به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « guardianship » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه « guardianship » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • نعمت الله الفت، سید علی جواهری*

    به رغم وجود مقررات گسترده در زمینه فرزندخواندگی و سرپرستی در اکثر نظام های حقوقی معاصر، در پاره ای از موضوعات مرتبط با این نهاد یا مقرره ای وجود ندارد و یا بسیار ناقص است و با توجه به گسترش این رابطه، پاسخگوی نیازهای امروز جامعه نیست. ازجمله موضوعاتی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مقررات مربوط بهپایانرابطه فرزندخواندگی و سرپرستی است. در کشورهای فرانسه، انگلیس و ایران، کم وبیش قوانین متفاوتی در این باره وجود دارد، اما این که کدام یک از قوانین مزبور در راستای حفظ منافع عالی کودک است و نواقص آن ها چیست، پرسشی است که در این نوشتار، به دنبال پاسخ شایسته آنیم. از نظر نگارندگان، حفظ منافع عالی کودک، مهم ترین دلیل و مبنا برای مشروع و عقلایی  بودن پایان رابطه فرزندخواندگی و سرپرستی نامطلوب است. در هر سه کشور، اجمالا امکان لغو سرپرستی وجود دارد، اما در چگونگی و اسباب آن اختلاف است. با بررسی اسباب پایان دادن بهفرزندخواندگی و سرپرستی در هریک از نظام های حقوقی فرانسه، انگلستان و ایران، درنهایت روشن می شود که قوانین حقوق ایران، درباره اسبابی که ممکن است دادگاه به واسطه آن، حکم پایان سرپرستی را صادر نماید، جامع تر از قوانین انگلستان و فرانسه است.

    کلید واژگان: فرزندخواندگی, سرپرستی, منافع عالی, کودک بی سرپرست و بدسرپرست}
    Nematallah Olfat, Seyyed Ali Javaheri *

    Although in most of the contemporary legal systems, there are extensive regulations on adoption and guardianship, but in some of them, there are no regulations, or they are very incomplete and do not meet the needs of today’s society. Among the topics that have received less attention are the provisions related to the end of the relationship of adoption and guardianship. Although inFrench countries, England and Iran, there are more or less different laws about this, but which of the laws is in line with protecting the best interests of the child and what are their shortcomings? It is a question that we seek to answer in this article. According to the authors, preserving the best interests of the child is the most important reason and basis for the legitimacy and rationality of ending the relationship of adoption and undesirable guardianship. Therefore, in summary, in all three countries, there is a possibility of canceling guardianship, but they differ in how and why. Now, while explaining how to end adoption and guardianship in each of the French legal systems; England and Iran, it finally becomes clear that in Iranian law, the legislator’s performance in relation to the reasons for which the court may issue a guardianship termination order is more comprehensive than the laws of England and France.

    Keywords: Adoption, Guardianship, Best Interests, Child Without A Guardianship, A Bad Guardianship}
  • حسن فلاح، سید جواد سید علیزاده گنجی*، بهنام قنبرپور
    زمینه و هدف

    حقوق اسلامی در کشورهایی که از فقه امامیه پیروی کرده است، ولایت بر طفل را بر عهده پدر قرار داده است و همچنین جد پدری را هم تراز و در ردیف پدر قرار داده و برای هر یک از آنان ولایت قهری برای اداره امور مالی و غیرمالی صغیر و نمایندگی قانونی او چه در زمان حیات دیگری و چه پس از فوت او قایل شده است. مطابق قانون مدنی نیز پدر دارای ولایت قهری است، اما مادر از حق ولایت بر فرزند خود محروم می باشد، مگر آنکه به موجب وصیت پدر، مادر ولی خاص شود. این در حالی است که در بسیاری از کشورها، غالبا منفعت فرزند موردتوجه است و نه جنسیت والدین او. در حقوق پیشین آمریکا نیز همانند ایران این پدر بود که نقشش در حضانت اهمیت داشت و مادر از تمامی حقوق حضانت فرزند خود محروم بود. لذا در این پژوهش به بررسی این امر می پردازیم که ولایت قهری در حقوق ایران و حقوق آمریکا از چه جایگاهی برخوردار است؟ 

    روش

    این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است.

    یافته ها و نتایج

    حضانت قانونی، حق و تعهدی است که به والدین جهت تصمیم گیری های مهم در امور زندگی کودک پس از طلاق داده می شود. باگذشت زمان و تحول در قوانین، مادر نیز در کنار پدر دارای حقوق و تکالیفی گردید. منفعت طفل مهم ترین تحول در حقوق حضانت بوده و دادگاه ها می بایست بر مبنای فرضیه بهترین منفعت طفل، حضانت را به شایسته ترین شخص اعم از پدر یا مادر بدهند. بررسی نظام حقوقی ایران و آمریکا نشان می دهد که شباهت های اساسی و بعضی تفاوت هایی مهم در دو سیستم حقوقی ایران و آمریکا در خصوص ولایت و سرپرستی کودک وجود دارد.

    کلید واژگان: ولایت قهری, حقوق آمریکا, حقوق ایران, قیمومت, حضانت طفل, منفعت طفل}
    Hasan Falah, Javad Ganji *, Behnam Ghanbarpor
    Field and Aims

    Islamic law in the countries that follow the Imami jurisprudence has given guardianship of the child to the father, and also placed the paternal grandfather on the same level as the father, and each of them has compulsory guardianship to manage financial affairs. And the minor's non-financial status and his legal representation, whether during the other's lifetime or after his death. According to the civil law, the father has compulsory guardianship, but the mother is deprived of the right of guardianship over her child, unless the mother becomes the special guardian according to the will of the father. This is despite the fact that in many countries, the benefit of the child is often considered and not the gender of his parents. In the previous laws of America, as in Iran, it was the father whose role in custody was important, and the mother was deprived of all custody rights of her child. Therefore, in this research, we are going to examine what is the position of coercive guardianship in Iranian and American law?

    Method

    This article has been done in a descriptive-analytical way.

    Finding and Conclusion

    Legal custody is a right and obligation that is given to parents to make important decisions in the child's life after divorce. With the passage of time and changes in the laws, the mother also had rights and duties alongside the father. The benefit of the child is the most important change in custody rights, and the courts should give custody to the most qualified person, either the father or the mother, based on the hypothesis of the best interest of the child. . The examination of the legal system of Iran and the United States shows that there are basic similarities and some important differences in the two legal systems of Iran and the United States regarding guardianship and guardianship of children.

    Keywords: coercive guardianship, American Law, Iranian Law, guardianship, child custody, child benefit}
  • عبدالحمید طالبی*
    فقه اسلامی نسبت به کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست بی تفاوت نبوده و تصدی امور آنان را به عنوان واجبی کفایی بر عهده اقربای اطفال، حاکم و مسلمانان گذارده و از تسری احکام مترتب بر رابطه طبیعی والدین و فرزندان به فرزندخوانده نهی نموده است و چالش های آن در قوانین مربوطه در کشورهای اسلامی بی اثر نبوده است. باید دید که راه برون رفت از این مشکل در فقه اسلامی چیست؟ این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی تدوین شده و با تمسک به قاعده فقهی مصلحت، ضمن نقادی قوانین موضوعه ایران، این چالش را واکاوی و راهکارها را بیان نموده است. یافته های این مقاله به استناد مبانی قرآنی و روایی، پذیرش مشروط و محدود فرزندخواندگی در فقه اسلامی با استفاده از عنصر مصلحت به عنوان پشتوانه احکام شرعی و فلسفه جعل احکام در تمام تصمیماتی است که ولی او اعم از حاکم یا پدرخوانده اتخاذ می کند. همچنین حفظ نسب حقیقی کودک، لزوم انفاق و حضانت در راستای حفظ حیات او و حفظ حقوق مالی کودک (ارث) و رعایت محرمیت شرعی در خانواده نیز مورد تاکید قرار گرفته و در موارد متعدد با هدف رشد و تعالی کودکان بدسرپرست علاوه بر کودکان بی سرپرست، اخذ تصمیم منوط به رعایت مصلحت گردیده است.
    کلید واژگان: قاعده مصلحت, کودکان بی سرپرست, فرزندخواندگی, فرزند حقیقی, ولایت}
    Abdolhamid Talebi *
    Islamic jurisprudence is not indifferent to children without guardians or bad parenting children (children without adequate parental care) and has placed their affairs as a collective duty (an act which is rested on Muslims till it is done by some of them alternatively) to the direct affinity of children, judge and Muslims, and has prevented the expansion of the rulings on the natural relationship between parents and adopted children, and its challenges have not been ineffective in the relevant laws in Islamic countries. It is important to notice what is the way out of this problem in Islamic jurisprudence? This article has been compiled using library studies and descriptive-analytical method and has studied this challenge while criticizing Iran’s statute laws by adhering to the jurisprudential Rule of Expediency and expressed the solutions. The findings of this article based on Quranic and narrative principles, conditional and limited adoption in Islamic jurisprudence using the element of expediency as the basis of Sharia rulings and the philosophy of the enactment of rules are in all decisions that his/her guardians, whether judge or godfather make and preserving the child’s true lineage, the necessity of alimony and custody in order to preserve his life and preserve the child’s financial rights (inheritance) and observe the religious blood relations within the prohibited degrees of marriage in the family are also emphasized and the decision is subject to the observance of expediency with the aim of the growth and excellence of bad parenting children in addition to children without guardians in many cases.
    Keywords: Expediency Rule, Children without guardians, Adoption, Real Biological child, Guardianship}
  • محمد متقیان تبریزی *

    کتاب تنبیه الامه، به دلیل نگارش آن توسط یکی از بزرگان حوزه علوم دینی در عصر مشروطه، و به دلیل تایید و امضاء نظام مشروطه در آن، هماره مورد توجه برخی فقه پژوهان قرار گرفته است. جناب دکتر فیرحی، پیرو دغدغه فقه سیاسی خویش، شرحی بر این کتاب نگاشته و سعی بر آن داشته که علاوه بر شرح کتاب، به گونه ای در مقام گزارش «اندیشه سیاسی نایینی» نیز برآید. اینکه وی در این تبیین، صحیح و منطقی عمل نموده یا اینکه به خطا رفته است؛ سیوال اصلی و مساله ی پژوهش حاضر است. در پاسخ به این سیوال، با روش تحلیلی -انتقادی و با دقت نظر در منابع فقهی میرزای نایینی و کتاب تنبیه الامه، نشان داده می شود که او نه تنها در این گزارش به خطا رفته، بلکه شرح او مبتلا به گونه ای «تحریف معنوی» در اندیشه سیاسی نایینی نیز، شده است. دو بخش عمده ای که از ارکان اندیشه سیاسی نایینی محسوب می شوند و می توان وجود تحریف را در آنها اثبات نمود؛ «نظریه ولایت عامه فقیه» و «ارکان سلطنت ولایتیه» است. اگر چه انتساب نظریه ولایت عامه فقیه به میرزای نایینی، مورد تایید است لکن این نظریه توسط نویسنده "آستانه تجدد" مورد تحریف معنوی قرار گرفته است. همچنین با تبیین ارکان مفهومی سلطنت ولایتیه در خاستگاه الهی آن، این امر روشن می گردد که، در کتاب مذکور، اندیشه نایینی در موطن خویش استقرار نیافته و به سویی هدایت یافته که بیگانه از مراد نویسنده تنبیه الامه بوده است.

    کلید واژگان: میرزای نائینی, تحریف معنوی, ولایت عامه, سلطنت ولایتیه, ولایت تصرفی, امانت الهی}
    Mohammad Mottaghian *

    The book Tanbiyeh al-Uma, because it was written by one of the elders in the field of religious sciences in the constitutional era, and because of the approval and signature of the constitutional system in it, has always been the focus of some scholars. Mr. Dr. Firhi, following his political jurisprudence concern, has written a commentary on this book and has tried to make it in addition to the description of the book, also in a way to be a report of "Naini's political thought". But did he act correctly and logically in this explanation, or did he go wrong?In the preceding article, with a descriptive-analytical method and a careful look at Mirzai Naini's jurisprudential sources and the book Tanbiyyah al-Uma, it is found that he not only made a mistake in this report, but also that his description is affected by A "spiritual distortion" has also become in Naini's political thought. Spiritual distortion means that, without touching the words and words of the text, the intention of the author of the text is directed in a direction that is not his intention. Two major parts which are considered as pillars of Naini's political thought and the existence of distortion can be proved in them; It is "the theory of public jurists" and "organs of the kingdom of velayatiyah".In this article, the author, after proving the correctness of attributing the theory of public authority of the jurist to Mirza Naini, has resolved the challenge that caused Naini's thought to be spiritually distorted. And also, by explaining the conceptual elements of the provincial monarchy in its divine origin, it becomes clear that, in the book Astana of Modernity, Naini's thought was not established in its homeland and was directed to another direction, which was alien to the author's intention of punishing the nation.

    Keywords: Mirzai Naini, spiritual distortion, public guardianship, Guardianship, divine trust}
  • محمدصادق آسیم*، قاسم شبان نیا

    واکاوی نظریه سیاسی اسلام در اعصار گوناگون و توسط محققان مختلف، ظهور بدعت ها و نسبت هایی ناصواب به متفکران اسلامی -خصوصا فقیهان شیعه- را به دنبال داشته است؛ از جمله این نسبت ها می توان به نظریه سلطنت مشروعه به معنی حقانیت حکمرانی شاه اشاره نمود. نسبت این نظریه به برخی از فقیهان شیعه از جانب آقای محسن کدیور مطرح شده است. مسیله این پژوهش، اعتبار سنجی ادعای مذکور است؛ بر این اساس صحت این مدعا را که سلطنت در اسلام از سوی برخی فقیهان شیعه پذیرفته شده است؛ به بحث گذاشته شده است. مقاله ی حاضر با روش توصیفی -تحلیلی مدعای مذکور را در سه محور یا بخش مورد بحث قرار داده است؛ همخوانی سلطنت با اندیشه حکمرانی اسلامی در بخش اول، بررسی ادله و قایلین به ترتیب بخش دوم و سوم. نتایج این پژوهش نشان می دهد نظریه سلطنت مشروعه با اصول حکمرانی اسلامی ناسازگار است و دارای ناهمخوانی درونی از جهت علمی می باشد، همچنان که دارای دلیل متقن فقهی_کلامی نبود و بلکه هیچ فقیهی آن را قبول ندارد. بنابراین آنچه از سوی جناب کدیور مطرح شده، نوعی تحمیل رای و اراده بر اندیشه فقهیان مورد بحث است بوده و فاقد وجاهت علمی است.

    کلید واژگان: سلطنت, ولایت فقیه, مشروعیت, سلطان عادل}
    Mohammadsadegh Asim *

    The presence and interaction of jurists with the sultans of their time has led to the emergence of a new reading called the legitimacy of the monarchy, which means the legitimacy of the king's rule by some contemporary writers. Examining the evidence shows that the traditions of praising and obeying the sultans have a weak document and a taqiyyah direction of issuance and have a meaning other than the legitimacy of the monarchy. Just as predestination, reducing the authority of the jurist in limited matters and social necessity does not imply the legitimacy of the royal monarchy, no evidence was found for this issue either. Allameh Majlisi, Mirzai Qomi, Seyyed Kashfi, Sheikh Fazlullah Nouri and Haeri Yazdi emphasized on the authority of the jurist, taking into account the necessities of the context and the time, they dealt with the actions of the authority as much as possible, and they based their interaction with the kings on the basis of expediency in commanding good and forbidding. Just as this theory does not have internal coherence in Islam, it is not compatible with Islamic political principles and foundations.The claim of consensus on the validity of the jurisprudence throughout the history of Shia jurisprudence shows the invalidity of legitimate monarchy, while the contradiction of political principles in Shia jurisprudence has prevented this formalization, the pillars of legitimate monarchy and internal ambiguities and inconsistencies. An important part of the interaction of jurists with the rulers of the time, if not out of necessity and piety, is based on the expediency of enjoining good and forbidding evil and has nothing to do with the officialization of the royal institution. .

    Keywords: Guardianship, jurist, king, Justice, Shia, king King}
  • سید نقی موسوی، یاسر نادرعلی

    خانواده پژوهی در عصر حاضر در مواجهه تمدنی با تمدن سکولار ضرورت دوچندان دارد و صورت بندی نظریات حقوقی، فقهی و تربیتی در این زمینه و به خصوص درباب نقش و تکالیف مادر، با تکیه بر تراث اسلامی و فقهی به صورت روشمند مورد تاکید است. درباره مادر مباحث درازدامنی در فقه اسلامی وجود دارد و مسیله ولایت و دایره نفوذ و تسلط مادر در امور کودک یکی از مهم ترین آنهاست. در دیدگاه مشهور، ولایت مادر نسبت به فرزند محدود است. نوشتار حاضر درصدد است تا قلمروی ولایت مادر (استقلالی و غیراستقلالی) را در فقه اسلامی بازخوانی و براساس روش شناسی اجتهادی بررسی کند. پس از بررسی ها، این نتیجه حاصل شد که ولایت مستقل مادر، مدلول مطابقی ادله حضانت و نیز مدلول التزامی اطلاقات تربیتی است. همچنین مادر به عنوان یکی از عدول مومنین دارای ولایت مستقل و تنها از طریق وصایت و قیمومت می تواند ولایت غیراستقلالی (ماذون) داشته باشد. همچنین این نتیجه حاصل شد که قلمروی ولایت مادر تابعی است از دلیلی که آن را ثابت کرده و در فروض تزاحم با ولایت پدر تعیین کننده خواهد بود و فروض مختلف تزاحم ولایت مادر با ولایت پدر بررسی شد.

    کلید واژگان: ولایت تربیتی, حضانت, وصیت, عدول مومنین, فقه تربیتی}
    Seyednaghi Mousavi*, Yaser Naderali

    In the current age, family research is doubly necessary in the civilization confrontation and secular civilization, and the formulation of legal, jurisprudential and educational theories in this field, especially regarding the role and duties of the mother, is emphasized in a methodical manner by relying on the Islamic and jurisprudential tradition. There are long-term discussions about the mother in Islamic jurisprudence, and the issue of guardianship and the circle of influence and control of the mother in the affairs of the child is one of the most important. In the popular view, the mother's guardianship over the child is limited. The present article tries to reread the territory of mother's guardian's ship (independent and non-independent) in Islamic jurisprudence and examine it based on deductive (Ijtehadi) method. After the investigations, it was concluded that the independent guardianship of the mother is a sign of compliance with the proofs of custody as well as a sign of the commitment of educational applications. Also, the mother as one of the 'Adul al Mo'minin (followers of the believers) has independent guardianship and can have non-independent guardianship (Mazoon) only through guardianship. Also, it was concluded that the territory of the mother's guardianship is dependent on the reason that proved it and it will be decisive in the assumption of confluence with the father's guardianship, and various assumptions of the confluence of the mother's guardianship with the father's guardianship were examined

    Keywords: educational guardianship, guardianship, will, 'Adul al Mo'minin, educationaljurisprudence}
  • سحر نیک پور *

    یکی از آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه، زنان بی‌سر پرست و بدسرپرست هستند. وضعیت اقتصادی نامناسب، مشکلات اجتماعی و فرهنگی، مشکلات روحی و روانی، فقر و... این زنان، همواره آن‌ها را در زندگی روزمره تهدید می‌کند؛ بررسی وضعیت این قشر مهم‌ترین مسیله‌ی پیش روی جوامع است. در واقع همه کشورها به نوعی سعی در حمایت از کودکان و زنان بی‌سرپرست و بدسرپرست داشته‌اند، اما تفاوت در نحوه‌ی توجه به این قشر و مدل حمایتی از آنان است. زنان بی‌سرپرست هم به‌عنوان بخشی از جامعه، حق داشتن زندگی با کیفیت دیگر افراد با امنیت اجتماعی را دارند، به این منظور لازم است تا حمایت از ایشان مورد بررسی‌های آکادمیک گسترده واقع گردد؛ پس در این مقاله به بررسی کلیات مفهوم سرپرستی و بی‌سرپرستی و مقایسه‌ی سه کشور ایران، سوید و دانمارک به نمایندگی از کشورهای توسعه‌یافته‌ی حوزه‌ی اسکاندیناوی، در یک موضوع مشترک برای کشف نقاط اشتراک و اختلاف آن‌ها شده تا بتوان از این طریق به ارایه‌ی راه کارهای جدید در جهت بهبود وضعیت این زنان دست یافت. لذا وظیفه‌ی حمایت از این دسته زنان، بر عهده‌ی هر نظام حکوتی می‌باشد. این مقوله در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز پایه و اساس دینی دارد و از اهداف عالی و سیاست‌های نظام محسوب می‌گردد. در قانون اساسی ایران و سیاست‌های کلان آن بهره‌مندی از تامین اجتماعی امری اساسی و ضروری محسوب شده و برنامه‌ریزی‌های متعددی صورت گرفته است. یکی از اهداف تامین اجتماعی رفع نیاز افراد کم درآمد و مستضعف جامعه می‌باشد و از آن‌جا که زنان بی‌سرپرست، بدسرپرست و خود سرپرست از نیازمندترین اقشار جامعه و مورد حجمه‌ی آسیب‌های مادی و معنوی زیادی هستند، مورد توجه ویژه و در اولویت‌بندی این راهبردها قرار دارند، اما کمک گرفتن از تجربه‌ی موفق کشورهای موفق و الگو در سیستم‌های رفاهی می‌تواند در بهبود وضعیت این زنان در جامعه‌ی اسلامی نیز بسیار موثر باشد.

    کلید واژگان: ایران, دانمارک, زنان, سرپرستی, سوئد}
    Sahar Nik pour

    One of the most significant and important vulnerable people in society are homeless and abused women. Inadequate economic situation, social and cultural problems, psychological problems, poverty, etc., these women always threaten them in their daily lives; Examining the situation of this group is the most important issue facing societies. In fact, all countries have tried in some way to support orphaned and abused children and women, but there is a difference in how to pay attention to this group and the model of supporting them. Unaccompanied women, as part of society, also have the right to a quality life for other people with social security, so support for them needs to be widely studied academically; In this article, the concept of guardianship and guardianship is examined in general and the three countries of Iran, Sweden and Denmark, representing the developed countries of the Scandinavian countries, are compared in a common subject to discover their commonalities and differences so that New solutions were found to improve the situation of these women. Therefore, the duty to support this group of women is the responsibility of any system of government. This category also has a religious basis in the system of the Islamic Republic of Iran and is considered one of the great goals and policies of the system. In the constitution of Iran and its macro-policies, the enjoyment of social security is considered a basic and necessary matter and various plans have been made. One of the goals of social security is to meet the needs of low-income and vulnerable people in society, The abuser and the selfcaregiver are among the neediest sections of society and are subject to a lot of material and spiritual damage. It will be very effective in improving the situation of these women in the Islamic society.

    Keywords: Women, Guardianship, Iran, Sweden, Denmark}
  • آمنه مظلوم زاده، عبدالرضا جمال زاده*، رقیه شهابی

    حضانت کودک از سوی مادر از موضوعات مهمی است که همواره در فقه و حقوق محل بحث و اختلاف نظر بوده است. در این مقاله تلاش شده به بررسی چالش های فراروی حضانت کودک از سوی مادر پرداخته شده و حتی المقدور راهکارهای رفع این چالش ها ارایه گردد. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد حضانت مادر با دو چالش مهم مواجه است؛ نخست؛ عدم ولایت مادر بر فرزند و دوم: اسقاط حق حضانت مادر در صورت ازدواج مجدد. منع ولایت مادر بر فرزند به طور مطلق پذیرفتنی نیست زیرا مادر نسبت به حفظ فرزند و اموال وی دلسوزتر و مهربان تر است، ضمن اینکه در عرف جامعه امروز و همچنین با توجه به توانایی زنان در اداره امور خانواده و بیرون از خانواده، ولایت مادر بر فرزند، پذیرفته شده است. در خصوص ازدواج مجدد نیز نمی توان یک سویه چنین شرایطی را صرفا برای مادر قایل شد درحالی که برای مردان این محدودیت وجود ندارد و با ایجاد ترس در مادر، از ازدواج مجدد وی ممانعت به عمل آورد. به عنوان نتیجه‎ گیری می توان گفت که از منظر فقهی، حکم ولایت قهری نه از احکام تعبدی بلکه از احکام عقلایی است. از طرفی با کوچک شدن خانواده در عصر حاضر و از طرفی بالا رفتن سطح تحصیلات و حضور اجتماعی زنان جعل ولایت قهری برای مادر و امکان ازدواج مجدد زنان، مهم ترین راهکار رفع چالش های موجود است.

    کلید واژگان: حضانت, ولایت, مادر, کودک, پدر, جد پدری}
    Ameneh Mazlumzadeh, Abdolreza Jamalzadeh *, Roghayeh Shahabi

    Custody of the child by the mother is one of the important issues that has been discussed in jurisprudence and law. In this article, an attempt has been made to examine the challenges facing child custody by the mother and, if possible, to provide solutions to address these challenges. The research method of this article is descriptive-analytical and the library method has been used. Maternal custody faces two important challenges; Lack of guardianship of the mother over the child and revocation of the mother's custody in case of remarriage. Prohibition of maternal guardianship over the child is absolutely unacceptable because the mother is more compassionate and kind in protecting the child and her property, while in today's society and also due to the ability of women in managing family affairs and outside the family, maternal guardianship over the child, accepted. In the case of remarriage, such a condition can not be imposed on the mother alone, while for men there is no such restriction and the mother can be prevented from remarrying by creating fear in her. From the jurisprudential point of view, the ruling of compulsory guardianship is not one of the rules of worship but one of the rules of reason. On the one hand, with the shrinking of the family in the present age, and on the other hand, the rising level of education and social presence of women, forgery of forced guardianship for mothers and the possibility of remarriage of women is the most important way to solve the existing challenges.

    Keywords: Custody, guardianship, mother, child, father, Paternal Grandfather}
  • فاطمه ساجدی، علی فقیهی، اکبر فلاح
    زمینه و هدف

    این پژوهش به‌دنبال تعیین حدود ولایت خدا، پیامبر و ایمه بوده و این بحث از بدلیل تعیین حدود ولایت فقیه دارای اهمیت است. چراکه ولایت فقیه ناشی از ولایت امام و پیامبر و خدای متعال بوده و از آنجا که نمی شود ولایت مجتهد و فقیه بیش از ولایت خدا و پیامبر و امام باشد، فلذا باید حدود آن مشخص گردد.

    مواد و روش‌ها

     این تحقیق از نوع نظری بوده و ‌روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می‏باشد.

    ملاحظات اخلاقی

     در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت‌داری رعایت شده است.

    یافته‌ها

     عقل حکم می‌کند که انسان از کسی که از جانب خداوند آمده است اطاعت نماید و دلیل آن علاوه بر عقل و آیات متعدد قرآنی این است که ایشان راهنمایان خیرخواه هستند. حدود ولایت نیز در تمامی مسایل شخصی و اجتماعی و نیز تشخیص مصلحت است.

    نتیجه‌ گیری

     پیامبر و ایمه به اذن و دستور خداوند دارای ولایت تشریعی بوده و ولایت پیامبر و ایمه نسبت به ولایت الهی مقید است.

    کلید واژگان: ولایت, ولی فقیه, حکومت}
    Fateme Sajedi, Ali Faghihi, Akbar Fallah
    Background and Aim

    This research seeks to determine the limits of the guardianship of God, the Prophet and the Imams, and this discussion is important because of the limits of the guardianship of the Vali Faghih. Because the guardianship of the Jurist is due to the guardianship of the Imam, the Prophet and the Almighty God, and since the guardianship of the mujtahid and the jurist cannot be more than the guardianship of God, the Prophet and the Imam, then its limits must be determined.

    Materials and Methods

    This research has been carried out in a library using descriptive-analytical research methods. Ethical Considerations:

    Ethical considerations

     related to writing texts and referring to sources was observed.

    Findings

    The intellect dictates that man should obey someone who has come from God, and the reason for this, in addition to the intellect and the numerous verses of the Qur'an, is that they are benevolent guides. The boundaries of the province are also in all personal and social issues as well as expediency.

    Conclusion

    The Prophet and the Imams have guardianship by the permission of God and the guardianship of the Prophet and the Imams is inferior to the divine guardianship.

    Keywords: Guardianship, Vali Faghih, Sovereignty}
  • امیر بارانی بیرانوند*، زکیه فلاح، عبدالله مختاری

    جایگاه خانواده در سرپرستی و صیانت کودکان غیر قابل انکار است. گاهی بنیان خانواده به عللی رو به سستی می گراید و بنای آن در هم می ریزد و سبب می گردد خانواده کارآمدی خود را از دست بدهد. در این وضعیت، حضانت فرزندان یکی از مهم ترین مسایلی است که جلوه می نماید. در مواقعی، نگهدارنده از حق حضانت خود منع می شود. یکی از مهم ترین مواردی که بر حضانت اثر می گذارد، رخداد بیماری و مرض است. اکثر فقهای اسلامی بیماری های مزمن و صعب العلاج را موجب سقوط حضانت نمی دانند؛ البته این درصورتی است که بیمار بتواند وظایف مربوط به سرپرستی طفل را ازطریق نایب انجام دهد. به طور کلی، می توان گفت اگر با بیماری مسری سرپرست، صحت جسمانی طفل در معرض خطر قرار بگیرد، حق حضانت وی ساقط می شود؛ اما اگر وی بتواند از سرایت بیماری به طفل جلوگیری کند و ازطریق مباشر، امور و مصالح مربوط به نگهداری و تربیت او را انجام دهد (به تعبیر دیگر، بیشتر جنبه مشورتی و مدیریتی داشته باشد)، اصل، بقای حضانت اوست.

    کلید واژگان: بیماری, مرض, روحی, جسمی, والدین, حضانت}
    Amir Barani *, Zakiah Fallah, Abdullah Mokhtari

    The role of the family in guardianship and protection of children is undeniable، Sometimes the foundation of the family weakens for some reason and its structure collapses and causes the family to lose its efficiency. In this situation, the guardianship of children is one of the most important issues. The guardian is sometimes denied from her or his guardianship right. Diseases and illness are one of the most important things that affect on guardianship of children. The most of Islamic jurists believe that chronic and incurable diseases don't cause the loss of guardianship of children if the guardian would be able to do his or her duties through a deputy. In general, it can be said that if the guardian's Infectious disease cause to damage the child's physical health, his or her guardianship right will be revoked. But the principle of his or her guardianship will be survived if the guardian can prevent the spread of the disease to the child and to carry out matters related to child's maintenance and training through the supervisor.

    Keywords: Diseases, Illness, Mental, Physical, parents, Guardianship}
  • سکینه کاظمی گرجی*

    اجتماع کوچک خانواده نیز مثل یک اجتماع بزرگ نیاز به یک مدیر عاقل و توانا دارد که بتواند این اجتماع را به خوبی رهبری کند و در صورت بروز مشکل، فصل الخطاب باشد و سایرین هم به خصوص زن باید این مدیریت را بپذیرند.این مقاله باهدف بررسی ماهیت نشوز زوجین به مسیله نشوز زوج وزوجه به روش کتابخانه ای پرداخته است و با بررسی آیات 34 و128 سوره نساء ونطر مراجع به این نتیجه رسیده است که خداوند برای حفط کیان خانواده در صورت استنکاف هریک از زن ومرد از وظایف واجب خود نسبت به دیگری راهکارهایی رابیان می کند تا مشکل در همان محیط خانواده حل شود و از این طریق احترام خانواده حفظ شود.

    کلید واژگان: نشوز, زوج, زوجه, قیومیت}
    Sakineh Kazemi Georgian *

    The small community of family, like a large community, needs a wise and capable manager who can lead this community well and in the case of issues, it is the refusal of speech and so on, particularly females should accept this management. This article aims to examine the nature of couples’ incompetence that in a library method and by examining verses 34 and 128 of Surah Al-Nesa and studying the references, it has been concluded that God preserves solutions for the family protection to solve the issue in the same family environment and thereby maintain family respect.

    Keywords: incest, husband, wife, guardianship}
  • محمدحسین مشکاتی، علیرضا سلیمی*، سید علیرضا حسینی، عبدالله امیدی فر

    یکی از نهادهای پربسامد که در ابواب مختلف فقهی مورد توجه است، نهاد «ولایت» است. از میان مصادیق ولی، «ولی عرفی» کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و علاوه بر ضرورت تبیین ماهیت، بررسی ادله مشروعیت ولایت آن نیز امری لازم است. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش آن است که «مبانی مشروعیت ولی عرفی چیست؟» فرضیه پژوهش این است که اقارب نسبی (غیر پدر و جد پدری) اولیای عرفی هستند و برای مشروعیت ولایت آنها می توان از ادله نقلی و عقلی بهره جست. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و ادله شرعی در آن مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. یافته پژوهش حاضر آن است که می توان با تحلیل و موشکافی در ادله اولیه و ثانویه ولایت، ولی عرفی را به صورت مقید پذیرفت. پذیرش مشروعیت ولایت ولی عرفی، آثار فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی خواهد داشت. علاوه بر آن می تواند بخشی از مسئولیت های حکومت و دستگاه قضایی را کاهش دهد و مدیریت امور، آسان تر و توسط خود مردم سامان پذیرد.

    کلید واژگان: ولایت, ولی عرفی, ادله نقلی, ادله عقلی}
    MohammadHosein Meshkaty, Alireza Salimi *, Seyed alireza Hosseini, Abdoolah Omidifar

    One of the most frequent institutions that is considered in various jurisprudential subjects is the institution of "Wilayat (guardianship) ". Among the examples of guardianship, "customary guardianship" has been less discussed and studied, and in addition to the need to explain the nature, it is necessary to examine the arguments for the legitimacy of its guardianship. Accordingly, the major question of the study is "What are the principles of legitimacy of customary guardian?". The research hypothesis is that blood relatives (other than father and paternal grandfather) are the customary guardians and narrative and rational arguments can be used for the legitimacy of their guardianship. The method of this study is descriptive-analytical and the religious arguments are analyzed in it. The finding of the current study suggests that by analyzing and scrutinizing the primary and secondary arguments of the guardian, the customary guardian can be accepted as a constrained guardian. Accepting the legitimacy of guardianship of a customary guardian will have many effects on individual and social life. In addition, it can reduce some of the responsibilities of the government and the judiciary system, and manage affairs more easily and by the people themselves.

    Keywords: guardianship, customary guardian, narrative arguments, rational arguments}
  • حجت الله رحمانی نیا، ابوالحسن مجتهدسلیمانی*

    یکی از قواعد مسلم و مهم فقهی، قاعده سلطنت (تسلیط) است. به موجب این قاعده، انسان نسبت به مایملک خود، سلطه و در نتیجه، حق تصرف دارد. موضوعی که در این ارتباط مطرح و موجب اختلاف میان فقها و نیز حقوقدانان شده، امکان شناسایی حق انسان بر نفس به موجب قاعده سلطنت است. سوال  مشخص در این راستا این است که آیا می توان حق انسان بر نفسش را به موجب قاعده سلطنت (تسلیط) توجیه و تبیین کرد یا اینکه باید در پی ارایه رویکرد دیگری بود؟ نتایج حاصل از تحلیل این موضوع در نوشتار حاضر، این است که استنتاج سلطنت بر اعضا از طریق قیاس اولویت سلطنت انسان نسبت به مالش صحیح به نظر نمی رسد زیرا که سلطنت ما نسبت به اموالمان مطلق نیست تا بتوانیم از آن به طریق قیاس اولویت به این نتیجه برسیم که ما بر اعضای بدنمان سلطنت داریم. هم چنین تفویض امور مومن به خود او را هم نمی توان دلیلی بر سلطنت انسان نسبت به اعضایش دانست. زیرا تفویض امور مومن به خود او فقط در امور غیرمرتبط با دماء بوده و شامل مسایل سیاسی و اجتماعی می شود و این موضوع وارد در دایره مسایل حساس که رویه ی شرع بر احتیاط بیش از حد در آنهاست نمی شود. در مقابل، تمسک به قاعده و نظریه ولایت، به نظر می رسد بهتر می تواند تببین کننده حق انسان بر نفس باشد.

    کلید واژگان: تسلیط, حق انسان بر نفس, سلطنت مطلق, قیاس, ولایت}
    Hojjatullah Rahmani Nia, Aboalhasan Mojtahed Soleimani *

    One of the indisputable and important rules of jurisprudence is the rule of Domination. According to this rule, man has dominion over his property and, consequently, the right to possess. The issue that has been raised in this regard and has caused controversy among jurists as well as jurists is the possibility of recognizing the human right to the body based on the rule of Domination. The specific question in this regard is whether the human right to one's body can be justified on the basis of the rule of Domination or whether another approach should be sought? The results of the analysis of this issue in the present paper are that the inference of kingship over the organs of the body, by analogy with the priority of human kingship over rubbing, does not seem correct because our kingship over property is not absolute so that we can By analogy of priority, let us conclude that we have dominion over the organs of the body. Also, the delegation of human affairs to him can not be considered as a reason for man's dominion over his body parts, because the delegation of human affairs to him is only in matters not related to body (blood) and includes political and social issues. It does not enter into the circle of sensitive issues in which the Shari'a procedure is based on excessive precaution. On the contrary, reliance on the rule and theory of guardianship seems to be a better explanation of the human right to his body.

    Keywords: Dominance, human right to body, absolute Domination, analogy, guardianship}
  • منصور غریب پور*

    یکی از مسایل مورد ابتلا و مطرح در میان حقوق دانان حقوق اساسی و نیز محافل علمی، بحث اطلاق و اختیارت حکومتی ولایت فقیه در قانون اساسی است؛ به نحوی که عده ای با تمسک به برخی اصول، قایل به محدویت و انحصار وظایف و اختیارت در موارد مصرح در قانون شده اند واز این رو به نفی اطلاق ولایت معتقدند؛ واز سویی، عده ای دیگر با تمسک به سابقه فقهی، فضای گفتمانی حاکم بر جلسات تنظیم قانون اساسی، آرا و دیدگاه های موثر امام خمینی، استدلال های حقوقی و اقتضایات و لوازم حکومت داری، معتقد به اطلاق ولایت و انعطاف نهاد رهبری برای حل مشکلات و معضلات و تامین مصالح جامعه اند. ما در این مقاله با بررسی فقهی حقوقی مسیله، ادله طرفین را ارزیابی کرده، دیدگاه مختار را ارایه می نماییم. فرضیه این است که مطمح نظر قانون گذار اساسی، طرح و تصویب اطلاق ولایت بر اساس ریشه دیرینه فقهی آن بوده و در این زمینه با احتیاط و هوشمندی و نیز اهتمام به حاکمیت ملی اقدام کرده است.

    کلید واژگان: ولایت, اطلاق, قانون اساسی, فقیه}
    Mansour Gharibpour *

    One of the issues raised by constitutional jurists, and scientific circles is the question of the generality and jurisdiction? of the constitutional legislator, so that some people, relying on certain principles, believe in the limitation of the functions duties and jurisdiction of the cases considered by law; therefore, they reject the idea of generality of guardianship, where as some others believe in the generality of guardianship and inclination of the institution of the supreme leader to solve the problems and further the interests of society. This study evaluates the arguments of both parties by checking the fiqh-legal issue and expounds the held view. The hypothesis is that the constitution legislator holds that the plan and approval of the generality of guardianship are based on its ancient fiqh origin and, has acted with caution and intelligence and given special attention to national sovereignty in this respect.

    Keywords: guardianship, generality, Constitution, fiqh}
  • منوچهر توسلی نائینی*

    کنوانسیون حقوق کودک 1989 تاکید دارد که دولت ها باید در راستای منافع عالیه کودکان اقدام کنند. بر اساس این کنوانسیون هر کودک حقوق اساسی ویژه ای شامل حق زندگی، حق نام و هویت، حق روابط خانوادگی و حق ارتباط با  پدر و مادر حتی در صورت جدایی از آنها را دارد. امروزه علیرغم عضویت اکثر کشورها در کنوانسیون حقوق کودک، در مورد ماهیت فرزند خواندگی بین المللی، منافع عالیه فرزند خوانده و صلاحیت متقاضی فرزند خواندگی تشابهات و تفاوت هایی در بین کشورها وجود دارد. در تحقیق اخیر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی با مرور مختصری بر موضوع فرزند خواندگی بین المللی در قوانین جمهوری اسلامی ایران،فرانسه و آلمان به این نتیجه می رسیم که علیرغم تفاوت در عنوان "فرزند خواندگی" و تحت تاثیراسناد بین المللی، این کشورها تا حد زیادی بویژه در مورد فرزند خواندگی ساده یا ناقص ، قواعد یکسانی را اتخاذ کرده اند، لیکن در مورد فرزند خواندگی بین المللی علیرغم پیش بینی قواعد معین در حقوق فرانسه و آلمان این نهاد در حقوق ایران هنوز با سکوت قانونگذار روبروست. به نظر می رسد امکان پذیرش این نهاد در قوانین ایران با رعایت موازین اسلامی با درج راهکارهایی برای پذیرش پدرخوانده یا مادر خوانده مسلمان واجد شرایط برای کودکان بی سرپرست مسلمان و پدر خوانده یا مادر خوانده اهل کتاب واجد شرایط برای برای کودکان بی سرپرست اهل کتاب در چارچوب مقررات موجود  و مصالح عالیه کودک وجود دارد.

    کلید واژگان: سرپرستی, فرزندخواندگی, قانون مدنی فرانسه, قانون مدنی آلمان, کنوانسیون حقوق کودک, هویت}
    Manouchehr Tavassoli Naeini *

    1989 Convention on the Rights of the Child emphasizes that the states shall act in accordance with the high interests of children. According to this Convention each child has special constitutional rights including right to life, right to name and identity, right to family relationships and the right to communicate with parents, even if separated from them. Today, despite the membership of most of the states in the Convention on the Rights of the Child, there are many similarities and differences between countries as regards the nature of international adoption, the high interests of the child and the competence of the adoptive. In the present research, through using a descriptive-analytic method, by a brief overview on the international adoption in laws of the Islamic Republic of Iran, France and Germany we come to this conclusion that despite the differences as to simple and incomplete adoption, influenced by international rules, these countries to a large extent have enacted similar rules especially in simple adoption. However, with regard to international adoption, despite the prediction of certain rules in French and German law, in Iran's law this institution is faced with the silence of the legislature. It seems that we can admit this institution in accordance with Islamic standards with solution for accepting an adoptive qualified Muslim parent for orphaned Muslim children and an adoptive parent for the orphaned children of the People of the Book in the framework of existing regulations and best interests of the child.

    Keywords: guardianship, Adoption, French Civil Code, German Civil Code, Convention on the Rights of the Child, Identity}
  • مریم غلامی زیناباد، حسین صابری*، محمدتقی فخلعی

    قاعده «الولایه الخاصه اقوی من الولایه العامه» از جمله قواعد فقهی است که برخی از علمای اهل تسنن در فروعات فقهی به آن استناد نموده اند. به موجب این قاعده ارتباط بین ولی خاص و آنچه تحت ولایتش است، از چنان قوت و استیلایی برخوردار است که با وجود او حق هیچ گونه دخل و تصرفی برای ولی عام در محدوده ولایت ولی خاص وجود ندارد. در جستار حاضر، ابتدا به تحلیل و بررسی احادیث مورد استناد فقهای اهل تسنن به عنوان ادله قاعده مزبور پرداخته شده، سپس سایر ادله تحت عنوان مویدات عرفی بیان شده و برخی مورد نقد قرار گرفته است. همچنین این مقاله به قاعده «الاقرب یمنع الابعد» که از سوی فقهای امامیه در باب میراث بیان شده و کسی به عنوان دلیلی بر این قاعده متعرض آن نشده تبیین شد و در پی اثبات آن برآمده است. در نهایت، روایت «لحمه» و روایت «السلطان ولی من لا ولی له» و نیز قاعده «الاقرب یمنع الا بعد» به عنوان دلایلی پذیرفتنی برای اثبات قاعده معرفی شده است.

    کلید واژگان: ولایت, ولایت خاصه, ولایت عامه}
    Maryam Gholamizainabad, Hosseian Saberi *, Mohammad Taghi Fakhlae

    The Rule of “Alwilāyatol Khāsah Aqwā minanwilāyatol ‘Āmah” is among the jurisprudential rules based on which some Sunni scholars have cited in secondary jurisprudential rules. By virtue of this rule, there is a relationship between the guardian and what is under his guardianship that enjoys such solidarity and dominance that in spite of his presence there would be no right of interference and oc- cupation for the general guardian in the realm of special guardian’s guardianship. In the present study, first, the hadiths cited by Sunni jurists have been analyzed and examined as evidence of this rule, then other arguments have been expressed as customary confirmations and some have been criticized. Likewise, this paper has stated and proved the rule of “Al-aqrabo Yamnaol Ab’ad”, a rule which is
    stated by Imamiyah jurists on the heritage issue and no one has criticized this rule. Finally, the narrations of “Lahmeh” and “Assoltan walion man lā waliya lah” and the rule of “Al-aqrabo Yamnaol Ab’ad” have been the approved reasons for proving this rule.

    Keywords: Guardianship, special guardianship, general guardianship}
  • شیرین بشیر تاش، گودرز افتخار جهرمی*، سید حسین صفایی

    نظام حقوقی انگلستان از حیث استفاده از ابزارها و تمهیدات نوین جهت حمایت از کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست یکی از نظام های مترقی و با سابقه در اتحادیه اروپا محسوب می شود. در پژوهش حاضر مشاهده خواهد شد که فرآیند فرزندخواندگی در نظام حقوقی انگلستان، یک فرآیند دو مرحله ای می باشد. مرحله اول جداسازی کودک به صورت محدود و موقت از والدین و خانواده طبیعی و مرحله دوم صدور دستور (نهایی) فرزندخواندگی می باشد. قانون گذار انگلستان به واسطه وجود متغیرهای فراوان از جمله حساسیت های اجتماعی، روانشناسی و... صرفا به تعیین قواعد و اصول کلی پرداخته است و در مقابل محاکم انگلستان از طریق رویه قضایی، وظیفه وضع مقررات و قواعد جزیی و مشخص را بر عهده گرفته اند. در همین راستا محاکم انگلستان با در نظر گرفتن اصل اولویت رفاه کودک نسبت به سایر مسایل، قاعده قطعی و زوال ناپذیر بودن دستور (نهایی) فرزندخواندگی را ایجاد نمودند که بنا به دلایلی مورد انتقاد قرار گرفته است.

    کلید واژگان: فرزندخواندگی, رویه قضایی, قیمومت, سرپرستی}
    Shirin Bashirtash, Goodarz Eftekhar Jahromi, Seyyed Hossein Safaei

    Regarding using new instruments and contrivances for protecting the deserted or ill- parented children, English legal system is considered as one of the advanced and old-line ones in the European Union. Through the present research, we see that fostering process in English legal system is a two -stage one. The first stage is limited and temporary separation of the child from the birth parents and biological family; and, the second stage is issuing the (final) fostering order. Because of existing different variables including social sensitivities, psychology, etc., the English legislator has determined just general rules and principles. On the other hand, through judicial process, English courts have taken the responsibility of codifying certain detailed regulations. On the same direction, by considering the principle of child welfare preference to other issues, English courts developed the certain invincible (final) order which faced with criticism due to some reasons .

    Keywords: fostering, judicial process, guardianship}
  • محسن صفری*، فائزه آخوندی

    باروری های پزشکی روش های تولید مثل مصنوعی است که در سالهای اخیر مورد استقبال زوج های بیشماری قرار گرفته است. در انواع این روش ها، امکان تحقق تدلیس وجود دارد که چالش های متعددی را به همراه خواهند داشت. برخی از این چالش ها در آثار غیرمالی همچون نسب، ولایت و حضانت رخ می دهد. ضرورت پرداختن به این موارد اینست که به دلیل فقدان راهکار قانونی مشخص و سکوت قانونگذار بحران های نوینی گریبانگیر روش های مزبور می شود و به جای حل مساله ناباروری زوج های جوان معضلات جدی تری به وجود-خواهد آمد. با بررسی های صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم، نسب طفل به سبب تدلیس در باروری های پزشکی ازبین نمی رود و رابطه خونی برقرار می ماند؛ هرچند برخی صاحب نظران نسب را درصورت وقوع تدلیس نامشروع تلقی می نمایند. ولایت در صورت تدلیس در لقاح ناهمگون درصورتیکه از جانب اهداکنندگان باشد، مجدد به صاحب اسپرم بازمی گردد و در باروری های پزشکی همگون نیز تاثیری در ولایت قهری ندارد. همچنین درصورت وقوع تدلیس از جانب اهداکنندگان و عدم پذیرش طفل از جانب اهداشوندگان، حضانت او نیز برعهده اهداکنندگان قرار می گیرد. درصورتی که کادر درمان و یا مرکز درمانی مرتکب تدلیس شوند، هزینه حضانت طفل را می توان از مدلسین مطالبه نمود. همچنین در حقوق انگلستان تدلیس در باروری های پزشکی آثار غیرمالی متفاوتی را به همراه دارد. ولایت به معنای اخص کلمه در این کشور وجود ندارد. حضانت نیز درصورتی که اهداکنندگان و اهداشوندگان پذیرای طفل نباشند، برعهده نهادهای حمایتی دیگر قرار می گیرد و از این لحاظ از منافع طفل حمایت مطلوبی صورت گرفته است. نسب نیز مفهوم واقعی خود را در این کشور از دست داده است؛ زیرا رویکرد قانون در این کشور به سمت قراردادی بودن این مفهوم است.

    کلید واژگان: باروری های پزشکی, تدلیس, نسب, ولایت, حضانت}
    MOHSEN SAFARI *, Faezeh Akhoondi

    Medical fertilization are artificial reproduction techniques, that have been welcomed in recent years by countless couples. In a variety of medical fertilization methods, there is possibility of misrepresentation that occurrence and has many challenges. Some of these, occur in non-fiscal effects such as origin, guardianship and custody. The necessity to attention to these, the lack of a clear legal solution and the silence of the legislator, the new crises will encroach on these methods, and instead of solving the problem of infertility of young couples, will create more serious problems. We conclude that the child's origin arisingfrom deception doesnot destroy and the blood relationship continues to exist ; however, some specialists consider as illegitimate origin. guardianship will return to the ownerof the sperm in the eventof fraud from a heterogeneous fertilization by donors and homogeneous there is no effect on the guardianship. In the eventof deception by donors and the dismissal of the child by receiver, custody is the responsibility of the donors. If the medical team or health center is committed, the child custody costs can be claimed from the deceiver . In Britain, misrepresentation in medical fertilization also has different effects. There is no jurisprudential guardianship in this country. Also, custody will ultimately be assumed by other support institutions if the donors and receiver donot accept custody. in this respect support of the child is wellreceived. origin also has lost its true meaning in this country, because the legal approach is towards the contractual nature of this concept.

    Keywords: medical fertility, misrepresentation, origin, guardianship, custody}
  • محمد شعبانپور*، زهرا بشارتی، محمد مهدی ولدخانی
    خداوند در آیه 34 سوره نساء(الرجال قوامون علی النساء...) قوامیت مردان بر زنان را مطرح کرده است. تا کنون دیدگاه های گوناگونی از سوی مفسران جهت تبیین قوامیت در آیه مورد بحث ارایه شده است. از آنجا که خانواده اولین نهاد در حیات انسانی و نقطه شروعی است که در کل مراحل زندگی اثر می‏ گذارد، ضرورت دارد تفسیر قوامیت مردان در این آیه با عنایت به مصالح خانواده لحاظ گردد. از این رو، پژوهش حاضر با این سوال روبروست که«قوامیت مردان بر زنان در آیه 34 سوره نساء با نظرداشت مصلحت در فقه شیعه چگونه تبیین می‏ شود؟» بر این اساس، تشریع قوامیت را باید با نظرداشت سنجه‏ های مصلحت در فقه شیعه مانند موافقت مصلحت با فطرت و طبیعت انسان و نیز مصلحت عام تحکیم خانواده مورد توجه قرارداد و بر این پایه تفاوت‏ های جنسیتی را در تبیین حقوق و وظایف زوجین لحاظ کرد.
    کلید واژگان: قوامیت, ریاست, مصلحت, خانواده, آیه 34 سوره نساء}
    Mohammad Shabanpoor *, Zahra Besharati, Mohammad Mahdi Valadkhani
    Since the Almighty God mentions the dominance of Men over Women in the Holy Quran ( Nisa’, 34) the concept of “domination” has been on the focus of many commentators and interpreters. From the perspective of the family, the very initial institution in human life, the issue of Men’s domination would be well considered within the context of family. The present study, having a Shiite jurisprudence perspective, seeks to find a reasonable explanation to this. The concept of domination can well be explained based on "Human Interests" in Shiite ideology. According to this ideology there is compatibility between Men’s domination and Human Fitrah (essence), by and large, family consolidation and maintenance. The issue of Gender differences, consequently, should be considered upon the explanation of one’s right and duty.
    Keywords: Men’s domination over Women, Guardianship, Interest, Family, Sourat-al-Nisa’, 34}
  • سید مهدی سجادی امین *
    در بیشتر مباحث فقهی، ولایت ولی در ازدواج دختر باکره رشیده، بدون تفکیک بین عقد دائم و موقت مطرح شده است. ولی با مراجعه به روایات این باب، که دلیل اصلی و منشا اختلاف نظر فقها است، روشن می شود که حدود و گستره ولایت ولی در عقد موقت، محدودتر از عقد دائم است. این روایات بر پنج دسته اند و از مجموع آنها فهمیده می شود که اگر چنین دختری در مدیریت شئون زندگی و تصمیم های مهم خود مستقل باشد و به تعبیر روایات، مالک امر و نفس خود باشد، در ازدواج هم مستقل است، چه دائم و چه موقت، و اگر در امور مذکور مستقل نباشد و به تعبیر روایات، «بین الابوین»، یعنی تحت اختیار و نظارت آنها باشد، اگر ازدواج او به قصد دخول و ازاله بکارت باشد، اذن ولی به عنوان حکم تکلیفی لازم است و ولی فقط در صورتی می تواند به چنین ازدواجی رضایت دهد که احراز کند چنین ازدواجی برای دختر مصلحت دارد. اما اگر این ازدواج به قصد نزدیکی و ازاله بکارت نباشد، اذن ولی در آن معتبر نیست و دختر رشیده، می تواند مستقلا به چنین ازدواجی اقدام کند.
    کلید واژگان: اذن ولی, عقد موقت, باکره رشیده, ازدواج موقت, ولی قهری, ولایت}
    Sayyed Mahdi Sajadi Amin *
    In most of the juridical debates, the guardianship of the father in the marriage of anadolescent’s virgin maid has been considered necessary without any distinctionbetween temporary marriage and permanent marriage. Examinig the relatedtraditions that are the main causes of differences in ju rists’ views, however, revealsthat the domain of guardianship is more limited in temporary marriage thanpermanent marriage. The traditions can be classified into five group and they allshow that when a maid is capable of managing her affairs independently, she isindependent in getting marriage, whether temporary or permanent. But if she is notable to, and is under the control of his father (Bayn ul Abavayn) and defloration isgoing to be done in marriage, the permission of the father is necessary; he shouldconsider the interests of the maid. Yet when penetration is not going to happen inmarriage, the guardian permaiion is not necessary and the virgin maid can marry onher own choice.
    Keywords: Guardian Permission, Temporary Marriage Contract, Virgin maid, Temporary marriage, legal guardian, guardianship}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال