جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « امشاسپندان » در نشریات گروه « علوم انسانی »
-
در نظام باورشناختی مزدیسنان مقوله امشاسپندان نقش و ارج معنوی در ساختار جامعه انسانی دارد. هر انسانی با پیروی از پیام های روحانی امشاسپندان می تواند به جایگاه خوش بختی جاویدان، در جهان خاکی و مینوی دسترسی پیدا کند. این مقاله با هدف بررسی و چهره شناسی امشاسپندان و صفت هایشان در گاهان و شاهنامه فردوسی به نگارش درآمده است. از این رو کوشش شده است تا با ژرف کاوی در ساختار واژه ها و با شیوه توصیفی، تحلیلی، اسنادی و ارزیابی کمی، ساختار و شناسنامه مینوی امشاسپندان با نگرش به گاهان اشو زرتشت و تاثیر آن در شاهنامه فردوسی واکاوی و چهره شناسی بشود. لفظ و عنوان کلی «امشاسپند» در گاهان دیده نمی شود و چینش و سامان ویژه ای ندارد؛ ولی نام هایشان و صفاتشان در جای جای آن گسترده و مشهود است. در گاهان برای شناسایی اهورا-مزدا به شش نام و صفت اوستایی او: «اشه: aša»، «وهومنه: vohu-manah»، «خشثره: «xšθara»، «آرمییتی: ārmiti»، «هیوروتات: haur-vatāt» و «امرتات: amərətāt» بر می خوریم. نیز در شاهنامه از نظام امشاسپندی با چینش منظم، در قالب پنج بیت با نام های پارسی: بهمن، اردیبهشت، شهریور، سفندارمذ، خرداد و مرداد یاد شده-است. در فلسفه گاهان «امشاسپندان» جلوه های فروغ مند اهورا مزدا، راه خداشناسی و دست یابی به آرامش زمینی و مینوی است. این میراث فکری زرتشت و مفاهیم معنوی و مینوی امشاسپندان در شاهنامه، در تار و پود داستان ها و بافت حماسی آن کارکرد بنیادین برای پرورش و سازندگی انسان دارد.کلید واژگان: امشاسپندان, اهورا مزدا, شاه نامه, گاتاها, مزدیسنا}In the belief system of Zoroastrianism, Amesha Spenta have spiritual role and value in the structure of human society. Following the spiritual messages of Amesha Spenta, everyone will be able to access the eternal happiness in the material and spiritual worlds. This article aimed to study and recognize the faces of Amesha Spenta and their adjectives in Gahan and Ferdowsi's Shahnameh. Therefore, analyzing the lexical structure applying a descriptive, analytical, documentary and quantitative evaluation method, the study analyzed and face recognized the structure and spiritual identity of Amesha Spenta with an approach to the Zoroaster’s Gahan and its influence on Ferdowsi's Shahnameh. The word Amesha Spenta is not found in the Gahan and it has no special arrangement. But titles and adjectives of Amesha Spenta are widespread and evident in Gahan. In the Gahan, in order to identify Ahura Mazda, we come across six Avestan names and adjectives of Amesha Spenta, i.e. Asha, Vohu-manah, Kshatra, Armaiti, Haurvatat, and Ameretat. Also in Shahnameh, the system of Amesha Spenta is mentioned in the form of five verses with Persian names, i.e. Bahman, Ordibehesht, Shahrivar, Sefandarmaz, Khordad and Mordad. In the wisdom and philosophy of the Gahan, Amesha Spenta are considered the glorious manifestations of Ahura Mazda for theology and attainment of worldly and spiritual tranquility and peace. This intellectual Zoroaster’s heritage and the spiritual concepts of Amesha Spenta in Shahnameh are fundamentally applied in its epic context in order to train and upbring people.Keywords: Amesha Spenta, Gataha, Shahnameh, Zoroastrianism, Ahura Mazda}
-
پایه های زیستی زرتشتیان یزد از گذشته بر کشاورزی استوار بوده است. این سبک زندگی بر اعتقادات، فرهنگ و سنن ایشان چنان تاثیرات عمیقی نهاده که به برتری رنگ سفید و سبز در میان بانوان زرتشتی منجر شده است. هدف این پژوهش، پیگیری این دو رنگ در رویدادهای فرهنگی نمادین با عاملیت زنان زرتشتی یزد است؛ از این رو تقویم زرتشتیان و مناسبت های آیینی آن در صدر قرار دارد؛ سپس اساطیر (پیوند امشاسپندان شهریور مذکر و سپندامذ مونث) در ادبیات دینی زرتشتیان (ایزدبانوی ناهید و ایزد مهر) واکاوی شدند. اعتقادات به دو بخش «پیر سبز» و «چمرو» تقسیم می شوند. سفره ها که پدیده های فرهنگی اند، مشتمل بر خوان نوروز و گواه گیران بوده و سوزن و نخ سفید و سبز عنصر جدایی ناپذیر آن هستند. «سفره سبزی» هم در آیین شفاخواهی کاربرد دارد. گستردن این سفره ها برای درویشان و ثروتمندان با توجه به توانایی و تمکن ایشان امکان پذیر بود. به علاوه، سفید و سبز نمادی از چشم روشنی و شیرین کامی هستند که با اهدای قند سفید سبزپوش برای نوزادان هویدا می شوند. ریسندگی که وظیفه اسطوره ای بانوان درنظر گرفته می شود، مانند زادن و فرزندپروری برای بانوان اهمیت داشته است. پوشیدن مکنای سبز از سوی بانوان زرتشتی زیارتگاه «پیر سبز»، نشانه ای از احترام به دو شاه دخت ساسانی است. رنگ سبز در لباس سنتی عروس که وارد دوران مادرانگی می شود، نشانی از تغییر رنگ سفید دوشیزگی به باروری است. سرانجام استعمال واژه سبز به عنوان حسن ختام در ضرب المثل های دری بهدینی با مفاهیمی چون شادی و خوشبختی قابل ردیابی است. این پژوهش توصیفی است و روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. ضرب المثل ها نیز با مصاحبه از بانوان زرتشتی جمع آوری شده است.
کلید واژگان: امشاسپندان, ایزدبانوان, ایزدان, بانوان زرتشتی یزد, رنگ سفید و رنگ سبز, کشاورزی}The occupation of the Zoroastrians of Yazd was agriculture. The importance of agriculture among Zoroastrians has given rise to many beliefs, cultures and traditions and all of these led to the importance of white and green. The purpose of this study is finding the symbolic effects of white and green on Zoroastrian women in Yazd. To accomplish this, the Zoroastrian calendar and its ritual occasions are in the forefront; in the first stage, there is the calendar and ritual celebrations of Zoroastrians. The next stage is the myths associated with female and male Amšāspandān (Spenta ārmaiti and Šahrivar). In Zoroastrian religious literature, there are also metaphysical couples (Goddess Venus and Goddess Mehr). The symbols of white and green in the form of "Pire Sabz", "Čamrū", "ritual tables of Nowruz and Zoroastrian marriage","sofre Sabzi", "Qande Sabz", "Maknāye Sabz" and using the word "green" in the proverbs "Dari Behdini" are a sign of the importance of green and white. The research method is descriptive-analytical and library resources have been used. The method of collecting information in the proverbs section was by interviewing Zoroastrian women in Yazd.
Keywords: zoroastrian women of Yazd, white, green colors, Agriculture, amshaspandan, goddesses, gods} -
درآغاز، چیزی وجودنداشت فقط اهورامزدا خدای خردوفرزانگی ، که درنوربی پایان میزیست و برادردوقلویش ، اهریمن آن روح شیطان که درتاریکی مطلق بود ، وجودداشتندومیان آنها فقط خلاء و پوچی بود. اگراین دونیروی متضاددرمقابل یکدیگر نبودند زندگی بشرتنوعی نداشت . همچنین اگر جهان فقط برمبنای یکی از این نیروها (خیر یا شر) خلق شده بود، بازهم زندگی معنایی نداشت .لذا تقابل این دو نیروی متضاد با یکدیگرمواضع بشررا معلوم کرده. بطوریکه این دو نیرو یکی بعنوان محور نیکی ها ودیگری بعنوان محوربدی ها ظاهرگشته ، ودرنهایت، نبرد میان خیروشر با درایت وآگاهی انسان به پایان می رسد.و نیروی خیردراین نبرد پیروز می گردد.بدین ترتیب پژوهش حاضر به بحث وبررسی درباره چرایی اهمیت نیروهای خیروشر درکیهان شناسی وانسانی شناسی زرتشتی می پردازد.
کلید واژگان: خیروشر, کیهان شناسی, انسان شناسی, اهورامزدا, اهریمن, امشاسپندان} -
آفرینش انسان از منظر آموزه های زروانی به دو گونه آفرینش با واسطه و آفرینش بی واسطه تعریف می شود. این آموزه های اسطوره ای شباهت هایی با آموزه های اسماعیلی دارد و با آن قابل مقایسه است. پیدایش اسطوره ای اهورامزدا به دنبال شک و تردید زروانی و ویژگی های وی، تا حدودی در ادبیات اسماعیلیان نخستین در قالب کونی و قدر و پس از آن در قالب عقل و نفس انعکاس یافته است. ویژگی دیگر، دستیاران خداوند در خلق و تدبیر جهان هستی است. می توان گفت نقش و کارکردهای امشاسپندان در یاریگری آفریننده هستی با آنچه که در ادبیات اسماعیلی با عنوان هفت کروبی و گاه حدود سته یاد می شود، قابل مقایسه است. مسئله ای که در این نوشتار دنبال می شود بررسی تاثیر باورهای ایرانی بر آموزه های کلامی اسماعیلیان به روش تاریخی- تطبیقی است. درواقع، هدف نوشتار پاسخگویی به این دو سوال است که: وجوه تشابه بین اندیشه های ایرانی درباره خلقت و تدبیر جهان و اعتقادات اسماعیلیان چیست؟ و چه عوامل و اسبابی زمینه ساز تاثیر باورهای ایرانی بر اعتقادات اسماعیلیان بوده است؟ بر همین اساس، در بخش نخست، زمینه ها و بسترهای تاثیرپذیری آموزه های اسماعیلیه از ادیان ایرانی بررسی شده و در گام دوم نمود برخی تشابهات اعتقادی ادیان ایرانی و آموزه های شیعیان اسماعیلی گزارش شده است که می تواند حاکی از احتمال تاثیرپذیری آموزه های اسماعیلی از باورهای ایران باستان باشد.کلید واژگان: زروان, اسماعیلیه, آموزه های اسماعیلی, ادیان ایرانی, آفرینش اسطوره ای, امشاسپندان, هفت کروبی}In terms of Zurvanist teachings, the creation of humanity divides into mediated and immediate. There are analogies between this mythical teaching and Isma’ilist teaching. The mythical emergence of Ahura Mazda (ensued by Zurvanist doubts), and the latter’s features are in part reflected in early Isma’ilist literature in the form of kawni and qadar and after that in the form of reason and soul. The other feature of Ahura Mazda is that he has aides in creating and managing the world and it could be said that the role and functions of Amesha Spenta in aiding the creator are analogous with what is called in Isma’ilist literature seven archangels and, sometimes, six limits (hudud sītta) This article seeks to conduct a comparative study of the influence of Persian beliefs on the Isma’ilist theosophical teachings. In fact, it is aimed at answering two questions: what are the similarities between Persian thoughts on creation and management of the world, and Isma’ilist beliefs? And what factors laid the ground for the influence of Persian beliefs on them? Accordingly, in the first section, the backgrounds of the affection of Isma’ilist teachings by Persian religions were examined and in the second, some manifestations of the ideological similarities were reported which could be indicative of the possibility of the affection of Isma’ilist teachings by the beliefs in ancient Persia.Keywords: Zurvan, Isma’iliyyi. Isma’ili teachings, Persian religions, Mythical creation, Amesha Spenta, seven archangels}
-
نویسنده در این مقاله سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی واژه کمال دیوان و امشاسپندان را در زبان اوستایی ریشه یابی کند و با ژرف کاوی در ساختار واژگانی از یک سو و کنکاش در مفاهیم تطبیقی آن از سوی دیگر تلاش می شود تا صورتی دیگرگونه از طرح مساله به دست داده شود. از این منظر، جوهره ثنویت مزداپرستی، در تمام جزئیات و شئونات این آیین جاری ست و عملکرد به اصطلاح «درخت گون» دارد، هر چه از ریشه به سمت جزئیات پیش می رویم، تکثر در کمیت مشهودتر می گردد و این در حالی است که ویژگی های بنیادین ریشه در فرعی ترین سرشاخه ها، قابل پی گیری است. بی تردید آنچه ریشه های این ثنویت را تشکیل می دهد، نخستین تقابل اهوره با اهریمن است و این همانا آفرینش امشاسپندان به دست اهوره و آفرینش کمال دیوان به تلافی، از سوی اهریمن است. واکاوی دقیق هر یک از اعضای این دو گروه خود روشنگر جزئیات تشکیل دهنده این ثنویت و آشکارکننده زوایای مستور تقابل ها با یکدیگر است. برای دست یافتن به این مقصود، موثرترین روش، بررسی ژرف کاوانه اعضای هر یک از دو گروه و قیاس آن ها با یکدیگر است. این شیوه، خود راه گشایی است برای رسیدن به تقابل هایی دیگر که در سرشاخه های فرعی این نظام درخت گون صورت می پذیرد و در قالب موجودات اهریمنی و اهورایی تجلی می یابد.
کلید واژگان: کمال دیوان, امشاسپندان, پیشاآریایی, گسست گفتمانی, ثنویت مزداپرستی}In this paper, by using descriptive-analytical method, the authors try to consider the concept of "the perfection of Demons and Amesha Spenta" in Avestan language. By delving deeply into the vocabulary structure and the comparative concepts, it is attempted to present a new version of the subject. Dualism can be found in all the details and practices of Mazda religion and has a "tree-like" function; as we move from the root to the details, the proliferation in quantity becomes more apparent while the fundamental properties of the root can be pursued in the sub-branches and details. What constitutes the roots of this dualism is the first confrontation of Ahura Mazda with Ahriman in which Ahura Mazda creates the Amesha Spenta and, in retaliation, Ahriman creates Demons. The detailed analysis of the characteristics of each member of these two groups (Amesha Spenta and Demons) reveals the details of the dualism and the hidden angles of the confrontation. The most effective method to achieve this is to examine and compare the traits of them. This method paves the way for other confrontations that exist in the sub-branches of this "tree-like" system and manifest in the form of and Ahuraic Ormazdian and Ahrimanian creatures.
Keywords: The Perfection of Demons, Amesha Spenta, Pre-Aryan, Discursive Disjunction, Dualism in Mazda Religion} -
آراء شیخ اشراق را در اندیشه های ایران باستان میتوان جست. یکی از این آراء، اعتقاد به بهمن یا صادر اول است. نوشتار حاضر با روش تحلیل محتوا، در پی احصاء و تحلیل میزان آثار مستقیم و غیرمستقیم بهمن که در باور مزدیسنان برترین فروزه اهورامزدا بشمار میرود، در آثار شیخ اشراق است. پس از استقراء ویژگی های عمومی و اختصاصی بهمن با رجوع به منابع مزدایی همچون اوستا و بندهش، به جستجوی این ویژگی ها در آثار سهروردی پرداختیم. با کاوش در تمامی آثار شیخ اشراق، همه مواردی را که ضمن آنها بصراحت از امشاسپند بهمن یاد شده و نیز تمامی مواردی که ویژگی های عمومی و اختصاصی آن را دربردارند، استخراج و شمارش کردیم و پس از محاسبه میزان فراوانی و بسامد ویژگی ها و نشانه های موجود، به تحلیل محتوایی و مفهومی آنها پرداختیم. در این پژوهش، نتایجی همچون مشخص شدن تعداد اشارات مستقیم به امشاسپند بهمن، ذکر بهمن بعنوان صادر اول یا عقل اول و سر سلسله عقول طولی برخلاف سایر امشاسپندان با نظر به کارکرد رب النوعی آنها، اجتماع قویترین نشانه های حضور بهمن در متون فارسی و در ضمن یاد کرد از قهرمانان اساطیری ایرانی و موارد دیگر بدست آمد. در این میان، بیشترین بسامد در بین خصوصیات عمومی و اختصاصی بهمن یا صادر اول به ویژگی پیوند با سایر امشاسپندان مربوط است؛ زیرا همه نشانه های امشاسپند بهمن از این خصوصیت برخوردارند. نتیجه این خصوصیت، همراهی همه نشانه های امشاسپند با یکدیگر و نیز سامان مندی در بین آنهاست که این یافته خود دلیلی بر تایید مسئله محوری این تحقیق مبنی بر توجه ویژه به معانی و کارکردهای امشاسپندان بنظر میرسد.کلید واژگان: سهروردی, امشاسپندان, بهمن, عقل اول, صادر اول}The views of Suhrawardi can be traced in the philosophy of ancient Iran. One of such views was the belief in Bahman or the first emanated. Following the method of content analysis, the authors have extracted and examined the overt and covert effects of Bahman, which is considered to be the most supreme manifestation of Ahura Mazda in the view of Zoroastrians, in Suhrawardi’s works. After deducing the general and specific features of Bahman based on Zoroastrian sources, such as Avesta and Bundahishn, they have tried to locate them in Suhrawardi’s books. Following a thorough study of all of his works, they have extracted and counted all the direct references to Amesha Spenta and all the cases referring to the general and particular features of Bahman. After calculating the related frequencies, they have carried out a content analysis and conceptual study of the existing features and signs. The findings of this study reveal the number of direct references to AmeshaSpentaBahman in the studied texts. Moreover, they show that the term Bahman is used in the same sense as the first emanated or the First Intellect and, in contrast to other AmeshaSpenta, as the head of vertical intellects based on their archetypal functions. The writers also conclude that Suhrawardi’s books contain the largest collection of references to Bahman among all Persian texts, while reminiscing some of the Iranian mythological heroes. Among the general and particular features of Bahman or the first emanated, its unity with other AmeshaSpenta has the highest frequency. This is because all signs of AmeshaSpenta enjoy this characteristic, the outcomes of which include the coexistence of all signs of AmeshaSpenta with each other and the organization dominating them. This finding by itself demonstrates that Suhrawardi pays particular attention to the meanings and functions of AmeshaSpenta in his works.Keywords: Suhrawardi, Amesha Spenta, Bahman, First Intellect, first emanated}
-
این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوا میزان آثار و نشانه های مستقیم و غیرمستقیم پنج امشاسپند را در مجموعه مصنفات شیخ اشراق بررسی میکند. پس از استقراء ویژگی های عمومی و اختصاصی امشاسپندان با رجوع به منابع و متون مزدایی مانند اوستا، بندهش و سایر متون علمی و تحلیلی، به جستجوی این ویژگی ها در آثار سهروردی پرداخته، همه مواردی را که ضمن آنها بصراحت از این امشاسپندان نامی بمیان آمده و نیز تمامی مواردی که ویژگی های عمومی و اختصاصی امشاسپندان را دربردارند استخراج و شمارش کردیم و پس از محاسبه میزان فراوانی و بسامد ویژگی ها و نشانه های هر یک از امشاسپندان به تحلیل محتوایی و مفهومی آنها پرداختیم. بر اثر این پژوهش، نتایج چندی بدست آمد که از آن میان میتوان به مشخص شدن تعداد اشارات مستقیم به امشاسپندان، نظم نسبی فراوانی نشانه ها بر اساس ترتیب امشاسپندان، ذکر امشاسپندان پنجگانه بعنوان عقول عرضیه با نظر به کارکرد رب النوعی آنها، اجتماع قویترین نشانه ها در متون فارسی و در ضمن یاد کرد از قهرمانان اساطیری ایرانی اشاره کرد.کلید واژگان: امشاسپندان, اردیبهشت, شهریور, اسفند, خرداد, امرداد, شیخ اشراق}Following the method of content analysis, this study explores the extent of the direct and indirect effects and signs of five amesha spenta in the collection of Suhrawardis works. In this process, after establishing the general and particular features of amesha spenta based on Zoroastrian sources, such as Avesta and Bandhesh, and other scientific and analytic texts, the authors have searched for them in Suhrawardis works. They have extracted and enumerated all the cases in which explicit references have been made to amesha spenta and their general and specific features. After calculating the frequency of the features and signs of each amesha spenta, they have provided a content and conceptual analysis for them. Among the findings of this study are determining the number of explicit references to amesha spenta and the relative order of the frequency of the signs based on the order of amesha spenta, referring to the five-fold amesha spenta as accidental intellects based on their archetypal functions, providing a collection of the strongest signs in Persian texts, and reminiscing about Iranian mythical heroes.Keywords: amesha spenta, Ordibehesht, Shahrivar, Esfand, Khordad, Amordad Suhrawardi}
-
در جهان شناسی مزدایی، امشاسپندان تجلیات اهورامزدا و کارگزاران او در آفرینش، پرورش و نگاهداری جهان اند و در هدایت انسان و راهیابی او به سعادت نیز نقش مهمی دارند. در سرتاسر متون دینی مزدایی به این فروزه های الهی که به دو گروه مونث و مذکر تقسیم می شوند، اشاره شده و آنان در همه جا موجوداتی دارای جنبه الوهی، هوشمند و در خور ستایش و نیایش به شمار آمده اند. افزون بر این، هر یک از این امشاسپندان با یکی از آفرینشهای اهورامزدا (همچون آسمان، زمین، آب، گیاه، جانور، انسان و آتش) پیوندی ویژه دارد و نگاهبان و موکل آن شمرده می شود. هر بخش از آفرینش نیز نماد یک امشاسپند یا صورت گیتایی او به شمار می آید و از همین رو، شایسته مراقبت و احترام است. در این پژوهش کوشش بر آن است که با بررسی اوستا و متون پهلوی نقش این تجلیات اهورامزدا در جهان شناسی زرتشتی، در کنار اهمیت هر یک از آنان در سلوک فردی مورد توجه قرار بگیرد.کلید واژگان: امشاسپندان, دین مزدایی, اوستا, متون پهلوی, جهان شناسی زرتشتی}Sophia Perennis, Volume:14 Issue: 1, 2017, PP 157 -182In Zoroastrian cosmology, Aməša Spəntas are considered as Ahuramazdas manifestations and his agents in creating, nurturing and preserving the world, and they play an important role in guiding human beings towards the eternal bliss. Almost all Mazdean texts refer to these divine beams in two groups of males and females, and everywhere in these texts they are viewed as divine, intelligent beings, worthy of praise and adoration. Moreover, each of these Aməša Spəntas is closely related to one of Ahuramazdas creations (sky, earth, water, plant, animal, man and fire) and is known to be its guardian and custodian. Each part of creation in its turn is also the symbol of a particular Amshaspand, and accordingly it is required to be respected and taken care of. This essay tries to illustrate the place of these manifestations of Ahuramazda in Mazdean cosmology and their importance in individual spiritual wayfaring, through investigating the Avesta and Pahlavi texts.Keywords: Am??a Sp?ntas, Mazdaism, Avesta, Pahlavi Texts, Zoroastrian Cosmology}
-
کسانی که درباره دین زرتشت پژوهش می کنند، قاعدتا با این پرسش مواجه شده اند که به باور زرتشتیان، «آیا جهان و انسان، یک آفریدگار دارد یا دو آفریدگار: یکی خالق خوبی ها و دیگری خالق بدی ها؟». اندیشمندان معاصر زرتشتی، «توحید» را باور بنیادین خویش می شمرند و موکدا «ثنویت» را رد می کنند؛ اما با مراجعه به منابع زرتشتی، با تفکیک بین گات ها و غیرگات ها، عبارات گوناگونی در این باره به چشم می خورد که برخی از آنها با «توحید» سازگار است و برخی با «ثنویت». اندیشمندان زرتشتی دربارهٔ این مضامینی که با توحید سازگار نیست، تفسیرهایی مطرح کرده اند و حتی گاه آنها را با برخی باورهای اسلامی تطبیق کرده اند تا پذیرش آنها آسان تر شود. نیز ایشان «توحید» و «صفات خداوند» را به گونه ای تبیین می کنند که کم و بیش با نقد باورهای اسلامی همراه است. این تبیین را می توان بررسی و نقد کردکلید واژگان: اهورامزدا (هرمزد), سپندمینو, انگره مینو (اهریمن), توحید, گات ها, خیر, شر, امشاسپندان}Religious Studies, Volume:4 Issue: 8, 2017, PP 81 -104The contemporary Zoroastrian scientists consider Towhid as the most important principle tenets. They believe that Ahura Mazda is the only creator of the world. They say Ahura Mazda has all attributes of perfection. Also they sometimes refer to waḥdat al-wujūd. Meanwhile they talk about Towhid-e Sefati, but without any clarifying it.
They claim that they do not believe in dualism. In their view some sentences about dualism in Gathas should be interpreted. Never the less their interpretation is consistent and they must interpret it againKeywords: Ahura Mazda, Sepand minoo, Ahriman, Gathas, monotheism, Amesha Spenta} -
در دین زردشت، اهورامزدا نورالانوار با جلوه های متعدد موسوم به امشاسپندان است. وظیفه ی امشاسپندان به عنوان مظاهر اهورامزدا توسعه ی اصل «اشه» و آبادانی است. فرامین اهورایی به دستیاری این شش فرشته ی مقرب جاودان اجرا می گردد. اساس این اندیشه ی ایرانی در دین ودایی سابقه دارد که زرتشت صورت نوین و اساسی دیگری بدان بخشید. در دین زردشت، تعداد اصلی امشاسپندان شش فرشته است، حال آنکه عموما از هفت امشاسپند سخن به میان می آید. تامل در اوستا نشان می دهد که در هیچ جای گات ها به واژه ی امشاسپندان برنمی خوریم؛ اما در اوستای متاخر و متون پهلوی نام جمعی امشاسپند بر آنان اطلاق شده است. این یاریگران در گات ها، جلوه های اهورامزدا و مظهر آفرینندگی به شمار می آیند، درحالی که اوستای جدید و متون پهلوی آنان را ایزدانی مهین و متشخص و مستقل از اهورامزدا با خویشکاری معین معرفی می کنند. فردوسی نیز در شاهنامه با یادکرد پیام آوری زردشت و کتب اوستا و زند، بی آنکه واژه ی امشاسپندان را به کار برد، از جلوه-های اهورایی بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد سخن می گوید.
کلید واژگان: امشاسپندان, اشه, زرتشت, اهورامزدا و اوستا}In the zoresterian religion, Ahoramazda has several manifestations which called Emshaspandan. The duty of these creatures as manifestation of Ahoramazda is developing of goodness. The recommendations of Ahora have been done with cooperation of these contiguous angels. The bases of this idea have been found in Veda religion so that zoresterianism give another meaning to this thought. In zoresterian religion number of this angels are six meanwhile it has been talked always as seven in whole the text. Sophisticated reading in Avesta show us that nowhere of Gat s cover this kind of creatures (Emshaspandan), but in next Avest and Pahlavi’s texts the name of Amshaspandan has been seen. This assistance of Ahora in Gataha is manifestation of Ahoramazda and is the signs of creation, meanwhile in Avesta and Pahlavi text this creatures are holly, independent, with especial function creatures. Ferdousi in Shanameh mentioned Ormozd as messenger of Zartosht and without declare the name of Avesta and Zand and without citing the name of Emshaspandan, used the manifestation of Bahman, Ordibehesht, Shahrivar, Sepandarmoz, Khordad and Amroud.Keywords: Ahoramazda, Emshaspandan, Zartosht, Avesta, Shanameh} -
دین زرتشتی، آیین زروانی و آیین مهر چنان با باورهای نجومی عجین شده اند که بدون درک صحیح این باورها، شناخت درست این ادیان و مکاتب تقریبا امکان پذیر نخواهد بود. از جمله باورهای دینی-نجومی که در این ادیان اهمیت بسیار دارد، بحث هزاره اندیشی و دوره های کی هانی است. اخوان الصفا نیز که انجمنی سری و عرفانی در قرن سوم و چهارم ه. ق در بصره و بغداد بودند، رسائلی را تدوین نمودند که آکنده از باورها و آرای دینی- نجومی است. نظریه ادوار نبوت از جمله مباحثی است که اخوان بر حسب آن به تبیین دوره های کی هانی و البته تاریخ قدسی پرداخته اند. مشاهد ه برخی قرابت ها در آرای این دو، ما را بر آن داشت تا پس از بررسی رویکردهای دینی و نجومی در هزاره اندیشی ایرانی (به صورت خاص در دین زردشتی و آیین زروانی) و نظریه ادوار نبوت، به مقایسه و بررسی خط و ربط های آن ها بپردازیم. در این پژوهش با تکیه بر منابع معتبر علمی و تاریخی کوشش بر آن است که ریشه های مشترک این باورها شناسایی و تحلیل شود. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش، می توان به ارائه طرح جدیدی از تطبیق مراتب وجودی ادیان ایران باستان و نفوس فلکی اشاره نمود. در این تحقیق با بررسی کهن الگوهای زمان بی کران و مکان ازلی در ساحت عدم تعین مادی و مینوی، و ساحت مینوی، میان ایزدان و امشاسپندان در ادیان ایران باستان، و عقل کل و نفس کل و نفوس فلکی در قاموس اخوان الصفا تطبیق برقرار شد.کلید واژگان: ادیان ایران باستان, اخوان الصفا, هزاره اندیشی, ادوار نبوت, امشاسپندان, نفوس فلکی}Zoroasterianisam, Zurvanism and Mithraism have been combined with astrological beliefs in such a way that it is nearly impossible to grasp these schools and religions without having knowledge about astrological beliefs. Ikhwān al-Safā, a mystical and esoteric association in tenth century in Basra and Baghdad, wrote 52 epistles full of religioastrological beliefs and thoughts. For example their theory of Prophetic Cycles was developed to explain the cosmic cycles and the sacred history. Observing similarities between ancient Iranian religions and Ikhwān al-Safā and after surveying the religio-astrological elements of Iranian millenarianism (especially that of Zoroasterianism and Zurvanism) and Ikhwān al-Safās Prophetic Cycles, we decieded to compare these two religious traditions. In the present research, by using scientific and historical references, we have tried to recognize and analyze the common roots of these beliefs and thoughts in the both traditions. The most significant achievement of this research is presenting a new method for comparison between the ancient Iranian concept of ontological levels and Ikhwān al-Safās concept of celestial souls. Moreover, by surveying the role of the archetypes of infinite Time and eternal Place in the immaterial and material world, we could make a comparison between Yazatas and Ameshaspentas of ancient Iranian religions and Ikhwān al-Safās consepts of Universal Reason, Universal Soul and Celestial Souls.Keywords: Ancient Iranian religions, Ikhwān al Safā Millenarianism, prophetic cycles, Ameshaspand, celestial souls}
-
مفهوم خدا جوهره اصلی و بنیادی ترین مفهوم در بسیاری از متون مقدس از جمله اوستا است. در این گونه متون، صفات و ویژگی های خداوند از طریق اسماء و نامهایی بیان شده است که هر یک معرف جنبه ای از وجود خداوند اند. در اوستا نیز خداوند با نا مهای متعددی چون اهورامزدا که معرف بالاترین خرد و یکتایی کامل اوست، و نیز صد و یک نام دیگر خوانده شده است. اهورامزدا در گاهان خداوند خرد است که گیتی و مینو را به وسیله آن می آفریند. بدین سبب جهان هستی که سراسر نیکویی است، فعل او به شمار می آید، اما او بیکرانه و نامحدود، و گیتی کرانه مند و محدود است. اهورامزدا قائم به ذات است و امشاسپندان که جلوه های او هستند، قائم به او می باشند. به این ترتیب، آفرینندگی و فزونی بخشی، اقتضای ذات اهورامزدا به شمار م یآید که از طریق سپنته مینیو که خرد مقدس و هستی بخش اوست، به ظهور می رسد. در این پژوهش کوشش بر آن است که با بررسی نام های خداوند در اوستا و تفاسیر آن، صفات و ویژگی های اهورامزدا از دیدگاه دین مزدایی تبیین شود.کلید واژگان: اهورامزدا, سپنته مینیو, خرد مقدس, امشاسپندان, اوستا}The concept of God is the most important concepts in the sacred texts. In these texts the attributes and characteristics of God are told through the names, so that each name describes an aspect of God. In Avesta, as a sacred book, God has several names included Ahura Mazda and 101 other names. Ahura Mazda, in Gahan, is God of wisdom who creates heaven and earth. So the universe, which is full of goodness, is considered as the act of God. Ahura Mazda is infinite and limitless but the cosmos is finite and limited. Ahura Mazda is self-existing God and Amesha Spantas, the divine sparks and manifestations, depend on Him. Therefore, Ahura Mazda is inherently creative and benevolent and these attributes are manifested through Spanta Mainyu, His holy wisdom. This article tries to survey the names of God in Avesta and its interpretation.Keywords: Ahura Mazda, Spanta Mainyu, Holy wisdom, Amesha Spantas}
-
در متون دینی زرتشتی و یهودیت، که نمایانگر اندیشه های دینی یهودیان و مزداپرستان در هزاره ی پیش از میلاد هستند، به صراحت به شراکت موجودات مینوی در آفرینش و اداره ی هستی، اعم از مینوی و مادی، اشاره شده است. به باور اوستا، جهان نیک را اهورامزدا، با همراهی مینوی مقدسی موسوم به سپنته مینو آفریده است و با همکاری و یاری فروشی ها، امشاسپندان و خورنه (فرهی) اداره می کند. در عهد عتیق نیز یهوه به واسطه ی قوای الهی به نام روح خدا، فرشته خدا و فرشتگان خدا به تکوین هستی، تکمیل و اداره آن پرداخته است. نوشتار پیش رو نخست به معرفی و توصیف هر یک از لشگرهای مینوی یاد شده در اوستا و عهد عتیق پرداخته، سپس اختلافات و به ویژه اشتراکات کارکرد و ماهیت آنها را نشان می دهد.
کلید واژگان: امشاسپندان, روح خدا, سپنته مینو, فرشته خدا, فروهر, فرهی}Religious texts of Zoroastrianism and Judaism، represents Jewish religious thought and Zoroastrians in the millennium B. C.، in which the contribution of the occult beings in the creation and administration of world has been clearly Is mentioned. According to the Avesta، Ahoorah Mazda created the Good World by assistance of heavenly being named، Spenta Maynioo and administrates it along with Fravashis، xwarrah & Amesha Spentas. According to the Old Testament، God created the universe by the Divine Forces: the Spirit of God، Angels، & completed its administration by them. This article first introduces & expounds the nature and function of each of invisible troops mentioned in Avesta and the Old Testament، and shows the differences and specially similarities between them.Keywords: The Spirit of God, Angel of God, Fravasi, Spenta Mainio, Amesha Spenta} -
زرتشت به عنوان یک حکیم، در خور حرمت زیادی بوده است. او در عرصه جهان شناسی، به اقتضای دو گرایی (ثنویت) خود، واقعیت را سراسر به دو پاره تعریف کرده است: هستی یا مجموع آفریده های خوب که از روح نیک خواه (اهورا مزدا) می زاید و نیستی یا مجموع آفریده های بد، که از روح بد (اهریمن) می زاید.
سهروردی این نظام را در تمامی پیکره اندیشه و حکمت خود جاری کرد و در عین حال با انتخاب «نور» به عنوان اساس فلسفه خویش میان عقول و مفارقات یونانی و امشاسپندان و ایزدان و فرشته شناسی ایرانی و بحث ملائکه در اسلام، اشراق و کشف و شهود عرفان و تصوف و آیات و روایات جمع کرد، به گونه ای که «حکمت نوریه» او با همه آنها قابل انطباق است. سهروردی علم الانوار خود را مبتنی بر نور و ظلمت که طریقه حکمای فرس، مثل جاماسب و فرشادشیر و... است، می داند.
بدین ترتیب وی فلسفه حکمای پارس و آرا و اقوال آنان را در کتاب حکمه الاشراق که مهم ترین اثر فلسفی اش به شمار می رود، زنده کرده است. هدف او جای دادن حکمت ایران باستان در تاریخ حکمت اسلامی است.
کلید واژگان: نظریه های زرتشت, ارباب انواع, اسپهبد, امشاسپندان, افکار سهروردی, حکمت خسروانی}Zoroaster، as a sage and scholar، deserves a lot of respect. In the field of cosmology، he defines and divides actuality into two parts according to dualism: 1. Existence or all the good، created things are created، by the purified good spirit (Ahooramazda)، and the Non-existence/Nothingness or all evil beings are created by evil spirit، i. e.، Ahriman. Suhrovardi made this system follow in his whole structure of thought and theosophy/philosophy; however، he selects «the Light» as the basis of his philosophy among the intelligents and the Greek، Emshaspandan and gods and Iranian Angel Science، separation، and the topic on Angels in Islam، illumination، discovery and mystical witnesses as well as verses and traditions، so that his light theosphy should conform with all of them. He considers his own science of Lights based on the light and darkness as the manner of Furas sages such as Jamasb، Farshad Shir، etc. In this way، he has revived the philosophy of Pars sages and their views and sayings in his book entitled «The Theosophy of Illumination»، which is his masterpiece. His purpose is to place the Ancient Iranian Theosophy in the history of Islamic Theosophy.Keywords: attitudes, thought, Suhrovardi, Zoroaster, theosophy, philosophy, theme, khesravanians, light, gods, darkness, gods of Species, fire} -
اسطوره ها گنجینه ای رمزی و قدسی برای بررسی سرچشمه معنویت گرایی و حافظه جمعی انسان ها هستند و ایران به عنوان یکی از تمدن های باستانی، زادگاه اسطوره های بزرگ و بی مانند است که در دیگر فرهنگ ها نیز رسوخ نموده و تا به امروز عناصر هویت بخشی و فرهنگ سازی خود را حفظ کرده است. یکی از بن های اساطیر ایرانی مبانی رمزی و عرفانی است. در اسطوره های مهر، زروان، امشاسپندان، ضحاک، سوشیانت و مانند آن عناصر عرفانی، حکمت اشراقی و طریقت باطنی به چشم می خورد و به ظهور مکتب ها و طریقت های مختلف معنوی انجامیده است. هنگامی که اندیشه ورزی بشر با اسطوره آغاز گردیده است، پس ریشه های جریان های معنوی و عرفانی نیز در همین اسطوره ها قابل جستجو هستند.
کلید واژگان: اسطوره, عرفان و تصوف, زروان, میترا, امشاسپندان, ضحاک, سوشیانت, رمز}Myths are the secret and divine treasures to study the origin of spirituality and collective memory of mankind. As one of the ancient civilizations, Iran is the birthplace of great and unique myths that have penetrated into other cultures and as of now it has sustained its elements of identification and culture making. One of the founders of the Iranian myths is secret and mystical fundamentals. In Mehr, Zervan, Amshasepandan, Zahhak, Soshiant, and the like there are some mystical elements, Ishraqi philosophy, and internal tariqa, leading to the emergence of schools of thoughts and various tariqas. Ever since the thinking of mankind began with myths, the roots of spiritual and mystical roots are also investigable within such myths. -
داستانهای پراکنده به دلیل طرز چیده شدنشان در شاهنامه، طرحی اندیشمندانه و بسامان را نشان می دهند و بسیار بیشتر از آنچه که در ظاهر خود دارند باز می گویند. بر اساس سنت شاهنامه شناسی این کتاب به بخشهای اساطیری، پهلوانی و تاریخی تقسیم می شود. هر چند این تقسیم بندی را خطی روشن مرز بندی نمی کند، اما قسمتهای برزخی و بینا بینی نباید مغفول بمانند، زیرا گذر از بخشی به بخش دیگر نمی تواند بدون تمهید مقدمه و قفل و بندهای ضروری صورت گیرد.
به گمان نگارنده، دوره گشتاسبی در شاهنامه، گذار حماسه ملی از اسطوره به دوره تاریخی ساسانی است.تمرکز اشکال متنوع قدرت در حکومت گشتاسبی غیر از آن که اجتماع خویشکاری های طبقات سه گانه تقسیم بندی اجتماعی (شاه – موبد، رزمیار، تولید کننده) را در این حکومت نشان می دهد، با اجتماع هدفمند امشاسپندان نیز که هر یک پیش از تمرکزشان در اهورا مزدا به صورت یکی از صفات او در دوره ساسانی خود به تنهایی ایزدی مستقل به حساب می آمدند همانند است. حکیم حماسه سرا با روایت حکومت گشتاسپی در این بخش از شاهنامه، در گذار از اسطوره به تاریخ، زمینه تمرکز خواهی و خود کامگی ساسانی را نشان می دهد.
کلید واژگان: خود کامگی, حکومت متمرکز, امشاسپندان, خویشکاری, حکومت گشتاسبی, ساسانی}The scattered stories, due to the way they are put together in The Shahnameh, show a thoughtful and systematic pattern and tell more than what they have in their appearance. According to the tradition of The Shahnameh research, the book is divided into the following sections: mythical, heroic, and historical. Although clear lines do not indicate this classification, the interval and overlapping sections should not be overlooked, because transition from section to section is not possible without the requisite preparation and introduction of the author’s knowledge. It is the writer’s belief that the Goshtasp Era in The Shahnameh is the transition of the National Epic from Myth to the historical period of the Sassanids. -
یزیدیان و اهل حق دو فرقه ای هستند که در غرب ایران و کشور عراق سکونت دارند. وجود عناصری چون اهوره مزدا، امشاسپندان، کستی، سدره، و همچنین نوع جشن ها و مراسم عبادی این دو فرقه، باعث شده است محققان آنها را از فرقه های زردشتیان به حساب آورند. اما این دو فرقه مشابهت های بسیار زیادی با عقاید و افکار ایران باستان دارند و از دین اسلام نیز تاثیرات بسیاری را پذیرفته اند (یزیدیه از اهل سنت، و اهل حق از شیعه). این فرقه ها افکار و عقایدشان را بیشتر به صورت شفاهی انتقال می داده اند؛ از این رو، تا چندی پیش، از افکار و عقاید آنها اطلاعات کافی و درستی در دست نبود؛ اما سرانجام، دانشمندان به چند و چون این فرقه ها پی بردند و کتاب های آنها را از زبان کردی به زبان های دیگر جهان ترجمه، و مطالعه افکار و عقاید آنها را باب کردند. مقاله حاضر اثر فیلیپ کرین بروک، ایران شناس آلمانی، است که مقالات و کتاب های او درباره یزیدیان و اهل حق راهنما و مرجع بسیاری از تحقیقات شناخته می شود.
کلید واژگان: یزیدیان, اهل حق, زردشت, امشاسپندان, هندوایرانی, اسطوره آفرینش}Yezidis and Ahl-e Haqq of Kurdistan are two sects who live in the west of Iran and Iraq. Such elements as Ahura Mazda, AmeshaSepanta, Kasti and Sudra as well as the kind of religious rites and festivals involved in these two sects have lead the researchers of religion to regard them as Zoroastrian. These two sects have striking similarities with the ancient Iranian thoughts and beliefs; they have been profoundly influenced by Islam as well, the Yezidis by Sunnism and the Ahl-e Haqq by Shiism. The thoughts and beliefs of these two sects have been mainly orally transmitted; that is why we didnt have enough and accurate information about their thoughts and beliefs until recently. Ultimately, however, scholars obtained detailed information about these sects and translated their books from Kurdish into different languages, causing the academic study of their thoughts and beliefs to catch on. The present article is written by a German scholar of Iranian studies, Philip G. Kreyenbroek, whose papers and books have been acknowledged as guides and reference books used in researches.Keywords: Yezidis, Ahl-e Haqq, Zoroastrianism, Amesha Sepanta, Indo-Iranian, creation myth} -
مقاله ی حاضر به منظور بررسی و شناسایی عناصر دینی و تعالیم مذهبی کیش باستانی زرتشت در منظومه ی «ویس و رامین» «فخرالدین اسعد گرگانی» فراهم گردیده است و سعی نگارنده، این است که با تبیین و معرفی این عناصر و مفاهیم، نشان دهد این داستان کهن که یکی از یادگارهای ایران عهد باستان است، متضمن بسیاری از آداب، عقاید دینی و باورهای ایرانیان باستان است. مضامین و مفاهیم شعری این منظومه ی غنایی، مشحون از تعالیم و آداب دینی اوستا و افکار و عقاید یک زرتشتی مؤمن است. باورها و مقدساتی از قبیل تقدس امشاسپندان، عناصر طبیعی نظیر آتش، اجرام سماوی؛ و هم چنین دربرگیرنده ی آداب و رسومی همچون رسم آزمون «ور»، رسم کستی بستن و دخمه ساختن و موقعیت و کیفیت پاداش و کیفر در آیین زرتشت و... است.
این پژوهش که به شیوه ی کتابخانه ای انجام گرفته است، از این نظر حایز اهمیت است که میزان تاثیر ادیان و باورهای بشر را بر میراث فکری، هنری و شکل گیری ادبیات آن به اثبات و تایید می رساند.
کلید واژگان: ویس و رامین, فخرالدین اسعد گرگانی, کیش زرتشت, اهورامزدا, اهریمن, امشاسپندان}The present article tries to consider and recognize the religious elements and instructions in the old creed of Zoroastrian, represented in the mythology of “Veys and Ramin” written by Farkhr A`din As`ad Gorgani. The researcher tries to prove the fact that this old story includes most of the traditions and religious beliefs of Iranians in ancient time. This work of mythology is teemed with religious traditions and beliefs of Avesta and presents the beliefs of a typical faithful Zoroastrian. These religious beliefs varies from the sanctity of Amshaspandan (angels in Zoroastrian), natural elements such as fire, heavenly bodies, the custom of wearing special sashes which differentiate Zoroastrian from other religious groups, building underground tombs, and retribution and remuneration in this religion.This article is carried out in the form of a library research methodology and is of great importance since in determines the degree of the impact of religious beliefs on the artistic and intellectual heritages of a country as well as the creation of its literature. -
این مقاله ماخوذ از پایان نامه نگارنده با عنوان «پژوهشی در مراسم، اسطوره ها و عرفان دین زرتشت» است که در آن به نظریه وحدت وجود در عرفان زرتشتی و مقایسه آن با این نظریه در عرفان اسلامی، بودایی و مسیحی پرداخته و کوشش گردیده نشان داده شود که دین و عرفان زرتشتی در دیگر ادیان تاثیر داشته و دستاوردهای فرهنگ ایرانی به حیات خود ادامه داده و تا به امروز به شکل های مختلف به تمدن بشری خدمت کرده است.
وحدت وجود در نظریه آفرینش زرتشتی دیده می شود که امشاسپندان صفات و جلوه های خدا هستند و دیگر موجودات نیز جلوه های همان صفات به شمار می آیند. تنها نور است که وجود دارد و تایکی «نبودن نور» است و هستی او استقلالی نیست. نور حقیقی نیز خدای یکتا یا اهورامزدا است. همین دیدگاه در نزد عارفان اسلامی، ایرانی و حتی مسیحی و یهودی و... دیده می شود.
کلید واژگان: عرفان و تصوف, وحدت شخصی وجود, اشراق, نور, اساطیر, مکاشفه, امشاسپندان}This paper, derived from the author’s thesis, is titled “A Study over the Customs, Myths, and Mysticism of Zoroastrianism” which deals with the theory of monism in Zoroastrian mysticism as compared with Islamic, Buddhist, and Christian mysticism, attempting to reveal that Zoroastrian religion and mysticism has had some impacts on other religions and that the achievements of the Iranian culture have still been living and serving human civilization in various forms.Monism is found in Zoroastrian theory of creation in which Amshaspandan is deemed to be the characteristics and manifestation of God, assuming that creatures are also the same manifestations. Only light exists and darkness means lack of light whose existence is not independent. True light is the sole God or Ahura Mazda. The same attitude is seen among Islamic, Iranian, and even Christian and Jewish mystics. -
سروش یکی از ایزدان آیین مزدیسنا است که همانند بسیاری از مفاهیم و عقاید دوره ی پیش از اسلام، در باورهای مردم و آثار ادبی دوره ی اسلامی وارد شده، به گونه های مختلف و متعدد تظاهر پیدا کرده است. در آثار ادبی، سروش اغلب به معنی فرشته و پیام آور غیبی به کار می رود و همواره هاله ای از خجستگی و شکوه گرداگرد نامش وجود دارد. برای پی بردن به پیشینه ی اعتقاد به ایزدانی از جمله سروش در دین و فرهنگ ایران باستان و نیز شیوه های انعکاس این مضمون در حماسه ی ملی ایران که یکی از برجسته ترین آثار ادب فارسی است و رگه های زیادی از باورهای کهن این سرزمین را در خود دارد، به بررسی تطبیقی مندرجات اوستا و برخی متون کهن دیگر با شاهنامه ی فردوسی پرداخته خواهد شد تا سیمای این ایزد و نحوه ی جلوه گری آن در شاهنامه با استناد مستقیم به مطالب کتاب های مذکور تا حد امکان نمایانده شود.
کلید واژگان: اوستا, متون پهلوی, شاهنامه, ایزدان, مزدیسنا, امشاسپندان, سروش, حماسه ی ملی}Soroosh is one of the Zoroastrian angels that like many concepts and beliefs of pre Islamic Period has slipped in beliefs and literary works of Islamic Period and has revealed in different manners and ways. In literary works, Soroosh is often used as an angel and divine messenger which depicts magnificence.To discover the antecedent of believing in angels such as Soroosh in old Persian culture and religion and also the way this subject is presented in the “national epic of Iran”, which is one of the most prominent works of Persian literature and contains the old belifs of this country, Avesta and some other old texts will be compared with Ferdousy’s Shahnameh so that the character of this angel and the way it is presented in Shahnameh will be cleared as much as possible.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.