فهرست مطالب صدیقه امیرعلی اکبری
-
مقدمه
خوددرمانی، یک نگرانی قابل توجه در سطح جهانی است. بررسی مصرف خودسرانه دارو در جمعیت زنان به دلیل واقع شدن در دوران های حساسی همچون بارداری و شیردهی بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. مطالعه سیستماتیک حاضر با هدف بررسی شیوع خوددرمانی و عوامل مرتبط با آن در زنان ایرانی صورت گرفت.
روش کار:
در این مطالعه جهت یافتن مقالات مرتبط، پایگاه های اطلاعاتی بین المللی pubmed، web of science، Scopus، science direct، google scholar، Cochran libraryو پایگاه های اطلاعاتی ملی همچون SID و magiran با استفاده از کلمات کلیدی شامل self-medication، epidemiology، Drug women، prevalence با عملگرهای بولین AND و OR بدون محدودیت زمانی و به زبان انگلیسی و فارسی مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت دو پژوهشگر به طور مستقل مقالات را جهت ارزیابی کیفیت (با استفاده از چک لیست NOS) و استخراج داده های اصلی آنها مورد بررسی قرار دادند.
یافته ها13 مقاله با حجم نمونه کلی 5802 نفر مورد ارزیابی قرار گرفت. سال انتشار مقالات از 2008 تا 2020 بود و تمامی از نوع مطالعات مقطعی بودند. نتایج نشان داد که شیوع خوددرمانی در زنان ایرانی نسبتا بالا و حدود 15/49% می باشد و جزیی بودن مشکل و بیماری، اعتقاد به بی ضرر بودن خوددرمانی، مهم تلقی نکردن بیماری، تجربه قبلی بیماری و بالا بودن هزینه ویزیت پزشک، از مهم ترین دلایل خوددرمانی در زنان ایرانی هستند.
نتیجه گیریخوددرمانی در بین زنان از شیوع نسبتا بالایی برخوردار بوده و نیاز به مداخلات موثری برای کاهش و پیشگیری از خوددرمانی می باشد. ارایه اطلاعات مورد نیاز و افزایش آگاهی زنان در مورد عوارض ناشی از خوددرمانی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: بارداری, خودرمانی, دارو, زنان, شیوع, مصرف خودسرانه}IntroductionSelf-medication is a significant concern worldwide. Investigating the arbitrary use of drugs in women's population seems more necessary because it occurs in sensitive periods such as pregnancy and breastfeeding. The present systematic review study was performed aimed to investigate the prevalence of self-medication and its related factors in Iranian women.
MethodsIn this study, to find the related articles, the international databases of PubMed, Web of Science, Scopus, Science Direct, Google Scholar, Cochran Library, and national databases such as SID and Magiran were searched using the keywords of self-medication, epidemiology, drug women, and prevalence with Boolean operators of AND and OR without time limit and in English and Farsi languages. Finally, two researchers independently examined the articles to evaluate their quality (using the NOS checklist) and extract their primary data.
ResultsA total of 13 articles with a total sample size of 5802 people were evaluated. The year of publication of the articles was 2008 to 2020, and all of them were cross-sectional studies. The results showed that the prevalence of self-medication in Iranian women is relatively high and about 49.15% and the most important reasons for self-treatment in Iranian women are the smallness of the problem and disease, belief in the harmlessness of self-treatment, not considering the condition as necessary, previous experience of the disease, and the high cost of a doctor's visit.
ConclusionSelf-medication among women has a relatively high prevalence, and there is a need for effective interventions to reduce and prevent self-medication. It should be considered to provide the required information and increase women's awareness about the complications of self-treatment.
Keywords: Arbitrary use, Medication, pregnancy, Prevalence, Self-Medication, Women} -
مقدمه
خواب از مهم ترین نیازهای زندگی فرد است که نقش اساسی در سلامت دارد. خشونت خانگی به خصوص نوع فیزیکی بر کیفیت خواب اثر دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه خشونت فیزیکی و اختلالات کیفیت خواب زنان باردار انجام شد.
روش کاراین مطالعه مقطعی در سال 1398 بر روی 200 زن باردار مراجعه کننده به مراکز تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران انجام شد. اطلاعات جمعیت شناختی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته دموگرافیک- مامایی و اطلاعات مربوط به خشونت خانگی با استفاده از پرسشنامه خشونت خانگی برگرفته از سازمان جهانی بهداشت و کیفیت خواب با پرسش نامه پیترزبورگ جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 23) و آزمون های آماری تی مستقل، کای دو و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هادر این مطالعه 70 نفر (2/35%) نمونه ها دارای کیفیت خواب نامطلوب بودند و بیشترین و کمترین فراوانی خشونت فیزیکی هل دادن (16%) و داغ کردن (4%) بود. بین کیفیت خواب و میزان خشونت فیزیکی ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (001/0<p). ضریب همبستگی خشونت فیزیکی با اختلالات کیفیت خواب 149/0=r بود (049/0=p).
نتیجه گیریبا توجه به رابطه مثبت خشونت فیزیکی با اختلالات خواب، توصیه به غربالگری و شناسایی موارد خشونت خانگی در دوران بارداری در کسانی که با شکایت اختلال خواب مراجعه می کنند، می گردد. بنابراین مشاوره، تدوین و اجرای برنامه های توانمند سازی زنان در مواجهه با خشونت، موجب ارتقاء سلامت آنان می شود.
کلید واژگان: بارداری, خشونت فیزیکی, کیفیت خواب}IntroductionSleep is one of the most important life needs which plays an essential role in health. Domestic violence, especially physical violence, affects sleep quality. This study was performed with aim to determine the relationship between physical violence and sleep quality disorders in pregnant women.
MethodsThis cross-sectional study was performed in 2019 on 200 pregnant women referred to the affiliated centers of Shahid Beheshti University of Medical Sciences in Tehran. Demographic data were collected using researcher-made Demographic-Midwifery Questionnaire, data related to domestic violence using World Health Organization Domestic Violence questionnaire and data related to sleep quality using Pittsburgh Sleep Quality Questionnaire. Data were analyzed by SPSS software (version 23) and Independent t-test, Chi-square and Spearman correlation coefficient. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsIn this study, 70 samples (35.2%) had poor sleep quality and the highest and lowest frequency of physical violence was: pushing (16%) and heating (4%). There was a statistically significant relationship between sleep quality and physical violence (p<0.001). The correlation coefficient of physical violence with sleep quality disorders was r = 0.149 (p=0.049).
ConclusionConsidering the positive relationship between physical violence and sleep disorders, it is recommended that screen and identify the cases of domestic violence during pregnancy in those who refer with complaints of sleep disorders. Therefore, counseling, formulating and implementing the women's empowerment programs in the case of violence will promote their health.
Keywords: physical violence, pregnancy, Sleep Quality} -
مقدمه
استریایحاملگی،تغییرفیزیولوژیکپوستی بهرنگ بنفش است که بسیاریاززنان آن را در دورهبارداری تجربه نموده و به علت مشکلات همراه آن دچار استرس و نگرانی هایی از نظر زیبایی، کاهش اعتماد به نفس و مشکلات روان شناختی می شوند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر ژل آلویه ورا در پیشگیری از استریای بارداری بر روی زنان باردار نخست زا انجام شد.
روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده سه سوکور در سال 1398 بر روی 90 زن باردار نخست زا با سن حاملگی 20-18 هفته مراجعه کننده به مراکزمنتخب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران انجام شد. افراد با روش تخصیص تصادفی در یکی از سه گروه ژل آلویه ورا یا دارونما قرار گرفتند. افراد دریافت کننده ژل آلویه ورا و دارونما روزانه 3 سانتی متر از ژل دریافتی را به مدت 2 دقیقه بر کل شکم به مدت 8 هفته ماساژ دادند و گروه کنترل از هیچ ماده ای بر روی پوست ناحیه شکم استفاده نکردند. پس از 8 هفته شدت استریا به روش داوی، شدت خارش به روش کامینی و شدت اریتم به روش اتوال ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون کروسکال والیس انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافته هاسه گروه از نظر متغیرهای زمینه ای و مداخله گر در ابتدای مطالعه تفاوت معنی داری نداشتند (05/0<p). بر اساس نتایج آزمون کروسکال والیس، میزان بروز استریا (001/0=p) و شدت خارش و اریتم (001/0=p) در هفته 28 بارداری در گروه ژل آلویه ورا به طور معنی داری از دو گروه دیگر کمتر بود. همچنین شانس افزایش شدت استریا در گروه دارونما و گروه ژل آلویه ورا نسبت به گروه کنترل به ترتیب 75% و 95% کمتر بود.
نتیجه گیریژل آلویه ورا بر پیشگیری از استریای بارداری و کاهش خارش و اریتم آن تاثیر دارد و می توان ژل آلویه ورا را به برای پیشگیری از استریای بارداری با هزینه کم به زنان باردار پیشنهاد داد.
کلید واژگان: استریای حاملگی, ژل آلوئه ورا, نخست زا}IntroductionStriae Gravidarum is a skin physiological change in purple that many women experience during pregnancy and due to the accompanying problems, they suffer from stress and worries about beauty, low self-esteem and psychological problems. This study was performed with aim to determine the effect of aloe vera gel on prevention of striae gravidarum in nulliparous pregnant women.
MethodsThis triple-blind randomized clinical trial study with a control group was performed in 2019 on 90 nulliparous women with gestational age of 18-20 weeks referring to the selected centers affiliated to Shahid Beheshti University of Medical Sciences in Tehran. The subjects were randomly assigned to one of the three groups of aloe vera gel or placebo. The participants receiving aloe vera gel and placebo group daily massaged 3 cm of the gel for 2 minutes on the entire abdomen for 8 weeks, and the control group did not use any substances on the skin of the abdomen. After 8 weeks, the severity of striae was assessed by the Davy method, the severity of pruritus by the Kamini method, and the severity of the erythema by the Atwal method. Data were analyzed by SPSS software (version 20) and Kruskal-Wallis statistical test. P <0.05) was considered statistically significant.
ResultsThree groups were not significantly different in terms of background and interventional variables at the beginning of the study (p >0.05). Kruskal-Wallis statistical tests showed that the incidence of striae (p = 0.001), the severity of pruritus and erythema (p = 0.001) at 28th weeks of pregnancy was significantly lower in the Aloe Vera gel group than the other two groups. Also, the chance of increasing the severity of striae in the placebo group and the aloe vera gel group were 75% and 95% lower than the control group, respectively.
ConclusionAloe vera gel has an effect on preventing striae gravidarum and reducing itching and erythema. Aloe vera gel can be recommended to pregnant women as a low-cost method for preventing striae gravidarum.
Keywords: Aleo vera gel, Nulliparous, Striae gravdarum} -
هدفانگیزه و میل جنسی همانند سایر انگیزه های بنیادین آدمی بخش جدائی ناپذیر ماهیت زیستی، روانی و اجتماعی او را تشکیل می دهد و در ارتباط با عوامل بسیاری می باشد. هدف از مطالعه حاضر آزمون مدل ارتباطی تعیین کننده اجتماعی موثر بر سلامت با عمل کرد جنسی زنان در سن باروری می باشد.مواد و روش هااین یک مطالعه توصیفی-تحلیلی بود که بر روی 400 زن در سنین باروری، مراجعه کننده به درمانگاه های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شهر تهران، در سال 1395 انجام شد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و چند مرحله ای بود. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه عمل کرد جنسی، پرسش نامه دموگرافیک، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، حمایت اجتماعی درک شده، اضطراب اشپیل برگر، افسردگی بک، خشونت خانگی و رفتارهای ناسالم جمع آوری شد.یافته هایافته ها نشان داد که میانگین نمره شاخص عمل کرد جنسی زنان (6/16±68) بود. میانگین امتیاز افسردگی (3/10±7/12) و اکثریت زنان (8/44%) از حمایت اجتماعی متوسط، 75% از اضطراب متوسط برخوردار بودند. 3/70% وضعیت اقتصادی مطلوب داشتند، 5/50% مورد خشونت خانگی قرار گرفته بودند. در تحلیل مسیر افسردگی به صورت مستقیم (34/0-=β)، اضطراب به صورت مستقیم (24/0-=β) و حمایت اجتماعی به صورت مستقیم (18/0=β) و غیرمستقیم (0578/0=β) بر عمل کرد جنسی موثر بودند. هم چنین وضعیت اجتماعی و اقتصادی به صورت غیرمستقیم (176/0=β) و خشونت خانگی به صورت غیرمستقیم بر عمل کرد جنسی (025/0-=β) موثر بودند. در مقایسه اثرات کل افسردگی بیش ترین اثر را بر عمل کرد جنسی نشان داد. مدل پیشنهادی در تحقیق از برازش مناسبی برخوردار بود (057/0=RMSEA، 1=GFI، 015/0=P).نتیجه گیریوضعیت اجتماعی و اقتصادی، افسردگی، اضطراب، خشونت خانگی و حمایت اجتماعی با عمل کرد جنسی زنان در سنین باروری ارتباط دارد، لزوم غربالگری از نظر عوامل مورد بررسی توصیه می گرددکلید واژگان: عمل کرد جنسی, عوامل اجتماعی موثر بر سلامت, سنین باروری}Koomesh, Volume:20 Issue: 2, 2018, PP 391 -402IntroductionSexual motivation and sexuality, like all other fundamental human motives, form an inseparable part of its biological, psychological, and social nature and is associated with many factors. The present study was conducted to test the model for the relationship between the social determinants of health and sexual function in women.Materials And MethodsThis sectional descriptive-analytic study was performed on 400 women referred to the medical centers affiliated to Shahid Beheshti University of Medical Sciences (Iran, 2016). The participants were selected through multi-stage random sampling. For collecting the data, demographic and socio-economic status, Spielbergers anxiety, perceived social support, domestic violence, unhealthy behaviors, beck depression and sexual function questionnaires were used.ResultsThe findings suggested a mean score of 16.6±68 for sexual function index in women. The mean score of depression was found to be 12.7 ± 10.3 and most of the subjects (44.8%) received moderate social support and 75%moderate anxiety. A total of 70.3% of the subjects had favorable economic conditions, while 50.5% suffered violence. According to the path analysis, depression (β = -0.34), anxiety (β = -0.24) and social support (β = 0.18) directly affect sexual function. Socioeconomic status and domestic violence were found to be indirectly associated with sexual function, and in the overall effect depression had the most effects on sexual function .The model proposed in the present study has a good fit (GFI =1 RMSEA =0.057, P value=0/015).ConclusionSexual function was found to be associated with depression, anxiety, social support, domestic violence and socioeconomic status. Screening is recommended to be performed for the study variables.Keywords: Sexual Function, Social Determinants of Health, Reproductive Age}
-
مقدمهبا توجه به اینکه دیسمنوره اولیه یکی از اختلالات ژنیکولوژیک شایع در سنین باروری زنان می باشد که گاهی با یک یا چند علائم سیستمیک همراه می باشد، مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر ماکسیباسشن و طب فشاری در نقطه SP6 بر شدت علائم سیستمیک همراه دیسمنوره انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1394 بر روی 100 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار انجام شد. افراد در دو گروه 50 نفری ماکسیباسشن و طب فشاری قرار گرفتند. در گروه ماکسیباسشن چوب موکسای استیک به مدت 10 دقیقه به نقطه SP6 چسبانده می شد و در گروه طب فشاری با انگشت شست و به طور عمود فشار بر نقطه SP6 فشار وارد می شد (10 دقیقه برای هر پا). این مداخلات 2 بار در طی هفته آخر سیکل و روز اول و دوم خونریزی قاعدگی صورت می گرفت. شدت علائم سیستمیک با استفاده از سیستم معیار چند بعدی کلامی، قبل از مداخله و در طی دو سیکل مداخله پیگیری و مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های من ویتنی و فریدمن انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.یافته هادر هر دو گروه تمام علائم نسبت به قبل از مداخله کاهش معنی داری داشت (05/0˂p)، ولی در مقایسه علائم سیستمیک بین دو گروه، تمامی علائم به جز تهوع، استفراغ و غش در گروه ماکسیباسشن نسبت به گروه طب فشاری بعد از مداخله کاهش معناداری داشت (05/0˂p).نتیجه گیریهر دو روش ماکسیباسشن و طب فشاری منجر به کاهش علائم سیستمیک می شوند، ولی تکنیک ماکسیباسشن نسبت به طب فشاری موثرتر است.کلید واژگان: دیسمنوره, طب فشاری, ماکسیباسشن, نقطه SP6}IntroductionSince primary dysmenorrhea is one of the common gynecological disorder in women of reproductive which is sometimes associated with one or more systemic symptoms, this study was performed with aim to compare the effect of SP6 moxibustion and acupressure on the severity of systemic symptoms associated with dysmenorrhea.MethodsThis randomized clinical trial study was conducted on 100 students living in dormitories of Sabzevar Islamic Azad University in 2015. The subjects were randomly assigned into two groups of 50 cases in moxibustion and acupressure groups. The SP6 moxibustion group was asked to hold a burning moxa stick to the SP6 point, and the acupressure group was asked to press their thumb perpendicularly on the SP6 point (10 minutes of for each leg). The intervention was performed twice during the last week of cycle and the first and second day of menstrual bleeding. Severity of the systemic symptoms associated with dysmenorrhea was assessed with a verbal multidimensional scoring system before and during two cycles of the intervention. Data were analyzed using SPSS software (version 16), and using Mann-Whitney and Friedman test. PResultsIn both groups, all symptoms were significantly reduced compared with before the intervention (PConclusionBoth moxibustion and acupressure methods reduce the severity of the systemic symptoms; however, moxibustion is more effective than acupressure.Keywords: Acupressure, Dysmenorrhea, Moxibustion, SP6 point}
-
مقدمهدرد همراه با شقاق پستان یکی از مشکلات شایع دوران شیردهی است که می تواند باعث قطع زودهنگام شیردهی شود. میوه عناب یکی از قدیمی ترین گونه های دارویی است که ترکیبات ضد دردی و ضد التهابی دارد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر لوسیون میوه عناب بر بهبود درد نوک پستان انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1394 بر روی 100 نفر از زنان نخست زا شیرده دارای درد نوک پستان در درمانگاه زنان بیمارستان قائم (عج) کرمان انجام شد. افراد به صورت تصادفی در دو گروه 50 نفری لوسیون میوه عناب و شیر مادر قرار گرفتند. در یک گروه زنان شیرده 5 قطره از شیر خود را به مدت 5 بار در روز و در گروه دیگر 5/0 میلی لیتر لوسیون میوه عناب را به مدت 5 بار در روز، بعد از شیردهی بر روی نوک پستان و هاله اطراف آن قرار دادند. شدت درد قبل از مداخله در روز سوم پس از زایمان و بعد از مداخله در روزهای هفتم و چهاردهم پس از زایمان با استفاده از مقیاس عددی درد مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های من ویتنی، فریدمن، تی مستقل و کای دو انجام شد. میزانp کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هانمره شدت درد بین دو گروه قبل از مداخله از نظر آماری اختلاف معنی داری نداشت. این میزان در روزهای هفتم و چهاردهم پس از مداخله اختلاف معناداری را بین دو گروه نشان داد (02/0=p، 01/0=p).نتیجه گیریلوسیون میوه عناب بر کاهش درد نوک پستان که در هنگام شقاق پستان ایجاد می شود، موثرتر از شیر مادر می باشد و درد نوک پستان را سریع تر کاهش می دهد، اما لزوم تحقیقات بیشتر توصیه می شود.کلید واژگان: درد, شقاق پستان, میوه عناب, طب مکمل}BackgroundPain and nipple fissure are the most common problems during the lactating period, which can lead to an early stop of breastfeeding. Zizyphus Jujuba fruit is one of the oldest medical species, which contains anesthetic and anti-inflammatory compounds. This study aimed to determine the effect of Zizyphus Jujuba fruit lotion on soothing nipple pain.MethodsThis double-blind, clinical trial was performed on 100 primipara women with sore nipple in the gynecology clinic of Qaem Hospital of Kerman, Iran, in 2015. The participants were randomly divided into two groups of breast milk (n=50) and Zizyphus Jujuba fruit lotion (n=50). In one group, the breastfeeding women put 5 drops of their own milk on their nipples five times a day, and in the other group, the women put 0.5 ml of Zizyphus Jujuba fruit lotion on their nipples and areola five times a day after breastfeeding. The severity of pain was studied by using pain numerical scale before the intervention, on the third postpartum day, and after the intervention on the 7th and 14th postpartum days. To analyze the data, Friedman and Mann-Whitney tests were run, using SPSS version 22. P-value less than 0.05 was considered statistically significant.ResultsThe severity of pain score between the two groups was not significantly different before the intervention. However, this amount indicated a significant difference between the two groups on the 7th and 14th days after the intervention (P=0.02, P=0.01, respectively).ConclusionIt seems that Zizyphus Jujuba fruit lotion can lower sore nipple pain faster than breast milk, but more studies are required on this issue.Keywords: Zizyphus Jujuba fruit, Nipple fissure pain, Breastfeeding, Medical plants, Complementary medicine}
-
مقدمهبا توجه به اهمیت بیماری پره اکلامپسی و تاثیر آن بر روی شاخص های خونی و نیز وجود مطالعاتی که نشان دهنده نقش سرب به عنوان یک فلز سمی بر روی این شاخص ها می باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی همبستگی میزان سرب خون با شاخص های خونی در زنان مبتلا به پره اکلامپسی بدون مواجهه شغلی با سرب انجام شد.روش کاراین مطالعه همبستگی در سال 1394 بر روی 80 مادر باردار مبتلا به پره اکلامپسی بستری شده در بیمارستان آیت الله موسوی شهر زنجان، انجام شد. در بدو ورود به مطالعه 5/3 میلی لیتر نمونه خون وریدی جهت سنجش میزان سرب و شاخص های خونی از افراد گرفته شد. اطلاعات فردی و مامایی واحد های پژوهش ثبت شد. جهت اندازه گیری سرب خون از روش پتانسیومتری و از دستگاه Ion3 و برای آنالیز شاخص های هماتولوژیک از دستگاه symex استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های کای دو و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هامیانگین سرب خون در بین 80 نفر فرد شرکت کننده در این مطالعه 40/3±04/8 میکروگرم بر دسی لیتر بود. نتایج نشان داد که همبستگی مثبت بین سرب خون با دامنه پراکندگی حجم پلاکت (017/0=p، 300/0=r :PDW) و همبستگی منفی بین سرب خون با توزیع پراکندگی سلول های بزرگ پلاکت (047/0=p، 260/0-=r :PLCR) وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت بین سرب خون با BUN (001/0=p، 377/0=r :BUN) و کراتینین خون (012/0=p، 288/0=r :Cr) وجود داشت، ولی با سایر شاخص های خون ارتباطی وجود نداشت.نتیجه گیریسرب خون بر شاخص های خونی تاثیر دارد، لذا پیشنهاد می شود راهکارهایی در جهت کاهش مواجهه با سرب در محیط به ویژه در زنان باردار برنامه ریزی و اجرا شود.کلید واژگان: پره اکلامپسی, سرب خون, شمارش کامل سلول های خونی}IntroductionConsidering the importance of preeclampsia and its effect on hematologic indices, and also the studies showing the effect of lead as a toxic metal on these indices, the present study was performed with aim to investigate the correlation of serum lead with hematologic indices in women with preeclampsia with no occupational exposure to lead.MethodsThis correlation study was performed on 80 pregnant women with preeclampsia hospitalized in Zanjan Ayatolah Mousavi hospital in 2015. At entry to the study, 3.5 ml of venous blood samples were taken from participants to assess serum lead level and hematologic indices. Demographic and obstetric characteristics of participates were also recorded. Serum lead level was measured using potentiometric method with Ion3 device, and hematologic indices were analyzed with Symex device. Data were analyzed by SPSS software (version 22) and Chi-square and Pearson correlation test. PResultsMean serum lead level among 80 participants was 8.04±3.4µg/dl. Blood lead level showed a positive correlation with Platelet Distribution Weight (PDW: r=-0.300, P=0.17), and a negative and significant one with Platelet Large Cell Range (PLCR: r=-0.260, P=0.047). Blood lead level also showed positive significant relationship with BUN (BUN: r=0.377, P=0.001) and blood creatinine (Cr: r=0.288, P=0.012), but showed no relationship with other blood indices.ConclusionBlood lead affects on blood biomarkers, so it is recommended that strategies be planned and implemented for reducing exposure to environmental lead especially in pregnant women.Keywords: Blood lead, Complete blood count, Preeclampsia}
-
زمینه و هدفبا توجه به اهمیت عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، این تحقیق به آزمون مدل ارتباطی وضعیت اقتصادی-اجتماعی، استرس درک شده، حمایت اجتماعی و خشونت خانگی با افسردگی زنان در سنین باروری در تهران سال 1393 پرداخته است.مواد و روش هااین مطالعه به روش توصیفی-مقطعی بر روی 1053 زن در سن باروری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. نحوه نمونه گیری به صورت چندمرحله ای و تصادفی بود. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، افسردگی بک، استرس درک شده، حمایت اجتماعی درک شده و پرسشنامه خشونت خانگی بود. داده ها با SPSS 19 و آزمون مدل پیشنهادی از تحلیل مسیر با نرم افزار Lisrel 8.8 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته هااز زنان موردبررسی، 49/7% درجاتی از خفیف تا شدید افسردگی داشتند. میانگین امتیاز استرس 8/34±23/22 و بیشتر افراد (43/1%) از حمایت اجتماعی متوسط برخوردار بودند.70 % افراد از وضعیت اقتصادی مطلوب برخوردار بودند و 41/1% مورد خشونت قرارگرفته بودند. در تحلیل مسیر وضعیت اقتصادی –اجتماعی هم به صورت مستقیم (0/20- =β) و هم غیرمستقیم (0/7251- =β)، استرس درک شده به صورت مستقیم (0/16=β)، حمایت اجتماعی به صورت مستقیم (0/22- = β) و غیرمستقیم (0/672- = β) و خشونت خانگی به صورت مستقیم (0/20= β) و غیرمستقیم (0/16=β) در بروز افسردگی موثر بودند و در مقایسه اثرات کل، حمایت اجتماعی بیشترین اثر را بر افسردگی نشان داد (0/2872-β=).نتیجه گیریبا توجه به وجود ارتباط تمامی عوامل موردبررسی با بروز افسردگی زنان، غربالگری ازنظر این عوامل به منظور پیشگیری و تشخیص زنان افسرده در جهت ارتقاء سلامت روانی آنان توصیه می گردد.کلید واژگان: افسردگی, استرس درک شده, حمایت اجتماعی, وضعیت اجتماعی- اقتصادی, خشونت خانگی, تحلیل مسیر, تهران}Background And ObjectiveAccording to the importance of effective social factors on health, in this study a model of the relation between socioeconomic status, perceived stress, social support and domestic violence with women depression in reproductive age in Tehran the year of 2014 was tested.Materials And MethodsThis sectional descriptive-correlative study was performed on 1053 women referred to the medical centers affiliated to Shahid Beheshti University of Medical Sciences. The participants were selected through multi-stage random sampling. For collecting the data, demographic and socio-economic status, perceived stress, perceived social support, domestic violence and Beck depression questionnaires were used. The data were analyzed using SPSS 19 & Lisrel 8.8 software.ResultsResults showed that 49.7% of women had mild to severe degree of depression. The average stress score of perceived stress was 23.22±8.34, and most of them (43.1%) had moderate of social support. 70% had good socioeconomic status. 41.1% were taken domestic violence. The final path model fitted well (GFI=1; RMSEA=0.08) and showed that socioeconomic status had direct (β=- 0.20) and indirect effect (β= - 0.07251), perceived stress had direct effect (β=0.16), social support had direct(β=- 0.22) and indirect effect (β=- 0.0672), domestic violence had direct effect (β=0.20) on depression, and in the overall effect social support had the most effects on depression (β= -0.2872).ConclusionAccording to the relation between all variables that investigated with depression of women, screening of these factors for prevention and diagnosis of depression in order to promote mental health and early intervention is recommended.Keywords: Depression, Perceived stress, Social support, Socio, economic statue, Domestic violence, Path Analysis, Tehran}
-
مقدمهبا توجه به دیدگاه بهداشت باروری که در آن به سلامتی زنان به علت تغییرات فیزیولوژیک در طی بارداری و پس از زایمان تاکید شده است و با توجه به اهمیت حفظ ذخایر آهن و هموگلوبین مادر به ویژه بعد از زایمان و وجود مطالعاتی دال بر تاثیر مصرف میوه خرما در کاهش خونریزی مرحله سوم زایمان، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مصرف میوه خرما بر میزان و مدت خونریزی دوران نفاس انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در سال 1394 بر روی 100 نفر از زنان نخست زای 35-18 ساله مراجعه کننده به بیمارستان ام البنین (س) شهر مشهد انجام شد. گروه مداخله از 2 ساعت بعد از زایمان تا 10 روز بعد از زایمان، روزانه 100 گرم میوه خرما مصرف کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات فردی، چک لیست پیگیری دوره نفاس و نمودار تصویری استاندارد (CALBP) بود. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SSPS (نسخه 23) و آزمون های تی تست و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هانتایج نشان داد که میزان خونریزی در روز اول در گروه مداخله کمتر بود ولی از نظر آماری معنی دار نبود، ولی در سایر روزها (روز دوم تا دهم) بین دو گروه از نظر میزان خونریزی تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (001/0>p). میوه خرما در کاهش روزهای خونریزی تاثیری نداشت.نتیجه گیریمصرف خرما در دوران نفاس باعث کاهش میزان خونریزی شده و با توجه به اینکه میوه خرما در بعد از زایمان منع مصرف ندارد، استفاده از آن به مادران در دوران نفاس توصیه می شودکلید واژگان: خرما, خونریزی, نفاس}IntroductionDue to emphasis in reproductive health on maintaining womens health, who undergo physiological changes during and after pregnancy, and the importance of maintaining hemoglobin and iron stores to keep mothers healthy, particularly during puerperium, and presence of studies that indicate the efficacy of the date fruit on reduction of hemorrhage in the third stage of labor , this study aimed to determine the effect of consumption of the date fruit on the amount and duration of postpartum bleeding.MethodThis randomized clinical trial was conducted on 100 nulliparous 1835 year-old women in Omolbanin Hospital, Mashhad, Iran, in 2015. In the intervention group, the mother was for 10 days given dates (100 gr/day), starting 2 hr after delivery. Data were collected using demographic questionnaires, postpartum follow-up checklist, and pictorial blood loss assessment chart (PBLAC). Data analysis was performed using SPSS)ver .23), t-test, and Mann-Whitney test. PResultsThe study results indicated that the amount of bleeding was lower in the intervention group in the first day, but was not statistically significant, however in the other days (2 to 10) there was statistically significant difference in the amount of bleeding between the two groups (PConclusionPostpartum consumption of the date fruit reduces the amount of bleeding, and since its postpartum consumption is not banned, new mothers are advised to consume it during this periodKeywords: Date fruit, Hemorrhage, Postpartum}
-
زمینه و هدف
با توجه به اهمیت سلامت مادران و از آن جا که وجود کودک با اختلال تکاملی سلامت روانی مادر را تحت تاثیر قرار می دهد، این تحقیق با هدف مقایسه استرس و حمایت اجتماعی درک شده مادران کودکان 6 تا 18ماهه با تاخیر تکاملی و تکامل طبیعی انجام یافته است.
روش بررسیتحقیق به روش مقطعی- تحلیلی در مورد 610 مادر و شیرخوار 6 تا 18 ماهه آن ها در مراکز بهداشتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که به صورت چندمرحله ای و تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. داده ها با پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی و مامایی مادر، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، مشخصات کودک، استرس درک شده Cohen، حمایت اجتماعی درک شده و پرسشنامه سنین و مراحل برای سنجش وضعیت تکامل کودک جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری من ویتنی، کای دو، تی مستقل و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS v.19 تحلیل شد.
یافته هامیانگین سن کودکان مورد بررسی 5/4±68/10 ماه بود. با آزمون تی مستقل مشخص شد حمایت اجتماعی (03/0=p) و استرس درک شده مادر (004/0=p) در دو گروه متفاوت است. همچنین یافته ها نشان دهنده ارتباط بین استرس و حمایت اجتماعی مادر بود (04/0p<).
نتیجه گیرینتیجه تحقیق نشان داد، مادرانی که کودک با تاخیر تکاملی دارند دارای استرس بیش تر و حمایت اجتماعی درک شده کم تر نسبت به مادران دارای کودک طبیعی هستند، لذا لزوم غربالگری تاخیر تکاملی کودکان جهت انجام بررسی های بیش تر و کاستن از استرس مادران و همچنین تدارک حمایت اجتماعی مناسب برای آنان توصیه می شود.
کلید واژگان: تکامل کودک, تاخیر تکاملی, استرس درک شده, حمایت اجتماعی درک شده}Hayat, Volume:21 Issue: 3, 2015, PP 74 -87Background and AimGiven the importance of mothers’ health and considering that developmental delay in children affects their mothers’ mental health this study aimed to compare stress and perceived social support in mothers of 6-18 month old children with and without developmental delay.Methods & Materials: This cross-sectional, analytical study was performed on 610 mothers and their 6-18 month-old infants in health centers affiliated to Shahid Beheshti University of Medical Sciences. The participants were selected through the multi-stage random sampling. To collect data, the following questionnaires were used: obstetric and demographic characteristics, socio-economic status, infants’ characteristics, the Cohen perceived stress scale, perceived social support, and Ages and Stages questionnaire to determine the children’s development status. The data were analyzed by SPSS v.19 software and using descriptive statistics, Pearson correlation, chi-square, independent t-test and Man-Whitney statistical tests.
ResultsThe mean age of infants were 10.68±4.5 months. Independent t-test revealed a significant difference between mothers’ perceived stress (P=0.004) and social support (P=0.01) in the two groups. In addition, a relationship was observed between the mother’s social support and stress (P<0.04).
ConclusionThe results showed that mothers of children with developmental delays have more stress and lower perceived social support than mothers of normal children. Therefore, it is recommended to perform developmental screening for further examination and the reduction of mothers’ stress, as well as to provide appropriate social support.
Keywords: Child development, Developmental delay, Perceived social support, Perceived stress} -
زمینه و هدفکاهش درد زایمان هنوز یکی از معضلات بهداشتی درمانی بیشتر کشورهاست واز اهداف مهم مراقبت های مامایی است.این تحقیق با هدف بررسی تاثیر رایحه بابونه بر شدت درد مرحله اول زایمان در زنان نخست زای مراجعه کننده به بیمارستان امدادی ابهر در سال1392 انجام گرفت.روش بررسیاین تحقیق یک مطالعه تصادفی کارآزمایی بالینی بود که برروی 130زن نخست زای (65 نفر در گروه مداخله و 65 نفر در گروه کنترل)مراجعه کننده به بیمارستان امدادی شهرستان ابهر انجام گردید.در گروه رایحه درمانی 2 قطره اسانس بابونه و در گروه شاهد 2 قطره اب مقطر به گاز آغشته شد و به فاصله ی 7-10سانتی متری از بینی بیمار توسط ایشان استنشاق شد و هر نیم ساعت تجویز رایحه و اب مقطر تکرار شد. شدت درد در بدو ورود و دیلاتاسیون های 4-3، 7-5 و 10-8 سانتی متر اندازه گیری شد. نمونه ها تا هنگام زایمان پیگیری شدند. ابزارها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مامایی، چک لیست معاینه و مشاهده و مقیاس عددی اندازه گیری درد بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی مستقل، من ویتنی و کای دو استفاده شد. داده ها با استفاده ازspss18 تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری 05/ 0 در نظر گرفته شد.یافته هاپس از مداخله، میانگین شدت درد در گروه مداخله در دیلاتاسیون 4-3 سانتی متر (99/ 1±75/ 5)، 7-5سانتی متر (52 /1±84/ 7)، 10-8 سانتی متر (22 /1±55/ 8) بود که در مقایسه با گروه کنترل در دیلاتاسیون 4-3 سانتی متر(96/ 1±93 /6)، 7-5سانتی متر (63/ 0±41/ 9)،10-8 سانتی متر (40 /.±8/ 9) کاهش معنی دارداشت 005/ 0>p.نتیجه گیرییافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که رایحه درمانی با اسانس بابونه موجب کاهش شدت درد مرحله اول زایمان می شود. لزوم تحقیقات بیشتر برای استفاده از آن در کاهش شدت درد زایمان توصیه می شود.
کلید واژگان: بابونه, درد زایمان, طب مکمل, گیاهان دارویی, آروماتراپی}Background And AimsLabor pain relief is one of the challenges in health care systems in the most countries and is the main goal in midwifery cares. This study aimed to investigate the Effect of Matricaria Camomilla Aroma on Severity of first stage Labor Pain in primiparous women in Abhar Emdadi hospital, 2013.MethodsThis study was a randomized clinical trial carried out on 130 eligible primiparous women (65 in intervention and 65 in control group) at Emdadi hospital of Abhar. In the aroma therapy group gauze were soaked in 2 drop of Matrica Camomilla water and in the control group gauze were soaked in 2 drop of distilled water and attached to the women's collars. Pain severity was measured in first and after intervention in 3-4, 5-7, and 8-10 centimeter dilatations. Data were collected by demographic and obstetrics questionnaire, observation and exam checklist and the numeral scale of pain measurement.ResultsThe mean pain severity score after the intervention in 3-4 cm (5/75 1/99), 5-7cm (7/84 1/52) and 8-10cm (8/55 1/22) decreased significantly compared with control group in dilatation 3-4 cm (6/93 1/96), 5-7 cm (9/41 0/63) and 8-10 cm (9/8 0/40). (p<0/005).ConclusionThe findings of the study revealed that aroma therapy using Matrica Camomilla water alleviates the labor pain. More research for uses Matrica Camomilla to reduce the labor pain is recommended.Keywords: Matrica camomilla, labour pain, complementary medicine, medicinal plants, Aromatherapy} -
زمینه و هدفدیسمنوره به عنوان درد همراه با سیکل قاعدگی تعریف می شود که میلیون ها زن در سنین تولیدمثل را تحت تاثیر قرار می دهد. باتوجه به شیوع بالای دیسمنوره اولیه و پیامدهای نامطلوب آن بر کیفیت زندگی این پژوهش با هدف تعیین تاثیر اسانس گل سرخ بر دیسمنوره اولیه انجام شد.یافته هاپس از مداخله شدت دیسمنوره اولیه و علائم سیستمیک همراه در هر دو گروه کاهش یافت که این کاهش بطور چشمگیری در گروه اسانس گل سرخ بیشتر بود (001/0> p).نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر بیانگر تاثیر مثبت اسانس گل سرخ بر دیسمنوره اولیه و علائم سیستمیک همراه می باشد و به نظر می رسد می توان از اسانس گل سرخ جهت کاهش دیسمنوره اولیه و علائم سیستمیک همراه استفاده نمود.
کلید واژگان: گل سرخ, دیسمنوره اولیه, طب سنتی}Background And AimDysmenorrhea, defined as pain associated with menstruation that affects millions of women in the reproductive age worldwide. Considering the high prevalence of dysmenorrhea and its adverse consequences on quality of life, the present study examined the effects of Rosaceous on the severity of primary dysmenorrhea and its systemic manifestations.Materials And MethodsThis double blind clinical trial was performed on 110 students of Hamadan University of Medical Sciences. Students randomly assigned into intervention and control groups. Both g-Kim Y-J, Lee M S, Yang Y S and Hur M-H (2011) Self-aromatherapy massage of the abdomen for the reduction of menstrual pain and anxiety during menstruation in nurses: a placebo controlled clinical trial. European Journal of Integrative Medicine. 3 (3) e165-e168.-Lasco A, Catalano A and Benvenga S (2012) Improvement of primary dysmenorrhea caused by a single oral dose of vitamin D: results of a randomized, double-blind, placebo-controlled study. Archives of Internal Medicine. 172 (4) 366-367.-Latthe P, Latthe M, Say L, Gulmezoglu M and Khan K S (2006) WHO systematic review of prevalence of chronic pelvic pain: a neglected reproductive health morbidity. BMC Public Health. 6 (1) 177.-Lin J-G (2013) Auricular acupressure combined with an internet-based intervention or alone for primary dysmenorrhea: a control study. Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine. 2013.-Liu C-F (2013) Acupuncture or acupressure at the Sanyinjiao (SP6) acupoint for the treatment of primary dysmenorrhea: a meta-analysis. Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine. 2013.-Jamilian M, Jamalian H and Mirzaie S (2013) [Rose Damascena vs. Omega-3 in the Treatment of Premenstural Syndrome:A randomized, and Placebo-Controlled Clinical Trial]. Complementary Medicine Journal of Faculty of Nursing & Midwifery. 3 (3) 26-36. (Persian)-Mirabi P, Dolatian M, Mojab F and Majd H A (2011) Effects of valerian on the severity and systemic manifestations of dysmenorrhea. International Journal of Gynecology & Obstetrics. 115 3) 285-288.-Moslemi L, Bekhradi R, Galini Moghaddam T and Gholamitabar Tabari M (2012) Comparative effect of fennel extract on the intensity of primary dysmenorrhea. African Journal of Pharmacy and Pharmacology. 6(24) 1770-3.-Mostafa-Gharabaghi P, Delazar A, Gharabaghi M M, Shobeiri M J and Khaki A (2013) The view of cesarean pain after preemptive use of rosa damascena extract in women with elective cesarean section. World of Science Journal. 4, 226-35.-Nahidi F, Bagheri L and Jansari S (2006) [The relationship between delivery type and dysmenorrhea]. Journal of Shahid Beheshti School of Nursing & Midwifery. 16 (58), 40-4. (Persian)-Naz.ro.lu M, Kozlu S, Yorganc.gil E, U.uz A C and Karaku. K (2013) Rose oil (from Rosa~ damascena Mill.) vapor attenuates depression-induced oxidative toxicity in rat brain. Journal of Natural Medicines. 67 (1): 152-158.-Nikbakht A and Kafi M (2004) A study on the relationships between Iranian people and Damask rose (Rosa damascena) and its therapeutic and healing properties. VIII International People Plant Symposium on Exploring Therapeutic Powers of Flowers, Greenery and Nature ISHS Acta Horticulturae 790, 251- 254.-Ou M C, Hsu T F, Lai A C, Lin Y T and Lin C C (2012) Pain relief assessment by aromatic essential oil massage on outpatients with primary dysmenorrhea: A randomized, double]blind clinical trial. Journal of Obstetrics and Gynaecology Research. 38 (5) 817-822.-Proctor M and Farquhar C (2006) Diagnosis and management of dysmenorrhoea. British Medical Journal. 332 (7550) 1134-8.-Rahbar N, Asgharzadeh N, Ghorbani R (2012). Effect of omega-3 fatty acids on intensity of primary dysmenorrhea. International Journal of Gynecology & Obstetrics. 3(141) 272.282.-Rakhshandah H and Hosseini M (2006) Potentiation of pentobarbital hypnosis by Rosa damascena in mice. Indian Journal of Experimental Biology. 44 (11) 910.-Rakhshandah H, Shakeri M T and Ghasemzadeh M R (2007) Comparative hypnotic effect of Rosa damascena fractions and Diazepam in Mice. Iranian Journal of Pharmaceutical Research. 6 3) 193-197.roups were matched before intervention for age, education level, BMI, income, education wife, age of menarche and marital status. In the intervention group in the first 3 days of menstruation, 10 drops of Rosaceous extract were given to the subjects two times daily for two consecutive menstrual cycles. The controls take placebo. Severity of primary dysmenorrhea is compared in the two groups using the paired t test and between groups using the independent t test.FindingsThe severity of primary dysmenorrhea and systemic manifestations decreased in both groups, this reduction was more significant in the Rosaceous group (p <0.001).ConclusionsThe results of this study results showed a positive impact of Rosaceous in reduction of severity of primary dysmenorrhea and systemic manifestations. It seems that can be used to reduce the severity of primary dysmenorrhea and systemic manifestations.Keywords: Dysmenorrhea, Rosaceous, Traditional Medicine} -
پیش زمینه و هدفبا توجه به شیوع بالای دیسمنوره اولیه و پیامدهای نامطلوب آن بر کیفیت زندگی و نیز شواهدی دال بر خاصیت شنبلیله به عنوان گیاه دارویی ضدالتهاب و ضد درد، این مطالعه به منظور تعیین تاثیر کپسول دانه شنبلیله بر شدت دیسمنوره اولیه انجام گرفت.مواد و روش هااین مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دو سوکور با 101 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. نمونه ها ازنظر شدت دیسمنوره مشابه سازی شده و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 50 و 51 نفری قرار گرفتند. کپسول دانه شنبلیله حاوی 900 میلی گرم پودر دانه روزی سه بار و هر بار 2 الی 3 عدد طی سه روز اول قاعدگی و در طی دو سیکل تجویز گردید. به افراد گروه کنترل، کپسول هایی مشابه با همان دستورالعمل و حاوی نشاسته تجویز شد. شدت درد بر اساس معیار آنالوگ بینایی 0 تا 10 سانتی متر و علائم سیستمیک با استفاده از سیستم معیار چندبعدی گفتاری قبل از مطالعه و در طی دو سیکل متوالی سنجیده شد. داده ها با شاخص های میانگین و انحراف معیار و تست های من ویتنی، فریدمن و ویلکاکسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته هاقبل از مداخله ازنظر شدت درد بین دو گروه اختلاف وجود نداشت. در سیکل اول و دوم بعد از مداخله آزمون من ویتنی بین دو گروه اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0 p<). اختلاف میانگین شدت درد در گروه دانه شنبلیله قبل از مداخله و سیکل اول و دوم بعد از مداخله در آزمون فرید من معنی دار بود (001/0 P<). طول مدت درد بین دو سیکل در گروه دارونما به لحاظ آماری معنی دار نبود، اما در گروه دانه شنبلیله طول مدت درد بین دو سیکل به لحاظ آماری کاهش معنی داری داشت (001/0 P<). علائم سیستمیک همراه با دیسمنوره در گروه دانه شنبلیله کاهش معنی داری داشت (05/0 p<) ولی فقط شدت بی حالی در گروه دارونما کاهش نشان داد (01/0 P=). در طول پژوهش هیچ عارضه جانبی در گروه ها گزارش نشد.بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج بررسی حاضر به نظر می رسد شنبلیله می تواند باعث کاهش شدت دیسمنوره شود. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می شود تا در صورت دستیابی به نتایج مشابه از این گیاه بتوان در کاهش دیسمنوره استفاده نمود.
کلید واژگان: شنبلیله, دیسمنوره, طب مکمل}Background And AimsIn view of the high prevalence of primary dysmenorrhea and its undesirable consequences on the quality of life, and due to the anti-inflammatory properties of fenugreek, this study was carried out to examine the effect of fenugreek extract on primary dysmenorrhea.Materials and MethodsThe double blind clinical controlled study was conducted on 101 students at Shahid Beheshti University. Students were randomly assigned to two groups who received fenugreek (n=51) or placebo (n=50). For the first 3 days of menstruation, 2−3 capsules containing fenugreek seed powder (900 mg) were given to the subjects three times daily for two consecutive menstrual cycles. Pain severity was evaluated using a visual analog scale and systemic symptoms were assessed using a multidimensional verbal scale. The severity of the symptoms in each group and between the two groups was analyzed, respectively, with the Friedman and the Man-Whitney tests.ResultsPain severity at baseline did not differ significantly between the two groups. Pain severity was significantly reduced in both groups after the intervention; however, the fenugreek group experienced significantly larger pain reduction (p<0.001). With respect to the duration of pain, there was no meaningful difference between the two cycles in the placebo group (p=0.07) but in the fenugreek group, the duration of pain decreased between the two cycles (p<0.001). Systemic symptoms of dysmenorrhea (fatigue, headache, nausea, vomiting, lack of energy, syncope) decreased in the fenugreek seed group (p<0.05). No side effects were reported in the fenugreek group.ConclusionThese data suggest that prescription of fenugreek seed powder during menstruation can reduce the severity of dysmenorrhea; further studies are needed to compare fenugreek with anti-inflammatory medications.Keywords: Dysmenorrhea, Fenugreek, Herbal medicine} -
مقدمهزایمان ازدردناک ترین مواردی است که زنان درطول زندگی خودتجربه می کنند.طب فشاری ورفلکسولوژی روش هایی ساده،ارزان وغیرتهاجمی بوده که برای تسکین درد بکارمیروند.این مطالعه با هدف مقایسه تاثیرطب فشاری درنقطه یSP6 و رفلکسولوژی پا بر شدت درد وطول مدت مرحله اول زایمان انجام گرفت.روش کارتحقیق به شیوه کارآزمایی بالینی با 106 زن بارداردربخش لیبر بیمارستان شهید اکبرآبادی تهران انجام شد.با درنظرگرفتن معیارهای خروج ازمطالعه 92 نمونه شامل (28 نفر) در گروه طب فشاری در نقطه SP6، (30 نفر) در گروه رفلکسولوژی و(34نفر)درگروه سوم مراقبت روتین قرارگرفتند.سه گروه ازنظرویژگی های دموگرافیک ومامایی همسان بودند.ابزارها شامل پرسشنامه دموگرافیک، چک لیست مشاهده ومعاینه ومقیاس آنالوگ دیداری دردبود.درسه گروه شدت درد درآغازمطالعه، قبل وبعدازمداخله اول (دیلاتاسیون 4-5) ومداخله دوم (دیلاتاسیون 7-8) ارزیابی شد.یافته هانتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که شدت درد درآغازمطالعه وقبل ازمداخله اول در بین سه گروه اختلاف معنی داری نداشت،بعدازمداخله اول، قبل وبعدازمداخله دوم دربین سه گروه طب فشاری،رفلکسولوژی ومراقبت روتین اختلاف معنی داری بود(درهرسه مورد001/0= P).اگرچه میانگین نمره درد درگروه طب فشاری کمترازگروه رفلکسولوژی بود،اما آزمون من ویتنی بین دوگروه طب فشاری درنقطه SP6 ورفلکسولوژی پا بعد ازمداخله اول و دوم اختلاف معنی داری را نشان نداد.باآزمون ویلکاکسون مشخص شدکه نمره شدت درد بعد ازمداخله نسبت به قبل ازآن درگروه طب فشاری و رفلکسولوژی افزایش معناداری پیدا نکرده ولی درگروه مراقبت روتین شدت درد افزایش یافته است (001/0=P).نتیجه گیریطب فشاری درنقطهSP6ورفلکسولوژی پا درکاهش شدت دردزایمان موثربوده،به نظرمیرسد بتوان ازاین روش ها بجای داروهای کاهش درد زایمان استفاده نمود.
کلید واژگان: شدت درد, طب فشاری, رفلکسولوژی, مرحله اول زایمان}BackgroundChildbirth is one of the important and most painful phenomena that mothers experience in their lifetime. Acupressure and Reflexology are complementary therapy approaches and techniques that are simple, easy, inexpensive, non-invasive and non-pharmacological methods of pain relief. The aim of the research was to detrmine and compares the effect of acupressure at the SP6 point and reflexology on pain intensity and duration of first stage of labor Materials and Methods The present study was a randomized clinical trial. It was done on 92 low risk pregnant women in the delivery room of Shahid Akbar Abadi Hospital (from February to Jun 2014). They were categorized into 35 women in the acupressure group, 35 in the reflexology group and in the third group 36 samples received routine care. The three groups were as same as each other in the point of view of demographic and obstetrical characteristics. The data gathering tools were included a demographic questionnaire and an examination checklist. In addition, the severity of pain was evaluated with the visual analogue scale (0 to 10cm). In all groups pregnant women were asked to evaluate the severity of pain experienced at the start of the study, before and after the first (dilatation 4-5) and second (dilatation 7-8) intervention.ResultsKruskal Wallis test has showed no significant difference for pain severity at the start of study and before the first intervention among these three groups, however, the statistical test has shown significance differences after the first intervention, before and after the second intervention among them. The intensity of pain has increased significantly in the routine care group (P= 0.001). Our finding has indicated that the average pain score in the acupressure group was lower than reflexology group, but the Mann-Whitney test has shown no significant differences. The pain intensity of labor before and after of intervention with the Wilcoxon test in both stages has indicated that there were no significant differences after intervention in comparison with before the intervention in acupressure and reflexology group. However, in the routine care group the intensity of pain has significantly increased (P=0. 001).ConclusionThis study showed that foot reflexology and acupressure at the SP6 pain are effective in reducing labor pain. Application of no pharmacologic pain reduction technique instead of the pharmacological methods to relieve labor pain recommends.Keywords: Pain, Length of labor, Acupressure, Reflexology} -
سابقه و هدفدیسمنوره اولیه یکی از شایع ترین اختلالات در زنان است که سبب اختلال در کار و غیبت از مدرسه می شود. باتوجه به شیوع بالای دیسمنوره اولیه و پیامدهای نامطلوب آن بر کیفیت زندگی و باتوجه به خاصیت ضدالتهابی جوانه گندم، این پژوهش با هدف تعیین تاثیر عصاره جوانه گندم بر دیسمنوره اولیه انجام شد.مواد و روش هاپژوهش حاضر به روش کارآزمایی بالینی سه سوکور شاهددار بر روی 90 نفر از زنان شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. نمونه ها به دو گروه 45 نفری تقسیم شدند و سپس به مدت دو ماه متوالی کپسول 400 میلی گرمی عصاره جوانه گندم و یا دارونما به صورت سه بار در روز، از روز 16 سیکل قاعدگی تا روز پنجم قاعدگی استفاده شد. شدت علائم در دو گروه با استفاده از آزمون فریدمن و بین دو گروه با استفاده از آزمون من ویتنی مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت.یافته هاپس از مداخله، شدت دیسمنوره اولیه در هر دو گروه کاهش یافت که این کاهش به طور چشمگیری در گروه عصاره جوانه گندم بیشتر بود (001/0> p).نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر بیانگر تاثیر مثبت عصاره جوانه گندم بر دیسمنوره اولیه است و به نظر می رسد می توان از عصاره جوانه گندم برای کاهش دیسمنوره اولیه استفاده کرد.
کلید واژگان: دیسمنوره اولیه, طب مکمل, جوانه گندم}Background andPurposePrimary dysmenorrhea is one of the most common disorders in women which interferes with work and causes school absenteeism. Considering high prevalence of dysmenorrhea and its adverse consequences on quality of life and Considering anti-inflammatory properties of wheat germ, the present study examined the effects of wheat germ extract on the primary dysmenorrhea.Material And MethodsThis triple blind clinical trial was performed on 90 employed women in hospitals affiliated to Hamadan University of Medical Sciences. participants were classified into two groups of 45 persons. Three 400 mg capsules of wheat germ extract or placebo were used each day between the 16th day of the menstrual cycle to the 5th day of menstrual cycle for two consecutive months. Severity of primary dysmenorrhea in the two groups using the Friedman test and Comparing pairs of courses within the group using Bonferroni correction and between groups using the Mann Whitney test.Resultsthe severity of primary dysmenorrhea decreased in both groups, this reduction was more significant in the wheat germ extract group (p <0.001).ConclusionThis study results show positive impact of wheat germ extract for severity of primary dysmenorrhea and it seems be used to reduce the severity of primary dysmenorrhea.Keywords: Primary dysmenorrhea, Herbal medicines, Wheat germ} -
مقدمهدیسمنوره یکی از شایع ترین اختلالات در زنان می باشد که سبب اختلال در کار و روابط اجتماعی آنان می گردد. با توجه به پیامدهای نامطلوب دیسمنوره و خاصیت ضد التهابی جوانه گندم، این پژوهش با هدف تعیین تاثیر عصاره جوانه گندم بر علائم سیستمیک همراه دیسمنوره اولیه انجام شد.مواد و روش هاپژوهش حاضر به روش کارآزمایی بالینی سه سو کور از تاریخ خرداد 1392 تا آذر 1392 بر روی 90 نفر از زنان شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. شرکت کنندگان قبل از مداخله از نظر سن، شاخص توده بدنی، درآمد، سن منارک، تاهل، و شدت علائم همراه دیسمنوره همگن شدند، و سپس از طریق جدول اعداد تصادفی به صورت تصادفی به دوگروه 45 نفری تقسیم شدند. در گروه جوانه گندم کپسول 400 میلی گرمی عصاره جوانه گندم، به صورت سه بار در روز از روز شانزدهم سیکل قاعدگی تا روز پنجم آن استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، از جمله آزمون فریدمن و من ویتنی انجام شد.یافته هادر گروه جوانه گندم اختلاف آماری معناداری در علائم سیستمیک همراه دیسمنوره اولیه به شکل خستگی، سردرد و تغییر حالت های عصبی وجود داشت (001 /0> P).نتیجه گیرینتایج حاصل نشان داد عصاره جوانه گندم سبب کاهش شدت علائم سیستمیک همراه دیسمنوره اولیه می شودو بنظر میرسد می توان جهت کاهش شدت علائم سیستمیک از آن استفاده کرد.
کلید واژگان: علائم سیستمیک, دیسمنوره اولیه, جوانه گندم}Complementary Medicine Journal of faculty of Nursing & Midwifery, Volume:4 Issue: 2, 2014, PP 809 -819IntroductionDysmenorrhea is one of the most common disorders in women and causes impairment in work and social relationships. Considering dysmenorrhea adverse consequences and Considering the anti-inflammatory properties of wheat germ, this study aimed to determine the effects of wheat germ extract on the systemic symptoms of primary dysmenorrhea and menstrual bleeding.Methodstriple blind clinical trial study was conducted from June 1 to September 29, 2013 on 90 women working in hospitals affiliated to Hamadan University of Medical Sciences. The participants were matched before intervention for age, body mass index, income, menarche age, marital status and severity of systemic symptoms of primary dysmenorrhea, Then they using randomized table of numbers were randomly divided into two groups of 45 people. In wheat germ group, 400 mg capsules of wheat germ extract were used three times a day, from day 16 until the fifth day of the menstrual cycle. The data were analyzed using descriptive and inferential statistics such as the Friedman test and Man Whitney test.ResultsIn the wheat germ extract group there was a statistically significant difference in systemic symptoms associated with primary dysmenorrhea fatigue, headache and mood swings (P > 0.001).ConclusionThe results showed that wheat germ extract reduces the severity systemic symptoms of primary dysmenorrhea but is not effect on the menstrual bleeding and can be used to reduce the severity of systemic symptoms.Keywords: Systemic symptoms, primary dysmenorrhea, Wheat Germ} -
سابقه وهدفپیشرفت در علم پزشکی و موفقیت در افزایش میزان بقای شیرخواران آسیب پذیر مسئله تکامل آتی این کودکان را مطرح کرده است. بعد از عفونتها و تروما، مشکلات تکاملی و رفتاری شایعترین مشکل در طب کودکان می باشند.طیف وسیعی از علل در بروزمشکلات تکاملی ورفتاری نقش دارند. با توجه به اهمیت موضوع، کمبود اطلاعات دقیق در زمینه عوامل خطر، دراین مقاله به بررسی عوامل مرتیط با تاخیر تکاملی کودکان پرداخته شد.مواد و روش هاپس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی pubmed، Magiran،science direct، scopus،SIDو ovid با استفاده از کلمات کلیدی وضعیت تکاملی شیرخوار، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، سلامت روانی، خشونت،حمایت اجتماعی، رفتارهای ناسالم،تعیین کننده های اجتماعی سلامت وپس از بررسی 55 منبع اطلاعات به دست آمد.یافته هاعلت اصلی ناتوانایی های تکاملی ناشناخته باقی مانده است. تکامل کودکان تحت تاثیر عوامل دوران بارداری، روانی، اجتماعی، وراثت وعوامل محیطی قرار داردونتیجه تعامل پویا ومستمربین فاکتورهای بیولوژیکی واکتسابی می باشد.
کلید واژگان: تاخیر تکاملی - عوامل خطر - عوامل خظر محیطی - عوامل خطر اقتصادی اجتماعی, عوامل خطر بیولوژیکی}Background and ObjectiveThe survival rates of high-risk infant have been improved as a result of advances in medical knowledge, but future development of these children is becoming a matter of concern. After infection and trauma, developmental and behavioral problems are the most common problems in pediatrics. A range of factors are involved in behavior and development problems. Given the importance and prevalence of developmental disorders, the lack of detailed information on risk factors, this article aims to explore some factors associated with developmental delay in children. Method and Material: This review was performed by searching PubMed, Ovid, SID, Scopus, Magiran and Science Direct databases using following key words: Child Development, Socioeconomic statue, Violence, Social support, Psychological factors, Unhealthy behavior, Social Determinants. A total of 55 article were included in this review.ResultsThe main causes of developmental disabilities remain unknown. Development of children affected by prenatal factors, psychological, social and biological factors, genetic, environmental factors and is dynamic interaction Biological and Acquired factors.Keywords: Developmental delay, Risk factors, Socioeconomic risk factors, Biological risk Factors, environmental risk factors} -
مقدمهشایع ترین واکنش روانی زنان در زمان زایمان، اضطراب است. یکی از روش های کاهش اضطراب، رایحه درمانی است که با استفاده از اسانس های خوشبو با برانگیختن سیستم بویایی باعث آرامش شده و به فرونشاندن اضطراب کمک می کند. بهار نارنج یکی از اسانس های مورد استفاده در رایحه درمانی است. مطالعه حاضر با هدف تاثیر رایحه بهار نارنج بر شدت اضطراب مرحله اول زایمان در زنان نخست زا انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1392 بر روی 126 زن نخست زای مراجعه کننده به بیمارستان ولی عصر شهرستان تویسرکان انجام شد. در گروه رایحه درمانی 4 میلی لیتر عرق بهار نارنج و در گروه شاهد 4 میلی لیتر نرمال سالین به گاز آغشته و به یقه لباس نمونه ها متصل شد و هر نیم ساعت تجویز رایحه و نرمال سالین تکرار شد. شدت اضطراب در بدو ورود به مطالعه و پس از انجام مداخله در دیلاتاسیون های 4-3 و 8-6 سانتی متری اندازه گیری شد. مقیاس اندازه گیری اضطراب پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های تی مستقل، من ویتنی، کای دو، کولموگروف - اسمیرنوف و تست دقیق فیشر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شدیافته هانمره اضطراب قبل از مداخله در گروه رایحه درمانی (247/1±16/55) و در گروه کنترل (327/1±86/61) بود که از نظر آماری معنا داری نبود(403/0=p). پس از مداخله، شدت اضطراب در گروه مداخله در دیلاتاسیون 4-3 سانتی متر 216/1±32/45 و در دیلاتاسیون 8-6 سانتی متری 1664/1±19/43 بود که در مقایسه با گروه کنترل در دیلاتاسیون های 4-3 (128/1±38/56) و 8-6 سانتی متری (584/1±32/59) کاهش معنی داری داشت (05/0>p).نتیجه گیریاستفاده از بهار نارنج به شیوه رایحه درمانی، مداخله ای آسان، ارزان و غیر تهاجمی است که می تواند در کاهش اضطراب زایمان موثر باشد.
کلید واژگان: رایحه درمانی, اضطراب, بهار نارنج, زایمان, طب مکمل}IntroductionAnxiety is the most common psychological response of women who are in labour. One method for alleviating anxiety is aromatherapy in which natural oils are used to stimulate the olfactory system that leads to calmness and reduce the feeling of tension. Citrus aurantium is one of the oils uses in Aromatherapy. The present study was carried out on the basis of the effects that the pleasant smell of citrus aurantium had on nulliparous women during their first stage of labor.MethodsThis clinical trial study has been done on 126 nulliparous women who were admitted to Valie-Asr hospital in Tuyserkan in 2013. 4ml of both، citrus aurantium distillate and normal saline were impregnated with gauze. Then they were attached to collars of subjects in the aromatherapy and control groups، respectively. This prescription was repeated every 30 minutes. Afterwards، the level of anxiety at baseline and after the intervention at dilations of 3-4 and 6-8 cm was measured. anxiety was measured with Spielberger questionnaire. Data were analyzed using SPSS software version 22، independent t-tests، Mann-Whitney، chi-square tests، Kolmogorov–Smirnov test and exact fisher test. P values less than 0. 05 were considered significant.ResultsBefore intervention، the mean level of anxiety was 55/16± 1/247 in intervention group and 61/86±1/327 in control group that was not statistically significant. The mean anxiety severity score after the intervention in intervention group with dilatation 3-4 cm (45. 32 ± 1. 216)، and 6-8cm (43. 19 ±1. 664) decreased significantly)P<0. 05 (compared with control group in dilatation 3-4 cm (56. 38 ± 1. 128)، and 6-8cm (59. 32 ± 1. 584). After the intervention، the mean level of anxiety in intervention group with indilatation 3-4 cm was (45. 32 ± 1. 216)، and in 6-8cm was (43. 19 ± 1. 664) which had decreased significantly)P<0. 05 (in comparison with control group with dilatation 3-4 cm (56. 38 ± 1. 128)، and 6-8cm (59. 32 ± 1. 584).ConclusionUsing Citrus aurantium in aromatherapy is a simple، inexpensive and non-invasive intervention that can be effective in reducing anxiety during labor.Keywords: Aromatherapy, Anxiety, Citrus aurantium, Complementary Medicine, Delivery} -
سابقه و هدفشقاق پستان، یک اختلال در دوران شیردهی است که سبب عدم شیردهی موفق می شود. نظر به شیوع بالای آن و با توجه به خاصیت ضد التهابی آلوورا، این مطالعه به منظور تعیین تاثیر ژل آلوورا بر بهبود شقاق پستان انجام گرفت.مواد و روش هااین مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده و بر روی 110 نفر از زنان شیرده نخست زا، که به صورت تصادفی به دو گروه 55 نفری تقسیم شده بودند، انجام گرفت. افراد دو گروه، از نظر مشخصات مامایی و دموگرافیک همگن بودند. در یک گروه، زنان شیرده بعد از هر بار شیردهی، نوک پستان و هاله ی اطراف آن را با 5/0 میلی لیتر ژل آلوورا و در گروه کنترل، با 4 قطره از شیر خود، می پوشاندند. دو گروه، در روزهای 10 و 14 پس از زایمان بررسی شدند. شدت درد با معیار آنالوگ بینایی و شدت آسیب با معیار آمیر بررسی و وجود یا عدم وجود ترشح، ثبت گردید.یافته هامیزان شدت درد و آسیب نوک پستان قبل از مداخله و در روزهای 10 و 14 پس از زایمان در دو گروه ژل آلوورا و دارونما، تفاوت معناداری داشت (001/0P<). در مقایسهی تفاوت از نظر وجود ترشح در دو گروه، وجود ترشح قبل از مداخله و روز 10 بعد از زایمان و قبل از مداخله و روز 14 پس از زایمان در دو گروه ژل آلوورا و دارونما، تفاوت معناداری داشت (001/0P<).نتیجه گیریبه نظر می رسد ژل آلوورا می تواند باعث بهبود شقاق پستان شود.
کلید واژگان: شقاق پستان, ژل آلوورا, شیر مادر, معیار آنالوگ بینایی, معیار آمیر}Background And AimBreast fissure is disorder during breastfeeding that causes cessation and failure of breastfeeding. With high prevalence of breast fissures, as well as the existence of evidence in favor of the application of Aloe vera gel as an anti-inflammatory herb, the purpose of this study is to determine the effect of Aloe vera on improving breast fissures.Materials And MethodsThis study is conducted using a clinical trial method on 110 cases. Samples were divided randomly into two groups of 55 women. The women in both groups were homogeneous in obstetrics and demographic characteristics (P>0.05). The women in the Aloe vera gel group applied 0.5 ml of Aloe vera gel and control group applied 4 drops of their own milk on their nipple and areola after each feeding. Then, the two groups were studied on days 10 and 14 postpartum. For intensity of pain, the Visual Analogue Scale and to measure the severity of damage, Amir Scale was applied and the existence or lack of nipple discharge was also recorded.ResultsThe mean intensity of pain and nipple damage before treatment on day 10 and day 14 after delivery in the control group had a significant difference (P<0.001). In comparison of nipple discharge between the two groups before treatment on day 10 and day 14 after delivery, the case and control groups indicated a significant difference (P<0.001).ConclusionAccording to the results of this study, it seems that Aloe vera gel can improve breast fissures.Keywords: Breast fissures, Aloe vera gel, Visual Analog Scale, Amir Scale} -
مقدمهدیسمنوره اولیه یکی از شایعترین اختلالات در زنان می باشد که سبب اختلال در کار و غیبت از مدرسه می گردد. باتوجه به شیوع بالای دیسمنوره اولیه و پیامدهای نامطلوب آن بر کیفیت زندگی و با توجه به خاصیت ضد التهابی جوانه گندم این پژوهش با هدف تعیین تاثیر عصاره جوانه گندم بر دیسمنوره اولیه انجام شد.روش کارپژوهش حاضر به روش کارآزمایی بالینی سه سوکور شاهددار بر روی 90 نفر از زنان شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. نمونه ها به دوگروه 45 نفری تقسیم شدند و سپس بمدت دو ماه متوالی کپسول 400 میلی گرمی عصاره جوانه گندم و یا دارونما بصورت 3 بار در روز، از روز 16 سیکل قاعدگی تا روز پنجم قاعدگی استفاده شد. شدت علائم در داخل دو گروه با استفاده از آزمون فریدمن و بین دو گروه با استفاده از آزمون من ویتنی مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت.یافته هاپس از مداخله شدت دیسمنوره اولیه در هر 2 گروه کاهش یافت که این کاهش بطور چشمگیری در گروه عصاره جوانه گندم بیشتر بود(001/0>p).نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر بیانگر تاثیر مثبت عصاره جوانه گندم بر دیسمنوره اولیه می باشد و به نظر می رسد می توان از عصاره جوانه گندم جهت کاهش دیسمنوره اولیه استفاده نمود.
کلید واژگان: دیسمنوره, طب مکمل, عصاره گیاهی}IntroductionPrimary dysmenorhea is one of the most common disorders in women، causing occupational dysfunction and school absenteeism. In view of the high prevalence of primary dysmenorrhea and its undesirable consequences on the quality of life، and due to the anti-inflammatory properties of wheat germ، this study was carried out to examine the effect of wheat germ extract on primary dysmenorrhea.Material And MethodsThe present study was conducted on 90 women employed at hospitals affiliated with Hamadan University of Medical Sciences using a triple blind controlled clinical trial method. The samples were divided into two 45-member groups; then، wheat germ extract 400 mg capsules or placebo was used three times a day for two consecutive months between the 16th day until the 5th day of the next menstrual cycle. The severity of the symptoms in each group and between the two groups was analyzed، respectively، with the Friedman and the Man-Whitney tests.ResultsThe severity of primary dysmenorrhea was alleviated in both groups after intervention. The alleviation was remarkably higher in the wheat germ extract group (p<0. 001).ConclusionThe results of the present study confirm the positive effect of wheat germ extract on primary dysmenorrhea، showing that wheat germ extract can be used for easing the severity of primary dysmenorrhea.Keywords: Dysmenorrhea, Complementary Medicine, Plant Extract} -
مقدمهبا توجه به دردناک بودن زایمان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر رایحه بهارنارنج بر شدت درد در فاز فعال زایمان در زنان نخست زا صورت گرفت.مواد و روش هااین تحقیق با روش کارآزمایی بالینی و بر روی 126 نفر زن نخست زای (63 نفر در گروه مداخله و63 نفر درگروه کنترل) مراجعه کننده به بیمارستان ولی عصر شهرستان تویسرکان انجام گردید. در گروه رایحه درمانی 4 میلی لیتر اسانس بهارنارنج و در گروه شاهد 4 میلی لیتر نرمال سالین به گاز آغشته و به یقه لباس نمونه ها متصل شد و هر نیم ساعت یکبار تجویز رایحه و نرمال سالین تکرار شد. شدت درد قبل ازمداخله و پس از مداخله در دیلاتاسیون های 4-3، 7-5 و 10-8 سانتی متر اندازه گیری شد. نمونه ها تا هنگام زایمان پی گیری شدند. ابزارها شامل پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک و مامایی، چک لیست معاینه و مشاهده و مقیاس عددی اندازه گیری درد بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی مستقل، من ویتنی یو و کای دو استفاده شد.
یافته هاپس از مداخله، شدت درد در گروه مداخله در دیلاتاسیون های 4-3 سانتی متر (74/0 ± 97/4)، 7-5 سانتی متر (48/0 ± 65/6) و 10-8 سانتی متر (56/0 ± 57/7) بود که در مقایسه با گروه کنترل در دیلاتاسیون های 4-3 سانتی متر (67/0 ± 08/8)، 7-5 سانتی متر (56/0 ± 67/8) و 10-8 سانتی متر (53/0 ± 4/9) کاهش معنی دار داشت (001/0 =p)نتیجه گیرییافته ها نشان داد که رایحه درمانی با اسانس بهارنارنج موجب کاهش شدت درد زایمان می شود. لذا استفاده از آن در کاهش شدت درد زایمان توصیه می شود.
کلید واژگان: آروماتراپی, بهارنارنج, طب مکمل, درد زایمان, گیاهان دارویی}Complementary Medicine Journal of faculty of Nursing & Midwifery, Volume:4 Issue: 1, 2014, PP 733 -744IntroductionConsidering the painfulness of labor، the present study was performed aimed to investigate the effect of Citrus Aurantium aroma on the level of pain in the active phase of first labor.MethodsThe present research has been done as a clinical trial study on 126 nulliparous women (63 subjects in intervention group and 63 subjects in control group) admitted to Valie-Asr hospital in Toyserkan. In aromatherapy group 4ml essence of Citrus Aurantium impregnated gauze، and in the control group، only 4ml normal saline impregnated gauze were attached to their dress collar، and the administration was repeated every 30 minutes. The pain severity was measured at the beginning of the study in both groups and in dilatations 3-4، 5-7، and 8-10cm phase after intervention. Participants were followed up until the delivery time. The data were collected through demographic and obstetric questionnaire، observation checklist، and pain numerical rating scale. The data were then analyzed through using independent t-test، Man Withny-u and chi square.ResultsThe mean pain severity score after the intervention in intervention group in dilatation 3-4 cm (4. 97± 0. 74)، 5-7 cm (6. 65± 0. 48) and 8-10cm (7. 57± 0. 56) decreased significantly (P=0. 001) compared with control group in dilatation 3-4 cm (8. 08± 0. 67)، 5-7 cm (8. 67 ±0. 56) and 8-10 cm (9. 46± 0. 53)ConclusionThe findings of the study revealed that aromatherapy of Citrus aurantium essence alleviates the labor pain; therefore، this method is recommended to reduce the labor pain.Keywords: Aromatherapy, Citrus Aurantium, Complementary Medicine, Labor Pain, Medicinal Plants} -
زمینه و هدفدیسمنوره یکی از شایع ترین شکایتهای ژنیکولوژی زنان می باشد و سبب اختلال در فعالیتهای معمول، غیبت از مدرسه و محل کار می گردد. کم عارضه ترین و قابل اعتماد ترین درمان جهت دیسمنوره اولیه که سودمندی آن به اثبات رسیده، طب مکمل می باشد. با توجه به شیوع دیسمنوره اولیه و اثرات جانبی و مخرب برخی از داروهای شیمیایی، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر طب مکمل بر دیسمنوره اولیه صورت گرفت.مواد و روش هاپس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Pubmed‚ SID‚ Scirus‚ Medlineو Elsevier و پس از بررسی 60 منبع اطلاعاتی مرتبط با دیسمنوره اولیه، طب مکمل، گیاهان دارویی و کاهش درد از سال 2000 تا سال 2013 یافته های زیر بدست آمد.یافته هاطب مکمل شامل استفاده از مکمل های غذایی، ویتامین ها، رایحه درمانی، گیاه درمانی، هومیوپاتی، طب فشاری، ورزش و ماساژ می باشد. روشی ارزان، در دسترس و دارای عوارض جانبی کمتر می باشد. مقبولیت و تحمل پذیری بالایی دارد و می توانند جایگزین داروهای پرعارضه شیمیایی گردد.نتیجه گیریبر اساس یافته های پژوهش حاضر در زمینه شیوع دیسمنوره و عوارض داروهای شیمیایی، انجام مطالعات بیشتر در زمینه عوارض و مزایای طب مکمل و مقایسه تاثیر طب مکمل با داروهای شیمیایی ضروری می باشد.
کلید واژگان: دیسمنوره اولیه, طب مکمل, گیاهان دارویی, کاهش درد}Background And ObjectiveDysmenorrhea is one of the most common gynecological complaints of women which interfers with daily activities and causes missing work and school. Complementary therapy is a safe، and reliable treatment for primary dysmenorrhea that its effectiveness has been showen in many studies. Considering the prevalence of primary dysmenorrhea and harmful side effects of some synthetic drugs، the present study aims to summarize the effect of complementary medicine on primary dysmenorrhea.Materials And MethodsA search for English and Persian literature published from (000 to 01 was conducted using key words: dysmenorrhea-primary dysmenorrhea، complementary therpy and nonpharmachologic tetherapy from databases Pubmed، SID، Scirus and Elsevier. A total number of 30 publications were included in the review.ResultsComplementary medicine includes the use of dietary supplements، vitamins، aroma therapy، herbal therapy، homeopathy، acupressure، sport and massage and is safe، affordable، and accessible. It has less side effects، acceptability and high tolerability and can replace highly morbid chemical agents.Conclusionsbased on the findings of the present research and the high prevalence of dysmenorrhea، further studies on the side effects and benefits of complementary medicine and comparing the influence of complementary medicine with chemical drugs is mandatory.Keywords: primary dysmenorrhea, complementary medicine, herbs, pain reduction} -
مقدمهپره اکلامپسی یکی از علل اصلی مرگ و میر مادران می باشد. از جمله عوامل خطرساز ابتلا به پره اکلامپسی عفونت ها،مخصوصا عفونت هلیکوباکترپیلوری می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه ی سطح IgG پلاسما علیه هلیکوباکترپیلوری در زنان پره اکلامپتیک و زنانباردار سالم بود.مواد و روش هانوع مطالعه مورد- شاهدی بود به این صورت که 64 زن باردار مبتلا به پره اکلامپسی به عنوان گروه مورد و 64 زن باردار سالم که از نظر سن همسان شده بودند به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. سرم مثبت علیه هلیکوباکتر به روش الیزا در هر دو گروه سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون کای اسکور، T-test، رگرسیون لجستیک ومنحنی ROC آنالیز شدند.
یافته های پژوهش: هر چند میزان سرم مثبت IgG علیه هلیکوباکتر در زنان مبتلا به پره اکلامپسی بالاتر از گروه مورد بود اما این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نبود(فاصله اطمینان 95 درصدی 0/880 تا 3/654، OR=1.79). بین وزن مادر و مصرف داروهای ضد فشار خون با پره اکلامپسی رابطه معنی داری وجود داشت(P<0.000). منحنی راک (ROC) نشان داد که استفاده از IgG جهت تشخیص پره اکلامپسی دارای دقت 65% می باشد.
بحث ونتیجه گیریسطح مثبت IgG دلیلی بر ارتباط هلیکو باکتر پیلوری با پره اکلامپسی نمی باشد. به هر حال مطالعات تجربی و بالینی و استفاده از نوع دیگر مطالعات و حجم بیشتر نمونه جهت تشخیص این ارتباط مورد نیاز است.
کلید واژگان: هلیکوباکتر پیلوری, پره اکلامپسی, عفونت}ObjectivePreeclampsia one of major risk maternal morbidity and mortality. inflamation plays a pivotal role in the Preeclampsia The aim of this study was to compare Prevalence of plasma Helicobacter Pylori IgG between Preeclamptic and normal pregnant woman.MethodIn a case control study، prevalence of 64 Patients with Preeclampsia and 64 normal pregnant women were chosen. Matching was done on age H. pylori serum Immunoglobulin IgG antibody Concentration were determined by enzyme- linked immunoadsorbent assay (ELISA). Data was analyzed using Chi-square، t-test، logistic Regresion and Roc CurveResultsAlthought seropositive IgG against H. Pylori was higher in preeclamptic mothers. There was not any statistical significant association between prevalence of plasma Helicobacter Pylori (IgG) and preeclampsia OR= 1/79 (0/95 CI، 3/66- 0/88) Roc curve analysis show that IgG H. among weight and hypertention Drugs with Preeclampsia was meaning Association. pylori can predict 65preeclampsia the aria under ROC curve surface was %56 95% CI (0/46 – 0/66)ConclusionIgG seropositive was no association of H. Pylori infection with Preeclampsia and mor than studies needs and larger namber to explainde these Association.Keywords: Preeclampsia, Helicobacter pylori, infection} -
زمینه و هدف
عفونتهای دستگاه تناسلی از علل عمده مراجعه مکرر به مراکز درمانی مربوط به بیماری های زنان میباشند. کاندیدیاز ولوواژینال دومین عامل شایع واژینیت عفونی میباشد. پروبیوتیکها میکروارگانیسمهای زندهای هستند که میتوانند اثرات سودمند بر میزبان بگذارند. با توجه به شیوع بیماری و مطالعات محدود در زمینه درمانهای نوین این بیماری، این مطالعه با هدف مقایسه ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی با فلوکونازول در درمان کاندیدیاز ولوواژینال طراحی گردید.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور، بر روی 90 زن مراجعهکننده به درمانگاه 12بهمن در سال 1390 انجام شد. زنان پس از تشخیص کاندیدیاز ولوواژینال، به صورت تصادفی در دو گروه ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی و فلوکونازول و دارونما قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی جهت مقایسه متغیرهای کمی(آزمونهای t مستقل، من ویتنی) و کیفی(آزمون مجذور کای، آزمون دقیق فیشر و آزمون مک نمار) تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج نشان داد ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی با فلوکونازول در کاهش شکایات و علائم به طور یکسان عمل کردند. تنها علامت سوزش ادرار در گروه فلوکونازول و پروتکسین خوراکی معنیدار بود(02/0 p=). همچنین ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی از نظر پاسخ درمانی(01/0 p=) و مدت زمان بهبودی(04/0=p) به صورت معنیداری کمتر بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد درمان مکمل با گونه های پروبیوتیکی لاکتوباسیل، کارایی درمان کاندیدیاز ولوواژینال را افزایش میدهد. در این زمینه تحقیقات بیشتر توصیه میگردد.کلید واژگان: فلوکونازول, لاکتوباسیل, پروبیوتیک, کاندیدیاز ولوواژینال}BackgroundGenital tract infections are one of the main causes of frequent referrals to gynecological clinics. Vulvovaginal candidiasis is the second common infectious vaginitis. On the other hand، probiotics are microorganisms that can have beneficial effects on the host. Noticing the limited number of studies reporting new treatments for this disease، the present study was designed to compare the effects of the combination of fluconazole and oral protexin and fluconazole on the treatment of vulvovaginal candidiasis.
Materials And MethodsA double-blind clinical trial was conducted on 90 women who were referred to the 12-e-Bahman Clinic in 2011. The patients were randomly classified into «combination of fluconazole and oral protexin» or «fluconazole and placebo» groups. Data were analyzed by descriptive statistics and inferential statistics (t-test، Chi-square test، Fisher’s exact test، and McNemar’s test).
ResultsThe combinations، fluconazole-oral protexin and fluconazole-placebo، were equally effective in reduction of complaints and symptoms; however، the effect of fluconazole-oral protexin on dysuria was more (P=0. 02). Also، the fluconazole-oral protexin combination elicited a better therapeutic response (P=0. 01). In addition، fluconazole-oral protexin combination treatment demonstrated a better recovery time (P=0. 04).
ConclusionThis study demonstrated that complementary treatment with probiotic lactobacillus increased the efficacy of fluconazole in treatment of vulvovaginal candidiasis. Further research، however، is suggested.
Keywords: Fluconazole, lactobacillus, probiotic, vulvovaginal candidiasis} -
Introduction
Because of the necessity for more and different follow-ups in children with developmental disorders in the early years of lifetime، determination of effective factors during pregnancy is important in any society. This study was performed to reveal a correlation of anemia in mothers during childbirth with developmental status of 12-month infants.
Materials And MethodsThis study was performed through designing descriptive correlation on 250 mothers and their 12-month infants who visited to health services centers affiliated to Qazvin University of Medical Sciences and Health-Treatment Services in 1390 in multistage sampling method. Data collection tool included informational forms، Ages and Stages Questionnaire، as well as infant anthropometric measurements were taken by the researcher with the meter and scale. Thereafter، the data was statistically analyzed with Software SPSS16 and Chi-square، Independent T، Mann-Whitney and Logistic regression tests.
ResultsThe results showed that the average age of mothers in developmental delay group was 28. 39±5. 17and in natural developmental group was 27. 68±5. 15. The most frequency of mothers had primary school education and homemaker. 66. 7% out of all infants in anemic group and 55% in non-anemic group are boys. Prevalence of iron-deficiency anemia in the studied society was 12% and prevalence of developmental delay of children was 22. 4%. Anemia had a significant correlation with developmental status of infants and its communicational domain (p<0. 05). In the logistics model، hemoglobin showed significant correlation with developmental status of infants (p=0. 02 and OR=0. 31). Also the male gender had a value close to significance level (p=0. 55 and OR=0. 052). Other variables had no correlations.
ConclusionThere is probability that occurrence of infants’ developmental delay is as a result of anemia because iron is necessary for development of central nervous system.
Keywords: Anemia, Ages, Stage Questionnaire, Developmental dela}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.