به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب عبدالمطلب صید محمدی

  • قربان عسگری، محمدرضا سمرقندی، عبدالمطلب صید محمدی، رضا جمشیدی*
    زمینه و هدف

    در سال های اخیر تصفیه کردن فاضلاب صنایع و استفاده مجدد از آن ها به دلیل کمبود آب و رشد سریع صنایع از اهمیت بالایی برخوردار است. از آلاینده های فاضلاب که تاثیر مخربی بر محیط زیست دارند می توان به فنل و مشتقات آن اشاره نمود. پنتاکلروفنل (PCP) یکی از این مشتقات است که احتمالا سرطان زا برای انسان بوده و تصفیه فاضلاب حاوی پنتاکلروفنل الزامی است. لذا هدف از انجام این مطالعه حذف پنتاکلروفنل از محیط های آبی می باشد.

    مواد و روش ها

    پارامترهای عملیاتی موثر از جمله غلظت اولیه پنتاکلروفنل (25، 50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر)، غلظت پرسولفات (25، 50، 75 و 100 میلی گرم بر لیتر)، pH محلول (5، 7، 9 و 11) و زمان واکنش (10، 20، 30 و 40 دقیقه) موردبررسی قرار گرفت. برای شناسایی تاثیر عوامل تجربی در تخریب پنتاکلروفنل، یک طرح آزمایشی بر اساس یک آرایه متعامد با استفاده از روش تاگوچی پیشنهاد شد.

    یافته ها

    بر اساس نتایج، 78/98% از پنتاکلروفنل در شرایط بهینه (غلظت اولیه پنتاکلروفنل 25 میلی گرم بر لیتر، غلظت سولفات سدیم (Na-PS) 20 میلی گرم بر لیتر، pH=11 و زمان واکنش 40 دقیقه) حذف شد. در این فرایند میزان حذف COD و TOC به ترتیب 3/82% و 61% بود. آنالیز واریانس (ANOVA) نشان داد که پرسولفات موثرترین عامل در حذف پنتاکلروفنل در فرایند پرسولفات/UV است.

    نتیجه گیری

    فرایند پرسولفات/UV به عنوان یک فرایند اکسیداسیون پیشرفته، توانمند و سازگار با محیط زیست می تواند در تصفیه فاضلاب حاوی ترکیات فنلی از جمله پنتاکلروفنل مورداستفاده قرار گیرد

    کلید واژگان: پرسولفات, لامپ UV, رادیکال سولفات, پنتاکلروفنل, تاگوچی}
    Ghorban Asgari, MohammadReza Samargandi, Abdolmotaleb Seid-Mohammadi, Reza Jamshidi*
    Background & Objectives

    In recent years, due to water shortages and rapid industrial growth, the treatment and reuse of industrial wastewater has become of great importance. Phenol and its derivatives can be mentioned as wastewater pollutants that have a destructive effect on the environment. Pentachlorophenol (PCP) is one of these derivatives that may be carcinogenic to humans, and wastewater treatment containing PCP is required. Therefore, the aim of this study was to remove PCP from aqueous media.

    Materials and Methods

    Effective operating parameters such as initial PCP concentration (25, 50, 100, and 150 mg/L), persulfate concentration (25, 50, 75, and 100 mg/L), solution pH (5, 7, 9, and 11), and reaction time (10, 20, 30, and 40 min) were investigated. After the removal of PCP, an experimental design based on an orthogonal array using the Taguchi method was proposed.

    Results

    Based on the results, 98.78% of PCP in the optimal conditions (initial concentration of PCP of 25 mg/L, concentration of sodium sulfate (Na-PS) of 20 mg/L, pH = 11, and reaction time of 40 min) was removed. In this process, the COD and TOC removal rates were 82.3% and 61%, respectively. Analysis of variance (ANOVA) showed that persulfate is the most effective factor in the removal of PCP in the persulfate/UV process.

    Conclusion

    Persulfate/UV processes as an advanced oxidation process, powerful and environmentally friendly, can be used in wastewater treatment containing phenolic compounds, including PCP.

    Keywords: Persulfate, UV lamp, Sulfate radical, Pentachlorophenol, Taguchi}
  • عبدالمطلب صیدمحمدی، حسن ذوالقدرنسب، فائزه نوری، دریا یاوری، فاطمه اسدی*
    زمینه و هدف

    رنگ ها از مهم ترین آلاینده های موجود در فاضلاب صنایع نساجی می باشند. استفاده از فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته به عنوان یک روش کارآمد می تواند در حذف این آلاینده ها از پساب فاضلاب صنایع نساجی موثر باشد. ازاین رو در این پژوهش عملکرد فرآیند فعال سازی پرسولفات با استفاده از امواج فرابنفش در حضور کربن فعال گرانوله جهت حذف رنگ متیلن بلو و تاثیر پارامترهای بهره برداری مورد بررسی قرارگرفته است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه تجربی در یک راکتور نوری ناپیوسته در مقیاس پایلوت انجام شد. تاثیر پارامترهای بهره برداری ازجمله pH محلول در محدوده 9-3، دزاژ کربن فعال گرانوله mg/L 0/6-5 ، غلظت پرسولفات mmol/L 2-0/2 و غلظت اولیه رنگ متیلن بلو در دامنه mg/L 400-50 در زمان تماس 30-2 دقیقه موردبررسی قرار گرفت. غلظت نهایی رنگ متیلن بلو با استفاده از دستگاه DR-6000 اندازه گیری شد. معدنی سازی فرآیند در شرایط بهینه با اندازه گیری COD، TOC تعیین شد.

    یافته ها

    بیشترین کارایی فرآیند در حذف رنگ متیلن بلو در 3 pH=، دوز کربن فعال گرانوله g/L 1، غلظت بهینه پرسولفات mmol/L 1 و در زمان تماس 20 دقیقه بود که در این حالت 99 درصد رنگ در غلظت اولیه 50 میلی گرم بر لیتر حذف شد. میزان حذف COD و TOC به ترتیب برابر با 71% و 69/9% بود. سرعت تجزیه رنگ متیلن بلو مطابق با واکنش درجه اول بود (0/99 = R2).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش فرآیند تلفیقی موردنظر کارایی قابل توجه ی در حذف رنگ متیلن ب لو داشته و می تواند به عنوان یک روش کارآمد در حذف رنگ از پساب فاضلاب صنایع نساجی مورداستفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: رنگ متیلن بلو, امواج فرابنفش, پرسولفات, کربن فعال گرانوله}
    Abdolmotaleb Seid-Mohammadi Seid-Mohammadi, Hasan Zolghadr Nasab, Faezeh Nouri, Darya Yavari, Fateme Asadi*
    Background and Aim

    Dyes are one of the most important pollutants in textile wastewater (TWW). Use of advanced oxidation processes (AOPs) as an efficient method can be useful for removal of these pollutants from the effluent of textile wastewater. In this study we evaluated the efficiency of the persulfate activation process, using ultraviolet (UV), in the presence of granular activated carbon (GAC) for removal of methylene blue dye (MBD). Also, we studied the effect of operating parameters on dye removal.

    Materials and Methods

    This experimental study was performed in a pilot-scale batch photoreactor. The effect of operating parameters including solution pH (between 3 and 9), dosage of granular activated carbon (0.6-5 mg/L), persulfate concentration (0.2-2 mmol/L), initial concentration of methylene blue dye (50-400 mg/L), and contact time (2-30 minutes) were evaluated. The final concentration of methylene blue dye was measured by using DR-6000 device. Mineralization of the process, in optimal conditions, was determined by measuring COD and TOC.

    Results

    The highest efficiency of the process for removal of methylene blue dye (99% dye removal at an initial concentration of 50mg/L) was observed at pH = 3, granular activated carbon dose of 1 g/L, optimal persulfate concentration of 1 mmol/L, and after a 20-minute contact time. The removal rates of COD and TOC were 71% and 69.9%, respectively, and the decomposition rate of methylene blue dye was based on the first-order reaction (R2 = 0.99).

    Conclusion

    Considering the results of this study, the combined process had a significant efficiency to remove methylene blue dye and can be used as an efficient method for removal of the dye from the effluent of textile wastewater.

    Keywords: Methylene blue dye, UV wave, Persulfate, Activated Granular Carbon}
  • عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، رضا شکوهی، پرستو شهبازی*
    زمینه و هدف

    با توجه به اهمیت قلیاییت در تنظیم pH و نقش بافری آن، در این مطالعه، تاثیر قلیاییت فاضلاب ورودی بر کارایی واحد بافل دار بی هوازی و تعیین بهترین ماده شیمیایی برای تامین قلیاییت فاضلاب مورد بررسی قرار گرفت.

    روش بررسی

    این مطالعه جهت تعیین رابطه بین قلیاییت فاضلاب ورودی و راندمان حذف پارامترهایCOD ، BOD5 و TSS در تصفیه خانه انجام شد. برای تعیین ماده قلیای بهینه جهت تامین قلیاییت سیستم های بی هوازی، چهار ماده شیمیایی رایج NaOH، Ca(OH)2، Na2CO3 و MgO انتخاب گردید و با استفاده از جارتست و روش طراحی آزمایشات یک فاکتور در زمان (One Factor At Time (OFAT)) مورد بررسی قرار داده شد.

    یافته ها

    براساس نتایج حداکثر راندمان حذف پارامترهای COD، BOD5 و TSS به ترتیب برابر با 62، 66/6 و 71/2 درصد در قلیاییت mgCaCO3/L 1260 به دست آمد همچنین، دوز بهینه جهت تامین یک واحد قلیاییت توسطNa2CO3 ,Ca(OH)2  و MgO به ترتیب mg/L 0/53، 0/54 و 0/3 در زمان تماس  min5 و میزان اختلاط rpm 150 و برایNaOH   mg/L0/35 در زمان min 3 و اختلاط  rpm100 به دست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد عملکرد راکتور بافل دار بی هوازی ارتباط زیادی با تامین قلیاییت ورودی به راکتور دارد و استفاده از MgO می تواند به عنوان یک ماده قلیایی مناسب جهت خنثی سازی فاضلاب های اسیدی و تامین قلیاییت سیستم ABR مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: تصفیه فاضلاب صنعتی, راکتور بافل دار بی هوازی, قلیائیت, همدان}
    Abdolmotaleb Seid Mohammadi, Ghorban Asgari, Reza Shokoohi, Parastoo Shahbazi*
    Background and Objective

    Considering the importance of alkalinity in pH regulation and its buffering role, in this study, the effect of inlet wastewater alkalinity on the efficiency of the anaerobic unit of the wastewater treatment plant. Moreover, a superior chemical compound in providing alkalinity to wastewater was investigated.

    Materials and Methods

    This study was performed in the treatment plant to determine the relationship between input alkalinity and removal efficiencies of COD, BOD5 and TSS. In order to determine the optimal alkali material for superb anaerobic wastewater performance, four common chemical substances including, NaOH, Na2CO3, Ca(OH)2 and MgO were selected and examined using One Factor At Time (OFAT) test method.

    Results

    According to the results maximum removal efficiencies were obtained 62, 66.6 and 71.2% for COD, BOD5 and TSS, respectively under alkaline condition of 1260 mg/L CaCO3. Furthemore, the optimal dose to supply one unit of alkalinity by Na2CO3, Ca(OH)2 and MgO were 0.53, 0.54 and 0.3 mg/L, respectively. These values were obtained 5 min contact time and mixing rate of 150 rpm. However, for NaOH the optimal dose supply was obtained 0.35 mg/L for 3 min contact time and mixing rate of 100 rpm.

    Conclusion

    In conclusion, the performance of anaerobic baffled reactor is highly related to the supply of influent alkalinity to the reactor. In addition, the use of MgO can be considered as a suitable alkaline substance to neutralize acidic wastewater and provide alkalinity for ABR system.

    Keywords: Industrial wastewater treatment, Anaerobic baffled reactor, Alkalinity, Hamadan}
  • رقیه خزایی، علیرضا رحمانی، عبدالمطلب صیدمحمدی، جواد فردمال، مصطفی لیلی*
    زمینه و هدف

    محصولات دارویی به ویژه آنتی بیوتیک ها از جمله آلاینده های نوپدیدی می باشند که به دلیل خاصیت تجمعی اثرات سوء مختلف و ایجاد مقاوم دارویی، نگرانی عمده زیست محیطی ایجاد نموده اند. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی کارایی فرآیند فتوکاتالیستی UV/پراکسی مونوسولفات درحذف آنتی بیوتیک سفیکسیم از محلول های آبی بود.

    روش بررسی

    این مطالعه تجربی آزمایشگاهی و در سیستم بسته انجام گرفت. در این مطالعه تاثیر مهمترین پارامترهای راهبری مثل pH محلول (9-3)، زمان واکنش (min30-0)، دوز فتوکاتالست (2.25 - 0.75 میلی مول) غلظت اولیه سفیکسیم (25-5 میلی گرم بر لیتر) بر راندمان حذف مورد مطالعه قرار گرفتند. برای آنالیز نمونه های حاوی آنتی بیوتیک از دستگاه اسپکتروفتومتری (HACH DR-5000 UV-Vis) استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که استفاده از فتوکاتالیست پراکسی مونو سولفات (PMS) به همراه UV راندمان خوبی در حذف آنتی بیوتیک داشته به طوری که درصد حذف آنتی بیوتیک سفیکسیم در غلظت اولیه بهینه mg/L 5 تحت شرایط بهینه برای سایر پارامترها (زمان30 دقیقه،pH 7.5 و دوز کاتالیزور 1.37 میلی مول) برابر 93.18 درصد می باشد.

    نتیجه گیری

     نتایج حاصل از این مطالعه کارایی قابل قبول فرآیند فوتوکاتالیستی UV/PMS در تجزیه آنتی بیوتیک سفیکسیم را نشان داد.

    کلید واژگان: اکسیداسیون پیشرفته, پراکسی مونوسولفات, سفیکسیم, اشعه ماوراء بنفش (UV)}
    Roghayeh Khazaei, Akireza Rahmani, Abdolmotaleb Seidmohammadi, Javad Faradmal, Mostafa Leili*
    Background and Aim

    Pharmaceuticals, especially antibiotics, are new contaminants that because of their cumulative nature, adverse effects and drug resistance; have created a major environmental concern. The aim of this study was to evaluate UV/peroxymonosulfate (UV/PMS) process efficiency in the removal of cefexime antibiotic from aqueous solution.

    Materials and Methods

    This experimental laboratory study was conducted in batch mode. We assessed the effects of main operational parameters such as solution pH (3-9), reaction time (0-30 min), photocatalyst dosage (0.75-2.25 mmol/L), and initial concentration of cefexime (5-25 mg/L) on removal efficiency. Spectrophotometer (HACH DR-5000 UV–Vis) was used to measure the initial and final concentrations of cefexime.

    Results

    Under optimal condition (pH=7.5, irradiation time=30 min, C0=5 mg/L, and PMS dosage=1.37 mmol/L), use of photocatalytic UV/peroxymonosulfate led to efficient removal of cefexime (93.18%).

    Conclusion

    The results of this study showed the acceptable performance of peroxymonosulfate process in the removal of cefexime.

    Keywords: Advanced oxidation pocesses (AOPS), Peroxymonisulfate, Cefexime, Ultravioletradiation (UV)}
  • عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، جواد فردمال، مصطفی لیلی، راحله امیری*
    4-کلروفنل یکی از ترکیبات سمی خانواده کلروفنل هاست که در پساب فاضلاب های تولید شده در صنایع پتروشیمی، پالایشگاه های نفت، صنایع داروسازی و صنایع فراوری چوب و کاغذ تولید و به منابع آب های سطحی و زیر زمینی وارد می شود. این پژوهش با هدف بررسی امکان استفاده از نانو ذره آهن به منظور فعال سازی اکسیدان های پراکسید هیدروژن و پرسولفات در حضور امواج  UVA-LED به منظور حذف 4-کلروفنل با طراحی آزمایش براساس مدل آماری تاگوچی انجام گرفت. برای انجام این پژوهش از یک راکتور بسته در مقیاس آزمایشگاهی مجهز به 18 لامپ دیودی منتشرکننده امواج فرابنفش با طول موج 390 نانومتر استفاده شد. تاثیر پارامترهای بهره برداری نظیر pH محلول، زمان تماس، غلظت نانو ذره آهن، غلظت پراکسید هیدروژن، غلظت پرسولفات و غلظت اولیه 4-کلروفنل توسط فاکتور تعریف شده 4*4 با استفاده از آرایه ارتئوگونال L-16 مدل تاگوچی مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج حاصل از آنالیز آماری با استفاده از مدل تاگوچی، شرایط بهینه برای حذف 4-کلروفنل در فرایند پرسولفات فعال شده توسط نانوذره آهن در حضور امواج فرابنفش در غلظت اولیه 25 میلی گرم در لیتر 4-کلروفنل، زمان تماس 60 دقیقه، غلظت نانوذره آهن 2 میلی مولار و غلظت پرسولفات 2 میلی مولار تعیین شد. بالاترین کارایی حذف و بالاترین مقدار S/N برای این فرایند به ترتیب 83/51 درصد و 29/34 بود. شرایط بهینه به منظور حذف 4-کلروفنل در فرایند پراکسید هیدروژن فعال شده توسط نانوذره آهن در حضور امواج فرابنفش در غلظت اولیه 4-کلروفنل 25 میلی گرم در لیتر، زمان تماس 30 دقیقه، غلظت نانوذره آهن 1 میلی مولار و غلظت پراکسید هیدروژن برابر با 75/0 میلی مولار بود که بالاترین کارایی حذف و بالاترین مقدار S/N  برای این فرایند به ترتیب 76/81 درصد و 25/38 حاصل شد. با توجه به این که در شرایط اسیدی، افزایش شکل فعال کاتالیزگر (آهن دو ظرفیتی) سبب فعال شدن بهتر و بیشتر اکسیدکننده ها (رادیکال هیدروکسید و رادیکال سولفات) می شود، در نتیجه کارایی فرایندها در این شرایط بهتر بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که فرایند فعال سازی پراکسید هیدروژن با نانو ذرات آهن در حضور امواج فرابنفش به دلیل راندمان بالای حذف، زمان تماس کم و کمترین استفاده از ماده اکسیدان می تواند به عنوان یک روش قابل قبول برای حذف 4-کلروفنل و سایر آلاینده های آلی از محیط های آبی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: UVA-LED, 4-کلروفنل, فعال سازی, آهن صفرظرفیتی, روش تاگوچی}
    Abdolmotaleb Seid, Mohammadi, Ghorban Asgari, Javad Faradmal, Mostafa Leili, Raheleh Amiri *
    4-chlorophenol (4-CP) is one of the seriously toxic chlorophenol compounds found in the effluent wastewater generated by oil refineries, pharmaceutical factories, and paper and leather producers which introduced into surface and ground water resources. This research aimed to study the feasibility of nZVI nanoparticles in activation of H2O2 and persulfate under UVA-LED irradiation based on Taguchi experimental design for 4-CP removal. This experimental study was conducted using a lab-scale batch reactor equipped with 18 ultraviolet light emitting diodes lamps with a wavelength of 390 nm. The effects of operating parameters such as pH of solution, contact time, dosage of nZVI, dosages of H2O2 and persulfate and different initial 4-CP concentration were evaluted by difiend factor of 4*4 using Taghuchi L-16 orthogonal array. Based on the results of the Taguchi method, the optimum conditions for removal of 4-CP in nZVI activated persulfate process included the initial 4-CP concentration of 25 mg/L, pH=3, reaction time of 60 min, nZVI and persulafte respective dosages of 2 and 2 mM. The highest removal efficiency and S/N values for this process were 51.83% and 34.29%, respectively. Also, optimum conditions for removal of 4-CP in nZVI activated H2O2 process were the initial 4-CP concentration of 25mg/L, pH=3, reaction time of 30 min, nZVI and H2O2 dosages of 0.75 and 1 mM. In this condition, the highest removal efficiency and S/N values were 81.76% and 38.25%, respectively. In both processes in this case, under acidic conditions, an increase in the active catalyst (Fe2+) activated more and more oxidants (radical hydroxide and radical sulfate) in both reactants, resulting in better efficiency of processes in these conditions. UVA-LED/H2O2/nZVI process could serve as a new and feasible approach for the degradation of 4-CP as well as other organic contaminants containing wastewater due to high efficiency, low contact time and need to the lowest oxidants agents. UVA-LED/H2O2/nZVI process could serve as a new and feasible approach for the degradation of 4-CP as well as other organic contaminants containing in wastewater due to high efficiency, low contact time and need to the lowest oxidants agents.
    Keywords: UVA-LED, 4-Chlorophenol, Activation, Zerovalent Iron, Taguchi method}
  • زهرا شریفی، قربان عسگری، عبدالمطلب صیدمحمدی*
    زمینه و هدف
    ترکیبات آلی حلقوی از جمله آلاینده های رایجی هستند که در خروجی تصفیه خانه فاضلاب بسیاری از صنایع در غلظت های پایین تا صدها میلی گرم در لیتر مشاهده شده اند. فنل به مقدار زیاد در صنایع مصرف داشته و از طریق پساب این صنایع وارد محیط زیست می شود. این مطالعه به منظور حذف فنل از محلول های آبی با استفاده از پرسولفات فعال شده با آهن دوظرفیتی در حضور امواج فرابنفش انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی فتوکاتالیستی در مقیاس آزمایشگاهی و در سیستم ناپیوسته با استفاده از یک واحد راکتور با حجم 2.5 L مجهز به لامپ جیوه ای کم فشار 55 واتی در طول موج 254 نانومترانجام شد. تاثیر پارامترهای بهره برداری نظیر pH محلول ( 3 تا 10)، غلظت پرسولفات (10 تا 75 میلی مول بر لیتر)، غلظت آهن (5 تا 30 میلی مول بر لیتر)، غلظت اولیه فنل (10 تا 100 میلی گرم بر لیتر) بر عملکرد فرایند مورد بررسی قرار گرفت. غلظت فنل با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 500 نانومتر اندازه گیری شد.
    یافته ها
    با افزایش pH محلول از 3 تا 10 حذف فنل کاهش یافت. بیشترین میزان حذف فنل در زمان 45 دقیقه در pH 3 برابر با 82 درصد بود. همچنین کارایی فرایند در حذف فنل به غلظت اولیه پرسولفات و آهن بستگی داشت. نتایج بیانگر آن بود که تجزیه فنل از معادلات درجه اول کاذب تبعیت نمود. در شرایط بهینه بهره برداری میزان کاهش TOC در زمان 45 دقیقه 61 درصد تعیین شد.
    نتیجه گیری
    فرایند توام پرسولفات / آهن دوظرفیتی / اشعه فرابنفش توانایی حذف مقادیر مختلف فنل را دارا است. لذا امکان استفاده از این فرایند در حذف فنل به تنهایی یا به عنوان پیش تصفیه در تصفیه فاضلاب صنایع وجود دارد.
    کلید واژگان: امواج فرابنفش, آهن دوظرفیتی, فعال سازی پرسولفات, فنل, فاضلاب}
    Zahra Sharifi, Ghorban Asgari, Abdolmotaleb SeidMohammadi*
    Background and Objective
    Organic aromatic compounds as common environmental pollutants can be existing in the effluent of different industries in concentrations ranging from trace quantities to hundreds of milligrams per liter. Phenol compounds extremely have been used in pharmaceutical, wood industry and paper and dyes industries which introduced to environment via effluents. This study was done to evaluate the efficacy of persulfate activated by Fe2+ in the present of UV for removal of phenol from aqueous solutions.
    Methods
    This photocatalytic degradation experiment was performed in batch mode using a 2.5 L cylindrical reactor equipped with low-pressure Hg vapor lamp of 55 W for wavelength production of 253.7 nm. The effects of operating parameters such as pH of the solution (pH: 3-10), different initial persulfate concentration (10-75 mmol/l), initial Fe2+ concentration (5-30 mmol/l) and initial phenol concentration (10-100 mg/l). Concentration changes of phenol were determined using UV–VIS spectroscopy at the wavelength of 500 nm.
    Results
    Degradation of phenol was significantly decreased with increasing of pH from 3 to 10, whereas the highest phenol removal rate was 82% at pH=3 in 45 min contact time. Also, the phenol removal rate is depending on initial persulfate and Fe2+ concentration. The degradation of phenol by this photocatalytic followed first order rate decay kinetics (R2>98%(. Under optimum operational conditions, the removal of TOC was obtained to be 61% in 45 min contact time.
    Conclusion
    This study indicated that activation of persulfate by Fe2+ in the present of UV process could serve as a novel treatment technique for removal of phenol in aqueous solution.
    Keywords: Ultraviolet, Fe2+, Persulfate activation, Phenol, Wastewater}
  • زیبا خدایاری، عبدالمطلب صید محمدی، مصطفی لیلی، قربان عسگری*
    سابقه و هدف
    برای طراحی یک فرآیند جذب سطحی در مقیاس صنعتی لازم است تا مدل سازی و شبیه سازی دقیقی از رفتار دینامیکی سیستم جذب سطحی بستر ثابت صورت گیرد. بر همین اساس این مطالعه با هدف بررسی عملکرد ستون بستر ثابت با پامیس اصلاح شده با ساکاروز درحذف آنتی بیوتیک مترونیدازول صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی جاذب مورد نیاز برای حذف مترونیدازول از سنگ پامیس تهیه شد. برای اصلاح پامیس از ساکاروز استفاده شد. در این مطالعه، راکتور آزمایشگاهی استفاده شده به شکل استوانه و به طول 20 سانتی متر و قطر 2 سانتی متر بود. در بررسی عملکرد بستر ثابت در حذف مترونیدازول تاثیر pH، غلظت، زمان تماس بستری بر منحنی شکست مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل منحنی شکست حذف مترونیدازول از مدل های توماس و آدامز بوهارت استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تعیین سطح پامیس اصلاح شده نشان داد که سطح پامیس اصلاح شده به ازای هر گرم از جاذب از 4/8 به 35 افزایش یافت. نتایج بررسی تاثیر pH و غلظت نشان داد با کاهش pH و غلظت آلاینده ورودی زمان کارکرد بستر افزایش می یابد. نتایج بررسی مدل با مدل های آدامز بوهارت و توماس نشان داد مدل توماس مطابقت بیش تری با داده های حاصل از آزمایش دارد. استنتاج: با توجه به داده های مدل، می توان از مدل توماس برای طراحی و تعیین میزان جاذب در شرایط واقعی استفاده کرد و از فرآیند ستون بسترثابت با پامیس کربنه شده می توان به عنوان یک روش کارآمد در حذف آنتی بیوتیک ها از آب استفاده کرد.
    کلید واژگان: مترونیدازول, بستر ثابت, پامیس کربنه, ساکاروز}
    Ziba Khodayari, Abdolmotaleb Seidmohammadi, Mostafa Leili, Ghorban Asgari *
    Background and purpose: In order to design an industrial-scale adsorption process, it is necessary to model exact simulation of the dynamic behavior of fixed bed adsorption system. This study aimed at evaluating the performance of fixed bed column using sucrose-modified pumice in removal of metronidazole from aqueous phase.
    Materials and methods
    In this experimental study, the adsorbent was prepared from pumice stone and sucrose was used to modify the pumice. The laboratory mode reactor was a cylindrical shape in 20 cm length and 2 cm diameter. Different parameters such as initial concentration, pH of the solution, flow and pumice height in bed were investigated to assess the performance of fixed bed column in removal of metronidazole. Thomas and the Adams–Bohart models were used to evaluate the breakthrough curves of metronidazole removal.
    Results
    According to findings, the BET of modified pumice per gram of adsorbent increased from 8.4 to 35. Decrease in pH and contaminant concentration resulted in increase in bed lifetime. The experimental data were found to fit well with the Thomas model.
    Conclusion
    According to this study, the Thomas model could be used in designing and investigating the amount of adsorbent in real conditions. Also, the fixed bed column can be used as an effective method to remove antibiotics from water.
    Keywords: metronidazole, fixed bed, carbonated pumice, sucrose}
  • قربان عسگری، عبدالمطلب صیدمحمدی، جواد فردمال، محمد جمیل مرادی، خدیجه یاری *
    سابقه و هدف
    استفاده از مواد افزودنی نظیر بلانکیت با هدف افزایشکیفیت رنگ محصول به مواد غذایی و برای تخمیرو آماده سازی زود هنگام خمیر نان در سالیان اخیر مورد توجه قرارگرفته است. هدف از این مطالعه تعیین و اندازه گیری غلظت بلانکیت در در نان تولید شده در نانوایی های شهر همدان و ارزیابیخطرناشیازمصرفآن در سال 1395 می باشد.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر یک مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف تعیین میزان غلظت بلانکیت در نان های لواش، بربری و سنگک تولید شده در شهر همدان در سال 1395 بود. 85 نمونه در دو مرحله به طور تصادفی از تمامی نانوایی هاd فعال در شهر همدان جمع آوری شد. غلظت بلانکیت با توجه به دستورالعمل ISIRI با استفاده از اسپکتروفتومتر در 560 نانومتر تعیین شد. سپس برای ارزیابی ارزیابی ریسک مصرف نان حاوی بلانکیت، ارزش THQ (پتانسیل خطر) محاسبه شد.
    یافته ها
    در 97 درصد نمونه های برداشتی بلانکیت وجود نداشت و بیشترین میزان بلانکیت در نان های لواش (3 درصد) بود. محاسبه شاخص THQ نشان داد (0/0041 =THQ) که مقدار آن کمتر از یک می باشد و مصرف نان با این غلظت هیچ خطری نخواهد داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که افزودنی بلانکیت در فرآوری نان با توجه غظت های تعیین شده و حذف آن در اثر حرارت خطری برای سلامت مردم ندارد.
    کلید واژگان: بلانکیت, نان, همدان}
    Ghorban Asgari, Abdolmotaleb SeidMohammadi, Javad Faradmal, Mohammad Jamil Moradi, Khadije Yari *
    Background and Objectives
    Using additives such as Balnkit, to increasing the quality color of food and for the fermentation and early preparation of bread dough, has increased in recent years. The purpose of this study was to investigate the concentration of Blankit in Hamadan breads production and risk assessment of food consumption during 2016.
    Materials and Methods
    In this descriptive-analytical study, Balnkit, concentration in breads produced in Hamadan in 2016 was determined. A total number of 85 samples were randomly collected from all bakeries in two steps. The concentration of Blankit was determined according to ISIRI guideline using spectrophotometer in 560 nm. Then for the evaluation of risk assessment of food consumption, the value of target hazard quotients (THQ) was calculated.
    Results
    The Blankit was not found in 97% of samples and only 3% of samples (Lavash bread) have the Blankit. The calculation of the THQ index showed that value of THQ was 0.0041 whose value is less than 1 and the consumption of bread with this concentration will not endanger.
    Conclusions
    The results of this study showed that the addition of Blankitin bread processing, with regard to the concentrations determined and eliminating it from bread due to the heat, does not pose a threat to the health of the people.
    Keywords: Blankit, Bread, Hamadan}
  • رضا شکوهی، ستار احمدی *، محمد تقی صمدی، عبدالمطلب صیدمحمدی، محمد ونایی تبار
    زمینه و هدف
    مالاتیون بعنوان یکی از پرمصرف ترین سموم ارگانوفسفره، با خاصیت تماسی، گوارشی، تدخینی و غیرسیستمیک، اثرات مخربی بر روی سیستم عصبی انسان می‫گذارد. اخیرا استفاده از فرایندهای فتوکاتالیستی بدلیل توانایی مطلوب در حذف آلاینده های آلی، بطور گسترده ای افزایش یافته است. در این مطالعه کارایی فرایند فتوکاتالیستی توام با پرسولفات و پراکسید هیدروژن در حذف سم مالاتیون بررسی گردید.
    روش کار
    این تحقیق در مقیاس آزمایشگاهی و در راکتوری با جریان ناپیوسته از جنس استیل که داخل آن لامپ بخار جیوه کم فشار 55 وات قرار داده شده بود، انجام گرفت. متغیرهای pH (3-9)، پرسولفات (gr/l01/0-05/0)، پراکسیدهیدروژن (1-8mM/l ) و مالاتیون (1-60 mg/l ) بعنوان پارامترهای موثر بر فرایند، بررسی شدند. غلظت مالاتیون بوسیله دستگاه HPLC، با روش ارائه شده در کتاب استاندارد متد اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که فرایند مورد نظر در مقایسه با تحقیقات انجام گرفته دارای کارایی بالایی می باشد، بطوریکه در شرایط بهینه 3 pH=، پرسولفاتgr/l 03/0، پراکسید هیدروژن مصرفی mM 3 و غلظت اولیه mg/l 30 مالاتیون، این فرایند در مدت زمان 30 و60 دقیقه به ترتیب 94/99 درصد از مالاتیون و 31/88 درصد از COD محلول مورد نظر را حذف نمود.
    نتیجه گیری
    فرایند فتوکاتالیستی توام با پرسولفات و پراکسید هیدروژن بعنوان یکی از گزینه های فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته قابلیت بالایی در کاهش بار آلودگی صنایع مختلف از جمله صنایع تولید سموم و... را داشته و می توان از آن بعنوان روشی کارامد جهت تصفیه فاضلاب صنایع و کاهش مشکلات زیست محیطی استفاده کرد.
    کلید واژگان: فرایندهای فتوکاتالیستی, پرسولفات, پراکسیدهیدروژن, مالاتیون, محلول های آبی}
    R. Shokoohi, S. Ahmadi *, M.T. Samadi, A. Seid Mohammadi, M. Vanaei Tabar
    Background and Objectives
    Malathion known as one of the most used organophosphates, with contact, digestive, fumigants and non-systemic properties has detrimental effects on ones nervous system. Recently use of photocatalyctic processes has grown widely because of its desirable ability to remove organic pollutants. In this study efficiency of photocatalytic process with persulfate and hydrogen peroxide for the removal of malathion was studied.
    Methods
    this study was carried out in laboratory scale and in batch flow reactors of steel which the low-pressure mercury vapor lamps of 55 watts was placed in it. The influence of parameters such as pH(3-9), H2O2(1-8Mm/l), perslfate dose(0.01-0.05 gr/l), and malathion (1-60 mg/l) was investigated. The malathion concentration in solution has been determined with the HPLC.
    Results
    the results of this study showed that the discussed process has high efficiency in compare with other done studies, so that in optimum conditions – pH=3, concentration of persulfate 0.03 gr, consumed hydrogen peroxide 3mM and initial concentration of malathion 30mg/l – this process after 30 and 60 minutes, removed respectively 99.94% of malathion and 88.31% of COD.
    Conclusion
    photocatalytic process with persulfate and hydrogen peroxide as one of the advanced oxidation process alternatives has a high potential in reducing pollution load of different industries, including manufacture of pesticides and can be effective as a method for wastewater treatment and reduce the environmental problems.
    Keywords: Photocatalytic Process, Persulfate, Hydrogen Peroxide, Malathion, Aqueous Solutions}
  • امیر شعبانلو *، مینا خورشیدی، عبدالمطلب صیدمحمدی
    زمینه و هدف
    رنگ های آزو به دلیل حضور حلقه های آروماتیک در ساختار خود از مشکلات عمده زیست محیطی به شمار می روند. در این مطالعه تجربی اثر هم افزایی پرسولفات (S2O82-) و نانو ذرات آهن صفر ظرفیتی (nZVI) بر تجزیه رنگ اسید بلو 113 در حضور تابش امواج اولتراسونیک (US) بررسی شد.
    مواد و روش ها
    تاثیر پارامتر های موثر در فرآیند نظیر: pH اولیه محلول، غلظت پرسولفات، غلظت نانو ذرات آهن صفر ظرفیتی و غلظت نخستین رنگ با استفاده از محفظه ای منقطع مولد اولتراسوند در فرکانس KHz 40 بررسی شد. بعد از بهینه کردن فرآیند، هم افزایی تجزیه و کاهش اکسیژن خواهی شیمیایی (COD) مطالعه شد. برای تعیین ویژگی nZVI سنتز شده از تصویر میکروسکوپ عبور الکترونی (TEM) استفاده شد.
    یافته ها
    شرایط بهینه برای حذف 99 درصد رنگ در پایان min 30 از فرآیند شامل pH برابر 3، غلظت S2O82- و nZVI به ترتیب mM 5 و mg/L 50 بود. در همین شرایط با افزایش pH به 11 کارآیی فرآیند به 17 درصد کاهش یافت. میزان کاهش COD در شرایط بهینه و بعد از min 120 برابر 95درصد بود. هم افزایی تجزیه در فرآیند US/S2O82-/Fe0 59درصد مشاهده شد. تصویر TEM از nZVI سنتز شده ایجاد مقیاس نانو را تایید کرد.
    کلید واژگان: اسید بلو 113, اولتراسونیک, آهن صفر ظرفیتی, پرسولفات}
    Amir Shabanlo *, Mina Khorshidi, Abdolmotaleb Seid Mohammadi
    Background and Objectives
    The Azo dyes due to presence of aromatic rings in structure are considered major problems into the environment. In this experimental study, the synergistic effect of persulfate and nano zero-valent iron in degradation of Acid Blue 113 in presence of ultrasonic irradiation was investigated.
    Materials And Methods
    The effect of operating parameter such as initial pH, different concentration of S2O82-, nZVI and initial dye using a batch ultrasound reactor at 40 kHz frequency was investigated. After the optimize process, synergistic dye degradation and COD reduction of colored solution was studied. For characterization of the prepared nZVI particle, transmission electron microscope (TEM) image was used.
    Results
    To remove 99% dye with initial concentration of 50 mg/L, the optimal condition in the end of 30 min of reaction was pH 3, concentration of S2O82- and nZVI 5 mM and 50 mg/L, respectively. In the same of condition with increasing pH to 11 the dye removal efficiency decreased to 17%, respectively. After 120 min of reaction in the optimal condition, the COD reduction was 95%. Synergistic dye degradation in US/S2O82-/Fe0 process was observed 59%. The TEM image of the synthesized nZVI confirmed the nanoscale Creation.
    Conclusion
    The US/S2O82-/Fe0 combined process due to high synergistic degradation, can be promising process to industrial wastewater treatment.
    Keywords: Acid Blue 113, Persulfate, Ultrasonic, Zero, valent iron}
  • سونا چاوشی، قربان عسگری، عبدالمطلب صید محمدی
    چکیده
    2 و 4 دی کلروفنل یکی از فراوان ترین و رایج ترین آلاینده هایی است که به طور گسترده در پساب صنایع مختلف یافت می شود. میزان تجزیه این آلاینده قبل از تخلیه فاضلاب به آب های پذیرنده اثرات متفاوتی بر سلامت و محیط زیست دارد. از این رو در این پژوهش حذف 2 و 4 دی کلروفنل از محیط های آبی با استفاده از فرایند UV-LED/TiO2 مورد بررسی قرارگرفت. در این مطالعه تجربی، حذف 2 و 4 دی کلروفنل با استفاده از اشعه ماوراء بنفش LED در حضور TiO2 در یک راکتور با مقیاس آزمایشگاهی بررسی شد. تاثیر پارامترهای بهره برداری از جمله pH محلول، در بازه 3 تا 11، غلظت اولیه 2و4 دی کلروفنل 50 تا 200 میلی گرم در لیتر، غلظت TiO2 003/0 تا 025/0 مول بر لیتر و تاثیر شدت یونی بررسی شد. غلظت نهایی ماده آلی با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری
    DR 5000 در طول موج 500 نانومتر تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان داد که حذف 2 و4 دی کلروفنل تحت تاثیر پارامترهای مختلف بهره برداری بوده و بیشترین کارایی حذف در pH برابر 3 با اضافه کردن 012/0 مول در لیتر دی اکسید تیتانیم و در غلظت اولیه 50 میلی گرم در لیتر ماده آلی و به میزان 82/95 درصد به دست آمد. در استفاده مجزا از UV-LED و TiO2 کارایی حذف به ترتیب 11/32 و 56/36 درصد بود. همچنین، حداکثر کارایی حذف COD در شرایط بهینه بهره برداری 5/71 درصد به دست آمد و نتایج بیانگر عدم تاثیر گذاری به تغییرات شدت یونی در حذف ماده آلی بود. نتایج این پژوهش نشان داد که فرایند ترکیبی UV-LED/TiO2 در شرایط بهینه بهره برداری، امکان استفاده به عنوان یک فناوری نوظهور به منظور تصفیه فاضلاب های صنعتی حاوی 2 و 4 دی کلروفنل را دارد.
    کلید واژگان: UV-LED, TiO2, 2 و4 دی کلروفنل, محیط های آبی}
    Sona Chavoshi, Gorban Asgari, Abdolmotaleb Seid-Mohammadi
    2, 4-Dichlorophenol is one of the most common and abundant pollutants widely found in various industrial effluent. The obvious effect of this organic compound on health and environment depends on enhancing the degradation efficiency of this aqueous pollutant before wastewater being discharged into the receiving water. Therefore, in this study, removal of 2, 4-dichlorophenol from aqueous solution was investigated through using UV-LED/TiO2 process. In this experimental study, removal of 2, 4-DCP in the presence of TiO2 by using UV-LED in a bench scale reactor was examined. The effects of operational parameters such as pH (3-11), initial concentration of 2, 4-DCP (50-200mg/L), TiO2 concentration (0.003-0.025mol/L) and ionic strength were evaluated. The results indicated that removal of 2, 4-DCP was influenced by different operational parameters. The highest 2, 4-DCP removal rate were obtained at pH=3 by adding 0.012 mol/L of TiO2 to solution with an initial concentration of 50mg/L of 2, 4-DCP which more than 95.82% of 2, 4-DCP was removed. While UV-LED and TiO2 were used separately, the 2, 4-DCP removal efficiency was 32.11% and 36.56%, respectively. Also, the results indicated that maximum COD removal rate was 71.5% in optimum condition and also indicated lack of impact on ionic strength changes for removal of organic material. The results indicated that combined TiO2/UV-LED process in optimal conditions can be used as a new technology for treatment of various industrial wastewater containing 2, 4-DCP.
    Keywords: UV-LED, TiO2, 2, 4-Dichlorophenol, Aqueous Solution}
  • عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری *، مهدی کمری
    سابقه و هدف
    فنل به طور گسترده در صنایع مختلف مورد استفاده قرار گرفته و از طریق پساب به محیط زیست وارد می شود. در این پژوهش اثربخشی فرایند پریودات فعال شده با امواج فرابنفش در حذف فنل از محلول های آبی مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از یک راکتور از جنس استل ضد زنگ مجهز به یک لامپ بخار جیوه 55 واتی استفاده شد. تاثیر پارامترهای بهره برداری از جمله زمان تماس، pH محلول ( 3 تا 10) ، غلظت پریودات (8 تا 100 میلی مول بر لیتر)، غلظت اولیه فنل (50 تا 500 میلی گرم بر لیتر) و تاثیر تغییرات شدت یونی مورد بررسی قرار گرفت. غلظت نهائی فنل با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری در طول موج 500 نانومتر و میزان معدنی سازی با اندازه گیری COD تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از تاثیرگذاری پارامترهای مختلف بهره برداری در حذف ماده آلی بود. شرایط بهینه بهره برداری در محیط اسیدی (3=pH)، غلظت اولیه پریودات برابر با 20 میلی مول بر لیتر و طی زمان 60 دقیقه بود که در این حالت بیشترین کارائی حذف به میزان 99/1 درصد حاصل شد. نتایج بیانگر حذف 69 درصدی COD در شرایط بهینه بهره برداری بود. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات شدت یونی در حذف ماده آلی بی تاثیر بود.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که استفاده از فرایند مذکور می تواند به عنوان یک روش مناسب در حذف فنل در محلول های آبی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: فنل, فعال سازی پریودات, پرتو فرابنفش, محلول های آبی}
    Abdolmotaleb Seidmohammadi, Gorban Asgari Dr*, Mehdi Kamari
    Background And Objectives
    Phenol is extensively used in various industries and it is mainly discharged to the enviroment from their effluents. In this study, the effectivness of UV activated periodate for removal of phenol in aqueous solutions was investigated.
    Materials And Methods
    In this research,experimens were conducted in a bench scale stainless steel reactor equipped with a 55W Hg vapor lamp. The effects of operational parameters such as solution pH (3-10), initial phenol concentration (50-500 mg/L), periodate concentration (8-100 mmol/L) were evaluated. Further, ionic strengh was changed to study its impact on the performance. The final concentration of phenol and mineralization rate were determined using DR-6000 spectrophotometer (at thewavelenght of 500 nm) and COD analysis, respectively.
    Results
    The findings indicated that the removal of phenol was influenced by different operational parameters. The highest removal rate was obtained at acidic conditions (pH=3), initial periodate concentration of 20 mmol/Land contact time of 60 min, which more than 99.1% of phenol was removed under these optimal conditions. Also,the results showed that maximum COD removal rate was 69% in optimum conditions. It was found that different ionic strengths did not affect the phenol removal rate.
    Conclusions
    The results indicated that UV activated persulfate process in optimal condition can be used as an alternative technology for treatment of various industrial wastewaters containing phenol.
    Keywords: Phenol, Periodate activation, Ultraviolet, Aqueous solution}
  • قربان عسگری، عبدالمطلب صیدمحمدی، مرضیه باقری، سونیا چاوشی *
    مقدمه
    صنایع نساجی به دلیل حجم پساب بالا و وجود عوامل مضر محیط زیستی نظیر انواع رنگ ها، از صنایع قابل توجه در تصفیه فاضلاب های صنعتی هستند. بنابراین، هدف از این مطالعه تعیین کارایی حذف رنگ فاضلاب صنایع نساجی با استفاده از فرآیند فتوکاتالیستی دی اکسیدتیتانیوم و لامپ های UV-LED در تصفیه فاضلاب کارخانه نخ رنگ همدان می باشد.
    روش کار
    در مطالعه تجربی حاضر در هر بار آزمون 100 میلی لیتر نمونه داخل راکتور LED در معرض تابش اشعه فرابنفش و دی اکسید تیتانیوم قرار گرفت و تاثیر پارامترهایی از قبیل زمان تماس، pH و دوز دی اکسید تیتانیوم بررسی شد، همچنین سینتیک تجزیه رنگ و اثر سینرژیستی هر یک از فرآیندها تعیین گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل از آزمایشات بیان می کنند فرآیند فوق می تواند تحت شرایط بهینه بهره برداری طی مدت 120 دقیقه رنگ فاضلاب نساجی را با کارایی 23/80 درصد و COD آن را با کارایی 75/64 درصد حذف نماید. همچنین واکنش تجزیه رنگ این فاضلاب تابع سینتیک درجه یک بدست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد فرآیند UV-LED/TiO2 می تواند با کارایی مناسبی جهت حذف رنگ و کاهش COD فاضلاب های صنایع نساجی، تحت شرایط بهینه بهره برداری استفاده گردد.
    کلید واژگان: رنگ, فتوکاتالیستی, فاضلاب نساجی, دیاکسید تیتانیوم, اشعه فرابنفش}
    G. Asgari, A. Seidmohammadi, M. Bagheri, S. Chavoshi *
    Introduction
    Textile industries, due to a high volume of wastewater and harmful environmental factors such as a variety of dyes, are significant industries in industrial wastewaters treatment. So, the aim of this study was to examine the efficiency of dye removal from the textile industry wastewater using the titanium dioxide photocatalytic process under UV-LED light irradiation (UV-LED/TiO2) in the treatment of the Nakh Rang factory wastewater in Hamadan City, Iran.
    Methods
    In this experimental study, in every experiment, 100 mL sample was placed inside the LED reactor to expose to the UV light and TiO2. The effects of some parameters such as contact time, pH and dosage of TiO2 were examined, and decomposition kinetics and the synergistic effects were also determined for each process.
    Results
    The results of the experiments showed that the UV-LED/TiO2 process can remove the dye from textile wastewater with the efficiency of 80.23% and can also remove the chemical oxygen demand (COD) with the efficiency of 64.75% under the optimum conditions and during 120 minutes. Also, the reaction of dye decomposition in this wastewater was a first-order kinetic function.
    Conclusion
    The results of this study show that the UV-LED/TiO2 can be used effectively to remove the dye and reduce the COD of the textile industry wastewater under optimal operating conditions.
    Keywords: Dye, Photocatalytic, Textile Wastewater, Titanium Dioxide, Ultraviolet Raysasthm}
  • عبدالمطلب صیدمحمدی، قربان عسکری، جواد فردمال، علی حشمتی، امین پیرمغانی، عباس لطفی
    مقدمه و هدف
    نبات یکی از محصولات قندی پرمصرف در کشور ایران به شمار می رود. افزودن مواد شیمیایی به مواد غذایی درصورتی که نظارت و مدیریت کافی وجود نداشته باشد، می تواند تهدیدی جدی برای سلامتی انسان و محیط زیست باشد. در این مطالعه، مقادیر باقیماند ه ی بلانکیت در نبات تولیدی کارگاه های نبات سازی شهر همدان مورد بررسی قرار گرفت.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی با هدف تعیین میزان غلظت بلانکیت در نبات تولیدشده ی کارگاه های شهر همدان در سال 1394 - 1393 می باشد. نمونه برداری به مدت 4 ماه در 20 کارگاه نبات سازی انجام شد. غلظت بلانکیت در آبنبات ها مطابق با روش موسسه ملی استاندارد ایران تعیین شد. داده ها با استفاده از نر م افزارهای SPSS 16 و Excel 2013 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که در تمامی کارگاه های مورد مطالعه از بلانکیت به عنوان یک افزودنی در فراوری تولید نبات استفاده شده است و بالاترین و کمترین مقدار بلانکیت به ترتیب 85 / 23 و 2/ 3 میلی گرم بر کیلوگرم بود. همچنین، نتایج نشان داد که در 5/ 37 درصد از کل نمونه های اخذشده، غلظت بلانکیت بیش از مقدار استاندارد بود. میانگین غلظت بلانکیت در نبات تولیدی در ماه های مختلف اسفند، فروردین، اردیبهشت و خرداد به ترتیب: 84 / 5± 7/ 9، 7/ 3± 49 / 9، 76 / 3± 9 و 99 / 2± 1/ 7 میلی گرم بر کیلوگرم بود که از نظر آماری اختلاف معنی داری را نشان داد.
    نتیجه گیری
    نتایج این بررسی حاکی از بالابودن غلظت بلانکیت در نبات تولیدشده در اکثر کارگاه های تولیدکننده بود که به نظر می رسد، دلیل عمده آن بکارگیری خاک قند و ضایعات نبات در تهیه این محصول است که در این زمینه نظارت بیشتر و آموزش به متصدیان این کارگاه ها مورد نیاز می باشد.
    کلید واژگان: ایمنی مواد غذایی, بلانکیت, بهداشت مواد غذایی, فراوری مواد غذایی}
    Abdolmotaleb Seidmohammadi, Gorban Asgari, Abbas Lotfi, Javad Fardmal, Ali Heshmati, Amin Pirmoghani
    Introduction and
    Purpose
    Rock candy is one of the most widely used sugar products in Iran. The use of chemical additives in food products can be a serious threat to human health and environment if it is not accompanied with sufficient monitoring and management. Regarding this, the present study was conducted with the aim of investigating the amount of sodium dithionite residue in the rock candies produced in the candy making plants of Hamadan, Iran.
    Methods
    This descriptive and analytical study was conducted on the rock candies produced in all the active candy making plants of Hamadan in 2015. The sampling was performed for four months in 20 rock candy producing plants. The concentration of sodium dithionite residue was determined according to the guidelines released by the Institute of Standards and Industrial Research of Iran. Data analysis was performed using SPSS version 16 and Excel 2013 software.
    Results
    According to the results, sodium dithionite was used as an additive in all rock candy making plants investigated in this study. The highest and lowest concentrations of sodium dithionite were 23.85 and 3.2 mg/kg, respectively. Furthermore, the results indicated that in over 37.5% of total sample size, sodium dithionite concentration was higher than the standard value. The mean concentrations of sodium dithionite in the rock candies produced in March, April, May, and June were 9.7±5.84, 9.49±3.7, 9±3.76, and 7.1±2.99 mg/kg, respectively, which were indicative of significant differences between different months in this regard.
    Conclusion
    As the findings of the present study indicated, the rock candies produced in the majority of the investigated plants had a high sodium dithionite concentration, which was due to the use of unsuitable main ingredients. Therefore, more monitoring and training are needed for the workshop operators.
    Keywords: Food hygiene, Food processing, Food safety, Sodium dithionite}
  • عبدالمطلب صید محمدی، علیرضا رحمانی، قربان عسگری، سمیه باجلان، امیر شعبانلو*
    زمینه و هدف
    منابع اصلی 4-کلروفنل فاضلاب صنایع نفت، زغال، کاغذ و تولید رزین است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه کارایی نانو رس خام و اصلاح شده با سورفکتانت کاتیونی تترا دسیل تری متیل آمونیوم بروماید در حذف 4-کلروفنل از محیط های آبی است.
    روش بررسی
    تاثیر زمان تماس، pH اولیه محلول، مقدار جاذب و غلظت 4-کلروفنل بعنوان پارامترهای موثر در فرایند جذب و تاثیر pH محلول اصلاح و مقدار سورفکتانت بعنوان پارامتر های موثر در میزان اصلاح نانو رس بررسی گردید. نانورس اصلاح شده توسط طیف سنجی مادون قرمز (FTIR) و طیف سنجی پراش اشعه ایکس (XRD) تعیین ویژگی شد، در نهایت ایزوترم و سینتیک جذب بررسی گردید.
    یافته ها
    با افزایش pH اولیه محلول از 3 به 11 کارایی حذف 4-کلروفنل افزایش یافت، به طوری که در غلظت اولیه mg/L 100 4-کلروفنل و g 0/25 نانو رس اصلاح شده بعد از min 120 کارایی جذب، برای pH 3 و 11 به ترتیب 26 و 94/5 درصد بدست آمد. در همین شرایط و برای نانو رس خام کارایی حذف به ترتیب 2 و 9 درصد بود. آنالیز های FTIR و XRD به ترتیب تغییر ساختار نانو رس از آب دوست به آب گریز و افزایش فاصله بین لایه های نانو رس را آشکار ساخت. جذب 4-کلروفنل بر نانو رس خام و اصلاح شده با ایزوترم لانگمویر و سینتیک شبه درجه دوم مطابقت داشت، حداکثر ظرفیت جذب نانو رس خام و اصلاح شده به ترتیب 0/5 و mg/g 25/77 بدست آمد.
    نتیجه گیری
    اصلاح نانو رس با سورفکتانت کاتیونی، کارایی جذب 4-کلروفنل را افزایش داد.
    کلید واژگان: رس, سورفکتانت, 4, کلروفنل, مونت موریلونیت, ایزوترم}
    A. Seid-Mohammadi, Ar Rahmani, Gh Asgari, S. Bajalan, A. Shabanloo*
    Background And Objective
    Main sources of 4-Chlorophenol wastewater are petroleum industry, coal, paper and resin production. The aim of this study was to compare the performance of raw and cationic surfactant modified nanoclay in removal of 4-Chlorophenol from aqueous solutions.
    Materials And Methods
    The influence of contact time, initial pH of solution, adsorbent dosage and 4-Chlorophenol concentration as effective parameters in adsorption process and the influence of modification solution pH and surfactant loading rates were investigated. The modified nanoclay was characterized by Fourier transform infrared (FTIR) and X-ray diffraction (XRD) spectroscopy. Finally, the isotherm and adsorption kinetics were investigated.
    Results
    The removal efficiency of 4-Chlorophenol was increased by increasing the initial pH from 3 to 11, so that after of 120 min, the absorption efficiency at an initial 4-Chlorophenol concentration of 100 mg/L and 0.25 g adsorbate was 26 and 95.5 % at pH 3 and 11, respectively. Under the same conditions the removal efficiency for the raw nanoclay was 2 and 9% at pH 3 and 11, respectively. The FTIR and XRD analyses revealed that the nanoclay structural changed from hydrophilic to hydrophobic and the interlayer spacing was increased. The adsorption of 4-Chlorophenol on raw and modified nanoclay was consistent with Langmuir and pseudo-second-order kinetics. The maximum absorption capacity of raw and modified nanoclay was 0.5 and 25.77 mg/g, respectively
    Conclusion
    The modification of nanoclay with cationic surfactant increased the adsorption efficiency of 4-Chlorophenol.
    Keywords: Clay, Surfactant, 4-Chlorophenol, Montmorillonite, Isotherm}
  • عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسکری، زهرا شریفی، جواد فردمال، خدیجه یاری، امین پیرمغانی *
    مقدمه
    در سالیان اخیر استفاده از مواد افزودنی نظیر دیتیونیت با هدف افزایش کیفیت رنگ محصول به مواد غذایی و برای تخمیر و آماده سازی زود هنگام خمیر نان مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه تعیین و اندازه گیری غلظت دیتیونیت در نان های صنعتی تولیدی در شهر همدان بود.
    روش کار
    تحقیق حاضر یک مطالعه از نوع توصیفی با هدف تعیین میزان غلظت دیتیونیت در نان صنعتی تولید شده در شهر همدان در سه ماه دوم سال 1395 بود. محل انجام پژوهش شهر همدان و جامعه مورد بررسی تمام نانوایی های صنعتی فعال در شهر همدان بود. جهت نمونه برداری و پس از لیست نمودن نانوایی های تولید نان به صورت تصادفی به محل نانوایی مراجعه و ضمن نمونه برداری و انتقال نمونه به آزمایشگاه غلظت دیتیونیت مطابق استاندارد ملی ایران بشماره 2628 تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که در تمامی نمونه های اخذ شده در کارگاه های مورد مطالعه و در ماه های مختلف نمونه برداری غلظت دیتیونیت صفر میلی گرم بر کیلوگرم بود که استاندارد ملی در این زمینه را رعایت نموده است.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که افزودنی دیتیونیت در فرآوری نان مورد استفاده واقع نشده و از این حیث خطری سلامت مردم را تهدید نمی کند.
    کلید واژگان: نان, دیتیونیت, همدان, استاندارد}
    Abdolmotaleb Seidmohammadi, Gorban Asgari, Zahra Sharifi, Javad Fardmal, Khadija Yari, Amin Pirmoghani *
    Introduction
    In recent years, sodium hydro sulfurous anhydride (Dithionite) has been used as an additive for better preservation, increase of visual appearance and improvement of fermentation action in breads products. The purpose of this study was to determine and quantify the concentration of dithionite in breads produced in Hamadan.
    Methods
    In this descriptive study, the concentration of Dithionite in bread in breads produced in Hamadan from July to September 2016 was determined. The study population was the whole of active industrial bakeries in the city of Hamadan. The sampling was conducted after listing the bakeries producing bread by referring randomly to the bakeries and taking samples and transmitting them to the laboratory. Finally, the content of dithionite was quantified based on the Iranian National Standard (no: 2628).
    Results
    The findings indicated that dithionite concentration in all samples in different months was zero, which meets the standard.
    Conclusion
    The results of this study indicated that dithionite, as an additive, has not been used in processing of the bread; hence, it cannot be considered as a threat to human health.
    Keywords: Bread, Dithionite, Hamadan, Standard}
  • قربان عسگری، سیما ملکی، عبدالمطلب صیدمحمدی، جواد فردمال، مصطفی لیلی
    سابقه و هدف
    فورفورال یک ترکیب شیمیایی سمی است که در مقیاس وسیع، در پالایشگاه ها و صنایع پتروشیمی استفاده می شود. برای جلوگیری از اثرات آن بر محیط زیست و انسان، باید فاضلاب های حاوی فورفورال را پیش از دفع به محیط، به صورت مناسب تصفیه نمود. این مطالعه با هدف بررسی کارایی فرآیند انعقاد الکتریکی درحذف فورفورال انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش، یک مطالعه تجربی است. راکتور مورد استفاده، از جنس پلکسی گلاس به حجم مفید ml 500، مجهز به چهار الکترود از جنس آلومینیوم و آهن (آند-کاتد) و با اتصال تک قطبی موازی بود. پارامترهای pH، زمان تماس، ولتاژ و غلظت های مختلف فورفورال، برای حذف آن توسط انعقاد الکتریکی با تعریف این چهار عامل در چهار سطح به کمک طرح ماتریکس ترکیبی L–16 مدل تاگوچی در شرایط آزمایشگاهی و به صورت ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. غلظت باقیمانده فورفورال با استفاده از دستگاه HPLC در طول موج nm 254 قرائت گردید. سپس داده ها توسط نرم افزار Minitab 16 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    با توجه به نتایج حاصل از آنالیز آماری تاگوچی، شرایط بهینه در میزان غلظت فورفورال mg/L 100، 7 pH: ، ولتاژ V 10 و زمان 30 دقیقه بود. براساس مجموع مربعات محاسبه شده در جدول آنالیز واریانس، درصد مشارکت هر یک از پارامترها تعیین گردید. بر این اساس، از بین عوامل مورد بررسی، بیشترین میزان تاثیر مربوط به غلظت اولیه ی فورفورال و کمترین تاثیر مربوط به pH مشاهده شد. همچنین، پیش بینی مدل برای بهترین شرایط حذف فورفورال 7/94 درصد بود.
    استنتاج: نتایج این مطالعه نشان داد، فرآیند الکتروکواگولاسیون یک فرآیند موثر در حذف فورفورال بوده که تحت شرایط بهینه آزمایشگاهی می تواند حدود 95 درصد کارایی در حذف فورفورال داشته باشد.
    کلید واژگان: انعقاد الکتریکی, روش تاگوچی, فاضلاب صنعتی, فورفورال}
    Ghorban Asgari, Sima Maleki, Abdolmotaleb Seidmohammadi, Javad Faradmal, Mostafa Leili
    Background and
    Purpose
    Furfural is a toxic chemical that is widely used in refinery and petrochemical industries. Wastewater containing furfural need appropriate treatments before being disposed to the environment in order to avoid the toxic effects of this compound on the environment and human. This study aimed to investigate the efficiency of electrocoagulation process in removal of furfural.
    Materials And Methods
    This experimental study was conducted using a Plexiglas reactor with an approximate volume of 500 ml equipped with four Al and Fe electrodes (Anode-Cathode) in monopolar-parallel mode. The effects of operating parameters such as electrodes connection, type of electrodes, pH of solution, applied voltage, furfural initial concentration, and reaction time were evaluated by defined factor of 4×4 using Taguchi L16 orthogonal array in a batch mode. Concentration of furfural was determined using HPLC wavelength of 254 nm. Data analysis was performed in Minitab 16TM software.
    Results
    Based on the results of the Taguchi method, the optimum conditions for furfural removal included the initial furfural concentration of 100 mg/L, pH= 7, voltage= 10 V, and reaction time= 30 min. The contribution rate of each parameter was determined through ANOVA test. Accordingly, the most and least influential factors were found to be the initial furfural concentration and pH, respectively. Furthermore, in optimum conditions, the furfural removal efficiency of this model was 94.7%.
    Conclusion
    As the findings of the present study indicated, electrocoagulation process is believed to be an effective method in furfural removal which could remove 95% of furfural in optimum laboratory conditions.
    Keywords: electrocoaugulation, furfural, industrial wastewater, taguchi model}
  • قربان عسگری، جواد فردمال، عبدالمطلب صید محمدی، حلیمه الماسی، سمیه اکبری *
    زمینه و هدف
    توسعه صنعت و شهرنشینی علاوه بر افزایش مصرف آب، باعث آلودگی آب ها در اثر تخلیه پساب صنایع با محتوای شوری بالا و ترکیبات آروماتیک از قبیل فنل شده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فرآیند الکتروکواگولاسیون و الکتروفنتون در تصفیه فاضلاب شور حاوی فنل با بهره گیری از مدل آماری تاگوچی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی - آزمایشگاهی از یک ظرف واکنش به حجم یک لیتر حاوی نمونه های سنتتیک فنل استفاده شد. فرآیند الکتروکواگولاسیون با 5 عامل در 4 سطح شامل زمان واکنش ( 80-20 دقیقه )، غلظت شوری ( 4-1 درصد)، pH (9،7،5،3)، غلظت اولیه فنل (1500،1000،500،250 میلی گرم بر لیتر ) و دانسیته جریان ( 16-4 میلی آمپر بر سانتی متر مربع) به کمک طرح ماتریکس ترکیبی L_16 و فرآیند الکتروفنتون نیز با 6 عامل در 5 سطح شامل زمان واکنش (40-20 دقیقه)، غلظت شوری ( 4-0 درصد )، pH (8 ،6 ،4 ،3 ،2)، غلظت اولیه فنل (2000 ، 1500، 1000، 500، 250 میلی گرم بر لیتر)، دانسیته جریان ( 16-0 میلی آمپر بر سانتی متر مربع)، غلظت پراکسید هیدروژن ( 300 ،225 ،150 ،75 ،50 میلی گرم بر لیتر ) به کمک طرح ماتریکس ترکیبی L-25 روش تاگوچی مورد بررسی قرار گرفت. غلظت فنل طبق روش استاندارد متد با استفاده از اسپکتروفتومتر در طول موج 500 نانومتر اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر شرایط بهینه حذف در فرآیند الکتروکواگولاسیون شامل غلظت فنل 250 میلی گرم بر لیتر، pH برابر 5، دانسیته جریان 8 میلی آمپر بر سانتی متر مربع، شوری 3 درصد و زمان 60 دقیقه دارای راندمان 58 درصد بود. بیشترین میزان تاثیر مربوط به غلظت اولیه 63/2 درصد و کمترین تاثیر مربوط به شوری 4/2 درصد بود. این شرایط در فرآیند الکتروفنتون برابر با غلظت فنل 250 میلی گرم بر لیتر، pH برابر 3 و دانسیته جریان 8 میلی آمپر بر سانتی متر مربع، شوری 2 درصد، غلظت پراکسید هیدروژن 150 میلی گرم بر لیتر و زمان 20 دقیقه دارای راندمان 97 درصد بود. بیشترین تاثیر مربوط به دانسیته جریان 29/12 درصد و کمترین مقدار مربوط به زمان واکنش 3/08 درصد بود.
    نتیجه گیری
    فرآیند الکتروفنتون فرآیند موثرتری در حذف فنل می باشد که می تواند به عنوان یک فرآیند مناسب در تصفیه فاضلاب به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: الکتروفنتون, الکتروکواگولاسیون, فنل}
    Ghorban Asgari, Javad Faradmal, Abdolmotaleb Seid Mohammadi, Halime Almasi, Somaye Akbari *
    Background And Objective
    Industrialization has led not only to an increase in water demand, but also to an increase in water pollution due to the discharge of polluted industrial wastewaters with high salt content, and the organic compounds such as phenol into the water bodies.
    This study aimed to investigate the efficiency of electrocuagulation and electro-Fenton processes in phenol removal from saline wastewater using Taguchi exprimental design method.
    Material and
    Methods
    This experimental study was performed in a reactor (1 liter) with synthetic phenolic saline wastewater. In this study for electrocoagulation process, the effects of five operation parameters on phenol removal efficiency including reaction time (20-80 min), electrolyte (1-4%), pH (3-5-7-9), initial phenol concentration (500-1000-1500-250 mg/L) and current density (4-16 mA/cm2) were investigated in four levels by Taguchi L16 orthogonal array. Also for electro-Fenton process, the effects of six operation parameters on removal efficiency in five levels including reaction time (20-80 min), electrolyte (0-4%), pH (2-3-4-6-8), initial phenol concentration (250-500-1000-1500-2000), current density ( 0-16mA/cm2) and hydrogen peroxide (50-300mg/L) were evaluated by Taguchi L25 orthogonal array. The concentration of phenol was determined according to the estandard method in spectrophotometric wavelength of 500 nm.
    Results
    Experimental data showed that the optimum phenol elimination condition in electrocuagulation process was initial phenol concentration of 250 mg/L, pH = 5, electrolyt = 3%, curent density of 8 mA/cm2 and reaction time of 60 min. The most influential factor in removal efficiency was the initial concentration (63.2%), and the lowest effect belonged to the electrolyt (4.2%).
    The optimum phenol removal condition for electro-Fenton process was initial concentration of 250 mg/L, pH:3, electrolyt:2%, hydrogen peroxide:150 mg/L, current density of 8 mA/cm2 and 20 mine contact time. The most influential factor in elimination efficiency was the curent density (29.12%), and the lowest influence on response variable belonged to the reaction time (3.08%).
    Conclusion
    This study showed the electro-Fenton process was effective in the removal of phenolthat can be used as an appropriate process in wastewater treatment.
    Keywords: Electrocuagulation, Electro-Fenton, Phenol}
  • قربان عسگری، رضا شکوهی، عبدالمطلب صید محمدی، قدرت الله روشنایی، مرضیه باقری
    سابقه و هدف
    استفاده از کاتالیزورها به منظور افزایش راندمان فرآیند ازن زنی متداول به عنوان فرایند ازن زنی کاتالیزوری شناخته می شود که در سال های اخیر مورد توجه قرارگرفته است. این مطالعه با هدف کلی بررسی امکان سنجی استفاده ازکاتالیزور در فرآیند ازن زنی برای رنگ زدایی و معدنی سازی فاضلاب واقعی نساجی در حضور پرسولفات انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی، در یک راکتور نیمه پیوسته انجام شدکه اثر پرسولفات، دبی ازن زنی، زمان واکنش و دوز کاتالیزور . برای حذف رنگ و COD در حالت بهینه از طرح آزمایش با روش فاکتوریل کسری عاملی سه سطحی (3k−p) با درجه تفکیک بالای VI استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل از آنالیز داده ها نشان داد که زمان تماس 15 دقیقه (006/0=p) و دوز کاتالیزور 5/0 گرم در لیتر (029/0=p). بیش ترین اثر را روی متغیر پاسخ ( درصد حذف رنگ) داشت و اثر متقابل این پارامترها معنی دار می باشد. (025/0=p) شرایط بهینه حذف رنگ براساس آنالیز واریانس و مدل مناسب به دست آمده در زمان واکنش 15 دقیقه، دبی ازن زنی 2 لیتر در دقیقه، دوز پرسولفات 5/1 میلی مول بر لیتر و دوز کاتالیزور 5/0 گرم در لیتر بود. در شرایط بهینه راندمان حذف رنگ از فاضلاب نساجی 96 درصد و حذف COD 75 درصد به دست آمد.
    استنتاج: استفاده از نانواکسیدمنیزیم به همراه ازن در حضور پرسولفات، اثر هم افزایی و خاصیت بافری در حذف رنگ و معدنی سازی فاضلاب نساجی دارد و به شدت کارایی رنگ زدایی و معدنی سازی را افزایش داد و نیاز به اصلاح pH در فرآیند را منتفی می سازد.
    کلید واژگان: نانو اکسید منیزیم, پرسولفات, طرح آزمایش, فاضلاب نساجی}
    Ghorban Asgari, Reza Shokoohi, Abdol Motaleb Seid Mohammadi, Ghodratollah Roshanaei, Marzieh Bagheri
    Background and
    Purpose
    Using catalysts to enhance the efficiency of the ozonation process (known as catalytic ozonation process) has received much attention in recent years. This study aimed at examining the overall feasibility of using catalysts ozone as catalyst in ozonation process for decolorization and mineralization of a real textile wastewater in presence of persulfate.
    Materials And Methods
    This experimental study was conducted on a laboratory scale reactor using a semi-batch mode. The effect of persulfate, ozone flow rate, reaction time and catalytic dose in dye and COD was investigated in an optimal state of textile wastewater. To obtain optimization test, the experiment was performed by fractional factorial method at three-level factorial (3k−p) with a high resolution (VI).
    Results
    In this study, 15 min contact time (P = 0.006) and 0.5g/L dose of catalyst (P=0.029) had the best effect on color removal. Moreover, the interaction of these parameters were found to be significant (P= 0.025). The optimum condition for color removal was achieved at 15 min reaction time, ozone flow rate of 2 L/min, 1.5 mM persulfate and catalyst dosage of 0.5 g/L. Optimum efficiency removal for color and COD in textile wastewater were 96% and 75%, respectively.
    Conclusion
    Application of nano-magnesium oxide with ozone in presence of persulfate showed synergistic effect and buffering property in decolorization and mineralization of textile wastewater. It also increases the efficacy of color removal and improves mineralization so, there would be no need for pH adjustment.
    Keywords: nano-magnesium oxide, persulfate, experimental design, textile wastewater}
  • حلیمه الماسی، قربان عسکری، مصطفی لیلی، زهرا شریفی، عبدالمطلب صیدمحمدی *
    زمینه و هدف
    وجود ترکیبات آلی مقاوم به تجزیه بیولوژیکی موجود در صنایع مختلف شیمیایی و پتروشیمی به یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی در قرن حاضر تبدیل شده است. فنل یا هیدروکسی بنزن یک از هیدروکربن های آروماتیک سمی است. این ماده از طریق دفع فاضلاب تعدادی از صنایع باعث آلودگی محیط زیست، به خصوص منابع آبی، می شود. در این مطالعه تاثیر عوامل اکساینده شامل پراکسید هیدروژن، پرسولفات و پریدات فعال سازی شده با امواج فراصوت در حذف فنل از محلول های آبی مورد مطالعه قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی حذف فنل با استفاده از روش توام امواج فراصوت/پرسولفات، پریدات و پراکسید هیدروژن با فرکانس 40 کیلوهرتز برای تصفیه پذیری محلول های آبی آلوده به ترکیبات فنلی مورد بررسی قرار گرفت. تاثیر پارامترهای مختلف از جمله غلظت مولی پراکسید هیدروژن (004/0-1/0 مول بر لیتر)، پرسولفات (001/0-005/0 مول بر لیتر) و پریدات (001/0-005/0 مول بر لیتر)، در pH (3، 7 و 10) و تاثیر تغییرات شدت یونی در زمان های تماس مختلف، به عنوان متغیرهای این مطالعه انتخاب شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزایش غلظت اکسیدکننده ها تا حد قابل توجهی راندمان حذف را افزایش می دهد و سپس روندی نزولی در حذف فنل مشاهده می شود. غلظت بهینه پراکسید هیدروژن 1/0 مول بر لیتر، پرسولفات 003/0 و مول بر لیتر و پریدات به ترتیب 1/0 و 004/0 مول بر لیتر انتخاب شد. نتایج بررسی مقادیر متفاوت pH در کارایی فرایند نشان داد که هر سه فرایند در pH برابر 3، بیشترین کارایی حذف را داشته اند و شدت یونی باعث کاهش در راندمان فرایند امواج فراصوت/پرسولفات شده و بر عملکرد دیگر فرایندها بی تاثیر بوده است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از مطالعه بیانگر آن بود که فرایند توام امواج فراصوت و پرسولفات در شرایط بهینه بهره برداری دارای بیشترین راندمان نسبت به دو فرایند دیگر است. لذا پرسولفات می تواند به عنوان اکسیدکننده ای مناسب به همراه امواج فراصوت در حذف فنل در محیط های آبی مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: محیط های آبی, عوامل اکساینده, امواج فراصوت, حذف فنل}
    H. Almasi, Gh. Asgari, M. Leili, Z. Sharifi, A. Seid, Mohammadi *
    Background And Objective
    The percence of organic compounds resistant to biodegradation has become one of the most important environmental challenges in the chemical and petrochemical industry in this century. Phenol or hydroxyl benzene as an aromatic hydrocarbon discharged into the environment through certian industrial effluents which, thereby, pollutes water resources. This study examined the performance evalution of oxidizing agents of peroxide hydrogen, persulfate and periodate activated by ultrasound for removal of phenol from aqueous solutions.
    Materials And Methods
    In this experimental study, the treatability of polluted effluent using US/S2O8, US/IO4 and US/H2O2 with a frequency of 40 kHz for the treatment of contaminated aqueous phenolic compounds were investigated. The effects of operational parameters such as the concentration amount of persulfate(0.001-0.005 M), peroxide hydrogen (0.004-0.1M),and periodate (0.001-0.005 M),, in different contact times in pH of (3,7 and 10) and the impact of changes in the ionic strength in the contact times were selected as the variables of the study.
    Results
    The results of this study showed that increasing the concentration of oxidation significantly increases the removal efficiency and then a decreasing trend was observed in the removal of phenol. So that, optimal concentration of persulfate, periodate,and hydrogen peroxide were selected as 0.003M 0.004M 0.1 M/l, respectively. Study of different changes of pH showed that all three processes had the most removal efficiency at pH= 3 and ionic strength has reduced the US/S2O8 process efficiency and had no effect on the other processes.
    Conclusion
    The results of this study indicated that combined ultrasonic and persulfate process in the optimal conditions had the highest efficiency compared to the other processes. Therefore, persulfate can be used as a good oxidizer together with ultrasonic waves to remove phenol in aqueous solutions.
    Keywords: Aqueous solutions, Oxidant agents, Ultrasound wave, Phenol Removal}
  • عبدالمطلب صیدمحمدی، قربان عسگری، لیلا ترابی
    سابقه و هدف
    مترونیدازول از جمله فراورده های داروئی است که به دلیل گستردگی مصرف و مقاومت در برابر تجزیه بیولوژیکی از آلاینده های مهم در محیط به شمار می رود. لذا این مطالعه به منظور بررسی امکان حذف این ماده آلی با استفاده از فرایند فعال سازی پرسولفات با استفاده از ازن در حضور امواج فراصوت مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی و در سیستم ناپیوسته با استفاده از راکتور حاوی مولد امواج فراصوت در فرکانس 40 کیلوهرتز و سیستم تولید ازن به میزان 5/0 گرم در لیتر انجام شد. تاثیر پارامترهای بهره برداری نظیر pH محلول (11-3)، غلظت پرسولفات (100 تا 1000 میلی گرم در لیتر)، غلظت اولیه مترونیدازول (5 تا 30 میلی گرم در لیتر)، تغییرات شدت یونی (13/0 تا 03/1 گرم در لیتر) و تاثیر ترت بوتانل در عملکرد فرایند مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین میزان معدنی سازی از طریق اندازه گیری COD تعیین شد. غلظت مترونیدازول با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 320 نانومتر اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با افزایش pH محلول از 3 تا 11 کارائی، حذف ماده آلی کاهش یافت، به نحوی که بیش ترین حذف مترونیدازول در pH های 3 و 5 به ترتیب برابر با 92 و 90 درصد در زمان تماس 60 دقیقه به دست آمد. کارایی حذف مترونیدازول به غلظت اولیه پرسولفات بستگی داشته و بیش ترین حذف ماده آلی در غلظت های اولیه 500 و 750 میلی گرم بر لیتر به ترتیب به میزان 7/94 و 95 درصد حاصل و در مقادیر بیش از آن راندمان حذف کاهش یافت. نتایج بیانگر آن بود که با افزایش غلظت اولیه مترونیدازول، میزان حذف کاهش یافت. هم چنین تغییرات شدت یونی بر عملکرد فرایند، تاثیر نداشت. بر اساس دیگر نتایج این مطالعه، بیش ترین رادیکال فعال در این فرایند، رادیکال پرسولفات بود. میزان حذف COD در شرایط بهینه بهره برداری، 56 درصد بود.
    استنتاج: استفاده از فرایند فعال سازی پرسولفات با استفاده از ازن در حضور امواج فراصوت به میزان قابل توجهی می تواند مترونیدازول را حذف و به عنوان یک روش کارآمد به تنهایی یا به عنوان پیش تصفیه مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: امواج فراصوت, ازن, فعال سازی پرسولفات, مترونیدازول}
    Abdolmotalleb Seidmohammadi, Ghorban Asgari, Leyla Torabi
    Background and
    Purpose
    Metronidazole is a serious environmental pollutant due to high consumption and persistence in biological degradation. This study aimed at removal of metronidazole using ozone (O3) activated persulfate (PS) in presence of ultrasound (US).
    Materials And Methods
    A laboratory scale study was carried out in batch reactor using US irradiation and O3 generator apparatuses. The effects of operating parameters such as pH of the solution, different initial concentrations of persulfate, initial metronidazole concentration, different ion strength, and radical scavenger were evaluated. Metronidazole concentration was determined using DR-5000 Spectrophotometer in 320 nm wavelength.
    Results
    The results showed that removal of metronidazole decreased by increasing the pH of solution from 3 to 11. The removal rate of metronidazole was dependent on initial PS dosages and the highest rate of removal was found in 500 mg/l (94.7%), but in higher concentrations the removal rate decreased. Also, the metronidazole removal rate decreased by increase in initial concentration of metronidazole. The COD removal rate in optimum condition was 56%.
    Conclusion
    Activation of PS by US/O3 process could serve as a novel treatment for removal of metronidazole in aqueous solution.
    Keywords: ultrasound, ozonation, persulfate activation, metronidazole}
  • عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، جمال مهر علی پور، امیر شعبانلو *، حلیمه الماسی، فیروزه ظاهری
    رنگ های آزو که در ساختار آنها حلقه های بنزن وجود دارد، از جمله مشکلات عمده محیط زیستی به شمار می روند. در این پژوهش تجربی کارایی فرایندهای US/H2O2/Fe2+ و US/S2O82-/Fe2+ در تخریب رنگ اسید بلو 113 مورد بررسی قرار گرفت. تاثیر پارامترهای موثر در فرایند، نظیر pH محلول در محدوده 3 تا 11، غلظت های متفاوت H2O2 و S2O82- در محدوده 1 تا 10 میلی مولار، اسید سولفوریک در محدوده 01/0 تا 1 میلی مولار و غلظت اولیه رنگ با استفاده از یک محفظه منقطع مولد التراسوند در فرکانس40 کیلوهرتز بررسی شد. همچنین تاثیر هوادهی در کارایی فرایند و تغییرات طیف UV-Vis رنگ در شرایط بهینه بررسی شد. مطابق با نتایج، با افزایش pH محیط آبی، کارایی حذف رنگ در هر دو فرایند به طور چشمگیری کاهش یافت، به طوری که بیشترین میزان حذف رنگ در هر دو فرایند در pH برابر 3 مشاهده شد. افزایش غلظت FeSO4 از 5/0 میلی مولار، کارایی حذف رنگ در هر دو فرایند را کاهش داد. در فرایند US/H2O2/Fe2+ شرایط بهینه برای حذف 5/93 درصد رنگ با غلظت اولیه 50 میلی گرم در لیتر در غلظت های H2O2 و FeSO4 به ترتیب 5/2 و 05/0 میلی مولار به دست آمد. در همین شرایط کارایی فرایند US/S2O82-/Fe2+ در غلظت5/2 میلی مولار S2O82-، 3/94 درصد به دست آمد که حاکی از تاثیر بیشتر فرایند US/S2O82-/Fe2+ در کاهش پیک 567 نانومتر ساختار رنگ نسبت به فرایند US/H2O2/Fe2+ بود. همچنین مشاهده تغییرات طیف UV-Vis رنگ اسید بلو 113 نشان داد، فرایند US/H2O2/Fe2+ نسبت به فرایند US/S2O82-/Fe2، کاهش بیشتری در پیک های 276 و 203 نانومتر ایجاد کرده است.
    کلید واژگان: اکسیداسیون سونوشیمیایی, پراکسید هیدروژن, پرسولفات, اسید بلو 113, محیط های آبی}
    Abdolmotaleb Seid, Mohammadi, Ghorban Asgari, Jamal Mehr Ali Pour, Amir Shabanlo*, Halime Almasi, Firuze Zaheri
    Residual Azo dyes pose a major environment problem due to the benzene rings present in their structure. In this experimental study, the efficiencies of the US/H2O2/Fe2 and US/S2O82‒/Fe2 processes in degrading Acid Blue 113 Azo were investigated. For this purpose, the effects of the parameters involved in these processes such as initial solution pH in the range of 3 to 11, different concentrations of H2O2, and ‒S2O82 in the range of 1 to 10 mM, those of FeSO4 in the range of 0.1 to 1 mM, and different initial dye concenterations were investigated in a batch ultrasound reactor operated at 40 kHz. Also, the effects of aeration on process efficiency and fluctuations in the dye UV-Vis spectrum were investigated under optimum conditions. Based on the results obtained, dye removal efficiency decreased considerably in both processes with increasing pH such that maximum removal efficiency was obtained at pH 3 in both processes. Similarly dye removal efficiency decreased in both processes when FeSO4 concentration rose above 0.5 mM. The optimum conditions in the US/H2O2/Fe2 process to achieve a removal efficiency of 93.5% for an initial dye concentration of 50 mg/L involved H2O2 and FeSO4 concentrations of 2.5 and 0.05 mM, respectively. Under the same optimal conditions, the efficiency of the US/S2O82‒/Fe2 process was found to be 94.3% for a S2O82‒ concentration of 2.5 nM. These results suggest that the US/S2O82‒/Fe2 is more effective than the US/H2O2/Fe2 in reducing the 567 nm peak of the dye structure. Finally, examination of the changes in the UV-Vis spectra of Acid Blue 113 showed that the US/H2O2/Fe2 process led to greater declines in the 276 and 203 nm peaks.
    Keywords: Sonochemical Oxidation, hydrogen peroxide, Persulfate, Acid Blue 113, Aqueous Environments}
  • بررسی فرایند ازن زنی کاتالیزوری با کربن فعال اصلاح شده با MgO در حذف مترونیدازول از محلول های آبی درراکتوربسترسیال
    اشکان عبدلی، رضا شکوهی، عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری*
    زمینه و هدف
    آنتی بیوتیک ها با وارد شدن به محیط زیست میتوانند موجب مقاومت باکتریایی و تاثیر منفی بر موجودات مختلف شوند. ازن زنی کاتالیزوری یک روش برای افزایش راندمان فرایند ازن زنی تنها می باشد. این مطالعه با هدف بررسی کارایی فرایند ازن زنی کاتالیزوری با کربن فعال اصلاح شده با MgO در حذف مترونیدازول از محلول های آبی در راکتور بستر سیال انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی در آزمایشگاه شیمی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام گرفته است. آزمایشات ازن زنی کاتالیزوری در راکتور با بستر سیال صورت گرفت. تاثیر فاکتورهای pH، زمان واکنش، دوز کاتالیزور، غلظت اولیه مترونیدازول، عوامل تخریب کننده ازن و رادیکال های هیدروکسیل مشخص شد. همچنین کینتیک تجزیه مترونیدازول و طیف FTIR کاتالیزور نیز تعیین شد. تغییرات غلظت مترونیدازول توسط دستگاه HPLC تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که استفاده از کاتالیزور تهیه شده سرعت تجزیه مترونیدازول را حدود 32/7 برابر نسبت به ازن زنی متداول افزایش می دهد. در این مطالعه pH بهینه برابر با 10، دوز کاتالیزور بهینه برابر با 5/1 گرم بر لیتر و زمان بهینه برابر با 30 دقیقه تعیین شد. نتایج حاصل از تاثیر عوامل مداخله گر نشان داد که عمده واکنش های تجزیه مترونیدازول در مطالعه حاضر در سطح کاتالیزور اتفاق می افتند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل نشان دادند که با توجه به عملکرد بالای کربن فعال پوشش داده شده با MgOدر فرایند ازن زنی کاتالیزوری و افزایش راندمان حذف مترونیدازول در مقایسه با ازن زنی تنها و دسترسی آسان به مواد اولیه، کاربرد این کاتالیزور در فرایند ازن زنی به منظور افزایش راندمان و تسریع واکنش تجزیه مترونیدازول و ترکیبات مشابه توصیه می شود.
    کلید واژگان: ازن زنی کاتالیزوری, مترونیدازول, پوشش دهی عمقی, MgO, راکتوربا بستر سیال}
    Survey of Catalytic O zonation Process with MgO-Modified Activated Carbon for the Removal of Metronidazole from Aqueous Solutions through a Fluidized Bed Reactor
    Ashkan Abdoli, Reza Shokohi, Abdolmotalleb Seydmohammadi, Qorban Asgari*
    Background and Objectives
    Antibiotics can cause negative impacts on animals and bacterial resistance by entering to the environment. Catalytic ozonation process is a method for increasing the efficiency of the simple ozonation. This study evaluated the efficiency of catalytic ozonation process with activated carbon modified with MgO to remove metronidazole from aqueous solutions in a fluidized bed reactor.
    Materials and Methods
    Catalytic ozonation experiments were performed in a fluidized bed reactor. Impact of pH, reaction time, catalyst dosage, initial concentration, radical scavengers and hydroxyl radicals was found. The degradation kinetic of metronidazole was determined as well as FTIR spectra of the catalysts. The concentration change of metronidazole was determined by HPLC.
    Results
    The results showed that the catalyst prepared increases metronidazole decomposition rate as high as 7.32 times, compared to conventional ozonation. The optimum pH of 10, the optimal dose of 1.5 g/L of catalyst and the optimum time of 30 min were determined. The results of radical scavengers’ effect showed the main reactions of metronidazole decomposition are on the catalyst surface.
    Conclusions
    The results showed that, due to the high performance activated carbon coated with MgO in catalytic ozonation process, increased removal of metronidazole, compared with simple ozonation, and easy access to raw materials, the use of these catalysts in ozonation process are recommended to increase efficiency and accelerate the metronidazole decomposition reaction and similar compounds.
    Keywords: Catalytic ozonation, Metronidazole, Deep coating, MgO, Fluidized bed reactor}
  • عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسکری، سمیه اکبری، امیر شعبانلو، قدرت الله روشنایی، حلیمه الماسی
    مقدمه
    رنگزاهای مصنوعی از جمله آلاینده های زیست محیطی هستند که مصرف آن ها روز به روز در حال افزایش است. در این پژوهش تصفیه پذیری پساب های آلوده به رنگ راکتیو بلک 5 به روش انعقاد الکتریکی و انعقاد الکتریکی- شناورسازی در یک راکتور در مقیاس آزمایشگاهی با استفاده از الکترود آلومینیوم مورد مطالعه قرار گرفت.
    روش ها
    در این مطالعه یک راکتور الکتروکواگولاسیون فلوتاسیون در یک راکتور در مقاس آزمایشگاهی با حجم تقریبی 1 لیتر مجهز به 4 الکترود از جنس آلومینیوم با ابعاد 200*20*2 میلی متر مورد استفاده قرار گرفت. تاثیر پارامترهای بهره برداری نظیر pH محیط، شدت دانسیته جریان، زمان تماس، غلظت اولیه رنگ و شناورسازی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بیشترین کارایی فرایند انعقاد الکتریکی در حذف رنگ به میزان 81 % در محیط خنثی از نظر pH، دانسیته جریان mA/cm271/12 و غلظت رنگ mg/L 100 حاصل شد. نتایج دیگر این مطالعه حاکی از تاثیرگذاری بیشتر فرایند توام انعقاد الکتریکی- شناورسازی در مقایسه به فرایند انعقاد الکتریکی در حذف رنگ در شرایط بهینه بهره برداری بود.
    نتیجه گیری
    فرآیند اانعقاد الکتریکی و انعقاد الکتریکی- شناورسازی با کاربرد الکترودهای آلومینیوم می تواند فرایندی امیدوارکننده برای حذف رنگ باشد.
    کلید واژگان: انعقاد الکتریکی, شناورسازی, حذف, رنگ راکتیو بلک 5, الکترود آلومینیوم}
    Abdolmotaleb Seid, Mohammadi, Ghorban Asgari, Somaye Akbari, Amir Shabanlo, Ghodratallah Roshanaie, Halime Almasi
    Background
    Nowadays, synthetic azo compounds as environmental pollutants are widely used in different application. In this research the treatability of effluent polluted with reactive black 5 azo dye using electrocoagulation (EC) and electrocoagulation/ flotation (ECF) processes with aluminum electrodes investigated in a lab scale batch experimental reactor.
    Methods
    In present study an electrocoagulation flotation reactor in a lab scale to an approximate volume of 1 liter which is equipped with four Al0Al electrodes with dimensions of 200*20*2 mm was proposed. The effects of operational parameters such as initial pH, current density, contact time, initial dye concentrations and flotation were evaluated.
    Findings: The results indicated that the highest dye removal rates in the EC process were observed in natural pH of solutions, 12.71 mA/Cm2 current density and 100 mg/l initial dye concentration at 30 min contact time. In these conditions up to 81% of dye was removed in the EC process. Based on the result obtained in this study, it was found that much higher dyes removal could be achieved by ECF (86%) process than that by EC process in the same conditions.
    Conclusion
    EC and ECF processes using aluminum electrodes for dye removal could be a promising process.
    Keywords: Electrocoagulation, Flotation, Removal, Reactive Black 5, Aluminum Electrode}
  • عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، سیده اعظم مبارکیان، فاطمه طاهرخانی *
    زمینه و هدف
    آب های سطحی یکی از منابع اصلی تامین آب در جوامع مختلف هستند. برای استفاده از این منابع آبی لزوم تصفیه متداول این منابع امری ضروریست؛ اما در فصول پر باران و طغیانی کدورت افزایش یافته که موجب کاهش کارایی واحدهای تصفیه خانه می گردد. این مطالعه به منظور تعیین کارایی حذف کدورت ازآب خام با استفاده از کیتوزان به عنوان منعقد کننده در فرایند انعقاد الکتریکی توسط الکترودآلومینیوم انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - تحلیلی یک راکتور انعقاد الکتریکی در مقیاس آزمایشگاهی با حجم تقریبی شش لیتر از جنس پلکسی گلاس مجهز به 4 الکترود از جنس آلومینیوم به ابعاد 2 در 20 در 200 میلی متر به فاصله 6 سانتی متر از هم به صورت شناور در راکتور مورد استفاده قرار گرفت. اثر پارامترهای بهره برداری از جمله pH محیط (9-5)، ولتاژ جریان (30-10 V)، کدورت اولیه (600-100 NTU)، غلظت اولیه کیتوزان (2-0.5 mg/L) و زمان تماس (5 الی 30 دقیقه) مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بیشترین کارایی حذف کدورت در فرآیند انعقاد الکتریکی و بدون افزودن کیتوزان در pH بهینه 7، شدت جریان 30ولت، کدورت اولیه NTU100 و زمان تماس 30دقیقه به میزان 87 درصد مشاهده شد. در حالیکه با افزودن 1.5 میلی گرم کیتوزان در لیتر در شرایط مشابه کارایی حذف کدورت به 100درصد رسید.
    نتیجه گیری
    استفاده از انعقاد الکتریکی با الکترود آلومینیوم به همراه کمک منعقده کننده کیتوزان میزان حذف کدورت را نسبت به فرآیند انعقاد الکتریکی بدون کمک منعقدها افزایش می دهد.
    کلید واژگان: آب سطحی, تصفیه آب, کدورت, انعقاد الکتریکی, کیتوزان}
    Seid, Mohammadi A., Asgari G., Mobarakian Sa, Taherkhani F. *
    Background And Objective
    Raw water is one of the main sources of water supply in some communities. Filteration of surface water resources is a challenging point in the rainy seasons due to the highly turbidity. This study was done to evaluate the removal of turbidity in raw water using chitosan in electrocoagulation process using aluminum electrodes.
    Methods
    In this the descriptive –analytical study, a Plexiglas electrocoagulation reactor in a lab scale to an approximate volume of 6 liter which was equipped with four aluminum electrodes having dimension of 200×20×2 mm was proposed. The effects of operating parameters including pH (5 to 9), applied voltage (10 to 30 V), the initial turbidity (100-600 NTU), initial chitosan concentration (0.5-2 mg/L) and contact time (5 to 30 min) were evaluated.
    Results
    Turbidity removal efficiency was over 100% (pH=7, applied voltage=30 V and initial turbidity concentration of 100NTU) in the application of electrocoagulation with chitosan but in the application of electrocoagulation without chitosan removed 87% of turbidity in the same condition.
    Conclusion
    Chitosan as coagulant aid in low amount can increase turbidity removal efficiency rather than application of electrocoagulation alone.
    Keywords: Raw water, Water filteration, Turbidity, Electrocoagulation, Chitosan}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال