جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « داده های تابلویی » در نشریات گروه « کشاورزی »
-
آلودگی محیط زیست یکی از مهم ترین مشکلاتی است که امروزه بیشتر کشورهای در حال توسعه با آن روبه رو هستند که علاوه بر مشکلات محیط زیستی دارای تبعات منفی اقتصادی و اجتماعی نیز است. بررسی ها نشان می دهد اقتصاد سایه و عوامل نهادی می توانند به عنوان عوامل تاثیرگذار بر کیفیت محیط زیست در کشورهای درحال توسعه باشند که مطالعات کمی در خصوص تاثیر این عوامل به صورت همزمان بر روی آلودگی محیط زیست انجام گرفته است. اقتصاد سایه بخش گسترده ای از اقتصاد کشورهای درحال توسعه را به خود اختصاص می دهد که می تواند بر کیفیت محیط زیست تاثیرگذار باشد، همچنین عوامل نهادی می توانند از کانال مختلف مانند کنترل و اثرگذاری بر بخش سایه بر روی کیفیت محیط زیست تاثیرگذار باشند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر آلودگی محیط زیست در کشورهای درحال توسعه نفتی انجام گرفته است . با استفاده از الگوی داده تابلویی و روش حداقل مربعات تعمیم یافته برای دوره زمانی 2020-2009 نتایج نشان داده است اقتصاد سایه و حاکمیت قوانین به طور مستقیم باعث افزایش آلودگی و اثر بازخوردی حاکمیت قوانین و اقتصاد سایه منجر به کاهش آلودگی شده است؛ بنابراین می توان انتظار داشت با کنترل بخش سایه، افزایش حاکمیت قوانین منجر به کاهش آلودگی شود. همچنین نتایج نشان داده است کنترل فساد به طور مستقیم آلودگی را کاهش داده است و اثر بازخوردی حاکمیت قوانین و کنترل فساد منجر به کاهش آلودگی شده است. بنابراین کنترل فساد و افزایش حاکمیت قوانین به صورت همزمان نقش مهمی در کاهش آلودگی در کشورهای نفتی دارد. همچنین نتایج تاییدکننده فرضیه کوزنتس برای گروه کشورهای درحال توسعه نفتی در ابتدای مسیر توسعه است.
کلید واژگان: اقتصاد سایه, داده های تابلویی, عوامل نهادی, محیط زیست}Environmental pollution is one of the most important problems that most developing countries face today, which in addition to environmental problems has negative economic and social consequences. Studies show that the shadow economy and institutional factors can be influential factors on the quality of the environment in developing countries, and few studies have been conducted on the effect of these factors on environmental pollution at the same time. The shadow economy occupies a large part of the economy of developing countries, which can affect the quality of the environment, and institutional factors can affect the quality of the environment through different channels, such as controlling and influencing the shadow sector. Therefore, the current research has been conducted with the aim of investigating the effective factors of environmental pollution in oil developing countries. Using the panel data model and the generalized least squares method for the period of 2009-2020, the results have shown that the shadow economy and the rule of law directly increase pollution and the interaction effect of the rule of law and the shadow economy has led to a reduction in pollution; Therefore, it can be expected that by controlling the shadow sector, increasing the rule of law will lead to a reduction in pollution. Also, the results have shown that corruption control has directly reduced pollution and the interaction effect of rule of law and corruption control has led to a reduction in pollution. Therefore, controlling corruption and increasing the rule of law at the same time plays an important role in reducing pollution in oil countries. Also, the results confirm the hypothesis of Kuznets for the group of oil developing countries at the beginning of the development path.
Keywords: Environment, Institutional Factors, Panel Data, Shadow Economy} -
تاثیر نوسانات اقلیمی بر تغییرات عملکرد و رفاه ناشی از آن در دو گروه از محصولات کشاورزی استان خوزستانهدف این مطالعه ارزیابی تغییرات محتمل عملکرد دو گروه محصولات کشاورزی غلات و صیفی جات ناشی از نوسانات دو مولفه اقلیمی (دما و بارش) و اثرات رفاهی حاصل از آن برای کشاورزان در استان خوزستان است. به منظور برآورد تابع واکنش عملکرد گیاهان مطالعاتی، داده های هواشناسی شامل بارش، دمای کمینه، دمای بیشینه و رطوبت نسبی 13 ایستگاه هواشناسی در طی سال های 1370 تا 1398 جمع آوری گردید. برای محاسبه و تحلیل شاخص ها از نرم افزارهای Excel، SPSS، EVIEWS و GAMS استفاده شد. تابع واکنش عملکرد در پهنه های اقلیمی استان تعیین و سپس میزان رفاه تولیدکننده و مصرف کننده ناشی از تغییرات عملکرد متاثر از نوسانات اقلیم برآورد شد. با توجه به نتایج به دست آمده در گروه غلات، مازاد رفاه تولید کننده بالاتر از مازاد رفاه مصرف کننده است. پیش نگری با توجه به سناریوهای اقلیمی نشانگر روندی کاهشی در میزان رفاه بوده است. در محصولات مطالعاتی، میزان زیان های ناشی از نوسانات اقلیمی برای مصرف کننده ها بالاتر از تولید کننده ها می باشد. نتایج محاسبه رفاه گروه صیفی جات نشان داد که مازاد رفاه مصرف کننده بالاتر از مازاد رفاه تولید کننده است همچنین میزان رفاه بطور کلی روند کاهشی همراه با نوسان را دنبال می کند. میزان زیان های ناشی از تغییرات اقلیم برای تولید کننده ها بالاتر از مصرف کننده ها بوده است. بطور کلی مازاد رفاه گروه غلات بیشتر از گروه صیفی جات می باشد و کشت غلات در مقایسه با صیفی جات براساس راهبرد سازگاری با تغییرات بلندمدت می تواند مد نظر قرار گیرد.کلید واژگان: استان خوزستان, تابع عملکرد, داده های تابلویی, سناریوی اقلیمی, مازاد رفاه}The aim of this study was to evaluate the possible changes of yield and related welfare of two major groups of cereals and vegetable crops as a result of two climatic variables (rainfall and temperature) variations in Khuzestan province. For estimation of crop response production function of selected study crops, meteorological data including rainfall, minimum temperature, maximum temperature and relative humidity of 13 stations across the province for the years 1991 to 2019 were collected. Crop response production functions for different climate zones of the province were determined and possible effects of climatic variation on producer / consumer welfare were assessed. According to the results, the welfare of the cereal crops, the producer welfare surplus is higher than the consumer welfare surplus. A decreasing trend in welfare was observed under climate change scenarios. Also, the obtained results of projected welfare of the vegetables crops showed that the consumer welfare surplus is higher than the producer welfare surplus. In general, the welfare surplus of cereals is higher than that of summer vegetable crops and hence as a adaption strategy, cereal cultivation may be recommended.Keywords: Climate Scenario Khuzestan Province Panel Data Yield Function Welfare surplus}
-
چکیده مبسوط
مقدمه و هدفبخش کشاورزی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی هر کشور است که در ایران دارای مزیت های مهمی چون تنوع زمین، نیروی کار ارزان و نیاز کمتر به فناوری های پیچیده برای تولید انواع محصولات در فصول مختلف سال است. لذا تقویت آن به منظور توسعه اقتصادی، اشتغال و افزایش صادرات غیرنفتی بسیار ضروری است. هدف مقاله بررسی عوامل موثر بر تجارت محصولات کشاورزی بین ایران و فدراسیون روسیه با استفاده از مدل جاذبه است.
مواد و روش هادر این پژوهش، ابتدا آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق پایگاه های اینترنتی بانک مرکزی و بانک جهانی برای دوره زمانی 2010 تا 2020 جمع آوری گردید. سپس به منظور بررسی عوامل تاثیرگذار بر حجم تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی ایران و روسیه مدل جاذبه تعمیم یافته مورد استفاده قرار گرفت. پیش از برآورد مدل، ابتدا پایایی متغیرها از طریق آزمون لوین-لین و چو بررسی شد و سپس مدل جاذبه به روش داده های تابلویی برآورد گردید. در این مطالعه داده ها به صورت مجزا برای بخش صادرات، واردات و سپس برای کل تجارت (صادرات+ واردات) به کار برده شد تا اثرات متغیرهای مختلف بر روی هر بخش مشخص گردد. در نهایت نتایج آزمون هاسمن مورد بررسی قرار گرفت تا مناسب ترین بخش به منظور تحلیل نتایج انتخاب گردد.
