به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « هژمونی » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه « هژمونی » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • مهسا کاظم پور، مسروره مختاری*، عسگر صلاحی

    از رویکردهای اجتماعی و فکری رایج در تاریخ، عرفان و تصوف است که از زمان شکل گیری تا اوج و کمال با تغییراتی همراه بوده است. این رویکرد علی رغم تاثیر در مولفه های دیگر، از عوامل گوناگونی نیز تاثیر پذیرفته است و در ضمن این تعامل ها بستری ایجاد شده است که سبب رواج یا کسادی مکتب تصوف شده است. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای معتبر، دلایل ظهور تصوف و متصوفه را بر اساس نظریه هژمونی آنتونیو گرامشی مورد بررسی قرار داده است. هژمونی به معنی قدرت و تسلط است. به عقیده گرامشی، هژمونی بدون اجبار با تکیه بر اقناع و رضایت عمومی صورت میگیرد. نتیجه پژوهش نشان میدهد در سده های آغازین که دوره زمینه و جوانه تصوف به شمار میرود، مسایل فرهنگی، سیاسی و مذهبی و به خصوص مسایل اجتماعی، ایدیولوژیکی بسیاری در قدرت یافتن تصوف نقش داشته اند که عبارتند از: اهمیت دین و مذهب و فطرت خداآشنای انسان، ظهور دین اسلام، توجه به باطن شریعت، اوضاع اجتماعی جامعه، ظهور برخی از شخصیت ها، طرح مباحث حقیقی تصوف، ظهور برخی از فرقه ها، سبک زندگی پیامبر (ص) و یاران ایشان، کمک صوفیان به مردم مظلوم، تحریر کتاب، درون نگری زاهدان، گرایش به تزهد، اعتقاد بر فانی بودن دنیا، باور به دوری از نفس پرستی، باور به پاداش و جزا، باور به مراقبت از اعمال، رویکرد پادشاهان به تصوف و صوفی که سبب شده است تصوف و متصوفه در زمره گروه هژمون قرار بگیرند و اذهان عمومی را نه با زور بلکه با رضایت و رهبری سیاسی به جانب اقناع و خشنودی رهنمون شوند.

    کلید واژگان: تصوف, مشایخ متصوفه, سده های آغازین, هژمونی, آنتونیو گرامشی}
    Mahsa Kazempour, Masroureh Mokhtari *, Asgar Salahi

    One of the common social and intellectual approaches in history is mysticism and Sufism,which has been accompanied by changes since its formation until its peak and perfection.approach, despite the effect on components, has also been affected by various factors.Despite the impact on other components, approach has also been influenced by various factors, and at the same time,these interactions have created platform that caused the spread or stagnation of the school of Sufism.This article has analyzed the reasons for the emergence of Sufism and Sufism based on Gramsci's theory hegemony with the analytical-descriptive method and the use of reliable library sources.Hegemony means power and dominance.Gramsci's belief, hegemony takes place without coercion by relying on persuasion and public consent.result of the research shows in the early centuries,which considered as the foundation and budding period of Sufism,cultural,political and religious issues and especially social and ideological issues played a role in gaining the strength of Sufism.which include:the importance of religion and the nature of God-knowing of man, the emergence of the Islamic religion,attention to the interior of the Sharia, the social situation of the society,the emergence of some personalities,the presentation of the true issues of Sufism, the emergence of some sects,the lifestyle of the Prophet Helping Sufis to oppressed people, writing books, introspection of ascetics, tendency to asceticism, belief in the mortality of the world, belief in avoiding self-worship,belief in reward and punishment,belief in taking care of deeds,approach of kings to Sufism and Sufis which has caused Sufism and Sufism to be among the hegemon group and guide the public mind towards persuasion and satisfaction not by force but by consent and political leadership

    Keywords: Sufism, mystic elders, early centuries, Hegemony, Antonio Gramsci}
  • هیوا حسن پور*، تورج خسروی شعبانی
    چکیدهتحلیل گفتمان ادبی، به تحلیل داده های زبانی و فرازبانی متن ادبی برای رسیدن به مفاهیم و تعابیر متفاوت از آن گفته می شود. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی و تحلیل رمان مرد گرفتار از منظر تحلیل گفتمان حاکم بر آن پرداخته است. ضرورت انجام این پژوهش در آن است که نشان می دهد متن ادبی تنها داده های زبانی و زیبایی شناسانه نیست و می توان از رهگذر داده های زبانی و فرازبانی، تعابیر و برداشت های متفاوتی از آن به دست داد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است. این داستان را از لحاظ گفتمان می توان در سه بخش دسته بندی کرد: گفتمان غالب، گفتمان تازه و نافرجامی گفتمان تازه. گفتمان قدرت با تک صدا کردن زبان و جامعه و سرکوب گفتگو و دیگر ارتباطات، در جهت گسترش قدرت و تثبیت هرچه بیشتر آن گام می نهد که خود در ساخت جامعه و سوژه های همگون تاثیر فراوانی دارد. در نهایت، از آن جا که هیچ گفتمانی نمی تواند به تمامی خود را تثبیت کند، در تقابل با گفتمان غالب، گفتمانی تازه سر برمی آورد که شخصیت اول داستان آن را نمایندگی می کند. با تولید گفتمان تازه، که یکی از ملزومات آن هویت تازه است، سوژه هویت تازه ای پیدا می کند و به تدریج گفتمان پیشین به حاشیه می رود.
    کلید واژگان: مرد گرفتار, گفتمان غالب, گفتمان تازه, قدرت, هژمونی}
    Hiva Hasanpour *, Touraj Khosravi Shaabaani
    Literary discourse analysis refers to the analysis of linguistic and meta-linguistic data of a literary text to reach different concepts and interpretations. This research, in a descriptive-analytical way, has investigated and analyzed the novel The Marde gereftar from the perspective of analyzing its ruling discourse. The necessity of conducting this research is that it shows that the literary text is not only linguistic and aesthetic data, and it is possible to obtain different interpretations and perceptions of it through linguistic and meta-linguistic data. This research was done in a descriptive and analytical way and based on library sources. In terms of discourse, this story can be classified into three parts: dominant discourse, new discourse and failure of new discourse. The discourse of power, by monotonizing language and society and suppressing dialogue and other communication, takes a step towards expanding power and consolidating it as much as possible, which itself has a great impact on the construction of society and homogenous subjects. Finally, since no discourse can fully establish itself, a new discourse emerges in opposition to the prevailing discourse, which is represented by the first character of the story. By producing a new discourse, one of the essentials of which is a new identity, the subject finds a new identity and gradually the previous discourse is marginalized.
    Keywords: Marde gereftar, dominant discourse, new discourse, Power, hegemony}
  • فرزانه کریمیان*، رها سیداختیاری

    علی رغم آشفته بازار صداها و اشکال گوناگون در لایه‌های زبانی مختلف، هژمونی به طور نامریی همه‌ی نوشته‌ها و گفته‌ها را در گفتمان اجتماعی هر عصری، به هم وصل می‌کند. بدین سان متن ابتدا فقط از ورای هژمونی مربوط به هر عصر و سپس از طریق الگورز مربوط به قرن‌ها قبل، یا به عبارتی خاطره بازمانده از متون از قبل خوانده شده، ‌قابل فهم است. درک شعر نیز از همین منظر انجام شدنی است. در حقیقت هر مجموعه‌ی شعری رمز مخصوص خود را برای فهم دارد، امری که از سویی به تجربه‌ی زیستی شاعر و رابطه‌اش با جهان هستی برمی‌گردد، این رابطه که مخصوص هر اثری است ممکن است در سایه‌ی سنگین هژمونی نادیده گرفته شود؛ از سویی دیگر شعر تحت تاثیر جامعه در یک گفتمان اجتماعی، زیر سلطه‌ی هژمونی قرار می‌گیرد. بر همین اساس، در تحقیق حاضر سعی بر آن داریم که مفهوم گفتمان اجتماعی مارک آنژنو را دریبایم و در پانزده مجموعه‌ی شعری سیاوش کسرایی پیاده کنیم تا شعرهای کسرایی را که به طور تنگاتنگی با جامعه‌ی عصر خود درارتباط است، قابل فهم‌تر سازیم. همچنین نباید دل مشغولی شاعر و درک شاعرانه‌ی مخصوص او از دنیا و جامعه را فراموش کنیم.

    کلید واژگان: گفتمان اجتماعی, هژمونی, مارک آنژنو, سیاوش کسرایی, شعر}
    KARIMIAN Farzaneh*, SEYED EKHTIARY Raha

    Dans un discours social à une époque donnée, malgré le brouhaha des formes et des voix de tous les secteurs langagiers, nous constatons une hégémonie qui relie imperceptiblement tout ce qui s’écrit et se dit. De ce fait, un texte n’est compréhensible et acceptable que d’abord par le biais de l’hégémonie propre à chaque époque et ensuite par le biais de l’allégorèse remontant aux siècles précédents, c’est-à-dire, le souvenir des textes et des œuvres déjà lus. La perception du discours poétique suit le même chemin. En fait, chaque recueil poétique contient son propre code pour le comprendre, cela provient d’un côté de l’expérience vécue du poète et sa relation avec le monde, une spécificité qui risque de ne pas être constatée sous l’ombre de l’hégémonie ; de l’autre côté, cela résulte de l’influence de la société dans un discours social, imprégné par l’hégémonie. Dans le présent travail, nous essayons d’examiner les 15 recueils poétiques de Siavash Kasrai afin de rendre plus intelligible ses poèmes qui sont étroitement liés au contexte social de son époque au prisme du discours social de Marc Angenot. Il importe également de tenir compte de l’obsession du poète et de sa réception poétique spécifique de la société et du monde.

    Keywords: Mots clés : discours social, l’hégémonie, Marc Angenot, Siavash Kasrai, poèmes}
  • هدا شب رنگ*
    کلید واژه های هژمونی و ضد هژمونی را نخستین بار آنتونیو گرامشی مطرح نمود تا نحوه ی کارکرد اعمال قدرت نرم توسط سیستم حاکم را تشریح کند. در تعریف گرامشی، هژمونی به گفتمان هایی اطلاق می شود که در آنها ارزش های سیستم حاکم گنجانده شده و به شکل نرم خواستار کسب رضایت آحاد جامعه است. در مقابل، ضد هژمونی به معنای گفتمان های متضادی است که در مقابل گفتمان های هژمونیک می ایستد و آرمان های افراد خارج از دایره قدرت را بیان می کند. رمان خم رودخانه اثر نایپال درحالیکه به بازتاب هژمونی غالب در دوران استعمار و پسااستعمار می پردازد، همزمان از طریق شخصیت اصلی داستان به افشاگری ارزش های حاکم و نهایتا تولید ضد هژمونی مشغول است. با این پیش فرض، پژوهش پیش رو به خوانش این رمان بر اساس مفاهیم هژمونی و ضد هژمونی می پردازد. بر اساس تیوری جامعه شناسی آلتوسری، سیستم های حاکم در اعمال ایدیولوژی خود در ساختن شهروندان مطیع و منعطف، به دو روش ابزار های ایدیولوژیک حکومتی (آی اس ای) و ابزار های سرکوبگر حکومتی (آر اس ای) متوسل می شوند. استدلال پژوهش پیش رو بر این است که یکی از مهمترین اهداف آثار پسااستعماری، افشاگری کارکردهای سرکوب و ایدیولوژیک در دوران استعماری و پسااستعماری است تا آثار برجا مانده از فرهنگ استعمار را بزداید و مخاطبان را نسبت به این کارکرد ها آگاه سازد. نوآوری پژوهش حاضر در خوانشی متفاوت است که به صورت ساختاری نشان می دهد که چگونه آثار پسااستعماری می توانند به افشای ساز و کار های استعماری بپردازند و به مقابله ای فرهنگی تبدیل شوند.
    کلید واژگان: هژمونی, ضد هژمونی, ایدئولوژیک, ضد ایدئولوژیک, ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی (آی اس ای), ابزارهای سرکوبگر حکومتی (آر اس ای), نایپال}
    Hoda Shabrang *
    IntroductionThe key terms “hegemony” and “counter-hegemony” were first suggested by Antonio Gramsci to describe the soft power in the hands of the ruling system. In Gramsci’s definition, hegemony is related to those discourses in which the ruling system’s values are included and attempted to gain the consent of people in a soft way. In contrast, counter-hegemony means those opposing discourses that stand against the hegemonic discourses and expresses the ideals of the people outside power. While Naipaul’s A Bend in the River reflects the dominant hegemony in colonial and postcolonial era, it is at the same time concerned with exposing the ruling values and producing counter-hegemony. Background of the StudyAlthusser was in search of the ideologies that help Capitalism live through human souls, and be dominant and omniscient in the citizens of his hometown. With the benefit of the constructive system of thought of Claude Lévi-Strauss and Jacques Lacan psychoanalysis and their combination with the traditional Marxism, Althusser was demanding an analysis of different ideologies that elegantly has framed the thoughts and ideologies of a society has satisfied them, and at the same time they are reproducing themselves in the same system. Althusser always had two main questions in his mind, which has framed his Marxist thoughts: first, how a society with reproducing its connections and relationships reproduces itself, and becomes stable through the passing of time; second, what makes the society ready for a social revolution.Methodology Althusser mentions two major mechanisms for insuring that people within a state behave according to the rules of that state: Ideological State Apparatuses (ISA) and Repressive State Apparatuses (RSA). ISAs are institutions which generate ideologies that individuals (and groups) then internalize, and act in accordance with. These ISAs include schools, religions, the family, legal systems, politics, arts, sports – organizations that generate systems of ideas and values, which we as individuals believe. Another is what Althusser calls the RSAs that can enforce behavior directly, such as the police and the criminal justice system. Although the ISAs appear to be quite disparate, they are unified by subscribing to a common ideology in the service of the ruling class; indeed, the ruling class must maintain a degree of control over the ISAs in order to ensure the stability of the RSAs.ConclusionThe main focus of the selected novel is confined to the reign of the "Big Man" and most of his methods for institutionalizing his ideological system by the help of ISAs. He is well aware that using force and violence alone cannot be done, so he resorted to indirect ideological methods to gain legitimacy and gain public satisfaction. These include projects such as "nationalism" and "extremism" whereby the property of citizens of the descendants of the Congo is confiscated. The government also launches a special kind of school and university, a quasi-modern educational system based on all-European models to train obedient and westernized young intellectuals who lack the creativity and power of analysis. In all of this, the President does not resort to force and RSA feeds such as prisons, police, army and European mercenary troops, wherever necessary, but secretly uses them as far as necessary. So as not to tarnish his image in the minds of his people. But the mistake that this coup dictator is making is that he cannot reproduce his ideology and address its weaknesses according to the needs of society, a principle which Althusser emphasizes. As a result, this method loses its effectiveness over time, and the revolutionary forces of the Liberation Army with their anti-modern ideology destroy all the gains of the former regime.
    Keywords: hegemony, Counter-hegemony, Ideological, Anti-ideological, Ideological State Apparatuses (ISA), Repressive State Apparatuses (RSA), Naipaul}
  • سیده مریم حسینی کیسمی، فاطمه کاسی*

    ایدیولوژی به دلیل پیوستگی ناگزیر با عقاید و افکار افراد، همیشه در روند تصمیم گیری ها و جریانات زندگی مردم نقشی انکارناپذیر داشته و دارد. نویسندگان آثار ادبی نیز از این امر مستثنی نبوده و بی تردید آن ها نیز متاثر از ایدیولوژی های خود هستند؛ علاوه بر آن گاهی نیز ایدیولوژی های نظام آموزشی مسلط بر جامعه را تبلیغ می کنند؛ از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی دو رمان پایداری از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان  را از منظر ایدیولوژی های آشکار و پنهان بر اساس آلتوسر وگرامشی بررسی کرده است. در این پژوهش معلوم گردید بیشتر ارزش های مورد بحث در این آثار عبارتند از راستگویی، فداکاری، دفاع از میهن و... که در این رمان ها به صورت ایدیولوژی آشکار رخ نموده اند که این مساله به دغدغه نویسندگان و ساختار آموزشی مسلط بر جامعه برمی گردد. از ایدیولوژی های پنهان این کتاب ها نیز می توان به تلاش نیروهای مسلط یا فرادست برای حفظ حکومت خود بر جامعه فرودست از طریق ساختارهای آموزشی و قهریه اشاره کرد.

    کلید واژگان: رمان پایداری, آلتوسر, ایدئولوژی, گرامشی, هژمونی}
    Seyede Maryam Hosseini Kisomi, Fateme Casi *

    In this article, the topic of ideology has been explained, then the necessity of examining the effects of child and adolescent stability from the perspective of ideology and the examination of overt and hidden ideology, as well as theorists' opinions about ideology, have been given. Ideology is the creator of our experimental world, the creator of our world itself. Ideology helps people to recognize themselves in the world and gives them a special kind of knowledge. It can be said that man cannot escape from ideology; Because ideology is present in man's unconscious and plays an important role in his representation of events and incidents in an imperceptible way. Therefore, it is necessary to pay attention to the audience of the texts, because they can grow up under the influence of ideology, and since the audience of children and teenagers is not aware of the ideology in the texts, therefore the authors of these texts should Pay attention to this point and pay more attention in creating works related to this group of audience Children's literature is seriously ideological and the contents of books have the ability to be examined from the point of view of attitudes, values ​​and opinions. These ideologies are found in these books in an open and hidden form. Explicit ideology may show itself in an internal form. But the hidden ideology is displayed in the form of social structures, intellectual or hypothetical expressions. In fact, ideology can be examined as an aspect of the content and subject matter, and since this content and subject matter is very important in children's literature, The current research aims to investigate this aspect of meaning by looking at two novels of adolescent persistence published by the Children and Adolescent Intellectual Development Center. In this research, the following questions have been answered that the dominant ideologies of teenage novels published by the center of intellectual education are overt or hidden, and whether dealing with social values ​​in these works is one of the concerns of the authors of teenage novels or the concerns of the audience? 2-MethodologyThis kind of research has already happened in the form of content analysis of printed books. However, directly dealing with the hegemonic aspect of the overt and hidden ideology of adolescent stability novels is a new work, and it is hoped that by doing it, a solution will be provided to the authors to provide new content and meanings needed by children and adolescents. Therefore, the present research has analyzed two sustainable novels from the publications of the Children and Adolescent Intellectual Development Center from the perspective of overt and hidden ideologies based on Althusser and Gramsci with descriptive-analytical method. In this research, it was found that most of the values ​​discussed in these works are honesty, sacrifice, defense of the homeland, etc., which have occurred in these novels in the form of obvious ideology, which is a concern of the authors and the structure. Dominant education returns to the society. Among the hidden ideologies of these books, we can mention the attempt of the dominant or superior forces to maintain their rule over the subordinate society through educational and coercive structures. 3-Discussion Sociology of literature defined the science of studying and knowing the content of literary works and the psychological and social origin of their creators as well as the lasting impact these works have on the society. In fact, the sociology of literature is the scientific study of the content of the literary work and its nature in connection with other aspects of life. The authors intend to reflect the ideology in the novel according to the opinions of these two theorists, although these two theorists are representatives of materialistic thoughts and the authors of the mentioned works, due to the connection of these works with the values ​​of sacred defense, do not only reflect materialistic thoughts, but also a common feature. It is the defense of human rights based on justice. In the general classification, it can be said that although Gramsci divides hegemony into political and civil parts, in these two works, the manifestations of civil hegemony show more than political hegemony; It seems that writers tend to be hegemonic representatives of cultural institutions and have an informative and positive function rather than a repressive and negative function, which, of course, has an influencing role in children's literature; Therefore, the hegemony of the ideological apparatus of the state through institutions prepares the society to accept the ideology and flaunts its power through educational systems. It seems that in this era, the hegemony of religious and moral institutions has the first place, and after that, the hegemony of educational institutions is manifested in two novels. There is only one case of political hegemony in our era, and that is in the novel Ladder to the Sky, where the repressive apparatus of the government is used to pay taxes. Therefore, political hegemony targets individuals. Of course, due to the religious identity of the Islamic Republic of Iran, sometimes we witness the merging of these two religious and educational institutions, and sometimes it may seem that educational institutions are also representatives of religious institutions. It seems that the increase of religious hegemony in this era is compatible with the themes of stability and holy defense, because holy defense represents religious and religious values.  4- The result As it was mentioned, ideology is a collection of ideas and thoughts that is associated with a general plan. This program can guide individuals and groups on a smaller level and governments and political powers on a larger level towards what they call the ultimate goal. In fact, ideology is, in a way, knowledge of ideas. Thoughts applied by groups that dominate society and individuals and seek to prove the legitimacy of the group that benefits from the desired ideology.Literary texts and works, as one of the tools that can promote and spread ideas and thoughts, have always been of interest to groups and governments and have been used in the educational structure of governments. In this article, which was written with the aim of examining the hegemony of ideology in selected texts, after examining two novels of adolescent persistence, published by the Center for Intellectual Development of Children and Adolescents, it was found that in all these novels, ideology is evident. The hidden ideology has prevailed and maybe the authors have preferred to use the overt ideology because of the age of their audience.In fact, what has been considered by the writers the most is the promotion of moral and religious values ​​such as sacrifice, patriotism, respect for parents, persistence in the face of oppression, etc., and this shows that the writers are less Addressing the real concerns of teenagers, they wrote the mentioned works based on the ideological needs of the society.

    Keywords: Resistance roman, Althusser, Ideology, Gramsci, Hegemony}
  • فرزانه کریمیان*، رها سیداختیاری

    خوانش اشعار مکتوب احمد شاملو و ژاک پره ور، با نگاهی به مطبوعات و دوران خلق آثار این شاعران قبل از انقلاب اسلامی ایران و پس از جنگ جهانی دوم، از اهمیت برخی مفاهیم پربسامد به باورفرادست و احساسات ناشی از آن ها حکایت می کند . به عبارتی، در هر زمان یک گفتمان قالب وجود دارد. در واقع، هژمونی یا همان سلطه گری و فرادستی موجود در هر جامعه تعیین می کند چه چیزی گفته و نوشته شود. در این راستا، مقبولیت یا رد یک اثر نیز بر همین اساس صورت می گیرد. از سویی دیگر، براساس منطق ارسطویی، اغلب جامعه در برابر هژمونی عکس العملی متمرکز بر احساس نشان می دهد که آن را پاتوس گویند و هر دو مفهوم نه تنها در گفتمان که به ویژه در آثار چاپ شده به چشم می خورند. پس هر اثر وقتی قابل فهم است که در قیاس با تمامی گفتمان ها و تالیفات، خوانده شود. در این جستار ما تنها به بررسی روزنامه ها و تبلیغات چاپ شده دیگر آثار چاپ شده می پردازیم چون نشانگر اضطراب ها، دلمشغولی ها و خط فکر سیاسی و اجتماعی جامعه ی خود هستند، تا به درک و دست یابی ضمنی به هژمونی موجود در جامعه آن دوران برسیم. مارک آنژنو، نیز بحث گفتمان اجتماعی خود را بر همین اساس بنا می گذارد و مطالعه ی تطبیقی این تالیفات حاکی از مفاهیم اساسی، مشترک و غالب پیرامون جنگ، پیشرفت و آزادی است.

    کلید واژگان: شاملو, پره ور, هژمونی, پاتوس, گفتمان اجتماعی, مارک آنژنو, مطبوعات}
    Farzaneh Karimian *, Raha Seyed Ekhtiary

    Reading the written poems of Shamlou and Jacque Prévert, referring to the published press and the period of creation of these poets' works before the Islamic Revolution of Iran and after the Second World War, shows the importance of some recurring concepts often used beyond their beliefs and emotions. In other words, in each era, there is a dominant discourse that all the written texts are under its influence; In fact, hegemony or superiority in each society decides and defines, what can be written or said. By relying on this fact, a work could be accepted or ignored. Moreover, according to Aristotle’s logic in hegemony concentrating on the sentiments, the majority of the society show sentimental reactions, called pathos. Both of these concepts are not only seen in conversations but also in the published books. So one work will be understandable if it is compared with the other published works, in this research, we are only dedicated to study newspapers and published advertisements reflecting anxieties, concerns, social and political thoughts of the society, which can give us considerable information about hegemony in the society of each era. Knowing this fact Marc Angenot has worked on social discourses and comparative study his works, revels the basic, common and dominant concepts of war, progress and freedom.

    Keywords: Șamlu, Pré, vert, hegemony, pathos, social discourse, Marc Angenot, newspapers}
  • معصومه غیوری*، سپیده اصلاحی

    ضرب المثل ها بخشی از نثر موجز و گزین گویه ها در ادبیات فارسی هستند که علاوه بر  بازتاب فرهنگ جامعه به دلیل ساختار و فرم روایی شان بسیار رایج و تاثیرگذارند. این تحقیق با خوانش انتقادی از مجموعه ضرب المثل های داستان نامه بهمنیاری و فرهنگ بزرگ ضرب المثلهای فارسی با رویکرد زبان شناسی شناختی و تحلیل گفتمان، کوشیده است نگرش طبیعی سازی باورهای نادرست در شکل گیری جایگاه زن در خانواده و جامعه را نشان دهد. تشدید نگرش دو قطبی مرد/ زن در جامعه مردسالار با بار ارزشی، به دوگانگی فرادست/ فرودست دامن می زند. آسیب چنین نگاهی با پذیرش بدیهی و طبیعی آن، زمانی بیشتر نمایان می شود که معیاری برای سنجش رفتار به هنجار و عقل سلیم عرفی شود و کسی درمورد نادرستی و غیرطبیعی بودن آن تردید نکند. از میان انواع کنش های گفتاری و فرم های بیانی، ضرب المثل ها به عنوان کنش گفتمانی پذیرفته شده، فرایند طبیعی سازی این نگرش استعلایی را بدیهی تر جلوه می دهند. باورهایی چون بی وفایی و عدم رازداری زنان، حقیر و ناقص عقل بودن آنان، مترصد فرصت بودن برای خودنمایی، ساخته شدن آنها تنها برای خدمت در مطبخ، فرزندآوری و مسیولیت بزرگ کردن آنان، لزوم زیبایی ظاهری به عنوان امری واجب برای زن و لزوم زود به خانه بخت فرستادندن دختران و موارد متعدد دیگر که در مقاله حاضر فرایند بازتولید و طبیعی سازی شان بررسی و بازبینی می گردد.

    کلید واژگان: ضرب المثل, تحلیل انتقادی گفتمان, طبیعی سازی, هژمونی, آیرونی}
    Masoumeh Ghayoori *, Sepideh Eslahi

    Proverbs are a part of concise and selective prose in Persian literature, which, in addition to reflecting customs, habits, beliefs and dominant ideologies and society's culture as a whole, are very common and influential due to their narrative structure and form. This research has been done with a focus on, and critical reading of the collection of proverbs of Bahmanyari's proverbs and The Great dictionary of Persian Proverbs, and the analytical approach of the research is based on cognitive linguistics and discourse analysis. In this review, we tried to show how false beliefs about the position of women in the family and society have been formed and naturalized. This attitude aggravates the male/female binaries in patriarchal society and, in addition, it gives value to this opposition and binary. The value that provokes the superior/inferior binary. The damage of such a valuative view becomes apparent when it appears axiomatic and natural and its acceptance becomes not only axiomatic but also a standard for measuring behavior according to the norm and common sense and no one should have doubts about its incorrectness, unnaturalness and unnecessariness. Among the types of speech acts and rhetorical forms, proverbs as accepted speech acts make the naturalization process of this transcendental attitude more obvious. Beliefs such as women's unfaithfulness and lack of secrecy, their inferiority and lack of intellect, being watchful for opportunities to show off, being made only to serve in the kitchen, having children and being responsible for raising them, the need for external beauty as an obligatory thing for them and the need early marriage for girls and many other cases that the process of their reproduction and naturalization are studied and revised in this subject.

    Keywords: Proverb, Naturalization, Critical Discourse Analysis, hegemony, irony}
  • علی اکبر نورسیده*، رقیه پوربایرام

    بررسی نشانه- معناشناسانه هژمونیک نشان می دهد که چگونه نشانه ها و دال ها مسیر استعلایی خود را طی می کنند و در خدمت معانی هژمونیک قرار می گیرند. هدف این پژوهش بررسی شکل گیری، تولید و دریافت معنا در زمینهادبیات پایداری است. در این راستا، هژمونی موجود در دو شعر مقاومت محور در اثر مهدی حمیدی شیرازی با عنوان «در امواج سند» و شعر «ابد الصبار» سروده محمود درویش بررسی شد. مطالعه نشانه- معناشناختی این دو گفتمان نشان می دهد که چگونه دو شاعر با استفاده از پیشینه و آرشیو فرهنگی، ملی و بومی به تولید معانی مقاومت محور می پردازند و از بافت های موجود و شناخته شده فاصله می گیرند و گفته یاب را با عناصر غیرمنتظره مواجه می سازند. همچنین از دیگر یافته های پژوهش می توان به وجود دو نظام ارزشی یکسان که همان ستایش آزادی و آزادگی است ، اشاره کرد. نظام ارزشی مزبور در سازوکارهای تولید در طرحواره گفتمان عاطفی در جهت تثبیت هژمونی حاکم یعنی ستایش پایداری و آزادگی در جامعه و به حاشیه راندن سایر مفاهیم ، سیر می کند.

    کلید واژگان: نشانه- معناشناسی, هژمونی, طرحواره عاطفی, ادبیات پایداری, در امواج سند, ابد الصبار}
    Aliakbar Noresideh *, Roghayeh Poorbairam

    The study of hegemonic semantics shows how the signs take their transcendental path and serve the hegemonic meanings. The purpose of this study is to investigate the formation, production, and reception of meaning in the field of sustainability literature. In this regard, the hegemony in the two resistance-oriented poems by Mehdi Hamidi Shirazi entitled "In the waves of the sand" and the poem "Abd al-Sabar" composed by Mahmoud Darvish was examined. Sign-semantic study of these two discourses shows how two poets, using cultural, national, and local backgrounds and archives, produce resistance-oriented meanings, distancing themselves from existing and known contexts and confronting the narrator with unexpected elements. Other findings of the study include the existence of two identical value systems, which is the praise of freedom and liberty. This value system is in the mechanisms of production in the scheme of emotional discourse in order to establish the prevailing hegemony, that is, to praise stability and freedom in society, and to marginalize other concepts.

    Keywords: Semantic Sign, hegemony, Emotional Schema, Stability Literature, In The Waves Of The Sand, Abd Al-Sabar}
  • رضا قنبری عبدالملکی*، آیلین فیروزیان پوراصفهانی

    مقاله حاضر بر مبنای نظریه «گرامشی» و به شیوه تحلیل محتوا نوشته شده است و هدف آن، تحلیل گفتمان «بهار» در جمهوری نامه اوست که توامان هم هژمونی و هم ضد هژمونی را تولید می کند. بهار به عنوان یکی از روشن فکران حقیقی در مرکز تقابل گفتمان های جمهوریت و ضد جمهوریت قرار دارد که شدیدا یک تقابل گفتمانی ایدیولوژیک است. ایدیولوژی، زبان را به شیوه های مختلف و در سطوحی متفاوت پنهان می سازد. نویسندگان در این جستار نشان خواهند داد که زبان ایدیولوژیک بهار، چگونه در پس ساختار بیرونی شعرش پنهان شده است. هژمونی، نوعی از رهبری فکری و فرهنگی است که طبقه حاکم آن را بر اکثریت جامعه اعمال می کنند. در این میان، گروه های ضد هژمونیک نیز از گفتمانی برخوردارند که با ارزش های عموما پذیرفته شده حکومت در تعارض قرار می گیرد. گفتمان حاکم برای پیشبرد پروژه های خود به دنبال کسب هژمونی است و گروه های حاشیه ای نیز راهبردهایی را برای هژمونیک کردن گفتمان خود طراحی می کنند. بهار در این شعر که در بردارنده دو معنای کاملا متضاد است، در ظاهر با گفتمان جمهوریت رضاخان موافقت دارد؛ اما در باطن با کمک شگردهای زبانی، نظم سیاسی جدید او را به چالش کشیده است. آیرونیک بودن ساختار معنا در شعر مورد مطالعه، به مسئله «تناقض متنی» انجامیده که مورد توجه نویسندگان این جستار قرار گرفته است.

    کلید واژگان: گفتمان, قدرت, ایدئولوژی, هژمونی, محمدتقی بهار, گرامشی}
    reza ghanbari abdolmaleki *, ailin firooziyan

    Hegemony is generally defined as a kind of intellectual-cultural leadership that is applied to the majority of people by a dominant group. In the meantime, the anti-hegemonic groups have a kind of discourse that it conflicts with the accepted values of the government. In order to advance goals, the dominant discourse tries to gain hegemony; and the marginal anti-hegemony groups also design some strategies to hegemonized their discourse. This study uses the content analysis method based on Antonio Gramsci's theory of hegemony in order to analyze the discourse of Malekalshara's Republic poem in which he produces both hegemony and anti-hegemony. In this poem which has two different meaning, Malekalshara apparently agrees with Reza Khan's Republican discourse, but in fact he challenges Reza Khan new political order through language strategies implicitly. The two different semantic faces of a text structure, leads to textual contradiction which is taken into the consideration in this poem. This article studies the hegemonic process of the republican system by approaching the bahar discourse and also examines Reza Khan's behaviors in cultural hegemonic processes in order to create a new political order. Our theoretical foundation for entering the channel of discussion, as stated earlier, is Antonio Gramsci's hegemony theory.

    Keywords: discourse, power, ideology, hegemony, Malekalshara, Gramsci}
  • نعمت الله ایرانزاده، محمدحسن حسن زاده، سعیده قاسمی*

    در این پژوهش، با اساس قرار دادن آثار سعدی، به طرح پرسشی پرداختیم مبنی بر این‏که طبقه رعیت چگونه به کسب قدرت در ساختار اجتماعی می‏پرداختند. مطابق با رویکرد هژمونی و قدرت که صاحب نظران آن آنتونیو گرامشی و میشل فوکو هستند، با کاربست روش تحلیل انتقادی گفتمان و نیز به پیروی از بینامتنیت و کنش بلاغی، به بررسی قدرت و مقاومت پرداختیم که حلقه های تعامل میان مشارکان اجتماع هستند. نظر به کارکرد چندجانبه گفتمان‏ها در متون قرن هفتم، یافته های پژوهش از این قرار است که در کنار صوفیان و زاهدان و دسته های گوناگون اجتماعی که برای کسب قدرت، سازوکارهای ویژه خود را به کار می‏گیرند، از دیگر سو، گروه زیردست و رعیت نیز با تصرف و تغییراتی در آن ابزارها، به برساخت‏های جدید قدرت دست می یازند ؛ آنان با تلفیق پندارها با باور‏های دینی و عرفانی و عرفی موجود در جامعه که در عین حال، باعث فرمانبری و انقیاد خود ایشان شده است، به بسط سازوکاری می اندیشند که با بازپخش و اعمال آن، بتوان به گونه‏ای بهره ‏برد تا برترین مقامات را به اطاعت و تسلیم وا‏داشت. بدین ترتیب، با نگرشی ساختارشکنانه به متون، کنش و تعامل پیچیده میان کنشگران، جایگزین تصور فروکاهنده مبنی بر تعامل یک جانبه میان گروه‏های فاعل اجتماعی می شود.

    کلید واژگان: قدرت, مقاومت, هژمونی, گفتمان, ایدئولوژی, سوژه, سعدی, بوستان}
    Nematollah Iranzadeh, Mohammad Hassan Hasanzadeh, Saeideh Ghasemi*

    In this study, based on Saadi’s Bustan, we have raised the question of how the peasantry gained power in the social structure. According to the hegemony and power approach, whose experts are Antonio Gramsci and Michel Foucault, and using the methods of critical discourse analysis and intertextuality, we examined power and resistance, which are the circles of interaction between community participants.Considering the multifaceted function of discourse in the seventh century texts, the research findings showed that along with Sufis and Zaheds and various social groups that used their own mechanisms to gain power, the subordinate class and the peasants also gained new power.By combining the ideas with the religious, mystical and customary beliefs in the society, which at the same time caused their own obedience and subjugation, they developed a mechanism that by reproducing and applying it,forced the most powerful individuals to surrender.Thus, with a deconstructive reading of texts, complex action and interaction between actors replaces the diminishing notion of one-sided interaction between socially active groups.

    Keywords: Power, Resistance, Hegemony, Discourse, Ideology, Subject, Saadi, Bustan}
  • محسن جعفرزاده کرچنکی، حسین قاسمی*، مراد باقرزاده کاسمانی

    توجه به تاثیرات متقابل زبان ها و شناخت تحولات زبانی با توجه به شرایط موجود در کنار سایر عوامل، به منظور جلوگیری از انقراض زبان ها، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تاثیر هژمونی صرفی-نحوی زبان فارسی بر زبان مازندرانی می باشد. فرضیه پژوهش این است که فارسی بر زبان های محلی قدرت هژمونیک دارد و این پژوهش در پی پاسخی به این سوال است که آیا زبان فارسی ازنظر صرفی-نحوی بر صرف و نحو گونه محاوره ای زبان مازندرانی گونه ساروی هژمونی و برتری دارد؟ این پژوهش، یک مطالعه ی میدانی از نوع توصیفی و تحلیلی است که ضمن تحلیل داده ها، به بررسی تاثیر عوامل اجتماعی از قبیل سن و موقعیت جغرافیایی به عنوان متغیرهای مستقل بر میزان تاثیر بر صرف و نحو مازندرانی به عنوان یک متغیر وابسته می پردازد. در پژوهش حاضر، از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده در برخی موارد استفاده شده، نمونه ی آماری 53 نفر که از طریق نمونه گیری طبقه بندی شده، از مناطق شهری و روستایی ساری به روش تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که زبان مازندرانی با دخالت فرآیندهایی چون قیاس و تعمیم افراطی در نسل های مختلف، در شرف فارسی شدگی است. شناسایی عوامل می تواند مورداستفاده جامعه شناسان زبان و برنامه ریزان زبان قرار گیرد.

    کلید واژگان: هژمونی, فارسی, مازندرانی, گونه محاوره ای, گویش ساروی}
    Mohsen Jafarzadeh Karchanki, Hossein Ghasemi *, Morad Bagherzadeh Kasmani

    In order to prevent the extinction of languages, it seems necessary to pay attention to the interactions of languages and to recognize linguistic changes according to the existing conditions along with other factors. The aim of this study was to investigate the effect of morpho-syntactic hegemony of Farsi language on the Mazandarani language. The hypothesis of the research is that Farsi has hegemonic power on local languages, and this research seeks to answer the question whether Farsi language is morpho-syntactically superior on Saravi variety of the Mazandarani language? This research is a descriptive and analytical field study in addition to analyzing the data, examines the effect of social factors such as age and geographical location as independent variables on morphology and syntax of Mazandarani; as a dependent variable. In the present study, the questionnaire,interview and observation toolshave been used, and a classical sampling of 53 people, were randomly selected from urban and rural areas of Sari. The results show that the Mazandarani language is about to become Persianized by interfering with processes such as analogy and over generalization in different generations. Identification of Factors can be used by language sociologists and language planners.

    Keywords: hegemony, Farsi, Mazandarani, colloquial variety, Saravi dialect}
  • سید رضا ابراهیمی*

    جوامع سنتی در آغاز دوره مدرن، ساختاری مردسالار داشتند. گستره هنجارهای مردسالارانه و استیلای آنچه میشل فوکو «رژیم حقیقت» می نامد در دوره سنتی، زنان را آبژه ی تحت کنترل و تحکم مردان می دانست. ایستادگی زنان در برابر هژمونی مردسالار و سرنوشت مقاومت زن در برابر استیلای این ایدیولوژی در آثار ادبی به نقطه تقابل بین نظریه نوتاریخی باوری، استفان گرینبلت، و آلن سینفیلد، از متفکران نظریه ماتریالیسم فرهنگی بدل شده است. با توجه به دیدگاه های گرینبلت، مخالفت زن در برابر گفتمان حاکم و ایدیولوژی مردسالار در نهایت، توسط ایدیولوژی غالب هضم میشود. از سوی دیگر، سینفیلد و سایر ماتریالیستهای فرهنگی به نتیجه و دستاورد این تقابل و مخالفتها خوشبین اند. به باور آنان، ایستادگی زنان در برابر ایدیولوژی مردسالار به بروز گسست در ساختار ایدیولوژی می انجامد و می تواند در نهایت به شکسته شدن هژمونی مردسالار منجر شود. این پژوهش بر مفهوم مقاومت در دو مکتب ماتریالیسم فرهنگی و نو تاریخی باوری متمرکز است و بر اساس تفاوت خوانش این دو مکتب به بررسی سرنوشت مقاومت زن در منظومه فولکلور «خه ج و سیامند» می پردازد. یافته ها نشان می دهد که با خوانش نوتاریخی باوری مقاومت زنان چگونه توسط هژمونی حاکم سرکوب می شود ولی اثرات و نتایج مقاومت در برابر ایدیولوژی با خوانش ماتریالیسم فرهنگی در نهایت، سالها بعد به بار می نشیند و زنان از آبژه ی منفعل در دستان این ایدیولوژی، به سوژه ای کنشگر و فعال بدل می شوند و هویت مستقل خود را باز می یابند و بر سرنوشت خود حاکم می شوند.

    کلید واژگان: نوتاریخی باوری و ماتریالیسم فرهنگی, ایدئولوژی, گسست, خوانش ناموافق, رژیم حقیقت, هژمونی, منظومه خه ج و سیامند}
    Seyed Reza Ebrahimi *

    Traditional societies had a patriarchal structure at the beginning of the modern era. The extent of patriarchal norms and the domination of what Michel Foucault called the "regime of truth" in the traditional epoch tried to consider women as an object and in this way to keep women under men's control. Women's resistance to patriarchal hegemony and the fate of women's resistance to the domination of this ideology in literary works has become a point of confrontation between the New Historicist Stephen Greenblatt, and Cultural Materialist Alan Sinfield. The former believes that women's opposition to the dominant discourse and patriarchal ideology is ultimately digested by the dominant ideology. On the other hand, Sinfield and other cultural materialists are optimistic about the outcome of this confrontation. According to them, women's resistance to patriarchal ideology demonstrate dissidence being incorporated, necessarily, with reference to dominant structures and it can ultimately lead to the discontinuity of patriarchal hegemony. This study aims to explore the consequence of women's resistance in the folklore tale of "Khaj and Siamand" based on the New historicism and Cultural Materlism readings. The former considers that women's resistance is suppressed by the ruling hegemony while the cultural materialists assert that challenging the patriarchal hegemony yields questioning the patriarchy. Thus, woman is no longer a passive object in the hands of male-dominated ideology, but she becomes an active subject. Women can make their own identity and rule their own destiny.

    Keywords: Neo-historicism, cultural materialism, Ideology, Dissident reading, Faultlines, Regime of truth, hegemony, Khaj, Siamand}
  • امیر مقدم متقی*، مولود خوانچه زرد، مسعود باوان پوری
    در قرن های نوزدهم و بیستم، مساله تبعیض نژادی و قومیتی از مهمترین جریاناتی بود که بر اثر آن سیاه پوستان آفریقا و آمریکا از متن جامعه رانده شدند. به دنبال آن، جنبشی ضد استعماری تحت لوای تفکرات پسا استعماری ظاهر شد که به شدت علیه تبعیض نژادی به مبارزه برخاست. در این میان ادبا و شعرا نیز علیه تفکرات نژادپرستانه و استعمارگرایانه به پاخاستند که از آن جمله می توان به «محمد فیتوری» و «لنگستون هیوز» اشاره نمود. تحقیق حاضر به جهت تقارب فکری این دو شاعر در حوزه پسااستعماری بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. از خلال بررسی های انجام شده می توان گفت: این دو شاعر اگر چه در اصول اصلی و کلی خود علیه تبعیض نژادی مشترک بوده و یک موضع دارند، اما با این حال در بسیاری از جهات نیز با یکدیگر تفاوت دارند؛ به عنوان نمونه فیتوری با لحنی خشن تر از هیوز، علیه استعمار می تازد؛ در حالی که هیوز با لحنی آرام تر علیه استعمار، شعر می سراید
    کلید واژگان: پسااستعماری, سیاه پوست, هژمونی, نژادپرستی, محمد فیتوری, لنگستون هیوز}
    Amir Moqaddam Mottaqi *, Molood Khanchezard, Masoud Bavan Pouri
    This Article deals with political, social, economical, cultural and literal movements as well asrevolutions of nineteen and twenty centuries. Racial and ethnical discrimination are of the most important elements. The Blacks were one of the main victims of these ethnical and racial discrimination. They were marginalized and due to the discrimination policies. This gradually led to the formation of destructionalism and post colonialism thoughts which can be used under poscriticism. Theories and thoughts that severly fight against discrimination and marginalization of the Black society. The colony power interpreted the colonialized land on the basis of its thoughts. Literature as effective means played its important part. In this article I have dealt with the life and thoughts of two black poets: Langston Hughes and Mohammad Faitoury. The two mentioned poets not only criticized the colonialism thoughts but also they have combated against colonialism to get rid of identity crisis all over the world. This Article is going to explain these two poet's colonialism thought against Hejemony of colonialism phenomena.
    Keywords: post colonialism, the Black, Hejemony, Racial discrimination, Langston Hughes, Mohammad Faitoury}
  • رجبعلی عسکرزاده طرقبه*

    مارکس انگیزه های اقتصادی را زمینه ساز تمامی تصمیمات مهم جامعه کاپیتالیستی می داند. مارکسیست ها جامعه کاپیتالیستی را به سه گروه بورژوازی، خرده بورژوازی و طبقه کارگر تقسیم می کنند. در نمایشنامه داستان باغ وحش، نوشته ادوارد البی، پیتر را می توان نماینده خرده بورژوازی یا طبقه متوسط و جری را نماینده طبقه کارگر در نظر گرفت. مارکس عقیده دارد که در جامعه کاپیتالیستی، دو گروه آخر در جامعه، قربانی طبقه بورژوازی می شوند؛ زیرا این گروه از آن دو گروه دیگر برای رسیدن به اهداف خود بهره می گیرد. براساس نظر لویی آلتوسر که ادامه دهنده راه مارکسیسم است، سیستم از طریق دستگاه های ایدیولوژیک (ISA) و سرکوبگر (RSA) بر مردم حکومت می کند. دستگاهای ایدیولوژیک غالبا شامل نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و کلیسا می شود. پیتر و جری دو شخصیت نمایشنامه، قربانیان جامعه اند، یکی به دلیل فقر و احساس بیگانگی و دیگری به واسطه تلقین عقاید و شستشوی مغزی. آلتوسر «تلقین عقاید» را روشی می داند که هژمونی از طریق آن، افراد را وادار به پذیرش ایدیولوژی خود می کند. آلتوسر همچنین منشا این تلقین عقاید را سیستم آموزشی، مذهب و رسانه می داند. هدف این مقاله بررسی نمایشنامه داستان باغ وحش، براساس نظر آلتوسر است. بر این اساس، پیتر به عنوان فردی که در شرکت انتشاراتی کارمی کند و اهل مطالعه و تماشای تلویزیون است، در مرکز تلقین عقاید قرار دارد. مفهوم دیگری که در این نظریه وجود دارد، مفهوم بیگانگی است. از طرفی، مارکس بیگانگی را فقدان درک نفس می داند. با توجه به این مسیله، افراد هم از خود بیگانه می شوند و هم با یکدیگر. یافته های این مقاله نشان می دهد که جری نه تنها از خود بلکه با دیگر افراد جامعه نیز بیگانه شده است. او در تنهایی و انزوا در خانه ای زندگی می کند که شبیه باغ وحش است. پیتر نیز از خود بیگانه شده است؛ زیرا نسبت به شرایطش به عنوان شخصی که قربانی تلقین ایدیولوژی جامعه کاپیتالیستی است، آگاه نیست.

    کلید واژگان: داستان باغ وحش, مارکسیسم, آلتوسر, تلقین عقاید, بیگانگی, هژمونی, ادوارد البی}
    Rajabali Askarzadeh Torghabeh*

    Marxism is the school based on Karl Marx’s idea on the political and economic conditions governing the world. Marx considers the economic motivations present behind all decisions in the capitalist society. The aim of this article is to analyze Marxist ideas present in Albee’s The Zoo Story, and to consider the effects of the Capitalist society on the life of the citizens that the two characters of the play represent. In The Zoo Story, Peter could be considered as the representative of the petty bourgeoisie or the middle class and Jerry as the one representing the proletariat. Marx believed that in the capitalist society the two classes are the victims of the bourgeoisie, as the latter one uses them for its goals. Peter and Jerry are the victims in the society, one through his poverty and being alienated, and the other by being interpellated and brainwashed. Althusser defines interpellation as the way that the hegemony makes the subjects believe in its ideology and consider it as their own. Althusser also introduces the sources of interpellation as the education and religion system and the media. Therefore, Peter as the one who works for the publishing company and reads books and watches the TV is at the center on interpellation. The findings of the article show that the characters are both alienated from each other and from themselves. Jerry is alienated from other people and lives in a place that resembles the zoo, and Peter is alienated from himself as he is not aware of his situation as the victim of the interpellation of the capitalist ideology.

    Keywords: Marxism, Interpellation, Alienation, Hegemony}
  • ماندانا تیشه یار، محمد جواد فتحی *، مجید دشتگرد
    یکی از جلوه های رقابت دولت ها در عرصه سیاست بین الملل، رقابت های منطقه ای است. این مساله افزون بر دامن زدن به بحث های مربوط به موازنه قوای منطقه ای، موجب شده که در هر منطقه جغرافیایی چندین قدرت بزرگ برای به دست آوردن برتری یا هژمونی در آن منطقه، امکانات و منابع خود را بسیج نمایند. این رقابت و بسیج منابع، در هر دو حوزه مولفه های سخت و نرم قدرت صورت می گیرد. در دهه اخیر، دو کشور چین و هند در مناطق جنوب و جنوب شرق آسیا به رقابت برای به دست آوردن برتری منطقه ای و تغییر موازنه به سود خود پرداخته اند. در این پژوهش تلاش بر آن است که رقابت هندوستان و چین در جنوب و جنوب شرق آسیا در زمینه های اقتصادی و نظامی مورد بررسی قرار گیرد. نگارندگان در صدد پاسخ به این پرسش هستند که در رقابت هندوستان و چین در جنوب و جنوب شرق آسیا مولفه های اقتصادی و نظامی چه نقشی داشته اند؟ براین اساس، فرضیه پژوهش بدین گونه است که دو مولفه اقتصادی و نظامی، نقش بنیادین در رقابت های هژمونیک دو کشور به عنوان ابزار زمینه ساز نفوذ و تسلط برای به دست آوردن هژمونی در مناطق جنوب و جنوب شرق آسیا بازی می کنند.روش این پژوهش تحلیلی است و از رویکرد کیفی نیز جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شده است.
    کلید واژگان: هندوستان, چین, جنوب شرق آسیا, رقابت اقتصادی, رقابت نظامی, هژمونی}
    Mandana Tishehyar, Mohammadjavad Fathi *, Majid Dashtgerd
    Introduction
    India and China, as two great Asian powers, are going to gain dominance over their surrounding regions to secure their hegemony throughout all Asia. It has led the two states towards a fundamental competition in Asia, and has led to the formation of a series of economic and military tensions between them and in Asia. However, in their hegemonic approaches, the two countries have selected the south and southeast of Asia as their main priorities and are trying to gain control over them, as their surrounding regions. The strategic view of the two states to these regions has resulted in their severe competitions mainly in economic and political terms. The present study is going to show that India and China, as two great powers, are struggling to gain dominance over the south and southeast of Asia as a prelude to their further hegemony and dominance over the whole Asia; therefore, it is imperative for the statesmen and decision-makers of Islamic Republic of Iran to be well aware of these international realities and be able to develop an appropriate political orientation towards China and India, as two states contending for gaining hegemony over Asia. The question of this study is “how have the economic and military components affected competitions between India and China in the south and southeast of Asia?”
    Research
    Methodology
    This study has used an analytic method. Accordingly, the authors compare and analyze the relations between the economic and military components and the hegemonic component to show what relationship exists between these components and the hegemonic competition of China and India in the south and southeast of Asia. Data analysis is also qualitative and the research hypothesis is analyzed according to empirical indicators and logical reasoning.
    Discussion
    During recent decades, an interminable cycle of economic and military competitions has occurred between China and India in their regions. The Indians are, first of all, trying to gain control over the South Asian region, and continue to extend the scope of their dominance to China’s backyard – the southeast of Asia and China’s South Sea. The Chinese are also trying to both preserve their status in the South Sea and the southeast of Asia and develop their sea communications with South Asian states; in this way, they are going to challenge the presence of the Chinese in this geographical area.
    Before the 1990s, India had overlooked the importance of communicating with the southeast of Asia, and the free-trade and market-economy-based communications had no place in the foreign-policy priorities of this state. Compared to India, Southeast Asian states were much less economically developed in the 1960s and were regarded as an unattractive area for economic planning and cooperation. The economic priorities of India’s foreign policy in those days were also supporting its own industries. As for Indians, the Chinese are focusing their attention towards the south and southeast of Asia and are looking at this geographical location as a strategic and specific economic zone. In fact, China’s extraordinary progress in the southeast of Asia are a result of its economic developments. In 2000, Philippines’ former President had expressly maintained that he thinks “China is going to overcome Asia.” (Kang and Cha, 2010: 88-89)
    China and India’s efforts in developing their Asian hegemonies have instigated military competitions between them in the south and southeast of Asia. Both states are going to have military dominance over the region and, through this means, attain some of their hegemonic goals. China’s dominance over the south and southeast of Asia is a major cause of India’s concerns in the region. In China’s approach also, its military dominance over the south and southeast of Asia – especially its dominance over its own backyard, i.e. the Southeastern Asia and China’s South Sea – has a special place. After its successful economic reforms and turning into a great economic power, China has prioritized its military power and dominance over its neighbors.
    Conclusion
    India and China were under the spell of the socialist ideology during the Cold War, and thus they were engaged in the games of the two powers: the US and the USSR. End of the Cold War let the Chinese and Indian politicians to freely choose their development strategy and try to increase their power and influence in Asia. In 1979, China initiated its economic reforms and India started it one decade later. These reforms empowered the two states so much so that in the beginning of the twentieth century, both countries reached a considerable degree of economic growth and development. Increase in their economic power called for similar developments in the two countries’ military capacities; therefore, the two states tried to mobilize their military resources according to their economic capacities, so that by 2012 they came to become two large military powers of the world. In fact, developments in their internal capacities have inclined the two states towards trying to gain hegemony in Asia and have brought about a wave of competitions in various geographical zones in Asia. Not only are the competitions in economic and military fields between India and China increasing within their national borders, the hegemonic competition between them has also gone beyond the two countries to include the whole Asia. South Asia and Southeast Asia are backyards for India and China respectively which should be far from the influence of their competitors and remain safe from their ambitious goals. Both countries are trying to enter these areas into a free-trade zone as well as preserving their military superiority. Accordingly, India and China have been signing economic and defence treaties with the countries of the region. In this situation, with the continuation of current trends, one can expect to see a surge in competitions over economic resources and markets, as well as an increase in military competitions between the two continental powers of Asia. This will not only influence the political and diplomatic relations of the two states, but will considerably affect their relations with the countries in the south and southeast of Asia. Therefore, increased competitions in political, economic and military terms between India and China, both on the borders and in their surrounding regions, can instigate future insecurities in Asia.
    Keywords: India, China, Southeast of Asia, Economic Competition, Military Competition, Hegemony}
  • پارسا یعقوبی جنبه سرایی
    ادبیات در مقام رسانه، حاوی قدرتی غیرمستقیم و هژمونیک است. این ویژگی در همه انواع ادبی ملل وجود دارد. منتهی شدت و ضعف تاثیرگذاری به اقتضای عواملی همچون دوره، موضوع و ژانر متفاوت است. یکی از موضوعاتی که در اشعار اغلب شاعران کلاسیک فارسی نمود یافته و تاثیر بسزایی بر مخاطبان، و بر جریان فکری ایرانیان گذاشته است، بحث های کلامی مبنی بر عقل ستیزی به صورت خاص و فلسفه گریزی یا فلسفه ستیزی در معنای عام آن است. از میان اشعار شاعران کلاسیک فارسی یکی از قصاید خاقانی با مطلع «چشم بر پرده امل منهید/ جرم بر کرده ازل منهید» در فلسفه ستیزی جایگاه ویژه ای دارد. در این نوشتار پس از معرفی نظم گفتمانی قصیده مذکور، هژمونی برآمده از آن نظم گفتمانی، در دو سطح «دلالت های معنایی» و «جنبه فنی رسانه» در درک شیوه های اعمال قدرت هژمونیک و درنهایت آسیب شناسی آنها بررسی شده است. اساس تبیین نظم گفتمانی و هژمونی برآمده از دلالت های سطح معنایی، برخی از مفاهیم نظریه تحلیل گفتمان انتقادی «لاکلاو» و «موفه»، و مبنای بررسی کارکرد هژمونیک شعر در سطح فنی رسانه، سخنان «جان ب. تامپسون» است
    کلید واژگان: رسانه شعر, قصاید خاقانی, فلسفه ستیزی, نظم گفتمانی, هژمونی}
    Parsa Saraei
    Literature as a medium possesses an indirect hegemonic power whose effect might be different from one genre to another. Theological debates in their anti-philosophical forms of Persian poetry have been among the influential areas، both on the readers of the texts and the intellectual processes of all Iranians. One of Khāqāni’s odes with this opening line چشم بر پرده امل منهيد/ جرم بر كرده ازل منهيد has an outstanding place in this regards. This article، after introducing the discursive order of this ode، will study its hegemony at two levels of “semantic signification” and “artistic effect” in order to reveal the poem’s ways of applying the hegemonic power. The determination of discursive order and its hegemony is based on the critical discourse analysis of Laclau and mouffe، while the base for studying the hegemonic character of the poem is related to the ideas of J. B. Thompson
    Keywords: poetical medium, Khāqāni's Odes, anti, philosophy, discursive order, hegemony}
  • شقایق نظرزاده، علی افخمی
    مقاله حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف به بررسی جایگاه زنان در دو گفتمان سیاسی متمایز دهه 80 شمسی بپردازد. در این راه، نخستین گام، تمایز دو گفتمان سیاسی مطرح این بازه زمانی و تمیز این دو از یکدیگر به زبان نظریه گفتمان است. در این دوره، دو گفتمان اصلاح طلب با دا ل های محوری اصلاح طلبی، توسعه سیاسی، آزادی، قانون، جامعه مدنی و اصلاحات و گفتمان محافظه کار رادیکال، با دال های چهارگانه عدالت گستری، مهرورزی، پیشرفت، تعالی مادی و معنوی و خدمت رسانی، حاکم صحن سیاسی ایران بوده اند. بررسی این دال ها نشان می دهد که این دو، غیر گفتمانی یکدیگر محسوب می شوند و از این رو، انتظار می رود این تفاوت در عرصه های مختلف هم دیده شود. با بررسی متون، این نتیجه حاصل شد که گفتمان اصلاح طلب با گرایش به تجدد گرایی، دال محوری مشارکت زنان را در مفصل بندی خویش دارد که با دا ل های خانواده محوری، توا نمند سازی و آموزش و آگاهی به حیات گفتمانی خویش شکل می داد. در سوی مقابل، غیر گفتمانی جایگزین، با گرایش به سنت گرایی، گره گاه خانوده محوری صرف را مرکز قرار داده و با دال های تعمیق باورهای دینی و حجاب و عفاف و نیز نقش تربیتی زنان، هویت گفتمانی دیگری برای آنان رقم زده است.
    کلید واژگان: نظریه گفتمان, زنان, مفصل بندی, هژمونی, گفتمان محافظه کار, گفتمان اصلاح طلب}
    Shaghayegh Nazarzadeh, Ali Afkhami
    Based on the theory of Laclau and Mouffe، the present paper attemps to investigate the status of women in two distinctive political discourses of the 1380s. To this end، the first step is to distinguish the two political discourses of the aforementioned period by means of discourse theory. In this period، two political discourses، namely reformist discourse with nodal points of reform، political development، freedom، law، and civil society as well as conservative discourse with nodal points of justice، kindness، progress، mental and physical elevation، and service providing were identified. Examining the signifiers shows that these two discourses are each other’s discursive others and as a result the discrepancies between the two should be seen in other fields as well. Investigating the texts indicated that with a modernist tendency، reformist discourse has women participation as the core of its articulation while the conservative one with its conventional tendency، considers the family orientation as its articulation point. Although both discourses find family orientation as one main signifier، the former views women in light of strengthening their skills، education and awareness، while the latter identifies women with religious beliefs deepening، Hijab and chastity.
    Keywords: discourse theory, articulation, hegemony, conservative discourse, reformist discourse}
  • اعظم برامکی، فرزان سجودی
    در این مقاله، داستان خسرو و شیرین نظامی با استفاده از فرضیه های مطالعات پسااستعماری و نشانه شناسی فرهنگی ارزیابی می شود. حضور شیرین در جایگاه یک مهاجر زن در سرزمین مدائن و خواسته دوگانه فرهنگ میزبان از او برای همانند ی با این فرهنگ، رعایت تفاوت با آن از یک سو، و تعصب و تاکید شیرین برای حفظ و اجرای رمزگان های فرهنگی سرزمین «خود» از سوی دیگر، وضعیت شیرین را دچار چالش های فراوان کرده بود. در این مقاله سازوکار فرهنگ مرکز در سرزمین میزبان، برای به حاشیه راندن شیرین، و فرایند «دیگری سازی» به مثابه راهکار مقاومتی شیرین برای حفظ هویت فرهنگی «خود» در سرزمین میزبان بررسی می شود و نقش جنسیت در موفقیت این فرایند نشان داده می شود.
    پژوهش در پایان به این نتیجه می رسد که فرهنگ مرکز در سرزمین میزبان تلاش می کند شیرین را در جایگاه یک «دیگری» خطرناک، که قصد بر هم زدن نظم تثبیت شده فرهنگ غالب را دارد، به حاشیه براند. بنابراین، وضعیت شیرین در سرزمین میزبان، زمینه را برای شکل گیری فرایند دیگری سازی از سوی او در ارتباط با افراد سرزمین میزبان، به مثابه اقدامی مقاومتی و ضد هژمونیک، برای تثبیت هویت فرهنگی «خود» فراهم کرد.
    دیگری های شیرین در این منظومه در دو دسته بزرگ «دیگری های دور» و «دیگری های نزدیک» قرار می گیرند. جالب این که «دیگری های جنسیتی» شیرین در سرزمین میزبان، یعنی مردان، در زیر مجموعه «دیگری های نزدیک»، و «خودی های جنسیتی» او، یعنی زنان، در زیرمجموعه «دیگری های دور» جای می گیرند و شیرین در برابر دو گروه راهکارهای متفاوتی در پیش می گیرد.
    منظومه خسرو و شیرین با این خوانش می تواند منعکس کنندهء صدای به حاشیه رانده شده ای باشد که در مقابل صدا و فرهنگ غالب کشور میزبان به دنبال خود می گردد؛ صدایی که در کشمکش عشق و هویت، با سربلندی، هویت فرهنگی خود را از زیر دست و پای فرهنگ مرکز بیرون می کشد و به آن اعتلا و شکوه می بخشد.
    کلید واژگان: هویت فرهنگی, مهاجرت, خود و دیگری, هژمونی, خسرو و شیرین}
    Azam Baramaki, Farzan Sojudi
    In this article، the story of Khosrow and Shirin is evaluated using assumptions of postcolonial studies and cultural semiotics. Shirin''s presence in place of a female immigrant in Ctesiphon with its dual demand for allegiance with the host country''s culture on the one hand and Shirin''s emphasis on maintaining and codifying her home-country''s culture on the other hand، stucks her in a challenging situation. In this paper، the mechanisms of center culture in the host country، for marginalizing Shirin، and the process of “othering” as her resistance strategy to maintain the cultural identity of “herself” in the host country is analyzed and the role of gender in the success of this process is shown. The results show that the host country''s culture tries to marginalize Shirin as a dangerous «other» who seeks out to disrupt the established dominant culture order. Therefore her situation in the host country، sets the stage for the process of othering by her، as an act of resistance، considered as an anti-hegemonic act in order to stabilize her own cultural identity. Shirin''s “othering” are divided in to two categories of “distanct others: and close others”. Interestingly Shirin''s “gender others” or “men” in the host country''s land، are under the category of “close others” and “gender in-groups” or women are under the category of “distant others”. Thus she takes two different approaches towards each. By such reading Khosrow and Shirin can be a reflection of the marginalized voices which manage to survive in the dominant center culture.
    Keywords: Cultural identity, immigration, self other, hegemony, Khosrow, Shirin}
  • رجبعلی عسکرزاده طرقبه، سمیه شبانی
    در سال های پس از جنگ جهانی دوم، آرتورمیلر در زمره نمایشنامه نویسانی بود که کنترل تئاتر آمریکا را دراختیار خود داشتند. در این دوره، میلر نمودهایی کنایی از ایده های متناقض و نظام هایی ارزشی را به تصویر کشید که در قلب فرهنگ تجارت آمریکا قرار داشت. او در نمایشنامه «همه پسران من» بیگانگی و انزوای انسان را در جامعه آمریکای پس از جنگ جهانی دوم به نمایش می گذارد. همچنین، این اثر به بیان مشکلات اخلاقی و اجتماعی مردم در جامعه ای می پردازد که فقط به مادیات توجه دارد و مباحث اخلاقی در آن ازبین رفته است. لوئی آلتوسر معتقد است انسان ها تحت سلطه ایدئولوژی طبقه حاکم زندگی می کنند. براساس نظر او، در یک جامعه، مردم برای تضمین سود دولت و طبقه حاکم (هژمونی) زندگی و کار می کنند. او خاطرنشان می کند که مردم توسط دستگاه های ایدئولوژیک دولت (ISA) مورد خطاب قرار می گیرند و به سوژه تبدیل می-شوند. در این مقاله، با درنظرگرفتن این دیدگاه و بررسی دقیق نمایشنامه «همه پسران من» نشان می دهیم که چگونه نظام سرمایه داری آمریکا، پس از جنگ موجب بیگانگی انسان ها از یکدیگر می شود. همچنین نشان داده ایم که چگونه یکی از بزرگ ترین نمایشنامه نویسان معاصر، مفهوم بیگانگی را با آثارش درهم می آمیزد و اینکه این برداشت از نمایشنامه میلر می تواند دید خوانندگان را درمورد مفهوم یادشده گسترش دهد. درهمین راستا، این بررسی نشان می دهد چگونه در جامعه سرمایه داری آمریکا، هژمونی، درک هر شخص را از طبقه اجتماعی اش مشخص می کند و چگونه ایدئولوژی سرمایه-داری منجر به بیگانگی و انزوای انسان ها از یکدیگر می شود.
    کلید واژگان: همه پسران من, آلتوسر, هژمونی, سرمایه داری, بیگانگی, خطاب}
    Rajabali Askarzadeh Torghabeh, Somayaeh Shabani
    One of the most important playwrights who had a great influence and control on post-war American drama was Arthur Miller. In his plays، Miller shows the contrasting values in American capitalistic society. In All My Sons، he shows that how materialistic values become much more important in a society where people are alienated from each other and are fragmented. He also portrays a society which is empty of moral values and its people are thinking of money and wealth. This article uses the Althusserian ideas to show how people are alienated from each other and are always thinking of their own benefit and that how they are addressed as Ideological State Apparatus. It is also shown that how capitalism alienates people from each other and how Miller has been successful in showing the problem.
    Keywords: All My Sons, Althusser, Ideology, Hegemony, capitalism, Alienation}
  • کرم نایب پور، نغمه ورقاییان
    در این مقاله، مشابهت های مضمونی سه متن داستانی «روسلان وفادار» (اثر گئورکی نیکالایوویچ ولادیموف)، «تیمبوکتو» (اثر پل استر) و «سگ ولگرد» (اثر صادق هدایت) تحلیل شده است. روش کار در این جستار، بررسی سه متن ذکرشده در چارچوب ادبیات تطبیقی است. تحقیق حاضر، نخست نشان می دهد در پس زمینه هر یک از متون برگزیده، حاکمیت اقتداری هژمونیک در جامعه وجود دارد که به یک صورت سرنوشت شخصیت های اصلی را رقم می زند به طوری که «سگ ولگرد» با مضمون هایی سر و کار دارد که در «روسلان وفادار» و «تیمبوکتو» به آن ها نیز پرداخته شده است. در ادامه، مقاله حاضر به بررسی مضامین مشترک این آثار، شامل: تقابل جامعه و سگ، وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری، تنهایی و یتیمانگی و تجسم روح انسانی در هر یک از شخصیت ها می پردازد.
    کلید واژگان: خوانش تطبیقی, هژمونی, روسلان وفادار, تیمبوکتو, سگ ولگرد}
    Karam Nayeb Pour, Naghme Varghaiyan
    In this article the similar themese of three fictional texts: Faithful Ruslan, (by Georgii Nikolaevich Volosevich), Timbuktu (by Paul Auster) and Vagabond Dog (bySadegh Hedayat) are surveyed. The methodology of this research is the study of the mentioned three texts based on Comparative Literature Theory. Firstly, the present research shows that in the social background of the chosen texts there is a hegemonic authority power at work that affects the lives of the characters similarly in a way that the Vagabond Dog deals with the same themes that are dealt in Faithful Ruslan and Timbuktu. Then, the following similar themes of the mentioned works are discussed respectively: the Confrontation of Dog and Society, Loyalty and Responsibility, Lonliness and Incarnation of Human Soul.
    Keywords: Comparative Literature, Hegemony, Faithful Ruslan, Timbuktu, Vagabond Dog}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال