به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « زنان » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « زنان » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • مریم فلاح شجاعی*

    هویت هر آدمی متفاوت و خاص، همانند اثر انگشت اوست. همانطور که انسان ها، هویت های متفاوت جامعه را شکل می دهند. هویت های انسان ها هم در کنار هم فرهنگ ساز می شود. وقتی یک جامعه فرهنگ غنی دارد یعنی هویت افراد آن جامعه از ثبات و ارزش والایی برخوردارند و بنیاد این هویت و فرهنگ از خانواده و ریشه ی آن از مادر (یک زن) نشات می گیرد که باعث پردازش شخصیت و هویت سالم و غنای فرهنگی می گردد. جمع هویت افراد، هویت اجتماع را شکل می دهد و فرهنگ هویت ساز بر انسان ها تاثیر می گذارد. شخصیت ها، نشانگر واقعیت های جامعه ای هستند که در آن زندگی می کنیم و«جنسیت» به عنوان یکی از عناصر اصلی سازنده شخصیت است. آفرینندگی، ویژگی فطری زن است لذا هویت سازی زنان در تمامی عرصه ها نمودار است از این روی در این مقاله به هویت سازی زنان در دفاع مقدس توجه شده است.

    کلید واژگان: شخصیت, دفاع, جنگ, زنان, هویت, مبارز}
    Maryam Fallah Shojaei *

    The identity of each person is different and special, Like his fingerprint. People shape society with their different identities. These identities make the culture as a whole. When a sociery has a rich culture,it ,means that the identity of the people of that society has stability and high value. The foundation of this identity and culture is rooted in family and mother (a woman). So a woman causes the processing of healthy personality and identity, and cultural richness.The collective identity of indivduals forms the isentity of the commumtiy, and the identiy-making culture affects people. Characters are indicators of the realities of the realities of the society in which we live,and “gender”is one of the main elements that make up the character.Creativity is a natural characteristic of women, therefore, the role of women in identity-making is evident in all fields. Therefore, in this article, attention is paid to the identification of women in The Sacred Defense.Keywords: character, defense, war,women, identity, fighter.

    Keywords: Character, Defense, War, Women, Identity, Fighter}
  • سهیلا افشارپور، شیوا جلال پور *، فریدون اکبرزاده، روح الله شهابی

    مشارکت سیاسی زنان، دارای سطوح مختلفی است. یکی از مهم ترین آن ها مشارکت زنان نخبه در امور سیاسی است. برای فهم این مشارکت باید به عوامل مختلفی توجه داشت همچنین گونه های مختلف آن را نیز باید در نظر گرفت تا بتوان تحلیلی دقیق تر ارائه کرد. این مشارکت، فراتر از صرف شرکت در انتخابات و مسئله حق رای یا شرکت در فعالیت های سیاسی است. حضور در قامت نخبگی سیاسی (در این پژوهش مجلس شورای اسلامی) اهمیت بسیار زیادی برای سنجش مشارکت سیاسی زنان دارد. در این پژوهش، این نوع از مشارکت، با در نظر داشتن مدل مردسالارانه انقلاب که به تحلیل وضعیت زنان پس از انقلاب اسلامی معطوف است، سنجیده شده و با بهره گیری از روش تطبیقی، سه مولفه مهم این نظریه یعنی مردسالاری، نابرابری و خانه داری، با وضعیت مشارکت سیاسی زنان تطبیق پیدا خواهد کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد، علی رغم گسترش حضور زنان در جامعه، به خصوص در سطح نخبگی (با توجه به بالا رفتن سطح تحصیلات و نیز اشتغال)، حضور زنان در سطح نخبگی سیاسی و مشارکت آنان در این سطح چندان گسترش پیدا نکرده است. ازاین رو، مولفه های نظریه مذکور، در وضعیت کلی زنان چندان با واقعیت منطبق نیست، اما در سطح مشارکت سیاسی زنان صدق می کند .

    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, مدل مردسالارانه انقلاب, زنان, مشارکت سیاسی}
    Soheyla Afsharpour, Shiva Jalalpoor *, Fereydoun Akbarzadeh, Rohollah Shahabi

    Women's political participation has different levels.One ofthe most important of them is the participation of elite women in political affairs.In order to understand this participation,one should pay attention to various factors, and also consider its different types in order to provide a more accurate analysis.This participation goes beyond merely participating in elections and voting rights or participating in political activities.Presence in the political elite(in this study,the Islamic Council)is very important for measuring women's political participation.In this research,this type of participation, considering the patriarchal model of the revolution,which is aimed at analyzing the situation of women after the Islamic revolution,has been measured and by using the comparative method,the three important components of this theory,namely"patriarchy","inequality"and"housekeeping"will be adapted to the situation of women's political participation. The findings of the research show that despite the expansion of women's presence in society, especially at the elite level (due to the increase in the level of education and employment), the presence of women at the political elite level and their participation at this level has not expanded much. Therefore, the components of the mentioned theory do not correspond to reality in the general situation of women, but it applies to the level of women's political participation.

    Keywords: Islamic Revolution, Women, Political Participation, Patriarchal Model Of The Revolution}
  • مهدی یوسفی طاها*، مهدی فرمانیان، مجید دهقان
    گروه های سلفی جهادی جزو جریان های اسلام گرای افراطی محسوب می شوند که به تفسیر خاصی از اسلام پایبند هستند. با توجه به اهمیت روزافزون خشونت جنسیتی در گروه های سلفی جهادی که مدعی فعالیت اسلامی اند، درک نقش عملیاتی و نمادین زنان برای مقابله با تهدید این گروه ها در سطح جهانی بسیار حایز اهمیت است. زنان نه تنها به طور نامتناسبی قربانی درگیری های مدرن شده اند، بلکه نقش مهمی را در عملیات تاکتیکی گروه های سلفی جهادی ایفا می کنند. نگرش گروه های سلفی جهادی نسبت به نقش زنان، از فعالیت های پشتیبانی در خطوط تا مشارکت فعال در میدان جنگ تکامل یافته است. این تکامل از تهیه سلاح، تدارک غذا برای مبارزان، پرستاری از مجروحان و گسترش ایدیولوژی جهادی تا جذب اعضای جدید، به مشارکت واقعی زنان در عملیات های جهادی در میدان رزم یا انجام عملیات بمب گذاری انتحاری رسیده است. این تحولات با اصول ایدیولوژیک این گروه ها در تعارض است؛ بنابراین با این سوال اصلی مواجه هستیم که گروه های سلفی جهادی چه نگرشی به نقش زنان در جهاد دارند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد نگرش این گروه ها نسبت به نقش زنان، از یک نقش سنتی به یک نقش فعال و رادیکال در حال تغییر است. این تغییر در برخی موارد بستگی به شرایط و استراتژی های مختلف دارد. نویسنده درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی، جزییات تغییر نقش زنان در گروه های سلفی جهادی و همچنین تناقضات موجود در این زمینه بررسی شود.
    کلید واژگان: زنان, گروه های سلفی جهادی, سلفی جهادی, داعش, القاعده, بوکوحرام}
    Mahdi Yusefitaha *, Mehdi Faramanian, Majid Dehqan
    Salafi-jihadi groups are among the extreme Islamist currents that adhere to a specific interpretation of Islam. Considering the increasing importance of gender violence in jihadist Salafi groups that claim to be Islamic, understanding the operational and symbolic role of women is very important to deal with the threat of these groups at the global level. Women are not only disproportionately victimized in modern conflicts, but also play an important role in the tactical operations of Salafi-jihadi groups. Salafi-jihadi groups' attitudes towards the role of women have evolved from support activities in the front lines to active participation on the battlefield. This evolution has reached from preparing weapons, providing food for fighters, nursing the wounded and spreading the jihadi ideology to recruiting new members, to the real participation of women in jihadi operations on the battlefield or carrying out suicide bombing operations. These developments are in conflict with the ideological principles of these groups; Therefore, we are faced with this main question: what is the attitude of jihadist Salafi groups towards the role of women in jihad? The findings of the research show that the attitude of these groups towards the role of women is changing from a traditional role to an active and radical role. This change in some cases depends on different conditions and strategies. The author is trying to analyze the details of the change in the role of women in jihadist Salafi groups and also the contradictions in this field with descriptive-analytical method.
    Keywords: Women, Salafi-jihadi groups, Salafi-jihadi, ISIS, Al-Qaeda, Boko Haram}
  • مریم ایسوند*، وحید چناری
    زنان به عنوان موثرترین عضو جامعه که بیشترین سهم اداره داخلی خانواده به عنوان واحد اجتماعی به عهده آنهاست، در تربیت و تکامل آحاد اجتماع، اساسی ترین نقش را ایفا میکنند و به دلیل نقش خاصی که درخلقت بر عهده دارندبه سرمایه های درونی بس گران بهایی مجهز است که جامعه بشری در رشد خود نیازمند این ارزش ها است. این پژوهش از نوع کتابخانه و مستند بر داده های ثانویه مستند می باشد و از نوع روش تحقیق دردسته تحقیقات توصیفی و از لحاظ هدف در دسته تحقیقات توسعه ای قرارمی گیرد. زنان بخش مهمی از تامین سرمایه در بحث مشارکت در بخش های دولتی اند دربیشتر جوامع بشری نرخ اشتغال و مشارکت زنان اندک است. رسیدن به اهداف سازمان ها و پیرو آن رشد و توسعه هر چه بیشتر جوامع در زمینه های گوناگون مستلزم حضور بهتر و بیشتر زنان و مردان متخصص درعرصه عمل می‎باشد و علی رغم تلاش های صورت گرفته هنوز هم در سطح وسیعی از حوزه های عمومی‎ تبعیض ها و تفکیک های جنسیتی فراوانی وجود دارد و برای رسیدن به برابری به معنای واقعی کلمه ی برابری راه بس درازی در پیش است که حضور و یاری زنان والبته مردان بسیاری را طلب می‎کند.
    کلید واژگان: خط مشی, زنان, بخش, دولتی, جایگاه مشارکت}
    Maryam Isvand *, Vahid Chenari
    Women, as the most effective member of society, who is the largest share of the domestic administration of the family as a social unit, play the most important role in the education and development of the community, and because of the particular role they play in creation, to the internal capital.
    Methodology
    This research is a library and documentary documentary on secondary data and is a descriptive research method in the category of development research.
    Results
    Women are an important part of providing capital in the public sector. In most human societies, employment rates and women's participation are low.
    Discussion
    We need to know that women's participation in the public sector, especially at management and decision -making levels, must provide conditions for women to know their abilities.
    Conclusion
    Achieving the goals of organizations and its follow up to the growth and development of societies in various fields requires a better and more presence of women and men in the field.
    Keywords: women', Policy, partnership, Position}
  • میثم بلباسی*، سید ابوالفضل حسینی زاده

    زنان همواره یکی از اقشار بسیار مهم و تاثیرگذار در جامعه ایران محسوب می شوند و در ادوار تاریخ، نقش و مشارکت به سزایی در تحولات سیاسی- اجتماعی ایران، به ویژه در نهضت مشروطه، پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس داشته اند. در همین راستا، بیانات و اندیشه های امام خمینی (ره) به عنوان یک فقیه اسلام شناس طراز اول که درک درستی از جایگاه زنان در اسلام دارد، از اهمیت بالایی در تحلیل و تبیین بهتر نقش و جایگاه زنان در این عرصه ها برخوردار است. بنابراین، نوشتار پیش رو، با کاربرد روش توصیفی- تحلیلی و اسنادی (بیانات امام خمینی) به دنبال پاسخ به این پرسش است که گفتمان دفاعی انقلاب اسلامی با تاکید بر مشارکت زنان در امور دفاعی، چه مشخصاتی دارد؟ نتایج پژوهش، حاکی از آن است که در گفتمان دفاعی انقلاب اسلامی مبتنی بر اندیشه امام خمینی (ره)، زنان یکی از مهم ترین اقشاری هستند که به اندازه مردان و حتی بیش از مردان، نقش بسیار مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس داشته اند. مهم ترین نقش هایی که در گفتمان دفاعی انقلاب اسلامی در ارتباط با نقش و مشارکت زنان در دفاع مقدس وجود دارد عبارتنداز: نقش امداد و درمان، پشتیبانی، روحیه شهادت طلبی، نقش تربیتی و عاطفی، حمایت مادی و مالی، نقش رزمی- عملیاتی، و ایثار و فداکاری زنان.

    کلید واژگان: زنان, گفتمان دفاعی, امام خمینی(ره), مشارکت, انقلاب اسلامی}
    Meisam Belbasi *, Seyed Abolfazl Hosseini Zadeh

    Women are always considered to be one of the most important and influential groups in Iranian society, and they have had a significant role and participation in Iran's political and social developments, especially in the constitutional movement, the victory of the Islamic Revolution, and the holy defense. . In this regard, the statements and thoughts of Imam Khomeini (RA) as a first-class Islamic jurist who has a correct understanding of the position of women in Islam, are of great importance in analyzing and better explaining the role and position of women in this field. has Therefore, the following article, by using the descriptive-analytical and documentary method (Imam Khomeini's statements), seeks to answer the question, what are the characteristics of the defense discourse of the Islamic Revolution, emphasizing the participation of women in defense affairs? The results of the research indicate that in the defense discourse of the Islamic Revolution based on the thought of Imam Khomeini (RA), women are one of the most important groups who play a very important role in the victory of the Islamic Revolution and the holy defense as much as men and even more than men. have had The most important roles that exist in the defense discourse of the Islamic Revolution in relation to the role and participation of women in the sacred defense are: the role of relief and treatment, support, the spirit of martyrdom, educational and emotional role, material and financial support, combat role - Operation, and women's sacrifice.

    Keywords: Women, defensive discourse, Imam Khomeini (RA), Participation, Islamic Revolution}
  • اعظم دستوری، فریبا شایگان*، علیرضا محسنی تبریزی
    یکی از ابعاد توسعه ی سیاسی، مشارکت اجتماعی به ویژه مشارکت سیاسی زنان است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش اساسی است که «کنش های هویتی در مشارکت سیاسی زنان، دارای چه نشانه ها و کارکردی است؟» پژوهش بر این فرضیه استوار است که «مشارکت انتخاباتی زنان، رابطه ی معناداری با شکل بندی های ساختاری و هویتی زنان ایرانی دارد». در این پژوهش، از روش آمیخته استفاده شده و تحلیل یافته ها با استفاده از روش رگرسیون و فرآیندهای گام به گام بین متغیرهای فردی، هویتی و ساختاری انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که در فضای پساانقلاب اسلامی، میزان مشارکت سیاسی زنان افزایش یافته است. مشارکت سیاسی در این دوره حاکی از آن است که میان قالب‎های هویتی زنانه و میزان مشارکت سیاسی آنها، ارتباط معناداری وجود دارد. از میان 14 متغیر بررسی شده، چهار متغیر هویت فردی، متغیر هویت جنسی، متغیر بعد آینده و متغیر سن، بیش ترین میزان اثرگذاری بر هویت سیاسی و به تبع آن، بر مشارکت سیاسی را در پی داشته است.
    کلید واژگان: توسعه ی سیاسی, کنش هویتی, مشارکت سیاسی, انتخابات, زنان, ایران}
    Azam Dastoori, Fariba Shaygan *, Alireza Mohseni Tabrizi
    One crucial aspect of political development is social participation, particularly the involvement of women in politics. The objective of this research is to address the following fundamental question: What are the indicators and roles of identity-related actions in women's political engagement? The research is based on the hypothesis that women's participation in elections is significantly linked to the structural and identity frameworks of Iranian women. To investigate this, a mixed-method approach was utilized, and the findings were analyzed using regression analysis and step-by-step processes involving individual, identity, and structural v  ariables. The results reveal that women's political engagement has increased following the Islamic Revolution. Political participation during this period indicates a significant correlation between female identity frameworks and their involvement in politics. Out of the 14 variables examined, the most influential factors on political identity, and subsequently political engagement, were individual identity, gender identity, future orientation, and age.
    Keywords: Political development, identity act, political engagement, elections, women, Iran}
  • سمیه سادات شفیعی*
    هدف

    موضوع نقش اجتماعی زنان در جنگ تحمیلی دارای ابعاد و حیطه های مطالعاتی مختلفی است که در گذر زمان مورد غفلت قرارگرفته و از اذهان عمومی دور مانده است. این پژوهش با هدف بیان ناگفته ها، توجه دادن به اهمیت عملکرد حرفه ای کنشگران و تولید دانش بومی در حوزه مطالعات مادری، بر تجربه زنان پرستار مناطق جنگی از مادری کردن تمرکز دارد.

    روش شناسی پژوهش: 

    داده ها هم به کمک مطالعات کتابخانه ای و هم مصاحبه با پرستاران با سابقه مرتبط گردآوری و مورد تحلیل کیفی قرار گرفته است.

    یافته ها

    دو مقوله مادری در خطر و مادری منفصل بیانگر عاملیت آنان در انجام رسیدگی به موقع و مراقبت های بالینی مستمر و صبورانه بوده و نشان از اولویت بخشی به ایفای نقش حرفه ای با وجود فشارهای ناشی از احراز نقش مادری داشته و دلالت بر انتخاب آگاهانه و کنشگری در بزنگاه خطیری دارد. احساس مسئولیت اجتماعی در قبال هموطنان رزمنده و نیز غیرنظامیان مجروح، برخورداری از حمایت اجتماعی خانوادگی و نیز همکاران از جمله وابسته های تجربه مادر- پرستاران در حین ایفای نقش حرفه ای است.

    نتیجه گیری

    فشار ناشی از تعدد نقش و نیز گرانباری نقش، پیامدهای روانی و جسمی گزافی هم در دوره وقوع و هم در شکل ناخوشی های مزمن در سال های متعاقب آن برایشان داشته است. با این همه این مهم که چگونه مادری ورای تصورات، بایدها و نبایدهای ایدئولوژی مادری به عنوان سازه ای اجتماعی از بینش و ارزش های گفتمانی دفاع مقدس تاثیر پذیرفته از یافته های مهم این پژوهش است.

    کلید واژگان: زنان, نقش اجتماعی, دفاع مقدس, حمایت اجتماعی}
    Somayeh Sadat Shafiei *

    The issue of the social role of women in the imposed war has different dimensions and fields of study that have been neglected publicly over time. The current research focuses on the activism of women nurses in war zones with the aim of expressing the unsaid, paying attention to the importance of their professional performance and producing local knowledge in the field of motherhood studies, focusing on their experience of motherhood.
    Data were collected and qualitatively analyzed through library studies and interviews with nurses. Their lived experiences were categorized in to two groups: motherhood at risk and divided motherhood. The agency of women in performing timely treatment and patient clinical care, both as a job duty and as a volunteer, has shown a priority to play a professional role despite the pressures of fulfilling the role of a mother during active motherhood and implies a conscious choice and activism in a dangerous situation. Having social responsibility towards the warriors and wounded civilians, social support of family and colleagues, including the major dependents of mother-nurses experience. The pressure caused by the multiplicity of roles, as well as the burden of the role, has resulted in exorbitant psychological and physical consequences both during the occurrence and in the form of chronic illnesses in the following years.
    However, how mothering beyond imagination and guidelines of motherhood ideology as a social structure is influenced by the vision and discursive values of holy defense is the important findings of this research.

    Keywords: Women, Social Role, Sacred Defense, Social Support}
  • همایون مالیار*

    بعد از بیست سال تلاش برای یکسان سازی حقوق زنان در دموکراسی نیمه جان افغانستان، با روی کار آمدن گروه طالبان، رویای برابری حقوق زنان در جامعه افغانستان نابود شد، این گروه و حامیان آنان که در طول سالیان حاکمیت پیشین خود در افغانستان، مرتکب جنایات بیشماری شده بودند، زمانی که در سال 2021 دوباره به قدرت رسیدند، تجربه دو دهه قبل حکومت آنها، برای زنان تکرار شد، و باز هم زنان از اساسی ترین حقوق خود محروم شدند. طالبان مانند دو دهه قبل با بستن مکاتب (مدارس) به روی دختران و زندانی کردن آنان در خانه، خواسته اند که آنها را از زندگی اجتماعی حذف نمایند. اقدامات اخیر طالبان علیه زنان، شامل حوزه های زیادی است که عبارتند از: محرومیت از تحصیل، محرومیت از کار، محرومیت از فعالیت های سیاسی، محدودیت فعالیت در فضای عمومی. توجه به این امر نیز مهم است تمامی این فرمان های و احکام بر ضد فعالیت زنان از منبع شریعت و فتوایی دینی، به تفسر طالبان صادره شده است. در پژوهش حاضر بر عوامل تاثیرگذار بر افکار طالبان برای محدود کردن حقوق زنان در جامعه افغانستان پرداخته شده است. در این مقاله تفاوت افکار و باورهای دینی طالبان و فتاوی دینی رهبران آن، که تفسیر آنها از احکام اسلامی است، با احکام اسلامی اصلی مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته است.

    کلید واژگان: طالبان, زنان, سنت گرایی دینی, شریعت اسلامی}
    Homayoun Mallyar *

    After twenty years of endeavor to equalize women's rights in the half-dead democracy of Afghanistan, the dream of equal rights for women in the Afghan society was destroyed by the arrival of the Taliban group. This group and its supporters have committed countless crimes during their rule in Afghanistan. In 2021, when this group comes to power, the women's experience of two decades ago will be repeated, and women will be deprived of their most basic rights. Like two decades ago, the Taliban removed the girls from social life by closing schools and imprisoning them at home. The recent actions of the Taliban against women include the following areas: exclusion from education, exclusion from work, exclusion from political activities, and restriction of activities in the public space, all these decrees and rulings against women's activities are from the source of Sharath and religious fatwas. The Taliban has been issued. In this research, we are looking at the influencing factors of the Taliban's thoughts on restricting the rights of women in the society of Afghanistan. In this research, we have compared the differences between the religious thoughts and beliefs of the Taliban, which are adapted from Islamic rulings, and the religious fatwa of the Taliban leaders with Islamic rulings.

    Keywords: Taliban, Women, Religious, Traditionalism}
  • رضا صفایی، ذهره پوستین چی*، گارینه کشیشیان سیرکی، سید عبدالامیر نبوی
    این مقاله در چارچوب نظری مدارهای قدرت و با رویکردی مقایسه ای و با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی مشارکت سیاسی زنان در کشورهای ایران و عربستان (بین سال های 2000 تا 2020)  پرداخته است. فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه از منظر فرانظریه مدارهای قدرت گفت نیروهای اجتماعی حاکم در کشور عربستان سعودی از مجرای نهادهای قانون گذار و تعیین قواعد و مقرراتی و همچنین از طریق ساز و کار فرهنگ سیاسی جاری در جامعه خود و سازمان های درگیر همچون احزاب سیاسی در جامعه پذیری سیاسی تلاش در محدود کردن خواست مشارکت بیشتر زنان در جوامع خود داشته اند اما در ایران با تاکید اسناد بالادستی و رویه های قانونی نسبت به گسترش مشارکت زنان از تساهل بیشتری برخوردار است. نتایج حاکی از این است تلاش های زنان در برابر محدودیت ها، منجر به جنبش ها و قواعد و رویه هایی شده است که حداقل مشارکت برای زنان در این دو کشور تحقق پیدا کرده است. البته مشارکت سیاسی زنان در ایران بواسطه تفاسیر و اجتهادهای مترقی تر از عربستان سعودی شکل متفاوتی داشته و گسترده تر بوده است.
    کلید واژگان: مشارکت سیاسی, زنان, ایران, عربستان سعودی, مدارهای قدرت}
    Reza Safayi, Zohra Poustin Chi *, Garineh Keshishyan Siraki, Seyyed Abdul Amir Nabavi
    This article examines the political participation of women in the countries of Iran and Saudi Arabia (between 2000 and 2020) in the theoretical framework of power circuits and with a comparative approach and with a descriptive-analytical method. The hypothesis of the research is that from the perspective of the meta-theory of the circuits of power, the ruling social forces in the country of Saudi Arabia through the channel of legislative institutions and the determination of rules and regulations, as well as through the mechanism of the current political culture in their society and involved organizations such as parties. In political socialization, they have tried to limit the desire of women to participate more in their societies, but in Iran, with the emphasis of upper-level documents and legal procedures, there is more tolerance towards the expansion of women's participation. The results indicate that women's efforts against the restrictions have led to movements and rules and procedures that have achieved minimum participation for women in these two countries. Of course, women's political participation in Iran has had a different form and has been wider due to more progressive interpretations and ijtihads than in Saudi Arabia.
    Keywords: political participation, Women, Iran, Saudi Arabia, circuits of power}
  • فرزانه دشتی، احسان رهام *

    یکی از مسایلی که در ماه های اخیر از اهمیت زیادی برخوردار شده است، نقش زنان و دختران در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی است. امروزه زنان و دختران ایرانی در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی را ایفا می کنند. در این میان، یکی از مهم ترین عوامل زمینه ساز چنین پیشرفتی در جامعه نقش زنان است، درگذشته زنان ایران به دلیل وجود برخی مشکلات و محدودیت های زیاد از این امکانات برخوردار نبودند اما امروزه نقش آن ها رو به فزونی بوده است. به لحاظ تاریخی، شاید بتوان گفت یکی از اولین قدم های زنان در توسعه در ایران، در زمان قاجاریه بوده است که در این دوره زنان برای رسیدن به مقام و جایگاهی مهم در جامعه تلاش فراوانی کردند. و از آنجایی که برخوردار بودن از سواد و تحصیلات و آموزش یکی از شرایط لازم برای تحقق این نقش بوده است، بنابراین در توسعه آن کوشیدند. مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که زنان و دختران در توسعه ایران در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چه نقشی دارند؟ نویسنده در پاسخ به این سوال به روش توصیفی-تحلیلی این فرضیه را مطرح کرده است که زنان نقش بسزایی را در توسعه ایران دارند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد، باتوجه به شاخص های بهداشتی، آموزشی، مشارکت اجتماعی و... زنان ایرانی حضور تعیین کننده ای در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... داشته و در شرایطی به مراتب بهتری، نسبت به اغلب کشورهای درحال توسعه منطقه ای و اسلامی قرار دارند.

    کلید واژگان: نظریه های توسعه, زنان, دختران, توسعه, ج.ا.ایران}
    Farzaneh Dashti, Ehsan Roham *

    One of the issues that has become very important in recent months is the role of women and girls in various fields of social life. Today, Iranian women and girls play an important role in various economic, political, social and cultural fields. In the meantime, one of the most important factors underlying such progress in society is the role of women. In the past, Iranian women did not have these facilities due to the existence of many problems and limitations, but today their role has been increasing. Historically, it can be said that one of the first steps in the development of women in Iran was during the Qajar period, during which women made a lot of efforts to reach an important position in the society. And since having literacy and education is one of the necessary conditions to fulfill this role, so they tried to develop it. This article seeks to answer the question of what role do women and girls play in the development of Iran in various economic, political, social and cultural fields? In response to this question, the author has proposed the hypothesis that women play a significant role in the development of Iran in a descriptive-analytical way. Also, the findings of the research show that according to the indicators of health, education, social participation, etc., Iranian women have a decisive presence in various political, social, cultural fields, etc., and in much better conditions. Compared to most developing countries, they are regional and Islamic.

    Keywords: Development Theories, Development, Women, Girls, Islamic Republic of Iran}
  • حامد نوروزی*، وجیهه زمانی بابگهری، کلثوم قربانی جویباری، حسین فرزانه پور
    پژوهشگران از دیرباز، دیدگاه های مردان و مردسالارانه حاکم بر جامعه را دلیل عمده عدم مشارکت سیاسی زنان مطرح نموده اند. پرداختن به انگاره های ذهنی می تواند به شناخت دیدگاه های افراد هر جامعه، نسبت به خود یا دیگران، کمک نماید. با بررسی این نوع انگاره-ها می توان به دلایل کمرنگ بودن حضور زنان در عرصه های سیاسی بهتر پی برد. از زمان مشروطه، بحث حضور زنان در جامعه، ملموس تر مطرح گردید و بسیاری از شاعران زن و مرد، به مباحث مختلف سیاسی از جمله مشارکت زنان ورود کردند. پژوهش حاضر، اشعار همین دسته از شاعران را مورد ارزیابی قرار داده و انگاره های ذهنی آنان را نسبت به مشارکت سیاسی زنان بررسی می نماید. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و تحلیل داده ها بر اساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. بر این اساس، انگاره های ذهنی شخصی شاعران مرد که شامل دو مضمون کلی «فعال بودن زنان» و « منفعل بودن زنان» می باشد، با انگاره های ذهنی خویشتن شاعران زن (از منظر دیگری و از منظر خود) مورد بررسی قرار گرفتند و انگاره های متضاد و مشابه بین این دو قشر، شناسایی شدند. یافته های حاصل نشان می دهد اکثر شاعران مرد، به مشارکت زنان از جمله در امور سیاسی کشور، توجه عمیق داشته و مشوق زنان جهت حضور فعال در اداره امور کشور بودند، اما شاعران زن، ضمن آنکه انواع حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی را برای زنان قائل بودند، جنس زن را از دید مردان، ناتوان، کم عقل و حقیر، پنداشته و خطاب می کنند. به نظر می رسد دلیل کمرنگ بودن مشارکت سیاسی زنان را در این عامل، می توان جستجو کرد.
    کلید واژگان: شعر مشروطه, مشارکت سیاسی, زنان, انگاره های ذهنی, روانشناسی شناختی}
    Hamed Noruzi *, Vajiheh Zamani Babgohari, Kolsoom Ghorbani Jouybari, Hossein Farzanepour
    Researchers have always pointed out the patriarchal views ruling the society as the main reason for women's lack of political participation. Dealing with mental schemas can help to understand the views of people of any society, towards themselves or others. By examining these types of schemas, one can better understand the reasons for the low presence of women in political arenas. Since the time of the constitution, the issue of women's presence in the society has been raised and many male and female poets have entered into various political issues including women's participation. The present study evaluates the poems of this group of poets and examines their mental schemas regarding women's political participation. This research is descriptive-analytical and data analysis is based on thematic analysis method.And the personal mental schemas of male poets (women's activeness and women's passiveness) were examined with the female poets' own mental schemas (from another perspective and from their own perspective). Contrasting and similar schemas between these two strata were identified. The findings show that most of the male poets paid deep attention to the participation of women in the country's political affairs and believed in the active presence of women in the administration of the country's affairs.But female poets, while demanding all kinds of personal, social and political rights for women, have considered the female gender worthless from the eyes of men. It seems that the reason for the lack of political participation of women can be found in this factor.
    Keywords: Constitutional Poetry, Political Participation, Women, Mental Schemas, Cognitive Psychology}
  • معصومه رمضانی*، طاهره ابراهیمی فر، اردشیر سنایی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد کنوانسیون زنان و نیز قوانین داخلی ایران به موضوع حقوق بشر زنان، با کاربست شیوه کیفی مبتنی بر گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای (اسنادی) و روش تحلیلی - توصیفی، در صدد پاسخگویی به این سوال است که کنوانسیون زنان و نیز قوانین داخلی ایران چه رویکردی به حقوق بشر زنان داشته و مصادیق این حقوق به چه نحو در منابع حقوقی مذکور بروز و ظهور داشته است؟ یافته های این مطالعه حاکی از آن است که تعارضات حقوقی در حوزه های تابعیت، اقامتگاه و مسکن زنان، حقوق خانوادگی، حقوق فرهنگی، حق اشتغال، حق برخورداری از ارث، حقوق سیاسی (حق انتخاب شدن)، اهلیت حقوقی، تساوی در برابر قانون و... میان حقوق ایران و مفاد کنوانسیون زنان به چشم می خورد که عمدتا ناشی از اختلاف در تفاسیر و نیز وجود برخی ابهامات حقوقی می باشد؛ این تعارضات زمینه ساز آن گردیده که جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون زنان سازمان ملل متحد ملحق نگردد و این عدم الحاق به طرح ادعاهایی مبنی بر «ناقض حقوق زنان» بودن این کشور دامن زده است؛ حال آنکه، ادعای مطرح شده، مبنای حقوقی قابل توجه و اثرگذاری در مجامع و محاکم بین المللی نداشته اما آنچه در تلاش است این ادعا را بیش ازپیش حقوقی جلوه نماید، مبانی و عواملی سیاسی چون، اعمال نفوذ غرب بر علیه ایران، رویکرد سیاسی و گزینشی نسبت به مقوله حقوق بشر در ایران، اسلام ستیزی و عناد غرب با ایران می باشد.
    کلید واژگان: نقض, زنان, کنوانسیون, شکنجه, تعهدات, اقلیت}
    Masoumeh Ramezani *, Tahere Ebrahimifar, Ardeshir Sanaei
    The current research aims to investigate the approach of the Women's Convention as well as Iran's domestic laws to the issue of women's human rights, by using a qualitative method based on collecting information from library sources (documents) and the analytical-descriptive method, and aims to answer the question that the Women's Convention and Also, what is the approach of Iran's domestic laws to women's human rights and how have the examples of these rights appeared in the aforementioned legal sources? The findings of this study indicate that legal conflicts in the fields of citizenship, women's residence and housing, family rights, cultural rights, right to employment, right to inheritance, political rights (right to be elected), legal capacity, equality before the law and so on.It can be seen between Iran's laws and the provisions of the Women's Convention, which is mainly due to differences in interpretations and the existence of some legal ambiguities; These conflicts have caused the Islamic Republic of Iran not to join the United Nations Convention on Women, and this non-adherence has fueled claims that this country is a "violator of women's rights"; However, the claim raised has not had a significant legal basis and influence in international forums and courts, but what is trying to make this claim appear more legal are political bases and factors such as the influence of the West against Iran, a political and selective approach to the category. Human rights in Iran are anti-Islamism and the West's stubbornness towards Iran,
    Keywords: Violations, Women, Conventions, Torture, Obligations, Minorities}
  • سیده فهیمه ابراهیمی*، مهناز نوروزی

    آسیای مرکزی در قرن19 زیر سیطره روسیه  تزاری درآمد. در نیم قرن غلبه روسیه پیشاشوروی بر این سرزمین، سیاست روسی سازی به منظور سازگاری متصرفات جدید با امپراتوری، در حوزه های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اجرا شد. آنچه در جنبه های گوناگون تغییر، به عنوان یک ابهام مطرح می شود، نبود تغییر معنادار زندگی زنان و مناسبات نهاد خانواده در این دوران است. پرسش نویسندگان این است که: چرا با وجود تغییرهای گسترده در این دوره، زندگی زنان و مناسبات نهاد خانواده ثبات نسبی داشت؟ فرضیه پژوهش این است که امپراتوری تزاری به عنوان یک قدرت شرقی، دیرهنگام زیر تاثیر جریان نوگرایی غربی قرار گرفت و به دلیل تداوم مولفه های فرهنگی جهان سنت، در جامعه خود نیز در حوزه زنان متفاوت از اروپا رفتار کرده است. برای یافتن پاسخ، ضمن یافتن شاخص های شکل گرفتن یا شکل نگرفتن تغییر از نظریه «تغییر اجتماعی گی روشه»، روش پژوهش کیفی انتخاب شد؛ با استفاد از این روش، با بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی و با شیوه گردآوری داده ها از اسناد تاریخی، پاسخ مساله را در مولفه های فرهنگی و تمدنی روسیه جست وجو کردیم. آنچه در نتیجه این پژوهش به پاسخ آغازین و فرضیه افزوده شد این است که غلبه گفتمان سنتی نسبت به زنان و واگرایی دو جریان غربگرا و اسلاوگرا موجب ناهماهنگی شده بود. بنابراین برخلاف دیگر زمینه ها در این بخش تغییرهای پایدار و گسترده رخ نداد.

    کلید واژگان: آسیای مرکزی, روسیه, گی روشه, تغییر اجتماعی, زنان, خانواده}
    Seyyede Fahime Ebrahimi *, Mahnaz Norouzi
    Introduction

    Certain and accepted patterns prevailed in the political and cultural life system of Muslims in the pre-modern era, which generally underwent changes with the arrival of the new era in the 19th century and the active action of the colonists. Central Asia was part of the extensive Islamic lands that experienced such a process. Parts of this vast geography were annexed to Russia with the dissolution of a part of the political structure and the formation of the General Governorate of Turkestan and two other political units of the Emirate of Bukhara and Khanate of Khiva were also preserved in the form of protectorate powers. In more than half a century of Russian presence, they implemented the policy of Russification in order to make changes in various political, social, cultural and even political geography fields and finally adapt the region to the empire.Research Question: The ambiguity that forms in the mind during the study of the historical documents of this period is that, unlike many social and cultural contexts in Central Asia, family status and women's lives experienced little change and very little experience of modern change under Tsarist Russia.The above ambiguity becomes more important when we know that in the general process of the entry of the Muslim word into the modern world order and the entry of colonial countries into them, in general, there have been changes in the social and political actions of women and the passivity of women in Central Asia or the lack of change in their lives is not compatible with the current trend in other Islamic lands, including Iran and Egypt. Based on this duality (incidence of changes in most fields and lack of change in women's lives) , the question of this article is designed in such a way that why the life of women in Central Asia and family-state relations do not change much during the presence of Tsarist Russia in the region?Research Hypothesis: We believe that the lack of change in women's lives in Central Asia is because the Tsarist Empire, as an Eastern power, has recently been influenced by the flow of Western modernity, as well as the continuation of cultural traditionalism in its society, so in the field of women, it has behaved differently compared to Europe.

    Methodology

    What seemed necessary in the rest of the article to find the answer to this problem was to provide a definition of the concept of change, that is, what do we mean when we talk about the occurrence of change or its non-occurrence? Using the theory of Guy Rocher 's social change, we found this indicator that to examine a particular community, when a behavior has clearly changed over time, we can talk about change and this difference has continued and effects on the construction or tasks of the social organization and changing its flow. According to this definition of change, the current article (with a qualitative method and a descriptive-analytical approach and data collection from historical documents) while describing the two currents of conservative and Russian radicalism and their attitude towards women, deals with the evolution in this field.

    Results and Discussion

    Our research findings show that unlike many political and social fields, the definition of the world of women in Russia shows many similarities and commonalities with the social life of Muslim women in Central Asia, and it can be clearly seen in many surviving works from this period of Russian history. Despite all the ups and downs in this approach and despite reaching the peak of power and adopting modernist policies by some tsars (such as Peter the Great and Catherine), in general, this traditional view was preserved to a large extent, so that such an approach is fully reflected in literary works that are the manifestation of social life. In the 19th century, right at the time of advancement and the peak of domination over Central Asia, although this traditional view was slightly broken by the Western trend and changes occurred in Russia in the field of women's lives, the duality of traditionalists and modernists and their ideological competition has still kept its shadow on this issue. Therefore, we are witnessing the lack of alignment in policy making in women's life and the ineffectual pressures of Russian Westerners in Central Asia.The result of this was that during half a century of the presence of Tsarist Russia in Central Asia, the Tsarist authorities could not implement a coherent and unified policy to change the living environment of women and the family state.

    Conclusion

    By returning to the theory of "Guy Roche" we conclude that the definition he had as a social scientist of social change and the indicators he expressed for a change, cannot be found in the context of Russia's colonial practice of women in Central Asia. The answer we got at the end of the research can be summarized as follows: " The predominance of the traditional discourse in Russia about women and the divergence of the two currents of Westernism and the Slavophilic attitude towards women have caused inconsistency in the policy of Russians in this field.  Therefore, unlike other fields, there have been no lasting and extensive changes in this field.

    Keywords: Central Asia, Russia, Guy Rocher, Social Change, Women, family}
  • نجات محمدی فر*

    هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش و اهمیت تصدی مناصب زمامدارانه در توانمندسازی سیاسی زنان در سراسر جهان است. بدین منظور نمایندگی زنان در مناصب سیاسی اجرایی و قانون گذاری از چند دهه گذشته تا امروز در سراسر جهان با رویکردی بین المللی مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله توصیفی و گردآوری اطلاعات با استفاده از ابزار کتابخانه ای و منابع اینترنتی انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین تصدی مناصب سیاسی (زمامدارانه) زنان و توانمندسازی سیاسی آن ها رابطه متقابل وجود دارد یعنی از یک طرف منصب داران سیاسی زن به دیگر زنان انگیزه و اعتمادبه نفس می دهند که وارد فعالیت ها و رقابت های سیاسی شده و توانمند شوند و از طرف دیگر توانمند شدن سیاسی زنان، آن ها را برای فعالیت در عرصه های سیاسی و اجتماعی ترغیب می کند. علاوه بر این، افزایش نمایندگی زنان در مناصب سیاسی اجرایی و قانون گذاری باعث ثبات سیاسی، مشروعیت سیاسی، برابری، رفاه اجتماعی و حکمرانی موثر می شود؛ بنابراین اکثر اندیشمندان سیاسی و اجتماعی جهان به ضرورت و اهمیت حضور زنان در سیاست ادامه می دهند به گونه ای که سازمان ملل بهبود برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان را سومین هدف اصلی برای توسعه هزاره خود قرار داده است. بر اساس داده های آماری پژوهش حاضر این امیدواری وجود دارد که زنان بتوانند با تصدی مناصب سیاسی (زمامدارانه) خود را از لحاظ سیاسی توانمند ساخته و جایگاه فعلی خود را بهبود بخشند.

    کلید واژگان: زنان, مناصب زمامدارانه (سیاسی), توانمندسازی سیاسی}
    Nejat Mohammadifar *

    The main purpose of this research is to investigate the role and importance statesmanlike positions in women's political empowerment around the world. For this purpose, the representation of women in executive and legislative political positions has been studied and analyzed worldwide with an international approach from the past few decades to today. The research method used in this article is descriptive and data collection is done using library tools and internet resources. The results of the research show that there is a reciprocal relationship between women statesmanlike positions and their political empowerment, that is, on the one hand, female political office holders give motivation and self-confidence to other women to enter political activities and competitions and empower them, and on the other hand, Political empowerment of women encourages them to work in political and social fields. In addition, increasing the representation of women in executive and legislative political positions will lead to political stability, political legitimacy, equality, social welfare and effective governance; Therefore, most of the world's political and social thinkers continue to insist on the necessity and importance of women's presence in politics in such a way that the United Nations has made the improvement of gender equality and women's empowerment the third main goal for the development of the millennium. Based on the statistical data of the current research, there is hope that women can empower themselves politically and improve their current position by holding political (administrative) positions.

    Keywords: Women, statesmanlike positions (political), political empowerment}
  • عباسعلی طالبی*
    مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این سوال که حمله امریکا چه پیامدهایی بر مردم عراق داشته می پردازد. این فرضیه مطرح شد که به نظر می رسد امریکا با حمله به عراق در راستای تعقیب منافع خود، با تاکید بر تمرکز قدرت و به بهانه ارتباط صدام با گروه های تروریستی و تلاش این کشور برای مخفی کردن سلاحهای کشتار جمعی خسارتهای اقتصادی و اجتماعی جبران ناپذیری را بر مردم عراق تحمیل نموده است.یافته ها نشان می دهد اولا سقوط رژیم بعث نه تنها موجب ورود عراق به مرحله جدیدی از بی ثباتی و به ویژه وضعیت خلا قدرت در مرکز شد بلکه کشورهای مختلف به فراخور اهداف منطقه ای و امنیت ملی خود سعی در بسط نفوذ در این کشور و مانع افزایش نفوذ رقبای خود در عراق داشتند. ثانیا با فروپاشی حکومت، الگوی تعاملات و روابط بین گروه های قومی، نژادی و مذهبی عراق را با چالش روبرو کرده و منجر به افزایش خشونت های سازمان یافته و شکاف های قومی در سطوح وسیع شده. ثالثا حمله امریکا نه تنها اقتصاد را متلاشی و شهروندان را با فقر و قحطی روبرو کرده بلکه محرومیت گسترده زنان عراقی در تمام سطوح از زندگی عمومی و اجتماعی را تشدید کرد.
    کلید واژگان: بعث, نفت, تروریسم, زنان, کودکان و نظام آموزشی}
    Abbasali Talebi *
    Using the descriptive-analytical method, the present article investigated the consequences of the American military campaign on the Iraqi people based on aggressive realism, and raised the question of what economic, political and social consequences this invasion had on the Iraqi people?In response to the question, this hypothesis was raised that it seems that the US has inflicted a lot of economic and social damage on the Iraqi people by attacking Iraq in pursuit of its own interests and by emphasizing the concentration of power and ensuring energy security The findings of the research show that first of all, the fall of the Baath regime not only caused Iraq to enter a new stage of instability and especially the power vacuum situation in the center,yes,different countries tried to expand their influence in this country in pursuit of their regional goals and national security. and prevent the increase of the influence of their competitors in Iraq. Ethnic gaps have widened in levels. Thirdly, the war and internal conflicts in Iraq not only intensified the widespread deprivation of Iraqi women at all levels of public and social life, but also increased poverty, migration of elites, closure of schools and destruction of historical buildings
    Keywords: Baath, Oil, terrorism, Women, children, educational system}
  • حسن رضا آریایی راد، محمد مهدنور*

    هدف این پژوهش بررسی رابطه بی تفاوتی سیاسی زنان (به عنوان متغیر وابسته) و متغیرهای زمینه ای (سن، تحصیلات، تاهل، اشتغال، مذهب، قومیت، درآمد، زبان یا گویش و محل سکونت) می باشد که در این مقاله به آن پرداخته شده است و فرض برآن بوده که بین همه این متغیرهای زمینه ای با بی تفاوتی سیاسی (به عنوان متغیر وابسته) در بین زنان شاهین شهر رابطه معناداری وجود دارد، بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی پیمایشی- علی از شاخه تحقیقات میدانی بوده و جامعه آماری متشکل از 388 نفر زنان 18 سال به بالای شهرستان شاهین شهر، از طریق نمونه گیری تصادفی، با استفاده از ابزار پرسشنامه مشتمل بر 91 سوال که تجزیه وتحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار  SPSS محاسبه شده است. با توجه به نتایج حاصل شده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه به روش هم زمان مشخص شد که بین متغیرهای زمینه ای (سن، تحصیلات، تاهل، اشتغال، مذهب، قومیت، درآمد، زبان یا گویش و محل سکونت) با بی تفاوتی سیاسی در بین زنان شاهین شهر رابطه معناداری یافت نشد.

    کلید واژگان: بی تفاوتی سیاسی, زنان, مشارکت, شاهین شهر, انفعال سیاسی}
    Hassan Reza Aryaeerad, Mohammad Mahdenoor *

    The purpose of this research is to investigate the relationship between women's political indifference (as a dependent variable) and background variables (age, education, marriage, employment, religion, ethnicity, income, language or dialect, and place of residence) which is addressed in this article. and it was assumed that there is a significant relationship between all these background variables and political indifference (as a dependent variable) among Shahin Shahr women.Based on the method of data collection, it is a survey-causal research from the branch of field research, and the statistical population consists of 388 women over the age of 18 in Shahin Shahr city, through random sampling, using a questionnaire tool consisting of 91 questions, which data analysis, It has been calculated using SPSS software.According to the results obtained from the simultaneous multiple regression analysis method, it was found that there are political differences between the background variables (age, education, marriage, employment, religion, ethnicity, income, language or dialect, and place of residence) among the women of Shahin Shahr. No significant relationship was found.

    Keywords: Political apathy, Women, Participation, Shahin Shahr, Political passivity}
  • جواد نظری مقدم

    هدف این پژوهش بررسی چگونگی بازتاب تصویر زنان ایرانی در سفرنامه های خارجی است. سیاحان خارجی در سفرنامه های خود اطلاعات درخور توجهی درباره شرایط اجتماعی جامعه ایرانی ارایه نموده اند؛ بنابراین، مطالعه این متون به عنوان یکی از منابع حوزه مردم شناسی و تاریخ اجتماعی می تواند ما را در شناخت هرچه بهتر نقش و جایگاه زنان در زندگی و حیات اجتماعی ایرانیان یاری کند. این مطالعه یک پژوهش توصیفی تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای، چگونگی نحوه بازنمایی زنان در سفرنامه ها در آن مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اگرچه گاه برخی گزارش ها بر نقش و جایگاه ضعیف و فرودستی زنان در مقایسه با مردان دلالت دارند، گزارش های زیادی نیز نشان می دهند که زنان در سطوحی، نقش برابر و گاه فرادستی در نسبت با مردان داشته و در عرصه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، حضور و نقش چشمگیری داشته اند؛ بنابراین، به نظر می رسد می توان به تحلیل هایی که با اتخاذ رویکردی کلان نگر و عام گرایانه بر حاکمیت مردسالاری و نابرابری جنسیتی در فرهنگ و تاریخ جامعه ایرانی تاکید دارد به دیده تردید نگریست.

    کلید واژگان: تاریخ اجتماعی, بازنمایی, زنان, سفرنامه ها, قاجار}
    Javad Nazarimoghaddam

    The purpose of this research is to investigate how the image of Iranian women is reflected in foreign travelogues. Foreign tourists have provided important information about the social conditions of Iranian society in their travelogues. Therefore, studying these texts as one of the most significant sources in the field of anthropology and social history can help us to better understand the role and position of women in the life and social life of Iranians. This study is a descriptive and analytical research, which uses library sources to examine how women are represented in travelogues. The findings of the research indicate that although some reports indicate the weak and inferior role and position of women compared to men, many reports also indicate that women play an equal and sometimes superior role in They have had a significant presence and role in different social, economic and political fields. Therefore, it seems analyzes that emphasize the patriarchal rule and gender inequality in the culture and history of Iranian society by adopting a macroscopic and generalist approach can be viewed with doubt.

    Keywords: Social History, Representation, Women, Travelogues, Qajar}
  • ابراهیم عباسی، نوش آفرین عزیزی*
    این مقاله، برنامه های توسعه و عملکرد معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری تا پایان دولت دوازدهم را بررسی کرده تا به این سوال پاسخ دهد که برنامه ها و کارگزاران اصلی آن چه نقشی در توانمندسازی سیاسی زنان داشته اند؟ مطابق نظریه توانمندسازی سارا لانگه فرضیه ای که به آزمون گذاشته می شود این است که سیاست جامع و منسجمی جهت توان افزایی سیاسی و اجتماعی زنان در برنامه های توسعه وجود نداشته و این برنامه ها، در بهترین حالت شکل حمایت گری و کمتر توانمندسازی داشته است. یافته ها نشان می دهد برنامه های توسعه، بیشتر به منظور افزایش فرصت های ساختاری برای بهبود جایگاه حقوقی زنان با تفسیر خاصی از عدالت جنسیتی تدوین و اجرا گردیده و به دلیل عدم توان کافی در زنان ایرانی برای بهره مندی از فرصت های ایجاد شده، نتوانسته بر توانمندسازی آنها به ویژه در عرصه سیاسی، تاثیر قابل توجهی ایجادکند. در چنین شرایطی، به نظر می رسد کاربست مراحل پنجگانه توانمندسازی مورد نظر سارا لانگه که به جای تغییرات ساختاری حقوقی بیشتر بر عاملیت زنان و تغییرات در شرایط اقتصادی به همراه آموزش مهارت محوری تاکید فراوان دارد بهتر می تواند راهی برای ارتقاء وضعیت زنان و توانمندسازی سیاسی-اجتماعی آنان باشد چرا که با رد نگاه های فمینسیتی با شرایط ایران تطبیق بیشتری دارد و به بومی سازی توانمندسازی در ایران کمک می کند. روش پژوهش کیفی و با رویکرد تبیینی است. داده ها با استناد به قانون برنامه های توسعه، گزارش عملکرد آن، گزارش نهادهای بین المللی در حوزه زنان و گزارش عملکرد معاونت زنان ریاست جمهوری جمع آوری و تحلیل شده است.
    کلید واژگان: زنان, توانمندسازی سیاسی- اجتماعی, معاونت زنان ریاست جمهوری}
    Ebrahim Abbassi, Nooshafarin Azizi *
    This article has studied the development programs and performance of the vice presidency for women and family affairs until the end of the 12th government to answer the question of what role these programs and their main agent have played in women's political empowerment? The mentioned article uses Sarah Lange's empowerment theory. The research method is qualitative and with a causal approach, and the data has been collected and analyzed, as per development plans law and its performance report, the report of international institutions in the field of women and the track record of the vice Presidency for women and family affairs. The findings show that these programs were Completed and implemented mostly in order to increase the structural opportunities to improve the legal status of women, with a special interpretation of gender justice, due to the lack of power in Iranian women to benefit from the created opportunities, they have not been able to make a significant impact on the status of women. In such a situation, it seems that the application of the five stages of empowerment proposed by Sara Lange, which instead of legal structural changes, emphasizes more on women's agency and changes in economic conditions along with skill-based training, can be a better way to improve the status of womenandIt should be their socio-political empowerment because it is more compatible with Iran's conditions by rejecting feminist views and helps to localize empowerment in Iran.
    Keywords: Women, sociopolitical empowerment, Vice Presidency for Women}
  • رضا صفایی، زهره پوستین چی*، گارینه کشیشیان سیرکی، سید عبدالامیر نبوی

    مشارکت سیاسی را می‏توان نیاز اساسی برای شهروندان در تمام نظام‏های سیاسی دانست. مروری بر نقش زنان در تاریخ ایران معاصر نشان می دهد که موضوع مشارکت سیاسی آنان تا چه اندازه مهم، حساس و چالش‏برانگیز بوده و هست. سیوال اصلی تحقیق حاضر این است: عوامل و چالش‏های موثر در مشارکت سیاسی زنان کدام است؟ فرضیه‏ ای که به دنبال سیوال مزبور مطرح می‏شود: مشارکت سیاسی زنان در ایران، بیشتر از آن که با موانع ساختاری سیاسی مواجه باشد، از موانع فرهنگی، اجتماعی و روان‏شناختی رنج می‏برد. نتایج به دست آمده نشان می‏دهد که بخشی از این موانع و عوامل بازدارنده توسط خود زنان بازتولید شده و به انفعال سیاسی آنها منجر شده‏اند. علاوه بر این، با افزایش آگاهی سیاسی و تصمیم‏گیری سیاسی است که می‏توان به توانمندسازی زنان در عرصه‏ سیاست و اجتماع امید داشت. در این راستا، تقویت آموزش و آگاهی می‏تواند به اشتغال‏زایی زنان کمک بیشتری کرده و در نتیجه از موانع مشارکت سیاسی زنان بکاهد. نوآوری مقاله‏ حاضر در رابطه‏ متقابلی است که بین عوامل و موانع مشارکت سیاسی زنان در حوزه‏ سیاست برقرار می‏کند. روش تحقیق در مقاله‏ حاضر، روش توصیفی تحلیلی بوده و منابع و اسناد بر اساس شیوه‏ کتابخانه‏ای گردآوری شده‏اند.

    کلید واژگان: زنان, مشارکت سیاسی, تصمیم گیری سیاسی, سازماندهی سیاسی, جامعه‏ مدنی}
    Reza Safayi, Zohra Poustin Chi *, Garineh Keshishyan Siraki, Seyyed Abdul Amir Nabavi

    Political participation can be considered as a basic need for citizens in all political systems. A review of the role of women in the history of contemporary Iran shows how important, sensitive and challenging the issue of their political participation was and is. The main question of this research is: What are the effective factors and challenges in women's political participation? The hypothesis that is raised following the mentioned question: Women's political participation in Iran suffers from cultural, social and psychological obstacles more than it faces political structural obstacles. The obtained results show that some of these barriers and inhibiting factors have been reproduced by women themselves and have led to their political passivity. In addition, it is by increasing political awareness and political decision-making that we can hope to empower women in the field of politics and society. In this regard, strengthening education and awareness can contribute more to women's employment and thus reduce the obstacles to women's political participation. The innovation of this article is in the mutual relationship that it establishes between the factors and obstacles of women's political participation in the field of politics. The research method in this article is a descriptive-analytical method and the sources and documents were collected based on the library method.

    Keywords: Women, political participation, political decision-making, political organization, Civil Society}
  • هدی السادات واعظی*، علی اشرف نظری

    هر چند در راستای افزایش مشارکت زنان در عرصه سیاسی در جوامع مختلف از جمله در ایران گام هایی برداشته شده، ولی هنوز شاهد سهم ناچیز زنان در هرم قدرت نظام سیاسی هستیم. لذا این پژوهش توصیفی-تحلیلی با استفاده از مراجعه به منابع نظری و مصاحبه کیفی با نمونه هدفمند از مقامات سیاسی اجرایی و نخبگان علمی آگاه به مسیله، به کشف و بررسی کلیدی ترین موانع دستیابی زنان به مناصب سیاسی در ج.ا.ا به قصد ارایه راهکارهای سیاستی برای کاهش و رفع این موانع می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تعابیر مردسالارانه با شکل دهی به سیستم سیاسی و به تبع کاستن تجربه و اعتمادبه نفس اجرایی زنان، موانع دستیابی زنان به مناصب سیاسی بوده اند. در پایان راهکارهایی سیاستگذارانه برای مواجهه با این مسیله پیشنهاد شده است.

    کلید واژگان: سیاستگذاری, زنان, مناصب سیاسی, موانع, جمهوری اسلامی ایران}
    Hoda Sadat Vaezi *, Ali Ashraf Nazari

    Despite efforts to increase women's participation in social and sometimes political spheres in various societies, including Iran ،women still play a small role in Iran's political power pyramid and women's political participation at the elite level have key obstacles..Therefore, this research intended to provide policy solutions tries to explore and study the most important obstacles to women's access to political-executive positions in the IR with a descriptive-analytical method and using the technique of referring to theoretical sources and qualitative interviews with political elites and relevant experts. The findings showed that obstacles to women's access to political-executive positions are patriarchal perceptions by shaping the political area  and decreased women's political self-confidence and experience.

    Keywords: Policy making, Women, Political Positions, Barriers, Islamic Republic of Iran}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال