به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Management » در نشریات گروه « محیط زیست »

تکرار جستجوی کلیدواژه «Management» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • ابوالمحمد بندری*، بهمن خسروی پور، آمنه سواری ممبنی

    توسعه پایدار روستایی یکی از پایه های مهم توسعه ملی هر کشور است و به دلیل اهمیت مشارکت مردم در این فرآیند، کشورهای مختلف در قالب دولت های محلی و با تفویض اختیارات و مسئولیت ها به مردم محلی به این موضوع توجه کرده اند. به همین منظور با تصویب قانون ایجاد روستاهای خودکفا در روستاهای کشور در سال 1377 تغییراتی در مدیریت روستایی کشور به وجود آمده است. سرانجام از سال 1382 اهالی روستا به عنوان متولیان جدید مدیریت روستا را بر عهده گرفتند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش دهیاران روستایی در فرآیند مدیریت و توسعه پایداری روستایی با تاکید بر حفاظت از محیط زیست است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و ازنظر روش پژوهش تحلیلی - توصیفی می باشد. یافته ها نشان داد که مهم ترین عوامل موثر بر نقش دهیاران روستایی در توسعه پایدار روستایی متغیرهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، محیطی و زیرساختی است. لذا توصیه می شود دهیاری ها با مشارکت مردم محلی و استفاده از توان و استعدادهای زنان و مردان در شوراها و دهیاری ها با تاکید بر حفظ جنگل ها، نظارت بر برداشت آب، ایجاد شبکه بازیافت زباله و جلوگیری از تخریب مراتع را موردتوجه قرار دهند.

    کلید واژگان: توسعه پایدار, روستاییان, دهیاری, مدیریت}
    Abolmohammad Bondori *, Bahman Khosravipour, Ameneh Savari Mombeni

    Rural development is one of the important bases of national development of any country and people's participation in this process is important. Different countries have paid attention to this issue in the form of local governments and by delegating powers and responsibilities. With the approval of the law on the establishment of self-sufficient in the country's villages in 1998, there have been changes in the country's rural management. Since 2004, the villagers have taken charge of the village administration as the new trustees. The goals of this research was to investigate the role of rural assistants in the process of management and development of rural with an emphasis on environmental protection issue. The current research is of applied research type and analytical-descriptive method. The findings showed that the most crucial factors affecting the role of rural assistants in sustainable rural development are economic, cultural and social, environmental and infrastructure variables. Therefore, the village councils, with the participation of the people and the use of the power and talent of women and men in the councils and village councils, pay attention preventing the destruction of pastures, to the protection of forests, monitoring water harvesting.

    Keywords: Decimalization, Management, Sustainable Development, Villagers}
  • I. Listiana *, D. Ariyanto
    BACKGROUND AND OBJECTIVES
    Mangroves are unique plants distributed in tropical regions, such as Indonesia. Mangrove areas and various mangrove ecosystems have been lost in the past decades. The purpose of this study is to investigate community participation using structural equations modeling to enhance involvement in mangrove forest rehabilitation. The study was conducted in two sub-districts in East Lampung Regency, Lampung Province.
    METHODS
    The study employed a survey method with quantitative descriptive analysis and Structural Equation Models analysis. The sampling method used was simple random sampling. The community under investigation is a part of the mangrove forest management group in Labuhan Maringgai and Pasir districts, Lampung, Indonesia. The total number of individuals who are members of the mangrove forest management group is 292, distributed with 140 in Margasari and 152 in Pasir Sakti District. The sample size in Margasari District was 81 respondents, and in Pasir Sakti, it was 87 respondents, totaling 168 respondents. The sample size determination was based on the Slovin formula, considering a precision of 5 percent when estimating the proportion of the population.
    FINDINGS
    This study’s results show that the level of community participation in mangrove forest rehabilitation still falls within the low category, particularly in planning and evaluation, while implementation is categorized as medium. Community leaders often possess influence and authority that is recognized by community members. When these leaders actively support mangrove conservation, they can influence the opinions and actions of the entire community. In this capacity, they serve as role models, inspiring others to participate in mangrove conservation activities. Community participation includes planning, implementation, evaluation, and utilization of results. Participation influences welfare: the more active the community, the more space there will be to utilize mangrove products and interact with other community members, so that income, needs for food, and adequate housing can be met. Local working groups or initiatives that focus on mangrove conservation coordinate field activities and organize necessary resources and manpower.
    CONCLUSION
    The role of community leaders, farmer groups, government support, and non-government organizations plays a key role in increasing community participation in mangrove forest rehabilitation. Additionally, the increase in non-formal education (training and mentoring), type of work, number of family dependents, length of residence, and distance to the mangrove location are crucial factors in enhancing community involvement.
    Keywords: Community, leader, Management, mangrove, Participation, rehabilitation, Strategy}
  • فرهاد حسینی طائفه، باقر نظامی بلوچی، منا ایزدیان*
    مقدمه

    گور ایرانی Equus hemionus onager تنها فردسم و بزرگ ترین علفخوار وحشی ایران است که با جمعیتی در حدود 1300 فرد در مجموعه حفاظتی بهرام گور و پارک ملی توران پراکندگی دارد. در مناطقی که برای تکثیر و معرفی مجدد معرفی شده اند، افزایش جمعیت و معرفی مجدد در مراکز تکثیر و معرفی مجدد استان یزد و پارک ملی کویر با موفقیت همراه بود و سایر مناطق به واسطه در نظر نگرفتن عوامل جمعیت شناختی مانند ترکیب سنی و جنسی جمعیت بنیان گذار، رقابت های درون و بین گونه ای، کمبود اطلاعات از وضعیت ژنتیکی و درون آمیزی و عوامل مدیریتی مانند رهاسازی سخت، موفقیتی نداشتند. در این مطالعه به بررسی تهدیدات گور ایرانی در زیستگاه های طبیعی، وضعیت مراکز تکثیر و معرفی مجدد و ارایه راهکارهای مدیریتی و حفاظتی آن پرداخته شده است.

    مواد و روش ها

    منابع علمی، گزارش ها و مستندات موجود در ادارات کل سمنان، یزد، فارس، کرمان و دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص تهدیدات، جمعیت گذشته و حال و تلفات گور ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری داده ها به وسیله مصاحبه با محیط بانان، کارشناسان و تکمیل فرم های اطلاعات گونه شامل جمعیت، تهدیدات و پیشنهادهای کارشناسی استان های مربوطه جمع آوری شد. بر اساس بازدیدهای میدانی و بررسی زیستگاه های طبیعی و مراکز تکثیر و معرفی مجدد گونه در استان های فارس و سمنان  نسبت به صحت سنجی اطلاعات اقدام گردید.

    نتایج

    طی حدود دو دهه گذشته به واسطه مدیریت زیستگاه و کاهش تهدیدات گونه در مجموعه حفاظتی بهرام گور، جمعیت گونه روند رو به رشدی داشته است. این در حالی است که وضعیت جمعیت آن در مجموعه حفاظتی توران که از دهه 1350 و 1360 شمسی روند کاهشی شدیدی را تجربه کرده، از حدود 20 سال گذشته تقریبا ثابت بوده است. مهم ترین تهدیدات گونه عبارتند از تخریب و از بین رفتن یکپارچگی زیستگاه، عدم وجود امنیت، شکار غیرمجاز، درون آمیزی، برون آمیزی، بروز بیماری ها در جمعیت های طبیعی، مرگ و میر جاده ای، توسعه معادن، خشکسالی و تغییر اقلیم و بهره برداری فصلی از پوشش گیاهی که ناشی از فعالیت های انسانی هستند. چرای بی رویه توسط دام اهلی موجب رقابت غذایی و کاهش آب در دسترس در چشمه ها برای گونه می شود. در مراکز تکثیر و معرفی مجدد نیز عدم شناخت وضعیت ژنتیکی جمعیت ها، نرخ رشد بسیار پایین گونه و کره کشی از جمله تهدیدات هستند. مشکلات مدیریتی از جمله عدم تداوم تامین منابع مالی و تجهیزات، عدم مدیریت پایدار با گذر زمان، رهاسازی سخت به واسطه کمبود بودجه، تجهیزات و هم چنین عدم رعایت نسبت جنسی جمعیت بنیان گذار می تواند در عدم موفقیت این مراکز موثر باشد.

    بحث:

     شناسایی تهدیدات گونه و معرفی روش های کاهش اثر تهدید، تدوین برنامه جامع تکثیر و معرفی مجدد گونه و اجرای برنامه اقدام حفاظت از جمعیت و زیستگاه های طبیعی آن در کوتاه و بلند مدت در زیستگاه ها از راهبردهای مهم حفاظت از گور ایرانی می باشد. اجرای برنامه های حفاظت مشارکتی با حضور ذی نفعان کلیدی دولتی و مردمی می تواند در اثربخشی برنامه های حفاظتی موثر باشد.

    کلید واژگان: مجموعه حفاظتی بهرام گور, ذخیره گاه زیستکره توران, تخریب زیستگاه, شکار, خشک سالی, راهکارهای مدیریتی و حفاظتی}
    Farhad Hosseini Tayefeh, Bagher Nezami Baloochi, Mona Izadian *
    Introduction

    The Persian Wild Ass Equus hemionus onager is the only odd-toed ungulates (Perissodactyla) and largest wild herbivore in Iran, with a population of about 1300 individuals, distributed in the Bahram-e Gur conservation complex and Touran Biosphere Reserve. From the semi-captive reproduction and reintroduction centers, they had population growth in the centers of Yazd province and Kavir National Park. In other centers were not successful due to not considering demographic factors such as the age and sex composition of the founder population, intra- and inter-species competition, lack of information on genetic status and inbreeding and management factors such as hard release. In this study, the threats of the Persian Wild Ass in natural habitats, the state of reproduction and reintroduction centers, and management and conservation strategies have been discussed.

    Materials and Methods

    Scientific sources, reports and documents available in the Semnan, Yazd, Fars and Kerman Provincial Office and the Wildlife conservation and Management bureau of the Department of the Environmental were studied regarding the threats, past and present population and fatalities of the Persian Wild Ass. Data collection was done by interviewing environmentalists, experts and completing species information forms including population, threats and expert suggestions of the respective provinces. Based on the field visits and investigation of natural habitats and reproduction and reintroduction centers in Fars and Semnan provinces, information was verified.

    Results

    Over the past two decades, the population of the species has been growing in the Bahram-e Gur conservation complex, due to habitat management and the reduction of threats. While the species' population status in the Touran biosphere reserve has experienced a sharp decline since the 1970s and 1980s, and this trend has been almost stable for the past 20 years. The most important threats to the Persian Wild Ass due to human activities include destruction and fragmentation of habitats, poaching for meat, inbreeding, the occurrence of diseases in natural populations, seasonal use of vegetation, road kills, development of mines, drought, and climate change. Overgrazing by livestock reduces food availability, and also reduces the availability of water at springs. In semi-captive breeding and re-introduction centers, the lack of knowledge of the genetic status of populations, the very low growth rate, and infanticide are among the threats to the species. Management problems such as non-continuity of providing financial resources and equipment, lack of sustainable management with the passage of time, hard release due to lack of funds, equipment, and also non-observance of the gender ratio of the founding population can be effective in the failure of these centers.

    Discussion

    The important strategies for conserving the Persian Wild Ass in the short- and long-term include identifying the threats and introducing methods to reduce the effect of the threat, developing a comprehensive plan for reproduction and reintroduction of the species, and implementing the action plan for the conservation of the population in the habitats. The implementation of participatory conservation programs with the key stakeholders can be effective in the conservation programs.

    Keywords: Bahram-e Gur Conservation Complex, Touran Biosphere Reserve, Habitat destruction, Poaching, Drought, Management, Conservation Strategies}
  • S. Kasim, A. Daud, A.B. Birawida *, A. Mallongi, A.I. Arundana, A. Rasul, M. Hatta
    BACKGROUND AND OBJECTIVES
    Microplastic pollution has a far and wide presence in the surroundings. It can be encountered in the sea, wastewater, freshwater, food, air, and water sources. It is even present in refilled drinking water. This study aims to analyze environmental health dangers of the exposure to polyethylene terephthalate microplastics in refilled water sources in Tamangapa, Makassar City, Indonesia.
    METHODS
    This research is an observational study with an environmental health risk analysis. Sampling was conducted in Tamangapa, Makassar City, Indonesia. A total of 100 respondents were involved. Additionally, 20 samples of refilled drinking water were examined in the laboratory using the Fourier Transform Infrared test. Data analysis was carried out by calculating the intake and risk quotient values. If risk quotient > 1, it is considered necessary to carry out risk management.
    FINDINGS
    An average polyethylene terephthalate microplastic concentration of 0.0052 milligram per kilogram per day, an average intake rate of 210 milligrams per kilogram per day, an average exposure frequency of 350 days, an average exposure duration of 30 years, average intake exposure to polyethylene terephthalate microplastics above 0.0004, and an average risk quotient value above 1 were obtained. If they build up in the body, microplastics may have harmful consequences, including organ inflammation, internal or external damage, and chemical alteration of plastics that have already entered the body.
    CONCLUSION
    Some measures of risk management that can be performed are to reduce the concentration of risk agents if the pattern and timing of consumption cannot be changed, reduce the consumption pattern (intake rate) if the concentration of risk agents and the time of consumption cannot be changed, and reduce the contact time if the risk agent concentration and consumption pattern cannot be changed.
    Keywords: Carsinogenic, Accumulate, Management, Water treatment, Intake}
  • L. Sulistyowati *, N. Andareswari, F. Afrianto, A. Rais, M.F. Hafa, D. Darwiyati, A.L. Ginting
    BACKGROUND AND OBJECTIVES
    The monitoring of the Brantas watershed showed a light-polluted status. This study began by identifying the priority of regional problems using importance-performance analysis. Furthermore, a hydrological analysis was conducted to determine the pollutant area of the Brantas watershed by applying terrain analysis. When terrain analysis in hydrology is combined with participatory community information, it can provide valuable insights into water pollution and help prioritize remediation efforts. Integrating local knowledge with scientific data can improve decision-making and increase the effectiveness of water management strategies.
    METHODS
    The methodological approach employed in this study included importance-performance analysis to determine priority problems in Batu City and terrain analysis as a hydrological analysis to determine the pollutant area in the Brantas watershed. The importance-performance analysis assessment data were obtained from 197 respondents representing the occupations of the people of Batu City. The terrain analysis data were derived from the surface elevation data in the form of a digital elevation model.
    FINDINGS
    According to the importance-performance analysis community assessment, urban trash management was one of the crucial yet low-rated features. The terrain analysis results demonstrated that business and industrial activities were distributed in locations with high flow accumulation values, indicating that the water pollution in Batu City was triggered by the presence of business and industrial activities in the watershed accumulation areas. Along the upstream Brantas watershed, 460 business and industrial activities were discovered. Therefore, the results of importance-performance analysis and terrain analysis had a correlation. They were also closely related to the assessment results of the contaminated Brantas watershed.
    CONCLUSION
    The following are some recommendations for the watershed's quality improvement: 1) cooperation among the Government, communities, and the private sector for addressing water pollution issues; 2) the development of environmentally friendly technologies in water treatment; and 3) education and outreach to communities about the importance of preserving water resources. As a city experiencing rapid urban development, environmental degradation constitutes a risk to be borne. Accordingly, Batu City must continue to develop good environmental management for the sake of nature conservation because the urban system is a unit formed by the social economy and ecological environment subsystem.
    Keywords: Community, Degradation, hydrology, Management, Strategy, Waste}
  • اکبر عبدی قاضی جهانی، نگار ولی زاده*

    گل محمدی یکی از ارزشمندترین و مشهورترین گیاهان دارویی جهان به شمار می رود. اسانس، گلاب و گل خشک از فراورده‎های صادراتی آن است. اسانس در صنایع عطرسازی، آرایشی و درمانی استفاده می شود و در بهبود افسردگی و طب سنتی کاربرد فراوانی دارد. گل محمدی در شمال غرب کشور در استان های آذری زبان نظیر آذربایجان ‎شرقی، آذربایجان ‎غربی، اردبیل، زنجان و همدان به قیزیل گول معروف است و جایگاه ویژه‎ای در زندگی مردم منطقه دارد. 10درصد سطح زیر کشت این محصول در کشور به آذربایجان ‎شرقی اختصاص دارد که بیش از 60درصد آن در شهرستان اسکو تولید می شود. نظر به ارزش افزوده بالای گل محمدی و سودآوری اقتصادی آن، توسعه کشت ارقام بومی گل محمدی استان آذربایجان‎ شرقی و سرمایه گذاری در صنایع جانبی و فراوری آن، علاوه بر اینکه فرصت خوبی را برای اشتغال زایی و رفع بیکاری جوانان ایجاد می کند، در حفاظت، کنترل و مهار سیلاب‎ها، جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ و تقویت تنوع‎زیستی گونه‎های دارویی و مرتعی نقش موثری دارد.

    کلید واژگان: ارقام, توسعه, گلستان, گل محمدی, مدیریت}
    AKBAR ABDI GAZIJAHANI, Negar Valizadeh *

    Damask rose is one of the most valuable and famous medicinal plants worldwide. Its essential oil, rose water, and dried flower buds are exported. Essential oil can be used in the perfumery, cosmetic, and therapeutic industries and is widely used in depression treatment and traditional medicine. In the northwest of the country, in the provinces of East Azarbaijan, West Azarbaijan, Ardabil, Zanjan, and Hamedan, the damask rose is known as Qizil Gul. It has a special place in the lives of the region's people. 10% of the cultivated area of this product in the country is allocated to East Azerbaijan. More than 60% of it is produced in Osko City. Due to the high added value and economic profitability of the rose, it is recommended to develop the cultivation of native varieties of rose in East Azerbaijan province. Also, investing in processing industries leads to new job creation. In addition, rose cultivation with native varieties protects and controls floods. It also prevents soil erosion and preserves and strengthens medicinal and rangeland biodiversity.

    Keywords: Cultivars, Development, Garden, Rosa damascena, management}
  • Asef Rezaeian, Alireza Mohammadi, MohammadHossein Khanjani

    An introduced species is one that enters and occupies a habitat where it does not naturally occur. We have reviewed articles and media sources to shed light on the introduced vertebrate species (hereafter IVS) of Iran. Here, we present a list of IVS in Iran which have the potential to become invasive and are the ones that can harm biodiversity. We aggregated information on their approximate range in the country, origin, probable means of introduction, as well as conservation status based on the IUCN Red List of Threatened Species. Based on the results of this study, 63 such species were recognized as introduced. Human population size in each province was a correlate of the number of introduced species. We suggest that this correlation exists because human demand for exotic species as pets orlivestock may result in the release of invasive species into the wild. Further investigations on the root causes of their emergence, their range in Iran, and their ecological interactions are urgently needed. Finally, we propose educating the public, and government authorities about IVS in order to encourage better management and prevent future introductions. We recommend that species with a high levelof invasiveness should be targeted foreradication.

    Keywords: Introduced species, Iranian vertebrates, invasive Species, invasion ecology, management}
  • سیما سهرابی*، جاوید قرخلو، اسکندر زند، نوشین نظام ابادی

    گیاه مهاجم گونه بیگانه ای است که در منطقه جدید بومی شده و در حال افزایش جمعیت و پراکنش است. با افزایش تبادلات جهانی و سهولت رفت و آمدها، نرخ ورود گونه های بیگانه در سال های اخیر روندی افزایشی داشته است. در آخرین بررسی ها، تعداد گونه های گیاهی بیگانه ایران با توان رشد خود به خودی 311 مورد بود که 13 گونه از آنها به عنوان مهاجم معرفی شدند. در این بررسی، به ضرورت توجه در به کارگیری سیستم های ارزیابی پیش و پس از ورود برای کاهش اثرات منفی گونه های بیگانه و مهاجم پرداخته شده است. بررسی اثر زیست محیطی و اجتماعی- اقتصادی گیاهان مهاجم از ضروریات لازم برای ارزیابی خطر و تاثیرگذاری آنهاست. اما اطلاعات و آزمایش های محدودی در رابطه با بررسی اثر آنها بر شرایط زیستی، اجتماعی و اقتصادی در ایران وجود دارد. افزایش مطالعات در این زمینه کیفیت و صحت ارزیابی گیاهان بیگانه مهاجم را افزایش می دهد. با در دست داشتن خروجی ارزیابی خطر، اجرای برنامه های مدیریتی و اعمال سیاست های لازم برای کنترل ورود و خروج آنها از مرزهای کشور و استان ها ممکن می شود.

    کلید واژگان: اثر, ارزیابی, بیگانه, تهاجم, مدیریت}
    Sima Sohrabi *, Javid Gherekhloo, Eskandar Zand, Nooshin Nezamabadi

    The invasive plant is an alien species that has become naturalized in the new area and has an increasing population and distribution rate. In recent years with the increase in international trade and the ease of traveling, the rate of introduction of alien species has increased in Iran. In the latest surveys, the number of alien species in Iran with wild regeneration was 311, of which 13 species have been suggested as invasive. In the current study, the need to pay attention to the use of pre-and post-entry assessment systems to reduce the negative impacts of alien and invasive species has been discussed. Investigating the environmental and socio-economic impacts of invasive plants is a necessary issue, but there is limited information and experiments related to investigating their impact on biological, social, and economic conditions in Iran. The increase of studies in this field increases the quality and accuracy of assessing invasive alien plants. By having the output of the risk assessment, it is possible to implement accurate management plans and apply the necessary policies to control their entry and exit from country and provinces borders.

    Keywords: Alien, Assessment, Impact, Invasion, management}
  • فرشاد کیوان بهجو، فرشید آقایاری، سجاد قنبری*
    زمینه و هدف
    ضایعات چوبی درشت در اکثر اکوسیستم های جنگلی وجود دارد. این ضایعات چوبی علاوه بر استفاده های تجاری، فرصت زیست را برای موجودات زنده فراهم می کند؛ بنابراین وجود آن در اکوسیستم جنگل امکان جلوگیری از انقراض گونه ها را مهیا می کند. در ایران، از این ضایعات چوبی به عنوان منبعی جهت رفع نیاز چوبی به دلیل کمبود منابع چوب استفاده می شود. هدف از تحقیق بررسی میزان و تراکم ضایعات چوبی درشت، در سه کلاسه شیب کم (صفر تا 20 درصد)، متوسط (20 تا 40 درصد) و شیب زیاد (40 درصد به بالا) و نوع مدیریت در جنگل های غرب استان گیلان می باشد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر در سه پارسل مدیریت شده و سه پارسل مدیریت نشده انجام شد. نمونه برداری با استفاده از خط نمونه ها انجام شد. متغیرهای اندازه گیری شده (شامل قطر و طول قطعه های چوبی در شیب های کم، متوسط و زیاد) با استفاده از روش تجزیه واریانس با یکدیگر مقایسه شدند تا مشخص گردد بین کدام تیمارها اختلاف آماری معنی داری وجود دارد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که با افزایش شیب زمین، میزان و تراکم ضایعات چوبی درشت نیز افزایش می یابد. میانگین میزان حجم ضایعات چوبی درشت در شیب کم، متوسط و زیاد به ترتیب برابر با 65/2، 13/3 و 54/5 مترمکعب در هکتار است. نتایج حاصل از تجزیه واریانس میزان ضایعات چوبی درشت در سه تیمار با شیب های کم، متوسط و زیاد نشان داد که میزان ضایعات در بین شیب های مختلف مورد مطالعه اختلاف معنی داری دارند. همچنین میانگین تراکم ضایعات چوبی درشت در شیب کم، متوسط و زیاد به ترتیب برابر با 869، 852 و 2176 تعداد در هکتار است. افزایش شیب باعث بیشتر شدن میزان و تراکم ضایعات چوبی درشت در جنگل می شود. میزان ضایعات چوبی در کلاسه شیب کم در دو وضعیت مدیریتی تقریبا یکسان می باشد. میزان و تراکم ضایعات چوبی درشت در جنگل مدیریت شده بیشتر از جنگل مدیریت نشده بود. درصد کیفیت ضایعات چوبی درشت با پوسیدگی درجه یک در جنگل مدیریت شده بیشتر از جنگل مدیریت نشده بود.
    بحث و نتیجه گیری
    این مطالعه می تواند از مناطقی که وضعیت شیب و مدیریت مشابه با منطقه مورد نظر در این تحقیق دارند، یک میانگینی ارایه نماید تا بتوان یک برآوردی از میزان ضایعات موجود در منطقه داشت. آگاهی از میزان ضایعات چوبی به برنامه ریزان و تصمیم گیران در جهت مدیریت بهینه این ضایعات کمک خواهد کرد.
    کلید واژگان: شیب زمین, جنگل چفرود, مدیریت}
    Farshad Keyvan Behjou, Farshid Aghayari, Sajad Ghanbari *
    Background and Objective
    Large woody debris is found at the most of the forest ecosystems. This woody debris provides commercial uses and living opportunities for organisms. Therefore, its existence reduces species extinction in the forest ecosystem. This debris is considered as a source of wood in Iran because of shortage wood. The aim of this research was to study the effects of three slope classes including low slope (0 to 20%), moderate (20 to 40%) and high slope (>40%) and management regimes on the amount and density of woody debris at the western part of Guilan forests.
    Material and
    Methodology
    Data were collected from three managed parcels and three unmanaged parcels using linear sampling method on lines with a length of 100 meters and a network of 200×200 meters. The measured variables including diameter and length of woody debris at the different slope classes were compared using the analysis of variance (ANOVA) to determine which of the treatments were statistically significant.
    Findings
    The results showed that with increasing slope, the amount and density of large woody debris increased. The average large woody debris in low, moderate and high slopes was 2.65, 3.13, and 5.54 cubic meters per hectare, respectively. We observed a significant difference among slope classes in terms of amount of woody debris. Also, the average density of large woody debris on low, medium and high slopes was 869, 852 and 2176 cubic meters per hectare, respectively. Higher slope, higher amount and density of woody debris. At the low slope class, the amount of woody debris was similar at two management regimes. The amount and density of large woody debris in the managed forests was more than these in the unmanaged forests.
    Discussion and
    conclusion
    The quality of large woody debris at the grade one of quality at the managed forest was more than unmanaged forest. This study will provide information about the amount and density of woody debris at the different slope classes and management regimes. Awareness of the amount of woody debris will help planners and decision makers to optimize their management.
    Keywords: Chefroud forest, Management, slope}
  • مهناز امراللهی جلال آبادی، محسن دهقانی قناتغستانی*، ولی علی پور، پروانه پیکانپور
    پیشرفت های صنعتی، منشا مشکلات و آلودگی ها هستند. صنایع در جستجوی راه هایی برای شناسایی و بهبود عملکرد محیط زیستی هستند و باید عوامل موثر بر محیط زیست تحت مدیریت کارآمد قرار گیرند و به وسیله مدیریت مطلوب، فعالیت ها و محصولاتی که پیامدهای بارز محیط زیستی دارند، شناسایی و مدیریت شوند. در مجتمع مس سرچشمه رسیدن به توسعه پایدار، به موازات فعالیت های صنعتی مورد توجه بوده و آلودگی آب، خاک، پساب های کارخانه تغلیظ، سد باطله و تولید زهاب اسیدی دامپ های باطله از مشکلات محیط زیستی صنایع مس سرچشمه می باشد. EMS، شیوه ای برای هم راستا کردن اهداف شرکتها با خط مشی های محیط زیستی می باشد. پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی EMS با رویکرد اقدامات کنترل آلودگی در صنایع مس جهت رفع یا کاهش خسارات وارده بر محیط زیست منطقه است انجام گرفته است. ابزارگردآوری داده ها چک لیست می باشد که با استفاده از مصاحبه های منظم با صاحب نظران در مجتمع چک لیست نهایی تبیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و لیزرل استفاده شده و جامعه آماری متشکل از مدیران، کارشناسان و صاحب نظران واحد HSE مجتمع مس سرچشمه می باشند. نتایج نشان داد که رابطه ی معنی دار مستقیمی بین تمامی متغیرهای EMS و اقدامات کنترل آلودگی وجود دارد با توجه به ضریب همبستگی آنها مشخص است که الگوی مدیریت محیط زیستی تاثیر زیادی بر عملکرد صنایع مس دارد. بیشترین میزان رابطه ی معنی دار مستقیمی که EMS بر روی متغیرهای کنترل آلودگی دارد مربوط به متغیر کیفیت هوا (94/4) با ضریب همبستگی 83/0 می باشد.
    کلید واژگان: مدیریت, محیط زیستی, کنترل آلودگی, چک لیست, صنایع مس}
    Mahnaz Amrollahi Jalal Abadi, Mohsen Dehghani Ghanatghestani *, Vali Ali Pour, Parvaneh Peykan Pour
    Industrial advances are the source of problems and pollution. Industries are looking for ways to identify and improve environmental performance, and factors affecting the environment must be effectively managed, and through optimal management, activities and products that have significant environmental consequences must be identified and managed. In Sarcheshmeh copper complex, achieving sustainable development is considered in parallel with industrial activities and pollution of water, soil, effluents of concentrate plant, tailings dam and production of acid drainage of tailings dumps are among the environmental problems of Sarcheshmeh copper industries. EMS is a way to align corporate goals with environmental policies. The present study aims to provide an EMS model with the approach of pollution control measures in the copper industry to eliminate or reduce the damage to the environment. The data collection tool is a checklist that has been explained using regular interviews with experts in the final checklist complex. SPSS and LISREL software were used to analyze the data and the statistical population consisted of managers, experts and thinkers of the HSE unit of Sarcheshmeh Copper Complex. The results showed that there is a significant direct relationship between all EMS variables and pollution control measures. According to their correlation coefficient, it is clear that the environmental management model has a great impact on the performance of the copper industry. The most significant direct relationship that EMS has on pollution control variables is related to the air quality variable (4.94) with a correlation coefficient of 0.83.
    Keywords: Management, Environmental, Pollutants, Pollution, Industries}
  • بهرام ایمانی*، آمنه علی نیا

    روستاها به عنوان یکی از مکان های زیست، به سبب تعامل بالایی که با محیط دارند از نظر مسایل زیست محیطی دارای اهمیت خاصی می باشد به همین دلیل پژوهش حاضر به بررسی عوامل بازدارنده و پیش برنده مدیریت محیط زیست روستایی پرداخته است. به منظور انجام پژوهش حاضر از 40 پرسشنامه که توسط خبرگان و کارشناسان استفاده شد. جامعه آماری پژوهش نیز روستاهای دهستان جوکندان تالش می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Lisrell استفاده شد. از تکنیک عاملی تاکیدی به عنوان تکنیک تحلیل چند متغیره برای دسته بندی و اولویت بندی عوامل بازدارنده و پیش برنده مدیریت محیط زیست روستایی و به منظور نشان دادن معناداری هرکدام از پارامترهای مدا از آماره T استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد در بخش رتبه بندی بر اساس بار عاملی استاندارد شده، از نظر کارشناسان، عامل مدیریتی سازمانی، عامل اجتماعی فرهنگی، عامل طبیعی اکولوژیکی، عامل کالبدی-زیرساختی و عامل اقتصادی به ترتیب سه عامل مهم بازدارنده مدیریت محیط زیست روستایی می باشد. از نظر عوامل پیش برنده نیز، عامل اقتصادی، عامل طبیعی-اکولوژیک، عامل مدیریتی-سازمانی، عامل اجتماعی-فرهنگی و عامل کالبدی زیرساختی به ترتیب عوامل مهم پیش برنده مدیریت محیط زیست روستایی می باشد. همچنین براساس معیارهای پژوهش نتایج نشان داد در میان تمام چالش های موجود در مسیر مدیریت زیست محیطی مانع اصلی که مطرح است، فقر می باشد. این عامل علاوه بر این که تاثیر منفی بر دستیابی به توسعه پایدار می گذارند به عنوان بحران جدی روستاها را تهدید می کنند. فقرای روستایی با بهره برداری بیش از حد از امکانات طبیعی سبب ناپایداری بیشتر آن می شوند و این مسیله در گذر زمان منجر به نابودی منابع می گردد.

    کلید واژگان: روستا, مدیریت, محیط زیست, تالش}
    Bahram Imani *, Amaneh Aliniya
     Introduction 

    Villages as one of the habitats, due to their proximity to nature, have the greatest impact on the environment and are affected by it and have a high interaction with the environment. Therefore, village management is considered necessary in terms of environmental issues. For this reason, the present study seeks to investigate the deterrents and promoters of rural environmental management (a case study of villages in the Jokandan section of Talesh city).

    Methodology

    The present research is applied in terms of purpose, which according to the studied components is a descriptive-analytical approach. The technique used to obtain the required data is library and field (questionnaire) and the statistical population of the villages of Jokandan Talesh village and 40 people are charities and experts. Lisrell software was used to analyze the data. Emphasis factor technique was used as a multivariate analysis technique to classify and prioritize the inhibitory and promoting factors of rural environmental management and in order to show the significance of each of the meda parameters, T-statistic was used.

    Conclusion

    In the ranking section based on standardized factor load, from the experts point of view, managerial-organizational factor, socio-cultural factor, natural-ecological factor, physical-infrastructural factor and economic factor are three important factors hindering the management of rural environment, respectively. In terms of driving factors, physical-infrastructural factor and according to experts, economic factor, natural-ecological factor, managerial-organizational factor, socio-cultural factor and physical-infrastructural factor are the important factors driving rural environmental management, respectively.Among all the challenges in the field of environmental management, the main obstacle is poverty. This factor, in addition to having a negative impact on achieving sustainable development, threatens the villages as a serious crisis. Rural poor by over-exploitation of natural resources cause more instability and this leads to the destruction of resources over time. Lack of knowledge of managers and experts also weakens the issue of environmental management and causes two serious harms to the rural environment.

    Keywords: Village, Management, Environment, Talesh}
  • رضا قاسم پور، جلیل ایمانی*، محمد کابلی، امیر علم بیگی
    زمینه و هدف

    امروزه وارد شدن گونه سنجاب ایرانی توسط انسان به دامنه های رشته کوه البرز به خصوص استان های قزوین و البرز، سبب ایجاد خسارت هایی به محیط و جوامع محلی شده است. تحقیق حاضر باهدف ارایه مدل ساختاری نگرش باغداران خسارت دیده بر اثر هجوم سنجاب های ایرانی در استان های قزوین و البرز جهت مدیریت کارآمد و کنترل روند تهاجم سنجاب در منطقه انجام گرفته است.

    روش بررسی

    تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، از نوع تحلیل پیمایشی است؛ و ابزار تحقیق پرسشنامه است در سطح دو استان البرز و قزوین در سال 1398 استفاده شد. بررسی روایی پرسشنامه از سه روش روایی همگرا،  تحلیل عاملی و روایی واگرا استفاده شد و برای پایایی پرسشنامه از دو روش، آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی استفاده و پرسشنامه مورد بررسی و تایید قرار گرفت. جامعه آماری باغداران خسارت دیده هستند، اندازه نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 392 نفر برآورد شد. سپس از مدل معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزیی برای برآورد پارامترهای مجهول مدل مورد استفاده فرار گرفت.

    یافته ها:

     یافته های تحقیق نشان می دهد نشانگرهای میزان موافقت با راهبردهای کنترل، دانش در خصوص سنجاب و ملاحظات اخلاقی مهم ترین متغیرهای تعیین کننده و دارای سطح اطمینان 99 درصد 01/0 P≤ به ترتیب با ضرایب اثر 330/0، 256/0 و 258/0- دارای اثر معنی داری بر نگرش در میان باغداران خسارت دیده است. همچنین یافته های دیگر ما نشان داد که عامل خسارت به عنوان یک عامل مستقل بیرونی اضافه شده به مدل، بیشترین اثر معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد 01/0 P≤ را بر نگرش ملاحظات اخلاقی، باورها، امکان پذیری کنترل سنجاب و میزان موافقت با راهبردهای کنترل، به ترتیب با ضرایب اثر 236/0-، 172/0-، 175/0- و 244/0 داشته است.

    بحث و نتیجه گیری:

     نتایج مطالعه بیانگر این است که افزایش دانش و آگاهی مردم در خصوص آثار و زیان های تهاجم سنجاب های منطقه عامل اصلی افزایش میزان حمایت مردم از مدیریت کنترل یا ریشه کنی سنجاب های مهاجم است.

    کلید واژگان: گونه مهاجم, سنجاب ایرانی, حداقل مربعات جزئی (PLS), مدیریت و حفاظت از تنوع زیستی}
    Reza Ghasem Pour, Jalil Imani *, Mohammad Kaboli, Amir Alam Baigi
    Background and Objective

    Today, with the entry of Persian squirrel species by humans into the foothills of Alborz mountain range, especially Qazvin and Alborz provinces, it has caused damage to the environment and local communities. The aim of this study was to provide a structural model of attitudes of gardeners damaged by the infestation of Persian Squirrels in Qazvin and Alborz provinces for efficient management and control of squirrel invasion in the region.

    Material and Methodology

    The present study is applied in terms of purpose and in terms of data collection, it is of survey type. In this study, a questionnaire was used in Alborz and Qazvin provinces. Validity of the questionnaire from three methods; Convergent validity, Factor Analysis and Divergent validity was used; And for the reliability of the questionnaire in two methods; Cronbach's alpha and sequential theta were used and the questionnaire was reviewed and validated; The statistical population of gardeners is damaged; Its size was estimated based on the Cochran's formula of 392 people. Then the structural equation model with partial least squares method was used to estimate the Unknown parameters of the model used.

    Findings

    Research findings showed, the degree of agreement with control strategies, Knowledge about squirrels and ethical considerations are the most important determinants of a reliable level 99% P≤0.01 Respectively with effect coefficients 0.330, 0.256, -0.258 has a Meaningful effect on attitudes damaged gardeners. our other findings showed that the damage factor as an independent external factor added to the model had the most significant effect on the 99% confidence level of P P≤0.01 on the attitude of ethical considerations, beliefs, squirrel control feasibility and agreement with control strategies; There is with effect coefficients -0.236, -0.172, -0.175, 0.244.

    Discussion and Conclusion

    The results of the study indicate that increasing knowledge and awareness about the effects and harms of squirrel invasion in the region is the main factor in increasing public support for control management or eradication of invasive squirrels.

    Keywords: Invasive Species, Persian squirrel, Minimum squares (PLS), Management, conservation of biodiversi}
  • سارا مشایخ، آزیتا بهبهانی نیا*، شهرزاد خرم نژادیان
    زمینه و هدف

    امروزه مدیریت مواد زاید، مسیله قابل ملاحظه ای در جهان است که از اهمیت حیاتی برخوردار می‏باشد. رشد روز افزون جمعیت و به تبع آن افزایش تولید مواد زاید، در چند دهه اخیر موضوع مدیریت مواد زاید جامد را بسیار اساسی می نماید.

    روش بررسی

    دراین پژوهش، جهت مدیریت مواد زاید جامد در شهر جدید پردیس چک لیست هایی از سلسله مراحل تولید تا دفع زباله تهیه گردیده و جهت جمع آوری داده ها ازشیوه مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. جهت شناسایی عوامل درونی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدیدات) از پرسشنامه خبرگان به روش دلفی استفاده گردید. فهرست اولیه ای از عوامل داخلی و خارجی موثر بر راهبردهای مدیریت پسماند در منطقه تهیه و از تعدادی افراد مجرب به عنوان گروه دلفی خواسته شد در خصوص عوامل داخلی و خارجی موثر بر مدیریت پسماند در شهر جدید پردیس اظهار نظر کنند. پس از شناسایی عوامل داخلی و خارجی، وزن دهی معیارها به روش AHP صورت گرفت و سپس انواع راهبردهای ممکن در دسته هایST ، WO ،SO  و WT طبقه بندی شد

    یافته ‏ها:

     از میان مولفه های شناسایی شده دو عامل عدم وجود هماهنگی های درون بخشی و دفن غیربهداشتی مواد زاید جامد در محل دفن نهایی با امتیاز وزنی (074/0) به عنوان اساسی ترین ضعف و دو عامل عدم وجود هماهنگی های برون بخشی و آلودگی محیط زیست با امتیاز وزنی (081/0) به عنوان اساسی ترین تهدید،  سیستم مدیریت مواد زاید جامد شناسایی شد.

    بحث و نتیجه گیری

    بنابراین تمام عوامل اصلی (کاهش در مبدا، تولید، ذخیره، پردازش و اداره در محل، جمع آوری، حمل ونقل، بازیافت، دفع و مراقبت های بعد از دفع) باید در دستور کار سازمان مواد زاید جامد قرار گیرد.

    کلید واژگان: پسماند, توسعه پایدار, پردیس, SWOT, مدیریت}
    Sara Mashayekh, Azita Behbahaninia *, Shahrzad Khoramnejadian
    Background and Objective

    Today waste management is a significant issue in the world, which is of vital importance. The growing population and, consequently, the increase in the production of wastes have made solid waste management the most important issue in recent decades.

    Analysis methodology

    In this research, in order to manage solid waste in the new city of Pardis, checklist from the series of stages of production to waste disposal was prepared and data was collected using a survey, interview and a questionnaire. The Delphi method was used to identify the internal factors (strengths and weaknesses) and the external factors (opportunities and threats). A list of the internal and external factors affecting the waste management strategies in the region was prepared and a number of experienced people as Delphi group were asked to comment on the internal and external factors affecting waste management. After identifying the internal and external factors, the weighting of the criteria was done by AHP method and then all possible strategies were classified in ST, WO, SO and WT categories.

    Findings

    Among the identified components, two factors lack of inorganic coordination and unsafe landfill of solid waste in The final landfill location with a weight score (0.774) was identified as the most basic weakness and two factors of the lack of coordination and environmental pollution with a weight score (0.881) as The most fundamental threat to the solid waste management system was identified.

    Discussion and Conclusions

    Therefore, all the main factors (reduction at the source, production, storage, processing and management on site, collection, transportation, recycling, disposal and post-disposal care) should be included in the agenda of the solid waste organization.

    Keywords: waste, Sustainable development, Management, SWOT, pardis}
  • ژاله امینی، بهرام ملک محمدی*، حمیدرضا جعفری
    زمینه و هدف

    عدم کارایی مدیریت تالابها در بیشتر موارد به دلیل عدم توجه به مشارکت عمومی است. مدیریت تالاب با رویکرد زیست بومی به مفهوم در نظر گرفتن عناصر کلیدی و شاخص در مدیریت زیست بوم می باشد و به عنوان راهبرد مدیریت یکپارچه، حفاظت و بهره برداری پایدار از منابع را با مشارکت تمامی ذینفعان به ویژه جوامع محلی ارتقا می دهد. هدف از پژوهش حاضر تدوین چارچوب مدیریتی در تالاب بین المللی انزلی با رویکرد زیست بومی است که برای اولین بار مطالعه شده است.

    روش بررسی

    این مطالعه یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که براساس اطلاعات و داده های موجود تدوین شده است. چارچوب این مطالعه براساس اصول دوازده گانه اتحادیه جهانی حفاظت برای رویکرد زیست بومی در تالاب انزلی به عنوان منطقه مورد مطالعه در سال 1398 اجرا شد. همچنین برای تحلیل ذینفعان  از نرم افزار گفی(Gephi)  استفاده  گردید.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد که چارچوب مدیریت زیست بومی در هفت بخش پیش برنامه ریزی، شناخت، آنالیز، برنامه ریزی، اجرا، پایش و ارزیابی طراحی شده است که هر بخش دارای عناصر مرتبط می باشد. ارتباطات، قدرت و ساختارهای انجمنی بین ذینفعان در این پژوهش بصورت شبکه (هر یک از ذینفعان بعنوان گره و ارتباطات آنها یال گراف) نشان داده شد.

    بحث و نتیجه گیری

    ذینفعان اصلی شناسایی شده دولتی، غیر دولتی، مردم محلی، قوه قضاییه و قوه مقننه می باشند. در این پژوهش مراحل اولیه چارچوب تدوین شده است؛ که شامل پیش برنامه ریزی، شناخت، و بخشی از عناصر آنالیز برای مدیریت مشارکتی است و سپس ذینفعان پس از تایید و اصلاح اطلاعات موجود، در تدوین برنامه اجرا، پایش و ارزیابی بصورت مشترک در کارگاه های مشارکتی اقدام می نمایند. همچنین با توجه به وظایف قانونی سازمان حفاظت محیط زیست پیشنهاد می شود چارچوب تدوین شده در سایر تالاب ها و منابع مشترک طبیعی بخصوص مناطق حفاظت شده استفاده گردد.

    کلید واژگان: تالاب, رویکرد زیست بومی, مدیریت, ذینفعان}
    Zhaleh Amini, Bahram Malekmohammadi *, Hamidreza Jafari
    Background and Objective

    lack of enough attention to the public participation is the most reason for the deficiency of wetland ecosystem management. Managing wetlands based on ecological approach defined as  “taking all the key elements and indicators in long-term management of an ecosystem and also as an integrated management strategy, promotes the conservation and sustainable use of resources with the participation of all stakeholders and the active participation of people, local communities in particular”. The purpose of this study is to present a management framework in the Anzali International Wetland with an ecological approach, applied for the first time.

    Material and Methodology

    This study is a descriptive-analytical study based on available data. The World Conservation Union has incorporated 12 principles into five categories in this study developed for Anzali Wetland as the study area. Gephi software was used for stakeholders’ network analysis too.

    Findings

    The results showed the developed framework in this study is comprised of seven main sections: Pre-planning, Scoping, Analysis, Planning, Implementation, Monitoring and Evaluation. Each of thes mentioned sections has related elements. In stakeholders’network analysis individuals are represented as nodes and connections as edges of the graph that shows the linkage between stakeholders.

    Discussion and Conclusion

    The main stakeholders should have participated in the ecological management of the wetland including: Governmental Organizations, Non-governmental Organizations, Local Communities, Judiciary, and Legislature. In this study, the initial stages of the developed framework were implemented including pre-planning, scoping, and some parts of the analysis. Afterwards, the identified stakeholders, at consideration of verified and modified information obtained from the previous three steps, formulate a joint implementation, monitoring and evaluation plan in the participatory workshops. It is also recommended to apply the developed framework in other wetlands and common natural resources, especially protected areas, in accordance with the legal duties of the Department of Environment (DoE).

    Keywords: Wetland, Ecosystem Approach, Management, stakeholder}
  • اتابک فیضی*، رضا آقاجانی جمایران
    زمینه و هدف

    به دلیل محدود بودن منابع آب از یک طرف و همچنین افزایش روزافزون نیازهای آبی از طرف دیگر، قابلیت های تخصیص منابع آب به شیوه سنتی کاهش یافته و استفاده از راهکارهای نوین تخصیص و مدیریت منابع آب در انتخاب طرح ها و همچنین کمک به تصمیم گیری صحیح در تخصیص و مدیریت منابع آب، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. هدف اصلی تحقیق حاضر، مدیریت و برنامه ریزی جامع در راستای استفاده بهینه از منابع آب موجود شبکه سد یامچی واقع در استان اردبیل و تامین تقاضا در بخش های شرب، کشاورزی، صنعت و محیط زیست با در نظر گرفتن رشد نیاز آنها در آینده می باشد.

    روش بررسی

    به همین منظور ابتدا سد یامچی و مناطق پایین دست آن در محیط مدل WEAP شبیه سازی شده و مدل برای شرایط حال حاضر و ده سناریوی مختلف طرح های توسعه در آینده اجرا گردیده است. سناریوهای پیشنهاد شده شامل بررسی تاثیر تخصیص نیاز صنعت، افزایش راندمان آبیاری، حذف منبع آب زیرزمینی، تغییر الگوی کشت، کشت تک محصوله و سناریوهای ترکیبی بوده است. ورودی های در نظر گرفته شده شامل اطلاعات سد و مخزن یامچی، منبع آب زیرزمینی و همچنین پارامترهای لازم جهت محاسبه گره های نیاز شرب، کشاورزی، صنعت و محیط زیست در بازه زمانی 1387 تا 1397 بوده است.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده نشان داد که از بین سناریوهای پیشنهادی برای منطقه مورد مطالعه، سناریوی تغییر همزمان الگوی کشت و افزایش بازدهی آبیاری 65 درصد مناسب ترین گزینه از بین سناریوهای مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه بوده و اطمینان پذیری زمانی و حجمی نیازهای شرب و کشاورزی را به صورت 100 درصد برآورد کرده و باعث کاهش 44 درصدی نیازهای شرایط کنونی شده است.

    بحث و نتیجه گیری

    شایان ذکر است درصورتی که منبع آب زیرزمینی به هر دلیلی حذف شود، هیچ کدام از راهکارهای تغییر الگوی کشت و افزایش راندمان و غیره نمی تواند کمبود ایجاد شده را تامین کند و باید به دنبال تصفیه پساب های شهری، کشاورزی و صنعتی و استفاده مجدد از آنها بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد، تصفیه فاضلاب شهری و استفاده مجدد از آن می تواند در حدود 60 درصد از کمبود حاصل از حذف منبع آب زیرزمینی را تامین کند.

    کلید واژگان: تخصیص و مدیریت منابع آب, آب زیرزمینی, تغییر الگوی کشت, نرم افزار WEAP}
    Atabak Feizi *, Reza Aghajani Jomayran
    Background and Objective

    Due to limited water resources and increasing water needs, the potentials of water resource allocation using the traditional methods are decreased and the use of new allocation strategies and managing water resources in choosing projects and making correct decisions in allocating and managing water resources is more important than ever. The main purpose of the present study is comprehensive management and planning in order to use the existing water resources of Yamchi dam network located in Ardabil province and meet the demand in the drinking, agriculture, industry and environment sectors, taking into account their future needs. Accordingly, Yamchi dam and its downstream areas are simulated in the WEAP model environment and the model is implemented for current conditions and future development projects in ten different scenarios. The proposed scenarios included examining the impact of allocation, industry needs, increasing irrigation efficiency, removing groundwater resources, changing cropping patterns, single cropping, and combined scenarios. The entries included information on the Yamchi dam and reservoir, groundwater resources, and the parameters needed to calculate the nodes for drinking, agricultural, industrial and environmental needs in the period 2008 to 2018.

    Findings

    The results showed that among the proposed scenarios for the areas under study, the scenario of simultaneous change of cropping pattern and 65% increase in irrigation efficiency is the most suitable option among the studied scenarios, which meets time and volume reliability of drinking and agricultural needs by 100% and will reduce the needs of the current situation by 44%.

    Discussion and Conclusion

    It is worth noting that if the groundwater source is eliminated for any reason, none of the solutions of changing the cropping pattern, increasing efficiency, etc. can fulfill the shortage and it is necessary to treat urban, agricultural and industrial wastewaters and reuse one of them. The results show that urban wastewater treatment and reuse can provide about 60 percent of the shortage of groundwater resources.

    Keywords: Water Resources Allocation, Management, Groundwater, Cropping Pattern Change, WEAP Software}
  • حسین فخرائی*، محمد یزدی، سید محمد شبیری، روانبخش شیردم، حسن برزگر

    معدنکاری سبز مجموعه ای از روش های علمی و فنی برای کاهش اثرات زیانبار محیط زیستی معدنکاری در مراحل اکتشاف، استخراج، فراوری، بهره برداری و ر ها سازی معادن متروکه است. هدف این پژوهش طراحی مدل مدیریت معدنکاری سبز با تعیین شاخص های موثر بر معدنکاری سبز است. ماهیت این پژوهش از نوع کاربردی و نیاز محور است. روش و ابزار گردآوری داده ها شامل روش تحقیق پیمایشی زمینه یابی با رویکرد مرور نظام مند ادبیات پژوهشی همراه با ابزار پرسش نامه بود. جامعه آماری پژوهش، مجموعه کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست معدنی بود. از روش دیمتل فازی و مدل محیط زیستی فشار-پاسخ دپسی برای ارزیابی داده ها استفاده شد. براساس این داده ها یازده شاخص موثر بر مدیریت معدنکاری سبز تعیین گردید. نتایج ارزیابی ها نشان می دهد که شاخص رشد اقتصادی و شاخص بانک اطلاعات محیط زیستی معدنی از شاخص های اصلی معدنکاری سبز است. شاخص تدوین مقررات محیط زیستی، شاخص فرآیند جهانی شدن و شاخص التزام به کنوانسیون های محیط زیستی از شاخص های ضعیف معدنکاری سبز هستند. شاخص ارتقای آگاهی های محیط زیستی کارکنان، شاخص فرهنگ سازمانی محیط زیستی، شاخص نقش ذی نفعان و شاخص تاثیر دیدگاه سازمان های مردم نهاد از شاخص های نسبتا مستقل با اثرگذاری کم محسوب می گردند. شاخص ممیزی مستمر محیط زیستی و شاخص استفاده از فناوری روز از شاخص های مستقل می باشد و بر بقیه شاخص ها تاثیر چندانی ندارد.

    کلید واژگان: شاخص, معدنکاری سبز, مدل, مدیریت, ایران}
    Hossein Fakhraee *, Mohammad Yazdi, Seyed Mohammad shibeiri, Ravanbakhsh Shirdam, Hassan Barzegar

    Green mining is a set of scientific and technical methods to reduce the harmful environmental effects of mining in different stages of exploration, extraction، processing, and exploitation and inactive mine. The main purpose of this research was to design a green mining management model by determining of the indicators affecting green mining. The research is basic and applied type. We used the questionnaire form to get expert comments about green mining indicators. DEMATEL and DPSIR methods were used to evaluate these data. Based on the data, 11 indicators are affecting green mining. The results show that the economic growth index and the minining environmental database index are the main indicators of a green mining model. The indexs of environmental regulations, globalization and acting to environmental conventions are the weak indicators of a green mining model. Environmental knowledge of organization, companies and employee index, role of mine owner's index and role of NGO Index are relatively independent indicators from each other's and with low impact. The index of continuous environmental evaluation and the index of application of modern technology in green minning are independent indicators and do not have effect on other indicators.

    Keywords: Green Mining, Indicator, Management, model, Iran}
  • الهام یوسفی*، زینب کریم زاده مطلق، فاطمه دعاگویان، مرتضی نخعی نژاد
    زمینه و هدف

    مقاله حاضر با هدف به روز رسانی آمار و اطلاعات پزشکی استان خراسان جنوبی از لحاظ تعداد بیمارستان ها، مراکز درمانی، کلینیک ها و مطب ها، میزان و نوع پسماند تولیدی و نحوه ی جمع آوری و امحاء این مراکز به تفکیک شهرستان های استان صورت گرفته است.

    روش تحقیق

    بازدید و پایش به مدت سه هفته پیاپی از مراکز تولیدکننده ی پسماند پزشکی و اخذ اطلاعات از مراجع ذی ربط در خصوص میزان و نحوه مدیریت پسماندهای پزشکی به جمع آوری اطلاعات و پایش پسماندهای پزشکی استان پرداخته شد.

    یافته ها

    کمیت کل پسماند پزشکی در استان 228/1537 کیلوگرم در روز می باشد. که این مقدار برای پسماندهای عفونی و تیز و برنده، آسیب شناختی و شیمیایی-دارویی به ترتیب 84/1490، 39/13 و 998/32 کیلوگرم در روز می باشد. میزان پسماند پزشکی به تفکیک نوع پسماند (پسماندهای عفونی و تیز و برنده، آسیب شناختی و شیمیایی-دارویی) برای بیمارستان ها به ترتیب 1106، 33/12 و 695/28، مراکز درمانی 47/182، 0 و 438/0، کلینیک ها 65/158، 0 و 56/1، آزمایشگاه ها 73/21، 06/1، 08/1 و مطب ها 99/21، 0 و 225/2 کیلوگرم در روز می باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به وجود 1044عدد تخت فعال در این مراکز، سرانه تولید زباله به ازای هر تخت فعال در روز 098/1 کیلوگرم برآورد شده است که نسبت به متوسط کشوری از وضعیت بهتری برخوردار می باشد. با توجه به بررسی های صورت گرفته کمترین میزان مشکل در مراکز تولیدکننده ی پسماند دولتی و در زمینه ی پسماندهای عفونی می باشد. همچنین در رابطه با پسماندهای شیمیایی و دارویی وجود برنامه ای مدون در استان در رابطه با نحوه مدیریت و امحاء بسیار احساس می شود. در نهایت می توان گفت بیشترین میزان مشکل در زمینه ی مراکز خصوصی تولیدکننده ی پسماند پزشکی می باشد، که سازماندهی و مدیریت آن در حال پیاده سازی می باشد و امید است این مسیر با سرعت بیشتری طی شود.

    کلید واژگان: پسماند پزشکی, کمیت, مدیریت, استان خراسان جنوبی}
    Elham Yousefi *, Zeynab Karimzadeh Motlag, Fatemeh Doagoyan, Morteza Nakhainejad
    Background and Aims

    This article is intended to update the statistics and medical information of South Khorasan province in the number of hospitals, health centers, clinics and physicians' offices, the amount and type of waste produced and way of collection and destruction of these centers the county of the province has been divided.

    Materials and Methodology

    Collecting data and monitoring the province's medical wastes. Visitors and monitored for three weeks and review the management of medical waste and getting information from the authorities was performed.

    Results

    The total quantity mean of waste generated in the Medical waste of Province are 228/1537 kg/day. This amount for infectious and sharp, pathological and chemical-pharmaceutical wastes are 1490.84, 13.39 and 33.998 kg/day respectively. The type of medical waste (infectious and sharp, pathological and chemical-pharmaceutical wastes) for hospitals by 1106, 12.33 and 28.695, medical centers 182.47, 0, 0.438, clinic 158.65, 0, 1.56, laboratories 21.73, 1.06, 1.08 and offices 21.99, 0 and 2.225 kg per day.

    Conclusion

    According to the 1044 number of beds in these facilities, the per capita production of waste per bed per day, compared to the national average of 1.098 kg is estimated that the situation is better. According to a survey conducted, the least amount of problem is in government waste producing centers and in the field of infectious waste. Also in connection with the chemical and pharmaceutical wastes existence a program written in province in regarding the management and destruction of is much felt. Finally, it can be said that most of the problems is in the field of private sector producer of medical waste, the organization and its management is being implemented and it is hoped that this path be taken more quickly.

    Keywords: Medical waste, Quantity, Management, South Khorasan province}
  • نادیا کمالی*، عادل جلیلی، پروانه عشوری، مرتضی خداقلی

    درمنه زارها میلیون ها هکتار از رویشگاه های طبیعی کشور را به خود اختصاص می دهند و وسیع ترین اکوسیستم مرتعی ایران به شمار می روند. وابستگی انواع جوامع گیاهی و جانوری به این رویشگاه ها موید ظرفیت بالای آن ها است و مدیریت اکوسیستمی و جامع در این رویشگاه ها بسیار حایز اهمیت است.. گونه های جنس درمنه در حدود 34 میلیون هکتار از مناطق استپی و نیمه استپی ایران، پراکنش دارند که حدود 21 درصد از مساحت خشکی های کشور را در بر می گیرند. این رویشگاه ها با توجه به سختی شرایط زیستگاهی، بسیار حساس و شکننده می-باشند. تغییرات آب و هوایی، چرای مفرط و تغییر کاربری اراضی، در تعیین سرنوشت این رویشگاه ها بسیار مهم می باشند. تقسیم بندی درمنه زار با رویکرد مدیریت چرای دام نگاهی نامناسب و تحمیلی به-شمار می رود و موجب غفلت از پتانسیل واقعی این رویشگاه ها شده است، در حالیکه نتایج مطالعات مختلف صورت گرفته در این مناطق نشان می دهد متوسط تولید علوفه در این اکوسیستم ها بسیار ناچیز و حدود 150 کیلوگرم در هکتار است، این ارزش گذاری با نگاه تامین علوفه مانع اتخاذ راهبردی مناسب در سیستم دام پروری کشور برای تامین انرژی مورد نیاز دام می گردد. لذا با توجه به شکنندگی این اکوسیستم ها و خدماتی که این عرصه های طبیعی به کشور ارایه می کنند بازنگری در مدیریت آن ها در راستای استفاده از توان واقعی در حفظ تنوع زیستی و حفاظت آب و خاک امری ضروری است.

    کلید واژگان: درمنه زار, اکوسیستم مرتعی, مدیریت}
    Nadia Kamali *, Adel Jalili, Parvaneh Ashouri, Morteza Khodagholi

    Artemisia spp. occupy millions of hectares of natural habitats in the country and is considered the largest rangeland ecosystem in Iran. The dependence of various plant and animal communities on these habitats confirms their high capacity, and comprehensive management in these habitats is of utmost importance. Planning in the field of rangeland ecosystem management requires basic information in these areas. According to the results, Artemisia species are distributed in about 34 million hectares of steppe and semi-steppe regions of Iran, covering about 21% of the country's land area. Artemisia sieberi and Artemisia aucheri are the most abundant Artemisia species in Iran. Unfortunately, in recent years, the drying up of Artemisia spp. has been observed in many parts of the country, mainly due to overgrazing and successive droughts. These habitats are very sensitive and fragile due to the harsh habitat conditions. Climate change, overgrazing, and land-use change are very important in determining the fate of these habitats. Artemisia lands classification with grazing management approach is an inappropriate and imposed view and has neglected the real potential of these habitats. However, the results of various studies conducted in these areas show that the average forage production in these ecosystems is very low and about 150 kg/ha. This valuation with the view of forage supply prevents the adoption of an appropriate strategy in the country's livestock system to supply the energy needed by livestock. Therefore, due to the fragility of these ecosystems and the services that these natural areas provide to the country, it is necessary to review their management to use the real potential in preserving biodiversity and protecting water and soil.

    Keywords: Artemisia, rangeland ecosystems, management}
  • سارا فروتن*، حجت الله رشیدی

    امروزه مدیریت راهبردی پسماندهای شهری گامی موثر در جهت تحقق اهداف سازمانی در برنامه های بلند مدت می باشد. لذا هدف این پژوهش ارایه برنامه ریزی راهبردی مدیریت پسماند استان گلستان برای رسیدن به نتیجه مطلوب است. در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی، اطلاعات اولیه از طریق متون کتابخانه ای، مشاهدات، تکمیل پرسشنامه از طریق 30 نفر افراد متخصص در این زمینه به دست آمد. سپس به منظور ارایه برنامه راهبردی مدیریت پسماندهای استان گلستان از ماتریس SWOT و ماتریس برنامه ریزی کمی راهبردی QSPM استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان داد مهم ترین راهبرد با بالاترین امتیاز جهت تحقق اهداف سازمان و دستیابی به توسعه پایدار در استان گلستان همکاری و حمایت دولت جهت تخصیص اعتبارات لازم است. مهیا کردن موقعیت جهت جذب بخش مشارکت های خصوصی اولویت بعدی است. اولویت های راهبردی به دست آمده در این تحقیق میتواند در مسیر توسعه پایدار، گامیاصولی جهت تحقق اهداف محیط زیستی مدیریت پسماند شهرداری ها و دهیاری های استان گلستان به شمار رود. از سوی دیگر شهرداری ها و سازمانهای محلی میتوانند سیاستهای لازم را جهت تقویت ابتکارها و ابداعهای محلی سازماندهی و اجرا نمایند. همچنین خانواده ها، صنایع و مشاغل، اداره ها و ارایه کنندگان خدمات در زمینه پسماند، ملزم به اجرای سیستم مدیریت پسماند شهری هستند.

    کلید واژگان: برنامه ریزی راهبردی, پسماند, مدیریت و شهرداری ها و دهیاری های استان گلستان}
    Sara Foroutan *, Hojatollah Rashidi

    Today, Municipal solid waste strategic management is an effective step towards achieving organizational goals in long-term plans, the aim of this study was to provide strategic planning for solid waste management in Golestan province to achieve the desired result. In this descriptive-analytical study, basic information through Library texts, observations, questionnaire completion through 30 experts were obtained in this field. Then, SWOT matrix and QSPM quantitative strategic planning matrix were used to present the strategic plan of solid waste management in Golestan province.The findings showed that the most important strategy with the highest score is necessary to achieve the goals of the organization and achieve sustainable, cooperation and government support for allocation of credits. It is the next priority to create the opportunity to attract private partnerships. The strategic priorities can be achieved in the path of sustainable development, a suitable step for achieving the goals of the environment biological solid waste management in Municipalities and Villages of Golestan Province. Municipalities and local organizations can organize and implement the necessary policies to strengthen local innovations. Families, industries and businesses, departments and service providers in the field of solid waste are also required to implement urban solid waste management system.

    Keywords: Strategic Planning, Solid waste, Management, Municipalities, Villages of Golestan Province}
  • طاهره اردکانی*، علیرضا میکائیلی تبریزی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمد زاده
    زمینه و هدف

    اکوتوریسم در حال حاضر به یک فعالیت مهم اقتصادی در مناطق طبیعی جهان تبدیل شده است و فرصت هایی برای بازدیدکنندگان فراهم می سازد تا بتوانند تجلی طبیعت و فرهنگ را تجربه کنند که این مهم در مناطق بازدیدی بیشتر اتفاق می افتد. مدیران  این مناطق باید بتوانند بین نیاز به تفرج و اثرات حاصل از اکوتوریسم، تعادل برقرار کنند. هدف از این مقاله، ارایه مجموعه ای از راهبردها برای مدیران اکوتوریسمی، جهت تسهیل تصمیمات در رابطه با مدیریت و توسعه اکوتوریسم می باشد.

    روش بررسی

    این تحقیق با مروری بر مهمترین راهبردهای مدیریتی مناطق بازدیدی جهت تحقق هدف توسعه پایدار از گذشته تا حال(Eurostate[1],UNWTO[2], The Nature Conservancy[3]) تلاش نموده تا به اهمیت پیاده سازی راهبردها و لزوم استفاده صحیح آن اشاره شود.

    یافته ها

    راهبردهای مدیریتی، اساس یک طرح مدیریتی اکوتوریسم((EMP[4] را تشکیل می دهند. در این مقاله، راهبردهای کلیدی مدیریت اکوتوریسم شامل زون بندی برای استفاده بازدیدکنندگان، طرح ریزی و طراحی مکان بازدیدکننده، طراحی زیرساخت های پایدار، سازوکارهای تولید درآمد، مدیریت و پایش بازدیدکننده و راهنمایان طبیعت گرا به تفصیل معرفی گردید.

    بحث و نتیجه گیری

    در نتیجه اجرای هر یک از این راهبرد های مدیریتی اکوتوریسم در یک منطقه بازدیدی، شرایط برای توانمند شدن بالقوه مناطق برای اکوتوریسم به صورت یک نیرو درجهت توسعه پایدار، مهیا خواهد شد و برای مدیران مناطق بازدیدی و همچنین دیگر کارگزاران اکوتوریسم مانند تورگردانان و توسعه دهندگان هتل ها، مثمر ثمرخواهد بود.

    کلید واژگان: اکوتوریسم, برنامه ریزی و مدیریت, راهبرد های مدیریتی اکوتوریسم, حفاظت و توسعه پایدار}
    Tahere Ardakani *, Ali Reza Mikaeli, Abdolrassoul Salmanmahiny, Marjan Mohammadzadeh
    Background and Objective

    Ecotourism is an important economic activity in natural areas of the world and will provide opportunities for visitors to experience the manifestation of nature and culture and this important happens in visited areas. Managers must be able to make balance between recreation needs and resulted impacts of ecotourism in those areas. This paper provides a set of guidelines to facilitate decisions regarding ecotourism management and development for ecotourism managers.
    Material and Methodlogy: This study is aiming at a mention of the importance of strategies implementation and necessity of correct using those by overview of the important management strategies of visited areas for achieving to sustainable development goal from past to now, for example UNWTO, Eurostate, The Nature Conservancy.

    Findings

    Management strategies form a base of an ecotourism management plan (EMP). In this paper, ecotourism management key strategies were introduced in detail that included zoning for visitor uses, planning and design of visits site, sustainable infrastructure design, mechanisms for income generation, management and monitoring visitors and naturalist guides.
    Discussion and

    Conclusion

    Conditions will provide for potential empowerment of areas for ecotourism as a force in order to protect environment and sustainable development by the result of implementing each of these management strategies in a visited area and these will be fruitful for managers of visited areas and as well as other agencies such as, tour operator and hotel developers.

    Keywords: Ecotourism, Planning, Management, Tourism Management Strategies, Conservation, Sustainable Development}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال