فهرست مطالب محمد ارمند
-
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس خطاهای شناختی با نقش میانجی اهمال کاری دانش آموزان دارای اعتیاد به فضای مجازی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان اعم از دختر یا پسر مقطع متوسطه ی اول شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد. حجم نمونه، با استفاده از روش کلاین و در نظر گرفتن احتمال ریزش نمونه، 335 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از جمع آوری داده ها تعداد نهایی نمونه به 327 نفر کاهش یافت. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از رضایت از زندگی داینر ، خطاهای شناختی لیتنبرگ و همکاران ، اهمال کاری تاکمن و اعتیاد به اینترنت یانگ به دست آمد. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخص های میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون با نرم افزار SPSS-23 و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که خطاهای شناختی با نقش میانجی اهمال کاری توان پیش بینی رضایت از زندگی را در دانش آموزان دارای اعتیاد به فضای مجازی دارد.
کلید واژگان: رضایت از زندگی, خطاهای شناختی, اهمال کاری, اعتیاد به فضای مجازی}The present study was aimed at predicting life satisfaction based on cognitive errors with the mediating role of procrastination of students with cyberspace addiction. The statistical population of this research includes all students of the first secondary level in Tehran in the academic year of 1401-1400. The sample size, using the Klein method and taking into account the possibility of sample dropout, was considered to be 180 people who were selected using available sampling method. The main data of this research was obtained using Diener's life satisfaction, Litenberg et al.'s cognitive errors , Tuckman's procrastination and Young's Internet addiction . Descriptive statistics (mean, standard deviation, skewness and kurtosis indices) and inferential statistics of Pearson's correlation coefficient and structural equation modeling with LISREL software were used in data analysis. The results of the research indicated that cognitive errors with the mediating role of procrastination can predict life satisfaction in students with cyberspace addiction.
Keywords: Life Satisfaction, Cognitive Errors, Procrastination, Cyberspace Addiction} -
هدف
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش درس پژوهی بر صلاحیت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی بود.
روشنوع پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه گواه بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در دو گروه مساوی 30 نفری جایگزین شدند گروه آزمایشی مداخله آموزش درس پژوهی به معلمان دوره ابتدایی و آزمودنی های گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری مداخله ای دریافت نکردند. گردآوری داده ها با کمک پرسشنامه استاندارد صلاحیت های حرفه ای انجام شد. همچنین تحلیل داده های پژوهش با از استفاده از تحلیل کوواریانس بین گروهی انجام شد.
یافته هابعد از مقایسه داده های بدست آمده در پیش آزمون و پس آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل و با انجام آزمون تحلیل کواریانس بین گروهی، نتایج نشان داد بین نمرات کل صلاحیت های حرفه ای معلمان گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای دوره آموزشی درس پژوهی، نسبت به گروهی که آموزش درس پژوهی ندیده اند تفاوت معناداری وجود داشته است بنابراین آموزش درس پژوهی، صلاحیت حرفه ای معلمان آموزش دیده را در سطح معناداری افزایش داده است. همچنین نمره صلاحیت حرفه ای در معلمانی که آموزش درس پژوهی را دریافت کرده اند، بهبود بیشتری پیدا کرده است.
نتیجهاز آنجا که آموزش درس پژوهی بر صلاحیت حرفه ای معلمان تاثیر دارد، توصیه می شود به آموزش درس پژوهی برای رشد و تقویت صلاحیت حرفه ای معلمان توجه گردد. بنابراین برای بهبود کیفیت تدریس و یادگیری در مدارس ابتدایی، لازم است تا معلمان به شاخص های صلاحیت حرفه ای خود توجه کنند و با استفاده از درس پژوهی به مطالعه، تحلیل و بهبود برنامه های تدریس خود بپردازند.
کلید واژگان: درس پژوهی, صلاحیت های حرفه ای معلمان, معلمان ابتدایی, مدارس ابتدایی, تدریس اثربخش, آموزش و پرورش}PurposeThe purpose of this research was to investigate the effectiveness of lesson study training on the professional competencies of primary school teachers.
MethodThe present study was semi-experimental with a pre-test, post-test follow-up design with a control group. With the available sampling method, 30 people were selected and randomly divided into two equal groups of 30 people. They were replaced by the experimental group of lesson study training for primary school teachers and the subjects of the control group did not receive any intervention until the end of the follow-up phase. Data collection was done with the help of standard questionnaire of teachers' professional competencies. The data analysis of the research was done using Covariance Analysis of Intergroup Effects.
FindingsAfter comparing the data obtained in the pre-test and post-test between the experimental and control groups and performing the analysis of covariance between the groups, the results showed that there was significant difference between the total scores of the teachers' professional competencies in the experimental and control groups after the implementation. There was a significant difference in the lesson study training course compared to the group that did not receive lesson study training, so lesson study training has increased the professional competence of the trained teachers at a significant level. Also, the professional competencies score of teachers who have received lesson study training has improved more.
ConclusionThe effectiveness of lesson research training on the professional qualifications of primary school teachers has been influenced by dimensions and components such as content knowledge, educational knowledge, experience, reflective and critical thinking, mass collaboration, student learning, problem solving and innovation, empowerment and ownership, which work together to promote Teacher development, student learning, and overall amelioration of school education are applied.The indicators of professional competence of primary school teachers include: teaching skills, expert knowledge, classroom management, interpersonal communication, motivating and motivating students, and the ability to assess and evaluate. These indicators play an important role in determining the quality of teaching and the academic progress of students.In pedagogy, teachers can ameliorate their skills in teaching subjects by using their professional competence indicators. By analyzing the pros and cons of the courses and providing proper solutions, they can increase the quality of their teaching and strengthen the students' learning, and by examining the main topics and educational methods in providing the content, they can make the necessary changes and improvements in their teaching programs.According to the above explanations, it can be concluded that there is a direct relationship between the indicators of professional competence of primary school teachers and pedagogy. The indicators of teachers' professional competence affect the quality of students` teaching and learning, and the research enables teachers to improve the quality of students` teaching and learning by applying these indicators. Eventually, in order to improve the quality of teaching and learning in elementary schools, it is essential for teachers to pay attention to their professional competence indicators and to study, analyze and improve their teaching programs by applying case studies.Since lesson study training has an effect on the professional qualification competencies of teachers, it is recommended to pay attention to lesson study training to grow and strengthen the professional competencies of teachers. Therefore, in order to improve the quality of teaching and learning in elementary schools, it is necessary for teachers to pay attention to their professional competence indicators and to study, analyze and improve their teaching programs using lesson research.Regarding the results and considering the positive and constructive effect of the pedagogy on an important category such as the teachers` professional competence, it is recommended that this curriculum is widely taught to teachers in all schools and educational levels; additionally, the teachers apply them in their teaching method.The findings indicate that under the pre-test statistical control conditions, with 95% reliability, the ratio between the total scores of the teachers' professional qualifications of the experimental group and the control group after carrying out the training course via applying pedagogy for primary school teachers, a significant difference was observed in the group which had not been exposed by training. Thus, the pedagogy has an impact on the professional qualifications of elementary teachers.
Keywords: lesson study, Teachers' Professional Competencies, Primary Teachers, Primary schools, Effective Teaching, Education} -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 130 (دی 1402)، صص 2025 -2040زمینه
تفکر انتقادی را هنر تجزیه و تحلیل و ارزیابی تفکر همراه با بررسی برای اصلاح آن تعریف می کنند. پرورش تفکر انتقادی یکی از نیازهای اساسی زندگی بشر برای تصمیم گیری، انتخاب و شناخت عمیق نسبت به مسایل مختلف است. در مورد نقش احتمالی سواد تحلیلی و سواد رایانه ای در پیش بینی تفکر انتقادی با توجه به متغیر جنسیت، شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدفپژوهش حاضر با هدف پیش بینی تفکر انتقادی از طریق سوادهای رایانه ای و تحلیلی با نقش تعدیل کننده جنسیت در دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان گیلان انجام شد.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه آماری شامل 384 نفر (191 دختر و 193 پسر) بود که به روش تصادفی و به صورت حضوری و مجازی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تفکر انتقادی (ریکتس، 2003)، پرسشنامه های محقق ساخته سواد رایانه ای و سواد تحلیلی بود. داده ها با استفاده از آماره های رگرسیون سلسله مراتبی، رگرسیون چندمتغیری و آزمون Z و با بهره گیری از نرم افزار SPSS26 مورد تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیه ها سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته هانتایج نشان داد اثر سواد تحلیلی و سواد رایانه ای بر تفکر انتقادی دانش آموزان مثبت و معنی دار است و 43 درصد از تغییرات آن را تبیین می کنند. همچنین روابط چندگانه سواد تحلیلی و سواد رایانه ای با تفکر انتقادی در دانش آموزان پسر قوی تر از دختران بوده است.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد تفکر انتقادی در دانش آموزان می تواند به واسطه متغیرهای سواد تحلیلی و سواد رایانه ای با توجه به نقش جنسیت، پیش بینی شود.
کلید واژگان: سواد رایانه ای, سواد تحلیلی, تفکر انتقادی, جنسیت}BackgroundCritical thinking is defined as the art of analyzing and evaluating thinking along with a review to correct it. Critical thinking is one of the basic needs of human life for decision-making, selection, and deep understanding of various issues. There is a research gap regarding the possible role of analytical literacy and computer literacy in predicting critical thinking with regard to the gender variable.
AimsThis study was conducted to predict critical thinking through computer and analytical literacy with the mediating role of gender in second-year high school students of Gilan province.
MethodsResearch method was descriptive correlation type and the statistical population included second-year high school students of Gilan province in the first half of the academic year 2019-2020. The statistical sample included 384 people (191 girls and 193 boys) who were randomly selected in person and virtual. Data collection tools included critical thinking questionnaire (Ricketts', 2003) and researcher-made computer and analytical literacy questionnaires. The data were analyzed using hierarchical regression, multivariate regression, and Z-test using SPSS software version 26, and a significance level of 0.05 was considered to test the hypotheses.
ResultsThe results showed that the effect of analytical literacy and computer literacy on students' critical thinking is positive and significant and explains 43% of its changes. Also, multiple relationships between analytical literacy and computer literacy with critical thinking have been stronger in male students than in female students.
ConclusionAccording to the obtained findings, it seems that Critical thinking in students can be predicted by the variables of analytical literacy and computer literacy according to the role of gender
Keywords: Computer literacy, analytical literacy, critical thinking, gender} -
هدف
این پژوهش به منظور مطالعه اثربخشی روش درس پژوهی بر خودکارآمدی معلمان ابتدایی انجام گرفته است.
روش شناسی:
روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل معلمان کلاس ششم مدارس ابتدایی شهر تهران بود وحجم نمونه شامل 60 معلم بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب و در گروه های آزمایشی (30) نفر و گواه (30 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خودکارآمدی شغلی (ریگز و نایت - 1994) بود. در مرحله پیش آزمون متغیر وابسته (پرسش نامه خودکارآمدی شغلی) روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. آنگاه متغیر مستقل (آموزش درس پژوهی) طی 12 جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس در مرحله پس آزمون،متغیروابسته مجددا برای هر دو گروه (آزمایش و گواه) اجرا شد. روایی پرسشنامه از طریق متخصصان بررسی و تایید شد. پایایی کل پرسشنامه خودکارآمدی شغلی حسب ضریب آلفای کرونباخ 86/0 و ضریب کرونباخ زیر مقیاس های باورهای خودکارآمدی فردی 86/0،انتظار پیامدهای فردی 88/0 ، باورهای کارآمدی جمعی 88/0و انتظار پیامدهای جمعی 85/0بودند. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 استفاده شد.
نتایجآزمون تحلیل کوواریانس نشان داد نمرات پیش آزمون خودکارآمدی معلمان بین اثر دو گروه آزمایش (آموزش درس پژوهی) و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (P=0.000 و F=28/678)، این بدان معناست که نمره خودکارآمدی در معلمانی که آموزش درس پژوهی را دریافت کرده اند، بهبود بیشتری یافته است.
بحث و نتیجه گیریاز آنجا که آموزش درس پژوهی بر خودکارآمدی معلمان تاثیر دارد ،توصیه می شود به آموزش درس پژوهی برای رشد و تقویت خودکارآمدی معلمان توجه گردد.
کلید واژگان: آموزش درس پژوهی, خودکارآمدی, خودکارآمدی جمعی, خودکارآمدی قردی, معلمان دوره ابتدایی}ObjectiveThis research was conducted to study the effectiveness of the lesson study method on the self-efficacy of primary school teachers.
MethodologyThe research method was quasi-experimental and pre-test-post-test design with two experimental groups and a control group. The statistical population included sixth grade teachers of primary schools in Tehran and the sample size included 60 teachers who were randomly selected and replaced in the experimental (30 people) and control (30 people) groups. The data collection tool included the job self-efficacy questionnaire (Riggs and Knight-1994). In the pre-test stage, the dependent variable (job self-efficacy questionnaire) was conducted on both experimental and control groups. Then, the independent variable (lesson study training) was implemented on the experimental group during 12 sessions of 90 minutes, and the control group did not receive any training. Then, in the post-test stage, the dependent variable (job self-efficacy questionnaire) was administered again for both groups (experiment and control). The validity of the questionnaire was checked and confirmed by experts. The total reliability of the job self-efficacy questionnaire according to Cronbach's alpha coefficient was 0.86 and the reliability coefficient of its sub-scales including individual self-efficacy beliefs was 0.86, individual outcome expectations were 0.88, collective efficacy beliefs were 0.88 and collective outcome expectations were 0.85. In order to analyze the data, descriptive statistics and inferential statistics (analysis of covariance test) were used in SPSS software version 22.
FindingsThe analysis of covariance test showed that there is a significant difference in the pre-test scores of teachers' self-efficacy between the effect of the two experimental groups (lesson study training ) and the control group (P=0.000 and F=28.678), which means that the self-efficacy score in teachers who They have received the lesson study training, it has improved more.
ConclusionSince lesson study training has an effect on teachers' self-efficacy, it is recommended to pay attention to lesson study training to grow and strengthen teachers' self-efficacy.Key words:lesson study training, self-efficacy, collective efficacy beliefs, individual self-efficacy beliefs, primary school teachers.
Keywords: lesson study training, Self-efficacy, collective efficacy beliefs, individual self-efficacy beliefs, Primary school teachers} -
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اقتصادی بر اساس رویکرد توسعه پایدار برای دوره متوسطه اول بود. روش شناسی مطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد ترکیبی، طرح اکتشافی متوالی مدل تدوین طبقه بندی بود. در بخش طراحی الگو، با بهره گیری از روش سنتزپژوهی و در شش گام، منابع نوشتاری ملی و بین المللی در زمینه تربیت اقتصادی و توسعه پایدار، انتخاب، تحلیل و ترکیب شدند. بر اساس نتایج به دست آمده از سنتزپژوهی، چهار ضرورت برنامه درسی تربیت اقتصادی مبتنی بر توسعه پایدار شناسایی شدند که عبارت اند از: رشد و پیشرفت شخصی در زندگی، رشد و پیشرفت اقتصادی کشور، درونی کردن ارزشهای توسعه پایدار در دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان. همچنین الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اقتصادی مبتنی بر توسعه پایدار با چهار عنصر هدف، محتوا و شیوه سازماندهی آن، روش تدریس و شیوه ارزشیابی، طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگو، از روش پیمایشی استفاده شد. به این منظور پرسشنامه محقق ساخته را ده تن از متخصصان دانشگاهی در حوزه برنامه درسی و تربیت اقتصادی تکمیل کردند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه برداری تعمدی یا هدفمند از نوع موارد ویژه استفاده شد. نتایج نشان داد که از منظر متخصصان، الگوی پیشنهادی در سطحی مطلوب و قابل قبول طراحی شده است. الگوی طراحی شده به دانش آموزان می آموزد که چگونه می توانند بدون تخریب محیط زیست و با رعایت حقوق دیگران، به رشد و توسعه اقتصادی خود و جامعه کمک کنند.
کلید واژگان: برنامه درسی, تربیت اقتصادی, توسعه پایدار, دوره متوسطه اول, طراحی الگو}In order to help junior high school students with their future economic needs, an economic training curriculum was developed and validated based on the sustainable development approach. Initially both national and international sources on economic training and sustainable development were perused and a subset there of selected, analyzed, and synthesized. Accordingly, four requirements for such a curriculum were identified: personal development and advancement in life, national economic development and advancement, internalization of values related to sustainable development by the students, and their academic achievement. Furthermore, the desired model for the developmentally based curriculum in economic training was developed containing the four basic elements of objective, content, organization, and teaching and evaluation methods. To validate the model, the views of ten experts in curriculum development and economic training were sought on the developed model, using a questionnaire. Results show that these experts consider the developed model as desirable as it could help the students with their future economic needs without ecological damages done to the environment or incursions to others’ rights committed.
Keywords: curriculum, economic training, sustainable development, junior high school, model design} -
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی راهبردهای یادگیری بیماری کرونا می باشد. روش این پژوهش، آمیخته و ترکیبی (کمی و کیفی) و از نوع پیش آزمون و پس آزمون چندگروهی (آزمایشی گسترش یافته) بوده است. در مرحله کیفی جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان و مدیران مقاطع متوسطه دوره دوم شهر رشت تعیین گردید و در مرحله کمی جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس ناحیه 2 شهر رشت در سال تحصیلی 1401 - 1400 بوده است (500 =N). از جامعه آماری مذکور به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین مدارس متوسطه دوره دوم شهر رشت 2 مدرسه انتخاب شد و در بین کلاس های این 2 مدرسه (بعد از بررسی همگن بودن کلاس ها) 50 نفر از 2 کلاس همگن به صورت تصادفی انتخاب و در مرحله بعدی به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان گروه آزمایشی و دیگری به عنوان گروه کنترل (در گروه های 25 نفره) تعیین گردید. طبق نتایج پژوهش می توان بیان کرد که با توجه به مقدار کوواریانس در متغیر خودکارآمدی تحصیلی (sig=0.00 F=36.97,)، این متغیر معنادار است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده (تحلیل کوواریانس در متغیر اهمال کاری تحصیلی (sig=0.00, F=25.71)) می توان گفت گروه آزمایش تغییر معناداری در اهمال کاری تحصیلی نسبت به گروه کنترل تحت تاثیر مداخله به وجود آمده است یعنی تدوین راهبردهای یادگیری از منظر فراشناختی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شاغل به تحصیل در مدارس ناحیه 2 شهر رشت اثربخش است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل کوواریانس در متغیر فرسودگی تحصیلی که مقدار (sig=0.00 , F=30.42) می باشد، می توان گفت گروه آزمایش تغییر معناداری در فرسودگی تحصیلی نسبت به گروه کنترل تحت تاثیر مداخله به وجود آمده است یعنی تدوین راهبردهای یادگیری از منظر فراشناختی بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شاغل به تحصیل در مدارس ناحیه 2 شهر رشت اثربخش است.
کلید واژگان: راهبرد یادگیری, فراشناختی, خودکارآمدی تحصیلی, اهمال کاری, فرسودگی تحصیلی}Journal of Curriculum Development and Educational Planning Research, Volume:13 Issue: 2, 2023, PP 75 -92The purpose of the current research is to identify learning strategies from a metacognitive perspective and to investigate its effect on academic self-efficacy, procrastination and academic burnout of male students of the second year of high school in the period of Corona virus. The method of research was mixed (quantitative and qualitative) and of the type of multi-group pre-test and post-test (extended experiment). In the qualitative stage, the statistical population included teachers and principals of junior high schools of Rasht, and in the quantitative stage, the population included all male students of junior high schools in the second district of Rasht in the academic year of 1401-1400 (N=500). Two schools were selected from the mentioned population via multi-stage cluster sampling (after checking the homogeneity of the classes). Fifty individuals from two homogeneous classes were selected randomly selected and were randomly assigned as the experimental and control groups (each containing 25 people). It can be stated that according to the covariance value in the academic self-efficacy variable (sig=0.00, F=36.97), this variable is significant. Also, it can be stated that the experimental group had a significant change in academic procrastination compared to the control group under the influence of the intervention (analysis of covariance in the variable of academic procrastination (sig=0.00, F=25.71)) that is, the development of learning strategies from a meta-cognitive perspective is effective on the academic procrastination of male students. Also, according to the results obtained from the analysis of covariance in the variable of academic burnout, which is (sig=0.00, F=30.42), it can be claimed that the experimental group had a significant change in academic burnout compared to the control group under the influence of the intervention. Thus, formulating learning strategies from a metacognitive perspective is effective on the academic burnout of students.
Keywords: Learning strategy, Metacognition, academic self-efficacy, procrastination, academic burnout} -
نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و هفتم شماره 1 (پیاپی 52، بهار و تابستان 1402)، صص 116 -142هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه استادان دانشگاهی درباره میزان انتقال پذیری استانداردهای کتاب درسی به محتواهای یادگیری الکترونیکی در فضای دانشگاهی ایران بود. در این پژوهش آمیخته 132 عضو هیئت علمی، پرسشنامه ای برخط متشکل از هفت گروه و شامل 90 گویه مربوط به استانداردهای کتاب درسی کاغذی و 8 پرسش تشریحی را تکمیل و در آن میزان انتقال پذیری هریک از استانداردها به محتوای یادگیری الکترونیکی را ارزیابی کردند. برای مقایسه میانگین گروه های مختلف استانداردها با یکدیگر، از آزمون تحلیل واریانس درون آزمودنی، مجذور اتای نسبی و آزمون بونفرونی استفاده شد. تحلیل داده های کیفی نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. نتایج کمی پژوهش نشان داد انتقال پذیرترین موارد، به ترتیب گروه استانداردهای آموزشی، زبان شناختی و محتوایی بودند. گروه استانداردهای فرهنگی اجتماعی نیز تا حد قابل قبولی انتقال پذیر گزارش شدند. در نهایت، پایین ترین میزان انتقال پذیری ادراک شده در ارتباط با گروه استانداردهای ساختاری و ظاهری و فنی بود. یافته های کیفی پژوهش نیز به استخراج چهار درون مایه از جمله اصول مبنایی در همه محیط ها، امکانات افزوده محتوای یادگیری الکترونیکی، انعطاف و انطباق پذیری استانداردها و چالش ها و اشکالات استانداردها منجر شد. بینش های به دست آمده از پژوهش حاضر می توانند دلالت های نظری و عملی درخور توجهی را برای تدوین استانداردهای بومی برای تهیه محتواهای الکترونیکی دانشگاهی در ایران داشته باشند.کلید واژگان: استاندارد آموزشی, کتاب درسی, یادگیری الکترونیکی, انتقال پذیری}The aim of the current research was to investigate the perceptions of university professors as to the degree of transferability of textbook standards to electronic learning environments in the Iranian academic environment. In this mixed-method study, 132 faculty members completed an online questionnaire consisting of seven categories and 90 items related to textbook standards and 8 descriptive questions and evaluated the transferability of each of the standards to the electronic learning environment. To compare the mean differences of the standard groups with one another, within-subject analysis of variance, partial eta square and Bonferroni test were used. Qualitative data analysis was also carried out using the thematic analysis method. The quantitative results of the research showed that the most transferable items were the educational, linguistic, and content standards, respectively. The group of social-cultural standards was also reported to be transferable to an acceptable extent. Finally, the lowest perceived transferability was related to the group of structural, appearance and technical standards. The qualitative findings of the research also led to the extraction of four themes, including fundamental principles in all environments, enhanced possibilities of e-learning, flexibility and adaptability of the standards, and challenges and problems of adopting the standards. The insights obtained from the present research can have significant theoretical and practical implications for the establishment of local standards of developing electronic contents in the Iranian academic context.Keywords: educational standards, Textbooks, Electronic Learning, transferability}
-
هدف
این پژوهش باهدف طراحی الگویی برای تربیت زیبایی شناسانه بر اساس مبانی واصول و مولفه های زیبایی شناسانه در قرآن کریم صورت گرفته است.
مواد و روش هابه روش توصیفی تحلیلی از منابع کتابخانه ای واسنادی انجام شد. داده های پژوهش حاکی از آن است که مسیر تربیت زیبایی شناسانه، ازطریق تحقق مبانی و مولفه هایی است که به زیبایی در باور و اندیشه و امیال و اراده منتهی می شود و موجبات تحقق زیبایی های حقیقی را به وجود می آورد.در الگوی معرفی شده، هدف غایی تربیت زیبایی شناسانه ، ربوبی شدن، خداگونه گی یا تشبه به زیبایی مطلق است و در نهایت به متصف شدن انسان به صفات خداوند متعال می انجامد.
یافته هاعمومیت درک پذیری زیبایی، تعمیم زیبایی، تشکیک، توارث و انتقال زیبایی، مطلق بودن زیبایی، عینی بودن زیبایی، خداوند منشا زیبایی ، انسان نسخه ای از زیبایی مطلق ، زیبایی غایت کمال انسانی، زیبایی امری وجودی برخی از مبانی زیبایی شناسی معرفی شده قرآن است و مولفه های آن، تعادل تناسب،هدفمندی و کارایی را تشکیل می دهد.
نتیجه گیریدر ادامه بحث از میان مبانی و مولفه های بررسی شده،مضامین تربیتی استخراج گردید که تحقق آنها می توانند زمینه شکوفایی استعدادهای بالقوه متربی و هدایت آن به سوی اهداف مورد نظر رافراهم نمایند.
کلید واژگان: قرآن کریم, زیباشناسی, مبانی, مولفه ها, اصول, الگوی تربیتی}PurposeThis research was carried out with the aim of designing a model for aesthetic education based on the principles and aesthetic components in the Holy Quran.
Materials and methodsA descriptive analysis of library and documentary sources was done. The data of the research indicates that the path of aesthetic education is through the realization of the basics and components that lead to beauty in belief and thought, desires and will, and causes the realization of true beauty. In the presented model, the ultimate goal Aesthetic education is godliness, godlikeness, or resemblance to absolute beauty, and ultimately leads to the attribution of man to the attributes of God Almighty.
FindingsThe generality of the comprehensibility of beauty, the generalization of beauty, doubt, the inheritance and transmission of beauty, the absoluteness of beauty, the objectivity of beauty, God is the source of beauty, man is a version of absolute beauty, beauty is the ultimate human perfection, beauty is an existential matter, some of the basics of aesthetics are introduced. It is the Qur'an and its components are the balance of proportion, purposefulness and efficiency.
ConclusionIn the continuation of the discussion, among the foundations and components examined, educational topics were extracted, the realization of which can provide the basis for the flourishing of the potential talents of the educator and its direction towards the desired goals.
Keywords: Holy Quran, Aesthetics, Basics, Components, Principles, Educational Model} -
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی اجرا شد. جامعه آماری در این تحقیق عبارت بودند از دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی که در سال تحصیلی 1398-1399در منطقه 20 تهران مشغول به تحصیل بودند.این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی دخترانه منطقه 20 تهران دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هرمدرسه از بین کلاس های پایه ششم به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق نمونه گیری تصادفی دانش آموزان انتخاب شده یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش 34 نفر و مدرسهدیگر به عنوان گروه کنترل 34 نفر انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت یک ماه ، هشت جلسه آموزش خودگویی مثبت دریافت کردند.ابزار اندازه گیری آزمون خودکارآمدی عمومی شرر بود که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد.نتایج تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که خودگویی مثبت بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان به طورمعناداری موثراست.
کلید واژگان: خودگویی, خودگویی مثبت, خودکارآمدی, دانش آموزان} -
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر الگوی تدریس تعاملی آموزش الکترونیک بر خودکارآمدی تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر ابتدایی صورت گرفته است. روش تحقیق نیمه آزمایشی است. در تحقیق حاضر به علت گستردگی جامعه آماری نمونه گیری به روش تصادفی مرحله ای انجام شد و30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و پرسش نامه مهارت اجتماعی و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی بر روی آن ها انجام شده است. سپس به طور تصادفی ساده این تعداد در دو گروه 15 نفری یکی گروه آزمایش و دیگری گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در یک ماه و طی 4 جلسه 45 دقیقه ای مفید در کلاس به شیوه تدریس تعاملی آموزش الکترونیک آموزش دیدند، درحالی که گروه کنترل در طی این مدت برنامه روزانه معمول خود را دنبال می کردند و هیچ گونه مداخله آموزشی دریافت نکردند. پس از اجرای برنامه آموزشی، مجددا پرسش نامه بر روی هر دو گروه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که شرکت در کلاس های مبتنی بر الگوی تدریس تعاملی آموزش الکترونیک بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی به طور معناداری موثر بوده است. این نتایج نشان می دهد که الگوی تدریس تعاملی آموزش الکترونیک بر مهارت اجتماعی در ابعاد همکاری، ابراز وجود، خویشتن داری و همدلی، تاثیر مثبت و معنادار داشته است.کلید واژگان: الگوی تدریس تعاملی, آموزش الکترونیک, خودکارآمدی تحصیلی, مهارت اجتماعی}The aim of this study was to determine the effect of interactive teaching model of e-learning on academic self-efficacy and social skills of female elementary students. The research method is quasi-experimental. In the present study, due to the large statistical population, random sampling was performed and 30 people were selected as the sample and Garsham and Elliott (1999) social skills questionnaire and researcher-made academic self-efficacy questionnaire were performed on them. Then, by simple random number, this number was replaced in two groups of 15 people, one in the experimental group and the other in the control group. The experimental group was trained in interactive e-learning in one month and in 4 useful 45-minute sessions in the classroom, while the control group followed their usual daily schedule during this period and did not receive any educational intervention. After the training program, the questionnaire was administered to both groups again. Data analysis using analysis of covariance showed that attending classes based on the interactive teaching model of e-learning had a significant effect on the academic self-efficacy of female elementary school students. These results show that the interactive teaching model of e-learning has a positive and significant effect on social skills in the dimensions of: cooperation, assertiveness, self-control and empathy.Keywords: Interactive teaching model, E-learning, Academic self-efficacy, social skills, Students}
-
هدف
هدف از این پژوهش، ارایه یک الگو برای آموزش زیبایی شناسانه بر مبنای اصول و عناصر زیبایی شناسانه که در قرآن کریم بیان شده اند، می باشد.
مواد و روش هااین پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسنادی، الگویی برای تربیت زیبایی شناسانه بر اساس قرآن کریم ارایه داده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تربیت زیبایی شناسانه، مستلزم تحقق مبانی و عناصر زیبایی شناسانه است که زیبایی را در سطوح مختلف باور، فکر، هوس و اراده انسان تجلی داده و شرایط لازم برای ظهور زیبایی های حقیقی را فراهم می کند. در الگوی پیشنهاد شده، هدف نهایی تربیت زیبایی شناسانه، خداماندگار شدن، خدامثل شدن یا تقرب به زیبایی مطلق است که منجر به صفات خداوند سبحان در انسان می شود.
یافته هاقرآن کریم، مبانی و اصول زیبایی شناسانه ای را بیان می کند که برخی از آن ها عبارتند از: زیبایی، پدیده ای است که برای همه قابل فهم و قابل تعمیم است. زیبایی، قابل تفکیک و توارث و انتقال است. زیبایی، مطلق و عینی است. خداوند، منبع و مبدا زیبایی است. انسان، نسخه ای کوچک از زیبایی مطلق است. زیبایی، هدف و کمال انسان است. زیبایی، وجود دارد و نه فقط گفته می شود. عناصر زیبایی شناسانه که در قرآن مورد تاکید قرار گرفته اند، شامل: تعادل و تناسب، هدفمندی و کارآمدی هستند.
نتیجه گیریپس از بررسی مبانی و عناصر زیبایی شناسانه که در قرآن کریم آمده اند، مضامین و محورهای تربیتی مشخص شدند که با تحقق آن ها، می توان استعدادهای پنهان متربی را به وجود آورده و آن ها را به سمت اهداف نهایی هدایت کرد.
کلید واژگان: قرآن مجید, زیباشناسی, مبانی, مولفه ها, اصول, الگوی تربیتی}PurposeThe purpose of this research is to provide a model for aesthetic education based on the principles and elements of aesthetics stated in the Holy Quran.
Materials and methodsThis research has presented a model for aesthetic education based on the Holy Quran by using the analytical-descriptive method and using library and documentary sources. The results of the research show that aesthetic education requires the realization of aesthetic principles and elements that manifest beauty at different levels of human belief, thought, desire and will and provide the necessary conditions for the emergence of true beauty. In the proposed model, the ultimate goal of aesthetic education is to become God-like, God-like, or close to absolute beauty, which leads to the attributes of God Almighty in humans.
FindingsThe Holy Quran expresses aesthetic principles and principles, some of which are: Beauty is a phenomenon that can be understood and generalized by everyone. Beauty can be separated and inherited. Beauty is absolute and objective. God is the source and origin of beauty. Man is a small version of absolute beauty. Beauty is the goal and perfection of man. Beauty exists and is not just said. The aesthetic elements that are emphasized in the Quran include: balance and proportion, purposefulness and efficiency.
ConclusionAfter examining the basics and aesthetic elements mentioned in the Holy Quran, the themes and axes of education were determined, and by realizing them, it is possible to bring out the hidden talents of the teacher and guide them towards the final goals.
Keywords: The Holy Quran, aesthetics, basics, components, principles, educational model} -
نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 50، بهار و تابستان 1401)، صص 88 -136
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب استادان از شناسایی ویژگی های کتاب درسی دانشگاهی از دیدگاه استادان دانشگاه های دولتی تهران انجام شده است. رویکرد این تحقیق و راهبرد آن از نوع کیفی براساس پدیدارشناسی است. تعداد افراد مشارکت کننده در پژوهش نوزده نفر از استادان دانشگاه بودندکه به صورت هدفمند گلوله برفی به مشارکت دعوت شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختمند بود که به صورت دیداری و شنیداری ضبط و محتوای آن ها به صورت متنی پیاده سازی شد. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، تحلیل انعکاسی 5 یا تاملی با استفاده از روش شش مرحله ای ون متن (1996) بود. داده های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری توسط نسخه 2018 نرم افزار مکس کیودای موردتحلیل قرار گرفتند. تحلیل ها نشان داده مقوله های اصلی برخاسته از مصاحبه ها عبارت اند از: شایستگی های نرم (غیرفنی) و شایستگی های سخت. با درنظر گرفتن این عوامل برخاسته از تجارب استادان، یک الگو از ویژگی های کتاب درسی دانشگاهی ارایه شده است. روایی محتوایی الگو توسط پرسش نامه ای با چهارده گویه مورد اعتبارسنجی سی نفر از استادان دانشگاهی که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، موردنظرخواهی قرار گرفت و روایی محتوایی سیزده مولفه با cvr=77/0 تایید شد. به منظور اعتبار داده ها از معیارهای پیشنهادی گوبا و لینکلن (1989) قابلیت اعتبار، قابلیت اعتماد، تاییدپذیری و قابلیت انتقال استفاده شد. تکنیک آزمون پایایی در تحقیق از روش توافق درون موضوعی استفاده شده است.
کلید واژگان: تجارب زیسته, ویژگی های کتاب درسی دانشگاهی, علوم انسانی, پدیدارشناسی}The aim of this study was to investigate the experiences of professors in identifying the characteristics of university textbooks from the perspective of professors of public universities in Tehran. The approach of this research and its strategy is qualitative based on phenomenology. The number of participants in the study was 19 university professors who were purposefully invited to participate in the snowball. The data collection tool was a semi-structured interview that was recorded visually and aurally and their content was implemented textually. The method of data analysis was reflective analysis or reflective analysis using Van Manen's (1996) six-step method. The interview data were analyzed in three coding steps by the 2018 version of maxqda software. The analysis showed that the main categories arising from the interviews are soft (non-technical) competencies and hard competencies. Taking into account these factors arising from the experiences of professors, a model of the characteristics of the academic textbook is presented. The content validity of the model was assessed by a 14-item questionnaire validated by 30 university professors who were selected by convenience sampling and the content validity of 13 components with cvr = 0.77 was confirmed. In order to validate the data, the proposed criteria of Goba and Lincoln (1989) validity, reliability, verifiability and transferability were used. Reliability test technique in the research, the method of intra-subject agreement has been used.
Keywords: lived experiences, academic textbook, humanities, phenomenology} -
هدف
هدف پژوهش حاضر، تعیین روابط سواد تحلیلی و سواد رایانه ای با خلاقیت و با نقش تعدیل کنندگی جنسیت در دانش آموزان دوره متوسطه دوم استان گیلان بوده است .
روش شناسی:
روش پژوهش توصیفی نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399بود. تعداد نمونه آماری با استفاده از ملاک کلاین 384 نفر(191دختر و 193 پسر) بود که به روش خوشه ای و به شیوه حضوری و الکترونیکی انتخاب شدند . ابزار سنجش متغیرها شامل آزمون خلاقیت عابدی، پرسش نامه محقق ساخته سواد رایانه ای و سواد تحلیلی بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، رگرسیون چندمتغیری و آزمونZ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد اثر سواد رایانه ای و سواد تحلیلی بر خلاقیت دانش آموزان مثبت و معنی دار است. هم چنین تاثیر سواد رایانه ای به واسطه جنسیت بر خلاقیت معنی دار بود. رابطه سواد رایانه ای با سواد تحلیلی مثبت و معنی دار بوده است.
نتیجه گیرینتایج می تواند در پیش بینی خلاقیت در دانش آموزان پسر و دختر مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: سواد رایانه ای, سواد تحلیلی, خلاقیت, جنسیت}ObjectiveThe aim of this study was to determine the relationship between analytical literacy and computer literacy with creativity and the role of gender adjustment in high school students in Guilan province.
MethodologyThe method of research was of descriptive- correlational and the statistical population included the secondary course school students of Guilan province in the first semester of the academic year 2021-2022. The number of statistical sample using Klein's criteria was 384 people (191 girls and 193 boys) who were selected by cluster method and presence and electronic styles. The tools for measuring variables included Abedi creativity test, researcher-made computer literacy and analytical literacy questionnaire. Data were analyzed using hierarchical regression analysis, multivariate regression and Z test.
ResultsThe results showed that the effect of computer literacy and analytical literacy on students' creativity is positive and significant. The effect of gender literacy on creativity was also significant. The relationship between computer literacy and analytical literacy has been positive and significant.
ConclusionThe results can be used to predict creativity in male and female students.
Keywords: Computer Literacy, Analytical Literacy, Creativity, gender} -
هدف:
با توجه به اهمیت جامعه پذیری دانش آموزان در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت انجام شد.
روش شناسی:
پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش سند تحول بنیادین نظام تعلیم وتربیت و خبرگان نظام تعلیم وتربیت و مدیریت آموزشی استان بوشهر در سال 1399 بودند. علاوه بر سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت، نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 16 نفر بدست آمد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با کمک مرور اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین سه کدگذار 88/0 بدست آمد و با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.
یافته هانتایج حاکی از آن بود که برای جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی 48 شاخص، 9 مولفه و 2 بعد استخراج شد. بعد درون فردی شامل چهار مولفه ارتباطات و تعامل، خلاقیت و مهارت، نگرش و خانواده و بعد محیطی شامل پنج مولفه مدرسه، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارزشی و فرهنگی بود. در نهایت، با توجه به ابعاد و مولفه ها، نظام بازخورد و اصلاح، فلسفه و اهداف، مراحل اجرایی الگو و سازوکار اجرایی الگو، الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ترسیم شد.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزی جهت بهبود جامعه پذیری دانش آموزان از طریق الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ضروری می باشد.
کلید واژگان: جامعه پذیری, دانش آموزان, جامعه شناختی, سند تحول بنیادین, نظام تعلیم وتربیت}PurposeOne of the most important organizations that play an important role in the socialization of people is the organization or education system, which is often implemented through the content of the curriculum and teachers. Through socialization, adolescent students learn how to introduce, control, and manage their emotional, emotional, and social expression and revise their beliefs, values, and norms. The education and training system and schools through official curriculum and hidden curriculum cause the socialization of students. Considering the importance of students' socialization in the education system of the Islamic Republic of Iran, the present study was conducted with the aim of designing a socialization pattern of high school students based on the sociological foundations of the document of fundamental transformation in the education system.
MethodologyThe present research in terms of time was cross-sectional, in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was the document of the fundamental transformation of the education system and the experts of the education system and educational management of Bushehr province in 2020 year. In addition of document of the fundamental transformation in the education system, the research sample according to the principle of theoretical saturation was obtained 16 people who were selected by purposive sampling method. Data were collected by reviewing documents and semi-structured interviews, which its validity was confirmed by the triangulation method and its reliability by the agreement coefficient method between the three coders was obtained 0.88 and were analyzed by the thematic analysis method in MAXQDA-12 software.
FindingsThe results indicated that for the socialization pattern of high school students based on the sociological foundations were extracted 48 indicators, 9 components and 2 dimensions. The intra-individual dimension were included four components of communication and interaction, creativity and skill, attitude and family and the environmental dimension were included five components of school, economic, social, political and value and cultural. Finally, according to the dimensions and components, feedback system and reform, philosophy and aims, pattern implementation stages and pattern implementation mechanism, the socialization pattern of high school students based on the sociological foundations of the document of fundamental transformation in the education system was drawn.
ConclusionAccording to the results of the present study, planning to improve the students' socialization is necessary through the socialization pattern of high school students based on the sociological foundations of the document of fundamental transformation in the education system.
Keywords: Socialization, students, Sociological, Document of Fundamental Transformation, Education System} -
نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و پنجم شماره 2 (پیاپی 49، پاییز و زمستان 1400)، صص 237 -271
تهیه استاندارد ارزیابی کتب چاپی جهت سنجش میزان کیفیت کتب، قبل از چاپ، به منظور خرید برای کتابخانه و به منظور مطالعه در حوزه علوم پزشکی بسیار ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با این هدف در مجموعه دانشگاه های علوم پزشکی کشور و در سه مرحله انجام شد. مرحله اول مطالعه ای کاربردی بود که در آن به وسیله مرور متون، معیارهای ارزیابی کتب به صورت کلی استخراج شد. در مرحله دوم با استفاده از مصاحبه، معیارهای ارزیابی کتب چاپی در حوزه علوم پزشکی استخراج شد در این مرحله از روش تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. در مرحله سوم به منظور سنجش میزان اولویت معیار های ارزیابی، تحلیل کمی داده های به دست آمده از پرسش نامه با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد معیارهای ارزیابی کتب درسی چاپی در حوزه علوم پزشکی شامل هفت حیطه، 35 ملاک و 213 نشانگر بود. معیارهای ارزیابی کتب غیردرسی چاپی در حوزه علوم پزشکی شامل هشت حیطه، 32 ملاک و 162 نشانگر شد. معیارهای ارزیابی کتب مرجع چاپی در حوزه علوم پزشکی شامل هفت حیطه، 25 ملاک و 129 نشانگر شد. معیارهای ارزیابی کتب ترجمه شده چاپی در حوزه علوم پزشکی شامل دو حیطه، شش ملاک و 21 نشانگر شد. استاندارد ارزیابی کتب چاپی حوزه علوم پزشکی راهنمای بسیار مفیدی برای ناشران، کتابداران، دانشجویان و استادان حوزه علوم پزشکی خواهد بود تا بتوانند بهترین منابع را برای هدف خود انتخاب کنند.واژه های کلیدی: ارزیابی کتاب دانشگاهی، کتاب درسی، علوم پزشکی، معیارهای ارزیابی.تهیه استاندارد ارزیابی کتب چاپی جهت سنجش میزان کیفیت کتب، قبل از چاپ، به منظور خرید برای کتابخانه و به منظور مطالعه در حوزه علوم پزشکی بسیار ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با این هدف در مجموعه دانشگاه های علوم پزشکی کشور و در سه مرحله انجام شد. مرحله اول مطالعه ای کاربردی بود که در آن به وسیله مرور متون، معیارهای ارزیابی کتب به صورت کلی استخراج شد. در مرحله دوم با استفاده از مصاحبه، معیارهای ارزیابی کتب چاپی در حوزه علوم پزشکی استخراج شد در این مرحله از روش تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. در مرحله سوم به منظور سنجش میزان اولویت معیار های ارزیابی، تحلیل کمی داده های به دست آمده از پرسش نامه با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد معیارهای ارزیابی کتب درسی چاپی در حوزه علوم پزشکی شامل هفت حیطه، 35 ملاک و 213 نشانگر بود. معیارهای ارزیابی کتب غیردرسی چاپی در حوزه علوم پزشکی شامل هشت حیطه، 32 ملاک و 162 نشانگر شد. معیارهای ارزیابی کتب مرجع چاپی در حوزه علوم پزشکی شامل هفت حیطه، 25 ملاک و 129 نشانگر شد. معیارهای ارزیابی کتب ترجمه شده چاپی در حوزه علوم پزشکی شامل دو حیطه، شش ملاک و 21 نشانگر شد. استاندارد ارزیابی کتب چاپی حوزه علوم پزشکی راهنمای بسیار مفیدی برای ناشران، کتابداران، دانشجویان و استادان حوزه علوم پزشکی خواهد بود تا بتوانند بهترین منابع را برای هدف خود انتخاب کنند.
کلید واژگان: ارزیابی کتاب دانشگاهی, کتاب درسی, علوم پزشکی, معیارهای ارزیابی}It is very important to prepare a standard for evaluating printed books in order to measure the quality of books, before printing, in order to buy for the library and to study in the field of medical sciences. This research was conducted for this purpose in three phases. The first phase was an applied study in which the general criteria for evaluating books were extracted by literature review. In the second phase, the criteria for evaluating printed books in the field of medical sciences were extracted using interviews. At this phase, the content approach using MAXQDA software was used for analysis. In the third phase, according to the target group, three types of researcher-made questionnaires were used to collect data. In order to assess the priority of evaluation criteria, quantitative analysis of the questionnaire was performed using descriptive statistics. The results showed the criteria for evaluating printed textbooks in the field of medical sciences included seven areas, 35 criteria and 213 indicators. Criteria for evaluating printed non-textbooks in the field of medical sciences included eight areas, 32 criteria and 162 indicators. Criteria for evaluating printed reference books in the field of medical sciences included seven areas, 25 criteria and 129 indicators. Criteria for evaluating printed translated books in the field of medical sciences included two areas, six criteria and 21 indicators. The medical science book evaluation standard will be a very useful guide for publishers, librarians, students and professors of medicine to choose the best resources for their purpose.
Keywords: Academic Book Evaluation, Evaluation Criteria, Medical Sciences, Textbook} -
پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش ها و مشکلات آموزش مجازی از نظر معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهرستان دهاقان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه (210N=) معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهرستان دهاقان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 132 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط پانلی از متخصصان تایید گردید و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ 76/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، و استنباطی (ضریب تغییرات CV) و نرم افزار 23 SPSS استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن بود که مدیران آموزش مجازی مشکلات آموزش مجازی را در مولفه های فنی، حقوقی، سازمانی و مالی در حد بالایی ارزیابی کرده اند، در حالی که مشکلات آموزش مجازی در مولفه های فرهنگی، شناختی، اجرایی، آموزشی را در حد متوسط ارزیابی نموده اند. در نهایت می توان گفت، هوشمندسازی مدارس، نیازمند توجه بیشتری از سوی معلمان و مدیران در سازمان آموزش و پرورش است.کلید واژگان: آموزش مجازی, چالشها, مدارس ابتدایی}This study aimed to investigate the challenges and problems of virtual education from the perspective of teachers and primary school principals in Dehaghan. The research method was a descriptive survey. The statistical population of the study included all (N = 210) teachers and principals of primary schools in Dehaghan city in the academic year 1399-1400, which were selected using the convenience sampling method and based on Krejcie and Morgan table, 132 people were selected as the sample. To collect data, a researcher-made questionnaire was used, the face and content validity of which was confirmed by a panel of experts, and its reliability was obtained through Cronbach's alpha method of 0.76. Descriptive statistics (mean and standard deviation), inferential statistics (CV change coefficient), and SPSS 23 software was used to analyze the data. The results showed that e-learning managers have evaluated the problems of e-learning in technical, legal, organizational, and financial components at a high level, while the problems of e-learning in cultural, cognitive, executive components, have evaluated education as moderate. Finally, it can be said that smartening schools requires more attention from teachers and principals in the education organization.Keywords: Virtual Education, Challenges, Primary Schools}
-
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره ابتدایی انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی و در گروه پژوهش های کاربردی قرار می گیرد.ابزار مورد استفاده در این تحقیق، تحلیل محتوا می باشد. با استفاده از این روش به تحلیل کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی تحصیلی، همچنین اهداف کلی جمهوری اسلامی ایران، اهداف دوره ابتدایی تحصیلی و اهداف درس فارسی پرداخته شد. جامعه آماری شامل شش کتاب فارسی (بخوانیم) در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 99-1398 بوده است که به روش تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها حاکی از این است که گویه های فرهنگ عمومی در ارتقای سطح فرهنگ عمومی تاثیر بالایی دارد و دانش آموزان باید از طریق کتب درسی با مولفه های فرهنگ عمومی که در آن زندگی می کنند، آشنا بشوند؛ به همین دلیل دانش آموزان در سال های انتهای دوره ابتدایی، در پایه چهارم، پنجم و ششم، درک بهتری نسبت به مسایل فرهنگی جامعه خود بدست میآورند و در نتیجه در پایه ششم توجه زیادی به مولفه های فرهنگی شده است.نتایج تحلیل محتوا نشان داد که اولویت بندی مولفه های فرهنگ عمومی (ارزش های عمومی دینی و اخلاقی، هنجارهای قانونی، نمادهای ملی، نمادهای مذهبی) در کتب فارسی در 6 پایه ابتدایی نزدیک به هم می باشد؛ در حالی که در محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی تحصیلی از میان مولفه های فرهنگ عمومی کتب فارسی دبستان، بیشترین فراوانی در مولفه «ارزش های عمومی دینی و اخلاقی» و کمترین فراوانی در مولفه «نمادهای مذهبی» است.
کلید واژگان: تحلیل محتوا, فرهنگ عمومی, مولفه های فرهنگ عمومی, برنامه}The aim of this study was to analyze the content of elementary school Persian books.This research is of descriptive type and is in the group of applied research.The tool used in this research is content analysis.Using this method, the analysis of Persian textbooks for the elementary school as well as the general objectives of the Islamic Republic of Iran, the objectives of the elementary course and the objectives of the Persian course were discussed.The statistical population consisted of six Persian books(let's read)in the elementary school in the academic year 2019-2020, which were examined by counting method.Findings indicate that the elements of public culture have a great effect on promoting the level of public culture and students should be familiar with the components of public culture in which they live through textbooks. At the end of the elementary school, in the fourth, fifth, and sixth grades, they gain a better understanding of the cultural issues of their society, and as a result, in the sixth grade, much attention is paid to the cultural components.The results of content analysis showed that the prioritization of the components of public culture(general religious and moral values, legal norms, national symbols, religious symbols)in Persian books in the six primary grades are close to each other.While in the content of Persian books of elementary school, among the components of general culture of Persian textbooks, the highest frequency is in the component of"general religious and moral values" and the lowest frequency is in the component of religious symbols.
Keywords: Content Analysis, Public Culture, Components of Public Culture, curriculum} -
نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و پنجم شماره 1 (پیاپی 48، بهار و تابستان 1400)، صص 88 -118
ضرورت شناسایی ویژگی های کتاب درسی دانشگاهی و در دسترس نبودن معیارهای صریح تدوین کتاب های درسی دانشگاهی سبب شد پژوهشی با هدف شناسایی ویژگی های کتاب درسی به منظورتدوین الگویی با رویکرد کیفی فراترکیب انجام گیرد. روش پژوهش به کارگیری از رویکرد کیفی و ابزار فراترکیب از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (1986) است؛ نیز صرفا مقالاتی بررسی شده اند که در مجلات علمی پژوهشی و کنفرانس ها بین المللی داخلی (سال های 13801399) و خارجی (19892020) در حوزه کتاب درسی دانشگاهی نگاشته شده اند. جامعه مورد مطالعه 150 منبع (مقاله، کتاب و پایان نامه) است که با توجه به معیار مرتبط بودن، 56 منبع به صورت هدفمند متوالی تا رسیدن به اشباع اطلاعات انتخاب شد. برای کنترل کیفیت روش فراترکیب کیفی از مقیاس شاخص کاپا و از نرم افزار Maxqda به منظور کد گذاری استفاده شد. براساس نتیجه آزمون کاپای کوهن، مقدار شاخص برابر با 6638/0 محاسبه شد که در سطح توافق معتبر قرار گرفته است. همچنین، مدل ارایه شده از دو سطح کیفیتی 4 مفهوم (ظاهری، ساختاری، محتوایی و نگارشی) و عملکردی که خود از مولفه های مهم به شمار می رود؛ 8 مفهوم (اطلاعاتی، تحول گرا، نظامند، نظارتی، خودآموزی، آموزشی، یکپارچه سازی و هماهنگی) تشکیل شده است. بدین ترتیب، مقوله ها و مفاهیم کتاب درسی بررسی گردید و الگوی کتاب درسی دانشگاهی تدوین شد. الگوی پژوهش حاضر به جهت ادغام بیشتر ویژگی های کتاب درسی و طراحی کاملا مشخص و رفع نواقص الگوهای قبلی متمایز از الگوهای دیگر است. الگوی نوین طراحی کتاب درسی استادان، دانشجویان و مولفان را در جهت انتخاب، مطالعه و تالیف کتب درسی کمک می کند.
کلید واژگان: کتاب درسی دانشگاهی, فراترکیب, الگو, و رویکرد کیفی}ObjectiveThe need to identify the characteristics of the academic textbook and the unavailability of explicit criteria for the compilation of academic textbooks led to a study to identify the characteristics of textbook in order to develop a model with a qualitative meta-analysis approach.
MethodA qualitative meta-analysis and tool from Sandlowski & Barroso seven-step model were used, only articles in domestic scientific journals and international conferences (1380-1399) and foreign (1989-2020) in the field of books were used. University courses written, reviewed. The study population is 150 sources including articles, books and dissertations, which according to the criterion of relevance of 56 sources were selected in a targeted manner until achieving information saturation. The Kappa index has been used to control the quality of the qualitative hybrid method. Maxqda software was used for coding.
ResultsBased on result of Cohen's kappa test, value of the index was calculated to be 0.638, with valid agreement level. the model is presented from two quality levels of 4 concepts (appearance, structure, content and writing) and function, which are important components; 8 concepts (information, evolutionary, systematic, regulatory, self-learning, educational, integration and coordination) are composed.
Conclusioncategories and concepts of textbook were reviewed and academic textbook model was developed. The model of the present study is different from other models in order to further integrate the features of textbook and design clearly and eliminate the shortcomings of the previous models. New textbook design template helps professors, students and authors to select, study and write textbooks.
Keywords: University textbook, meta-analysis, model, Qualitative Approach} -
زمینه و هدف
وجدان تحصیلی یکی از پیش بینی کننده های شخصیت برای عملکرد شغلی، آموزشی، و تحصیلی است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل ساختاری وجدان تحصیلی بر اساس کفایت اجتماعی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بوکان در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 300 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های وجدان تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2002)، کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) و اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاری (2004) برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار 23 SPSS و 8/8 LISREL انجام شد.
یافته هایافته ها نشان داد که مسیر مستقیم کفایت اجتماعی به وجدان تحصیلی (001/0, p<45/0β=)، اشتیاق تحصیلی به وجدان تحصیلی (001/0, p<60/0β=)، اشتیاق تحصیلی به کفایت اجتماعی (001/0, p<63/0β=)، و مسیر غیرمستقیم کفایت اجتماعی به وجدان تحصیلی با میانجی گری اشتیاق تحصیلی (001/0, p< 42/0β=) مثبت و معنادار بود. شاخص های برازش برابر با 97/0 CFI=، 95/0NFI= ، 93/0IFI= ، 90/0AGFI= ، 074/0RMSEA= ، 01/0p= به دست آمد که نشان می دهد مدل مفروض با داده ها برازش نسبتا مطلوبی دارد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده کفایت اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی گری اشتیاق تحصیلی با وجدان تحصیلی در ارتباط است. نتایج این پژوهش حاوی تلویحات کاربردی مهمی برای ارتقای وجدان تحصیلی دانش آموزان در مدارس است.
کلید واژگان: وجدان تحصیلی, کفایت اجتماعی, اشتیاق تحصیلی, دانش آموزان}Background and PurposeAcademic conscientiousness is the best predictor of personality for professional, educational, and academic performance. Therefore, the purpose of this study is to provide a model of academic conscientiousness based on social adequacy through the mediation of academic engagement in female high school students.
MethodThe method of this research was descriptive-correlational modeling of structural equations. The statistical population includes all-female high school students in Bukan County (N = 1400) who were studying in the 2019-2020 academic year. The sampling method was multi-stage cluster. The sample size was 300 participants. For data collection, McIlroy and Banting’s Academic Conscientiousness Questionnaire (2002), Academic Adequacy Questionnaire (Felner et a, 1990), and Fredricks, Blumenfeld, and Pari’s School Engagement Questionnaire (2004) were used as assessment tools. Data analysis was performed by Pearson’s correlation method and structural equation modeling by using the SPSS 23 software and LISREL 8.8.
ResultsFindings showed that the direct path of social adequacy to academic conscientiousness (β = 0.45, p <0.001), academic engagement to academic conscientiousness (β = 0.60, p <0.001), academic engagement to social adequacy (β = 0.63, p <0.001) and the indirect path of social adequacy to academic conscientiousness mediated by academic engagement (β = 0.42, p <0.001) were positive and significant. Fit indices equal to CFI = 0.97, NFI = 0.95, FIFI = 0.93, AGFI = 0.90, RMSEA = 0.074, p = 0.001, which shows that the assumed model had a relatively good fit with the data.
ConclusionBased on the results obtained, social adequacy was directly and indirectly related to academic conscientiousness through academic engagement, and social adequacy and academic engagement can be a good predictor of academic conscientiousness. The results of this study contain important practical implications for improving students' academic conscientiousness.
Keywords: Academic conscientiousness, social adequacy, academic engagement, students} -
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه ی آموزشی سازگاری اجتماعی بر سرزندگی تحصیلی، هویت تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب گردید و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری، هویت تحصیلی ودراف و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال بودند. دانش آموزان گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 5 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر برنامه ی آموزش سازگاری اجتماعی بر سرزندگی تحصیلی ، هویت تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی بر سرزندگی تحصیلی، هویت تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دا نش آموزان دختر اثربخش بود و پیشنهاد می شود که برنامه ی مذکور در مدارس برای افزایش متغیرهای درگیر و مرتبط با مدرسه اجرا شود.کلید واژگان: سرزندگی تحصیلی, هویت مدرسه, انعطاف پذیری شناختی, دانش آموزان دختر}The present study was conducted to evaluate the effectiveness of the social adjustment curriculum on academic vitality, academic identity and cognitive flexibility of female students. The present study was quasi-experimental with pre-test-post-test design with the control group. The study population included all female high school students in Buchan in the academic year of 2019-2020, The study sample consisted of 30 people who were selected through available sampling method. They were randomly assigned to two experimental groups (15 subjects) and a control group (15 subjects). The measuring instruments in this study were Dehghani Zadeh and Hossein Chari academic buoyancy Questionnaire, Woodruff academic identity scale, and Dennis & Vander Wal Cognitive Flexibility. The students of the experimental group underwent 10 sessions (90-minute) for 5 consecutive weeks (2 sessions per week) of the carpentry social adjustment program and the control group did not receive any intervention. The obtained data were analyzed using covariance analysis method. The findings showed that after the intervention, the effect of the social adjustment training program on academic buoyancy, academic identity, Cognitive Flexibility of female students was significant. Based on the results of the study, it can be said that teaching social adjustment program was effective on academic buoyancy, academic identity and cognitive flexibility of female students and it is suggested that the program be done in schools and other educational places to increase school-related variables.Keywords: Academic Buoyancy, Academic Identity, cognitive flexibility, gairl students}
-
کتاب درسی از ابزارهای مهم آموزش به شمار می رود. بنابراین در خصوص چگونگی طراحی و تدوین و نشر آن لازم است نهایت دقت صورت گیرد. آثاری درباره چگونگی طراحی و تالیف کتاب درسی منتشر شده است که یکی از این آثار کتاب پژوهش و نگارش کتاب درسی است که می تواند مورد استفاده محققان و مولفان و دست اندرکاران تالیف کتب درسی قرار گیرد. در این مقاله با استفاده از روش پژوهش کاوشگری فلسفی انتقادی به نقد این کتاب پرداخته شده است. اهمیت این کتاب در انعکاس طیف گسترده ای از پژوهش های کتاب درسی در جهان، پژوهش محور بودن آن و پرداختن به مباحث اساسی از جمله تاثیرات ارزشی و تاثیرات گوناگون کتاب درسی است. از مزایای این کتاب می توان به استفاده از ابزارهای مختلف برای فهم بیشتر مطالب مانند نمودار و جدول و مناسب بودن نوع حروف و اندازه آنها اشاره کرد. کاستی های آن نیز شامل نارسایی در نظم منطقی مطالب و عدم تشریح و توضیح کافی برخی مفاهیم، عدم استفاده از طراحی مناسب و تضاد رنگ ها و حاشیه نامناسب و عدم جذابیت است.
کلید واژگان: کتاب درسی, پژوهش های کتاب درسی, نقد و بررسی کتاب درسی, ارزشیابی کتاب درسی, نگارش کتاب درسی}Textbooks are one of the most important teaching tools. Therefore, it is necessary to be very careful about how they are designed and edited. Works on textbook design and authoring have been published, one of which is textbook research and writing that can be used by scholars, authors, and textbook contributors. In this article, this book has been criticized, using a critical philosophical research. The importance of this book in reflecting the wide range of textbook research in the world, its being research-oriented, and addressing fundamental issues are among the advantages. The benefits of this book include the use of various tools to understand more about the contents, such as charts and tables, and the type of letters and their size. Its disadvantages include failure to rationalize the content and misinterpretation of some concepts, lack of proper design and contrast of colors, and inappropriate margins and unattractiveness.
Keywords: Textbook, Textbook Research, Textbook Review, Textbook Evaluation, Textbook Writing} -
هدف
هدف از پژوهش حاضر ارایه الگوی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی بود.
روشروش پژوهش آمیخته با طرح کیفی - کمی انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل مقالات، پایان نامه ها و رساله های دکتری، اسناد و کتب از سال 1390 تا 1398 و در بخش کمی معلمان دوره دوم ابتدایی شهر کرمان بودند. نمونه مورد مطالعه در بخش کیفی بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی فیش برداری از مقالات، پایان نامه ها و رساله های دکتری و کتب و در بخش کمی پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دو استفاده گردید.
یافته هایافته ها نشان داد که 35 مضمون پایه، یازده مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر در سه حیطه شناخت، باور و رفتار اخلاقی شناسایی شدند، سپس پرسش نامه ای جهت اعتبارسنجی الگو با 35 گویه طراحی گردید. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (95/0) و روایی (صوری و محتوایی) بر اساس نظرات اساتید در حوزه تعلیم و تربیت و با استفاده از روش سیگمای شمارشی 85/0 محاسبه شد. جهت اعتبارسنجی الگوی پژوهش از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید. در بخش کمی یافته ها نشان داد که همه مضامین با بار عاملی بالا مورد تایید قرار گرفتند که نشان از اعتبار بالای الگو بود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این بررسی و با تمرکز بر الگوی تربیت اخلاقی می توان به بهبود سطح شناخت، باور و رفتار اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی کمک کرد.
کلید واژگان: تربیت اخلاقی, الگوی تربیت اخلاقی, دوره ابتدایی}AimThe purpose of this study was to provide a model of moral education in elementary school.
MethodThe research method was mixed with a qualitative-quantitative design. The statistical population of the research in the qualitative section included articles, thesis, documents and books from 1390 to 1398 and in a quantitative part, the teachers of the second elementary school were in Kerman. The study sample was based on purposive sampling method in qualitative part and simple random sampling method in quantitative part. The data collection tools in the qualitative section included articles, thesis, books, and in the quantitative section was a questionnaire. The content analysis method was used to analyze the data in the qualitative part and the second-order confirmatory factor analysis was used in the quantitative part.
FindingFindings showed that 35 basic themes, eleven organizing themes and three comprehensive themes were identified in three areas of cognition, belief and moral behavior, then a questionnaire was designed to validate the model with 35 items. The reliability of the questionnaire was calculated using Cronbachchr('39')s alpha (0.95) and its validity was calculated based on the views of experienced faculty members and using the sigma numbering index of 0/85. The results showed that all themes with high factor load were approved, which indicated the high validity of the model. In the quantitative part, the findings showed that all themes with high factor load were approved, which indicated the high validity of the model.
ConclusionAccording to the results of this study and focusing on the model of moral education, it is possible to help improve the level of cognition, belief and moral behavior of elementary school students.
Keywords: moral education, model of moral education, elementary schools, validating} -
نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و چهارم شماره 1 (پیاپی 46، بهار و تابستان 1399)، صص 114 -145هدف پژوهش حاضر، مطالعه نظام مند و ارایه فراترکیبی از پژوهش های محققان داخلی و خارجی در زمینه ویژگی های مطلوب کتاب های درسی دانشگاهی، با روش کیفی از نوع سنتزپژوهی است. جامعه مورد مطالعه آن، 60 پژوهش از میان پژوهش های بیست سال اخیر است که به اشباع اطلاعاتی رسیدند. نتایج به دست آمده به صورت واحدهای معنایی و کدگذاری صلاحیت هاست که در مرحله نخست 150 کد ایجاد و با تحلیل محتوای کیفی در 25 مقوله به منظور تحقق دو هدف پژوهش سازماندهی شدند: در مورد هدف نخست، مهم ترین مولفه های تدوین شناسایی و چهار درون مایه دقت علمی، ماهیت آموزشی، مخاطب محوری و دقت نگارشی از میان آن ها به دست آمد و در مورد هدف دوم، مدلی طراحی گردید که براساس آن، مولفه شفافیت در بیان مطالب با سه درون مایه ماهیت آموزشی، دقت علمی و دقت نگارشی مشترک است. مولفه های همه جانبه نگری و ساختار علمی و منسجم با درون مایه های دقت علمی و ماهیت آموزشی و مقوله انتقال ارزش ها با درون مایه های ماهیت آموزشی و مخاطب محوری وجه اشتراک دارند.کلید واژگان: کتاب درسی دانشگاهی, ماهیت آموزشی, مخاطب محوری, دقت علمی, دقت نگارشی}This study aimed to systematically study and present an ultracombination of the works of local and international researchers on the desirable characteristics of university textbooks. The method used in this study was qualitative research synthesis. The research community included 60 relevant researches that have been carried out during the last 20 years. The obtained results are in the form of semantic units and coding of competencies. In the first stage, 150 codes were created and organized by analyzing the qualitative content in 25 categories in order to achieve the two objectives of the research. The first objective was to identify the most important components of composing and developing textbook as well as identifying the four themes: 1) Scientific Accuracy; 2) Educational Nature; 3) Audience-Oriented Approach; 4) Writing Accuracy. For the second objective, a model was designed based on which the component of transparency of expression was the common component of the three themes: Educational Nature, Scientific Accuracy, and Writing Accuracy. Components of holism and coherent scientific structure are the common factors of Scientific Accuracy and Educational Nature themes, and the concept of transferring values is the common factor of Educational Nature and Audience-Oriented Approach.Keywords: University textbook, Educational nature, Target audience, Academic accuracy, Writing accuracy}
-
هدف
هدف اصلی این مقاله عوامل موثر بر جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران بود.
مواد و روش هاروش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مولفه ها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش تمام خبرگان در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت و مدیریت آموزشی بودند که بعد از انجام مصاحبه 16 اشباع نظری صورت گرفت. و تمام مصاحبه ها بین 60 تا 85 دقیقه به طول انجامید. مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان در سال 1399 به صورت کد های باز و محوری و گزینشی انجام شده و برای تعیین میزان اثرگذاری و سهم عوامل از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختار یافته، 246 کد باز و 55 کد محوری برای جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین استخراج گردید.
یافته هایافته ها نشان داد با توجه به پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت عوامل اثرگذار و سهم آنها مشخص گردید. از بین ابعاد درون فردی با ضریب 0.720 بیشترین تاثیر و از بین مولفه های به ترتیب مدرسه، خلاقیت و مهارت، ارزشی و فرهنگی، نگرش، اجتماعی، ارتباطات و تعامل، خانواده، اقتصادی وسیاسی بیشترین سهم را در جامعه پذیری دانش آموزان داشتند.
نتیجه گیریبر اساس نتایج در نهایت 2 بعد(درون فردی و عوامل محیطی) و 9 مولفه (کد محوری) و 48 شاخص (کد باز) برای جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین استخراج گردید
کلید واژگان: جامعه پذیری, دانش آموزان دوره دوم متوسطه, سند تحول بنیادین, جامعه شناختی}PurposeThe main purpose of this article was the factors affecting the socialization of high school students based on the sociological foundations of the document of fundamental change in the formal public education system of the Islamic Republic of Iran.
Materials and MethodsThe method of conducting research is mixed (qualitative-quantitative). In order to conduct this research, in addition to the documentary study, the content analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify the factors and components. The statistical population in this study was all experts in the field of philosophy of education and educational management, which was done after an interview with 16 theoretical saturations. And all the interviews lasted between 60 and 85 minutes. Semi-structured interviews with experts were conducted in 1399 in the form of open source, selective and selective codes, and the structural equation method was used to determine the extent of impact and the share of factors. According to the semi-structured interviews, 246 open codes and 55 central codes for the socialization of secondary school students were extracted based on the sociological foundations of the document of fundamental change.
FindingsThe results showed that according to the researcher-made questionnaire with Likert scale, the effective factors and their share were determined. Among the interpersonal dimensions with a coefficient of 0.720, the most impact and among the components, respectively, school, creativity and skills, value and culture, attitude, social, communication and interaction, family, economics and politics had the largest share in students' socialization.
ConclusionBased on the results, 2 dimensions (intrapersonal and environmental factors) and 9 components (pivotal code) and 48 indicators (open code) for socialization of high school students based on the sociological foundations of the document of fundamental change were extracted.
Keywords: Socialization, High School Students, Document of Fundamental Change, Sociology} -
نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و سوم شماره 2 (پیاپی 45، پاییز و زمستان 1398)، صص 181 -204
سوال های مناسب بر کسب دانش، پرورش ادراک و تحریک تفکر ارزیابانه و انتقادی تاثیر می گذارند. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی تلفیقی برای طراحی سوال کتاب های درسی دانشگاهی و مطالعه موردی کتاب های درسی گروه علوم تربیتی و روان شناسی سازمان «سمت» بر مبنای آن الگوست. برای این منظور، از روش پژوهش تحلیل محتوا و مطالعه موردی استفاده شد. ابتدا، منابع معتبر چاپی در حوزه طراحی سوال کتاب های درسی دانشگاهی از نظر محتوا تحلیل و چارچوب الگوی نظری با رویکردی تلفیقی مشخص و سپس، برای بررسی روایی الگو، از هشت متخصص موضوع، به صورت هدفمند، نظرخواهی شد. در ادامه، 1323 سوال در هشت کتاب از دو گروه علوم تربیتی و روان شناسی 1392-1397 سازمان «سمت» به صورت موردی براساس الگوی پژوهش تحلیل شد. نتایج آن نشان داد که الگوی مطلوب طراحی سوال باید با توجه به سه بعد اصلی سلسله مراتب یادگیری، درگیری دانشجویان در درس و انواع تفکر هم گرا و واگرا طراحی شود. بر این اساس، الگوی نهایی شامل سه بعد اصلی، سیزده سوال اصلی و بیست و پنج سوال فرعی بود. نتایج ارزیابی آن سوال ها نشان داد که از 1323 سوال، با 827 سوال (62/51%) مهارت های سطوح پایین یادگیری و با 496 سوال (37/49%) مهارت های سطوح بالای یادگیری تعیین شدند. 10/5 درصد از سوال ها به پرورش تفکر واگرا و 89/5درصد آن ها به پرورش تفکر هم گرا مربوط بود
کلید واژگان: کتاب درسی دانشگاهی, طراحی سوال, سلسله مراتب یادگیری, تفکر واگرا, تفکر هم گرا}Well-designed questions have an integral role in acquiring knowledge, developing perceptions, and stimulating critical thinking. This study is to present an integrative model for designing questions in university textbooks and accordingly conduct a case study on questions in education and psychology textbooks published by SAMT Publications. To this end, content analysis and case study were used. In the first section, the related literature on question design were content analyzed, and the integrated approach was chosen as the theoretical model. Then, the validity of the model was checked by eight relevant experts. In the second part, 1323 questions in eight education and psychology textbooks published by SAMT Publication between 1392-1397 AH were analyzed based on the research model. The results showed that a desirable model for designing questions should be developed based on three main dimensions including learning hierarchy, student engagement in the course, and types of convergent and divergent thinking. The final model was composed of 3 main dimensions with 13 types of main questions and 25 sub-questions. The evaluation of a total of 8 textbooks and 1323 questions indicates that 827 questions (62.51%) and 496 questions (37.49%) assessed Lower and Higher Order Learning Skills, respectively. Moreover, the design of the questions in these textbooks was mainly focused on content, and no attention was paid to fundamental, emotional, and engaging questions. Finally, only 10.5% of the questions relate to the development of divergent thinking, while 89.5% of them relates to interrelated questions.
Keywords: University textbook, question design, learning hierarchy, convergent thinking}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.