جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ارسباران » در نشریات گروه « جنگلداری »
تکرار جستجوی کلیدواژه «ارسباران» در نشریات گروه «کشاورزی»-
تشریح کمی توده های جنگلی از نظر ترکیب و تنوع گونه ای به عنوان یکی از مهم ترین ابزارها در مدیریت جنگل است. هدف از پژوهش پیش رو، بررسی ترکیب و تنوع گونه ای توده های شاخه و دانه زاد جنگل های ارسباران است. برای انجام این پژوهش در منطقه مورد بررسی 24 قطعه نمونه مستطیلی شکل به مساحت نیم هکتار (با ابعاد 50 متر در 100 متر) به صورت منظم تصادفی پیاده شد. در هر قطعه نمونه با استفاده از روش آماربرداری صددرصد، مشخصه های ساختاری توده شامل گونه، تعداد جست، قطر و ارتفاع جست گروه اندازه گیری شد. برای بررسی تنوع زیستی از شاخص تنوع شانون-وینر، غنای مارگالف و یکنواختی پایلو استفاده شد. نتایج نشان داد که ممرز (8/63 درصد) به عنوان گونه غالب و اوری (7/26 درصد) و افرا کرب (5/4 درصد) جزء گونه های همراه با بیشترین فراوانی بودند. میانگین ارتفاع، قطر جست گروه به ترتیب 45/6 متر، 14/12 سانتی متر به دست آمد. بیشترین و کمترین مقدار شاخص تنوع زیستی مربوط به شاخص پایلو (01/1) و شاخص مارگالف (71/0) است. پژوهش نشان داد پراکنش قطری توده حاکی از همسال و جوان بودن توده و شکل زنگوله ای پراکنش ارتفاعی نیز بیانگر تجمع بیشترین جست ها در طبقات ارتفاعی میانی است.کلید واژگان: ارسباران, بلوط اوری, تنوع گونه ای, ساختار}Quantitative description of forest stands in terms of the composition and species diversity is used as one of the most important tools in forest management. This research investigates the composition and species diversity of the coppice with standard stands of Arasbaran forests. In order to carry out this research, 24 rectangular sample plots with an area of half a hectare (with dimensions of 50 meters by 100 meters) were randomly surveyed in the study area. Inside these samples, the structural characteristics of the stands, including the species, Coppice shoots, the diameter and the height of the sprout-clump, were measured using the 100% statistical method. Shannon-Wiener diversity index, Margalf richness and Pylo's uniformity were used to check biodiversity. The results showed that Carpinus betulus L. (63.8 percent) was the dominant species and Quercus macranthera (26.7 percent) and Acer campestre (4.5 percent) were among the species with the highest abundance. The average height and DBH were 6.45 meters and 12.14 cm, respectively. The highest and lowest values of the biodiversity index are related to the Pylo index (1.01) and the Margalef index (0.71). The research showed that the diagonal distribution of the stand indicates that the stand is of the same age and young, and the bell shape of the height distribution also indicates the accumulation of the most searches in the middle altitude classes.Keywords: Arasbaran, Quercus macranthera, Species diversity}
-
این پژوهش در سال 1399 با هدف بررسی تنوع و غنای گونه ای کنه های اریباتید در جنگل های بلوط و داغداغان ارسباران (اهر و کلیبر)، استان آذربایجان شرقی اجرا شد. نمونه برداری از خاک در اردیبهشت و خرداد انجام شد. کنه های موجود در نمونه های خاک با استفاده از قیف برلیز جداسازی و در محلول نسبیت شفاف سازی شدند، سپس از آنها اسلاید میکروسکوپی تهیه شد. کنه های نهان استیگمایان پس از شناسایی، شمارش و شاخص های تنوع و یکنواختی شانن و سیمسون و غنای گونه ای آنها با استفاده از نرم افزار Ecological methodology 6.0 محاسبه شد. در این پژوهش، 29 گونه کنه اریباتید از 27 جنس و 23 خانواده به شرح زیر شناسایی شدند.Cosmochthonius lanatus Michael, Sphaerochthonius splendidus Berlese, Steganacarus (Tropacarus) carinatus Koch, Papillacarus pseudoaciculatus Mahunka, Rhysotritia ardua Koch, Nothrus biciliatus Koch, Hermanniella septentrionalis Berlese, Plesiodamaeus ornatus Pérez-Íñígo, Belba sp., Xenillus setosus Grobler, Ozman & Cobanoglu, Fosseremus quadripertitus Grandjean, Rhinoppia obsoleta Paoli, Ramusella (Ramusella) puertomonttensis Hammer, Ramusella (R.) sengbuschi Tokyoensis, Ramusella (R.) sengbuschi Str., Graptoppia (G.) sundensis acuta Ayyildiz, Rectoppia sp., Suctobelella sp., Austrocarabodes (Austrocarabodes) foliaceisetus Murvanidze & Weigmann, Tectocepheus velaus Michael, Eupelops acromios Haman, Berlesezetes aegypticus Balogh & Mahunka, Oribatula (O.) tibialis allifera Subías, Protoribates (P.) paracapucinus Mahunka, Scheloribates fimbriatus Thor, Ceratozetes conjunctus Mihelčič, Punctoribates angulatus Bayartogtokh, Grobler & Cobanoglu, Galumna sp., Pilogalumna sp.بیشترین فراوانی کنه ها، در شهرستان اهر و کلیبر به ترتیب متعلق به گونه های Scheloribtes fimbriatus و Oribaiula tibilis بود. مقادیر شاخص های تنوع گونه ای محاسبه شده در منطقه کلیبر در خرداد بیشتر از اردیبهشت بود. تنوع و غنای گونه ای کنه های اریباتید در شهرستان کلیبر با پوشش گیاهی بلوط، به دلیل بالاتر بودن رطوبت و اسیدی بودن خاک، بیشتر از شهرستان اهر به ثبت رسید.
کلید واژگان: تنوع, کنه های اریباتید, جنگل, ارسباران, خاک}This research was conducted in 2020 in order to investigating the species diversity and abundance of oribatid mites in the oak and hornbeam forests of Arasbaran (Ahar and Kaleibar) in East Azerbaijan Province. Soil sampling was carried out in May and June. Oribatid mites present in soil samples were separated using Berlese funnels and clarified in relative solution, followed by preparation of microscope slides. After identification, counting, diversity and evenness indices (Shannon and Simpson), as well as species richness were calculated using Ecological Methodology 6.0 software. In general, 29 species of Oribatid mites from 27 genera and 23 families were identified in this study: Cosmochthonius lanatus Michael, Sphaerochthonius splendidus Berlese, Steganacarus (Tropacarus) carinatus Koch, Papillacarus pseudoaciculatus Mahunka, Rhysotritia ardua Koch, Nothrus biciliatus Koch, Hermanniella septentrionalis Berlese, Plesiodamaeus ornatus Pérez-Íñígo, Belba sp., Xenillus setosus Grobler, Ozman & Cobanoglu, Fosseremus quadripertitus Grandjean, Rhinoppia obsoleta Paoli, Ramusella (Ramusella) puertomonttensis Hammer, Ramusella (R.) sengbuschi Tokyoensis, Ramusella (R.) sengbuschi Str., Graptoppia (G.) sundensis acuta Ayyildiz, Rectoppia sp., Suctobelella sp., Austrocarabodes (Austrocarabodes) foliaceisetus Murvanidze & Weigmann, Tectocepheus velaus Michael, Eupelops acromios Haman, Berlesezetes aegypticus Balogh & Mahunka, Oribatula (O.) tibialis allifera Subías, Protoribates (P.) paracapucinus Mahunka, Scheloribates fimbriatus Thor., Ceratozetes conjunctus Mihelčič, Punctoribates angulatus Bayartogtokh, Grobler & Cobanoglu, Galumna sp., Pilogalumna sp. The highest abundance of mites in Ahar and Kaleibar belonged to Scheloribtes fimbriatus and Oribaiula tibilis, respectively. The calculated species diversity indices in the Kaleibar region during June were higher than those in May. The diversity and species richness of oribatid mites were higher in Kaleibar with oak vegetation, which could be due to the higher humidity and acidity of the soil compared to Ahar.
Keywords: diversity, Oribatid mites, Forests, Arasbaran, soil} -
قارچ های اندوفیت گیاهی نقش مهمی در فعل و انفعالات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان در پاسخ به شرایط محیطی ایفا می کنند. در همین راستا، شناسایی قارچ های اندوفیت گونه شیرخشت در ارسباران هدف گذاری شد. نمونه های برگ و ساقه از گیاه مذکور جداسازی و پس از ضدعفونی سطحی، در محیط کشت PDA حاوی استرپتومایسین کشت شدند. پس از رشد هیف های قارچی و واکشت کردن آن ها، از محیط کشت PDB برای ادامه کار استفاده شد. برای شناسایی ایزوله های قارچی رشد کرده، استخراج DNA و واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای نواحی فاصله انداز رونویسی شونده داخلی (Internal Transcribed Spacer) انجام شد. نتایج حاصل از PCR، نشان داد که از 15 ایزوله جداسازی- شده، در 9 ایزوله قطعه ITS تکثیر شد. به طوری که 3 ایزوله در گونه Penicillium sizovae، 3 ایزوله در گونه Alternaria alternate، 2 ایزوله در جنس Penicillium و ایزوله آخر به دلیل شباهت کم توالی ITS آن با داده پایگاه، نامگذاری نشد و احتمالا گونه جدیدی باشد و نیاز به پژوهش های تکمیلی دارد. تجزیه وتحلیل فیلوژنتیک، 4 گونه مورد نظر را در 2 کلاد کاملا متمایز قرار داد، به طوری که کمترین فاصله ژنتیکی بین 2 گونه Penicillium و بیشترین فاصله نیز بین 2 ایزوله Penicillium sp و Fungal sp وجود دارد. این بررسی اولین گزارش در ارتباط با قارچ های اندوفیت شیرخشت بوده و نشان می دهد که این گونه گیاهی میزبان تعداد و طیف کمی از قارچ های اندوفیت است.
کلید واژگان: ارسباران, رابطه همزیستی, متابولیت ثانویه, نواحی فاصله انداز رونویسی شونده داخلی}Plant endophytic fungi play an important role in the physiological and biochemical interactions of plants in response to environmental conditions and by producing specific secondary metabolites. In addition to preserving the host plant, they also gain economic importance. In this regard, the identification of endophytic fungi of Arasbaran Cotoneaster integerrimus shrub was targeted. Leaf and stem samples were isolated from the plant and, after surface disinfection, were cultured in a PDA medium containing Streptomycin. After growing fungal hyphae and culturing them, the PDB medium was used to continue the work. To identify the grown fungal, DNA extraction was performed and Polymerase Chain Reaction was performed using Internal Transcribed Spacer (ITS) primers. PCR results showed that out of 15 isolated isolates, the ITS fragment was amplified in 9 isolates. As 3 isolates in Penicillium sizovae, three isolates in Alternaria alternate, two isolates in Penicillium and the last isolate were not named due to the low similarity of its ITS sequence with the database data and it is probably a new species and needs further studies. Phylogenetic analysis identified the four species in two completely distinct clades, so that the lowest genetic distance observed between the two Penicillium species and the maximum distance observed between the Penicillium sp and Fungal sp. The present study is the first report on Cotoneaster integerrimus endophytic fungi and shows that this plant hosts a small number and range of endophytic fungi.
Keywords: Arasbaran, Symbiotic relationship, Secondary metabolites, ITS} -
ارزیابی شرایط رویشگاهی گونه های جنگلی، یکی از اولین اصول در شناخت بوم سازگان های جنگلی است. هدف پژوهش پیش رو، بررسی ویژگی های رویشگاهی، خاک و مشخصه های کمی و کیفی گیلاس وحشی (Cerasus avium L.) در حوضه های کلیبرچای و ایلگنه چای جنگل های ارسباران در شهرستان کلیبر بود. باتوجه به شرایط فیزیوگرافی، منطقه های مورد مطالعه به دو دامنه ارتفاعی (1000 تا 1500 و 1500 تا 2000 متر از سطح دریا) و سه جهت جغرافیایی (شمالی، شرقی و غربی) تقسیم شدند. در هر بخش، پنج قطعه نمونه دایره ای شکل به مساحت 500 متر مربع (درمجموع، 30 قطعه نمونه) به روش انتخابی پیاده شدند. مشخصه های اندازه گیری شده در هر قطعه نمونه شامل فیزیوگرافی، قطر برابرسینه، مبدا و کیفیت تنه و قطر تاج پایه های گیلاس وحشی با قطر برابرسینه بیشتر از شش سانتی متر بودند. همچنین، یک نمونه خاک از عمق صفر تا 30 سانتی متر در هر قطعه نمونه برای تعیین ویژگی های خاک برداشت شد. نتایج نشان داد که میانگین قطر برابرسینه پایه های گیلاس وحشی در ارتفاع 1000 تا 1500 متر از سطح دریا به طور معنی داری بیشتر از دامنه ارتفاعی دیگر بود. این درختان در ارتفاع به نسبت پایین تر و خاک هایی با زهکشی زیاد و توان نگه داشت رطوبت میانگین، وضعیت رویشی مناسبی داشتند. همچنین، مشخص شد که میانگین قطر برابرسینه و قطر تاج و نیز تراکم پایه های گیلاس وحشی در جهت های شمالی و شرقی بیشتر از جهت غربی بودند. به طورکلی، این گونه اغلب دامنه های شمالی و شرقی را ترجیح می دهد.کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا, ارسباران, آنالیز افزونگی, جهت جغرافیایی}Knowing the habitat conditions of forest species is one of the primary principles for understanding forest ecosystems. This research aims to study the quantitative and qualitative characteristics of wild cherry (Cerasus avium L.) in different aspects and elevations, and determine the most important ecological factors affecting these characteristics. The study area is Kalibar Chay and Ilgenhe Chai of Arasbaran forests in Kalibar county. According to the physiographic conditions of these regions in two elevation classes, 1000-1500 and 1500-2000 m.a.s.l., and in three main geographical aspects (north, east and west), 30 circle sample plots with 500 m2 were selected in wild cherry habitats. Characteristics of wild cherry such as physiographic features, diameter at breast height (DBH), origin, trunk quality and canopy diameter with a diameter of more than 6 cm were recorded in each sample plot. Also, soil samples were taken to determine some soil properties. Results showed that the DBH of trees in the altitude range of 1000-1500 m.a.s.l. is significantly higher than the altitude range of 1500-2000 m.a.s.l. It can be concluded that wild cherry stems have higher growth potential in terms of elevation class at low altitudes and in terms of soil conditions in deep soils and high drainage with medium moisture retention capacity. It was also found that the mean of both DBH and crown diameter and the density of wild cherry in the northern and eastern aspects are higher than in the western aspect. Generally, wild cherry in this region prefers the northern and eastern slopes.Analysis of Relevance and Redundancy (RDA), Arasbaran, elevation, geographical aspect.Keywords: Analysis of Relevance, Redundancy (RDA), Arasbaran, elevation, geographical aspect}
-
مقدمه و هدف
گیاه تیس یا بارانک برگ شانه ای (Sorbus aucuparia L.)، یکی از گونه های دارویی و با ارزش جنگل شمال و ارسباران است. از لحاظ ویژگی های بوم شناختی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اطلاعات اندک درباره گونه تیس و اهمیت بالای بوم شناختی این گونه و کمبود اطلاعات در زمینه رویشگاه های این گونه در ارسباران و خصوصیات کمی این گونه، این تحقیق بر آن است تا با افزایش اطلاعات مورد نیاز در این زمینه بتواند راهکارهای مدیریتی با تکیه بر اکولوژی این گونه ارایه نماید تا به بهبود وضعیت رویشگاهی این گونه منجر شود.
مواد و روش هادر منطقه مورد مطالعه 18 قطعه نمونه نیم هکتاری با ابعاد (100×50 متر) و در مجموع نه هکتار انتخاب و آماربرداری شد. انتخاب قطعات نمونه به صورت منظم تصادفی بود به طوری که قطعه نمونه اول به صورت تصادفی و قطعه نمونه های بعدی با فاصله 800 متر از همدیگر و در جهت شرقی پیاده شدند. آماربرداری از درختان موجود در قطعه نمونه به صورت صددرصد صورت گرفت تا بتوان درصد گونه تیس نسبت به سایر گونه های موجود در قطعات نمونه را تعیین نمود.
یافته هاوضعیت گونه های مشاهده شده در قطعات نمونه نشان داد که مجموعا 20 گونه در منطقه وجود داشت. گونه های اوری (1018 پایه در هکتار)، هفت کول (290 پایه در هکتار) و ممرز (226 پایه در هکتار)، سه گونه مهم از لحاظ فراوانی در منطقه مورد مطالعه بود. گونه تیس به همراه گونه های ذکر شده در منطقه مشاهده شد و رتبه چهارم از لحاظ میانگین تعداد در هکتار (142 پایه در هکتار) نشان داد. میانگین قطر و ارتفاع پایه های اندازه گیری شده تیس به ترتیب برابر با 9/8 (6±) سانتی متر و 4/4 (1/8±) متر بود. بیشترین میزان تعداد در هکتار در شیب های کمتر از 40 درصد و در ارتفاع بالای 2200 متر از سطح دریا مشاهده شد. بیشترین قطر برابرسینه تیس 44 سانتی متر و بیشترین ارتفاع 14 متر اندازه گیری شد. از نظر آماری، اختلاف معنی داری در مقادیر قطر برابرسینه با کلاسه ه ای شیب مشاهده شد. برای مشخصه اختلاف ارتفاع درختان و فراوانی در هکتار با شیب زمین اختلاف معنی داری مشاهده نشد. همچنین بالاترین میزان تعداد پایه های تیس در هکتار در شیب های کمتر از 40 درصد و ارتفاعات بالای 2200 متر از سطح دریا مشاهده شد.
نتیجه گیریبا استناد به نتایج، با توجه به نقش تیس در پایداری مناطق شیب دار و کاهش فرسایش، با افزایش مدت حفاظت و قرق گونه های با ارزش جنگل از جمله گونه های مختلف بارانک، نتایج بلند مدتی در امر حفاظت از بوم سامانه گیاهی ارسباران حاصل می شود.
کلید واژگان: ارسباران, تعداد در هکتار, تیس, حفاظت}Introduction and ObjectiveRowan or mountain ash (Sorbus aucuparia) has been studied less in terms of biological and silvicultural characteristics. Given the little information about the rowan species and the high ecological importance of this species and the lack of information about the habitats of this species in Arasbaran and the quantitative characteristics of this species, this study aims to address the lack of information required about this species to provide management solutions and improve the habitat of this species.
Material and MethodsIn the study area, 18 half-hectare sample plots with dimensions (50 × 100 meters) and a total of nine hectares were selected and surveyed. The selection of sample pieces was systematic randomized so that the first sample pieces were randomly and the next sample plots were selected at a distance of 800 m from each other in the eastern direction. All trees in the sample plot were surveyed in order to determine the percentage of rowan species compared to other species in the sample plots.
ResultsResults showed that there were 20 species in the sample plots. Quercus macranthera (1018 stems per hectare), Viburnum lantana (290 stems per hectare) and Carpinus orientlais (226 stems per hectare) were the three most important species in terms of abundance in the study area. Sorbus aucuparia species was observed along with the mentioned species in the region and showed the fourth rank in terms of average density per hectare (142 stems per hectare). The average diameter at the breast height (DBH) and height of the measured tees stems were 9.8 (±6) cm and 4.4 (±1.8) meters, respectively. The highest number per hectare was observed on slopes less than 40% and at altitudes above 2200 meters above sea level. There was a significant statistically difference in the values of DBH with slope classes. There was no significant difference between the height of trees and the frequency per hectare with the slope of the land.
ConclusionAccording to the results, considering the role of rowan in the stability of sloping areas and reducing erosion, by increasing the conservation period and exclosure of valuable forest species, including various species of Sorbus sp, long-term results will be accessible in the protection of Arasbaran plant ecosystem.
Keywords: Arasbaran, Conservation, Rowan or mountain ash (Sorbus aucuparia), Stem per hectare} -
توسعه گردشگری با برنامه ریزی اصولی جاده های دسترسی می تواند به مدیریت و توسعه روستاها در عرصه های طبیعی و مناطق حفاظتی کمک کند. این پژوهش با هدف برنامه ریزی و توسعه جاده های دسترسی به منظور دستیابی به مناطق گردشگری و روستایی به عنوان جاذبه های تفرجی در منطقه حفاظت شده ارسباران انجام گرفت. بدین منظور گزینه های شبکه جاده برای سه سناریوی مختلف به منظور دسترسی به مناطق تفرجی و روستاها در محیط ArcGIS طراحی و از جهات فنی، محیط زیستی و اقتصادی- اجتماعی ارزیابی شدند. در مرحله بعد شبکه جاده موجود با توجه به گزینه های بهینه طراحی شده اصلاح شد و در نهایت گزینه های اصلاح شده برای توسعه و مدیریت گردشگری در منطقه پیشنهاد شدند. بدین ترتیب واریانت های شبکه جاده موجود، شبکه جاده بهینه طراحی شده و شبکه جاده اصلاح شده ارزیابی و مقایسه شدند. از بین گزینه های طراحی شده، گزینه 10 در سه سناریوی دسترسی به مناطق تفرجی و حداقل، متوسط و حداکثر روستاها به ترتیب با تراکم های 17/4، 93/4 و 86/5 متر در هکتار به عنوان گزینه بهینه برای اصلاح شبکه جاده موجود انتخاب شد. در نهایت شبکه جاده های اصلاح شده به ترتیب با تراکم های 98/3، 66/4 و 55/5 متر در هکتار و قابلیت دسترسی 7/72، 19/76 و 33/78 درصد برای این سه سناریو پیشنهاد شدند. با توجه به ارزیابی و مقایسه واریانت ها، شبکه جاده های بهینه طراحی شده و شبکه جاده های اصلاح شده وضعیت بهتری در مقایسه با شبکه جاده موجود نشان دادند. مدیریت و توسعه گردشگری با برنامه ریزی اصولی و توسعه جاده های دسترسی در منطقه ارسباران می تواند موجب رونق فعالیت های اقتصادی و بهبود توسعه روستاهای منطقه شود.کلید واژگان: ارسباران, برنامه ریزی, توسعه روستایی, شبکه دسترسی, گردشگری}Tourism development by planning the principles of access roads can help the management and development of villages in natural and protected areas. This study aimed at planning and developing the access roads to achieve the tourism and rural areas as the recreational attractions in Arasbaran protected area. For this purpose, the road network options were designed for three different scenarios to access the recreational and rural areas in GIS environment and evaluated in terms of technical, environmental and socio-economic aspects. In the next stage, the existing road network was modified according to the optimal-designed road options. Finally, the modified versions of the existing road network were proposed for tourism development and management in the region. Thus, the variants of the existing road network, the optimal-designed road network and the modified-road network were evaluated and compared. Moreover, among the designed options, the 10th option in three different scenarios to access the recreational areas and the minimum, medium, and maximum villages with densities of 4.17, 4.93, and 5.86 mha-1, respectively, was chosen as the optimal option to modify the existing road network. Finally, the modified road networks with densities of 3.98, 4.66, and 5.55 mha-1 and accessibilities of 72.7, 76.19, and 78.33 percent were proposed for these three scenarios. According to assessment and comparison of the variants, the optimal-designed road networks and the modified road networks were identified as the better alternatives compared to the existing road network. Tourism management and development in Arasbaran by principled planning and development of access roads can lead to prosperity of economic activities and improve the rural development in this area.Keywords: Access Network, Arasbaran, planning, Rural development, Tourism}
-
سابقه و هدف
ضایعات چوبی به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های جنگلی در عملکردهای اکولوژیکی نقش حیاتی دارند. وضعیت کمی و کیفی ضایعات چوبی موجود در عرصه های جنگلی تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد که یکی از مهم ترین آنها اثرات جوامع انسانی و سابقه بهره برداری از ضایعات چوبی است. تاکنون مطالعه ای در زمینه وضعیت ضایعات چوبی به عنوان عنصری مهم و حیاتی در اکوسیستم های جنگلی و همچنین نقش تغییر الگوی سوخت مصرفی به عنوان مهم ترین عامل تاثیرگذار بر وضعیت ضایعات چوبی صورت نگرفته است که از مهم ترین منابع تامین نیازهای سوختی در ارسباران به شمار می رود. از آنجایی که ارزیابی مناسب از طرح های انجام شده می تواند در برنامه ریزی و مدیریت صحیح منابع جنگلی راه گشا باشد، این پژوهش بر آن است تا اثرات اجرای سوخت رسانی بر مولفه ی ضایعات چوبی را به عنوان چوب های هیزمی کف جنگل از جنبه های کمی و کیفی در جنگل های ارسباران بررسی نماید.
مواد و روش هابه این منظور دو روستا از منطقه حفاظت شده (مکیدی به عنوان منطقه سوخت رسانی شده و کلاسور به عنوان منطقه سوخت رسانی نشده) انتخاب و در هر دو منطقه سه قطعه نمونه یک هکتاری با ابعاد 100 متر در 100 متر و در مجموع شش هکتار برداشت شد. در هر یک از قطعات نمونه مشخصه هایی از قبیل نوع گونه، قطر برابر سینه در ضایعات چوبی سرپا و قطر میانی در ضایعات چوبی افتاده و کنده ها، ارتفاع و درجه پوسیدگی ضایعات چوبی در هر یک از حالت های افتاده، سرپا و کنده به صورت صد در صد آماربرداری شدند. به منظور ارزیابی اثر سوخت رسانی بر متوسط حجم در هکتار ضایعات چوبی در جنگل های ارسباران از آزمون یو من ویتنی استفاده شد.
یافته هابر اساس نتایج آزمون یو من ویتنی میزان ضایعات چوبی در دو منطقه سوخت رسانی شده و سوخت رسانی نشده اختلاف معنی داری دارند (05/0>p). مقدار تراکم و حجم ضایعات چوبی در منطقه سوخت رسانی شده به ترتیب برابر با 418 پایه در هکتار و 42/3 متر مکعب در هکتار و در منطقه سوخت رسانی نشده برابر با 50 پایه در هکتار و 22/0 مترمکعب در هکتار برآورد شد. در منطقه سوخت-رسانی شده در مجموع 15 گونه و در منطقه سوخت رسانی نشده شش گونه ضایعات چوبی شناسایی شد. در هر دو منطقه سوخت رسانی شده و سوخت رسانی نشده گونه های اوری (Quercus macranthera) و کرب (Acer campestre) به ترتیب از بیشترین و کمترین تراکم و حجم ضایعات چوبی در هکتار برخوردار هستند.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه گویای موفقیت آمیز بودن تغییر الگوی سوخت مصرفی جنگل نشینان در حفظ ضایعات چوبی در جنگل-های ارسباران است که می تواند در منطقه ارسباران و سایر مناطق جنگلی کشور مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گزاران قرار گیرد.
کلید واژگان: ارسباران, سوخت مصرفی, جنگل نشینان, ضایعات چوبی}Background and objectivesWoody debris as an important part of forest ecosystems plays a vital role in ecological performance. The quantitative and qualitative status of wood waste in forest areas is affected by various factors, one of the most important of which is the effects of human communities and the history of wood waste exploitation. So far, a study on the status of wood debris as an important and vital element in forest ecosystems and also the role of changing the pattern of fuel consumption as the most important factor affecting the status of wood waste, which is one of the most important sources of fuel needs in Arasbaran is counted, it has not been done. Since proper evaluation of the these programs can be helpful in the proper planning and management of forest resources, this study aims to investigate the effects of fossil fuel providing on the woody debris component as fuel wood in terms of the quantitative and qualitative charactristics in Arasbaran forests.
