به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب پروین میرزاکوچکی بروجنی

  • مسیح کاویان، پروین میرزاکوچکی بروجنی، اعظم حکمت، مطهره صالحی
    مقدمه
    آمالگام، ماده ی ترمیمی ایمن و موثر در ترمیم های مستقیم به شمار می آید. در صورت وجود ترمیم های وسیع آمالگام و شکست قسمتی از آن، تعمیر قسمت شکسته شده با مواد ادهزیو، یک روش محافظه کارانه است. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی استحکام باند کامپوزیت به آمالگام با کاربرد عوامل باندینگ مختلف بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی آزمایشگاهی، 52 سیلندر آکریلی تهیه و داخل آنها آمالگام با میزان نقره ی 43 درصد پک شد و پس از گذشت 24 ساعت در دمای اتاق، سطوح آمالگام با فرز فیشور الماسی ساییده و به مدت 10 دقیقه در حمام اولتراسونیک قرار داده شدند. سپس نمونه ها به چهار گروه 13 تایی تقسیم و در هر گروه از عوامل باندینگ مختلف به ترتیب زیر استفاده شد: گروه 1: آمالگام + الوی پرایمر + Total etch (سینگل باند)، گروه 2: آمالگام + الوی پرایمر + Self-etch (جی- باند)، گروه 3: آمالگام + جی- باند و گروه 4: آمالگام + سینگل باند. کامپوزیت رزین به نمونه های آمالگام آماده شده با استفاده از مولد پلاستیکی ترانسلوسنت با دستگاه LED Turbo باند شد و سپس توسط دستگاه اینسترون، مورد آزمون استحکام باند برشی قرار گرفتند و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آماری واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD انجام شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، بیشترین مقدار استحکام باند، مربوط به نمونه های باند شده با عامل باندینگ جی- باند (Mpa 06/9) و کمترین مقدار مربوط به نمونه های باند شده با عامل باندینگ سینگل باند (Mpa 14/5) بود و میانگین استحکام باند برشی در چهار گروه باهم تفاوت معنی داری داشت (001/0 > p value).
    نتیجه گیری
    استفاده از عامل باندینگ Self-etch (جی- باند) در مقایسه با دیگر عوامل باندینگ مورد مطالعه، استحکام اتصال بهتری بین آمالگام و کامپوزیت ایجاد می کند.
    کلید واژگان: استحکام باند برشی, کامپوزیت رزین, آمالگام}
    Masih Kavian, Parvin Mirzakochaki Borujeni, Aazam Hekmat, Motahareh Salehi
    Introduction
    Amalgam is a safe and effective restorative material in direct restorations. One of the conservative methods for the repair of a fractured amalgam restoration is the use of adhesive materials like composite resin. Therefore the aim of this study was to evaluate the bond strength of composite resin to amalgam with the use of different bonding agents.
    Materials and Methods
    In this in vitro study, 52 acrylic cylinders were made and amalgam containing 43% Ag was condensed into these cylinders. After keeping the amalgam samples at room temperature for 24 hours, the amalgam surfaces were abraded with a diamond bur and all the samples were immersed in an ultrasonic bath. Then the specimens were divided into 4 groups of 13 samples, and each group was treated with different boding agents as follows: group (1), amalgam alloy primer total etch (Single Bond); group (2), amalgam alloy primer self-etch (G Bond); group (3), amalgam G Bond; and group (4), amalgam Single Bond. Composite resin was bonded to prepared amalgam specimens with the use of translucent polyethylene mold and cured by LED Turbo, followed by testing with an Instron machine for shear bond strength. Finally data were analyzed with one-way ANOVA and LSD tests.
    Results
    In this study, the highest bond strength value was recorded in specimens bonded with G Bond bonding agent (9.06 MPa) and the lowest value was recorded in specimens bonded with Single Bond bonding agent (5.14 MPa). The mean shear bond strength values in 4 groups exhibited statistically significant differences (p value = 0.001).
    Conclusion
    G Bond bonding agent yielded higher bond strength between amalgam and composite resin than other bonding agents used in this research.
    Keywords: Amalgam, Composite resin, Shear bond strength}
  • مهرداد برکتین، پروین میرزاکوچکی بروجنی، شهریار شهریاری، سلما حبیب آگهی، محمد امین مکی *، سعید ره افروز
    سابقه و هدف
    از جمله خواص بسیار مهم مواد دندانی، خواص فیزیک سطحی است. یکی از این ویژگی ها اثر متقابل یک مایع در سطح جامد است که توسط زاویه تماس ارزیابی می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی زاویه تماس دو دهان شویه با پایه متفاوت بر سطوح دو ماده ترمیمی همرنگ دندان بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی، 15دیسک کامپوزیتی و 15دیسک گلاس آینومری به قطر 6میلیمتر که دارای حداکثر صافی سطح بود، تهیه شد. مایعات مورد استفاده در این پژوهش شامل بزاق مصنوعی به عنوان گروه شاهد، و دهانشویه های کلروهگزیدین و پرسیکا بود. زوایای تماس یک قطره از هر مایع بر سطوح مواد ترمیمی در شرایط یکسان اندازه گیری شد. داده های حاصل تحت آنالیز آماری واریانس و آزمون توکی قرار گرفت.
    یافته ها
    در بین وضعیت های مورد بررسی بیشترین زاویه تماس متعلق به بزاق مصنوعی در سطح کامپوزیت بامیانگین 7/55 درجه و کمترین زاویه تماس متعلق به دهانشویه کلروهگزیدین در سطح گلاس آینومربا میانگین 33درجه بود. همچنین تفاوت معنی داری بین تمام وضعیت های مورد بررسی، مشاهده شد. (05/0>P) به جز بزاق مصنوعی و پرسیکا در سطح کامپوزیت که تفاوت معنی داری نداشتند. (324/0=P )
    نتیجه گیری
    از بین دو ماده ترمیمی کامپوزیت (هیدروفوب) و گلاس آینومر(هیدروفیل)، زاویه تماس بزاق مصنوعی، پرسیکا و کلرهگزیدین بر روی ماده هیدروفیل تر(گلاس آینومر) کمتر است و از بین محلول های مصرفی کلرهگزیدین بر روی هر دو ماده ترمیمی زاویه تماس کمتری نشان داد.
    کلید واژگان: زاویه تماس, دهانشویه, کلروهگزیدین, مواد دندانی همرنگ دندان}
    Dr M. Barekatain, Dr P. Mirzakoucheki Boroujeni, Dr Sh Shahriari, Dr S. Habibagahi, Dr Ma Mackie *, Dr S. Rah Afrouz
    Background and Aim
    The most important features of dental materials is physical surface. One of these features is interfacial effect of solid–fluid that evaluated in standard situation with contact angle and the surface tension is directly related to it. This study was aimed to evaluate two mouth-rinse contact angle with difference base on two restorative materials.
    Method & Material: In this experimental study we has made 15 composites dick, 15 Glass Ionomers) disk with 6mm diameter and 2mm thickness and good surface roughness and used artificial saliva as control group, chlorhexidine and persica mouth-rinse and Contact angle of each instilled drop of liquids on the surface of restorative materials was measured whit profile imaging in the same condition. The obtained data were analyzed by ANOVA and Tukey.
    Result
    the most contact angle was in artificial saliva on composite surface (55.7 ͦ) and the least of them was chlorhexidine in Glass Ionomer surface (33 ͦ). Also there was Significant differences between all conditions studied (P
    Conclusion
    in this study Between two restorative materials, composite (hydrophobic) and glass ionomer (hydrophilic) contact angle of artificial saliva, persica and chlorhexidine on the more hydrophilic material (glass ionomer) is lower and among the solutions used, chlorhexidine contact angle on the both restorative material is less.
    Keywords: contact angle, mouth, rinse, chlorhexidine, tooth color restorative materials}
  • پروین میرزاکوچکی بروجنی، محمدرضا مالکی پور، محبوبه میرزاخانی، فرشاد سلیمی
    مقدمه
    یکی از شایع ترین عوارض جانبی مربوط به روش سفید کردن دندان های زنده، حساسیت دندانی است که برای رفع این حساسیت از روش های مختلفی از جمله فلوراید استفاده می شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر فلوراید بر روند تغییر رنگ دندان ها طی سفید کردن، قبل یا بعد از استفاده از ماده ی سفیدکننده بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 24 دانشجوی 18-25 سال انتخاب شدند. ابتدا رنگ پایه شش دندان قدامی سالم ماگزیلا و مندیبل در شرایط محیطی یکسان ثبت شد و سپس از آن ها فتوگرافی تهیه شد. بیماران به شیوه ی تصادفی به سه گروه دسته بندی شدند.در گروه اول، بیماران هر شب هنگام خواب حداقل به مدت شش ساعت از ژل کارباماید پراکسید استفاده کردند. در گروه دوم، بیماران قبل از استفاده از کارباماید پراکسید، از ژل فسفات فلوراید استفاده کرده؛ و بیماران گروه سوم بعد از کارباماید پراکسید، از ژل فسفات فلوراید استفاده کردند. پس از دوره درمان رنگ دندان ها به دو روش چشمی (Vita shade guide) و روش دیجیتالی Red Green Blue (RGB) ثبت شد تا تاثیر زمان استفاده از فلوراید بر روی تغییر رنگ دندان ها مشخص شود. این داده ها با استفاده از آزمون t زوجی و ANOVA آنالیز شدند (0/05=α).
    یافته ها
    میانگین اختلاف رنگ سه گروه به روش ویتا در طی درمان در سه گروه تفاوت معنی داری نداشت (0/154=p value). اختلاف رنگ در سه گروه درمان به روش RGB نیز تفاوت معنی داری نداشت (0/147=p value).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف ژل فسفات فلوراید قبل و بعد از درمان بلیچینگ تاثیری بر روند تغییر رنگ آن ندارد.
    کلید واژگان: سفید کردن دندان (با مواد شیمیایی), حساسیت عاج دندان, فلوراید}
    Parvin Mirzakoucheki Boroujeni, Mohammad Reza Malekipour, Mahboubeh Mirzakhani, Farshad Salimi
    Introduction
    Sensitivity is one of the most common complications of vital tooth bleaching and different materials such as fluoride can be used to reduce such tooth sensitivity. The aim of this study was to evaluate the effect of fluoride on tooth color changes before and after using bleaching materials.
