فهرست مطالب abbas khodabakhshi
-
The desire for beauty and frequent use of cosmetics can expose humans to heavy metals, which can cause immune system disorders over time. We selected 5 common lipstick brands to determine the concentrations of cadmium (Cd), lead (Pb), and chromium (Cr). We prepared each sample by acid digestion, and then the concentration of the metals was measured using an atomic absorption spectrometer. The results showed that Pb, Cd, and Cr were present in all lipstick samples. However, their concentrations were lower than the Food and Drug Administration (FDA) standards. The maximum concentrations of Pb and Cd were 2.31 mg/kg (brand A) and 0.037 mg/kg (brand D), respectively. Health risk assessment of the examined metals showed that only Cr can pose non-carcinogenic (14.98) and carcinogenic (44.96E-04) risks to consumers. Despite the low concentration of heavy metals in our study, chronic use of lipstick can pose carcinogenic and non-carcinogenic risks due to the presence of Cr.
Keywords: Cadmium, Chromium, Heavy metals, Lead, Lipstick, Risk assessment} -
امروزه احیای فاضلاب و استفاده مجدد برای کاربردهای مختلف به عنوان یک رویکرد مناسب و از نظر اقتصادی جذاب برای مقابله با موضوع اصلی کمبود آب مطرح است. احیای آب شامل تصفیه یا فرآوری فاضلاب به منظور مناسب سازی آن برای استفاده مجدد با قابلیت اطمینان از تصفیه و رعایت معیارهای کیفیت آب است. استفاده مجدد از آب، استفاده از پساب تصفیه شده برای مصارف مفید تعریف می شود. نگرانی های بهداشتی و زیست محیطی موضوعات اولیه در اجرای استفاده مجدد از آب هستند، بنابراین، بایستی تمرکز بر توسعه رویکردهایی باشد که اطمینان کافی از برآورده شدن الزامات کیفیت آب به طور مداوم، فراهم می کنند. با توجه به اهمیت احیای آب و استفاده مجدد، در مقاله حاضر به برخی روش های احیای آب، تجربه موفق احیای آب در سنگاپور و راهکاری پیشنهادی برای احیای آب و استفاده مجدد در کشورمان ایران پرداخته شده است.
کلید واژگان: احیای آب, استفاده مجدد, فرایندهای ترکیبی, برنامه هفتم توسعه, ایران}Today, wastewater reclamation and reuse for different applications is considered as a suitable and economically attractive approach to deal with the main issue of water scarcity. Water reclamation includes wastewater treatment or processing in order to make it suitable for reuse with the reliability of treatment and compliance with water quality criteria. Water reuse is defined as the use of treated wastewater for useful purposes. Health and environmental concerns are primary issues in the implementation of water reuse, so the focus should be on developing approaches that provide sufficient assurance that water quality requirements are consistently met. Considering the importance of water reclamation and reuse, in this article, some methods of water reclamation, the successful experience of water reclamation in Singapore, and a proposed solution for water reclamation and reuse in our country, Iran, have been discussed.
Keywords: Water reclamation, Reuse, Hybrid processes, 7th Developmenet Plan, Iran} -
مقدمه
امروزه با توجه به گسترش فعالیت های کشاورزی و وقوع خشکسالی های پیاپی، استفاده از پساب های شهری برای مصارف کشاورزی، راه حل مناسب و اقتصادی می باشد. با این حال، استفاده ایمن و مسوولانه از این منابع مهم و حیاتی است. با توجه به این که از پساب تصفیهخانه فاضلاب شهری بروجن جهت آبیاری محصولات سیب زمینی، یونجه و گندم به صورت غرقابی استفاده می شود، در پژوهش حاضر امکان استفاده مجدد از پساب این تصفیه خانه مورد بررسی قرار گرفت.
روش هادر این مطالعه صورت توصیفی- تحلیلی که به مدت 6 ماه انجام گردید، خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و میکروبی پساب تصفیه خانه فاضلاب شهری بروجن طبق روش های استاندارد آزمایش های آب و فاضلاب اندازه گیری شد و با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران (IRNDOE) و سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی (Food and Agriculture Organization یا FAO) مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته هامیانگین غلظت شاخص های اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی (Biochemical oxygen demand-5 یا BOD5)، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (Chemical oxygen demand یا COD)، کل جامدات محلول (Total dissolved solids یا TDS) در پساب مورد بررسی به ترتیب 17/1 ± 00/10، 1/4 ± 19/39 و 7/8 ± 17/513 میلی گرم در لیتر بود. میانگین شاخص های شیمیایی کلرور، سولفات، فسفات، نیترات، نیتریت، سدیم، منیزیم، کلسیم، بی کربنات، کربنات، قلیاییت و میانگین فلزات سنگین و قلیاییت پساب در محدوده استانداردهای IRNDOE و FAO قرار داشت. میانگین کدورت NTU 47/16 ± 27/54 بود. این پساب از نظر نسبت جذب سدیم (Sodium adsorption ratio یا SAR) در گروه آب های عالی و از نظر هدایت الکتریکی در گروه آب های قابل قبول قرار داشت. میانگین غلظت فلزات سنگین کمتر از استاندارد تعیین شده بود. میانگین شاخص های کلیفرم کل و کلیفرم مدفوعی بیش از استاندارد تعیین شده گزارش گردید. همچنین، در پساب خروجی تخم انگل شناسایی نشد.
نتیجه گیریمیانگین شاخص های شیمیایی پساب تصفیه خانه فاضلاب شهر بروجن در محدوده استانداردهای استفاده از پساب در کشاورزی قرار دارد. با این حال، غلظت شاخص های بیولوژیکی پساب بالاتر از حد استاندارد بود و در صورت تصفیه بیشتر از نظر میکروبی، می توان از آن برای آبیاری محصولات کشاورزی خوراکی استفاده کرد.
کلید واژگان: استفاده مجدد از پساب, تصفیه خانه فاضلاب, مصارف کشاورزی, بروجن}BackgroundDue to the expansion of agricultural activities and the occurrence of successive droughts, the utilization of urban effluents for agricultural purposes is a suitable and economical way. However, the safely and responsibly use of these resources is essential. The purpose of this study is to investigate the possibility of using the effluent of the Borujen municipal wastewater treatment plant for agricultural irrigation.
MethodsIn this descriptively-analytically study, the physical, chemical and microbial properties of the effluent of Borujen municipal wastewater treatment plant were measured according to the standard methods for the examination of water and wastewater, for 6 months and then was compared with the standard of Institute of Standards and Industrial Research of Iran (IRNDOE) and The Food and Agriculture Organization (FAO).
FindingsThe mean concentrations of Biological Oxygen Demand (BOD5), Chemical Oxygen Demand (COD), and Total dissolved solids (TDS) parameters in the effluent were 10.00 ± 1.17, 39.19 ± 4.10, and 513.0 ± 8.7 mg/L respectively. The average of chemical parameters including Cl-, SO42-, PO43-, NO3-, NO2-, Na, Mg, Sodium adsorption ratio (SAR), HCO3-, CO32-, Ca, and alkalinity was within the standard range of IRNDOE and FAO. The average of turbidity in the effluent was 54.27 ± 16.47 NTU. This effluent, in terms of SAR and EC was in the great and acceptable water group respectively. The average concentration of heavy metals was less than the permissible level for these metals. The mean concentration of total coliform, fecal coliform were higher than the standard set for these parameters. Also, no parasite eggs were detected in the effluent.
ConclusionThe results showed that the average chemical parameters of effluent of Borujen wastewater treatment plant were within the standards of effluent use in agriculture. However, the concentration of biological parameters of the effluent was higher than the standard level; and in case of more microbiological purification, it can be used for irrigation of edible agricultural products.
Keywords: Waste water, Reuse, Wastewater treatment plant, Agriculture, Iran} -
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال بیست و هفتم شماره 1 (پیاپی 118، فروردین و اردیبهشت 1401)، صص 115 -125زمینه و هدف
آبیاری با پساب فاضلاب و استفاده از لجن به عنوان کود یکی از نگرانی های مهم مسایل بهداشتی و زیست محیطی می باشد. هدف این پژوهش تعیین مقدار فلزات سنگین ارسنیک، کادمیوم و سرب در سیب زمینی و خاک زمین های کشاورزی منطقه سفید دشت استان چهارمحال و بختیاری می باشد.
روش کاراین تحقیق یک مطالعه تجربی- آزمایشگاهی است. نمونه برداری از سه قطعه زمین کشاورزی به طور میانگین به مساحت یک هکتار انجام شد. به منظور هضم نمونه های خاک و سیب زمینی بترتیب از هاضم Hach و اجاق شنی استفاده شد. در نهایت با استفاده از دستگاه جذب اتمی Varian مدل AA240 غلظت فلزات سنگین قرایت شد.
یافته هانتایج این تحقیق نشان داد که فلز سرب بیش ترین تجمع پذیری را در خاک و سیب زمینی دارد. همچنین میانگین غلظت فلزهای کادمیوم، آرسنیک و سرب در سیب زمینی پایین تر از حدود استاندارد بود. فاکتور انتقال از الگوی آرسنیک > کادمیوم> سرب پیروی کرد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه باید اقداماتی در جهت پیشگیری از ورود بیش از حد عناصر سنگین به خاک صورت گیرد، بنابراین باید با کاهش مقدار مصرف کودهای دامی و شیمیایی وضعیت عناصر سنگین در منطقه سفید دشت کنترل نمود.
کلید واژگان: فلزات سنگین, سیب زمینی, خاک}Scientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:27 Issue: 1, 2022, PP 115 -125Background and AimIrrigation with wastewater and the use of sludge as fertilizer is one of the important issues related to health and environmental concerns. The purpose of this study was to determine the amount of heavy metals of arsenic, cadmium and lead in potato and soil of agricultural lands in Sefid Dasht in Chaharmahal and Bakhtiari Province.
Materials and MethodsThis study was an experimental-laboratory study. Samples were obtained from three agricultural lands with an average area of one hectare. Hach digestion and Sandstone were used for digestion of soil and potato samples, respectively. Finally, the concentrations of heavy metals were measured using Varian atomic absorption spectrophotometer (AA240 model).
ResultsThe results of this study showed that lead metal had the highest rate of accumulation in soil and potato. The calculated transfer factor was according to the Arsenic > Cadmium > Lead pattern.
ConclusionsAccording to the results of this study, measures should be taken to prevent contamination of the soil by heavy elements. Therefore, the amount of heavy elements in the soil of Sefid Dasht should be controlled by reducing use of livestock manure and chemical fertilizers.
Keywords: Heavy metal, Potato, soil} -
رابطه بین نرخ بهره اسمی و نرخ تورم یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث در مباحث اقتصاد کلان است. شناخت این رابطه و دانستن جهت این ارتباط، مزایای بسیاری برای کلیه سیاست گذاران اقتصادی و پولی خواهد داشت. در این مطالعه با بسط نظریه مقداری پول به بررسی رابطه بین نرخ بهره اسمی و نرخ تورم پرداخته و با استفاده از رویکرد رگرسیون انتقال ملایم طی سال های 1396-1352 به آزمون این رابطه می پردازیم. نتایج تحقیق بیانگر آن است که با افزایش نرخ های بهره (به خصوص وقتی که نرخ بهره از حد آستانه ای آن فراتر می رود) اثرگذاری آن بر نرخ تورم افزایش می یابد. همچنین اثرگذاری نرخ بهره بر سطح عمومی قیمت ها دارای تاثیرات شدید نبوده و تغییرات در پارامترها به آرامی صورت می گیرد. از این رو می توان نتیجه گرفت برای کنترل تورم های بالا نمی توان از ابزار نرخ بهره استفاده نمود و استفاده از سیاست هایی که منجر به کاهش سرعت گردش پول می شود، می تواند در کنترل سطح عمومی قیمت ها موثرتر باشند. این نتیجه از لحاظ کلان نشان می دهد که در بلند مدت درآمد ناشی از نرخ بهره که از سمت پرداختی به عوامل تولید وارد اقتصاد می شود عملا از طریق کاهش قدرت خرید پول ناشی از افزایش سطح عمومی قیمت ها در جامعه جبران می شود و از بین می رود. شاید به این موضوع بتوان به عنوان یکی از حکمت هایی که خداوند سبحان در قرآن کریم در باب حرمت ربا فرموده است:«یمحق الله الربا» یعنی خداوند ربا را محو (نابود) می نماید؛ اشاره نمود.کلید واژگان: نرخ بهره, سطح عمومی قیمت ها, رگرسیون انتقال ملایم, نظریه مقداری پول, نظریه فیشر}The relationship between nominal interest rates and inflation is one of the most important issues in macroeconomic issues. Knowing this relationship and knowing the direction of this relationship will have many benefits for all economic and monetary policymakers. In this study, by expanding the theory of quantity of money, we examine the relationship between nominal interest rates and inflation rates and test this relationship using the gentle transition regression approach during 1352-96. The results show that as interest rates rise (especially when the interest rate exceeds its threshold), its impact on inflation increases. Also, the effect of interest rates on the general level of prices does not have a severe effect and changes in parameters are slow. Therefore, it can be concluded that interest rate instruments cannot be used to control high inflation and the use of policies that reduce the speed of money circulation can be more effective in controlling the general level of prices. This result shows in general terms that in the long run, interest rate income that enters the economy from payment to the factors of production is practically compensated and eliminated by reducing the purchasing power of money due to the increase in the general level of prices in society. Perhaps this can be considered as one of the wisdoms that God Almighty has said in the Holy Qur'an about the sanctity of usury: "God forbid usury" means that God eliminates usury; cited.Keywords: Interest rates, general price levels, smooth transfer regression, money quantity theory, and Fisher theory}
-
سابقه و هدف
بیوآیروسل ای باکتریایی و قارچی نقش مهمی در جو دارند و تاثیرات قابل توجهی بر سلامت انسان میگذارند. در این مطالعه غلظت بیوآیروسلها در هوای آزاد در طول دو فصل گرم و سرد در سال 1398 در سه نقطه متفاوت از شهر شهرکرد اندازه گیری شد. همچنین، تاثیر پارامترهای هواشناسی مانند دما، رطوبت نسبی، شدت تابش اشعه UV، سرعت و جهت باد بر بیوآیروسل ها بررسی شد.
مواد و روش ها:
این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. نمونه برداری از بیوآیروسل ها با استفاده از نمونه بردار تک مرحله ای آندرسون با دبی 3/28 لیتر بر دقیقه و به مدت 5 دقیقه بر روی محیط کشت سابرود دکستروز آگار (SDA) و تریپتیک سوی آگار (TSA) به ترتیب برای بیوآیروسلهای باکتریایی و قارچی انجام شد.
یافته ها:
نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت بیوآیروسل های قارچی در فصل گرم و سرد نسبت به بیوآیروسلهای باکتریایی بیش تر بود. جنس غالب باکتری ها در هر دو فصلگرم و سرد بهترتیب شامل میکروکوکوس لوتیوس (35/21 درصد)، سودوموناس آیروژینوزا (68/12 درصد)، باسیلوس سوبتیلیس (14/10 درصد) و استافیلوکوکوس اوریوس (93/9 درصد) و جنس غالب قارچ ها کلادوسپوریوم (41 درصد)، آلترناریا (16 درصد) و آسپرژیلوس (11 درصد) بود. بر اساس نتایج آنالیز همبستگی در فصل گرم بین جهت باد و رطوبت نسبی با غلظت بیوآیروسل ها همبستگی مثبت و معنیدار و بین دما، سرعت باد و تابش UV همبستگی منفی و معنی دار وجود دارد.
استنتاجگونه های غالب بیوآیروسل های شناسایی شده در این مطالعه جزو عوامل بیماری زای فرصت طلب و آلرژن بودند که قادر به تهدید سلامت عمومی هستند، بنابراین پایش غلظت بیوآیروسل های هوابرد برای ارزیابی اثرات سلامتی آلودگی هوای آزاد در شهرها امری حیاتی است.
کلید واژگان: بیوآئروسل, باکتری های هوابرد, قارچ های هوابرد, شهرکرد}Background and purposeBacterial and fungal bioaerosols play important roles in the atmosphere and have significant effects on human health. This study aimed at investigating the concentration of bioaerosols in ambient air in Shahrekord, Iran during two warm and cold seasons at three different points in 2019. Moreover, the effect of meteorological factors such as temperature, relative humidity, UV intensity, and wind speed and direction on bioaerosols were studied.
Materials and methodsIn this descriptive-analytical study, sampling of bioaerosols was conducted using Andersen single-stage sampler at a flow rate of 28.3 L/min for 5 min on Sabrod dextrose agar (SDA) and Tryptic Soy agar (TSA) media for bacterial and fungal bioaerosols, respectively.
ResultsThe study showed that the concentration of fungal bioaerosols was higher than bacterial bioaerosols in warm and cold seasons. The predominant genera of bacteria in both seasons included Micrococcus luteus (21.35%), Pseudomonas aeruginosa (12.68%), Bacillus subtilis (10.14%), and Staphylococcus aureus (9.93%). The predominant genus of fungi were Cladosporium (41%), Alternaria (16%), and Aspergillus (11%). Correlation analysis showed a significant positive correlation between the concentration of bioaerosols and wind direction and relative humidity and a significant negative correlation between temperature, wind speed and UV intensity in warm season.
ConclusionThe predominant species of bioaerosols identified in this study were opportunistic pathogens and allergens which can threaten public health. So, monitoring of the concentration of airborne bioaerosols in cities is a vital key to assess the health effects of ambient air pollution.
Keywords: bioaerosol, airborne bacteria, airborne fungi, Shahrekord} -
سابقه و هدف
COVID-19 یک بیماری عفونی است که توسط ویروسی با عنوان سندرم حاد تنفسی (SARS-CoV-2) ایجاد شده است. انتشار سریع ویروس در سراسر جهان نشان می دهد شناسایی روش های انتقال و کنترل آلودگی های محیطی به ویژه در مراکز درمانی نقش مهمی در کنترل شیوع بیماری خواهد داشت. بنابراین در این مطالعه، آلودگی هوا و سطوح در بخش های مختلف بیمارستان هاجر شهرکرد از نظر وجود SARS-CoV-2 مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه، 13 نمونه از سطوح مختلف با استفاده از سواپ های استریل آغشته به محیط کشت VTM و 15 نمونه هوا به وسیله ایمپینجر استاندارد جمع آوری شدند. شناسایی SARS-CoV-2 با استفاده از روش RT-PCR انجام شد.
یافته ها15/46 درصد از نمونه های سطوح و 66/26 درصد از نمونه های هوا از نظر وجود RNA ویروس SARS-CoV-2 مثبت بودند. در این مطالعه آلودگی SARS-CoV-2 تنها در سطوحی که در تماس نزدیک با بیمار COVID-19 بودند، تشخیص داده شد.
استنتاجنتایج این مطالعه، آلودگی هوا و سطوح محل بستری بیماران COVID-19 به SARS-CoV-2 در بیمارستان هاجر را تایید کرد. بنابراین شستشوی مرتب دست ها، پوشیدن ماسک و تعویض به موقع آن و استفاده از تجهیزات محافظتی دیگر به عنوان مهم ترین اقدامات احتیاطی فردی به کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی توصیه می گردد. علاوه بر این، ضدعفونی منظم سطوح و تجهیزات، توجه به اقدامات بهداشت محیطی و تهویه اصولی بخش های عفونی در پیشگیری از انتقال بیماری ضروری می باشد.
کلید واژگان: COVID-19, کرونا ویروس, انتقال هوابرد, آلودگی سطحی, بیمارستان هاجر (س) شهرکرد}Background and purposeCoronavirus disease (COVID-19) is an infectious disease caused by severe acute respiratory syndrome (SARS-CoV-2). Rapid spread of the virus around the world shows that identification of transmission routes and preventing environmental contamination, especially in healthcare settings plays a vital role in controlling the disease. In this study, air and surface contamination with SARS-CoV-2 were evaluated in different wards of Hajar Hospital in Shahrekord.
Materials and methodsIn current study, 13 samples of different surfaces and 15 air samples were taken using sterile swabs impregnated with VTM and standard impinger, respectively. Detection of SARS-CoV-2 was performed using RT-PCR.
ResultsFindings showed that 46.15% of surface samples and 26.66% of air samples were positive for SARS-CoV-2 RNA. These contaminations were detected only in areas which were in close contact with COVID-19 patients.
ConclusionThis study confirmed the contamination of air and surface with SARS-CoV-2 in COVID-19 admitting wards. Therefore, personal precautionary measures, including frequent hand-washing, timely changing of face mask, and using more protective equipment are highly recommended in healthcare settings. Moreover, cleaning and regular disinfection of surfaces and equipment and appropriate ventilation of wards are crucial for preventing the disease transmission.
Keywords: COVID-19, Coronavirus, airborne transmission, surface contamination, Hajar Hospital} -
Aim
The aim of this study was to reduce the amount of diazinon from aqueous media using chemical–thermal-activated watermelon rind. Materials and
MethodsThis experimental study was carried out in a laboratory. First, watermelon rind was activated by chemical–thermal method. Then, the effective parameters of the diazinon adsorption process, including the initial concentration of diazinon (0.17–1 μg/L), pH (3–10), adsorbent amount (0.05–1 g/l), and contact time (30–100 min), were investigated and optimized. The amount of residual diazinon was measured by high-performance liquid chromatography. In this study, Taguchi method was used to determine the sample size and statistical analysis. Furthermore, in this study, to describe the adsorption equilibrium, Freundlich and Langmuir isotherm models were used.
ResultsThe results showed that under an optimal pH of 6, the equilibrium time of 30 min, the amount of adsorbent 1 g/L, and the initial concentration 0.17 μg/L, the elimination efficiency of diazinon was 95.1%. Furthermore, the results of isothermic studies have shown that the removal of diazinon follows the Freundlich model (R2 = 0.921).
ConclusionChemical–thermal-activated watermelon rind can effectively be used to remove low concentrations of diazinon from aqueous solutions.
Keywords: Adsorption, Diazinon, watermelon rind} -
Aims
This study aimed to comparatively investigate the efficiency of removal of formaldehyde using advanced oxidation process ultraviolet (UV)/S2O82-/Fe2+ and UV/S2O82- from aqueous solutions.
Materials and MethodsIn this experimental-laboratory study, the UV/S2O82 and UV/S2O82-/Fe2+ processes were used to remove formaldehyde. UV radiation was provided by a low pressure (6 W) UV lamp. Effects of various factors including pH, different irradiation durations, different concentrations of iron ions, initial concentration formaldehyde, and persulfate concentration were evaluated. The remaining formaldehyde concentration in the samples was measured by spectrophotometer at 412 nm wavelength.
ResultsThe results showed that in the UV/S2O82- method, the formaldehyde removal efficiency decreased with increasing pH from 3 to 9, while in the UV/S2O82-/Fe2+ method, the formaldehyde removal efficiency increased with increasing pH and concentrations of iron ion. In both methods, as the initial concentration of formaldehyde was increased, its removal efficiency decreased, and the highest formaldehyde removal rate was obtained in UV/S2O82- method at persulfate concentration of 100 mM. However, in the UV/S2O82-/Fe2+ method, the removal efficiency decreased with increasing concentration of persulfate to 100 mM.
ConclusionThe results showed that the UV/S2O82-/Fe2+ process was more efficient (87.57%) to remove formaldehyde at high concentrations. Therefore, it is recommended to study the efficiency of this process as one of the clean and environmentally friendly methods at full scale for real wastewater.
Keywords: Advanced oxidation process, Formaldehyde, ultraviolet, persulfate, iron} -
Background and aims
Water pollution by heavy metals is one of the most important environmental problems. Among the heavy metals, mercury (Hg) is a very toxic metal and its high concentration can lead to impaired pulmonary and renal dysfunction. The aim of this study was to determine the amount of Hg removal by carbon nanotubes coated with manganese (Mn) oxide from aqueous solutions.
MethodsIn this study, multi-walled carbon nanotubes coated with Mn oxide were prepared and used to remove Hg from aqueous environments. In addition, the physical and structural characteristics of the nanotubes were determined by the X-ray diffraction (XRD). The impact of diverse variables was further investigated, including the initial concentration of Hg, the initial pH of the solution, contact time, mixing rate, as well as the amount of nano-composite and the impacts of confounders (nitrate and chloride). Finally, optimum conditions for each of these parameters were obtained by the Taguchi statistical method.
ResultsThe XRD analysis showed that the nanotubes were properly coated with Mn oxide. Furthermore, the results demonstrated that under pH 7, the rate of mixing of 150 rpm, the contact time of 60 minutes, the amount of nano-composite of 60 mg, and the initial density of Hg 80 mg/L can be achieved by removing 95% Hg. Moreover, the confounder factors of nitrate and chloride reduced the amount of Hg removal by 4 and 5%, respectively.
ConclusionBased on the results, the nanotubes coated with Mn oxide can be used as easy and strong absorbents for the rapid absorption of Hg from drinking water and industrial wastewater
Keywords: Mercury, Multi-walled carbon nanotubes, Nano-manganese, Taguchi method} -
Background
This study investigated the bioremediation of lead and zinc in contaminated soils by the compost worm Eisenia Fetida.
MethodsThe initial concentrations of 50 and 100 mg/kg for zinc and lead respectively as well as 40 mg/kg and 80 mg/kg for the control group were studied. 30 earthworms were used for bioremediation of 500g samples of the polluted soils during 14 and 28 days. Then, Pb and Zn were measured by atomic absorption kit (Varian 240) in the soil and earthworm’s tissue.
ResultsThe mortality rate of earthworms was insignificant statistically, so that it was lower than 20% when exposed to 86 mg/L of lead. Moreover, the removal efficiency of Pb and Zn was higher than 90% in th soil. Initial concentration of Pb and Zn was 3 and 6 mg/kg and the bioaccumulation was 0.16 and 32 μg/g respectively during 14 days, while they were 0.31 and 59 μg/g at the end of 28 days. The removal efficiency of Pb and Zn was increased as the exposure time and concentration of Pb and Zn in the earthworm bodies increased.
ConclusionAs a consequence, the use of earthworms is an appropriate organic and cost-effective method for bioremediation of Pb and Zn significantly. However, the improvement and modification of bioaccumulation in earthworm bodies is an environmental challenge that should be managed.
Keywords: Lead, Zinc, Eisenia fetida, Bioremediation, Soil} -
زمینه و هدفظرفیت گرمایی بالا و واکنش پذیری ضعیف بی فنیل های پلی کلرینه باعث شده بقایای آن ها از چند دهه قبل در محیط حضور داشته و با تجمع در بافت جانوران موجب ایجاد جهش های ژنتیکی شده و مواجهه با آن ها روند ابتلا به بیماری های مزمن را سرعت بخشد. طی سالیان اخیر حذف آلاینده مذکور از اکوسیستم های طبیعی به یکی از دغدغه های زیست محیطی تبدیل شده است. هدف این مطالعه بررسی قابلیت نوع خاصی از نانولوله های کربنی جهت حذف و شناسایی یکی از گونه های خطرناک PCBs می باشد.روش بررسیتحقیق پیش رو با استفاده از مدل سازی به روش نانوتکنولوژی محاسباتی، امکان حذف این ترکیبات را مورد کنکاش قرار دهد. بدین منظور، این مطالعه نظری با استفاده از روش های نیمه تجربی و MNDO، جذب و تجزیه PCB-153 را در برهمکنش با دیواره نانولوله کربن تک جداره زیگزاگ (0، 14) طی دو فرآیند 6 مرحله ای شبیه سازی و محاسبه نموده است. 6 مرحله اول شامل تجزیه آلاینده به گونه حد واسط (1و2و4- تری کلروبنزن) و 6 مرحله دوم دربردارنده محاسبات مربوط به شکست حد واسط به محصولات نهایی (1و2- دی کلروپروپان و 1- کلروپروپان) می باشد.یافته هاطی دو برهمکنش مورد بررسی شده، انرژی کل، انرژی آزاد گیبس، انرژی بستگی و آنتالپی در حالت گذار کاهش قابل توجهی را نشان می دهند. علاوه بر این پارامترهای انرژی هسته ای و ممان دوقطبی در فازگذار نمایانگر افزایش معنی داری در مقادیر خود هستند. همچنین رسانایی نانولوله هنگام جذب و تجزیه آلاینده و حد واسط به مقدار قابل توجهی افزایش می یابد.نتیجه گیریپارامترهای ترمودینامیک به دست آمده از برهمکنش مذکور حاکی از آن است که واکنش جذب شیمیایی PCB-153 و حذف آن با استفاده از نانولوله کربنی مورد بررسی به طور خودبخودی انجام پذیر است و این نانولوله زیگزاگ می تواند ابزار مناسبی جهت ردیابی و تجزیه ی آلاینده مذکور باشد.کلید واژگان: نانولوله کربنی تک جداره, بی فنیل های پلی کلرینه, روش نیم تجربی, تئوری تابع چگالی}Background And AimsHigh heat capacity and low reactivity of polychlorinated biphenyls have caused to remain their herbs in the environment from a few decades. Accumulation of these pollutants in animal tissues leads to genetic mutationsas and exposure to them will accelate the trend of getting these chronic deseases. During the recent years, removal of PCBs from natural ecosystems has been considered as one of the environmental chalanges. The aim of this theoretical study was to investigate the ability of the special kind of carbon nanotubes for removal and identification of the hazardous type of PCBs.MethodsThe current study investigates PCB-153 removal by using computational nanotechnology: So, this theoretical study by using semi-empirical MNDO, analysis and obsorption of PCB-153 in interactions with the wall of carbon nanotubes single-walled zigzag (0, 14) during two 6-step process has similarized and computed. The first six stages included decomposition of pollutants in middle level (Trichlorobenzene 1,2,4), and the second six stages contained calculations related to middle defeat in final products (1,2-chloropropane and 1-chloropropane).ResultsDuring the two studied interactions, the total energy, Gibbs free energy, dependence of energy and enthalpy show a considerable decrease in the transition phase. Moreover, parameters of nuclear energy and bipolar disorder in the transition phase shows a significant increase in their amounts. Also, the conductivity of nanotubes in absorption time and decomposition of pollutants and the amount of intermediate increases considerable.
Conclution: The thermodynamic parameters obtained from the interaction shows that the chemical absorption reaction of PCB-153 and its removal using the examined carbon nanotube can be done spontaneously, and this zigzag nanotube may be a suitable tool for detection and analysis for the pollutant of PCB-153.Keywords: Singe walled carbon nanotube, Polychlorinated biphenyl, MNDO method, Density function theory} -
زمینه و هدفبا پیشرفت جامعه و تغییر در شیوه زندگی مردم، استفاده از ظروف یکبار مصرف امری اجتناب ناپذیر شده است. استفاده از این ظروف می تواند سلامت فردی و عمومی جامعه را تهدید کند. در حال حاضر ایران جزء 5 کشور اول دنیا در استفاده از این ظروف است. مطالعه حاضر با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین سرب، کروم و مس در ظروف یکبار مصرف مورد استفاده در شهرکرد انجام گرفت.مواد و روش هااین مطالعه بر روی ظروف یکبار مصرف (فوم، گیاهی و پلاستیکی) موجود در شهرکرد انجام گرفت. برای این منظور از سه نمایندگی و از هر نمایندگی سه نمونه ظرف یکبار مصرف (فوم، گیاهی و پلاستیکی) انتخاب گردید. تعداد کل نمونه های جمع آوری شده 72 عدد بود. هضم نمونه ها بر اساس موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران انجام گرفت و سپس غلظت فلزات سنگین توسط دستگاه جذب اتمی تعیین مقدار گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، ورژن 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هامیانگین غلظت فلزات سنگین در این ظروف برای مس، کروم و سرب به ترتیب بر اساس جنس، فوم، گیاهی و پلاستیکی از راست به چپ (8/19، 7/4، 0/83 - 4/5، 6/04، 3/33 - 3/73، 7/09، 0)، بر اساس شکل، لیوان، بشقاب و قاشق (5/55، 6/07، 2/55 - 5/26، 7/48، 2 - 4/32، 6/75، 0) و بر اساس برند، ایرانیان، قائم و کیانی (5/36، 2/46، 1/56 - 5/68، 10/76، 1/68 - 4/35، 7/1، 1/12) mg به ازاء هر mg/kg) )kg) از وزن خشک نمونه به دست آمد.نتیجه گیریمقایسه مقدار فلزات اندازه گیری شده در ظروف یکبار مصرف نشان داد که میانگین غلظت سرب بر اساس برند در مقایسه با حداکثر مقدار مجاز توصیه شده سرب ( 2mg/kg) در حد استاندارد بود. میانگین غلظت کروم در ظروف یکبار مصرف در مقایسه با حداکثر مقدار مجاز توصیه شده ( 1mg/kg) از استاندارد مورد نظر بیشتر بود. برای مس استاندارد خاصی مشخص نشده است.کلید واژگان: جذب اتمی, ظروف یکبار مصرف, فلزات سنگین}IntroductionWith the development of society and people's lifestyle changes/ the use of disposable containers has become inevitable. The use of these containers threatens public and personal health. At present/ Iran is among the 5 countries with the highest use of these containers in the world. This study is conducted to measure the concentrations of heavy metals including lead/ chromium and copper in disposable containers used in Shahrekord City.MethodFor this purpose/ three disposable container samples including foam/ plant/ and plastic were provided from each company. The total number of collected samples was 72 samples were collected from three different companies.. The samples are extracted based on ISIRI standard and the concentrations of heavy metals were determined by atomic absorption spectroscopy. SPSS was used to statistically analyse the obtained data.ResultsThe mean concentrations of heavy metals in these containers for copper/ chromium and lead based on foam/ plant and plastic were (8.19/ 7.4/ 0.83- 4.5/ 6.04/ 3.33 and 3.73/ 7.09/ 0) based on the type of container glass/ food container and spoon (5.55/ 6.07/ 2.55- 5.26/ 7.48/ 2 and 4.32/ 6.75/ 0)/ and Iranian/ Ghaem and Kiyani in terms of brand (5.36/ 2.46/ 1.56- 5.68/ 10.76/ 1.68 and 4.35/ 7.1/ 1.12) per kg (mg / kg) of dry weight respectively.ConclusionThe comparison of the amount of metals in disposable containers showed that the average concentration of lead compared to the maximum recommended amount of lead (2 mg.kg) is within the standard limits. And the average concentration of chromium in disposable containers is higher than the maximum recommended amount (1 mg.kg). No certain standard is determined for copper.Keywords: heavy metals, disposable containers, atomic absorption}
-
مقدمهرنگ یکی از مهم ترین آلاینده های موجود در فاضلاب نساجی به شمار می رود که اغلب سمی، سرطان زا و جهش زا می باشد. بنابراین، آلاینده های رنگی قبل از ورود به محیط زیست باید تصفیه شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی خاکستر ریشه گیاه شیرین بیان در حذف رنگ راکتیو بلک 5 از محلول های آبی انجام شد.روش هااین مطالعه به صورت تجربی و در مقیاس آزمایشگاهی انجام گرفت. جاذب مورد نظر در شرایط آزمایشگاهی تهیه و با استفاده از الک های استاندارد دانه بندی شد و اثر شاخص های مختلف شامل pH (12-2)، غلظت اولیه رنگ (60-40-20 میلی گرم در لیتر)، زمان تماس (180-10 دقیقه) و دوز جاذب (2-3/0 گرم در 100 سی سی) مورد بررسی قرار گرفت.یافته هاکارایی خاکستر ریشه گیاه شیرین بیان در حذف رنگ با افزایش pH و غلظت اولیه رنگ، کاهش و با افزایش زمان تماس تا 60 دقیقه اول افزایش یافت. همچنین، یافته ها از ایزوترم Langmuir (9467/0 = 2R) بهتر پیروی نمود.نتیجه گیریخاکستر ریشه گیاه شیرین بیان از توانایی مطلوبی (48/98 درصد در غلظت 20 میلی گرم آلاینده) در حذف رنگ راکتیو بلک 5 از محلول های آبی و فاضلاب های صنعت نساجی برخوردار است.کلید واژگان: رنگ راکتیو بلک 5, جذب سطحی, خاکستر ریشه گیاه شیرین بیان, جاذب طبیعی}BackgroundDye is one of the most important pollutants in textile industry wastewater and is often toxic, carcinogenic, and mutagenic. Thus, dye contaminants should be treated before discharge into the environment. This study was conducted to assess the efficiency of Glycyrrhiza glabra ash in Reactive Black 5 dye removal from aqueous solutions.MethodsThe present experimental study was performed at a laboratory scale. The adsorbent was prepared under laboratory conditions and pulverized using ASTM standard sieves. In this research, the effect of pH (2-12), initial dye concentration (20, 60, and 80 mg/l), absorbent dosage (0.3-2 gr/100 ml), and reaction time (10-180 minutes) were investigated.
Findings: The results showed that the efficacy of Glycyrrhiza glabra root ash in dye removal decreased with increase in pH and initial dye concentration, and increased with increase in exposure time during the initial 60 minutes. The results followed the Langmuir isotherm (R2 = 0. 9467).ConclusionThe results showed that licorice root ash has desirable efficacy (98.48% removal at a concentration of 20 mg of pollutant) in the removal of Reactive Black 5 dye from aqueous solutions and textile industry wastewater.Keywords: Reactive Black 5 dye_Glycyrrhiza glabra root ash_Absorption_Natural absorbent} -
Complete Treatment of Compost Leachate Using Integrated Biological and Membrane Filtration ProcessesA lab-scale SBR equipped with a flat sheet membrane in submerged configuration that is named MSBR was used for the treatment of composting leachate. It was fed by biologically treated leachate with overall 70-1360 mg/L Chemical Oxygen Demand (COD). The values of pH, Electrical Conductivity (EC), and Dissolved Oxygen (DO) were monitored routinely. However, analysis of total COD, Soluble COD (SCOD), Biological Oxygen Demand (BOD5), Total Suspended Solids (TSS) and Volatile Suspended Solids (VSS) was done in feed and filtrate, whenever the system reached steady state twice a week for about 6 months.In all loading rate, BOD5 concentration was less than standard limit. The removal efficiency of total COD increased in the bioreactor with time in all experiments was up to 80%.Influent SCOD varied spectacularly (50-1050mg/L) due to the leachate collection during different seasons but in the effluent, it remained relatively stable. About 60% of the feed SCOD was the non biodegradable type that was separated by the membrane.Up to 99 % further solids was removed with micropore membrane which might be mainly included in colloidal solids. The value of EC for the leachate sample was 0.86-4 mS/cm at 22 °C which decreased by membrane significantly.It was concluded that MSBR as a versatile technology with high throughput could treat composting leachate belowthe standard limit if used after proper processes.Keywords: Treatment, Composting leachate, MSBR, Standard}
-
زمینه و هدفآلودگی به فلزات سنگین یکی از نگرانی های مهم بهداشت مواد غذایی است. وجود عناصر سمی در بستر قارچ ها ممکن است منجر به جذب آن ها شود که در این صورت مصرف قارچ با اشکال مواجه خواهد شد. این تحقیق با هدف تعیین غلظت عناصر سنگین منگنز، کروم، آهن، سرب، روی و مس در قارچ خوراکی موجود در شهرکرد صورت گرفته است.روش بررسیاین مطالعه به روش مقطعی- توصیفی انجام گرفت. 6 نمونه از قارچ های خوراکی پرورشی موجود در بازار شهرکرد و 2 نمونه از قارچ خوراکی وحشی انتخاب گردید. نمونه برداری به روش سرشماری با 3 بار تکرار به فاصله ی زمانی یک ماهه در فصل بهار انجام شد. از هر نوع قارچ 3 نمونه و در مجموع تعداد
24 نمونه گرفته شد. نمونه ها با استفاده از روش هضم اسیدی هضم شدند، سپس توسط دستگاه اسپکترو متری جذب اتمی غلظت عناصر تعیین گردید.یافته هامیانگین مقادیر سنجش شده روی (94/14±29/61)، (11/29±48/58)، آهن (69/8±29/26)، (93/11±30/28)، سرب (56/0±05/2)، (35/0±07/2)، کروم (41/0±46/1)، (91/0±1/1)، مس (68/5±99/22)، (67/6±83/25) و منگنز (72/0±8/3)، (99/0±25/6) میلی گرم در کیلوگرم به ترتیب در قارچ های پرورشی و وحشی به دست آمد.
یافته های این تحقیق نشان می دهد که میانگین غلظت روی در هر 2 نوع قارچ (وحشی- پرورشی) در حد مجاز استاندارد (CODEX/FAO/WHO) کروم، سرب، آهن بیش تر از حد مجاز استاندارد و منگنز، مس کم تر از حد مجاز استاندارد به دست آمد.نتیجه گیریبا توجه به اینکه برخی نمونه ها حاوی فلز سنگین کروم، سرب، آهن با مقادیر بالاتر از حد مجاز می باشند و با توجه به مصرف روز افزون قارچ های خوراکی پرورشی در ایران دقت بیش تری در مورد شرایط و محیط پرورشی قارچ ها لازم می باشد.کلید واژگان: فلزات سنگین, قارچ های خوراکی, اسپکترومتری جذب اتمی}Background And AimsHeavy metal pollution is a major problem in the environmental and health concerns of food. Toxic elements in the environment of mushrooms may be attracted to them, in which case the problem will create mushroom consumption. This study was aimed to determine the concentration of heavy metals, manganese, chromium, iron, lead, zinc and copper in mushroom consumed in Shahrekord.MethodsThis study was a cross- sectional research. 6 samples of the edible mushroom cultivation and 2 samples of wild edible mushrooms in the market of Shahrekord were selected. The sampling method was census with 3 repetitions and it was performed at intervals of a month in the spring. 3 samples and a total of 24 samples were taken of each kind of mushroom. The samples were digested using acid digestion, and then, the metal concentration was determined using atomic emission Spectrometry set.ResultsAverage values were measured including zinc, (61.29±14.94) (58.48±29.11), Fe (26.29±8.69) (28.30±11.93), Pb (2.05±0.56) (2.07±0.35), Cr (1.46±0.41) (1.1±0.91), Cu (22.99±5.68) (25.83±6.67), and Mn (3.8±0.72) (6.25±0.99) mg/kg in cultivation and wild mushrooms respectively. Findings of this study indicate that the mean concentration of zinc in both mushrooms (cultivation and wild) was at allowable standard level (CODEX/FAO/WHO), Chromium, lead, iron exceeded the standard, and manganese, copper, less was than the standard limit.ConclusionRegards to some samples of contained heavy metals, chromium, lead, iron levels are higher than standard level. With regard to the increasing consumption of edible mushrooms cultured in Iran, it is required more careful about the conditions and environments.Keywords: Heavy metals, Edible mushrooms, Atomic absorption spectrometer} -
زمینه و هدفآلودگی آب بدون شک یکی از مشکلات عمده ای است که جهان امروز با آن مواجه شده است. آلودگی آب توسط فلزات سنگین یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات زیست محیطی می باشد. از بین فلزات سنگین، جیوه یک فلز بسیار سمی است که می تواند سبب آسیب های عصبی برگشت ناپذیری در انسان شود. همچنین می تواند به راحتی از سد خونی و مغزی عبور کرده و روی مغز جنین اثر بگذارد. غلظت بالایی از Hg+2 سبب اختلال عملکرد ریوی و کلیوی شده و ایجاد درد در قفسه سینه می نماید. هدف از این مطالعه بررسی میزان حذف جیوه از محیط های آبی توسط نانولوله ای کربنی پوشش داده شده با اکسید آهن بود.روش بررسیپژوهش حاضر یک مطالعه ی تجربی است. در این مطالعه از نانولوله های کربنی اکسیدشده ی چند جداره ترکیب شده با اکسید آهن برای حذف جیوه استفاده شد. اثر متغیرهای غلظت اولیه جیوه، pH اولیه محلول، زمان تماس، سرعت اختلاط، مقدار نانو کامپوزیت و اثر مداخله گرها (نیترات و کلراید) موردبررسی قرار گرفت. شرایط بهینه برای هر یک از متغیرها با استفاده از نرم افزار Minitab، تعیین و با روش آماری تاگوچی تجزیه وتحلیل شدند.یافته هایافته های این تحقیق نشان داد که pH خنثی نسبت به pH های اسیدی و قلیایی برای حذف جیوه مناسب تر است. همچنین نتایج نشان داد بهترین سرعت اختلاط، 150 دور در دقیقه می باشد. زمان تماس 60 دقیقه، زمان مناسبی است. در این مدت زمان، می توان به حذف 93 درصدی جیوه بسته به نانو کامپوزیت اضافه شده دست یافت. بهترین مقدار نانو کامپوزیت برای رسیدن به حذف مطلوب جیوه، 60 میلی گرم در لیتر می باشد. در ضمن در غلظت های پایین (زیر یک میلی گرم در لیتر) با این نانو کامپوزیت می توان به حذف 87 درصدی جیوه دست یافت. در این تحقیق با افزودن عوامل مداخله گر(نیترات و کلراید)، میزان حذف جیوه 10 درصد کاهش یافت.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد که با کاربرد نانولوله های پوشش داده شده با اکسید آهن در pH خنثی، زمان تماس 60 دقیقه، میزان اختلاط 150 دور در دقیقه، و مقدار نانو کامپوزیت 60 میلی گرم، می توان به حذف 93درصد از جیوه بدون عوامل مداخله گر دست یافت. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده می توان این ترکیب را به عنوان یک جاذب آسان و قوی برای حذف سریع جیوه از آب آشامیدنی و فاضلاب صنعتی پیشنهاد نمود.
کلید واژگان: فاضلاب صنعتی, جیوه, جذب سطحی, نانولوله های کربنی, نانو اکسید آهن}Background And AimsWater pollution is undoubtedly one of the major problems faced by the world today. Water pollution by heavy metals is one of the most important environmental problems., mercury is a highly toxic metal Among the heavy metals. it can cause nerve damage in humans irreversibility. It can easily cross the brain-blood barrier and affect fetal brain. High concentrations of Hg+ 2 due to respiratory and renal dysfunction and pain in the chest as well. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of multi-walled carbon nanotubes Combined with iron oxide to remove mercury in aqueous solutions.MethodsThis experimental study the multi-walled nanotubes combined with iron oxide and used for removal mercury. the effects of parameters such as pH solution, contact time, stirring speed, amount of nano-composite and interference (nitrate and chloride) were investigated and the optimum conditions were determined for each of these parameters by using minitab software and analyzed by Taguchi statistical method.ResultsThe findings of this study showed that the neutral pH than acidic and alkaline pH is more suitable for the removal of mercury, and the best stirring speed is 150 rpm, 60 minutes Contact time, is a good time. At this time can be removed 93% of the mercury depending on the nano composite. the Best of nano composite is 60 mg per liter to achieve the desirable removal of mercury. In addition, at low concentrations (less than one milligram per liter) nanocomposites can be 87 percent remove mercury mercury. In this study, the addition of interfering factors (nitrate and chloride), decreased mercury removal by 10%.ConclusionThe results of this study showed that use of the nanotubes coated with iron oxide without at neutral pH, contact time 60 min, stirring rate of 150 rpm, and the nano-composite 60 mg, can be achieved mercury removal 93%. also according to the results this nano-composite considered as a suitable choice for treatment of drinking water and industrial wastewater.Keywords: Absorption of mercury, Absorption, carbon nanotubes, nano, iron oxide} -
The aim of this study was the increasing of leachate quality using integrated membrane bioreactor (MBR). The reactor was fed with treated leachate with overall 70-1360 mg/l chemical oxygen demand (COD). The analysis of COD, biochemical oxygen demand (BOD5), total suspended solids (TSS), and total dissolved solids (TDS) were performed in feed and filtrate, whenever the system reached steady state twice a week for 6 months. In all loading rate, BOD5 concentration was less than the standard limit. The removal efficiency of COD in all experiments was up to 80%. Up to 99% of solids, which may mainly include colloidal solids, were removed with micropore membrane. There was no significant difference between TDS concentration in feed and filtrate. It was concluded that MBR is a versatile technology with high throughput and can treat compost leachate below standard limit if used after appropriate processes.Keywords: Leachate, Bioreactor, Waste Disposal, Membrane}
-
مقدمهسرب یکی از آلاینده های سمی اولویت دار محسوب می شود و از پساب صنایعی از قبیل باتری سازی، رنگ کاری،ساخت تسلیحات، شیشه سازی، صنعت چاپ و غیره وارد محیط زیست می گردد. در این تحقیق نانوذرات اکسید آهن مغناطیسی (مگهمایت Fe2O3-g)) به منظور، حذف سرب از پساب سنتتیک صنایع باتری سازی مورد بررسی قرار گرفت.روش هادراین مطالعه تاثیر عوامل مختلف شاملpH، غلظت اولیه سرب و زمان تماس بر حذف سرب از پساب سنتتیک توسط نانو ذرات مگهمایت مورد بررسی قرار گرفت و پس از جداسازی جاذب توسط میدان مغناطیسی، سنجش غلظت سرب باقیمانده در مایع رویی با دستگاه جذب اتمی مدل پرکین المر 2380 صورت گرفت. سپس نتایج توسط نرم افزار SPSS نسخه18 آنالیز گردید.یافته هانتایج این تحقیق نشان دادکه در شرایط pH معادل 7، غلظت اولیه سرب 50 میلی گرم بر لیتر و نانو مگهمایت با دوز 1/ 0 گرم بر لیتر، زمان تماس 40 دقیقه، سرعت اختلاط 150 دور بر دقیقه، راندمان حذف سرب 91/ 63% و ظرفیت جذب نیز mg/g61 است.نتیجه گیریدر شرایط بهینه نانوذرات مگهمایت ظرفیت جذب بالا، سریع و موثر فلز سرب را داشته و راندمان حذف با pH و زمان رابطه مستقیم و با غلظت اولیه سرب رابطه عکس داشته و مدل جذب با ایزوترم فروندلیچ مطابقت دارد.
کلید واژگان: سرب, جذب سطحی, نانو ذرات مگهمایت, باتری سازی}BackgroundLead is one of the priority toxic pollutants from industrial wastewater, such as batteries, paint, weapons, glass, printing, etc. In this study, was investigated magnetic iron oxide nanoparticles maghemite for the removal of lead from synthetic wastewater of battery industry.MethodsIn this study was used the influence of various factors such as pH, initial concentration of lead, and contact time on lead removal from synthetic wastewater by nanoparticles maghemite was investigated. After separating adsorbent by magnetic field, remaining lead concentration was measured by atomic adsorption (perkin elmer 2380). The results were analyzed by the software SPSS Version 18.FindingsResults showed that in the pH value of 7, the initial concentration of lead of 50 mg/L and 0.1 g. per liter Nano maghemite dose and contact time of 40 min and stirring speed of 150 rpm 63.91 percent lead removal was obtained. Adsorption capacity was 61mg/g.ConclusionMaghemite nanoparticles had high adsorption capacity, rapid and effective. Removal efficiency of lead was directly related to pH and time and reversely to initial concentration of lead. The absorption model was fitt well to Freundlich isotherm.Keywords: Lead, Adsorption, Nanoparticles Maghemite, Battery} -
IntroductionAntibiotics have the potential to adversely affect the microbial community. For anaerobic digestion, a sufficient methanogenic population needs to be preserved in the system.The main aim of this study was determination of inhibitory concentration of oxytetracycline on methanogenic bacteria.MethodsA 120 mL jacketed bioreactor with a 90 mL working volume was inoculated granular sludge from an anaerobic digester, substrate and different concentration of oxytetracycline with 10 days cycles and intermittent mixing. The reactor was operated at 35 ± 2 ° C. The inhibitoryeffect of antibiotic was evaluated by monitoring biogas production.ResultsBased on the findings from each batch, complete inhibitory concentration of oxytetracycline was in concentration of 800 mg L-1.Significant relation was seen between inoculated antibiotic concentrations and methane production (r=-0.86).ConclusionThe addition of antibiotics to the biomass affected the utilization of fatty acids, resulting in unfavorable effects on methanogenesis. Thus, overusing of antibiotics can adverse effects of intestinal flora.
-
Aims
The aim of this study was the performance evaluation of ultrafiltration (UF) membrane process as an advanced treatment to secondary effluent quality improvement in Isfahan - Morchekhort Industrial Estate wastewater treatment plant.
Materials and MethodsMembrane system used in this study included a flat sheet UF module of polysulfone with 0.1 μm pore size. The coagulation, flocculation and sedimentation (Coag, Floc, Sed) and rapid sand filtration in conjunction with granular activated carbon (GAC) filtration was used as pretreatment of secondary effluent. All test methods was obtained of standard method for the examination of water and wastewater.
ResultsThe membrane system could decrease turbidity, chemical oxygen demand (COD), total suspended solids (TSS), total hardness (TH), total coliform (TC), fecal coliform (FC), total nitrogen (TN) and Cl− , 24.5, 19, 48, 10.5, 94.5, 85.1, 15.4 and 1.01%, respectively.
ConclusionUF was able to improve chemical parameters of secondary effluent and meet national environmental standards. However, achievement to optimum operation of this system requires adequate pretreatments such as adding filter aid, sand filtration and GAC. The most part of suspended particles expressed by turbidity was removed within UF membrane, whereas only a little of organic substance expressed by COD or color and salt expressed by conductivity could be removed.
Keywords: Coagulation, flocculation, granular activated carbon, industrial estate wastewater, sand filtration, Ultrafiltration} -
زمینه و هدفیکی از مشکلات زیست محیطی اخیر، وجود ترکیبات سمی، مقاوم و بالقوه سرطان زا در پساب و بافت ماهیان مزارع پرورش ماهی قزل آلا می باشد. از جمله این ترکیبات می توان به مالاشیت سبز اشاره کرد. هدف از انجام این پژوهش تعیین مقدار مالاشیت سبز در پساب و بافت ماهیان مزارع پرورش ماهی در استان چهار محال و بختیاری می باشد.روش بررسیدر این مطا لعه توصیفی- تحلیلی، از بین حدود 50 مزرعه پرورش ماهی، پنج مزرعه از سه رده پرورش ماهی بر اساس ظرفیت تولید ماهی (بزرگ، متوسط،کوچک) انتخاب گردید و در طی مدت 3 ماه، هر ماه یک نمونه از پساب و بافت جمع آوری و پس از آماده سازی از نظر وجودترکیب مالاشیت سبز به ترتیب از طریق روش اسپکتروفتومتری و روش کروماتوگرافی مایع با آشکار ساز اسپکترومتری جرمی مورد سنجش فرار گرفت.یافته هابر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، میزان مالاشیت سبز دربافت ماهیان مزارع پرورش ماهی، شماره های 1، 2، 3، 4، 5 و 6 به ترتیب 6/1،27/0،26/0، 45/0،28/0، 32/0میلی گرم در کیلو گرم به دست آمد. محدوده غلظت مالاشیت سبز در پساب مزارع پرورش ماهی مورد مطالعه بین273 – 7/5 نانو گرم در لیتر تعیین مقدار گردید.نتایجغلظت مالاشیت سبز در بافت ماهیان مزارع مورد مطالعه بسیار بالاتر از معیارهای بین المللی، همچون دستورالعمل کشور استرالیا (به میزان 03/0 میلی گرم در کیلو گرم) است که نشان دهنده کاربرد گسترده این ترکیب در مزارع پرورش ماهی منطقه مورد مطالعه می باشد. با وجود این، غلظت مالاشیت سبز در پساب مزارع، کم تر از استاندارد های برخی از کشورهای اروپایی، همچون ایرلند (به میزان 100 میکرو گرمدرلیتر) می باشد. بنا بر این، با توجه به اثرات سرطان زای مالاشیت سبز بر آب زیان و انسان، مسئولان بهداشتی و شیلات بایستی تدابیری جدی اتخاذ نمایند تا از مصرف این ماده در مزارع پرورش ماهی جلوگیری شود و از مواد جایگزین و بی خطر استفاده گردد.
کلید واژگان: مالاشیت سبز, مزارع پرورش ماهی, کروماتو گرافی مایع, اسپکترومتری جرمی, بافت ماهی, پساب}One of the recent environmental problems is the presence of toxic، resistant and potentially carcinogenic compounds such as Malachite Green (MG) in effluent wastewater and fish tissues of fish farms. The aim of this research is the measurement of MG in the effluent wastewater and fish tissues of fish farms in Chahar- Mahal and Bakhtiari province. In this descriptive cross-sectional study، from total of 50 fish farms، five farms were selected from three categories of large، medium، and small scales of fish farms، based on fish production capacity. During three months، effluent wastewater and fish tissue samples were taken monthly and were analyzed to detect MG after preparation of the samples. MG analysis was done through Cloud Point Extraction method for effluents samples and liquid chromatography mass spectrometry (LC-MS) method for fish tissue samples.Keywords: Malachite green, Fish farm, Liquid chromatography mass spectrometry (LC, MS), Trout tissue, effluent} -
زمینه و هدفدر میان روش های مختلف حذف کروم، تصفیه بیولوژیکی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین کارایی لجن بیولوژیکی در حذف کروم 6 ظرفیتی از محلول های آبی انجام شده است.روش بررسیدر این مطالعه تجربی لجن مورد نیاز از تصفیه خانه فاضلاب شهری بعد از حوضچه هوادهی جمع آوری و وارد راکتور شد و کروم و مواد مغذی به آن اضافه گردید. اثر اکسیژن محلول، غلظت اولیه کروم، غلظت لجن، pH، دما، غلظت گلوکز و زمان تماس بر میزان حذف کروم بررسی شد. در هر مرحله نمونه های خارج شده از راکتور فیلتر شده و میزان کروم 6 ظرفیتی با استفاده از دستورالعمل شرکت HACH و دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد.یافته هایافته های این تحقیق نشان داد در اکسیژن محلول (DO) معادل mg/L 2، غلظت اولیه کروم mg/L 80، غلظت لجن MLSS) 5000) میلی گرم بر لیتر، pH معادل 3، دمای 30 درجه سانتی گراد، غلظت گلوکز ورودی mg/L 250 و زمان تماس 24 ساعت حدود 97/5% کروم 6 ظرفیتی حذف گردید. با کاهش اکسیژن محلول، pH و غلظت گلوکز ورودی و افزایش غلظت اولیه لجن، دما و زمان تماس راندمان حذف کروم افزایش یافت.نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد استفاده از لجن فعال دفعی تصفیه خانه های فاضلاب می تواند با در نظر گرفتن جوانب زیست محیطی جهت حذف کروم مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: حذف بیولوژیکی, کروم, لجن فعال, محلول آبی}Background And AimsOut of different techniques for chromium (Cr) removal, biological treatment has a special status. This study was conducted to determine the efficacy of biological sludge on hexavalent Cr (VI) removal from aqueous solutions.MethodsIn this experimental study, the required sludge was collected from municipal sewage refinery after aeration basin and introduced into the reactor and Cr and nutrients were added to it. The effect of dissolved oxygen (DO), Cr initial concentration, pH, temperature, glucose concentration, and contact time on chromium removal rate was evaluated. At each step, the samples withdrawn from the reactor were filtered and Cr (VI) level was measured using HACH Company instructions and spectrophotometry.ResultsThe findings of this study showed that at 2 mg/L DO, 80 mg/L Cr initial concentration, 5000 mg/L sludge concentration, pH= 3, 30°C temperature, 250 mg/L introduced glucose concentration, and 24 h contact time, about 97.5 % of Cr (VI) was removed. As DO, pH, and the introduced glucose concentration decreased and the initial sludge concentration increased, temperature and contact time of Cr removal efficiency increased.ConclusionThe results of this study showed that use of the activated sludge of sewage refinery could be used for Cr removal with regards to environmental aspects.Keywords: Biological removal, Chromium, Activated sludge, Aqueous solution} -
مقدمهدر ایران به دلیل فقدان سیستم حمل و نقل هوایی و ریلی منظم و در دسترس، بیشترین میزان مسافرت ها با استفاده از اتوبوس صورت می گیرد و اکثرا از آب اتوبوس ها جهت شرب مسافران استفاده می گردد که در صورت آلوده بودن خطر جدی جهت اشاعه بیماری های ناشی از آشامیدن آب آلوده محسوب می گردد. مطالعه حاضر به منظور بررسی کیفیت میکروبی آب در اتوبوس های برون شهری ترمینال کاراندیش شیراز انجام شد.روش هادر این مطالعه، 48 نمونه به روش سهمیه ای انتخاب شد و آلودگی میکروبی آب (کل کلیفرم و کلیفرم گوارشی) با استفاده از آزمایش MPN به روش تخمیر 9 لوله ای مورد بررسی قرار گرفت. میزان کلر باقی مانده، کدورت،pH و دما سنجش شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 آنالیز گردید.یافته هانتایج نشان داد که در 18/75 درصد موارد کل کلیفرم و در 4/17 درصد موارد کلیفرم مدفوعی مثبت بود. میزان کدورت فقط در 8/3 درصد موارد در حد استاندارد کیفی آب آشامیدنی بود و 62/5 درصد از مخازن آب اتوبوس ها فاقد کلر بودند.نتیجه گیرینتیجه گیریمقایسه نتایج حاصل از این تحقیق با مطالعات مشابه انجام شده نشان داد که آلودگی مدفوعی در آب آبخوری های اتوبوس های پایانه شهید کاراندیش شیراز (4/17%) نسبت به کرمانشاه، بندر عباس و کرمان کمتر بوده ولی این آلودگی در آب آبخوری های اتوبوس های شیراز نسبت به اصفهان بیشتر بوده است.
کلید واژگان: کیفیت میکروبی, اتوبوس های مسافربری, آب شرب, شیراز}BackgroundDue to the lack of proper rail road and air transportation, most commutes in Iran are carried out by buses. In most cases, the water in the busses is used for passengers for drinking usage. Although this kind of water source has provided convince for the travelers, it could be a great risk in disease outbreak. The aim of this study is to determine the water quality in commuting buses of Shiraz Karandish terminal in winter 2011.MethodsThe study is of descriptive-cross-sectional type. 48 samples were collected through quota sampling. In this study, water microbial contamination (total and fecal coliform bacteria) was studied by method using nine-tube fermentation (MPN). The residual chlorine amount, Turbidity, pH and temperature were measured. SPSS software version 11.5 was used for statistical analysis.FindingResults suggested that 18.75% of total coliform and 4.17 % of fecal coliform were positive. The turbidity in 8.3 % of the cases was at the standard level (0.1-1NTU).ConclusionComparing between the results of this research with other studies showed that fecal contamination in bus water fountain of Shiraz was less than fecal contamination in bus water fountain of Kermanshah, Bandar Abbas and Kerman but it was more than Isfahan.Keywords: Shiraz, Microbial quality, drinking water, Bus water fountain} -
مقدمهامروزه در بسیاری از کشورها پساب بخش مهمی از منابع آب تجدید شونده را شامل می شود. در این خصوص توجه به کیفیت پساب مورد استفاده و رعایت استانداردهای تدوین شده مهم است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی قابلیت استفاده از پساب تصفیه خانه های فاضلاب شهر اصفهان در آبیاری محدود می باشد.روش هااین مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که برای تعیین امکان استفاده از پساب تصفیه خانه های شمال و جنوب شهر اصفهان، نمونه های پساب از نظر پارامترهای BOD5، COD، TSS،pH،SAR، قلیائیت، کلسیم، منیزیم، سدیم، هدایت الکتریکی، بور، نیترات، سولفات، فسفات و کلراید مورد آنالیز قرار گرفت.یافته هامیانگین پارامترهایBOD5 و COD در هر دو تصفیه خانه مورد مطالعه در حد استانداردهای محیط زیست ایران بوده است ولی استانداردهای EPA را تامین نمی کند. مقادیر pH پساب خروجی هر دو تصفیه خانه در محدوده مجاز (9-6) اندازه گیری شد. غلظت بور و نسبت جذب سدیم در پساب تصفیه خانه شمال برای آبیاری، در حد خوب، درصد سدیم در حد مجاز و غلظت کلراید و EC نامناسب ارزیابی شد. در پساب تصفیه خانه جنوب، بور و SAR در حد عالی، غلظت کلراید و EC در حد مجاز و درصد سدیم در حد خوب اندازه گیری شد.نتیجه گیریبر اساس آزمون آماری t مستقل، تفاوت معنی داری بین کیفیت پساب خروجی تصفیه خانه های شمال و جنوب اصفهان مشاهده شد (P<0.05). تفاوت معنی داری بین کیفیت پساب خروجی و مقادیر استاندارد مشاهده نشد (P<0.05). با توجه بیشتر به بهره برداری واحدها و به خصوص بهره برداری از یک فرایند مناسب گندزدایی، پسابی با کیفیت مناسب برای مصارف کشاورزی تامین می شود.
کلید واژگان: استفاده پساب, اصفهان, آبیاری محدود}BackgroundToday, in many countries, wastewater treatment plants effluent is an important part of the renewable water resources. In this case, the effluent quality standards are developed and used is important. The aim of this study was to investigate the potential use of wastewater plants effluent Restricted Irrigation.MethodsIn this descriptive - analytical study, samples was collected from the Isfahan wastewater treatment plants effluent. Effluent quality parameters; BOD5, COD, pH, calcium, magnesium, sodium, electrical conductivity, sodium absorption ratio absorption %Na, SAR, boron and chloride were analyzed.FindingsAverage of BOD5 and COD parameters in both plants was same as environmental standards but does not meet EPA standards. Both Wastewater effluent pH values were in the range of 9-6. Boron concentration and sodium adsorption ratio in the north wastewater treatment plant was good, for irrigation. %Na, chloride concentration and EC was inappropriate. In the south wastewater treatment plant, boron and SAR was at the excellent level. Chloride and EC was permissible, and %Na was good.ConclusionBased on independent sample t test, there was significant deference between Isfahan North and South wastewater treatment plants (P<0.05). There was not seen significant deference between effluent quality and standard level in both treatment plants (P>0.05). With proper operation of treatment plants and use of an appropriate disinfection process, the suitable effluent quality for agricultural purposes is provided.Keywords: Water reuse, Isfahan, Restricted Irrigation}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.