فهرست مطالب mohammadhossein sadeghian
-
مقدمه
حوزه علمی قرآن و سلامت با بررسی ارتباط بین مفاهیم قرآنی و سلامت روحی و جسمی، به عنوان یک جنبه مهم در حوزه سلامت شناخته می شود. مطالعه حاضر با هدف تحلیل تولیدات علمی در حوزه قرآن و سلامت و شناسایی مسیرهای علمی در این زمینه انجام شده است.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از روش کتاب سنجی انجام شده است. تمامی تولیدات علمی پژوهشگران در حوزه قرآن و سلامت، در تاریخ 25 دی ماه 1402 (16 ژانویه 2024) از پایگاه استنادی اسکوپوس، با به کارگیری راهبرد جستجوی مناسب استخراج گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اکسل و بسته نرم افزاری Bibliometrix در زبان برنامه نویسی R استفاده گردیده است.
یافته هابراساس یافته ها تعداد 118 مورد تولیدات علمی در بازه زمانی سال های 1990 تا 2024 در حوزه قرآن و سلامت از پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس بازیابی شده است. بیشتر تولیدات علمی حوزه قرآن و سلامت از نوع مقالات پژوهشی با 78 درصد و مروری با 12 درصد بوده است. مالزی با 110 مورد، ایران با 105 مورد و اندونزی با 45 مورد بیشترین میزان مشارکت در تولیدات علمی این حوزه علمی را دارا بودند. دانشگاه علوم پزشکی مشهد با 16 مورد و دانشگاه مالزی با 11 مورد پرکارترین موسسات بودند. خوشه های موضوعی در حوزه علمی قرآن و سلامت شامل تاثیرات قرآن بر سلامت روان و جسم، تغذیه، دعا و معجزات قرآن مشخص شده است.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داده است که این حوزه علمی یک زمینه پویا و با تنوع مطالعات متنوعی است. نتایج این مطالعه می تواند به سیاستگذاری تحقیقات آتی در زمینه ارائه جهت دهی مناسب تولیدات علمی حوزه قرآن و سلامت کمک کند.
کلید واژگان: قرآن, سلامت, تولیدات علمی, علم سنجی}Preface:
The scientific field of Quran and health is recognized as an important aspect in the field of health by examining the relationship between Quranic concepts and mental and physical health. The present study was conducted with the aim of analyzing scientific productions in the field of Quran and health and identifying scientific ways in this field.
Materials and methodsThe study is an applied type, which was carried out using the bibliometric method with an analytical approach. All the scientific productions of researchers in the field of Quran and health were retrieved from the Scopus database on January 16, 2024 using the appropriate search strategy.
FindingsBased on the findings, 118 scientific productions have been retrieved from the Scopus database in the field of Quran and health between 1990 and 2024. Scientific productions in the field of Quran and health were mostly research articles with 78% and reviews with 12%. Malaysia with 110 documents, Iran with 105 documents and Indonesia with 45 documents had the highest participation in the scientific productions of this scientific field. Mashhad University of Medical Sciences with 16 documents and University of Malaysia with 11 documents were the most productive institutions. Thematic clusters in the scientific field of the Quran and health include the effects of the Quran on mental and physical health, nutrition, prayer and miracles of the Quran.
ConclusionThe results of this study have shown that this scientific field is a dynamic field with a variety of studies. The results of this study can help policy making in the future research in the field of providing appropriate orientation of scientific productions in the field of Quran and health.
Keywords: Quran, Health, Scientific Products, Bibliometric} -
Background
Poisoning is a significant public health concern, encompassing a broad range of sudden and severe health issues resulting from the ingestion, inhalation, or contact with toxic substances. The potential for injury or fatality necessitates urgent medical attention and care. With the ongoing advancements in artificial intelligence (AI) and its increasing integration into medical and pharmaceutical domains, there is a growing interest in exploring the role of AI in the context of poisonings. This study aims to investigate the potential applications of AI in the management and treatment of poisoning.
Materials and methodsThis research is a review by searching the keywords ("Artificial intelligence") [TIAB] AND (poisoning [TIAB] OR toxicity[TIAB] OR intoxication[TIAB] OR Toxin[TIAB] OR poison[TIAB]) was searched in the internet databases PubMed, Scopus, and Google Scholar search engine in 2016-2024.
ConclusionEnhancing system management and treatment approaches is crucial in preventing accidental and intentional poisoning. This can be achieved by incorporating cutting-edge medical equipment, such as those equipped with AI. AI technology can recognize complex patterns beyond predefined rules and process large amounts of data, exceeding human capabilities. In the future, more progress in AI will likely affect various areas of healthcare, including poison prevention and treatment, to improve patient outcomes and reduce the burden of poisoning on healthcare systems.
Keywords: Artificial Intelligence, Machine Learning, Poisoning, Toxicity} -
زمینه و هدف
مسمومیت با فسفید آلومینیوم یکی از مسمومیت های کشنده در کشور های آسیایی از جمله در پاکستان و هند است که نیاز به درمان سریع و فوری دارد. از آن جا که یکی از مهم ترین علایم در بیماران مسموم با فسفید آلومینیوم تظاهرات قلبی و عروقی می باشد، به نظر می رسد که تغییرات الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرافی یکی از موارد مهمی است که در بیماران مسموم با این ماده نیاز به سنجش دارد. از این رو این مطالعه با هدف بررسی تغییرات الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرافی در بیماران مسموم شده با این ماده طراحی گردید.
روش بررسیمطالعه ی حاضر به صورت مقطعی در سال 1398 تا 1400 بر روی 107 بیمار مسموم شده با فسفید آلومینیوم مراجعه کننده به اورژانس مسمومیت بیمارستان بهارلو شهر تهران انجام پذیرفت. تمامی بیماران که مسمومیت آن ها به دلیل مصرف قرص، محلول و یا استنشاق فسفید آلومینیوم بوده وارد مطالعه شده اند. سرانجام، اطلاعات بیماران براساس متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه شامل: سن، جنسیت، دوز مسمومیت، فاصله زمانی مصرف قرص تا پذیرش در اورژانس، سطح فشار خون سیستولی و تغییرات الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرافی گردآوری شد.
یافته هامیانگین فشارخون سیستولیک بیماران در ساعت اول 107 میلی متر جیوه بود که بعد از 24 ساعت به 103 میلی متر جیوه رسید. فشارخون دیاستولیک بیماران نیز در ساعت اول و 24 ساعت بعد از بستری برابر با 19/71 و 66/68 بود. مقدار pH خون بیماران در ابتدای مطالعه 99/6 و بعد از 24 ساعت 39/7 بود(081/0=P). مقدار تخلیه بطن چپ در ساعت اول و 24 ساعت بعد نشان داد که در ابتدای مطالعه متوسط مقدار تخلیه 68/40 بود که بعد از 24 ساعت به 57/46 رسید. در واقع کسر تخلیه بعد از 24 ساعت از بستری 21/5 درصد افزایش نشان داد(029/0= P).
نتیجه گیرینتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که تغییرات وسیع در اکوکاردیوگرافی قلب به ویژه کسر تخلیه بطن چپ و هم چنین ECG بیماران می تواند نشان دهنده ی شدت مسمومیت قلب در بیماران مسموم شده با فسفید آلومینیوم باشد.
کلید واژگان: فسفید آلومینیوم, قرص برنج, مسمومیت, اکوکاردیوگرافی, الکتروکاردیوگرام}Background and AimAluminum phosphide poisoning is one of the fatal poisonings in Asian countries, including Pakistan and India, which requires urgent treatment. Since one of the most important symptoms in patients poisoned with aluminum phosphide is cardiovascular manifestations; it seems that electrocardiogram and echocardiographic changes are one of the important things that need to be measured in patients poisoned with this substance. Therefore, the study was designed to investigate electrocardiogram and echocardiographic changes in patients poisoned with aluminum phosphide.
Materials and MethodsThe present study was conducted cross-sectionally 2019-2021 on 107 patients poisoned with aluminum phosphide who referred to the poisoning emergency of Baharloo Hospital in Tehran. All patients were included in the study due to taking tablets, solution or inhalation of aluminum phosphide. Finally, the patients› information was collected based on the variables investigated in this study including age, gender, poisoning dose, time interval between taking pills and admission to the hospital, systolic blood pressure level, electrocardiogram and echocardiography changes.
ResultsThe mean systolic blood pressure was 107 mmHg at the beginning of the study that changed to 103 mmHg after 24 hours. In addition, the mean diastolic blood pressure was 71.19 mmHg at the beginning of the study that changed to 68.66 mmHg after 24 hours. The blood pH of the patients at the beginning of the study and after 24 hours, was 6.99 and 7.39, respectively (P-value= 0.081). The mean EF was 40.68at the beginning of the study which, on average, changed to 46.57 mmHg after 24 hours (%5.21 increase, P-value= 0.029).
ConclusionThe results of the present study showed that extensive changes in the echocardiography of the heart, especially the left ventricular ejection fraction, as well as the patient›s ECG could indicate the severity of heart poisoning in patients poisoned with aluminum phosphide.
Keywords: Aluminum Phosphide, Rice Tablets, Poisoning, Echocardiography, Electrocardiogram} -
مقدمه و هدف
یکی از اهداف برنامه تحول نظام سلامت که 15 اردیبهشت ماه سال 1393 آغاز شد، ترویج زایمان طبیعی بود. هر چند طرح تحول سلامت، در افزایش میزان زایمان های طبیعی موفق بوده است، به نظر می رسد شکایات مرتبط با زایمان در مدت اجرای این طرح افزایش یافته است. بنابراین در این مطالعه، شکایات مرتبط با زایمان طبیعی و سزارین در سال های 1390 تا 1396، مورد بررسی قرار گرفت.
روش کاردر این مطالعه گذشته نگر، شکایات ثبت شده در حوزه ی جراحی زنان و زایمان در زیرشاخه مامایی در سازمان پزشکی قانونی و هییت بدوی انتظامی تهران (قبل و بعد از طرح تحول سلامت) به صورت تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که تنها در 18 مورد (3/16%) از شکایات بررسی شده، قصوری اتفاق افتاده است که از آنها 14 مورد (8/77%) مربوط به قبل از اجرای طرح تحول و 4 مورد (2/22%) مربوط به بعد از اجرای طرح تحول بوده است.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که اجرای طرح تحول نظام سلامت منجر به کاهش تعداد شکایات ثبت شده مربوط به زایمان شده است.
کلید واژگان: شکایات پزشکی, زایمان طبیعی, زایمان سزارین, طرح تحول سلامت}IntroductionOne of the goals of the health reform program (HRP) which was started in 2014, was normal vaginal delivery (NVD) promotion. Although, HRP has been successful in increasing NVD, it seems medical complaints related to the delivery have been rising during this program. Therefore, this study examined the complaints related to the NVD and cesarean section in 2011 to 2017.
Materials and MethodsIn this retrospective study, the complaints registered in the field of obstetrics and gynecology surgery in the sub-branch of midwifery, in the Forensic Medicine Organization and the Police Department of Tehran were investigated (before and after the HRP) randomly.
ResultsThe results of this study showed that in 18 cases (16.3%) of the investigated medical complaints, malpractice occurred, 14 cases of which (77.8%) related to before and 4 cases (22.2%) related to after the implementation of the HRP.
ConclusionThe results of this study showed that some medical malpractices are avoidable. Health system managers should pay more attention to avoidable malpractice to improve the quality of the services. The results of this study showed that the implementation of the HRP did not cause an increase in the number of registered complaints related to the delivery.
Keywords: Medical Complaints, Normal Vaginal Delivery, Cesarean section, Health reform system} -
زمینه و هدف
از آنجایی که کادر بهداشتی و درمانی در دوران شیوع پاندمی کووید 19 به طور مداوم در معرض وضعیت های بحرانی و تنش زا هستند، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت معنوی با تاب آوری در پرسنل بیمارستان های پذیرش کننده مبتلایان به ویروس کرونا تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت.
مواد و روش ها:
مطالعه حاضر از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1399 انجام گرفت. جامعه پژوهش در این مطالعه کارکنان درمان شامل پزشک، پرستار، پیراپزشک، بهیار و نیروهای خدماتی بود که در مبارزه با بیماری کووید 19 مشارکت داشته اند. به منظور سنجش میزان تاب آوری از پرسشنامه کانر و دیویدسون و برای سنجش سلامت معنوی، از پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون استفاده شد. تعداد 145 پرسشنامه وارد مطالعه شد. از آزمون های آماری میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و تی مستقل استفاده شد.
نتایجمیانگین نمره تاب آوری در بین افراد مورد پژوهش 3/64 می باشد. نتایج نشان دهنده آن بود که تاب آوری در حیطه تاثیرات معنوی با میانگین 07/3 بالاترین و در حیطه تحمل اثرات منفی و قوی بودن در برابر تنش با میانگین 33/2 پایین ترین میانگین را کسب کردند. سلامت معنوی 9/55 درصد از واحدهای مورد پژوهش در سطح متوسط بود و هیچ کدام سلامت معنوی در سطح پایین نداشتند. تاب آوری و همه حیطه های آن با سلامت معنوی و حیطه هایش همبستگی معنی دار آماری مثبت داشتند.
نتیجه گیری:
توجه مدیران به سلامت معنوی کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی می تواند استرس ها و فشارهای ناشی از کار در شرایط بحرانی را کاهش داده و در جهت بهره وری بیشتر نیروی انسانی گامی موثر باشد.
کلید واژگان: تاب آوری, سلامت معنوی, ویروس کرونا, کادر درمان}Hospital, Volume:21 Issue: 3, 2023, PP 10 -19BackgroundSince the health and treatment staff are constantly exposed to critical and stressful situations during the outbreak of the Covid-19 pandemic, the present study aims to investigate the relationship between spiritual health and resilience in the personnel of hospitals accepting patients with the corona virus affiliated to Tehran University of medical Sciences.
