جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « provinces of Iran » در نشریات گروه « اقتصاد »
تکرار جستجوی کلیدواژه « provinces of Iran » در نشریات گروه « علوم انسانی »-
شناسایی و تحلیل مولفه های مصرف انرژی می تواند فرصت هایی را برای بهینه سازی مصرف انرژی فراهم کند به ویژه اگر همراه با تحلیل فضایی باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل تابلویی فضایی عوامل تعیین کننده مولفه های مصرف انرژی (فعالیتی، شدتی و ساختاری) برای 31 استان ایران می باشد. برای این منظور، نخست با رویکرد تحلیل عاملی، مصرف انرژی با به کارگیری آخرین داده های قابل دسترس طی دوره زمانی 1396-1390 تجزیه شده و سپس، با استفاده از رگرسیون داده های تابلویی فضایی، عوامل تعیین کننده مولفه های مصرف انرژی استان های کشور بررسی شده است. براساس یافته های این مطالعه، اولا مدل دوربین فضایی به عنوان مدل فضایی مطلوب انتخاب شده است. ثانیا ارزش افزوده (شاخص فعالیت)، سهم صنعت (شاخص ساختار) و سهم شهرنشینی دارای اثرات مستقیم و سرریز معنادار بر مولفه های مصرف انرژی هستند. اثر مثبت سهم صنعت بر مولفه های ساختاری و شدتی می تواند ناشی از تغییر ساختار اقتصادی در جهت فعالیت های انرژی بر و با تکنولوژی پایین باشد. کارایی فنی نیز طبق انتظار اثر منفی و معنادار بر مولفه شدتی مصرف انرژی دارد و در این رابطه اثرات فضایی نیز اثر مستقیم را تقویت کرده است، براساس نتایج به دست آمده توصیه می شود اولا در برنامه ریزی انرژی به ساختار فضایی استان ها توجه شود. ثانیا توصیه می شود کارایی فعالیت های اقتصادی و سرمایه انسانی ارتقاء یابد. تاکید بر مولفه های شدتی و ساختاری در جهت کاهش مصرف انرژی می تواند اثرات مثبت متغیرهایی نظیر شهرنشینی را خنثی کند.کلید واژگان: تحلیل عاملی, مولفه های مصرف انرژی, اقتصادسنجی فضایی, تحلیل پوششی داده ها, دیویژیا میانگین لگاریتمی, استان های ایران}Identification and analysis of energy consumption components can provide opportunities to optimize energy consumption, especially if combined with spatial analysis. The main purpose of the present research is to analyze the spatial panel of the determining factors of energy consumption components (activity, intensity and structure) for 31 provinces of Iran. For this purpose, first, with the factor analysis approach, energy consumption was decomposed by using the latest available data during the period of 2011-2017, and then, using spatial panel data regression, the determining factors of the components of energy consumption in the provinces were investigated. Based on the findings, firstly, Spatial Durbin Model has been selected as the optimal spatial model. Secondly, value added(activity index), industry share(structure index) and urbanization share have direct and significant spillover effects on energy consumption components. The positive effect of industry's share on structural and intensity components can be caused by changing the economic structure towards energy-intensive and low-tech activities. As expected, technical efficiency has a negative and significant effect on the intensity component of energy consumption, and in this regard, spatial effects have strengthened the direct effect. Based on the results, it is recommended to pay attention to the spatial structure of the provinces in energy planning. Secondly, it is recommended to improve the efficiency of economic activities and human capital. Emphasizing the intensity and structural components in order to reduce energy consumption can neutralize the positive effects of variables such as urbanization.Keywords: Factor Analysis, Energy Consumption Components, Spatial Econometrics, Data Envelope Analysis, Logarithmic Mean Divisia Index, Provinces Of Iran}
-
پژوهشنامه اقتصادی، پیاپی 88 (بهار 1402)، صص 120 -157
شوک های قیمتی مسکن یک منطقه ممکن است به بازار مسکن مناطق جغرافیایی مجاور یا محدود در یک مرز سیاسی سرایت کنند و منجر به شکل گیری شوک های قیمتی در مناطق پذیرنده شوک شوند. در صورت تایید ارتباط شبکه ای بین بازارهای مسکن یک جغرافیا، سیاست گذاری های مربوط به بخش مسکن به صورت منطقه ای و مجزا کارا نخواهد بود. چراکه وقوع شوک قیمتی به یک بازار مسکن، با چند وقفه زمانی به سایر بازارهای مسکن موجود در شبکه سرایت خواهد کرد و براین اساس شوک قیمتی در کل شبکه مسکن پخش خواهد شد. در این پژوهش شبکه مسکن بین شهرهای منتخب (مراکز استان های کشور) با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری و تحلیل تجزیه واریانس خطای پیش بینی بررسی شده اند. نتایج پژوهش وجود ارتباط شبکه بین بازارهای مسکن مراکز استان های کشور را تایید می کند و بر خلاف مطالعات قبلی، نتایج نشان می دهد، تنها شهر تهران منتشرکننده شوک های قیمتی به سایر مناطق نیست، بلکه شهرهایی مانند کرج، شیراز و اراک نیز منتشرکننده شوک قیمتی به سایر مراکز استان ها هستند. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد، جهش قیمتی اخیر که از 1399 اتفاق افتاده است، چگالی شبکه مسکن را به طور قابل ملاحظه ای در کشور افزایش داده است. براین اساس انتظار می رود، شوک های قیمتی با سرعت بیشتری در سرتاسر کشور توزیع شوند.
کلید واژگان: بازار مسکن, ارتباط شبکه ای, مدل خودرگرسیون برداری VAR, تجزیه واریانس خطای پیش بینی, استان های ایران}Economic Research, Volume:23 Issue: 88, 2024, PP 120 -157Housing price shocks of one region may spread to the housing market of neighboring regions or geographical areas bounded by political border and lead to the formation of price shocks in shock-receiving areas. The housing policies may not be effective when implemented regionally and separately if there is a confirmed network connection between the housing markets of regions. Price shocks to a housing market spreads with a delayto interconnected housing markets, ultimately resulting in the diffusion of the price shock across the entire of the housing network. This researchaims to investigate the housing network between selected cities (centers of the country's provinces) using the VAR model and Forecast Error Variance Decomposition (FEVD). The results of this research confirm the existence of a network connection between the housing markets of the country's provinces, and unlike previous studies, the results show that it is not only the city of Tehran that spreads price shocks to other regions, but also cities such as Karaj, Shiraz, and Arak spread price shocks to other cities. In addition, the results suggest that the recent price jump, since 2019 has significantly increased the density of the housing network in the country. Based on this, price shocks are expected to be distributed more quickly throughout the country.
Keywords: Housing Market, network connection, VAR Model, Forecast Error Variance Decomposition (FEVD), Provinces of Iran} -
امروزه اهمیت ایجاد اشتغال در جهت ثبات اقتصادی جامعه موضوعی غیرقابل انکار است. توجه هرچه بیشتر به موضوع اشتغال در جامعه می تواند منجر به افزایش سطح رفاه عمومی و توسعه همه جانبه در جامعه شود. یکی از عوامل موثر در ایجاد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری، کارآفرینی است. کارآفرینی به طور گسترده به عنوان محرک اصلی رشد و توسعه اقتصادی در یک کشور شناخته می شود که می تواند اقتصاد و جامعه را به طرق متعدد و پیچیده ای تحت تاثیر قرار دهد و سبب ایجاد فرصت های شغلی جدید، کاهش بیکاری، ارتقای نوآوری، ایجاد تغییرات اجتماعی و بهبود رفاه مردم شود. بنابراین، ارزیابی اثرات شاخص کارآفرینی به منظور ایجاد و گسترش بستر کارآفرینی به ویژه برای استان های کمتر توسعه یافته و مرزی با نیل به افزایش میزان اشتغال بسیار با اهمیت است. از این رو، هدف این پژوهش «تحلیل اثر شاخص کارآفرینی بر اشتغال در استان های ایران طی بازه زمانی 1392-1399 با رویکرد اقتصادسنجی فضایی» است. نتایج حاصل از این بررسی در چهارچوب دادههای ترکیبی فضایی و براساس تخمین زن دوربین فضایی نشان داد که شاخص کارآفرینی و اثرات مجاورت آن تاثیر مثبتی بر افزایش میزان اشتغال در استان های ایران دارد. از سایر نتایج تحقیق، متغیر تولید ناخالص داخلی تاثیری مثبت و معنی دار بر افزایش میزان اشتغال در استان های فوق دارند، در حالیکه متغیرهای شاخص قیمت و نرخ دستمزد تاثیری منفی بر میزان اشتغال استان ها دارند. براساس نتایج تحقیق پیشنهاد می شود جهت سرریز اثرات شاخص کارآفرینی به استان های کشور، اتخاذ سیاست های ایجاد صنایع کوچک و متوسط در مناطق روستایی و شهر های کوچک، ایجاد جلسات استانی بین کارآفرینان برتر جهت مشاوره، انتقال تجربیات، آگاهی از مشکلات موجود در این حوزه، آشنایی با مزیت های نسبی مناطق مختلف کشور و بهبود زیرساخت های مختلف در مناطق محروم از طریق دولت جهت جذب هرچه بیشتر کارآفرینان انجام شود.
کلید واژگان: کارآفرینی, اشتغال, اثرات فضایی, استان های ایران}The Economic Reseach, Volume:24 Issue: 1, 2024, PP 285 -311Introduction :
In recent decades, achieving sustainable employment has become one of the main goals of economic policies. As a result, a large amount of research has been carried out in order to determine the most influential variables on the increase of employment in order to make a suitable economic policy. In this research, variables such as human capital (Kapelras et al., 2019), government spending (Doi et al., 2018), income distribution (Neos et al., 2016) and institutions (Galindo Martin et al., 2021 and Urbano et al., 2019)) have been effective factors in increasing the level of employment. However, important factors can potentially provide a significant portion of new jobs. Therefore, entrepreneurship can be another effective factor in increasing the employment rate.Over the years, entrepreneurship has been proposed not only as a policy and strategy priority for economic growth (Adertesh, 2018 and Pepra and Adekoya, 2020), but also as an engine for creating employment and poverty alleviation (Desai and Hessels, 2008, Adosi, 2016 and Folster, 2000). In other words, the existing literature has proven that entrepreneurship ensures the welfare, productivity and efficiency of the economy (Bamol, 1990) and acts as a main driving force for promoting innovation, achieving new business ideas and changing economic structures(Adretsch et al., 2002; Fritsch, 2008 and Gomes et al., 2022). Furthermore, entrepreneurial activities in an economy have been proven to contribute to resilient economic performance by introducing innovations, implementing change, promoting and improving competitiveness (Wang et al., 2005). The organizational policy of the European Union also confirms the importance of entrepreneurship as a core competency for employment, growth and personal fulfillment (EC, 2004).
MethodologyIn spatial econometrics, spatial effects are added to the performance of periodic or complex regression models (panels). Therefore, in spatial econometrics, sample information has a spatial component. When data has a spatial component, two issues can be raised: (1) Spatial dependence, and (2) Spatial heterogeneity. Before estimating spatial panel models, we need to perform spatial dependence tests and to check the existence of autocorrelation between disturbance terms. The existence of spatial coherence between observations and spatial autocorrelation between disturbance terms indicates the need to use spatial panel models. To do this, Moran, Jerry C, and Jetis Ord J tests are used. The Moran test examines the assumption of spatial autocorrelation between disturbance terms. In spatial econometric models, to model spatial reactions, it is necessary to select the numerical value of spatial directions. For this purpose, we have two sources of assumptions: (1) Position on the coordinate plane, which is expressed by latitude and longitude, so that the distance of any point in the location, or distance of any observation located at any point relative to fixed or central points or observations can be calculated. (2) The source of spatial information is neighborhood, and which expresses the relative location in the space of an observed peripheral unit, compared to other such scales.
FindingsThe aim of the current research was to analyze the effect of entrepreneurship on employment in the provinces of Iran during 2013-2020 with a spatial econometric approach. First, in order to check the diagnosis of spatial dependence, the spatial dependence of the provinces was confirmed by Moran's test and based on the significance of the above test and according to the statistical coefficient of the Lagrange test, the research was evaluated in the framework of the spatial Durbin model. According to the results of the research, the entrepreneurship index has positive and significant effect on the employment rate of the target and neighboring provinces (overflow), and this result is coompatible with the findings of other researches, including Zu et al. 2022), Levin and Rubinstein (2018), Ataf and Al Balushi (2015), Miriam and Sandi (2015), Amini et al. (2013), Khoda Muradpour et al. (2018) and Khorsand et al. The research questions were confirmed. In addition, the variables of price index and wage rate have negative and significant effects on the employment rate of the target and neighboring provinces, while the gross domestic product has a positive and significant effect on the employment rate of the target provinces.
Discussion and ConclusionBased on the results, the suggestions of the present research in order to increase the employment are as follows:Financial support for provincial entrepreneurs through the removal of production barriers, the use of up-to-date global technologies in order to create competition with international entrepreneurs and reduce capital risk.Presenting specialized trainings in the field of entrepreneurship with the approach of better understanding of investment opportunities, familiarity with different regions and provinces in terms of relative advantages.Supporting small and medium enterprises in provincial development programs through incentives, tax exemptions, and government subsidies.Stabilizing the price level in order to create a safe environment for encouraging entrepreneurs.Adoption of policies to create small and medium industries in rural areas and small towns.Establishing provincial meetings between top entrepreneurs for consultation, transfer of experiences, and awareness of existing problems in this field.Improving various infrastructures in deprived areas to attract more entrepreneurs.
Keywords: Entrepreneurship, employment, spatial effects, provinces of Iran} -
پژوهشنامه اقتصادی، پیاپی 86 (پاییز 1401)، صص 121 -150
فقر از عمده مشکلات جوامع بشری است که آسیب های اجتماعی بسیاری را به بار می آورد. ازاین رو سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه اقتصادی همواره به دنبال حذف آن هستند. به علاوه رشد اقتصادی نیز به عنوان یکی از متغیرهای مهم و تاثیرگذار اقتصاد کلان همواره موردتوجه بوده است. لذا تجزیه تاثیر رشد اقتصادی بر فقر به دو اثر درآمدی و توزیعی می تواند اطلاعات مفیدی را جهت برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های لازم در راستای کاهش فقر ارایه دهد. بنابراین در این مطالعه با تکیه بر تحلیل منحنی Log-Normal که توسط بورگینون ارایه شده و داده های هزینه درآمد خانوارهای شهری در استان های ایران، این دو اثر طی سال های 98-1392 موردمحاسبه قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که طی دوره مذکور تنها در دوره یک ساله 1395-96 تمام عناصر لازم برای رشد فقرزدا (وجود رشد، کاهش فقر و کاهش نابرابری) مهیا بوده است؛ بنابراین مثلث فقر، رشد و نابرابری در این سال به خوبی کارکرده و سه ضلع اصلی آن فراهم و رشد فقرزدا بوده است. همچنین نتایج حاصل از بررسی استانی نشان می دهد که در استان های با رشد مثبت مناطق شهری استان قم از رشد فقرزدا و مناطق شهری استان های البرز، گلستان و همدان از رشد سرریز طی دوره برخوردار بوده اند و در مناطق شهری سایر استان های مذکور رشد فقرزا بوده است و در استان های با رشد منفی تنها مناطق شهری استان مرکزی است از کاهش فقر برخوردار بوده است. لکن به دلیل عدم وجود رشد نمی توان پذیرفت که مناطق شهری این استان رشد فقرزدا داشته است. در مناطق شهری سایر استان ها نیز وضعیت به زیان فقرا بوده است.
کلید واژگان: رشد فقرزدا, اثر توزیعی, اثر درآمدی, نابرابری, استان های ایران}Economic Research, Volume:22 Issue: 86, 2024, PP 121 -150Poverty is one of the major problems of human societies that causes many social harms. Therefore, policymakers and economic development planners always aim to eliminate it. In addition, economic growth is one of the important and influential variables of macroeconomics. Therefore, examining the impact of economic growth on poverty through the lens of growth and distribution effects offers valuable insights for policymaking and poverty reduction strategies. In this study, we use the log-normal curve approach introduced by Bourguignon to estimate the growth effect on poverty utilizing data from urban households in Iran over the period 2013-2019. The results indicate that only in the one-year period of 2015-2016, the triangle of poverty, growth, and inequality has worked well and the growth has been pro-poor.Furthermore, provincial-level findings unveil discernible patterns:(a) In provinces experiencing positive growth, urban areas in Qom exhibit pro-poor growth, while those in Alborz, Golestan, and Hamedan provinces observe a trickle-down effect. Meanwhile, in other provinces, growth demonstrates an immiserizing trend.(b) In provinces with negative growth, only urban areas in Markazi province observe a reduction in poverty. However, due to the lack of growth, it cannot be concluded that this province has had pro-poor growth. In the urban areas of other provinces in this group, the situation has been unfavourable for the poor.
Keywords: pro-poor growth, distributional effect, income effect, inequality, Provinces of Iran} -
نابرابری درآمد و مصرف انرژیهای تجدید پذیر وتجدید ناپذیر با توجه به افزایش روزافزون تقاضا یکی از مسایل مهم بسیاری از کشور ها است و ازابعاد اقتصادی، اجتماعی وزیست محیطی زیادی برخوردار می باشد. همچنین نابرابری درآمد یکی از مهم ترین موانع توسعه جوامع مختلف است. در تحقیق حاضر با استفاده از داده های دوره 1389 تا 1398 و روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) علاوه بر نابرابری درآمد به بررسی تاثیر رشد اقتصادی و شهرنشینی بر مصرف برق استان های ایران پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که افزایش یک درصدی ضریب جینی باعث کاهش مصرف برق بیش از 5 درصد می شود. همچنین افزایش یک درصدی تولید ناخالص داخلی باعث افزایش مصرف برق بیش از 5/1 درصد می شود. این در حالی است که مجذور تولید ناخالص داخلی تاثیر منفی و معنادار بر مصرف برق دارد و افزایش یک درصدی آن باعث کاهش مصرف برق بیش از 03/0 درصد می شود؛ بنابراین وجود رابطه U شکل معکوس بین تولید ناخالص داخلی و مصرف برق در استان های ایران تایید می شود. در نهایت نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت و معنادار شهرنشینی بر مصرف برق است به گونه ای که با افزایش یک درصدی آن مصرف برق بیش از 2/0 درصد افزایش می یابد.
کلید واژگان: نابرابری درآمد, مصرف برق, پانل دیتا}Inequality of income and consumption of renewable and non-renewable energies is one of the important issues of many countries and has many economic, social and environmental dimensions. Also, income inequality is one of the most important obstacles to the development of different societies. In this research, using data from 1389 to 1398 and the method of generalized moments (GMM), in addition to income inequality, the effect of economic growth and urbanization on electricity consumption in the provinces of Iran has been investigated. The results show that a 1% increase in the Gini coefficient reduces electricity consumption by more than 5%. Also, a 1% increase in GDP increases electricity consumption by more than 1.5%. This is despite the fact that the square of gross domestic product has a negative and significant effect on electricity consumption, and an increase of one percent causes a decrease in electricity consumption by more than 0.03 percent. Therefore, the existence of an inverted U-shaped relationship between gross domestic product and electricity consumption in Iran's provinces is confirmed. Finally, the results show a positive and significant effect of urbanization on electricity consumption, so that with a 1% increase, electricity consumption increases by more than 0.2%.
Keywords: income inequality, electricity consumption, provinces of Iran, generalized method of moments (GMM), Kuznets curve} -
فرصت های برابر منطقه ای یکی از مهمترین چالش های اقتصادی-اجتماعی به شمار می رود که توزیع نامناسب آن می تواند آثار مخربی بر حصول پایداری اقتصادی و پیشرفت یکپارچه یک کشور بگذارد. تمرکززدایی مالی از عواملی است که توزیع فرصت های توسعه را تحت تاثیر قرار می دهد. برای این منظور در پژوهش حاضر ابتدا با بهره گیری از روش تاپسیس دو مرحله ای سعی در محاسبه شاخص ترکیبی فرصت های توسعه در شش بخش (فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، زیربنایی، بهداشتی- درمانی، زیست محیطی و اقتصادی) می شود سپس با استفاده از روش خودرگرسیون برداری پانلی(Panel VAR) تاثیر تمرکززدایی مالی بر توزیع برابر فرصت های توسعه در استان های ایران طی دوره زمانی 1398-1385 مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین به دلیل وجود رابطه هم جمعی بین متغیرها از روش حداقل مربعات کاملا اصلاح شده (FMOLS) روابط بلندمدت میان متغیرها تعیین و برآورد می گردد. نتایج بیانگر این است که تاثیر متغیرهای تمرکززدایی هزینه ای و درآمدی بر برابری فرصت های توسعه در کوتاه مدت مثبت اما در بلندمدت به سطوح توسعه یافتگی استان ها بستگی دارد به طوری که هر چه استان های کشور توسعه یافته تر و دارای تولید ناخالص داخلی سرانه بیشتری باشند تمرکززدایی مالی می تواند به توزیع برابرتر فرصت های توسعه بیانجامد. همچنین نتایج برآورد مدل حاکی از آن است که یک رابطه U شکل بین رشد اقتصادی و برابری فرصت ها برقرار است. علاوه بر این مشخص شد متغیر تراکم نسبی جمعیت در کوتاه مدت تاثیر ناچیز اما در بلندمدت اثر منفی و معنی دار بر توزیع برابر فرصت ها می گذارد.
کلید واژگان: برابری فرصت ها, تمرکززدایی مالی, تکنیک خودرگرسیون برداری در داده های پانلی, استان های ایران}Regional equal opportunities are the most important socio-economic challenges, whose inappropriate distribution can have detrimental effects on achieving economic stability and integrated progress of a country. Fiscal decentralization is one of the factors that affect the distribution of development opportunities. For this purpose, in the current research, first, by using the two-stage TOPSIS method, an attempt is made to calculate the composite index of development opportunities in six sectors (cultural-social, educational, infrastructure, health-therapeutic, environmental, and economic), then using the vector autoregression method. The effect of fiscal decentralization on the equal distribution of development opportunities in the Iranian provinces spanning from 2006 to 2019 is investigated here by using Panel VAR. Additionally, a consequence of the existence of collinearity between the variables, the long-term relationships between the variables are determined and estimated using the Fully Modified Least Squares (FMOLS) method. The results imply that the impact of the variables of expenditure and revenue decentralization on the equality of development opportunities is positive in the short term, nevertheless, depending on the levels of development of the provinces, in the long term. Consequently, the more developed the provinces are and have a higher GDP per capita, the more equal the distribution of development opportunities may occur. Furthermore, the model estimation results indicate that there is a U-shaped association between economic growth and equality of opportunities. In addition, it was found that the variable of relative population density has an insignificant effect in the short term,
Keywords: Equality of opportunities, fiscal decentralization, Panel Vector Auto Regression model, Provinces of Iran} -
سرمایه گذاری صنعتی نقش مهمی در بهبود عملکرد اقتصادی و توسعه منطقه ای اقتصاد دارد. بخش صنعت در فرآیند توسعه منطقه ای که بخش قابل توجهی از جمعیت، سطوح مختلف درآمدی را در خود جای داده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دست یابی به این هدف مهم نقش موثر و تعیین کننده ای در جهت دهی و شتاب دهی عملکرد اقتصادی استان های کشور دارد. از این رو هدف این پژوهش، تحلیل اثر فضایی سرمایه گذاری صنعتی بر عملکرد اقتصادی در استان های کشور با رویکرد اقتصادسنجی فضایی ترکیبی طی بازه زمانی 98-1385 است. بر اساس نتایج به دست آمده، متغیر سرمایه گذاری صنعتی و اثرات غیرمستقیم آن، تاثیری مثبت و معنی داری بر بهبود عملکرد اقتصادی استان های مورد مطالعه دارد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که سرمایه گذاری صنعتی به عنوان یک متغیر مهم در مطالعات توسعه منطقه ای، در مناطق مجاور با استان-های رشد اقتصادی بالا باید لحاظ گردد (اثرات سرریز فضایی). همچنین نتایج نشان می دهد که جمعیت فعال و اشتغال تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد اقتصادی دارند در حالی که نرخ دستمزد دارای رابطه منفی و معنی داری با عملکرد اقتصادی استان ها دارد. پیشنهاد سیاستی پژوهش فوق، اولویت دادن به توسعه و سرمایه گذاری در بخش صنعت، سرمایه گذاری مشترک با کشورهای همسایه و سرریز اثرات اقتصادی آن بر استان های مرزی است.کلید واژگان: سرمایه گذاری صنعتی, عملکرد اقتصادی, استان های ایران, اقتصادسنجی فضایی}Industrial investments play an important role in improving economic performance and developing economic regions. The industrial sector is one of particular importance in the development process of a region where a significant portion of the population accommodates different levels of income. Achieving this important goal has an effective and decisive role in directing and accelerating the economic performance of the provinces of the country. Therefore, this study aims to analyze the spatial effect of industrial investment on economic performance in all provinces of the country, Iran with a combined spatial econometric approach during the period 2007-2019. Based on the results, the variable of industrial investment and its indirect effects have a positive and significant effect on improving the economic performance of the studied provinces. The results indicated that, the industrial investment should be considered as an important variable in regional development studies in adjacent areas with high economic growth provinces (spatial spillover effects). The results also show that the active population and employment had a positive and significant effect on economic performance, while the wage rate had a negative and significant relationship with the economic performance of the provinces.Keywords: Industrial investment, Economic performance, Provinces of Iran, Spatial Econometrics}
-
در دهه های اخیر، خطرات و آسیب های زیست محیطی ناشی از رشد اقتصادی، رشد جمعیت و مصرف انرژی بیش تر نمایان شده است. در این میان، یکی از پیشرفت های جدید در مطالعه ی رابطه ی میان عوامل اقتصادی موثر بر کیفیت زیست محیطی، توجه به ماهیت فضایی پدیده های زیست محیطی است. از این رو هدف این مطالعه، به مدلسازی ارتباط انتشار CO2 و رشد اقتصادی در کنار سایر عوامل تاثیرگذار بوده است. انتشار CO2 به عنوان معیاری برای آلودگی محیط زیست در ایران با استفاده از مدل دوربین فضایی (SDM) و در چهارچوب داده های تابلویی فضایی در میان استانهای ایران طی دوره 1396-1382 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که در مجموع GDP سرانه واقعی باعث افزایش انتشار CO2 در سطح استانها میشود، چرا که ضریب مثبت GDP سرانه واقعی از ضریب منفی GDP سرانه واقعی فضایی بزرگتر است. یکی دیگر از متغیرهای بسیار مهم در افزایش انتشار CO2در سطح استانها، شدت مصرف انرژی و وقفه فضایی آن میباشد که بالاترین ضرایب معنادار و مثبت را در مدل این مقاله دارد. همچنین قیمت وزنی انرژی استانی و وقفه فضایی آن نیز تاثیر معنادار و منفی را بر انتشار CO2داشته است. هر چند افزایش درجه شهرنشینی تاثیر معناداری بر انتشار CO2 همان استان نداشته است، اما افزایش درجه شهرنشینی استانهای همجوار باعث افزایش انتشار CO2 شده است. در نهایت ضریب وقفه فضایی متغیر وابسته، معنادار و مثبت بوده که نشان میدهد افزایش انتشار CO2 در استانهای همسایه باعث افزایش انتشار CO2 در همان استان شده است.
کلید واژگان: انتشار دی اکسیدکربن(CO2), رشد اقتصادی, استان های ایران, مدل دوربین فضایی, رویکرد اقتصادسنجی فضایی}In recent decades, the risks and environmental damage caused by economic growth, population growth and energy consumption have become more apparent. Meanwhile, one of the new advances in the study of the relationship between economic factors affecting environmental quality is the attention to the spatial nature of environmental phenomena. Therefore, the aim of this study was to model the relationship between carbon dioxide (CO2) emissions and economic growth along with other influential factors. CO2 emissions as a criterion for environmental pollution in Iran have been studied using the Spatial Durbin Model(SDM) and in the framework of spatial panel data among the provinces of Iran during the period 2003-2017. The results of this study show that in total, real GDP per capita increases CO2 emissions at the provincial level, because the positive real GDP per capita coefficient is larger than the negative real GDP per capita coefficient of space. Another very important variable is the intensity of energy consumption and its spatial interruption, which has the highest significant and positive coefficients in the model of this paper. Also, the weighted price of provincial energy and its space interruption have had a significant and negative effect on CO2 emissions. Also increasing the degree of urbanization in neighboring provinces has increased CO2 emissions. Finally, the spatial interruption coefficient of the dependent variable is significant and positive, which shows that the increase in CO2 emissions in neighboring provinces has increased CO2 emissions in the same province.
Keywords: Carbon dioxide (CO2) emissions, Economic Growth, Provinces of Iran, Spatial Durbin Model, spatial econometric approach} -
رشد فقرزدا در مناطق شهری ایران (رویکرد تعیین کانون های سیاستگذاری بر اساس فعالیت ها و گروه های شغلی)
هدف اصلی این مقاله اندازه گیری رشد فقرزدا در مناطق شهری ایران با استفاده از ماتریس چانونا (2020) و رتبه بندی دسته های فعالیت و گروه های شغلی در مناطق شهری ایران بر اساس رشد فقرزدا با تکنیک تاپسیس اقلیدسی می باشد. بدین منظور از داده های هزینه و درآمد خانوارهای شهری ایران طی دوره 1398-1392 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که طی دوره تحت بررسی تنها دوره یک ساله 1396-1395 رشد و توزیع درآمد هردو به نفع فقرا عمل کرده اند و رشد فقرزدا بوده است. لکن در دوره 1395-1394 باوجود رشد، فقر افزایش یافته و رشد فقرزا بوده است. در سایر سال ها شاخص چانونا دال بر افزایش فقر بوده است. همچنین نتیجه الگوی تاپسیس نیز نشان می دهد که در میان دسته های فعالیت «فعالیت های مالی و بیمه ای» و در میان گروه های شغلی؛ گروه «کارمندان امور اداری و دفتری» در رتبه نخست فقرزدایی بر اساس معیارهای سه گانه رشد، فقر و نابرابری قرار می گیرند. بنابراین برای کاهش فقر توصیه می شود که در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های اقتصادی به رشد و بازتوزیع درآمد توجه توامان صورت گیرد؛ تا همچون دوره 1396-1395 فقر کاهش یابد. چراکه توجه تنها به رشد مانند دوره 1395-1394 می تواند فقر را در سطح کشور بیفزاید. به علاوه اگرچه که بهبود وضعیت توزیع درآمدها می تواند به قدری باشد که حتی باوجود نبود رشد نیز، فقر کاهش یابد؛ اما در سایر دوره های یک ساله بررسی شده می توان مشاهده کرد که عدم توجه به رشد منجر به افزایش فقر در کشور گشته و تغییرات نابرابری به تنهایی بر افزایش فقر فایق نیامده است.
کلید واژگان: رشد فقرزدا, فقر, رشد, نابرابری, استان های ایران}The main goals of this article are to measure pro-poor growth in urban areas of Iran using the Chanona (2020) matrix and to rank the categories of activities and occupational groups in urban areas of Iran based on poverty growth using the Euclidean TOPSIS technique. For this purpose, cost and income data of urban households in Iran during the period 2013-2019 has been used. The results show that during the period under review, only the period of 2016-2017, both growth and income distribution have reduced poverty and the growth has been pro-poor. However, in the period of 2015-2016, poverty has increased and growth has been Immiserizing. In other years, the Chanona index has shown an increase in poverty. The results of the TOPSIS model also show that among the categories of activities "financial and insurance activities" and among the occupational groups; The "Administrative and Office Staff" group ranks first in poverty alleviation. Therefore, to reduce poverty, it is recommended to pay attention to income growth and redistribution in economic planning and policy-making. Because paying attention only to growth such as the period 2015-2016 can increase poverty in Iran. In addition, although the improvement in income distribution can be such that poverty is reduced even in the absence of growth; But in other one-year periods examined, it can be seen that the lack of attention to growth has led to an increase in poverty in Iran and reduce in inequality alone cannot lead to a reduction in poverty
Keywords: Pro-poor Growth, Poverty, Growth, Inequality, Provinces of Iran} -
صنعتی شدن از یکطرف موتور رشد اقتصادی است و از طرف دیگر بیشترین اثر را در انتشار دی اکسید کربن دارد. بر اساس ادبیات اقتصادی، یکی از مهم ترین عامل های مهم در انتشار آلاینده های هوا، صنعتی شدن و ساختار تولید در بخش صنعت می باشد. بر این اساس هدف از این تحقیق، بررسی اثر تمرکز صنعتی بر انتشار دی اکسید کربن است. این تحقیق با استفاده از الگوی اقتصاد سنجی پانل دیتا، برای 30 استان طی دوره زمانی 1397-1390 انجام شده است. بررسی شاخص تمرکز صنعتی در سطح استانی در دوره زمانی مورد مطالعه، نشان می دهد بیشترین مقدار مربوط به استان بوشهر با 66/0 و کمترین مقدار مربوط به استان قزوین با 018/0 بوده است. علاوه بر این در سطح کشور این شاخص از مقدار 110/0 در سال 1390 به مقدار 114/0 در سال1397 افزایش یافته است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد که تمرکز صنعتی، شدت انرژی، جمعیت و تولید ناخالص داخلی اثر مثبت و معنی داری بر انتشار دی اکسید کربن دارد. با توجه به نتایج تحقیق تنوع سازی فعالیت های صنعتی در استان های ایران براساس مزیت منطقه ای و استفاده از تکنولوژی های جدید تولید برای کاهش شدت مصرف انرژی و بنابراین کاهش انتشار آلایند ه ها توصیه می گردد.کلید واژگان: تمرکز صنعتی, انتشار دی اکسید کربن, داده های پانل, استان های ایران}Industrialization is the engine of economic growth on the one hand, and on the other hand, it has the greatest effect on the emission of carbon dioxide. According to the economic literature, one of the most important factors in the emission of air pollutants is industrialization and the production structure in the industrial sector. Based on this, the aim of this research is to investigate the effect of industrial concentration on carbon dioxide emissions. This research was conducted using the panel data econometric model for 30 provinces during the period of 2010-2017. Investigating the industrial concentration index shows that the highest value is related to Bushehr province with 0.66 and the lowest value is related to Qazvin province with 0.018. In addition, at the country level, this index has increased from 0.110 in 2010 to 0.114 in 2017. The results of the model estimation show that industrial concentration, energy intensity, population and GDP have a positive and significant effect on carbon dioxide emissions. According to the research results, diversification of industrial activities in Iran's provinces is recommended based on regional advantage and the use of new production technologies to reduce energy intensity and thus reduce the emission of pollutants.Keywords: Industrial Concentration, Carbon Dioxide Emissions, Panel Data, Provinces of Iran}
-
شدت انرژی از شاخص های مهم ارزیابی مصرف انرژی است و کاهش آن از اهداف سیاست گذاران و برنامه ریزان کشورها است. تدوین سیاست های موثر بر کاهش شدت انرژی نیازمند مطالعه عوامل موثر بر آن است. در این مطالعه به بررسی تاثیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر همگرایی شدت انرژی به تفکیک استان های ایران با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی فضایی و داده های پانل 30 استان کشور طی دوره 1389 تا 1394 پرداخته شده است. پس از تایید وابستگی فضایی به وسیله آزمون های موران و Panel (robust) LM و LM همگرایی مطلق و شرطی «بتا» آزمون شده و براساس نتایج، همگرایی مطلق شدت انرژی در ایران تایید شده است به این معنا که سرعت کاهش شدت انرژی در استان هایی با شدت انرژی بالاتر بیش از سرعت کاهش شدت انرژی در استان هایی با شدت انرژی کمتر است. برای بررسی همگرایی شرطی، متغیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی به مدل اضافه شد و نتایج، همگرایی شرطی شدت انرژی و همچنین کاهش میزان شدت انرژی با افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی را نشان داده است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی با ورود تکنولوژی جدید تولید باعث افزایش کارایی استفاده از نهاده های تولید ازجمله انرژی شده و این مورد منجر به همگرایی شدت انرژی در بین استان های ایران می شود. اثرات سرریز سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر همگرایی شدت انرژی منفی و معنی دار نشده است که می توان پایین بودن میزان جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و عدم توزیع آن در سطح استان ها را عامل آن دانست. به طور کلی افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در یک استان خاص باعث همگرایی شدت انرژی و اثر سرریز آن به صورت بالقوه باعث همگرایی شدت انرژی در استان های کشور می شود.کلید واژگان: سرمایه گذاری مستقیم خارجی, شدت انرژی, مدل اقتصادسنجی فضایی, اثرات سرریز, استان های ایران}Energy intensity is an important indicator of energy consumption assessment and its reduction is one of the goals of policymakers and planners in countries. Developing effective policies to reduce energy intensity requires a thorough study of the factors that affect it. In this study, the effect of foreign direct investment on energy intensity convergence by Iranian provinces using spatial econometric technique and panel data of 30 provinces of the country from 2010 to 2015 was studied. After confirming the spatial dependence by Moran and Panel (robust) LM and LM tests, the absolute and conditional convergence of "β" has been tested. According to the results, the absolute convergence of energy intensity in the provinces of Iran was confirmed. This means that the rate of decrease in energy intensity in provinces with higher energy intensity is higher than the rate of decrease in energy intensity in provinces with lower energy intensity. To investigate the conditional convergence, the foreign direct investment variable was added to the model. The results indicate a conditional convergence of energy intensity in the provinces of Iran, as well as a decrease in energy intensity with an increase in foreign direct investment. In fact, foreign direct investment with the introduction of new production technology increases the efficiency of the use of production inputs such as energy, and this leads to the convergence of energy intensity among the provinces of Iran. The effects of the spillovers of foreign direct investment on the convergence of negative and meaningless energy intensity can be attributed to the low level of foreign direct investment attraction and its non-distribution at the provincial level. In general, the increase in foreign direct investment in a particular province causes the convergence of energy intensity and its spillovers effect potentially causes the convergence of energy intensity in the provinces of the country.Keywords: Energy Intensity, Foreign Direct Investment, spillovers effect, Spatial econometric Model, Provinces of Iran}
-
رفاه اجتماعی مجموعهای از قوانین، مقررات، برنامهها و سیاستهای رفاهی است که در قالب نمادها و سازمانهای اجتماعی و با توجه به مفاهیم مربوط به رفاه اجتماعی مانند تامین اجتماعی، بیمههای اجتماعی، حمایت اجتماعی، مددکاری اجتماعی، خدمات اجتماعی، بهزیستی با هدایت و حمایت دولت و مشارکت عموم مردم، تحقق مییابد تا سعادت انسان در جامعه دستیافتنی شود. هدف اصلی مقاله بررسی تاثیر هزینههای تامین اجتماعی در همگرایی رفاه اجتماعی استانهای ایران است. نتایج برآورد مدلها با استفاده از اقتصادسنجی فضایی در دوره زمانی 1385-1399 نشان داد که هزینههای تامین اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری در همگرایی رفاه اجتماعی در استانهای کشور دارد. اثر مثبت مستقیم و غیرمستقیم هزینههای تامین اجتماعی بدین معناست که افزایش هزینههای تامین اجتماعی نهتنها همگرایی رفاه اجتماعی در همه استانها را بهبود بخشیده است؛ بلکه آثار سرریز آن، بهطور متوسط، سبب بهتر شدن همگرایی رفاه اجتماعی در استانهای مجاور شده است. همچنین، سرعت همگرایی مطلق 053/0 و در مدلهای شرطی، بهترتیب، 054/0، 059/0 برآورد شد. این نتایج نشان میدهد سرعت همگرایی بتای شرطی برآوردی با درنظرگرفتن هزینههای تامین اجتماعی بیشتر است. همچنین، نتایج نشان داد که شاخص فلاکت و اندازه دولت، تاثیر منفی و معنادار و ضریب نفوذ اینترنت و سرمایه انسانی تاثیر مثبت و معناداری در همگرایی رفاه اجتماعی دارد. بررسی آثار سرریزها در سال 1399 نشان داد که هر استان بر خودش بیشترین میزان ضریب اثر مستقیم را دارد و سپس، بیشترین تاثیر را بر استانهای مجاور دارد.
کلید واژگان: تامین اجتماعی, هم گرایی, رفاه اجتماعی, اقتصادسنجی فضایی, استان های ایران}This study aimed to investigate the effect of social security expenditure on the convergence of social welfare in provinces of Iran. Results of estimating models, using Spatial Econometrics, revealed that social security expenditure has a positive and significant effect on the convergence of social welfare in provinces of Iran during the period 2006-2020. Moreover, findings demonstrated that direct and indirect effect of social security expenditure is also positive, in the sense that the increases in social security expenditure has not only improved the convergence of social welfare in all provinces, but its spillover effects have also improved the convergence of social welfare in neighboring provinces on average. Besides, the Absolute Convergence Rate was 0.053 and in the conditional models, its’ values were estimated to be 0.054 and 0.059, respectively. These findings show that the estimated Conditional Beta-Convergence Rate is higher while considering social security expenditures. Additionally, results revealed that the Misery Index and the Government Size have a negative and significant effect, while the Information and Communication Technology (ICT) and Human Capital have a positive and significant effect on the convergence of social welfare. Finally, an estimation of the Spatial Spillover Effects of social security expenditures in 2019 showed that each one of the provinces has the highest direct effect coefficient on itself, and then has the highest effect on neighboring provinces.
Keywords: Convergence, Social Welfare, Spatial Econometrics, Social Security, Provinces of Iran} -
پژوهشنامه اقتصادی، پیاپی 79 (زمستان 1399)، صص 91 -129توزیع نابرابر تاسیسات، تقاضا و توسعه گردشگری در استان های مختلف کشور، ناشی از سطوح متفاوت رقابت پذیری استان ها در بخش گردشگری است. از جمله دلایلی که می تواند تاثیر بسزایی در این تفاوت داشته باشد، تخصصی شدن زیربخش های مختلف گردشگری در استان ها است، اما به دلیل وجود آثار غیرمستقیم و عملکرد دولت های محلی در تخصصی شدن گردشگری استان ها، لزوما ارتباط بین این شاخص با رقابت پذیری گردشگری همسو نیست. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تخصصی شدن گردشگری (به تفکیک تخصصی شدن تولید، تخصصی شدن واحدهای اقامتی، تخصصی شدن آژانس های مسافرتی و تخصصی شدن تورهای مسافرتی) بر رقابت پذیری این بخش بین استان های مختلف کشور از روش اقتصادسنجی فضایی و داده های تلفیقی استفاده کرده است. داده ها برای 31 استان کشور طی دوره 1395-1390 بوده است. نتایج حاصل از خودرگرسیون فضایی (SAR)، بیانگر آن است که بجز تخصصی شدن واحدهای اقامتی، سایر شاخص های تخصصی شدن گردشگری، تاثیر مثبت و معنی دار بر رقابت پذیری گردشگری داشته اند؛ به طوری که هم شاخص های طرف تقاضا (تخصصی شدن آژانس ها، تخصصی شدن خدمات تور مسافرتی و...) و هم شاخص طرف عرضه (تخصصی شدن تولید)، ارتباط مثبت و معنی دار با رقابت پذیری گردشگری دارند. معنی دار نبودن تخصصی شدن واحدهای اقامتی، می تواند ناشی از اثرات غیرمستقیم و گسترده موجود در انحراف سرمایه گذاری های صورت گرفته در تاسیسات اقامتی و بویژه صنعت هتلداری باشد. همچنین بررسی نتایج مدل فضایی در خصوص شاخص «تخصصی شدن خدمات تور» نشان می دهد که ماندگاری گردشگر در استان های مرزی کشور، بالاتر از استان های مرکزی (تهران، البرز، قم، قزوین، مرکزی، اصفهان و یزد) است. این نتیجه گیری برای شاخص تخصصی شدن تور مسافرتی، بیانگر ضعف خدمات تورگردانی در عملکرد به عنوان یک ابزار پیشرفته جذب گردشگر و افزایش ماندگاری گردشگر در استان های مقصد است.کلید واژگان: تخصصی شدن, رقابت پذیری گردشگری, اقتصادسنجی فضایی, استان های ایران}The unequal distribution of facilities, demand and supply of tourism in provinces of Iran is due to the different levels of tourism competitiveness in provincial. One of the reasons that can have a significant effect on this difference is the specialization of different subdivisions of the tourismsector in the provinces. But because of the indirect effects and the various behaviors of local governments in the specialization of tourism, the relationship between this specialization and the competitiveness in tourism is not necessarily the samedirection. This study aimed to investigate the impact of tourism specialization (by separating production specialization, accommodation specialization, travel agencies specialization and tour services specialization) on the tourism competitiveness between provinces of Iran using spatial panel econometrics. Data were collected for 31 provinces during the period 2011-2016. The results of Spatial autoregressive (SAR) showed that besides the accommodation specialization, other indicators of tourism specialization had a positive and significant impact on tourism competitiveness. Both demand-side indicators (including indexes of tourism demand, travel agency specialization and tour services specialization) and supply-side indicator (production specialization) has a positive and significant relationship with tourism competitiveness. Not significant of accommodation specialization can be from the consequence of the indirect and widespread effects that led to a deviation of investment in accommodation facilities and especially in the hotel industry. Also, the results of the spatial model on “specialization of tour services” index show that overnight stays of tourists in the border provinces are higher than the central provinces (including Tehran, Alborz, Qom, Qazvin, Markazi, Isfahan and Yazd). This conclusion, for the index of tour services specialization, indicates the weakness of these services in performance as an advanced means of attracting tourists and enhancing tourism sustainability in destination provinces.Keywords: Specialization, Tourism Competitiveness, Spatial Econometrics, Provinces of Iran}
-
با توجه به تفاوت الگوی مصرف در مناطق مختلف شهری، روستایی و نیمه شهری؛ در شرایط کنونی به علت افزایش تعداد مصرف کنندگان، گرایش به شهرک نشینی و شهر نشینی، تغییر سبک زندگی افراد، تمایل به استفاده از کالاهای لوکس، لزوم دسترسی به نیازهای مصرفی به جهت محدودیت های زمانی، همواره خطر اتلاف و کاهش منابع و نیروهای تولید انرژی و نیز دغدغه اصلاح و بهینه سازی الگوهای مصرفی افراد جامعه وجود داشته است. لذا نیمه شهری شدن عامل مهمی بر بهره وری انرژی است. از این رو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر جمعیت نیمه شهرنشینی استان های کشور بر بهبود کارایی انرژی طی سالهای 1399- 1389 با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی فضایی پویا پرداخته است. نتایج مطالعه نشان میدهد که نیمه شهرنشینی اثر مثبت به میزان 003/0 درصد بر بهره وری انرژی داشته است. در کنار متغیر اصلی نیمه شهر نشینی، اثر برخی متغیرهای توضیحی دیگر نیز مورد بررسی قرار گرفته است؛ نیروی کار، تولید ناخالص داخلی واقعی، ارزش افزوده بخش صنعت، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، جمعیت با تحصیلات دبیرستان و بالاتر، درجه باز بودن تجارت و وقفه متغیر وابسته اثر مثبت بر بهره وری انرژی داشته است. به طوری که تمامی متغیرها به جز عرض از مبدا به لحاظ آماری اثر معنیدار بر بهره وری انرژی داشته اند در نهایت برای مقایسه وضعیت شهری و روستایی مدل مذکور برای حالت های صرف شهری و روستایی هم برآورد صورت گرفت که نشان دهنده تاثیر مثبت شهر و روستا نشینی بر بهره وری انرژی می باشد.کلید واژگان: نیمه شهر نشینی, بهره وری, انرژی, استان های ایران, اقتصادسنجی فضائی پویا}Considering the difference in consumption patterns in different urban, rural and semi-urban areas; In the current situation, due to the increase in the number of consumers, the trend towards settlement and urbanization, the change in people's lifestyles, the desire to use luxury goods, the need to access consumer needs due to time constraints, there is always the risk of wasting and reducing resources and energy production forces. And also there has been a concern to improve and optimize the consumption patterns of people in the society. Therefore, semi-urbanization is an important factor on energy efficiency. Therefore, the present study investigated the effect of the semi-urbanized population of the country's provinces on the improvement of energy efficiency during the years 1389-1399 using the dynamic spatial econometric technique. In addition to the main variable of semi-urbanization, the effect of some other explanatory variables has also been investigated; Labor force, real GDP, added value of the industrial sector, foreign direct investment, population with high school education and above, degree of trade openness and dependent variable lag have a positive effect on energy efficiency. So that all the variables, except for the width from the origin, have had a statistically significant effect on energy efficiency. Finally, to compare the urban and rural conditions of the mentioned model, an estimate was also made for only urban and rural conditions, which shows the positive effect of the city and Village living is based on energy efficiency.Keywords: semi-urbanization, Productivity, energy, Provinces of Iran, dynamic spatial econometrics}
-
تسهیلات قرض الحسنه یکی از مهم ترین اعتبارات بانکداری اسلامی به شمار می رود که می تواند بر اشتغال تاثیر بگذارد. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تسهیلات قرض الحسنه بر اشتغال در استان های ایران می پردازد. در این پژوهش، تاثیرتسهیلات قرض الحسنه که خارج از طبقه بندی عقود مبادله ای و مشارکتی در نظام بانکداری اسلامی می باشد بر اشتغال مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، از مدل داده های تابلویی شامل استان های ایران در سال های 1394-1398 استفاده گردیده است. نتایج برآورد مدل به روش حداقل مربعات تعمیم یافته عملی نشان می دهد که و یافته های تحقیق بیان می کند که تسهیلات قرض الحسنه، تولید ناخالص داخلی، سرمایه فیزیکی و بهره وری نیروی کار تاثیر مثبت و معنی داری بر اشتغال استان ها دارد. علاوه بر این، مشاهده می شود که بیشترین تاثیر مربوط به تولید ناخالص داخلی و سرمایه فیزیکی است و اشتغال بیشتر از آنکه تابع تسهیلات قرض الحسنه و بهره وری نیروی کار باشد، تحت تاثیر شرایط اقتصاد کلان قرار دارد.
کلید واژگان: تسهیلات قرض الحسنه, بانکداری اسلامی, اشتغال, استان های ایران}Qard-Al-Hasan is one of the most important Islamic banking facilities that can affect employment. In this regard, the present study investigates the effect of Qard-Al-Hasan loan, which is not in the category of echange and partnership mods in Islamic banking system of Iran on employment in Iran’s provinces will be analyzed. In this regard, a Panel Data model has been used for this purpose during 2015-2019. The preparing tests for the estimation of the modle lead the study to use the Feasible Generalized Least Squares method, and the results show that Qard-Al-Hasan loan has a positive and significant effect on employment in Iran’s economy. In addition, results show that Gross Domestic Product, Physical Capital and Labor Productivity have also a positive and significant effect on employment in Iran’s provinces, however, the impact of Gross Domestic Product and Phiscal capital are greater than other variables, indicating that employment in Iran more affected by such variables than other factors.
Keywords: Qard-Al-Hasan, Islamic Banking, Employment, Provinces of Iran} -
سیاست گذاری توسعه منطقه ای براساس ظرفیت های موجود دانش و نوآوری مناطق از موضوعات مغفول در سیاست گذاری توسعه ایران است. در حال حاضر تفاوت جدی در ارایه راهکارها برای استان های مختلف وجود ندارد. این در حالی است که استان های کشور هم به لحاظ برخورداری از سطح دانش و نوآوری و هم ظرفیت های جذب آن با هم متفاوت اند. در این پژوهش با تکیه بر مبانی نوین سنجش نوآوری منطقه ای و مرور تجارب، چارچوبی مناسب برای سنجش ظرفیت نوآوری ارایه و براین اساس، ظرفیت نوآروی استان های کشور سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد به تناسب کاهش یا افزایش سطح توسعه یافتگی مناطق، ظرفیت نوآوری مناطق کم یا زیاد می شود؛ به نحوی که محروم ترین استان کشور از نظر اقتصادی و با بیشترین فاصله جغرافیایی از مرکز (سیستان وبلوچستان) ازلحاظ ظرفیت نوآوری نیز پایین ترین سطح را داشته است. در حالی که در مناطق پیرامون تهران چون سمنان، کرج، قزوین و قم هیچ استانی در سطوح پایین ظرفیت نوآوری قرار نگرفته است. در این میان، استان های بوشهر و ایلام به دلیل دو فاکتور مهم 1- جمعیت اندک و 2- وجود صنایع نفت و گاز به لحاظ ظرفیت نوآوری در رتبه های اول تا پنجم قرار گرفته اند.
کلید واژگان: نوآوری, نوآوری منطقه ای, ظرفیت نوآوری, استان های ایران}Regional development policy based on the existing capacities of knowledge and innovation in the regions is one of the neglected issues in Iran's development policy. At present, there is no serious difference in providing solutions for different provinces, while the provinces of the country are different both in terms of the level of knowledge and innovation and its absorption capacity. In this research, based on the review of existing studies and new principles of measuring regional innovation capacity, a suitable framework for measuring innovation capacity is presented and accordingly, the innovation capacity of the country's provinces is measured. Results showed that in proportion to the decrease or increase in the level of development of regions, the innovation capacity of regions also increases or decreases. Innovation capacity has also decreased in proportion to the increasing geographical distance from the center of the country. Hence, Sistan and Baluchestan province has the lowest level of innovation capacity and provinces around Tehran such as Semnan, Karaj, Qazvin and Qom, have relatively high levels of innovation capacity. Nevertheless, Ilam and Bushehr provinces are in the first to fifth place among 31 provinces in terms of innovation capacity due to two important factors: 1. Small population and 2. Existence of oil and gas industries.
Keywords: Innovation, Regional Innovation, Innovation Capacity, Provinces of Iran} -
توزیع درآمد در اقتصاد که به معنای تقسیم درآمد ملی بین گروه ها، طبقات اجتماعی و بخش های اقتصادی است، یکی از مولفه های اصلی عدالت اجتماعی محسوب می شود. هدف این تحقیق شناسایی تاثیر نرخ بیکاری در کنار سایر عوامل اصلی مرتبط بر توزیع درآمد در استان های کشور است. برای این منظور از داده های سالانه 1393- 1379 در سطح استان های کشور و روش اقتصادسنجی پویای پانلی و تخمین زننده DOLS استفاده شده است. نتایج تخمین مدل ها در تایید شواهد آماری ارایه شده، نشان می دهد که افزایش نرخ بیکاری در بلندمدت، افزایش نابرابری توزیع درآمد در استان های کشور را به همراه خواهد داشت، اما رابطه ای در کوتاه مدت بین این دو متغیر برقرار نیست. همچنین افزایش نرخ تورم، نرخ رشد اقتصادی و مخارج جاری دولت نیز در بلندمدت نابرابری درآمد را که با ضریب جینی اندازه گیری شده است، افزایش می دهند. نتایج مدل تصحیح خطا بیانگر این است که در کوتاه مدت، متغیرهای نرخ بیکاری و اندازه دولت رابطه معناداری با متغیر وابسته ندارند. همچنین نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی در کوتاه مدت رابطه مستقیم با نابرابری دارند.
کلید واژگان: نابرابری درآمدی, نرخ بیکاری, استان های ایران, پانل پویا}The distribution of income, which means the distribution of national income between groups, social classes and economic sectors, is one of the main components of social justice. There are many factors affecting the income distribution. The purpose of this study is to identify the effect of unemployment rate along with other major factors related to income distribution in Iran’s provinces. For this purpose, the annual data for Iran’s provinces during 1999 to 2014, with DOLS estimator have been analyzed. The results show that increasing unemployment in the long run will increase the income inequality in the provinces. Also, inflation rate, economic growth rate and current government spending increase the Gini coefficient in the long run. Error correction model results indicate that, unemployment and government size variables have no significant relationship with the dependent variable in the short run. However Inflation rate and economic growth rate have a positive relationship with inequality in the short run.
Keywords: income inequality, Unemployment, Provinces of Iran, Dynamic Panel} -
در ادبیات اقتصاد انرژی، برآورد و تحلیل کشش های قیمتی تقاضای انرژی یکی از مباحث مهم در بررسی اثربخشی سیاست های قیمتی اصلاح الگوی مصرف انرژی و پیگیری سیاست های زیست محیطی می باشد. در این راستا، پایین بودن کشش های قیمتی تقاضای انرژی ضرورت اعمال سیاست های غیرقیمتی برای تغییر رفتار مصرف کننده و تحریک صرفه جویی انرژی را بیشتر می کند. هدف این پژوهش برآورد و تحلیل کشش های قیمتی تقاضای انرژی با تاکید بر تنوع منطقه ای (استانی) است. بدین منظور کشش های قیمتی تقاضای انرژی در استان های ایران طی دوره 1394-1379 با استفاده از تخمین زن های میانگین گروهی با ضرایب شیب ناهمگن و تخمین زن میانگین گروهی تعمیم یافته (AMG) برآورد شدند. طبق نتایج متوسط قدرمطلق کشش قیمتی تقاضای انرژی در بین استان های کشور کمتر از واحد بوده (92/0) و به تفکیک استان ها نیز قدر مطلق کشش قیمتی بین 37/0 تا 32/1 نوسان داشته و کمترین قدرمطلق کشش قیمتی مربوط به استان قم و بیشترین کشش قیمتی مربوط به استان بوشهر است. در حالت کلی 12 استان دارای کشش قیمتی تقاضای انرژی بالاتر از واحد و 16 استان نیز دارای کشش قیمتی کمتر از واحد بودند که در بین آنها استان های قم، همدان، قزوین، تهران و گیلان به ترتیب از اولویت اجرای سیاست های غیرقیمتی برخوردار هستند. همچنین طبق نتایج، کشش های قیمتی تقاضای انرژی استان های کشور دارای خودهمبستگی فضایی مثبت می باشند.
کلید واژگان: سیاست های قیمتی, سیاست های غیرقیمتی, اصلاح الگوی مصرف انرژی, استان های ایران, تخمین زن های پانلی ناهمگن}In the literature on energy economics, estimating and analyzing price elasticities of energy demand is one of the important issues in examining the effectiveness of pricing modalities for energy conservatin and environmental policy follow-up. In this regard, low price elasticities of energy demand will increase the need for non-price policies to change consumer behavior and stimulate energy savings. This study aims to estimate and analyze the price elasticities of energy demand with an emphasis on regional (provincial) diversity. For this purpose, price elasticities of energy demand in Iran's provinces during the period of 2001-2016 were estimated using Augmented Mean Group (AMG) estimator with heterogeneous slope coefficients. According to the results, the absolute value of the price elasticity of energy demand among the provinces is less than unit (0. 92) , and by the provinces separately, it lies between 0. 37 and 1. 32, as well as the least and greatest values of the price elasticity impute to provinces Qom and Bushehr, respectively. In general, 12 provinces have a price elasticity of energy demand higher than unit and 16 provinces have less than one, among which those of Qom, Hamedan, Qazvin, Tehran and Gilan have the priority of implementing for non-price policies, respectively. Furthermore, results revealed that the price elasticities of energy demand among provinces have positive spatial autocorrelation. The most important policy and research recommendations of this study are discussed for policy makers and researchers.
Keywords: Pricing Policies, Non-Price Policies, Energy Consumption Pattern Reforming, Provinces of Iran, Heterogeneous Panel Estimators} -
تاثیرات صنعت گردشگری بر رشد اقتصادی را می توان به دو دسته ی اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم (یا سرریز) تقسیم کرد. اثرات مستقیم موضوع بسیاری از مطالعات حوزه گردشگری بوده است اما تحلیل اثرات سرریز، بویژه اثرات ناشی از توسعه زیرساخت های گردشگری، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق، با رویکرد تحلیلی و همراه با بررسی کامل جوانب کمی و کیفی روش های تعیین اثرات سرریز فضایی متغیرهای مختلف موثر بر توسعه صنعت گردشگری، این آثار را به تفکیک هر یک از متغیرها و به تفکیک هر استان بررسی کرده است. برای این منظور، از مدل های اقتصادسنجی فضایی استفاده شده است. نتایج تحقیق، وجود اثرات ثابت فضایی را تایید کرد و بر اساس آزمون ضریب لاگرانژ، مدل دوربین فضایی بکار گرفته شد. نتایج، گویای وجود تاثیر مثبت و معنی دار متغیرهای زیرساختی حمل و نقل (جاده ای، ریلی، هوایی) و آژانس های مسافرتی بر رشد ارزش افزوده در صنعت گردشگری است. بررسی آثار سرریز متغیرهای زیرساختی بر رشد ارزش افزوده، نشان داده است که بجز شاخص واحدهای اقامتی، سایر متغیرهای زیرساختی گردشگری دارای اثر سرریز منفی برای استان های مجاور و اثر سرریز مثبت برای سایر استان ها هستند. منفی بودن آثار سرریز بر رشد گردشگری استان های مجاور، ناشی از عامل رقابت و ثبات نسبی در تعداد گردشگر داخلی است و مثبت بودن آثار سرریز بر استان های دورتر، ناشی از عوامل همچون توسعه سفرهای چند مقصده و افزایش دسترسی به بازار می باشد.
کلید واژگان: زیرساخت های گردشگری, اثرات سرریز, ارزش افزوده صنعت گردشگری, استان های ایران}The impacts of the tourism industry on economic growth can be divided into two categories: direct and indirect (spillover) effects. In the field of tourism, direct impacts have been the subject of many studies but the analysis of spillover effects, particularly the effects from tourism infrastructure development, have received less attention. This study, with an analytical approach and along with examining the quantitative methods and analysis of the spillover effects of various variables affecting the development of the tourism industry, has investigated these impacts for each the variables and in each province. For this purpose, it has used spatial econometric models. The results confirmed the existence of spatial fixed effects and was applied Spatial Durbin Model (based on Lagrange coefficient test). The results show a positive and significant impact of transport infrastructure variables (road, rail, air) and travel agencies on the growth of value added in the tourism industry. Investigation of the spillover effects of infrastructure variables on growth of value added has shown that, except for Accommodation services, other tourism infrastructure variables have negative spillover effects for neighboring provinces, and also have positive spillover effects for other (non-neighbor) provinces. The negative spillover effects on the tourism growth of the neighbor provinces are due to competition impact and relative stability in the number of domestic tourists, and the positive spillover effects on non-neighbor provinces are due to factors such as the development of multi-purpose trips and increased market access.
Keywords: Tourism Infrastructure, Spillover Effects, Value Added of Tourism Industry, Provinces of Iran} -
هدف این مقاله، ارائه مدلی برای سنجش کارایی تجارت الکترونیکی در استان های کشور طی سال های 1392-1395 و با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA) است. برای این منظور ابتدا عوامل موثر بر رشد و به کارگیری تجارت الکترونیکی در ایران با استناد به مبانی نظری بررسی شده و سپس برای ارزیابی کارایی استان های کشور در تجارت الکترونیکی، از مدل DEA با رویکرد داده های پرت استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میانگین کارایی تجارت الکترونیکی در کشور در سال 95 نسبت به سال 92 رشد چشمگیری داشته است. همچنین نمرات کارایی سال های 93، 94 و 95 همگی دارای توزیع نرمال بوده و فقط نمرات کارایی سال 92 دارای داده پرت می باشد. نتایج محاسبه ضریب بهره وری مالمکوئیست نیز نشان می دهد که این ضریب در سال های 93 و 94 نسبت به سال های 92 و 93، در 25 استان پیشرفت نموده و در 5 استان پسرفت نموده است. در سال 93 بیشترین پیشرفت مربوط به استان اصفهان و در سال 94 مربوط به استان چهارمحال و بختیاری است. همچنین در سال 93 بیشترین پسرفت مربوط به استان ایلام و در سال 94 مربوط به استان یزد می باشد. نهایتا اینکه نتایج ضریب بهره وری مالمکوئیست در سال 95 نشان می دهد که 8 استان نسبت به سال 94 پیشرفت نموده و 22 استان در همین دوره زمانی پسرفت نموده اند. بیشترین پیشرفت سال 95 مربوط به استان خوزستان و بیشترین پسرفت مربوط به استان خراسان شمالی می باشد.کلید واژگان: تجارت الکترونیکی, کارایی, استان های ایران, تحلیل پوششی داده ها (DEA), داده پرت}This paper presents a model for assessing the efficiency of e-commerce in the provinces of IRAN with data envelopment analysis (DEA). For this purpose, first, we assess the factors that affect to growth and use of e-commerce in Iran, then to show the efficiency of IRAN's provinces on e-commerce, data analysis model applied. Results show the average efficiency in IRAN in year 2016 compared to year 2013 increased. The numbers of efficiency in years 2014, 2015 and 2016 have a normal distribution, and only in 2013 we have outliers. Also MALMQUIST efficiency coefficient calculation results show we have progress in years 2015 and 2014 compared to 2014 and 2013.The most progress is in year 2014 that related to Isfahan province and in year 2015 related to Charmahalobakhtyari province. Ultimately the efficiency coefficient of MALMQUIST results 8 provinces in year 2016 have progress compared to year 2015 and 22 provinces during the same time period have regressed. The greatest progress in year 2016 is relating to Khuzestan provinces and most regression is relating to North Khorasan Province.Keywords: e-commerce, efficiency, provinces of IRAN, data envelopment analysis (DEA), outliers10}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.