به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب fatemeh sadat hosseini

  • فاطمه سادات حسینی، یاسر مدنی*، عباس جواهری، روح الله دهقانی بنادکی

    هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی سرمایه روان شناختی به شیوه مشاوره گروهی بر سرمایه روان شناختی و اشتیاق تحصیلی و مولفه های این دو متغیر در دانش آموزان دختر نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر نوجوان در رنج سنی 13 تا 18 سال شهر سمنان در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از میان آنها 24 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه در شرایط یکسان و با استفاده از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و اشتیاق تحصیلی پینتریچ و همکاران (1991) ارزیابی شدند و گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش سرمایه روان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده گردید. یافته ها نشان داد که آموزش سرمایه روان شناختی باعث افزایش نمره کل سرمایه روان شناختی (58/0 η2= , 77/29 F=) و اشتیاق تحصیلی (44/0η2= , 64/16F=) با سطح معناداری 01/0 می شود. نتایج نشان داد آموزش سرمایه روان شناختی نه تنها مولفه های این متغیر، بلکه اشتیاق تحصیلی را افزایش می دهد.

    کلید واژگان: اثربخشی, اشتیاق تحصیلی, سرمایه روان شناختی, مشاوره گروهی, نوجوانان}
    Fatemeh Sadat Hosseini, Yaser Madani *, Abbas Javaheri, Rouhollah Dehghani Banadaki

    This study was conducted to determine the effectiveness of psychological capital through group counseling on the components of psychological capital and academic passion in female adolescent students. The research had a pretest-posttest quasi-experimental design with a control group. The statistical population included all female adolescent students in the age range of 13 to 18 years in Semnan city in the academic year 2019-2020. Among them, 24 students were selected by random sampling and divided into experimental and control groups (n=12 per group). The samples were evaluated using Luthans’ psychological capital questionnaire (2007) and the Motivated Strategies for Learning Questionnaire by Pintrich et al. (1991). The findings showed that psychological capital training increases the total score of psychological capital (η2=0.58, F=29.77) and academic passion (η2=0.44, F=16.64) (P<0.01).

    Keywords: Psychological Capital, Academic Passion, Adolescents}
  • فاطمه سادات حسینی*

    اصل امنیت حقوقی از اصول مهم حقوق عمومی و به دنبال برقراری حس امنیت و آرامش در شهروندان جامعه است. مردم اگر بدانند تکالیف قانونی شان به چه ترتیب است و اگر آن را نقض کنند چه ضمانت اجرایی بر آن مترتب خواهد بود احساس آرامش خواهند کرد. همچنین آن گاه که در حمایت دولت از منافع و حقوقشان تردید ندارند احساس امنیت خواهند نمود. در این صورت است که چهارچوب های حقوقی و حقوق و تکالیف افراد مشخص بوده و شهروندان یک جامعه احساس امنیت می کنند. مسئولیت مدنی یکی از ابزارهای مهم در تامین امنیت حقوقی در جامعه می تواند به شمار رود به این ترتیب که اگر مردم بدانند در صورت ورود زیان به ایشان نظام حقوقی رویکرد جبرانی دارد هم احساس امنیت می کنند و هم  بدسگالان مراقب رفتارهای خود خواهند بود و در اعمالشان مواظبت متعارف می نمایند. این مهم در حوزه فضای مجازی و خسارات به بار آمده از آن بیشتر مثمر ثمر خواهد بود.

    کلید واژگان: امنیت حقوقی, مسئولیت مدنی, زیان, فضای مجازی, خانواده}
    Fatemeh Sadat Hosseini*

    Media literacy education for users, or virtual citizens, is an indispensable necessity for individuals to effectively utilize the global Internet network and its components. A new form of education, which is evident in recent legal documents and approvals of the country, including the resolutions of the Supreme Council of Cyberspace, the Document of Fundamental Transformation, the Charter of Citizenship Rights, and the Plan for Protecting the Rights of Users and Audiences in the virtual space, is observed. The duty of the government to support the right to education, in order to realize the forty-third principle of the Constitution of the Islamic Republic of Iran, transforms the virtual citizen from a passive consumer to an influential actor in this space. Undergoing continuous and up-to-date educational courses and acquiring sufficient proficiency and skills, especially in times of societal inflammation, provides the necessary insight for the complete utilization of this space by the virtual citizen, ensuring their health and that of others, and ultimately guaranteeing the health of society. This article endeavors to introduce the elements contributing to the effectiveness of this important matter and the widespread role it plays in the positive and influential activities of virtual citizens. The precision of the legislator's consideration in managing and directing the optimal use of media and elevating it to a desirable level, due to the universal use of media in the general sense, is demanded in the legislative realm. It is necessary to clarify that in this research, media includes radio and television broadcasting, as well as virtual networks related to national media programs, which are established and active in line with their objectives and for engaging with audiences.

    Keywords: Civil Liability, Family, Loss, Cyber Space, Legal Security}
  • عباس میرشکاری*، فاطمه سادات حسینی
    در پرونده مورد بررسی، خواهان ها، زن و شوهری هستند که پیشتر فرزند اولشان با بیماری ژنتیک متولد شده و برخی از پزشکان، ایشان را از اقدام به بارداری دوم منع کرده اند. زوجین مزبور با توجه به این توصیه، برای مشورت به دو پزشک مراجعه کردند. پزشکان یاد شده، احتمال بیماری ژنتیک فرزند دوم را کم و از همین رو، ممنوعیت بارداری را بی اساس دانسته اند. با اعتماد به این دیدگاه، زوجین یاد شده، اقدام به فرزندآوری می کنند. پس از بارداری نیز، پزشکان یاد شده، در پی بررسی آزمایشها، جنین را سالم و فاقد بیماری معرفی می کنند. با این حال، متاسفانه، پس از تولد فرزند دوم، مشخص می شود که او نیز، همچون فرزند نخست، بیمار می باشد. در نتیجه، هزینه های سنگین نگهداری و درد و رنج داشتن فرزند بیمار به والدین تحمیل می شود.در پرونده مورد بررسی، خواهان ها، زن و شوهری هستند که پیشتر فرزند اولشان با بیماری ژنتیک متولد شده و برخی از پزشکان، ایشان را از اقدام به بارداری دوم منع کرده اند. زوجین مزبور با توجه به این توصیه، برای مشورت به دو پزشک مراجعه کردند. پزشکان یاد شده، احتمال بیماری ژنتیک فرزند دوم را کم و از همین رو، ممنوعیت بارداری را بی اساس دانسته اند. با اعتماد به این دیدگاه، زوجین یاد شده، اقدام به فرزندآوری می کنند. پس از بارداری نیز، پزشکان یاد شده، در پی بررسی آزمایشها، جنین را سالم و فاقد بیماری معرفی می کنند. با این حال، متاسفانه، پس از تولد فرزند دوم، مشخص می شود که او نیز، همچون فرزند نخست، بیمار می باشد. در نتیجه، هزینه های سنگین نگهداری و درد و رنج داشتن فرزند بیمار به والدین تحمیل می شود.
    کلید واژگان: مسئولیت مدنی, هزینه درمان, خسارت معنوی, قاعده غرور, دیه}
    Abbas Mirshekari *, Fatemeh Sadat Hosseini
    In the case being examined, the plaintiffs are a couple whose first child was born with a genetic disease and some doctors forbade them from having a second pregnancy. Because of this advice, the said couple consult two other doctors. These doctors considered the risk of the second child having a genetic disease to be low and therefore judge the ban on further pregnancy to be unfounded. Trusting the latter advice, the mentioned couple attempt to have another child. Following the pregnancy, the aforementioned doctors, after examining the relevant tests, declare the fetus to be healthy and disease-free. However, unfortunately, following the birth of the second child, it becomes clear that, just like his sibling, is also sick. As a result, the parents are forced to bear the heavy costs of maintaining the sick child and the suffering having such an offspring entail. Following these events, the said couple initiate a lawsuit for compensation of material and moral damages. Relying on the opinion of experts, the trial judge determines an amount based on blood money to compensate for material and moral damages, which ruling is also confirmed by the appeals court.In this article, an attempt is made to examine the basis of the civil liability of defendants, the elements of their civil liability, and finally, the way to compensate damages. The researches of this study showed that a doctor who is unable to carry out his mission correctly within the limits of human knowledge and technical facilities, will be responsible to the people who have referred to him to determine the path of their destiny. The doctor's responsibility in this assumption can be imagined based on the rule of pride. He made other/others proud of the health of the fetus, as a result, if his statement is proven to be false, he must be responsible for the damages caused by the birth of the sick child. Undoubtedly, the birth of such a child will result in material (maintenance and possibly treatment) and spiritual (discomfort and mental suffering) losses for his parents. As a result, although the current judicial procedure tends to use the dowry as a basis for compensating these losses, however, it seems that relying on the dowry is worth considering, especially that the dowry itself is based on the assumption The damage has been established and it is doubtful whether it corresponds to the actual amount of physical damage, let alone whether it is a basis for compensation for material and spiritual losses. For this reason, it is suggested to the judicial procedure, in such cases, the necessary expenses for the maintenance and treatment of children such as a sick child are calculated and the cause of the loss is condemned to pay these expenses continuously (and not once). In order to compensate for the moral loss, it seems that the judge should consider the most suitable method for compensating the moral loss according to the circumstances of the case.
    Keywords: Civil Liability, treatment cost, Moral Damage, deception rule, blood money}
  • سیما مکاری ساعی، فاطمه سادات حسینی*، مالک احمدی
    پژوهش حاضر با هدف ارائه نقش خودکارآمدی عمومی و مقاومت روان شناختی بر مدیریت روان شناختی در بسکتبالیست های لیگ برتر طراحی و اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی بازیکنان 11 تیم لیگ برتری در لیگ زنان در رشته بسکتبال در سال 98 بودند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه محقق ساخته مقاومت روان شناختی و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت روان شناختی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش حاضر از روش معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی عمومی بر مدیریت روان شناختی بسکتبالیست های لیگ برتر تاثیر معناداری در جهت مثبت و مقاومت روان شناختی بر مدیریت روان شناختی بسکتبالیست های لیگ برتر تاثیر معناداری منفی داشتند. براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود تا باشگاه های بسکتبال لیگ برتر بانوان به ایجاد آموزش هایی در جهت ارتقا خودکارآمدی ورزشکاران خود اقدام نمایند. همچنین این باشگاه ها به ارزیابی ورزشکاران خود در خصوص استانداردهای روان شناختی بپردازند تا به غربال گری افراد با مشکلات روان شناختی منجر شود.
    کلید واژگان: خودکارآمدی, مقاومت روان شناختی, مدیریت روان شناختی}
    Sima Mokari Saei, Fatemeh Sadat Hosseini *, Malek Ahmadi
    The present study was aimed to address the role of general self-efficacy and psychological resistance to psychological management in Premier League basketball players. The statistical population of the present study included all the players of 11 Premier League teams in the women's basketball league in 1998. The data collection tools in the present study were the self-efficacy questionnaire of Scherer et al. (1982), the researcher-made questionnaire of psychological resistance and the researcher-made questionnaire of psychological management. In order to analyze the data of the present study, the structural equation method was used. The results showed that general self-efficacy had a significant positive effect on the psychological management of Premier League basketball players in a positive direction and psychological resistance had a significant negative effect on the psychological management of Premier League basketball players. Based on the results of the present study, it is suggested that the basketball clubs of the Women's Premier League establish training to improve the self-efficacy of their athletes. These clubs will also evaluate their athletes for psychological standards to screen people with psychological problems.
    Keywords: Self-Efficacy, psychological resilience, psychological management}
  • فاطمه سادات حسینی*، بی بی زهرا حسینی جهان آباد

    از قدیم در باب جواز ازدواج وقت، در بین مسلمانان اختلاف نظر جدی وجود داشته است. با اینکه برخی فرقه ها، با توجه به روایات مورد قبولشان، آن را حرام و برخی آن را حلال می شمارند، از نظر جواز قرآنی، اختلاف جدی بین آنان مشاهده نمی شود؛ و از نظر بسیاری از مفسران شیعه و سنی، عبارت «فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضه» در آیه 24 سوره نساء، تنها مجوز قرآنی ازدواج موقت به شمار می آید. در این مقاله، با در نظر گرفتن قرآن به عنوان یک متن دقیق و منسجم نشان داده می شود که عبارت یادشده، بر این موضوع دلالت ندارد و بیان قانونی در ازدواج دایم است. برای اثبات این مطلب، با بررسی آیاتی که در آنها سخنی از دادن اجر به همسر است، نشان داده می شود که پرداخت اجر، قانونی در ازدواج دایم است. سپس، دلایل قرآنی مفسران بر مشروعیت ازدواج موقت و همچنین، ایراداتی که به دلالت استمتاع بر ازدواج دایم گرفته اند، از مقالات پژوهشی و کتاب ها استخراج، دسته بندی و پاسخ داده شده است. در پایان، فهم نویسنده از آیه 24 سوره نساء و ایرادات وارد بر فهم رایج تفسیری از آیه بیان شده است. نتیجه مقاله آن است که از منظر قرآن، برای تنظیم روابط جنسی زن و مرد، فقط یک نوع ازدواج مجاز است که از آن با نام «نکاح» یاد شده است.

    کلید واژگان: ازدواج موقت, انسجام متن, تفسیر موضوعی قرآن با قرآن, قرآن به عنوان یک متن, نساء: 24, نظم شبکه ای}
    Fatemeh Sadat Hosseini *, Bibi Zahra Hosseini Jahanabad

    Temporary marriage is one of the most controversial topics among Muslims, about its permissibility. Even though some sects, according to their accepted hadiths, consider it haram and some others consider it halal, there is no serious difference between them, in terms of its Qur’anic permission; and by shia, and many of sunni commentators, the phrase “فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضه” in the verse 24 of surah an-Nisa is considered as a permit for temporary marriage in the Quran. In this article, assuming the Qur’an as a coherent and exact text, by examining the verses on paying remuneration we show the phrase, which is taken to be the only Qur’anic permit for temporary marriage, does not imply that; and it just expresses a law in permanent marriage. Then, the Qur’anic reasons of commentators on the legitimacy of temporary marriage, as well as the flaws that they have taken to the ideas like the writer’s is extracted from research articles and books, and then answered to them. The conclusion is that if Qur’an is considered as a text, no license can be found for any non-permanent marriage, whether temporary marriage, white marriage, misyar or any other name and definition. In the Qur’an, sexual intercourse is allowed only in case of permanent marriage which is mentioned by the word “نکاح”, everywhere.

    Keywords: An-Nisa: 24, Network Order, Qur’an as a Text, temporary marriage, Text Coherence, Thematic Interpretation of Qur’an by Qur’an}
  • فاطمه سادات حسینی*
    حریم خصوصی افراد در حقوق، امری پذیرفته شده است و امکان دخالت حاکمیت، جز در موارد محدود قانونی وجود ندارد. یکی از مصادیق این مداخله در ماده 23 قانون حمایت خانواده و تبصره آن وجود دارد و بیانگر امکان مطالبه گواهی پزشکی، دال بر عدم اعتیاد به موادمخدر و عدم ابتلا به بیماری های موضوع ماده برای ثبت ازدواج است. به علاوه، تبصره ماده مذکور در صورت وجود بیماری های مسری و خطرناک، انجام مراقبت و نظارت که شامل منع تولید نسل هم می شود را لازم دانسته است. پرسش آن است که در صورت عدم رعایت این مقرره و تولید نسل، چه مسیولیتی برای والدینی که علی رغم هشدار به بچه دارنشدن، خواسته یا ناخواسته دارای فرزند شده اند وجود دارد؟ چراکه مطابق این ماده، در صورت وجود بیماری و توافق زوجین، نکاح و ثبت آن میسر است و در موارد امکان خسارت به جنین، به دلیل وجود بیماری، باید مراقب باشند فرزنددار نشوند؛ زیرا انتقال بیماری به فرزند آن ها احتمال بالایی دارد. با این حال، روشن نشده که اگر والدین بی توجه به این امر اقدام به فرزندآوری نمایند، آیا مسیولیتی خواهند داشت یا خیر و در صورت پاسخ مثبت، جبران خسارت به چه ترتیب باید باشد. به نظر می رسد با توجه به مبانی و مصالح موجود در این موضوع، می توان مسیولیت مدنی والدین را محرز دانست؛ زیرا این طفل به راستی متحمل زیان های مالی و معنوی می گردد. برای جبران می توان از روش های متناسب بهره برد و ضمنا روش پرداخت مستمری با توجه به خسارت مطرح در این موارد، پیشنهاد مناسبی به نظر می رسد.
    کلید واژگان: مسئولیت مدنی, حق بر سلامتی, والدین, کودک, انسان بالقوه, مستمری, بیماری های خطرناک}
    Fatemeh Sadat Hosseini *
    Privacy is a valid inquiry within the field of law and The Government cannot interfere in the Private Life of the People, Except in Cases of Legal Authorization. One of the examples of Governments’ intervention in people’s Privacy, can be seen in article 23 of Family Protection Act. This Article includes the provision that in order to register the marriage in the registry office, the registrar must ask the couple for a medical certificate proving that they are not addicted to drugs and they are not suffering from the Diseases that are the subject of this Article. Also, the text of this Article deems it necessary to prohibit procreation in the presence of Contagious and severe diseases, if the couple wishes to marry. Now The Main Question of this research is that if a couple wants to have children despite the Knowledge of the Spread of the Disease to the Child, are they viable in a civil court? It Seems that According to the literature and concerns, we Can Consider the Civil Liability to be Certain, Because a child born with severe illness will surely suffer many Financial and Spiritual Losses. Appropriate Methods Can be Used for Compensation and at the Same Time, The Pension payment method is suggested.
    Keywords: Civil Liability, The right to Health. Parents. Child. Potential Human. Pension. Dangerous Diseases}
  • زهرا صدر، فاطمه سادات حسینی، مجتبی حمایت خواه*، محمدرضا مسجدی
    هدف
    در مطالعه حاضر هدف، تعیین تاثیر آموزش آگاهی از آسیب های استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناخت گرایی بر ارتقای سطح آگاهی زنان فعال حوزه سلامت بود.
    روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون تک گروهی بود. جامعه آماری، زنان فعال در حوزه سلامت در شهرداری های مناطق 22گانه شهر تهران طی سال های 1397 و 1398، شامل 862 نفر بودند و حجم نمونه شامل 456 زن  بود که با روش نمونه گیری هدفمند از بین شرکت کنندگان در کارگاه آموزشی که در یک جلسه در هر منطقه و به مدت 3 ساعت برگزار شد انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه محقق ساخته آگاهی سنجی مضرات مواد دخانی بود که روایی صوری آن با نظر چند نفر از متخصصان حوزه دخانیات تایید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 755/0 به دست آمد. با توجه به نرمال نبودن توزیع جامعه آماری بر حسب آزمون کولموگروف اسمیرنف، از آزمون یومن ویتنی جهت مقایسه تغییرات پیش آزمون و پس آزمون در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.
    یافته‎ها: یافته ها نشان داد بعد از مداخله آموزشی، در شاخص های آگاهی از عوارض دود تحمیلی بر جنین، نوزادان، کودکان و زنان باردار، مضرات دخانیات برای مردان و زنان، قلیان در قیاس با سیگار، سرطانهای ناشی از دخانیات و میانگین آگاهی از دود ثانویه و دود ثالثیه تفاوت معنی داری وجود داشت(p<0.05). اما در شاخص آگاهی از دود تحمیلی قلیان و سیگار تفاوت معنی دار مشاهده نگردید(بزرگتر از 05/0).
    بحث و نتیجه گیری
    مداخله آموزشی آگاهی از آسیب های استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناخت گرایی، سطح آگاهی زنان در خصوص مضرات دخانیات را ارتقا بخشید و روش مداخله مذکور می تواند توسط متخصصان سلامت مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: آموزش استعمال دخانیات, شناخت گرایی, دخانیات, سیگار, قلیان, زنان}
    Zahra Sadr, Fatemeh Sadat Hosseini, Mojtaba Hemayatkhah *, Mohamadreza Masjedi
    Purpose
     The purpose of the present study was to investigate the effect of awareness training on the harms of smoking based on the cognitivism theory on raising the awareness of female health activists about smoking and its negative consequences.
    Methodology
    The present study was a semi-experimental project with a pre-test/post-test design on a group of subjects. The statistical population included women active in the field of health in 22 districts of the Tehran Municipality during 2018 and 2019 (with a total of 862 people). The sample size included 456 women who were selected by purposive sampling from among the participants in a workshop, which was held in one session in each district for three hours. The data collection tool was a researcher-made questionnaire to evaluate the awareness of the harms of tobacco products, which was adjusted using face validity, and the reliability of the questionnaire was determined through Cronbach’s alpha, which was at an acceptable rate of 0.755. Due to the non-normality of the distribution of the statistical population according to the Kolmogorov-Smirnov test, the Mann-Whitney U test was used to compare the pre-test and post-test changes by the SPSS software (SPSS Inc., SPSS version 26).
    Findings
    Findings showed that after the educational intervention, there were significant differences between the following indicators: awareness of the effects of second-hand smoke on fetuses, infants, children, and pregnant women, the harms of smoking for men and women, hookah compared to cigarettes, tobacco-induced cancers, and the average awareness of second- and third-hand tobacco smoke (p < 0.05). No significant difference was observed in the index of awareness of hookah and cigarette second-hand smoke (p = 0.621).
    Conclusion
     The educational intervention about tobacco use and its harms improved women’s awareness of the harms of tobacco, and health professionals can use the mentioned intervention method.
    Keywords: Smoking Education, Cognitivism, Tobacco, cigarette, Hookah, Women}
  • اعظم حیدرزاده، فاطمه سادات حسینی*، اصغر توفیقی
    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر خستگی بدنی بر زمان بندی و وضوح تصویرسازی ورزشکاران بود. تعداد 60 کاراته کای ماهر و نیمه ماهر بطور دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های تجربی و کنترل قرار گرفتند. پیش آزمون و پس آزمون شامل اجرای ذهنی تکلیف به صورت بینایی درونی، بینایی بیرونی و حرکتی بود. نتایج نشان داد که در ورزشکاران ماهر خستگی بدنی بر وضوح تصویرسازی بینایی بیرونی، درونی و وضوح تصویرسازی حرکتی اثر معناداری نداشت. همچنین خستگی بدنی بر زمان تصویرسازی بینایی بیرونی و درونی اثر معناداری نداشت اما منجر به افزایش زمان تصویرسازی حرکتی شد. در ورزشکاران نیمه ماهر، خستگی بدنی بر وضوح تصویرسازی بینایی بیرونی و درونی اثر معناداری نداشت، اما منجر به کاهش وضوح تصویرسازی حرکتی شد. به نظر می رسد اثر خستگی بر وضوح و زمانبندی تصویرسازی تحت تاثیر عامل دیگری به نام سطح تبحر است.
    کلید واژگان: تمرین ذهنی, توانایی تصویرسازی, خستگی بدنی, سطح تبحر}
    Azam Heidarzadeh, Fatemeh Sadat Hosseini *, Asghar Tofighi
    The present study was conducted to investigate the effect of fatigue on timing and imagery vividness in skilled and semi-skilled karate athletes. A total of 60 skilled and beginner karate athletes were randomly assigned to the experimental and control groups. Pretest and posttest included mental exercise of task as internal vision, external and motor vision. The results showed that, fatigue had no significant effect on imagery vividness of external, internal and movement imagery in skilled athletes. Also, fatigue did not have a significant effect on the temporal mental imagery of external and internal vision. But, it caused an increase in the time of movement imagery. Fatigue had no significant effect on the imagery vividness of external and internal vision in semi-skilled athletes, but caused a decrease in the imagery vividness of movement. The effect of fatigue on the vividness and timing of imagery seems to be influenced by another factor called the level of excellence.
    Keywords: Imagery, Timing of Imagery, Karate, Body Fatigue, Level of Conversancy}
  • فاطمه سادات حسینی *، مسعود یونسیان، فیروزه اکبری اسبق، سید حمید آقایی بختیاری
    مقدمه

    در طی درمان زنان نابارورکاندید لقاح آزمایشگاهی (IVF)، حدود 15 درصد از تخمک های به دست آمده، نابالغ باقی می مانند. بنابراین، یافتن یک رویکرد آزمایشگاهی کارآمد برای قابل استفاده کردن این نوع تخمک های نابالغ در بالین، به خصوص در زنانی که تعداد تخمک محدودی دارند، اهمیت دارد. یکی از این رویکردها، کشت تخمک نابالغ در شرایط آزمایشگاهی می باشد به گونه ای که بیان ژن های دخیل در بلوغ سیتوپلاسمی تخمک نارس، افزایش یابد.

    مواد و روش ها

    از چهل و هشت زن نابارور کاندید لقاح آزمایشگاهی (IVF)، نود و پنج تخمک نارس اهدایی به دست آمد و تخمک ها به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند: گروه کنترل بدون کشت و گروه مداخله به صورت کشت 24 ساعته در شرایط آزمایشگاهی. بعد از تکمیل نمونه گیری، تخمک های هر دو گروه به طور جداگانه فشرده و با روش کمی واکنش زنجیره ای پلیمراز (q-PCR) از نظر سطح بیان ژن های آدنوزین تری فسفات میتوکندری 6 (Mt-ATPase 6) و پروتیین مورفوژنتیک استخوان (BMP15) مقایسه شدند.

    نتایج

    سطح بیان ژن های MT-ATPase 6 و BMP15 در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل به ترتیب 12/3± 867/7 و 78/0± 327/6 برابر افزایش معنی داری داشت (001/0>P). همچنین براساس تغییرات مورفولوژیکی، 54 درصد تخمک های نارس گروه مداخله، تقسیم میوزیس را از سرگیری کرده بودند.

    نتیجه گیری

    افزایش بیان دو ژن دخیل در بلوغ سیتوپلاسمی MT-ATP6 و BMP15 پس از کشت 24 ساعته در شرایط آزمایشگاهی، می تواند سبب از سرگیری تقسیم میوز در تخمک های نارس شود و این روش در زنانی که تخمک محدود دارند، می تواند مفید باشد.

    کلید واژگان: تخمک نارس, کشت آزمایشگاهی, بیان ژن, نازایی}
    Fatemeh Sadat Hosseini *, Masud Yunesian, Firoozeh Akbari-Asbagh, Seyed Hamid Aghaee-Bakhtiari
    Introduction

    According to previous reports, treatment of infertile women who are candidates for in vitro fertilization (IVF), about 15% of the oocytes remains immature. Therefore, finding an efficient approach to make these types of oocytes usable in the clinic, especially in women with limited oocytes, is necessary. One of these approaches is the laboratory culture of immature oocytes in such a way that the expression of genes involved in cytoplasmic maturation increases.

    Methods

    Forty-eight infertile women candidates for IVF donated their immature oocytes at the time of oocyte retrieval. The obtained immature oocytes were randomly divided into two groups: the control group without in-Vitro culture and the intervention group in the form of 24-hour culture. The total oocytes of both groups (ninety-five immature oocytes) were pooled separately and analyzed by quantitative polymerase chain reaction (q-PCR).

    Results

    The level of expression of MT-ATP6 and BMP15 genes in the intervention group has a significant increase compared to the control group, with a fold change of 7.867± 3.12 and 6.327 ± 0.78, respectively (P<0.001). Furthermore, according to the morphological changes, 54% of the immature oocytes in the intervention group had resumed meiosis.

    Conclusion

    Increasing the expression of two cytoplasmic maturation genes, MT-ATP6 and BMP15 can cause the resumption of meiosis in immature oocytes. Therefore, this strategy can be promising in women with low eggs.

    Keywords: Germinal Vesicle Oocyte, MT-ATP6, BMP15, Gene Expression, Conventional IVF, Invitro Culture}
  • رامین گلشائی*، فاطمه سادات حسینی

    آیا نوع صورت بندی زبانی یک رویداد می تواند بر ادراک افراد از میزان مسیولیتی که متوجه عامل رویداد است تاثیر بگذارد؟ در این پژوهش تاثیر اسم سازی بر قضاوت افراد از میزان مسیولیت عامل در گفتمان بررسی شده است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، دو تکلیف طراحی شدند. در تکلیف اول تعداد 331 آزمودنی دو سناریو با موضوع حادثه در رستوران و آلودگی محیط زیست را یک بار در قالب افعال معلوم و یک بار در قالب افعال اسم سازی شده خواندند و میزان مقصر بودن عامل و میزان خسارت واردشده را در قالب طیف لیکرت قضاوت کردند. نتایج نشان داد آزمودنی ها عامل نسخه دارای اسم سازی از سناریوی «رستوران» را به طور معنی داری کمتر مقصر شناختند. اما در سناریوی «محیط زیست» تفاوت معنی داری در مقصر دانستن عامل در حالت اسم سازی و فاقد اسم سازی مشاهده نشد. همچنین، میزان صدمه واردشده نیز در هر دو نسخه از سناریوهای «رستوران» و «محیط زیست» فاقد تفاوت معنی دار بود. به منظور اطمینان از پایایی اثر مشاهده شده در سناریوی «رستوران»، تکلیف دومی مشابه با تکلیف نخست و با موضوع حادثه در جلسه مصاحبه طراحی شد و پرسش خسارت این بار با گزینه های ریالی طرح شد. در این تکلیف 146 آزمودنی غیر از آزمودنی های تکلیف اول به پرسش ها پاسخ دادند. نتایج نشان داد، همانند سناریوی «رستوران»، آزمودنی ها به طور معنی داری میزان مقصر بودن عامل در نسخه دارای اسم سازی را کمتر ارزیابی کردند؛ اما تفاوت معنی داری در پاسخ به میزان خسارت یافت نشد. یافته های این پژوهش نقش اسم سازی در کم رنگ سازی میزان عاملیت در گفتمان را تایید می کند.

    کلید واژگان: اسم سازی, عاملیت, درک گفتمان, زبان و تفکر, سببیت}
    Ramin Golshaie *, Fatemeh Sadat Hosseini

    Could the way an event is encoded in language affect people’s perception of the responsibility attributed to the agent of the event? This article aimed to empirically investigate the effect of nominalization on the participants’ perception of the responsibility attributed to an agent in discourse. To answer the research question, two tasks were designed. In the first task, 331 participants read two scenarios, namely “An Accident in the Restaurant” and “Environmental Pollution”, in two nominalized and non-nominalized versions. Then, they answered two questions regarding the responsibility of the agent in bringing about the accident and the amount of damage on a Likert scale. The results showed that the nominalized version of the Restaurant scenario had caused participants to rate the responsibility of the agent in the accident significantly lower than in the non-nominalized version. No effect of nominalization was found for either question in the Environment scenario, nor for the question asking about the amount of damage in the Restaurant scenario. In order to test the reliability of the observed effect, a second task was designed in which an accident happened in an interview session. One hundred forty-six new participants participated in the second task. The results of the second task showed the same patterns as in the first task. Participants had rated the responsibility of the agent in the nominalized version of the scenario significantly lower compared to their responsibility in the non-nominalized version. The findings confirm the role of nominalization in concealing agency in discourse.

    Keywords: Nominalization, Agency, Causation, Discourse comprehension, Language, Thought}
  • اعظم حیدرزاده، فاطمه سادات حسینی*، اصغر توفیقی
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نوع تکلیف و خستگی بدنی بر توانایی تصویرسازی ذهنی ورزشکاران ماهر بود. سی ورزشکار ماهر به صورت تصادفی به دو گروه خستگی و کنترل تقسیم شدند. سنجش های پیش آزمون و پس آزمون شامل اجرای ذهنی تکالیف حرکتی به صورت بینایی درونی، بینایی بیرونی و حرکتی بود. گروه تجربی پروتکل تمرینی را برای خستگی (دویدن با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه تا رسیدن به حد خستگی) اجرا کردند، درحالی که گروه کنترل فاقد هرگونه فعالیت بدنی و ذهنی بودند. نتایج نشان داد که یک وهله خستگی منجر به کاهش معنادار دقت تصویرسازی شد. در هر دو تکلیف، دقت تصویرسازی بینایی بیرونی، از بینایی درونی بیشتر بود و دقت تصویرسازی بینایی درونی از حرکتی بالاتر بود. همچنین، خستگی بر وضوح تصویرسازی ذهنی تکلیف کوتاه و بلند تاثیر معناداری ندارد. درنهایت، خستگی بر کنترل پذیری تصویرسازی ذهنی تکلیف کوتاه و بلند تاثیر معناداری ندارد.
    کلید واژگان: خستگی بدنی, توانایی تصویرسازی, نوع تکلیف, سطح مهارت}
    Azam Heidarzadeh, Fatemeh Sadat Hosseini *, Asghar Tofighi
    The purpose of this study was to investigate the effect of one type physical fatigue on the mental imagery ability in skill athletes with emphasis on duration of movement. Thirty skilled athletes were randomly assigned into two groups of fatigue and control. Pre-test and post-test measures included internal vision external and motor vision. The experimental group performed the exercise protocol for fatigue (running at 70% of maximum heart-rate until fatigue), while the control group did not do any physical activity. The results revealed that one-part fatigue significantly reduced the accuracy of imaging. In both tasks, the accuracy of external visual imagery was higher than that of the internal visual imagery, and the accuracy of internal visual imagery was higher than that of the motion. Also, fatigue did not have a significant effect on clarity of short and long task mental imagery. Finally, fatigue had no significant effect on controllability of short and long task mental imagery.
    Keywords: Body Fatigue, Ability of Mental Imagery, Level of Skill}
  • سیما مکاری ساعی، فاطمه سادات حسینی*، مالک احمدی
    پژوهش حاضر با هدف ارایه نقش خودکارآمدی عمومی و مقاومت روان شناختی بر مدیریت روان شناختی در بسکتبالیست های لیگ برتر طراحی و اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی بازیکنان 11 تیم لیگ برتری در لیگ زنان در رشته بسکتبال در سال 98 بودند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه محقق ساخته مقاومت روان شناختی و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت روان شناختی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش حاضر از روش معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی عمومی بر مدیریت روان شناختی بسکتبالیست های لیگ برتر تاثیر معناداری در جهت مثبت و مقاومت روان شناختی بر مدیریت روان شناختی بسکتبالیست های لیگ برتر تاثیر معناداری منفی داشتند. براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود تا باشگاه های بسکتبال لیگ برتر بانوان به ایجاد آموزش هایی در جهت ارتقا خودکارآمدی ورزشکاران خود اقدام نمایند. همچنین این باشگاه ها به ارزیابی ورزشکاران خود در خصوص استانداردهای روان شناختی بپردازند تا به غربال گری افراد با مشکلات روان شناختی منجر شود.
    کلید واژگان: خودکارآمدی, مقاومت روان شناختی, مدیریت روان شناختی}
    Sima Mokari Saei, Fatemeh Sadat Hosseini *, Malek Ahmadi
    The present study was aimed to address the role of general self-efficacy and psychological resistance to psychological management in Premier League basketball players. The statistical population of the present study included all the players of 11 Premier League teams in the women's basketball league in 1998. The data collection tools in the present study were the self-efficacy questionnaire of Scherer et al. (1982), the researcher-made questionnaire of psychological resistance and the researcher-made questionnaire of psychological management. In order to analyze the data of the present study, the structural equation method was used. The results showed that general self-efficacy had a significant positive effect on the psychological management of Premier League basketball players in a positive direction and psychological resistance had a significant negative effect on the psychological management of Premier League basketball players. Based on the results of the present study, it is suggested that the basketball clubs of the Women's Premier League establish training to improve the self-efficacy of their athletes. These clubs will also evaluate their athletes for psychological standards to screen people with psychological problems.
    Keywords: Self-Efficacy, psychological resilience, psychological management}
  • اعظم حیدرزاده، فاطمه سادات حسینی*، اصغر توفیقی

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نوع تکلیف و خستگی بدنی بر توانایی تصویرسازی ذهنی ورزشکاران ماهر بود. سی ورزشکار ماهر به صورت تصادفی به دو گروه خستگی و کنترل تقسیم شدند. سنجش های پیش آزمون و پس آزمون شامل اجرای ذهنی تکالیف حرکتی به صورت بینایی درونی، بینایی بیرونی و حرکتی بود. گروه تجربی پروتکل تمرینی را برای خستگی (دویدن با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه تا رسیدن به حد خستگی) اجرا کردند، درحالی که گروه کنترل فاقد هرگونه فعالیت بدنی و ذهنی بودند. نتایج نشان داد که یک وهله خستگی منجر به کاهش معنادار دقت تصویرسازی شد. در هر دو تکلیف، دقت تصویرسازی بینایی بیرونی، از بینایی درونی بیشتر بود و دقت تصویرسازی بینایی درونی از حرکتی بالاتر بود. همچنین، خستگی بر وضوح تصویرسازی ذهنی تکلیف کوتاه و بلند تاثیر معناداری ندارد. درنهایت، خستگی بر کنترل پذیری تصویرسازی ذهنی تکلیف کوتاه و بلند تاثیر معناداری ندارد.

    کلید واژگان: خستگی بدنی, توانایی تصویرسازی, نوع تکلیف, سطح مهارت}
    Azam Heidarzadeh, Fatemeh Sadat Hosseini *, Asghar Tofighi

    The purpose of this study was to investigate the effect of one type physical fatigue on the mental imagery ability in skill athletes with emphasis on duration of movement. Thirty skilled athletes were randomly assigned into two groups of fatigue and control. Pre-test and post-test measures included internal vision external and motor vision. The experimental group performed the exercise protocol for fatigue (running at 70% of maximum heart-rate until fatigue), while the control group did not do any physical activity. The results revealed that one-part fatigue significantly reduced the accuracy of imaging. In both tasks, the accuracy of external visual imagery was higher than that of the internal visual imagery, and the accuracy of internal visual imagery was higher than that of the motion. Also, fatigue did not have a significant effect on clarity of short and long task mental imagery. Finally, fatigue had no significant effect on controllability of short and long task mental imagery.

    Keywords: Body Fatigue, Ability of Mental Imagery, Level of Skill}
  • Fatemeh Sadat Hosseini, Hamid Joveini, Vahid Kohpeima Jahromi, Nader Sharifi*
    Background

    Women of reproductive age have important responsibilities such as pregnancy, breastfeeding, and children raising. This study aimed at surveying the effect of educational interventions, based on the health belief model (HBM), in the prevention of self-medication (SM) in women of reproductive age.

    Methods

    This quasi-experimental study was performed on women of reproductive age in Jahrom in 2019 (January-September). Simple multi-stage random sampling was used to select the participants, and the sample size was determined 60 people for both intervention and control groups. Data collection tool was a questionnaire including demographic information and HBM construct questions. The questionnaire was completed in person by both groups before and three months after the educational intervention. The educational intervention was performed based on the HBM in the intervention group, including holding 4 educational sessions each lasting 60 minutes. The data were analyzed by SPSS 21 software using the chi-square test, paired t test, and independent t-test.

    Results

    The results showed a significant difference between intervention and control groups in terms of knowledge, perceived severity, benefits, and barriers, as well as cues to action on the correct use of drugs after the intervention (P<0.05). Three months after the intervention, the practice mean of women in the intervention group was significantly decreased compared with the control group (P<0.001).

    Conclusion

    Overall, educational intervention based on HBM was effective in preventing SM, but the extent of this effect varied for different HBM constructs. Nonetheless, measuring the effectiveness of the intervention based on the HBM in preventing SM behaviors requires studies with a long follow-up period.

    Keywords: Education, Self-medication, Health, Women, Health belief model}
  • فاطمه سادات حسینی، محمدرضا مسجدی، زهرا صدر، مجتبی حمایت خواه جهرمی*

    علی رغم زیان ها و اثرات ناگوار دخانیات بر سلامت انسان و محیط زیست، مصرف دخانیات در کشور ما همچنان رو به گسترش است. پژوهش های مختلفی به بررسی کم و کیف مسئله دخانیات پرداخته اند که نیازمند است اطلاعات این پژوهش ها منسجم و یکدست شود. پژوهش حاضر با هدف "شناسایی علل و انگیزه های استعمال دخانیات در افراد" به روش تحلیل پژوهش های پیشین به طریق کیفی (فراتحلیل کیفی)، یافته های 92 پژوهش انجام شده در ایران را مورد ارزیابی و واکاوی قرار داده است. گردآوری داده ها از طریق مراجعه به پایگاه های اطلاعاتی SID، Magiran، ایرانداک، مرکز تحقیقات دخانیات جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات ایران و Iran Medex با کلیدواژه های دخانیات، سیگار، قلیان در یک بازه زمانی (1397-1357) صورت گرفت. پژوهش های نامرتبط و تکراری حذف و در نهایت 92 پژوهش متناسب با هدف و معیارهای تحقیق مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد متغیرهای زمینه ای، وجود اطرافیان سیگاری، دسترسی آسان به دخانیات، گذران فراغت، الگویابی، تغییرات اجتماعی، فشارزاهای محیطی، باور، نگرش و آگاهی افراد، ضعف پای بست های اجتماعی و مذهبی از جمله عوامل گرایش افراد به دخانیات در ایران بوده است. بر این اساس لازم است مدیریت اوقات فراغت و جایگزین های دخانیات و بحث شادکامی مورد توجه قرار گرفته و پژوهش های آتی در باب دخانیات توسط نهادهای متولی امر جهت یافتن علت ها بر مبنای ویژگی های اجتماعی، فرهنگی و... کشور و با رویکرد کیفی صورت گیرد.

    کلید واژگان: دخانیات, سیگار, قلیان, فراتحلیل کیفی, ایران}
    Fatemeh Sadat Hosseini, MohamadReza Masjedi, Zahra Sadr, Mojtaba Hemayat Khah Jahromi *

    Despite the disadvantages and adverse effects of tobacco on human health and the environment, tobacco use in our country continues to grow. Various researches have investigated the issue of smoking, which needs to be coherent and consistent. The present study aimed to identify the causes and motivations of tobacco use in individuals through qualitative meta-analysis. Data were collected by referring to databases of SID, Magiran, Irandoc, Tobacco Research Center of Iran and IranMedex with the keywords of tobacco, cigarette, hookah in a period of time (1978-2018). Duplicate and irrelevant studies were eliminated and finally 92 studies were analyzed according to the purpose and criteria of the study. The findings indicated that contextual variables, smoking relatives, easy access to tobacco, leisure activities, Patterns, social change, environmental stressors, beliefs, attitudes and awareness, weakness of social and religious affiliation were among the factors that tend to be tobacco in Iran. Accordingly, it is necessary to consider leisure and tobacco substitutes management and happiness. Future tobacco investigations should be conducted by the authorities in a qualitative approach to find causes based on social, cultural, etc.

    Keywords: Tobacco, Cigarette, Hookah, Qualitative meta-analysis, Iran}
  • فاطمه سادات حسینی*، محمدسعید ذکایی

    با ظهور شبکه های اجتماعی در عصر جدید، نقش رسانه های قدیمی مانند تلویزیون و روزنامه کم رنگ تر از گذشته شده است و در فضای دموکراتیک و چندصدایی، این مردم هستند که جای رسانه های تک صدا را گرفته اند. انسان ها، نه تنها دیگر تحت تاثیر پیام های رسانه های قدیمی قرار نمی گیرند، بلکه خود تولیدکننده پیام ها هستند. توییتر، به عنوان یک شبکه اجتماعی، نشان دهنده عاملیت و ابرازگری است. توییت های انتقادی سبک نوشتاری به خصوصی دارند که آن ها را از متون سایر شبکه های اجتماعی متمایز می کند؛ سبکی که سبب جذابیت و تاثیرگذاری آن به کاربران در عرصه کنش ورزی سیاسی و انتقادی کمک شایانی کرده است. در این مقاله با استفاده از مکاتب مطالعات فرهنگی، فرمالیسم و روش نشانه شناسی، به دنبال شناسایی ویژگی ها و سبک های زبانی توییت های انتقادی، میان کاربران ایرانی هستیم. از ویژگی های مسلط سبک نوشتاری توییت ها، استفاده از بینامتنیت، پارودی، آیرونی، تخیل، تشبیه و غیره بود. کاربرانی که توییت هایشان نشان می داد پیش زمینه ها و مطالعه های فراوانی دارند، ارجاعات بسیاری به متون دیگر داشتند؛ زبان طنز را انتخاب کرده و به تخیل و فانتزی علاقه مند هستند.

    کلید واژگان: نشانه شناسی, مطالعات فرهنگی, فرهنگ مقاومت, سبک, فرمالیسم}
    Fatemeh Sadat Hosseini *, Mohammad Saeed Zokaei

    With the advent of social media in the modern age, the role of old media such as television and newspapers has diminished, and in a democratic and pluralistic environment, people have replaced the monolithic media. Humans are not only no longer influenced by the messages of the old media, but they are the producers of the messages themselves. Twitter, as a social network, represents agency and expression. Critical tweets have a special writing style that distinguishes them from texts on other social networks; a style that has made it attractive and influential to users in the field of political and critical activism. In this article, we have used the schools of cultural studies, formalism and semiotics to seek to identify the features and language styles of critical tweets among Iranian users. The dominant features of the writing style of tweets were the use of intertextuality, parody, irony, imagination, simile, and so on. Users whose tweets, indicated that they had a lot of backgrounds and knowledge and many references to other texts; they also choose the language of humor and are interested in imagination and fantasy.

    Keywords: Semiotics, cultural studies, Culture of resistance, style, Formalism}
  • فاطمه سادات حسینی*، بی بی زهرا حسینی جهان آباد

    در دیدگاه های رایج تفسیری که بسیار متاثر از روایات است، عبارت «ان تضل إحداهما فتذکر إحداهما الاخری» در آیه 282 سوره بقره، به صورتی فهمیده شده است که از آن نصف بودن ارزش شهادت زن نسبت به مرد نتیجه می شود. در این مقاله، ترجمه جدیدی برای «إحداهما الاخری» پیشنهاد شده است که تاثیر جدی در فهم آیه دارد. همچنین، با نگرش به قرآن به عنوان یک متن دقیق، منسجم و فراعصری و با تلفیق روش های سنتی و نوین فهم قرآن که در اصولی چهارده گانه بیان شده است، ارزش شهادت زن و مرد در قرآن مقایسه شده و نشان داده می شود که ارزش شهادت آنها، از منظر قرآن، برابر است. افزون بر این، با در نظر گرفتن هدف آیات به جای ظاهر آنها، که مهم ترین آنها با عبارت «ذلکم اقسط عند الله واقوم للشهاده وادنی الا ترتابوا» بیان شده است، تلاش شده است که آیات مرتبط به شهادت را تاویل نموده و از آنها فهمی فراعصری ارایه دهد.

    کلید واژگان: انسجام متن, بطن قرآن, بقره: 282, تاویل قرآن, تفسیر موضوعی قرآن با قرآن, شهادت, فراعصری}
    Fatemeh Sadat Hosseini *, Bibi Zahra Hosseini Jahanabad

    In the common views of interpretation, which is very much influenced by hadiths, the phrase “ان تضل إحداهما فتذکر إحداهماالاخری” in the verse 282 of Surah al-Baqarah has been understood in such a way that the value of a woman's testimony is half of a man's. Also, a new translation has been suggested for “إحداهما الاخری”, which has a serious effect on our understanding of the verse. In this article, with the view of Qur'an as an exact, interconnected and trans-historical text, and by combining the traditional and modern methods of understanding Qur'an which are expressed in fourteen principles, the value of the testimony of men and women in Qur'an is compared and it is shown that the value of testimony of them is equal. In addition, by considering the purpose of the verses instead of their appearance, which the most important of them is expressed by the phrase “ذلکم اقسط عند الله واقوم للشهاده وادنی الا ترتابوا”, tries to reach the underlying meaning of Al-Baqarah: 282 and another verses of testimony.

    Keywords: Al-Baqarah: 282, Coherence of the Text, Ta&rsquo, avil, testimony, Thematic Interpretation of Qur&rsquo, an by Qur&rsquo, an, Trans-historical, Underlying Meaning}
  • سیما مکاری ساعی، فاطمه سادات حسینی*، مالک احمدی
    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین در شرایط فشار روان شناختی بالا بر اجرا در شرایط آزمایشگاهی و مسابقه بود. برای این منظور 60 نفر (میانگین سنی=6/2 ±4/21 سال) با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بر اساس نمره پیش آزمون به دو گروه با فشار روان شناختی بالا و پایین تقسیم شدند. شوت جفت بسکتبال به عنوان تکلیف هدف در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. شرکت کنندگان بر اساس گروه بندی مربوطه به مدت ده جلسه به تمرین تکلیف پرداختند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین آزمون یادداری و انتقال (اجرا در حین یک مسابقه واقعی) اجرا شدند. دقت پرتاب شرکت کنندگان به عنوان متغیر وابسته توسط آزمون ایفرد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در آزمون یادداری تفاوتی بین عملکرد گروه ها وجود ندارد؛ اما در آزمون انتقال، گروهی که تحت شرایط فشار روان شناختی بالا تمرین کرده بود، دقت بالاتری داشت. این نتایج بر اساس فرضیه اختصاصی بودن تمرین توجیه شدند.
    کلید واژگان: فشار روان شناختی, شرایط آزمایشگاهی, شرایط مسابقه, عملکرد}
    Sima Mokari Saei, Fatemeh Sadat Hosseini *, Malek Ahmadi
    The aim of this study was to evaluate the effect of practicing under high psychological pressure on performance in laboratory and competition conditions. Totally, 60 participants (mean age=21.4±2.6) were selected using available sampling method and divided into two high and low psychological pressure groups. The basketball jump shot was used as the target task in the current study. Participants practiced the task for 10 sessions. The retention and transfer (performance in a real match) tests were conducted 48 hours after the last session of practice. The throwing accuracy of participants was assessed by AAHPERD test. The results showed that there was no significant difference between groups in retention test. However, in the transfer test, the high psychological pressure group had higher accuracy than the low one. These results interpreted the practice specificity hypothesis.
    Keywords: Psychological pressure, laboratory conditions, match conditions}
  • مهیار مختاری، فاطمه سادات حسینی*، مالک احمدی

    هدف از پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه تعهد ورزشی-2 بود. تعداد 443 ورزشکار (240 مرد و 203 زن و) از 16رشته ورزشی تیمی و انفرادی، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روایی صوری و محتوا توسط متخصصین روان شناسی ورزشی و صحت ترجمه توسط متخصص زبان انگلیسی تایید شد. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد مدل کلی 12 عاملی (نوع تعهد و منابع تعهد)، مدل 10 عاملی (منابع تعهد) و مدل دو عاملی (نوع تعهد) برازش مناسبی با داده ها دارد. ضریب همبستگی درون طبقه ای بالای 76/0 بیانگر پایایی زمانی مناسب و نیز آلفای کرونباخ بالای 75/0 بیانگر همسانی درونی مورد قبول پرسش نامه می باشد. یافته ها بیانگر آن است که می توان از پرسش نامه تعهد ورزشی-2 به عنوان ابزاری معتبر، برای سنجش نوع تعهد و منابع تعهد ورزشی در جامعه ورزشکار ایرانی استفاده کرد.

    کلید واژگان: روایی, پایایی, تعهد ورزشی, ورزشکار}
    Mahyar Mokhtari, Fatemeh Sadat Hosseini *, Malek Ahmadi

    The purpose of this study was to determine the psychometric properties of Persian version of the sports commitment questionnaire-2. 443 athletes (male: 240 and Female: 203) from 16 team and individual sports, were selected by random cluster sampling. The face and content validity confirmed by sports psychology experts and the correctness of the translation was verified by a specialist in English. The results of the confirmatory factor analysis showed that the general 12-factor model (type of commitment and commitment resources), the 10-factor model (commitment resources), and the 2-factor model (types of commitment) fit well with the data. Intra-class correlation coefficient above 0.76 indicates appropriate temporal reliability and also Cronbach's alpha above 0.75 represents the acceptable internal consistency of the questionnaire. These findings suggest that the sports commitment questionnaire-2 can be used as a valid tool for assessing the type of commitment and sport resources in the Iranian athlete community.

    Keywords: Validity, Reliability, Sport Commitment, athlete}
  • محمد فولادی، فاطمه السادات حسینی *

    از نظر مقام معظم رهبری، تمدن اسلامی چشم‌انداز مشترک امت اسلامی در سطح کلان و الگوی زندگی در جوامع اسلامی در سطح خرد است. از نظر ایشان،‌ برای دستیابی به تمدن اسلامی، فرایندی قابل شناسایی است که در آن تشکیل نظام اسلامی، دولت اسلامی و جامعه اسلامی مقدمه دستیابی به تمدن نوین اسلامی است. براساس نظریه تمدنی آیت‌الله خامنه‌ای، حرکت تکاملی جمهوری اسلامی ایران در گرو «رویکرد تمدنی» و محقق ساختن الزامات مهم و راهبردی است، که شایسته است نحبگان علمی و فکری به تبیین این اندیشه علمی پرداخته، درباره چگونگی کاربست آن، به پژوهش‌های کاربردی مبادرت ورزند. این مقاله، با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی ابعاد چهارگانه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پیشرفت در تمدن نوین اسلامی ایرانی، از منظر مقام معظم رهبری می‌پردازد. ذیل هر بعد، شاخص‌هایی مطرح شده است. از حیث روش‌شناسانه، شکل‌گیری اندیشه تمدنی رهبری، دارای ویژگی‌های اختصاصی است که عبارتند از: الف. این اندیشه تمدنی، بر بستر تحلیل تاریخی تجربه تمدنی صدر اسلام و تطور حضور تشیع در عرصه حکومت در سده‌های اخیر نمایان گشته است. ب. اندیشه ایشان، بر توانمندی‌های فقهی و فلسفی و منصب‌های حکومتی ایشان مبتنی است. ج. این اندیشه تمدنی، در درون تجربه انقلاب و جمهوری اسلامی ایران در عصر حاضر تکوین می‌یابد.

    کلید واژگان: تمدن, ابعاد تمدن اسلامی, شاخصه های فرهنگی و اجتماعی}
    Mohammad Fooladi, Fatemehsadat Hosseini*

    From the viewpoint of the Supreme Leader, Islamic civilization is the common vision of the Islamic Ummah at the macro level and the model of life in Islamic societies at the micro level. In his view, the process of realization of the Islamic civilization has an identifiable process that the formation of the Islamic system, the Islamic state and the Islamic society are among its most important preliminaries. According to Ayatollah Khamenei's theory of civilization, the evolutionary movement of the Islamic Republic of Iran depends on the "civilizational approach" and the realization of important and strategic requirements, which it is worthwhile for scientific and intellectual scholars to explain this theory. Using descriptive-analytical and citation analysis method this paper studies the four cultural, social, economic and political dimensions of progress in the new Islamic-Iranian civilization, from the perspective of the Supreme Leader. Below each dimension, indicators are presented. Methodologically, the formation of the theory of the civilization thought of the Leader of the Revolution has specific characteristics, which are, (I) this idea has emerged in the context of the historical analysis of the civilization experience of the beginning of Islam and the evolution of the presence of Shiism in the field of government in recent centuries. (II) His thought is based on his jurisprudential, philosophical abilities and government positions. (III) This theory develops within the experience of the Revolution and the Islamic Republic of Iran in the present era.

    Keywords: civilization, dimensions of Islamic civilization, cultural, social characteristics}
  • فاطمه سادات حسینی، اشرف کریمی نیک*، الهام نصیری
    سابقه و هدف

    شناسایی باکتری های عامل عفونت خونی و تعامل آن با سیستم ایمنی،اهمیت بسیار زیادی دارد.RAGE  نوعی گیرنده سلولی است که مولکول های با منشا درونی و خارجی را شناسایی می کند و CXC11  نیز درالقای پاسخ های ایمنی مناسب علیه میکروب ها شرکت می کند. هدف از این تحقیق،تعیین میزان سطح بیان این مولکول ها در بیماران با عفونت خونی و افراد سالم می باشد.  

    مواد و روش ها

    دراین مطالعه مورد-شاهدی، سطح بیان ژن RAGE و CXCL11 در 40 بیمار مبتلا به عفونت خونی و 40 فرد سالم به عنوان کنترل با استفاده از تکنیک  Real time-PCRمورد بررسی قرار گرفت. تشخیص عفونت خونی با انجام کشت خون و بکارگیری آزمون های بیوشیمیایی باکتریایی انجام شد.

    یافته ها

    سطح mRNA ژن RAGE در بیماران آلوده به سودوموناس آیروژینوسا در مقایسه با  اشریشیا کلی ، استافیلوکوکوس اوریوس و اسینتوباکتر بامانی، به طور قابل توجهی افزایش داشت.اما سطح بیان CXCL11 در بین بیماران و گروه کنترل سالم افزایش معنی داری نداشت. همچنین در مقایسه باکتری های عامل عفونت ارتباط معنی داری مشاهده نگردید.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که درعفونت خونی RAGE گیرنده مهمی در برابر سودوموناس آیروژینوسا می باشد. از این رو روش های کاهش میزان بیان مولکول هایRAGE ، می تواند نقش کاربردی در پاک سازی خون از این باکتری داشته باشد.

    کلید واژگان: عفونت خونی, سودوموناس آئروژینوسا, RAGE, CXCL11}
    Fatemehsadat Hosseini, Ashraf Kariminik *, Elham Nasiri
    Background & Objectives

    Identifying the bacteria causing the infection and interacting with the immune system is too essential. RAGE is a receptor, which recognizes several endogenous and exogenous molecules and CXCL11 participates in the induction of appropriate immune responses against microbes. The aim of the study was expression of the molecules in the patients suffering from septicemia versus healthy controls.

    Materials and Methods

    In this case-control study, the expression levels of RAGE and CXCL11 in 40 patients with septicemia and 40 healthy subjects, were evaluated using Real time-PCR technique. Diagnosis of septicemia was performed by blood culture and bacterial biochemical tests.

    Results

    RAGE mRNA levels were significantly increased in patients infected with Pseudomonas aeruginosa compared with Escherichia coli, Staphylococcus aureus and Acinetobacter bamanii. However, no significant increase in CXCL11 expression level was observed in patients and healthy controls and also in comparison with bacteria causing infection.

    Conclusion

    Results showed that RAGE is a critical receptor against Pseudomonas aeruginosa during septicemia, Therefore, methods to reduce the expression of RAGE molecules can play a practical role in cleansing the blood from this bacterium.

    Keywords: Septicemia, Pseudomonas aeruginosa, RAGE, CXCL11}
  • سمیرا احمدی*، حسن محمد زاده، فاطمه سادات حسینی

    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی ورزش ایروبیک بر عملکرد شناختی کودکان پیش دبستانی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 40 کودک پیش دبستانی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به دو گروه (20 نفره) آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 2 ماه، 3 جلسه 40 دقیقه ای در هفته، در برنامه مداخله ای ورزش ایروبیک کودکان شرکت کردند. داده های تحقیق از طریق آزمون هوش گودیناف جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تاثیر ورزش ایروبیک کودکان بر عملکرد شناختی در کودکان پیش دبستانی معنادار بوده است (05/0 p <). با توجه به نتیجه به دست آمده احتمالا ایروبیک کودکان یکی از راه هایی است که به افزایش عملکرد شناختی کودکان پیش دبستانی کمک می کند.

    کلید واژگان: ایروبیک کودکان, عملکرد شناختی, کودک, پیش دبستانی}
    Samira Ahmadi*, Hasan Mohammadzadeh, Fatemeh Sadat Hosseini

    The aim of this study was to assess the effect of aerobic on preschool children’s cognitive function. The subjects were 40 preschool children who were selected through cluster random sampling method and assigned to experimental (20 subjects) and control groups (20 subjects). The experimental group participated in 12 sessions (3 sessions per weekly) aerobic trainings. Research data was collected by Goodenough IQ test (DAP) and Analysis of covariance was used for data analysis. The findings showed that the effect of kids aerobic training in cognitive function was significant (p<0/05). According to the results, it’s likely that kids aerobic is one of the ways that help to increase cognitive function in preschool children.

    Keywords: Kids aerobic, cognitive function, children, preschool}
  • ابراهیم نوروزی سید حسنی*، فاطمه سادات حسینی، محمدکاظم واعظ موسوی

    هدف پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین چشم ساکن و ذهن ساکن بر یادگیری پرتاب دارت بود. سی مرد جوان با میانگین سنی 28/3±53/24 سال به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه چشم ساکن، گروه ذهن ساکن و گروه کنترل تقسیم شدند. اجرای این پژوهش شامل پنج مرحله پیش آزمون، تمرینات به دو شیوه چشم ساکن و ذهن ساکن، یادداری اول، آزمون تحت فشار و یادداری دوم بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و روش های آماری آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر خطای شعاعی برای تمام گروه ها در اثر تمرین کاهش یافته بود (001/0=p). علاوه براین، خطای شعاعی پرتاب دارت برای گروه چشم ساکن به نسبت گروه های دیگر کاهش بیشتری یافته بود 001/0= P، همچنین این کاهش در گروه ذهن ساکن بیشتر از گروه تمرین بدنی بود 001/0=P. علاوه براین، نتایج نشان داد تنها گروه چشم ساکن و ذهن ساکن توانستند عملکرد خود را در آزمون تحت فشار حفظ کنند 001/0= P. نتایج پژوهش حاضر، دو نوع تمرین چشم ساکن و ذهن ساکن را به عنوان ابزاری برای ایجاد شرایط یادگیری پنهان، پیشنهاد می کند.

    کلید واژگان: یادگیری حرکتی, چشم ساکن, ذهن ساکن, تحت فشار}
    Ebrahim Norouzi*, Fatemehsadat Hosseini, Seyed MohammadKazem Vaezmosavi

    The aim of present study is to investigate effect of the quiet eye and quiet mind training on the dart throw learning. Thirty young males were selected with 24.53 mean aged through convenience sampling and randomly divided into quiet eye group, quiet mind group and control group. The study was conducted in four phases, including: Pre-test, training in quiet eye and quiet mind training, retention 1, under pressure test and retention 2. Descriptive statistics, Mixed ANOVA and post-hoc Bonferroni correction were used to data analyze. The results of the study showed that radial error of all groups dwindled as the result of training. Moreover, the radial error of quiet group was lower than other groups and that of quiet mind group was lower control group. Likewise, quiet eye and mind groups were capable of maintaing their performance in the under-pressure test rather than control group. The results of this study suggest that quiet mind and quiet eye training would be beneficial as a tool to prime impilicit learning conditions.

    Keywords: motor learning, Quiet eye, Quiet mind, under pressure}
  • احمد موحد*، زهره عباسی، فائزه جهانی، فاطمه سادات حسینی، زهرا اسلامی پور

    نهاد خانواده، مولد نیروی انسانی و معبر سایر نهادهای اجتماعی و رکن اصلی هر جامعه به‌شمار می‌رود و معنویت از بسترهایی است که نقش اساسی و مهم در سلامت همه‌جانبه اعضای خانواده ایفا می‌کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ابعاد نگرش و التزام عملی به نماز در پیش‌بینی کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن کارمندان ادارات دولتی شهر قاین بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارمندهای اداره‌های دولتی شهر قاین بودند که از میان آنها 250 کارمند (57 نفر زن و 193 نفر مرد) انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه‌ نگرش و التزام عملی به نماز، پرسشنامه کارآمدی خانواده (s.feqi) و رضایت والدینی کانزاس (KPSS) اطلاعات لازم جمع‌آوری شد. یافته‌های پژوهش نشان داد بین ابعاد نگرش و التزام عملی به نماز (اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی، توجه و عمل به مستحبات، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز، مراقبت و حضور قلب در نماز) با کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن رابطه وجود دارد. علاوه بر این تحلیل رگرسیون نشان داد، از بین ابعاد نگرش به نماز، بعد مراقبت و حضور قلب در نماز، توان پیش‌بینی کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن را دارد.  بنابراین اجرای احکام الهی با حضور قلب با کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن مرتبط بوده و این تاکیدی بر اهمیت نماز در زندگی انسان‌ها و توجیه شناختی و علمی قوی برای نگرش مثبت نسبت به نماز و لزوم انجام این فریضه پربرکت برای افراد است. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می‌شود با تاکید بیشتر بر سبک زندگی اسلامی، بحث و تبادل‌نظر در مورد ارایه و کاربرد آن و تقویت مولفه‌هایی همچون اعتقادهای مذهبی، جهت داشتن زندگی بهتر و رضایت‌بخش اقدام شود.

    کلید واژگان: نگرش به نماز, التزام عملی به نماز, کارآمدی خانواده, رضایت از والد بودن, کارمندان}
    Ahmad Movahhed, Zohreh Abbasi, Faezeh Jahani, Fatemeh Sadat Hosseini, Zahra Eslamipoor

    The family is a human-producing organization, the origin of other social institutions, and the basic pillar of every Society. Spirituality is one of the factors that play a vital and important role in the multilateral health of family members. this study aimed to investigate the role of the dimensions of attitude and practical commitment to prayer in predicting the family efficiency and the satisfaction of being a parent in the staff of Quyen. This research is a descriptive-correlative study. The statistical population of this study was the staff of Qayen, among which 250 (57 women and 193 men) employees were selected by random sampling. The measurements were Questionnaire of Attitude and Practical Commitment to Prayer, Questionnaire of Family Efficiency(S.FEQI), and Kansas Parental Satisfaction Scale(KPSS). The results showed that there is a positive and significant relationship between the dimensions of attitude and practical commitment to prayer whit family efficiency and satisfaction of being a parent. The results of the regression analysis showed that among the dimensions of attitude to prayer, the dimension of "the presence of heart while praying" can predict family efficiency and satisfaction of being a parent. It can be concluded that the implementation of divine precepts whit the presence of heart is associated with family efficiency and the satisfaction of being a parent. This emphasizes the importance of prayer in human life and this is a strong cognitive and scientific justification for individuals to have a positive attitude towards prayer and to need to perform it. According to the results of this study, it is suggested that with more attention to the Islamic lifestyle and the strengthening of religious beliefs attempts to have a better and more satisfying life.

    Keywords: Attitude to prayer, practical commitment to prayer, family efficiency, parental satisfaction}
  • ناهیده پروین*، فاطمه سادات حسینی، مالک احمدی
    سالمندی با تخریب بینایی، افت در پوسچر، کاهش قدرت عضلانی، تعادل و فعالیت شناختی همراه است و به کاهش فعالیت بدنی منجر می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، اثر دو نوع تمرین دوگانه حرکتی-حرکتی و حرکتی-شناختی بر تعادل و حافظه کاری زنان سالمند شهر تهران بود. آزمودنی های پژوهش 45 زن سالمند (میانگین سنی: 71/67 و انحراف معیار: 49/5 سال) بودند که به صورت تصادفی به سه گروه حرکتی-شناختی، حرکتی-حرکتی و کنترل تقسیم شدند. این پژوهش شامل سه مرحله پیش آزمون، تمرین ها به دو شیوه دوگانه حرکتی-حرکتی و حرکتی-شناختی و پس آزمون بود. تمرین های دوگانه حرکتی-حرکتی شامل تمرین مقاومتی به علاوه تمرین حرکتی هم زمان مانند حرکت توپ به بالا و پایین، پرتاب کیسه و نگه داشتن کیف بود. تمرین دوگانه حرکتی-شناختی نیز شامل تمرین مقاومتی به علاوه تمرین شناختی هم زمان مانند شمارش معکوس عدد، انجام محاسبات ریاضی و اسپل معکوس اسامی خاص بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، روش های آماری آزمون تحلیل واریانس مرکب 3 * 2 و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر حافظه کاری برای گروه تمرین حرکتی-شناختی نسبت به گروه حرکتی-حرکتی (P = 0.005) و گروه کنترل (P = 0.002) بیشتر است. علاوه براین، نمره های مقیاس تعادل برگ برای گروه حرکتی-شناختی و حرکتی-حرکتی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش داشت (P = 0.01)، اما این افزایش در گروه حرکتی-شناختی بیشتر بود. به طورکلی، براساس نتایج پژوهش، تمرین دوگانه حرکتی-شناختی به دلیل ارتقای کارکردهای عصبی به عنوان مدلی بهتر در مقایسه با تمرین حرکتی-حرکتی و حرکتی محض برای ارتقای تعادل و بهبود حافظه کاری پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: سالمندان زن, تمرین تکلیف دوگانه, تمرین مقاومتی, تمرین شناختی}
    Nahideh Parvin *, Fatemeh Sadat Hosseini, Malek Ahmadi
    Aging is associated with the visual degeneration, loss of posture, that leads to the decreased muscle strength, balance, and cognitive activity, therefore, resulted in decreased physical activity. The purpose of the present study was to compare the impact of two types of motor-motor and motor-cognitive dual task training on balance and working memory among elderly women in Tehran. The participants were 45 elderly women (mean age 67.71 years; SD: 5.49) that were randomly assigned as the motor-cognitive, motor-motor and control groups. This study including of three stages of pre-test, training in two dual task ways motor-motor and motor-cognitive and post-test. Motor-motor dual-task training includes resistance training along with a motor training simultaneously, such as moving the ball up and down, throwing the bag, holding the bag. Motor-Cognitive dual-task training also includes resistance training along with a cognitive training simultaneously, such as revers the number counting, performing mathematical calculations, the reversing the spelling of particular names. To analyze the data, descriptive statistics, statistical methods of mixed analysis of variance (ANOVA) 2 × 3 and Bonferroni post hoc test were used. The results showed that the working memory score for the motor-cognitive training group is higher than the motor-motor (P= 0.005) and control (P = 0.002) groups. In addition, results showed a higher score of Berg scales of balance for motor-cognitive and motor-motor groups in the post-test compared to pre-test (P = 0.01). However, this increase is the highest in the motor-cognitive group. In general, the results of the research suggest that motor-cognitive dual task training promote balance and improve working memory as a result of enhancing neural functions that outperforms motor-motor or pure motor training model in function.
    Keywords: Elderly Women, dual task training, Resistance Training, Cognitive training}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • فاطمه سادات حسینی
    حسینی، فاطمه سادات
    دانش آموخته ارشد زبانشناسی، دانشگاه الزهرا
  • فاطمه سادات حسینی طباطبایی
    حسینی طباطبایی، فاطمه سادات
    دانش آموخته ارشد گروه باکتری و ویروس شناسی دانشکده پزشکی شیراز، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال