. Approximately 50% of the world’s population uses rice as a staple food. Silica and zinc among nutrients play a key role in improving plant nutrition and increasing rice growth, so that a lack of these elements reduces growth and consequently reduces yield. Also fortifying rice with silicon and zinc can correct deficiencies of these elements in humans who consume rice.
Materials and MethodsThis experiment was conducted as factorial based on a randomized complete block design with three replications at the private farm located in Babol (North of Iran) during the years 2017-18 and 2018-19. Measured values of electrical conductivity, soil acidity, organic carbon, total nitrogen, available phosphorus, available potassium, zinc content and soil texture for the first and second years were 2.33 dS m -1 and 1.27 dS m -1 , 7.48 and 7.26, 3.27 % and 2.16 %, 0.32 % and 0.21 %, 11 mg kg-1 and 6 mg kg-1 , 320 mg kg-1 and 238 mg kg-1 , 0.96 mg kg-1 and 0.89 mg kg-1 , Clay and Clay, respectively. The treatment included three levels of foliar application (Potassium silicate, Silicon nanoxide, and Zinc nanoxide) as the first factor and five levels of developmental stages (T1: beginning of tillering + middle of tillering + late of tillering + end of panicle emergence, T2: middle of tillering + late of tillering + end of panicle emergence, T3: late of tillering + end of panicle emergence, T4: late of tillering and T5: end of panicle emergence) as the second factor.
Results and DiscussionThe results showed that none of the studied traits were affected by the year. Maximum grain yield was obtained by foliar application silicon nanoxide (7733 kg ha-1 ) and zinc nanoxide (7498 kg ha-1 ), which was, respectively, due to increasing the total number of spikelets and the percentage of filled spikelets (1420.0 spikelets and 95.53%, respectively) and increasing the total number of tillers and 1000- grain weight (19.73 tillers and 26.80 g, respectively). The highest grain yield (7716, 7700 and 7492 kg.ha-1 ) and the percentage of filled spikelets (94.83, 94.72 and 93.89%) were obtained under T1, T2 and T3 treatments, respectively. By foliar application of silicon nanoxide and zinc nanoxide, the highest biological yield (19213 and 18986 kg ha-1 , respectively) and, the highest grain silica concentration (3.13%) and grain zinc concentration (15.97 mg kg-1 ) were recorded. The minimum 1000-grain weight (24.11 and 24.00 g), the maximum total number of spikelets per panicle (143.1 and 143.2 spikelets) and the highest concentration of grain silica (3.00 and 2.97%) were obtained under T1 and T2 treatments, respectively. However, the highest total number of tillers per hill and the highest number of grain were obtained under T1 and T2 treatments, respectively. The interaction between treatments showed that the maximum total number of spikelets per panicle was obtained by foliar application of potassium silicate under T1 treatment (151.5 spikelets) and foliar application of silicon nanoxide under T2 treatment (153.3 spikelets). Also, the highest concentrations of silica and zinc in grain were obtained by foliar application of silicon nanoxide under T1 treatment (3.97%) and zinc nanoxide under T2 treatment (21.67 mg kg-1 ), respectively.
ConclusionsAccording to the results of this study, we found that grain yield increases with the application of nanoparticles as well as foliar application during crop growth and development. In order to enrich rice grains, foliar application of nanoparticles in the middle of tillering, late of tillering and end of panicle emergence is also necessary
Keywords: Grain silica, Grain yield, Grain zinc, Nanofertilizer} -
مطالعه حاضر ، با هدف شناسایی اثرات توسعه شهری بر اراضی مرتعی و جنگل های شهرستان سیروان اجرا گردید. از نظر ماهیت یک تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که برای گردآوری داده های آن از تصاویر ماهواره ای لندست 5 سنجنده TM سال 1987، لندست 7 سنجنده ETM+ سال 2000 و نیز لندست 8 سنجنده OLI سال 2016 استفاده نموده است و بعد از انجام تصحیح های هندسی و اتمسفری بر روی نقشه ها ، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال انجام گردید. برای تحلیل تغییرات انجام شده از روش LCM استفاده شد. در این تحقیق برای نخستین بار تلاش شده است ، روند تغییرات کاربری اراضی در شهرستان سیروان برای محافظت از جنگل ها و مراتع شهرستان سیروان ، بررسی شود تا بتوان برای مدیریت بهتر ، برنامه ریزی نمود. یافته های تحقیق نشان داد که در بازه 1987 الی 2000 حدود 140 هکتارمرتع به اراضی انسان ساخت و در بازه 2000 الی 2016 حدود 395 هکتار مرتع و 20 هکتار جنگل به اراضی انسان ساخت و در بازه زمانی 29 ساله 6850 هکتار مرتع و 680 هکتار جنگل به اراضی کشاورزی تبدیل شده است و طبق نتایج به دست آمده ، توسعه شهری سبب تبدیل اراضی مرتعی و جنگلی شهرستان سیروان به اراضی مسکونی گردیده است.
کلید واژگان: توسعه شهری, اراضی مرتعی, جنگل ها, سیروان}The aim of this study was to identify the effects of urban development on rangelands and forests of Sirvan city. In terms of nature, it has been a descriptive-analytical research by the use of Landsat 5TM satellite sensors of 1987, Landsat 7 ETM + sensors of 2000 and Landsat 8 of OLI sensors of 2016 in order to collect data. After performing geometric and atmospheric corrections on the maps, images were classified through maximum likelihood algorithm supervised method with and LCM method was used to analyze the changes. The attempt was made to study the trend of land use changes in Sirvan city to protect the forests and pastures of Sirvan city, so that it could be planned for better management. Findings showed that in the period 1987 to 2000, about 140 ha of pastures were built for human lands and in the period 2000 to 2016, about 395 ha of pastures and 20 ha of forests were built for human lands. In a period of 29 years, 6850 ha of pastures and 680 ha of forests were changed to agricultural lands and according to the results, urban development has turned the rangeland and forest lands of Sirvan city into residential lands.Urban Development.
Keywords: urban development, Satellite Images, Sirwan City}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.