Materials and MethodsThe current study is a descriptive and analytical study that was conducted cross-sectionally in 2019. The study population included medical staff, including doctors, nurses, paramedics, and service personnel who participated in the fight against Covid-19. In order to measure resilience, Connor and Davidson's questionnaire was used, and Polotzin and Ellison's spiritual health questionnaire was used to measure spiritual health. 145 questionnaires were included in the study. Statistical tests of mean, standard deviation, Pearson correlation coefficient, analysis of variance and independent t were used to analyze the data.
ResultsThe average resilience score among the subjects was 64.3. The results showed that resilience in the field of spiritual effects with an average of 3.07 was the highest and in the field of tolerance of negative effects and strength against stress with an average of 2.33 had the lowest average. Spiritual health in 55.9% of the studied units was at a moderate level and none of them had a low level of spiritual health. Resilience and all its domains had a statistically significant positive correlation with spiritual health and its domains.
ConclusionManagers' attention to the spiritual health of health center staff can reduce stress and pressures caused by work in critical situations and be an effective step towards greater productivity of human resources.
Keywords: Resilience, Spiritual health, Corona virus, Medical staff} -
Background & Aim
Volunteers’ perceptions may affect their future decisions to participate in crisis intervention. Few studies in Iran have been conducted to examine the experiences of medical personnel who volunteered during the COVID-19 pandemic. This qualitative study describes the experiences of medical volunteers during COVID-19 in Iran.
Methods& MaterialsAtotal 17 healthcare volunteers who worked in COVID-19 hospital wards were recruited using purposive sampling. All participants were recruited in the current study from the hospitals affiliated with the Tehran University of Medical Sciences if they expressed their willingness to participate and had at least two months experience of working as healthcare volunteers in COVID-19 wads. In-depth video-call semi-structured interviews were conducted from August to November 2020. The data were analyzed using the qualitative thematic analysis method.
ResultsOne main theme “from nuisance to helpful assistants” and four sub-themes including the “feeling of inefficiency”, “negligent managing”, “situation orientation”, and “transformation for integrity” emerged from the data.
ConclusionDespite experiencing challenges, the volunteers and hospital staff tried to change their approaches to joint collaboration by improving their capabilities for situation awareness and creating integrity. These findings provide policymakers with a better understanding of health volunteers' challenges in hospitals during crises.
Keywords: COVID-19, hospital volunteers, perception, Iran, qualitative research} -
هدف
بررسی علل شکایت از کادر درمانی و تلاش در جهت کاهش آن گامی جهت رضایت هر چه بیش تر بیماران و کارکنان پزشکی می باشد. هدف از این مطالعه تعیین علت و انگیزههای شکایت، میزان و نوع قصور انجام شده در رشته جراحی و در آخر ارایه راه حل برای کاهش قصور پزشکان میباشد.
مواد و روش هااین مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی (Cross-sectional) بود که به بررسی پروندههای شکایت از گروه جراحی ارجاعی به اداره کمیسیونهای سازمان پزشکی قانونی کشور در طی یک دوره 5 ساله از ابتدای سال 1396 تا پایان سال 1401 پرداخت. نمونه گیری به صورت سرشماری انجام شد. با مراجعه به بایگانی اداره کمیسیونهای سازمان پزشکی قانونی تهران، پروندههای مربوط به شکایت از گروه جراحی مشخص و اطلاعات لازم بر حسب جدول متغیرها، در پرسشنامهای که طراحی شده بود، استخراج شد. اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 شد و با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی در سطح معنیداری 05/0P< تجزیه و تحلیل شد.
یافته هادر کل در طی دوره انجام مطالعه 406 پرونده مورد بررسی قرار گرفت. از این تعداد 215 مورد مرد (0/53٪) بودند. میانگین سنی بیماران 08/17±5/43 سال بود. میانگین سنی پزشکان مشتکی عنه 17/10±73/52 سال بود. 369 مورد (9/90٪) از پزشکان مرد و اکثر آنها غیر هیات علمی بودند (0/64٪). در 365 پرونده (9/89٪) اقدام مورد شکایت، اقدام جراحی بود. در 284 مورد (70٪) پرونده ها شکایت مطرح شده در مورد یک اقدام غیر اورژانسی انجام شده بر روی بیمار بوده است. بیشترین عارضه ایجاد شده مورد شکایت با 115 مورد (3/28٪) مربوط به فوت بیمار بود.در کل در 164 پرونده (4/40٪) قصور وجود داشت. بیشترین نوع قصور تعیین شده، بی مبالاتی با 80 مورد (7/19٪ کل پرونده ها و 8/48٪ موارد قصور) بود. میانگین درصد قصور تعیین شده برای پزشکان 73/20±34/20 درصد با میانه 10 درصد بود. ارتباط معنی داری بین نوع قصور و درصد قصور با سن، جنس، اقدام انجام شده، سابقه فعالیت و تخصص پزشک دیده نشد (p>0.05). میزان قصور در موارد غیر اورژانس به طور معنی داری بیشتر از موارد اورژانسی بود (3/43٪ در مقابل 6/33٪) (p=0.04). اما ارتباط معنی داری بین نوع قصور و درصد قصور با فوریت اقدام و محل خدمت پزشک وجود نداشت (p>0.05) میزان توافق نتیجه کمیسیون اول و قصور پزشک 84/0 بود. تحصیلات، شغل و سن بیمار تاثیری در شکایت مجدد وی نداشت. اما جنس ارتباط معنی داری با اعتراض به رای اولیه داشت (8/51٪ در زنان در مقابل 3/42٪ در مردان (p=0.04)).
نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه میزان تعیین قصور در رشته جراحی قابل توجه است و بیشترین نوع قصور در این گروه بی مبالاتی می باشد. نتایج مطالعه میزان توافق قابل قبولی در رای کمیسیون اول و قصور پزشک را نشان داد. در کل انجام آموزش های مناسب به جراحان چه در زمینه انتخاب بیمار و همچنین ارتباط و تعامل مناسب با بیماران می تواند نقش موثری در کاهش هرچه بیشتر بار شکایات مطرح شده بر علیه این گروه و صدور آرای قصور بر علیه آنان ایفا نماید.
کلید واژگان: قصور, جراحان, کمیسیون پزشکی}PurposeInvestigation the causes of medical complaints and efforts to reduce it still further step towards the satisfaction of patients and medical staff. The aim of this study was to determine the causes and motivations of the complaint, the amount and type of malpractice done on the field of surgery and at the end provide solutions to reduce medical malpractice.
Materials and MethodsThis study was a prospective cross-sectional study. The complaint cases in surgery field which referred to the Legal Medicine Organization Commission over a period of 5 years from the beginning of 2017 to 2022 were evaluated. Sampling method was census. Refer to the archives office of the Commissioner of Legal Medicine Organization of Tehran, Records and information relevant to the complaint was gathered and extracted. The data collected were entered into SPSS software version 16 and analyzed using descriptive and analytical statistical tests.
FindingsIn the study period, 406 cases were included into the study, which 215 cases (53.0%) were male. Mean age of patients was 43.5± 17.08 year. Mean age of physicians was 52.73± 10.17 year. 90.9% of physicians were male and most of them were non-academic staff (64.0%). In 365 cases (9/89%), cause of complaint was acting on the surgical procedure. In 284 cases (70%) cases of complaints made about a non-emergency procedure performed on patients. The most common complaints were generated in deceased patients (28/3%). Medical malpractice confirmed in 164 cases (40.4%). Most of the designated malpractice was negligence with 80 cases (19.7% of all cases and 48.8% of malpractice cases), respectively. Average percentage of negligence assigned to physicians was 20.73±20.34% with a median of 10 percent. There was not significant correlation between the percentages of negligence or malpractice with age, sex, measures taken, the experience and expertise of the physician (p> 0.05). Malpractice rate was significantly higher in non-emergency cases versus emergency (43.3 vs 33.6%) (p= 0.04). However, there was no significant correlation between the percentage of negligence and malpractice with urgency of act and site of medical service (p>0.05). Agreement rate between result of first commission and medical malpractice was 0.84.There was no significant relationship between education level, occupation and age of patients with their re complaining. But sex was significantly associated with the original protest vote (51.8% in women versus 42.3% for men) (p=0.04).
ConclusionOur results show high frequency of negligence assignment in surgeons. In addition perform appropriate educational training in the field of patient selection, good communication with patients can be more effective in reducing the burden of patient’s complaints against this group and play important role in malpractice judgments issued against them.
Keywords: Medical Malpractice, Surgery, Patient Compliant} -
هدف
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت تحولگرا بر وابستگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی کارکنان بیمارستان مدرس تهران می باشد.
مواد و روش هاروش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع پیرسون وآزمون معادلات ساختاری بود. جامعه آماری استاندارد این پژوهش ، کلیه کارکنان بیمارستان مدرس تهران می باشد. ابزار جمع آوری پرسشنامه مدیریت تحولگرا (باس وآولیو) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (والتون 1973) می باشد که براساس فرمول کوکران تعداد 347 نفر از کارکنان بیمارستان مدرس تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هانتایج به دست آمده نشان از پایایی و روایی مورد قبول برای ابزارها داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی از نوع (پیرسون) و آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است.
نتیجه گیرییافته های تحقیق حاکی از آن است که مدیریت تحول گرا همبستگی مثبت و معناداری بر وابستگی اجتماعی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی دارد. علاوه بر این 92 درصد واریانس کیفیت زندگی کاری توسط مدل تحقیق تبیین میشود.
کلید واژگان: مدیریت تحولگرا, کیفیت زندگی کاری, بیمارستان, وابستگی, یکپارچگی و انسجام اجتماعی}PurposeThe purpose of this research is to investigate the impact of transformational management on the dependence, integration and social cohesion of the employees of Modares Hospital in Tehran.
Materials and MethodsThe method of the present research was descriptive and the research design was Pearson's correlation and structural equation test. The standard statistical population of this research is all employees of Modares Hospital in Tehran. The collection tool is the transformational management questionnaire (Bass and Olive) and the quality of work life questionnaire (Walton 1973), based on Cochran's formula, 347 employees of Modares Hospital in Tehran were selected as the statistical sample of the research. The reliability and validity of the instruments were investigated using Cronbach's alpha coefficient and confirmatory factor analysis.
FindingsThe obtained results showed the acceptable reliability and validity of the tools. Pearson correlation test and structural equation test were used to analyze the data.
ConclusionThe research findings indicate that transformational management has a positive and significant correlation on social dependence, integration and social cohesion. In addition, 92% of the variance of the quality of work life is explained by the research model
Keywords: Transformative Management, Quality of working life, Hospital, dependency, Integration, Social Cohesion} -
زمینه و هدف
انجمن روان پزشکی آمریکا سومین عامل اصلی مرگ در بین افراد 15 تا 24 سال را خودکشی معرفی می کند. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر بروز خودکشی های منجر به مرگ در اجساد ارجاعی به سازمان پزشکی قانونی استان تهران از سال 1390 تا 1399 انجام گرفت.
روش بررسیاین تحقیق یک مطالعه ی مقطعی از نوع توصیفی و تحلیلی در سال 1399 بود. جامعه ی آماری شامل کلیه اجساد ارجاعی به پزشکی قانونی بود. اطلاعات مربوط به کلیه اجساد ارجاعی به پزشکی قانونی در بین سال های 1390 تا 1399 به تعداد 5471 پرونده مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد. P.value کمتر از 0/05 درصد معتبر در نظر گرفته شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که سن 50% مرگ های منجر به خودکشی زیر 32 سال است. 69/2% خودکشی های منجر به مرگ مرد و بقیه زن هستند. بیشترین فراوانی (39/3 درصد) از نظر روش، مربوط به روش حلق آویز و گروه سنی جوانان، از نظر سطح تحصیلات در مردان راهنمایی و در زنان دیپلم، بوده است. بیشترین فراوانی خودکشی مربوط به مجردها (47/1 درصد) و در فصل تابستان (27/4 درصد) است. بیشترین روش خودکشی روش حلق آویز با بیش از 39 درصد و پس از آن روش مسمومیت با سم با بیش از 25 درصد موارد بوده است کمترین روش مورد استفاده روش غرق شدگی بوده است
نتیجه گیری:
براساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد که عواملی مانند سن، جنس، میزان تحصیلات و حتی عوامل جغرافیایی و اجتماعی از عوامل اثرگذار بر خودکشی می باشند که می تواند به سیاستگذاران، مدیران، روان شناسان، روان پزشکان و سازمان های مرتبط با موضوع جهت برنامه ریزی و تدوین برنامه های پیشگیری از خودکشی کمک نماید. توجه به سواد تحصیلی، وضعیت اشتغال و میزان درآمد افراد، توجه ویژه ی خانواده ها به دختران و پسران نوجوان و جوان و به ویژه وضعیت تاهل آن ها می تواند به عنوان اقدامات اثرگذار بر پیشگیری از خودکشی موثر باشد.
کلید واژگان: خودکشی, اجساد ارجاعی, پزشکی قانونی}Background and AimThe American Psychiatric Association identifies suicide as the third leading cause of death among people aged 15 to 24. This study was conducted with the aim of investigating factors affecting of the occurrence of suicides leading to death in corpses referred to the Forensic Medicine Organization of Tehran Province from 2010 to 2019.
Materials and MethodsThis research was a descriptive and analytical cross-sectional study in 2019 year. The statistical population includes all bodies referred to forensic medicine. The information related to all corpses referred to forensic medicine which was analyzed between 2010 and 2019 were 5471 cases. Descriptive and analytical statistical methods were used to analyze the data. P-value less than 0.05% was considered valid.
ResultsThe results showed that 50% of suicide deaths were under 32 years old. Sixty-nine point two percent of suicides leading to death are male and the rest are female. The highest frequency in terms of method was related to the hanging method, 39.3%, and in the youth age group, in terms of the level of education in men, high school diploma and diploma in women. The highest frequency of suicide related to singles was 47.1% and 27.4% in the summer season. The most common method of suicide was hanging, with more than 39%, followed by poisoning with poison, with more than 25% of cases. The least used method was drowning.
ConclusionBased on the results of this study, it seems that factors such as age, sex, level of education, and even geographic and social factors are among the factors that affect suicide, which can help policymakers, managers, psychologists, psychiatrists, and related organizations. Paying attention to educational literacy, employment status and income level of people, special attention of families to adolescent and young boys and girls and especially their marital status can be effective measures to prevent suicide.
Keywords: Suicide, Bodies Referred, Forensic Medicine} -
هدف
سبک زندگی سالم در ارتقای سلامتی افراد جامعه نقش اساسی دارد، این مطالعه با بکارگیری فنون علم سنجی به تجزیه و تحلیل تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه سبک زندگی پرداخته است.
مواد و روش هااین مطالعه از نوع کاربردی است که با استفاده از روش علم سنجی با رویکرد تحلیلی انجام شده است. تمامی تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه سبک زندگی، از پایگاه استنادی وب آو ساینس، با بکارگیری راهبرد جستجوی مناسب استخراج شد. جهت تجزیه تحلیل داده از نرم افزار اکسل و نرم افزار علم سنجیHistcite وVOSviewer استفاده گردید.
یافته هادر مجموع 510 سند استخراج گردید. تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه سبک زندگی در سال های اخیر در حال رشد بوده است و بیشتر تولیدات علمی از نوع مقالات پژوهشی و چکیده مقالات ارایه شده بوده است. عزیزی، کلیشادی و میرمیران پرکارترین پژوهشگران ایران در این حوزه بوده اند، بیشترین همکاری علمی پژوهشگران ایرانی نیز با کشورهای آمریکا، کانادا و استرالیا بوده است، دانشگاه علوم پزشکی تهران بیشترین میزان تولیدات علمی این حوزه را دارا بوه است و بیشترین همکاری علمی را با دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و علوم پزشکی اصفهان داشته است. همچنین این تولیدات علمی این در پنج خوشه موضوعی پیشگیری، بیماری های پرخطر، سلامت روانی و اجتماعی، ارتقای سلامت و فعالیت های روزرمره دسته بندی شده اند.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه تصویر روشنی از تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه موضوعی سبک زندگی را نشان داده است. براساس نتایج این مطالعه موضوعات تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه سبک زندگی بیشتر در حیطه پیشگیری و ارتقای سلامت بوده است که این نشان از اهمیت حوزه موضوعی سبک زندگی و تاثیر آن بر سلامت افراد جامعه است.
کلید واژگان: سبک زندگی, تولیدات علمی, ایران}PurposeA healthy lifestyle plays an essential role in improving the health of society. This study analyzed the scientific productions of Iranian researchers in the field of lifestyle by using scientometric techniques.
Materials and MethodsThis study is of an applied and which has been done using scientometrics method. All scientific productions of Iranian researchers in the field of lifestyle were extracted from the WOS. VOSviewer, Histcite and excel were used for analysis.
FindingsA total of 510 documents were extracted. The scientific productions of Iranian researchers in the field of lifestyle have been growing in recent years. zizi, Kelishadi and Mirmiran have been the most productive Iranian researchers, the most scientific cooperation of Iranian researchers has been with the countries of America, Canada and Australia. Also, Tehran University of Medical Sciences has the largest number of scientific productions and has had the most scientific cooperation with Shahid Beheshti University of Medical Sciences and Isfahan university of Medical Sciences. Also, these scientific productions are categorized in the topic cluster of prevention, high-risk diseases, mental and social health, health promotion and daily activities.
ConclusionThe results of this study have shown a clear picture of the scientific productions of Iranian researchers in the subject area of lifestyle. Based on the results of this study, the topics of scientific productions of Iranian researchers in the field of lifestyle were mostly in the field of prevention and health promotion, which shows the importance of the topic of lifestyle and its impact on the health of society.
Keywords: Lifestyle, Scientific Productions, Iran} -
هدف
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت تحولگرا در سازمان بر کیفیت زندگی کاری کارکنان بیمارستان شریعتی تهران می باشد.
مواد و روش هاروش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع پیرسون و آزمون معادلات ساختاری بود. جامعه آماری استاندارد این پژوهش ، کلیه کارکنان بیمارستان شریعتی تهران می باشد. ابزار جمع آوری پرسشنامه مدیریت تحولگرا (باس وآولیو) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (والتون 1973) می باشد که براساس فرمول کوکران تعداد 512 نفر از کارکنان بیمارستان شریعتی تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج به دست آمده نشان از پایایی و روایی مورد قبول برای ابزارها داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی از نوع (پیرسون) و آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است .
یافته هایافته های تحقیق حاکی از آن است که مدیریت تحول گرا همبستگی مثبت و معناداری بر محیط کاری دارای ایمنی و بهداشت، فرصت رشد و امنیت، پرداخت منصفانه و کافی، قانون گرایی کارکنان، وابستگی اجتماعی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، توسعه ی قابلیتهای انسانی و فضای کلی زندگی کاری دارد. علاوه بر این 92 درصد واریانس کیفیت زندگی کاری توسط مدل تحقیق تبیین میشود.
نتیجه گیریبر اساس فرضیات این پژوهش، مدیریت تحولگرا در سازمان بر کیفیت زندگی کاری، بر فرصت رشد و امنیت، بر پرداخت منصفانه و کافی، بر قانون گرایی، بر وابستگی اجتماعی زندگی کاری، بر یکپارچگی و انسجام اجتماعی، بر توسعه ی قابلیتهای انسانی و بر فضای کلی زندگی کاری کارکنان بیمارستان شریعتی تهران تاثیر دارد.
کلید واژگان: مدیریت تحولگرا, کیفیت زندگی کاری, سبک زندگی اسلامی, بیمارستان}PurposeThe purpose of this study was to investigate the effect of transformational management in the organization on the quality of work life of the staff of Shariati Hospital in Tehran.
Materials and MethodsThe method of the present study was descriptive and the design of the study was Pearson correlation and structural equation test. The standard statistical population of this study is all staff of Shariati Hospital in Tehran. The collection tools are Transformational Management Questionnaire (Bass and Olivier) and Quality of Work Life Questionnaire (Walton 1973). Based on Cochran's formula, 234 employees of Shariati Hospital in Tehran were selected as the statistical sample. The reliability and validity of the instruments were evaluated using Cronbach's alpha coefficient and confirmatory factor analysis. The results showed the acceptable reliability and validity for the instruments. Pearson correlation test and structural equation test were used to analyze the data.
FindingsThe research findings indicate that transformational management has a positive and significant correlation between work environment with safety and health, growth opportunity and security. Fair and adequate pay, employee rule of law, social affiliation, social cohesion and integration, development of human capabilities and the overall working life environment. In addition, 92% of the variance in quality of working life is explained by the research model.
ConclusionBased on the assumptions of this research, transformational management in the organization is on the quality of working life, on the opportunity for growth and security, on fair and adequate payment, on legalism, on the social dependence of working life, on social integration and cohesion, on the development of capabilities. humane and has an effect on the general atmosphere of working life of the employees of Shariati Hospital in Tehran.
Keywords: Transformational Management, Quality of Work Life, Islamic Lifestyle, Hospital} -
هدف
تخمین محافظه کارانه ای از پیمایش سنجه ی جهانی فساد در سال 2009 نشان می دهد افرادی که رشوه پرداخت کرده بودند 7 درصد از درآمد سالیانه خود را به آن اختصاص داده اند. هم چنین سالانه چیزی حدود 2 الی 5 درصد از کل تولید جهان به صورت رشوه رد و بدل می شود. بر اساس مطالعات صورت گرفته در جهان سالیانه چیزی بیش از 300 میلیارد دلار در بخش بهداشت و درمان خرج می شود که به طور میانگین ده درصد آن در تراکنش های فسادآمیز حیف و میل می گردد. سطوح بالای فساد پیامدهای منفی عمیقی بر روی بهداشت جامعه و سلامت آن دارد. اعداد و آمار بالا همگی بر وجود یک مساله ی مهم و غیرقابل انکار در سازمان ها و نظام سلامت دلالت دارد که باعث می شود بودجه و مخارج صرف شده در این بخش، به درستی و در محل هدف هزینه نشود. این موضوع می تواند آثار سوء خود را بر روی نظام سلامت و ذی نفعان در این نظام (خانوار یا مصرف کنندگان، تامین کنندگان، ارایه کنندگان و خریداران) بر جای گذاشته و پیامدهای منفی و مخربی به همراه داشته باشد.
مواد و روش هاروش پژوهش مبتنی بر «رویکرد ترکیبی» است؛ فاز اول پژوهش مبتنی بر روش «بررسی اسنادی» و «نظریه ی زمینه ای» با استخراج متغیرهای فساد در نظام بهداشت و درمان به انجام رسید. در فاز دوم، متغیرها از طریق برآورد «روایی صوری» مورد بررسی و اجماع نظر نخبگان قرار گرفت و نشان داد سنجه ها کفایت لازم را برای اندازه گیری متغیرهای «ادراک فساد» دارا هستند. در فاز سوم مبتنی بر روش «پیمایش»، ابزار پرسشنامه جهت اندازه گیری «روایی» و «پایایی» در گروه شهروندان (به عنوان گروه هدف نظام بهداشت و درمان) و این پرسشنامه در میان 130 نفر از مراجعه کنندگان به بیمارستان های تهران و شهرستان توزیع گردید.
یافته هابرای اعتباریابی گویه های مربوط به ادراک شهروندان از فساد در نظام بهداشت و درمان، مورد «تحلیل عاملی اکتشافی» قرار گرفت تا عوامل مکنون در گویه ها شناسایی شود. پس از آن برآورد پایایی مبتنی بر تکنیک «پایداری درونی» برای گویه ها و عوامل مکنون صورت گرفت و گویه های دارای ضریب آلفای ضعیف حذف گردید. در مرحله ی نهایی، مبتنی بر برآورد «آلفای کرونباخ»، برای برآورد «روایی سازه ای» ابزار پژوهش، «مدل عاملی مرتبه ی دوم» برای «ادراک فساد» شهروندان طراحی گردید و مدل نهایی اندازه گیری برازش گردید.
نتیجه گیریاعتباریابی ابزار پژوهش نشان داد فساد در نظام بهداشت و درمان با چهار عامل «فساد مالی»، «فساد تعاملی»، «فساد ساختاری» و «فساد نظارتی» قابل اندازه گیری می باشد و پرسشنامه پژوهش با 26 گویه معرفی گردیده است.
کلید واژگان: فساد, ادراک افساد, شهروندان, بهداشت, درمان}PurposeA conservative estimate from the 2009 Global Corruption Perceptions Survey suggests that people who paid bribes spent 7 percent of their annual income on bribes. Also, every year something like 2-5% of the world's total production is exchanged as bribes. According to studies conducted in the world, more than 300 billion dollars are spent annually in the health and treatment sector, of which an average of ten percent is lost in corrupt transactions. High levels of corruption have profound negative consequences on society's health and well-being. The above numbers and statistics all indicate the existence of an important and undeniable problem in organizations and the health system, which causes the budget and expenses spent in this sector not to be spent properly and at the target location. This issue can leave its bad effects on the health system and the beneficiaries in this system (household or consumers, suppliers, providers and buyers) and bring negative and destructive consequences.
Materials and Methodsthe research method is based on "combined approach"; The first phase of the research based on the method of "documentary review" and "grounded theory" was carried out by extracting corruption variables in the healthcare system. In the second phase, the variables were examined through the estimation of "face validity" and the consensus of the elites' opinion showed that the metrics have the necessary sufficiency to measure the variables of "perception of corruption". In the third phase, based on the "survey" method, the questionnaire tool was distributed to measure "validity" and "reliability" in the group of citizens (as the target group of the healthcare system) and this questionnaire was distributed among 130 people who referred to hospitals in Tehran and the city.
FindingsIn order to validate the items related to citizens' perception of corruption in the healthcare system, it was subjected to "exploratory factor analysis" to identify the underlying factors in the items. After that, the reliability estimation based on the "internal stability" technique was done for the items and factors and the items with weak alpha coefficient were removed. In the final stage, based on Cronbach's alpha estimation, to estimate the "structural validity" of the research tool, a "second-order factor model" was designed for citizens' "perception of corruption" and the final measurement model was fitted.
ConclusionValidation of the research tool showed that corruption in the healthcare system can be measured with four factors: "financial corruption", "interactional corruption", "structural corruption" and "supervisory corruption", and the research questionnaire has been introduced with 26 items.
Keywords: Corruption, perception of corruption, Citizens, Health, treatment} -
زمینه و هدف
مهم ترین و مشکل ترین فرایند در هر سازمان ایجاد تحول در سازمان است چرا که امروزه سازمان ها بایستی با توجه به تغییرات محیط واکنش نشان دهند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت تحول گرا در سازمان بر کیفیت زندگی کاری کارکنان بیمارستان شهدای تجریش تهران می باشد.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی بود که به صورت مقطعی در بیمارستان شهدای تجریش در سال 1399 انجام شد. ابزار جمع آوری پرسشنامه مدیریت تحول گرا (باس وآولیو) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (والتون 1973) بود. بر اساس فرمول کوکران تعداد 234 نفر از کارکنان بیمارستان شهدای تجریش تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایجیافته ها نشان داد که مدیریت تحول گرا همبستگی مثبت و معناداری بر محیط کاری دارای ایمنی و بهداشت، فرصت رشد و امنیت، پرداخت منصفانه و کافی، قانون گرایی کارکنان، وابستگی اجتماعی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، توسعه ی قابلیت های انسانی و فضای کلی زندگی کاری دارد. علاوه بر این 92 درصد واریانس کیفیت زندگی کاری توسط مدل تحقیق تبیین می شود.
نتیجه گیریمدیران ارشد با توجه به تایید تاثیر مدیریت تحول گرا بر توسعه قابلیت های انسانی برنامه های مناسبی را برای اجرای کیفیت زندگی کاری تنظیم و اجرا نمایند و شرایطی را فراهم آورند تا کارکنان در سازمان و کار خود لذت ببرند.
کلید واژگان: مدیریت تحول گرا, کیفیت زندگی کاری, بیمارستان, شهدای تجریش}Hospital, Volume:20 Issue: 3, 2022, PP 24 -34BackgroundThe most important and difficult process in any organization is to create change in the organization because today organizations have to react to changes in the environment.The purpose of this study was to investigate the effect of transformational management on quality of work life of the staff of Shohada-ye Tajrish Hospital in Tehran.
Materials & MethodsThe is a descriptive-analytic and cross-sectional study that was conducted in Shohada-ye Tajrish Hospital in Tehran in 2020. Data collection tools were Transformational Management Questionnaire(Bass and Olivier)and Quality of Work Life Questionnaire(Walton 1973). Based on Cochran's formula, 234 employees of Shohada-ye Tajrish Hospital in Tehran were selected as study population.The reliability and validity of the measuring tools were evaluated using Cronbach's alpha coefficient and confirmatory factor analysis. Pearson correlation test and structural equation test were used to analyze the data.
ResultsThe research findings indicated that there was a positive and significant correlation between transformational management with safe and healthy work environment, growth opportunity and security, fair and adequate pay, employee legalism,social affiliation,social cohesion and integration, development of human capabilities and the general atmosphere of working life. In addition, 92% of the variance in quality of work life was explained by the research model.
ConclusionConsidering the impact of transformational management on the development of human capabilities, senior managers should formulate and implement appropriate programs to improve the quality of work life and provide conditions for employees to enjoy their organization and work.
Keywords: Transformational Management, Quality of Work Life, Hospital, Shohada-ye Tajrish} -
مقدمه
محیط دانشگاه با گسترش مشکلات یا فشارهای روانی، ممکن است در بالارفتن ناامیدی در میان دانشجویان نقش داشته باشد. در مطالعه حاضر سعی شده میزان امید به زندگی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان مقاطع مختلف رشته پزشکی ارزیابی شود.
روش بررسیاین مطالعه از نوع مقطعی توصیفی تحلیلی بر روی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 1398-1399 انجام شده است. ناامیدی و وضعیت سلامت عمومی دانشجویان با استفاده از پرسشنامه های ناامیدی بک و پرسشنامه سلامت عمومی جمع آوری شد.
یافته هابه صورت کلی 634 نفر دانشجو با میانگین سنی 50/22 سال وارد مطالعه شدند. از کل افراد شرکت کننده در مطالعه 270 نفر مرد بوده اند. تقریبا 3/40 درصد، 4/25 درصد و 6/4 درصد از دانشجویان به ترتیب میزانی از ناامیدی خفیف، متوسط و شدید داشتند. علاقه مندی به رشته، مصرف سیگار، رضایت از زندگی، سلامت عمومی و افکار خودکشی با ناامیدی در دانشجویان ارتباط معناداری نشان داد.
نتیجه گیرینتیجه مطالعه حاضر، حاکی از شیوع نسبتا بالای ناامیدی در دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. باتوجه به اینکه این دانشجویان معمولا از رتبه های برتر کنکور سراسری در سطح کشور هستند و از طرفی نیز در آینده عهده دار تامین، حفظ و ارتقا سطح سلامت جامعه خواهند بود، توجه بیش از پیش مسیولان و محققان به سلامت روحی این افراد لازم است تا علل زمینه ای این مشکلات بررسی شده و اقدامات مناسب برای رفع آن انجام شود.
کلید واژگان: ناامیدی, دانشجویان, سلامت عمومی, خودکشی}Forensic Medicine, Volume:27 Issue: 2, 2021, PP 127 -134IntroductionThe university environment may play a role in increasing frustration among students by spreading problems or stress. In the present study, we tried to evaluate the level of life expectancy and its related factors in students of different medical fields.
MethodsThis descriptive-analytical cross-sectional study was performed on medical students of Tehran University of Medical Sciences in the academic year of 1998-99. Students' frustration and general health status were collected using Beck frustration questionnaire and general health questionnaire.
ResultsA total of 634 students with a mean age of 22.50 years were included in the study. Of the total participants in the study, 270 were male. Approximately 40.3%, 25.4% and 4.6% of students had mild, moderate and severe levels of frustration, respectively. Interest in the field, smoking, life satisfaction, general health, and suicidal ideation were significantly associated with frustration among students.
ConclusionThe results of the present study indicate a relatively high prevalence of frustration among medical students of Tehran University of Medical Sciences. Given that these students are usually among the top ranks in the national entrance exam in the country and on the other hand in the future will be responsible for providing, maintaining and promoting the health of society, officials and researchers need to pay more attention to the mental health of these people. These problems should be investigated and appropriate measures should be taken to solve them.
Keywords: Hopelessness, Student, General health, Suicide} -
Background
Paying attention to the issue of mental health in the workplace, especially with current pandemic conditions of COVID-19 is of significant importance. Therefore, this study aimed to determine the factors affecting occupational burnout among health care center staff during the pandemic of coronavirus infection.
MethodsThe present study was a case-control study carried out in the first half of the year 2020 on medical staff working in hospitals in Tehran. The sample size was 324 individuals, including 175 employees working in general (non-COVID) wards and 149 people working in COVID-19 wards. Demographic characteristics questionnaire and two standard questionnaires of Maslach Burnout Inventory and Parker and DeCotiis Job Stress Scale were distributed.
ResultsTotal score of job stress and its two dimensions (time and pressure) had a significant relationship with different levels of occupational burnout. Logistic regression analyses showed significant relations between job stress with emotional exhaustion (95% CI, 1.11-1.19, OR=1.15) and depersonalization. Participants in both wards experienced statistically significant increasing trends given the different components of occupational burnout concurrently by increasing their total stress score.
ConclusionHospital staff’s levels of stress and occupational burnout regardless of where they worked (COVID-19 wards or general wards) were not significantly different and existed among the members of both groups. On the other hand, job stress and its dimensions (time pressure and anxiety) had a significant relationship with the main dimensions of occupational burnout.
Keywords: COVID-19, Burn out, Healthcare workers, Job stress} -
International Journal of Medical Toxicology and Forensic Medicine, Volume:9 Issue: 2, Spring 2019, PP 75 -81BackgroundIt is a challenge in forensic medicine to identify deceased bodies when body dismembered from remaining body parts, such as hands, arms, and feet. We aimed to determine gender and the correlation between stature, and index and ring fingers in an Iranian population.MethodsIn this cross-sectional study, 200 Iranian students aged between 18 and 25 years were included (2016-2017). The length of the nondominant index and ring fingers were measured from proximal crease to the tip. The exclusion criteria were a history of heavy physical work by hand, hand vocational sports, anatomical musculoskeletal deformities, and chronic internal diseases (diabetes, thyroid disorders, renal failure, etc.). The obtained data were analyzed using SPSS. t-test, Pearson’s correlation coefficient, and correlation and regression models were used to analyze the achieved data.ResultsThe mean height was 179 cm in males and 164 cm in females. The mean index and ring fingers lengths were 73 mm and 74 mm in males, and 68 mm and 68 mm in females, respectively. The mean sum of index and ring fingers lengths were 147 mm in males and 136 mm in females. Height, index and ring fingers length, and the sum of them significantly differed between genders (P<0.0001). The accuracy of gender determination was 92%, 71%, 73% and 74.5% in terms of stature, index finger length, ring finger length, and the sum of index and ring fingers length, respectively. The correlation between height and index finger length, as well as the height and ring finger length, were significant in males, females, and total cases (P<0.0001).ConclusionBased on this study, index and ring fingers lengths can be used to predict height and determine gender.Keywords: Gender determination, Stature, Index finger length, Ring finger length, Forensic identification}
-
International Journal of Medical Toxicology and Forensic Medicine, Volume:9 Issue: 2, Spring 2019, PP 57 -64BackgroundA primary aim of forensic medicine is gender determination. Although hip is the optimal bone for this purpose, different determining criteria of this bone do not have the same accuracy. This is important in conditions that only parts of hip remain to determine gender. This study aimed to evaluate the accuracy of different hip criteria in gender determination.MethodsThis cross-sectional study evaluated a total of 160 paired hips (80 males and 80 females) removed from the bodies for bone transplantation. Morphometric criteria were vertical and horizontal acetabular diameters and superior and inferior pubic ramus widths. Morphological criteria were a greater sciatic notch, obturator foramen, pubic body, preauricular sulcus, acetabular fossa position, and ischial tuberosity. The obtained data were analyzed using Cross Tab, t-test, and logistic regression analysis by SPSS. The significance level was set at P<0.05.ResultsThere was no significant difference in morphometric and morphological criteria between the studied left and right hip bones (P>0.05). In gender determination, acetabular diameter and greater sciatic notch had the highest accuracy (85%), and obturator foramen (67.5%) and superior and inferior pubic ramus widths (65%) had the lowest accuracy.ConclusionHip bone is not always completely available and preserved to determine gender. Moreover, sometimes not all anthropometric criteria of the bone are in favor of one gender. Therefore, investigating the accuracy of different criteria can be very important in interpreting the results. Thus, it has always been emphasized on the use of all available information in gender determination.Keywords: Hip bone, Gender determination, Acetabular diameter, Greater sciatic notch, Pubic body, Identification, Pubis bone, Acetabulum}
-
International Journal of Medical Toxicology and Forensic Medicine, Volume:9 Issue: 2, Spring 2019, PP 65 -74BackgroundGender determination is an important challenge in the identification of skeletal remnants and dismembered bodies. The femur bone is more likely to be preserved during accidents and over time; thus, it is one of the most useful bones in gender determination.MethodsThis cross-sectional study was conducted on 54 fresh femur pairs of ˃19-year-old Iranians without anomalies or trauma. We studied the length of the femur, vertical head diameter, bicondylar width, shaft angle with the horizon, and collo-diaphyseal angle in male and female samples. Data were analyzed in SPSS using t-test and Receiver Operating Characteristic curves. P<0.05 was considered as statistically significant.ResultsThe samples’ mean age was 37 years in males and 41 years in females. The mean values of measurements were not significantly different between the left and right femurs (P>0.05). The vertical head diameter, maximum length, bicondylar width, and the shaft angle were significantly larger in the males, compared to females. The mean degree of collo-diaphyseal angle was significantly wider in females, compared to males (P<0.05). The highest precision of gender differentiation belonged to the collo-diaphyseal angle (96.3%) and the lowest one belonged to the vertical head diameter (77.8%).ConclusionBased on our findings, even with the existence of only one femur bone, gender determination can be achieved with high precision. Collo-diaphyseal angle would be helpful in gender determination, even with the sole availability of the proximal part of the femur.Keywords: Forensic anthropology, Gender determination, Femur, Collo-diaphyseal angle, Identification}
-
International Journal of Medical Toxicology and Forensic Medicine, Volume:8 Issue: 4, Autumn 2018, PP 145 -150BackgroundMorphometric measurements are important for identification in forensic medicine. Gender is one of the important components of identity. Many studies have reported that hyoid bone can be used for sex estimation but this claim must be verified in different populations.MethodsWe evaluated 372 hyoid bones of 15 to 87 years old Iranian people who had a valid identity certification. Nine anthropometric indices of hyoid bone were measured and investigated in this regard. Computerized tomography scan was done after fixation of dissected tissue in formalin. Logistic regression analysis was performed. The cut-off point (ROC) and discriminative formula were determined.ResultsIn this study, hyoid bones of Iranian bodies were studied, of which 217 were male and 155 were female cases. The length of the hyoid body, great left horn length, angle between right great horn and left great horn with body of hyoid are associated with sex determination.ConclusionHyoid bone in male is generally larger than in females. The result indicate that the hyoid bone morphometry with a high degree of accuracy can determine the sex. Discriminant formula was determined for hyoid bone.Keywords: Hyoid bone, Delete CT-Scan, morphometry, Exchange sex estimation with sex determination, Anthropology, Human identification}
-
International Journal of Medical Toxicology and Forensic Medicine, Volume:7 Issue: 4, Autumn 2017, PP 203 -208BackgroundIn forensic medicine, sex can be determined by studying human skeletal remains. This study aimed to evaluate the reliability of metatarsal bones in sex determination in Iranian population.MethodsA total of 184 healthy individuals (103 males and 81 females) were enrolled in the study. The sample was divided into three age groups: 20-34, 35-49, and ≥50 years. The length, width, length to width ratio (L/W), and length by width (L×W) product of samples right foot metatarsal bones were measured using their radiographic images.ResultsThe differences of length, width, L/W ratio, and L×W between two sexes were significant in all age groups (PConclusionThe first and the mean L×W values of all metatarsal bones had the highest accuracy for discriminating sexes (86.9% and 85.2%). The first metatarsal width and mean width of all metatarsal bones had an accuracy of 82.6% and 84.2%, respectively. In forensic medicine, these indexes can be used for sex-differentiation.Keywords: Forensic Anthropology, Sex, Metatarsal, Radiographs}
-
International Journal of Medical Toxicology and Forensic Medicine, Volume:7 Issue: 4, Autumn 2017, PP 195 -202BackgroundPelvic bone has important sex determining features. However, anthropometric reference values vary by study population. This study aimed to determine the accuracy of subpubic angle for sex determination and height estimation in Iranian adults.MethodsIn this study, the subpubic angle in the digital pelvic radiographs of 325 Iranian adults (199 males and 126 females) and their standing heights were measured. Then, the relation of subpubic angle with sex and stature was evaluated.ResultsThe mean(SD) subpubic angle of the studied population was 116.3 (23.7) degrees. Subpubic angle was significantly wider (PConclusionThis study showed that the mean subpubic angle in Iranian adults is different from the average in other populations. Our reference values can be used in forensic identification.Keywords: Forensic Anthropology, Pubic Bone, Sex, Stature, Iranian Population}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.