به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « زبان شناسی » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه « زبان شناسی » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • زهره اخوان مقدم*، ربابه عزیزی
    موضوع مالکیت و حکمرانی در قرآن برای خداوند و انسان به کار رفته و ممکن است این تصور پدید آید که «مالکیت الهی و انسانی از قدرت و تسلط یکسانی برخوردار هستند». این مهم، موجب شد تا مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به معناشناسی واژه «ملک» بر اساس روابط همنشینی در آیات قرآن کریم بپردازد. بررسی تمام آیات ملک الهی و ملک انسانی (48 مورد) نشانگر امور ذیل است: الف) ملک الهی در نقش مبتدای موخر بیشتر با ریشه های «س/ ب/ ح»، (ح/ م/ د)، (ب/ ر/ک)، (خ/ ل/ ق) و... و در نقش مبتدا با موضوع ای قیامت، برپایی حکومت الهی در آن و إعطای جزای مومنان و کافران با ریشه های (ب/ غ/ ت)، (ع/ ق/ م) و... روابط همنشینی دارد، ب) ملک انسانی در غالب موارد با نقش مفعول به با ریشه های (ا/ ت / ی)، (ش/ ی/ ا)، (ن/ ز/ ع)، (ش/ د/ د) و (ص/ ف/ و) همنشین است، ج) خداوند مالک حقیقی جهان است و ملک را به هر کسی که بخواهد، می دهد و از هر کسی که بخواهد، می گیرد و إیتاء ملک به هر دو انسان مومن یا کافر بستگی به مشیت الهی دارد، د) تمام آیات ملک الهی به بیان ویژگی های یک مالک مطلق از جمله دارا بودن قدرت بی نهایت، آفرینش موجودات، ربوبیت الهی، فرمان پذیری مطلق موجودات، اجرای شفاعت، عدالت و برپایی روز جزا در جهانی دیگر می پردازد؛ اما در آیات ملک انسانی به این موضوع که فرمانروای زمینی چه ویژگی ها و اختیاراتی دارد، اشاره ای نمی کند بلکه مهم ترین موضوع، دادن و پس گرفتن قدرت فرمانروایی از انسان، انتخاب فرمانروا براساس شایستگی ها (انسان مومن) و تفویض اختیاراتی همچون علم، قدرت و حکمت می باشد. بنابراین مهمترین مساله در آیات ملک انسانی این است که ملک انسانی نیز در طول ملک الهی قرار دارد و فرمانروایی انسان و تفویض اختیار فرمانروایی به انسان، جزیی از مدیریت جهان توسط خداوند است.
    کلید واژگان: قرآن, ملک الهی, ملک انسانی, معناشناسی, زبان شناسی, ادبیات عرب}
    Zohre Akhavanmoghaddam *, Robabe Azizi
    The issue of ownership and governance in the Qur'an is used for God and man, and it may be assumed that "divine and human ownership have the same power and control". This importance made the present article deal with the semantics of the word "property" based on the relationship of cohabitation in the verses of the Qur'an in a descriptive-analytical way. The examination of all the verses of divine property and human property (48 cases) showed; A) God's property in the role of a late beginner with the roots of "SABH", "HAMD", "Barak", "Khalaq" and... and in the role of a beginner with the topics of the resurrection, the establishment of the divine government in it and the giving of punishment to believers and unbelievers with the roots "Baghat", "Aqm" and... have cohabitation relationships. b) In most cases, the human property is accompanied by the passive voice with the roots "at-y", "shiy", "naza", "shadd" and "saf" and c) according to the reviewed verses, the human property is located along with the divine property and In all cases (the ruler of a believer and the ruler of a polytheist), the surrender of property is dependent on God's will and providence.
    Keywords: Governance in the Qur', an, divine property, human property, semantics, providence}
  • مهدی بیات مختاری*

    یکی از موضوعات قرآنی که از دیرباز دستخوش واکاوی اندیشمندان مسلمان و قرآن پژوهان قرار گرفته است مسیله ترجمه پذیری و جواز ترجمه قرآن است. این مبحث از جنبه شرعی و نیز زبان شناختی قابلیت بررسی دارد. رشیدرضا در اثبات جایزنبودن ترجمه قرآن به پانزده دلیل اشاره کرده است. وی ترجمه را امری فراتر از توان بشر تلقی و به علاوه حرام شرعی قلمداد کرده است؛ اما آیت الله سیدابوالقاسم خویی معتقد است قوانین و تعالیم قرآن همگانی و راهنمایی های آن عمومی و جهانی است و باید این کتاب آسمانی به تمام زبان های زنده جهان ترجمه شود تا کسانی که با زبان قرآن آشنا نیستند بتوانند از حقایق عالی و همگانی آن برخوردار شوند. وی بر آن است که مترجم باید به سه اصل ملتزم باشد: 1. پایبندی به اصاله الظهور و آنچه از ظاهر لفظ استفاده می شود؛ 2. هماهنگی متن ترجمه شده با فطرت و عقل؛ 3. توجه به روایاتی که در تفسیر قرآن از خاندان وحی روایت شده است.

    کلید واژگان: قرآن, سیدابوالقاسم خویی, رشیدرضا, ترجمه, زبان شناسی, الزامات مترجم}
    Mahdi Bayat Mokhtari *

    The issue of translatability and the permissibility of translating the Holy Book of Quran is one of the Quranic issues that has been subjected to analysis by Muslim thinkers and Quranic scholars for a long time. This subject can be examined from the religious and linguistic aspects. Rashid Riḍā has mentioned fifteen reasons for proving that the translation of the Quran is not permissible. He has considered the translation of the Holy Book of Quran as something beyond human ability and also considered it forbidden by Sharia (religion); however, Āyatollāh Sayyid Abū l-Qāsim al-Khoeī believes that the laws and teachings of the Quran are universal and its guidance is general and universal and this Divine Book should be translated into all the living languages of the world in order to use its great and universal truths for those who are not familiar with the language of the Quran. He believes that the translator must adhere to three principles: 1. Adhering to the originality of the appearance (the appearance of a word’s meaning) and what is used by the word's appearance; 2. Coordination of the translated text with nature and intellect; 3. Paying attention to the aḥādīth (Arabic: احادیث, singular: ḥadīth, traditions and narrations) narrated in the interpretation (tafsīr, exegesis) of the Quran from the family of revelation.

    Keywords: Quran, Sayyid Abū l-Qāsim al-Khoeī, Rashid Riḍā, Translation, Linguistics, Translation requirements}
  • سارا حیدری، روح الله محمد علی نژاد عمران*

    یکی از مولفه های مشترک حوزه تلاوت قرآن با مطالعات زبانی و موسیقایی، آکسان ها هستند. زمانی که سخن از آوا، خوانش متون و قرایت می شود، یکی از گزاره های مورد توجه آکسان است؛ بنابراین، قرآن کریم، چه به عنوان یک متن مصوت و چه به عنوان کلام خواندنی - آن طور که از ریشه آن بر می آید - با مطالعات میان رشته ای زبان شناسی، آواشناسی و موسیقی در ارتباط خواهد بود. آکسان ها به منزله مولفه ای که در میان همه این علوم و زیرشاخه های آن عنصری مشترک به شمار می آید، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. به واسطه شناخت مبانی موسیقی و مباحث زبان شناسی رعایت برخی مولفه ها مانند مواضعی که آکسان بر واژگان و عبارات قرآنی قرار می گیرد، می توان به نحو دقیق تر و بهتری در انتقال معنا از آن بهره جست و این مهم در انتقال پیام الهی به مخاطبان قرآن بسیار حایز اهمیت است؛ به گونه ای که رعایت نکردن آن می تواند موجب اختلال در بروز معنای آیه و مخدوش کردن پیام الهی و هرگونه دگرگونی معنایی شود که مدنظر نبوده است. با توجه به اینکه آکسان، هم در زبان شناسی و هم در موسیقی دارای مفهوم است، در این پژوهش به ماهیت آن در هر یک از این علوم پرداخته شده و یافته ها گویای این است که اگر قاری در کنار توجه به معنا، آکسان های هر واژه و عبارت قرآنی را به درستی تشخیص دهد و لحن الاداء را رعایت کند، تلاوت معنامحور رقم خواهد خورد و فهم بهتری از مفاهیم قرآنی به دست می دهد. علت ماندگاری برخی تلاوت ها رعایت لحن الاداء در حین تلاوت بوده که به پیوند ریتم درونی و بیرونی (ظاهری و باطنی) الفاظ قرآن، منجر و مایه مانایی برخی تلاوت ها شده که در تاریخ بی نظیر یا کم نظیر است.

    کلید واژگان: آکسان, زبان شناسی, آواشناسی, موسیقی, معنامحوری تلاوت قرآن}
    Sara Heydari, Rohohlah Mohamad Ali Nezhad Omran *

    One of the common components of Quran recitation with linguistic and musical studies is "Axons". When it comes to phonetics and reading the texts and recitations, one of the most important propositions is "Axon". Therefore, the Holy Quran, whether as a vowel text or as a reading word- as it comes from its roots - will be related to the interdisciplinary studies of linguistics, phonetics, and music. "Axons" have a special place as a component that is considered a common element among all these sciences and their sub-branches. By knowing the basics of music and linguistic topics, and observing some components such as the positions where the "Axon" is placed on the words and Quranic expressions, "Axons" can be used in a more accurate and better way in conveying the meaning, and this is very important in conveying the divine message to the audience of the Quran; in such a way that not complying with it can cause a disruption in the meaning of the verse and distort the divine message and any transformation of the meaning that was not intended. Considering that the "Axon" has a meaning in both linguistics and music, in this research its nature is discussed in each of these sciences and findings show that if the reciter, in addition to paying attention to the meaning, the "Axons" of each word and phrase of the Quran, correctly recognizes and observes the tone of the performance, the recitation will be based on meaning and will give a better understanding of the Quranic concepts. The reason for the persistence of some recitations is due to the observance of the tone of recitation during the recitation, which has led to the connection of the internal and external rhythm (external and internal) of the words of the Qur'an and has become the reason for the survival of some recitations that do not exist or are rare in history.

    Keywords: Axon, Linguistics, Phonetics, Music, Semantics of Quran Recitation}
  • سمیه اجلی*، محسن جاهد
    احادیث فراوانی در کتب روایی شیعه و اهل سنت با مضمون احادیث ثواب الاعمال موجود است. تکرار و تکثر این روایات در این کتب از جمله دلایلی است که نادیده گرفتن احادیث ثواب الاعمال را مشکل می سازد. روش عموم حدیث شناسان در مواجهه با این روایات استفاده از قاعده ی من بلغ بوده که بر اساس آن به رغم ضعف سند، این احادیث با نگرشی مسامحه آمیز مورد پذیرش قرار می گیرند. در حالی که مطالعه و دقت در مضمون این احادیث، تناقضات آشکار موجود در آن ها را پدیدار می کند. در پژوهش حاضر پیشنهاد می شود برای حل مشکل تعارضات، از رویکردهای جدید زبان شناسی و توجه به ظرفیت های مختلف زبان استفاده شود. در این رویکرد معنا در احادیث ثواب الاعمال می تواند بر اساس دیدگاه کنش گفتاری توجیه شود، بدین صورت که این روایات با ایجاد کنش موثر در مخاطب معنادار بوده و در صورتی که نتواند بر اساس نظام فکری و اعتقادی مخاطب کنش موثر مدنظر را ایجاد کنند، دارای اختلال معنایی محسوب می شود. مزیت نسبی این راهبرد علاوه بر وسعت بخشی به دامنه ی معناداری، آن است که در این روش عبارات بدون این که لزوما از مسیر صدق یا کذب عبور کنند می توانند مورد سنجش و ارزیابی قرار بگیرند.
    کلید واژگان: احادیث ثواب الاعمال, زبان شناسی, نظریات معنا, شرط صدق, نظریه ی کنش گفتاری, قاعده من بلغ}
    Somayyeh Ajalli *, Mohsen Jahed
    There are many hadiths in Shia and Sunni Hadiths books about the reward of deeds (Savab’ol Aa’mal). The repetition and multiplicity of these hadiths in these books is one of the reasons that make it difficult to ignore this hadiths. The general method of hadith scholars in dealing with these hadiths is to use the Man Balgh rule, based on which, despite the weakness of the chain of transmission, these hadiths are accepted with a tolerant attitude. While the study and accuracy in the content of these hadiths shows the obvious contradictions in them. In the current research, it is suggested to use new linguistic approaches and pay attention to different capacities of language to solve the problem of conflicts. In this approach, the meaning in Savab’ol Aa’mal hadiths can be justified based on the perspective of speech act theory, in such a way that these hadiths are meaningful by creating an effective action in the audience, and if they cannot create the intended effective action based on the intellectual and belief system of the audience, It is considered to have a semantic disorder. The relative advantage of this strategy, in addition to the wideness of the meaningful range, is that, in this method, expressions can be measured and evaluated without necessarily going through the path of truth or falsity.
    Keywords: Savab’ol Aa’mal Hadiths, linguistic, Theoris of Meaning, Truth Condition, Speech Act Theory}
  • زهره اخوان مقدم، فهیمه دهقانی زاده*

    در کتب علوم قرآنی مبحثی با عنوان مبهمات قرآن مطرح شده است. پژوهشگران در معرفی این دانش از الفاظی استفاده کرده اند که ناخواسته، قرآن و الفاظ آن را مبهم و گنگ می نمایاند. در این پژوهش پس از بررسی معنای واژه «مبهم» در علم لغت، زبانشناسی، نحو عربی و مقایسه آنها با معنای «مبهم» در علوم قرآنی، مشخص شد که معنای «مبهم» در علوم قرآنی در بخشی از موارد با تعریف آن در اصطلاح نحو منطبق می شود. جریان شناسی تعریف عالمان از «مبهم» در علوم قرآنی نشان می دهد که در این دانش از «اسامی غیر مصرح در قرآن» بحث شده است. همچنین «تفسیرمبهمات القرآن» به معنای تفسیر الفاظ مبهم قرآن نیست بلکه به نام های غیر مذکور در قرآن «مبهمات» و ذکر آنها «تفسیر مبهمات القرآن» اطلاق شده است و پرداختن به «مبهمات القرآن» تضادی با تبیان و روشنگر بودن قرآن ندارد و ابهام در این دانش به معنی گنگ بودن الفاظ قرآن نیست. لذا پیشنهاد می شود که در زبان فارسی به جای استفاده از عبارت «مبهمات» از نام «اسامی غیر مصرح در قرآن» استفاده شود تا از بروز اشتباه در فهم مقصود این دانش و خلط میان تعاریف لغوی، صرفی، زبانشناسی واژه «مبهم» و تعریف آن در علوم قر آنی، چنانکه در برخی از کتب متاخر به چشم می خورد جلوگیری شود.

    کلید واژگان: مبهمات قرآن, اعلام قرآن, ابهام, زبان شناسی, دلالت, بافت}
    Zohreh Akhavan Moqadam, Fahimeh Dehqanizadeh*

    An issue entitled “mobhamāt al-Quran” has been raised in the books of Quranic sciences. In dealing with this issue, researchers have used some words which inadvertently make the Quran and its words seem to be vague. In this study, following an examination of the meaning of the word “mobham” in philology, linguistics, Arabic syntax and comparing them with the meaning of “mobham” in Quranic sciences, it was found out that, in some cases, the meaning of “mobham” in Quranic sciences matches its definition in syntax. A study of the stream of scholars' definitions of “mobham” in Quranic sciences reveals that the phrase “the unclear terms of the Quran” has been used in them. Also, “the interpretation of mobhamāt al-Quran” does not refer to the interpretation of the ambiguous words of the Quran, butthe nouns not mentioned in the Quran have been called “mobhamāt”, and mentioning them has been termed “the interpretation of mobhamāt al-Quran”. It has also been revealed that dealing with “mobhamāt al-Quran” is not in contradiction with the explanatory and illustrative nature of the Quran, and ambiguity in this discipline does not mean that the words of the Quran are vague. Therefore, it is suggested that instead of using the term “mobhamāt” in Persian, the phrase “the nouns not clearly mentioned in the Quran” be used to avoid misunderstanding the intent of this discipline and confusion between lexical, morphological and linguistic definitions of the word “mobham” and its definition in Quranic sciences, as is seen in some of the later books.

    Keywords: “mobhamāt al-Quran”, proper nouns, ambiguity, linguistics, implication, context}
  • مهدی حبیب اللهی*

    ازپیش انگاری ابزاری زبان شناختی است که در دانش کاربردشناسی یا معناشناسی کاربردی برای بیان و استنباط مفاهیم غیر مستقیم از یک متن یا گفتار به کار می آید. دانش کاربردشناسی در دهه های اخیر به منظور تفسیر و توضیح نشانه های زبانی و غیرزبانی و تبیین منظور نهایی تولید کننده نشانه کاربرد وسیعی داشته است. با توجه به اینکه در تفسیر قرآن کریم، مفسر با «متن» سروکار داشته و یکی از اهدافش تبیین مراد جدی خداوند است، این دانش و مولفه های آن بسیار موثر و کارساز است. در این مقاله سعی شده است پس از معرفی اجمالی دانش کاربردشناسی و توضیح مولفه ازپیش انگاری که در قالب لایه سوم بافتی به تبیین مراد جدی متکلم می پردازد، نقش این مولفه را در تفسیر آیات منتخب نشان دهد. براساس یافته های این پژوهش مشخص شد توجه به ازپیش انگاری در تفسیر قرآن موجب کشف مفاهیم غیرمستقیم و لایه های عمیق تر آیات قرآن می شود. هرچند مفسران قرآن به صورت سنتی به این مقوله توجه داشته اند، استفاده از تقسیم بندی ، گستردگی بحث و نظام مندی آن در دانش کاربردشناسی به کشف مفاهیم جدید منتهی می شود.

    کلید واژگان: کاربردشناسی, ازپیش انگاری, تفسیر قرآن, زبان شناسی}
    Mahdi Habibolahi *

    Presupposition is a linguistic tool used in pragmatics or applied semantics to express and deduce indirect concepts from a text or speech. Pragmatics has been widely used in recent decades to interpret and explain linguistic and non-linguistic signs and to explain the ultimate purpose of the sign producer. Since in the interpretation of the Holy Quran, the commentator deals with the "text" and one of his purposes is to explain the ultimate intention of God, this knowledge and its components can be very effective and efficient in Quranic exegesis. In this article, after briefly introducing the knowledge of pragmatics and explaining the presupposition that demonstrates the real intention of the speaker in the form of the third textural layer, the role of this component in interpreting the selected verses is shown. Based on the findings of this study, Presupposition in the interpretation of the Qur'an leads to the discovery of indirect meanings and deeper layers of Qur'anic verses. Although the commentators of the Qur'an have traditionally paid attention to this issue, the use of segmentation, breadth of discussion, and systematization in pragmatics can lead to the discovery of new concepts.

    Keywords: Pragmatics, Presupposition, Concept, Context, Implication}
  • فاطمه حبیبی*، فتحیه فتاحی زاده، فریده حق بین
    در علم زبان شناسی، رویکردهای مختلفی به «زبان» وجود دارد و برای زبان در این رویکردها، نقش های گوناگون تعریف می شود. صورت گرایان معتقدند قوه نطق، موهبت ذاتی بشر است که انسان با آن متولد می شود و پدیده ای ذهنی و ابزاری است که عملکرد ذهن بشر را منعکس می کند؛ اما کارکردگرایان، زبان را پدیده ای اجتماعی و وسیله ارتباطی می دانند و معتقدند که صورت های زبانی، خلق و فراگرفته می شوند تا در خدمت نقش ارتباطی زبان باشند. این پژوهش کوشیده است رویکرد تفسیری علامه طباطبایی به ماهیت «زبان» را باروشتحلیلی و با محوریت آیات مشتمل بر پرکاربردترین نمودهای گفتاری زبان مانند قول، کلمه، لسان، نطق و بیان مورد بررسی قرار دهد. به اجمال می توان اذعان داشت که وی به هر دو نقش«زبان» یعنی وسیله ارتباطی و نیز ابزار بیان اندیشه بودن، معتقد است؛ اما ماهیت آن را امری فطری دانسته و تعلیم آن به بشر را یک الهام الهی و تنها مخصوص انسان تلقی می نماید. یکی از دستاوردهای پژوهش حاضر، تایید این نظریه زبانشناسی است که «زبان» قوه فطری و استعداد ذاتی است که با انسان متولد می شود و این توانش با قرار گرفتن انسان در ظرف اجتماع، به کنش های گوناگونی مانند گفتار منجر می گردد.
    کلید واژگان: علامه طباطبایی, تفسیر المیزان, ماهیت زبان, زبان شناسی, نمودهای گفتاری}
    Fatemeh Habibi *, Fathieh Fattahizadeh, Farideh Haghbin
    In linguistics, there are various approaches to the nature and use of language each defining a certain role for it. Formalists believe that the speaking ability is an innate gift with which human beings are born. To those scholars, language is a cognitive phenomenon or a tool that reflects mental processes. Pragmatists, however, consider language as a social phenomenon and a means of communication. They believe that linguistic forms are created and acquired to serve communicative purposes. The present research is an attempt to elaborate on Allameh Tabatabai’s interpretive approach to the nature of language. It is conducted through an analytical method with a focus on the Qur’anic verses that contain the most widely used lexical manifestations of language such as qhowl, kalemeh, lesan, notqh and bayan. The study generally shows that he believes in both roles of language, namely a means of communication and a means of self-expression, but he considers it innate by nature. According to him, the language capacity is a divine inspiration given exclusively to man. An important contribution of this study is the confirmation of the hypothesis that language is a natural gift and an innate competence born with a child. By flourishing in the social context, this competence turns into various performances such as speech.
    Keywords: Allameh Tabataba’i, Al-Mizan Interpretation, Nature of language, Linguistics, Verbal manifestations}
  • محمد نبی احمدی، فرشته یزدانی*

    تحلیل گفتمان انتقادی یکی از برجسته ترین نظریات معاصر زبانی است. این پدیده زبانی، ارتباط میان کارکرد زبان و بافت‏های اجتماعی وسیاسی بکار رفته در بستر آن را باز می‏ کاود. رویکرد گفتمان انتقادی روش هایی را بررسی می نماید که از آن طریق، زبان در ارتباطی دو طرفه از یک سو سبب ایجاد روابط اجتماعی گردیده و از سویی دیگر خود نیز در بستر این روابط شکل می‏گیرد. تحلیل گران انتقادی با تحلیل بافت متن و سپس تبیین و تفسیر نتایج آن، به بررسی ساخت متون پرداخته و ایدیولوژی‏های نهفته در سیاق متن را رمزگشایی می کنند. سوره بروج یکی از سوره های خاص قرآنی است که با ساخت واژگانی و بافت موقعیتی و داشتن اهداف تربیتی دارای ساختاری گفتمانی می باشد. امروزه تحلیل گفتمان انتقادی افق‏های جدیدی را در مطالعات دینی - قرآنی گشوده است. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، تمامی نشانه‏های معناداری را که در سوره بروج وجود دارد از منظر تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فیرکلاف(1989) در سه سطح توصیف، تبیین و تفسیر مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.

    کلید واژگان: قرآن, سوره‏ بروج, زبان شناسی, تحلیل گفتمان انتقادی, فیرکلاف}
    Mohamad Nabi Ahmadi, Fereshteh Yazdani *

    Critical discourse analysis is one of the most prominent contemporary linguistic theories. This linguistic phenomenon rediscovers the connection between the function of language and the social and political contexts used in its context. The critical discourse approach examines the ways in which language in a two-way communication, on the one hand, creates social relations and, on the other hand, is formed in the context of these relations. Critical analysts analyze the structure of the text and then explain and interpret its results, examining the construction of texts and deciphering the ideologies underlying the context of text. Surah Al-Burooj is one of the special surahs of the Quran which has a discourse structure by constructing words and situational context and having educational goals. Today, critical discourse analysis has opened new horizons in religious-Quranic studies. This research intends to analyze and examine all the significant signs that exist in Surah Al-Buruj from the perspective of Norman Fairclough (1989) critical discourse analysis in three levels of description, explanation and interpretation by descriptive-analytical method.

     

     

    Keywords: Quran, Surah Al-Burooj, Linguistics, Critical Discourse Analysis, Fairclough}
  • ابراهیم فتح الهی*

    شناساسی وجوه ارتباطی «مطالعات قرآنی» با مباحث «علم زبانشناسی» از چند نظر حایز اهمیت است. اولا، به دلیل اینکه مطالعات قرآنی، از تنوع روشی برخوردار است لذا روش های مختلف تحقیق از جمله روش های علم زبانشناسی و روش تحلیل زبانی در مطالعات قرآنی کارآیی دارد. ثانیا، قرآن متنی زبانی است و در قالب لفظ نازل شده است لذا مثل هر متن دیگری می تواند موضوع مطالعه علم زبان شناسی قرار گیرد. بنابراین، عالم قرآنی باید نسبت خود را با علم زبانشناسی تعیین کرده و بر اساس کارآیی روش های علم زبانشناسی آن ها را در مطالعات قرآنی به کار ببندد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر که به روش تحلیل مفهومی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است می توان گفت: بخش عمده ای از مطالعات مربوط به قرآن در مطالعات زبان شناسی قابل دسته بندی است. زیرا قرآن غیر از جنبه های وحیانی آن، متنی زبانی و از مقوله خطاب های لفظی است. همچنین یک تعامل دوسویه بین مطالعات قرآنی و حوزه دانش زبانشناسی وجود دارد. یعنی هم مطالعات قرآنی می تواند موضوع پژوهشهای زبانشناسانه قرار گیرد و هم می توان در فهم و تفسیر قرآن از نظریات، تیوری ها و دستاوردهای دانش زبان شناسی بهره برد.

    کلید واژگان: مطالعات قرآنی, زبان شناسی, تحلیل زبانی, زبانشناسی قرآن, مباحث زبانشناختی قرآن}
    EBRAHIM FATHOLLAHI *

    Identifying the relational aspects of "Quranic studies" with the topics of "linguistics" is important from several points of view. First, because Quranic studies have a variety of methods, so different research methods, including methods of linguistics and linguistic analysis, are effective in Quranic studies. Secondly, the Qur'an is a linguistic text and has been revealed in the form of words, so like any other text, it can be the subject of the study of linguistics. Therefore, the Qur'anic scholar must determine its relation to the science of linguistics and use them in Qur'anic studies based on the efficiency of linguistic science methods. Based on the findings of the present study, which has been done by the method of conceptual analysis and library studies, it can be said that a major part of the studies related to the Qur'an can be categorized in linguistic studies. Because the Qur'an, apart from its revelatory aspects, is a linguistic text and a category of verbal speeches. There is also a two-way interaction between Qur'anic studies and the field of linguistics. That is, both Qur'anic studies can be the subject of linguistic research and theories, theories and achievements of linguistic knowledge can be used in understanding and interpreting the Qur'an.

    Keywords: Quranic Studies, Linguistics, linguistic analysis, Linguistics of the Quran, Linguistic Issues of the Quran}
  • امید قربانخانی*، محمدعلی تجری، محمدکاظم رحمان ستایش

    گفتاری یا نوشتاری بودن زبان قرآن از موضوعات نوپدید در قرآن پژوهی معاصر است که پذیرش هر دیدگاهی در این باب، نوع رویکرد به کلام الهی و فهم آن را متفاوت می سازد. با وجود نگارش آثاری چند پیرامون این موضوع، بسیاری از نگاشته ها به تمایز میان دوگانه «گفتار/نوشتار» با دوگانه «گفتاری/نوشتاری» توجه نکرده و لذا دچار خلط بین مفهوم «نوشتار» و «نوشتاری» از یک طرف و مفهوم «گفتار» و «گفتاری» از طرف دیگر شده اند. جستار حاضر در روشی توصیفی-تحلیلی با تبیین تفاوت میان دوگانه های مذکور و تفکیک حوزه پژوهش هر کدام، قرآن را به مثابه رخداد زبانی لحاظ کرده و مبتنی بر روایات به بررسی شاخصه های آن در دوگانه «گفتار/نوشتار» پرداخته است. بررسی انجام گرفته نشان می دهد قرآن کریم تلفیقی از شاخصه های گفتار (همچون حضوری بودن رابطه زبانی، وابستگی زیاد به واحدهای زبرزنجیری) و شاخصه های نوشتار (مانند تعین پیشانزولی متن، یکسویه بودن ارتباط زبانی) را دارا می باشد.

    کلید واژگان: گفتار, نوشتار, زبان قرآن, رخداد زبانی, سبک بیانی, زبان شناسی}
    Omid Ghorbankhani *, MohammadAli Tajari, MohammadKazem Rahman Setayesh

    The spoken or written language of the Qur'an is one of the emerging issues in the contemporary Qur'anic research that the acceptance of any view in this regard makes the approach to the divine word and its understanding different. Despite writing several works on this subject, many writings do not pay attention to the distinction between the duality of "speech/writing" and the duality of "spoken /written" and therefore confuse the concept of "writing" and "written" on the one hand and the concept of "speech" and "spoken" on the other hand. The present article, in a descriptive-analytical method by explaining the differences between the mentioned dualities and separating the field of research of each has considered the Qur'an as a linguistic event and based on narrations has examined its characteristics in the duality of "speech/writing". The study shows that the Holy Quran has a combination of speech characteristics (such as the presence of a linguistic relationship, high dependence on prosodic units) and written characteristics (such as predetermining the text, one-way language communication).

    Keywords: speech, Writing, language of the Quran, linguistic event, style of expression, Linguistics}
  • سید سجاد غلامی*، سید مهدی جوکار

    از جمله واژگان پربسامد در قرآن کریم دو واژه «نعمت و رزق» است که متجلی دو صفت «رزاق و منعم» از اوصاف خداوندی است. در تفکر دینی، بین رازق و مرزوق و منعم و منعم ارتباط  گفتاری ویژه ای وجود دارد. خداوند در ایجاد این ارتباط پیش قدم است. این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی و آماری از دو الگوی ارتباطی زبان شناختی دیوید برلو و رومن یاکوبسن برای تحلیل آیاتی که در آن دو واژه «نعمت و رزق» اشاره شده است، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پس از بررسی و تحلیل دو الگو ذیل آیات، این نتیجه حاصل شد که خداوند در این آیات به عنوان منبع و فرستنده پیام به گیرنده آن در الگوی ارتباطی برلو از طریق کانال حواس ظاهری -و حواس باطنی- درصدد است تا خالقیت، رازقیت و منعم بودن خود را به گیرنده پیام تذکر دهد و پست فرستی که گیرنده بعد از برقراری ارتباط آیات باید به سمت خداوند ارسال کند، از سویی عدم فراموشی خالقیت الله است و از سوی دیگر عدم کفران نعمت و شکر گزاری نعماتی است که خداوند به او ارزانی داشته است، این ارتباط دارای اختلالات درونی و بیرونی است که هر کدام مانع پست فرست گیرنده و ارتباط بین منبع و گیرنده است. در الگوی ارتباطی یاکوبسن فرستنده از طریق کانال رمزی وحی بر اساس کارکرد عاطفی(قاعده لطف پروردگاری) درصدد است تا پیام آیات را که در بردارنده رازقیت و ناعمیت خداوند است، به گیرنده  با کارکرد ترغیبی از جمله، نزول  امداد غیبی، وفور نعمات و دیگر نعمت و رزق های ظاهری و باطنی، توحید و خالقیت خود را به گیرنده آن متذکر شود.

    کلید واژگان: قرآن, زبان شناسی, نعمت و رزق, دیوید برلو, یاکوبسن}
    Seyyed Sajjad Gholami *, Seyyed Mahdi Jowkar

    In their effort to develop and to dominate the world around them, humankind have sometimes been overcome by temporal, spatial, and epistemological obstacles. Nevertheless, compared with the extent of the development of the early humans, modern humankind consider themselves successful and somewhat at the end point of progress. The passage of time, discovery and acquisition of new knowledge, however, have always been accompanied by the emergence of new unknowns. Therefore, in this process of constant struggle, humankind find himself faced with the question of which realm of science is beyond their reach, and should not bother themselves entering it. Relying on the Qur’anic knowledge and by scrutinizing the semantic field of the Qur’anic words and paying attention to the discussions of the philosophy of science, this article focused on the above-mentioned question, and concluded that except for the special science of the essence of the Almighty God and the sciences that have been forever hidden behind the curtain of the unseen by God's permission, other potential sciences can be conquered by human beings, and they must make their efforts to fulfill the will of God the Almighty, in accordance with the "position of the caliphate of God" for humankind and the divine “command to build on the earth".

    Keywords: the Qur’an, Linguistics, ne'mat (blessing), rizq (sustenance), David Berlo, Roman Jakobson}
  • جمال طالبی قره قشلاقی*

    سبک شناسی جایگاه مهمی در کشف ویژگی های زبانی آثار ادبی دارد. قرآن به عنوان معجزه جاویدان پیامبر (ص) که کتابی همه جانبه است، آکنده از جنبه های زبانی و سبک شناختی می باشد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی زبانی سوره محمد (ص) در چهار سطح آوایی، صرفی، نحوی، واژگانی، و نیز کشف زوایای ادبی آن پرداخته است. مهم ترین یافته جستار حاضر این است که بین مضمون آیات سوره محمد (ص) با آواهای به کار رفته در واژگان آن انسجام وجود دارد. آنجا که روی سخن با کفار و جهاد با آنان است، لحن کوبنده غالب است و این امر در نوع آواها و صفات آن ها قابل رصد می باشد. اما جایی که خداوند با مومنان سخن می گوید، زبان نرم و ملایمی به کار رفته است. مختوم شدن غالب فواصل به حرف «میم» در این سوره یکی از ویژگی های سبکی است است که نقش مهمی در استمرار ضرباهنگ سوره ایفا نموده است. همچنین وجود مقطع بلند باز در 86 درصد از فاصله های آیات نیز دیگر ویژگی سبکی سوره است که تلفظ آن نسبت به مقطع های دیگر از طول زمانی بیشتری برخوردار است، و این مساله به خلق ضرباهنگی که دایر بر شدت، حدت، خشونت، تشویق به جهاد، و تصویر جنگ مومنان و کفار است، کمک نموده است. این انسجام حتی در سطوح نحوی و واژگانی نیز تجلی یافته، و به خاطر همسویی با سیاق کلی سوره و تاثیرگذاری واژگان، برخی ساخت های نحوی از استعمال رایج خارج شده، و لهجه ی خاصی غالب گشته است که این مقوله در فعل «عسیتم» نمود یافته است.

    کلید واژگان: قرآن کریم, سبک شناسی, زبان شناسی, سوره محمد(ص)}
    Jamal Talebi *

    Stylistics has an undeniable place in discovering the linguistic properties of literary works. The Qur’an, as the everlasting miracle of the Prophet Muhammad (SAW) and a comprehensive book, is full of linguistic and stylistic features. This descriptive-analytical study has analyzed the linguistic features of Surah Muhammad (SAW) in four phonetic, morphological, syntactic, and lexical levels and has additionally identified its literary aspects. The most important finding of the present research is that there is a coherence between the content of the ayahs of Surah Muhammad (SAW) and the sounds used in its words. Wherever God addresses the infidels and the embarking on jihad with them, the tone is striking, and this can be seen in the type of sounds and their attributes. But where God speaks to the believers, soft and gentle language is used. The closing of most of the intervals with the letter "m" in this surah is one of the stylistic features that has played an important role in the continuation of the rhythm of the surah. Furthermore, the presence of a long open section in 86% of the intervals of the ayahs, the pronunciation of which is longer than other sections, is another feature of the style of this surah that has contributed to the creation of a rhythm, which is based on intensity, severity, violence, encouragement of war, and portraying an image of war between the believers and the infidels. This agreement has even been manifest at syntactic and lexical levels and for being in line with the overall context of the surah and the impact of words, some syntactic structures have found an unpopular usage and a special accent has become predominant as embodied in the verb "asaitom".

    Keywords: the Holy Qur’an, stylistics, Linguistics, Surah Muhammad (SAW)}
  • معصومه مهرابی*، ایوب امرائی

    در سال های اخیر زبان شناسی شناختی خاصه بعد فرهنگی آن زمینه تحقیق و پژوهش در جنبه های مختلف زبان را فراهم آورده است که از آن میان” استعار ه مفهومی” ابزاری راهگشاست؛ بدین صورت که از میان مفاهیم و ابزارهایی (نظیر "طرح واره های شناختی" و "مقوله های شناختی") که زبان شناسی شناختی برای تحلیل های زبانی بدست می دهد، استعاره های شناختی ابزاری برای تحلیل هر متن و از آن جمله متون کتاب های مقدس فراهم می آورد.  چارچوب نظری پژوهش حاضر الگوی زبان شناسی فرهنگی مورد نظر شریفیان(2017) است که در آن، استعاره مفهومی نوعی ابزار تحلیل فرهنگی محسوب می شود. زبان و روش قرآن کریم عرفی و فرا عرفی است و بدیهی است که دلالت های قرآن نیز بدین گونه اند تا با قسم عرفی آن بتوان مفاهیم مورد نظر را برای عموم مخاطبان تبیین نمود. با لحاظ نمودن فرهنگ سازی استعاره ها و همچنین استفاده عرب از این بلاغت بیانی، خداوند متعال در قرآن کریم جهت تغییر الگوهای ذهنی و رفتاری انسان ها، نه تنها این صنعت را تخطیه نکرده، بلکه آن را تایید نموده است. در این پژوهش یکی از استعاره های مفهومی قرآن کریم یعنی "دنیا بازار است" مورد بررسی قرار گرفته است. پرسش های اصلی تحقیق عبارتند از این که استعاره دنیا به مثابه بازار  به چه تعداد و به چه هدفی در قرآن کریم به کاربسته شده است و بسامد وقوع و رخداد آن در چه نوع از سوره هایی بیشتر است و با استفاده از مبانی زبان شناسی شناختی- فرهنگی چه تبیین هایی می توان برای طرح آن در این کتاب ارایه کرد. روش تحقیق هم تحلیل محتوا (به منظور تخمین و سنجش میزان بسامد وقوع این استعاره در متن قرآن کریم) و هم تحلیل کیفی (به منظور ارایه تبیین های فرهنگی- شناختی در دلایل به کارگیری این استعاره در متن قرآن کریم) است. پیکره تحقیق تمام آیات قرآن است. آیات حاوی عناصر واژگانی مربوط به بازار و کسب و کار استخراج شده اند و بسامد وقوع این استعاره در هریک از این سوره ها تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که 2/2 درصد آیات قرآن حاوی چنین استعاره مفهومی هستند. همچنین یافته ها نشان می دهند که تعداد این استعاره ها در سوره های مدنی بیشتر از سوره های مکی است، چراکه با توجه به نقش و اهمیت بازار و تجارت در زندگی و حیات اعراب در صدر اسلام و نیز به طور کلی با توجه به اهمیت آن در تامین نیازهای فیزیولوژیک انسان عامل تحولات تاریخی- اجتماعی در یک سرزمین را می توان به مثابه متغیری مستقل لحاظ کرد.

    کلید واژگان: قرآن کریم, استعاره مفهومی, فرهنگ سازی, دنیا, بازار, زبان شناسی}
    Masoumeh Mehrabi *, Ayyoub Amraei

    In recent years, cognitive linguistics and particularly its cultural dimension as a research-provoking theory related to different aspects of language, has attracted the attention of more scholars. Among the concepts presented in this theory, conceptual metaphors can be considered useful means for analyzing all kinds of texts, especially sacred texts. Sharifian (2017) used conceptual metaphors as an analytical tool to provide cultural explanations for linguistic phenomena. The present research used Shairifan's cultural linguistics model as its theoretical framework to analyze Qur’anic ayahs containing "the world as a market" metaphor. The language and method of the Holy Qur’an is based on mores and meta-mores. Naturally, Qur’anic implications share this feature so that the intended concepts can be explained to the Qur’an's audience. Considering the culture-building role of metaphor as well as its use in Arabic as a rhetorical device, the almighty God has not only proscribed using it but has confirmed its usage as it can change the mental and behavioral patterns of humans. The main questions of this study concerns the frequency and the causes of using the metaphor of life as a market, identifying the surahs where it has been used more frequently and how the cognitive cultural linguistics can explain this application. Content analysis and qualitative analysis (to respectively estimate and evaluate the frequency of the use of this metaphor and to present cultural-cognitive indications of the reasons for using it in the text of theHoly Qur’an) were used as research methods. The research corpus consisted of all Qur’anic ayahs. The ayahs containing lexical items having to do with market and trade and their frequency were identified. The results show that this conceptual metaphor is used in 2.2 percent of all ayahs. Furthermore, this metaphor appears much more frequently in Medinan surahs than in Meccan ones because given the role and importance of market and trade in the life of early Islam Arabs and in general due to their significance in supplying humans' physiological needs, historical-social developments in a country can be regarded as an independent variable.

    Keywords: theHoly Qur’an, conceptual metaphor, Culture-Building, the world, market, Linguistics}
  • سیده شیرین حجازی*، پروین بهارزاده، آزیتا افراشی
    نظم و انسجام در قرآن کریم از دیرباز مورد توجه بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام بوده است و تاکنون نظریاتی مانند  "نظریه نظم" و  "نظریه وحدت موضوعی قرآن" در این راستا شکل گرفته است. امروزه نیز برمبنای نظریه انسجام متنی، در مطالعات روش شناسی متن، می توان عواملی که اجزای تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد و سبب انسجام و هماهنگی آن می شود، بررسی کرد. براین اساس، در مقاله حاضر، ابتدا ارتباط عبارات استعاری قرآن برمبنای نظریه استعاره مفهومی، مورد بررسی قرار گرفته و تحلیل شناختی استعاره های مفهومی فاصله، اندازه و حرکت، سه نوع انسجام: انسجام تحت یک استعاره کلان، انسجام میان چند جنبه از یک مفهوم منفرد و انسجام ترکیبی استعاره ها را نشان داده است. سپس بر مبنای نظریه انسجام متن، مشخص شد این استعاره ها به عنوان گره های انسجامی، بیانگر نوعی ارتباط معنایی میان اجزاء متن هستند که آنها را از گسستگی و ناهماهنگی در موضوع حفظ می کند. همچنین هم پوشی موجود میان اهداف استعاره ها نشان داد، چگونه زبان استعاری قرآن همه مفاهیم و اندیشه های خود را در مسیر هدف اصلی خویش انسجام بخشیده است. این انسجام استعاری پیوستگی آیات را از محدوده سوره ها به کل متن تعمیم می دهد و اعجاز ادبی متن قرآن کریم را از زاویه ای جدید بیان می کند.
    کلید واژگان: قرآن کریم, انسجام استعاری, استعاره مفهومی, زبان شناسی, اعجاز ادبی}
    Sayedeh Shirin Hejazi *, Parvin Baharzadh, Azita Afrashi
    Order and coherence in the Holy Qur'an have long been considered by many thinkers in the Islamic world, and theories such as "Theory of Order" and "Theory of Thematic Unity of the Qur'an" have been developed in this regard. Even today, based on the theory of textual coherence, in the methodological studies of the text, we can examine the factors that connect the components of the text and cause its coherence and coordination. Accordingly, in the present article, the relationship between the metaphorical expressions of the Qur'an based on the theory of conceptual metaphor was examined and the cognitive analysis of the conceptual metaphors of distance, size and motion, three types of coherence: coherence under one macro metaphor, coherence between several aspects of a concept. Individual and combined coherence showed metaphors. Then, based on the theory of text coherence, it was found that these metaphors, as cohesive nodes, represent a kind of semantic connection between the components of the text that protects them from disruption, inconsistency in the subject. The overlap between the goals of the metaphors showed how the metaphorical language of the Qur'an has integrated all its concepts and ideas in the direction of its main goal. This metaphorical coherence extends the continuity of the verses from the scope of the suras to the whole text and expresses the literary miracle of the text from a new angle.
    Keywords: The Holy Quran, Metaphorical Coherence, Conceptual Metaphor, Linguistics, Literary Miracle}
  • صدیقه بزرگ نیا، فریبرز حسین جان زاده*، محمدباقر حسینی

    زبان که به عنوان اصلی ترین ابزار انتقال پیام از شخصی به شخص دیگر شناخته می شود، در موقعیت های ارتباطی مختلف باید به گونه ای به کار رود که آن پیام از حد مطلوبی از ادب مندی برخوردار گردد. در یک ارتباط گفتاری، پیام رسان می تواند از راهبردهای مستقیم و یا غیرمستقیم بیانی استفاده کند؛ اما سخن وی در صورتی ادب محور خواهد بود که بیشتر از راهبرد غیرمستقیم بهره برده باشد. زبان به مثابه شکل دهنده ساختمان احادیثی که درباره زنان روایت شده است، مستلزم این است که واژگان، نحو کلام و لحن آن متناسب با فضای زنانه و به دور از هرگونه ادب گریزی باشد. لازمه این امر آن است که در ساختمان زبانی احادیث از راهبردهای غیرمستقیم قابل قبولی استفاده شود. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به دنبال کشف میزان ادب محوری احادیثی است که درباره زنان در کتب اربعه شیعه روایت شده است. به همین منظور، تمامی گفتمان های این احادیث مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان از آن دارد که از مجموع 960 گفتمانی که درباره زنان در کتب اربعه روایت شده است، راهبرد غیرمستقیم در بالاترین میزان (82%) و راهبرد مستقیم در پایین ترین میزان (18%) است. این میزان کارکرد نشانگر آن است که این احادیث از حد بسیار مطلوبی از ادب مندی برخوردار است.

    کلید واژگان: زن, کتب اربعه, زبان شناسی, ادب محوری, راهبردهای بیان}
    Sediqa Bozorgnia, Fariborz Hossein Janzadeh *, MohammadBagher Hossein

    Language, as the primary means of communication and conveying messages from one person to another, should be employed in diverse communication situations in a way that ensures compliance with a certain level of politeness.In verbal communications, the interlocutor can recruit either direct or indirect expressive strategies, but his speech is more likely to be considered polite if indirect strategies are adopted. Language, as the building block of the structure underlying hadiths concerning women, requires the selection of words, syntax, and tone that are proportionate to the feminine moods and bereft of any impoliteness.This calls for the adoption of acceptable indirect strategies in the linguistic structure of hadith. Using a descriptive-analytical method, the present paper seeks to explore the degree of politeness in traditions about women in the Four Books. For this purpose, all the discourses raised by these hadiths were examined. The results reveal that of 960 discourses dedicated to women in the Four Books, the indirect strategy has the highest (82%) and the direct strategy has the lowest (18%) frequency. This indicates compliance with the principle of politeness in these hadiths

  • کبری راستگو*، سید معصوم حسینی

    قرآن کریم به عنوان جامع ترین منشور زندگی بشری و نظام نامه ی سعادت دنیوی و اخروی، اساسی ترین منبع معرفت همه ی صاحبان عقل سلیم است. فهم صحیح معارف راهگشایانه و آموزه های انسان ساز این متن مقدس که در قالب همین زبان بشری پدیدآورنده ی بهترین حیات انسانی است، از مهم ترین مشغله های دیرین قرآن پژوهان و اندیشمندان دین بوده و هست. بی شک مباحث سنتی علم بلاغت، به تنهایی بسندگی لازم در استخراج جنبه های زیبایی شناسانه و تبیین معانی متمیزانه ی قرآن را به گونه ای علمی و منتظم ندارد، بدین تصور نوشتار حاضر بر آن است تا با استفاده از دانش اساسا ساختاری زبان شناسی نوین که اهمیت چندانی برای شم زبانی قایل نیست، پاره ای از بایسته های قرآنی را که موجب تعالی اخلاق فردی و اجتماعی انسان ها بالاخص مسلمانان می شود، کشف و تحلیل نماید. بررسی داده های قرآنی نشان داد که هر آیه ای بر مفهوم سازی معینی بنیاد نهاده شده است که فهم آیه می بایست بر اساس همان مفهوم سازی انجام پذیرد. لذا در آیاتی که ظاهرا واژه ای از جمله حذف شده است، و یا جایگزین واژه ی دیگری شده و غیره، ضروری است آیه به همان حالت باقی بماند تا پیام اصلی نهفته در ورای آن به دست آید، چه کلام الله مجید از طریق کاربست همین ساختارهای زبانی معانی متمیزانه ای را در حوزه های مختلف زندگی بشری به دست داده است. همچنین جایگزینی واژگانی، کاهش و افزایش هدفمند حجم کلام (ایجاز و اطناب)، کاربست ساخت های صرفی معنادار(شکل ساخت واژی) و امثال آن، از جمله اختیارات متداول دستور هرزبانی بالاخص زبان عربی به شمار می آید که درورای کاربست هریک از آن ها در کلام مجید، بایسته های اخلاقی حیات بخش و زندگی ساز لطیفی نهفته است.

    کلید واژگان: زبان شناسی, اخلاق فردی, اخلاق اجتماعی, قرآن, بایسته ها}
    Kobra Rastgu*, Sayyid Ma’Soum Hosseini

    The holy Quran, as the most comprehensive charter of human life and the manual of worldly and the Hereafter bliss, is the most essential source of knowledge for all those who have common sense. The correct understanding of the promoting and humanistic teachings of this sacred text that, in the form of its very human language, is the originator of the best human life, has been and still is one of the most important occupations of Quranic scholars and researchers. Undoubtedly, the traditional potentials of rhetorics alone are not sufficient for extracting the aesthetic aspects of the Quran and explaining its distinct meanings in a scientific and systematic manner. Hence, the present article aims to discover and analyze some of the Quranic requirements that elevate individual and social ethics of human beings, especially Muslims, using the fundamentally structured knowledge of modern linguistics which does not consider linguistic intuition very important. The examination of the Quranic data revealed that each verse is focused on a certain type of conceptualization, and its understanding should be based on the same conceptualization. Therefore, in a verse in which one word has been apparently omitted, replaced another word, etc., it is necessary for the verse to remain as it is so that the main message latent in it can be extracted as the holy Quran has contributed distinct meanings to various spheres of human life through the application of these linguistic structures. Also, lexical substitution, deliberate reduction and increase in the volume of vocabulary (concision, verbosity), utilization of meaningful inflectional structures (word formation), etc. are among the most commonly used mechanisms of every grammar, especially Arabic grammar, and beyond the utilization of each one of them in the holy Quran, lie delicate, life-giving ethical requirements.

    Keywords: linguistics, personal ethics, social ethics, the Quran, requirements}
  • حسین خاکپور*، مریم لطفی

    تحلیل گفتمان انتقادی، پدیده ای زبانی می باشد که در اثر ارتباط تولید شده، و گرایشی مطالعاتی، اجتماعی و میان رشته ای است. گفتمان انتقادی، به تحلیل و نقد متونی که بازتاب دهنده عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر فضای جامعه است، می پردازد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل گفتمان انتقادی امام حسن مجتبی 7 در وقایع پس از رحلت رسول خدا6 بر اساس نظریه فرکلاف است که در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و به روش توصیفی- تحلیلی به آن پرداخته می شود. دستاورد این نوشتار تبیین گفتمان انتقادی امام 7 است که نشان دهنده شرایط خفقان و قدرت مسلط بر جامعه، اوضاع مردم کوفه در زمان حضرت می باشد، افزون بر این اثرپذیری امام 7 از آن شرایط که گفتمان را به صورت اعتراضی و انتقادی نسبت به پیمان شکنان ایراد فرموده اند، این انتقاد را در راستای اثبات امامت و جانشینی بعد از رسول خدا 6   ، شکوه از حق ضایع شده حضرت علی 7، ذکر فضایل پدر بزرگوارش، معرفی یار و یاور دلسوز پیامبر اکرم 6 و روشنگری در جهت برانگیختن افکار عمومی برای حمایت و پشتیبانی امام 7 و یارانش برجسته می نماید.

    کلید واژگان: گفتمان انتقادی, امام حسن علیه السلام, خطبه, فرکلاف, زبان شناسی}
    Hosain Khakpour *

    Critical discourse analysis is the linguistic phenomenon produced by communication, and is a study, social, and interdisciplinary tendency. Critical discourse deals with the analysis and critique of texts that reflect the social, political, and cultural factors governing space, society. The purpose of the present study is to analyze the critical discourse of Imam Hassan Mojtaba (PBUH) in the aftermath of the death of the Prophet (PBUH) based on Farfalaf's theory, which has three levels of description, interpretation and descriptiThe purpose of the present study is to analyze the critical discourse of Imam Hassan Mojtaba (AS) on the events after the death of the Prophet (peace and blessings be upon him) based on Farfalaf's theory, which has three levels of description, interpretation and descriptive-analytic method. This article explores the critical discourse of Imam Hassan Mojtaba (PBUH) in conditions of suffocation, the dominant power of the community and the people of Kufa in protest and criticism of the outlaws, leading to this critical discourse on a number of issues, including: Imamate and succession after the Prophet of God (PBUH), the glorification of the lost right of Prophet Ali (PBUH), mentioning the virtues of his noble father, the compassionate companionship of the Prophet (peace be upon him) and the Enlightenment in order to arouse public opinion. Support and support of Imam and his companions.ve-analytic method. Achieved

    Keywords: critical discourse, Imam Hassan (AS), Sermon, Forklift, Linguistics}
  • حسین محسنی*، افسون رزمی
    زبان‏شناسی ابزار توانمندی در مطالعه روشمند زبان به شمار می آید که معناشناسی یکی از برجسته ترین شاخه های آن است که محققان بسیاری برای کشف بیشتر مقاصد مختلف یک متن به بررسی این جنبه از زبان شناسی پرداخته اند. دی بوگراند در مطالعات معناشناسانه و نظریه خویش، عوامل 4 گانه ای را معرفی کرده است که تمامی ابعاد لغوی و غیرلغوی متن را در برمی گیرد. بر اساس این نظریه تحقق متنوارگی در یک متن مستلزم حضور 7 معیار برخاسته از عوامل فوق در آن است. قرآن کریم به عنوان نمونه بی مانند ادبی، تمام عناصر متنوارگی را در ترکیبی منحصر بکار گرفته که در این میان، واژه گزینی دقیق توانسته است نقش محوری در توسعه دلالتی آیات برعهده بگیرد. پژوهش حاضر جستاری کتابخانه ای-تحلیلی است که به بررسی کاربست معاییر متنوارگی در توسعه دلالتی در قرآن کریم می پردازد. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که حضور این معاییر هفتگانه در ادبیات قرآنی، چگونه و تا چه میزان به بیان لایه های معنایی عمیق تر واحدهای زبانی در آیات منجر می شوند. نتایج پژوهش نشان می دهد در کنار دو معیار انسجام و پیوستگی، حضور پررنگ پنج معیار فرامتنی همانند «پذیرفتنی بودن» و «موقعیت» موجب تولید معنای بیشتر یا همان «توسعه دلالتی» آیات برای مخاطب و مترجم گشته است.
    کلید واژگان: زبان شناسی, معناشناسی, دی بوگراند, متنوارگی, توسعه دلالتی, قرآن کریم}
    Hossein Mohesni *, Afsoun Razmi
    Linguistics is a powerful tool in the methodical study of language. Semantics is one of the most prominent branches of linguistics studied by many researchers in order to further discover the different purposes of a text. In his semantic studies and theory, de Beaugrande has identified four factors that encompass all the lexical and non-lexical dimensions of the text. According to this theory, the realization of textuality in a text requires the presence of standards arising from the above factors. The Holy Qur’an, as an unequalled literary example, has used all the elements of textuality in a unique combination, in which careful word-selection has played a pivotal role in the implicational development of ayahs. The present library-analytical research examines the application of standards of textuality to the development of implication in the Holy Qur’an. This research seeks to answer the question of how and to what extent the presence of these seven standards in the Qur’anic literature leads to the expression of deeper semantic layers of linguistic units in the ayahs. The results show that in addition to the two standards of cohesion and coherence, the strong presence of five extra-textual standards such as "acceptability" and "situationally" has led to the production of more meaning or "implicational development" of ayahs for the audience and the translator.
    Keywords: Linguistics, Semantics, de Beaugrande, Textuality, implicational development, the Holy Qur’an}
  • محمود مکوند*، نرجس توکلی محمدی
    فهم معنای واژگان قرآنی، گام نخست و بنیادی در تفسیر قرآن است، چنان که تالیف آثار متعدد در این حوزه از سده های نخستین اسلامی شاهدی بر این مدعاست. یحیی بن سلام ازجمله قرآن پژوهان سده دوم هجری است که نزدیکی روزگار وی با عصر نزول، اهمیت روش شناسی آثار وی را در حوزه معناشناسی مفردات قرآن مضاعف می کند. بنابراین در مقاله حاضر به بررسی دو اثر وی پرداخته ایم: اثر نخست کتاب تصاریف با موضوع وجوه معنایی واژگان قرآنی است، و اثر دوم کتاب تفسیر اوست. این دو اثر سرشار از معناشناسی مفردات قرآنی است. تردیدی نیست که یکی از ویژگی های سنت تفسیری در سده های نخستین اسلامی، سیطره نقل است که در دو اثر پیش گفته به روشنی دیده می شود. بااین حال به نظر می رسد یحیی بن سلام در موارد متعدد خود به معناشناسی واژگان قرآنی پرداخته است. بنابراین هدف مقاله حاضر آن است که با تطبیق و کاربست برخی مفاهیم و اصطلاحات حوزه معناشناسی، به توصیف و تحلیل معناشناسی واژگان قرآنی در دو اثر پیش گفته بپردازد تا روش یکی از متقدم ترین قرآن پژوهان را در این حوزه آشکار کند. این پژوهش نشان می دهد که یحیی بن سلام در تبیین معنای واژگان قرآنی، به «بافت موقعیت»، «ریشه شناسی»، «روابط هم نشینی و جانشینی»، «واژگان هم نویسه»، «شمول معنایی» و «تقابل معنایی» توجه داشته است. همچنین وی در معناشناسی واژگان قرآنی متعلق به امور ناملموس، به مفهوم استعاری این واژگان اشاره می کند که یادآور «استعاره های مفهومی» در دانش زبانشناسی است.
    کلید واژگان: یحیی بن سلام, واژگان قرآنی, تفسیر, معناشناسی, زبان شناسی}
    Mahmoud Makvand *, Narjes Tavakkoli Mohammadi
    Understanding the meaning of the Qur’anic terminology is the first and foremost step in Qur’an interpretation, as testified by authoring various works in this field since early Islamic centuries. Yaḥyā b. Salām is among the second century Qur’anic scholars, whose closeness to the Revelation era would double the importance of his methodology in the field of the semantics of the Qur’an’s terms (mufradāt). We have, therefore, undertaken to study two of his works in the present article; the first, Taṣārīf, which is on the semantic aspects of the Qur’anic terminology and the second one, which accounts for his Tafsīr book. These two works are replete with the semantics of the Qur’anic terms. Undoubtedly, one of the characteristics of exegetical tradition in early Islamic centuries is the prevalence of narration, which is clearly seen in the above-mentioned two works. Nevertheless, it seems that Yaḥyā b. Salām has in various instances dealt with the semantics of the Qur’anic terminology. Thus, the present article is intended to describe and semantically analyze the Qur’anic terminology in the above-mentioned two works through application of some semantic concepts and expressions in order to unveil the methodology of one of the earliest Qur’anic scholars in this field. This research demonstrates that in his enunciation of the meaning of the Qur’anic trms, Yaḥyā b. Salām has taken into consideration the “situation’s context”, “etymology”, “juxtaposition-substitution relations”, “homographs”, “semantics inclusiveness”, and “semantics contrast”. In the semantics of the Qur’anic terminology related to the intangible, he refers to the metaphorical meaning of these terms, which reminds one of the “conceptual metaphors” in linguistics.
    Keywords: Yaḥyā b. Salām, Qur’anic terminology, Interpretation, semantics, Linguistics}
  • علی فتحی*

    هدف پژوهش حاضر این است که با روش «تحلیل گفتمان» و با استفاده از فضای حاکم بر نظام فلسفی صدرا، تقریر و تفسیر همدلانه ای از اندیشه سیاسی او ارائه دهد. در این راستا، خاستگاه تاریخی، مبادی و اصول کلی نظریه تحلیل گفتمان مورد مطالعه قرار گرفته و چگونگی کاربرد آن در نظام فلسفی صدرا بررسی شده است. نتایج این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شد، نشان داد که اگر نظام حکمی صدرا را به عنوان یک هویت گفتمانی تعریف کنیم، در این صورت، از نظام حکمی مشاء و اشراق هم می توان به عنوان گفتمان های حکمی بدیل، سخن گفت. هویت هر گفتمانی را از طریق مفصل بندی و دال مرکزی و دال های شناور می توان مورد بازاندیشی قرار داد و نسبت میان گفتمان های فکری مختلف و متنوعی را که در طول تاریخ فلسفه اسلامی ظهور کرده اند، از نو تفسیر کرد. بدون التزام به مبانی معرفت شناختی و نسبی انگاری موجود در تحلیل گفتمان می توان از این نظریه در تحلیل هر پدیده، فرهنگ، فلسفه و اندیشه ای سود جست، لکن نباید خرده گفتمان ها و خرده روش ها را تبدیل به بت واره هایی سازیم که از دام در هم تنیده آنها راه گریزی پیدا نکنیم.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, فلسفه سیاسی, حکمت متعالیه, ملاصدرا, فوکو, زبان شناسی}
    Ali Fathi*

    This project is aimed at delivering a new interpretation of political thoughts of Sadra via discourse analysis and according to dominant atmosphere of his philosophical approach. With this regard the historical origin, basis and principle approaches of the discourse analysis and its application to Sadra philosophical approach have been studied. The research method was descriptive analytical. The results indicated that if philosophical approach of Sadra assumed to be discourse, so that Mosha' and Eshragh approaches can also be considered as Badil philosophical discourse. The identity of each discourse could be revised through articulation, central slab, and floating slab. In this way the relationship among different discourses throughout the history can be reinterpreted. Without adhering to the epistemological and relativistic foundations of discourse analysis, this theory can be useful in analyzing any phenomenon, culture, philosophy, or thought, but we should not turn subtexts and subtypes into idols that we cannot escape from their trap.

    Keywords: Discourse Analysis, Political Philosophy, Sadra, Foucault, Linguistics, Sadra philosophical Approach}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال