فهرست مطالب علیرضا جلالی
-
نشریه قضاوت، پیاپی 114 (تابستان 1402)، صص 18 -37
نحوه اجرای اصولی چون آزادی عقیده و آزادی دینی و درنهایت روش های تضمین کیفری آزادی مذهبی شهروندان توسط نظام های حقوقی موضوعاتی هستند، که اثبات کننده کیفیت رابطه دین و حکومت در کشورهای مختلف می باشند. خصوصا نظام های اروپایی که گذر از وابستگی به یک دین رسمی به سامانه ای که در آن مذهب از سیاست و حقوق منفک است را تجربه کردند و الگوهای مناسبی برای کنکاش پیرامون تضمین کیفری آزادی دینی و به طورکلی رابطه دین و حکومت به حساب می آیند. ازاین رو مطالعه نظام ایتالیا در باب تضمین کیفری آزادی مذهبی و رابطه دین و حکومت می تواند موضوع بااهمیت و قابل استنادی باشد. پژوهش حاضر از نظر گردآوری اطلاعات با روش اسنادی و مطالعه قوانین و رویه موجود در نظام حقوقی ایتالیا انجام پذیرفته و اطلاعات به دست آمده به صورت توصیفی- تحلیلی تجزیه وتحلیل شده است. در این میان، نتایج پژوهش حاکی از آن است که هرچه حکومت وابسته تر به یک مکتب دینی خاص باشد، میزان تضمین کیفری آزادی دینی پیروان آن مکتب افزایش پیدا می کند؛ و هرچه حکومت بی طرف تر و غیر متعهدتر نسبت به ادیان موجود در جامعه باشد، امکان تضمین کیفری برابر تمام پیروان ادیان به وجود می آید. علاوه بر این در سیستمی که در اسناد بالادستی آن (مانند قانون اساسی) دین رسمی یا برتر ترسیم شده باشد، امکان صدور قوانین جزایی تبعیض آمیز برای اقلیت ها پیرامون موضوع تضمین کیفری آزادی مذهبی افزایش می یابد. هرچند بنا به تکثر فرهنگ ها و انواع حکومت های موجود در سطح جهان این دیدگاه همیشه قابل قبول نیست و تجربه بشری استثنائات بسیاری در این زمینه شناخته است.
کلید واژگان: تضمین کیفری, آزادی مذهبی, قانون جزا, دادگاه قانون اساسی}System Field and AimsThe implementation of principles such as freedom of belief and religious freedom and finally the methods about criminal protection of religious freedom of citizens by legal systems are issues that prove the quality of the relationship between religion and State in different countries. European systems in particular, which have experience about the transition from an official religionto a system in which religion is separate from politics and law, are good models for exploring the criminal protection of religious freedom and the relationship between religion and State in general. Therefore, the study of the Italian system regarding thouse issues can be an important, interesting and instructive topic.
MethodologyThe present study was conducted in terms of data collection by documentary method and study of the rules and the jurisprudence of the Italian legal System and the obtained information was analyzed by descriptively-analytically method.
Findings and ConclusionThe present study has reached the conclusion that the more the government is dependent on a particular religious school, the more the criminal protection
Keywords: : Criminal Protection, Religious Freedom, Italy, Criminal Law, Constitutional Court} -
مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران، سال بیست و پنجم شماره 3 (پیاپی 129، امرداد و شهریور 1402)، صص 283 -297مقدمه
توانایی فرار سلول های توموری از پاسخ ایمنی میزبان و سازگاری آن ها با شرایط مختلف، کنترل و درمان سرطان را به یک چالش پیچیده بدل کرده است. هدف از این مطالعه مروری جمع آوری یافته های مرتبط با چگونگی تاثیر دستگاه ایمنی بر بروز و پیشرفت بدخیمی و تعیین وضعیت بالینی بیماران مبتلا به سرطان تیروئید می باشد.
مواد و روش هاگردآوری و جمع بندی اطلاعات از پژوهش های انجام شده در ارتباط با ایمنی شناسی سرطان تیروئید؛ با استفاده از واژگان کلیدی مناسب: سرطان های تیروئید مدولاری، پاپیلاری، فولیکولار و آناپلاستیک، انواع سلول های ایمنی، سایتوکاین ها، کموکاین ها، پیشرفت بیماری، مسیرهای پیام رسان سلولی، پروتوانکوژن، ژنتیک و اپی ژنتیک است که در پایگاه های اطلاعاتی سید، مگ ایران، پابمد، اسکاپوس، گوگل اسکولار و پایگاه داده وب او ساینس بررسی شد. از میان مقاله های جمع آوری شده 99 مقاله که بیشترین ارتباط را با اهداف این مطالعه داشتند بدون محدودیت زمانی؛ انتخاب و مطالعه شدند.
یافته هاوجود سلول های ایمنی و ساختار و ترکیبات مولکولی سایتوکاین ها و کموکاین های ریز محیط تومور می تواند نقش دستگاه ایمنی را در شروع و پیشرفت تومور توضیح دهد. همچنین تعادل میان فعالیت ضد توموری و حتی محرک توموری سلول های ایمنی؛ که به محیط تومور انتشار می یابند، ممکن است در پیش اگهی سرطان دخیل باشد.
نتیجه گیریسلول ها و واسطه های دستگاه ایمنی موجود در ریز محیط اطراف تومور، در بروز و پیشرفت بدخیمی موثر هستند. شناخت دقیق ریز محیط اطراف تومور و عناصر موثر در این محیط، می تواند علاوه بر تعیین وضعیت بالینی بیماران، در درمان سرطان تیروئید نیز کمک شایانی بنماید.
کلید واژگان: سلول های ایمنی, سرطان تیروئید, سایتوکاین, کموکاین, پیشرفت بیماری}IntroductionCancer is one of the most complex challenges because tumor cells can evade the host immune system and adapt to different conditions. The present review aims to explore the immune system and how different immune cells and mediators contribute to the development and progression of thyroid cancer.
Materials and MethodData were collected and summarized from research on the immunology of thyroid cancer and immune responses that play a crucial role in cancer development and may help diagnose malignant tumors. The data were collected from the Scientific Information Database (SID), Magiran, PubMed, Scopus, ISI Web of Science, and Google Scholar databases. Articles were reviewed without a time limit, and finally, 99 articles that were most relevant to the goals of this study were selected.
ResultsThe molecular patterns of cytokines and chemokines play a key role in explaining the immune system’s role in tumor initiation and progression. Different cells are also filtered into the thyroid tumor, and the balance between their antitumor and tumor-stimulating activity may be involved in the prognosis of cancer.
ConclusionThe cells and mediators of the immune system in the microenvironment surrounding the tumor play a crucial role in the development and progression of malignancy. Accurate knowledge of the tumor microenvironment and its effective elements can help determine patients’ clinical condition and treat thyroid cancer.
Keywords: Immune Cells, Thyroid Cancer, Cytokine, Chemokine, Metastasis} -
با توجه به اهمیت کارکرد مالیات در اقتصاد کشور، اصلاح نظام مالیاتی و رفع نواقص آن ضروری است. پذیرش عمومی در واقع میزان اعتماد جامعه به ساختاری مالیاتی کشور می باشد و اطمینان از اینکه از طرفی عدالت مالیاتی رعایت می شود و از طرف دیگر مالیات اخذ شده صرف توسعه کشور می گردد. از طرفی فرار مالیاتی همواره یکی از دغدغه های بزرگ دولت ها بوده تا ضمن تامین حداکثری درآمد مالیاتی به عدالت مالیاتی نزدیک تر شوند، لذا هدف از این تحقیق ارائه الگوی پیشنهادی جهت اصلاح نظام مالیاتی ایران با دو رویکرد افزایش پذیرش عمومی و کاهش فرار مالیاتی می باشد. تحقیق حاضر با رویکرد ترکیبی (تلفیق روش کیفی و کمی) انجام شده است. در بخش کیفی، با نظرخواهی از 32 نفر از خبرگان حوزه مالیات و از طریق پرسشنامه باز، مدل مفهومی تحقیق طراحی شد. در مرحله کمی از طریق نمونه آماری متشکل از 112 نفر از افراد مطلع، مدل طراحی شده با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (PLS) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که نظام مالیاتی زمینه ساز ارتقای شفافیت ناشی از نظارت ها و الزامات آن می باشد. شفافیت نیز تاثیر مثبت و معناداری بر کاهش فرار مالیاتی در این فضا دارد. همچنین کاهش فرار مالیاتی منجر به افزایش اعتماد عمومی به این نظام خواهد شد.نتایج بیانگر آن است که نظام مالیاتی زمینه ساز ارتقای شفافیت ناشی از نظارت ها و الزامات آن می باشد. شفافیت نیز تاثیر مثبت و معناداری بر کاهش فرار مالیاتی در این فضا دارد. همچنین کاهش فرار مالیاتی منجر به افزایش اعتماد عمومی به این نظام خواهد شد.نتایج بیانگر آن است که نظام مالیاتی زمینه ساز ارتقای شفافیت ناشی از نظارت ها و الزامات آن می باشد. شفافیت نیز تاثیر مثبت و معناداری بر کاهش فرار مالیاتی در این فضا دارد. .نتایج بیانگر آن است که نظام مالیاتی زمینه ساز ارتقای شفافیت ناشی از نظارت ها و الزامات آن می باشد.
کلید واژگان: نظام مالیاتی, مدل سازی معادلات ساختاری, رویکرد تلفیقی, پذیرش عمومی, فرار مالیاتی}Considering the importance of tax function in the country's economy, it is necessary to reform the tax system and eliminate its deficiencies. Public acceptance is actually the level of society's trust in the country's tax structure and the assurance that tax justice is observed on the one hand and that the collected tax is spent on the development of the country on the other hand. On the other hand, tax evasion has always been one of the major concerns of governments in order to get closer to tax justice while providing maximum tax revenue, so the purpose of this research is to provide a proposed model for reforming Iran's tax system with two approaches of increasing public acceptance and reducing tax evasion. . The current research was conducted with a combined approach (combining qualitative and quantitative methods). In the qualitative part, the conceptual model of the research was designed by asking the opinions of 32 tax experts and through an open questionnaire. In the quantitative stage, through a statistical sample consisting of 112 informed people, the model designed with the structural equation modeling (PLS) approach wastested. The resultsshow that the tax system is the foundation for the promotion of transparency due to its supervision and requirements. Transparency also has a positive and significant effect on reducing tax evasion in this area. Also, reducing tax evasion will increase public trust in this system.
Keywords: Tax System, Structural Equation Modeling, Integrated Approach, Public Acceptance, TaxEvasion} -
ناتوانی عقل در وصول به ذات باری تعالی و حیرت در برابر آن، از مفاهیم مشترک عرفان اسلامی و مسیحی است. کتاب کلاسیک ابر ندانستن که به تدبیر یکی از عارفان ناشناس مسیحی در قرن چهاردهم میلادی به نگارش درآمده، سیر و سلوک انسان عارف را، به حرکت از خویشتن به سوی خداوند در ابری از تاریکی و جهالت تعبیر می نماید؛ در این سیر، سالک با قرار دادن ابری از فراموشی میان خویش و کل هستی، با پیکان تیز عشق به سوی حقیقت متعال پرواز می کند. نوشتار حاضر به تحلیل مضامین محوری این کتاب، به ویژه ابر ندانستن(The Cloud of Unknowing) و ابر فراموشی(The Cloud of Forgetting) می پردازد و به منظور ژرفا بخشیدن به این تحلیل، آن را با نمونه ای از عرفان ایرانی-اسلامی، منطق الطیر عطار مقایسه می نماید. از این رهگذر، ضمن کوشش در درک منظر عارف انگلیسی، دیدگاه مشترک میان این دو عارف تاثیرگذار بررسی می گردد. فرجام آنکه، عطار نیشابوری، اشتیاق آدمی برای وصول به حضرت حق را گذشتن از بادیه ها و بیابان های سوزان و سرانجام رسیدن به مرتبه حیرت می داند و عارف مسیحی زیسته در میدلندز پرباران انگلستان، این وصول را پرواز و گذر از میان انبوه ابرهای تیره ندانستن می داند.
کلید واژگان: تامل, ابر فراموشی, منطق الطیر, عطار, ابر ندانستن, حیرت}The inability of the intellect to reach the essence of transcendence and bewilderment against it, is one of the common concepts of Islamic and Christian mysticism. The Cloud of Unknowing, written by an Christian mystic interprets the path of a mystic as moving towards God in a cloud of darkness, ignorance, and bewilderment; In this journey, the seeker flies towards the transcendent truth with a sharp arrow of love, placing a cloud of forgetting between himself and the whole universe. The essay deals with the central themes of this book, especially The Cloud of Unknowing and The Cloud of Forgetting, and in order to deepen this analysis, it uses an example of Iranian mysticism, that is, The Conference of the Birds (Manṭiq-uṭ-Ṭayr) by Farid ud-Din Attar. In this way, while trying to understand the perspective of the English mystic, the common point of views between these two prominent mystics is analyzed.Attar considers man's desire to Join God as passing through the burning deserts and valleys and finally reaching the level of bewilderment (hayra), while the Christian mystic, who lived in the rainy Midlands of England, sees this attainment as flying through the clouds of bewilderment, darkness and ignorance.
Keywords: The Conference of the Birds ( Manṭiq-uṭ-Ṭayr), Contemplative life, bewilderment (hayra), The Cloud of Unknowing, The Cloud of Forgetting, Farid ud-Din Attar of Nishapur} -
دموکراسی های اروپایی خود را سردمدار مردم سالاری و آزادی های سیاسی می دانند، هرچند این موضوع سبب نمی شود همه احزاب در آزادی کامل فعالیت کنند. دکترین و مقررات در رژیم های مذکور پدیده ای را تحت عنوان «احزاب ضدحکومتی» شناسایی می کنند که فعالیت آنها ممنوع است. در مقاله پیش رو سعی شده است با مطالعه بعضی نظام های غرب اروپا (اسپانیا، آلمان و ایتالیا)، به این پرسش پاسخ داده شود که در دموکراسی های اروپایی رابطه آزادی تحزب و انحلال احزاب ضدحکومتی چگونه ترسیم می شود؟ با استناد به روش توصیفی-تحلیلی و با مطالعه تطبیقی نظام های مزبور، به این برایند دست خواهیم یافت که وجود مقررات برای انحلال احزاب ضدحکومتی یک نوع تضمین آزادی تحزب به حساب می آید، زیرا عدم اعتقاد به تکثرگرایی توسط برخی گروه ها سبب می شود تا در صورت استقرار آنها آزادی احزاب به شدت محدود شود. هرچند این پاسداری مقتدر از نظام موجود خطر سوءاستفاده حاکمیت از ابزار سرکوبگر انحلال احزاب ضدحکومتی را تقویت می کند. به همین دلیل دموکراسی ها در راستای ترسیم رابطه ای منطقی بین آزادی تحزب و برخورد با گروه های معاند، باید ضوابط دقیق و عینی برای انحلال احزاب مخالف حکومت پیش بینی کنند.کلید واژگان: احزاب ضدحکومتی, اسپانیا, آلمان, انحلال, ایتالیا}Public Law Studies Quarterly, Volume:53 Issue: 3, 2023, PP 1357 -1378European democracies see themselves as defenders of political freedoms including the freedom of all political parties. This, however, does not mean that all parties operate in complete freedom. The law in these regimes identify a phenomenon known as "anti-system parties", whose activities are prohibited. In this paper, we will attempt to answer the following question by studying the legal systems of Spain, Germany and Italy: how is the relationship between freedom of association and the dissolution of anti-system parties characterised in European democracies? Based on a descriptive-analytical and comparative study, it seems that the rational for dissolving anti-system parties is guaranteeing freedom of association itself; as anti-system parties do not adhere to political pluralism, if they came to power this will lead to the abolition of other parties or the violation of their freedoms. On the other hand, the existence of this strong tool to defend the system entails the risk of abuse by the established order. Therefore, democracies must establish a reasonable balance between freedom of association and the supression of anti-system parties, namely by using the dissolution tool only in exceptional cases and under strict and precise rules.Keywords: Anti-System Parties, dissolution, Germany, Italy, Spain}
-
همواره مالیات به عنوان ابزاری قدرتمند به منظور توزیع درآمد در جامعه شناخته شده است، در واقع دولت ها به منظور کاهش نابرابری، چگونگی تغییرات درآمدهای افراد جامعه را با استفاده از ابزارهای متعدد، تجزیه و تحلیل می کنند. عوامل متفاوت از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاست های پولی و مالی بر تغییرات توزیع درآمد جامعه در طول زمان موثر است. عواملی مانند سیاست های مالیاتی، مخارج دولت، نوع درآمد تبعیض قیمت ها، کمک های انتقالی دولت، حداقل دستمزد، نرخ بیکاری، تسهیلات مالی برای افراد کم درآمد و غیره می توانند به نحوی تنظیم درآمد ها در جامعه شود. مالیات علاوه بر آنکه مهمترین منابع تامین مخارج دولت است، یکی از ابزارهای سیاستی موثر در برقراری ثبات اقتصادی، تخصیص مجدد منابع اقتصادی و تعدیل نابرابری درآمد است. در میان انواع درآمدهای دولت، مالیات مقبول ترین و مناسب ترین نوع آن از نظر اقتصادی است. تامین مخارج جاری دولت از محل درآمدهای مالیاتی از اهدافی است که همواره مورد توجه برنامه ریزان و دولت مردان بوده است، در کشور ایران طی دهه های گذشته افزایش درامدهای نفتی در کنار عدم توجه کافی به انضباط مالی در بودجه دولت سبب شده است که درآمدهای مالیاتی جایگاه مناسبی در بودجه نیابد. درآمدهای نفتی جزء سرمایه های کشور است و به نسل های حال و آینده تعلق دارد. در صورت عدم استفاده مصرفی و رعایت نکردن عدالت بین نسلی، این سرمایه ملی عملا از بین خواهد رفت.
کلید واژگان: مالیات, اصلاح نظام مالیاتی, توسعه پایدار}Taxes have always been recognized as a powerful tool for distributing income in society. In fact, in order to reduce inequality, governments analyze how the incomes of individuals in society change using various tools. Various factors, including economic, social, and monetary and fiscal policies, affect changes in society's income distribution over time. Factors such as tax policies, government spending, type of income, price discrimination, government transfers, minimum wage, unemployment rate, financial facilities for low-income people, etc. can somehow regulate incomes in society. In addition to being the most important source of government spending, taxation is one of the effective policy tools in stabilizing the economy, reallocating economic resources and reducing income inequality. Among the types of government revenues, taxes are the most acceptable and economically appropriate. Providing current government expenditures from tax revenues is one of the goals that has always been considered by planners and government men. In Iran in recent decades, increasing oil revenues along with insufficient attention to financial discipline in the government budget has caused tax revenues Does not find a suitable place in the budget. Oil revenues are part of the country's capital and belong to present and future generations. This national capital will be practically destroyed if consumption is not used and intergenerational justice is not observed.
Keywords: tax, tax system reform, sustainable development} -
الگوهای جهانی، یعنی الگوهای برآمده از نظام های داخلی دیگر کشورها و حقوق بین الملل، این امر را تایید می کنند که هرچه تضمین اختصاصی حقوق بنیادین تاثیرگذارتر باشد، نظام حقوقی توسعه یافته تر محسوب می شود. توجه به ظرفیت ها و خلاهای داخلی، ایجاب می کند تا در دورانی که حقوق بنیادین یا همان حقوق شهروندی به عنوان محوری مهم در مباحث آرمانی مطرح شده است، راه هایی را معرفی و پیشنهاد کنیم تا نظریه تضمین اختصاصی حقوق بنیادین به موضوعی اجرایی تبدیل شود. پس از معرفی داده های مربوط و تحلیل آنها به این پرسش پاسخ خواهیم داد که بنا به الگوهای خارجی و بین المللی موجود و ویژگی های نظام حکومتی ایران، چه روش ها یا نهادهایی می توانند در امر تضمین اختصاصی حقوق بنیادین شهروندان ایرانی کارامدتر باشند؟ در انتها به این نتیجه خواهیم رسید که تاسیس نهاد ویژه ای تحت عنوان «دیوان حقوق شهروندی» (در راستای تکمیل و اجرای ماده 25 آیین دادرسی کیفری) یا گسترش صلاحیت های شورای نگهبان در امر نظارت بر اساسی بودن قوانین قوه مقننه (نظارت پسینی) می توانند راهکارهایی مناسب برای ارتقای کیفیت نظام حقوقی ایران در زمینهتضمین اختصاصی حقوق بنیادین شهروندان محسوب شوند.کلید واژگان: تخلفات حکومتی, تضمین اختصاصی, حقوق بنیادین, دیوان حقوق شهروندی, شورای نگهبان}Public Law Studies Quarterly, Volume:52 Issue: 4, 2023, PP 1953 -1968Various National and international legal systems demonstrate that the greater the special protection of fundamental rights is, the more developed a legal system will become. After the presentation of data and its analysis, the following question will be answered in the present paper: based on national and international models and particularities of the Iranian legal system, what methods and institutions can be more effective for the special protection of Iranian citizens’ fundamental rights? The findings of this study suggest that the creation of a special court - called Citizens Rights Court- with the purpose of completing article 25 of the Iranian Penal Procedure Code or the broadening of the Guardian Council’s competence in terms of subsequent supervision, may be ways to improve the Iranian legal system in the terms of protecting fundamental rights of citizens.Keywords: Special protection, Fundamental Rights, State infringements, The Guardian Council, Citizens Rights Court}
-
پاسداری از کرامت انسان به مثابه حقی ذاتی و خدشه ناپذیر، از مهم ترین وظایف حاکمیت محسوب می شود؛ حتی زمانی که فرد در پیشگاه قانون، پاسخگوی رفتار مجرمانه اش است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که با توجه به رویه دادگاه اروپایی حقوق بشر به منزله یک نهاد قضایی بین المللی مبتکر و توسعه یافته، دادگاه ها در هنگام صدور حکم باید چه مولفه هایی را مورد ملاحظه قرار دهند تا مجازات صادره بر مدار کرامت انسانی تلقی شود؟ نتایج پژوهش حاکی از آنست که رعایت اصول شکلی و ماهوی مانند مستدل بودن رای محکومیت، اجرای نهاد معامله اتهام، توجه دادرس کیفری بر عدم مجازات دوباره فرد، استناد حکم دادگاه به قوانین با کیفیت، تناسب بین عمل مجرمانه و مجازات تعیین شده و عدم توسل به مجازات های شدیدا رنج آور، تضمین کننده کرامت انسانی بزه کار است. بدین لحاظ در صورت عدم رعایت موارد اخیر، نظام های حقوقی در معرض چالش های حقوق بشری قرار می گیرند، زیرا کم توجهی حکومت ها به مولفه ای همچون کرامت انسانی مجرمان سبب می شود تا ماهیت سرکوب گر دولت ها بر تضمین حقوق بنیادین شهروندان چیره شود.کلید واژگان: تعیین کیفر, حقوق بنیادین, دادگاه اروپایی حقوق بشر, عدالت کیفری, کرامت انسان}Protecting human dignity as an inherent and inviolable right is one of the most important obligations of the government even when a person is liable for his criminal behavior before the law. Adopting a descriptive-analytical method, the present study endeavors to answer the basic question that based on the procedure of the European Court of Human Rights, as an innovative and developed international judicial body, what elements should the courts consider when issuing a judgment in order to impose a punishment protecting the human dignity? After reviewing some judgments of the Court, the research concluded that by observing some formal and substantive principles such as justification of conviction, charge bargaining, ne bis in idem principle, citation of high quality laws, proportionality of offence and punishment and non-recourse to severely painful punishments, the human dignity of offenders is safeguarded. Accordingly, in case of non-observance of the mentioned principles, the legal systems would be exposed to serious human rights challenges, because states' lack of attention to the human dignity of criminals, would make the repressive nature of states to prevail over the fundamental rights of citizens.Keywords: Criminal justice, Determining Punishment, European Court of Human Rights, Fundamental Rights, Human dignity}
-
مفاصل سنتی همواره مقداری لقی در خود دارند که موجب افزایش شتاب ها و نیروها در مکانیزم می شود. مفاصل خمشی نوع جدیدی از مفاصل هستند که لقی در آن ها حذف شده و می توانند بصورت یکپارچه ساخته شوند. وجود سفتی ذاتی در مفاصل خمشی موجب افزایش سفتی کل مکانیزم می شود و این امر می تواند مشکلات ناشی از لقی در دیگر مفاصل را کاهش دهد. هدف این پژوهش کاهش اثرات لقی مفاصل با استفاده از مفاصل خمشی می باشد. در ابتدا معادلات دینامیکی مکانیزم لنگ و لغزنده که دارای مفصل لق و همچنین مفصل خمشی بوده با استفاده از رابطه لاگرانژ استخراج شده است. همچنین مدل سازی مفاصل خمشی براساس مدل شبه جسم صلب انجام شده که در آن مفصل به صورت یک فنر پیچشی مدل سازی می شود. طراحی دو نوع مختلف از مفاصل خمشی براساس تعریف مساله بهینه سازی انجام و طرح بهینه برای هر کدام بدست آمده است. متغیرهای طراحی مساله بهینه سازی شامل اندازه های هندسی مفصل موردنظر و جنس آن می باشند. برای تابع هدف نیز از کاهش بیشینه شتاب های اعضای مکانیزم استفاده شده و مساله با استفاده از الگوریتم ژنتیک حل شد. نتایج نشان می دهند استفاده از مفاصل خمشی در مکانیزم موردنظر توانسته مقادیر بیشینه شتاب ها را حدودا 90 درصد کاهش دهد.کلید واژگان: مکانیزم لنگ-لغزنده, بهینه سازی, مفصل لق, مفصل خمشی, الگوریتم ژنتیک}Traditional joints always have some clearance which increases accelerations and forces. Flexural joints are a new type of joints that the clearance is eliminated and can be built seamlessly. The presence of intrinsic stiffness in the flexural joints increases the stiffness of the joints, and it can reduce the difficulties caused by clearance in other joints. The purpose of this research is to decrease the effect of joint clearance using flexural joints. First, dynamic equations of the slider-crank mechanism are derived using the Lagrange equation, where the mechanism has both the clearance joint and the flexural joint. Moreover, the flexural joints are modeled based on a pseudo rigid body model in which the joint is modeled as a torsional spring. The design of two different types of flexural joints has been done based on defining the optimization problem and optimal design. Design variables of optimization problems include joint geometry and material properties. Minimizing the maximum values of the links' acceleration has been considered the objective function, and the optimization problems have been solved using the Genetic Algorithm. The results show that utilizing the flexural joints in the desired mechanism can reduce the maximum values of accelerations by approximately 90%.Keywords: Crank-Slider Mechanism, Optimization, Clearance Joint, Flexure Joint, Genetic Algorithm}
-
هرساله تعداد مخازن نفت بیشتری به افت فشار و کاهش نرخ تولید دچار می شوند. فرایند سیلاب زنی یکی از این روش های مرسوم برای افزایش میزان تولید نفت است. سرعت سیال تزریقی به داخل محیط متخلخل در شرایط مختلف فیزیکی می تواند مقدار نفت متفاوتی را از حفرات خارج کند. با توجه به هندسه فضایی و ترکیب قرارگیری حفرات، سرعت سیال وارده به هر حفره محدوده گسترده ای دارد. در این پژوهش به بررسی اثر سرعت سیال در سه حالت حفره با سطوح آب دوست، آب گریز و ترشوندگی خنثی پرداخته شده است. این کار با استفاده از شبیه سازی عددی با نرم افزار Ansys-Fluent و در مقیاس یک حفره 1 میلی متری حاوی نفت با لزجت متوسط انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که برای حفره با یک خروجی در حالت آب دوست و ترشوندگی خنثی، همه نفت در تمام سرعت ها از حفره خارج می شود. اما برای حفره با دو خروجی، تنها در حالتی که سطح حفره آب دوست باشد تمام نفت از آن خارج می شود و برای حفره با ترشوندگی خنثی 78 درصد از حجم نفت خارج می شود. برای حفره با سطح آب گریز نیز با افزایش سرعت سیال ورودی نفت کمتری از حفره خارج شد و ضریب بازیابی بین 7/63% و 5/98% حاصل شد.کلید واژگان: سیلاب زنی, نانوذرات, سورفاکتنت, مقیاس حفره, شبیه سازی عددی, سرعت سیال}Every year, more oil reservoirs experience pressure drop and production rate decreases. The water flooding process is one of these conventional methods to increase oil production. The velocity of the injected fluid into the porous medium under different physical conditions can extract different amounts of oil from the pores. Due to the spatial geometry and composition of the pores, the velocity of the fluid entering each pore has a wide range. In this study, the effect of fluid velocity in three pores with hydrophilic, hydrophobic and neutral wettability surfaces has been investigated. This was done using numerical simulation with ANSYS-Fluent software at the scale of a 1 mm pore containing medium viscosity oil. The results of this study show that for a pore with single output in the state of hydrophilic cavity and neutral wettability, all oil is removed from the pore at all speeds. But for a pore with two outlets, only if the surface of the hole is hydrophilic, all the oil is removed, and for the pore with neutral wettability, 78% of the oil volume is removed. For the pore with hydrophobic surface, less oil was removed from the pore by increasing the velocity of the inlet fluid and the recovery coefficient was achieved between 63.7% and 98.5%.Keywords: water-flooding, nano particles, Numerical simulation, fluid velocity}
-
اصل 59 قانون اساسی ایران رجوع به آراء عمومی از طریق همه پرسی در مسایل بسیار مهم را عنوان کرده است. یکی از ابعاد این قانونگذاری مستقیم، تقنین جرم و مجازات محسوب می شود. نظام ایران تا به امروز در رویه خود به همه پرسی تقنینی در امور کیفری به صورت خاص مراجعه نکرده است. در باب مساله اخیر امکان دارد این بحث مطرح شود که با توجه به نقش اساسی اسلام در تقنین جرایم و مجازات ها در نظام کیفری ایران، اساسا رجوع به نظر مردم پیرامون این موضوعات، محدودیت شرعی به همراه داشته باشد. در هر حال، حکومت هایی مانند ایتالیا از همه پرسی تقنینی با ماهیت کیفری استفاده به عمل آورده اند. طبق اصل 75 قانون اساسی این کشور، اجرای همه پرسی درباره لغو قوانین مجلس مقدور می باشد و این قاعده در مقاطع مختلف حتی در حوزه کیفری به اجرا در آمده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و پس از بررسی مبانی مراجعه به آراء عمومی در امور کیفری از منظر اسلامی و ارایه داده های مرتبط با نظام های ایران و ایتالیا، مشخص شد که برگزاری همه پرسی برای تعیین جرایم و مجازات ها در ایران، به شرط رعایت ملاحظات مربوطه نه تنها منع شرعی و قانونی ندارد، بلکه بهره گیری از رویه ایتالیا می تواند کمک شایانی در تحقق مسایل ذیل محسوب گردد: ارتقای کیفیت حکمرانی جمهوری اسلامی، افزایش میزان اعتماد دو جانبه مردم و حاکمان و بالاخره تطبیق وضع جرایم و مجازات ها با دغدغه روز جامعه؛ هرچند این مهم، نافی نظارت حاکمیت در روند اجرای همه پرسی برای جلوگیری از تصمیمات هیجانی مردم نمی باشد.کلید واژگان: حق تعیین سرنوشت, سیاست کیفری, کیفردهی, وضع مجازات, همه پرسی}Article 59 of the Iranian Constitution mentions the possibility of refer to popular vote through referendum on very important issues. One of the examples of this direct legislation is to enact laws about crimes and punishments; until today, the Iranian legal system has not referred to the referendum in general and to the legislative referendum in criminal matters in particular. It may be argued that given the impact of Islam on some crimes and punishments in Iran, Basically, referring to the opinions of the people on the mentioned issues should have a religious restriction. However, governments like Italy have used legislative referendums about criminal issues; according to Article 75 of the Italian Constitution, a referendum can repeal a parliamentary law, and this rule has been implemented at various times, even in criminal policy. In this study, using a descriptive-analytical method and after examining the principles of referring to public opinion in criminal matters from an Islamic perspective and presenting the features related to the Iranian and Italian systems, we will reach the conclusion that holding a referendum to determine criminal policy in Iran, provided that certain conditions are respected, not only has no legal and religious prohibition, but getting ideas from the Italian procedure can be considered a significant help in achieving the following issues: Improving the quality of governance of the Islamic Republic, increasing the level of mutual trust between people and the rulers and finally adapting the situation of crimes and punishments to the current concerns of society. This does not mean that the state should not monitor the implementation of referendums to avoid non-rational decisions by the people.Keywords: Criminal policy, Determination of Punishment, Referendum, Right of Self-Determination, Sentencing}
-
نظام ایتالیا یکی از نمونه های مکتب مردم سالاری اجتماعی به حساب می آید. در این رژیم وظایف عمومی دولت و ملت مورد توجه قانون اساسی قرار می گیرد. در مقاله پیش رو تلاش می شود با تمرکز بر تکالیف مردم نسبت به مصالح عمومی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پاسخ این سوال ارایه گردد: مشخصات و ماهیت مفهوم «وظایف انکارناپذیر همبستگی» شهروندان نسبت به حکومت و جامعه در نظام حقوقی ایتالیا چگونه ترسیم می شود و در صورت عدم اجرای تکالیف مذکور چه مشکلاتی بروز پیدا می کنند؟ پس از بررسی داده های مربوطه، به این نتیجه دست پیدا می کنیم که مسایلی چون مشارکت در انتخابات، دفاع از وطن، تعهد به نظام جمهوری و قانون اساسی، پرداخت مالیات ها، تکلیف اشتغال به کار و مسیولیت ارتقای سطح علمی شهروندان ذیل مفهوم «وظایف انکارناپذیر همبستگی» مردم نسبت به حکومت و جامعه تفسیر می شوند. بعضی از این تکالیف جنبه نمادین و برخی دیگر بعد حقوقی دارند. علی ایحال در صورت عدم رعایت تکالیف شهروندی، اضمحلال تدریجی جامعه و حکومت محقق می شود. برای پیشگیری از این فاجعه، حاکمیت باید بر ترویج فرهنگ مسیولیت شهروندی تاکید کند؛ لذا اگر در کوتاه مدت صدور مجازات برای عدم اجرای وظایف مردم روش مناسبی تلقی می گردد، اما در طولانی مدت این اقدام سرکوب گر نمی تواند به تنهایی اتحاد ملت و نظام را تضمین نماید.
کلید واژگان: ایتالیا, حقوق عمومی, وظایف انکارناپذیر, همبستگی}The Italian system is an exemple of Social-democracy; in this regime, Constitution focuses on the obligations of the State and citizens. In this paper with emphasis on the obligations of citizens towards public questions and with descriptive and analytic method, we try to answer the following question: What are the characteristics and the essence of the concept of “mandatory obligations of solidarity” of citizens in the Italian legal system and in the event of non-compliance with these citizenship duties, what problems occur? After the data analysis, we come to this conclusion the concept of “mandatory obligations of solidarity” of citizens towards the State and society is about obligation to participate in elections, duty to respect the Republic and the Constitution, to pay taxes, obligation to work and compulsory school education. Some of these duties are symbolic, but others are legally obligatory. In any case, in the event of non-compliance with the obligations of citizenship, the dissolution of society and State occurs. To prevent this, the State must spread the culture of citizenship duties. If imposing sanctions for non-compliance with these duties can be a solution in the short term, in the long runs this sanctioning attitude of the State alone cannot guarantee the unity of the people with the State.
Keywords: Italy, Mandatory Obligations, Public Law, Solidarity} -
زمینه و هدف
حق بر مجازاتنشدن از جمله حقوق تازه متولدشده در بعد رابطه میان شهروندان با حاکمیت است. حق مزبور در هیچ یک از مواد کنوانسیون اروپایی حقوق بشر مورد اشاره قرار نگرفته است؛ لکن، کنکاش درباره آرای صادره از دادگاه اروپایی حقوق بشر حاکی از آن است که این حق، از نگاه دادرسان به دور نمانده است. یکی از گذرگاههای حق اخیر، آرای مرتبط با کیفر حبس است. بدینلحاظ بر خلاف دیدگاه رایج، حق بر مجازاتنشدن صرفا به مرحله تعیین کیفر و ممنوعیت صدور کیفرهای کرامتستیز و یا پیش از آن و اصل حداقلیبودن مجازات اختصاص ندارد؛ بلکه فراتر از آن، حق مذکور در مرحله اجرای کیفر نیز پابرجا بوده و به صورت حق بر مجازات نامتناسبنشدن جلوهگری میکند.
روش شناسیپژوهش حاضر از نظر گردآوری اطلاعات با روش اسنادی و مطالعه آرای دادگاه اروپایی حقوق بشر انجام پذیرفته و اطلاعات بهدست آمده به صورت توصیفی- تحلیلی تجزیه و تحلیل شده است.
یافتهها و نتیجهگیرینتایج پژوهش حاکی از آنست که هرگونه تحمیل درد و رنج نامتناسب و غیرضروری و هرگونه تحدید غیرقانونی و غیرمنطقی حقوق بنیادین بزهکار زندانی در مرحله اجرای کیفر حبس در اشکال گوناگون جسمی و روحی، به مثابه نقض حق یاد شده و ضمانآور برای حاکمیتها میباشد؛ زیرا تبدیل انسان مجرم به موجودی ایستا و بیهدف در تضاد با بزرگترین هدف حبس یعنی توانبخشی و جامعهپذیرسازی دوباره مجرمان قرار دارد.
کلید واژگان: کنوانسیون اروپایی حقوق بشر, مجازات زندان, حق بر سلامت, حق بر بهداشت جسمی و روانی, حقوق انسان}Field and AimsThe right not to be punished is one of the new rights in the relationship between citizens and the government. This right is not mentioned in any of the articles of the ECHR; however, an examination of the rulings of the European Court of Human Rights shows that this right has not gone unnoticed by judges. One of the manifestations of the recent right is the verdicts related to imprisonment. Thus, contrary to popular belief, the right not to be punished is not limited to the stage of sentencing and the prohibition of the imposition of dignified or earlier punishments and the principle that the punishment is minimal; beyond that, the right remains in place during the execution of the sentence.
MethodologyThe present study was conducted in terms of data collection by documentary method and study of the Jurisprudence of the European Court of Human Rights and the obtained information was analyzed by descriptively-analytically method.
Findings and ConclusionThe present study has reached the conclusion that any imposition of disproportionate and unnecessary suffering and any illegal and irrational restriction of the basic rights of a prisoner offender during the execution of imprisonment in various physical and mental forms is a violation of this right. And is a guarantor for governments; because the transformation of a criminal human being into a static and aimless being is in conflict with the greatest goal of imprisonment, namely, rehabilitation and socialization of criminals.
Keywords: European Convention on Human Rights, imprisonment, right to health, right to physical mental health, human rights} -
نظام ترسیم شده توسط کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، مطلق بودن قاعده منع شکنجه را بیان می کند و دیوان مربوط برای تفسیر این امر در سنوات اخیر مسئله اخراج یا استرداد اتباع بیگانه و پناه جویان را ذیل قاعده مذکور قرار داده است؛ هرچند در بررسی پرونده های مربوطه قضات دیدگاه مطلق گرایانه بیان شده در کنوانسیون را پشت سر می گذارند و به صورت موردی درخواست ها را مطالعه می کنند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در پی پاسخگویی به این پرسش است: بر چه اساسی در مقررات فراملی حقی مطلق اعلام می شود، اما در رویه مصادیقی عنوان می شوند که عملا همان حق (قاعده منع شکنجه) درباره مهاجران مشروط تفسیر می شود؟ در انتها ثابت خواهد شد که اساس اعمال محدودیت ها نسبت به مسئله ای که قرار است ذیل قاعده مطلق منع شکنجه تفسیر شود، این است که در صورت عدم تفسیر نسبی گرایانه، دیوان اختیار دولت ها در اخراج بیگانگان را مخدوش خواهد کرد و چنین مسئله ای مشکلات زیادی را در حوزه بار مالی سامان دادن به خارجی ها و پناه جویان ایجاد می کند، ضمن اینکه حاکمیت کشورها هم تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. هرچند این رویکرد، دیوان را در معرض انتقادات از حیث دوگانگی در عنوان کردن حقوق بشر مطلق و رویه ای که نسبی است، قرار می دهد.
کلید واژگان: اخراج بیگانگان, حقوق بنیادین, دیوان اروپایی حقوق بشر, منع شکنجه}Public Law Studies Quarterly, Volume:51 Issue: 4, 2021, PP 1603 -1621The European Convention on Human Rights describes prohibition of torture as an absolute right and in recent years the European Court of Human Rights has interpreted the expulsion of foreigners in the framework of that principle. But in these cases, the Court mitigates its point of view and doesn't apply an absolute parameter. In this research with an analytical-descriptive method, we’ll try to answer the following question: why in international law a right (prohibition of torture) is assessed as absolute, but in practice for foreigners the same principle is limited? At the end, we’ll prove that without a relativist interpretation of the Court, the sovereignty of European States about the expulsion of foreigners would be limited and this would entail negative economic consequences. Furthermore, without this interpretation, there would be problems also for the security of Europe. But this point of view raises criticism, because there is a duality in the Court jurisprudence: an absolute principle from a theoretical point of view becomes relative in the reality.
Keywords: Expulsion of Foreigners, Fundamental Rights, European Court of Human Rights, Prohibition of torture} -
حق آزادی شخصی به معنای آزادی از حبس جسمانی جزء حقوق بنیادین بشر و نقض آن پایه محرومیت از سایر حقوق و آزادی هاست. ازاین رو حمایت کارآمد از آن مستلزم جرم انگاری و کیفرگذاری سنجیده همه رفتارهای ناقض آن است. قانونگذار با اهتمام به همین موضوع برای برخی از مصادیق سلب حق آزادی شخصی در مقررات پراکنده وصف مجرمانه قایل و مجازات هایی پیش بینی کرده است. هدف این پژوهش آسیب شناسی تدابیر کیفری قانونگذار در تضمین و حمایت کار آمد از حق آزادی شخصی در دو حوزه جرم انگاری و کیفرگذاری است. داده های پژوهشی نشان می دهد جرم انگاری چندپاره، ناقص و مبهم از یک سو و کیفرگذاری نامتوازن و تبعات سوء ناشی از آن حمایت کیفری کارآمد ایران از حق آزادی شخصی را با چالش هایی مواجه ساخته است. جرم انگاری کلی نقض آزادی شخصی تحت عنوان مجرمانه واحد یا پایه و جرایم مرتبط با آن و اعمال سیستم مجازات های مدرج و متناسب با نوع رفتار مجرمانه سالب آزادی می تواند به رفع این چالش ها کمک شایانی کند.
کلید واژگان: آزادی شخصی, حبس جسمانی, توقیف غیرقانونی, آدم ربایی, گروگانگیری, ناپدید سازی اجباری}The right to personal freedom, in the sense where it denotes freedom from physical imprisonment, is a fundamental right. This right acts as a basis and thus violating it will result in other rights and freedoms being violated. Based on this point of view, supporting the right to personal freedom requires intricate criminal legislation. Taking this into account, the legislator has, in a somewhat disorganized way, issued laws to defend the personal freedom of citizens.The aim of this research is to study the pathology of the laws, which support the right to personal freedom in the field of crimes and punishments. The research data demonstrates that, the consequences of having flawed, incomplete and vague criminal legislation and unbalanced punishments have led to shortcomings in the Iranian legal system's efficiency in its criminal defense of the right to personal freedom. Therefore, the unitary and general criminalization of the violation of personal freedom and related crimes and a balanced application of reasonable punishments can help to solve these problems.
Keywords: Personal Freedom, Illegal Arrest, Kidnapping, Taking a Hostage, Disappearance} -
ارزیابی سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به منظور تعیین و ارتقای کارایی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. با این وجود هنوز روش استاندارد و مخصوصی برای ارزیابی این سیستم ها ارایه نشده است. در ارزیابی یک سیستم پرسش و پاسخ تعاملی معیارهای زیادی تاثیرگذار می باشد. یکی از معیارها، قابلیت اطمینان است. تلاش های اندکی در راستای اندازه گیری اتوماتیک و تعیین دقیق معیارهای قابلیت اطمینان در سیستم پرسش و پاسخ تعاملی با بکارگیری مدل های گوناگون، صورت گرفته است. در این مقاله، یک روش جدید جهت اندازه گیری قابلیت اطمینان، با استفاده از ایجاد مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر قابلیت اطمینان اعم از معیارهای کیفی و کمی به کمک رگرسیون ارایه شده است. در این روش ابتدا لیستی از ویژگی های کیفی و کمی تاثیرگذار جمع آوری و سپس با توجه به ضوابط تعیین شده 8 ویژگی کمی انتخاب شدند. سپس براساس پرسشنامه تهیه شده، ضرایب تاثیر سوالات تعیین و با ترکیب این ویژگی ها طبق رابطه پیشنهادی قابلیت اطمینان اندازه گیری شد. ارزیابی عملکرد مجموعه معیارهای انتخابی بر روی چهار سیستم پرسش و پاسخ تعاملی نشان داد که با به کارگیری این مجموعه معیارها، امکان اندازه گیری قابلیت اطمینان برای یک سیستم پرسش و پاسخ فراهم شده است.
کلید واژگان: قابلیت اطمینان, معیار ارزیابی, خصوصیات کیفی نرم افزار, سیستم پرسش و پاسخ تعاملی}Evaluation of interactive question answering systems plays an important role to determine the effectiveness of these questions is of great importance. In the process evaluation of an interactive question answering system, several features can be considered. One of the most effective criteria in the assessment of these systems is reliability. Few attempts have been made to measure the reliability and accurate determination of reliability criteria in interactive question answering systems by applying different models, and most tasks have been used only or qualitative evaluation. In this paper, a new method for the reliability of reliability is presented using the set of criteria affecting this feature, including qualitative and quantitative criteria. In this method, first a list of qualitative and quantitative characteristics is collected and then according to the criteria set, 8 quantitative characteristics are selected and then based on the prepared questionnaire, the coefficients of impact of each question are determined and by combining these characteristics according to the proposed relationship of reliability was measured. The evaluation of the performance of the selected criteria on four interactive question answering indicates that by applying this set of criteria, the reliability of an interactive question answering system can be used to automate the calculation of this feature in the process evaluation process.
Keywords: Reliability, Evaluation Criteria, Qualitative Software Features, Interactive Question answering systems} -
امروزه، تصاویر دیجیتال کاربرد گسترده ای در تشخیص بیماری ها، چهره، اثر انگشت، امنیت سیستم ها و حوزه های دیگر پیدا کرده اند. از این رو، ارایه الگوریتمی دقیق در جستجو و بازیابی تصاویر از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله با استفاده از ترکیب روش هایPCA وLDA برای بازیابی تصاویر ارایه شده است. در این روش ابتدا تصاویر رنگی موجود در فضای RGB به فضای HSV منتقل، سپس ویژگی های رنگ، شکل و بافت از مولفه “V” فضای رنگ HSV استخراج می شوند. در ادامه بردار ویژگی پیشنهادی با استفاده از هیستوگرامLDP ، هیستوگرام رنگ، هیستوگرام Tamura و ماتریس رخداد مشترک ساخته می شود. در ادامه با ترکیب دو روش PCA وLDA کاهش ویژگی انجام و در نهایت طبقه بندی صورت می پذیرد. برای بررسی روش پیشنهادی چهار سناریو طراحی و ارزیابی صورت پذیرفت. با توجه به آزمایشات صورت گرفته و ارزیابی انجام شده، دقت بدست آمده 97.6 حاصل گردید که حاکی از عملکرد مناسب روش پیشنهادی در مقایسه با کارهای مشابه می باشد.
کلید واژگان: بازیابی تصاویر براساس محتوا, ویژگی های تصاویر, آنالیز اجزای اصلی (PCA), آنالیز تفکیک پذیری خطی (LDA)}Nowadays, digital images are widely used in the diagnosis of disease, facial and fingerprint, security systems, and more. Therefore, providing an accurate algorithm in image recognition and retrieval is very important. This paper presents a combination of PCA and LDA methods for image retrieval. In this method, first, the color images in the RGB space are transferred to the HSV space, then the color, shape, and texture properties are extracted from the "V" component of the HSV color space. The proposed feature vector is then constructed using the LDP histogram, color histogram, Tamura histogram, and common event matrix. Then, by combining the two methods of PCA and LDA, the specificity is reduced and finally, the classification is done. Four scenarios were designed and evaluated to evaluate the proposed method. According to experimental result and evaluation criteria, The accuracy obtained was 97.6 which indicates the proper performance of the proposed method compared to similar tasks.
Keywords: Content-Based Image Retrieval on, Features Image, Principal Component Analysis (PCA), Linear discriminant analysis (LDA)} -
شیوع کروناویروس در ایتالیا سبب فراهم شدن چارچوبی برای اعلام وضعیت اضطراری توسط دولت شده است. این مهم علی رغم ایجاد فرصت برای مدیریت مقتضی بحران، خطر محدودیت بیش از حد حقوق بنیادین مردم را به وجود آورده است. پرسش اصلی مقاله این است که اقدامات حکومت ایتالیا برای جلوگیری از کروناویروس تا چه حدی با حقوق بنیادین اعلام شده در قانون اساسی این کشور قابل تطبیق می باشند؟ که با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی آن می پردازد. پس از بررسی مفهوم وضعیت اضطراری، توصیف تصمیمات ویژه حاکمیت و اعلام چالش های مربوط به محدودیت حقوق بنیادین، این نتیجه حاصل می شود که اقدامات دولت، تاثیرگذاری بسیار منفی بر تضمین حقوق بنیادین و آزادی های عمومی مردم داشته اند. نه تنها این تصمیمات اضطراری و فوق العاده، مخل حقوق مردم در یک نظام مردم سالار محسوب می شوند، بلکه عدم نظارت دقیق مجلس بر اعمال هیات وزیران سبب می شود تا نگاه ها و نظرات انتقادی به اعمال دولت این کشور منطقی به نظر برسند.
کلید واژگان: ایتالیا, حقوق بنیادین, حکومت قانون, کروناویروس, وضعیت اضطراری}The spread of Coronavirus in Italy has created the conditions for the government to declare the State of emergency. It has given the opportunity to manage the crisis, but has also limited people's fundamental rights. In this research, through the deductive-descriptive method, we will try to answer this main question: the actions of the Italian government to counter Coronavirus until what point are compatible with the fundamental rights present in the Constitution? After describing the concept of State of emergency, the government's decisions and the challenges about restriction of fundamental rights, we conclude that the government's actions have had a very negative impact on fundamental rights and freedoms. Not only these emergency decisions have had a very negative impact on people's rights in a democratic system, but the lack of parliamentary oversight about the actions of the Executive makes it reasonable to take a critical look at the actions of the Italian government.
Keywords: Coronavirus, Fundamental Rights, Italy, Rule of law, State of Exception} -
یکی از طرق مشارکت مستقیم مردم در تصمیم گیری های عمومی در ایران و ایتالیا، همه پرسی تقنینی است. در میان اقسام همه پرسی تقنینی در ایتالیا، همه پرسی ملغاکننده ی قوانین مشابه ترین همه پرسی به همه پرسی موضوع اصل 59 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. برخلاف همه پرسی تقنینی در ایران که تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته، در ایتالیا به دفعات از همه پرسی ملغاکننده استفاده شده است. این پژوهش در قالبی توصیفی-تحلیلی و با مقایسه ی ضوابط برگزاری همه پرسی تقنینی و نظارت بر آن در ایران و ایتالیا در پی کشف موانع برگزاری همه پرسی تقنینی در ایران و حل ابهامات راجع به نظارت شورای نگهبان بر این نوع از همه پرسی بوده است. مبتنی بر یافته های این تحقیق، عدم پیش بینی صلاحیت ابتکار همه پرسی برای مردم، منوط بودن برگزاری همه پرسی به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس و همچنین ابهام درخصوص برخی از مراحل همه پرسی تقنینی مانند «صدور فرمان همه پرسی توسط مقام رهبری»، عملا مانع از برگزاری همه پرسی تقنینی در ایران بوده اند و حال آنکه این اشکالات و ابهامات در نظام حقوقی ایتالیا قابل مشاهده نیستند. همچنین، در هر دو نظام حقوقی، نظارت پیشینی دادرس اساسی بر مصوبه ی همه پرسی امری پذیرفته شده بوده و تنها نظام حقوقی ایتالیا در این زمینه دارای محدودیت های شفاف تر و بیشتر و البته تکامل یافته تر است.
کلید واژگان: همه پرسی تقنینی, همه پرسی ملغاکننده, اصل 59 قانون اساسی, نظارت دادرس اساسی, شورای نگهبان}Legislative referendum is one of the ways people directly participate in public decision making in Iran and Italy.Among the types of legislative referendums in Italy, theabrogating referendum the laws is similar to the referendum on Article 59 of the Constitution of Iran. Unlike the legislative referendum in Iran that has not been used yet, in Italy it has been frequently used. This study, in a descriptive-analytical format and with comparing the rulse about holding a legislative referendum and supervision over it in Iran and Italy, try to discover the barriers to holding a legislative referendum and resolve theambiguities about the Guardian Council supervision over this type of referendum in Iran. Based on the findings, the lack of predicting referendum initiative for the public, depending the holding the referendum to two-thirds approval of the parliament representative and also the ambiguity of some legislative referendum procedures, such as "referendum decree by leadership", are preventing holding the legislative referendum in Iran, though these flaws and ambiguities are not visible in the Italian legal system. Also, in both legal systems, the prior supervision over the referendum has been accepted, and only the Italian legal system has clearer and more limits and, of course, more developed in this regard.
Keywords: Legislative Referendum, Abrogating Referendum, Article 59 of Iran's constitution, Supervision of the Constitutional Judges, Guardian Council} -
آزادی مذهبی هر شهروندی، در برابر آزادی ها و حقوق دیگر افراد جامعه قرار می گیرد که یکی از موارد، آزادی دینی و وجدان دیگران است. قلمرو حق بر آزادی مذهبی افراد، جایی به پایان می رسد که آزادی دینی و وجدان دیگران آغاز می شود. هرچند ایجاد توازن منطقی از طرف نظام های حقوقی برای این دو اصل، کاری دشوار است، اما در جوامع چندملیتی و با تکثر مذاهب و فرهنگ ها مانند کشورهای عضو شورای اروپا، امری ضروری است تا همزیستی مسالمت آمیز اقوام و ادیان آسیبی نبیند. یکی از موضوعاتی که در این زمینه در سنوات اخیر توجه حقوقدانان را جلب کرده، بحث قرار دادن نمادهای مذهبی در فضاهای عمومی است که تاثیری مستقیم در آزادی وجدان و حق بر آزادی مذهبی شهروندان دارد. در این مقاله، یکی از موارد خاص طرح شده، یعنی در فضای عمومی قرار دادن نماد صلیب، با تاکید و استناد به رویه قضایی محاکم کشور ایتالیا و همچنین رویه دیوان اروپایی حقوق بشر در قضیه «لایوتزی علیه ایتالیا» بررسی شده است.کلید واژگان: دیوان اروپایی حقوق بشر, صلیب, فضای عمومی, محاکم ایتالیا, نماد مذهبی}The religious freedom of every citizen finds a limit in the freedom and rights of others which one of them is freedom of religion and conscience. In other words, religious freedom of a person ends where others' freedom of religion and conscience begins. Finding a balance between these two principles for legal systems is not simple, but in multi-ethnic societies and with different religions such as Council of Europe Member States, it is a fundamental thing to guarantee peaceful coexistence between people. One of the issues that in recent years have attracted the attention of the jurists is the question of the presence of religious symbols in public spaces, which has a direct impact on freedom of religious and conscience of citizens. In this article, we will discuss one of the specific aspects of the topic i.e. the question of the presence of the crucifix in public spaces with particular attention to the jurisprudence of the Italian courts and the European Court of Human Rights in the “Lautsi v. Italy” case.Keywords: European Court of Human Rights, human rights, Crucifix, public space, Italian Courts, Religious Symbol}
-
مسئله جایگاه حقوق تطبیقی در رویه محاکم محافظ قانون اساسی کشورهای کامن لا و سیویل لا، موضوع مطالعاتی جذاب و خاصی است، زیرا رویکرد متفاوت این نهادها نسبت به مبحث مورد مطالعه، مشخصات و تاثیرات اشاره به نهادهای حقوقی و رویه های کشورهای دیگر از سوی دادرسان اساسی داخلی هر رژیمی را به وضوح نشان می دهد. در پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که نکات قوت و ضعف مراجعه قضات اساسی در آرای خود به نظام های حقوقی کشورهای خارجی چیست؟ پس از ارایه داده های مربوطه، ثابت خواهیم کرد که علی رغم وجود مسایلی چون مخاطره برای حاکمیت دولت ها و گسترش بیش از حد منابع حقوقی مورد استفاده از سوی دادرسان، به نظر می رسد مشروط بر اینکه ملاحظاتی صورت گیرد، مانند محدود کردن نظام های خارجی مورد توجه، استناد با نیت یکسان نمودن ارجاعات از لحاظ جغرافیایی و فرهنگی، عدم ذکر حقوق خارجی فقط با انگیزه اجرای مقررات غیربومی، و سعی بر انطباق نهادهای خارجی با حقوق داخلی، مراجعه به حقوق کشورهای دیگر در آرای دادگاه های قانون اساسی می تواند برای تطبیق نظام داخلی با خصوصیات رژیم های حقوقی توسعه یافته و ارتقای سطح تضمین حقوق بنیادین شهروندان ابزار مناسبی شمرده شود.
کلید واژگان: حقوق تطبیقی, رویه قضایی, سیویل لا, کامن لا, محاکم محافظ قانون اساسی}The problem of the position of comparative law in the judgments of the constitutional courts in the Common law and Civil law countries is a very interesting research topic since each of these bodies has a different view on the issue. In other words, the different opinions on the subject show well how constitutional judges consider the effects and characteristics of the citation of foreign norms in their decisions. In this article based on the descriptive and deductive method, we will try to answer the following question: what are the strengths and weaknesses of citing foreign norms in the judgments of the national Constitutional courts? After the presentation of the data, we will demonstrate that despite some weaknesses such as dangers for State sovereignty and the widening of the sources of law, thanks to the caution of the Constitutional judges and the citation of norms of legal systems which are close from a geographical and cultural point of view and to the use of comparison not exclusively for applying foreign law, the use of judicial and legal sources from other countries can help the development of domestic law and expand the protection of fundamental rights.
Keywords: Civil law, Common law, Comparative law, Constitutional Courts, jurisprudence} -
یکی از مصادیق تلفیق آزادی مذهبی و آزادی آموزشی، ترسیم صحیح نظام حقوقی تعلیمات دینی در مدارس می باشد. انگیزه پژوهش، توصیف چنین نظامی در کشورهای عضو شورای اروپا و نیز با توجه به مسئله لزوم احترام به اعتقادات مذهبی اقلیت ها، بررسی وضعیت علوی های ترکیه در این راستا محسوب می شود. توصیف این مسایل کمکی خواهد بود در راستای پاسخ به این سوال که احترام به اقلیت ها در چارچوب نظام تعلیمات دینی در مدارس از منظر دیوان اروپایی حقوق بشر چگونه تجلی پیدا می کند و دلیل عدم شناسایی علویان بعنوان گروه مذهبی مستقل چه می باشد. یافته های اصلی اینگونه بیان می شوند که از نظر دیوان مولفه یک نظام حقوقی عادلانه برای تدریس دین در مدارس به این شرح می باشد که حکومت ها موظفند به اعتقادات همه محصلین حاضر در کلاس ها احترام بگذارند. چنین امری به این معنی نیست که سامانه آموزشی نمی تواند یک دین خاص را ملاک اصلی نظام تربیتی خود قرار دهد، اما این نگرش نباید مخل حقوق اقلیت ها محسوب گردد. همچنین حکومت آنکارا به دلیل تقویت اتحاد ملی- مذهبی در جامعه تمایلی به شناسایی علوی ها به مثابه گروهی مستقل ندارد و چنین امری متضاد با آرای دیوان و ساختار سکولار نظام ترکیه محسوب می شود.
کلید واژگان: تعلیمات دینی, مدارس, دیوان اروپایی حقوق بشر, ترکیه, علوی ها}One of the aspects of the synthesis between religious freedom and freedom of teaching is the correct description of the legal system of religious education in schools. The aim of the research is the explanation of this system in the Council of Europe member States, especially in consideration of respect for the teachings of minorities, focusing on the situation of Turkish Alevis. These descriptions will help us to answer the following question i.e. what are the parameters of the European Court of Human Rights in outlining a legal system of religious education that requires States to respect the faith of minorities and whythe Turkish government does notrecognize Alevis as an independent minority. The result of our research is that from the point of view of European Court, a State can teach a particular religion in its education system, but these teachings must not affect the rights of Alevis. Ankara wants to strengthen its national and religious unity; hence it does not recognize Alevis as an autonomous community. All this is in contrast with the jurisprudence of the European Court and against Turkish secular system.
Keywords: religious education, Schools, European Court of Human Rights, turkey, Alevis} -
هویت نویسندگان رسایل اخوان الصفا تاکنوندر پرده ابهام مانده و میان محققان، بحث و گمان هایی در باب انتساب آنان به فرق و مذاهب، به ویژه اسماعیلیه جریان داشته است. از دیرباز اسماعیلیه بر این باور بوده اند که رسایل نوشته یکی از پیشوایان این گروه به نام احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل است. همچنین در دوران معاصر، برخی خاورشناسان و نیز محققان اسماعیلی مذهب، اخوان و رسایل را به اسماعیلیه منسوب کرده اند. در این مقاله، با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی اجمالی رسایل، نخست به دعوی اسماعیلیه و آن دسته از خاورشناسانی که رسایل را به اسماعیلیه نسبت داده اند اشاره می کنیم؛ آنگاه به دیدگاه دسته ای دیگر ازخاورشناسان و پژوهشگران می پردازیم که اخوان الصفا را در شمار اسماعیلیه نمی دانند. قراین درون متنی رسایل واستناد به اشعار عربی و فارسی و مطالب دیگر، این دعوی را که رسایل نوشته احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل است، با تردید جدی مواجه می کند. همچنین، آراء اخوان در تساهل و تسامح نسبت به ادیان و مذاهب و مکاتب فکری، با شیوه فرقه اسماعیلیه مغایرت داشت. افزون بر شواهد تاریخی مانند گزارش های ابوحیان توحیدی، سجستانی، ابن ندیم، قفطی، این نکته سخت قابل توجه است که نویسندگان اسماعیلی مذهب به مدت دو قرن اخوان الصفا را نادیده گرفتند. دیگر ادله نیز حاکی است که قول انتساب مولفان رسایل به اسماعیلیه از قوت لازم وکافی برخوردار نیست.کلید واژگان: اخوان الصفا, رسائل, اسماعیلیه, خاورشناسان, ابوحیان توحیدی}The authors of the Rasā'il Ikhwān Al-Ṣafā (The Epistles of the Brethren of Purity) never mentioned their names, so their identity is unknown. There has been much speculation concerning their association with some sects and religions, especially the ʾIsmāʿīlīyah. For a long time, the Ismailis believed that Rasā'il was written by Aḥmad ibn ʿAbdallāh ibn Muḥammad ibn Ismāʿīl, one of the leaders of the group. Some recent orientalists also attribute the Rasā'il to ʾIsmāʿīlīyah. In this study, using a descriptive-analytic method, first, we give a brief introduction to the Rasā'il, and we discuss the arguments of those who attribute Rasā'il to ʾIsmāʿīlīyah. Then we evaluate the arguments of the opposite side, the scholars who don't see a relationship between Rasā'il and ʾIsmāʿīlīyah. The implicit evidence and reference to Arabic and Persian poems in Rasā'il challenge severely the idea of those who attribute the authorship of the work to Aḥmad ibn ʿAbdallāh ibn Muḥammad ibn Ismāʿīl. On the other hand, Ikhwān Al-Ṣafā's attitude towards other religions and sects, which shows a high degree of tolerance is not in accordance with the Ismaili views. The historical evidence such as the report of Abū Ḥayyān al-Tawḥīdī, al-Sijistānī, al-Qifṭī, and Ibn al-Nadīm, besides two centuries of ignoring Ikhwān Al-Ṣafā by Ismaili authors, raise some doubts on attributing the authorship of Rasā'il to ʾIsmāʿīlīyah.Keywords: Ikhwān Al-Ṣafā, Rasā'il, ʾIsmāʿīlīyah, Orientalists, Abū Ḥayyān al-Tawḥīdī}
-
Quarterly Journal of Environmental Education and Sustainable Development, Volume:8 Issue: 4, 2020, PP 87 -102
Humanistic philosophic approaches and the ever-increasing dominance of humans on nature and the excessive use of it have all led to the emergence of an environmental crisis. This incident has necessitated the clarification of the causes, as well as understanding the spiritual and philosophical dimensions of the crisis for all. Researchers have found that this crisis is the result of philosophical approaches that have led to the exploitation of nature through the fundamental transformation of human's understanding of nature. This theory has had many consequences, due to a secular look and the elimination of spirituality from nature and the instrumental look. Seyyed Hussein Nasr, to restore spirituality to nature and revive his sacred reality, by looking at the man as part of nature to save the natural life of man, challenged this theory. The method of this study is library research based on the analysis. The purpose of this research has been to study and analyze the spiritual foundations of the environmental crisis and to improve the awareness of people to protect the environment. In this article, Seyyed Hossein Nasr's views, the oppositional views, and the cause of the emergence The results of the research show that although some scholars attribute the environmental crisis to religious teachings, arguing that the beliefs of religious leaders have led to the deterioration and degradation of environmental resources, as well as weakening their motivation to develop a safe environment, recognizing the spiritual dimensions of the crisis can play an important role in developing the appropriate attitudes and behaviors toward the environment; So the solution to the crisis is restoring spirituality to nature and reviving the sacred reality.
Keywords: Nasr, Spiritual crisis, Environmental Crisis, Modern human, spirituality} -
مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی با تبیین نگرش گنوسی ها در مورد انسان و جهان، سرود مروارید را که متن آن به زبان سریانی و بازمانده از سده دوم میلادی است، با حکایت شهزاده و کمپیر کابلی در مثنوی مولوی مقایسه می کند. در این مقاله با رمزگشایی از دو داستان تمثیلی، باورهای اساسی جهان بینی گنوسی، همچون ثنویت عالم ملکوت و عالم ماده، دوگانگی روح و جسم، هبوط روح از عالم روشنایی به جهان تاریکی و محبوس شدن آن در دنیای مادی و تخته بند تن شدن، فراموش کردن اصل خویش، بیداری و بازگشت به جایگاه نخستین و دیدار با «خویش» یا همان «شاهد آسمانی» را نشان می دهد. همچنین اشاره به چند حکایت عطار نیشابوری که دارای مضمون های مشترک با سرود مروارید و حکایت شاهزاده وکمپیر کابلی است، از دیگر مطالب این پژوهش است.کلید واژگان: سرود مروارید, شهزاده و کمپیرکابلی, گنوسی, فراموشی, مولوی, عطار}Religions & Mysticism, Volume:52 Issue: 2, 2020, PP 221 -242The present article, based on a descriptive-analytic method, by explaining the gnostic attitudes toward human beings and the world, compare the Hymn of the Pearl, which has been written in the Syriac language and dates back to the second century AD, with the Story of the Prince and the Witch of Kabuliin Rumi's Masnavi. By deciphering both of these allegorical stories, the basic beliefs of the Gnostic worldview, such as the dualism of the celestial and the material world, the duality of spirit and body, the fall of the soul from the world of light into the darkness and its confinement in the material world and the body yoke, amnesia, the awakening and the return to the prime position, and the meeting of "self" or "heavenly witness", are discussed. Also, we refer to some of Attar's anecdotes that share common themes with the Hymn of the Pearl and Story of the Prince and the Witch of Kabul.Keywords: The Hymn of the Pearl, Prince, Witch of Kabuli, Gnostic, Amnesia, Rumi, Attar}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.