یافته هانتایج آزمون لوین-لین و چو نشان داد که همه متغیرها معنی دار و داده های تابلویی ایستا هستند. همچنین نتایج تخمین مدل جاذبه برای سه بخش مورد بررسی بر اساس آماره F محاسباتی معنادار شد. در نتیجه فرضیه صفر رد شد، به این معنا که عرض از مبداهای مقاطع مختلف با هم متفاوت می باشند و باید از روش داده های تابلویی برای بررسی استفاده شود. نتایج آزمون هاسمن برای صادرات، واردات و تجارت به ترتیب برابر با 0/0214، 0/4359 و 0/000 محاسبه شد، که بر این اساس تخمین تجارت برای تحلیل نتایج انتخاب گردید. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل جاذبه بخش تجارت نشان داد ضریب متغیر حاصلضرب تولید ناخالص داخلی دو کشور که بیانگر اندازه اقتصادی می باشد عامل مهمی برای حجم تجارت دوجانبه ایران و روسیه است. همچنین مسافت، نرخ ارز واقعی و متغیر مجازی عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از عوامل موثر بر حجم تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی ایران و روسیه به شمار می روند.
نتیجه گیریبه طور کلی افزایش تولید ناخالص داخلی دو کشور باعث افزایش تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی ایران و فدراسیون روسیه شد. لذا پیشنهاد می شود که در تصمیم گیری های سیاستگذاران در زمینه عضویت در سازمان ها و موافقت نامه های تجاری به خصوص در حوزه کشاورزی تدابیری اتخاذ گردد.
کلید واژگان: الگوی جاذبه تعمیم یافته, ایران, تجارت, داده های تابلویی, صادرات, فدراسیون روسیه}Extended Abstract
Introduction andObjectiveThe agricultural sector is one of the most important economic sectors in every country, which in Iran has significant advantages such as land diversity, cheap labor, and less need for complex technology to produce all kinds of products in different seasons of the year. Therefore, it,s maded strengthening is essential for economic development, employment, and increasing non-oil exports. This article investigates the factors affecting the trade of agricultural products between Iran and the Russian Federation using the gravity model.
Materials and methodsFirst, necessary statistics and information were collected from the websites of the Central Bank and the World Bank for the period from 2010 to 2020. Then, in order to investigate the influencing factors on the volume of bilateral trade of agricultural products of Iran and Russia, the generalized gravity model was used. Before estimating the model, first the reliability of the variables was checked through the Levin-Lin and Chu test, and then the gravity model was estimated using the panel data method. In this study, the data were used separately for the export sector, once for import and finally for the whole trade (exports + imports) to determine the effects of different variables on each sector. Then, the Hausman test results were analyzed to select the most suitable part for analyzing the results.
ResultsThe results of Levin-Lin and Chow tests showed that all variables were significant and panel data were static. The estimated results of the gravity model for the three sections under study are statistically significant based on F-statistics. Therefore, the null hypothesis is rejected, indicating that the intercepts are different from different time periods and panel data should be used. The results of the Hausman test for exports, imports, and trade were calculated as 0.214, 0.4359, and 0.000 respectively, based on which trade estimation was selected for analyzing the results. Estimating the gravity model for trade indicated that the coefficient of the variable Gross Domestic Product (GDP) of both countries, which represents their economic size, is an important factor in the bilateral trade volume of agricultural products between Iran and Russia. Also, distance, real exchange rate, and virtual variable of membership in the Eurasian Economic Union are the effective factors in the bilateral trade volume of agricultural products between Iran and Russia.
ConclusionGenerally, increasing the Gross Domestic Product (GDP) of both countries leads to an increase in bilateral trade of agricultural products between Iran and the Russian Federation. Therefore, it is suggested that measures be taken in the decision-making of policy makers in the field of membership in organizations and commercial agreements, especially in the field of agriculture.
Keywords: Extended Gravity model, Iran, Trade, Panel data, Export, Russian Federation} -
تولید محصولات کشاورزی به ویژه بصورت کشت دیم همبستگی بالایی با عوامل اقلیمی دارد. تغییر اقلیم علاوه بر تاثیر بر تولید محصولات کشاورزی، با تاثیر بر منابع آب، بر پایداری و عملکرد محصولات کشاورزی اثر می گذارد. پیش بینی عملکرد محصولات کشاورزی یکی از ابزارهای مدیریتی در برنامه ریزی و سیاست گذاری بخش کشاورزی است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی عملکرد و تولید سه محصول خیار، گوجه فرنگی و هندوانه در اثر تغییر اقلیم در استان خوزستان و پیش بینی آن ها برای سال های 2025 تا 2100 می باشد. به منظور برآورد تابع واکنش عملکرد سبزیجات استان خوزستان داده های هواشناسی شامل بارش، دمای کمینه، دمای بیشینه و رطوبت نسبی 13 ایستگاه هواشناسی شامل شهرستان های اهواز، ایذه، اندیمشک، ماهشهر، بهبهان، دزفول، آزادگان، رامهرمز، شوشتر، مسجدسلیمان، امیدیه، شادگان و شوش در طی سال های 1370 تا 1399 جمع آوری گردید. برای محاسبه و تحلیل شاخص ها از دو نرم افزار Excel و SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که دما و رطوبت تاثیر معنی داری بر عملکرد گوجه فرنگی، خیار و هندوانه در استان خوزستان دارند. پیش بینی عملکرد تا سال 2100 نشان داد که محصول خیار در منطقه (3) و هندوانه و گوجه فرنگی در منطقه (2) به ترتیب از افزایش عملکرد بالاتری برخوردار می باشند. همچنین پیش بینی عملکرد تولید تا سال 2100 نشان داد که به ترتیب گوجه فرنگی و هندوانه در منطقه (2) مقدار تولید بیشتری را به خود اختصاص می دهند.
کلید واژگان: تابع واکنش عملکرد, داده های تابلویی, سناریوی پیش بینی آب و هوا, مولفه های اقلیمی}IntroductionThe agriculture section as a subsection of our economy receives the most impact under the climate fluctuations. Climate change is an unsustainable factor affecting the yield of agricultural crops. Therefore, agricultural production, especially rainfed cultivation, has a high correlation with climatic factors. Climate change, in addition to affecting the production of agricultural crops, affects the sustainability and performance of agricultural products by influencing water resources. Agricultural product performance forecasting is one of the management tools in agricultural sector planning and policy making. The purpose of the current study was to evaluate the yield and production rate of three summer crops including cucumber, tomato and watermelon due to climate change in Khuzestan province and their prediction for the years 2025 to 2100.
Materials and MethodsIn order to evaluate the reaction function of summer crops yield in Khuzestan province, meteorological data including precipitation, minimum temperature, maximum temperature and relative humidity of 13 meteorological stations including Ahvaz, Izeh, Andimeshk, Mahshahr, Behbahan, Dezful, Azadegan, Ramhormoz, Shushtar, Masjed Soleiman, Omidieh, Shadegan and Shoush was collected during the years 1991 to 2020. Excel and SPSS software were used to calculate and analyze the indicators. The climatic indices of Khuzestan province were divided into two climatic regions. Region (1) included Ahvaz, Mahshahr, Behbahan, Shoushtar, Omidie, Shadegan and Shoush, and region (2) included Dezful, Azadegan, Ramhormoz, Masjed Soliman and Andimeshk. The yield function of three products including cucumber, tomato and watermelon at two regions was estimated using panel data and Eviews software. Then, the yield and production rate of crops were predicted using the climate forecasting scenarios for the years 2025 to 2100.
Results and DiscussionThe results showed that temperature had a negative and significant effect on the yield of tomato in region (1) and region (3), but it had a positive and significant effect on the yield of region (2). Rainfall had a negative and significant effect on the yield of tomato in region (1). But rainfall had a positive and significant effect on the yield of crops in region (2) and (3). Humidity had a positive and significant effect on tomato in region (1) and (2), but it had a negative effect on region (3). Temperature had a positive and significant effect on cucumber yield in region (1) and region (3). But it had a negative effect on the yield of cucumber in region (2). Rainfall had a positive and significant effect on cucumber yield in region (1) and (3). But it had a negative effect on the performance of region (2). Humidity also had a positive effect on the performance of cucumber in region (1), but it had a negative effect on the performance of region (2) and (3). Temperature had a negative and significant effect on watermelon yield in region (1) and (3), but it had a positive effect on watermelon yield in region (2). Rainfall had a negative and significant effect on the yield of watermelon in region (1), but it did not have a significant effect on the yield of region (2) and (3). Humidity had a negative and significant effect on the yield of watermelon in region (1) and (3), but it had a positive and significant effect on the yield of region (2). Also, the results showed that the highest percentage of yield changes in climate scenarios were related to cucumber in region (3) and watermelon and tomato in region (2). The results of forecasting the production rate of selected crops during the years 2100-2025 showed that the highest production rate was related to tomato in region (2), watermelon in region (2) and watermelon in region (1). Based on the results, during the years 2100-2025, the cultivated area of tomato crop in region (1) showed a more downward trend, but the cultivated area of cucumber crop in region (1) showed a more upward trend.
ConclusionThe results of yield forecasting until year 2100 showed that cucumber crop in region (3) and watermelon and tomato crops in region (2) have respectively higher increase rate of yield. Also, results demonstrated that in region (2), tomato and watermelon have higher production rate, respectively. Given to adverse effects of climate change on the production of studied crops and in order to prevent considerable reduction of production rate, solutions should be provided to adapt more to climate conditions, such as changing the cultivation pattern, optimal management of resources and production of varieties resistant to climate change. Therefore, according to the obtained results, it could be stated that region (2) has a relative advantage in the production of watermelon and tomato crops.
Keywords: Climatic Factors, Climate forecasting scenario, Panel Data, Yield reaction function} -
انتشار دی اکسیدکربن یکی از مهم ترین چالش های پیش روی انسان ها است که توجه بسیاری از محققان و سیاست گذاران را در سال های اخیر به خود معطوف داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه های اثرگذار بر انتشار دی اکسید کربن با تاکید بر مصرف انرژی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از الگوی اقتصادسنجی فضایی و داده های تابلویی مربوط به انتشار دی اکسیدکربن کشورهای منطقه منا در دوره زمانی 2015-2000 بهره برده شده است. نتایج گویای آن است که انتشار دی اکسید کربن در کشورهای منطقه منا اثری معنی دار بر کشورهای مجاور در این منطقه دارد. متغیرهای مصرف انرژی (010/0)، جهانی شدن اقتصادی (134/0)، صنعتی شدن (405/0) و شهرنشینی (042/0) اثری مثبت و معنی دار بر انتشار دی اکسید کربن در منطقه منا دارد. افزون براین، مصرف انرژی اثر تقابلی مثبت و معنی داری با متغیرهای جهانی شدن (361/0)، صنعتی شدن (234/0) و شهرنشینی (085/0) بر انتشار دی اکسید کربن دارد. براساس نتایج، پیشنهاد می شود که با رتبه بندی ساختار تولید در صنایع مختلف داخلی، برنامه ای جامع در جهت ارتقای ساختار تولید با فناوری های مناسب در راستای کاهش مصرف انرژی در دستور کار قرار گیرد. از سوی دیگر، ضرورت دارد سیاست گذاران در انتخاب راهکارهای سیاستی، تنها به منافع اقتصادی ملی توجه نکرده و منافع محیط زیستی ملی و منطقه ای را با توجه به تفاوت های اقتصادی و صنعتی هر کشور در نظر گیرند.
کلید واژگان: انتشار دی اکسید کربن, مصرف انرژی, منطقه منا, رگرسیون فضایی, داده های تابلویی}Carbon dioxide emission is one of important challenges facing humanity, which has attracted the attention of many researchers and policymakers in recent years. The purpose of this study is investigating the factors influencing carbon dioxide emission. For achieving the purpose of paper spatial econometrics model and panel data of MENA countries are used over the period of 2000-2015. The results indicate that carbon dioxide emission in the MENA region countries have significant effect on surrounding countries. Also, the variables of energy consumption (0.01), economic globalization (0.134), industrialization (0.405) and urbanization (0.042) have positive and significant effect on carbon dioxide emission in the MENA region. The interaction among energy consumption and globalization (0.361), energy consumption and, industrialization (0.234) and urbanization (0.085) have a positive and significant effect on carbon dioxide emission. According to the results of this study, it is necessary that policymakers should not only focus on the national economic benefits but also consider the national and regional environmental benefits in policy making.
Keywords: CO2 emissions, Energy consumption, MENA Region, Spatial econometrics, Panel data} -
کاهش فقر از جمله مهمترین هدف های برنامه های توسعه است. این پژوهش با هدف بررسی عامل های موثر بر فقر روستایی با استفاده از داده های تابلویی همه استان های ایران در دوره 97-1390 انجام شد. شاخص شکاف فقر که شاخصی برای بیان شدت یا عمق فقر است، به عنوان متغیر وابسته انتخاب شد. الگوی تجربی با لحاظ وقفه متغیر وابسته و با استفاده از روش حداقل مربعات وزن داده شده برای مقاطع، برآورد شد. نتایج محاسبه شاخص های فقر و همچنین ضریب های الگوی برآورد شده، نشان داد که فقر پدیده ای بلندمدت و با پراکنش نامتوازن در کشور است که در طی زمان گسترش یافته و جمعیت بیشتری را شامل شده است. همچنین شدت و گستردگی فقر، در استان های مختلف کشور، تفاوت چشمگیری دارد و در میان همه متغیرهای اثرگذار بر فقر، تفاوت های منطقه ای، تاثیر معنادارتری بر این پدیده دارند. اثر منفی و معنادار دو متغیر سهم هر استان در تولید ناخالص داخلی و سطح زمین های زیر کشت، نقش مهم وجود زیرساخت های تولیدی و فرصت های اقتصادی را در کاهش فقر در هر منطقه تایید می کند. نتایج همچنین نشان داد که اندازه خانوار و تورم، نقش مهمی در تشدید فقر در دوره بررسی داشته است در حالی که وجود مرکزهای جامع سلامت روستایی، در کاهش فقر موثر بوده است. با توجه به یافته های این پژوهش، اتخاذ سیاست های ضدتورمی، همچنین پرهیز از تمرکز بیشتر سرمایه، منبع ها و فرصت های تولید در استان های برخوردار و توجه به برنامه ریزی بلندمدت در زیرساخت های تولیدی و رفاهی در استان های با فقر بیشتر، پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: شکاف فقر, مناطق روستایی, تفاوت منطقه ای, داده های تابلویی}Poverty reduction is one of the important goals of development programs. This study was conducted to investigate the factors affecting rural poverty in provinces of Iran during the years 2011-2018. Poverty Gap Index has been calculated as dependent variable. The log- log regression model of influencing factors on poverty was estimated using the cross section weighted least squares method. Results showed that rural poverty has been an unbalanced long- run phenomenon that has grown over time and covered more people. The coefficients of estimated model showed that the share of province in GDP, areas under cultivation, number of rural comprehensive health service centers and dummy variable of less poor provinces have had significant negative effect on poverty. The value added of agriculture sector, rural consumer price index, family size, trend, first lag of dependent variable and dummy variable of poorer provinces have had significant positive effect on poverty gap index. The negative effect of the share of province in GDP and areas under cultivation on poverty confirmed the important role of production infrastructures and economic opportunities in poverty reduction. Significant positive effect of the value added of agriculture sector can be an evidence of small contribution of villagers in value added of this sector. Based on the results of this study, it is suggested to avoid the concentration of investment, resources and production opportunities in richer provinces and to pay attention to balanced regional development to reduce poverty in poor provinces. Also anti-inflationary policies will reduce poverty in all regions. Since poverty has been a long-run and growing phenomenon in most regions, long- run planning in production and welfare infrastructures is needed to eradicate poverty.
Keywords: Poverty Gap, Rural Area, Regional Differences, Panel Data} -
هدف این مطالعه بررسی تاثیر گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر مصرف انرژی های تجدیدپذیر در بخش های اقتصادی ایران است. بدین منظور از داده های تابلویی شامل داده های سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات در طول سالهای 1395-1379 استفاده شده است و با استفاده از آزمون ریشه واحد مشخص گردید که متغیرها هم متغیرهای مانا و هم نامانا هستند بنابراین از روش میانگین گروهی (MG) برای تخمین رابطه بلندمدت استفاده شد و مشخص گردید که در بلند مدت افزایش تعداد کاربران اینترنت و مشترکین تلفن همراه موجب کاهش مصرف انرژی تجدیدپذیر می گردد. همچنین افزایش GDP و سرمایه گذاری باعث افزایش مصرف انرژی می گردد به این علت که گسترش زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب توسعه دولت الکترونیک،افزایش درو کاری،کاهش ترافیک و در نتیجه صرفه جویی در مصرف انرژی می شود. ولی در کوتاه مدت با افزایش مشترکین تلفن همراه و مشترکین تلفن ثابت مصرف انرژی افزایش می یابد. همچنین افزایش GDP در کوتاه مدت نیز باعث افزایش مصرف انرژی می گردد.
کلید واژگان: انرژی, داده های تابلویی, هم انباشتگی, ایران}This paper aimed to examine the effects of ICT developments on the renewable energy consumption in the economic sectors of Iran. The panel data for study were obtained from three sectors of agriculture, industry, and services within the 2000-2016 timeframe; the unit-root test showed that the variables were both stationary and nonstationary. As a result, the mean group was used to estimate the long-run effects, and it revealed that, in the long run, the increase in the number of the Internet and cellphone users decreases the renewable energy consumption. In addition, the GDP and investment growth increases the energy consumption, because the growth of information and communication technology infrastructures develops the e-government and teleworking and reduces the traffic, and, in turn, conserves the energy. However, the increase in the number of landline and cellphone users in the short run increases the energy consumption. The GDP increase will also raise the energy consumption in the short run.
Keywords: energy, panel data, cointegration, Iran} -
استفاده بهینه از نهاده های انرژی و افزایش بهره وری انرژی منجر به کاهش هزینه های تولید، انتشار کمتر گازهای گلخانه ای و کاهش اثرات منفی نهاده های تولید کشاورزی بر محیط زیست می شود. این مطالعه با هدف بررسی موازنه انرژی در تولید چغندرقند در ایران و مقایسه ابعاد اقتصادی و زیست محیطی گسترش تولید این محصول انجام گرفت. بدین منظور تابع تولید چغندرقند با استفاده از داده های تابلویی پنج استان آذربایجان غربی، خراسان رضوی، کرمانشاه، فارس و همدان در دوره زمانی 1394- 1379 برآورد شد. نتایج نشان داد که بیشترین ورودی انرژی به ترتیب مربوط به نهاده های کود شیمیایی، ماشین آلات و نیروی انسانی است. همچنین با خالص انرژی در حدود 643 گیگاژول، کارایی انرژی 53/23 و بهره وری انرژی 4/1 مگاژول بر کیلوگرم، افزایش تولید این محصول از نظر موازنه انرژی مطلوب است. برآورد تابع تولید کاب- داگلاس نشان داد که فقط نهاده های ماشین آلات و کود دامی در محدوده اقتصادی استفاده می شوند و سایر نهاده ها بیش از حد اقتصادی مصرف می شوند. تولید نهایی دو نهاده ماشین آلات و کود دامی از سایر نهاده ها بیشتر است و افزایش عملکرد چغندرقند با استفاده از این دو نهاده، دی اکسیدکربن کمتری منتشر می کند. ضریب معنی دار متغیر مجازی نشان داد که عملکرد چغندرقند در استانهای خراسان و فارس کمتر از سایر استان هاست. مجموع ضرایب معنی دار نیز نشان داد که بازدهی کاهنده نسبت به مقیاس تولید وجود دارد. با توجه به نتایج این مطالعه، پیشنهاد می شود گسترش کشت صحیح بذرهای جدید، کاهش یارانه ها و واقعی کردن قیمت کود شیمیایی به منظور کاهش مصرف این نهاده و گسترش مکانیزاسیون کشت چغندرقند مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: بهره وری انرژی, خالص انرژی, گازهای گلخانه ای, تابع تولید, داده های تابلویی}Analyzing Economical and Environmental Dimensions of Energy Balance in Sugar Beet Production in IranOptimal use of energy inputs and increasing productivity of energy lead to less production costs, less greenhouse gas emission also, less negative effects of agricultural inputs on the environment. This study aims to examine the energy balance of sugar beet production in Iran and compares the economic and environmental dimensions of expanding sugar beet production. For this purpose, production function of sugar beet was estimated using Panel data of five provinces of Hamedan, Kermanshah, Khorasan Razavi, Fars and West Azerbaijan for 2000-2015 period. Results showed that the highest energy inputs are chemical fertilizer, machinery and labor, respectively. Also, with a net energy gain of about 643 GJ, 23.53 energy ratio and 1.4 MJ/Kg energy productivity, an increase in sugar beet production is desirable in viewpoint of energy balance. The estimated Cobb- Douglas production function showed that only machinery and farmyard manure were used in the economic range. The MPPs of two inputs of machinery and farmyard manure were higher than other inputs. Also, an increase in sugar beet yield using these two inputs causes less CO2 emission. The significant coefficient of Dummy variable showed that the yield of sugar beet in Fars and Khorasan provinces is significantly lower than other provinces. The sum of the significant coefficients of the energy inputs indicated a decreasing returns to scale. Based on the results of this study, expanding mechanized cultivation and optimal use of monogram seeds, also, reducing subsidies and realizing the price of chemical fertilizers to reduce the use of this input are suggested.
Keywords: Energy Productivity, Net Energy Gain, Greenhouse Gas, Production Function, Panel Data} -
سابقه و هدف
بخش کشاورزی، تاثیر پذیرترین زیر مجموعه ی اقتصاد نسبت به نوسانات اقلیمی است. تغییر اقلیم از عوامل ناپایدار موثر بر عملکرد محصولات کشاورزی است. بنابراین شناخت پارامترهای آب و هوایی و اثر آن ها روی گیاهان زراعی یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش عملکرد و به تبع آن بالا بردن تولید می باشد. تولید سبزیجات در سطح جهان به عنوان حرفه ای درآمدزا، در بهبود سطح اقتصاد عمومی کشورها بسیار موثر است. عدم استفاده مناسب از امکانات بالقوه اقلیمی سبب تخریب منابع طبیعی و هدر رفتن سرمایه های ملی می گردد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی عملکرد و تولید دو محصول پیاز و گوجه فرنگی در اثر تغییر اقلیم در استان هرمزگان و پیش بینی آن ها برای سال های 2025 تا 2100 می باشد.
مواد و روش هابه این منظور برای برآورد دقیق تر تابع واکنش عملکرد سبزیجات به مولفه های اقلیمی، با استفاده از شاخص های اقلیمی استان هرمزگان به دو منطقه اقلیمی، منطقه(1) شامل شهرستان های میناب، حاجی آباد و رودان و منطقه (2) شامل شهرستان های بندرلنگه، بندعباس، قشم و جاسک پهنه بندی شد. تابع واکنش عملکرد دو محصول پیاز و گوجه فرنگی در دو منطقه مورد مطالعه به کمک روش داده های تابلویی با استفاده از نرم افزار Eviews برآورد گردید سپس با استفاده از سناریوهای پیش بینی آب و هوا، عملکرد و تولید سبزیجات (پیاز و گوجه فرنگی) یرای سال های 2025 تا 2100 پیش بینی شد. داده های کشاورزی و آب و هوا طی سال های 1382- 1396 جمع آوری گردید.
یافته هانتایج نشان داد که عامل دما تاثیر عکس و عامل بارندگی و رطوبت تاثیر مستقیم بر عملکرد محصول پیاز و گوجه فرنگی دارد. مهمترین عامل تاثیر گذار بر محصول پیاز در هر دو منطقه (1) و (2) مورد مطالعه دما و بر محصول گوجه فرنگی در منطقه (1) رطوبت و در منطقه (2) عامل دما و رطوبت از نظر شدت تاثیرگذاری تقریبا یکسان با این تفاوت که دما اثر منفی و بارندگی اثر مثبت بر عملکرد دارد. اثر منفی دما بر عملکرد محصول پیاز بالاتر از محصول گوجه فرنگی بدست آمد. اثر منفی دما بر محصول پیاز در منطقه (2) از شدت بالاتری نسبت به منطقه (1) برخوردار است. پیش بینی عملکرد تا سال 2100 نشان داد که محصول پیاز از شدت کاهش عملکرد بالاتری نسبت به محصول گوجه فرنگی برخوردار است. در دو منطقه مورد مطالعه کاهش عملکرد در منطقه (2) بالاتر از منطقه (1) می باشد. در مقابل محصول گوجه فرنگی عملکرد در منطقه (1) بالاتر از منطقه (2) است. متناسب با کاهش عملکرد دو محصول، کاهش تولید را در دو منطقه برای هر دو محصول تا سال 2100 پیش بینی گردید.
نتیجه گیریبا توجه به اثرات منفی تغییر اقلیم بر محصولات مورد مطالعه، می بایست جهت جلوگیری از این اثرات زیان بار راهکارهایی برای سازگاری با شرایط اقلیمی مانند تغییر الگوی کشت منطقه، مدیریت بهینه منابع و تولید یا معرفی ارقام مقاوم به تغییر اقلیم ارائه گردد. بنابراین می توان بیان نمود که منطقه (1) در تولید محصول پیاز و منطقه (2) در تولید محصول گوجه فرنگی دارای مزیت نسبی هستند.
کلید واژگان: مولفه های اقلیمی, تابع واکنش عملکرد, داده های تابلویی, سناریوی پیش بینی آب و هوا}Background and objectivesThe agriculture section as a subsection of our economy receives the most impact under the climate fluctuations. Climate change is an unsustainable factor affecting the yield of agricultural crops. Therefore, recognition of climate parameters and their effect on crops is one of the most important factors in increasing yield. Vegetable production globally, as a wage-earning profession, is very effective in improving the general public's economy. The inadequate use of potential climatic facilities causes the destruction of natural resources and the wasting of the national capital. The purpose of this study was to evaluate the yield and production of onion and tomato products due to climate change and its prediction for 2025-2100 in Hormozgan province.
Materials and methodsIn order to more accurately estimate the function of the reaction of the yield of horticultural products to the climatic components, the climatic indices of Hormozgan province were divided into two climatic regions. Region (1) includes Minab, Hajiabad, Rudan and region (2) includes Bandarlenghe, Band-Abbas, Qeshm and Jask. The yield function of two products, onion and tomato, in the two regions under study was estimated using panel data and Eviews software. Then, using the weather forecasting scenarios, the yield and production of vegetables (onion and tomato) for the years 2025 to 2100 were predicted. Agricultural and climatic data were collected during the years 2003- 2017.
ResultsResults showed that the temperature has an opposite effect and rainfall and humidity has a direct effect on the yield of onion and tomato. The most important factor affecting onion production in both regions is the temperature. On the tomato production, the humidity factor in the region (1) and the factor of temperature and humidity in the region (2) are almost the same in terms of effect level. The difference is that the temperature has a negative effect and the humidity has a positive effect on the performance. The negative effect of temperature on the onion yield was higher than that of tomato. The negative effect of temperature on onion production in the region (2) has a higher intensity than the region (1). Performance prediction up to 2100 showed that yield of onion reduce more than yield of tomato. the yield reduction in the region (2) is higher than the region (1). In contrast, the tomato production in the region (1) is higher than the region (2). According to the decline in the yield of two products, the production cuts for both products has been predicted in both regions until the year 2100.
ConclusionAccording to the negative effects of climate change on the products under study, we should provide solutions to avoid the harmful effects and to adapt to the climatic conditions. This includes changing the region's cultivation pattern, managing optimal resources and producing climate change resistant seeds. Therefore, it can be stated that the region (1) has a comparative advantage in the production of onion and the region (2) in the production of tomato.
Keywords: Climate factors, Functional Reaction Function, Panel Data, Climate Prediction Scenario} -
تقویت و توسعه بخش کشاورزی در تحکیم پایه های اقتصادی کشورهای در حال توسعه، دارای نقشی قابل توجه است؛ به همین دلیل، ثبات و استمرار رشد بخش کشاورزی از عوامل اصلی در ثبات اجتماعی و رشد اقتصادی به شمار می رود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی وجود رابطه میان سهم اشتغال بخش کشاورزی با ترس از کارآفرینی در سه گروه رشد اقتصادی بالا، رشد پایدار اقتصادی و رشد بی ثبات اقتصادی می باشد. به همین جهت، از اطلاعات داده های پانل مربوط به متغیرهای نرخ ترس از شکست و سهم اشتغال بخش کشاورزی در طی سال های 2008 تا 2017 برای 15 کشور و روش حداقل مربعات ترکیبی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد بین سهم اشتغال بخش کشاورزی و ترس از شکست کارآفرینی رابطه معکوسی وجود دارد. همچنین، با بررسی رابطه مزبور برای هر سه گروه کشورها، تفاوت معنی داری میان آن ها مشاهده نشده است. برای درک بهتر از عوامل محیطی حاکم بر رابطه بین صنعتی شدن و کارآفرینی لازم است الگوسازی مجددی انجام گیرد. بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد می شود در شرایط تغییرات سریع ساختاری و در کشورهای دارای سهم کشاورزی بالا نیاز به تضمین های بیشتر دولت هستند.کلید واژگان: ترس از شکست کارآفرینی, اشتغال بخش کشاورزی, رشد اقتصادی, داده های تابلویی, رشد اقتصادی}Providing people's feed requirement, raw materials for industry, employment and creating incomes is important; strengthening and developing the agricultural sector has a significant role in consolidating the economic foundations of developing countries; for this reason, the stability and sustainability of agricultural sector growth. For this reason, the stability and sustainability of the agricultural sector are among the main drivers of social stability and economic growth. The purpose of this study is to examine the relationship between the share of agricultural employment with the fear of entrepreneurship in the three categories of high economic growth, sustained economic growth, and unsustainable economic growth. Therefore, the panel data related to fears of failure rates and agricultural employment share in the years of 2008- 2017 for 15 countries and the Panel least squares method were used. The results show that there is an inverse relationship between the share of agricultural employment and the fear of entrepreneurial failure. Investigating the relationship between these three groups showed that there was no significant difference between them. To better understand the environmental factors governing the relationship between industrialization and entrepreneurship, re-sampling should be done. Based on the results, it is suggested that in the conditions of rapid structural changes and in countries with high agricultural share, more government guarantees are needed.Keywords: Agricultural Employment, Economic Growth, Fear of Entrepreneurial Failure, Panel Data}
-
از مسائل مهم و مورد پژوهش در ادبیات تجارت جهانی، سنجش و ارزیابی درجه رقابت پذیری و انحصار در بازارها و تعیین ساختار بازار بین المللی است. از دیرباز یکی از اهداف اصلی کشورها در عرصه تجارت جهانی به دست آوردن سهم بیشتر در بازار بین المللی است. ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان انار در دنیا محسوب می شود.
پژوهش حاضر به برآورد تقاضای انار ایران با استفاده از مدلهای پارامتریک و با بکارگیری داده های تابلویی طی دوره 1391 – 1371 برای کشورهای واردکننده انار از ایران می پردازد. نتایج نشان داد که کشش قیمتی تابع تقاضای وادرات انار، 06/0- است، که نشان میدهد با افزایش قیمت، کاهش قابل توجهی در تقاضای کشورهای وارد کننده رخ نمی دهد و بیانگر کشش ناپذیربودن تقاضای انار در بازار جهانی است. این نتایج هماهنگ با محاسبه شاخص های هرفیندال – هریشمن و سهم دو بنگاه و هشت بنگاه بزرگ در ساختار بازار جهانی انار است که تمرکز شدید بازار مربوط به کشورهای هند و ایران را نشان می دهد. نتایج نشان میدهد، ادامه روند موجود ممکن است جایگاه و قدرت بازاری ایران را به خطر اندازد. یافتن الگوهای جدید تجاری، بازاریابی و شرکت در نمایشگاه های بین المللی برخی از راهکارها به منظور حفظ و گسترش تقاضای انار ایران در بازارهای جهانی، به شمار میرود.کلید واژگان: ساختار بازار, انار ایران, تابع تقاضای واردات, داده های تابلویی}One of the most important issues in the world literature is to measure and assess the degree of competitiveness and monopoly in the markets and determine the structure of the international market. One of the main goals of countries in the world of trade has long been gaining a greater share of the international market. Iran is one of the largest pomegranate producers and exporters in the world. The present study evaluates Iran's pomegranate demand by using parametric models and panel data for countries exporting pomegranates from Iran during the period of 1993 to 2013. The results showed that the price elasticity of the pomegranate demand is -0.06. This means that as prices rise, there is no significant reduction in the demand of the importing countries, and it shows demand of Iran pomegranate in the global market is inelastic. These results are consistent with the calculation indices of the Herfindahl Hirschman, share of two largest firms and eight largest firms in the pomegranate world market structure, which highlights the strong focus of the market for Iran and India. It seems that that the continuation of the current process may endanger Iran's market power and position. Finding new business models, marketing and participating in international exhibitions are some of the strategies to maintain and expand Iran's pomegranate demand in global markets.Keywords: market structure, Iran Pomegranate, Import Demand Function, Panel data} -
سابقه و هدفتغییرات اقلیم و تنوع آن یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بشریت در این سده و پس از آن خواهد بود. اثرگذاری های اقتصادی تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی، همواره مورد توجه سیاست گذاران بوده است. تاثیر تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی در اغلب موارد زیانبار بوده است. به عنوان مثال، اثرگذاری های متناوب خشکسالی ها و سیلاب ها همواره زندگی مردم روستایی را که وابسته به کشاورزی اند پیوسته تهدید کرده است. برابر آمار سازمان خواربار و کشاورزی (فائو) بخش مهمی از عرضه ذرت کشور توسط واردات تامین می شود یکی از مهم ترین دلایل افزایش واردات محصول ذرت در سال های اخیر پایین بودن عملکرد آن است که به شرایط اقلیمی وابسته است. با بهبود تولید داخلی می توان در راستای خودکفایی در تولید این محصول راهبردی گام های اساسی برداشت. با توجه به اینکه ذرت یکی از اساسی ترین فرآورده های زراعی بوده و با در نظر گرفتن اهمیت جایگاه و نقش راهبردی (استراتژیک) آن، بررسی عامل های موثر بر تولید این محصول به ویژه تاثیر عامل های اقلیمی ضروری به نظر می رسد؛ لذا در این بررسی همسوسازی مدیریت منطقه ای تولید ذرت دانه ای و تغییر اقلیم با استفاده از داده های تابلویی 15 استان ایران برای دوره زمانی 1389-1363 و الگوی اقتصادسنجی فضایی بررسی شده است.مواد و روش هادر این پژوهش برای بررسی تاثیر عامل های اقلیمی بر تولید ذرت از رهیافت اقتصادسنجی فضایی استفاده شده است. همچنین به علت نوع داده های مورد بررسی، روش داده های تابلویی به کار گرفته شده است. داده های تابلویی محیط بسیار مناسبی برای گسترش روش های برآورد فراهم می سازند و محققان قادر به استفاده از داده های مقطعی و دوره زمانی برای بررسی مسائلی می شوند که امکان بررسی آن ها با داده های دوره زمانی یا مقطعی به تنهایی امکان پذیر نیست. متغیرهای اقلیمی به کار رفته در تحقیق شامل دمای کاشت، دمای دوره رشد، دمای برداشت، بارندگی زمان کاشت و بارندگی دوره رشد گیاه زراعی می باشد.نتایج و بحث نتایج آزمون موران برای بررسی وجود اثرگذاری های فضایی در داده های تابلویی نشان داد که خودهمبستگی فضایی در بین داده ها وجود دارد. مقدار ضریب خود همبستگی فضایی بین استان های تولید کننده ذرت 47/0 می باشد که نشان می دهد برای بررسی تاثیر عامل های اقلیمی روی تولید محصول، برای جلوگیری از واریانس ناهمسانی باید موقعیت جغرافیایی و مجاورت استان ها نیز در مدل لحاظ شود. برآورد مدل فضایی با اثرگذاری های تصادفی (منتج از آزمون هاسمن تعدیل یافته) در بررسی تاثیر تغییر اقلیمی بر تولید ذرت دانه ای ایران نشان داد که افزایش دمای کاشت بر تولید ذرت تاثیر منفی و مجذور آن اثر مثبت دارد. همچنین تاثیر افزایش دمای برداشت بر تولید این محصول مثبت و تاثیر مجذور آن منفی است. تاثیر بارندگی زمان کاشت منفی و تاثیر متغیر سطح زیر کشت مثبت می باشد.نتیجه گیریبا توجه به یافته ها ضرورت دارد، از کشت با تاخیر ذرت در اقلیم گرم مانند خوزستان، اصفهان، ایلام، یزد، هرمزگان و سمنان پرهیز شود و یا در صورت امکان از رقم های ذرت مقاوم به گرما استفاده شود. در مناطقی که برداشت ذرت در فصل زمستان انجام می گیرد، تسریع در زمان برداشت و در هوای گرم تر موجب افزایش تولید محصول می شود. همچنین بهتر است عملیات کاشت ذرت در استان های کردستان و قزوین با کمی تاخیر آغاز شود که تحت تاثیر بارندگی های شدید اوایل فصل بهار قرار نگیرد. در استان های کردستان، لرستان و ایلام که بارندگی دوره رشد، میزان بالایی دارد بهتر است ذرت کاران در برابر خطرپذیری سامان یافته (ریسک سیستماتیک) بیمه شوند.کلید واژگان: تغییر اقلیمی, ذرت دانه ای, داده های تابلویی, مدل فضایی با اثرگذاری های تصادفی}IntroductionClimate change and its diversity is one of the greatest challenges which will face humanity in this and future centuries and the economic effects of climate change on agriculture have been a concern for policymakers. The effect of climate change on the agricultural sector has been largely harmful: For example, the effects of periodic droughts and floods have always threatened the life of rural populations that depend on agriculture (Ranganathan et al., 2010). According to FAO (2014), an important part of the maize supply in Iran is provided through importation and one of the main reasons for the increase in maize imports over recent years is a decrease in its yield that depends on climatic conditions. Through improvement of domestic production essential steps can be taken towards self-sufficiency in production of this product (Kazemnejad and Gilanpour, 2014). Given that maize is one of the basic agricultural products and considering its importance and strategic role, a survey of the factors affecting production of this product and, in particular, the effect of climatic factors is necessary. So, in this paper the alignment of regional management of maize production and climate change was studied using a spatial model and panel data for 15 provinces during the period 1984-2010.
Material andMethodsIn this research, a spatial econometric approach was used to study the effect of climatic factors on maize production and, due to the type of available data, a panel data approach has been used. Panel data provides a suitable environment for the development of estimation methods and researchers were able to use cross sectional and time series data to discuss issues that it is not possible to study through time series or cross section data alone (Baltagi, 2005). Climatic variables used in this study included the planting temperature, growth temperature, harvest temperature, planting precipitation and growth precipitation of product.Results And DiscussionResults of the Moran test for presence of spatial effects in the panel data showed that there is spatial autocorrelation in the data and the spatial autocorrelation coefficient between the provinces is 0.47. This shows that, in order to survey effect of climatic factors on maize production, we need to consider the geographical situation and vicinity in the model. Estimation of the random effect spatial model (derived from a modified Hausman test) in surveying the impact of climate change on maize production showed that the increase in planting temperature has a negative effect on maize production while the square of planting temperature has positive effect on maize production. Also, harvest temperature has a positive effect on maize production and the square of harvest temperature has negative effect on maize production. Planting precipitation has negative effect and growth temperature has positive effect on maize production; also, the effect of the area under cultivation is positive.ConclusionAccording to the findings, it is advisable to avoid delaying maize planting in warm places such as Khozestan, Isfahan, Ilam, Yazd, Hormozgan and Semnan or, if it is possible, to use heat resistant maize seeds. In areas where the maize harvest is grown in winter, accelerating the harvest under warmer conditions leads to an increase in production. Moreover, it is better to plant maize in Kurdistan and Ghazvin provinces with little delay which is not affected by extreme rainfall of early spring. In Kurdistan, Lorestan and Ilam provinces that have high growth precipitation, it's better for farmers to be insured against systemic risk.Keywords: Climate change, Maize, Panel data, Random effect, Spatial model} -
این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر تقاضای واردات خرمای ایران از سوی کشور های بریکس صورت گرفته است. برای این منظور مدل داده های تابلویی برای دوره 1991 تا 2011 به کار گرفته شد. ابتدا ایستایی داده ها با استفاده از آزمون های ایستایی مدل تابلویی بررسی گردید. سپس الگو های اثرات ثابت و اثرات تصادفی، همچنین الگوهای حداقل مربعات مشترک و حداقل مربعات محتمل تعمیم یافته برآورد شدند. نتیجه آزمون هاسمن برای انتخاب بین الگوی اثرات ثابت و اثرات تصادفی نشان دهنده عدم رد فرض صفر بود. بنابراین مدل اثرات تصادفی برای تحلیل تقاضای واردات خرما انتخاب گردید. نتایج حاصل از برآورد مدل اثرات تصادفی نشان داد که متغیر های قیمت جهانی و تولید ناخالص داخلی اثر مثبت و معنی داری بر تقاضای واردات خرمای ایران توسط کشور های بریکس دارند و اثر متغیر قیمت صادراتی ایران نیز منفی است. متغیر های نرخ ارز و جمعیت نیز تاثیر معنی داری بر تقاضای واردات خرمای ایران نداشتند. با توجه به بالا بودن درآمد سرانه در کشورهای بریکس و اثر مثبت این متغیر در افزایش صادرات خرمای ایران، لازم است که اقداماتی جهت توسعه صادرات محصول خرما به این کشور ها انجام شود. از آنجا که یکی از مهم ترین موانع صادرات بخش کشاورزی کشور، نداشتن اطلاعات کافی در خصوص بازار های مصرف خارجی است، علاوه بر گروه بریکس بایستی سایر بازار های بالقوه نیز شناسایی شده و در خصوص توسعه صادرات محصولات کشاورزی متناسب با این بازار ها اقدام شود.کلید واژگان: بریکس, تقاضای واردات, اثرات تصادفی, خرما, داده های تابلویی}
-
با توجه به اهمیت تجارت محصولات کشاورزی برای رهایی از اقتصاد تک محصولی، این مطالعه به بررسی ارتباط کوتاه مدت و بلند مدت بین صادرات محصولات انگور، پرتغال، خرما و نوسانات نرخ ارز می پردازد. بدین منظور ابتدا شاخص نوسانات نرخ ارز با استفاده از الگوی واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو تعمیم یافته (GARCH) محاسبه گردید. سپس به منظور بررسی رابطه میان نوسانات نرخ ارز و ارزش صادراتی محصولات کشاورزی از آزمون ریشه واحد و آزمون همجمعی مربوط به داده های تابلویی طی دوره 1391- 1348 استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد که نوسانات نرخ ارز در کوتاه مدت اثر مثبت و در بلند مدت اثر منفی بر ارزش صادراتی انگور، پرتغال و خرما می گذارد. همچنین نوسانات نرخ ارز در بلند مدت، روی کالاهایی که از ارزش صادراتی بیشتری برخوردارند، نسبت به کالاهایی که ارزش صادراتی کمتری دارند، تاثیر منفی بیشتری می گذارد.
کلید واژگان: آزمون همجمعی, الگوی GARCH, داده های تابلویی}IntroductionAgricultural commodity export is a main attribute of developing countries and it is the basic force of development, however, developing countries have faced domestic and international instability in their markets and monetary and fiscal policies and these instabilities create a difficult condition for most of producers and exporters. Volatility in exchange market is one of the most important factor and vital concentrate for international trade especially agricultural commodity export. Because of this concern many studies have been conducted in this filed; (Aristotelous, 2001; Chen, 2009 and Sabuhoi and Piri, 2009) .Many of these studies has stated that exchange rate fluctuation has a negative impact on aggregated agricultural export; however, none of them has been focused on the effects of exchange rate fluctuation on exported value of important commodities in long run and short run. In recent years, exchange rate fluctuation has been raised about 6 percent since 2007 to 2010 and it seemed that this phenomenon has a negative impact on agricultural commodity export in Iran. To test this hypothesis exported value of three important commodity (date, orange and grape) and exchange rate volatility since 1970 to 2013 have been used.
Material andMethodsIn order to examine the relation between real exchange rate volatility and export values of date, orange and grapes, first GARCH method has been used to draw out exchange rate volatility; then, Panel unite root test has been used to check the level of integration. Since real exchange rate is not heterogeneous for different cross sections Levi-Lin and Chow unit root test has been used for this variable and IPS test has been applied to export value. Pederoni co-integration test has been used to check the integration between these variables. Finally, FMOLS (Fully Modified Ordinary Least Square) and DOLS (Dynamic Ordinary Least Square) methods have been used to estimate long run and short run coefficients.
Results And DiscussionMain results showed that real exchange rate volatility and export value of selected commodities are Co-integrated. The coefficient estimation of FMOLS and DOLS methods are equal and statically significant; so, these methods arent statically different and they showed that real exchange rate volatility has a negative impact on exported value for whole panel. However, the specific coefficient for each commodity showed contradictory behavior in short run and long run; for example real exchange rate fluctuation has a negative and significant impact on all the commodities; but, in short run this variable has a positive and significant impact on exported value. Moreover, based on estimated results it seems that fluctuation in exchange market has a greater impact on more valuable commodities like date.
ConclusionConsidering the importance of agricultural product trade and in order to overcome mono-product economy, this study investigated long term and short term relation between export of grape, orange, date and exchange rate volatilities. To this aim, first the index of exchange volatility using generated autoregressive conditional heteroscedasticity (GARCH) was calculated. In order to investigate the relation between exchange rate volatilities and export value of agricultural product, unit root test and cointegration test related to panel data were used during years 1971-2013. The results of model estimation showed that exchange rate volatilities in short term and long term have respectively positive and negative effects on the export value of orange, grape and date. In long term, the negative effects of Exchange rate volatilities on high-export-value products are more than its effects on low-export-value products. Based on the estimation results we can conclude that, in short run, exporters are willing to increase their interchange and gain profits of the volatility in exchange market; however, in long run exchange rate fluctuation has effect on their long run profit because of instability in price and production, especially for more valuable products. Moreover, these risks can be more harmful in long run because of its impact on investment and production and due to lack of production, most of Iranian exporters will lose their international markets, hence, their volume and values of agricultural commodities export will reduce gradually. Based on the results, Iranian government should create a stable economic condition in long run, present proper information about exchange market future trend and its fluctuation in long run and short run and create a better marketing condition in short run.
Keywords: Exchange Rate, Export, Value Products, GARCH Model, Panel Co, integration Test} -
نوسان های نرخ ارز یکی از عوامل تاثیرگذار و ابهام آمیز بر تجارت محصولات کشاورزی است. با توجه به اهمیت تجارت محصولات کشاورزی برای رهایی از اقتصاد تک محصولی، در این مطالعه به بررسی تاثیر نااطمینانی نرخارز در تجارت خارجی محصولات کشاورزی با انتخاب و مطالعه چهار محصول کشاورزی (پسته، خرما، کشمش و گردو)، طی دوره زمانی 1369 -1389، پرداخته شد. به این منظور، ابتدا برای محاسبه شاخص نااطمینانی نرخارز از الگوی واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو تعمیمیافته (GARCH) استفاده شد و سپس برای برآورد رابطه بین نااطمینانی نرخ ارز واقعی با تجارت محصولات کشاورزی، مدل جاذبه و روش داده های تابلویی به کارگرفته شد. بر اساس نتایج این پژوهش، نااطمینانی نرخارز اثر منفی بر صادرات این محصولات کشاورزی دارد و پسته بیشتر از سایر محصولات مورد مطالعه تحت تاثیر این نااطمینانی قرار می گیرد. بنابراین، ایجاد اطمینان در بازارهای ارز می تواند باعث توسعه صادرات این محصولات شود. همچنین سایر نتایج نشان داد که درآمد کشورهای واردکننده تاثیر مثبت و چشمگیری در حجم صادرات این محصول دارد که باید در این مورد به انتخاب بازارهای هدف توجه شود.
کلید واژگان: نااطمینانی نرخ ارز, تجارت کشاورزی, مدل جاذبه, داده های تابلویی}Exchange rate volatility is ambiguous and the one of the factors that effecting agricultural trade. Regarding to importance of free trade and economic monoculture crops, the purpose of this study was to investigate the effect of exchange rate uncertainty on the foreign trade of agricultural products for this purpose four crops (pistachio, dates, raisins and walnuts) were selected and required information were gathered for period 1980-2010. For this purpose, first for calculating the uncertainty of exchange rates, generalized auto regressive conditional dissonance variance model (GARCH) were used and then to estimate the relationship between exchange rate and export of agricultural products were used gravity model and panel data method. The results of study showed that the exchange rate uncertainty has a negative effect on the export of agricultural products and pistachios are affected by this uncertainty more than other products. Therefore, creating certainty in the currency markets can be developed important agricultural export products. Also, other results showed that income importing countries has a significant and positive impact on export volumes that should be noted the selection of target markets. -
کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، از درجه بالایی از بی ثباتی متغیرهای کلان اقتصادی برخوردار هستند. در این کشورها نرخ ارز، نرخ سود بانکی و نرخ تورم دارای نوساناتی هستند که می تواند محیط نامطمئنی برای سرمایه گذاران به وجود آورد. از این رو، در این پژوهش به بررسی تاثیر برخی متغیرهای کلان اقتصادی بر شاخص Q توبین شرکت های گروه قند و شکر سازمان بورس اوراق بهادار تهران طی دوره1390-1380 پرداخته شده است. برآورد مدل در قالب داده های تابلویی و تحلیل اثرات تصادفی انجام شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که نرخ ارز، نرخ تورم و نرخ بازده دارایی ها دارای تاثیر منفی و غیر معنادار بر شاخص Q توبین بوده اند. نرخ سود بانکی دارای اثر منفی و معنادار و ارزش افزوده بازار نیز دارای تاثیر مثبت و معناداری بر شاخص Q توبین بوده است.
کلید واژگان: شاخص Q توبین, داده های تابلویی, نرخ سود بانکی, نرخ ارز, نرخ بازده دارایی ها, صنایع قند و شکر}Developing countries, including Iran, have a high degree of volatility of macroeconomic variables. Fluctuations inex change rate, bank interest rate and inflation rate can create insecure environment for in vestorsin Iran. Hence, this study examined the impact of macroeconomic variables on the Tobin’s Q index for the Sugar companies of Tehran Stock Exchange (TSE) during the period between1380-1390. A panel data model in the form of random-effects analysis was performed. The results indicate that the exchange rate, inflation rate and therate of return onassetshavean insignificant negative impact on the Tobin’s Q index. Bank interest rateshave a significant negative impact, while Market value has a significant positive impact on the Tobin’s Q index.Keywords: Tobin's Q index_Panel data_Bank interest rate_Exchange rate_Rate of return on assets_Sugar in dustry} -
ایران طی سالیان متمادی بزرگ ترین تولیدکننده و صادرکننده پسته در سطح جهانی بوده است. همچنین پسته به عنوان یکی از منابع مهم درآمدهای ارزی در نظر گرفته می شود و نقش مهمی در کاهش وابستگی بودجه عمومی دولت به درآمدهای نفتی دارد. با توجه به اهمیت پسته در اقتصاد کشاورزی ایران، شناسایی عوامل تاثیرگذار بر صادرات پسته به بازارهای جهانی امری ضروری است. هدف اصلی مقاله حاضر برآورد تابع تقاضای صادرات پسته ایران است. در این مطالعه با کنترل درون زایی متغیرهای توضیحی، از روش حداقل مربعات دو مرحله ای جزء خطا (EC2SLS) برای برآورد تابع تقاضای صادرات در منتخبی از بازارهای صادراتی استفاده شده است. نتایج مطالعه طی دوره ی 2011-2002 نشان داد که تمام ضرایب تخمینی در سطح معنی داری 5% مخالف با صفر هستند و از لحاظ نظری دارای علامت های مورد انتظار می باشند. بر اساس نتایج، قدر مطلق کشش بلندمدت تقاضای صادرات پسته ایران نسبت به تغییرات در قیمت نسبی و نرخ واقعی ارز به طور قابل ملاحظه ای از مقدار متناظر آنها در کوتاه مدت بزرگ تر می باشند. همچنین نتایج مبین آن است که تقاضای صادرات پسته ایران نسبت به تغییرات در درآمد واقعی در کوتاه مدت و بلندمدت بی کشش است. بنابراین، با توجه به شرایط تقاضا در بازارهای مقصد، تدوین و اجرای سیاست های حمایتی به منظور کاهش هزینه نهایی تولیدکنندگان پسته ایران امری ضروری است.
کلید واژگان: تقاضای صادرات, پسته ایران, سیستم معادلات همزمان, داده های تابلویی}For many years، Iran has traditionally been the largest pistachio producer and exporter in the world. In addition، pistachio is considered as one of the important sources of foreign exchange earnings and it has important role in reducing dependence of the public budget on oil revenues. Given the importance of pistachio in the Iran''s agricultural economy، it is essential to identify the factors that aaffects pistachio exports. The main purpose of present paper is to estimate the export demand function for Iranian pistachio. Using a panel of seven destination markets (including Australia، France، Germany، Japan، Malaysia، Mexico and Switzerland) over the period 1992–2012 and controlling for the endogeneity of the explanatory variables، error component two stage least squares method is used to estimate export demand function. According to the results، all estimated coefficients are significantly different from zero at the five percent level and have the theoretically expected signs. The results show that long-run elasticity of demand for Iran''s pistachio exports with respect to relative prices and real exchange rate changes are considerably greater (in absolute terms) than their corresponding short-run elasticity. The results also suggest that the demand for Iran''s pistachio exports is inelastic with respect to real foreign income in both short- and long-run. Thus، with respect to demand conditions in destination markets، it is necessary to reduce marginal cost of Iranian pistachio producers by elaboration and implementation supportive policies.Keywords: Export demand, Iranian pistachio, simultaneous equations system, panel data} -
تغییر اقلیم یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی جهان است که با انتشار روز افزون گازهای گلخانه ای و پدیده های ارتباط از راه دور بر سرعت آن افزوده شده است. کاهش میزان بارش باران و افزایش دمای هوا مهم ترین پیامدهای شناخته شده ناشی از این پدیده می باشند که تا حد زیادی عملکرد محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهند. با توجه به اهمیت این موضوع، در مطالعه حاضر اثرات اقلیمی ناشی از تغییر دما و بارش و میزان مصرف نهاده های کشاورزی (بذر، کود، سم، ماشین آلات) بر عملکرد محصول استراتژیک گندم آبی طی سال های 1392-1380 در حوضه آبخیز شاهرود مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های خام اولیه برای انجام این مطالعه از طریق سازمان هواشناسی و جهاد کشاورزی استان قزوین جمع آوری شد. پس از بررسی ایستایی، داده ها در قالب پانل با اثرات ثابت برآورد شدند. نتایج نشان داد که افزایش دما در طول فصل رشد بر عملکرد گندم آبی اثر منفی می گذارد، به طوری که با افزایش یک درجه دما، میزان عملکرد این محصول 683/0 درصد کاهش پیدا می کند. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین عملکرد گندم آبی و میزان مصرف نهاده های تولیدی وجود دارد.کلید واژگان: تغییر اقلیم, حوضه آبخیز شاهرود, داده های تابلویی, عملکرد گندم آبی, نهاده های کشاورزی}Climate change phenomenon is an important environmental challenge of the world that increasing extension of greenhouse gases and remote relationship phenomena accelerate the speed climate change. Decreasing in precipitation level and increasing in air temperature are the recognized consequences of this phenomenon that on yield of agricultural product affects very much. According to the importance of the issue, in the present study climate effects of temperature and precipitation change and amount consumption of agricultural inputs (seed, fertilizer, pesticides and machines) on yield of irrigated wheat strategic product in Shahrood watershed during the years of 2001- 2013 are evaluated. Basic raw data for this study from Meteorological Organization and Agricultural Jihad of Qazvin province were collected. After reviewing static, data in the form a panel with fixed effects was estimated. The result showed that an increase in temperature during the growing season has a negative effect on yield of irrigation wheat, so that the amounts of yield per degree of temperature increase by as much as reduced to 0.683 percent. Also, the result showed that there is a significant relationship between yield of irrigation wheat and amount consumption of product inputs.Keywords: Agricultural Inputs, climate change, Panel Data, Shahrood Watershed, Yield of Irrigation Wheat}
-
شهرنشینی، افزایش جمعیت و حرکت از سمت تولید سنتی به صنعتی، روند رشد و توسعه اقتصادی کشورها را سرعت بخشیده و به موازات آن، پیامدهای زیست محیطی قابل ملاحظه ای بر جای گذاشته است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر متغیرهای مختلفی از جمله آزادسازی تجاری، مزیت نسبی، سطح تولید و دیگر متغیرهای مهم و اثرگذار بر میزان انتشار گاز دی اکسیدکربن در کشورهای مختلف جهان است. در انجام محاسبات از نرم افزار Stata11 بهره گرفته شد، داده ها تابلویی و مربوط به 77 کشور طی سال های 2010-1980 است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آلودگی محیط زیست و به طور خاص انتشار Co2، در هر چهار گروه از کشورهای تحت بررسی با آلودگی دوره قبل ارتباط مستقیم دارد، با درآمد سرانه رابطه مستقیم و با مجذور آن رابطه عکس دارد، با نسبت سرمایه به نیروی کار رابطه مستقیم و با مجذور آن رابطه عکس دارد و در نهایت با آزادسازی تجاری در گروه کشورهای با درآمد بالا و متوسط به بالا اثر معکوس و در گروه کشورهای با درآمد کم و متوسط به پایین ارتباط مستقیم دارد.
کلید واژگان: محیط زیست, آزادسازی تجارت, انتشار Co2, درآمد, داده های تابلویی}Urbanization، population growth and moving from traditional manufacturing industry to accelerate the process of economic development and parallel، significant environmental impacts are left. The purpose of this study is to investigate the effect of different variables such as trade openness، comparative advantage، production levels and other important variables affecting the emission of carbon dioxide gas in various countries of the world. Stata11 software was used to estimate the panel data model of 77 countries over the years 2010-1980. The results indicate that propagation environment، and in particular CO2، in all four groups of countries are associated with prior emission، with a per capita income direct link but with the square of it correlates inversely and have direct link with the ratio of capital to labor and with the square of it correlates inversely and trade openness in high-income countries and moderate negative effect in low-income and middle-income countries is directly related to the bottom.Keywords: Environment, Trade openness, CO2 emission, Income, Panel data} -
این مقاله به بررسی تاثیر سودآوری، هزینه های تحقیق و توسعه، درجه تمرکز بازار و تبلیغات بر سهم بازار در بنگاه های بزرگ تولیدی مواد غذایی و آشامیدنی ایران پرداخته است. برای این منظور از داده های کارگاه های بزرگ صنعتی با 50 نفر کارکن و بالاتر و فعال در 23 کد 4 رقمی ISIC تولید مواد غذایی و آشامیدنی ایران و در طی سال های1390-1379 استفاده شده و مدل تحقیق با بهره گیری از رهیافت داده های تابلویی تخمین زده شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل دلالت بر این دارد که کشش سهم بازار بنگاه های بزرگ تولیدی مواد غذایی و آشامیدنی ایران نسبت به متغیر سودآوری، در مقایسه با سایر متغیرهای توضیحی مدل، بیش تر بوده و متغیرهای هزینه های تبلیغات، هزینه های تحقیق و توسعه و درجه تمرکز بازار نیز دارای تاثیر مثبت و معنی دار بر سهم بازار این صنایع می باشند. از این رو مهم ترین توصیه سیاستی این مطالعه آن است که مدیران بنگاه ها و مسئولین اقتصادی با فراهم نمودن بستر لازم زمینه را برای افزایش هزینه های تحقیق و توسعه، هزینه های تبلیغات و افزایش سودآوری بنگاه های بزرگ تولیدی مواد غذایی و آشامیدنی ایران را فراهم نموده و از این طریق به افزایش سهم بازاری آن ها کمک نمایند.
کلید واژگان: سهم بازار, تبلیغات, درجه تمرکز, تحقیق و توسعه, سودآوری, داده های تابلویی}This paper investigates the effects of advertising، profitability، degree of concentration on the market and Research & Development costs on the Market Share in the Iranian large food and beverage industries during the period of 2000-2011. For this purpose، the study used the statistics associated with large firms-with more than 50 employees. The panel data technique was used to estimate the model. The main results of this paper reveal that، the elasticity for market share with respect to profitability is greater than thoes for other explanatory variables such as advertising cost and R&D cost. Moreover the results indicate that concentration on the market has a positive and significant effect on the Market Share within the large industries. Thus،the main policy recommendations of this study is that Firms and business managers and executives as well as economic authorities can contribute to improve market share through providing the essential conditions to increase the research and development costs، advertising costs، and increase in profitability in the Iranian large beverage industries.Keywords: Share, Profitiability, Advertising, Research, Development, Degree of Concentration}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.