Materials and methodsTwo villages including Makidi and Kalasur were selected as using fossilfuel and fuelwood areas, respectively. In so doing, three one-hectare sample plots in the square form and a total of six hectares were implemented in each area. Some characteristics including species type, diameter, height, and decay class of woody debris (standing, fallen and stumped) were measured in each sample plot.
ResultsThe results of Mann-Whitney test showed the amount of woody debris in the fossilfuel and fuelwood areas are significantly different (p < 0.05). The amount of density and volume of woody debris was estimated to be 418 numbers per hectare and 3.42 cubic meters per hectare in the no harvesting fuel wood area and 50 numbers per hectare and 0.22 cubic meters per hectare in the harvesting fuel wood area.
ConclusionThe results of this research indicate the success of the fuel consumption pattern changing of forest dwellers in preserving woody debris in Arasbaran forests.
Keywords: Arasbaran, Coarse woody debris, consumed fuel, forest dwellers} -
ن ناحیه رویشی ارسباران در شمال غرب کشور منبع ارزشمند تنوع زیستی و یکی از ذخیره گاه های زیست کره است که به دلیل تنوع ارتفاعی، تحت تاثیر اقلیم های مختلف بوده و از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجا که عامل ارتفاع از سطح دریا به عنوان یکی از ویژگی های محیطی موثر بر زیستگاه گونه های گیاهی مطرح است این مطالعه با هدف بررسی نقش بوم شناختی ارتفاع از سطح دریا بر خصوصیات کمی درختان بلوط سیاه (Q. macranthera Fisch. & C.A.Mey. ex Hohen.) و تعیین بهترین دامنه ارتفاعی برای رویش طبیعی این گونه در جنگل های ارسباران انجام شد. سه توده با گونه غالب بلوط سیاه در سه طبقه ارتفاعی پایین (1400-1200 متر)، میانی (1600-1400 متر) و بالا (1800-1600 متر بالاتر از سطح دریا) انتخاب شدند. در هر طبقه ارتفاعی، سه قطعه نمونه به مساحت یک هکتار پیاده و مشخصات کمی تمام درختان شامل قطر برابر سینه، ارتفاع، قطر بزرگ و کوچک تاج اندازه گیری شدند. نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف-اسمیرنوف تایید و مقایسه میانگین های مشخصه های مورد نظر با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه در سطح احتمال 0/05 و با استفاده از آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که از نظر قطر برابر سینه، ارتفاع درختان و سطح مقطع بین سه دامنه ارتفاعی اختلاف معنی داری وجود داشت، اما از نظر تراکم پایه ها در هکتار تنها بین دامنه ارتفاعی اول و دوم اختلاف معنی دار بود و همچنین از نظر تاج پوشش اختلاف معنی داری بین سه طبقه ارتفاعی حاصل نشد. طبقه میانی از نظر ویژگی های کمی مورد بررسی وضعیت مطلوب تری داشت. به این ترتیب نتایج نهایی این تحقیق نشان داد که طبقه ارتفاعی میانی (1600 -1400 متر) رویشگاه مناسب تری برای گونه بلوط سیاه در شرایط جنگل های ارسباران است و حفاظت بیشتر از توده ها در این دامنه ارتفاعی می تواند زمینه ساز ایجاد ذخیره گاه بذر برای تولید نهال های دانه زاد با کیفیت و جنگلکاری این گونه در منطقه باشد.
کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا, ارسباران, بلوط سیاه, تاج پوشش, سطح مقطع, قطر برابر سینه}The Arasbaran vegetation community is an important source of biodiversity and one of the biosphere reserves in the northwest of Iran, which is influenced by different climates and special importance due to variations in altitude. Since an altitude is an environmental characteristic that affects the habitat of plant species, this study aimed to investigate the ecological role of altitude on the quantitative characteristics of caucasian oak trees (Q. macranthera Fisch. & C.A.Mey. ex Hohen.) and determine the best range for the natural growth of this species in Arasbaran forests. Three oak stands were selected in three altitude ranges including low (1200-1400 m a.s.l.), middle (1400-1600 m a.s.l.) and high (1600-1800 m a.s.l.) altitude. At each altitude, three plots were sampled with one-hectare area, and the quantitative characteristics of all trees, including diameter at breast height, basal area and trees canopy diameter were measured. Normality of data was verified by the Kolmogorov-Smirnov test, and the comparison of the mean of the characteristics was done using one-way ANOVA at a probability level of 0.05 and Duncanchr('39')s test. The results showed that there was a significant difference in diameter of the trees, the height of the trees and basal area per hectare among the three altitudes, but density per hectare had a significant difference between the first and second altitudes. In addition, the canopy coverage had no significant difference among the three altitude ranges. The middle altitude was more favorable condition stand in terms of its quantitative characteristics. Therefore, the results of this study indicated that the middle altitude (1400-1600 m a.s.l.) is a more suitable habitat for caucasian oak species in Arasbaran forests, and doing more protection of the stands in this altitude can be created a seed bank for the production of high quality seedlings and forest plantations in the region.
Keywords: Altitude, Arasbaran, Basal area, Caucasian oak, Canopy coverage, Diameter at breast height} -
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مقدار تولید قره قات (Ribes biberistentii Berl. & DC) و نقش آن در اقتصاد خانوارهای روستایی ارسباران است. این پژوهش با استفاده از پژوهش های کتابخانه ای و بررسی های میدانی در تابستان 1396 در جنگل های ارسباران انجام شد. با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات اقتصادی اجتماعی از 32 بهره بردار این گونه در روستای کلاسور واقع در حوزه آبخیز ایلگنه چای ارسباران جمع آوری شد. از تحلیل همبستگی پیرسون بین مشخصه های مختلف درخت با مقدار میوه تولیدی برای تحلیل رگرسیون انجام شد. با استفاده از مصاحبه با افراد محلی، مشخصه هایی از قبیل قیمت میوه خام و فرآوری شده، نوع و روش فرآوری، مقدار برداشت و مصرف میوه خام و فرآوری شده، نحوه فروش و بازاررسانی و کاربردهای دارویی این گونه بررسی شد. نتایج اندازه گیری میوه های برداشت شده قره قات نشان داد که وزن 1000 میوه قره قات، 240 گرم بود. مقدار میوه تولیدی هر پایه با مشخصه میانگین قطر تاج، بالاترین مقدار همبستگی (767/0) در سطح یک درصد معنی داری را داشت. نتایج نشان داد که مهم ترین مصرف دارویی قره قات، مربوط به میوه آن بوده که برای درمان فشارخون توسط مردم محلی استفاده می شود. با توجه به قیمت میوه خام و مقدار برداشت، ارزش اقتصادی برداشت قره قات برای 32 خانوار بهره بردار در سال 1396، 2/19 میلیون تومان بود. میانگین ارزش اقتصادی سالانه برداشت و فروش سالانه قره قات برای هر خانوار به طور متوسط 6078 هزار ریال بود.کلید واژگان: ارسباران, اهمیت اقتصادی, فرآوری, قره قات}The main objective of this research is to study the production of Ribes biberistentii (reddish blackberry) and its role in rural household`s economies of the Arasbaran region. This research was carried out using library references and field surveys in the summer of 2018 in the Arasbaran forests. A questionnaire was used to collect data on socio-economic from 32 harvesters of Kalasur village in Ilgeneh chay watershed of Arasbaran. The collected data were about fruit price, type and method of processing, amount of harvest and consumption of raw and processed fruit, sales and marketing, and medicinal uses. Pearson correlation analysis was performed between different tree characteristics and fruit production. The results showed that the weight of 1000 fruit of reddish blackberry was 240 grams. Fruit production of this species had the highest and positive correlation with the average crown diameter (0.767) at 0.01 significant level. The results showed that its fruit had medicinal uses to treat high blood pressure by local peoples. Concerning the price of raw fruit and the amount of harvest, the economic value of fruit harvested for the entire households was 192 million rials at 2017. The average annual economic value of harvesting and selling of reddish blackberry for each household was about 6078 thousand rials.Keywords: Arasbaran, economic importance, Processing, Ribes biberistentii (reddish blackberry).}
-
این پژوهش با هدف بررسی تنوع مورفولوژیکی و تجزیه همبستگی کانونی بین چهار متغیر محیطی (ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب دامنه، عرض جغرافیایی، طول جغرافیایی) و 10 صفت (قطر یقه، تعداد جست، قطر برابر سینه، ارتفاع پایه اصلی، قطر بزرگ تاج، قطر کوچک تاج، طول برگ، عرض برگ، طول برگچه و عرض برگچه) در سماق (Rhus coriaria L.) انجام شد. اطلاعات نمونه ها از پنج موقعیت جغرافیایی با ویژگی های منحصر به فرد در دو استان آذربایجان شرقی و غربی جمع آوری شدند. با توجه به نتایج آماره های توصیفی بیشترین ضریب تغییرات به ترتیب مربوط به قطر برابر سینه (61 درصد)، تعداد جست (52 درصد) و قطر یقه (40 درصد) و کمترین آن در صفت عرض برگ (21 درصد) مشاهده شد. افراد جمعیت نیژ دره سی بیشترین تعداد جست و افراد جمعیت خان دره سی کمترین تعداد جست در تنه اصلی را داشتند. بیشترین مقدار جست دهی می تواند به علت شرایط نامناسب رشدی باشد. تجزیه همبستگی کانونی نشان داد که با افزایش عرض جغرافیایی و کاهش شیب دامنه و طول جغرافیایی، طول برگ ها افزایش می یابد.
کلید واژگان: ارسباران, تنوع مورفولوژیک, متغیرهای کانونی, متغیرهای محیطی, سماق}The aim of this study was to investigate morphological diversity and canonical correlation analysis between four environmental variables (altitude, slope, latitude, longitude) and 10 plant characteristics (collar diameter, number of sprouts, diameter at breast height, main stem height, large crown diameter, small crown diameter, leaf length, leaf width, leaflet length) in sumac (Rhus coriaria L.). Plant samples were selected from five geographical locations with unique features in two provinces of East and West Azarbaijan. According to the results of descriptive statistics, the highest coefficients of variations were observed for diameter at breast height (61%), number of sprouts (52%), collar diameter (40%) and the lowest one was observed for leaf width (21%). The highest sprout was found in the plants sampled from Nizhdarreh that can be due to its bad growth conditions. Canonical correlation analysis revealed that with increasing the amounts of latitude and reducing the amounts of slope and longitude, the length of leaves increases.
Keywords: Arasbaran Forests, Morphological variability, Canonical variables, Environmental variability, Rhus coriaria L} -
این پژوهش با هدف بررسی اثر عوامل محیطی بر تیپ های گیاهی در جنگل های ارسباران انجام شده است. برای در نظر گرفتن شرایط مختلف، نمونه برداری ها بر اساس واحدهای شکل زمین انجام شد و اندازه قطعات نمونه مربعی شکل به روش حداقل سطح، 400 مترمربع تعیین شد. با توجه به واحدهای شکل زمین منطقه مورد بررسی تعداد 27 قطعه نمونه برداشت شد. سپس با استفاده از نرم افزار PC-ORD و به کمک آنالیز خوشه ای پوشش گیاهی منطقه تیپ بندی شد و سپس برای تجزیه وتحلیل عوامل محیطی در ارتباط با تیپ های گیاهی از نرم افزار XLSTAT و آنالیز مولفه های اصلی (PCA) استفاده شد. با استفاده از آنالیز خوشه ای 6 تیپ گیاهی در منطقه مورد بررسی تشخیص داده شد که برخی گونه ها مانند بلوط اوری (Quercus macranthera Fisch. & C. A. Mey.)، ممرز (Carpinus betulus L.)، گلابی وحشی (Pyrus glabra Boiss.)، زرشک (Berberis vulgaris L.)، آلوچه وحشی (Prunus cerasifera Ehrh.)، سیاه تلو (Palliurus spina-chiristi Mill.) و ازگیل (Mespilus germanica L.)، گونه های غالب تیپ های رویشی بودند. همچنین نتایج آنالیز PCA نشان داد که سیلت، پتاسیم، تخلخل، وزن مخصوص ظاهری، فسفر و رس از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر پراکنش تیپ های گیاهی منطقه هستند. با توجه به اینکه، برای استفاده از گونه های گیاهی در احیای یک منطقه نیازمند داشتن اطلاعات از نیازهای رویشگاهی آن ها است، بنابراین از نتایج این پژوهش می توان در احیای مناطق مشابه استفاده کرد.کلید واژگان: آنالیز خوشه ای, آنالیز مولفه های اصلی, ارسباران, تیپ های گیاهی, عوامل محیطی}This research was carried out for investigating the effect of environmental factors on plant types in Arasbaran forests. To do so, for considering of the different conditions, sampling was carried out based on the landform units, and the size of a squared sample plots, 400 m2 was determined by the minimum surface area method. According to the landform units of the study area, 27 plots were established and after recording the existing data in each plots, the soil samples were collected. Then, using PC-ORD software and Cluster analysis, vegetation of study area were classified and after that, Principle Component Analysis and XLSTAT software were used to analysis relationship between vegetation and environmental factors and determine the most important factors. Regarding to Cluster analysis, six plant types were identified and some species such as Quercus macranthera Fisch. & C. A. Mey., Carpinus betulus L., Pyrus glabra Boiss., Berberis vulgaris L., Prunus cerasifera Ehrh., Palliurus spina-chiristi Mill., and Mespilusgermanica L. were dominant species of plant types. Also, the results of the PCA analysis showed that silt, potassium, porosity, bulk density, phosphorus and clay are the most effective factors on distribution of plant types in the study area. Considering that use of plant species in restoration of a region needs data on their habitat demands, so results of this research could be use in restoration of same regions.Keywords: Cluster analysis, Principle Components Analysis, Arasbaran, Plant types, environmental factors}
-
هرچند گونه آردوج (JuniperusfoetidissimaWild.)در طبقه بندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی در طبقه کمترین نگرانی قرار دارد، اما دامنه انتشار این گونه دیرزیست که نماد گیاهی استان آذربایجان شرقی است، کاهش یافته است و حفاظت رویشگاه های آن دارای اهمیت است. در این پژوهش، مطلوبیت رویشگاه آردوج در ذخیره گاه زیست کره ارسباران بررسی شد. بدین منظور برای مدل سازی مطلوبیت رویشگاه آردوج با استفاده از نقاط حضور گونه، از روش تحلیل عامل آشیان بوم شناختی (ENFA) بهره گیری شد. درصد شیب و طبقات آن، طبقات جهت جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا و طبقات آن، شکل واحدهای اراضی خاک و زمین شناسی، طبقه بندی اقلیمی به عنوان متغیرهای مستقل محیط زیستی در مدل سازی استفاده شدند. نتایج نشان داد این گونه دارای آشیان بوم شناختی باریکی بوده و نسبت به تغییرات زیستگاه حساس است. رویشگاه های مطلوب گونه در محدوده ارتفاعی 330 تا 1500 متر از سطح دریا، شیب 10 تا 60 درصد، تمامی دامنه ها و در محدوده اقلیم های نیمه خشک و مدیترانه ای قرار دارد. بر اساس مدل سازی انجام شده 17/27 درصد از وسعت ذخیره گاه زیست کره ارسباران، رویشگاه مطلوبی برای آردوج است. نتایج این پژوهش برای اهداف مدیریتی در توسعه پایدار اکوسیستم های جنگلی، حفاظت و احیای این اکوسیستم ها کاربرد دارد.کلید واژگان: آردوج, ارسباران, بایومپر, تخصص گرایی}Juniper (JuniperusfoetidissimaWilld.) is classified as a Least Concern (LC) species of the International Union for Conservation of Nature (IUCN), but its distribution has decreased as a flagship and longevous species in East Azarbaijan province during last decades, and hence it is important to protect its habitats. In this research, the habitat suitability of Juniper in Arasbaran biosphere reserve, as the only habitat of this species in Iran, was considered. For the habitat suitability modeling of this species, Ecological Niche Factor Analysis (ENFA) method and ENFA software were used. Results showed that this species has narrow ecological niche and is sensitive to habitat changes. Information layers determined as affecting variables on this species include slope, aspect, elevation, land form, Geology and climate. Results showed that 27.17% of Arasbaran biosphere reserve were suitable for Juniper. The suitable habitats were recognized to be in areas with elevation range of 330 to 1500 meters above sea level, 10 to 60 percent of slope, hillsides, mediterranean and semi-arid climates. The results of this research is suitable for sustainable management of forest ecosystems, reclamation and land protection.Keywords: Juniper (Juniperus foetidissima), Arasbaran, Biomapper, Specialization}
-
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال شانزدهم شماره 2 (پیاپی 32، پاییز و زمستان 1397)، صص 190 -206ذخیره گاه زیست کره ارسباران، نهمین ذخیره گاه زیست کره در ایران با مساحت 78759 هکتار در شمال غرب ایران است که بخش اعظم اراضی آن شامل جنگل، مرتع و زمین های کشاورزی است. اختلاف ارتفاع 265 متر تا 2865 متر از سطح دریا، وجود عوامل فیزیوگرافیکی، خاکی و خرد اقلیم ها باعث ایجاد رویشگاه های مختلفی شده است که غنای فلوری منحصر بفرد آن را رقم زده است. مطالعه پوشش گیاهی اراضی پایین دست این منطقه با روش براون-بلانکه انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها (قطعه های نمونه و گونه های گیاهی) با رسته بندی (Ordination) آنها بر اساس روش تحلیل ارتباط های عاملی (Analyse Factorielle des Correspondance) (AFC) در برنامه آنافیتو (Anaphyto) انجام شد. در اراضی پایین دست ذخیره گاه زیست کره ارسباران پنج جامعه و چهار زیرجامعه شامل 176 تاکسون شناسایی شده است که از این تعداد تاکسون 9/7 درصد را شکل زیستی فانروفیت، 5/8 درصد را شکل زیستی کامفیت، 25 درصد را شکل زیستی همی کریپتوفیت، 5/4 درصد را شکل زیستی ژئوفیت و 54 درصد را شکل زیستی تروفیت تشکیل می دهند. با توجه به اهمیت جهانی این ذخیره گاه از نظر فلور، پوشش گیاهی و فون، حفاظت هر چه بیشتر آن به عنوان میراث طبیعی برای آیندگان توصیه می شود.کلید واژگان: جامعه شناسی گیاهی, اکورژیون, حفاظت, ارسباران, ایران}Arasbaran Biosphere Reserve is the ninth Biosphere Reserve in Iran with a total area of 78759 hectares in northwest of Iran. Most of it is forest, pasture and agricultural lands. The difference between the height of 265 m and 2868 m above sea level, the presence of physiographic, soil and microclimates have created different habitats that have made its unique flora richness. Vegetation of lowlands of this area was carried out using Braun-Blanqet method. Data analysis (releves and plant species) was performed based on the Corrospondence factorial analysis (AFC) method in anaphyto software. In the lowlands of the Arasbaran Biosphere Reserve, Five associations and four subassociations including 176 taxa have been identified, of which 7.9% are phanerophytes, 8.5% chamaephytes, 25% hemicryptophytes, 4.5% geophytes and 54% terophytes. Considering the global importance of this Biosphere Reserve for flora, vegetation and fauna, its further conservation is recommended as a natural heritage for the future.Keywords: Phytosociology, Ecoregion, Conservation, Arasbaran, Iran}
-
سابقه و هدفیکی از پیش شرط های اصلی برای استفاده صحیح از زمین، اطلاع از الگوی کاربری اراضی و دانستن تغییرات هر کدام از کاربری ها در طول زمان است. روش های متعددی در این راستا توسعه یافته است. یکی از این روش ها استفاده از سنجه های سیمای سرزمین می باشد. استفاده از این سنجه ها جهت تحلیل تغییرات کاربری، اساسا بر این اصل استوار است که این سنجه ها توانایی نمایش کمی تغییرات عملکردهای سرزمین را دارند. با توجه به جایگاه ویژه اکولوژیکی زیست کره ارسباران و تغییرات به نسبت زیاد صورت گرفته در استفاده از زمین، ضرورت دارد که تغییرات منظر آن مورد پایش قرار گیرد. در نتیجه هدف اصلی این مطالعه بررسی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی منطقه ارسباران با استفاده از سنجه های بوم شناسی منظر می باشد.مواد و روش هادر گام اول نقشه های کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده های OLI، ETM+ و TM ماهواره لندست برای سال های 1393، 1381 و 1369 در کاربری های کشاورزی، مرتع، جنگل کم تراکم، جنگل متراکم، مسکونی، بدون پوشش و آب تهیه شدند. سنجه های مختلف شامل: مساحت هر کلاس، درصد از سیمای سرزمین، تعداد لکه ها، شاخص بزرگترین لکه، شاخص میانگین شکل، میانگین فاصله اقلیدسی، پراکندگی و مجاورت، شاخص تکه تکه شدگی و شاخص تنوع شانون بر روی نقشه های کاربری مقاطع زمانی محاسبه و تحلیل و همچنین میزان تغییرات هر کاربری به دیگر کاربری ها، محاسبه شدند.یافته هانتایج محاسبه سنجه های های مساحت کل، درصد از سیمای سرزمین و تعداد لکه ها نشان دهنده تخریب پوشش جنگلی و افزایش سطح اراضی بدون پوشش و مناطق مسکونی در منطقه بود. کاهش شاخص بزگترین لکه و افزایش شاخص های فاصله اقلیدسی، مجاو��ت و پراکندگی و تکه تکه شدگی برای پوشش جنگلی در طول مدت مطالعه نشان دهنده تخریب و از هم گسستگی این اراضی است. در سطح سرزمین تعداد لکه ها در طول زمان افزایش یافته است که نشان دهنده شدت زیاد تغییرات منفی و تخریبی در دوره های زمانی این مطالعه است. همچنین شاخص تنوع شانون تائید کننده افزایش تنوع لکه ها در منظر منطقه در اثر افزایش لکه ها و تغییرات صورت گرفته در کاربری هاست. بررسی میزان سهم هر یک از کاربری ها در تغییرات سایر کاربری ها نشان داد که، پوشش مرتع بیشترین سهم را در کاهش سطح جنگل های کم تراکم داشته است به طوری که 815 و 1219 هکتار از سطح این اراضی به ترتیب در دوره های اول و دوم به مرتع تبدیل شده است.نتیجه گیرینتایج محاسبه سنجه مساحت کل و آشکارسازی تغییرات سطح نشان داد که تغییرات در دوره دوم (1393-1381) شدیدتر از دوره اول (1381-1369) صورت گرفته است. بر اساس نتایج می توان عنوان کرد در منطقه ارسبارن در گذر زمان، منظر منطقه کاملا تکه تکه شده و با توجه به گسترش مناطق مسکونی و گسستگی اراضی جنگلی و مرتعی، اکوسیستم منطقه تخریب شده است. همچنین با در نظر گرفتن تنوع مکانی کاربری ها و پراکندگی آن ها در سطح سیمای سرزمین امکان تشدید تخریب و تغییر کاربری اراضی در آینده وجود دارد. بر همین اساس لزوم تدوین برنامه مناسب برای جلوگیری از تغییرات ناخواسته در سیمای سرزمین منطقه و حفظ پیوستگی مکانی آن الزامی دیده می شود، دخالت های پیش رو باید بر اساس اصول توسعه پایدار و در نظر گرفتن ارزیابی توان سیمای سرزمین و استفاده درست از منابع برنامه ریزی شود.کلید واژگان: بوم شناسی سرزمین, سنجه های سیمای سرزمین, تغییرات کاربری, تصاویر ماهواره ای, ارسباران}Background and objectivesGetting informed about of land uses patterns and knowing the changes of each land use, during the time is the one of the prerequisites for the correct uses of land. During the last decades many methods of this regard have been developed. One of these methods is the use of landscape metrics. Landscape metrics are quantitative indices that describe compositional and spatial aspects of landscape. The most important impose on these studies is that changes into landscape patterns strongly affected landscape function. Due to the special ecological position of the Arasbaran biosphere, and some destructive factors such as over-grazing, high acreage of agricultural fields and encroachment of human-made structures into natural ecosystems, the area has witnessed a noticeable rate of land degradation during the last decades. For this reason the main objective of this study was analysis of land use and land cover changes using ecological landscape metrics.Materials and methodsAt first, the multi temporal Landsat images dated 1990, 2002 and 2014 were provided. Based on former knowledge from study area and study aim, satellite images were classified in seven classes including high forest, low forest, agriculture, grassland, barren land, water and urban area. For quantitative landscape metrics for each land use map, we used Fragstate software. Selected metrics included CA, PLAND, NP, LPI, MN_SHAPE, ENN, IJI, DIVISION and SHDI.ResultsThe result of calculating CA, PLAND and NP metrics showed that forests were degraded and urban area and barren land were extended. Decreasing the index of the largest patch (LPI) and increasing indexes of contagion-interspersion (IJI), ENN and DIVISION for forest area indicates the destruction and disintegration of these lands. In landscape level the number of patches has increased over the time, which represents the intensity of negative and defamatory change during the study. Also, the increasing of Shannon's diversity index confirms the increasing diversity of patches in the regions as a result of increasing patch numbers and changes in landscape. Contribution of each category in altering other LULC categories was also calculated to provide an improved understanding regarding current LULC change processes in the area. Grassland is the most invasive category against low-density forest such that it occupies this category for 815 and 1,219 hectares during both time intervals, respectively.ConclusionThe result of calculating metrics and change detection showed the changes in the second period (2002-2014) were more intense than the first period (1990-2002). Based on the results can be mentioned that during of study the landscape in Arasbaran region completely fragmented. Also consider spatial diversity and dispersion of land uses, there is a possibility of degradation and land use change in the future. Accordingly, there is a need to develop a suitable program to prevent unwanted changes in the landscape and maintain its spatial continuity. Development in the future should be programmed based on sustainable development principles and attention be pay to protection, maintenance and ecosystem management.Keywords: Landscape ecology, Landscape metrics, Land use changes, Satellite images, Arasbaran}
-
تجزیه و تحلیل ساختار گونه های درختی، اطلاعات کاملی از ترکیب، اندازه و توزیع مکانی آن ها ارائه داده و به درک بسیاری از مسایل بوم شناختی و جنگل شناسی به منظور مدیریت بهینه بوم سازگان های جنگلی کمک می کند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی رویشگاه های با سابقه حفاظتی متفاوت (کلاله و وایقان با سابقه حفاظت طولانی مدت و کورن با سابقه حفاظت کوتاه مدت) از نظر ترکیب و ساختار درختان موجود در این توده ها بود. ابتدا 9 هکتار (با قطعه نمونه های یک هکتاری) در سه رویشگاه به روش صددرصد آماربرداری شد. سپس، مشخصه های گونه، فاصله و آزیموت هر پایه، قطر برابر سینه و ارتفاع درختان اندازه گیری شدند. تعیین الگوی پراکنش درختان با استفاده از تابع K ریپلی انجام شد. بر اساس نتایج، 14 گونه در سه منطقه مورد مطالعه مشاهده شدند. چهار گونه ممرز (68 درصد) ، کرب (هشت درصد) ، سرخدار (هفت درصد) و اوری (5/2 درصد) ، حدود 88 درصد از تراکم درختان موجود در کل منطقه را تشکیل می دادند. مناطق کلاله و کورن به ترتیب بیشترین (15/29 متر مربع) و کمترین (0/26 متر مربع) رویه زمینی را به خود اختصاص دادند. رویشگاه های کلاله و وایقان، دامنه وسیعی از طبقه های قطری را در مقایسه با رویشگاه کورن داشتند. بررسی الگوی پراکنش با استفاده از تابع L نشان داد که به تقریب تمامی گونه ها در توده های مطالعه شده، پراکنش کپه ای داشته و فقط ممرز در رویشگاه کورن پراکنش تصادفی داشت، بنابراین پیشنهاد می شود که هر نوع دخالت با هدف اصلاح، احیا و غنی سازی توده های مورد مطالعه با رعایت درصد آمیختگی و حفظ الگوی پراکنش کپه ای گونه ها انجام شده و از جنگل کاری با گونه خالص خودداری شود تا هم تنوع زیستی و هم پایداری توده ها تضمین شود.کلید واژگان: ارسباران, پراکنش کپه ای, تابع K ریپلی, ترکیب گونه ای}Analysis of the structure of tree species provides a complete information on species diversity, composition, spatial distribution in mixed natural forests. It helps to better understanding of many ecological and silvicultural issues in order to optimal management of the ecosystem. The main objective of this research is to investigate the differences and similarities of sites with different conservation history (Kalale and Vaygan Sites with a long-term conservation history and Kuran Sites with a short-term conservation history) in terms of diversity and composition of the tree structure in Arasbaran forests. For this purpose, nine hectares with one-hectare sample plot were inventoried with full-callipering method. The measured characteristics were type of species, distance and azimuth of each tree from the last tree, diameter at breast height (DBH), tree height. The spatial pattern of trees was determined by the modified K-Ripley function. Based on the results, 14 species were observed in the three study areas. Four species of hornbeam (68 %), maple (8 %), yew (7 %) and persian oak (2.5 %) composed of about 88% of the total density of trees. Kalale site (15.29 m2) and Kuran (0.26 m2) had the highest and lowest basal-area per hectare, respectively. Kalale and Vaygan sites had a wide range of diameter classes in comparison with the Kuran site. L function showed that almost all species had cluster distribution and only hornbeam had a random distribution in Kuran site. Therefore, every intervention in order to tending reclamation andenrichment of the studied stands should be based on making species mixture and keeping clustered spatial pattern and also it should be avoided pure species reforestation to ensureboth biodiversity and sustainability of standsKeywords: Arasbaran, clumped distribution, K-Ripley function, species composition}
-
سماق (Rhus coriaria L.) از گونه های شاخص چند منظوره در منطقة ارسباران و به ویژه در شهرستان هوراند است که سالانه مقادیر زیادی میوه از پایه های آن به روش های سنتی استحصال می شود. این پژوهش با هدف تعیین مقدار کمی تولید میوة سماق و بررسی اهمیت آن در اقتصاد خانوارهای روستای آقبراز شهرستان هوراند در استان آذربایجان شرقی انجام گرفت. جمع آوری داده در دو بخش شامل آماربرداری کمی از میوه با روش خط نمونه به طور منظم تصادفی و بخش اقتصادی با استفاده از پرسشنامۀ نیمه باز در مورد متغیرهای مقدار برداشت، فروش و فراوری انجام گرفت. براساس نتایج این بررسی، میانگین تعداد در هکتار پایه های سماق 3928 اصله و مقدار میوة سماق تولیدشده 428/16 کیلوگرم در هکتار برآورد شد. همچنین مقدار کل برداشت این میوه توسط خانوارها در مجموع 8455 کیلوگرم و میانگین برداشت سماق 422/75 کیلوگرم به ازای هر خانوار محاسبه شد. میانگین ارزش برداشت میوة خام سماق 4650 هزار تومان در سال برای هر خانوار برآورد شد. میانگین درآمد سالانة هر خانوار از محل فروش سماق خام و فراوری شده به ترتیب 774 و 4648 هزار تومان بود. میانگین ارزش افزودۀ ایجادشده در اثر فراوری 33250 تومان در هر کیلوگرم تعیین شد. این بررسی نشان داد که برداشت میوة سماق در منطقة هوراند در بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان مؤثر است.کلید واژگان: ارزش اقتصادی, ارسباران, سماق, فراوری, محصول غیرچوبی جنگل}Sumac (Rhus coriaria L.) is a multi-purpose indicator species in Arasbaran region, especially in Horand County and a remarkable amount of its fruits is traditionally exploited every year. This research was focused on the quantitative evaluation of production and the economic importance of sumac in the household's economy of Aghboraz Village of Horand County. The data were collected in two parts, including the quantitative evaluation of fruit production via random-systematic sampling strategy and socio-economic analysis about harvesting, selling and processing of sumac via semi-open questionnaire. Based on the results, the average number of sumac stem per hectares was 3928 and its average yield was estimated 428.16 kg per ha. Sum and average of harvested sumac by rural household was 8455 kg and 422.75 kg, respectively. The average annual harvest value of households was 46500 thousand Rials. The average annual household income from raw and processed sumac was estimated 7740 and 46480 thousand Rials, respectively. The average share of household income from the sumac harvesting was 44% of total household income varied from 0.9% to 100% among different households. The average added value created by processing was 332500 Rials. According to the results, it can be concluded that sumac species can be effective in improving the economic situation of the villagers.Keywords: Economic value, Arasbaran, Sumac, Processing, Non-wood forest products}
-
شناخت ویژگی های جنگل شناسی توده های جنگلی مقدم بر هرگونه اقدام مدیریتی در جنگل است. پژوهش پیش رو با هدف تعیین تیپ های جنگلی و بررسی ویژگی های مهم جنگل شناسی توده ها در امتداد گرادیان ارتفاعی جنگل های حفاظت شده ارسباران انجام شد. بدین منظور، قطعه نمونه های دایره ای شکل 400 متر مربعی در فواصل ارتفاعی 50 متری، در امتداد پنج خط نمونه به فاصله 100 متر از یکدیگر، از پایین ترین حد (1100 متر) تا بالاترین حد (1725 متر) گسترش جنگل پیاده شدند. در هر قطعه نمونه، پس از تعیین عامل های فیزیوگرافی (شیب، جهت دامنه، ارتفاع و مختصات جغرافیایی)، گونه های گیاهی چوبی شناسایی و قطر برابر سینه کلیه درختان، مبدا درختان، وضعیت سلامت، تعداد تنه و وضعیت تنه نسبت به سطح افق اندازه گیری و تعیین شد. همچنین در مرکز هر قطعه نمونه اصلی، یک قطعه نمونه 100 متر مربعی پیاده شد و فراوانی زادآوری ها بررسی شد. در این پژوهش چهار تیپ ممرز- بلوط سفید (1100 تا 1400 متری از سطح دریا)، ممرز- بلوط سفید- کرب- ون (1400 تا 1500 متری از سطح دریا)، ممرز- بلوط سفید- کرب (1500 تا 1650 متری از سطح دریا) و ممرز- اوری (1650 تا 1725 متری از سطح دریا) در طول گرادیان ارتفاعی شناسایی شدند. بیشترین تعداد در هکتار (توده های بالغ و زادآوری) و میانگین رویه زمینی درختان در تیپ ممرز- اوری و بیشترین میانگین قطر برابر سینه در تیپ ممرز-بلوط سفید مشاهده شد. بیشینه فراوانی زادآوری دانه زاد نیز در تیپ ممرز- بلوط سفید- کرب دیده شد.کلید واژگان: ارسباران, زادآوری, فیزیوگرافی, گرادیان ارتفاعی, ویژگی های کمی و کیفی}Knowledge on silvicultural characteristics of forest stands is prior to any forest management practice. The objectives of this study were to determine the forest types and to explore some quantitative and qualitative characteristics of Arasbaran forest protected area along an altitudinal gradient. Therefore, circular plots of 400 m2 at 50-meter elevation intervals were established along five altitudinal transects, 100 meters apart, from the lowest (1100 m a.s.l) to the highest (1725 m a.s.l) forest limit. In each plot, the physiographic conditions including slope gradient, altitude and geographic coordinates were determined. Woody species were identified and the diameter at breast height (dbh) of all trees above 7.5 cm dbh, as well as origin, health status, number of stems and tree leaning were measured. In addition, the regeneration frequency of each individual tree taller than 1.30 m in three diameter classes (0-2.5, 2.5-5 and 5-7.5 cm dbh) and shorter than 1.3 m in three height classes (0-10, 10-50 and 50-130 cm) were examined within 100 m2 regeneration plots. Four forest types including Carpinus betulus - Quercus petraea (1100-1400 m a.s.l), C. betulus - Q. petraea - Acer campestre- Fraxinus excelsior (1400-1500 m a.s.l), C. betulus - Q. petraea - A. campestre (1500-1650 m a.s.l) and C. betulus - Q. macranthera (1650-1725 m a.s.l) were distinguished along the altitudinal gradient. The highest number of stems per ha (mature and regeneration stands) and average basal area were observed in C. betulus - Q. macranthera type, whereas the highest average dbh was recorded in C. betulus - Q. petraea forest type. Finally, seed regeneration was most common in C. betulus - Q. petraea - A. campestre forest type.Keywords: Altitudinal gradient, Arasbaran, physiography, quantitative, qualitative characteristics, regeneration}
-
جنگل های ارسباران، از مناطق مهم و ارزشمند گردشگری به شمار می رود. به منظور توسعه اکوتوریسم در این جنگل ها، به برنامه ای جامع و دقیق نیاز است که هم توان اکولوژیک اکوسیستم و هم شرایط اجتماعی و اقتصادی منطقه را در نظر بگیرد. توسعه اکوتوریسم سودها، هزینه ها، فرصت ها و ریسک هایی را در پی دارد که برای در نظر گرفتن همه این موارد به روشی مناسب نیاز است. در این تحقیق برای بررسی تاثیرات توسعه اکوتوریسم در منطقه تحقیق از روش فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده شد. نتایج اولویت بندی معیارهای کنترل نشان داد که مزیت های اقتصادی با وزن 26/0 مهم ترین معیار در زمینه توسعه اکوتوریسم در منطقه تحقیق است. پس از آن فرصت های اقتصادی و هزینه های محیط زیستی به ترتیب با 205/0 و 142/0، بیشترین وزن را دارند. پس از آن مزیت های اجتماعی- فرهنگی، ریسک های محیط زیستی، فرصت های اجتماعی- فرهنگی، فرصت های محیط زیستی، ریسک های اقتصادی، ریسک های اجتماعی- فرهنگی، مزیت های محیط زیستی، هزینه های اقتصادی و هزینه های اجتماعی- فرهنگی به ترتیب با وزن های 088/0، 078/0، 069/0، 064/0، 025/0، 0194/0، 0189/0، 016/0، 0126/0 قرار گرفتند. در نهایت نتایج بررسی جامع معیارهای موثر بر توسعه اکوتوریسم نشان داد که توسعه اکوتوریسم در منطقه ارسباران هزینه ها و فرصت های محیط زیستی مهمی در پی خواهد داشت که در مدیریت توسعه آن باید مدنظر قرار گیرد.کلید واژگان: ارسباران, اکوتوریسم, توسعه, جنگل, فرایند تحلیل شبکه ای}Arasbaran forest is one of the most important and valuable economic and tourism region. Ecotourism development in these forests requires comprehensive and detailed plans to consider all aspects of ecotourism development and maintain the sustainability of the ecosystem to be managed. This project aimed at considering all these merits needed for an appropriate method. In order to achieve a pre-defined process, the analytic network process method was used. The results of rating the control criteria showed that economic benefits with weight 0.26 are the most important criterion in the development of ecotourism in the study area followed by the economic opportunities and environmental costs with weights 0.205 and 0.142, respectively. The benefits of socio-cultural, environmental risks, opportunities, socio-cultural, environmental opportunities, and economic risks, the risks of socio-cultural, environmental benefits, environmental benefits, economic costs and expenses socio-cultural with weight of 0.088, 0.078, 0.069, 0.064, 0.025, 0.0194, 0.0189, 0.016, and 0.0126 were the subsequent priorities. The results of a comprehensive review of the development of ecotourism showed that ecotourism development can have significant environmental costs and opportunities in Arasbaran region that should be considered in its development management.Keywords: Analytic network process, Arasbaran, Development, Ecotourism, Forest}
-
امروزه صنعت گردشگری نقش مهمی در اقتصاد جهانی دارد. در بین انواع مختلف گردشگری، توسعه اکوتوریسم جامعه محور راهبردی مناسب به منظور حفظ منابع طبیعی و ارزش های فرهنگی است. این توسعه از طریق توانمندسازی جامعه محلی امکان پذیر است و موجب پایداری فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی می شود. در پژوهش حاضر، به منظور رتبه بندی شاخص های راهبردی موثر بر توسعه اکوتوریسم جامعه محور در منطقه ارسباران از رویکرد تصمیم گیری گروهی استفاده شد. بر طبق قضاوت های خبرگان، شاخص های راهبردی موثر بر توسعه اکوتوریسم جامعه محور تعیین و با استفاده از روش تحلیل مقایسات زوجی، وزن دهی شدند. نتایج نشان داد که بیشترین زیرشاخص های راهبردی شناسایی شده مربوط به نقاط ضعف قوانین و مدیریت، نقاط قوت منابع طبیعی، نقاط قوت اجتماعی و تهدیدهای منابع طبیعی به ترتیب با 9، 8، 7 و 6 شاخص راهبردی است. تعداد و وزن شاخص های راهبردی مربوط به نقاط قوت و فرصت های اجتماعی نشان داد که در منطقه ارسباران توانایی های بالقوه مناسبی در زمینه توسعه اکوتوریسم جامعه محور وجود دارد.
کلید واژگان: ارسباران, اکوتوریسم, تحلیل مقایسات زوجی, جامعه محور}Today, tourism plays an important role in the global economy. Among the different types of tourism, community-based ecotourism development is an appropriate strategy for preserving natural resources and cultural values. This development is possible through empowerment of local communities and causes the cultural, the social and the environmental stability. In the present study, group decision making approach was used in order to rank the strategic criteria affecting the development of community-based ecotourism in Arasbaran. According to the judgments of experts, strategic criteria affecting the development of community-based ecotourism determined and they were weighted using pairwise comparison analysis. The results showed that most of the identified strategic criteria were related to the weaknesses of laws and management, the strengths of natural resources, social strengths and threats of natural resources respectively with 9, 8, 7 and 6 criteria. The number and weight of strategic criteria related to the social strengths and opportunities revealed in Arasbaran region there are much good potential in the field of community-based ecotourism development.
Keywords: Arasbaran, community-based, ecotourism, pairwise comparison analysis} -
این پژوهش به منظور تعیین اندازه تولید میوه زغال اخته و بررسی ارتباط بین مشخصات رویشی پایه های زغال اخته و مقدار میوه تولیدشده هر پایه برای سه سال متوالی (1391، 1392 و 1393) انجام شد. به این منظور توده های جنگلی مشرف به روستای کلاله به مساحت 50 هکتار (رویشگاه زغال اخته) انتخاب شد. برای تعیین مقدار میوه تولیدشده در واحد سطح ابتدا تعداد درختان زغال اخته در واحد سطح با 15 خط نمونه با طول متغیر به فاصله 100 متر تعیین شد. برای برآورد مقدار میوه تولیدشده، 45 اصله از پایه های زغال اخته قرار گرفته بر روی خط نمونه ها به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب و نشانه گذاری شدند. سپس به مدت سه سال مشخصات رویشی شامل: ارتفاع کل (متر)، ارتفاع تاج (متر)، قطر تاج (متر)، قطر برابرسینه (سانتی متر)، قطر یقه پایه اصلی، تعداد جست و مقدار تولید میوه (گرم) آن ها مورد اندازه گیری سالانه قرار گرفت. مدل ریاضی رابطه بین مشخصه های رویشی اندازه گیری شده و مقدار تولید میوه هر پایه با استفاده از رگرسیون چند متغیره تعیین شد. سپس مقدار میوه تولیدشده در هر هکتار با توجه به تعداد در هکتار پایه های زغال اخته محاسبه شد. بر اساس نتایج این بررسی میانگین تعداد پایه های زغال اخته 530 اصله در هکتار به دست آمد. میانگین میوه تولیدشده به ازای هر پایه (گرم) در سه سال متوالی به ترتیب 97/446، 69/318 و 37/253 گرم برآورد شد. همچنین سه مشخصه قطر تاج و قطر یقه پایه اصلی و تعداد جست بیشترین همبستگی معنی دار را با مقدار میوه تولیدی داشتند. این سه مشخصه را می توان به عنوان عوامل مهم و تعیین کننده در امور مدیریتی و انجام عملیات جنگل شناسی به منظور افزایش تولید میوه استفاده کرد.
کلید واژگان: ارزیابی کمی, ارسباران, ترانسکت, رگرسیون, زغال اخته, مشخصات رویشی}Cornelian cherry grows naturally in Arasbaran forests and a plenty amount of its fruit have annually been exploited in traditional manner. This study aimed to determine the cornelian cherry fruit production and the relationship between vegetative characteristics and amount of fruit production for three consecutive years. For this purpose, as cornelian cherry habitat, the forest stand by 50 hectares in Kalaleh village in North West of Iran (Arasbaran region) was selected. To determine cornelian cherry fruit production per hectare, the number of cornelian cherry stems per hectare was determined along 15 transects with distance of 100 m apart from each other. To estimate fruit product, a number of 45 individuals of cornelian cherry were selected and then marked along transects with randomized systematic method. Then, for three years, similar vegetative characteristics: total height (m), crown height (m), crown diameter (m), diameter at breast height (mm), diameter at collar (mm), number of coppice shoots and fruit product (gr) were measured annually. Mathematical model regression to determine relationship between the measured vegetative characteristics and fruit production per stem were established. Then Fruit product per hectare was calculated given the number of stems per hectares. According to survey results, the mean number of Cornelian cherry was calculated 530 individuals per hectare. Average fruit production in three consecutive years, respectively 446.97, 318.69 and 253.37grams for each trees. Also was found that three characteristics: canopy diameter, diameter at collar of the main stem and number of coppice shoots were significantly correlated with the fruits product. These three characteristics can be used as crucial factors in the management and silviculture operations of the forest in order to increase the fruit production.
Keywords: Arasbaran, Cornus mas L, Quantitative evaluation, Regression, Transect, Vegetative features}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.