به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مصطفی حیدری

  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری

    به منظور بررسی اثر عصاره جلبک دریایی (Ascophyllum nodosum) بر سویا آزمایشی در دو سال زراعی 1398 و 1399 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل پیری تسریع شده در دو سطح بذور نرمال و بذور فرسوده و کاربرد عصاره جلبک در چهار سطح (شاهد، پیش تیمار بذور با عصاره جلبک دریایی با غلظت 3/0 درصد، محلول پاشی برگی با عصاره جلبک دریایی با غلظت 3/0 درصد و ترکیب توام پیش تیمار بذور و محلول پاشی برگی با عصاره جلبک دریایی با غلظت 3/0 درصد) در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. محلول پاشی در مرحله آغاز گل دهی (R1) انجام شد. نتایج نشان داد که فرسودگی موجب کاهش میانگین سبز شدن روزانه و شاخص جوانه زنی به میزان 39/61 و 08/42 درصد نسبت به شاهد شد. وزن صد دانه و تعداد غلاف در بوته در شرایط فرسودگی به میزان 64/11 و 38/11 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. کاربرد توام پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی در هر دو شرایط نرمال و فرسودگی بالاترین میزان وزن صد دانه و تعداد غلاف در بوته را دارا بود. پیش تیمار بذور نرمال و فرسوده با عصاره جلبک به ترتیب موجب افزایش معنی دار 48/1 و 61/1 درصدی پروتئین نسبت به عدم کاربرد این ماده در این شرایط شد. اعمال پیری تسریع شده موجب کاهش 69/32 درصدی عملکرد دانه نسبت به شرایط نرمال شد. کاربرد توام پیش تیمار و محلول پاشی عصاره جلبک، بالاترین میزان عملکرد دانه را به خود اختصاص داد که نسبت به شاهد 85/87 درصد افزایش یافت. می توان کاربرد توام پیش تیمار و محلول پاشی با عصاره جلبک را جهت افزایش عملکرد دانه و درصد پروتئین در بذور نرمال و فرسوده سویا پیشنهاد نمود.

    کلید واژگان: پرایمینگ, زوال بذر, کود زیستی}
    Safiye Arab, Mehdi Baradaran Firouzabadi *, Ahmad Gholami, Mostafa Haydari
    Introduction

    Seed aging reduces the quality and quantity of agricultural production by reducing quality, viability, and irreversible seed vigor over time. Researchers are increasingly interested in seed aging, which is a serious problem in agriculture. To reduce damages caused during aging, various pretreatment techniques have been studied, including chemical compounds, growth regulators, and antioxidants. Sowing seeds in low osmotic potential osmotic solution is one method of slowing seed aging by osmopriming them. To reduce the negative effects of seed aging, biostimulants such as seaweed extract are used. In order to investigate the effect of seaweed extract on the quantitative and qualitative yield of soybean, an experiment was conducted in the two years of 2018 and 2019 in the research farm of Shahrood University of Technology.

    Materials and Methods

    The experimental treatments involved the acceleration of aging in two groups: normal seeds and aged seeds. Additionally, seaweed extract was applied at four different levels: control, seed pre-treatment with a seaweed extract concentration of 0.3%, foliar spraying with a seaweed extract concentration of 0.3%, and a combination of seed pre-treatment and foliar spraying with a seaweed extract concentration of 0.3%. This was conducted as a factorial experiment, employing a randomized complete block design with three replications. A sample of DPX was collected from the Mazandaran Agricultural Research Center. A controlled storage room was used to maintain the seeds at a temperature of 14-17°C and relative humidity of 30-40%. The seeds were harvested the same year as the experiment. In order to apply accelerated aging, the seeds were kept for 72 hours at a temperature of 41°C and relative humidity of 95%. Foliar spraying was done at the beginning of flowering (R1).

    Results and Discussion

     The results showed that accelerated aging decreased the mean daily emergence and germination index by 61.39 and 42.08% compared to the control. The pretreatment of soybean seeds made them more responsive to external stimuli and counteracted stress conditions before they emerged as seedlings. When the seeds were pretreated with seaweed extract, the mean daily emergence and seed germination index increased. The weight of one hundred seeds and the number of pods per plant decreased by 11.64 and 11.38% compared to the control. The combined application of seed pretreatment and foliar spraying in normal and aging conditions had the highest hundred seed weight and the number of pods per plant. In protein-rich crops, seaweed biostimulants can increase protein production. Pretreatment of normal and aged seeds with seaweed extract increased by 1.48 and 1.61 percent of seed protein. In order to improve soybean germination percentage, protein, and seed yield, ellagic acid and seaweed extract should be used individually or combined. Accelerated aging caused a 32.69% decrease in seed yield compared to normal conditions. The combined application of pre-treatment and foliar spraying of seaweed extract had the highest seed yield, which increased by 87.85% compared to the control. Seed aging likely caused a reduction of seed yield by reducing the mean daily emergence, leaf area index, and 100-seed weight. There are three main characteristics (mean daily seedling field emergence, the number of pods per plant, and 100-seed weight) that can explain 85.96% of seed yield variability based on the coefficient of explanation. An analysis of causal connections between seed yield and 100-seed weight showed that seed protein content directly affects seed yield. By increasing the number of pods per plant and the weight of 100 seed, soybean seeds yield may be enhanced by using seaweed extract.

    Conclusion

    With its powerful antioxidant properties and anti-aging properties, seaweed extract minimizes the effects of aging on aged seeds. Finally, within the scope of the research, it is possible to suggest the use of pre-treatment and foliar spraying with seaweed extract to increase seed yield and protein percentage in normal and aged soybean seeds.

    Keywords: Bio-Fertilizer, Deterioration, Priming}
  • مصطفی حیدری*، احمد مزیدی، ایمان روستا

    ابر زلزله، پیش نشانگری باستانی و عینی است که گاه چند روز پیش از وقوع زلزله، بر فراز گسل مسبب زلزله و اغلب در نزدیکی رومرکز آن تشکیل می شود. مهم ترین مشخصه ابر زلزله، جوشیدن آن از زمین و ساکن ماندن آن برای ساعاتی در آسمان است. هدف این پژوهش، یافتن ابر زلزله بزرگ ازگله در سال 1396 با تفسیر چشمی در تصاویر ماهواره متئوست-8 و سپس بررسی ویژگی های آن ابر با استفاده از محصولات همان ماهواره است. با جستجو در تصاویر مادون قرمز، ابر زلزله ازگله شناسایی گردید و نشان داده شد که سرچشمه ای زمین شناسی دارد و تشکیل چنین ابری در آنجا مرسوم نیست. زلزله ازگله، نزدیک به گسل زاگرس مرتفع (HZF) رخ داده بود، ولی ابر آن 12 روز پیشتر و حدود 700 کیلومتر دورتر از رومرکز زلزله و در قطعات دیگری از همان گسل، در خطی به طول 160 کیلومتر تشکیل شده بود. بررسی ها نشان داد این ابر مرتفع، از دو بخش تشکیل شده است: سرچشمه ای پرفشار و دنباله ای رقیق شده در دست باد. همچنین در این پژوهش، ابر زلزله متوسط سی سخت در سال 1399 نیز شناسایی گردید که 6 روز پیشتر و نزدیک به رومرکز زلزله تشکیل شده بود. جستجوی چشمی ابر زلزله از زمین و فضا، یک سرگرمی علمی همگانی، به ویژه برای هواشناسان آماتور با استفاده از تصاویر ماهواره ای است. پدیدار شدن ابر زلزله بر فراز یک گسل، هشداری برای رخداد احتمالی زلزله ای قریب الوقوع در آن گسل است، که البته نیاز به بررسی های بیشتری دارد.

    کلید واژگان: پیش نشانگر, ابر زلزله, زلزله ازگله, گسل زاگرس مرتفع, متئوست-8}
    Mostafa Heidari *, Ahmad Mazidi, Iman Rousta

    The earthquake cloud is an ancient and visual precursor of an earthquake that sometimes is formed several days before the event, above the earthquake fault and often close to the epicenter. The most important characteristic of an earthquake cloud is that it emanates from the ground and remains in the sky for hours. This study aimed to find the major 2017 Azgeleh earthquake cloud by visual interpretation of Meteosat-8 satellite images. The characteristics of the cloud in question were then investigated using the same satellite products. By searching the infrared images, the Azgeleh earthquake cloud was found. The cloud was shown to have had a geological origin, and the formation of such a cloud was unusual in that region. The Azgeleh earthquake occurred near the High Zagros Fault (HZF), whereas its cloud had been formed 12 days earlier and about 700 km away from its epicenter, on other parts of the same fault, along a 160-km-long line. The study revealed that this high cloud consists of two parts: a high-pressure source and a tail diluted by the wind. Moreover, the moderate 2021 Sisakht earthquake cloud was found, which had been formed 6 days earlier and near the epicenter. Visually searching for earthquake clouds from the ground or space is a public scientific hobby, particularly among amateur meteorologists using satellite imagery. The formation of an earthquake cloud above a fault can be a warning of a possible impending earthquake on that fault, which, of course, requires further investigation.

    Keywords: Precursor, Earthquake Cloud, Azgeleh Earthquake, High Zagros Fault, Meteosat-8}
  • صفیه عرب*، مهدی برادران فیروزآبادی، احمد غلامی، مصطفی حیدری
    سابقه و هدف
    سویا یکی از مهم ترین گیاهان روغنی و پروتئینی در ایران و جهان محسوب می شود. با توجه به اهمیت عملکرد دانه سویا و شناسایی صفات موثر در افزایش آن، این تحقیق با هدف بررسی روابط بین عملکرد دانه با صفات زراعی و فیزیولوژیکی سویا و تعیین صفاتی که در شرایط نرمال و پیری تسریع شده اثر بیشتری بر عملکرد دانه دارند، صورت پذیرفت.
    مواد و روش ها
    آزمایش حاضر طی دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود، به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار روی رقم کتول اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کیفیت اولیه بذر در دو سطح (بذور نرمال و بذور فرسوده) و عصاره جلبک دریایی در سه سطح (شاهد، پیش تیمار و محلول پاشی) بودند. بذرهای مورد استفاده از مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران تهیه شد که بذرهای برداشت شده همان سال بودند و تا زمان آزمایش در انبار کنترل شده دارای سیستم خنک کننده و در محدوده دمایی 14 تا 17 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 30 تا 40 درصد نگهداری شده بودند. جهت اعمال فرسودگی، بذور به مدت 72 ساعت در دمای 41 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 95 درصد قرار گرفتند.
    یافته ها
    در گیاهان حاصل از بذور نرمال، 84/81 درصد از تغییرات عملکرد دانه توسط تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه توجیه شد. بیشترین اثر مستقیم و مثبت را وزن صد دانه و بعد از آن تعداد غلاف در بوته به خود اختصاص دادند. صفت تعداد دانه در غلاف هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق تاثیر بر وزن صد دانه بر عملکرد دانه تاثیر گذار بود. در گیاهان حاصل از بذور فرسوده، صفات درصد سبز شدن نهایی مزرعه، شاخص پایداری غشاء، شاخص سطح برگ، آنتوسیانین، هیدروژن پراکسید، رادیکال سوپراکسید، تعداد غلاف در بوته و وزن صد دانه به عنوان متغیرهای اصلی وارد مدل شدند و 33/91 درصد از تغییرات توسط این هشت صفت توجیه شد. گونه های فعال اکسیژن شامل هیدروژن پراکسید و رادیکال سوپر اکسید به طور غیرمستقیم از طریق تاثیر بر وزن صد دانه موجب کاهش عملکرد دانه شدند. پیش تیمار بذور با عصاره جلبک از طریق افزایش درصد سبز شدن نهایی مزرعه، وزن صد دانه و میزان گلوتاتیون موجود در برگ گیاه موجب افزایش عملکرد دانه شد. محلول پاشی عصاره جلبک از طریق افزایش وزن صد دانه و شاخص پایداری غشاء موجب افزایش معنی دار عملکرد دانه گردید.
    نتیجه گیری
    صفات وزن صد دانه و تعداد غلاف در بوته در گیاهان حاصل از بذور نرمال و فرسوده سویا به دلیل اثر مستقیم و افزایشی بر عملکرد دانه می توانند به عنوان معیار گزینش جهت اصلاح و بهبود عملکرد در نظر گرفته شوند.
    کلید واژگان: تجزیه همبستگی, تجزیه علیت, پیری تسریع شده}
    Safiye Arab *, Mehdi Baradaran Firouzabadi, Ahmad Gholami, Mostafa Heidari
    Background and objectivesSoybean is considered one of the most important oil and protein plants in Iran and the world. Considering the importance of soybean yield and identifying traits effective in increasing it, this research was conducted with the aim of investigating the relationship between seed yield and agronomic and physiological traits of soybean and determining the traits that have a greater effect on seed yield under normal and accelerated aging conditions.Materials and methodsThe present experiment was conducted in the research farm of the Faculty of Agriculture of Shahrood University of Technology during 2017-2018 and 2019-2020, in a factorial experiment in the form of randomized complete blocks in three replications on Katol variety. The treatments included accelerated aging in two levels (normal seeds and aged seeds) and seaweed extract in three levels (control, pre-treatment and foliar spraying). The seeds used were obtained from the research center for agriculture and natural resources of Mazandaran and the seeds were harvested in the same year and until the time of testing, they were kept in a controlled warehouse with a cooling system at a temperature range of 14 to 17°C and a relative humidity of 30 to 40%. In order to apply aging, the seeds were placed for 72 hours at a temperature of 41°C and a relative humidity of 95%.ResultsThe results showed that in plants obtained from normal seeds, 84.81% of the changes in seed yield are justified by the number of pod per plant, the number of seed per pod and the 100 seed weight. In these plants, the 100 seed weight and then the number of pods per plant had the most direct and positive effect. The most direct and positive effect was attributed to the 100 seed weight, followed by the number of pods per plant. The trait of the number of seed per pod affected the seed yield both directly and indirectly through the effect on the 100 seed weight. Causality analysis in the plants obtained from aged seeds showed that the characteristics of final emergence percentage, membrane stability index, leaf area index, anthocyanin, hydrogen peroxide, superoxide radical, number of pods per plant and 100 seed weight were entered into the model as main variables and 91.33% of the changes are explained by these eight traits. Seed pre-treatment with seaweed extract increased seed yield by increasing the percentage of final emergence of the field, the 100 seed weight and the amount of glutathione in the leaves of the plant. Foliar spraying of seaweed extract caused a significant increase in seed yield through increasing the weight of 100 seed weight and membrane stability index.Conclusion The characteristics of 100 seed weight and number of pods per plant in plants obtained from normal and aged soybean seeds can be considered as selection criteria for improving and improving yield due to their direct and increasing effect on seed yield.
    Keywords: Accelerated aging, Causality analysis, Correlation Analysis}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری
    به منظور بررسی اثر اسید الاژیک بر شاخص های رشدی و روند پیری برگ در گیاه سویا، آزمایشی طی دو سال 1398 و 1399 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کیفیت اولیه بذر در دو سطح (بذور نرمال و بذور فرسوده) و کاربرد اسید الاژیک در چهار سطح (شاهد، پرایمینگ، محلول پاشی برگی و کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی برگی با غلظت 50 میلی گرم در لیتر) بود. نتایج نشان داد که پیری تسریع شده موجب کاهش میزان کلروفیل، کاروتنویید، ارتفاع بوته، وزن خشک برگ و ساقه، درصد روغن و عملکرد دانه نسبت به شاهد شد. استفاده از اسید الاژیک به صورت پرایمینگ، محلول پاشی برگی و ترکیب توام آن ها، درصد روغن را به ترتیب 23/0، 24/0 و 29/0 درصد نسبت به شاهد ارتقا داد. پرایمینگ، محلول پاشی و کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی با اسید الاژیک به ترتیب عملکرد دانه را 59/23 ، 23/23 و 48/55 درصد نسبت به شاهد ارتقا دادند. کاربرد اسید الاژیک به صورت پرایمینگ بذری و محلول پاشی برگی بهتر از سایر سطوح عمل کرد. در نهایت استفاده از این ماده به صورت پرایمینگ جهت افزایش درصد روغن و عملکرد دانه سویا توصیه می شود.
    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, الاژیتانن, پرایمینگ, درصد روغن, زوال بذر}
    Safiye Arab, Mehdi Baradaran Firouzabadi *, Ahmad Gholami, Mostafa Haydari
    In order to investigate the effect of ellagic acid on the growth indices and leaf aging process in soybean, an experiment was conducted during the two years of 2018 and 2019 in the research farm of Shahrood University of Technology's Faculty of Agriculture. The experiment was carried out factorial in the form of a randomized complete block design in three replications. The experimental treatments include the initial seed quality at two levels (normal seeds and aged seeds) and the application of ellagic acid at four levels (control, priming, foliar spraying and combined application of priming and foliar spraying with a concentration of 50 mg/L). The results showed that accelerated aging decreased the amount of chlorophyll, carotenoid, plant height, leaf and stem dry weight, oil percentage and seed yield compared to the control. The use of ellagic acid in the form of priming, foliar spraying and their combination in this study increased the percentage of oil by 0.23, 0.24 and 0.29%, respectively, compared to the control. Priming, foliar spraying and the combined application of priming and foliar spraying with ellagic acid improved the grain yield by 23.59, 23.23 and 55.48%, respectively. The use of ellagic acid as seed priming and foliar spraying better than other levels. Finally, it is recommended to use this material as a priming to increase the percentage of oil and yield of soybean.
    Keywords: Antioxidant, Ellagitannin, oil percentage, Priming, seed deterioration}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری

    این آزمایش به منظور بررسی اثر کود جلبک دریایی بر بهبود صفات فیزیولوژیکی سویا در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود طی دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398 انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل پیری تسریع شده در دو سطح (بذور شاهد و فرسوده) و کود جلبک در سه سطح (شاهد: بدون اعمال تیمار، پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی با غلظت 3/0 درصد کود جلبک) بودند. نتایج نشان داد که پیری تسریع شده در سال اول و دوم آزمایش موجب کاهش 11/15 و 33/13 درصدی میزان کلروفیل a در برگ گیاهان حاصل از این بذور شد. در هر دو سال آزمایش محلول پاشی کود جلبک در شرایط عادی و فرسودگی موجب افزایش معنی دار میزان کلروفیل a تا سطح معنی دار شد. اعمال پیری تسریع شده در بذور، به ترتیب موجب افزایش 13/35، 46/12 و 22/22 درصدی کاروتنویید، فلاونویید و آنتوسیانین در برگ گیاهان حاصل از این بذور شد. اعمال پیری تسریع شده موجب کاهش 86/0، 90/0 و 18/33 درصدی روغن دانه، پروتیین دانه و عملکرد دانه شد. حداکثر درصد روغن و پروتیین دانه نیز به ترتیب 74/19 و 31/38 درصد بود که به تیمارهای محلول پاشی و پیش تیمار بذری تعلق داشت. استفاده از کود جلبک به صورت پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی به ترتیب موجب افزایش عملکرد دانه به میزان 49/36 و 67/21 درصد نسبت به شاهد شد. در نهایت می توان پیش تیمار بذور با کود جلبک دریایی را جهت بهبود اثرات فرسودگی بذر و افزایش عملکرد دانه در گیاه سویا پیشنهاد نمود.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, پیری تسریع شده, درصد روغن}
    Safiye Arab, Mehdi Baradaran Firouzabadi*, Ahmad Gholami, Mostafa Haydari

    This experiment was conducted to investigate the effect of seaweed fertilizer on the improvement of physiological traits of soybeans in the research field of Shahrood University of Technology Faculty of Agriculture during two crop years, 2018–2019 and 2019–2020. The experiment was carried out factorially in the form of a randomized complete block design in three replications. The experimental factors included accelerated aging in two levels (control seeds and aged seeds) and seaweed fertilizer in three levels (control: no treatment, seed pretreatment and foliar spraying with a concentration of 0.3% seaweed fertilizer). Results showed that accelerated aging in the first and second years of the experiment caused a decrease of 15.11 and 13.33% in the amount of chlorophyll a in leaves of plants obtained from these seeds. In both years, the foliar application of seaweed fertilizer in normal and aging conditions caused a significant increase in the amount of chlorophyll a to a significant level. Accelerated aging in seeds caused an increase of 35.13, 12.46 and 22.22 percent of carotenoid, flavonoid and anthocyanin in the leaves of plants obtained from these seeds, respectively. Accelerated aging decreased by 0.86%, 0.90% and 33.18% of seed oil, protein and yield. The maximum levels of oil and protein were 19.74% and 38.31%, respectively, which belonged to foliar spraying and seed pretreatment treatments. Using seaweed fertilizer as seed pretreatment and foliar spraying increased yield by 36.49% and 21.67%, respectively, compared to the control. Finally, pre-treatment of seeds with seaweed fertilizer can be suggested to improve the effects of seed aging and increase yield in the soybeans.

    Keywords: Antioxidant, Accelerated aging, Oil percentage}
  • سمانه سلامیان، مصطفی حیدری*، اصغر نوروزی

    مقدمهسوءمصرف مواد یکی از شایع ترین و پرهزینه ترین مشکلات سلامتی در جهان امروز است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش نشانگان افسردگی در افراد با سوء مصرف مواد مخدر انجام شد. روش کارروش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی بود که مبتلا به سوء مصرف مواد بوده و برای درمان وابستگی خود طی سه ماه (دی تا اسفند 1400) به مراکز ترک اعتیاد دولتی در منطقه 5 شهر تهران مراجعه کردند که از بین آنها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. 12 جلسه روان درمانی شناختی -رفتاری (مایکل فری، 2005) و 15 جلسه طرحواره درمانی (یانگ، 2003) اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه افسردگی بک (1987) بهره برده شد.نتایجیافته های حاصل از پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری نسبت به گروه گواه تفاوت معنی داری در مرحله پس آزمون و پیگیری در متغیر افسردگی ایجاد کرده است (01/0 ≥p) اما مداخله طرحواره درمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری در متغیر کلی افسردگی نسبت به گروه گواه تفاوت معنی داری ایجاد نکرده است (01/0(p≥نتیجه گیریبر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی-رفتاری روشی موثرتر از طرحواره درمانی بوده است. بنابراین، درمان شناختی-رفتاری می تواند یک درمان انتخابی برای کاهش افسردگی در افراد با سوء مصرف مواد مخدر باشد.

    کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری, طرحواره درمانی, افسردگی}
    Samaneh Salamian, Mostafa Heydari *, Asghar Norouzi
    Introduction

    Substance abuse is one of the most common and costly health problems in the world today. The present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of cognitive behavioral therapy and schema therapy in reducing depressive symptoms in people with drug abuse.

    Material and Method

    The research method was semi-experimental with a pre-test, post-test and follow-up plan with a control group. The statistical population of the research included all the people who were suffering from substance abuse and went to government addiction treatment centers in the 5th district of Tehran for the treatment of their addiction within three months (December 2021 to March 2021). 45 subjects were selected and randomly replaced in three equal groups of 15 people. 12 sessions of cognitive-behavioral psychotherapy (Frey, 2005) and 15 sessions of schema therapy (Yang, 2003) were performed. Beck's depression questionnaire (1987) was used to collect information.

    Results

    The results of the research showed that the cognitive-behavioral therapy compared to the control group has created a significant difference in the post-test and follow-up stage in the depression variable (p ≥ 0.01), but the schema therapy intervention in the post-test and follow-up stage in The general variable of depression did not make a significant difference compared to the control group (p≥0.01).

    Conclusion

    Based on the findings of the research, it can be concluded that cognitive-behavioral therapy was more effective than schema therapy. Therefore, cognitive-behavioral therapy can be a treatment of choice to reduce depression in people with drug abuse.

    Keywords: Cognitive behavioral therapy, Schema therapy, Depression}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری
    سابقه و هدف

    اسید الاژیک یک ترکیب پلی فنول طبیعی است و غلظت های مختلف و نحوه استفاده آن موجب واکنش های مختلفی در گیاهان می شود. این پژوهش به منظور بررسی اثر اسید الاژیک و کیفیت بذر بر مراحل فنولوژیک و عملکرد دانه سویا انجام شد.

    مواد و روش ها

    آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های زراعی 1398 و 1399 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود طراحی و اجرا گردید. در این آزمایش کیفیت اولیه بذر در دو سطح (بذرهای نرمال و بذرهای فرسوده) و اسید الاژیک در چهار سطح (صفر، پرایمینگ، محلول پاشی و کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی با غلظت 50 میلی گرم در لیتر) در نظر گرفته شد. جهت اعمال فرسودگی از آزمون پیری تسریع شده استفاده شد و برای این کار، بذرها به مدت 72 ساعت در دمای 41 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 95 درصد قرار گرفتند. پرایمینگ بذرها با غلظت 50 میلی گرم در لیتر اسید الاژیک با رعایت اصول هوادهی بذر به مدت شش ساعت انجام شد. تیمار محلول پاشی نیز صبح زود و هنگام آغاز گلدهی (R1) و در شرایط مساعد محیطی انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که پیری تسریع شده در سال اول و دوم آزمایش به ترتیب موجب کاهش صفت درصد سبز شدن گیاهچه در مزرعه به میزان 93/30 و 93/29 درصد نسبت به شاهد شد. در سال اول و دوم آزمایش پرایمینگ بذرهای نرمال با اسید الاژیک موجب افزایش درصد سبزشدن مزرعه به ترتیب به میزان 33/16 و 67/12 درصد شد. درصد سبز شدن مزرعه در سال اول و دوم آزمایش در بذرهای فرسوده ای که با اسید الاژیک پرایمینگ شده بودند، به ترتیب 33/14 و 33/8 درصد نسبت به شاهد ارتقا یافت. پیری تسریع شده موجب کاهش معنی دار سرعت سبز شدن به میزان 66/37 درصد نسبت به شاهد شد. درصد سبز شدن گیاهچه در بذرهایی که با اسید الاژیک پرایمینگ شده بودند، به میزان 75/18 درصد نسبت به عدم کاربرد این ماده افزایش یافت.در این آزمایش، اعمال پیری تسریع شده موجب تاخیر در بروز صفات فنولوژیکی در گیاه سویا شد. استفاده از اسید الاژیک به صورت پرایمینگ و کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی توانست سرعت وقوع صفات فنولوژیکی را تا سطح معنی داری افزایش دهد. اعمال پیری تسریع شده در سال اول و دوم آزمایش به ترتیب موجب کاهش 85/25 و 78/28 درصدی عملکرد دانه شد. استفاده از اسید الاژیک به صورت پرایمینگ، محلول پاشی و کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی به ترتیب موجب افزایش 59/23 ، 23/23 و 48/55 درصدی عملکرد دانه نسبت به شاهد شد.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, پیری تسریع شده, شروع گلدهی}
    Safiye Arab, Mehdi Baradaran Firouzabadi *, Ahmad Gholami, Mostafa Heidari
    Background and objectives

    Ellagic acid is a natural polyphenol compound, and different concentrations and ways of using it cause different reactions in plants. This research was conducted to investigate the effect of ellagic acid and seed quality on the phenological stages and yield of soybeans.

    Materials and methods

    The factorial experiment was designed and implemented in a randomized complete block design in three replications in the agricultural years of 2019 and 2020 in the research farm of the Faculty of Agriculture, Shahrood University of Technology. In this experiment, the initial quality of the seed was considered in two levels (normal seed and aged seed) and ellagic acid in four levels (zero, priming, foliar spraying and combined application of priming and foliar spraying with a concentration of 50 mg/liter). Accelerated aging test was used to apply aging and for this purpose, the seeds were kept for 72 hours at a temperature of 41°C and a relative humidity of 95%. Seed priming was done with a concentration of 50 mg/liter of ellagic acid, following the principles of seed aeration for six hours. The spraying treatment was done early in the morning and at the beginning of flowering (R1) and in favorable environmental conditions.

    Results

    The results showed that accelerated aging in the first and second year of the experiment, respectively, caused a decrease in the final emergence percentage of seedling in the field by 30.93 and 29.93% compared to the control. In the first and second year, the normal seed priming test with ellagic acid increased the final emergence percentage of field by 16.33 and 12.67 percent, respectively. The final emergence percentage of the field in the first and second year of the experiment in aged seeds that were primed with ellagic acid was improved by 14.33 and 8.33%, respectively, compared to the control. Accelerated aging caused a significant decrease in germination rate by 37.66% compared to the control. The final emergemce percentage of seeds that were primed with ellagic acid increased by 18.75% compared to the non-application of this substance. In this experiment, accelerated aging caused a delay in the occurrence of phenological traits in soybean plants. The use of ellagic acid as priming and the combined use of priming and spraying could increase the rate of occurrence of phenological traits to a significant level. Applying accelerated aging in the first and second year of the experiment caused a decrease of 25.85 and 28.78 percent of seed yield, respectively. The use of ellagic acid in the form of priming, foliar spraying and the combined use of priming and foliar spraying increased the seed yield by 23.59, 23.23 and 55.48%, respectively, compared to the control.

    Conclusion

    The use of ellagic acid as priming and the combination of priming and spraying can be suggested to accelerate the occurrence of phenological traits in soybeans. In this study, the application of ellagic acid as priming worked better than foliar spraying. It is recommended to use priming and ellagic acid solution to improve soybean yield under normal and aging conditions.

    Keywords: Accelerated aging, Antioxidant, Flowering initiation}
  • عادله ثقفی، مصطفی حیدری*، منوچهر قلی پور، الهیار فلاح
    سیلیکون بعنوان یک عنصر و هم‎چنین سالیسیلیک اسید بعنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی نقش مهمی بر گیاهان بخصوص در شرایط تنش‎های محیطی دارند. به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی سیلیکون و سالیسیلیک اسید بر عملکرد کمی و برخی خصوصیات کیفی برنج (رقم شیرودی)، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقات برنج کشور (آمل) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل محلول پاشی سیلیکون از منبع سیلیکات پتاسیم در سه سطح 0، 3 و 6 سی سی در لیتر و سالیسیلیک اسید در چهار سطح 0، 0/5، 1و 1/5 میلی مولار در لیتر بودند. نتایج نشان داد سیلیکون تاثیر معنی‎داری بر عملکرد دانه نداشت و استفاده از آن تنها بر اجزای عملکرد دانه همانند تعداد پنجه و تعداد دانه در خوشه معنی‎دار و سبب افزایش آن‎ها شد. این افزایش تا سطح 3 سی‎سی سیلیکون در لیتر بود. استفاده از سالیسیلیک اسید تا سطح 0/5 میلی‎مولار سبب افزایش 17/14 درصدی عملکرد دانه شد. اثر متقابل سیلیکون و سالیسیلیک اسید بر درصد نیتروژن و مقدار فسفر دانه معنی‎دار و بیشترین آن‎ها در تیمار 6 سی‎سی سیلیکون و 0/5 میلی‎مولار سالیسیلیک اسید بدست آمد. مقدار کلروفیل برگ تحت تاثیر تیمار سیلیکون و سالیسیلیک اسید قرار نگرفت اما مقدار سیلیکون برگ تنها تا سطح 3 سی‎سی سیلیکون در لیتر افزایش یافت (18 درصد).  از نتایج بدست آمده در این آزمایش می‎توان بیان کرد استفاده از 3 سی‎سی سیلیکون و 0/5 میلی‎مولار سالیسیلیک اسید از کارایی مناسبی در بهبود عملکرد دانه و برخی خصوصیات کمی و کیفی برنج رقم شیرودی برخوردار بود.
    کلید واژگان: رنگدانه فتوسنتزی, سالسیلیک اسید, سیلیکون, عناصر معدنی}
    Adeleh Saghafi, Mostafa Heidari *, Manouchehr Gholipour, Alhayar Fallah
    Introduction
    Nutrition is one of the important factors in improving the quantity and quality of crops. Meanwhile, silicon is a useful element for rice and has positive effects on its quantitative and qualitative properties. Silicon (Si) is the 2nd and 8th extensive element on earth surface or soils and in nature, respectively. In soils, Si is mostly insoluble and not available for plants. In plants, Si-accumulation ranges from 0.1 to 10% dry weight. Plants take up Si either actively or passively in form of monosilicic acid (H4SiO4), which typically occurs in a range of 0.1–0.6 mM in soil solution. Salicylic acid, which is known as a regulator of plant growth, plays an important role in plant growth and yield, especially in conditions of environmental stress. Salicylic acid (SA) is eminent as signal molecule and phytohormone which can effectively participate in the induction of plant defense mechanisms against abiotic stress. It has the potential to regulate a number of physio-biochemical processes such as photosynthetic traits, nutrients balance, osmotic adjustments, antioxidant defense systems and improves plant protection or tolerance against drought. The external application of SA is believed to improve the adaptation to drought and osmotic stress by the generation of antioxidant enzymes activies.
    Materials and Methods
    In order to investigate the effect of foliar application of silicon and salicylic acid on the quantitative yield and some quality characteristics of rice (Shiroodi cultivar), an experiment was conducted in the country's rice research farm (Amol). The experiment was performed as a factorial experiment in a randomized complete block design with 3 replications. Experimental treatments included foliar application of silicon from potassium silicate source at three levels of 0, 3 and 6 cc / l as the first factor and salicylic acid at four levels of 0, 0.5, 1 and 1.5 mM / l as the second factor. Sampling was done in two stages of flowering and physiological maturation.
    Results and Discussion
    The results showed that silicon had no significant effect on grain yield and its use was only significant on grain yield components such as number of tillers and number of grains per panicle and increased them. This increase was up to the level of 3 cc silicon per liter. Meanwhile, the use of salicylic acid up to 0.5 mM caused a significant increased grain yield 17.14%. The interaction between silicon and salicylic acid had on nitrogen percentage and the content of phosphorus in seed and the highest amount of them were obtained in the treatment of 6 cc silicon, 0.5 mM salicylic acid. Leaf chlorophyll content was not affected by silicon and salicylic acid treatment but the content of leaf silicon was increased only to the level of 3 cc silicon per liter.
    Conclusion
    From the results obtained in this experiment, it can be stated that the use of silicon up to the level of 6 cc of silicon per liter did not have a significant effect on the grain yield of Shiroudi variety and only on some components of grain yield such as the number of tillers per plant and the number of seeds. It had a significant effect on panicle and caused their increase. Chlorophyll, as an effective pigment in leaf photosynthesis, was not affected by silicon and salicylic acid treatment, but the amount of silicon in rice leaves was increased up to the level of 3 cc of silicon per liter. Then from the results obtained in this experiment can be stated that the use of 3 cc of silicon and 0.5 mM salicylic acid had good performance in improving grain yield and some quantitative and qualitative characteristics of rice in Shiroodi cultivar.
    Keywords: mineral elements, Photosynthetic pigment, Salicylic Acid, Silicon}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری
    اسید الاژیک یک ترکیب پلی فنول طبیعی است که خاصیت آنتی اکسیدانی قوی دارد و موجب کاهش اثرات انواع تنش ها در گیاهان می شود. جهت بررسی اثر اسید الاژیک بر درصد پروتیین و عملکرد دانه سویا، آزمایشی در دو سال زراعی 1398 و 1399 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل پیری تسریع شده در دو سطح، بذر نرمال و بذر فرسوده و کاربرد اسید الاژیک در چهار سطح (شاهد، پیش تیمار بذر، محلول پاشی برگی و ترکیب توام پیش تیمار بذر و محلول پاشی برگی با اسید الاژیک با غلظت 50 میلی گرم در لیتر) در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار بودند. تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه در گیاهان حاصل از بذر فرسوده به ترتیب 64/11، 16/4 و 13/13 درصد نسبت به شاهد کاهش معنی دار یافت. استفاده توام پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی اسید الاژیک در شرایط نرمال و فرسودگی به ترتیب موجب افزایش معنی دار 10 و 3/11 درصدی تعداد دانه در غلاف نسبت به عدم کابرد این ماده در این شرایط شد. کاربرد توام پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی اسید الاژیک به ترتیب موجب افزایش 89/20 و 93/51 درصدی در وزن صددانه و عملکرد دانه نسبت به شاهد شد. کاربرد اسید الاژیک در شرایط نرمال تاثیری بر درصد پروتیین نشان نداد و این در حالی است که استفاده از این ماده به صورت پیش تیمار بذری، محلول پاشی برگی و کاربرد توام پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی در شرایط فرسودگی به ترتیب منجر به افزایش 88/0، 40/0 و 86/0 درصدی پروتیین شد. می توان کاربرد توآم پیش تیمار و محلول پاشی با اسید الاژیک را جهت افزایش عملکرد دانه و درصد پروتیین در گیاهان حاصل از بذر نرمال و فرسوده سویا پیشنهاد کرد.
    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, پرایمینگ, پروتئین, ترکیبات فنولیک, زوال بذر}
    Safiye Arab, Mehdi Baradaran Firouzabadi *, Ahmad Gholami, Mostafa Heidari
    Ellagic acid is a natural polyphenol compound that has strong antioxidant properties and reduces the effects of various stresses in plants. In order to investigate the effect of ellagic acid on protein percentage and soybean yield, an experiment was conducted in the two crop years of 2018 and 2019 in the research farm of Shahrood University of Technology. Treatments include accelerated aging on two levels of normal seed and aged seed and the application of ellagic acid on four levels (control, seed pre-treatment, foliar spraying and the combination of seed pre-treatment and foliar spraying with ellagic acid with a concentration of 50 mg/L) in the form of a factorial experiment with a basic design of randomized complete blocks in three replications. The number of pods per plant, the number of seeds per pod and the 100 seed weight per plant obtained from aged seeds decreased by 11.64, 4.16, and 13.13%, respectively, compared to the control. The combined use of seed pretreatment and foliar spraying of ellagic acid in normal and aging conditions caused a significant increase of 10.00 and 11.30% in the number of seeds in the pod compared to the non-application of this substance in these conditions. The combined use of seed pretreatment and foliar spraying of ellagic acid caused an increase of 20.89 and 51.93% in the weight of 100 seed and seed yield, respectively, compared to the control. The application of ellagic acid in normal conditions did not show any effect on the protein percentage, while the use of this substance in aging conditions by the form of seed pretreatment, foliar spraying and the combined use of seed pretreatment and foliar spraying, led to an increase of 0.88, 0.40, and 0.86 percent of protein, respectively. It is possible to suggest the combined use of pretreatment and foliar spraying with ellagic acid to increase seed yield and protein percentage in plants obtained from normal and aged soybean seeds.
    Keywords: Antioxidant, phenolic compounds, Priming, Protein, seed deterioration}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری
    چکیده مبسوط مقدمه

    پیری بذر، پدیده ای است که در طول عمر هر بذر ممکن است رخ دهد. تغییراتی که در طی پیری رخ می دهد بر کیفیت بذر تاثیر می گذارند. با پیری بذر، قدرت بذر اولین جزء از کیفیت بذر است که کاهش می یابد و به دنبال آن ظرفیت جوانه زنی، رشد و استقرار گیاهچه نیز کاهش نشان می دهد. یکی از راهکارهای تحریک جوانه زنی و افزایش استقرار گیاهچه ها در بذر های فرسوده استفاده از پیش تیمار بذرها با مواد مختلف است. از جمله این مواد می توان به عصاره جلبک دریایی اشاره کرد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر پیش تیمار با عصاره جلبک دریایی بر صفات جوانه زنی و رشد هتروتروفیک بذرهای غیرفرسوده و فرسوده سویا بود.

    مواد و روش ها

    آزمایش در سال 1398 در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود طراحی و اجرا شد. تیمارها شامل پیری بذر در دو سطح (بذرهای غیر فرسوده و بذرهای فرسوده) و پیش تیمار بذر با عصاره جلبک دریایی در هفت سطح (بدون پیش تیمار، آب مقطر، 1/0، 2/0، 3/0، 4/0 و 5/0 درصد) بود. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی در سه تکرار در محیط ژرمیناتور انجام شد. بذرها با قرار گرفتن در دمای 41 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 95 درصد به مدت 72 ساعت فرسوده شدند. پیش تیمار بذرها با عصاره جلبک دریایی با رعایت اصول هوادهی بذر به مدت شش ساعت انجام شد.

    یافته ها

    پیری موجب کاهش درصد و سرعت جوانه زنی، نسبت رشد آلومتریک، شاخص بنیه طولی گیاهچه، کارایی استفاده از ذخایر و شاخص بنیه بذر گردید. میزان مالون دی آلدهید و هدایت الکتریکی بذرهای فرسوده به ترتیب 68/37 و 32/38 درصد بیشتر از بذرهای طبیعی بود. پیش تیمار بذرها با 1/0، 2/0 و 3/0 درصد عصاره جلبک دریایی موجب افزایش معنی دار سرعت جوانه زنی، شاخص جوانه زنی و کارایی استفاده از ذخایر بذر گردید. برش دهی  برهم کنش پیری و عصاره جلبک نشان داد که کاربرد 1/0، 2/0 و 3/0 درصد عصاره جلبک در شرایط طبیعی موجب افزایش درصد جوانه زنی و شاخص بنیه بذر گردید. پیش تیمار بذرهای فرسوده با 1/0، 2/0 و 3/0 درصد عصاره جلبک به ترتیب موجب افزایش 73/8، 8 و 15 درصدی در جوانه زنی نسبت به شاهد (بذرهای فرسوده بدون دریافت پیش تیمار) گردید. استفاده از آب مقطر و تمامی سطوح عصاره جلبک دراین پژوهش موجب افزایش شاخص بنیه بذر و کاهش هدایت الکتریکی گردید. میزان مالون دی آلدهید موجود در بذرهای فرسوده با کاربرد تمامی سطوح عصاره جلبک کاهش یافت. استفاده از 2/0، 3/0، 4/0 و 5/0 درصد عصاره موجب افزایش مقدار استفاده از ذخایر و کسر ذخایر مصرف شده در بذرهای فرسوده گردید.

    نتیجه گیری

    در نهایت در محدوده پژوهش انجام شده بین غلظت های مورد استفاده، غلظت 3/0 درصد عصاره جلبک بهتر از سایر غلظت ها بود. هم چنین می توان پیشنهاد نمود که کاربرد عصاره جلبک دریایی به صورت پیش تیمار بذری سبب بهبود اثرات پیری بذر در گیاه سویا می گردد.

    جنبه های نوآوری

    1- بررسی تاثیر پیش تیمار بذرهای طبیعی و فرسوده سویا با عصاره جلبک دریایی با غلظت های 1/0 تا 5/0 درصد برای اولین بار انجام شد.
    2- استفاده از غلظت 3/0 درصد عصاره جلبک برای پیش تیمار بذرهای سویا به عنوان بهترین غلظت معرفی گردید.
    3- عصاره جلبک دریایی به عنوان یک آنتی اکسیدان مهم موجب بهبود صفات فیزیولوژیک در بذرهای فرسوده سویا معرفی شد.

    کلید واژگان: پرایمینگ, جلبک قهوه ای, درصد جوانه زنی, فرسودگی بذر}
    Safiye Arab, Mehdi Baradaran Firouzabadi*, Ahmad Gholami, Mostafa Haydari
    Extended Abstract Introduction

    Seed aging is a phenomenon that occurs during the life of any seed. Changes that occur during aging affect seed quality. Through the process of aging, seed vigor is the first trait of the seed quality that decreases, followed by a decrease in germination capacity, seedling growth and establishment. Hence, one way to stimulate germination and increase the establishment of seedlings from aging seeds is seed pre-treatment using different materials such as brown seaweed extract. The aim of this study was to investigate the effect of seaweed extract pretreatment on germination traits and heterotrophic growth of un-aged and aged soybean seeds.

    Materials and Methods

    The experiment was designed and implemented at a laboratory in the faculty of agriculture of Shahrood University of Technology in 2019. Treatments included seed aging at two levels (un-aged seeds and aged seeds) and pretreatment with seaweed extract at seven levels (zero, distilled water, 0.1, 0.2, 0.3, 0.4 and 0.5 %). The experiment was carried out as a factorial in a completely randomized design (CRD) with three replications in the germinator environment. The seeds were aged by being placed at 41°C and 95% relative humidity for 72 hours. Seed pretreatment seaweed extract was done for 6 hours in accordance with the principles of seed aeration.

    Results

    Aging reduced germination percentage and germination rate, allometric growth ratio, seedling length vigor index, seed reserves use efficiency and seed vigor index. Malondialdehyde content and electrical conductivity of aged seeds were 37.68% and 38.32% higher than un-aged seeds respectively. Seed pretreatment with 0.1, 0.2 and 0.3% of seaweed extract significantly increased germination rate, germination index and seed reserves use efficiency. Slicing interactions of aging and seaweed extract showed that seed pretreatment with 0.1, 0.2 and 0.3% of seaweed extract significantly increased germination rate and germination index in un-age seeds. Pretreatment of aged seeds with 0.1, 0.2 and 0.3% seaweed extract increased germination percentage by 8.73%, 8% and 15% compared to the control (aged seeds without pretreatment), respectively. The use of distilled water and all levels of seaweed extract in this study increased the seed vigor index and decreased the electrical conductivity. The amount of malondialdehyde in aged seeds was reduced by using all levels of seaweed extract. The use of 0.2, 0.3, 0.4 and 0.5% of the extract increased the amount of seed reserves use rate and fraction of seed reserves mobilization in aged seeds.

    Conclusions

    Finally, in the scope of this research between the concentrations used, the concentration of 0.3% seaweed extract was better than the others. It can also be suggested that the use of seaweed extract as a seed pretreatment improves the effects of seed aging on soybeans.

    Highlights

    1-The effect of pretreatment with seaweed extract with concentrations of 0.1 to 0.5% on un-aged and aged soybean seeds was investigated for the first time.
    2-Using a concentration of 0.3% seaweed extract for the pretreatment of soybean seeds was introduced as the best concentration.
    3- Seaweed extract was introduced as an important antioxidant to improve physiological traits in soybean seeds.

    Keywords: Brown seaweed, Deterioration, Germination percentage, Priming}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروز آبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری
    بذرهای سویا به دلیل بالا بودن میزان روغن در آن ها به انبارداری حساس هستند و سریع دچار فرسودگی می شوند. فرسودگی بذور منجر به کاهش درصد و سرعت جوانه زنی و در نهایت کاهش عملکرد دانه می شود. اگرچه با روش های انبارداری مناسب می توان سرعت فرسودگی را کاهش داد، اعمال برخی تیمارها نیز روی بذور فرسوده و یا محلول پاشی برخی مواد روی گیاهان حاصل از این بذور می توانند بر بهبود عملکرد بذر موثر باشند. کاربرد مواد ضدپیری مانند عصاره جلبک در گیاهان می تواند به عنوان آنتی اکسیدان عمل کند و اثرات ناشی از فرسودگی را کاهش دهد. جهت ارزیابی مراحل فنولوژیک و عملکرد دانه سویا آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود طی دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398 در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کیفیت اولیه بذر در دو سطح (بذور نرمال و بذور فرسوده) و عصاره جلبک قهوه ای (Ascophyllum nodosum) در چهار سطح (شاهد، پرایمینگ، محلول پاشی و کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی با غلظت 3/0 درصد) بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. فرسودگی موجب کاهش معنی دار 50/23 و 33/25 درصدی در سبز شدن گیاهچه شد. پیش تیمار بذور نرمال و فرسوده با عصاره جلبک در سال اول موجب افزایش 33/16 و 33/7 درصدی این صفت نسبت به عدم کاربرد عصاره جلبک شد. در سال دوم آزمایش کاربرد عصاره جلبک موجب افزایش 67/12 درصدی سبز شدن گیاهچه در شرایط نرمال شد و در شرایط فرسودگی افزایش 33/8 درصدی با کاربرد عصاره جلبک به ثبت رسید. در این پژوهش اعمال فرسودگی سبب افزایش معنی دار صفات فنولوژیکی در گیاه سویا شد. استفاده از عصاره جلبک به صورت پرایمینگ و کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی برگی توانست سرعت وقوع صفات فنولوژیکی را تا سطح معنی داری افزایش دهد. عملکرد دانه در گیاهان حاصل از بذور فرسوده 69/32 درصد کمتر از گیاهان شاهد شد. استفاده از عصاره جلبک به صورت پرایمینگ، محلول پاشی برگی و کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی برگی به ترتیب موجب افزایش  43/54، 69/15 و 85/87 درصدی عملکرد دانه نسبت به گیاهان شاهد شد. در این پژوهش کاربرد عصاره جلبک دریایی به صورت پرایمینگ بذری بهتر از حالت محلول پاشی برگی عمل کرد. می توان پرایمینگ و ترکیب توام پرایمینگ و محلول پاشی با عصاره جلبک را جهت تسریع وقوع صفات فنولوژیکی در گیاه سویا توصیه نمود. کاربرد توام پرایمینگ و محلول پاشی عصاره جلبک جهت بهبود عملکرد دانه سویا در شرایط نرمال و فرسودگی توصیه می شود.
    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, پرایمینگ, پیری تسریع شده}
    Safiye Arab, Mehdi Baradaran Firouzabadi *, Ahmad Gholami, Mostafa Haydari
    Introduction
    Soybean seeds are sensitive to storage due to their high oil content and they aged quickly. Aging of seeds leads to a decrease in the percentage and speed of germination and ultimately to a decrease in seed yield. Although the aging rate can be reduced with proper storage methods, the application of some treatments on the aged seeds or spraying some substances on the plants obtained from these seeds can be effective in improving the seed yield. The use of anti-aging substances such as seaweed extract in plants can act as antioxidants and reduce the effects of aging.
     
    Materials and Methods
    In order to evaluate the phenological stages and yield of soybean, an experiment was carried out in the research farm of Shahrood University of Technology during 2019 and 2020 in three replications. The treatments include the initial seed quality in two levels (normal seeds and aged seeds) and seaweed extract (Ascophyllum nodosum) in four levels (control, priming, foliar spraying and combined application of priming and foliar spraying with a concentration of 0.3%). The experiment was carried out as a factorial in the form of a basic design of randomized complete blocks.
    Results and Discussion
    In this research, applying accelerated aging caused a significant increase in phenological traits in soybean plants. The use of seaweed extract as a priming and the combined use of priming and foliar spraying could increase the rate of occurrence of phenological traits to a significant level. The seed yield in plants obtained from aged seeds was 32.69% less than that of control plants. The use of seaweed extract as priming, foliar spraying and the combined use of priming and foliar spraying increase the seed yield by 43.54, 15.69 and 87.85 percent, respectively. Aging caused a significant decrease of 23.50 and 25.33 percent of final emergence percentage. Pretreatment of normal and aged seeds with seaweed extract in the first year increased this trait by 16.33 and 7.33% compared to the absence of seaweed extract. In the second year of the experiment, the application of seaweed extract resulted in a 12.67% increase in seedling growth under normal conditions, and an 8.33% increase was recorded with the application of seaweed extract under aging conditions.
     
    Conclusion
    In this study, the application of seaweed extract as seed priming better than foliar spraying. It is possible to recommend priming and the combination of priming and foliar spraying with seaweed extract to accelerate the occurrence of phenological traits in soybeans. The combined use of priming and foliar spraying of seaweed extract is recommended to improve the performance of soybeans in normal and aged conditions.
    Keywords: Accelerated aging, Antioxidant, Priming}
  • مصطفی حیدری*، علی غلامی، سعید رشوند، محمود سلیمانی، مانی حاذقی، فرشید فیروزه ای، سید حسن محسنیان، علی پژومند راد

    شهرهای ایران از متراکم ترین شهرهای دنیا محسوب می شوند. تراکم جمعیت و حمل ونقل همگانی با عملکرد ضعیف و نبود اهرم های فشار از قبیل ارزان بودن بنزین و تاکسی خطی باعث شده است بسیاری از تقاطعات شهرهای ایران در ساعات اوج ترافیک با شرایط اشباع و فوق اشباع کار کنند. طول چرخه ی بهینه به صورت محسوسی می تواند میزان ازدحام ترافیک را کاهش داده و یا حتی از آن جلوگیری نماید. این مطالعه با هدف به حداقل رساندن تاخیر تقاطع طول چرخه بهینه را برآورد می کند. برای این منظور سناریوهای مختلفی با تغییر متغیرهای نرخ اشباع (DS)، طول چرخه (CL) و ظرفیت خطوط در نرم افزار VISSIM شبیه سازی شده و برای طول چرخه های مختلف مقدار تاخیر به دست آمد. داده های شبیه سازی با استفاده از الگوریتم GP مدل شد. هرچند GP ابزار بسیار قدرتمندی برای مدل سازی است، ولی به علت اینکه شبیه سازها توانایی شبیه سازی شرایط ترافیکی پیچیده ی ایران را ندارند علی رغم کالیبراسیون طولانی مدل شبیه سازی نتایج نشان دهنده عملکرد ضعیف مدل های به دست آمده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که حتی اگر مدل شبیه سازی به ظاهر کالیبره شده باشد، در استفاده از نتایج این گونه مدل ها باید احتیاط کرد.

    کلید واژگان: شرایط فوق اشباع, طول چرخه, الگوریتم GP, تاخیر, ترافیک}
    Mostafa Heydari, Ali Gholami, Saeed Rashvand, Mahmoud Soleymani, Mani Hazeghi, Farshid Firouzei, Seyed Hassan Mohsenian, Ali Pazhoumand Rad

    Iranian cities are considered to be among the densest cities in the world. Population density and public transportation with poor performance, and the lack of pressures such as the cheapness of gasoline and regular taxis have caused many intersections in Iranian cities to operate under saturated and supersaturated conditions during peak traffic hours. The optimal cycle length can significantly reduce or even prevent traffic congestion. This study estimates the optimal cycle length with the objective of minimizing the intersection delay. For this purpose, different scenarios were simulated by changing the saturation rate (DS), cycle length (CL) and line capacity variables in VISSIM software, and the delay value was obtained for different cycle lengths.

    Keywords: Oversaturation Condition, Cycle Length, GP algorithm, Delay, Traffic}
  • حجت الله رحیمی*، مصطفی حیدری

    قوانین شهری شیوه اعمال قدرت برای تغییر و بازآفرینی فضاهای شهری را تعریف می کنند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی نحوه اثربخشی قانون حمایت از احیا، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری بر فرایند بازآفرینی شهری در بافت فرسوده شهر حمیدیا و با استفاده از روش های آمار استنباطی شامل آزمون کای اسکویر، آزمون T تک نمونه ای و آزمون تحلیل مسیر است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که همه شاخص های سنجشگر بازآفرینی شهری پایین تر از حدمطلوب هستند. این وضعیت تحت تاثیر کارکردهای ضعیف محرک های بازآفرینی در بافت موردمطالعه است. این محرک ها شامل مشارکت بخش خصوصی، دولت و ساکنان، توانمندسازی ساکنان، تامین منابع مالی، تشویق های مالیاتی و عوارض، تشویق های ساختمانی، تامین زیرساخت های شهری، تامین زمین، کاهش بوروکراسی و هماهنگی بین سازمان های مرتبط با بازآفرینی شهری می شود. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که این محرک ها فاصله معناداری از وضعیت مطلوب دارند. هم چنین، استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که در مجموع، متغیر توانمندسازی اقتصادی ساکنان، متغیر تامین زیرساخت های شهری و متغیر تامین منابع مالی به ترتیب دارای بیشترین تاثیر مثبت و کلی و متغیرهای کاهش بوروکراسی، هماهنگی بین سازمانی و تامین زمین دارای بیشترین تاثیر منفی و کلی بر بازآفرینی بافت فرسوده هستند. یکی از دلایل ناکارآمدی قانون حمایت از احیا، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری نگرش کل نگر و جامع آن به مسیله بازآفرینی شهری است. جامع نگری و گستردگی اهداف مندرج در یک قانون در محیط های شهری که دارای عدم تنوع و عدم مطلوبیت پتانسیل های اجتماعی-اقتصادی-کالبدی هستند، می تواند توان بدنه مدیریت و برنامه ریزی شهری را برای بسیج منابع کاهش بدهد.

    کلید واژگان: قوانین شهری, بازآفرینی شهری, رویکرد جامع و کل نگر, شهر حمیدیا}
    Hojatollah Rahimi *, Mostafa Heidari

    Urban laws define power relations to change and reproduce urban spaces. The present article aimed to evaluate the effectiveness of "the law of the endorsement of revitalization, improvement and regeneration of decayed and inefficient urban neighborhoods on the process of urban regeneration in the decayed districts of Hamidia city, Yazd province, Iran, by using statistical methods including the Chi-square test, one-sample T-test and path analysis. The results showed all indicators related to urban regeneration are lower than the expected situation because regenerating drivers, including public-private participation, the socio-economic empowerment of residents, the provision of financial resources, tax incentives, building incentives, the allocation of urban infrastructure, urban land supply, the reduction of organizational bureaucracy and the improvement of inter-organizational coordination, do not work efficiently in the study area. The results of the one-sample T-test indicated that the above drivers have a significant distance from the expected conditions. According to the path analysis, the variables of socio-economic empowerment of residents, the allocation of urban infrastructure and the provision of financial resources have the most positive and overall effect on the urban regeneration of the decayed districts, respectively. Variables of the organizational bureaucracy, inter-organizational coordination and urban land supply have the most negative and overall effects, respectively. The ineffectiveness of urban regeneration law in Hamida city may result from its holistic and comprehensive approach. In urban environments like Hamida city with low diversity and low desirability of socio-economic-physical potentials, this approach can reduce the capacity of urban planners and managers to mobilize socio-economic and spatial resources to revitalize decayed districts.

    Keywords: Urban Laws, Urban Regeneration, Holistic, Comprehensive Approach, Hamida City}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری

    جهت بررسی تاثیر اسید الاژیک بر رشد گیاهچه و صفات مربوط به جوانه زنی سویا در شرایط معمول و فرسودگی، آزمایشی در سال 1398 در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود طراحی و اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل فرسودگی بذر در دو سطح (بذور بدون فرسودگی و بذور فرسوده) و پرایمینگ در هفت سطح (بدون پرایمینگ (شاهد)، آب مقطر (هیدروپرایمینگ)، اسموپرایمینگ با 25، 50، 75، 100 و 125 میلی گرم در لیتر اسید الاژیک) بود. آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی در سه تکرار در محیط ژرمیناتور با رعایت استانداردهای موجود انجام شد. بذور با قرار گرفتن در دمای 41 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 95 درصد به مدت 72 ساعت فرسوده شدند. پرایمینگ بذور با اسید الاژیک با رعایت اصول هوادهی بذر به مدت 6 ساعت انجام شد. در شرایط فرسودگی صفاتی از قبیل شاخص بنیه بذر، نسبت رشد آلومتریک و مقدار استفاده از ذخایر بذر کاهش یافت. افزایش محتوای مالون دی آلدیید از طریق تاثیر بر شاخص بنیه بذر و فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز بر درصد جوانه زنی تاثیر منفی نشان داد. کاربرد اسید الاژیک از طریق افزایش دادن فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز موجب افزایش درصد جوانه زنی در بذور بدون فرسودگی و فرسوده گردید. پرایمینگ بذور با اسید الاژیک موجب کاهش محتوای مالون دی آلدیید و هدایت الکتریکی در بذور شد. بر اساس نتایج پژوهش انجام شده می توان کاربرد 50 میلی گرم در لیتر اسید الاژیک را به عنوان بهترین غلظت مورد استفاده این ماده معرفی کرد. هم چنین می توان پیشنهاد نمود که اسید الاژیک موجب بهبود صفات فیزیولوژیک در بذور فرسوده شده سویا می گردد.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدانت, الاژیتانن, درصد جوانه زنی, فرسودگی}
    Safiyeh Arab, Mehdi Baradaran Firouzabadi *, Ahmad Gholami, Mostafa Haydari

    In order to investigate the effect of ellagic acid on the growth of seedling and the qualities of soybean in accelerated aging conditions, a pilot was designed in 2019 in the research laboratory of the Shahrood University of Technology. The treatments included aging seed in two levels (unaged seeds and aged seeds) and priming at seven levels (control, distilled water, 25, 75, 50, 100, 125 mg/L with ellagic acid). A pilot study as a factorial experiment with a completely random-base design (CRD) in three replications was carried out under a germinator environment in accordance with standards. To prepare aged seeds in the laboratory, the seeds were incubated at 41°C and 95% relative humidity for 72 hours. Seed priming was soaking with ellagic acid for 6 hours in accordance with the principles of seed aeration. The aging reduced Vigor Index, Allometric Growth Ratio and Seed Reserves Use Rate. The increasing of the malondialdehyde had a negative effect on germination percentage through the influence of Vigor Index and α-amylase activity enzyme. The application of ellagic acid increased the germination percentage in unaged seeds and aged seeds through increasing the activity of α-amylase activity enzyme. The priming of seeds with ellagic acid reduced the malondialdehyde and electrical conductivity. Based on the results of research, the application of 50 mg/L of ellagic acid can be introduced as the best concentration of this material. It can also be suggested that the use of ellagic acid as a seed priming improves the effects of seed aging on soybeans.

    Keywords: Antioxidant, Ellagitanin, Deterioration, germination percentage}
  • مصطفی حیدری، محمد بهرامی یاراحمدی*، محمود شفاعی بجستان

    تنش برشی وارد بر بستر رودخانه ها از جمله مهمترین پارامترهای هیدرولیکی جریان است که در تعیین میزان بار رسوبی و همچنین میزان آبشستگی در بستر و سواحل رودخانه کاربرد موثری دارد. تشکیل فرم بستر (شکنج، تلماسه و پادتلماسه) در رودخانه های آبرفتی بر میزان تنش برشی وارد بر بستر موثر است. در این پژوهش اثر فرم های بستر شکنج، که بصورت مصنوعی ساخته شده بودند، بر تنش برشی بستر مورد بررسی قرار گرفت. رسوبات با اندازه های 0/51 و 2/18 میلی متر برای زبرکردن سطح شکنج های مصنوعی استفاده شد. طول و ارتفاع هر فرم بستر به ترتیب برابر 20 و 4 سانتی متر و زوایای وجه بالادست و پایین دست آن نسبت به افق بترتیب برابر 16/4 و 32 درجه در نظر گرفته شد. در کلیه آزمایش ها از شیب های 0، 0/0001، 0/0005، 0/001 و 0/0015 برای کف کانال آزمایشگاهی و دبی های 10، 15، 20، 25 و 30 لیتر بر ثانیه استفاده شد. نتایج نشان داد که بزرگترشدن اندازه ذرات بستر، سبب ازدیاد مقادیر پارامترهای  t¢b، tb و  t²b شد. پارامترهای t¢b، tb و  t²b در بسترهای رسوبی با اندازه 2/18 میلی متر بطور متوسط به ترتیب 22/38، 30/86 و 22/3 درصد بیش از بسترهای رسوبی با اندازه 0/51 میلی متر بودند.

    کلید واژگان: شکنج, تلماسه, رودخانه های آبرفتی, تنش برشی بستر}
    M. Heydari, M. Bahrami Yarahmadi*, M. Shafai Bejestan

    Bed shear stress is one of the most important hydraulic parameters to determine the amount of bed and suspended load and the bed and bank scouring in rivers. Bed shear stress depends on bedforms (ripples, dunes, and anti-dunes) in alluvial rivers. In this study, the effect of artificial ripple bedforms on bed shear stress has been investigated. Two types of uniform granulation with average sizes (d50) of 0.51 and 2.18 mm were used to roughen the surface of the artificial ripples. The bedform length and height were 20 and 4 cm, respectively. The angles of its upstream and downstream to the horizon were selected equal to 16.4 and 32 degrees, respectively. Different flow rates (Q= 10, 15, 20, 25, and 30 l/s) and different bed slopes (S= 0, 0.0001, 0.0005, 0.001, and 0.0015) were examined. The results showed that by increasing the particle size on the bed surface, total shear stress (tb ), grain-related bed-shear stress (t¢b ), and form-related bed-shear stress ( t²b )  increase. The value of tb , t¢b , and t²b in bed form roughened by sediment size of 2.18 mm were, on average, 22.38, 30.86, and 22.3% more than the bed form roughened by sediment size of 0.51 mm, respectively.

    Keywords: Ripple, Dune, Alluvial rivers, Bed shear stress}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری

    اسید الاژیک، آنتی اکسیدانی گیاهی و طبیعی است که در کاهش اثرات تنش ها در گیاهان موثر است. جهت بررسی تاثیر اسید الاژیک بر بهبود کیفیت گیاهان حاصل از بذرهای غیر فرسوده و فرسوده سویا آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود طی دو سال زراعی 1398 و 1399 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تسریع پیری بذور در دو سطح (بذور غیر فرسوده و بذور فرسوده) و اسید الاژیک در چهار سطح (شاهد، پیش تیمار بذری، محلول پاشی، کاربرد توام پیش تیمار بذری و محلول پاشی با غلظت 50 میلی گرم در لیتر) بودند که در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شدند. نتایج نشان داد تسریع پیری بذور موجب کاهش میانگین ظهور روزانه گیاهچه در مزرعه به میزان 3/61 درصد نسبت به بذور غیر فرسوده شد. پیش تیمار بذور غیر فرسوده و فرسوده با اسید الاژیک به ترتیب موجب افزایش 1/23 و 6/19 درصدی میانگین ظهور روزانه گیاهچه شد. کاربرد توآم پیش تیمار بذر و محلول پاشی اسید الاژیک در شرایط تسریع پیری موجب افزایش میزان قندهای نامحلول موجود در برگ های سویا به میزان 0/32 درصد نسبت به عدم کاربرد این ماده در این شرایط شد. پیش تیمار بذر، محلول پاشی و کاربرد توام پیش تیمار بذر و محلول پاشی با اسید الاژیک به ترتیب موجب افزایش 6/23، 2/23 و 5/55 درصدی عملکرد دانه نسبت به شاهد شدند. در نهایت در محدوده پژوهش انجام شده می توان کاربرد توام اسید الاژیک به صورت پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی را جهت افزایش عملکرد دانه و عملکرد روغن دانه در گیاه سویا توصیه نمود.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, سرعت ظهور گیاهچه, عملکرد دانه}
    S .Arab, M. Baradaran Firouzabadi *, A.Gholami, M. Haydari
    Introduction

    Aging seed can be defined as loss of seed quality, viability and vigor. This process is irreversible over time and its intensity increases with increasing temperature and humidity. Aging seed is one of the major factors reducing quality and quantity in the agricultural sector, especially oilseeds. The use of antioxidants can reduce the damaging effects of aging. Ellagic acid is a natural plant antioxidant that can play a role in reducing the effects of stress on plants. This substance is a phenolic compound and among different antioxidants, due to its polyphenolic properties, it is one of the best scavengers for oxygen free radicals.

    Materials and Methods

    To investigate the effect of ellagic acid on improving the quality of plants obtained from normal and aged soybean seeds, an experiment was conducted in the research farm of Shahroud University of Technology during the two cropping years 2019 and 2020. In this study two sets of seeds including control seeds (un-aged) and aged seed were used and ellagic acid (50 mg. l-1) was applied for control, seed pretreatment, foliar spray and seed pretreatment+foliar spray. Farm research was conducted a factorial experiment based on a randomized complete block design (RCBD) in three replications. Soybean seeds var. DPX were collected from Mazandaran agricultural research center. The water content of seeds was 12%. The seeds were those that harvested in the same year and kept in a controlled storage room at the temperature between 14 to 17 °C and relative humidity of 30 to 40% at the Agricultural Research and Training Center and Natural Resources of Mazandaran Province. To prepare aged seeds in the laboratory, the seeds were incubated at 41°C and 95% relative humidity for 72 hours. Seed pretreatment with a concentration of 50 mg.L-1 ellagic acid was performed under ventilation condition for 6 hours. The seeds were then dried in the shade and used to continue testing and measuring traits compared to normal seeds. Foliar application was done early in the morning at the beginning of flowering (R1) and in favorable environmental conditions.

    Results and Discussion

    The results showed that aging reduced the mean daily seedling field emergence by 61.39% compared to normal seeds. The ratio of chlorophyll a to b, total chlorophyll, stomatal conductance and membrane stability index in the leaves of plants from aged seeds decreased by 9.9, 6.3, 7.0 and 28.9%, respectively, compared to the control. The amount of free amino acids and soluble sugars in the leaves of plants from aged seeds increased compared to normal seeds. Pretreatment of normal and aged seeds with ellagic acid increased the mean daily seedling field emergence by 23.1% and 19. 7%, respectively. The content of insoluble sugars were increased with application of both pretreatment and foliar spray of ellagic acid 32.0% respectively. The highest oil yield in both conditions was observed with application of both pretreatment and foliar spray of ellagic aicd. The yield seed increased with ellagic acid compared to the control 23.6%. Grain yield was higher than 23.2% in the plants that had received ellagic acid in a form foliar spray. In the end, the pretreatment+foliar spray of ellagic acid had the highest grain yield, which increased to control 55.5%.

    Conclusion

    However, in this study, the application of ellagic acid as a seed pretreatment and foliar spray had a positive effect under normal and aging conditions, but in the scope of the research, the combined application of ellagic acid as seed pretreatment and foliar spraying can be recommended to increase seed yield and seed oil yield in soybean. In general, ellagic acid can be introduced as a powerful antioxidant in aging conditions to reduce some of the destructive effects of the reactions involved in aging.

    Keywords: Antioxidant, grain yield, Seedling emergence}
  • سعید معیری، مهدی برادران فیروزآبادی*، منوچهر قلی پور، مصطفی حیدری

    پیری بذر پدیده ای است که هر ساله تلفات اقتصادی فراوانی را به بار می آورد که استفاده از روش های نوین و کارآمد برای مقابله با آن ضروری است. ویتامین های گروه ب نقش دفاعی و آنتی اکسیدانی دارند و در رشد و نمو موثر هستند، لذا احتمال دارد که بتوانند آثار پیری بذر را التیام بخشند. به همین منظور آزمایشی مزرعه ای جهت بررسی تاثیر پیش تیمار بذر با ویتامین های گروه ب  بر رشد و عملکرد کلزا در شرایط فرسودگی بذر در دانشگاه صنعتی شاهرود در اسفند ماه 1396 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار بود. تیمارهای آزمایش شامل 3 سطح فرسودگی بذر صفر، 50 و 100 ساعت و 7 سطح پیش تیمار بذر با ویتامین های گروه ب (بدون پیش تیمار، آب مقطر، تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین، اسید پانتوتنیک و پیریدوکسین) با غلظت 100 میلی گرم بر لیتر بود. فرسودگی بذر در دمای 40 درجه سلسیوس و پیش تیمار بذور به مدت 8 ساعت انجام شد. نتایج نشان داد که با اعمال تیمار فرسودگی کلیه صفات مورد اندازه گیری کاهش و تنها میزان آنتوسیانین افزایش یافت. در شرایط فرسودگی شدید، پیش تیمار بذر با آب مقطر و پیریدوکسین به ترتیب سبب افزایش صفت عملکرد پروتیین و روغن شدند. پیش تیمار اسید پانتوتنیک نیز در این شرایط سبب افزایش مقدار آنتوسیانین، کلروفیل کل و عملکرد دانه شد، به طوری که عملکرد دانه در این تیمار نسبت به گیاهان رشد یافته از بذور بدون پیش تیمار افزایش 143 درصدی داشت. به طور کلی در بین تیمارهای مورد بررسی پیش تیمار بذور با ویتامین های اسید پانتوتنیک و تیامین سبب بهبود و افزایش مقدار بسیاری از صفات از قبیل عملکرد و میزان روغن و پروتیین دانه گردید. برتری این تیمارها در بذور نرمال کاملا مشهود بود ولی در بذور فرسوده اختلاف معنی داری با آب مقطر نداشتند. لذا نتایج نشان داد که در بذور فرسوده می توان با هزینه کمتر و استفاده از آب مقطر نتیجه مشابهی به دست آورد.

    کلید واژگان: اجزای عملکرد, اسید پانتوتنیک, تیامین, زوال بذر}
    Saeid Moayeri, Mehdi Baradaran Firouzabadi*, Manouchehr Gholipoor, Mostafa Heidari

    Seed aging is a phenomenon that causes a lot of economic losses every year and it is necessary to use new and efficient methods to deal with it. B vitamins have a defensive and antioxidant role and they are effective in growth and development, so it is possible that they can heal the effects of seed aging. For this purpose, an experiment was conducted at Shahrood University of Technology in March 2017 to investigate the effect of seed pretreatment with B group vitamins on the growth and yield of canola in seed deterioration conditions. The experiment was factorial based on randomized complete block design with 3 replications. Experimental treatments were 3 levels of seed deterioration (0, 50 and 100 hours) and 7 levels of seed pretreatment with B vitamins (No pretreatment, Distilled water, thiamine, Riboflavin, Niacin, Pantothenic acid and Pyridoxine) with a concentration of 100 mg/l. Seed deterioration was done at 40⁰C and seed pretreatment for 8 hours. The  results showed that all the measured traits were decrease affected by seed deterioration and only the amount of anthocyanins increased. In severe deterioration, seed pretreatment with distilled water and pyridoxine increased protein and oil yield respectively. Pantothenic acid pretreatment increased the amount of anthocyanins, total chlorophyll and grain yield at severe deterioration levels. This treatment increased grain yield by 143 percent compared with plants grown from seeds without pretreatment. In general, among the treatment investigated in this study, the pretreatment of seeds with pantothenic acid and thiamine improved and increased many traits such as seed yield, oil and protein content. The advantage of these treatments was quite obvious in normal seeds but in aged seeds there was no significant difference with distilled water. Therefore, the results showed that in aged seeds, a similar result can be achieved by using distilled water with less cost.

    Keywords: deterioration, pantothenic acid, priming, yield components}
  • صفیه عرب، مهدی برادران فیروزآبادی*، احمد غلامی، مصطفی حیدری

    تغییراتی که در طی فرسودگی رخ می دهد بر کیفیت بذر تاثیر می گذارند. با فرسودگی بذر، قدرت بذر اولین جزء از کیفیت بذر است که کاهش می یابد و به دنبال آن ظرفیت جوانه زنی، رشد و استقرار گیاهچه نیز کاهش نشان می دهد. به منظور بررسی تاثیر عصاره جلبک دریایی (Ascophyllum nodosum) بر بهبود کیفیت گیاهان حاصل از بذرهای زوال یافته سویا، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود طی دو سال زراعی 1398-1397 و 1399-1398 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کیفیت اولیه بذر در دو سطح (بذر نرمال و بذر فرسوده) و عصاره جلبک دریایی در چهار سطح (شاهد، پیش تیمار بذری، محلول پاشی برگی، کاربرد توام پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی با غلظت 3/0 درصد) بودند که در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار سازمان دهی شدند. بذور در دمای 41 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 95 درصد به مدت 72 ساعت فرسوده شدند. نتایج نشان داد میانگین ظهور گیاهچه در مزرعه، میزان قند محلول موجود در برگ، شاخص سطح برگ، هدایت روزنه ای، عملکرد روغن و عملکرد دانه در گیاهان حاصل از بذور فرسوده کاهش یافت. فرسودگی موجب افزایش در صفاتی از قبیل میزان اسیدهای آمینه آزاد و هدایت الکتریکی غشاء گردید. استفاده از عصاره جلبک به صورت پیش تیمار بذری در شرایط نرمال و فرسوده موجب افزایش میانگین ظهور گیاهچه در مزرعه به ترتیب به میزان 31/15 و 03/55 درصد نسبت به عدم کاربرد عصاره شد. کاربرد توام پیش تیمار و محلول پاشی عصاره صفات شاخص سطح برگ، هدایت روزنه ای، عملکرد روغن و عملکرد دانه را به ترتیب 51/34، 72/23، 68/91 و 85/87 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. در محدوده پژوهش انجام شده می توان کاربرد توام عصاره جلبک دریایی به صورت پیش تیمار بذری و محلول پاشی برگی را به عنوان بهترین ترکیب تیماری در جهت بهبود صفات فیزیولوژیک در گیاهان حاصل از بذور فرسوده سویا پیشنهاد نمود.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, پرایمینگ, زوال بذر}
    S Arab, M Baradaran Firoozabadi *, A Gholami, M Heidari
    Introduction

    Changes that occur during aging affect seed quality. Vigor is the first component of seed quality that decreases with aging seed, and followed by a decrease in germination capacity, seedling growth and establishment. The seeds of soybeans are classified in the orthodox seeds. These seeds contain high amount of lipid and protein. Seed viability can only be maintained until few months of storage under normal conditions. One of the important steps in soybean seed industry is maintaining seed quality during storage condition for the planting during next growth season or sales. Lack of a proper storage condition would affect the biochemical and physiological nature of soybean seeds and intensify their aging. Changes that occur during deterioration condition affect seed quality. Through the process of deterioration, seed vigor is the first traits of the seed quality that decreases, followed by a decrease in germination capacity, seedling growth and establishment. Wide range of deteriorative conditions (especially moisture content and temperature) may affect seed quality during storage which may lead to seed aging. Hence, to stimulate germination and increase the establishment of seedlings from ageing seeds, treatment can be done using different materials such as brown seaweed extract. To continue the experiment, normal seeds and aged seeds were sown in June 2018 and 2019 at a depth of 2 cm. Each plot consisted of 4 lines 6 m long with a distance of 50 cm between the lines and 10 cm width on the lines.

    Materials and Methods

    A factorial experiment was performed based on a randomized complete block design with three replications at the research field of Shahroud University of Technology. In this study two sets of seeds including control seeds (un-aged) and aged seed were used and brown seaweed A. nodosum (0.3%) was applied for control, seed pretreatment, foliar spray and seed pretreatment+foliar spray. The brown seaweed extract was "Acadian™ Seaweed Powder" (produced in Canada) containing brown seaweed extract (Ascophyllum nodosum), and all the reagent and chemicals for experiments were purchased from Merck (Germany). Soybean seed Var. DPX. was collected from the Mazandaran agricultural research center. The water content of seeds was 12%. The seeds were those that harvested in the same year and kept in a controlled storage room at the temperature between 14 to 17 °C and relative humidity of 30 to 40% at the Agricultural Research and Training Center and Natural Resources of Mazandaran Province. For surface sterilization, soybean seeds were disinfected with 1% sodium hypochlorite for 60 seconds and then washed with distilled water. To prepare aged seeds in the laboratory, the seeds were incubated at 41°C and 95% relative humidity for 72 hours according to the method described previously. For each treatment, 100 g of the soybean seeds were soaked in 20 ml seaweed extract (0.3%) under ventilation condition for 6 hours, following by drying the seeds in the shade.

    Results and Discussion

    In this study, the results showed that the seed aging reduced the mean daily seedling field emergence, content of soluble sugar, leaf area index, stomatal conductance, oil yield and seed yield and also, increased the electrical conductivity and free amino acids content in the field condition. Whereas, the seed pretreatment with the seaweed extract in normal and aging conditions increased mean daily seedling field emergence 15.31% and 55.03% respectively. The values of leaf area index, stomatal conductance, oil yield and seed yield were increased with application of both pretreatment and foliar spray of seaweed extract, 34.51%, 23.72%, 91.68% and 87.85% respectively. Seed pre-treatment and foliar spraying with Ascophyllum nodosum brown seaweed extract at a concentration of 0.3% improved the deteriorated effects and significantly increased seed yield.

    Conclusion

    This study concludes that the seaweed extract is effective to minimize negative effects of aging on seeds performance and has a great positive effect on the physiological and agronomic traits of soybean plant. Among the four methods used in this study, the seeds pretreatment+foliar spray was more effective.

    Keywords: Antioxidant, Deterioration, Priming, Rockweed}
  • مصطفی حیدری، محمد بهرامی یاراحمدی*، محمود شفاعی بجستان

    تعیین شرایط هیدرولیکی جریان در کانال های با بستر رسوبی مستلزم اطلاع دقیق از مقاومت جریان و ضریب شزی می باشد که برخلاف کانال های صلب علاوه بر اندازه زبری، به شکل بستر نیز بستگی دارد. به منظور بررسی میزان تاثیر اندازه ذرات بر مقاومت ناشی از شکل بستر، این مطالعه انجام گردید. شکل های بستر بصورت مصنوعی ساخته شدند و دو اندازه رسوبات (51/0 و 18/2 میلیمتر) بر سطح آنها چسبانده شد. آزمایش ها تحت تاثیر شیب های مختلف و شرایط هیدرولیکی متفاوتی در یک فلوم مستقیم آزمایشگاهی به طول 12 متر انجام شد. نتایج نشان داد که بطور کلی با افزایش شیب بستر و اندازه ذرات، مقاومت در مقابل جریان افزایش و یا ضریب شزی مربوط به ذره ذره ((C_b))، ضریب شزی مربوط به شکل بستر (C_b^'') و ضریب شزی کل (C_b) کاهش می یابند. نتایج نشان می دهد که ضریب شزی مربوط به ذره ((C_b)) برای ذرات با اندازه ‏های 51/0 و 18/2 میلی‏متر بطور متوسط به‏ترتیب 98 و 93 درصد بیش از ضریب شزی کل (C_b) و 71 و 65 درصد بیش از ضریب شزی مربوط به شکل بستر (C_b^'') است. علاوه بر این ضریب شزی مربوط به شکل بستر (C_b^'') برای ذرات با اندازه ‏های 51/0 و 18/2 میلی‏متر بطور متوسط به‏ترتیب 16 و 17 درصد بیش از ضریب شزی کل (C_b) می باشد.

    کلید واژگان: تلماسه, شکنج, ضریب شزی, شکل بستر, مقاومت جریان}
    Mostafa Heydari, Mohammad Bahrami Yarahmadi *, Mahmood Shafai Bejestan
    Introduction

    Accurate estimation of flow resistance, such as Chezy coefficient, is important for calculating the hydraulic flow conditions and sediment transport in open channels. Chezy coefficient is affected by various factors: bed particles size, vegetation, irregularity of waterway cross-section, irregularity of waterway path, scour and sedimentation, presence of obstructions, suspended and bed load, and bed form (Bahrami Yarahmadi & Shafai Bejestan, 2010, 2011). Previous researches, Talebbeydokhti et al. (2006), Omid et al. (2010), Nasiri Dehsorkhi et al. (2011), Chegini & Pender (2012), Kabiri et al. (2014), and Kwoll et al. (2016), have shown that the bed forms can affect the hydraulic or sediment transport characteristics. However, there is a lack of study to investigate the effect of bed forms with different sediment sizes on the Chezy coefficient. Therefore, the present study aims to conduct experiments on a straight channel whose bed is covered with the artificial bed forms made from P.V.C sheet, and on its surface is glued sediment of different sizes in the range of 0.51 and 2.18 mm.

    Methodology

    The experiments were performed in a straight flume of 12 m in length and 0.30 m wide (Figure 1). In this study, different flow discharge of 10, 15, 20, 25, and 30 l/s and different bed slopes of 0, 0.0001, 0.0005, 0.001, and 0.0015 were tested. Two series of experiments were carried out: plane bed or bed without form and bed covered with form. Each form was made in a triangular shape with a P.V.C sheet. The form's length and height were equal to 20 and 4 cm, respectively, and the angles of its upstream and downstream to the horizon were selected as 16.4 and 32 degrees, respectively. After each form was built, the desired sediment size was glued to their surface. This study used two types of uniform granulation with average sizes (d50) of 0.51 and 2.18 mm. The total number of experiments in the present study was 100. Since in alluvial rivers with bed form, the resistance Chezy coefficient includes the grain Chezy coefficient and the form Chezy coefficient. A formless bed, covered with the same sediment size, was tested to determine the grain Chezy coefficient ((C_b ) ́). The bed with the form was used to determine the total Chezy coefficient (C_b) and the form Chezy coefficient (C_b^''). Ripple and dune form is formed in a lower flow regime, in which the Froude number of the flow is less than 1 (Shafai Bajestan, 2008). In this study, the Froude number values in all tests with bed form were 0.435 to 0.6, indicating a lower flow regime.

    Results and discussion

    Figure 3 shows the changes in the total Chezy coefficient (C_b) against Froude number for sediment-covered substrates of 0.51 and 2.18 mm. It can be seen that as the Froude number increased, the total Chezy coefficient (C_b) increased. In addition, increasing the longitudinal slope of the bed decreased C_b.Figures 4, 5 and 6 illustrate the effect of sediment particles size on (C_b ) ́, C_b^'', and C_b. These figures show that (C_b ) ́, C_b^'', and C_b decreased with increasing particles size. In addition, Figures 5 and 6 show that with increasing R/∆, the total Chezy coefficient (C_b) and the form Chezy coefficient (C_b^'') increased. Calculations showed that the value of C_b^'' in beds with a sediment size of 0.51 mm for slopes of 0, 0.0001, 0.0005, 0.001, and 0.0015 was, on average, 14, 12, 12, 15, and 16.4% more than 2.18 mm sedimentary beds, respectively. In addition, the value of C_b in beds with a sediment size of 0.51 mm for slopes of 0, 0.0001, 0.0005, 0.001, and 0.0015 was, on average, 15, 13, 13, 16, and 16.5% more than 2.18 mm sedimentary beds, respectively.The results of Table 1 shows that the grain Chezy coefficient ((C_b ) ́) for particles with sizes of 0.51 and 2.18 mm was, on average, 98 and 93% more than the total Chezy coefficient (C_b), respectively. In addition, The form Chezy coefficient (C_b^'') for particles with sizes of 0.51 and 2.18 mm was, on average, 16 and 17% more than the total Chezy coefficient (C_b), respectively.

    Conclusions 

    The results of this study shows that generally with increasing the bed slope and the bed particle size of movable bed sediment channel, the flow resistance increases or the total Chezy coefficient , the form Chezy coefficient and the grain Chezy coefficient decreases. Increasing the bed particle size from 0.51 to 2.18 mm reduced the coefficients of Cb ́, Cb'', and Cb by 15.14, 12, and 12.9%, respectively. Moreover, the value of Cb ́, Cb'', and Cb in sedimentary beds with particles of 0.51 mm were, on average, 18, 14 and 15% more than sedimentary beds with particles of 2.18 mm, respectively.

    Keywords: Bed Form, Chezy coefficient, Dune, Resistance to flow, Ripple}
  • مصطفی حیدری، محمد بهرامی یاراحمدی*، محمود شفاعی بجستان

    تشکیل فرم های بستر در رودخانه های آبرفتی سبب تغییر مقاومت در برابر جریان و ضریب اصطکاک دارسی ویسباخ می گردد. فرمهای بستر ریپل و دیون از جمله متداولترین فرمهای بستر تشکیل شونده در رودخانه های آبرفتی هستند که به شکل مثلث می باشند و در رژیم جریان پایین (عدد فرود کوچکتر از 1) تشکیل می شوند. مطالعات زیادی در گذشته در رابطه با عوامل موثر بر ضریب اصطکاک دارسی ویسباخ صورت گرفته است ولی تحقیقات اندکی در رابطه با اثر فرمهای بستر با اندازه رسوبات متفاوت بر ضریب اصطکاک دارسی ویسباخ انجام شده است. لذا در این تحقیق از رسوبات با اندازه های 51/0 و 18/2 میلیمتر برای زبر کردن سطح فرمهای بستر استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش اندازه ذرات بستر ضریب اصطکاک دارسی ویسباخ کل (f_b) و ضریب اصطکاک دارسی ویسباخ مربوط به ذره ((f_b)) افزایش یافتند. مقدار f_b در بسترهای رسوبی با اندازه 18/2 میلیمتر بطور متوسط 32 درصد بیش از بسترهای رسوبی با اندازه 5/0 میلیمتر بود. در ضمن، مقدار ضریب اصطکاک مربوط به ذره ((f_b)) برای ذرات با اندازه 51/0 و 18/2 میلی‏متر بطور متوسط به ترتیب 45/25 و 8/26 درصد ضریب اصطکاک کل (f_b) بود.

    کلید واژگان: فرم بستر, ریپل, دیون, ضریب اصطکاک دارسی ویسباخ}
    Mostafa Heydari, Mohammad Bahrami Yarahmadi *, Mahmood Shafai Bejestan
    Introduction

    Among the most important parameters in hydraulic engineering is the flow resistance coefficient, e.g. Darcy-Wiesbach, in alluvial rivers; in which is divided into two categories: grain resistance and form resistance. The grain resistance is a function of the bed sediment size; whilst the form resistance is a function of the bed form geometry. Ripple and dune are among the most common forms formed in alluvial rivers that are triangular in shape (Shafai Bajestan, 2008; Julien, 2010). The effect of bed form on flow resistance have been studied by few researchers such as: Talebbeydokhti et al. (2006), Omid et al. (2010), Nasiri Dehsorkhi et al. (2011), Chegini and Pender (2012), Kabiri et al. (2014), and Kwoll et al. (2016). However, the effect of roughened bed form, bed form covered with artificial roughness of different sizes, on the Darcy-Wiesbach friction coefficienthas received little attraction. Therefore, it is the main goal of the present study to experimentally investigate this effect. This different flow rates and different bed slopes. In this study, sediments with sizes of 0.51 and 2.18 mm were used to rough the surface of the bed forms.

    Methodology

    The experiments were performed in a sloping straight flume (manufactured by Armfield, UK). The length and width of the flume were 12 and 0.3 m, respectively (Figure 1). In this study, flow rates of 10, 15, 20, 25, and 30 l/s and bed slopes of 0, 0.0001, 0.0005, 0.001, and 0.0015 were examined.The present study experiments were divided into two categories: bed without form and bed with form. Each form was made by P.V.C sheet in a triangular shape. The bed form length and height were equal to 20 and 4 cm, respectively, and the angles of its upstream and downstream to the horizon were selected as 16.4 and 32 degrees, respectively. After making each form, the desired sediments were glued on their surface. In this study, two types of uniform granulation with average sizes (d50) of 0.51 and 2.18 mm were used. The total number of experiments in the present study was 100.

    Results and discussion

    Ripple and dune form are usually being developed in lower flow regime, in which the Froude number is less than 1 (Shafai Bajestan, 2008; Julien, 2010). In this study, the Froude number values in all tests with bed form were from 0.435 to 0.6, indicating a lower flow regime. Figure 5 shows the changes in the total Darcy-Weisbach's coefficient (f_b) against Froude number for sediment-covered with sand sizes of 0.51 and 2.18 mm. It can be seen that as the Froude number increased, the total Darcy-Wiesbach's coefficient (f_b) decreased. In addition, increasing the longitudinal slope of the bed, causes the f_b to increase. In addition, increasing the longitudinal slope of the bed, causes the f_b to increase.Figure 6 shows the trend of changes in the total Darcy-Weisbach's coefficient (f_b) versus relative submergence (y/∆) for the slope of 0.0001. This figure shows that with increasing relative submergence rate, the total Darcy-Wiesbach's coefficient decreased due to the relative roughness reduction. In addition, Figure 6 shows that f_b increased with increasing particle size. Calculations showed that the value of f_b in beds with a sediment size of 2.18 mm for slopes of 0, 0.0001, 0.0005, 0.001, and 0.0015 on average 32.8, 28.8, 28.46, 33.8, and 35.9% are more than the bed covered with 0.5 mm sediment size, respectively.The results of Table 2 shows that the grain Darcy-Weisbach's coefficient ((f_b ) ́) for particles with sizes of 0.51 and 2.18 mm are on average 25.45 and 26.8% of the total friction coefficient (f_b), respectively. In addition, from Darcy-Weisbach's coefficient (f_b^'') for particles with sizes of 0.51 and 2.18 mm is on average 74.55 and 73.2% of the total friction coefficient (f_b), respectively. According to the results, it can be seen that the value of f_b^'' for particles with a size of 0.51 and 2.18 mm on average is 193.6 and 173.4% more than (f_b ) ́, respectively.

    Conclusion

    The results showed that with increasing the particle size of the bed, the total Darcy-Wiesbach's coefficient (f_b) and the grain Darcy-Wiesbach's coefficient ((f_b ) ́) increased. The value of f_b in sedimentary beds with a size of 2.18 mm is on average 32% higher than sedimentary beds with a size of 0.5 mm. Meanwhile, the value of the form Darcy-Wiesbach's coefficient (f_b^'') for particles with a size of 0.51 and 2.18 mm on average is 193.6 and 173.4% more than (f_b ) ́, respectively.Keywords: Bed form, Ripple, Dune, Darcy-Weisbach friction coefficient.

    Keywords: Bed form, Ripple, Dune, Darcy-Weisbach friction coefficient}
  • غزل میرزایی، مصطفی حیدری*
    هدف

    مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پیش رونده و خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی با علت نامعلوم می باشد که بر کیفیت زندگی حوزه های مختلف از جمله حوزه سلامتی و اشتغال، اقتصادی، اجتماعی، روحی، خانوادگی افراد اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است.

    روش

    پژوهش  حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه ی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام. اس ایران بودند که 30 نفر از بیماران دارای شرط ورود به پژوهش(دامنه سنی بین 25-55 سال، نداشتن بیماری های روانپزشکی و اختلال حاد، نداشتن بیماری پزشکی جدی و اختلالات جسمانی دیگر، در 6 ماه گذشته فقدان شخص مهمی را در زندگیشان نداشتند) انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه(15 نفره) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 است و از پروتکل درمانی ذهن آگاهی در گروه آزمایش استفاده شده است و نتایج درنرم افزار SPSS-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج  نشان داد درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد(P<0/005).

    نتیجه گیری

    این پژوهش نشان داد ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر است ازاین رو برای افزایش کیفیت زندگی بیماران  پیشنهاد می شود از این درمان در مراکز سلامت روان بهزیستی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی و همینطور بیمارستان ها استفاده گردد.

    کلید واژگان: ذهن آگاهی, کیفیت زندگی, بیماران مولتیپل اسکلروزیس}
    Ghazal Mirzaei, Mostafa Heydari*
    Aim

    Multiple Sclerosis (MS) is one of the most common chronic, progressive and autoimmune diseases of the central nervous system with unknown cause, which affects the quality of life in various areas such as health and employment, economic, social, mental, family It works. The aim of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness on the quality of life of patients with multiple sclerosis.

    Method

    The present study is a quasi-experimental type with pre-testpost-test and is of applied type. The statistical population of this study was all patients with multiple sclerosis who referred to the association. There were 30 patients in Iran who had the condition to enter the study (age range between 25-55 years, lack of psychiatric illness and acute disorder, no serious medical illness and other physical disorders, in the last 6 months did not lack a significant person in their lives ) Were selected and assigned to two experimental and control groups (15 individuals). The research instrument is the SF-36 Quality of Life Questionnaire and the mindfulness treatment protocol was used in the experimental group and the results were analyzed in SPSS software.

    Results

    The results showed that mindfulness therapy had a significant effect on the quality of life of patients with multiple sclerosis (P <0.005).

    Conclusion

    This study showed that mindfulness affects the quality of life of patients with multiple sclerosis. Therefore, to increase the quality of life of patients, it is recommended to use this treatment in welfare mental health centers, counseling and psychotherapy clinics, as well as hospitals.

    Keywords: Mindfulness, Quality of Life, Multiple SclerosisPatients.}
  • فریده گشسبی، مصطفی حیدری*، سید کاظم صباغ، حسن مکاریان

    به منظور بررسی اثر تنش کم آبی و کودهای زیستی و غیرزیستی بر گیاه دارویی آویشن زراعی، آزمایشات مزرعه ای  در فروردین تا تیرماه سال 1396 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش کم آبی در سه سطح هفتW1= (شاهد)، 12W2= و 17W3= روز دور آبیاری به عنوان عامل اصلی و کودهای زیستی و غیر زیستی در پنج سطح تیمار شاهد (بدون مصرف کود)B1=، قارچ اندومایکوریزا از جنس Glomus B2=، باکتری های آزوسپپریلومB3=، سودوموناسB4= و کود شیمیایی NPK B5= به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که برهمکنش تیمار تنش کم آبی و کودهای زیستی و غیر زیستی بر عملکرد سرشاخه های گلدار، میزان کلروفیل a،b  و کل، درصد عناصر نیتروژن و فسفر و میزان آنتوسیانین در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بیشترین میزان کلروفیل a، b و درصد عنصر نیتروژن برگ گیاه در دور آبیاری شاهد (هفت روز آبیاری، W1) و تیمار کودی آزوسپیریلوم (به ترتیب 85/4 میلی گرم برکیلوگرم وزن تر برگ، 83/1 میلی گرم برکیلوگرم وزن تر برگ و 61/1 درصد)، بیشترین میزان کلروفیل کل و درصد عنصر فسفر برگ گیاه در دور آبیاری شاهد (هفت روز آبیاری، W1) و تیمار کودی سودوموناس (به ترتیب 58/6 میلی گرم برکیلوگرم وزن تر برگ و 94/3 درصد)، بیشترین عملکرد سرشاخه های گلدار در دور آبیاری شاهد (هفت روز آبیاری، W1) و تیمار کودی NPK (2/30 کیلوگرم برهکتار)، بیشترین میزان آنتوسیانین در دور آبیاری شدید (17 روز آبیاری، W3) و تیمار کودی شاهد (B1) (157/0 میلی گرم برکیلوگرم وزن تر برگ) مشاهده شد. اثر تنش کم آبی و کود های زیستی و غیر زیستی به تنهایی بر میزان کاروتنویید و فلاونویید در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد، اما تنها تاثیر معنی دار فاکتور کود دهی بر درصد عنصر پتاسیم در سطح احتمال یک درصد مشاهده شد. بیشترین میزان کاروتنویید و فلاونویید در تیمار تنش کم آبی شدید (17 روز آبیاری، W3) (به ترتیب 37/0 میلی گرم برکیلوگرم وزن تر برگ و 67/1 درصد) مشاهده شد. بیشترین میزان کاروتنویید و فلاونویید در تیمار کودی سودوموناس (B3) (به ترتیب 37/0 میلی گرم برکیلوگرم وزن تر برگ و 85/1 درصد) و بیشترین درصد عنصر پتاسیم برگ گیاه در تیمار کودی مایکوریزا (B2) (22/17 درصد) مشاهده شد. به طورکلی می توان بیان کرد که در شرایط تنش کم آبی، استفاده از کودهای زیستی به ویژه آزوسپیریلوم و سودوموناس تاحدی می تواند از بروز اثرات سوء در این گیاه بکاهد.

    کلید واژگان: آزوسپیریلوم, سودوموناس عملکرد کمی, کلروفیل, مایکوریزا.}
    Farideh Goshasbi, Mostafa Heidari *, Seyd Kazem Sbbagh, Hassan Makarian

    To investigate the effects of water deficit stress and bio and non-bio fertilizers on Thymus Vulgaris, a split plot experiment was conducted based on randomized complete block design with three replications in 2017 in Asgarya agricultural field in Yazd. The treatments included water tension: W1=7 (Control), W2=12 and W3=17 days irrigation intervals as the main factor and bio and non - bio fertilizers at five levels including B1= control (without fertilizer), B2= endo mycorrhiza (Glomus), B3= Azospirillum bacteria, B4= Pseudomonas bacteria and B5= chemical fertilizer (NPK) a sub – factors. Results showed that the highest flowering branches yield, a, b, and total chlorophylls and nitrogen and phosphorus elements were observed in 17 days of irrigation (W3). 12 days of irrigation treatment (W2) showed the highest potassium element rate. The highest a, b and chlorophylls and nitrogen were observed in Azospirillum treatment (B3). The highest total chlorophyll, phosphorus element, carotenoids and flavonoids were observed in Pseudomonas treatment (B4); the highest potassium element rate were obtained in mycorrhiza treatment (B2); the highest flowering branches yield were observed in NPK treatment (B5) and control (B1) treatment resulted in the highest anthocyanin.

    Keywords: Azospirillum, Chlorophyll, Mycorrhiza, Pseudomonas, quantitative yield}
  • مریم برومند سویری، مصطفی حیدری*، احمد غلامی، هادی قربانی

    به منظور بررسی تاثیر نانو اکسید آهن و انواع مختلف کودهای زیستی بر رشد ریشه، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در در دو بخش ریشه و برگ و نیز برخی دیگر از خصوصیات فیزیولوژیکی سیاه دانه، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1396 در دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. عامل اول محلول پاشی نانو اکسید آهن در سه سطح (صفرF0=، 5/1F1= و 3 F2= گرم در لیتر آب) و عامل دوم کود زیستی در پنج سطح (عدم مصرف کود زیستی (شاهد) B0=، Glomus intraradicesB1=، B2= Glomus mosseae، آزوسپریلیوم B3= و ازتوباکتر B4=) بودند.  نتایج نشان داد فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، پلی فنل اکسیداز در دو بخش ریشه و برگ تحت تاثیر دو عامل کودهای زیستی و محلول پاشی نانو اکسید آهن قرار گرفت، به طوری که استفاده از کودهای زیستی سبب کاهش و با افزایش غلظت نانو اکسید آهن، فعالیت آنها افزایش یافت. بیشترین میزان فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در برگ نیز از تیمارF2B0  حاصل شد. اثر متقابل محلول پاشی نانو اکسید آهن و کودهای زیستی بر رنگدانه های فتوسنتزی و وزن خشک اندام هوایی معنی دار بود، به طوری که بیشترین مقدار کلروفیل a از تیمار F2B1، کلروفیل b، وزن خشک اندام هوایی و آهن اندام هوایی از تیمار F2B2 حاصل شدند. با توجه به نتایج آزمایش همزیستی با قارچ G. intrarardices موجب افزایش معنی دار جذب عناصر نیتروزن و آهن در گیاه شد.

    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, پلی فنل اکسیداز, کاتالاز, کلروفیل, میکوریزا‏}
    Maryam Bromand Sivieri, Mostafa Heidary *, Ahmad Gholami, Hadi Ghorbani

    In order to study the effects of foliar application of nano iron oxide particles and biofertilizers on root growth, antioxidant enzymes activity in two parts of root and leaf, as well as some other physiological characteristics of black cumin (Nigella sativa L.) a pot experiment with factorial arrangement in randomized complete block design with three replications was carried out in 2017 growing season at the Faculty of Agriculture, University of Shahrood. The first factor was foliar applications of nano iron oxide at three levels (F0= control, F1= 1.5 and F2= 3 g /1 l water) and the second factor was biofertilizers at five levels (B0= Control, B1= Glomus Intraradices, B2= Glomus mosseae, B3= Azospirillum and B4= Azotobacter solution). The results showed that activity of antioxidant enzymes catalase, polyphenol oxidase in two parts of root and leaf was influenced by two factors of biological fertilizers and foliar application of nanoiron oxide particles, so that the use of biofertilizers reduced and with increasing iron oxide concentration, activity they increased. The highest activity of ascorbate peroxidase in leaf was obtained from F2B0 treatment. The interaction effect of foliar application of nanoiron oxide particles and biofertilizers had a significant effect on photosynthetic pigments and aerial dry weight, so that the highest amount of chlorophyll a was obtained from F2B1 treatment, chlorophyll b, aerial dry weight and iron of aerial from F2B2 treatment. According to the results of the experiment, the symbiosis with G. intrarardits fungus caused a significant increase in the absorption of nitrogen and iron elements in the plant.

    Keywords: Ascorbate peroxidase, Catalase, Chlorophyll, Mycorrhiza, polyphenol oxidase‎}
  • مریم برومند سویری، مصطفی حیدری*، احمد غلامی، هادی قربانی
    به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی نانواکسید آهن و کود های زیستی بر عملکرد دانه و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی سیاهدانه(Nigella sativa L.) ، آزمایشی به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، در سال 1396 در مزرعه دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. تیمار های آزمایش شامل سه سطح محلول پاشی نانواکسید آهن (شاهد، 5/1 و سه گرم در لیتر آب) به عنوان فاکتور اول و پنج سطح کود زیستی (قارچ های میکوریزی Glomus mosseaeو Glomus intraradices و دو نوع باکتری محرک رشد شامل ازتوباکتر و آزوسپریلیوم به همراه تیمار شاهد) به عنوان فاکتور دوم بودند. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد دانه از تلقیح با قارچ میکوریزGlomus intraradices  به دست آمد. اثر متقابل محلول پاشی نانواکسید آهن و کود های زیستی، تاثیر معنی داری بر میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پلی فنول اکسیداز و همچنین مقادیر کلروفیل کل، a و b داشت. بیشترین میزان فعالیت آنزیم کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پلی فنول اکسیداز در تیمار سه گرم نانواکسید آهن در یک لیتر آب و عدم مصرف کود زیستی به دست آمد. بیشترین مقدار کلروفیل a از تیمار سه گرم در یک لیتر آب به همراه قارچ میکوریزی Glomus intraradices و کلروفیل b از مصرف همزمان دو غلظت مصرفی نانواکسید آهن به همراه دو گونه قارچ میکوریزی به دست آمد.به نظر می رسد که در بین تیمار های مورد بررسی، تلقیح گیاه با قارچ میکوریز Glomus intraradicesبیشترین تاثیر را بر عملکرد دانه گیاه سیاهدانه داشت و محلول پاشی سه گرم نانواکسید آهن در لیتر، در افزایش رنگدانه های فتوسنتزی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان بسیار موثر واقع شد.
    کلید واژگان: ترکیبات بیوشیمیایی, سیاهدانه, رنگیزه های فتوسنتزی, کودهای بیولوژیکی, نانواکسید آهن}
    Maryam Bromand Sivieri, Mostafa Heydari *, Ahmad Gholami, Hadi Ghorbani
    Abstract To study the effects of biofertilizers and foliar application of iron oxide nanoparticles on grain yield and some physiological characteristics of black cumin (Nigella sativa L.), an experiment was carried out as factorial in randomized complete block design with three replications at the growing season of 2017, in Agricultural College of Shahrood University of Technology. Treatments consisted of foliar application of iron oxide nanoparticles at three levels (control, 1.5 and 3 g/L water) as the first factor and biofertilizers at five levels (mycorrhizal fungi Glomus intraradices and Glomus mosseae and two types of growth promoting rhizobacteria including Azospirillum and Azotobacter solution with control) as the second factor. Results showed that the highest grain yield was obtained from inoculation with mycorrhizal fungus, Glomus intraradices .The interaction of foliar application of iron oxide nanoparticles and biofertilizers had a significant effect on antioxidant enzyme activities such as catalase, ascorbat peroxidase and polyphenol oxidase as well as total, “a” and “b” chlorophylls. The highest activity of catalase, ascorbat peroxidase and polyphenol oxidase enzymes were in 3 g/L water Iron oxide nanoparticles treatment of and non-use of biofertilizers. The highest amount of chlorophyll “a” was obtained from 3 g/L water treatment, with Glomus intraradices and chlorophyll “b” from the combination of two concentrations of iron nano oxide with two mycorrhizal fungi. It seems that among the treatments studied, Glomus intraradices had the highest effect on grain yield of the black cumin and application of 3 g iron nano oxide /L of water was highly effective in the photosynthetic pigmentation increasing and antioxidant enzymes activity.
    Keywords: Biochemical compounds, Biofertilizers, Bback cumin, Iron oxide, nano particle, photosynthetic pigments}
  • فریده گشسبی، مصطفی حیدری*، سید کاظم صباغ، حسن مکاریان

    خشکی و کم آبی به عنوان مهم ترین مشکل توسعه کشاورزی در ایران یکی از بازدارنده های اصلی در تولید محصولات کشاورزی به شمار می رود. لذا انتخاب گونه های مناسب در مناطق خشک و نیمه خشک بسیار حایز اهمیت است. گونه های مختلف گیاهی از نظر مقاومت به خشکی و کم آبی دامنه وسیعی را نشان می دهند که به دلیل سازگاری های فیزیولوژیکی، ریخت شناسی و بیوشیمیایی آن ها می باشد. از آنجا که رویکرد جهانی در تولید گیاهان دارویی به سمت بهبود کمیت و کیفیت ماده موثره می باشد، بنابراین به نظر می رسد که تغذیه سالم گیاهان از طریق کاربرد کود های بیولوژیک دارای بیشترین تطابق با اهداف تولید گیاهان دارویی باشد و منجر به بهبود عملکرد کمی و کیفی آن ها شود.به منظور بررسی اثر دورآبیاری و نقش تغذیه بر اجزای عملکرد و برخی خصوصیات بیوشیمیایی گیاه دارویی آویش زراعی، از سه سطح آبیاری 7= شاهد (w1)، 12= دورآبیاری ملایم (w2) و 17=دورآبیاری شدید (w3) بر حسب روز به عنوان عامل اصلی و همچنین تعدادی کود بیولوژیک (قارچ گلوموس، باکتری های آزسپریلیوم و سودوموناس و کود شیمیایی NPK) به عنوان عوامل فرعی استفاده شد. آزمایش به صورتاسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1396 در یک مزرعه زراعی انجام شد.بر اساس نتایج بدست آمده بیش ترین میزان عملکرد سرشاخه های گل دار و فنل کل به ترتیب در تیمار آبی شاهد (w1)، تیمار آبی w3 و تیمار کودی NPK مشاهده گردید. همچنین بیش ترین میزان عملکرد بیولوژیکی و تعداد شاخه های جانبی در تیمارآبی شاهد (w1) و تیمار کودی قارچ- ریشه، بیش ترین میزان پروتئین در تیمار آبی شاهد (w1) و تیمار کودی آزوسپریلیوم، بیش ترین میزان کربوهیدرات محلول در تیمار آبی w2 و تیمار کودی سودوموناس بیش ترین میزان ارتفاع بوته در تیمار آبی شاهد (w1) بیش ترین میزان پرولین و درصد اسانس در تیمار آبی w3 مشاهده شد. از لحاظ تیمار کودی بیش ترین میزان ارتفاع بوته، میزان پرولین و درصد اسانس به ترتیب درتیمارهای کودی سودوموناس، NPK و قارچ- ریشه به دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق چنین نتیجه گیری می شود که تیمار های کودی با کاهش اثرات نامطلوب تنش خشکی از طریق افزایش تعدادی از شاخص های بیوشیمیایی باعث افزایش میزان اجزای عملکرد و پارامتر های فیزیولوژیکی گیاه تحت تنش شوند که در نهایت می توانند علاوه بر کمیت، کیفیت فراورده های گیاهان دارویی را تحت تاثیر مثبت قرار دهد. به طور کلی براساس نتایج حاصله از این آزمایش می توان چنین بیان کرد که در شرایط تنش آبیاری استفاده از کود های زیستی به ویژه قارچ- ریشه می تواند تا حد زیادی از بروز اثرات سوء تغذیه ای در این گیاه بکاهد. البته با توجه به عدم وجود رابطه اختصاصی بین گونه قارچ-ریشه و آویشن، استفاده از گونه های دیگر قارچ-ریشه نیز توصیه می شود.

    کلید واژگان: سودوموناس, آزوسپریلیوم, قارچ-ریشه, کربوهیدرات, ترکیبات فنلی}
    farideh Goshasbi, mostafa haydari *, Seyed Kazem Sabbagh, hassan makarian
    Introduction

    Aromatic Thyme (Thymus vulgaris L; Lamiaceae) is a valuable and common medicinal plant in traditional medicine. Due to its main composition, thymol, is used in the food, pharmaceutical, health and cosmetic industries. Among the different species of Thyme, Thymus vulgaris is cultivated and produced in many parts of the world, including Iran(Omidbaigi, 2000). Water stress can decrease leaf height, number and leaf area, dry weight,stomata closure, chlorophyll content reduction and root growth in medicinal plants. Therefore, it is important to deal with the damaging effects of drought in different ways such as the use of biofertilizers.

    Materials and methods

    To investigate the effects of irrigation interval at three levels including W1=7(Control), W2=12 and W3=17 days irrigation interval as a main plot and bio and non – bio fertilizers at five levels including B1= control (without fertilizer), B2= Endo mycorrhizal (Glomus), B3= Azospirillum bacteria , B4= Pseudomonas bacteria and B5= chemical fertilizer(NPK) were considered as a sub plot on flowering branches yield , percentage of essential oil and some biochemical compounds in Thymus vulgaris, An experiment was conducted in a split plot design with randomized complete block design with three replications in 2017 in Asgarya agricultural field in Yazd. Finally, the data were analyzed through SAS statistical software and Excel software was used to draw charts. Means comparison was performed through LSD test at 5% probability level.                                                                                                             

    Results and discussion

     The results showed that the highest of flowering branches yield and total phenol were observed in control of irrigation (W1) and NPK treatment (B5), the highest of biological yield and number of lateral branches were observed in control of irrigation (W1) and mycorrhiza treatment (B2) , the highest of protein was observed in control of irrigation (W1) and Azospirillum treatment (B3), the highest of soluble carbohydrates was observed in W2 and pseudomonas treatment (B4), the highest of height was observed in control of irrigation (W1) , The highest of proline and the percentage of essential oil were observed in W3.In terms of fertilizer treatment, the highest of height, proline and the percentage of essential oi were observed in pseudomonas treatment (B4), NPK (B5) and mycorrhiza (B2). In general, the results in this experiment can be expressed, in terms of water deficit stress, use of biological fertilizers, especially mycorrhizal, can partly reduce the adverse effects on this plant.

    Conclusions

    In general, it can be concluded that the use of bio fertilizers, especially mycorrhiza, can reduce the side effects of this plant in water deficit conditions. According to the results of this study, it is concluded that accumulation of proline and carbohydrates in Thyme aerial parts in the face of water deficit stress, is one of the mechanisms of drought resistance in this plant. Rapid accumulation of osmotic pressure-regulating substances such as proline and carbohydrate decrease the osmotic potential of plant cells and thus water absorption of the plant. Also, similarity of yield increase and yield components of flowering shoots in Thyme with biofertilizers especially Mycorrhiza under stress conditions has positive effects of this fertilizer by improving physiological traits in the plant. Therefore, it seems that if the water deficit stress does not lead to a significant decrease in the economic performance of this plant, biofertilizers can be reduced on this plant.

    Keywords: Pseudomonas, Azospirillum, Mycorrhiza, Carbohydrates, Phenolic compounds}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مصطفی حیدری هراتمه
    حیدری هراتمه، مصطفی
    دانشیار اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق
  • دکتر مصطفی حیدری
    حیدری، مصطفی
    روانشناس
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال