جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « خونریزی » در نشریات گروه « پزشکی »
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هشتاد و یکم شماره 7 (پیاپی 270، مهر 1402)، صص 538 -547زمینه و هدف
این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر انفوزیون دو دوز رمیفنتانیل بر میزان خونریزی، تغییرات همودینامیک حین عمل و عوارض پس از عمل جراحی رینوپلاستی پس از بیهوشی عمو می انجام گرفت.
روش بررسیاین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده آینده نگر از اسفند 1401 لغایت مرداد 1402 در بیمارستان الزهرا اصفهان بر روی 80 بیمار کاندید عمل رینوپلاستی انجام شد. شرکت کنندگان با استفاده از نرم افزار تخصیص تصادفی سازی (Random allocation software) در دو گروه 40 نفره قرارگرفتند، انفوزیون رمیفنتانیل در گروه اول با دوز 25/0-15/0 میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه (گروه A) و در گروه دوم با دوز 35/0-25/0 میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه (گروه B) تنظیم شد. هدف حفظ فشار متوسط شریانی بین 65-60 میلی متر جیوه بود که برای رسیدن به این هدف از کاهش یا افزایش میزان انفوزیون رمیفنتانیل استفاده شد. بیماران در حین عمل و بهبودی از نظر پارامترهای همودینامیک، خونریزی حین عمل و عوارض پس از عمل مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند.
یافته هاروند تغییرات پارامترهای همودینایک در طی مدت عمل و ریکاوری بین دو گروه، اختلاف معنادار نداشت. میانگین حجم خونریزی در دو گروه A و B به ترتیب 1/23±25/44 و 5/15±25/28 سی سی بوده و اختلاف بین دو گروه معنادار بود (001/0<p).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های مطالعه حاضر، به نظر می رسد استفاده از دوز min/mg/kg 35/0-25/ رمیفنتانیل نسبت به دوز min/mg/kg 25/0-15/0، با کاهش قابل توجه خونریزی حین جراحی بینی همراه است. همچنین استفاده از این دوز با بروز اختلال جدی همودینامیک از جمله برادیکاری و افت شدید فشار خون همراه نمی باشد.
کلید واژگان: خونریزی, رمیفنتانیل, رینوپلاستی}BackgroundThis study was conducted to compare the effect of two doses of remifentanil infusion on the amount of bleeding, intraoperative hemodynamic changes, and complications after rhinoplasty surgery with general anesthesia.
MethodsThis prospective randomized clinical trial study was conducted on 80 patients who were candidates for rhinoplasty from March 1401 to August 1402 in Al-Zahra Hospital, Isfahan, Iran. The participants were divided into two groups of 40 people using random allocation software. remifentanil infusion was adjusted in the first group with a dose of 0.15-0.25 mg/kg/min and in the second group with a dose of 0.25-0.35 mg/kg/min. The goal was to maintain mean arterial pressure (MAP) between 60 and 65 mmHg, to achieve this goal, reducing or increasing the rate of remifentanil infusion was used. During the operation, a heart rate of less than 50 beats per minute was considered bradycardia and was treated with atropine 0.015 mg/kg. In addition, the remifentanil infusion rate was reduced if MAP fell below 60 mmHg for more than 60 seconds. Patients were evaluated and compared during operation and recovery in terms of hemodynamic parameters, intraoperative bleeding and postoperative complications.
ResultsThere was no significant difference between the two groups in the changes of hemodynamic parameters during surgery and recovery (P>0.05). The average bleeding volume in the two groups receiving remifentanil 0.15-0.25 mcg/kg/min and 0.25-0.35 mcg/kg/min Remifentanil was 44.25±23.1 and 28.25±15.5 ml, respectively, and the difference between the two groups was significant (P<0.001). According to the surgeon's opinion, intraoperative bleeding in the 0.25-0.35 mcg/kg/min remifentanil group was significantly lower than 0.15-0.25 (P=0.001).
ConclusionAccording to the findings of the present study, it seems that the use of 0.25-0.35 min/µg/kg dose of remifentanil compared to 0.15-0.25 min/µg/kg dose, is associated with a significant reduction in bleeding during rhinoplasty, and also the use of this dose is not associated with the occurrence of serious hemodynamic disorders, including bradycardia and severe drop in blood pressure.
Keywords: bleeding, remifentanil, rhinoplasty} -
سابقه و هدف
خونریزی کنترل نشده در دندانپزشکی می تواند منجر به مشکلات متعدد و اختلال در ترمیم بافت شود. این مطالعه با هدف مقایسه زمان تشکیل لخته خون در مجاورت کیتوهم و پودر ابریشم طبیعی انجام شده است.
مواد و روش هااین مطالعه تحلیلی آزمایشگاهی با طرح پارالل وابسته انجام گرفت. از ساکت دندانی 32 نفر افراد شرکت کننده در مطالعه 3 قطره خون دریافت شد. دو قطره خون به ترتیب با 50 میلی گرم پودر کیتوهم و ابریشم طبیعی مخلوط شدند. زمان تشکیل لخته برای هر سه گروه به صورت هم زمان اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی زوجی و repeated measure ANOVA با استفاده از نرم افزار 17 SPSS انجام شد. در این مطالعه میانگین زمان لخته شدن درسه گروه مقایسه شد.
یافته هاشرکت کنندگان (5/62%) 20 نفر زن و (5/37%) 12 نفر مرد بودند. میانگین سن شرکت کنندگان 08/4 ± 33/43 سال بود. میانگین زمان شروع تشکیل لخته خون در گروه کیتوهم، ابریشم طبیعی و گروه کنترل به ترتیب 99/29 ± 97/90 و 10/49 ± 97/141 و 70/58 ± 44/195 ثانیه بود. برای آزمون تی زوجی نشان داد که در گروه های مختلف کیتوهم، ابریشم طبیعی و کنترل تفاوت زمان تشکیل لخته معنادار بود (0001/0= p).
نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده اگر چه اثر «ابریشم طبیعی ارگانیک» بر زمان انعقاد کمتر از «کیتوهم» بود، اما ابریشم اثر هموستاتیک قابل قبولی داشت. استفاده هم زمان ابریشم طبیعی و کیتوهم در مواردی می تواند اثر هم افزایی داشته باشد.
کلید واژگان: هموستاز, لخته شدن خون, خونریزی}Background and ObjectivesUncontrolled post-operative bleeding can lead to several problems and tissue repair disorder indentistry. This study has been conducted to compare the effect of Chitohem and natural silk on the onset of clot formations.
Materials and MethodsThis laboratory study was carried out with a dependent parallel design. Three drops of blood were taken from each of 32 participants in the study. Fifty milligram Chitohem and natural silk powder were poured on two blood drops, respectively. The clot formation time was measured for all three groups simultaneously. Duration between pouring powder and starting of clot formation was recorded. Data analysis was performed using paired t-test and repeated measure ANOVA methods using SPSS 17 software.
ResultsParticipants composed of 20 (62.5%) women and 12 (37.5%) men. The average age of the participants was 43.33 ± 4.08 years. The average time periods of the onset of blood clot formation in Chitohem group, natural silk and control group were 90.97 ± 29.99, 141.97 ± 49.10, and 195.44 ± 58.70 second, respectively. Paired t-test showed the mean time of clot formation was significantly different among groups (p = 0.0001).
Conclusions :
Based on the obtained results, it seems that although effect of “organic natural silk” on coagulation time was less than “Chitohem”, but silk has an acceptable hemostatic effect. The simultaneous use of natural silk and Chitohem can have a synergistic effect.
Keywords: Hemostasis, Blood Clotting, Bleeding} -
مقدمه
خونریزی بعد زایمان (PPH)، از علل اصلی فوت مادران است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سطوح پایین فیبرینوژن و شدت PPH و اهمیت تجویز کنسانتره فیبرینوژن یا کرایو برای کاهش خونریزی انجام شد.
روش کاراین مطالعه کوهورت آینده نگر از سال 98-1396 بر روی 122 نفر از مادران با خونریزی رحمی در 24 ساعت اول بعد از زایمان در مشهد انجام شد. در صورت خونریزی مقاوم و رد علل تروماتیک، میزوپروستول تجویز و نمونه خون در این زمان (زمان صفر) گرفته شد. بیماران با در نظر گرفتن شدت خونریزی از زمان صفر تا 24 ساعت به دو گروه شدید و غیرشدید تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های تی مستقل، من ویتنی تی زوجی، کای اسکوئر و فیشر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هااز 122 مادر، 38 مادر در گروه شدید و 84 مادر در گروه غیرشدید بودند. بیش از 50% مادران زایمان طبیعی داشتند و بین گروه ها از نظر نحوه زایمان تفاوت معنی داری وجود نداشت (883/0=p). سطح فیبرینوژن در زمان صفر بعد زایمان در گروه شدید نسبت به گروه غیرشدید به طور معنی داری کمتر بود (001/0>p). میانگین سطح فیبرینوژن در گروه شدید 8/115±8/274 میلی گرم در دسی لیتر و در گروه غیر شدید 5/78±4/368 میلی گرم در دسی لیتر بود.
نتیجه گیریتجویز زودهنگام فرآورده های حاوی فیبرینوژن می تواند به کاهش خونریزی در PPH کمک کرده و در نتیجه، عوارض ناشی از خونریزی و مداخلات احتمالی کاهش می یابد. در مطالعات آینده همراه افزایش حجم نمونه، نمونه گیری 12 و 24 ساعت بعد زایمان نیز برای کنترل سطح فیبرینوژن پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: بارداری, پس از زایمان, خونریزی, زایمان, فیبرینوژن}IntroductionPostpartum hemorrhage (PPH) is one of the main causes of maternal mortality. The present study was conducted with aim to investigate the relationship between low levels of fibrinogen and the severity of PPH and the importance of administering fibrinogen concentrate or cryo to reduce bleeding.
MethodsThis prospective cohort study was conducted from 2017 to 2019 on 122 mothers with uterine bleeding in the first 24 hours after delivery in Mashhad. In case of persistent bleeding and rejection of traumatic causes, misoprostol was prescribed, and blood samples were taken at this time (time H0). Patients were divided into severe and non-severe groups by considering the severity of bleeding from H0 to 24 hours. Data were analyzed by SPSS software (version 16) and independent t-test and Mann-Whitney, paired t, Chi-square and Fisher's tests. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsOf 122 mothers, 38 and 84 were in the severe and non-severe groups, respectively. More than 50% of the mothers had a normal delivery, and there was no significant difference between the two groups in terms of delivery method (p=0.883). Postpartum fibrinogen level in H0 was significantly lower in the severe group compared to the non-severe group (p<0.001). The mean fibrinogen level was 274.8±115.8 mg/dL in the severe and 368.4±78.5 mg/dL in the non-severe groups.
ConclusionEarly administration of products containing fibrinogen can help to reduce the amount of bleeding in case of PPH and thus reduce the number of bleeding complications and possible interventions. In future studies along with increasing the sample volume, sampling 12 and 24 hours after delivery is also suggested to control the level of fibrinogen.
Keywords: Postpartum Period, Hemorrhage, Fibrinogen, pregnancy, Parturition} -
سابقه و هدف
خونریزی حین رینوپلاستی عارضه ای است که موجب کاهش دید جراح گردیده و خود موجب عوارضی دیگر خواهد شد. تاکنون روش های مختلفی برای کاهش خونریزی حین جراحی های بینی پیشنهاد شده اند. این مطالعه با هدف مقایسه اثرکلونیدین و ترانگزامیک اسید بر میزان خونریزی بیماران کاندید عمل رینو پلاستی، انجام پذیرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سورکور تصادفی، 120 نفر نفر بیمار کاندید جراحی انتخابی رینوپلاستی وارد مطالعه شدند. در گروه اول کلونیدین 3 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم به صورت خوراکی 90 دقیقه قبل از انجام عمل جراحی تجویز شد و در گروه دوم کپسول ترانگزامیک اسید 250 میکروگرم براساس وزن بدن دو ساعت قبل از عمل جراحی به صورت خوراکی برای بیماران تجویز شد. در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. میزان خونریزی، پارامترهای همودینامیک و رضایت دید جراح مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هامیانگین سن بیماران (5/35±28/67) سال و 96 نفر (80/0 درصد) زن بودند. از نظر تاثیر دارو و رضایت دید جراح بین گروه کلونیدین و ترانگزامیک اسید اختلاف معنی داری وجود دارد (0/055P=) به طوری که میانگین حجم خونریزی در گروه کلونیدین 0/47±112/0و در گروه ترانگزامیک اسید 0/36±132/0 می باشد. هم چنین گروه کلونیدین (0/008P=) و ترانگزامیک اسید (0/001P<) از نظر حجم خونریزی با گروه کنترل 28/1±195/0 اختلاف معنی داری داشتند. سه متغیر نوع دارو، وزن و مدت بیهوشی در مجموع می توانند 51 درصد از تغییرات (حجم خون) را تبیین و پیش بینی کنند.
استنتاجنتیجه مطالعه حاضر نشان داد که داروی کلونیدین می تواند بر کاهش خونریزی نسبت به ترانگزامیک اسید اثر گذارتر باشد و با ایجاد یک محیط نسبتا خشک و عاری از خونریزی سبب افزایش کیفیت دید محل عمل و کاهش مدت زمان جراحی رینوپلاستی گردد.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی :n60121229011923 IRCTکلید واژگان: رینوپلاستی, کلونیدین, ترانگزامیک اسید, خونریزی}Background and purposeBleeding during rhinoplasty is a complication that causes the surgeon to lose vision and will cause other complications. So far, various methods have been proposed to reduce bleeding during nose surgery. The present study aims to compare the effect of oral clonidine and tranexamic acid on intraoperative bleeding in patients undergoing rhinoplasty.
Materials and methodsIn this randomized, double-blind clinical trial, 120 patients who were candidates for elective rhinoplasty surgery were included. In the first group, three µg/kg of clonidine was administered orally 90 minutes before surgery. In the second group, 250 µg/kg bw tranexamic acid capsules were administered orally two hours before surgery. There was no intervention in the control group. Bleeding levels, hemodynamic parameters, and surgeons' visual satisfaction were evaluated.
ResultsThe mean age of patients (28.67±5.35) years and 96 (80.0%) were women. Regarding the effect of drug and surgeon’s visual satisfaction, there is a significant difference between the clonidine and tranexamic acid groups (P=0.055); the mean bleeding volume in the clonidine group was 112.0±0.47 and in the tranexamic acid group was 132.0±0.36. In addition, the clonidine group (P=0.008) and tranexamic acid (P<0.001) showed a significant difference in terms of bleeding volume compared with the control group (195.0±28.1). The three variables of drug type, weight, and duration of anesthesia can explain and predict 51% of the changes (blood volume).
ConclusionThe results of the present study showed that clonidine can be more effective in reducing bleeding than tranexamic acid, and by creating a relatively dry and bleeding-free environment, it can improve the quality of the surgeon’s vision and reduce the duration of rhinoplasty surgery.
Keywords: rhinoplasty, clonidine, tranexamic acid, bleeding} -
مقدمه
خونریزی بیش از حد در حین و بعد از زایمان یکی از عوارض جدی است که میتواند زندگی مادر را به خطر بیاندازد. مطالعه حاضر به گزارش یک مورد خونریزی شریانی فعال بعد از زایمان طبیعی پرداخته است.
معرفی بیمار:
بیمار خانمی است 22 ساله G2L1 که به علت دردهای زایمانی و کاهش حرکات جنین و گذشتن از وقت زایمان تحت زایمان طبیعی قرار گرفت. بدون هیچ گونه مشکلی نوزاد دختر با آپگار 10/9 و وزن 3050 گرم بدون دیستوشی و یا عارضه خاصی به صورت طبیعی و بدون اپی زیاتومی به دنیا امد. بعد از گذشت تقریبا سه ساعت از زمان زایمان، مادر به دنبال پایین آمدن از تخت دچار سرگیجه و Fainting شد که پالس بیمار در آن زمان min120 و بیمار رنگ پریده و (pale) بود و فشار خون بیمار 60/90 گزارش شد که در آن زمان نیز خونریزی واژینال وجود نداشت و رحم در بالای سوپرپوبیک در محل نرمال خود لمس شد. واژن و سرویکس مجددا چک شد که بدون هیچ گونه عارضه یا خونریزی بود. سونوگرافی شکمی از بیمار انجام شود که در سونوگرافی شکم هماتوم بزرگ 3/14 ´7/5´17 سانتی متر در جلوی رحم و پشت مثانه گزارش شد. بیمار به اتاق عمل انتقال یافت و تحت بیهوشی عمومی، شکم از راه برش عرض باز شد هماتوم بزرگ cm 17´18 در ناحیه پشت مثانه و جلوی رحم وجود داشت که تا بالای رحم (فاندوس رحم) و لیگامان های پهن گسترش یافته بود. هماتوم تخلیه شد
نتیجه گیریخونریزی اولیه و ثانویه فعال داخل شکمی یکی از اورژانس های جراحی پس از زایمان میباشد که بیمار باید فورا تحت عمل جراحی قرار گیرد و خونریزی کنترل شود.
کلید واژگان: زایمان طبیعی, خونریزی, لاپاراتومی, اورژانس}BackgroundExcessive bleeding during and after childbirth is a serious complication that can endanger the life of the mother. The present study reported a case of active arterial bleeding after normal delivery.
Case PresentationThe patient is a 22-year-old woman, G2L1 (second pregnancy), who underwent natural childbirth due to labor pains, decreased fetal movements, and exceeding the due date. The baby girl was born naturally without any complications, with an Apgar score of 9 and a weight of 3050 grams, without dystocia or any specific abnormalities. Approximately three hours after delivery, the mother experienced dizziness and fainting while trying to get out of bed. At that time, the patient's pulse was 120 bpm, and she appeared pale. The patient's blood pressure was reported as 60/90, and there was no vaginal bleeding. The uterus was palpated in its normal position above the suprapubic area. The vagina and cervix were checked again and found to be without any abnormalities or bleeding. Due to the persistence of the patient's symptoms, an emergency abdominal and pelvic ultrasound was requested, which was performed after several hours of delay. Consultation with a urologist was requested, and it was suggested to perform a cystogram and abdominal ultrasound on the patient. The abdominal ultrasound reported a large hematoma measuring 3.14 x 7.5 x 17 cm in front of the uterus and behind the bladder. The patient was transferred to the operating room and underwent general anesthesia. The abdomen was opened through a wide incision. A large hematoma measuring 17 x 18 cm was found in the area behind the bladder and in front of the uterus, extending up to the fundus of the uterus and broad ligaments. The hematoma was drained and found to be located in the lower uterine segment, without any connection to the cervix or inside the uterus.
ConclusionActive primary and secondary intra-abdominal hemorrhage is one of the surgical emergencies after delivery. The patient should undergo surgery immediately and the bleeding should be controlled.
Keywords: vaginal delivery, bleeding, laparotomy, emergency} -
مقدمه
عمل جراحی سپتورینوپلاستی و بی ثباتی همودینامیک در بیماران باعث خونریزی حین عمل می شود که بر کیفیت میدان دید جراحی، عوارض حین و بعد از عمل و نتیجه جراحی تاثیر می گذارد.
روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویه کور در سال 1401-1400 بر روی60 بیمار 18 تا 44 سال با کلاس بیهوشی І,П که کاندید جراحی سپتورینوپلاستی بودند، صورت پذیرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه A: بیزوپرولول 5/2 میلی گرم و گروه B: به عنوان گروه کنترل، تقسم شدند. علایم همودینامیک قبل از اینداکشن، بعد از اینداکشن، 1 دقیقه بعد از اینداکشن، 5 دقیقه بعد از اینداکشن،30 ،60، 90 و 120 دقیقه حین عمل، ورود به ریکاوری و خروج از ریکاوری سنجیده شد. میزان خونریزی در حین عمل بر اساس میزان خونریزی موجود در ساکشن تخمین زده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss نسخه 21 و آمارهای توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آزمون های آماری استنباطی انجام شد.
یافته هادر زمان های قبل و بعد از اینداکشن، 1 دقیقه، 5 ، 15 ، 30 ، 60 ،90 ، 120 دقیقه حین عمل، در ریکاوری و خارج از ریکاوری تفاوت معناداری بین دو گروه در میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و فشار متوسط شریانی وجود نداشت (05/0> P). ضربان قلب در این دقایق در گروه بیزوپرولول به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل گزارش شد (05/0< P). بین دو گروه بیزوپرولول و کنترل از نظر میانگین مدت زمان ریکاوری (P=0.017) و مدت زمان کل عمل جراحی (P=0.044) تفاوت معنی دار وجود داشت؛ اما تفاوت معناداری در میانگین میزان خونریزی بین دو گروه مشاهده نشد (06/0= P)
نتیجه گیرینتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از دوز 5/2 میلی گرم بیزوپرولول قبل از عمل میتواند میزان ضربان قلب را به طور معناداری کاهش دهد، اما تفاوت قابل توجهی در تغییرات همودینامیک و میزان خونریزی بیماران در جراحی سپتورینوپلاستی ایجاد نمی کند.
کلید واژگان: بیزوپرولول, خونریزی, همودینامیک, سپتورینوپلاستی}Background and purposeThe nature of septorhinoplasty surgery and hemodynamic instability in patients causes intraoperative bleeding, which affects the quality of the surgical field of view, intraoperative and postoperative complications, and surgical outcome.
Materials and methodsThis double-blind randomized clinical trial study was conducted on 60 patients aged 18 to 44 who were candidates for septoranioplasty surgery. Patients were randomly divided into two equal groups. Group 1: received bisoprolol 2.5 mg and group 2 received placebo as a control group. Hemodynamic symptoms will be measured before induction, after induction, 1 minute after induction, 5 minutes after induction, 30, 60, 90 and 120 minutes during operation, entering recovery and exiting recovery. The amount of bleeding during the operation was estimated based on the amount of bleeding in the suction.
ResultIn the times before and after induction, 1 minute, 5, 15, 30, 60, 90, 120, in recovery and outside of recovery, there was a significant difference between the two groups in the average systolic and diastolic blood pressure and blood pressure. There was no mean arterial (P<0.05). While the heart rate in these minutes was reported to be significantly lower in the bisoprolol group than in the control group (P<0.05).
ConclusionThe results of this study showed that the use of a dose of 2.5 mg of bisoprolol before the operation can significantly reduce the heart rate, but it does not make a significant difference in the hemodynamic changes and the bleeding rate of patients in septorhinoplasty surgery.
Keywords: Bisoprolol, Bleeding, Hemodynamics, Septorhinoplasty} -
سابقه و هدف
در جراحی رینوپلاستی، خونریزی دید جراح را کاهش می دهد، در نتیجه کنترل خونریزی اهمیت زیادی دارد. همچنین دو پیامد ادم و اکیموز از شایع ترین عوارض رینوپلاستی است. داروهای بسیاری برای کاهش ادم و اکیموز اطراف چشم پس از عمل استفاده شده است، اما به دلیل عوارض جانبی برای همه گروه های بیمار مناسب نمی باشند. تجویز سولفات منیزیم قبل یا حین عمل، به عنوان یک داروی پذیرفته شده برای تثبیت شاخص های همودینامیک، به ویژه از طریق کاهش فشارخون و ضربان قلب تایید شده است. لابتالول نیز بلوک کننده رقابتی گیرنده های آلفا1 و بتاآدرژنیک می باشد که ضربان قلب و فشارخون را کاهش می دهد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر سولفات منیزیم و لابتالول وریدی بر خونریزی حین عمل رینوپلاستی و نیز ادم و اکیموز پس از آن می باشد.
مواد و روش هادر این کارآزمایی بالینی دوسوکور، 60 بیمار کاندید رینوپلاستی به صورت تصادفی در دو گروه منیزیم سولفات و لابتالول قرار گرفتند. در گروه سولفات، انفوزیون منیزیم سولفات، mg/kg50-30 قبل از القای بیهوشی و mg/kg/h20-10 در طول جراحی، صورت گرفت. در گروه لابتالول، انفوزیون لابتالول mg/min 1 حین عمل انجام شد. ضربان قلب، میزان خونریزی، رضایت جراح از فیلد جراحی، عوارض پس ازعمل، میزان ادم و اکیموز، در دو گروه اندازه گیری شدند. متغیرها توسط نرم افزار آماری STATA نسخه 14 و آزمون های t-test، ANOVA، ANCOVA و کای دو آنالیز شدند.
یافته هادر این مطالعه 86/7 درصد بیماران زن و بقیه مرد بودند. میانگین خونریزی در گروه لابتالول (28/5±50/3 سی سی) کمتر از گروه سولفات (66/4±76/7 سی سی) بود و این تفاوت در مرز معنی داری آماری قرار گرفت (0/05≥P). رضایت جراح از فیلد جراحی، در گروه لابتالول به طور معنی داری بیشتر بود (0/05>P). میزان ادم (24 ساعت پس از عمل) و هیپوتانسیون ارتوستاتیک در گروه سولفات به طور معنی داری کمتر بود (0/05>P). تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر میانگین ضربان قلب، گلودرد، سردرد، دپرشن تنفسی و میزان اکیموز وجود نداشت (0/05<P).
استنتاجبراساس نتایج به دست آمده می توان در جراحی رینوپلاستی برای کاهش ادم و اکیموز از سولفات منیزیم استفاده کرد.
کلید واژگان: منیزیم سولفات, لابتالول, خونریزی, ادم, اکیموز}Background and purposeIn rhinoplasty, bleeding reduces the surgeon's vision, so bleeding control is very important. Also, edema and ecchymosis are the most common side effects of rhinoplasty. Many drugs have been used to reduce edema and ecchymosis around the eyes after surgery, but they are not suitable for all patient groups due to some side effects. Administration of magnesium sulfate before or during surgery is approved which can stabilize hemodynamic parameters, especially by reducing blood pressure and heart rate. Labtalol is also a competitive blocker of alpha-1 and beta-adrenergic receptors, which reduces heart rate and blood pressure. The aim of this study was to compare the effect of intravenous magnesium sulfate and labetalol on bleeding during rhinoplasty and also edema and ecchymosis afterwards.
Materials and methodsIn this double-blind clinical trial, 60 rhinoplasty candidates were randomly assigned to receive either magnesium sulfate or labetalol. Magnesium sulfate infusion was done at 30-50mg/kg before induction of anesthesia and 10-20mg/kg/h during the surgery. Labetalol administration at 1mg/min was done during the surgery. We measured heart rate, bleeding rate, surgeon's satisfaction, postoperative complications, edema, and ecchymosis in both groups. The variables were analyzed in STATA V14 applying t-test, ANOVA, ANCOVA, and Chi-square.
ResultsIn this study, 86.7% of patients were women. The average bleeding in the labetalol group (50.3±28.5cc) was less than that in the sulfate group (76.7±66.4cc) and this difference was on the borderline of significance (P≤0.05). The surgeon's satisfaction was significantly higher in the labetalol group (P<0.05). Edema (24 hours after the operation) and orthostatic hypotension were significantly lower in the sulfate group (P<0.05). There was no significant difference between the two groups in terms of average heart rate, sore throat, headache, respiratory depression, and ecchymosis rate (P>0.05).
ConclusionAccording to this study, magnesium sulfate can be used in rhinoplasty to reduce edema and ecchymosis.
Keywords: magnesium sulfate, labetalol, bleeding, edema, ecchymosis} -
مقدمه
خونریزی گوارشی از مهم ترین بیماری های طب داخلی است که می تواند ناشی از خونریزی در هرکدام از ارگان های گوارشی باشد. بهترین روش تشخیصی برای یافتن منشاءخونریزی در بیماران مبتلا به خونریزی گوارشی اندوسکوپی و کولونوسکوپی است. از این رو مطالعه ی حاضر با هدف تعیین علل وقوع خونریزی گوارشی و شایع ترین عامل خطرGIB (خونریزی دستگاه گوارش)در استان ایلام انجام گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه تحلیلی گذشته نگر تمام بیماران مبتلا به تظاهرات خونریزی واضح گوارشی شامل ملنا، دفع لخته، هماتوشزی و هماتمز که در طی سال های 1393 تا 1398 به بیمارستان شهید مصطفی خمینی شهر ایلام مراجعه کرده اند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک بیماران و سابقه وجود بیماری در آنان و همچنین شرح حال داروهای مصرفی آنان که در پرونده ی بیماران ثبت شده، در برگه ی پرسش نامه وارد شد.تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمارتوصیفی و آزمون مجذورکای دو توسط نرم افزارSpss نسخه 20 استفاده شد.
یافته های پژوهش:
درمطالعه حاضر650 بیمار مبتلا به تظاهرات خونریزی گوارشی با میانگین سنی 24/57سال در دامنه سنی 99-19سال مورد مطالعه قرار گرفتند. بیشترین فراوانی بیماران در گروه سنی بالاتر از 60 سالومرد بودند. بیشترین شکایت بیماران هماتمز(4/41%)،کمترین شکایت آنمی (8/1%) و شایع ترین علل خونریزی گوارشی در هر دو جنس زخم پپتیک، توده معده و واریس مری بود. بین سن و تظاهرات خونریزی گوارشی ارتباط معنی داری گزارش شد(05/0p <). تظاهرات خونریزی گوارشی شامل هماتمز، ملنا و رکتوراژی در مردان و در بیماران سیگاری شایع تر بود. مصرف الکل نیز در وقوع خونریزی گوارشی با تظاهرات هماتمز، ملنا و رکتوراژی تاثیر گذار بود.
بحث و نتیجه گیریبزرگسالان بیش از جوانان با بروز واریس مری درگیر بوده و هماتمز، ملناو رکتوراژی در بیماران سیگاری از تظاهرات وقوع خونریزی گوارشی بود. الکل نیز بر وقوع خونریزی گوارش تاثیر گذار می باشد.
کلید واژگان: خونریزی گوارشی, عوامل خطر, خونریزی, بیماری های دستگاه گوارش}IntroductionGastrointestinal bleeding (GIB) is one of the most important diseases in internal medicine, which can occur due to bleeding in any of the gastrointestinal organs. The best diagnostic method for identifying the source of bleeding in patients is endoscopy and colonoscopy. Therefore, this study was conducted to determine the causes and the most common risk factors for GIB in patients referring to Shahid Mustafa Khomeini Hospital in Ilam.
Material & MethodsIn this retrospective analytical study, all patients with clear gastrointestinal bleeding symptoms, including melena, hematemesis, hematochezia, and passing clots, who referred to Shahid Mustafa Khomeini Hospital in Ilam from 2014 to 2019, were evaluated. The demographic information of the patients, their medical history, and the description of the medications they were taking, which were recorded in their medical records, were entered into the questionnaire form. Data analysis was performed using descriptive and inferential statistical methods.
FindingsIn this study, 650 patients with an average age of 57.24 years, ranging from 19 to 99 years, were included. The majority of patients were in the older age group (above 60 years) and were male. The most common complaint among patients was hematemesis (41.4%), while anemia was the least common complaint (1.8%). The most common causes of gastrointestinal bleeding in both genders were peptic ulcer, gastric mass, and esophageal varices. There was a significant correlation between age and gastrointestinal bleeding symptoms (p < 0.05). Gastrointestinal bleeding symptoms, including hematemesis, melena, and rectorrhagia, were more common in men and in smokers. Alcohol consumption also had an impact on the occurrence of gastrointestinal bleeding with hematemesis, melena, and rectorrhagia.
Discussion & ConclusionEndoscopy and colonoscopy are the best diagnostic methods for patients with gastrointestinal bleeding. Therefore, this study was conducted to determine the causes and the most common risk factors for GIB in patients referring to Shahid Mustafa Khomeini Hospital in Ilam from 2014 to 2019. The findings of this study can help improve the diagnosis and management of gastrointestinal bleeding in these patients.
Keywords: Gastrointestinal Hemorrhage (GIB), Risk Factors, Etiology, Hemorrhage, Digestive System Diseases} -
زمینه و هدف
شیمی درمانی نیوادجوانت ممکن است عوارض پس از جراحی را افزایش دهد، میزان بروز این عوارض به صورت دقیق گزارش نشده است؛ از این عوارض می توان به طول دوره جراحی و میزان خونریزی حین جراحی اشاره نمود که با عوارض بعدی همراه هستند و در این زمینه هیچ اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر شیمی درمانی نیوادجوانت بر میزان خونریزی و طول جراحی در جراحی های پستان به صورت متاآنالیز انجام شده است.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت متاآنالیز در طی سال 2022 انجام شد؛ جستجویی با استفاده از MEDLINE، Embase، کتابخانه کاکرین، Google Scholar، ClinicalTrials.gov و پلتفرم ثبت کارآزمایی بالینی بین المللی WHO برای شناسایی مطالعات ارزیابی تاثیر شیمی درمانی نیوادجوانت بر عوارض پس از جراحی پستان با کلید واژه های سرطان پستان / نیوپلاسم پستان؛ درمان نیوادجوانت / شیمی درمانی نیوادجوانت؛ جراحی پستان / ماستکتومی در این مطالعه مروری سیستماتیک و متاآنالیز انجام شد.
یافته هادرمان نیوادجوانت به صورت غیرمعناداری طول دوره جراحی را کاهش می دهد (76/27-42/22- = CI95% و 67/2 =MD و 830/0 = P و 99% =I2)؛ همچنین درمان نیوادجوانت به صورت معناداری خونریزی حین جراحی را کاهش می دهد (23/44-47/107- = CI95% و 85/75- =MD و 0001/0 =P و 97% = I2) (شکل 1 قسمت B)؛ لازم به ذکر است ناهمگنی هر دو مطالعه به صورت معناداری بالا بود.
نتیجه گیریشیمی درمانی نیوادجوانت به صورت جزیی منجر به افزایش طول دوره جراحی و به صورت معنادار منجر به کاهش میزان خونریزی حین جراحی پستان می شود.
کلید واژگان: شیمی درمانی, نئوادجوانت, خونریزی, طول جراحی, سرطان پستان}Introduction & ObjectiveNeoadjuvant chemotherapy may increase complications after surgery, the incidence of these complications has not been accurately reported; Among these complications, we can mention the duration of surgery and the amount of bleeding during surgery, which are associated with subsequent complications, and there is no accurate information in this field; Therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the effect of neoadjuvant chemotherapy on the amount of bleeding and length of surgery in breast surgeries in the form of a meta-analysis.
Materials & MethodsThis study was conducted as a meta-analysis during 2022; A search using MEDLINE, Embase, the Cochrane Library, Google Scholar, ClinicalTrials.gov and the WHO International Clinical Trials Registry platform to identify studies evaluating the effect of neoadjuvant chemotherapy on complications after breast surgery with the keywords breast cancer/breast neoplasm; neoadjuvant therapy/neoadjuvant chemotherapy; Breast surgery/mastectomy was performed in this systematic review and meta-analysis.
ResultsNeoadjuvant treatment insignificantly reduces the duration of surgery (95% CI = -22.42-27.76, MD = 2.67, P = 0.083, I2 = 99%); Also, neoadjuvant treatment significantly reduces bleeding during surgery (95% CI = -107.44-23, MD = -75.85, P = 0.0001, I = 97%) (Figure 1, part B); It should be noted that the heterogeneity of both studies was significantly high.
ConclusionsNeoadjuvant chemotherapy with a partial face leads to an increase in the length of the surgical period and significantly leads to a decrease in the amount of bleeding during breast surgery.
Keywords: Chemotherapy, Neoadjuvant, Bleeding, Length of Surgery, Breast Cancer} -
پیش زمینه و هدف:
کنترل خونریزی گسترده ناشی از تصادفات یا میدان های جنگ یکی از مهم ترین چالش های موجود در آسیب های اضطراری است. پژوهش جاری باهدف بررسی عملکرد بندآورندگی ابرجاذب های آلژینات، ژلاتین و آلژینات-ژلاتین به منظور رفع چالش های فوق الذکر طراحی گردید.
مواد و روش کاردر این مطالعه تجربی، ابرجاذب ها به کمک کراس لینک شدن با کلسیم کلرید و سپس خشک شدن انجمادی تهیه شدند. خواص فیزیکی ابرجاذب های سنتز شده به ترتیب با استفاده از آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی و تست های درصد تخلخل و نسبت تورم موردبررسی قرار گرفت. سازگاری سلولی ابرجاذب ها با استفاده از تست MTT ارزیابی گردید. عملکرد بندآورندگی برون تنی ابرجاذب ها با استفاده از تست های همولیز، شاخص انعقاد خون، چسبندگی گلبول های قرمز و پلاکت بررسی شد. سپس تست درون تنی جراحی رگ فمورال موش های صحرایی باهدف بررسی بازده بندآورندگی انجام گرفت.
یافته ها:
نتایج تست های عملکرد بندآورندگی برون تنی نشان داد که اسفنج های سنتز شده بندآورندگی بهتری نسبت به نمونه های تجاری دارند. نتایج تست سمیت سلولی نشان داد که ابرجاذب های آلژینات، ژلاتین و آلژینات-ژلاتین کاملا غیر سمی بوده و به دلیل دارا بودن درصد زنده مانی بزرگ تر از 89 درصد، سازگاری سلولی قابل توجهی دارند. درنهایت پس از انجام تست بندآورندگی درون تنی مشخص شد که ابرجاذب های سنتز شده عملکرد بهتری در کنترل خونریزی و کاهش زمان انعقاد نسبت به نمونه های تجاری دارند، به طوری که مقدار خون ازدست رفته و زمان انعقاد برای ابرجاذب بهینه آلژینات-ژلاتین 71/1 و 96/1 برابر نسبت به کیتوسل 37/1 و 55/1 برابر نسبت به ژلیتا کاهش یافت.
بحث و نتیجه گیری:
با توجه به نتایج پژوهش جاری می توان نتیجه گیری کرد که ابرجاذب بهینه آلژینات-ژلاتین عملکرد بندآورندگی برون تنی و درون تنی قابل توجهی دارد. این نتایج نشان دهنده پتانسیل بالقوه این ابرجاذب برای ورود به مرحله مطالعات بالینی است.
کلید واژگان: آلژینات, خونریزی, خشک کردن انجمادی, ژلاتین, هموستاز, ابرجاذب}Background & Aims:
Controlling significant bleeding caused by accidents or battlefields is one of the main issues with emergency injuries. The current research was designed with the aim of investigating the binding performance of alginate, gelatin and alginate-gelatin superabsorbents in order to solve the aforementioned challenges.
Materials & Methods:
In this experimental study, superabsorbents were prepared through crosslinking with calcium chloride and then freeze-drying. Physical properties of the synthesized superabsorbents were evaluated using FE-SEM analysis as well as porosity percentage and swelling ratio tests. Cell compatibility of superabsorbents was assessed using the MTT assay. Hemolysis, Blood Coagulation Index (BCI), RBC attachment, and platelet adhesion tests were utilized to evaluate the in vitro hemolytic activity of superabsorbents. Further, in vivo femoral artery surgery studies on rats were performed to investigate the hemostatic efficiency of the synthesized superabsorbents.
ResultsIn vitro hemostatic ability results verified that synthetic sponges have better hemostatic properties than commercial ones. The results of cytotoxicity test revealed that alginate, gelatin, and alginate-gelatin superabsorbents are fully non-toxic, and h due to having a survival percentage more than 89%, they have significant cellular compatibility. Finally, in vivo hemostatic tests showed that the synthesized superabsorbents performed better than commercial samples in terms of bleeding control and decreasing coagulation time, as the amount of blood loss and coagulation time for optimum alginate-gelatin superabsorbent decreased respectively by 1.71 and 1.96 times compared to ChitoCell and 1.37 and 1.55 times compared to Gelita.
ConclusionAccording to the results of the current study, the optimum alginate-gelatin superabsorbent has substantial in vitro and in vivo hemostatic efficacy. These results show the potential of this superabsorbent to enter the stage of clinical studies.
Keywords: Alginate, Bleeding, Freeze-Drying, Gelatin, Hemostasis, Superabsorbent} -
زمینه و هدف
داکریوسیستورینوستومی (DCR) یکی از شایع ترین اعمال جراحی چشم پزشکی است که غالبا با خونریزی در ارتباط است. با توجه به نبودن پژوهش مشابه، در این مطالعه بر آن شدیم که اثر دو داروی رمی فنتانیل و ترانگزامیک اسید بر میزان خونریزی حین عمل جراحی DCR را بررسی و مقایسه کنیم.
مواد و روش هااین مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی بر روی 162 بیمار کاندید عمل جراحی DCR مراجعه کننده به بیمارستان فیض در سال 1398 انجام گرفت. بیماران به روش نمونه گیری تدریجی تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه دریافت کننده ترانگزامیک اسید، رمی فنتانیل و نرمال سالین(شاهد) حین عمل جراحی تقسیم شدند. میزان خونریزی، متغیرهای همودینامیک و مدت زمان عمل جراحی در گروه ها مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها:
میانگین حجم خونریزی حین جراحی در گروه شاهد به صورت معنی داری بیشتر از گروه های ترانگزامیک اسید و رمی فنتانیل بود. هم چنین میانگین خونریزی حین عمل در گروه ترانگزامیک اسید کمتر از گروه رمی فنتانیل بود؛ ولی اختلاف معنی داری بین دو گروه در این زمینه وجود نداشت (0/05<p). میانگین میزان خونریزی بعد از عمل در گروه رمی فنتانیل به صورت معنی داری بیشتر از گروه ترانگزامیک اسید و شاهد بود. میزان کلی خونریزی (مجموع خونریزی حین عمل و بعد از عمل) در گروه شاهد به صورت معنی داری بیشتر از گروه رمی فنتانیل و ترانگزامیک اسید و هم چنین در گروه رمی فنتانیل به صورت معنی داری بیشتر از گروه ترانگزامیک اسید بود (0/05P<). از نظر تغییرات متغیر های همودینامیک بین سه گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری:
با توجه به حجم خونریزی کمتر در استفاده از داروی ترانگزامیک اسید و رمی فنتانیل در مقایسه با گروه شاهد توصیه می گردد که در بیماران کاندید اعمال جراحی داکریوسیستورینوستومی این داروها مورد استفاده قرار گیرد. ضمنا استفاده از داروی ترانگزامیک اسید در مقایسه با رمی فنتانیل با خونریزی کمتری همراه است.
کلید واژگان: ترانگزامیک اسید, رمی فنتانیل, خونریزی, داکریوسیستورینوستومی}Background and AimDacryocystorhinostomy (DCR) is one of the most common ophthalmologic surgeries frequently associated with bleeding. Considering lack of a similar study, we decided to evaluate and compare the effects of remifentanil and tranexamic acid on the amount of bleeding during DCR surgery.
Materials and MethodsThis double-blind randomized clinical trial included 162 patients who were candidate for DCR surgery at Feiz Hospital between 2019 and 2020. Patients were selected by gradual random sampling method and randomly divided into three groups receiving either tranexamic acid or remifentanil or normal saline(control group) during surgery. Bleeding rate, hemodynamic variables and duration of surgery were compared among the groups.
ResultsThe mean volume of intraoperative blood loss was significantly higher in the control group than in the tranexamic acid and remifentanil groups. Also, the mean volume of intra operative blood loss was more in the tranexamic acid group than in the remifentanil group but the difference between the two groups was not significant in this regard(P>0.05). The mean postoperative blood loss was significantly higher in the remifentanil group than that in the tranexamic acid and control groups. Total (intraoperative and postoperative) blood loss was significantly higher in the control group in comparison to the blood loss in the remifentanil and tranexamic acid groups. Also, total blood loss in the remifentanil group was significantly higher than that in the tranexamic acid group (P<0.05). Changes in hemodynamic variables showed no significant differences among the groups.
ConclusionWe found lower amount of bleeding in the tranexamic acid and remifentanil groups compared to that in the control group. We recommend use of these two drugs for reduction of bleeding in the patients undergoing dacriocystorhynostomy. Also tranexamic acid is more effective than remifentanyl in this regard.
Keywords: Tranexamic acid, Remifentanil, Bleeding, Dacryocystorhinostomy} -
زمینه و هدف
خونریزی در طی جراحی قلب عارضه شایعی است و مدیریت مصرف هپارین و پروتامین در حین عمل بر روی هموستاز تاثیر می گذارد و دوز مصرفی پروتامین سولفات بر اساس میزان هپارین استفاده شده، متغیر می باشد و مطالعات نتایج متفاوتی را گزارش نموده اند. این مطالعه با هدف بررسی اثر تجویز پروتامین سولفات پس از اعمال جراحی قلب برمیزان درناژ ترشحات خونی بیمار انجام گردید.
روش کاردراین مطالعه مقطعی،گذشته نگر اطلاعات مورد نیاز از پرونده پزشکی 120 بیمار که از سال 1390 تا آبان سال 1399 تحت اعمال جراحی قلب مثل CABG قرار گرفته بودند استخراج و مورد بررسی قرار گرفت. بیماران بر اساس دریافت پروتامین سولفات و عدم دریافت آن در بخش مراقبت ویژه، گروه بندی شده (60 نفر در هر گروه) و شاخص توده بدنی، سن، جنسیت و مقادیر ACT و میزان درناژ خونی در دو گروه با هم مقایسه شد.
یافته ها76 بیمار (63/37%) مرد و 44 بیمار (36/66%) زن بودند. بیشتر بیماران در محدوده سنی 70-50 سال و اکثر بیماران دارای اضافه وزن بودند. میزان درناژ خون در گروه دریافت کننده پروتامین به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. بین دو گروه از نظر مقادیر ACT تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت. میزان درناژ خون دریافتی در گروه دریافت کننده پروتامین در افراد دارای BMI نرمال و دارای اضافه وزن به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. میزان درناژ خون دریافتی در گروه دریافت کننده پروتامین در زنان و در افراد بالای 70 سال به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بوده است.
نتیجه گیریتزریق پروتامین علی رغم نتایج متفاوتی که در مقالات مختلف ارایه شده است، در مطالعه حاضر اثرات کاهشی را در میزان خونریزی بعد از عمل در بخش مراقبت های ویژه نشان داد که ناشی از، از بین بردن اثر هپارین و اختلال انعقادی ناشی از هپارین توسط پروتامین سولفاتی است که علاوه بر اتاق عمل در بخش مراقبت های ویژه نیز تجویز شده است.
کلید واژگان: خونریزی, جراحی قلب, هپارین, پروتامین سولفات}Background & ObjectiveBleeding is a common complication during heart surgery, and management of heparin and protamine consumption during operation affects hemeostasis. The dosage of protamine sulfate is variable based on the amount of heparin used and studies have reported different results. The aim of this study was to evaluate the effect of protamine sulfate administration after cardiac surgery on the drainage of the patient's blood secretions.
MethodsIn this retrospective cross- sectional study, required data from 120 medical records patients, from 2011 to 2020 undergoing heart surgery, for example CABG, was extracted and examined. Patients were grouped (60 people in each group) and compared based on protamine sulfate intake and not receiving it, in the intensive care unit and body mass index, age, sex, ACT values and blood drainage rate.
Results76 (63.37%) patients were male and 44 (36.66%) patients were female. Most patients were in the age range of 50-70 years and most patients were overweight. Blood drainage in the protamine group was significantly lower than the control group. There was no statistically significant difference between the two groups in terms of ACT values. Blood drainage in the protamine group was significantly lower in normal BMI and overweight individuals than in the control group. The amount of blood drained in the protamine group in women and in people over 70 years was significantly lower than the control group.
Conclusiondespite previous studies, our study showed a reduction in the amount of postoperative bleeding following re-prescribing of protamine sulfate in the intensive care unit, which eliminated the effect of heparin and the coagulation disorder caused by heparin. The limitations of the present study included patients under 12 years of age, patients weighing more than 120 kg, and patients requiring hypothermia treatment less than 28 Cº.
Keywords: Bleeding, Cardiac Surgery, Heparin, Protamine Sulfate} -
سابقه و هدف
دیورتیکولیت یک مشکل اصلی سلامت در میانسالان و سالمندان می باشد. از آنجاییکه علت بروز خونریزی در دیورتیکول بطور شفاف مشخص نیست ولی تغییرات آرتریولار بعنوان پاتوژنز اصلی خونریزی دیورتیکول در نظر گرفته می شود، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط فاکتورهای خطر آترواسکلروز با خونریزی دیورتیکولی انجام شد.
روش پژوهش:
در این مطالعه مورد-شاهدی 112 بیمار مبتلا به دیورتیکول بالای 40 سال، مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله روحانی بابل طی سالهای 98-1397در دو گروه با و بدون خونریزی از نظر سطح کلسترول لیپوپروتیین با چگالی بالا و پایین و تری گلیسرید، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، سابقه دیابت و هایپرتنشن و سایر فاکتورهای مورد نظر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
یافته هامیانگین سنی بیماران در 45/10±42/62 سال بود. 62 بیمار (4/55%) مبتلا به بیماری دیورتیکول و 50 بیمار (6/44%) مبتلا به خونریزی دیورتیکول بودند. شانس ابتلا به خونریزی دیورتیکولی در بیمارانی که سابقه بیماری قلبی غیرکرونری داشتند، 25/4 برابر بیماران بدون سابقه بیماری قلبی غیرکرونری بوده است (001/0>p). شانس خونریزی دیورتیکول در بیمارانی که سابقه آنژیوگرافی و استنت کرونری داشتند نسبت به بیماران بدون سابقه 11/3 برابر گزارش شد (004/0=p). در تحلیل چند متغیره بر اساس نسبت شانس تطبیق یافته، سابقه بیماری قلبی غیرکرونری، سابقه هایپرتنشن، افزایش سطح تری گلیسرید و LDL و کاهش سطح HDL ریسک فاکتوری برای خونریزی دیورتیکول بشمار می روند.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که به موازات ایسکیمی در عروق قلب، مغز و عروق محیطی شانس خونریزی در عروق روده ای بیماران دیورتیکولی افزایش می یابد.
کلید واژگان: آترواسکلروز, دیورتیکول, خونریزی, ریسک فاکتور}Background and purposeDiverticulosis is a major health problem in middle-aged and older adults. The cause of bleeding in the diverticulum is not clear, but arteriolar changes are considered as the main pathogenesis of diverticular bleeding. This study aimed at investigating the relationship between the risk factors for atherosclerosis and diverticular bleeding.
Materials and methodsIn this case-control study, 112 patients with diverticulitis over 40 years of age attending Babol Ayatollah Rouhani Hospital 2018-19 were studied in two groups of with and without diverticular bleeding. The participants were investigated in terms of high and low density lipoprotein cholesterol levels, triglyceride, systolic and diastolic blood pressure, history of diabetes, hypertension, and other factors.
ResultsThe mean age of patients was 62.42±10.45 years. There were 62 patients (55.4%) with diverticular disease and 50 patients (44.6%) with diverticular bleeding. The risk of diverticular bleeding in patients with a history of heart disease was 4.25 times higher than that in patients without a history of non-coronary heart disease (P<0.001). Also, the risk of diverticular bleeding in patients with history of angiography and coronary stent was 3.11 times higher compared with patients without such history (P=0.004). In multivariate analysis based on adapted odds ratio, history of non-coronary heart disease, history of hypertension, elevated triglyceride and LDL levels, and decreased HDL levels were found as the risk factors for diverticular bleeding.
ConclusionThis study showed that along with ischemia in the arteries of heart, brain, and peripheral arteries, the risk of bleeding in intestinal arteries also increases in patients with diverticulosis.
Keywords: atherosclerosis, diverticulosis, bleeding, risk factor} -
مقدمه
تشدید حساسیت سیستم ایمنی به دنبال بارداری به همراه طوفان سیتوکین ناشی از کووید-19 می تواند باعث اختلالات انعقادی و افزایش میزان خونریزی به دنبال زایمان گردد. از آنجایی که خونریزی به دنبال سزارین در زنان مبتلا به کووید-19 با احتمال بیشتری نسبت به زنان بدون ابتلاء به این بیماری رخ می دهد، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان خونریزی حین سزارین در زنان مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش کار:
این مطالعه توصیفی تحلیلی با بررسی پرونده بالینی 396 زن پس از سزارین (35 زن مبتلا به کووید-19 و 361 زن غیرمبتلا به کووید-19) در دو بیمارستان الزهراء و امام رضا تبریز انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، تاریخچه مامایی، میزان حجم خونریزی، پلاکت، زمان پروترومبین و زمان ترومبوپلاستین نسبی برای هر فرد استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون های تی دانشجویی، کای اسکویر و رگرسیون چندمتغیره انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هامیزان خونریزی در بیماران مبتلا به کووید-19 (69/127±59/1259 میلی لیتر) به طور معناداری بیشتر از بیماران غیرمبتلا به کووید-19 (94/11±74/351 میلی لیتر) بود (005/0=p). میزان خونریزی در حین سزارین برای بیماران مبتلا به کووید-19 بر اساس شدت بیماری حاکی از آن بود که هرچه شدت بیماری بالاتر باشد، خونریزی در حین سزارین بالاتر است (001/0=p)؛ در نهایت مشخص شد که ابتلاء به کووید-19 شدید سهم خونریزی ناشی از سزارین را 95/12 برابر (95/15-35/8: 95% CI) افزایش می دهد.
نتیجه گیریابتلاء به کووید-19 با شدت بالا می تواند خطر ابتلاء به خونریزی در حین سزارین را افزایش دهد؛ لذا اقدامات و برنامه ریزی هایی همچون آماده سازی خون و دسترسی به وریدهای مناسب برای مدیریت ترانسفوزیون خون باید مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: بارداری, خونریزی, سزارین, کووید-19}IntroductionIntensification of immune system sensitivity after pregnancy with cytokine storm caused by Covid 19 can lead to coagulation disorders and increase the amount of bleeding after delivery. Since bleeding following cesarean section is more likely to occur in women with Covid-19 than in women without the disease, the present study was performed aimed to investigate the amount of bleeding during caesarean section in women with covid-19.
MethodsThis descriptive-analytical study was performed on 396 clinical files of women after cesarean section (35 women with Covid 19 and 361 women without Covid 19) in Al-Zahra and Imam Reza hospitals of Tabriz. Demographic information, history of midwifery and bleeding volume, platelets, prothrombin time, and relative thromboblastin time were extracted for each individual. Data were analyzed by SPSS statistical software (version 21) and student's t-test, chi-square and multivariate regression. P< 0.05 was considered statistically significant.
ResultsThe rate of bleeding in patients with Covid 19 (1259.59 ± 127.69 ml) was significantly higher than patients without Covid 19 (351.74 ± 11.94 ml) (p=0.005). The rate of bleeding during cesarean section for patients with Covid 19 based on the severity of the disease indicated that the higher the severity of the disease, the higher the bleeding during cesarean section (P=0.001). Finally, it was found that severe Covid 19 increases the bleeding of cesarean section by 12.95 times (95% CI: 8.35-15.95).
ConclusionInfection to high intensity Covid 19 can increase the risk of bleeding during cesarean section; therefore, measures and planning such as blood preparation and access to appropriate veins for blood transfusion management should be considered.
Keywords: Bleeding, Cesarean section, COVID 19, pregnancy} -
مقدمه:
هر زنی در طول زندگی خود ممکن است با خونریزی های تهدید کننده حیات مانند خونریزی های طی بارداری، زایمان و پس از آن و یا خونریزی هایی که کمتر تهدید کننده حیات بوده، اما زندگی زن را تحت الشعاع قرار می دهد مانند خونریزی های غیر طبیعی رحمی مواجه گردد. با توجه به اهمیت پیشگیری و مهار خونریزی های مامایی و لزوم یافتن روش درمانی موثر و کم عارضه، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و جمع بندی نتایج کارآزمایی های بالینی انجام شده در مورد تاثیر گیاهان دارویی موثر بر خونریزی های مامایی انجام شد.
روش کاردر این مطالعه مروری تمامی مطالعات مرتبط (بر اساس PRISMA) از پایگاه های اطلاعاتی مرکز ثبت کارآزمایی های بالینی Google scholar، Scopus، IranMedex، SID، Medlib، Magiran و PubMed با کلیدواژه های بارهنگ کبیر، بارهنگ نیزه ای، گلنار، زنجبیل، بابونه، بومادران، هسته انگور، زیره، شوید، رازیانه، ویتاگنوس، خونریزی پس از زایمان، خونریزی قاعدگی، خونریزی، منوراژی، کارآزمایی بالینی، طب سنتی و معادل انگلیسی آنها بدون محدودیت زمانی تا نوامبر 2021 جستجو شدند. تجزیه و تحلیل مطالب به صورت کیفی صورت گرفت.
یافته هادر این مطالعه، 148 مقاله استخراج شد. سپس 28 کارآزمایی بالینی که بر اساس جداد نمره 3 یا بیشتر گرفتند و معیار های مطالعه را داشتند، وارد مطالعه شدند. مقالات مربوط به 10 نوع از گیاهان دارویی با حجم نمونه 2666 نفر مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج این مطالعات نشان می دهد گیاهان مورد بررسی در کاهش خونریزی های زنان و مامایی موثر بوده اند.
نتیجه گیریاز گیاهان دارویی مورد بررسی در این مطالعه می توان برای پیشگیری و کنترل خونریزی در زنان استفاده کرد. با این حال، قضاوت در مورد تاثیر قطعی این مداخلات قطعا مستلزم مطالعات گسترده تری است.
کلید واژگان: خونریزی, خونریزی بعد از زایمان, قاعدگی, کارآزمایی بالینی, گیاهان دارویی, منوراژی}IntroductionEvery woman during her life may experience life-threatening bleeding such as bleeding during pregnancy, childbirth and after delivery, or bleeding which is less life-threatening but overshadows the woman's life, such as abnormal uterine bleeding (AUB). Regarding to the importance of preventing and controlling the obstetrics bleeding and the need to find an effective and low-complication treatment method, this systematic review was conducted with aim to determine the effect of herbal medicines on gynecological and obstetric hemorrhages.
MethodsIn this systematic review study, all the related studies (based on PRISMA) were searched in databases of clinical randomized registration center and PubMed, Magiran, Medlib, SID, IranMedex, Scopus, and Google scholar using the key words of ( Plantago major, plantain, Plantago (lanceolate), Punica granatum, Persian gulnar, Ginger, Zingiber officinale, Chamomile, Achillea millefolium, Grape Seed, cumin (cuminum), Anethum graveolens (dill), Foeniculum (Fennel), Vitex (Chasteberry), postpartum hemorrhage, Menstrual bleeding, bleeding, menorrhagia, randomized clinical trial, and traditional medicine without time limitation until Nov 2021. Data were analyzed qualitatively.
Results:
In this study, 148 articles were extracted. Also, 28 clinical trials which received Jedad score ≥ 3 and met the inclusion criteria entered the study. The articles related to 10 types of medicinal plants with a sample size of 2666 people were studied. According to the results, the studied plants were effective in reducing gynecological and obstetric hemorrhages.
ConclusionThe medicinal plants studied in this study can be used for preventing and controlling bleeding in women. However, judging the definite effect of these interventions definitely requires more extensive studies.
Keywords: Bleeding, Clinical trial, Medicinal Plants, Menorrhagia, Menstruation, Postpartum Hemorrhage} -
Background
The incidence of complications after endoscopic retrograde cholangiopancreatography (ERCP) is a worrying and costly factor for the patient and the medical staff. Few studies have examined the complications of ERCP and its prevalence in Iran. This study aimed to investigate these complications in Imam Khomeini Hospital in Ahvaz in 2018-2019.
Materials and MethodsThis was a retrospective study based on hospital information. The information of the patients referred to Imam Khomeini Hospital in Ahvaz, who had undergone ERCP, was examined from 2018 to 2019.
ResultsIn 300 patients studied, the observed complications were 1.7% bleeding, 12.7% pancreatitis, 4.7% perforation, 0.3% breaking and trapping of the guidewire, 1.3% cardiopulmonary complications, and 0.7% decreased level of consciousness following low O2Sa. In 78.7% of the patients, there were no complications. Two patients died of ERCP-induced complications, both due to esophageal rupture. There was no significant difference between the mean age of the patients and their sex according to the type of complication.
ConclusionThis s tudy showed that pancreatitis, bleeding, perforation, cardiopulmonary complications, guidewire fracture, occlusion, and decreased level of consciousness following low O2Sa were among the most crucial ERCP complications in patients undergoing ERCP in Imam Khomeini Hospital in Ahvaz
Keywords: Endoscopic retrograde cholangiopancreatography, ERCP, Pancreatitis} -
سابقه و هدف
اطلاع از تظاهرات بالینی بیماری های خونریزی دهنده، از نظر مدیریت مناسب و اتخاذ استراتژی های پیشگیرانه بسیار مهم است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی تظاهرات بالینی اولیه بیماری های خونریزی دهنده در شهر همدان انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی به روش سرشماری، تعداد 76 بیمار مبتلا به بیماری های خونریزی دهنده دارای پرونده پزشکی در بیمارستان بعثت طی سال 1399 تا 1400 از نظر سن، جنس، نوع بیماری خونریزی دهنده، تظاهر بالینی اولیه، سطح فاکتور انعقادی، سابقه هموفیلی در خانواده، تعداد دفعات تزریق فرآورده خونی، نحوه دریافت فرآورده خونی و شدت بیماری بررسی شدند. داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای و نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد.
یافته هامیانگین سن بیماران 56/15 ± 60/24 سال و 92/82% مرد و 1/17% زن بودند. هماتوم (42/18%)، پتشی و اکیموز (42/18%)، خونریزی به دنبال ختنه (42/18%) و خونریزی از بینی (50/10%) شایع ترین تظاهر بالینی اولیه بود. هموفیلی نوع A با 1/67% (77/66% شدید، 4/14% متوسط و 83/18% خفیف) شایع ترین اختلال بود. بین شدت هموفیلی با تظاهرات اولیه بیماری و نوع فرآورده دریافتی و هم چنین جنسیت از نظر تظاهرات بالینی اولیه تفاوت معنا دار مشاهده نشد.
نتیجه گیریدر این مطالعه، شایع ترین اختلالات خونریزی دهنده هموفیلی بین 1 تا 2 سالگی و سندرم گلانزمن بود و هماتوم، پتشی و اکیموز و خونریزی شایع ترین یافته بیماران هموفیلی بودند. اکثرا مبتلا به فرم شدید بیماری بودند و از نظر نوع، شدت و اولین تظاهرات بالینی هموفیلی، تقریبا مشابه نتایج سایر مطالعه ها بود.
کلید واژگان: هموفیلی A, بیمارستان ها, خونریزی}Background and ObjectivesThe clinical manifestations of bleeding diseases is very important in terms of proper management and prevention strategies. The aim of this study was to determine the frequency of early clinical manifestations of bleeding diseases in Hamadan.
Materials and MethodsIn this cross-sectional study, 76 patients with hemorrhagic diseases with medical records in Besat Hospital during 2020-2021 in terms of age, sex, type of hemorrhagic disease, the primary clinical manifestations, coagulation factor level, family history of hemophilia, number of blood product injections, receiving way of blood products and illness severity were evaluated. Data were analyzed using chi-square test and SPSS software version 23.
ResultsThe mean age of patients was 24.60 ± 15.56 years; 82.92% were male and 17.08% were female. Hematoma (18.42%), petechiae and ecchymosis (18.42%), bleeding after circumcision (18.42%), and nosebleeds(10.50%) were the most common initial manifestations. Hemophilia type A with 67.1% which was severe (66.77%), moderate (14.4%) and mild (18.83%). No significant difference between the severity of hemophilia with the initial manifestations of the disease and the type of product was observed and neither between girls and boys in terms of initial clinical manifestations.
ConclusionsIn this study, the most common BDs in hemophilia occurred within the ages of 1-2 years with Glanzman syndrome the most frequent. Hematoma, petechiae, ecchymosis, and bleeding were the most common occurrences in hemophiliacs. Most of them had a severe form of the disease and in terms of type, severity, and first clinical manifestations of hemophilia the findings were almost similar to the results of other studies.
Keywords: Hemophilia A, Hospitals, Bleeding} -
پیش زمینه و مقدمه
از روش های کنترل و کاهش خونریزی جراحی اسپاین کاربرد ترانکزامیک اسید است . هدف مقایسه خونریزی در تجویز تزریقی و موضعی آن و تعیین پروتکل استفاده آن در جراحی spine جهت کاهش خونریزی در راستای ارتقای اقتصاد سلامت است.
روشنوع مطالعهCross sectional گذشته نگر درجامعه بیماران تحت جراحی اسپاین در بیمارستان بقیه الله بودند . معیارهای ورود، جراحی الکتیو اسپاین در بالای لول و معیارهای خروج اختلال خونریزی ، پارگی دورا و جراحی بیش از سه ساعت بودند. گروه موضعی و وریدی به ترتیب 27 و22 نفر بودند . آنالیز با SPSS انجام شد سطح معنا داری آزمون آماری 0.05 بود . وریدی با دوز لودینگ 10mg/kg و نگهدارنده 1mg/kg/h بود . موضعی ابتدابا یک گرم در 300 ml و 500 mg ، در50 ml در پایان بود . میزان خونریزی حجم درن بود . 49 بیمار که 22 نفر (44.9%) دارو را وریدی و 27 نفر (55.1%) موضعی گرفتند.
یافته هاارتباط معنا داری بین گروه ها در میزان خونریزی با نوع جراحی (p :0.48) با لول جراحی و میزان خونریزی کل (p :0.48) بدست نیامد. (p :0. 14). میزان خونریزی گروه موضعی: حین عمل :ml 563.89± 367.48، پس از عمل :ml 116.30±71.37 و کل:ml 680.19± 394.83 گروه وریدی: حین عمل :ml 496.64± 296.84 ، پس از عمل :ml 120± 75.84 وکل:ml 616.64± 311.45 بود .
نتیجه گیرینتایج حاصله موثر تر بودن تجویز موضعی را نسبت تجویز وریدی تایید نمیکند ولی میزان متوسط خونریزی در استفاده موضعی ترانگزامیک اسید مشابه نوع تزریقی است.
کلید واژگان: تجویز موضعی و وریدی, ترانکزامیک اسید, جراحی ستون فقرات, خونریزی}IntrudoctionOne of the methods to control and reduce bleeding in spine surgery is the use of tranexamic acid. The aim is to compare bleeding in intravenous and local administration and determine the protocol of its use in spine surgery to reduce bleeding .
MethodStudy was retrospective cross-sectional in the patients undergoing spine surgery in Baqiyatallah Hospital. Inclusion criteria were elective surgery > 3 levels and exclusion criteria were bleeding disorder, dural tear and surgery > 3 hours. The local and intravenous groups were 27 and 22, respectively. Analysis was performed by SPSS. The significance level of the statistical test was 0.05. Intravenously with a loading dose of 10 mg / kg and a maintenance dose of 1 mg / kg / h. Local was initially 1gr in 300 ml and 500 mg in 50 ml at the end. The amount of bleeding was the volume of the drain. 49 patients, 22 (44.9%) took the drug intra-venously and 27 (55.1%) locally.
ResultsThere was no significant relationship between the groups in the amount of bleeding with the type of surgery (p: 0.48) with the surgical level and in the amount of total bleeding (p: 0.48) (p: 0.14). Bleeding rate of local group: intraoperative: 363.89 56 563.89 ml, postoper-ative: 116.30 ± 71.37 ml and total: 680.19 ± 394.83 ml , intravenous group: intraoperative: 496.64 ± 296.84 ml, postoperative: 75.84 120 120 ml Total: ml 616.64 ± was 311.45.
ConclusionThe results do not confirm the average amount of bleeding was similar in both groups.
Keywords: Local, intravenous administration, Tranexamic acid, Spine Surgery, Bleeding} -
اهداف
کاتتر ورید مرکزی که در وریدهای فمورال، ژوگولار و ساب کلاوین قرار داده می شود، بیشتر در بخش های مراقبت های ویژه برای اهداف متعدد (مانیتورینگ همودینامیک، تجویز داروها، تغذیه کامل تزریقی، دیالیز و غیره) استفاده می شود. به طور کلی کارگذاری کاتتر به خصوص کاتتریزاسیون ورید ساب کلاوین در کودکان بدحال دارای عوارضی است. هدف از این مطالعه بررسی ایمنی استفاده از روش فوق ترقوه ای در کاتتریزاسیون ورید ساب کلاوین در کودکان بستری در آی سی یو بود.
مواد و روش هادر این مطالعه گذشته نگر، بیمارانی که سن آنها بین 1 ماه تا 18 سال بود و از سال 1398 تا 1399 (در مدت 20 ماه) در بخش مراقبت های ویژه اطفال بیمارستان نمازی شیراز بستری بودند و کاتتر ورید مرکزی از طریق روش فوق ترقوه ای در ورید ساب کلاوین برای آنها قرار داده شده بود، وارد مطالعه شدند. سپس عوارضی مانند خونریزی، سوراخ شریان، پنوموتوراکس و میزان شکست این روش با بررسی فرم های مخصوص موجود در پرونده پزشکی ثبت و بررسی شد.
یافته هادر طول 20 ماه، 282 بیمار در این مطالعه وارد شدند که از این تعداد 45/7 درصد دختر و 45/3 درصد پسر بودند. میانگین سنی نمونه ها پنج سال و یک ماه با انحراف معیار 5/4 سال بود و 95 درصد از بیماران انتوبه بودند. در 280 بیمار، کاتتریزاسیون (99.3 درصد) موفقیت آمیز بود و در مطالعه ما، میزان کلی عوارض کاتتریزاسیون ورید ساب کلاوین با روش فوق ترقوه ای 0.7 درصد بود و تنها عارضه گزارش شده، پنوموتوراکس بود و عارضه دیگری مشاهده نشد.
نتیجه گیریکاتتریزاسیون ورید ساب کلاوین از طریق روش فوق ترقوه می تواند روش مناسبی برای دسترسی ورید مرکزی در اطفالان، حتی در بیماران با تهویه مکانیکی باشد.
کلید واژگان: بخش مراقبت های ویژه, کاتتریزاسیون ورید مرکزی, بیماری اطفال, ورید زیر ترقوه, خونریزی, پنوموتوراکس, ژوگولار}AIMSThe Central Venous Catheter, which is inserted into the femoral, jugular, and subclavian veins, is mostly used in intensive care units for multiple purposes (hemodynamic monitoring, medication administration, intravenous feeding, dialysis, etc.). In general, catheter placement, especially sub - clavian vein catheterization, has complications in critically ill children. This study aimed to evaluate the safety of using the supraclavicular method in subclavian vein catheterization in children hospi - talized in ICU.
MATERIALS AND METHODSThis is a retrospective study on the pediatric patients whose ages were between one month to 18 years old; and who were admitted to the medical pediatric intensive care unit (PICU) of Namazi Hospital in Shiraz, Iran, from 2019 to 2020 (20 months) for whom a central venous catheter was placed in the subclavian vein through a supraclavicular approach. Then complications such as hemorrhage, arterial perforation, pneumothorax, and failure of this method were recorded and examined by reviewing special forms in the medical record .
FINDINGSDuring 20 months, 282 patients were included in this study which 45.7% were girls and 54.3% were boys. The mean age of the samples was five years and one months with a standard devi - ation of 5.4 years and 95% of the patients were intubated. In 280 patients, catheterization (99.3%) was successful and in our study, the overall rate of subclavian vein catheterization was 0.7%. The only reported complication was pneumothorax and no other complication was observed.
CONCLUSIONSubclavian vein catheterization through the supraclavicular method can be a suit - able method for central venous access in children, even in patients with mechanical ventilation show that in addition to the direct effect of childhood maltreatment on conduct disorder symptoms, moral apathy acts as a mediator, and the effects of childhood maltreatment and peer social rejection on conduct symptoms. The results of this study can be used in the design of preventive programs and early intervention in behavioral disorders.
Keywords: Intensive Care Units(PICU), Central Venous Catheterization, Pediatric, Subclavian Vein, Hemorrhage, Pneumothorax, Jugular Veins}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.