    Materials and Methods
    In this clinical trial, 24 students aged 18‒25 years were selected. Initially, the color of 6 sound anterior maxillary and mandibular teeth was recorded under the same environmental condition and then photographic records were provided. The subjects were randomly divided into 3 groups. The subjects in group 1 used carbamide peroxide (CP) for at least 6 hours every night during sleep; the subjects in group 2 used phosphate fluoride (PF) before using CP and subjects in group 3 used phosphate fluoride (PF) gel after having used CP. After the tooth bleaching period, the tooth colors were recorded using Vita shade guide and the digital RGB (red, green, blue) method to evaluate the effect of the time of fluoride use on tooth color changes. Data were analyzed with paired t-test and ANOVA (α = 0.05).
    Results
    Statistically there was no significant difference between groups in term of color changes using vita (p value = 0.154) and the RGB method (p value = 0.147).
    Conclusion
    The results of this study showed that use of PF gel before and after tooth bleaching did not affect the color change process.
    Keywords: Chemical tooth bleaching, Dentin sensitivity, Fluoride}
  • پروین میرزاکوچکی بروجنی، لعیا زهرایی، لیلا پیشه ور *
    سابقه و هدف
    کامپوزیت رزین ها با ساختار شیمیایی متفاوت در محیط دهان تحت تاثیر تحریکات زیادی قرار گرفته و دچار اضمحلال می گردند و خصوصیات آنها تغییر می کند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر 5 محلول شبه غذایی بر حلالیت و جذب آب کامپوزیت رزین ها با بیس متاکریلات و سیلوران می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی 25 نمونه دیسک به قطر 6 و ضخامت 1 میلی متر در مولد آلومینیومی از دو نوع کامپوزیت Filtek Z350 و P90 تهیه شد. نمونه ها نوردهی و سپس در فالکن های کدبندی شده دارای ژل سیلیکا جهت آب گیری به مدت 24 ساعت در انکوباتور37 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. پس از این مدت نمونه ها خارج و توسط ترازوی دیجیتال وزن کشی و 1M هر نمونه بدست آمد. سپس نمونه ها به مدت 1 هفته در 5 محلول شبه غذایی (اسیدسیتریک 02/0 نرمال، آب مقطر، اتانول آبی 75 درصد، هپتان، بزاق مصنوعی) نگهداری شدند. پس از این مدت نمونه ها خارج و وزن کشی شده ، 2M بدست آمد. بعد از آخرین آب گیری قطر و ضخامت دیسک ها محاسبه و V (حجم نمونه ها) بدست آمد و میزان جذب آب و حلالیت گروه ها بدست آمد و در نهایت با استفاده از آزمون ANOVA و Tukey اعداد بررسی و آنالیز شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه حلالیت کامپوزیت Z350 در هپتان بالاترین مقدار را نشان داد(040/0میکرو گرم بر میلی متر مکعب) و در آب مقطر کمترین مقدار بود(009/0 میکرو گرم بر میلی متر مکعب). این تفاوت ها بین آب مقطر، الکل و هپتان معنی دار بود.
    (05/0 >P) در حالی که اختلاف معنی داری در جذب آب این کامپوزیت در محلول های مختلف مشاهده نشد(05/0P)
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که حلالیت P90 پایین تر از Z350 می باشد ولی جذب آب آن ها تفاوتی ندارند.
    کلید واژگان: کامپوزیت رزین, کامپوزیت رزین سایلوران, جذب آب, حلالیت}
    Dr P. Mirza Kuchaki Borujeni, Dr L. Zahraei, Dr L. Pishehvar*
    Background and Aim
    Composite Resins with different chemical structure are affected by lots of stimulus within mouth's environment that make them degenerated by the time, change their characteristics. The purpose of this research is to evaluate the effect of five different Food-Stimulating liquids on water sorption and the solubility of Methacrylate and Silorane based Composite resins.
    Methods and materials: In this in vitro study, twenty five discs with 1mm thickness and 6mm diameter were prepared by filling aluminum molds with two kinds of composites, Filtek Z350 and P90. Samples were light- activated from top surface, then stored in coded dishes with silica gel, and transferred to the oven with 37c̊ to desiccate them for 24h. Samples were weighed by digital balance (M1) after 24h, and then stored in five Food-Stimulating liquids (Acid citric %2 N, distilled water, Ethanol %75, Heptan, and artificial saliva). After one week, samples were weighed again and the result (M2) was recorded. Samples were placed in silica gel containers until the mass variation became less than ±0.1mg (M3). After last desiccation to get the V (body mass) of samples, the diameter and the thickness of discs were calculated. Results were analyzed with Tukey test.
    Results In this research, the solubility of composite Z350 in heptan was the highest (0.040 µg/ mm³) and in distilled water had the lowest solubility (0.009 µg/ mm³).Differences between distilled water, alcohol and heptan were statistically significant (p0.05). The amount of solubility of P90 in different solutions had no statistically significant difference (p>0.05). But, water sorption in artificial saliva was higher than other solutions (P
    Conclusion
    The results showed that solubility of P90 was lower than Z350 but there is no statistical difference between water sorption of two materials.
    Keywords: Composite resin, Silorane Composite resin, Water sorption, Solubility}
  • مسیح کاویان، پروین میرزاکوچکی بروجنی، فاطمه فروزش تبار *، نجمه اعتمادی
    سابقه و هدف
    امروزه با توجه به مزایای آمالگام های با درصد نقره ی بالا، این نوع از آمالگام ها بسیار مورد توجه قرار گرفته بنابراین هدف از این مطالعه بررسی استحکام باند کامپوزیت به آمالگام با درصد نقره ی بالا با کاربرد عوامل باندینگ مختلف بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی تجربی آزمایشگاهی 52 سیلندر آکریلی تهیه و درون آن ها آمالگام با میزان نقره ی 60 درصد پک شد و با فرز فیشور الماسی ساییده و به مدت 10 دقیقه در حمام اولتراسونیک قرار داده شدند. سپس نمونه ها به چهار گروه 13 تایی تقسیم شد: گروه(1) آمالگام + Alloy Primer + Single Bond ، گروه(2) آمالگام + Alloy Primer + G.bond ، گروه(3) آمالگام + Single Bond + G.bond و گروه(4) آمالگام + G.bond+ Single Bond. در همه ی نمونه ها کامپوزیت رزین به نمونه های آمالگام با استفاده از مولد پلاستیکی ترانسلوسنت با دستگاه LED Turbo باند شد و سپس توسط دستگاه اینسترون مورد آزمون استحکام باند برشی قرار گرفتند و نهایتا تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آماری واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD انجام شد.
    یافته ها
    بیشترین مقدار استحکام باند مربوط به نمونه های باند شده با Alloy Primer + عامل باندینگ G.bond و کمترین مقدار مربوط به نمونه های باند شده با عامل باندینگ Single Bond بود و میانگین استحکام باند برشی در چهار گروه با هم تفاوت معناداری داشت(002/0=P).
    نتیجه گیری
    ترکیب Alloy Primer و G.bond استحکام باند قابل قبولی را بین آمالگام با درصدنقره ی بالا و کامپوزیت ایجاد می کند.
    کلید واژگان: آمالگام دندانی, رزینهای کامپوزیتی, باندینگ دندان, استحکام باند برشی}
    Dr M. Kavian, Dr P. Mirzakochaki Broujeni, Dr F. Foruzesh Tabar *, Dr N. Etemadi
    Background and Aim
    Today, the high silver amalgam has been mentioned because of its appropriate properties so purpose of this study was the evaluation of bond strength of composite to high silver amalgam by using different bonding agents.
    Methods and materials: In this experimental study, 52 acrylic cylinders were made and amalgam which contains of 60%Ag were condensed into this cylinders, amalgam surfaces were roughened by diamond bur and all samples were immerged in ultrasonic bath. Then specimens divided into 4 groups of 13 samples: group (1) Amalgam Alloy primer single bond, group (2) Amalgam Alloy primer G.bond, group (3) Amalgam single bond .bond, group (4) Amalgam G.bond. Resin composite was bonded to prepared amalgam specimens by using translucent polyethylene mold and cured by LED Turbo and tested by universal testing machine for shear bond strength and finally data were analyzed with one-way analysis of variance and LSD test.
    Results
    In this study, the greatest values of bond strength were related to bonded specimens of use of Alloy primer G.bond bonding agent and lowest values were related to bonded specimens use of single bond bonding agent and mean shear bond strength in 4 groups had statistically significant difference (P=0.002).
    Conclusion
    Combination of alloy primer and G.bond. bonding agent increased the bond strength between composite and high silver amalgam significantly
    Keywords: Dental amalgam, composite resins, dental bonding agent, Shear strength}
  • مریم زارع جهرمی، پروین میرزاکوچکی بروجنی، محمدرضا ساعی *، نگین ریاضی فر، پریسا رنجبریان، آرین مشرف فر
    زمینه و هدف
    شستشو دهنده ها و داروهای مورد استفاده حین درمان ریشه می توانند با تغییر ترکیب و ساختمان عاج سبب بروز اختلالاتی در اتصال مواد همرنگ به عاج شوند. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیرکلرهگزیدین 2% به عنوان داروی داخل کانال بر استحکام باند سه نوع کامپوزیت به عاج دندان می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه آزمایشگاهی از شصت دندان پر مولر خارج شده انسانی، استفاده شد، مینای تاج دندانها به صورت موازی با محور طولی دندان حذف شد تا سطوح عاجی صاف تهیه شود. آنگاه نمونه ها به شش گروه ده تایی تقسیم شدند. در سه گروه اول، عاج نمونه ها در مجاورت کلرهگزیدین و در سه گروه دوم، عاج دندانها در مجاورت سرم فیزیولوژی قرار گرفتند، سپس باندینگ مخصوص برای هر کامپوزیت انجام شد و کامپوزیت های Z100، Z350 و P90 روی سطوح عاجی قرار داده و کیور شدند. پس از آماده سازی، استحکام اتصال برشی در دستگاه اینسترون به واحد نیوتن اندازهگیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های Kruskal-Wallis وMann- Withney آنالیز شدند.
    یافته ها
    میانگین استحکام اتصال برشی در گروه کلرهگزیدین بیشتر از گروه سرم فیزیولوژی بود، اما اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود (074/0p=).کمترین میانگین استحکام اتصال برشی در کامپوزیتZ100 گروه سرم مشاهده گردید (47/18 مگاپاسکال) و بیشترین میانگین استحکام اتصال برشی در کامپوزیت Z350 گروه کلرهگزیدین مشاهده گردید. (26/42 مگاپاسکال)
    نتیجه گیری
    استفاده از کلرهگزیدین 2% هر چند به میزان کم در درمان اندو سبب افزایش استحکام اتصال برشی کامپوزیت به عاج دندانی می گردد، اما نوع کامپوزیت به کار رفته به طور معنی داری منجر به استحکام اتصال برشی متفاوت می شود.
    کلید واژگان: کلرهگزیدین, رزین های کامپوزیتی, درمان ریشه دندان}
    Dr. Zare Jahromi M., Dr. Mirzakouchaki Boroujeni P., Dr. Saei Mr*, Dr. Riyazifar N., Dr. Ranjbarian P., Dr. Moshreffar A
    Background And Aim
    Intracanal medicaments can affect the bond strength of composite to dentine. The aim of this study was to evaluate the effect of 2% chlorhexidine (CHX) gel as an intracanal medicament on shear bond strength of three different composite resins to dentin.
    Materials And Methods
    In this in-vitro study, 60 intact extracted human premolars were utilized. Each tooth was sectioned vertically and dentin of the buccal surface was exposed. Then, specimens were divided into six groups of 10 teeth. In groups 1-3, dentin was exposed to CHX and in groups 4-6, dentin was exposed to saline. All prepared surfaces were rinsed with distilled water and dentin bonding agent specific for each composite was applied on the dentin surfaces. Z100, Z350 and P90 composites were applied to the treated surfaces and cured. The shear bond strength was recorded in Newtons and converted to MPa. Data were analyzed using the Kruskal-Wallis and MannWhitney U tests.
    Results
    The lowest mean shear bond strength was reported for normal saline and Z100 composite group (18.47 MPa) and the highest for CHX and Z350 group (42.26 MPa). No statistically significant difference in bond strength values was found between normal saline and CHX groups (p>0.05). There was a significant difference in bond strength values of different composite resins in normal saline (p<0.05) and also in CHX groups (p<0.05).
    Conclusion
    chlorhexidine gel 2% slightly but not significantly increases the mean shear bond strength of composite to dentin. The type of composite influences the shear bond strength to dentin.
    Keywords: Chlorhexidine, Composite resins, Root canal therapy}
  • پروین میرزاکوچکی بروجنی، شهرزاد جوادی نژاد، مینا مهدوی
    مقدمه
    فیشورسیلانت ها برای پوشاندن شیارها و جدا سازی آن ها از محیط پوسیدگی زای اطراف به کار می روند. چنانچه این مواد از بین بروند باید ترمیم شوند تا حفاظت از پوسیدگی دندان ها تامین شود. هدف از این مطالعه بررسی ریزنشت فیشورسیلانت مجدد به دنبال پروفیلاکسی، اناملوپلاستی، ایرابریژن، کاربرد سیستم چسباننده و بول شیار بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی آزمایشگاهی، 50 دندان مولر سوم سالم پس از پاکسازی با برس پروفیلاکسی و اسید اچینگ، فیشورسیلانت (فیشوریت اف ایکس) شدند، به گونه ای که یک پروب پریودنتال در یک نیمه از سطح اکلوزال به منظور ایجاد نقطه شکست سیلانت قبل از سخت شدن قرار داده شده و پس از نوردهی برداشته شد. سیلانت نیمه ی سطح حذف گردید و دندان ها به طور تصادفی در یکی از 5 گروه زیر قرار گرفتند: 1) پروفیلاکسی و اچینگ (کنترل)، 2) اناملوپلاستی با فرز روند کارباید و اچینگ، 3) ایرابریژن و اچینگ، 4) اچینگ و کاربرد عامل چسباننده و 5) بول لبه های قسمت باکال شیار اکلوزال و اچینگ. بعد از انجام چرخه ی حرارتی و سیل نمودن دندان ها، نمونه ها برای 48 ساعت در محلول متیلن بلو یک درصد قرار گرفت، سپس در جهت طولی و در بعد مزیودیستال یک برش داده شد و مقاطع برای بررسی میزان ریزنشت زیر استریومیکروسکوپ قرار گرفتند. داده ها توسط آزمون Kruskal-Wallis واکاوی شدند.
    یافته ها
    بیش ترین و کم ترین میزان ریزنشت به ترتیب مربوط به گروه های اناملوپلاستی و بول شیار باکال بود ولی آزمون Kruskal-Wallisتفاوت معنی داری بین گروه ها نشان نداد (19/0p value=).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، هیچ یک از روش ها برتری خاصی از گروه کنترل برای ترمیم مجدد فیشورسیلانت نشان ندادند. تداوم هریک از این روش ها برای ترمیم مجدد فیشورسیلانت بستگی به مطالعات آتی به ویژه مطالعات بالینی دارد.
    کلید واژگان: نشت دندان, فیشورسیلانت ها, ایرابریژن دندانی}
    Parvin Mirzakoucheki Boroujeni, Shahrzad Javadinejad, Mina Mahdavi
    Introduction
    Fissure sealants are applied in order to obliterate the fissures and isolated them from surrounding decay-causing environment. If these materials are lost، they should be repaired to provide protection from tooth caries. The aim of this study was to evaluate microleakage of repaired fissure sealants after using preparation methods such as prophylaxis، enameloplasty، air abrasion، application of bonding agents and beveling of fissures.
    Materials And Methods
    In this in vitro experimental study، fifty caries-free third molars were used. After cleaning by prophylaxis and acid etching، the fissure sealant (Fissurit FX) was placed on the teeth while a periodontal probe was placed on one half of the occlusal surface to create a break point sealant before curing، which was removed after light-curing. The sealant of one half of the surface was removed and the teeth were randomly placed in one of the five groups: 1) prophylaxis and etching (control); 2) enameloplasty with a round carbide bur and etching; 3) air abrasion and etching; 4) etching and application of the bonding agent; 5) beveling the margins of the buccal aspect of the occlusal fissure and etching. After thermocycling and sealing the teeth، they were immersed in 1% methylene blue for 48 hours. Then the teeth were sectioned longitudinally in a mesiodistal direction. The sections was examined under a stereomicroscope for microleakage. Data were analyzed with Kruskal-Wallis test.
    Results
    The highest and lowest rates of microleakage were seen in group 2 (enameloplasty) and group 5 (bevel of the buccal fissure)، respectively. Statistical analysis with Kruskal-Wallis test showed no significant differences between the groups (p value = 0. 19).
    Conclusion
    This study did not demonstrate any one single method of repair to be superior to the control method for reapplication of the sealant. It seems that persistence of each of these methods depends on the results of future studies، especially clinical studies.
    Keywords: Dental air abrasion, Dental leakage, Fissure sealants}
  • پروین میرزاکوچکی بروجنی، مهرداد برکتین، پریسا فتاحی، عاطفه فاطمی، لعیا زهرایی، آلاء شرفی، فرید فاضلی
    زمینه و هدف
    کامپوزیت رزین ها برای کامل شدن پلی مریزاسیون نیاز به زمان دارند که معمولا پس از 24 ساعت به حداکثر خود می رسد. از طرفی بلافاصله پس از ترمیم، جذب آب منجر به انبساط هیگروسکوپیک کامپوزیت رزین ها می شود که در اغلب موارد بعد از یک هفته به تعادل می رسد. با توجه به تاثیر گذار بودن این موارد بر ریزنشت ترمیمهای کامپوزیتی، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر زمان پرداخت نهایی بر میانگین ریزنشت ترمیمهای کامپوزیت می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی شصت دندان پره مولر سالم انسان انتخاب شد. یک حفره استاندارد Cl V با عمق 5/1 میلی متر، عرض سه میلی متر و طول دو میلی متر در سطح باکال هر دندان تعبیه و به صورت لایه لایه با کامپوزیت رزین ترمیم شدند و پس از آن دندانها به چهار گروه تقسیم شدند. دندانهای گروه اول بلافاصله بعد از ترمیم، گروه دوم 15 دقیقه بعد از ترمیم، گروه سوم بعد از 24 ساعت و گروه چهارم پس از یک هفته نگهداری در آب مقطر 37 درجه سانتی گراد پرداخت شدند. نمونه های هر گروه تحت تاثیر پانصد سیکل حرارتی قرار گرفتند. در ادامه دندانها توسط موم چسب و لاک ناخن پوشانده و به مدت 24 ساعت در محلول فوشین 2% قرار گرفتند. نمونه ها متعاقبا شسته و هر نمونه توسط دیسک به دو نیمه تقسیم شد و هر دو نیمه برای بررسی میزان نفوذ رنگ در زیر استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 28 x مشاهده شدند و برای هر نمونه، مقطعی که درجه ریزنشت بیشتری داشت در نظر گرفته شد. از تست Kruskal Wallis و پس آزمون Man Whitney با درجه اطمینان 1/99% برای آنالیز داده ها استفاده گردید.
    یافته ها
    کمترین میانگین ریزنشت مربوط به دندانهای گروه سوم در لبه اکلوزال بود و بیشترین میانگین ریزنشت مربوط به دندانهای گروه دوم در لبه اکلوزال و ژنژیوال دیده شد و بین چهار گروه در لبه اکلوزال اختلاف آماری معنادار دیده شد. (009/0 < P) اما در لبه ژنژیوالی اختلاف معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که زمان انجام پرداخت نهایی بر میانگین ریزنشت ترمیمهای کامپوزیت لبه مینایی موثر است و بهترین زمان برای آن 24 ساعت بعد از ترمیم می باشد، در حالی که در لبه عاجی تاثیری نشان نداد.
    کلید واژگان: رزین های کامپوزیتی, صیقل دندان, نشت دندان}
    Parvin Mirzakoucheki Boroujeni, Mehrdad Barekatain, Parisa Fattahi, Atefeh Fatemi, Laiya Zahraei, Ala Sharafi, Farid Fazeli
    Background And Aim
    Composite resins require time to complete their polymerization. This process usually reaches its maximum rate after 24 hours. On the other hand، immediately after restoration، water sorption results in hygroscopic expansion of composite resins and the mentioned two factors usually reachequilibrium after a week. Considering the effect of mentioned processes on the microleakage of composite restorations، the purpose of the present study was to evaluate the effect of finishing and polishing time on the mean microleakage of composite restorations.
    Materials And Methods
    In this in-vitro experimental study، 60 sound human premolar teeth were selected. A standard Class V cavity was prepared measuring 1. 5 mm in depth، 3 mm in width and 2 mm in length on the buccal surface of each tooth and incrementally restored with composite resin. Next، the teeth were randomly divided into 4 groups. The teeth in groups 1، 2، 3 and 4 were finished and polished immediately، 15 min، 24 h and one week after storage in distilled water at 37°C، respectively. Specimens in each group were subjected to 500 thermal cycles. The teeth were then coated with adhesive wax and nail varnish and immersed in 2% fuchsin solution for 24h. The specimens were washed and each sample was longitudinally sectioned in half by a diamond saw. Both halves were evaluated in terms of dye penetration under a stereomicroscope at 28X magnification. For each sample، the section with greater degree of microleakage was selected. Kruskal Wallis test and Mann Whitney U test were used for data analysis with a 99. 1% confidence interval.
    Results
    The lowest mean microleakage was observed in the occlusal margin of group 3 teeth; while the highest mean microleakage belonged to the occlusal and gingival margins of teeth in group 2. A significant difference was noted between the 4 groups in occlusal margin microleakage (P<0. 009). However، no such difference was found in gingival margin.
    Conclusion
    This study showed that the finishing and polishing timewas effective on the mean microleakage in the enamel margin of composite restorations. The best time of finishing and polishing was 24h after the restoration. Time of finishing and polishing had no effect on microleakage in dentin margins of restorations.
    Keywords: Composite resins, polishing, microleakage}
  • پروین میرزاکوچکی بروجنی، مهرداد برکتین، سمانه علایی، احمد شاه نظری
    مقدمه
    ترمیم های کامپوزیت خلفی یکی از پرطرفدارترین درمان های دندانپزشکی در بین بیماران است. هدف از این مطالعه، تعیین مشکلات دندانپزشکان عمومی شهر اصفهان، حین و پس از انجام ترمیم های کامپوزیت خلفی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، از پرسشنامه هایی استفاده شد که شامل سوالاتی در مورد مشکلات حین و پس از انجام ترمیم های کامپوزیت خلفی در بین دندانپزشکان عمومی شهر اصفهان در سال 1388 بود. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون Chi-square بررسی شد. (05/0=α)
    یافته ها
    بیشترین مشکل دندانپزشکان در این مطالعه حین انجام ترمیم، بر قراری تماس های مناسب پروگزیمالی و پس از انجام ترمیم های کامپوزیت خلفی، حساسیت دندان هنگام جویدن، که با تصحیح اکلوژن رفع نشود، بود. از طرفی ملاحظات دندانپزشکان حین انجام ترمیم، فشار دادن نوار ماتکریس به سمت دندان مجاور در هنگام پلیمریزاسیون، قرار دادن لایه به لایه کامپوزیت، رعایت دستورالعمل کارخانه سازنده در استفاده از عوامل باندینگ و پالیشینگ مرطوب ترمیم بود. اغلب دندانپزشکان (8/55%) از باندینگ عاجی دو مرحله ای توتال اچ استفاده می کردند و ملاک بیشتر آنها (5/42%) در انتخاب کامپوزیت، امکان برقراری ایزولیشن و انجام صحیح ترمیم بود.
    نتیجه گیری
    آموزش صحیح دندانپزشکان و افزایش آگاهی آنها نسبت به اینگونه ترمیم ها، نه تنها باعث کاهش مشکلات حین ترمیم برای آنها می گردد، بلکه باعث کاهش مشکلات پس از ترمیم نیز می گردد.
    کلید واژگان: کامپوزیت های خلفی, کامپوزیت رزین ها, دانش}
    Parvin Mirzakoucheki Boroujeni, Mehrdad Barekatain, Samaneh Alaei, Ahmad Shahnazari
    Introduction
    Posterior composite restorations are the one of the most usual dental treatments among patients. The goal of this study was determining dentists’ problems during and after treatment of posterior – composite restorations in the city of Isfahan.
    Materials and Methods
    In this descriptive-analytical study، we used a questionnaire including questions about the problems of posterior composite treatments during and after operation among dentists in Isfahan in 2009-2010. The data were analysed by chi-Square test.
    Results
    The most frequent problem during composite restoration was achieving good proximal contact (30. 8%) and after it، sensitivity of teeth while chewing which would not be repaired by correct occlusion (34. 8%). Most of the dentists pushed the matrix strip toward the adjacent teeth while polymerization، applied the composite in different layer، did the company instructions for bonding layer and used wet polishing during restoration. Most of the dentists (55. 8%) used two step total etch dentinal bonding and selected the composite because of its ability in making isolation and good restoration (42. 5%).
    Conclusion
    Providing correct education for the dentists and increasing their knowledge about these restorations result in reduction of associated problems during and after the operation.
    Keywords: Posterior composites, composite resins, knowledge}
  • پروین میرزاکوچکی بروجنی، نازنین دانش پور، مریم زارع جهرمی
    زمینه و هدف
    اتمام و پرداخت، ضمن بهبود زیبایی و افزایش دوام ترمیم، احتمال افزایش دمای پالپ و آسیب به آن را به همراه دارد. هدف از این مطالعه تاثیر روش های مختلف پرداخت و ضخامت کامپوزیت بر افزایش دمای ماده ترمیمی می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه شصت عدد دیسک کامپوزیتی به قطر نه میلی متر تهیه و به سه گروه با ضخامتهای دو، سه و چهار میلی متر تقسیم شدند. هر گروه به طور تصادفی به چهار زیر گروه تقسیم گردید: زیرگروه 1 و 2 (به ترتیب پرداخت خشک مداوم و خشک منقطع) و زیرگروه 3 و 4 (به ترتیب پرداخت مرطوب مداوم و مرطوب منقطع)؛ هر نمونه به مدت کل صد و بیست ثانیه با حرکت دورانی هندپیس با سرعت متوسط پالیش شد. بلافاصله بعد از پایان پرداخت دمای سطح رو و زیرین دیسک کامپوزیتی توسط دماسنج لیزری اندازه گیری و ثبت گردید. از آزمونهای آنالیز واریانس یک سویه، دو سویه، DUNCAN و آزمون t برای آنالیز داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین دمای بعد از پرداخت در روش های مختلف نسبت به قبل از پرداخت معنادار بوده و روش پرداخت خشک مداوم بیشترین افزایش دما را ایجاد می کند. همچنین از نظر آماری، افزایش ضخامت کامپوزیت رزین تا چهار میلی متر بر انتقال دما از سطح رویی به سطح زیرین حین پرداخت تاثیر آشکاری نداشته است.
    نتیجه گیری
    روش ساده و موثر برای حفاظت پالپ هنگام پرداخت استفاده از آب فراوان می باشد و افزایش ضخامت کامپوزیت نقش چندانی در تعدیل حرارت ناشی از پرداخت ندارد.
    کلید واژگان: رزین های کامپوزیتی, صیقل دندان, انتقال دما}
    Parvin Mirzakoucheki Boroujeni, Nazanin Daneshpour, Maryam Zare Jahromi
    Background And Aim
    Along with improvements in aesthetics and longevity of restorations, finishing and polishing, can produce potentially injurious temperature rise within the pulp chamber. The purpose of the current study was to find whether different polishing methods and thickness of composites have any effect on temperature rise of composite restorative materials.
    Materials And Methods
    Sixty composite resin specimens 9 mm in diameter were prepared and assigned to three experimental groups with three sample thicknesses (2, 3 and 4mm). Each group was divided into four subgroups randomly. Polishing in subgroups 1 and 2 (continuous and intermittent dry polishing) and subgroups 3 and 4 (continuous and intermittent wet polishing) was carried out with a slow speed contra-angle hand piece at a medium speed for 120 seconds in a roll on motion. Immediately after polishing, temperature was measured on the top and bottom surface of each sample using a laser thermometer. One and two way ANOVA, Duncan, and paired T-test was used to analyze the data.
    Results
    The mean temperature rise after polishing in different methods was significant; continuous dry polishing produced the maximum temperature rise. In addition, increasing the thickness of composite resin up to 4mm did not significantly affect thermal transfer from the top surface to the base during polishing.
    Conclusion
    Copious use of water coolant during finishing and polishing procedures is considered a simple and effective method for pulpal protection. Increasing the thickness of composite resin does not have a significant role in compensating the heat generated during polishing procedure.
    Keywords: Composite resin, Dental polishing, Thermal transfer}
  • پروین میرزا کوچکی بروجنی، پروین خادم، شهرزاد جوادی نژاد، راضیه سادات معصومی
  • شهرزاد جوادی نژاد، پروین میرزا کوچکی بروجنی، مرتضی سالکی، فاطمه حاجی زاده
    مقدمه
    شیارپوش های خود اچ کننده اخیرا معرفی شده اند واستفاده ازآنها منجر به حذف مراحل اچ و شستشو، کاهش زمان کار احتمالا افزایش همکاری کودک می شود. مطالعه بالینی حاضر، با هدف مقایسه میزان گیر، وقوع پوسیدگی و پیوستگی لبه ای نوعی شیارپوش خود اچ کننده(Prevent seal) با یک شیارپوش متداول (Concise) در یک دوره 12 ماهه انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 192 دندان مولر اول دایمی در 48 کودک 7 تا 9 ساله شیارپوشی شدند. از شیارپوش خود اچ کننده، به طور تصادفی برای سیل نمودن مولر اول دایمی مندیبل در یک سمت ومولر اول دایمی ماگزیلا در سمت دیگرواز شیارپوش متداول (همراه با اچ و شستشو)نیزدر دو دندان مولر اول دایمی دیگر استفاده شد. ارزیابی بالینی در زمانهای3، 6و12 ماه توسط دندانپزشک دیگری انجام شد. گیر شیارپوش به صورت گیر کامل، قسمتی از دست رفته و کاملا از دست رفته طبقه بندی شد. وقوع پوسیدگی نیز مورد ارزیابی قرار گرفت وپیوستگی لبه ای شیارپوش نیز بر اساس معیارهایmodified U.S. Public health Service (USPHS) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده ازآزمونهای آماری Friedman، Wilcoxon signed Rank و McNemarتوسط نرم افزار SPSS واکاوی گردیدند.(α=05/0)
    یافته ها
    در پایان 12 ماه، شیارپوش Conciseگیر بیشتری(5/87%) را نسبت به شیارپوش Prevent seal (5/12%) با اختلاف آماری معنی دار (001/0P value<)از خود نشان داد. در ارتباط با پیوستگی لبه ای شیارپوشها، Concise نتایج بهتری را با اختلاف معنی دار ازنظر آماری نسبت به Prevent seal در هر دوره پیگیری نشان داد(001/0P value<)، اما هیچ اختلاف آماری معنی داری دروقوع پوسیدگی بین دو گروه مشاهده نشد(99/0P value).
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان داد که گیر و پیوستگی لبه ای شیار پوش خود اچ کننده در ارزیابی12ماهه کمتر از شیار پوش متداول می باشد.
    کلید واژگان: شیارپوش ها, کارآزمایی بالینی, پیوستگی لبه ای دندانی}
    Shahrzad Javadinejad, Parvin Mirzakoucheki Borojeni, Morteza Saleki, Fatemeh Hajizadeh
    Introduction
    Self-etching fissure sealants have been introduced recently, leading to elimination of etching and rinsing, reducing working time and consequently increasing child cooperation. This clinical study was conducted to compare the retention rate, caries occurrence and marginal integrity of a self-etching fissure sealant (Prevent Seal) with a conventional sealant (Concise) over a12-month period.
    Materials And Methods
    In this clinical trial 192 first permanent molars of 48 children aged 7-9 years were selected. Self-etching sealants were randomly used for first permanent molars on one side of the mandible and contralateral side of the maxilla and conventional sealants (etch-and-rinse) were placed on the remaining first permanent molars. Clinical evaluation was performed at 3-, 6-, and 12-month intervals by a single blind examiner. The retention was classified as complete retention, partial loss and total loss. Caries incidence was assessed. Marginal integrity of sealants was also evaluated with modified U.S. Public Health Service (USPHS) codes. Data were analyzed with Friedman’s, Wilcoxon’s signed rank and McNemar’s tests using SPSS statistical software (α=0.05).
    Results
    At the end of 12 months Concise had higher retention rates (87.5%) than Prevent Seal (12.5%), with statistically significant differences (p value < 0.001). Regarding marginal integrity of the sealants, Concise yielded significantly better results than Prevent Seal at all the follow-up examinations (p value < 0.001). However, there were no significant differences in caries incidence between the two groups (p value = 0.99).
    Conclusion
    The results indicated that retention rate and marginal integrity of self-etching sealants are less than those of conventional ones at 12-month evaluation period.
    Keywords: Clinical trial, Pit, fissure sealants, Tooth marginal integrity}
  • الهام حسن لی، پروین میرزا کوچکی بروجنی
    مقدمه
    در برخی از بیماران خاص پس از درمان ارتودنسی،احتمال برگشت به حالت اولیه زیاد است واین افراد نیاز به نگهدارنده ثابت دارند. نگهدارنده های ثابت در دهه 1970 معرفی شدند و در 20 سال گذشته روش های متعددی برای اتصال نگهدارنده توسعه یافته است. برای نگه داشتن سیم نگهدارنده بر سطح دندان ها روش های متعددی به کار می رود که در این مقاله به معرفی چند روش پرداخته شد.
    شرح مقاله: این مطالعه یک مطالعه مروری است که از جستجو در منابع کتابخانه ای و سایت های اینترنتی Pubmed و Google بین سال های 1973 تا 2011 با استفاده از کلید واژه های نگهدارنده ارتودنسی و اتصال یابنده های رزینی و دندانی انجام شده است.
    یافته ها
    روش غیر مستقیم نیاز به مرحله ی لابراتواری برای نگه داشتن سیم نگهدارنده روی سطح دندان دارد اما در روش مستقیم سیم نگهدارنده باید از قبل برای قرار گرفتن روی سطح لینگوال دندان ها شکل داده شود.
    نتیجه گیری
    آگاهی از مزایا و معایب روش های مختلف قرار دادن نگهدارنده های ثابت لینگوالی که ساده و در عین حال مقرون به صرفه هستند، دندانپزشک را قادر می سازد مناسب ترین روش را انتخاب نماید.
    کلید واژگان: نگهدارنده ارتودنسی, اتصال یابنده توسط رزین, اتصال دندانی}
    Elham Hasanli, Parvin Mirzakoucheki Boroujeni
    Introduction
    After orthodontic treatment, certain cases have high potential of relaps.These cases reqire fixed retainers.Fixed lingual retainers were introducsd in 1970s and In the last 20years several different techniques for bonding fixed retainers have evolved.Review report: This review carried out by use of searching in various databases including Pubmed and Google Web of Science from 1973 to 2011 on combination of the terms orthodontic retainer and resin bonded retainer.
    Results
    The indirect method requires a laboratory procedure for holding the retainer´s wire on teeth surfaces for bonding but in the direct method,the retainer´s wire needs to be prefabricated for fit the lingual surface of the teeth.Several methods have been used to hold the wire on the teeth surfaces. In this article,we introduce some methods.
    Conclusion
    Perception of advantages and disadvantages of several methods of placing lingual retainer, which are simple and cost-effective,enable the dentist to choose the most suitable method.
  • مهرداد برکتین، پروین میرزا کوچکی بروجنی، بنفشه پدیدار
    مقدمه
    استحکام اتصال برشی یکی از خصوصیات مکانیکی بسیار مهم در دوام بالینی ترمیم های همرنگ دندان است. این خصوصیت رابطه مستقیمی با انقباض حین پلیمریزاسیون دارد. در حال حاضر چهار نوع منبع نوری جهت پلیمریزاسیون کامپوزیت رزین ها و انواع مختلف عوامل اتصال دهنده در اختیار دندان پزشکان می باشد. پژوهش حاضر کارایی دو دستگاه لایت کیور QTH و LED2 و دو نوع عامل اتصال دهنده Excite و Clearfil SE Bond را در استحکام اتصال برشی کامپوزیت رزین به عاج بررسی کرده است.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش آزمایشگاهی، 40 دندان پره مولار انسانی سالم و بدون پوسیدگی پس از ضد عفونی کردن توسط هیپوکلریت سدیم به طور تصادفی به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند. روی سطح اکلوزالی عاج هر نمونه، پس از اکسپوز و صاف شدن توسط فرز فیشور توربین، باند کامپوزیت انجام شد. ترمیم ها در هر گروه با عامل باندینگ Excite یا Clearfil SE Bond باند شده، سپس با دستگاه لایت کیور QTH یا LED2 سخت می شدند. در نهایت، استحکام اتصال برشی نمونه ها توسط دستگاه سنجش نیرو سنجیده شد و نتایج توسط آنالیز واریانس یک طرفه و دو طرفه و سپس روش دانکن (05/0= α) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش، ترمیم های کامپوزیتی باند شده با عامل باندینگ Clearfil SE Bond و دستگاه لایت کیور LED2 بیشترین و ترمیم های کامپوزیتی باند شده با عامل باندینگ Excite و دستگاه لایت کیور QTH کمترین مقدار استحکام اتصال برشی را نشان دادند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین گروه ها اختلاف آماری معنی دار وجود دارد (03/0 = p value).
    نتیجه گیری
    با توجه به محدودیت های این پژوهش می توان گفت که دو سیستم کیور QTH و LED2 به یک میزان بر استحکام اتصال برشی عوامل باندینگ مختلف تاثیر گذار هستند؛ در حالی که عامل اتصال دهنده عاجی Clearfil SE Bond نسبت به عامل توتال اچ Excite، بدون ملاحظه نوع دستگاه سخت کننده، استحکام اتصال برشی بیشتری ایجاد کرد.
    کلید واژگان: لایت کیور, عامل باندینگ, استحکام اتصال, کامپوزیت رزین}
    M. Barekatain, P. Mirzakouchaki Borojeni, B. Padidar
    Introduction
    Shear bond strength is one of the most important mechanical characteristics involved in clinical durability of tooth-colored restorations, which is directly related to polymerization shrinkage. This study evaluated the efficacy of two light-curing units (LED2 & QTH) and two types of dentin bonding agents (Excite & Clearfil SE bond) on composite resin shear bond strength to dentin.
    Materials And Methods
    Forty caries-free sound human premolars were randomly divided into 4 groups of 10 after being disinfected with sodium hypochlorite. The occlusal surface of dentin in each specimen was exposed and flattened by a fissure bur; composite resin was bonded with Excite or Clearfil SE bonding agents and polymerized with QTH or LED2. Shear bond strength values of the specimens were tested in a Dartec universal testing machine. Data were analyzed by one-way ANOVA, two-way ANOVA and Dunkan test (α = 0.05).
    Results
    Maximum shear bond strength values were recorded in composite restorations bonded with Clearfil SE bonding agent and polymerized by LED2; minimum values were recorded in composites restorations bonded with Excite and polymerized by QTH. Statistical analysis showed statistically significant differences between the experimental groups (p value = 0.03).
    Conclusion
    Under the limitations of this study, it can be concluded that two curing systems of LED2 & QTH are equally effective on shear bond strength of different bonding agents, whereas Clearfil SE bonding agent produces higher shear bond strength than Excite total-etch regardless of the type of light-curing unit.
  • پروین میرزاکوچکی بروجنی، محمدرضا مالکی پور، مرال توکلی
    زمینه و هدف
    بسیاری از مطالعات نشان داده اند که سفید کردن دندانها باعث کاهش محتوای معدنی مینا و در نتیجه باعث افزایش نفوذپذیری مینا می شود. به همین جهت هدف از ای ن مطالعه بررسی تاثیر استفاده از فلوراید قبل یا بعد از عمل سفید کردن دندانها بر روی افزایش نفوذپذیری مینا می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مداخله ای تجربی شصت دندان پره مولر سالم خارج شده انسانی جمع آوری و سطوح آنها اعم از تاج و ریشه به استثنای مربعی به مساحت شش میلی مترمربع از سطح باکال توسط لاک ناخن پوشیده و به پنج گروه 12تایی تقسیم و به مدت هفت روز در بزاق مصنوعی و در دمای 37 درجه قرار گرفتند.
    گروه اول (کنترل): نمونه ها تحت هیچ درمانی قرار نگرفته و تنها به مدت پنج روز، در محیطی عاری از نور، در محلول نیترات نقره 50 ٪ غوطه ور شدند.
    گروه دوم: نمونه ها، تحت عمل سفید کردن با کاربامیدپراکساید 45 ٪ قرار گرفتند.
    گروه سوم: نمونه ها تحت درمان با وارنیش سدیم فلوراید قرار گرفتند. گروه چهارم: تمام مراحل شبیه گروه دوم بود و نمونه ها پس از پنج روز نگهداری در بزاق مصنوعی مانند گروه سوم و پنجم فلورایدتراپی شدند.
    گروه پنجم: تمام مراحل شبیه گروه چهارم بود با این تفاوت که فلورایدتراپی، قبل از عمل سفیدکردن نمونه ها انجام گرفت.
    تمامی نمونه هادر آخر به مدت پنج روز، در محیطی عاری از نور، در محلول نیترات نقره 50 ٪ غوطه ور شدند. کلیه نمونه هادر جهت باکولینگوالی و طولی برش داده شده و به مدت شش ساعت در داروی ظهور قرار گرفتند و سپس نفوذ رنگ، توسط استریومیکروسکوپ و دوربین دیجیتال اندازه گیری شد. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA و پس آزمون DUNN انجام گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه میانگین نفوذ رنگ در مینا به ترتیب در گروه 1 به عنوان گروه کنترل 32/345، گروه 2 به عنوان گروه سفید شده 12/1382، گروه 3 به عنوان گروه فلورایدتراپی شده 75/143، گروه 4 به عنوان گروهی که ابتدا سفید و سپس فلورایدتراپی شده 56/765 و در گروه 5 که ابتدا فلورایدتراپی و سپس سفید شده 26/918 میکرون به دست آمد. این نتایج نشان داد که عمل سفید کردن دندانها به طور معنی داری باعث افزایش نفوذپذیری مینا می گردد، اما دندانهایی که پس از سفید شدن، تحت درمان با فلوراید قرار گرفته بودند،این افزایش نفوذپذیری را به صورت کمتری نشان دادند.
    نتیجه گیری
    در روند سفید کردن دندانها فلوراید تراپی، بعد از عمل سفید کردن باعث کاهش نفوذپذیری مینا می شود.
    کلید واژگان: سفید کردن, نفوذپذیری مینا, فلورایدتراپی}
    Parvin Mirzakoucheki-Boroujeni *, Moham Reza Malekipor, Meral Tavakoli
    Background And Aim
    Bleaching may cause decrease in Calcium, Phosphate and Fluoride content of enamel. However, the topical use of fluoride can help reabsorb those minerals. The aim of this study was to determine the effect of fluoride therapy before and after bleaching on enamel dye penetration.
    Materials And Methods
    Sixty extracted carries-free human premolars were selected. All teeth surfaces were covered by nail varnish, except a square about 6 mm² on the buccal surfaces for exposure to fluoride and bleaching agent. The teeth were randomly divided into 5 groups (n=12) and then stored in artificial saliva at 37ºC for 7 days. Each group was processed as below: Group1: Specimens with no treatment were immersed in 50% silver nitrate solution. Group2: Specimens were bleached by 45% carbamide peroxide for 30 minutes twice a day for 5 days. Group3: the sodium fluoride varnish was used on specimens for 5 minutes. Group4: After bleaching like group2, specimens were stored in artificial saliva. Fluoride therapy was performed next like group3. Group5: All processes were conducted like group4 after fluoride therapy. All specimens were cut bucco-lingually along the longitudinal axis and stored in developer solution for 6 hours. Stereotactic microscope images were captured by digital camera for dye penetration assessment. Data was analyzed using SPSS (11.5) software and ANOVA and Kruskal Wallis tests.
    Results
    Data showed that bleaching can significantly (P=0.001) increase dye penetration. However, fluoride treatment can significantly decrease dye penetration (P=0.001).
    Conclusion
    Fluoride therapy is highly recommended after bleaching process.
  • پروین میرزا کوچکی بروجنی، محمدرضا مالکی پور، فرناز مشرف جوادی
    مقدمه
    ریزنشت بین ترمیم و دیواره حفره از مهم ترین مشکلات مواد دندانی ترمیمی مستقیم است. یکی از روش های گفته شده برای کاهش ریزنشت استفاده ازعوامل باندینگ بعد از اتمام ترمیم است. هدف این پژوهش، ارزیابی ریزنشت ترمیم های کامپوزیتی کلاس Vبا استفاده از باند دوباره بر روی مارژین های ترمیم بود.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش که مداخله ای تجربی و از نوع آزمایشگاهی است، 48 دندان پرمولر سالم کشیده شده انسان انتخاب شد. حفرات کلاس V روی سطوح باکال به شکلی آماده شد که مارژین اکلوزال در مینا و مارژین ژنژیوال در عاج قرار گرفت. سپس تمام دندان ها با استفاده از باندینگ Excite و کامپوزیت Tetric Ceram ترمیم شدند. دندان ها پس از پایان ترمیم و پرداخت به طور تصادفی به 4 گروه 12 تایی تقسیم شدند. گروه اول کنترل بود که بدون باند دوباره کنار گذاشته شد. در بقیه گروه ها باند دوباره به ترتیب به وسیلهPrompt L-Pop، Permaseal و Clearfil SE Bond باند بر روی مارژین های ترمیم انجام گرفت. نمونه ها تحت 500 سیکل حرارتی قرار گرفتند. اپکس نمونه ها سیل شد و تمام سطوح دندان ها بجز مارژین اکلوزال و ژنژیوال توسط دولایه لاک ناخن پوشانده شد. سپس نمونه ها به مدت 24 ساعت در محلول فوشین 2 درصد قرار گرفتند و در مرحله بعد توسط دیسک الماسی درجهت محور طولی دندان برش داده شدند. مقاطع به دست آمده جهت ارزیابی ریزنشت زیر استریومیکروسکوپ قرارگرفتند. داده ها توسط آزمون Kruskul-Wallis و Wilcoxon بررسی شدند.
    یافته ها
    آزمونKruskul-Wallis در مارژین اکلوزال (075/0 =p value) و در مارژین ژنژیوال (281/0 =p value) بین گروه های مختلف تفاوت معنی دار آماری نشان نداد. آزمون Wilcoxon بین مارژین اکلوزال و ژنژیوال در گروه پرامپت ال پاپ (023/0 =p value) و پرماسیل (026/0 =p value) تفاوت معنی داری را نشان داد، اما در گروه های دیگر این تفاوت معنی دار نبود (05/0 > p value).
    نتیجه گیری
    باند دوباره بر روی مینا و عاج در هیچ یک ازگروه ها ریزنشت را به صورت معنی دار نسبت به گروه کنترل شاهد نداد و می توان گفت که استفاده از این سه نوع باندینگ جهت سیل مارژینال تاثیر معنی داری بر ریزنشت ندارد.
    کلید واژگان: باند دوباره, ریزنشت, ترمیم های کامپوزیتی, ادهزیو دندانی}
    P. Mirzakoucheki, Mr Maleki Poor, F. Moshref Javadi
    Introduction
    Microleakage is one of the most important complications of direct tooth-colored restorations. One of the described methods to reduce microleakage is the use of bonding agents after finishing restorations.The purpose of this study was to evaluate microleakage associated with class V composite restorations while using rebonding on restorative margins.Method and materials: A total of 48 extracted caries-free human premolars were selected. Class five cavities were prepared on the buccal surfaces of all samples. Occlusal margins were placed in enamel while gingival margins were placed in dentin.Teeth were randomly divided into four groups of 12. Group 1 was considered as the control group, which was restored without rebonding. In groups 2, 3 and 4, after finishing and polishing, rebonding was performed by Prompt L-Pop, permaseal and Clearfil SE Bond on the restoration margins respectively. Specimens were thermocycled for 500 cycles, sealed with two layers of fingernail polish except for the occlusal and gingival margins, and immersed in fuschine 2% for 24 hours. Specimens were longitudinally sectioned with diamond disk and studied under stereomicroscope. The data were analyzed with Kruskal-Wallis and wilcoxon tests. (α = 0.05).
    Results
    Kruskal-wallis test showed no statistically significant differences for microleakage on occlusal (P value = 0.075) and gingival margins (P value = 0.281) among the groups. Wilcoxon test showed significant differences between occlusal and gingival margins in Prompt L-Pop (P value = 0.023) and permaseal (P value = 0.026) groups, but between the other groups, this difference was not significant. (P < 0.05).
    Conclusion
    The three bonding agents applied in this study do not seem useful in decreasing microleakage into enamel and dentin margins.
  • پروین میرزا کوچکی بروجنی، محمدرضا مالکی پور، سولماز همایونی
    زمینه و هدف

    سفیدکردن دندانها می تواند باعث کاهش محتوی کلسیم، فسفات و فلوراید مینا و کاهش ریزسختی مینا شود. استفاده از فلوراید در بازیابی مواد معدنی مینا موثراست، لذا هدف از این مطالعه بررسی تاثیر استفاده از فلوراید قبل یا بعد از عمل سفید کردن بر روی ریزسختی مینا می باشد.

    روش بررسی

    در این مطالعه آزمایشگاهی، شصت دندان پره مولار به پنج گروه 12تایی تقسیم و سطح اکلوزال این دندانها صاف و با لاک پوشانیده شدند. گروه ها بدین ترتیب آماده شدند: 1- بزاق مصنوعی (هفت روز). 2- بزاق مصنوعی فتمایشگاهی بطوریکهه صورت صورت از عمل بیلیچینگ بر روی ریزسختی مینا (هفت روز)، بیلیچ (دو بار به مدت سی دقیقه به فاصله پنج روز). 3-بزاق مصنوعی (هفت روز)، فلورایدتراپی (پنج دقیقه). 4- بزاق مصنوعی (هفت روز)، فلورایدتراپی (پنج دقیقه) بیلیچ (دو بار به مدت سی دقیقه به فاصله پنج روز). 5- بزاق مصنوعی (هفت روز)، بیلیچ (دو بار به مدت سی دقیقه به فاصله پنج روز)، فلورایدتراپی (پنج دقیقه). ریزسختی نمونه ها پس از پاک کردن لاک قسمت اکلوزال به فاصله سیصد میکرومتر از سطح باکال یا لینگوال در ناحیه زیر سطح مینا در سه نقطه اندازه گیری و میانگین آنها محاسبه شد و آزمونهای LSD، ANOVA انجام شد.

    یافته ها

    سفید کردن دندانها باعث کاهش ریزسختی مینای زیر سطحی می گردد، اما دندانهایی که تحت درمان با فلوراید قرار گرفتند کاهش ریزسختی کمتری را نشان دادند. بیشترین ریزسختی مربوط به نمونه هایی بود که بدون سفید کردن فلورایدتراپی شدند (36/455) و کمترین مربوط به گروهی است که تنها تحت درمان سفید کردن قرار گرفتند. (38/294)

    نتیجه گیری

    فلورایدتراپی بعد از عمل سفید کردن بر روی ریز سختی تاثیر دارد.

    کلید واژگان: سفید کردن دندان, فلوراید, مینای دندان}
    Parvin Mirzakoucheki, Boroujeni *, Mohammad Reza Malekipoor, Solmaz Homayouni
    Background And Aim

    Bleaching teeth can lead to decreased calcium, phosphate and fluoride content of enamel which may cause decreased enamel micro-hardness. Reportedly, the topical use of fluoride can help regaining those minerals. The aim of this study was to evaluate the effect of fluoride therapy on enamel micro-hardness when used before or after bleaching.

    Materials And Methods

    Total of 60 premolar teeth were divided into 5 groups. The occlusal surface in all teeth were flattened and covered with nail varnish. Initially, all specimens were inserted in artificial saliva for 7 days. Group 1 used as negative control. Samples in group 2 were bleached 2 times with 30 minutes interval for 5 days, using %45 carbamid peroxide. Group 3 samples were exposed to fluoride varnish for 5 minutes. Group 4 exposed to fluoride varnish for 5 minutes, bleached 2 times for 30 minutes in 5 day intervals. Group 5 samples were treated same as group 4, however, followed by fluoride varnish for 5 minutes. Micro hardness for each group measured in 3 points after cleaning the occlusal section. The LSD and ANOVA tests were used for data analysis.

    Results

    This study showed, reduction in enamel surface hardness can be compensated by fluoride application. Group 2 (bleached only) showed the minimum micro hardness (294.38), and group 3 (exposed to fluoride only) showed the maximum micro hardness (455.36).

    Conclusion

    Fluoride therapy can affect enamel micro-hardness before and after bleaching. The application of fluoride varnish is recommended after exposing teeth to bleaching agents.

  • پروین میرزا کوچکی بروجنی، وحید اصفهانیان، فاطمه اشتری
    مقدمه
    حساسیت دندانی یک درد گذرا به همراه محرکهای خارجی است. پاسخ به محرکها در اشخاص مختلف، متفاوت میباشد. از علل حساسیت، آشکار شدن توبولهای عاجی در اثر تحلیل لثه یا نازک شدن سمان در ناحیه طوق میباشد. دو درمان اصلی برای رفع حساسیت شامل پوشاندن توبولهای عاجی آشکار شده توسط پیوند لثه یا مواد ترمیمی و بلوک کردن عصب به وسیله نیترات پتاسیم، میباشد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان تاثیر دو ماده رفع حساسیت دندانی نیترات پتاسیم 3% و سدیم فلوراید 2% پس از جراحی پریودنتال بود.
    مواد و روش ها
    جامعه آماری این تحقیق را 12 بیمار که تحت عمل جراحی پریودنتال قرار گرفته و عمل جراحی آنان حداقل شامل سه کوادران فکی بود و در هر کوادران حداقل یک دندان حساس وجود داشت، تشکیل دادند. میزان حساسیت قبل از کاربرد سدیم فلوراید و نیترات پتاسیم اندازهگیری شد. در گروه شاهد نیز حساسیت اندازهگیری و ثبت گردید. دو ماده نیترات پتاسیم و سدیم فلوراید در دو کوادران [فک بالا یا پایین] اعمال گردید و کوادران فک دیگر به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. میزان حساسیت پس از هفت و چهارده روز در سه گروه اندازهگیری و ثبت گردید. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های Wilcoxon و Friedman در سطح اطمینان 05/0 انجام گرفت.
    یافته ها
    در هر سه گروه پس از هفت و چهارده روز، حساسیت دندانی کاهش یافت و این کاهش بین زمانهای صفر، هفت و چهارده روز تفاوت معنی دار بود. اما پس از هفت و 14 روز در بین سه گروه تفاوت آماری معنیداری یافت نشد.
    نتیجه گیری
    اگرچه استفاده از سدیم فلوراید 2% و نیترات پتاسیم 3% باعث کاهش معنیدار حساسیت دندانی طی یک دوره دو هفتهای میگردد، اما در مقایسه با گروه شاهد برتری خاصی نشان نداده است. تایید کارایی احتمالی این مواد نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
    کلید واژگان: حساسیت دندانی, سدیم فلوراید, نیترات پتاسیم, جراحی پریودنتال}
    P. Mirzakoucheki Boroujeni, V. Esfahanian, F. Ashtari
    Introduction
    Dentin hypersensitivity is a common condition of transient tooth pain associated with a variety of exogenous stimuli. The clinical cause of dentin hypersensitivity is exposed dentinal tubules as a result of gingival recession and subsequent loss of cementum on root surfaces. Two principal treatment strategies are used; Dentinal tubules can be covered by gingival grafts or dental restorations and desensitization of the nerve tissue can be done within the tubules using potassium nitrate. The Purpose of this study was to compare effect of two desensitizing agent nitrate potassium and sodium fluoride after peridontal surgery.
    Material And Methods
    In this clinical trial 12 patients that had peridontal surgery at minimum 3 quadrants, in each there was one sensitive tooth, were selected. The degree of sensitivity measured before using nitrate potassium and sodium fluoride the same as control group. Potassium and sodium fluoride gels used on the quadrants (upper or down. The degree of sensitivity measured after 7 and 14 days. Data analysis was done in SPSS software by Freedman and Willcoxon tests.
    Results
    After 7 and 14 days in the all groups, decrease of sensitivity was statistically significant. But after 14 days, between three groups, there were no statistically significant differences.
    Conclusion
    Even though using of nitrate potassium 3% and sodium fluoride 2% cause significant reduction of tooth sensitivity in a 2 weeks period but in compare to the control group did not show any superiority. Further study is needed to confirm this result.
  • تاثیر نوع عامل باندینگ و روش سفید کردن بر ریزنشت ترمیم های کامپوزیت رزین
    پروین میرزا کوچکی بروجنی، سید مصطفی موسوی نسب، فائزه فرحناکیان
    مقدمه
    در بیماران متقاضی سفید کردن دندان ها، درمان سفید کردن ممکن است بر ریزنشت ترمیم های موجود تاثیر بگذارد. از عوامل موثر در ریزنشت ترمیم های کامپوزیتی، غلظت ماده سفید کننده، نوع عامل باندینگ به کار رفته در ترمیم و روش سفید کردن است. هدف این مطا لعه بررسی تاثیر دو روش بلیچینگ بر روی ریزنشت ترمیم های کامپوزیتی می باشد.
    مواد و روش ها
    48 دندان پره مولر سالم کشیده شده انسان جمع آوری و به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شد. در سطح باکال و لینگوال دندان ها حفرات کلاس V با لبه جینجیوال یک میلی متر زیر CEJ،تعبیه شد. در گروه اول در سطح باکال از عامل باندینگ کلیرفیل اس- ای باند ودر سطح لینگوال از عامل سینگل باند استفاده شد و حفرات با کامپوزیت Z250 ترمیم گردید. در گروه دوم مراحل شبیه گروه اول بود با این تفاوت که نمونه ها پس از ترمیم به مدت یک ماه در آب مقطر نگه داری شدند. در گروه سوم تمام مراحل شبیه گروه دوم بود با این تفاوت که، پس از یک ماه نگه داری درآب مقطر بلیچینگ به روش خانگی بر روی دندان ها انجام شد. در گروه چهارم، تمام مراحل شبیه گروه دوم بود با این تفاوت که پس از یک ماه نگه داری درآب مقطر رژیم بلیچینگ در مطب بر روی دندان ها انجام شد. نمونه های هر گروه، تحت سیکل حرارتی و تحت ارزیابی ریز نشت قرار گرفتند. نتایج حاصل با آزمون های ویل کاکسون، Kruskall-Wallis و Mann-Witney آنالیزشدند.
    یافته ها
    ادهزیو سینگل باند ریزنشت کمتری را پس از سفید کردن نشان داد و میزان ریز نشت در هر دو دیواره هنگام استفاده از روش سفید کردن در مطب بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    سینگل باند بهترین نتایج را از نظر میکرولیکیج نشان داد. بلیچینگ تاثیر منفی بر میکرولیکیج داشت که در روش در مطب بالاتر بود.
    کلید واژگان: کاربامید پر اکساید, رزین کامپازیت, ریزنشت, سفید کردن دندان}
    Effect of two bleaching methods on the microleakage of resin composite resin restorations
    P. Mirzakucheki, Sm Mousavinasab, F. Farahnakian
    Introduction
    In patients requesting to bleach their teeth, bleaching treatment might affect microleakage of present restorations. Technique and concentrations of applied bleaching and bonding agents are some effective factors on microleakage of composite restorations. The aim of this study was to evaluate the effect of bleaching method on microleakage of resin composite restorations.Methods and Materials: 48 extracted carries free human premolars were selected and randomely divided into 4 groups. Class V cavities were prepared on buccal and lingual surfaces, with gingival margins located 1 mm below CEJ. In group one Cleatfil, SE- bond and Single bond applied on buccal and lingual surfaces respectively, and cavities restored by Z 250 resin composite. In group two, the cavities were restored as in group one and then were kept in distilled water for a period of one month. In group three, all the stages resembled group two and home bleaching regimen was used. In group four, all the stages resembled group two, but samples subjected to in office bleaching regimen. All the samples were thermocycled and examined for microleakage. Data analyzed using Wilcoxon, Kkruskal-wallis and Man-Whitney U tests (a = 0.05).
    Results
    Single bond compared to SE- bond provided the best post bleaching results regarding microleakage. The amount of microleakage was higher in office bleach technique in both margins.
    Discussion
    Single bond showed the best results regarding post bleaching microleakage. Bleaching had a negative effect on microleakage that was higher in office technique.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال