به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Mental Health » در نشریات گروه « جغرافیا »

تکرار جستجوی کلیدواژه « Mental Health » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • محدثه اسماعیلی، اسلام کرمی*، ابوالفضل دهقان منگابادی

    رشد شهرنشینی با افزایش اختلالات روانی همراه است و یکی از موضوعات مغفول در اکثر برنامه ها و طرح های مرتبط با محیط ، بحث زیبایی شناسی می باشد و کانون توجه بیشتر بر مباحث و عوامل کمی و به خصوص عوامل اقتصادی متمرکز شده است. مساله این پژوهش، بررسی سلامت روان ساکنین مجتمع های مسکونی با پیش فرض نقش زیبایی شناسی است. این پژوهش با هدف ارتقای سلامت روان ساکنین با توجه به نقش مولفه-های زیبایی شناسی انجام شده است. تبیین مولفه ها و معیارهای سلامت روان و زیبایی شناسی و چگونگی تحقق آن در نمونه مورد پژوهش (شهرک تالار گرگان) سوالات پژوهش است. پژوهش میدانی از طریق نمونه گیری تصادفی در نمونه آماری (301نفر) و با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرت، در نرم افزار spss تائید شده، انجام گرفته است. نتایج مطالعات با استفاده از آزمون های توصیفی، میانگین، تی تک نمونه ای، همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر در نرم افزار spss ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد، بین دو متغیر زیبایی شناسی و سلامت روان رابطه معنادار منفی و همبستگی برقراراست و تنها دو متغیر جنسیت و مدت اقامت تاثیر مستقیم و منفی بر متغیر سلامت روان دارند. نتایج پژوهش و راهکارهای معماری جهت ارتقای سلامت روان ساکنین با توجه به ادراک ارائه گردیده است.

    کلید واژگان: زیبایی شناسی, سلامت روان, مجتمع های مسکونی, اضطراب}
    Mohaddeseh Esmaieli, Islam Karami *, Abolfazl Dehagn Mongabadi

    The growth of urbanization is associated with the increase of mental disorders, and one of the neglected issues in most of the programs and projects related to the environment is the discussion of aesthetics, and the focus of attention is focused on quantitative issues and factors, especially economic factors. The problem of this research is to examine the mental health of residents of residential complexes with the presupposition of the role of aesthetics. This research was done with the aim of improving the mental health of the residents, considering the role of aesthetic components. Explaining the components and standards of mental health and aesthetics and how to realize it in the research sample (Talar Gorgan town) are the questions of the research. Explaining the components and standards of mental health and aesthetics and how to realize it in the research sample (Talar Gorgan town) are the questions of the research. Field research was conducted through random sampling in a statistical sample (301 people) and using a Likert scale questionnaire, approved in spss software. The results of the studies are presented using descriptive tests, mean, one-sample t-test, correlation, regression and path analysis in spss software. The findings show that there is a significant negative relationship and correlation between the two variables of aesthetics and mental health, and only two variables of gender and length of stay have a direct and negative effect on the variable of mental health. The research results and architectural solutions to improve the mental health of the residents have been presented with regard to perception.

    Keywords: Aesthetics, Mental Health, Residential Complexes, Anxiety}
  • شیوا ولایتی*، سویل رضایی تبریزی

    سلامت روان در دهه های اخیر یکی از عوامل اساسی در زندگی شهروندان در کشورهای توسعه یافته می باشد. توجه به این موضوع که بخش اعظمی از زمان شهروندان در فضاهای شهری سپری می شود، توجه به مولفه های کالبدی فضای شهری که منجر به ارتقا سلامت روان شهروندان شود حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مولفه های کالبدی بر مولفه های ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری تبریز (عینالی و ائل گولی) است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی است که به روش تحلیل همبستگی انجام شده است. ابتدا مولفه های پژوهش در دو دسته مولفه های سلامت روان و مولفه های کالبدی فضاهای شهری براساس مبانی علمی معتبر استخراج و سپس به منظور ارزیابی تاثیر مولفه های کالبدی بر سلامت روان پرسشنامه طراحی شد. در این مقاله جامعه آماری شهروندان شهر تبریز است که از دو فضای شهری مذکور به عنوان مهم ترین فضاهای جمعی استفاده می کنند بر این اساس طبق فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین حجم نمونه شد، که پس از سنجش روایی و پایایی (870/0) پرسشنامه، اقدام به تکمیل پرسشنامه ها شد و نهایتا با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمون در قالب نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مولفه های کالبدی فضاهای شهری شامل تنوع فضایی، انعطاف پذیری فضا، مسائل زیست محیطی، آسایش اقلیمی، امکانات محیط، حریم خصوصی، خوانایی و زیبایی بصری و مولفه های سلامت روان شامل احساس آرامش، امنیت فردی، ارزش و تصورات ذهنی، تامین نیازها، شادمانی، حس تعلق و تعاملات اجتماعی می باشد. بیشترین همبستگی به مولفه تنوع فضایی با مولفه تامین نیازها (478/0) و کمترین همبستگی به مولفه آسایش اقلیم با مولفه امنیت فردی (104/0) تعلق دارد. با توجه به یافته های مقاله حاضر، همبستگی میان بیش از 90 درصد از مولفه های کالبدی و روانی به صورت قوی یا متوسط می باشد و این نتیجه نشان می دهد که مولفه های کالبدی فضاهای شهری در دو فضای شهری مذکور تاثیر بالایی بر سلامت روان شهروندان دارد.

    کلید واژگان: مولفه های کالبدی, فضای شهری, سلامت روان, عینالی و ائل گولی شهر تبریز}
    Shiva Velayati *, Sevil Rezaei Tabrizi

    In recent decades, mental health is one of the basic factors in the lives of citizens in developed countries. Paying attention to the fact that a large part of citizens' time is spent in urban spaces, it is important to pay attention to the physical components that lead to improving the mental health of citizens. The aim of this research is to investigate the effect of physical components on the components of improving the mental health of citizens in the urban spaces of Tabriz. This study was conducted in terms of practical purpose and correlation method. First, research components were extracted in two categories: mental health components and physical components of urban spaces based on scientific principles, and then a questionnaire was designed to evaluate the effect of physical components on mental health. In this article, the statistical population is the citizens of Tabriz city, who use the two urban spaces of Ainali and El-Goli as the most important collective spaces. according to Cochran's formula, the sample size was determined as 384 people, the questionnaires were analyzed using Spearmon's correlation coefficient test in SPSS software. The physical components include spatial diversity, space flexibility, environmental issues, climate comfort, environmental facilities, privacy, legibility and visual beauty, and mental health including a sense of peace, personal security, mental images. Providing needs, happiness, sense of belonging and social interactions. The highest correlation belongs to the component of spatial diversity with the component of providing needs (0.478) and the lowest correlation to the component of climate comfort with the component of personal security (0.104). According to the findings of this article, the correlation between more than 90% of the physical and mental components is strong or moderate, and this result shows that the physical components have a high impact on the mental health of citizens.

    Keywords: Physical components, Urban Space, Mental Health, Ainali, El Gholi of Tabriz city}
  • هادی حسینی*

    هدف این پژوهش، مطالعه و بررسی ارتباط میان تراکم جمعیت شهری با دو متغیر سلامت روانی و فعالیت بدنی و تحرک شهروندان می باشد. پژوهش جزء تحقیقات توصیفی، موردی و پیمایشی می باشد. داده های مربوط به تراکم جمعیت از اطلاعات شهرداری مشهد و داده های مربوط به سلامت روانی از طریق پرسشنامه استاندارد GHQ-28 و داده های مربوط به فعالیت بدنی از طریق پرسشنامه استاندارد شارکی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. جامعه آماری، شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و تعداد نمونه برابر با 950 نفر می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که به لحاظ شدت فعالیت بدنی و شاخص توده بدنی بین محلات موردمطالعه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید، اما به لحاظ میزان پیاده روی روزانه و امتیاز سلامت روانی بین محلات تفاوت معنی داری وجود دارد. میان تراکم جمعیت با میزان پیاده روی روزانه افراد رابطه ای معنی دار ولی معکوس مشاهده گردید. هیچ گونه رابطه معنی داری میان تراکم جمعیت با شدت فعالیت بدنی و شاخص توده بدنی مشاهده نگردید. نتایج نشان داد که میان تراکم خالص مسکونی و سلامت روانی رابطه آماری معنی دار وجود ندارد. اما میان تراکم ناخالص مسکونی با امتیاز سلامت روانی (کل) و دو مولفه علایم جسمانی و اضطراب رابطه معنی داری مشاهده گردید که البته ضرایب همبستگی در حد بسیار ضعیف بودند. به لحاظ وضعیت سلامت روانی، دو محله احمدآباد و خرمشهر در بهترین شرایط و محلات فرامرز عباسی و کوی پلیس در بدترین شرایط قرار داشته اند. با توجه به فقر بسیار جدی مطالعات تجربی در ایران، برای فهم بیشتر و بهتر موضوع، انجام مطالعات تجربی و موردی ضروری است

    کلید واژگان: تراکم جمعیت, فعالیت بدنی, پیاده روی, سلامت روانی, شاخص توده بدنی, مشهد}
    Seyyed Hadi Hosseini *

    A healthy city is a city that continuously improves its physical, social, and cultural environments, develops its resources, and ensures public health. In recent years, the increasing trends of environmental pollution, unemployment, poverty, poor housing, and social and psychological harms as well as industrialization and the spread of epidemic diseases have decreased the quality of the urban living environment. Noorabad City, like many other cities, is facing many problems such as worn-out structures, inadequate housing, lack of social and health services, and noise pollution. These problems will cause serious damage to the health of the environment and citizens. The present study employs a descriptive-analytical method for final evaluation and data analysis. This study uses t-test and structural equation modeling to explain and model the effects. The results of the t-test of the sample showed that the status of healthy city indicators in the study area with an average of 2.51 is not in an acceptable situation and is estimated to be poor. Analysis of the findings of structural equation modeling indicates that the amount of factor load of the root mean square error (RMSE) is equal to 0.079, which indicates the desirability of the research model. Also, the analysis of the second-order factor model showed that the health dimension has the highest factor load with a weight of 0.94 and the lowest factor load belongs to the physical dimension with a factor weight of 0.64. In order to promote the indicators of a healthy city and balanced distribution of services and facilities, spatial policies and planning should be based on creating a platform for attracting more private sector investment and directing them to disadvantaged areas where the role of urban management and related organizations is very important.

    Keywords: Population density, Physical Activity, walkability, Mental Health, Body Mass Index, Mashhad}
  • محمد قاسمی سیانی*، نسیم فرتاش مهر

    امروزه فضاهای عمومی در شهرها، بیشتر از همیشه صحنه حضور و تجلی زندگی جمعی و روزمره شهروندان است، به همین دلیل این فضاها نقش بسزایی در سلامت روحی و روانی شهروندان دارند. هدف اصلی این مقاله بررسی نقش فضاهای عمومی در سلامت روانی شهروندان منطقه 2 شهرداری کرمانشاه است. این مقاله براساس هدف، تحقیق کاربردی و براساس ماهیت یک تحقیق توصیفی و تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. بدین منظور تعداد 384 نفر از شهروندان منطقه 2 کرمانشاه بعنوان جامعه آماری با فرمول کوکران انتخاب گردید و پرسشنامه ها به روش تصادفی ساده بین آنها توزیع و اطلاعات جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که سلامت روان نسبت به فضاهای عمومی در بین زنان در سطح بالاتری از سلامت روان نسبت به مردان قرار دارد ولی سلامت روان در بین افراد مجرد و متاهل تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند اما سلامت روان در بین افراد مالک و مستاجر تفاوت معناداری با یکدیگر دارد و افرادی که دارای مالکیت منزل مسکونی خود هستند از سلامت روان بهتری نسبت به مستاجرها برخوردار هستند.همچنین نتایج بررسی شاخص های فضاهای عمومی و سطح سلامت روان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، بیانگر آن است که همبستگی بین فضاهای عمومی شهری و سلامت روان شهروندان در سطح معنی داری 0.001 ، ضریب همبستگی به دست آمد برابر با 0.183 است که بیانگر آن است که رابطه قوی بین مولفه های فضاهای عمومی و سطح سلامت روان شهروندان برقرار است.

    کلید واژگان: فضاهای عمومی, سلامت روان, آسایش روانی, کرمانشاه, پایداری شهری}
    Mohammad Ghasemisiani *, Nasim Fartashmehr

    Today, public spaces in cities are more than ever the scene of the presence and manifestation of the collective and daily life of citizens, for this reason these spaces play a significant role in the mental health of citizens. The main purpose of this article is to investigate the role of public spaces in the mental health of citizens of Region 2 of Kermanshah Municipality. This article is based on the purpose of applied research and based on the nature of a descriptive and analytical research. Library method and questionnaire tool were used to collect data. For this purpose, 384 citizens of the 2nd region of Kermanshah were selected as a statistical population using Cochran's formula, and questionnaires were distributed among them by a simple random method and information was collected. The results of the research showed that women's mental health in public spaces is at a higher level than men's, but there is no significant difference in mental health between single and married people, but there is a significant difference in mental health between owners and tenants. and people who own their own residential houses have better mental health than renters. Also, the results of examining the indicators of public spaces and the level of mental health using the Pearson correlation test indicate that the correlation between urban public spaces and the mental health of citizens is at a significant level of 0.001, the correlation coefficient is equal to 0.183, which indicates that the relationship There is a strong relationship between the components of public spaces and the level of mental health of citizens

    Keywords: public spaces, Mental health, mental comfort, Kermanshah, urban sustainability}
  • امیرحسین شبانی*، محدثه کشاورز
    افزایش جمعیت شهری و گسترش شهرنشینی بر شهرها پیامدهای گوناگون کالبدی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی داشته است و بر شهروندان، به ویژه، پیامدهای روان شناختی؛ از طرفی می توان بیان کرد که ارتباط با طبیعت در شهرهای امروزی در قالب فضاهای سبز شهری در مقیاس های گوناگون نقش بسزایی در کاهش مشکلات روحی و روانی ایفا می کند. در این میان، برنامه ریزی زیرساخت های سبز شهری با لحاظ کردن کیفیت های فضایی/کالبدی برای ارتقای سلامت روان شهروندان نقش برنامه ریزی فضاهای شهری را برای تبدیل به محیط های حمایت گر ارتقاء می دهد؛ زیرساخت های سبز در چند دهه اخیر به عنوان اجزایی تاثیرگذار، نه تنها در محتوای خود، بلکه در تاثیر بر محدوده های پیرامونی شان واجد ارزش های کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی اند. هدف اصلی در پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل ارتباط میان زیرساخت های سبز شهری و سلامت روان شهروندان در بافت پیرامونی پارک ملت به منظور بهره مندی از ظرفیت های این گونه فضاها در ارتقای سلامت شهری است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش های اسنادی و میدانی (مصاحبه و پرسش نامه) به بررسی ارتباط میان بافت پیرامونی پارک شهری و تاثیر آن بر سلامت روان بپردازیم. تحلیل مضامین با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با چهارده نفر از کاربران فضا با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد و در مرحله دوم با استفاده از تکنیک دلفی فازی، پرسش نامه در دو دور با ده نفر از متخصصان، نتایج نهایی را حاصل کرد. روش پژوهش مبتنی بر پارادایم تفسیرگرا، در رویکردی آمیخته در بخش اول روش کیفی تحلیل مضمون و در بخش دوم دلفی فازی است. یافته ها در قالب چهار مضمون اصلی: کیفیت سلامت بخش کالبدی محیط، سلامت روان، سلامت جسمی و سلامت اجتماعی ده کیفیت را برای برنامه ریزی زیرساخت سبز شهری مذکور، جهت ارتقای سلامت روان شهروندان تعریف کرده است.
    کلید واژگان: زیرساخت سبز شهری, فضای سبز, پارک, سلامت روان, پارک ملت بروجن}
    Amirhosein Shabani *, Mohadese Keshavarz
    The increase in urban population and the expansion of urbanization have had various physical, social, environmental, and economic consequences for cities and their citizens, especially psychological consequences; On the other hand, it can be said that contact with nature in today's cities in the form of urban green spaces in various scales plays a significant role in reducing mental and psychological problems. Hence, urban green infrastructure planning, considering spatial/physical qualities to improve citizens' mental health, can play a role in transforming urban spaces into supportive environments. Green infrastructures have become influential components not only in their content, but also in their impact on their surrounding areas' physical, environmental, and social values in recent decades. The main aim of this research is to test and analyze the relationship between urban green infrastructure and citizens' mental health in the surrounding area of Park-e-Mellat to enjoy the capacities of such spaces in promoting urban health. In this article, we have attempted to investigate the relationship between the surrounding area of the urban park and its effect on mental health through document and field methods (interview and questionnaire). Thematic analysis using semi-structured interviews with 14 space users was performed using MAXQDA software. In the second stage, using the fuzzy Delphi technique, the final results were obtained with 10 experts in two rounds of the questionnaire. The research method is based on an interpretive paradigm, with a mixed approach in the first part of qualitative thematic analysis and the second part of fuzzy Delphi. The findings, in the form of four main themes: the quality of the physical environment, mental health, physical health, and social health, defined ten qualities for green infrastructure planning to improve citizens' mental health.
    Keywords: Urban green infrastructure, Green space, park, mental health, Brojen Mellat park}
  • ژیلا فرزانه سادات زارنجی، محمدحسن یزدانی

    کیفیت محیط های شهری و سلامت روان در تعامل با همدیگر هستند و کیفیت محیط های شهری بر سلامت روانی افراد تاثیر می گذارد. با عنایت به اینکه یکی از ابعاد مهم کیفیت محیط های شهری بعد کالبدی- فیزیکی می باشد..بنابراین هدف این پژوهش، سنجش کیفیت کالبدی- فیزیکی محیط شهری با تاکید بر سلامت روان شهروندان می باشد که به صورت موردی در منطقه 3 شهراردبیل انجام شده است. پژوهش پیش رو از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است. جهت سنجش کیفیت کالبدی- فیزیکی محلات مورد مطالعه 5 شاخص(دسترسی، زیبایی و نظم بصری، جذابیت عملکردی، فرم کالبدی و امکانات واحد مسکونی) به کار گرفته شد. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار صوری تایید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 830/0 به دست آمد سپس براساس نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده 480 نفر مورد پرسشگری واقع شدند جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اولویت بندی محلات به لحاظ کیفیت کالبدی- فیزیکی از مدل تصمیم گیری چند معیاره COPRAS در محیط Excel استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش و نتایج حاصل از مدل COPRAS در بین محلات منطقه 3 شهر اردبیل، شهرک حافظ با کسب بیشترین امتیاز دارای بهترین وضعیت و جایگاه نخست را داراست و بعد از آن شهرک های رضوان، آزادی، آزادگان در مرتبه دوم تا چهارم وضعیت مطلوب قراردارند و محلات ملاباشی و ملایوسف با کسب پایین ترین درصد در نامطلوب ترین وضعیت و جایگاه آخر قرار گرفته اند. باتوجه به اهمیت کیفیت محیط های شهری در سلامت روان شهروندان، برنامه ریزی بیشتر و دقیق تر در راستای بهبود وضعیت کالبدی- فیزیکی محلات و به دنبال آن ارتقای سطح سلامت روان شهروندان بیشتر احساس می شود.

    کلید واژگان: سلامت روان, کیفیت محیط, فیزیکی-کالبدی, شهراردبیل}
    Zhila Farzaneh, MohammadHasan yazdani

    The quality of urban environments and mental health interact with each other, and the quality of urban environments affects people's mental health. Considering that one of the important dimensions of the quality of urban environments is the physical-physical dimension.. Therefore, the purpose of this research is to measure the physical-physical quality of the urban environment with an emphasis on the mental health of citizens, which was carried out on a case-by-case basis in Region 3 of Ardabil city. Is. The upcoming research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in nature. In order to measure the physical-physical quality of the studied neighborhoods, 5 indicators (accessibility, beauty and visual order, functional attractiveness, physical form and facilities of the residential unit) were used. The validity of the research was obtained by using face validity, and the reliability of the questionnaire was obtained using Cronbach's alpha of 0.830. Then, based on simple stratified random sampling, 480 people were questioned in order to analyze the data and prioritize the localities in terms of quality. Physical-Physical COPRAS multi-criteria decision making model was used in Excel environment. According to the findings of the research and the results of the COPRAS model, among the localities of the 3rd region of Ardabil city, Hafez has the best status and the first place with the highest score, followed by Rezvan, Azadi, Azadegan in the second to fourth position. are favorable and Malabashi and Melayoussef neighborhoods are in the most unfavorable situation and the last place with the lowest percentage. Due to the importance of the quality of urban environments in the mental health of citizens, more and more detailed planning is felt in order to improve the physical-physical condition of the neighborhoods and then improve the level of mental health of citizens.

    Keywords: Mental health, environmental quality, physical-physical, Ardabil city}
  • عطا غفاری گیلانده، چنور محمدی

    سیر نگران کننده و روز‌افزون عوامل تهدیدزای سلامت زیست شهروندان‌‌؛ برنامه‌ریزان حوزه شهر و سلامت، اصطلاحی نسبتا جدید با عنوان برنامه‌ریزی سلامت را مطرح می‌کنند که در آن به دنبال پیوند محیط و منظر شهری با سلامت فیزیکی و روحی شهر‌نشینان هستند و تصمیمات خویش را در خصوص برخی مسایل اساسی هم چون سلامت زیست شهری، رفاه اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی انسانی تقویت کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت‌ محیط و منظر شهری و ارتباط آن با سلامت‌روان شهروندان شهر پاوه می‌باشد. پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی‌ - تحلیلی می‌باشد. جامعه آماری آن شهروندان شهر پاوه می‌باشد که با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه حاوی سوالاتی در مورد محیط و منظر شهری و سلامت روان شهروندان استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه از آزمون‌های تی تک نمونه‌ای، فریدمن، ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد‌ه است. نتایج نشان می‌دهد در شاخص‌های ‌زیست-محیطی، امنیت، شبکه ارتباطی و حمل و نقل، مسکن، تجاری و فرهنگی، طراحی و مبلمان، مشارکت مردم و ‌آموزشی‌؛ میانگین در حد متوسط و کمی بالاتر از مقدار متوسط 3 به دست آمده است، اما در شاخص اقتصادی میانگین پایین‌تر از حد متوسط می‌باشد و وضعیت آن خوب نیست. نتایج آزمون فریدمن نشان داد شاخص‌ها دارای اهمیت متفاوت می-باشند و شاخص زیست محیطی بیشترین اهمیت را ‌داشته است. همچنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین مولفه-های مورد بررسی مرتبط با محیط و منظر شهری و سلامت روان شهروندان نشان داد که بین آن‌ها رابطه معناداری وجود دارد. بررسی میزان همبستگی نیز بیانگر آن است که این رابطه مستقیم می‌باشد.

    کلید واژگان: محیط و منظر شهری, سلامت روان, شهر پاوه}
    ata Gaffari Ghiandeh, chnour mohammadi

    The alarming and increasing trend of factors threatening the health of citizens; City and health planners propose a relatively new term called health planning, in which they seek to connect the urban environment and landscape with the physical and mental health of city dwellers and make their decisions regarding some basic issues such as health. strengthen urban ecology, social welfare and improve the quality of human life. The purpose of the current research is to investigate the state of the environment and the urban landscape and its relationship with the mental health of the citizens of Paveh. The research is of applied type and in terms of descriptive analytical method. The statistical population is the citizens of Paveh city 380 people were selected as a statistical sample using Cochran's formula. In order to collect information a questionnaire containing questions about the About the environment and urban landscape and mental health of citizens has been used. To analyze the questionnaire, t-test, Friedman, Pearson correlation coefficient were used. The results show that in the indicators of environment, security, communication and transportation network, housing, commercial and cultural, design and furniture, people's participation and education; The average is average and slightly higher than the average value of 3 But in the economic index, the average is lower than the average and the situation is not good. The results of the Friedman test showed that the indicators have different importance and the environmental index was the most important. Also, the results of Pearson's correlation coefficient between the examined components related to the environment and urban landscape and mental health of citizens showed that there is a significant relationship between them. Examining the degree of correlation also shows that this relationship is direct.

    Keywords: Environment, urban landscape, mental health, Paveh city}
  • فیروزه کریمی، فرزین چاره جو*، کسری کتاب اللهی

    شادمانی و سلامت روانی از مهم ترین بخش های سلامت عمومی به شمار می رود. مطالعات مختلفی نشان دهنده آن بود که کیفیت زندگی شهروندان ارتباط مستقیمی با محیط سکونت دارد. در این میان، فضای عمومی شهرها به عنوان بستری که زمینه را برای حیات جمعی فراهم کرده و تقویت کننده یا تضعیف کننده ی سلامت شهروندان خود است، اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و در شهر سنندج انجام شده است. اطلاعات لازم به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. اهداف اصلی این پژوهش: 1.شناسایی کیفیت های محیطی برانگیزاننده شادمانی و متضمن آرامش روانی شهروندان؛ 2. بررسی رابطه بین ویژگی های کالبدی/فضایی و اجتماعی دو سکونتگاه (در اینجا محله)، با کیفیت های موردانتظار است. کیفیت های طراحی شهری شامل کیفیت های عملکردی، حمل ونقل، زیست بوم، ادراکی، بصری، محیط اجتماعی و زمان همگی به عنوان عوامل اثرگذار بر سلامت روان از مطالعات اسنادی استخراج شد؛ همچنین در راستای تحقق هدف پژوهش، آزمون های آماری مختلفی انتخاب شده است. به طوری که برای آزمودن نرمال بودن متغیرهای پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنوف؛ آزمودن نتایج مربوط به سطوح مختلف سلامت روانی شهروندان و تفاوت در کیفیات طراحی شهری در محله ها از واریانس یک طرفه؛ بررسی اثرگذاری کیفیات طراحی شهری بر سطح سلامت روانی شهروندان و از تحلیل رگرسیون، برای بررسی سطوح مختلف هرکدام از کیفیات طراحی شهری در محله های یادشده استفاده شده است. در پایان نیز از نرم افزارSmart PLS برای تدوین مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که کیفیات ادراکی، بصری، محیط اجتماعی و عملکردی به ترتیب با آماره های برابر 37/7، 78/6، 13/6 و 67/4، بیشترین اثرگذاری را بر سلامت شهروندان دارد.

    کلید واژگان: سلامت روانی, شادمانی, Smart PLS, کیفیت های طراحی شهری, سنندج}
    Firoozeh Karimi, Farzin Charehjoo *, Kasra Ketabollahi
    Introduction

    From the beginning of human civilization, man has always been in search of happiness. Aristotle believed that "happiness is the ultimate meaning and purpose of life" (Chen & Zhang, 2018). Happiness and mental health are the most important factors of public health. Assessing the extent to which our place of residence can affect our emotions and overall qualities of life has always been one of the most important theoretical and empirical topics in the various professions of human geography, urban and regional studies, urban design and planning, and assurance. Citizens’ high quality of life in all its objective and mental dimensions is one of the most important concerns of managers and urban planners around the world (Moore et al., 2018 and Ballas, 2013).Designing and planning to improve people’s health in many scientific circles, especially since the early 90s in the 20th century, have been already discussed. However, the researchers’ main problem in this field has been addressing people’’s physical health and neglecting the issue of the impacts of urban spaces on citizens’ mental, emotional, and spiritual health conditions (Pfeiffer & Cloutier, 2016).In general, the spaces of urban neighborhoods should be in a way that they provide citizens with easy access to interactive and green and public environments ensure their healthy physical and mental lives, and make a positive feeling in them. It is clear that having positive face-to-face experiences in the neighborhood can affect the level of citizen happiness (Han et al., 2019).Given that mental health requires extensive studies to determine a specific framework of factors affecting it, this research was innovative in this regard. Also, considering that the outputs of theoretical studies are evaluated in the context of urban spaces, they can be a suitable source for implementation of practical measures and fill the gap between thought and action. Therefore, doing this research was necessary.According to the definitions provided by the World Health Organization, an individual’s happiness and mental health is affected not only by intrapersonal characteristics, but also by social and economic factors related to some other environmental components, such as safety. Existence of environments for leisure time, existence of green spaces and vegetation, vitality of the environment, etc. have all been considered as factors that are related to individuals’ levels of happiness and mental health (Hoisington et al., 2019; Wu et al., 2014;Firdaus, 2017;and Melis et al., 2015).Various studies have shown that citizens’ quality of life is directly related to their living environments. In the meantime, the public spaces of cities are of special importance as a platform that provides the ground for collective life and can strengthen or weaken citizens’ health. In general, the artificial environment is one of the most influential determinants and prerequisites for citizens’ health. In many studies, its impact on various aspects of health has been examined. Among them, citizens' mental health and happiness are the most influential dimensions that are strongly influenced by urban structures and environments (Melis et al., 2015).According to Choe (2012), "Of the main concerns of urban designers and planners in different cities, especially in the old and worn-out contexts of cities, are reduction of citizens’ quality of life and their loss of vitality, as well as reduction of the physical quality of the environment." "It is a concept that seems almost difficult to define. This concept is mainly definedbylife satisfaction, mental comfort, and enjoyment for well-being and security (Choe, 2012).Urban neighborhoods and streets have a special role in attracting people to the public space of cities and are very important for the city vitality and its inhabitants. This is while the growing trend of using vehicles has reduced the social role of cities and this issue has led to less human interactions in cities and paying more attention to cars and the need for motor vehicles (Horijani, 1397).Therefore, in the profession of urban design and planning, creating a context to provide spaces that can improve the residents’ positive feelings and emotions and reduce their negative emotions is necessary and undeniable. Accordingly, the effort to create a happy atmosphere for citizens in the society that can provide them with a peace of mind. This should be considered as one of the main tasks of social institutions, such as municipalities, city councils, and urban management systems in general. Due to the importance of the issue and lack of a comprehensive and useful research on it in Sanandaj, this study was done to make a comparison between two different neighborhoods with worn and new structures and different social contexts in Sanandaj City.

    Methodology

    The present study was based on a descriptive-analytical method in terms of purpose and data collection was done in the two ways of library and field studies. To achieve the research objective, which was investigation of environmental qualities affecting the citizens’ happiness in Sanandaj City, the necessary framework was identified and extracted by reviewing the existing sources and documents and then a questionnaire was used to collect the background data.To answer the research questions, Kolmogorov-Smirnov tests, one-way analysis of variance, and regression analysis were utilized, as well as SmartPLS software. To test normality of the research variables Kolmogorov-Smirnov test was applied. The results related to the citizens’ different levels of vitality, mental health, and happiness and also differences in urban design qualities in both neighborhoods were used via one-way variance to evaluate the effectiveness of qualities. Urban design was used on the level of the citizens’ mental health.Also, using regression analysis, different levels of each of the urban design qualities in the mentioned neighborhoods were studied through statistical calculations. Finally, SmartPLS software was employed to develop structural equation modeling and provide suggestions.Considering the importance of looking at cities for citizens' happiness and joy, the main purpose of this study was to explain the framework of urban design qualities that affected the citizens’ mental health and happiness.

    Discussion

    From the structural equation model of the research, it could be stated that the research hypotheses were confirmed with 95% confidence and the quality components of urban design had a positive and significant effect on the citizens’ mental health. Also, based on beta coefficients, it was clear that the components of perceptual and transportation qualities had the most and least impacts on the citizens’ mental health and happiness, respectively.In general, evaluations of the components of functional quality, transportation quality, ecosystem quality, perceptual quality, visual quality, social environment quality, and total time quality (coefficient of determination: 97%) related to health changes determined the citizens’ mental health and the rest of changes in the citizens’ mental health were related to other factors that were outside the scope of this study. Table 13: Structural equation results (source: authors) mental health Ecosystem Quality 0.31 3.84 Confirmation Positive mental health Perceptional Quality 0.77 7.37 Confirmation Positive mental health   Visual Quality 0.53 6.78  Confirmation Positive mental health Social Environment Quality 0.50 6.13 Confirmation Positive mental health = Time Quality 0.41 4.15 Confirmation Positive mental health  Urban Design Quality 0.94 240.52 Confirmation Positive |t|>1.96 significant at P<0.05, |t|>2.58 significant at P<0.01

    Conclusion

    The results of the statistical analyses showed that based on what was asked in the first question, the residents of the two different neighborhoods of Sanandaj located in the two different types of traditional and developed contexts enjoyed life on different levels of satisfaction , mental health, vitality, and happiness, which could be attributed to the differences in the levels of some environmental qualities, such as environmental sensory richness, attractive visual qualities, and existence of different spaces for them to stop and spend time. Leisure time could create a ground for improving the residents’ social interactions in the two neighborhoods.The results obtained in this study are consistent with the results of the studies of Zuniga-Teran et al. (2017), Pfeiffer et al. (2016), Cao (2016), Taheri and Taheri (1398), and Abrun et al. (1397).Regarding the impacts of environmental qualities on the citizens’ levels of mental health, the studied qualities, i.e., functional quality, quality of transportation, quality of ecosystem, perceptual quality, visual quality, quality of social environment, and quality of time, could be mentioned as the factors affecting their health.In addition, it could be stated that the existence of such qualities could be the definitive environmental predictors that ensured part of the citizens’ mental health that was affected by the environment and urban design qualities. These results are consistent with the results obtained by Han et al. (Impacts of Access to Parks and Green Spaces on Mental Health) (Han & Kim, 2019), Wales (Impacts of Sense of Safety and Security on Mental health and Well-being) (Wills, 2014), Zhang et al. (The Effects of Different Environmental Qualities on Mental Health and Happiness) (Chen et al., 2018), Griff et al. (The Effects of the Physical and Social Structures of the Environment on the Health and Mental Stress of Citizens) (Greif & Dodoo, 2015), Taheri et al. (The Effect of Physical Environment on Citizens' Satisfaction with the Environment and Their Happiness) (Taheri and Taheri, 2009), and Abron et al., 1397), thus confirming their results and completing their studies.The research results emphasized the importance of urban design in the citizens’ mental health. Therefore, it is necessary to increase the citizens’ happiness based on the research approach, besides including the related courses of urban design for obtaining the master's degree at the university, the criteria of a happy city based on the results of the present research and other similar researches, as well as the related experiences gained by the relevant organizations in Iran so as to take valuable steps for achieving the goal of Masharaliyeh in the medium and long term.

    Keywords: Mental Health, SmartPLS software, Quality of Urban Design, Sanandaj}
  • مینو محمدی، حسین صادقی سقدل*، عباس عصاری آرانی، عبدالرضا رکن الدین افتخاری
    امروزه سلامت حاشیه نشینی در کلان شهرهای تهران؛ مشهد، تبریز و کرمانشاه یکی از مهمترین چالش های مدیریتی در کشور است. هدف از این پژوهش ارزیابی و سنجش سلامت روان زنان ساکن شهر در دو منطقه حاشیه و متن اصلی شهر و تاثیر حاشیه نشینی بر آنان می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق زنان ساکن شهر می باشد که براساس فرمول کوکران 384 پرسشنامه در شهر تهران؛ مشهد، تبریز و کرمانشاه به صورت تصادفی در دو منطقه حاشیه و متن اصلی شهر توزیع و پخش شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات علاوه بر استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی از مدل لاجیت برای بررسی اثر حاشیه نشینی بر سلامت روان زنان استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد وضعیت سلامت روان در متن اصلی شهر نسبت به حاشیه شهر بیشتر می باشد. میانگین متن اصلی شهر از دیدگاه زنان ‏شهری برابر با 79/2 و برای حاشیه شهری برابر 22/2 است. همچنین یافته مدل مدل لاجیت نشان داد که با افزایش حاشیه نشینی سلامت روان زنان درحالت اول(بیماری) 35 درصد افزایش می یابد ولی در حالت مرز این متغیر بی تاثیر می باشد و مقدار این متغیر در وضعیت سلامت روان نرمال مقدار 0.29 درصد می باشد که نشان دهنده این موضوع می باشد که اگر فرد در وضعیت نرمال سلامت روان باشد. میزان تاثیر حاشیه نشینی بر آن کمتر از حالت بیماری می باشد
    کلید واژگان: حاشیه نشینی, سلامت روان, زنان.کلانشهرهای ایران}
    Minoo Mohammadi, Hossein Sadeghi Sadqal, *, Abass Assariarani, Abdolreza Rocnoldeineftekhari
    Review Nowadays, marginal health in tehran, Mashhad, Tabriz and Kermanshah are one of the most important management challenges in the country. The aim of this study was to evaluate and measure the mental health of women living in the city in two marginal areas and the main text of the city and the impact of marginalization on them. The type of applied research and the method used descriptive-analytical and for data collection, library and field methods (questionnaires) have been used. The statistical comprehensive of this study is women living in the city that based on Cochran's formula, 384 questionnaires were distributed in Tehran, Mashhad, Tabriz and Kermanshah randomly in two marginal regions and the main text of the city. In addition to descriptive and inferential tests, logit model has been used to analyze the effect of marginalization on women's mental health. The findings showed that mental health status in the main text of the city is higher than the margins of the city. The average of the main text of the city from the perspective of urban women is 2.79 and for urban margins is 2.22. Also, the results of logit model showed that with increasing marginalization of mental health of women in the first situation (disease) increases by 35%, but in border condition this variable is effective and the amount of this variable in normal mental health is 0.29%, which indicates that if the person is in normal mental health condition. The effect of marginalization
    Keywords: Marginalization, Mental health, Women.Metropolises of Iran}
  • غلامرضا حقیقت نائینی، حجت الله فراهانی، ساناز فنائی*

    اهداف:

     موضوع سلامت و سلامت روانی، یکی از اهداف مستتر در رویکرد بازآفرینی شهری است که تاکنون کمتر مورد بحث قرار گرفته است. همچنین بازآفرینی شهری به شیوه ای که اکنون در کشور دنبال می شود، از نظر پشتیبانی از شاخص های سلامت روانی دارای اشکالات جدی است. از طرف دیگر، اثرات چنین پروژه هایی بر ابعاد مختلف سلامت روانی چندان شناخته شده نیست. لذا هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی برنامه های بازآفرینی شهری در راستای پشتیبانی از شاخص های سلامت روانی بود.

    روش شناسی:

     در این مطالعه، از روش پیمایشی بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته و تکمیل پرسش نامه وزن دهی از خبرگان استفاده شد. نمونه گیری به روش گلوله برفی از 17 خبره در قالب سه گروه «پژوهشگران دانشگاهی»، «کارشناسان حوزه بازآفرینی شهری» و «مدیران نهادهای مدیریت شهری تهران» انجام شد و نتایج با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. سپس ابعاد اثرگذار بر سلامت روانی در پروژه های بازآفرینی شهری در قالب یک پرسش نامه 39سیوالی با استفاده از روش طیف اثرگذاری ارزیابی شد.

    یافته ها

    برنامه بازآفرینی شهری برای پشتیبانی از مولفه های سلامت روانی باید 8 ویژگی مثبت را ایجاد نموده و از 4 ویژگی منفی جلوگیری نماید. این ابعاد در واقع اثرات بیرونی پروژه ها هستند که می توانند در قالب تکنیک ارزیابی اثرات بعد روانی سلامت، مورد سنجش قرار گیرند. همچنین موانع دستیابی به برنامه بازآفرینی پشتیبان سلامت روانی، در سه حوزه «رویکردهای سیاست گذاری»، «فرآیند تهیه و اجرا» و «فرآیند نظارت و ارزیابی» قابل پیگیری است. بر اساس نتایج دیگر، پیامدهای منفی برنامه های فعلی بازآفرینی روی سلامت روانی بیشتر از پیامدهای مثبت آنها بوده که مهم ترین موارد «تبعیض و نابرابری» و «استرس و اضطراب» است.

    نتیجه گیری

    برای ادغام هر چه بیشتر مولفه های سلامت روانی در بطن برنامه های بازآفرینی شهری، بایستی سازوکارهای مربوط به سیاست گذاری، تهیه، تصویب، اجرا و نظارت بر این برنامه ها تغییر یابند و مورد بازنگری اساسی قرار گیرند.

    کلید واژگان: بازآفرینی شهری, پایداری, ارزیابی اثرات, سلامت روانی}
    Gh. Haghighat Naeini, H. Farahani, S. Fanaei*
    Aims

    The issue of health and mental health is one of the hidden goals in the urban regeneration approach that has been less discussed so far. Also, urban regeneration, as it is currently pursued in the country, has serious problems in terms of supporting mental health indicators. On the other hand, the effects of such projects on various aspects of mental health are not well known. Therefore, the purpose of this study was to the pathology of urban regeneration programs to support mental health indicators.

    Methodology

    In this study, a survey method based on semi-structured interviews and completing a weighting questionnaire of experts was used. Snowball sampling was performed on 17 experts in the form of three groups of “academic researchers”, “experts in the field of urban regeneration” and “managers of Tehran urban management institutions” and the results were analyzed using open and axial coding techniques. Then, the dimensions affecting mental health in urban regeneration projects were evaluated in the form of a 39-item questionnaire using the effect spectrum method.

    Findings

    An urban regeneration program to support mental health components should create 8 positive features and prevent 4 negative features. These dimensions are the externalities or external effects of projects that can be measured in the form of impact assessment techniques. Barriers to achieving a mental health support rehabilitation program can also be pursued in three areas: “policy approaches”, “preparation and implementation process” and “monitoring and evaluation process”. According to other results, the negative consequences of current rehabilitation programs on mental health are greater than their positive consequences, the most important of which are “discrimination and inequality” and “stress and anxiety”.

    Conclusion

    In order to integrate the components of mental health as much as possible in the heart of regeneration programs, the mechanisms related to policy-making, preparation, approval, implementation, and monitoring of these programs should be changed and fundamentally revised.

    Keywords: Urban Regeneratio, Sustainability, Mental Health, Impact Assessment}
  • محمدرضا حقی، احسان حیدرزاده*

    در پی همه گیری بیماری کرونا از اواخر سال 2019 میلادی و در پیش گرفتن سیاست های قرنطینه خانگی، کاهش حضور در مراکز پرازدحام، دورکاری مشاغل، تحصیل از درون منزل و اقدامات مشابه، نگرانی هایی در خصوص آثار منفی این اقدامات بر سلامت روان مردم مطرح شد. پژوهش حاضر با درک این نگرانی ها در پی تحلیل نقش کیفیت محیطی محلات شهری در حفظ سلامت روان شهروندان در دوره همه گیری کرونا برآمده است. روش پژوهش، تحلیلی- تفسیری و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. در گام نخست برای تدوین پرسشنامه، اصلی ترین متغیرهای محیطی در مقیاس محله از مقالات معتبر استخراج شد. به منظور ارزیابی سلامت روان افراد از پرسشنامه استاندارد Dass-21 استفاده شد. جامعه آماری شامل شهروندان کرمانشاهی بود که از میان آنها 200 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه کیفیت محیطی با دریافت نظر خبرگان شهرسازی و پایایی آن نیز به کمک آلفای کرونباخ به تایید رسید. در ادامه، داده های حاصل از پرسشنامه ها در نرم افزارSPSS  وارد شده و به کمک مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل همبستگی کانونی سنجیده شدند. یافته ها نشان می دهد که کیفیت محیطی محلات در پنج عامل «ساختار عملکردی»، «آسایش محیطی»، «کیفیت فضای شهری»، «سیمای بصری» و «منظر اجتماعی» دسته بندی می شود. خروجی تحلیل همبستگی کانونی نیز وجود رابطه همبستگی میان عوامل محیطی و سلامت روان را تایید می کند. بنابر یافته ها در دوره همه گیری کرونا دو عامل «ساختار عملکردی» و «سیمای بصری» محلات شهری بیشترین ارتباط را با سلامت روان اهالی داشته اند. این پژوهش از آن جهت که تکرار مخاطراتی مشابه همه گیری کرونا در آینده، دور از انتظار نیست و نیز به این دلیل که در ایران پژوهش های چندانی به ویژه با ماهیت کمی و مبتنی بر مدل های آماری معتبر صورت نپذیرفته حایز اهمیت است.

    کلید واژگان: روان شناسی محیطی, سلامت روان, کووید-19, کیفیت محیطی, محله مسکونی}
    MohammadReza Haghi, Ehsan Heidarzadeh *

    Following the outbreak of Covid-19 disease in late 2019 and the adoption of policies such as home quarantine, telecommuting, home-based education and other similar measures, concerns was raised about the negative consequences of these measures on the society mental health. Therefore, the present study seeks to analyze the role of environmental quality in urban areas in maintaining the citizens’ mental health during the Covid-19 epidemic. The research method is analytical-interpretive and based on documentary studies and field survey. In the first step, the main environmental variables at the neighborhood scale were extracted from valid articles to be used to compile a questionnaire. The Dass-21 standard questionnaire was also used to assess the mental health of individuals. The statistical population includes citizens of Kermanshah, and 200 people were randomly selected as a sample. The validity of the environmental quality questionnaire has been confirmed by receiving the opinion of urban planning experts and its reliability has been confirmed with Cronbach's alpha test. Then, the data obtained from the questionnaires were entered into SPSS software and evaluated using exploratory factor analysis and focal correlation analysis. Findings show that the environmental quality categories into 5 factors: "Functional Structure", "Environmental Comfort", "Quality of Urban Space", "Visual Image" and "Social scape". Also, the output of the focal correlation analysis confirms the existence of a correlation between environmental factors and mental health. According to the findings, during the Covid-19 epidemic, the two factors "Functional Structure" and "Visual Image" had the most relationship with the society mental health. This research is particularly important because the repetition of risks similar to future Covid-19 epidemics is not unexpected. At the same time, in Iran, not much research has been done, especially with a quantitative nature and based on valid statistical models.

    Keywords: Environmental quality, Residential Neighborhood, Mental Health, Environmental psychology, Covid-19}
  • مریم خستو*، تارا کیائی

    امروزه سلامت یکی از شاخص های اصلی توسعه یافتگی جوامع به حساب می آید. شهرهای کنونی ایران نسبت به گذشته پیاده مداری کمتری دارند و این به ویژه در مناطق شهری جدید، بر بسیاری از ابعاد زندگی شهرنشینان حتی جوانان تاثیر منفی گذاشته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط پیاده مداری مناطق شهری بر سلامتی قشر جوان است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، آمیخته است. سلامت عمومی شامل چهار حوزه جسمی، اضطراب و اختلال خواب، کنش اجتماعی و افسردگی می شود. برای سنجش سلامت عمومی ساکنان، از پرسشنامه جی اچ کیو استفاده شد. روش نمونه گیری تصادفی هدفمند بود و پرسشنامه بین جوانان توزیع شد. از سوی دیگر، به لحاظ کالبدی-فضایی، دو مولفه اصلی کاربری زمین و شبکه ارتباطی برای سنجش پیاده مداری در این پژوهش درنظر گرفته شدند که به روش میدانی مورد سنجش قرار گرفتند. مهم ترین یافته های پژوهش بیانگر آن است که با توجه به رتبه های مناطق در زمینه پیاده مداری و سلامت عمومی، مشاهده می شود که این یک ارتباط کاملا مستقیم نیست و متغیرهای پنهانی در این میان وجود دارد و در هر چهار مقیاس سلامت عمومی، این رابطه تفاوت دارد. پیاده مداری مناطق شهری بیش از اینکه بر سلامت جسمی جوانان تاثیرگذار باشد، بر سلامت روان آن ها اثرگذار است؛ به طوری که مناطقی که دارای بیشترین حد پیاده مداری هستند، جوانان آن ها در بالاترین درجه سلامت روان تنی هستند. با وجود این، ارتباط مستقیمی بین پیاده مداری کالبدی-فضایی مناطق شهری و سلامت عمومی وجود ندارد.

    کلید واژگان: پرسشنامه جی اچ کیو, پیاده مداری, سلامت جسم و روان, سلامت عمومی, قزوین}
    Maryam Khastou *, Tara Kiaei

    In recent years, the benefits of walkability in the field of public health are such that the ability of urban walkability has become a key issue in the program of healthy cities of the world. The two main questions in this study are “What is the effect of walkability of urban areas on physical and mental health (public health) of the youth?” and "Will the general health of the young people increase with improving the walkability?" The research method is applied in terms of purpose, cross-section in terms of time, and mixed in terms of nature. The concept of walkability was introduced as an independent variable along with the explanation of its criteria. In a survey, a 28-item GHQ questionnaire was used to assess general health in young people. This questionnaire consists of four criteria with seven questions in each of them. These four criteria are: physical symptoms, anxiety symptoms and sleep disorders, social action and depressive symptoms. Then, in a field study, the following measures were used to assess the walkability: mixed uses, pedestrian attractive zones, pedestrian and bicycle network connection, access to mass transit, road safety and security. According to the ranks of the regions in terms of walkability and public health, it is observed that this is not a completely direct relationship and in all four scales of general health, this relationship is different. It is concluded that walkability in urban areas affects the mental health of young people more than it affects their physical health.

    Keywords: Pedestrian Walkability, Physical, Mental Health, General Health, GHQ questionnaire, Qazvin City}
  • الهه عنایتی*، امیر قمرانی، احمد عابدی

    شرایط نامناسب فضاهای عمومی شهری در ابعاد جسمی و روانی کودکان و نوجوانان تاثیر گذار می باشد. عدم امنیت شهری و سکونتی، انزوا، افسردگی و گسست اجتماعی در محلات شهری از عوامل مزمن شهری و محیطی هستند. طراحی فضاهای عمومی باز و محلات شهری متناسب با آسایش و سلامت روانی و فیزیکی شهروندان یکی از اهداف طراحی شهری پایدار به شمار می رود که در سال های اخیر به ویژه در کشورهای توسعه یافته گسترش زیادی داشته و ارایه راهنماها و معیارهای طراحی برای آسایش روانی و شادکامی، سلامت و ایمنی شهروندان از نتایج چنین رویکردی بوده است. هدف از این تحقیق بررسی نقش فضاهای عمومی شهری بر سلامت روانی کودکان و نوجوانان بود. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. ابزار پژوهش حاضرپرسشنامه 28 سوالی سلامت کودک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 23 spss و مدل معادلات ساختاری (AMOS) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد فضاهای شهری بر سلامت روانی - اجتماعی کودکان تاثیر دارد. ارتباط فضاهای شهری با محدودیت های اجتماعی، رفتاری و عاطفی 48/0-، ارتباط فضاهای شهری و عزت نفس 71/0، ارتباط فضاهای شهری و سلامت روان 63/0 و ارتباط فضاهای شهری و مشکلات با خانواده54/0- می باشد.

    کلید واژگان: فضاهای شهری, سلامت روان, سلامت اجتماعی, کودکان و نوجوانان}
    Elaheh Enayati *, Amir Ahamarani, Ahmad Abedi

    Inadequate conditions of urban public spaces affect the physical and mental dimensions of children and adolescents. Urban and residential insecurity, isolation, depression and social disruption in urban areas are chronic urban and environmental factors. Designing open public spaces and urban neighborhoods in accordance with the comfort and mental and physical health of citizens is one of the goals of sustainable urban design that has expanded in recent years, especially in developed countries, and providing design guidelines and criteria for mental comfort and The happiness, health and safety of citizens have been the result of such an approach.The purpose of this study was to investigate the role of urban public spaces on the mental health of children and adolescents. The method of the present study was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of research method. The instrument of the present study was the 28-item Child Health Questionnaire.For data analysis, SPSS 23 software and structural equation model (AMOS) were used. The results of regression analysis showed that urban spaces affect the psychosocial health of children. The relationship between urban spaces and social, behavioral and emotional limitations is -0.48, the relationship between urban spaces and self-esteem is 0.71, the relationship between urban spaces and mental health is 0.63 and the relationship between urban spaces and problems with family is -0.54.

    Keywords: Urban Spaces, mental health, social health, children, adolescents}
  • المیرا عظیمی، داریوش ستارزاده*، لیدا بلیلان، اکبر عبدالله زاده طرف، مهسا فرامرزی اصل

    شیوع مشکلات سلامتی مزمن، چه در بعد سلامت جسمانی و چه در بعد سلامت روانی در جوامع مدرن رو به افزایش است. در این میان، سلامتی افراد جامعه به عنوان سرمایه های انسانی، در پیشبرد اهداف جوامع موضوعی حایز اهمیت می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل کالبدی- محیطی بر سلامت روان شهروندان تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شهروندان ساکن شهر اردبیل بود که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده های میدانی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که خوانایی و کیفیت بصری، دسترسی به فضای سبز شهری، امنیت فضای شهری، کیفیت مبلمان شهری، اختلاط و تنوع کاربری ها برسلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. با عنایت به مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای متغیرهای مستقل تحقیق، از بین متغیرهای شناسایی شده کیفیت فضای سبز شهری با مقدار ضریب مسیر 44/0 دارای بیشترین ضریب مسیر و بیشترین تاثیرگذاری بر متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان داشت. همچنین متغیر اختلاط و تنوع کاربری های با مقدار ضریب مسیر 21/0 دارای کمترین تاثیر بر سلامت روان بود.

    کلید واژگان: کالبدی, عامل محیطی, فضای عمومی, سلامت روان, شهر اردبیل}
    Elmira Azimi, Dariush Sattarzadeh*, Lida Bolillan, Akbar Abdollahzadeh Tarf, Mahsa Faramarzi Asli

    The prevalence of chronic health problems is increasing, both in terms of physical health and mental health in modern societies. Meanwhile, the health of individuals in society as human capital is important in advancing the goals of thematic communities. The aim of this study was to investigate the role of physical-environmental factors on the mental health of citizens. This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical method. The statistical population of citizens living in Ardabil was estimated to be 384 using the Cochranchr(chr('39')39chr('39'))s formula. The field data collection tool was a researcher-made questionnaire whose validity was confirmed by formal validity and reliability using Cronbachchr(chr('39')39chr('39'))s alpha test and combined reliability. The results of this study showed that legibility and visual quality, access to urban green space, security of urban space, quality of urban furniture, mixing and variety of uses have a positive and significant effect on the mental health of citizens. Considering the value of the path coefficient obtained for the independent research variables, among the identified variables, the quality of urban green space with the path coefficient value of 0.44 had the highest path coefficient and had the greatest effect on the dependent variable, ie mental health of citizens. Also, the mixing variable and the variety of uses with a path coefficient value of 0.21 had the least effect on mental health.

    Keywords: physical, environmental factor, public space, mental health, Ardabil city}
  • سید رضا آزاده، جمال محمدی سیداحمدیانی*، حمیدطاهر نشاط دوست

    هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه متقابل شاخص های کمی مسکن و سلامت روانی شهروندان است. در این راستا متغیرهای مستقل ش65 امل انواع الگوهای مسکن، تراکم ساختمانی، سرانه مسکن، تراکم خانوار در واحد مسکونی و تراکم نفر در اتاق است. افسردگی و استرس درک شده نیز متغیرهای وابسته پژوهش هستند. برای سنجش میزان استرس افراد، از پرسشنامه استرس ادراک شدهکوهن و همکاران (1983) و برای سنجش میزان افسردگی، از ویرایش دوم پرسشنامه افسردگی بک و همکاراناستفاده شده است. در این پژوهش جامعه آماری، خانوارهای ساکن در محله مرداویج کلانشهر اصفهان است. براساس آمارنامه جمعیتی کلانشهر اصفهان، در سال 1395 تعداد خانوارهای ساکن در این محله برابر با 5691 خانوار گزارش شده است. با استفاده از فرمول کوکران، اندازه نمونه در این تحقیق برابر با 250 خانوار است. از این رو، تعداد 250 پرسشنامه در بین خانوارها توزیع و نهایتا 231 پرسشنامه کامل و بدون خطا جمع آوری شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد، تمام متغیرهای مستقل پژوهش به عبارتی شاخص های کمی مسکن رابطه معناداری با شاخص های سلامت روان یعنی افسردگی و استرس دارند. بنابراین این فرضیه در پژوهش حاضر در توافق با بسیاری از پژوهش ها اثبات شد که میان شاخص های کمی مسکن و شاخص های سلامت روان رابطه معنادار وجود دارد. نتایج در زمینه استرس درک شده نشان داد که برای تغییرات این شاخص، می توان یک مدل براساس شاخص تراکم ساختمانی پیشنهاد داد. به این معنا که از میان چهار شاخص مستقل، شاخص تراکم ساختمانی بیشترین تاثیرگذاری بر استرس درک شده را دارد. در نهایت براساس مدل پیشنهادی، تراکم ساختمانی قادر است 47 درصد از تغییرات استرس درک شده  را پیش بینی کند. براساس مدل های پیشنهادی، دو شاخص تراکم ساختمانی و تراکم نفر در اتاق به عنوان متغیرهای پیش بین برای شاخص افسردگی معرفی می شوند. در مدل اول تراکم ساختمانی تنها شاخص پیش بین است که 9/51 درصد از تغییرات افسردگی را پیش بینی می کند. در مدل دوم دو شاخص تراکم ساختمانی و تراکم نفر در اتاق به ترتیب قادر هستند 6/42 و 7/16 درصد از تغییرات افسردگی را پیش بینی نمایند. نتیجه نهایی پژوهش آن است که بیش از گذشته باید رابطه میان متخصصان برنامه ریزی مسکن و روانشناسان تقویت شود تا تاثیر منفی افزایش تراکم بر شاخص های سلامت روان کنترل شود.

    کلید واژگان: مسکن, تراکم مسکونی, سلامت روانی, استرس, افسردگی, محله مرداویج, اصفهان}
    Seyed Reza Azadeh, Jamal Mohammadi *, Hamid Taher Neshat Dost
    Introduction 

    In the present world and with the development of cities and urbanization, citizens’ mental health is at risk. In other words, rapid growth of the cities can be considered as one of the threats to the environment which influence the residents of the cities i.e. humans by devastating effects on their soul and body. Studies have shown that the quality of the constructed life environments and urban neighborhoods affects the citizens’ mental health. If we accept that the quality of the constructed environments affects the mental health, in this physical environment housing plays an important role in the indicators of mental health, because people spend much of their time at home and their residential environment. With this approach, this research is mainly aimed at investigating the mutual relationship of different patterns of residential densities on the indicators of the citizens’ mental health in Mardavich neighborhood, Isfahan.

    Methodology

    The main goal of this research is investigating the mutual relationship between quantitative indicators of housing and the citizens’ mental health. In this regards, independent variables include different types of housing patterns, household density in the residential unit, and density of peoples living in a room. Depression and perceived stress are dependant variables of the research. For measuring people’s stress, perceived stress scale by Cohen et al. (1983) was used and for measuring depression, the second edition of depression questionnaire by Beck et al. (BDI-II) was used. The research population includes the households living in Mardavich neighborhood. Regarding the fact that no precise statistics were available, for filling the questionnaires, 250 questionnaires were distributed among the households and at the end, 231 correctly filled questionnaires were gathered.

    Results and Discussion

    One of the independent variables of the research is housing pattern. In this research, the respondents’ homes were analyzed in three classes including house, apartment, and high-rise residential complexes. The results showed that the average depression and perceived stress in houses and apartments are much lower than high-rise residential complexes. Statistically, there is an almost strong relationship between different housing patterns and mental health indicators. The second independent variable of the research is building density. The results of the present research showed that with the increase of building density, the average scores of depression and perceived stress also increase. Statistically, building density has a relationship with the variable of depression with the correlation coefficient of 0.518 and also, it has a relationship with perceived stress with the correlation coefficient of 0.464. The other independent variable of the research is the per capita residential land. The results of the present research showed that there is a negative relationship between the per capita housing and mental health indicators. Actually, with the increase of per capita housing and allocation of more land area to every individual, stress and depression will be decreased. Statistically, the correlations between the indicator of per capita housing and the dependant variables i.e. depression and perceived stress are respectively equal to 0.447 and 0.373. The forth independent variable of the research is the density of people living in a room. According to the obtained results, with the increase of people density in a room, depression and perceived stress will also increase. Statistically, people density in a room has a significant and positive relationship with depression and perceived stress with the respective correlation coefficients of 0.405 and 0.380. In the following, for investigating the fact that which of the independent variables has a stronger effect on perceived stress and depression, modeling of the changes of depression and perceived stress levels is done based on quantitative indicators of housing by stepwise linear regression. According to the results, significance level of F statistics for the indicators of perceived stress and depression is equal to 0.000 in the proposed models. This finding which is the result of regression analysis by variance analysis suggests that the research conceptual model has an appropriate goodness of fit. The results of perceived stress showed that for the changes of this indicator, we can propose a model based on the indicator of building density. It means that of the four independent variables, building density has the strongest effect on perceived stress. Finally based on the proposed model, building density can predict 47 percent of the changes of this indicator. According to the proposed models, the two indicators of building density and people density in a room are introduced as the predictive indicators of the variable of depression. Actually, the results of stepwise linear regression analysis for the variable of depression showed that two models can be proposed for the changes of this variable. In the first model, building density is the only predictive indicator which predicts 51.9 percent of the changes of depression. In the second model, the two indicators of building density and people density in room can respectively predict 42.6 and 16.7 percent of the changes of depression. Conclusion In general, it can be stated that all the independent variables of the research i.e. the quantitative indicators of housing have a significant relationship with mental health indicators i.e. depression and perceived stress. So, this research hypothesis which is consistent with many other works is approved and it suggests that there is a significant relationship between quantitative indicators of housing and mental health indicators. Therefore, by improving the quantitative indicators of housing, people’s mental health can be improved. This fact suggests that the communication between housing planning experts and psychologists should be strengthened more than the past in order to be able to control the negative effect of increased density on mental health indicators.

    Keywords: Housing, Housing Density, Mental Health, stress, Depression. Mardavij Neighborhood, Isfahan}
  • ساناز سعیدی مفرد*، امیر گلرو

    یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف، بهداشت روان آن جامعه است. بی شک سلامت روان، نقش مهمی در تضمین پویایی وکار آمدی هر جامعه ایفا می کند. با شکل گیری فضاهای رها شده ی شهری در واقع نوعی زوال درون شهری بوجود می آید و مقارن است با رشد گسترش شهر در نواحی حاشیه ای ، عدم توجه به این موضوع می تواند بیش از پیش پراکنده رویی شهری را افزایش داده و روند توسعه شهر را ناپایدار سازند و سلامت روان جامعه را در یادگیری و تعاملات اجتماعی به خطر اندازد و عملکرد و بازدهی افراد تحت تاثیر قرار می گیرد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کیفی بوده و روش تحقیق مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد. با توجه به موضوع مورد بررسی جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پیمایشی بوده است، به این صورت که مبانی نظری، شاخص های بررسی شده و داده های سرشماری به صورت اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است و به منظور بررسی شاخص ها در کلانشهر مشهد، داده های مورد نیاز از شیوه های پیمایش میدانی شامل برداشت میدانی، مصاحبه با شهروندان گردآوری شده است برای .ارزیابی از روش HIA بهره گرفته شده است نتایج تحقیق نشان می دهد : سیاست HIA لازم به توضیح است که با اینکه اغلب ارزیابی اثرات سلامت در سطح پروژه ها انجام می شود، سیاست های کلی تر از قبیل استخدام، تجارت، آموزش و سیاست های استراتژیک طراحی مکانی برای ارزیابی اثرات سلامت روان می تواند استفاده شود. هدف سیاست های ارزیابی اثرات سلامت از طرف دیگر، جلو گیری از آسیب های اجتماعی و افزایش فرصت هایی برای بهبود سلامتی است.

    کلید واژگان: HIA فضاهای رها شده شهری, شهر سالم, سلامت روان, شهر مشهد}
    sanaz saeidi *, amir golrou

    One of the pillars of health assessment of various communities is the mental health of that community. Undoubtedly mental health plays an important role in ensuring the dynamics and efficiency of each community. With the formation of urban abandoned spaces, there is actually a kind of inner-city decline, which coincides with the growth of the city's expansion in marginal areas, the lack of attention to this issue can increase the more dispersed urban prevalence and increase the urban development process Unstable, and endangers the mental health of the community in learning and social interactions, and affects the performance and efficiency of individuals. The present research is a qualitative research method and the research method is descriptive-analytic. Regarding the subject, data collection has been conducted in two documentary and survey methods, in which the theoretical foundations, survey indicators and census data were collected in documentary and libraries, and in order to examine the indicators in Mashhad metropolitan area, the required data are collected from field surveying techniques including field surveys, interviews with citizens. An evaluation of the HIA method has been used. The results of the research show that HIA policy needs to be explained that, although the impact assessment is often Health is done at the project level, with more general policies such as employment, trade, education and policies Design's strategic location can be used to assess the effects of mental health. The goal of health impact assessment policies on the other hand is to prevent social harm and increase opportunities for improving health.

    Keywords: HIA, Abandoned Urban Spaces, healthy City, mental health, Mashhad City}
  • سید رضاآزاده، جمال محمدی*، حمیدطاهر نشاط دوست
    اهداف و زمینه ها

     بر اساس مطالعات سازمان جهانی بهداشت طیف وسیعی از اختلالات روانی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با سطوح مختلفی از وضعیت اقتصادی وجود دارد. یکی از مهمترین اختلالات و فشارهای روانی استرس است. موضوعی که تاکنون مورد غفلت واقع شده است، تاثیر محیط ساخته شده برشاخص های سلامت روان است. مسکن در این محیط کالبدی نقش بسیار بالایی در شاخص های سلامت روان دارد.
    هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه متقابل شاخص های کیفی مسکن و سلامت روان شهروندان با مطالعه موردی محله های مفت آباد و مرداویج شهر اصفهان است.

    مواد و روش ها

     روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و همچنین از روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. متغیرهای مستقل پژوهش شامل متغیرهای کیفی مسکن است که مطابق با ادبیات پژوهش در دو بعد درونی و بیرونی مطالعه شده است. برای این مطالعه تعداد 8 شاخص در بعد درونی و 12 شاخص نیز در بعد بیرونی مسکن انتخاب شد. متغیر وابسته پژوهش، استرس درک شده است. برای سنجش میزان استرس، از پرسشنامه استاندارد استرس درک شده کوهن و همکاران (1983) استفاده گردید که 14 سوال دارد.

    نتیجه گیری

      نتایج نشان داد در محله های مورد مطالعه و همچنین در کل نمونه آماری پژوهش، تمام متغیرهای مستقل با متغیر وابسته پژوهش یعنی استرس درک شده رابطه معنادار و معکوسی دارند. در نهایت کیفیت محیط درونی در محله های مفت آباد و مرداویج به ترتیب با شدت 0/671- و 0/656- با استرس درک شده رابطه معنادار دارند و رابطه کیفیت محیط بیرونی با استرس درک شده در محله های مفت آباد و مرداویج به ترتیب برابر با 0/665- و 0/675- است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تغیرهایی مانند طراحی داخلی، فضای سبز داخل ساختمان، نور دریافتی طبیعی، کیفیت ابنیه، تنوع پوشش گیاهی، کاربرد مناسب رنگ در فضا، کف سازی پیاده روها، امکان پیاده روی، کیفیت فضاهای همگانی، پاکیزگی محیط و امنیت محیط بیشترین تاثیرگذاری را بر میزان استرس ساکنان محله های شهری دارند.

    کلید واژگان: مسکن, کیفیت مسکن, سلامت روانی, اصفهان, استرس, استرس درک شده}
    Seyed Reza Azadeh, Jamal Mohammadi*, Hamid Taher Neshat Dost
    Introduction and Background

    Stress is one of the most important mental disorders. The issue, which has been ignored so far, is the impact of the built environment on mental health indices.

    Aims

    The main objective of this study is to investigate the relationship between housing quality indices and citizens' mental health in a case study of MoftAbad and Mardavij neighborhoods of Isfahan city.

    Methodology

    descriptive-analytic method together with Pearson correlation coefficient and linear regression methods used in this research. Independent variables are qualitative variables of housing that, have been studied in both internal and external dimensions. 8 indices in the internal dimension and 12 others in the external dimension of housing were selected for this study. The dependent variable of the research is perceived stress. To measure stress, the standard perceived stress scale of Cohen et al. (1983) was used which has 14 questions.

    Conclusion

    The results of the research showed that in the mentioned neighborhoods as well as in the whole sample, all independent variables have a significant and inverse relationship with the dependent variable of the research, that is, perceived stress. Finally, it was found that the quality of the internal environment in the neighborhoods of MoftAbad and Mardavij, with the intensity of -0.671 and -0.656 respectively, has a significant relationship with perceived stress and the quality of the external environment in relation with perceived stress in MoftAbad and Mardavij neighborhoods is -0.665 and -0.675 respectively. The results of regression analysis showed generally that variables such as interior design and architecture, indoor green space, received natural light, building quality, diversity of green spaces, inappropriate use of color in space, pavement flooring, and the possibility of pedestrianism, the quality of public spaces, environmental cleanliness and environmental security have the most impact on the stress level of urban residents.

    Keywords: Housing, Housing Quality, Mental Health, Stress, Isfahan}
  • حمید حیدری مکرر*، حمیدرضا نسیمی، زهره رمضان پور

    اقدامات متنوع عمرانی طرح های هادی، با فراهم نمودن بستر توسعه همه جانبه و بهبود شرایط زندگی در روستا، زمینه ساز ارتقاء سلامت روان روستاییان، به عنوان یکی از پیش شرط های اصلی رفاه اجتماعی شده است. بر این اساس، تحقیق حاضر در پی ارزیابی اثرات اقدامات طرح های هادی بر وضعیت سلامت روان روستاییان در بخش مرکزی شهرستان داراب بود. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی که در آن از روش اسنادی برای بررسی سوابق و تبیین مسئله، از روش پیمایشی برای جمع آوری داده ها با ابزار مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه در بین روستاییان استفاده گردید. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی، استنباطی و تحلیل فضایی با کمک نرم افزارهای Excel، SPSS و ArcGIS انجام شد. یافته های پژوهش موید آن بود که اقدامات اجرایی طرح های هادی در روستاهای مورد مطالعه در سطح مناسبی بود، همچنین نتایج آزمونt ، مطلوبیت وضعیت عمومی سلامت روان روستاییان را نشان داد. بر این اساس کیفیت اجرای این طرح ها، در سطح اطمینان 99 صدم، با وضعیت سلامت روان روستاییان دارای همبستگی بوده و نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که حدود 20 درصد از تغییرات وضعیت سلامت روان روستاییان ساکن در روستاهای مورد مطالعه، توسط اجرای طرح های هادی قابل پیش بینی می باشد. دیگر نتایج تحقیق موید آن بود که میان وضعیت سلامت روان در هر سه گروه سنی مردان با یکدیگر، اختلاف معناداری وجود داشت ولی در میان زنان نیز تنها بین دو گروه سنی کهن سالان با جوانان و میان سالان اختلاف معناداری برقرار بود.

    کلید واژگان: طرح هادی, سلامت روان, روستا, شهرستان داراب}
    Hamid Heidary Mokarrar*, Hamid Reza Nasimi, Zohreh Ramezanpour

    Various developmental proceedings of conducting guide plans have been considered as one of the main prerequisites for social welfare by providing a basis for comprehensive development and improvement of living conditions in the rural areas and promoting the mental health of villagers. Accordingly, the present research seeks to evaluate the effects of guide plans on the mental health status of villagers in the central part of Darab County. This research is a descriptive-analytic study in which the documentary method used to examine the records and explain the problem, a survey method was used to collect data using observation, interview, and completion of questionnaire among the villagers. Descriptive, inferential and spatial analysis was performed using Excel, SPSS and ArcGIS software to analyze the data. The findings of the study confirm that the executive measures of the conducting guide plans in the studied villages are in a proper level. Accordingly, the quality of implementation of these plans, at a confidence level of 0.99, is correlated with the mental health of the villagers. Also, the results of regression test showed that about 20% of the changes in mental health status of the people living in the studied villages were predicted by the implementation of guide plans. Other results of the research confirm that there is a significant difference between mental health status in all three age groups of men But among women, there is a significant difference between the two age groups of the elderly with young people and middle aged people.

    Keywords: guide plan, mental health, village, Darab County}
  • حمید کریمی *، زینب حلاج، ناصر ولی زاده
    هدف اصلی مطالعه حاضر تحلیل اثر مولفه‏ های سرمایه اجتماعی بر سلامت روان زنان روستایی و عشایری عضو صندوق ‏های اعتبارات خرد استان کرمان است. این پژوهش از نوع پژوهش ‏های توصیفی- همبستگی است که با استفاده از فن پیمایش انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، 1146 نفر از اعضای صندوق ‏های اعتبارات خرد زنان روستایی و عشایری بود که تعداد 300 نفر از آن ها با بهره‎گیری از جدول کریجسی و مورگان و روش نمونه‎گیری تصادفی طبقه‏ ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه‏ای بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی ترویج و آموزش کشاورزی و سلامت روان تایید شد و پایایی آن هم با یک مطالعه‎ راهنما و ضرایب آلفای کرونباخ، محقق گردید (89/0≥ α≥72/0). یافته ‏های حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که مولفه ‏های اعتماد اجتماعی، تعامل اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، مبادله اطلاعات با نظام اجتماعی و روابط غیررسمی دارای همبستگی مثبت و معنی‏داری با متغیر سلامت روان زنان هستند. فزون بر این، طبق نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای اعتماد اجتماعی، تعامل اجتماعی، انسجام اجتماعی و مبادله اطلاعات با نظام اجتماعی توانستند 9/61 درصد از تغییرات سلامت روان زنان روستایی و عشایری را تبیین نمایند.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سلامت روان, زنان روستایی و عشایری}
    Hamid Karimi *, Zeynab Hallaj, Naser Valizadeh
    The main purpose of this research is to analyze the effects of social capital components on the mental health of rural and nomadic women that were the members of micro-credit funds in Kerman province. The study is a descriptive-correlational research conducted through a survey technique. The statistical population consisted of all the members of the micro-credit funds in Kerman province (N = 1146). As many as 300 members were selected as a sample using Krejcie and Morgan sample size table and the stratified random sampling method. The research tool was a questionnaire whose validity was confirmed by an academic panel of agricultural extension and education and mental health experts. Its reliability was confirmed by using a pilot test and calculating Cronbach's Alpha coefficients (0.72 ≤ α ≤ 0.89). The findings of the correlational analysis revealed that all the components including social trust, social interaction, social participation, social cohesion, exchange of information with social system, and informal relations positively and significantly correlate with the mental health of women. Furthermore, the results of the regression analysis demonstrated that the variables of social trust, social interaction, social cohesion, and exchange of information with social system have positive and significant impacts on mental health. These variables explained 61.9 percent of the variance of the mental health of rural and nomadic women.
    Keywords: Social Capital, Mental health, Rural, nomadic women}
  • Majid Shams, Khadijeh Moradi*

    Urban furniture elements of the urban area is the quantity and quality of beauty, comforter ability and Location key role in achieving beautiful and healthy city is a city where people feel The three main goals of urban planning, health, comfort and beauty are The aim is to achieve all three cases, in addition to the pleasant atmosphere of urban design and planning of urban furniture is carefully and patiently. comfortable to accept and present it to sit at home prefer Beautiful Outdoor Furniture unworthy, not attractive and beautiful space where the furniture is unseemly, will highlight the city and urban furniture designed along the road to a healthy city today coating seating, sequence and frequency space layout also has a positive impact on their visual quality. The purpose of this study is cross-sectional study of urban furniture and its impact on reducing social pathologies of urban lighting in the city, the urban furniture, landscape and urban citizens, urban furniture (disabled, veterans and seniors), the symbols and roads and streets is considered the lowest social damage can be seen.

    Keywords: urban space, urban landscape, culture, urban identity, Mental Health, Malayer}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال