به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمد یمنی دوزی سرخابی

  • آسیب شناسی فرهنگ دانشگاهی در ایران با تحلیل محتوای مطالعات انجام شده داخل کشور
    یوسف نامور*، محمد یمنی دوزی سرخابی، محمد امین قانعی راد، محبوبه عارفی
    این مقاله با هدف آسیب شناسی فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه های ایران با تحلیل مطالعات صورت گرفته در داخل کشور انجام شده است. این پژوهش کیفی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است جامعه آماری این پژوهش کلیه مقاله های تدوین شده در خصوص فرهنگ دانشگاهی بود بدین منظور کلیه مقاله های موجود در پایگاه های اطلاع رسانی جهاد دانشگاهی، مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات کشور با کلیدواژه های فرهنگ، دانشگاه، فرهنگ دانشگاهی جستجو شد و از بین آنها 11 مقاله که با موضوع پژوهش مرتبط بود شناسایی گردید و به عنوان نمونه انتخاب گردید. مقاله ها مطالعه و تحلیل محتوا شد مقوله ها و گزاره های بدست آمده به عنوان آسیب های فرهنگ دانشگاهی در زیر ده محور شناسایی شده مطالعات قبلی برای فرهنگ دانشگاهی قرار داده شد. مهمترین آسیب های فرهنگ دانشگاهی براساس نتایج این تحقیق و به ترتیب اولویت عبارتند از: آسیب های مربوط به مدیریت دانشگاه، ارتباطات، اخلاق حرفه ای و یادگیری و آموزش. آسیب های مربوط به آزادی علمی در اولویت آخر قرار دارد. از نتایج این تحقیق می توان برای سیاستگذاری آموزش عالی در زمینه برطرف کردن آسیب های فرهنگ دانشگاهی استفاده نمود.
    کلید واژگان: فرهنگ, دانشگاه, آسیب شناسی, تحلیل محتوا, اخلاق حرفه ای}
    Pathology of university culture in Iran based on content analysis of studies conducted in the country
    Yousef Namvar *, Mohammad Yamani, Mohammad Amin Ganeirad, Mahbobeh Arefi
    This article aims at the pathology of university culture in Iran's universities by reviewing studies conducted within the country. This qualitative research was done by content analysis method. For this purpose, all articles in databases (sid, magiran, noormags) were searched with keywords of culture, university, university culture as a research population, among them 11 articles related to research topic Was identified and selected as a sample. Articles were studied and analyzed. The categories and statements obtained as pathology to academic culture were placed below the previous ten recognized axes for academic culture. The most important pathology to academic culture based on the results of this research and in order of priority are: pathology related to university management, communication, professional ethics, and learning and education. Scientific freedom pathology is in the top priority. The results of this research can be used for higher education policy in the field of eliminating academic culture damage.
    Keywords: University Culture, Pathology, Content Analysis, Professional Ethics}
  • محمد مجتبی زاده*، محمد یمنی دوزی سرخابی، مقصود فراستخواه
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس الگوی بومی از اعتبارسنجی؛ و نیز تحلیل تطبیقی آن با الگوی مرجع به عنوان وضعیت مطلوب انجام شد.

    روش شناسی:

     پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 3 گروه اساتید آموزش عالی، کارشناسان حوزه آموزش عالی و دانشجویان دکتری آموزش عالی بود. به این ترتیب، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و تعیین حجم نمونه بر اساس جدول کریسی و مورگان (1970)، 92 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران، همچنین، پرسش نامه وضعیت مطلوب اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از فنون آمار استنباطی شامل آزمون کلوموگرف- اسمیرنوف، آزمون t تک نمونه ای، آزمون t گروه های همبسته، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، تحلیل کوواریانس، مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی به نام آزمون توکی بهره گرفته شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد، وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی آموزش عالی نامطلوب بوده و با وضعیت مطلوب، تفاوت، فاصله و عدم همبستگی دارد. همچنین، بین دیدگاه خبرگان علمی، راجع به وضعیت گذشته، موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد.

    بحث و نتیجه گیری

    می توان نتیجه گرفت که، بین وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و وضعیت مطلوب، شکاف عمیق وجود دارد.

    کلید واژگان: آموزش عالی, اعتبارسنجی, الگو, خبرگان, دانشگاه, وضعیت گذشته و موجود, وضعیت مطلوب}
    Mohammad Mojtabazadeh*, Mohammad Yamani Dozi Sorkhabi, Maghsood Farasatkhah
    Objective

    The present study was conducted with the aim of investigating the past and existing situation of accreditation in Iran's higher education system based on a native model of accreditation and its comparative analysis with the reference model as the optimal situation.

    Methodology

    This research, in terms of purpose was applied, in terms of data collection method was descriptive, and in terms of the nature of the data was quantitative. The statistical population of the study consisted of three groups: higher education professors, experts in higher education and Ph.D candidates of higher education. Hence, using random sampling and sample size determination based on Krejcie & Morgan's (1970) table, 92 persons were selected as the statistical sample. Research measurement tools were the questionnaire of past and existing situation of accreditation in Iran's higher education system and the questionnaire of optimal situation of accreditation in Iran's higher education system. To analyze the data, the following inferential statistics techniques were used: Kolmogorov–Smirnov Test, One Sample t Test, Paired Sample t Test, Pearson's Product-Moment Correlation Coefficient, Covariance, Structural Equation Modeling, One-Way Analysis of Variance (ANOVA) and Post-Hoc Test called Tukey’s Test.

    Findings

    The findings of the study showed that the past and existing situation of higher education accreditation was unfavorable and there is a difference, gap and lack of correlation with optimal situation. In addition, There was a significant difference among the viewpoints of scientific experts about the past, existing and optimal situation.

    Discussion and conclusion

    It can be concluded that there is a deep gap between the past and existing situation of higher education accreditation and optimal situation

    Keywords: Accreditation, Experts, Higher Education, Model, Optimal Situation, Past, Existing Situation, University}
  • حسین نصیری، محمد یمنی دوزی سرخابی *، غلامرضا ذاکر صالحی، محمود ابوالقاسمی
    هدف

    ذی نفعان علم و فناوری مانند دیگر حوزه های سیاستگذاری عمومی، با تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از سیاست ها، نقش مهمی در موفقیت و شکست سیاست ها دارند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تعاملات پیش بینی‎شده ذی نفعان علم و فناوری در قوانین و اسناد بالادستی انجام شد.

    طرح پژوهش/ روش‏ شناسی/ رویکرد: 

    پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از نظر روش جمع‎آوری داده ها، تحلیل مضمون است. بدین منظور از میان اسناد و قوانین علم و فناوری، یازده سند به صورت هدفمند انتخاب شد و در چهار بعد شناسایی ذی نفع، نوع، هدف، و روش تعامل ذی نفع مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    در تحلیل انجام‎شده، ذی نفعان در چهار بخش ذی نفعان دولتی، خصوصی، اشخاص، و جامعه مدنی دسته بندی شدند که ذی نفعان بخش دولتی بیش‎ترین سهم را داشتند. تعاملات ذی نفعان در هفت نوع پیش بینی شده که تعامل «نهاد با نهاد» بیش‎ترین فراوانی را داشته است. اهداف تعاملات ذی نفعان در پانزده مضمون پیش بینی شده که مهم ترین آن‎ها «رشد و توسعه علم و فناوری» و «تقویت تعاملات بین ذی نفعان» بوده است. روش های تعامل ذی نفعان در قالب ده مضمون فراگیر معرفی شد که در این میان «طراحی و تدوین سازوکارهای تشویقی» و «ایجاد شبکه های همکاری» به عنوان روش های مهم تر تعامل معرفی شدند.

    ارزش/ اصالت پژوهش: 

    این پژوهش برای نخستین بار نگاه جامعی به موضوع تعاملات ذی نفعان داشته که علاوه بر شناسایی ذی نفعان، مشخص کرده است که این ذی نفعان چگونه، با چه اهدافی، و در چند حالت با یکدیگر تعامل داشته ‎اند.

    کلید واژگان: تعاملات ذی نفعان, سیاست علم و فناوری, انواع تعامل, اهداف تعامل, روش تعامل}
    Hosein Nasiri, Mohammad Yamani Douzi Sorkhabi *, Gholamreza Zaker-Salehi, Mahmood Abolghasemi
    Purpose

    : The stakeholders of science and technology, like other areas of public policy, have an important role in the success and failure of policies by influencing and being influenced by policies. The research was conducted with the aim of analyzing the anticipated interactions of the stakeholders of science and technology in the upstream documents.

    Methodology

    The research is an applied research from the point of view of the goal and thematic analysis from the point of view of the data collection method. For this purpose, among the upstream documents, eleven documents were selected and analyzed in the four dimensions of stakeholder identification, type, purpose and method of stakeholder interaction.

    Findings

    In the analysis, stakeholders in four sections; Government, private, individuals and civil society were categorized, and the beneficiaries of the public sector had the largest share. Stakeholder interaction is predicted in seven types, and "institution-to-institution" interaction was the most frequent . The objectives of stakeholder interactions are foreseen in fifteen themes, the most important of which were "Development of science and technology" and "Strengthening interactions between stakeholders". Stakeholder interaction methods were introduced in the form of ten themes, among which "development of incentive mechanisms" and "creation of cooperation networks" were introduced as important methods of interaction.

    Originality/ value:

    For the first time, the research has taken a comprehensive look at the issue of stakeholder interactions, which, in addition to identifying the stakeholders, has determined how the stakeholders interact, the purpose and the modes of their interaction.

    Keywords: Stakeholder Interactions, Science, Technology Policy, Types of Interaction, Interaction Objectives, Interaction Method}
  • خدایار سلیمانی مطلق*، ابراهیم صالحی عمران، محمد یمنی دوزی سرخابی، حجت صفار حیدری
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و توصیف ابعاد پداگوژی دانشگاهی بعنوان پدیده-ای مغفول در نظام آموزش عالی ایران انجام گرفته است.

    مواد و روش ها

    پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی- توسعه ای و از لحاظ اجرا پدیدار شناختی و از نظر گرد آوری داده ها روش کیفی بوده است. ابتدا با بهره گیری از ادبیات و پیشینه ی پژوهش، (ابعاد ده گانه پداگوژی دانشگاهی، یمنی، 1391). اقدام به شناسایی ابعاد پداگوژی دانشگاهی گردید و سپس گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و متخصصان حوزه آموزش عالی به شیوه هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرحله رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده است. داده ها با تعداد 16 نفر خبره به اشباع نظری رسیده است و طی فرایند تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون ابعاد و مولفه های پداگوژی دانشگاهی شناسایی گردید.

    بحث و نتیجه گیری

    پس از تحلیل مصاحبه ها، 194 مضمون پایه بازشناسی شد و در نهایت 54 مضمون سازمان دهنده در قالب 11 مضمون فراگیر بعنوان ابعاد پداگوژی دانشگاهی مضمون یابی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که کنشگران دانشگاهی علاوه بر تایید و تاکید بر ابعاد ده گانه ی پداگوژی دانشگاهی مطرح شده در چهارچوب نظری یعنی: - مفهوم سازی نظری راجع به جریان آموزش و پژوهش در موقعیت های یادگیری و سازماندهی آنها - چارچوب عملی برای اعضاء هیات علمی، مدیران و کارشناسان دانشگاهی - ایجاد و تقویت ذوق و شوق یادگیری در دانشجویان - شناخت عملکرد دانشگاه (قوت ها و ضعف های سازمان دانشگاه) - بازاندیشی و سازماندهی مستمر فعالیت-های آموزشی، پژوهشی و خدماتی دانشگاه -راهنمایی نظری برای مدیریت فعالیت های دانشگاهی - فرهنگ دانشگاهی - ارزیابی مستمر فعالیت های آموزشی، پژوهشی و خدماتی دانشگاه در موقعیت های یادگیری - اسطوره ها و نماد های دانشگاهی - محیط دانشگاه، معتقد به تاثیرگذاری بعد یازدهم یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز بودند. که در واقع این ابعاد سیستمی از عوامل و عناصر گوناگونند که با هم در تعاملند و منتج به بهبود یادگیری دانشجویان می شوند. یافته های این مطالعه از طریق شناسایی ابعاد پداگوژی دانشگاهی دستاورد های نظری و کاربردی مناسبی را در اختیار سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران دانشگاه به منظور بهبود یادگیری دانشجویان قرار داده و می تواند بستر لازم را جهت ارتقای کیفیت آن فراهم نماید.

    کلید واژگان: آموزش عالی, پداگوژی دانشگاهی, ابعاد پداگوژی دانشگاهی}
    Khodayar Soleimani Motlagh *, Ibrahim Salehi Omran, Mohammad Yamani Douzi Sorkhabi, Hojjat Saffar Heidari
    Objectives

    Learning is a topic that has always been of interest to university activist's numerous studies indicate the complexity of the subject of learning and the multiplicity and variety of factors influencing it. Given the multiplicity and diversity of variables involved in learning and the diversity of relationships between these variables, any knowledge of the concept of learning is relative. In addition, it cannot be recognized based on focusing on several specific factors, (Yamani, 2012, 156) the present study introduces a strategy that considers the learning phenomenon based on its transverse and longitudinal study. In addition, has a holistic view and expresses the factors and elements that are effective in shaping and improving student learning, and that is the strategy of university pedagogy.

    Materials and methods

    The method of this research is applied development and in terms of performance is phenomenological, and it has a qualitative approach in terms of data collection. Data collection tools were structured interviews with experts First, using the literature and research background (ten dimensions of university pedagogy, Yemen, 2012). The dimensions of university pedagogy were identified and then data collection has continued through semi-structured interviews with experts and specialists in the field of higher education in a purposeful manner from the type of snowball to the stage of reaching theoretical ghosts. The data has reached theoretical saturation with 16 experts during the data analysis process, using Theme analysis, through three coding steps (Basic, organizing, and inclusive themes), the dimensions and components of university pedagogy were identified.

    Discussion & Conclusions

    After analyzing the interviews, (194) basic themes were recognized and finally (54) organizing themes were found in the form of 11 comprehensive themes as dimensions of university pedagogy.Findings show that academic actors in addition to confirming and emphasizing the ten dimensions of university pedagogy proposed in the theoretical framework, namely: -Theoretical conceptualization of the flow of education and research in learning situations and their organization -Practical framework for faculty members, administrators and academic experts- Creating and strengthening the taste and enthusiasm of students in learning- Recognition of university performance (strengths and weaknesses of the University) - Continuous rethinking and organizing educational, research and service activities of the university - Theoretical guidance for the management of academic activities - University culture - Continuous evaluation of educational, research and service activities of the university in learning situations - Academic myths and symbols - University environment, They also believed in the influence of the eleventh dimension, namely information and communication technology. In fact, these dimensions are a system of various factors and elements that interact with each other and lead to improved student learning. The findings of this study, by identifying the dimensions of university pedagogy, provide appropriate theoretical and practical achievements for policy makers, planners and university administrators to improve student learning and can provide the necessary basis for improving its quality.

    Keywords: higher education, university pedagogy, dimensions of university pedagogy}
  • محمد یمنی دوزی سرخابی، اکبر گلدسته، حمید خسروی*، مولود محمدی معین

    هدف از این مطالعه، بررسی مقایسه اسناد رسمی برنامه های راهبردی در دانشگاه های دولتی منتخب و پاسخ به این دو پرسش اصلی است : بین عناصر شکلی و محتوایی اسناد برنامه های راهبردی دانشگاه های دولتی چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد؟ آیا در این اسناد، طراحی منحصربه فردی متناسب با ویژگی های خاص دانشگاه های مورد نظر وجود دارد؟ روش پژوهشی استفاده شده روش ترکیبی است. در بخش کیفی برای بررسی و تجزیه وتحلیل اسناد دانشگاه ها و الگوها از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ماتریس تفاوت ها و شباهت های اسناد برنامه ها با الگو های برنامه ریزی موجود از روش کمی (آمار توصیفی) استفاده شده است. دانشگاه های نمونه موردبررسی شامل 10 واحد (شهید بهشتی، تبریز، خوارزمی، سمنان، شیراز، صنعتی امیر کبیر، صنعتی اصفهان، صنعتی شریف، کاشان و مازندران) و الگوهای انتخاب شده برنامه ریزی راهبردی 11 مورد (مینتزبرگ، بارکر و اسمیت، جانسون، نوستریج، نیواورلیان، انجمن دانشگاه ها، کلر، کللند و کینگ، استینر، ویسکانسین، کافمن و هرمن) بوده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بررسی اسناد بین عناصر محتوایی دانشگاه های مذکور تفاوت های متمایزی به چشم می خورد، درصورتی که از نظر بررسی عناصر شکلی شباهت های بسیاری بین آن ها دیده می شود و این روند نسبت به الگوهای برنامه های منتخب نیز صادق است. بنابراین نتیجه می شود که هیچ کدام از دانشگاه های بررسی شده، بخصوص از نظر عناصر محتوایی، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده بلکه آن ها را اقتباس کرده اند و این اقتباس پذیری می تواند موفقیت دانشگاه ها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.

    کلید واژگان: اسناد برنامه های راهبردی, الگوهای برنامه ریزی راهبردی, برنامه ریزی آموزش عالی, بررسی مقایسه ای, دانشگاه های دولتی}
    Mohammad Yamani Douzi Sorkhabi, Akbar Goldasteh, Hamid Khosravi*, Moloud Mohammadi Moein

    The purpose of this study is to compare the official documents of strategic planning in selected public universities of the country in order to answer these two main questions: what are the differences and similarities between the formal and content elements of strategic planning documents of the selected public universities? Is there a unique design in these documents that fits the specific characteristics of their intended university? The research uses a mixed method. In the qualitative section, the content analysis method was used to review and analyze university documents and patterns, and the quantitative method (descriptive statistics) was used to examine the matrix of differences and similarities between program documents and existing planning patterns. The sample universities were 10 including Shahid Beheshti, Tabriz, Kharazmi, Semnan, Shiraz, Amir Kabir Industrial, Isfahan Industrial, Sharif Industrial, Kashan and Mazandaran university. The selected strategic planning models were 11 including Mintzberg, Barker & Smith, Johnson, Nostridge, New Orleans, University Association, Claire, Cleland and King, Steiner, Wisconsin, Kaufman, and Herman model. The findings show that in examining the documents, there are different differences between the content elements of the mentioned universities, while in terms of examining the formal elements, there are many similarities between them. And this trend is also true for selected planning patterns. Therefore, it is concluded that none of the surveyed universities, especially in terms of content elements, have designed a specific model for their university, but have adapted them. And this adaptability can challenge the success of universities in enforcing regulatory program documents.

    Keywords: Strategic planning documents, strategic planning models, higher education planning, comparative study, public universities}
  • امیر رجائی*، محمد یمنی دوزی سرخابی، اباصلت خراسانی، مرتضی رضایی زاده
    امروزه، آموزش عالی به عنوان پیشران اصلی علم و فناوری در پیشبرد اهداف کشور ها به منظور رشد و توسعه همه جانبه و پایدار نقش مهمی ایفا می کند. از جمله چالش های آموزش عالی می توان به مواردی چون «تضمین کیفیت» و «رتبه بندی دانشگاهی» در آموزش عالی اشاره کرد که بر اجرای آنها به صورت توامان در اسناد بالادستی تصریح شده اما اشاره ای به تفاوت های آنها نشده است. لذا، بررسی ابعاد و ویژگی های هر کدام از این دو رویکرد ارزیابی کیفیت آموزش عالی برای فراهم آوردن الزامات اجرای آنها ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش پاسخ دادن به این پرسش است که این دو رویکرد ارزیابی در منابع موجود، چه تفاوت هایی دارند. بدین ترتیب، جامعه آماری پژوهش، کلیه متون مرتبط با ابعاد و ویژگی های تضمین کیفیت و رتبه بندی دانشگاهی در آموزش عالی در نظر گرفته و نمونه گیری به صورت هدفمند برای پاسخگویی به سوال پژوهش انجام شد. سپس، با اتخاذ رویکرد کیفی و استفاده از روش پژوهش اسنادی به بررسی منابع تا زمان رسیدن به اشباع نظری پرداخته شد. یافته ها حاکی از آن بود که در «تضمین کیفیت» عمده ترین کارکرد، بهبود کیفیت و افزایش پاسخگویی است. شیوه ارزیابی به صورت ملاک محور و تکوینی و مخاطبان آن اغلب جامعه دانشگاهی اند. اما در «رتبه بندی دانشگاهی» اصلی ترین کارکرد، حکمرانی بر بخش آموزش عالی، شیوه ارزیابی به صورت مقایسه ای و پایانی و مخاطبان آن عموم مردم و جامعه دانشگاهی هستند. در پایان، با توجه به تفاوت های میان این دو، پیشنهادهایی به منظور اولویت بندی و نحوه اجرای دو شیوه مذکور ارایه شد.
    کلید واژگان: آموزش عالی, تضمین کیفیت آموزش عالی, رتبه بندی دانشگاهی}
    Amir Rajaee *, Mohammad Yamani, Abasalt Khorasani, Morteza Rezaeizadeh
    Today, higher education, as the main driver of science and technology, plays an important role in advancing the goals of countries for comprehensive and sustainable growth and development. Challenges of higher education include "quality assurance" and "university ranking" in higher education, which are specified in the upstream policy documents, but their differences are not mentioned. Therefore, the study of the dimensions of each of these two approaches to assess the quality of higher education is necessary to provide the requirements for their implementation. Therefore, the purpose of this study is to answer the question of what are the differences between these two evaluation approaches in the available sources. Thus, the statistical population of the current study considered all the texts related to the dimensions and characteristics of quality assurance and academic ranking in higher education and sampling was done purposefully to answer the research question. Then, by adopting a qualitative approach and using the documentary research method, the sources were examined until the theoretical saturation was reached. Findings indicated that in "quality assurance", the main function is quality improvement and increasing accountability, the method of evaluation is criterion-based and formative, and its audience is often the academic community. But in "university ranking" the main function is governing the higher education sector, the method of evaluation is comparative and summative, and its audience is the general public and the academic community. Finally, due to the differences between the two approaches, suggestions were made for their prioritization and implementation.
    Keywords: Higher education, quality assurance in higher education, university ranking}
  • فاطمه نصراللهی نیا، محمد یمنی دوزی سرخابی*، مقصود فراستخواه، مرتضی رضایی زاده

    امروزه میدان‍های دانشگاهی به ابزاری قدرتمند برای شکل دادن به جامعه تبدیل شده و نقش مهمی در تولید علم و ایجاد اجتماعات علمی ایفا می‍کنند. از طرفی ماهیت علم و تولید آن در محیط‍ های دانشگاهی دچار تغییرات و تحولات شده و با چالش‍هایی مواجه است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه جامعه‍شناختی پیر بوردی و عوامل و چالش‍هایی که محیط‍ های دانشگاهی برای تولید علم خود با آن روبرو هستند، مورد بررسی قرار گیرد و به این سوال اساسی پاسخ داده شود که عوامل و چالش‍های تولید علم در میدان دانشگاهی کدامند؟ بدین منظور، با به کارگیری روش فراترکیب، تعداد 62 مقاله موردبررسی قرار گرفت که مقوله‍ ها و کدهای مرتبط آن‍ها با استفاده از تحلیل محتوا استخراج و شناسایی شدند. بر اساس یافته‍ ها مشخص شد که عوامل موثر بر تولید علم در میدان دانشگاهی شامل مقولات «سرمایه اجتماعی»، «عوامل ساختاری-مدیریتی»، «زیرساخت‍ها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم»، «سرمایه نمادین» و «سرمایه علمی» و همچنین چالش‍های تولید علم در میدان دانشگاهی در چهار مقوله «مسایل اجتماعی و ارتباطی»، «مسایل ساختاری و مدیریتی»، «مسایل مربوط به زیرساخت‍ها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم» و «مسایل فرهنگی»، تقسیم‍ بندی شدند.

    کلید واژگان: میدان دانشگاهی, تولید علم, عوامل موثر و تسهیل کننده, چالش ها}
    F. Nasrollahinia, M. Yamani Douzi Sorkhabi *, M. Farasatkhah, M. Rezaeizadeh

    Today, academic fields have turned into a powerful tool for shaping the society and play an important role in the production of science and the creation of scientific communities. But at the same times, the nature of science and its production in academic settings are encountered with changes and challenges. In this study, based on Pierre Bourdieu's sociological theory, we have tried to examine factors and challenges that university environments face with in the course of science production and hence, attempted to respond to the basic question: What are the factors and challenges of science production in the academic field? For that matter, using the meta-synthesis method, 62 articles were reviewed and their related categories and concepts were extracted and identified using the content analysis.

    Keywords: Academic field, science production, affective, facilitating factors, Challenges}
  • فاطمه نصراللهی نیا*، غلامرضا گرائی نژاد، محمد یمنی دوزی سرخابی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای سیاست های اثرگذار از منظر آمایش آموزش عالی در مستندات برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب اسلامی، انجام شده است؛ به این منظور مستندات برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب طی سال های 1327 تا 1396(یازده برنامه توسعه)، موردبررسی مقایسه ای قرار گرفت و محتوای آن ها از منظر جایگاه و دستاوردشان در جریان ساماندهی آموزش عالی کشور مبتنی بر رویکرد آمایش سرزمین، بررسی شد؛ روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و از نوع مقایسه ای است. مسئله اصلی پژوهش این گونه مطرح شد که شباهت ها و تفاوت های "آمایش آموزش عالی" در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب چه بوده است؟ طبق یافته   های این پژوهش، ساماندهی آموزش عالی با «تاکید بر آمایش سرزمین» در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب در هفت مقوله مطالعات و برنامه ریزی آمایش سرزمین، گسترش آموزش عالی، تراز نیروی انسانی، مدیریت آموزش عالی، ارزیابی کیفیت آموزش عالی، همکاری های ملی و بین المللی و تولیدات علم و فناوری هم راستا با یکدیگر و همچنین در پنج مقوله از آن ها  مطالعات و برنامه ریزی آمایش سرزمین، گسترش آموزش عالی، تراز نیروی انسانی، همکاری های ملی و بین المللی و تولیدات علم و فناوری، دارای تفاوت   بوده اند.

    کلید واژگان: ساماندهی آموزش عالی, آمایش سرزمین, برنامه های توسعه, شباهت ها و تفاوت های سیاستی}
    Fatemeh Nasrollahinia*

    The purpose of this research is to study and compare the spatial planning of the country's higher education system with the development plans before and after the Islamic Revolution. For this purpose, the documents of development programs before and after the revolution during the years 1327 to 1396 (eleven development programs) were compared and their content from the perspective of their position and achievement during the organization of higher education in the country. The land preparation approach was examined; The method of this research is meta-combined and of comparative type. A checklist was used to collect data and a categorical analysis based on categorization was used to analyze the data. The main issue of the research was what were the similarities and differences between " spatial higher education " in development programs before and after the revolution? According to the findings of this study, organizing higher education with "emphasis on land management" in development programs before and after the revolution in seven categories: land management studies and planning, development of higher education, manpower balance, higher education management, Assessing the quality of higher education, national and international cooperation and science and technology productions in line with each other, as well as in five categories of them: land management studies and planning, development of higher education, manpower balance, national cooperation And international and science and technology products have been different

    Keywords: Organizing Higher Education, Land preparation, Development Plans, Policy Similarities, Differences}
  • فاطمه نصراللهی نیا، محمد یمنی دوزی سرخابی، مقصود فراستخواه، مرتضی رضایی زاده

    در یک میدان علمی همچون دانشگاه، همواره تلاش برای کسب جایگاه، موقعیت، به رسمیت شناخته شدن، احترام و منزلت اجتماعی، اعتبار و پرستیژ، شهرت و نام و آوازه و برنده شدن ، میان عوامل و نیروهای مختلف وجود دارد؛ به طوری که حضور در میدان دانشگاهی می‌‌تواند منجر به انباشت سرمایه‌‌های مختلف شود. در این مقاله سعی شده با تکیه بر نظریه جامعه‌‌شناختی بوردیو، مفهوم سرمایه علمی از دیدگاه کنشگران دانشگاهی مورد بررسی قرار گیرد و به این سوال اساسی پاسخ داده شود که کنشگران دانشگاهی چه تعریفی از سرمایه علمی دارند؟ از دیدگاه آنان سرمایه علمی در محیط دانشگاهی دارای چه ویژگی‌‌هایی است؟ و در نهایت پیامدهای سرمایه علمی از دیدگاه کنشگران دانشگاهی کدامند؟ بدین منظور، با به‌کارگیری روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، با 56 نفر از کنشگرانی که دارای تجربه زیسته در دانشگاه شهید بهشتی بوده و اطلاعات موثقی در خصوص موضوع پژوهش داشته‌‌اند مصاحبه شد؛ همچنین با توجه به کیفی بودن رویکرد این پژوهش، از روش ارزیابی لینکلن و گوبا برای سنجش دقت و اعتباریابی یافته‌‌های پژوهشی و از روش کدگذاری مجدد توسط پژوهشگر و پایایی بازآزمون با استفاده از فرمول کووال، برای سنجش پایایی مصاحبه‌‌ها استفاده‌شده است. در نهایت، بازبینی و بررسی مفاهیم و مقوله‌‌های استخراج‌شده توسط متخصصان و بازخورد مشارکت‌کنندگان از یکسو و ضریب پایایی 84 درصد از سوی دیگر، بیانگر مورد تایید قرار گرفتن قابلیت اعتماد کدگذاری‌‌های انجام‌گرفته در خصوص مصاحبه‌‌های این پژوهش بوده است. یافته‌‌های پژوهش نشان داد که طبق دیدگاه کنشگران دانشگاه شهید بهشتی، سرمایه‌‌های علمی یک میدان دانشگاهی در دو حالت ملموس و ناملموس قرار می‌‌گیرند و صلاحیت‌‌های علمی، نگرشی و اجتماعی از ویژگی‌‌های سرمایه‌‌های علمی، محسوب می‌‌شوند؛ همچنین، شکل‌‌گیری و شکوفایی سرمایه علمی در یک دانشگاه دارای پیامدهای فردی (منزلت اجتماعی و شغلی، ایجاد معرفت علمی و هویت‌‌یابی علمی) و پیامدهای سازمانی (افزایش اعتبار علمی، ارتقاء مرجعیت علمی، تحرک و پویایی علمی، توسعه اقتصادی و فرهنگی و پاسخگویی به ذی‌نفعان بیرونی و درونی) است.

    کلید واژگان: میدان دانشگاهی, سرمایه علمی, کنشگران دانشگاهی, دانشگاه شهید بهشتی}
    Fatemeh Nasrollahinia, Mohammad Yamani Douzi Sorkhabi, Maghsood Farasatkhah, Morteza Rezaeizadeh

    In a scientific field such as a university, there is always a struggle to gain a position, recognition, social respect, prestige, fame and reputation, and winning among various factors and forces; So that presence in the university field can lead to the accumulation of various capitals; In this study, based on Pierre Bourdieu's sociological theory, the concept of scientific capital is examined from the perspective of academic actors and the basic question is answered, what is the definition of scientific capital by academic actors? In their view, what are the characteristics of scientific capital in the university environment? And finally, what are the consequences of scientific capital from the perspective of academic activists? The participants of the present study are the activists of Shahid Beheshti University including managers, staff, faculty members, students and graduates. Using the method of "targeted sampling", 56 activists who have lived in Shahid Beheshti University and have reliable information. They had a treatise on the subject; In this study, the interview tool was used for a direct and in-depth discussion about the status of scientific capital of University. Also, due to the qualitative approach of this research, Lincoln and Guba's evaluation method and re-coding method by the researcher and retest reliability were used to measure the validity and reliability of the interviews;The results of the research indicate that the power and survival of scientific capital in a university field in relation to other actors and conflict and negotiation. With them in order to gain points and individual and organizational development; In other words, the definition of scientific capital is not based solely on the dignity and status of the place of study and employment, and its emergence and flourishing, on the one hand, in the context in which it is located, and on the other hand, in its ability. Adaptation depends on environmental change and diversity;. The findings of this study also showed that according to the view of the activists of Shahid Beheshti University, the scientific capital of a university field is in two tangible and intangible states, and scientific, attitudinal and social competencies are the characteristics of capital. Are considered scientific; Also the flourishing of scientific capital in university has individual consequences (social and occupational status, creation of scientific knowledge and scientific identity-finding) and organizational consequences (increasing scientific credibility, scientific mobility and dynamism, economic and cultural development and responding to stakeholders) .

    Keywords: Academic Field, Scientific Capital, University Actors, Pierre Bourdieu, Shahid Beheshti University}
  • مهدی مهدی*، محمد یمنی دوزی سرخابی، مرتضی رضایی زاده، مرتضی منادی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بی عدالتی های آموزشی و پژوهشی موجود نسبت به دانشجویان در حین تحصیل بود.

    روش

    پژوهش حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. به این منظور، از رویکر کیفی پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه این پژوهش، دانشجویان یکی از دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد 20 دانشجو طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری معیار انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. روایی محتوایی ابزار مصاحبه توسط متخصصان موضوع و پایایی آن نیز با روش پایایی بین دوکدگذار با ضریب %78 مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها نیز، روش تحلیل مضمون فان کام به کار گرفته شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بی عدالتی آموزشی هشت مضمون اصلی و 45 مضمون فرعی و بی عدالتی پژوهشی پنج مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی داشت. مضمون های اصلی بی عدالتی در زمینه آموزشی، شامل ضعف اساتید در یاددهی، جدی نگرفتن درس و آموزش، انتقادپذیری پایین اساتید، بی ضابطه بودن ارزیابی دانشجویان، تخریب انگیزه دانشجو، تحقیر دانشجو، به رسمیت نشناختن تنوع دانشجویان، و محدود بودن امکان دسترسی به استاد بودند. در زمینه پژوهشی نیز، مضمون های اصلی بی عدالتی شامل تبعیض در پذیری دکتری، ایجاد محدودیت در همکاری با اساتید، ضعف و تبعیض در ارایه راهنمایی علمی، نگاه ابزاری به دانشجو، و مشکلات تامین منابع مورد نیاز پژوهش ها می شدند. این بی عدالتی ها به عنوان عواملی هستند که تاثیرات منفی بر ایجاد و تقویت قابلیت های اساسی دانشجویان، یعنی احترام و کرامت، دانش و تخیل، انسجام عاطفی، آمادگی یادگیری، صدا، داشتن آرزو، استدلال عملی، و روابط و شبکه های اجتماعی می گذارند.

    نتیجه گیری

    برگزاری کارگاه های آموزشی برای اساتید با موضوع عدالت آموزشی و پژوهشی، افزایش تنوع اساتید و محتوای آموزشی ارایه شده متناسب با تفاوت های دانشجویان، توجه به نظرات دانشجویان در مسایل مختلف دانشگاه و رسیدگی به اعتراض های آنان، راهکارهایی هستند که برای رفع بی عدالتی های موجود توصیه می شوند.

    کلید واژگان: دانشگاه, بی عدالتی آموزشی, بی عدالتی پژوهشی, رویکرد قابلیت, پدیدارشناسی}
    Mahdi Mahdi *, Mohammad Yamani Duozi Sorkhabi, Morteza Rezaeizadeh, Morteza Monadi
    Purpose

    The aim of this study was to identify the existing educational and research inequities against students during university study.

    Method

    This study is applied research in terms of purpose and descriptive in terms of implementation method. Therefore, a qualitative phenomenological approach was used. The population of the study was students of a comprehensive public university in Tehran in the academic year 2019-2020. Twenty students were selected according to the principle of theoretical saturation by purposive and standard sampling. Data were collected through semi-structured interviews. The content validity of the interview tool was confirmed by experts and its reliability was confirmed by the inter-coder reliability method with a coefficient of 78%. Also, Van Kaam’s analysis method was used for data analysis.

    Findings

    The findings showed that educational inequities had eight main themes and 45 sub-themes and research inequities had five main themes and 21 sub-themes. The main themes of educational inequities were teachers' weakness in teaching, lack of seriousness in teaching and learning, low criticism of teachers, unruly student evaluation, undermining student motivation, humiliation of students, non-recognition of student diversity, and limited access to professors. In the field of research, the main themes of inequity were discrimination in doctoral admissibility, restrictions on cooperation with professors, weakness and discrimination in providing scientific guidance, instrumental view to the student, and problems in obtaining the resources needed for research. These inequities are factors that negatively affect the development and strengthening of students' core capabilities, namely respect and dignity; knowledge and imagination; emotional integrity; learning disposition; voice; aspiration; practical reasoning; and relationships and social networks.

    Conclusion

    Workshops for professors on the subject of educational and research equity, increasing the diversity of professors and the educational content in accordance with the differences of students, paying attention to students' opinions on various university issues, and addressing their objections, are some of the strategies to address existing inequities.

    Keywords: University, Educational Inequity, Research Inequity, capability approach, Phenomenology}
  • محمد یمنی دوزی سرخابی*، احمد محجوبیان، محمدحسن پرداخت چی، غلامعلی فرجادی

    راهنمایی تحصیلی دوره دکتری نقش مهمی در موفقیت این دوره دانشگاهی دارد. اساتید راهنما در ارایه راهنمایی تحصیلی شیوه ها، سلایق و باورهای مختلفی دارند. مطالعه این ویژگی ها و انسجام بخشی آن ها در چارچوب هایی نظری (سبک های راهنمایی تحصیلی) رویکردی است که می تواند زمینه ساز پدید آوردن فهمی عمیق تر از پدیده راهنمایی و همچنین ساخت ابزارهایی برای شناسایی و ارزیابی وضعیت راهنمایی تحصیلی دوره دکتری باشد. بر همین اساس در این پژوهش با استفاده از روش مرور روایتی، ادبیات حوزه آموزش عالی در منابع داخلی (25 مقاله) و خارجی (58 مقاله) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و 6 سبک شناسی برای راهنمایی تحصیلی دوره دکتری شناسایی شد که عبارتند از سبک شناسی اندرسون، گور، گاتفیلد، مینهارد و همکاران، مورفی و همکاران، و ویلکیناس. این سبک شناسی ها در مقاله توصیف شده و یک مقایسه کلی نیز میان آن ها صورت گرفته است. بررسی این سبک شناسی ها نشان داد که ابعاد تربیتی و اخلاقی راهنمایی تحصیلی و همچنین تفاوت های موجود میان راهنمایی گروه های تحصیلی مختلف، مهم ترین موضوعات مغفول در این سبک شناسی ها می باشد. به علاوه مشخص شد که عمده ی تمرکز این سبک شناسی ها بر یکی از اهداف دوره دکتری (پرورش پژوهشگران) بوده و می توان ارایه سبک شناسی هایی با تمرکز بر هدف مهم دیگر دوره دکتری (تولید علم) را نیز پیشنهاد نمود.

    کلید واژگان: راهنمایی تحصیلی, دوره دکتری, سبک شناسی, استاد راهنما, سبک راهنمایی}
    Mohammad Yamani Douzi Sorkhabi *, Ahmad Mahjoubian, Mohammad-Hasan Pardakhtchi, Gholamali Farjadi
    Introduction

    The doctoral program plays an important role in the implementation of university missions and scientific development through original research and training of future scientists and researchers. On the other hand, research shows that the success of this course is influenced by factors, one of the most important of which is supervision. Supervisors have different methods, tastes and beliefs in providing supervision. The study of these characteristics and their integration in the theoretical frameworks (academic supervision styles) is an approach that can pave the way for a deeper understanding of the supervisory phenomenon as well as build tools for identifying and evaluating doctoral supervision status.

    Method

    in this study, using the method of narrative review, the literature in the field of higher education in internal resources (25 articles) and external (58 articles) was examined and analyzed.

    Results

    6 stylistics were identified for doctoral supervision, which are stylistics: Anderson, Gurr, Gatfield, Mainhard et al., Murphy et al., And Vilkinas. These stylistics are described in the article and a general comparison is made between them.

    Discuss

    The study of these stylistics showed that the educational and moral dimensions of academic supervision, as well as the differences between the guidance of different educational groups, are the most important issues neglected in these stylistics. In addition, it was found that the main focus of these stylistics is on one of the goals of the doctoral course (educating researchers) and it can be suggested to provide stylistics focusing on another important goal of the doctoral course (science production).It should be noted that stylistic studies due to the practical approach as well as conceptual coherence, can help to improve the status of doctoral guidance, because contemplation of different styles of academic supervision and attention to their various dimensions by supervisors can by creating knowledge of different angles of academic supervision will lead to improving the quality of this process.

    Keywords: Supervision, Doctoral course, Stylistics, Supervisor, Supervision style}
  • حامد کمالی، محمد یمنی دوزی سرخابی*، محبوبه عارفی

    معنا و اهمیت برنامه درسی در آموزش عالی در ارتباط با تحولات آموزش عالی در عرصه اجتماعی، دگردیسی های بنیادینی را تجربه کرده است. از این رو، سوال این است که چنین وضعیتی در زمینه ایرانی چگونه بازنمایی می شود؟ بدین منظور، تمرکز مطالعه حاضر بر تحلیل چگونگی فهم برنامه درسی در مطالعات آموزش عالی ایران با رویکرد پدیدارنگاری بود. در چنین بافتی، مطالعات یک دهه اخیر برنامه درسی در آموزش عالی ایران با روش مرور نظام مند گردآوری و نمونه منتخب به تعداد 57 مقاله علمی پژوهشی در دو سطح کدگذاری باز و محوری تحلیل کیفی شد. در برایند تحلیل ها چهار شیوه فهم؛ یعنی تکلیف گرایی، پاسخگوانگاری، پروژه محوری و شبه یادگیری پژوهی شناسایی، تعریف و با ذکر مصادیق تجربی تبیین شد. فصل مشترک سه شیوه فهم ابتدایی از سیطره معنای سنتی و محدود برنامه درسی (مکانیزم انتخاب، سازماندهی و انتقال دانش در یک دوره تحصیلی) بر مبانی فکری مطالعه برنامه درسی در آموزش عالی ایران حکایت دارد. علاوه بر این، فهم شبه یادگیری پژوهی نیز حاکی از سیطره ضمنی این معنای سنتی بر مبانی فکری محدود تحقیقاتی است که به مطالعه برنامه درسی در آموزش عالی ایران مبتنی بر معنای گسترده آن (فرایند مداوم درک و توسعه تجارب یادگیری معنادار در یک زمینه میان رشته ای) پرداخته اند. درنتیجه، فهم برنامه درسی در مطالعات آموزش عالی ایران درگیر دگماتیزم سنت گرایی است که می تواند سودمندی آن برای تعالی آموزش و یادگیری دانشگاهی را با مخاطرات جدی مواجه سازد. این مطالعه می تواند به بازاندیشی در فهم و جریان فکری برنامه درسی در مطالعات آموزش عالی ایران به منظور برون رفت از چنین دگماتیزم سنت گرایی کمک کند.

    کلید واژگان: آموزش عالی, فهم برنامه درسی در آموزش عالی, تعریف برنامه درسی در آموزش عالی, مطالعات برنامه درسی در آموزش عالی, دگردیسی های برنامه درسی در آموزش عالی, نسل های معنایی برنامه درسی در آموزش عالی}
    Hamed Kamali, Mohammad Yamani Duozi Sorkhabi*, Mahbobeh Arefi

    The meaning and importance of the curriculum in higher education in connection with the developments of higher education in the social field, has undergone fundamental changes. Hence, the question is how such a situation is represented in the Iranian context? Therefore, the focus of the present study was on the analysis of how to understand the curriculum in Iranian higher education studies using a phenomenological approach. In this context, curriculum studies in Iranian higher education was collected in the last decade by the systematic review method. Using a purposeful sampling technique, 57 articles were selected and qualitatively analyzed in two levels of open and axial coding. As a result, four ways of the understanding curriculum in selected articles, were identified, defined and explained by experimental examples: 1) task-oriented understanding, 2) responsive understanding, 3) project-oriented understanding and 4) learning- research understanding. These ways of understanding were defined and explained by citing empirical examples. The common denominator of the three primary ways is that it dominates the traditional and limited meaning of the curriculum (mechanisms for selecting, organizing and transferring knowledge in a course of study) on the intellectual foundations of curriculum studies in Iranian higher education. Also, the quasi-learning way indicates the dominance of the limited and traditional meaning of the curriculum on the intellectual foundations of the limited number of studies that have studied the curriculum in higher education is based on its broad meaning (the social process of understanding and developing meaningful learning experiences). As a result, understanding the curriculum in Iranian higher education studies is involved in the dogmatism of traditionalism, which can seriously jeopardize its usefulness for the excellence of university education and learning. This study can help to rethink the understanding and intellectual flow of the higher education field of study in order to get out of such an intellectual dogmatism.

    Keywords: Higher education, Understanding curriculum in higher education, Curriculum studies in higher education, Curriculum transformations in higher education}
  • سیمین عذار منسوبی، اباصلت خراسانی*، محمد یمنی دوزی سرخابی، غلامرضا شمس
    هدف

    هدف از اجرای این پژوهش، طراحی و تدوین الگویی به منظور بازنگری برنامه درسی رشته آموزش عالی در مقطع دکتری بود.

    روش پژوهش

    بدین منظور از پژوهش کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه پژوهش، متخصصان و صاحب نظران برنامه های درسی و افراد با تجربه در این حوزه بود که از بین آنها 15 نفر به صورت هدفمند و با روش زنجیره ای به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند. تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع اطلاعاتی پژوهشگر بوده است.

    یافته ها

     نتایج پژوهش در بخش عناصر مهم و مورد توجه در بازنگری برنامه های درسی شامل 6 تم اصلی یعنی سیاست ها، هدف ها، محتوا، روش های یاددهی- یادگیری، روش های ارزشیابی و نوع ارایه دوره است.

    نتیجه گیری

     نتایج پژوهش، نشان دهنده آن است که مولفه های اصلی الگوی بازنگری برنامه های درسی شامل 5 تم اصلی یعنی توجه به فرایندمحور بودن بازنگری برنامه های درسی، جامعیت در بازنگری برنامه های درسی، جلب مشارکت ذی نفعان، اجتناب از تمرکزگرایی و تاکید بر نقش ارزشیابی در فرایند بازنگری برنامه های درسی است.

    کلید واژگان: برنامه درسی, بازنگری برنامه های درسی, الگوی بازنگری برنامه های درسی, آموزش عالی}
    Simin Ezar Mansoubi, Abasalt Khorasani *, Mohammad Yamanidouzi Sekhabi, GholamReza Shams
    Objective

    The purpose of this study was to design and develop a model to review the curriculum of higher education in the doctoral program.

    Methods

    For this purpose, qualitative research and content analysis method have been used. A semi-structured interview was used to collect data. The statistical population of the research was curriculum experts and experienced people in this field, from which 15 people were purposefully selected as research participants by chain method. The number of participants was based on the researcher's information saturation.

    Results

     The results of the research in the section of important elements in the review of curricula include 6 main themes, namely policies, objectives, content, teaching-learning methods, evaluation methods and the type of course presentation.

    Conclusion

    The results indicate that the main components of the curriculum review model include 5 main themes, namely attention to the process-oriented curriculum review, comprehensiveness in curriculum review, engaging stakeholders, avoiding centralism and emphasizing the role Evaluation in The curriculum review process.

    Keywords: Curriculum, Curriculum Review, Curriculum Review model, Higher Education}
  • میترا تیموری*، ابراهیم صالحی عمران، محمد یمنی دوزی سرخابی، حجت صفار حیدری

    هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این مسئله است که؛ مدل چابکی فرهنگی اعضاء هییت علمی دانشگاه های ایران چه مولفه هایی دارد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هییت علمی شاغل در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، خوارزمی، الزهراء (س)، علم و صنعت ایران، خواجه نصیرالدین طوسی، صنعتی شریف و صنعتی امیرکبیر در سال تحصیلی 95-1394 بود که تعداد آن ها برابر 6042 نفر می باشند. در بخش کیفی حجم نمونه، 8 نفر از اعضای هییت علمی دانشگاه ها و در بخش کمی تعداد افراد نمونه را با استفاده از فرمول کوکران 361 نفر برآورد گردید. روش نمونه گیری، طبقه ای نسبتی بود. برای جمع آوری داده ها در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ در حوزه رویکردهای چابکی برابر با 703/0، در حوزه شایستگی های علمی 753/0 و در حوزه شایستگی های عمومی 889/0 بود. نتایج نشان داد که مدل چابکی فرهنگی شامل 4 شایستگی اصلی می باشد که عبارتند از: رویکردهای چابکی، شایستگی های علمی، شایستگی های عمومی و تجارب بین فرهنگی؛ برای هرکدام از این شایستگی ها چندین مولفه ها و برای هر مولفه، شاخص هایی شناسایی شدند.

    کلید واژگان: چابکی فرهنگی, اعضای هیئت علمی, دانشگاه, آموزش عالی}
    Mitra Teymouri*, Ebrahim Salehi Omran, Mohammad Ymani Dozi, Hojat Saffar Heydari

    The purpose of the present study was to design a model for the cultural agility of faculty members of Iranian universities. The present study is applied in terms of the purpose and method. The statistical population of this research was all faculty members working in the universities of Tehran, Shahid Beheshti, Tarbiat Modarres, Allameh Tabatabaei, Kharazmi, Alzahra, Iran’s Science and Technology, Khaje Nasir al-Din Tusi, Sharif Industrial and Amir Kabir in the academic year 2012-2012. They are about 6042 people. In the qualitative part of the sample size, 8 faculty members of the universities and in the small part of the sample number were estimated using the Cochran formula 361 people. The sampling method was a relative class. For data collection, a researcher-made questionnaire was used in the quantitative section and its reliability was calculated using the Cronbach’s alpha method in the field of agility approaches equal to 0.703, in the field of academic competencies, 0.753, and in the general competency domain was 889.0. The results showed that the cultural agility model consists of four main competencies: agility, academic competencies, general competencies and intercultural experiences; for each of these competencies, several components were identified and indicators were identified for each component.

    Keywords: cultural agility, national documents, supporting documents, Iran higher education system}
  • بررسی عوامل موثر بر شکل گیری و تحول دانشگاه در ایران از تاسیس دانشگاه تهران تاکنون
    منیره سهرابی*، محمد یمنی دوزی سرخابی، مقصود فراستخواه، حسن حضرتی

    بسیاری از متفکران و متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی به‌منظور تجدیدنظر اساسی در عملکرد گذشته و کنونی نظام‌های تربیتی هر کشور، باید در پرتو بررسی پیشینه‌ی تاریخی تحولات آموزشی و تحلیل وضعیت کنونی نظام‌ آموزشی صورت پذیرد؛ تا با دیدی باز و جامع عواملی را که موجب رکود فعالیت‌های فرهنگی و علمی و شکل‌گیری روش‌های کنونی آموزشی است، شناسایی کرد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر شکل گیری و تحول دانشگاه در ایران از زمان تاسیس دانشگاه تهران تا کنون انجام شده است. در راستای تحقق اهداف پژوهش 14 مصاحبه با افراد متخصص و دارای تجربه زیسته در آموزش عالی کشور ترتیب داده‌شده و مصاحبه‌ها تا مرحله‌ی اشباع نظری ادامه پیدا کرد. در تحلیل مصاحبه‌های پژوهش از استراتژی تحلیل تماتیک (مضمون) استفاده‌شده است. از دیدگاه مصاحبه شوندگان، سیر تاریخی دانشگاه در ایران را می‌توان به شش دوره مجزا تقسیم کرد. در تمام این دوره ها، عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ایدیولوژیک و علمی تغییرات و تحولات در دانشگاه را تحت تاثیر قرار داده اند. عدم خلاقیت در مدیریت سیستم آموزش عالی از یک طرف و تمرکزگرایی از سوی دیگر سبب شده است که بین دانشگاه‌های ایران اختلاف معناداری وجود نداشته باشد. ایجاد تغییرات ساختاری، کمی و کیفی در نظام آموزش عالی کشور باید بر اساس مطالعات جامع فرهنگی، جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی بوده و با اتخاذ سازوکارهای قانونی و فرهنگ مناسب، مانع از تاثیرگذاری مخرب عوامل سیاسی و اقتصادی بر نظام آموزش عالی شد.

    کلید واژگان: آموزش عالی ایران, تاریخچه آموزش عالی, تحول آموزش عالی, عوامل موثر}
    The study of factors affecting the formation and transformation of university in Iran since the establishment of Tehran University
    monireh sohrabi *, mohammad yamani douzi, maghsood farasatkhah, hassan hazrati
    Introduction

    The university system is one of the subsystems and component of the higher education system and the social system; hence, it is influenced by other higher education institutions, the educational system of the country and peripheral devices such as political, economic, social and cultural systems. Many thinkers and educators, who advocate new perspectives on educational reform, believe that policy making and planning in order to redefine the past and present performance of educational systems in each country should be done in the light of the historical background of educational developments and the analysis of the current state of the educational system, because in this case, it is possible to discover the factors that led to the decline of cultural and scientific activities and the formation of the current educational methods with an open and comprehensive view. This research aims to study "the factors affecting the formation and transformation of the university in Iran since the establishment of the University of Tehran as the first Iranian official to date".

    Methods

    This research was done by using thematic analysis method consisting of three stages of descriptive coding, interpretive coding and content development. In order to achieve the purpose of the research, semi-structured interviews were conducted with experts and those who had experience in higher education.

    Results

    The findings of the analysis of the content indicate that several factors have contributed to the formation of the university in Iran. History of the University in Iran from interviewee's views, six distinct courses can be divided into different policies and approaches to higher education.

    Discussion

    In all these periods, many political, economic, social, cultural, ideological and scientific factors have affected the changes and changes in the university. Findings show that there are no significant differences between Iranian universities. The reason for this is the lack of creativity in the management of higher education system on the one hand and centralization on the other. Making any structural, quantitative and qualitative changes in the higher education system of the country should be based on deep sociological, economic, political and cultural studies and its growth and expansion in line with the needs and developments created in these areas. By adopting legal mechanisms and proper culture, the effects of severe political and economic factors and its destructive effects on the higher education system were prevented. The question is, "

    Keywords: Higher Education, History of higher education, Transformation of higher education, Effective factors}
  • اسما عزیزی*، محمدیمنی دوزی سرخابی، اباصلت خراسانی، حمیدرضا آراسته

    هدف این پژوهش آسیب شناسی خصوصی سازی آموزش عالی ایران است.. این پژوهش از نظر روش، کیفی و از نوع توصیفی اکتشافی است و با استفاده از مدل سه شاخگی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش سه گروه صاحبنظران و خبرگان آموزش عالی، سیاستگذاران آموزش عالی و هیات علمی یا مدیران ارشد دانشگاه های غیردولتی بوده اند. نمونه گیری هدفمند ملاک محور و با استفاده از روش گلوله برفی انجام شده است. برای تحلیل داده ها از روش مقوله بندی باز استفاده شده و مقولات مربوط به هر قسمت از آسیب های ساختاری، کارکردی، و محیطی کدگذاری شد. و تحت 8 آسیب اصلی مفهوم پردازی شد. در قسمت آسیب های ساختاری تحت سه مقوله اصلی قانونی، سیاستگذاری، و مدیریتی و سازمانی، در قسمت آسیب های کارکردی تحت سه مقوله آموزش، و پژوهش و اشتغال، در قسمت آسیب های محیطی تحت سه مقوله فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی قرار گرفت. هم چنین بر اساس یافته های پژوهش راهکارهایی از جمله بازنگری در مقررات و ضوابط جاری وزارت علوم، حمایت از بورسیه شدن مربیان دانشگاه ها و موسسه های آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی جهت بهبود هرم هیات علمی در این واحدها، افزایش اختیارات هیات موسس و امنا جهت تسهیل در تصمیم گیری های مربوطه، استقرار نظام اعتبار سنجی و اعتبار بخشی دانشگاه ها، و تدوین سند آمایش سرزمینی برای آموزش عالی ارایه شد.

    کلید واژگان: آسیب شناسی, خصوصی سازی آموزش عالی, سیاستگذاری, پژوهش و اشتغال, تامین مالی}
  • امیر رجائی*، محمد یمنی دوزی سرخابی، اباصلت خراسانی، مرتضی رضایی زاده

    هدف:

     امروزه، بیش تر کشورها بر سازوکارهای تضمین کیفیت و ارتقای آموزش عالی مانند اجرای ارزیابی بیرونی تاکید بسیاری دارند. با وجود تاکید اسناد بالادستی مبنی بر لزوم فراهم آوردن زمینه شکل گیری نظام تضمین کیفیت و به تبع آن اجرای ارزیابی بیرونی در آموزش عالی، تاکنون فعالیت های اندکی برای اجرای ارزیابی بیرونی در کشور صورت گرفته است. لذا، در پژوهش کنونی به اعتبارسنجی و وزن دهی «عوامل، ملاک ها و نشانگرهای» ارزیابی بیرونی در گروه های آموزشی رشته علوم تربیتی در دانشگاه های دولتی شهر تهران براساس نظر خبرگان پرداخته شد.

    مواد و روش ها

    در پژوهش حاضر از رویکرد کمی و روش توصیفی-پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی در دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند. لذا، نمونه گیری با روش تمام شماری برای جلب مشارکت حداکثری صورت گرفت. با سه مرحله پیگیری 39 نفر از مشارکت کنندگان (55 درصد) به پرسشنامه ها پاسخ دادند. نتایج پرسشنامه ها با استفاده از آزمون های آلفا کرونباخ و پایایی ترکیبی و بهره گیری از نرم افزار «پی ال اس» مورد بررسی قرار گرفتند. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه نیز مطابق با نظر اساتید راهنما و مشاور و نیز مصاحبه شوندگان اولیه مورد بررسی قرار گرفت و روایی سازه ای از طریق تحلیل عاملی و با استفاده از نرم افزار آماری «پی ال اس» و میزان پایایی نیز با آزمون «آلفا کرونباخ» و نیز شاخص «پایایی ترکیبی» محاسبه و مورد تایید واقع گردید.

    بحث و نتیجه گیری

    یافته ها حاکی از آن بودند که به جز ملاک «1.6. آیین نامه ها و مصوبات گروه» و نشانگرهای «1.2.5. رضایت اعضای هیات علمی از مدیر گروه»، «1.2.6. رضایت دانشجویان از مدیر گروه » و «3.1.3. تناسب تعداد پذیرفته شدگان با ظرفیت دوره های آموزشی گروه» سایر ملاک ها و نشانگرهای ارایه شده (27 ملاک از 28 ملاک و 74 نشانگر از 77 نشانگر موجود) برای ارزیابی بیرونی عامل های گروه های آموزشی رشته علوم تربیتی در دانشگاه های دولتی شهر تهران از روایی و پایایی و به تبع آن از جامعیت و کفایت لازم برخوردار بودند. هم چنین، اهمیت و وزن هر کدام از نشانگرها و ملاک ها براساس بار عاملی تعیین شد که می تواند برای اولویت بندی آن ها در ارزیابی هر یک از عامل ها کاربرد داشته باشد. شایان ذکر است که در انتهای پرسش نامه، قسمتی به منظور ارایه پیشنهادهای مشارکت کنندگان برای افزوده شدن به فهرست عوامل، ملاک ها و نشانگرهای مذکور در نظر گرفته شد که این موارد پیشنهادی در بخش یافته ها ارایه گردید. از نظر آن ها به غیر از عامل های «4. دوره های آموزشی و برنامه های درسی مورد اجرا» و «5. فرایند یاددهی-یادگیری» به سایر عامل ها -یعنی عامل های «1. اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات»، «2. هییت علمی»، «3. دانشجویان»، و «6. دانش آموختگان»- می توان مواردی برای افزایش کفایت و جامعیت ملاک ها و نشانگرهای ارزیابی بیرونی افزود.

    کلید واژگان: ارزیابی بیرونی در آموزش عالی, اعتبارسنجی در آموزش عالی, گروه های آموزشی رشته علوم تربیتی, دانشگاه های دولتی شهر تهران}
    Amir Rajaee *, Mohammad Yamanidouzi Sorkhabi, Abasalt Khorasani, Morteza Reazaeezadeh
    Objective

    Today, most countries have a lot of emphasis on quality assurance mechanisms in higher education. One of these mechanisms is external evaluation. Despite the emphasis of upstream documents on the need to provide a framework for the establishment of a quality assurance system and, consequently, the implementation of external evaluation in higher education, so far little has been done to carry out external evaluation in the country. Therefore, in the current study, it has been attempted to validate and weigh the "factors, criteria and indicators" for external evaluation in education departments in public universities in Tehran according to experts' opinion.

    Materials: 

    To this end, a quantitative approach, descriptive-survey method and questionnaire were used. The results of the questionnaire were analyzed by Cronbach's alpha and combined reliability through the use of PLS statistical software. The content and face validity of the questionnaire were also evaluated according to the opinion of the supervisors and consultants and the initial interviewers. Structural validity was calculated and confirmed by factor analysis using PLS software. Also, reliability was calculated and confirmed by the Cronbach's alpha test and the composite reliability index.

    Results and Discussion

    The findings indicated that except for the criterion "1.6. department regulations and approvals" and indicators like "1.2.5. faculty members' satisfaction with department manager", and "1.2.6. student satisfaction with department manager", and "3.1.3. proportionality of number of admissions with the capacity of department training courses" the other criteria and indicators presented (27 out of 28 criteria and 74 out of 77 indicators) for evaluating the external factors of education departments in public universities of Tehran were valid and reliable, and consequently, they had the optimum level of completeness and adequacy. Also, the importance and weight of each indicator and criterion were determined based on factor load, which could be used to prioritize them in evaluating each factor. It is worth noting that at the end of the questionnaire, a section was designed for participants to provide their suggestions to be added to the list of the aforementioned factors, criteria and indicators. At the end, their suggestions were presented. In their view, except for the factors "4. courses and curriculum implemented" and "5. teaching-learning process", we can add some items to the other factors –i.e. "1.objectives, organizational position, management and organization", "2. faculty", "3. students", and "6. graduates"- in order to increase the adequacy and consistency of external evaluation criteria and indicators.

    Keywords: external evaluation in higher education, accreditation in higher education, education departments, Tehran public universities}
  • اسما عزیزی*، محمد یمنی دوزی سرخابی، اباصلت خراسانی، حمیدرضا آراسته

    مطالعه حاضر بر آن بود تا ضمن بررسی عناصر تشکیل دهنده خضوضی سازی آموزش عالی در ایران، مولفه ها و مقوله های اصلی تشکیل دهنده این حوزه را در کشور معرفی کند و در تهایت الگویی مطلوب، و مطابق با بافت کشور ایران ارایه دهد. این مطالعه از راهبرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد استفاده کرده است. برای جمع آوری داده ها با هدف گردآوری و تدوین مقوله های الگو، 16 مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان، صاحبنظران و اساتید حوزه آموزش عالی و خصوصی سازی آموزش عالی انجام شد. سپس الگوی ارایه شده با استفاده از روش چک کردن اعضا اعتبارسنجی شد.نتایج آن به شکل الگویی متشکل از 13 مقوله اصلی شامل عوامل علی (نیازهای زمانی، پایگاه قانونی اقتصادی)؛ زمینه ای (زمینه گرایی فرهنگی، زمینه گرایی سیاسی، زمینه گرایی قانونی)؛ مداخله گر (محور علمی، سیاست گذاری)؛ راهبردها (حمایتی و مالی، ارتباطات، اقدامات اصلاحی) و پیامدها (پیامدهای کلان، پیامدهای دانشگاهی و فردی) ارایه شد. هم چنین خصوصی سازی آموزش عالی به عنوان مقوله محوری الگو یافته شد. در پایان بر مبنای یافته ها و نتایج کسب شده، پیشنهادهای برای عملی شدن الگوی ارایه شده مطرح گردید.

    کلید واژگان: خصوصی سازی, آموزش عالی, دانشگاه}
    Asma Azizi *, Mohammad Yamani Duzi Sorkhabi, Abasalt Khorasani, Hamidreza Arasteh

    The present study aimed at exploring the elements of higher education in addition to introducing its composing main factors and categories in Iran and eventually presenting a comprehensive model according to the context of Iran. This is a qualitative study using grounded theory method. In order to collect the data with the purpose of finding the categories of the model, 16 semi-structured interviews with specialists and professors of the area of higher education and privatization of higher education were conducted. The sample was selected based on snowball sampling. Then, the model was accredited using member checking method. The results were presented in the form of a model consisted of 13 main categories including causal factors (Time requirements, Economic legal base), contextual factors (Cultural context, Political context, Legal context), interfering factors (Scientific axis, Policy-oriented), strategies (Supportive and financial, connectionsCorrective actions), and outcomes (Big consequences, Academic and individual consequences, Unwanted results). Also, privatization of higher education was considered as the core category in this study. Based on the findings, some recommendations were presented

    Keywords: Privatization, higher education, University}
  • مهدی مهدی، محمد یمنی دوزی سرخابی*، مرتضی رضایی‌زاده، مرتضی منادی

    رویکرد قابلیت حدود دو دهه است که به عنوان چارچوبی جامع نگر برای هدایت کاوش های کیفی در حوزه عدالت در آموزش عالی به کار رفته است. به رغم پژوهش های قابل توجه صورت گرفته در این حوزه، هنوز دامنه قابلیت های اساسی مورد نیاز برای تحقق عدالت در دسترسی به آموزش عالی و حین تحصیل دانشگاهی روشن نیست و گستره عوامل تبدیلی موثر بر این قابلیت ها تعیین نشده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی دامنه قابلیت های اساسی، عوامل تبدیلی و منابع لازم برای دانشجویان و ارایه تعریف روشنی از آنها بود. در این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب کیفی به صورت نظام مند پژوهش های منتشرشده در پایگاه های معتبر ملی و بین المللی از سال 2000 تا 2019 میلادی بررسی شد و تعداد 88 مقاله برای مرور اولیه به دست آمد و با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج از مطالعه، تعداد 20 مقاله به صورت تمام متن بررسی شد. تحلیل مقالات مد نظر و مقایسه با مطالعات مشابه نشان داد که به منظور تحقق عدالت در دسترسی و تحصیل دانشجویان در دانشگاه، تامین 12 قابلیت شامل استدلال عملی، تاب آوری آموزشی، همبستگی، داشتن آرزو، داشتن صدا، آمادگی یادگیری، دانش و تخیل، روابط و شبکه های اجتماعی، احترام و کرامت، ایمنی و انسجام جسمانی، انسجام عاطفی و شایستگی زبانی ضروری است. در این خصوص، عوامل گوناگون فردی، اجتماعی و محیطی اثرگذار هستند که لزوم توجه دانشگاه را به تفاوت های دانشجویان و تنوع نیازهای آنان و همچنین زمینه های اجتماعی بیرون دانشگاه ایجاب می کند.

    کلید واژگان: آموزش عالی, رویکرد قابلیت, عدالت آموزشی, دسترسی برابر, فراترکیب کیفی}
    Mahdi Mahdi, Mohammad Yemeni Douzzi Sorkhabi*, Morteza Rezaeizadeh, Morteza Monadi

    The capability approach has been used for nearly two decades as a holistic framework for guiding qualitative inquiries on equity in higher education. Despite significant research in this area, the scope of the basic capabilities needed for the realization of equity in access to higher education and during university education has not yet been clarified, and the extent of the factors influencing these capabilities has not been determined. The aim of the present study was to identify the scope of basic capabilities, conversion factors, and necessary resources for students, and provide a clear definition of them. In this study, using a qualitative meta-synthesis method, studies published in reputable national and international databases from 2000 to 2019 were reviewed. A total of 88 articles were identified for initial review. Considering the inclusion and exclusion criteria, 20 articles were full-text reviewed. The analysis of the articles and comparing them with similar studies showed that in order to achieve equity in accessing to and studying at the university, providing   following 12 capabilities are essential: practical reasoning, educational resilience, affiliation, aspirations, having a voice, learning disposition, knowledge and imagination, social relations and social networks, respect and dignity, safety and physical cohesion, emotional integrity, and language competencies. In this regard, various individual, social and environmental factors are influential that necessitate the university's attention to the differences between students and the diversity of their needs, as well as the social contexts outside the university.

    Keywords: Higher education, Capability approach, Equity in higher education, Equal access, Qualitative meta-synthesis}
  • حسین جلاهی، اباصلت خراسانی*، محمد یمنی دوزی سرخابی
    مقدمه

    هیات امنا بالاترین رکن دانشگاه های علوم پزشکی است. قانون تشکیل هیات امنای دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی از سال 1370 اجرایی شد. بنابر بررسی های پژوهشگران تحقیق حاضر، تعداد مطالعات پیرامون هیات امنا و ابعاد مختلف آن در داخل و خارج کشور اندک بود. هدف پژوهش حاضر، ترسیم نقشه ی مفهومی در مسیر ارتقای هیات امنا از منظر خبرگان بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی با روی کرد تحلیل محتواست. تعداد مصاحبه شونده ها 14 تن بود. با هم کاری گروه پژوهشگران، مراحل تحلیل متن مصاحبه ها انجام شد. سپس، براساس مقوله ها و زیرمقوله ها، پرسش نامه ی مرحله ی اول دلفی طراحی شد. پس از اخذ نظرات خبرگان، مرحله ی دوم دلفی اجرا شد.

    یافته ها

    چالش های مهم و بخشی از راه حل ها در مسیر تعالی هیات های امنای دانشگاه ها از نظر خبرگان در هشت مقوله دسته بندی شد: 1- فرایند انتصاب اعضای هیات امنا (شایسته گزینی)؛ 2- عدم جدیت در ارزیابی مداوم اعضای هیات امنا (شایسته داری)؛ 3- بازنگری در توانمندسازی مستمر اعضای هیات امنا مبتنی بر نیاز سنجی آموزشی (شایسته پروری)؛ 4- انتخاب دبیر هیات امنا و رییس موسسه (شایسته سالاری) 5- کمبود عوامل انگیزشی (مادی و معنوی) در اعضای هیات امنا؛ 6- عدم شفافیت در نقش های هیات امنا؛ 7- عدم شفافیت در نقش های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مرتبط با هیات امنا و 8- عدم پاسخ گویی به ذی نفعان.

    نتیجه گیری

     ارتقای هیات امنا مستلزم توجه به این موارد است: اصلاح فرآیند انتصاب و عوامل انگیزشی اعضا. ارزیابی درونی و بیرونی از عمل کرد، بازطراحی نقش های وزارت بهداشت و دانشگاه ها، بازنگری در قانون اختیارات بر اساس نقش ها و قانونی شدن پاسخ گویی هیات امنا به ذی نفعان.

    کلید واژگان: هیات امنا, دانشگاه علوم پزشکی, دیدگاه خبرگان}
    Hosein Jalahi, Abasalt Khorasani*, Mohmmad Yamani Douzi Sorkhab
    Introduction

    The board of trustees is in the decision-making structure of universities of medical science. The law enforcement of the board of trustees began at universities and higher education institutes in 1991. Studies of the trusteeship board and its various dimensions were detected at home and abroad. The purpose of this study was to provide a conceptual map for the promotion of the board of trustees from the viewpoint of experts.

    Methods

    The present study was based on an applied purpose, and the methodology was based on a qualitative design with the content analysis approach. The number of interviewees was 14. In collaboration with the group of researchers, the analysis of the text of the interviews took place. Then, the Delphi Phase I Questionnaire was designed based on theme and sub-theme. After receiving expert opinions, the second phase of Delphi was designed and implemented.

    Results

    The important challenges to the excellence of the board of trustees from the viewpoint of experts in eight themes are noteworthy, including: (1) the process of appointing trustees; (2) lack of attention in the ongoing assessment of trustees; (3) review of the continuous training of the board of trustees based on the needs for the assessment of education; (4) choosing the secretary of the board of trustees and the head of the institute (Meritocracy); (5) lack of adequate motivation in the members of the board of trustees; (6) lack of transparency in the roles of the board of trustees; (7) lack of transparency in the roles of the Ministry of Health and Medical Education related board of trustees; and (8) non-accountability to stakeholders.

    Conclusion

    Promoting board of trustees requires the following items: modifying the appointment process and motivating members; internal and external evaluation of performance; redesign of the roles of the Ministry of Health and universities; revision of the role-based authority law; and legalization of trustee accountability to stakeholders.

    Keywords: Governing Board, Academic Medical Centers, Expert Opinions}
  • محمد یمنی دوزی سرخابی، احمد محجوبیان، فاطمه نصراللهی نیا، حسین نصیری*

    هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیل محتوای مقالات "فصلنامه سیاست علم و فناوری" طی سال های 1387-1396 است. به این منظور کلیه مقالات منتشرشده این مجله در طی 10 سال (231 مقاله) مورد ارزیابی های کمی و کیفی قرار گرفته و محتوای آن ها از منظر جایگاه و دستاوردشان در جریان سیاست علم و فناوری کشور بررسی شد. روش این پژوهش، ترکیبی و از نوع قیاسی است. جهت جمع آوری داده ها از چک لیست و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل و آمار توصیفی استفاده شد. مسئله اصلی پژوهش این گونه مطرح شد که نقش مقالات "فصلنامه سیاست علم و فناوری" طی سال های 1387-1396 در کمک به دانش سیاست پژوهی علم و فناوری چه بوده است؟ یافته های پژوهش در 15 محور جمع بندی شده اند. از نظر نویسندگان، مهم ترین محور، بررسی این موضوع است که محتوای مقالات منتشرشده مجله در 10 سال اخیر، چه محتوایی را از منظر چرخه سیاست گذاری تولید کرده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که بیش از نیمی از مقالات (55٪)، به نحوی سعی کرده اند تا جزئی از یک نظریه جدید را تولید نمایند، اما نبود شرایط مهمی همچون مقالات انتقادی و مباحثات رفت و برگشتی، بهره گیری از نتایج پژوهش های پیشین و تکمیل آن ها مانع از شکل گیری نظریه های جامعی در عرصه سیاست علم و فناوری شده است.

    کلید واژگان: تحلیل محتوا, مقالات, چرخه سیاست گذاری, فصلنامه سیاست علم و فناوری}
    Mohammad Yamani Douzi Sorkhabi, Ahmad Mahjoubian, Fatemeh Nasrollahinia, Hossein Nasiri *

    The purpose of this study is to analyze the content of the articles of "Journal of Science and Technology Policy" during the years 2008-2017. For this purpose, all articles published in this magazine have been evaluated quantitatively and qualitatively over the course of 10 years (231 articles) and their content has been reviewed in terms of their status and achievements in the course of the country's science and technology policy. The method of this research is synchronous and synchronous. To collect data from the checklist and to analyze the data, Excel software and descriptive statistics were used. The main issue of the research was that the role of the articles of the "Quarterly Journal of Science and Technology Policy" during the years 2008-2017 in helping the knowledge of science and technology policy policy? The research findings are summarized in 15 axes. From the author's point of view, the main focus is to examine the content of the published articles of the magazine in the last 10 years, from the perspective of the policy cycle. The result of this study shows that more than half of the articles (55%) have somehow tried to provide a part of a new theory, but lack of critical conditions such as critical articles and reciprocal discussions, use of the results of previous research and completion They have prevented the formation of comprehensive theories in the field of science and technology.

    Keywords: content analysis, Articles, Policy Cycle, Quarterly Journal of Science, Technology}
  • جعفر طرقی*، محمد یمنی دوزی سرخابی، محبوبه عارفی، سیدهادی مرجایی
    هدف از این پژوهش بررسی تحلیلی نوشته های علمی صاحب نظران آموزش عالی در شناسایی و مفهوم سازی ابعاد و مولفه های دانشگاه پژوهی و ارائه یک الگوی تلفیقی مبتنی بر رویکرد کارکردی است. دانشگاه پژوهی مجموعه فعالیت هایی است که به منظور پشتیبانی از سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه دانشگاهی با مرکزیت یک واحد رسمی در نظر گرفته می شود. در این پژوهش از طریق طبقه بندی تحلیلی محتوای اسناد و مدارک، به شناسایی و استخراج سازه های دانشگاه پژوهی پرداخته شد. مفاهیم استخراج شده از متون در سه مرحله کدگذاری بازاولیه، کدگذاری باز ثانوی و کدگذاری محوری طبقه بندی و تحلیل گردید. نمونه های مورد مطالعه مشتمل بر 58 مقاله بود؛ شامل 52 نمونه از مقالات مرتبط خارج کشور که در سال های 1980 تا 2015 به چاپ رسیده است و 6 نمونه از مقالات مرتبط به چاپ رسیده در مجلات داخل کشور. یافته ها حاکی از وجود چهار مقوله محوری، شامل مرجعیت اطلاعات، سیاست پژوهی، تصمیم سازی و پاسخگویی و دوازده مقوله فرعی است. براساس یافته های حاصل از این پژوهش، الگوی تلفیقی دانشگاه پژوهی توسعه داده شد. این الگو می تواند چهارچوب کلی راهنمای تفکر و اقدام در شکل گیری دانشگاه پژوهی در دانشگاه های کشور باشد.
    کلید واژگان: دانشگاه پژوهی, برنامه ریزی توسعه دانشگاهی, مدیریت آموزش عالی, تصمیم سازی, سیاست پژوهی, تحقیق وتوسعه}
  • فاطمه نصراللهی نیا*، محمد یمنی دوزی سرخابی، خانم عارفی، رضا محمدی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت اجرای طرح ارزیابی درونی گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است. روش پژوهش ترکیبی از نوع همزمان قیاسی و هدف آن در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه 70 نفر از اعضای هیئت علمی 17 گروه مجری طرح ارزیابی درونی دانشگاه شهید بهشتی بوده اند که از  این میان، 59 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات لازم از پرسشنامه محقق ساخته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش‏های آمار توصیفی و استنباطی (T تک نمونه ای، تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی LSD) استفاده شد. همچنین برای تعیین روایی پژوهش حاضر از روایی صوری استفاده شده است و برای اطمینان یافتن از پایایی پرسشنامه  با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ  مقدار پایایی پرسشنامه 98 % برآورد شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، کیفیت ابعاد «حوزه درونداد و فرایند اجرای طرح ارزیابی درونی» بالاتر از حد متوسط، کیفیت«حوزه برونداد اجرای طرح ارزیابی درونی»، پایین تر از حد متوسط و کیفیت «پیامدهای اجرای طرح ارزیابی درونی» در حد متوسط است. همچنین بررسی دیدگاه و نظرات اعضای هیئت علمی در مورد کیفیت اجرای طرح ارزیابی درونی بیانگر آن بود که برخی از نقاط اثرگذار و مثبت اجرای طرح ارزیابی درونی در گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی عبارت اند از: بهبود کیفیت فعالیت های آموزشی و پژوهشی گروه، برنامه ریزی و هدف گذاری واقع بینانه و روشن و جامع، دانش افزایی و توانمندسازی اعضای گروه، تعامل و مشارکت اجتماعی اعضاء در امور گروه، شناسایی و شناخت نقاط قوت و ضعف گروه، اعطای استقلال و اختیار به گروه، نیازسنجی درونی و بیرونی و برخی از مسائل و مشکلات اجرای طرح ارزیابی درونی در گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی عبارت اند از: فقدان پیگیری، اقدام و بازخورد از اجرای طرح، عدم هماهنگی و همکاری مطلوب بخش های مختلف اجرائی دانشگاه ضعف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی از فرایندها و مقاصد طرح به اعضای گروه، فقدان کاربست نتایج و یافته های اجرای طرح در سطح گروه های آموزشی، کمبود بودجه و سرمایه انسانی برای اجرای طرح

    کلید واژگان: ارزیابی درونی, دانشگاه شهید بهشتی, کیفیت, گروه های آموزشی}
    Fatemeh Nasrollahinia *, Mihamad Yamanidouzi, Mahbobe Arefi, Reza Mohamadi

    The purpose of this study was to survay quality of implementation of internal evaluation of the educational departments of Shahid Beheshti University. The research method is descriptive of survey type and its purpose is applied research. The statistical population of this study was 70 faculty members of the 17 groups that conducted the internal evaluation of Shahid Beheshti University. 59 of them were selected using Morgan table and simple random sampling method. For data collection, a researcher made questionnaire was used and for analyzing the data, descriptive and inferential statistics (one-sample T, multivariate analysis of variance and post-hoc LSD test) were used. The findings of this study showed that from the viewpoint of faculty members of Shahid Beheshti University, the quality of the dimensions of the "input domain and the process of implementation of the internal evaluation plan" was higher than the average, the quality of "the field of implementation of the internal evaluation plan", lower than the average and quality "The implications of implementing an internal evaluation plan" are modest. Also, reviewing the views and opinions of the faculty members regarding the quality of implementation of the internal evaluation project indicated that some of the effective and positive points of implementation of the internal evaluation project in the educational groups of Shahid Beheshti University include: Improvement of the quality of the educational and research activities of the group, realistic and comprehensive planning and targeting, students' empowerment and empowerment of the members of the group, interaction and participation of members in the affairs of the group, identification and recognition of the strengths and weaknesses of the group, Granting independence and empowerment to the group, internal and external needs assessment and some issues and problems implementing the internal evaluation plan in the educational groups of Shahid Beheshti University include: Lack of follow up, action and feedback from the implementation of the plan, lack of coordination and co-operation among the various parts of the university. Weakness awareness and information about the processes and objectives of the project to the members of the group, Lack of implementation of results and findings of project implementation at the level of educational groups, lack of funds and human capital to implement the plan.

    Keywords: : Internal evaluation, Shahid Beheshti University, Quality, Departments}
  • محمد یمنی دوزی سرخابی*

    مفهوم دانشگاه سازگار شونده، به مسئله ارتباط دانشگاه و محیط با توجه به تغییرات قصد شده و نیز نوپدید می پردازد تا از طریق ایجاد تعادل پویا ماندگاری دانشگاه را در بستر تغییرات ممکن سازد. دانشگاه ها نمی توانند زندگی پویایی داشته باشند اگر تغییرات را صرفا از منظر خواسته ها و ماموریت های تعیین شده از بالا به پایین بخواهند. هر دانشگاهی برای اینکه در بستر تغییرات و پویایی جوامع علمی بقای خود را حفظ کند، نیازمند نوآوری و رویکردهای اصیل در سازمان دانشگاه است. چگونه این امر ممکن می شود؟ آیا پویایی درونی در کنار پویایی که در سیستم های پیرامونی وجود دارد لازمه ی این کار نیست؟ دانشگاه سازمانی زنده و سیستمی پویا است که برای تداوم زندگی خود باید تلاشی برخوردار از توان سازگار شوندگی داشته باشد. ولی سازگار شوندگی به چه معنی است؟ چگونه از طریق این جریان، بقای دانشگاه ،در بستر تغییرات درون و برون دانشگاه ، ممکن می شود؟ آیا این بقا به صورت خودکار تداوم می یابد، یا تنها لحظه ای در حیات دانشگاه است که در جریان ارتباطات سیستم دانشگاهی با محیط خود می تواند به وجود آید؟ مقاله حاضر با بهره گیری از پژوهش های مختلف در آموزش عالی ایران و نیز مشاهدات نگارنده در دانشگاه های دیگر در سال های مختلف (مونترال٬مک گیل٬تورنتو٬شربروک، نانتر، لیل...) با طرح این پرسش ها به بررسی مفهوم دانشگاه های سازگار شونده می پردازد.

    کلید واژگان: دانشگاه سازگار شونده, پداگوژی دانشگاهی, سیستم پیچیده دانشگاه, سازمان دانشگاه, , , مدیریت مشترک خودکار}
    Mohammad Yamani Dozi Sorkhabi *

    The concept of the adaptive university addresses the problem of the relationship between the university and the environment by considering the changes that are required and emerging in order to create the dynamic equilibrium for the university's existence within changes. University can not have a dynamic life if the changes are only the top-down demands and missions assigned by the high leaders of the university. Each university needs innovations and original approaches in order to keep its survival, within the changes and dynamism of the scientific societies. How is it possible? Does not it need internal dynamism besides the dynamism of the surrounding systems? The university is a living organization and a dynamic system and so it must be adaptive for its survival and also its progress. But what is the adaption? How the survival and development of the university can be possible within the internal and external changes? Are they automatic or only a moment in life? This article reflects on these questions and presents some principles for adaptive universities by the study of scientific researches and the author’s observations in other universities (Montreal, Toronto, McGill, Sherbrook…) in different years.

    Keywords: Adaptive university, University pedagogy, Organization, Complex system, Changes in university systems}
  • مریم سادات قریشی خوراسگانی*، محمد یمنی دوزی سرخابی، گلنار مهران، غلام رضا ذاکر صالحی
    این پژوهش با هدف، بررسی و آسیب شناسی محیطی پردیس های خودگردان در ابعاد (اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فراملی) و پیامدهای بلندمدت آسیب ها انجام شده است. لذا با روش نمونه گیری غیر احتمالی و هدفمند، با 21 نفر از صاحب نظران آموزش عالی و مدیران پردیس های خودگردان دانشگاه های دولتی شهر تهران مصاحبه انجام شد. این پژوهش، کیفی و به لحاظ روش، توصیفی - اکتشافی است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون (تم) استفاده و مضامین آسیب های محیطی استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد، از مجموع 179 مورد کدگذاری؛ 29% کدهای استخراج شده مربوط به مقوله اجتماعی، 20% فرهنگی، 20% اقتصادی، 13% سیاسی،9% مربوط به مقوله تحریم ها و 9% مربوط به پیامدهای بلندمدت آسیب ها هستند. نتایج بیانگر آن است؛ بیشترین آسیب های محیطی پردیس های خودگردان مربوط به آسیب های اجتماعی و مضامینی ازجمله: عدم توجه به تقاضای بازار کار، ایجاد فرصت های نابرابر آموزشی، بی عدالتی اجتماعی و ویژگی های فردی دانشجویان است.
    کلید واژگان: آسیب شناسی محیطی, پردیس های خودگردان, پیامدها}
    Maryamsadat Ghoraishikhorasgani *, Mohammad Yamani Dozi Sorkhabi, Gholamreza Zakersalehi, Golnar Mehran
    This research aimed to investigate environmental pathology of autonomous campuses in terms of social, cultural, economic, political and transnational dimensions and long-term Outcomes of damages. Therefore, 21 experts of higher education and directors of autonomous campuses of public universities of Tehran were interviewed using nonprobability and purposive sampling. This research is qualitative and methodically descriptive-exploratory. Data were analyzed using thematic analysis method and themes of environmental damages were extracted. The research results showed that out of 179 coded cases, 29% of extracted codes are social, 20% cultural, 20% economic, 13% political, 9% sanctions and 9% long-term Outcomes of damages. The results indicate that the highest level of environmental damages of autonomous campuses relates to social dimension and themes, including lack of attention to labor market demand, creation of unequal educational opportunities, social injustice and individual characteristics of students.
    Keywords: Environmental pathology, Autonomous campus, Outcome}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال