جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مراقبت ویژه » در نشریات گروه « پزشکی »
-
زمینه و هدف
ارائه مراقبت خانواده محور و توجه به خانواده بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه یکی از ضرورت های بخش مراقبت ویژه است. از طرفی تاب آوری به عنوان یکی از مولفه های سلامت روان است که توانایی فرد را برای سازگاری مثبت در وضعیت های استرس زا افزایش می دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین نیازها و تاب آوری اعضای خانواده بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه شد.
روش هاپژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی، توصیفی همبستگی است که در سال 1400 در شهر شهرکرد، ایران انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای خانواده بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه بود. تعداد 149 نفر از پرستاران به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های دموگرافیک، تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه سنجش نیازهای خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه استفاده شد
نتایجبر اساس یافته های این مطالعه، میانگین نمره نیازهای خانواده 143/14 با انحراف معیار 21/75 بود که سطح بالایی از نیازها را نشان داد. بیشترین نیاز اعضاء خانواده مربوط به بعد اطمینان و اطلاعات و کمترین نیاز مربوط به بعد حمایت بود. میانگین نمره تاب آوری 70/04 با انحراف معیار 16/89 بود که نشان می دهد اعضاء خانواده از تاب آوری قابل قبولی برخوردار بودند. با توجه به نمره تعدیل شده در بررسی نمره تاب آوری اعضا خانواده بیشترین نمره مربوط به بعد معنویت و کمترین نمره مربوط به بعد کنترل بود. بین تاب آوری با همه ابعاد نیازهای خانواده، ارتباط مستقیم و معنی داری (0/05<P) وجود داشت.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه افزایش دانش و آگاهی پرستاران نسبت به نیازها، وضعیت سلامت روان و تاب آوری اعضای خانواده بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه می تواند با اتخاذ راهکارهایی به رفع این نیازها و نیز با اجرای برنامه های آموزشی به بهبود تاب آوری و کاهش پیامدهای روانی منفی اعضای خانواده در زمان بستری و حتی بعد از ترخیص منتهی شود. حمایت از خانواده برای شناسایی و درک اهمیت و اولویت نیازهای آنان و برآورده ساختن مناسب این نیازها و توجه به وضعیت سلامت روان و تاب آوری خانواده ها امری ضروری است.
کلید واژگان: مراقبت ویژه, خانواده, تاب آوری, نیاز}Background & aimIt is essential to provide family-centered care and pay attention to the families of critically ill patients. Consequently, the present study determined the relationship between the needs and resilience of family members of patients hospitalized in Intensive Care Units (ICUs) of hospitals affiliated to Shahrekord University of Medical Sciences in 2021.
MethodsThe present cross-sectional, descriptive-correlational study, was conducted in order to investigate the relationship between the needs and resilience of families of critically ill patients. The study population included the family members of all patients hospitalized in the ICUs of hospitals affiliated to Shahrekord University of Medical Sciences in 2021, who were selected by available sampling. For this purpose, 149 family members were selected and answered the demographic questionnaire, the Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC) and Critical Care Family Needs Inventory (CCFNI).
ResultsBased on the findings, the average score of family needs was 143.14 ± 21.75, which showed a high level of needs. The highest need of family members was related to the dimension of assurance and information and the lowest need was related to the dimension of support. The mean resilience score was 70.04 ± 16.89, which shows that the family members had acceptable resilience. According to the adjusted resilience score of family members, the highest score was related to the dimension of spirituality and the lowest score was related to the dimension of control. There was a direct and significant relationship (P<0.05) between resilience and all the dimensions of family needs.
ConclusionImproving nurses' knowledge and awareness of the needs, mental health status and resilience of family members in ICUs can lead to improved resilience and reduction of negative psychological consequences of family members during hospitalization and even after discharge by adopting solutions to meet these needs, as well as implementing training programs. Supporting the family is essential to identify and understand the importance and priority of their needs to meet these needs properly and to pay attention to the mental health and resilience of families.
Keywords: Intensive Care Unit, Family, Resilience, Need} -
زمینه و هدف
استرس شغلی در پرستاران بخش های ویژه علاوه بر سلامت پرستاران بر رضایت شغلی آنها اثرگذار است و معنویت به عنوان یکی از مولفه های سلامتی می تواند با کنترل استرس ناشی از کار به بهبود عملکرد شغلی منجر شود. لذا مطالعه حاضر به منظور تعیین ارتباط سلامت معنوی با استرس شغلی و رضایت شغلی پرستاران مراقبت ویژه انجام شد.
روش هااین پژوهش از نوع مقطعی از طریق تمام شماری بر 100 پرستار شاغل در بخش های مراقبت های ویژه بیمارستان های شهر ورامین و حومه در سال 1401 انجام شد. داده ها با استفاده از مقیاس "سلامت معنوی"، "استرس پرستاری " و پرسشنامه"رضایت شغلی مینه سوتا" جمع آوری شد.
یافته هاپرستاران مورد مطالعه از سطح متوسطی از سلامت معنوی (13/27 ± 91/23، دامنه: 118-34)، استرس شغلی (21/11 ± 92/51، دامنه:134-44) و رضایت شغلی(10/89 ± 49/52، دامنه:70-26) برخوردار بودند سلامت معنوی (0/207 = r، 0/390 =P ) و زیر مقیاس های آن یعنی سلامت مذهبی (0/244 = r، 0/014 = P) و سلامت وجودی (0/248 = r، 0/013 =P ) با حیطه نوع شغل در رضایت شغلی پرستاران دارای همبستگی مثبت معنادار بود، سلامت معنوی با استرس شغلی پرستاران مورد مطالعه همبستگی را نشان نداد (0/050<P).
نتیجه گیریسلامت معنوی بالاتر می تواند با رضایت شغلی بیشتر در نوع شغل همراه باشد. پیشنهاد می شود نقش سلامت معنوی و ارتباط آن با رضایت شغلی و استرس شغلی در تحلیل های پیشرفته با در نظر گرفتن متغیرهای مداخله گر مورد واکاوی قرار گیرد.
کلید واژگان: پرستار, مراقبت ویژه, سلامت معنوی, استرس شغلی, رضایت شغلی}Background & aimOccupational stress in nurses of special departments, in addition to the health of nurses, has an impact on their job satisfaction, and spirituality as one of the components of health can lead to the improvement of occupational performance by controlling the stress caused by work, therefore, the present study aims to determine the relationship between health spirituality has been done with occupational stress and job satisfaction of special care nurses.
MethodsThis cross sectional study was conducted among a total of over 100 nurses working in the critical care units of hospitals in the city of Varamin and suburbs in 2021. Using census sampling, data were collected using Spiritual Well Being Scale (SWBS), Nursing Stress Scale (NSS), and Minnesota Job Satisfaction (MSQ) questionnaire. Descriptive and analytical statistics were performed using SPSS version 22 software.
ResultsThe nurses had average levels of spiritual health (91.23 ± 13.27, range: 34-118), job stress (92.51 ± 21.11, range: 44-134), and job satisfaction (49.52 ± 10.89, range: 26-70). The Pearson correlation showed that religious health (r = 0.244, P = 0.014), existential health (r = 0.248, P = 0.013), and spiritual health (r = 0.207, P = 0.039) were positively related to job satisfaction in the domain of occupation type. There was no significant correlation between spiritual health and job stress (P>0.05).
ConclusionHigher spiritual health may be associated with greater job satisfaction in the type of job. It is suggested that the role of spiritual health and its relationship with job satisfaction and job stress should be analyzed in advanced analyses, taking into account intervening variables.
Keywords: Nurse, Critical Care, Spiritual Health, Job Stress, Job Satisfaction} -
زمینه و هدف
مراقبت از لوله تراشه، یکی از اصول اساسی مراقبت در بخش های مراقبت ویژه به شمار می رود که نیاز به ارزیابی عملکرد و به روز نمودن دانش پرستاران دارد. مطالعه حاضر باهدف تاثیر آموزش استانداردهای مراقبت از لوله تراشه بر عملکرد مراقبتی پرستاران بخش های مراقبت ویژه انجام گرفت.
روش هااین مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح قبل و بعد، در بیمارستان آموزشی شهید بهشتی کاشان در سال 1402- 1401 انجام شد. واحدهای پژوهش شامل 101 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان بودند که به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. مداخله شامل برنامه آموزشی استانداردهای مراقبتی از لوله تراشه بود. عملکرد پرستاران در خصوص مراقبت از لوله تراشه در دو مرحله (قبل و بعد از آموزش) مورد مشاهده قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از چک لیست رفتار مراقبتی از لوله تراشه استفاده شد. داده ها با آمار توصیفی و آزمون های تی وابسته و کای اسکوئر در نرم افزار SPSS نسخه 21 تجزیه و تحلیل شدند.
نتایجمیانگین سنی واحدهای پژوهش 6/01± 36/93 سال بود که به طور میانگین 4/57± 8/51 سال سابقه کار داشتند. نتایج نشان داد که بین میانگین فشارکاف لوله تراشه، قبل (34/38) با بعد از آموزش (33/08) تفاوت معنی داری وجود دارد (0/049=p). نتایج دیگر نیز نشان داد که بین فراوانی بروز رفتارهای مراقبتی از قبیل عمق ورود و ثابت کردن لوله تراشه، استفاده از گاز، چک کاف لوله تراشه در شیفت و قبل ساکشن، رعایت وضعیت مناسب قرارگیری بیمار، انجام فیزیوتراپی، استریل بودن کاتتر، مدت زمان ساکشن و تعداد دفعات ساکشن، قبل و بعد از آموزش تفاوت آماری معنی داری وجود دارد (0/05>P).
نتیجه گیریبرنامه آموزشی استانداردهای مراقبتی از لوله تراشه بر عملکرد مراقبتی پرستاران تاثیر مثبتی دارد. ازاین رو برنامه ریزی و اجرای برنامه های آموزش مداوم سالیانه در خصوص به روز نمودن و ارتقاء عملکرد مراقبتی پرستاران بخش های مراقبت ویژه لازم و ضروری به نظر می رسد که مدیران پرستاری در بیمارستان ها باید به این مسئله توجه کنند.
کلید واژگان: آموزش, لوله گذاری داخل نای, ساکشن داخل لوله تراشه, پرستاری, مراقبت ویژه}Background & AimEndotracheal tube care is one of the main principles of care in critical care units, which requires annual evaluation. The present study was conducted with the aim of investigating the training effect of endotracheal tube care standards on the care performance of nurses in critical care units.
MethodsThis semi-experimental study with before and after design was conducted in Shahid-Beheshti teaching hospital of Kashan in 2022-2023. The research units included 101 nurses working in the intensive care units of the hospital, who were included in the study by census. Tracheal tube care behaviors were observed in two stages (before and after training). A checklist of tracheal tube care behavior was used. Data were analyzed with descriptive statistics and dependent t-tests, chi-square in SPSS software version 21.
ResultsIn this study, 101 nurses (84.7%) with a mean age of 36 years and 8 years of work experience were examined. The results showed a significant difference between the mean cuff pressure before (34.38mmHg) and after training (33.08mmHg; p=0.049). Further results indicated differences in the frequency of care behaviors such as the depth of insertion and fixation of the endotracheal tube, use of gas, checking the cuff of the endotracheal tube during the shift and before suction, observing the proper position, performing physical therapy, catheter sterility, duration of suction, and the number of suction times before and after training (P<0.05).
ConclusionThe tracheal tube care standards training program has a positive effect on care performance of nurses. Therefore, it seems necessary to plan and implement annual continuing education programs regarding updating and improving the care performance of nurses in critical care units.
Keywords: Education, Intubation, Endotracheal Suctioning, Nursing, Intensive Care} -
ارتباط حمایت سازمانی درک شده با مراقبت پرستاری ایمن در بخش های مراقبت ویژه مراکز آموزشی درمانی تبریزنشریه پرستاری ایران، پیاپی 142 (تیر 1402)، صص 184 -197زمینه و هدف
مراقبت پرستاری ایمن به معنی کاربرد دانش و مهارت توسط پرستاران در راستای تامین مراقبت باکیفیت است و به عنوان یکی از اهداف بهداشتی در بخش مراقبت ویژه مطرح است. احساس مورد حمایت واقع شدن از سوی سازمان توسط پرستاران که نقش کلیدی در رسیدن به این هدف دارند، می تواند با رضایت شغلی، بهبود عملکرد و رضایت مددجویان همراه باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط حمایت سازمانی درک شده با مراقبت پرستاری ایمن در بیمارستان های دولتی شهر تبریز انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه، مقطعی و از نوع توصیفی همبستگی است که ارتباط بین دو متغیر حمایت سازمانی درک شده و مراقبت پرستاری ایمن را در 200 نفر از پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1400-1401 به روش نمونه گیری سهمیه ای مورد بررسی قرار داد. از پرسش نامه های روا و پایاشده حمایت سازمانی درک شده ایزنبرگر و مراقبت پرستاری ایمن رشوند جهت گردآوری داده ها استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی و درصد و میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسن) انجام شد.
یافته هامیانگین نمره حمایت سازمانی درک شده 9/57±23/20 به دست آمد که از میانه نمره ابزار، پایین تر بود. مراقبت پرستاری ایمن با میانگین نمره 34/1±322/89 در سطح مطلوب ارزیابی شد. درنهایت حمایت سازمانی درک شده با مراقبت پرستاری ایمن و هیچ کدام از ابعاد آن همبستگی معنا دار آماری نداشت (0/05 نتیجه گیری با وجود حمایت سازمانی نامطلوب از پرستاران، مراقبت پرستاری ایمن در حد مطلوب بود. این در حالی است که بین حمایت سازمانی درک شده و مراقبت پرستاری ایمن هیچ گونه ارتباط آماری معنا داری مشاهده نشد. این یافته احتمالا به دلیل حاکم بودن قوانین و باور های حرفه ای در کار پرستاران است که باعث شد با وجود درک حمایت سازمانی پایین، مراقبت ارایه شده همچنان ایمن باشد.
کلید واژگان: حمایت سازمانی درک شده, ایمنی بیمار, مراقبت ویژه, مراقبت ایمن, پرستاران, پرستاری}Background & Aimssafe nursing care is the use of knowledge and skills by nurses to provide quality patient care and it is considered one of the health goals in intensive care units. The feeling of being supported by the hospital play a key role in achieving this goal; it can lead to job satisfaction, good job performance, and patient satisfaction. This study aims to determine the relationship between perceived organizational support and safe nursing care in nurses working in the intensive care units (ICUs) of public hospitals in Tabriz, Iran.
Materials & MethodsThis is a descriptive-correlational study with a cross-sectional design that was conducted on 200 nurses working in the ICUs of hospitals affiliated to Tabriz University of Medical Sciences in 2021-2022, who were selected using a quota sampling method. Eisenberger et al.’s perceived organizational support scale and Rashvand et al.’s safe nursing care questionaire were used to collect data. Data analysis was done in SPSS v.16 software using descriptive statistics (frequency, percentage, mean, and standard deviation) and inferential statistics (independent t-test, analysis of variance, and Pearson correlation test).
ResultsThe mean score of perceived organizational support was 23.20±9.57, which was lower than the cutoff point. Safe nursing care was at a favorable level with a mean score of 322.89±34.1. The perceived organizational support had no statistically significant correlation with safe nursing care and its dimensions.
Conclusion Despite the unfavorable perceived organizational support of ICU nurses in Tabriz, their safe nursing care is favorable. There is no statistically significant relationship between their perceived organizational support and safe nursing care. This finding is probably due to the prevailing rules and professional beliefs in the work of nurses, which has caused the care provided to be safe despite the perception of low organizational support.Keywords: Perceived organizational support, Patient safety, Critical care, Safe care, Nurses, Nursing} -
زمینه و هدف:
پرستاران به عنوان بزرگترین گروه ارایه دهنده خدمات به بیماران از جمله در دوران همه گیری کووید-19 هستند. با تشدید این بیماری و نیاز به مراقبت پیشرفته تر، این بیماران در بخش مراقبت ویژه بستری می شوند. باتوجه به در قرنطینه ماندن، نداشتن ملاقات و دوری از خانواده نیاز به مراقبت معنوی در این بیماران به شدت احساس می شود و این بیماران نیازمند حضور پرستاران با صلاحیت جهت ارایه مراقبت معنوی می باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی صلاحیت مراقبت معنوی پرستاران بخش های مراقبت ویژه کووید-19 در بیمارستان های آموزشی شهر اراک انجام شد..
روش بررسی:
این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود. در این مطالعه 142 پرستار شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک از بهمن ماه سال 1400 تا خرداد ماه سال 1401 به شیوه نمونه گیری تمام شماری مشارکت کردند. ابزار گردآوری داده ها ابزار روا و پایاشده شایستگی مراقبت معنوی بود. داده ها تحت نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته ها:
نتایج مطالعه حاضر نشان داد، میانگین نمره کلی شایستگی مراقبت معنوی، 14/45±100/71 به دست آمد که از نمره میانه ابزار (81) بالاتر بود. سایر یافته ها حاکی از آن بود که از میان مشخصات فردی پرستاران، شایستگی مراقبت معنوی با وضعیت تاهل (0/044=P)، تمایل به داشتن اضافه کار (0/001>P)، سن (0/011=P)، کل سابقه کار (0/030=P) و سابقه کار در بخش ویژه (0/025=P)، ارتباط آماری معنا داری داشت، به گونه ای که در پرستاران متاهل، خواهان اضافه کار، سن بالاتر و سابقه کار بیشتر، شایستگی مراقبت معنوی بالاتر گزارش شد.
نتیجه گیری:
باتوجه به بالاتر بودن بودن میانگین نمره کلی شایستگی مراقبت معنوی از نمره میانه ابزار، شایستگی مراقبت معنوی در پرستاران مورد پژوهش مطلوب ارزیابی شد. نتایج این مطالعه می تواند پایه ای برای مطالعات آتی در جهت ارتقای کیفیت مراقبت پرستاری و شایستگی مراقبت معنوی پرستاران باشد.
کلید واژگان: معنویت, مراقبت معنوی, شایستگی مراقبت معنوی, مراقبت ویژه, کووید-19}Background & AimsNurses are the largest group of healthcare providers, especially during the COVID-19 pandemic. Patients with COVID-19 are in dire need of spiritual care due to being alone in quarantine, away from their families. The present study aims to assess the spiritual care competence of nurses in the special care units for COVID-19 in teaching hospitals in Arak, Iran
Materials & MethodsThis is a descriptive cross-sectional study. Participants were 142 nurses working in the special care units for COVID-19 in hospitals affiliated to Arak University of Medical Sciences in 2022, who were selected by a census method. The data collection tool was the spiritual care competence scale. The data were analyzed in SPSS software, version 16.
ResultsThe mean total score of spiritual care competence was 100.71±14.45, which was higher than the median score of 81. The spiritual care competence had a significant relationship with marital status (P=0.044), willingness to work overtime (P<0.001), age (P=0.011), total work experience (P=0.03), and work experience in the special care unit (P=0.025), such that spiritual care competence was higher in older married nurses with a willingness to work overtime and a higher work experience.
ConclusionThe spiritual care competence of nurses in the study hospitals is at a favorable level. The results of this study can help future studies in improving the quality of nursing care and the competence of nurses in spiritual care.
Keywords: Spirituality, Spiritual care, Spiritual care competence, Critical care, COVID-19} -
مقدمه
در عصر جدید نیاز به داشتن پرستارانی با نقش تخصصی به دلایلی هم چون پیشرفت تکنولوژی، افزایش سن و بروز بیماری های مزمن برای دریافت مراقبت باکیفیت و کاهش هزینه های درمانی بیش از بیش احساس می شود.
روش کاردراین مطالعه از رویکرد تکاملی راجرز برای شفاف سازی مفهوم نقش پرستار متخصص در بخش مراقبت های ویژه استفاده شد. به این منظور پایگاه های انگلیسی زبانPubmed, Scopus, Web of Sciences،Science direct, Proquest از سال 1980 تا 2019 و پایگاه های فارسی ، Iran Medex، , SID و Magiran از سال 1370 تا 1397 با استفاده از کلمات کلیدی پرستار متخصص، نقش پرستار متخصص در بخش مراقبت ویژه و معادل های انگلیسی آن مورد جستجو قرار گرفت. از 1600 مطالعه اولیه، 12 مقاله وارد تحلیل نهایی شد.
یافته هادر این مطالعه، ویژگی های مفهوم پرستار متخصص بخش مراقبتهای ویژه در دو بعد بهبود بیمار، بهبود کیفیت ارائه خدمات و تسهیل در ترخیص زودتر بیمار از بخش مراقبت های ویژه شناسایی شدند. پیشایندها مشتمل برداشتن حداقل مدرک کارشناسی، تعهد حرفه ای و تفکر انتقادی، محیط بالینی و آموزشی حرفه ای، داشتن اساتید مجرب و حرفه ای و پیامدها نیز دربردارنده رضایت خدمات گیرندگان و خانواده بیماران، ارائه مراقبت با کیفیت، تسهیل در روند ترخیص زودهنگام بیماران،کاهش هزینه های مستقیم و غیر مستقیم درمانی، جلوگیری از ایجاد و پیشرفت عفونت های بیمارستانی بودند.
نتیجه گیرییافته های مطالعه مفهوم نقش پرستار متخصص در بخش مراقبت های ویژه را مورد شناسایی قرار داده است و نشان می دهد که پرستار متخصص دارای ماهیتی پیچیده، دایمی، متنوع و پویاست و پرستار متخصص نقش مهمی را در ارائه مراقبت به بیماران از جمله ارائه مراقبت با کیفیت در بالین، کاهش هزینه های درمانی و جلوگیری از ایجاد عفونت های بیمارستانی ایفا می کند. آگاهی از ویژگی های مفهوم نقش پرستار متخصص در بخش مراقبت های ویژه، پیشایندها و پیامدهای گسترده آن بیش ار پیش منجر به ارتقاء جایگاه، اهمیت و کاربرد این مفهوم در حرفه پرستاری می گردد و ابزاری اکتشافی برای بررسی و تحقیق بیشتر و گسترش بدنه دانش موجود در این حرفه محسوب می شود.
کلید واژگان: پرستار متخصص, تحلیل مفهوم, مراقبت ویژه}IntroductionIn the new age, there is a growing need for nurses with specialized roles for technological advancement, aging, and the development of chronic diseases to receive quality care and reduce treatment costs.
MethodsFor this purpose, English language databases Web of Sciences, Science direct Proquest, Pubmed, Scopus from 1980 to 2019 and Persian databases, Iran Medex, SID, and Magiran from 1991 to 1397 using the keywords of the specialist nurse, The role of the specialist nurse in the intensive care unit, and its English equivalents. Of the 1,600 initial studies, 12 articles were finalized.
ResultsThe study findings identified the role of the specialist nurse in the intensive care unit, and it shows that a specialist nurse has a complex, permanent, diverse, and dynamic nature, and that a specialist nurse plays a vital role in providing patient care, including providing quality care in bed, reducing treatment costs, and preventing nosocomial infections.
ConclusionsThe study findings identified the concept of a specialist nurse in the intensive care unit. The results also show that a specialist nurse plays an essential role in providing patient care, including providing quality care in bed, reducing treatment costs, and preventing nosocomial infections. Awareness of the characteristics of the concept of the role of the specialist nurse in the intensive care unit, its precedents, and broad consequences will further lead to the promotion of the position, importance, and application of this concept in the nursing profession and an exploratory tool for further research and development. The body of knowledge in this profession is considered.
Keywords: Specialist Nurse, Concept Analysis, Intensive Care Unit} -
سابقه و هدف
پرستاران به عنوان ارایه دهنده مستقیم و مداوم خدمت به بیمار، بیش از سایر گروه ها در محیط کاری با انواع گوناگونی از تنش های روانی رو به رو هستند. در این بین حضور دیسترس اخلاقی در بخش های مراقبت ویژه بسیار چشمگیرتر است. لذا این مطالعه با هدف تبیین تجارب دیسترس اخلاقی پرستارانی که در مراکز مراقبت ویژه از بیماران کوید-19 مراقبت می کردند، طراحی شد.
مواد و روش هاپژوهش حاضر یک پژوهش کیفی و از نوع تحلیل محتوا قراردادی است که در سال 1400-1399 انجام شد. جامعه پژوهش، پرستاران بخش های مراقبت های ویژه کرونا بودند که به صورت مبتنی بر هدف از بیمارستان های آموزشی استان مازندران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق با سوالات نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل داده ها از رویکرد کیفی گرانهیم و لوندمن استفاده شد. صحت و استحکام مطالعه توسط معیارهای پیشنهادی گوبا و لینکلن بررسی شد.
یافته هادر این مطالعه با 14 پرستار(4 مرد و 10 زن) با محدوده سنی 25 تا 48 سال مصاحبه شد. یافته های مطالعه شامل سه طبقه اصلی و هشت زیر طبقه شامل آزردگی متعدد (تنش های روانی جسمی پرستار، اثرات منفی بر روابط خانوادگی و دوستان، اثرات منفی بر کار حرفه ای)، فشارکاری پرستاری (شرایط سخت بیمار و همراه، سختی و تنش کاری، ضعف مدیریت در اداره شرایط) و ماندگاری و انطباق (خودحفاظتی پرستار، کنارآمدن پرستار با شرایط سخت) بود.
استنتاجبراساس یافته های مطالعه پرستاران باید تشویق به بیان احساسات خود شوند، تا از طریق آن بتوانند بین دشواری تصمیمات اخلاقی و برآوردن نیاز بیمار و مدیریت احساسات خود تعادلی برقرار کنند.
کلید واژگان: پرستار, مراقبت ویژه, دیسترس اخلاقی, کوید-19}Background and purposeAs direct and continuous care providers to patients, nurses face various types of psychological stress in the work environment more than other groups. Meanwhile, moral distress in special care units is much more impressive. This study aimed to explain the moral distress experienced by nurses that provided care to patients with COVID-19 patients in special care units.
Materials and methodsWe performed a conventional qualitative content analysis in 2020-2021. The study population included nurses caring for COVID-19 patients in special care units selected by purposive sampling in educational hospitals affiliated with Mazandaran University of Medical Sciences. In-depth, semi-structured interviews were carried out for data collection. Graneheim and Lundman qualitative approach was used to analyze the data. The trustworthiness of the study was assessed by Guba and Lincoln's stringent criteria.
ResultsIn this study, 14 nurses (25-48 yeas of age) were interviewed. We found three main layers and eight sub-layers, including multiple annoyances (mental and physical stress, negative effects on family and friends relationships, negative effects on professional work), work pressure (hard conditions of the patient and companion, difficulty and work stress, weak management), and persistence and adaptation (self-protection, coping with difficult conditions).
ConclusionBased on this study, nurses should be encouraged to express their feelings so that they can establish a balance between the difficulty of ethical decisions and meeting the patient's needs and managing their emotions.
Keywords: nurse, intensive care, moral distress, COVID-19} -
زمینه و هدف
بیماران بخش های مراقبت ویژه کودکان و نوزادان با سیاست های محدودکننده از خانواده خود جدا شده اند. مطالعه حاضر با هدف طراحی و روان سنجی پرسشنامه موانع اجرای مراقبت خانواده محور در بخشهای مراقبت ویژه کودکان و نوزادان از دیدگاه والدین انجام شد.
مواد و روش هاپس از مطالعه میدانی، روایی صوری پرسشنامه 36 گویه ای با دو روش کمی و کیفی انجام شد. روایی کمی صوری پرسشنامه توسط 10 نفر از والدین، روایی کیفی صوری توسط 5 نفر از اعضای هییت علمی کودکان و روایی محتوا توسط 10 نفر از اعضای هییت علمی پرستاری صورت گرفت. پایایی دو مرحله به فاصله دو هفته توسط20 نفر از والدین بیماران بستری در بخشهای ویژه کودکان و نوزادان انجام شد. جهت ثبات درونی ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. تحلیل عاملی پرسشنامه توسط 150 نفر از والدین دارای کودک و نوزاد بستری در بخشهای مراقبت ویژه انجام شد.
یافته ها14 سوال حذف و CVI و CVR پرسشنامه 22 سوالی به ترتیب 0.95 و 0.93 محاسبه شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه 0.91 و همبستگی درون خوشه ای 0.93 به دست آمد. تحلیل عامل با تحلیل مولفه اصلی چهار عامل نگاه دست و پا گیر بودن به حضور والدین، ساختار سازمانی نامناسب، ترس پرستاران از دانش ناکافی والدین و ترس از آسیب به بیمار را با میزان تبیین 65/61 درصد واریانس کل استخراج کرد.
نتیجه گیریپرسشنامه چهارعاملی موانع اجرای مراقبت خانواده محور از دیدگاه والدین ابزاری پایا و روا برای بررسی موانع اجرای مراقبت خانواده محور در بخشهای مراقبت ویژه کودکان و نوزادان است.
کلید واژگان: مراقبت خانواده محور, کودک, نوزاد, مراقبت ویژه, والدین}Scientific Journal of Nursing, Midwifery and Paramedical Faculty, Volume:8 Issue: 4, 2023, PP 24 -33Background & AimPatients of special care units for children and infants are separated from their families with restrictive policies. The present study was conducted with the aim of Design and psychometric Questionnaire of obstacles in implementation of family-centered care in Pediatric and Neonate intensive care units from the Parents' perspective.
Materials & MethodsAfter the field study, the face validity of the 36-item questionnaire was conducted using both quantitative and qualitative methods. Quantitative face validity of the questionnaire was done by 10 parents, qualitative face validity by 5 pediatric faculty members, and content validity by 10 nursing faculty members. Two-stage reliability was performed two weeks apart by 20 parents of patients hospitalized in special departments for children and infants. Cronbach's alpha coefficient was used for internal consistency. The factor analysis of the questionnaire was done by 150 parents with children and infants hospitalized in special care units.
Results14 questions were removed and the CVI and CVR of the 22-question questionnaire were calculated as 0.95 and 0.93, respectively. Cronbach's alpha of the questionnaire was 0.91 and intra-cluster correlation was 0.93. Factor analysis with principal component analysis extracted four factors of being cumbersome to parents' presence, inappropriate organizational structure, nurses' fear of insufficient knowledge of parents and fear of harming the patient with an explanatory rate of 61.65% of the total variance.
ConclusionThe 4-dimensional questionnaire of barriers to the implementation of family-centered care from the perspective of parents is a reliable and valid tool to investigate the barriers to the implementation of family-centered care in special care departments for children and infants.
Keywords: Family-centered care, children, Neonate, parents} -
زمینه و هدف
برای اجرای مراقبت خانواده محور در بخش های مراقبت ویژه کودکان و نوزادان از سوی پرستاران موانعی وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف طراحی و روان سنجی پرسشنامه موانع اجرای مراقبت خانواده محور در بخش های مراقبت ویژه کودکان و نوزادان از دیدگاه پرستاران شهر همدان سال 1401 انجام شد.
مواد و روش هاپس از مطالعه میدانی، روایی صوری پرسشنامه 36 گویه ای با دو روش کمی و کیفی انجام شد. روایی کمی صوری توسط10 نفر از پرستاران، روایی کیفی صوری توسط 5 نفر از اعضای هییت علمی پرستاری و روایی محتوا توسط 10 نفر از اعضای هییت علمی صورت گرفت. پایایی در دو مرحله به فاصله دو هفته توسط20 نفر از پرستاران بخشهای کودکان انجام شد.جهت ثبات درونی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. تحلیل عاملی پرسشنامه توسط 95 نفر از پرستاران مراقبت ویژه انجام شد.
یافته هاشاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا پرسشنامه 25 سوالی به ترتیب 0/90 و 0/95 محاسبه شد و 11 سوال حذف شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه 0/95و همبستگی درون خوشه ای 0/955 به دست آمد. KMO معادل 0859 و آزمون کرویت بارتلت نشان داد ماتریس همبستگی به منظور تحلیل عاملی مناسب است. تحلیل عاملی پنج عامل دست و پا گیر بودن والدین، حجم کاری بالا، سیاست اجرایی نامناسب، اعتماد به نفس کم والدین و ارایه مراقبت کافی توسط پرستار را با میزان تبیین 75/69 درصد واریانس کل استخراج کرد.
نتیجه گیریپرسشنامه موانع اجرای مراقبت خانواده محور از دیدگاه پرستاران ابزاری پایا و روا برای بررسی موانع اجرای مراقبت خانواده محور در بخش های کودکان و نوزادان است.
کلید واژگان: مراقبت خانواده محور, کودکان, موانع, مراقبت ویژه, پرستار}Scientific Journal of Nursing, Midwifery and Paramedical Faculty, Volume:8 Issue: 4, 2023, PP 64 -75Background & AimThere are obstacles for the implementation of family-centered care in special care departments for children and infants by nurses. The present study was conducted with the aim of designing and psychometrically evaluating the obstacles to the implementation of family-centered care from the perspective of Nurse of Hamadan, 2023.
Materials & MethodsAfter the field study, the face validity of the 36-item questionnaire was conducted with both quantitative and qualitative methods. Quantitative face validity was done by 10 nurses, qualitative face validity by 5 nursing faculty members, and content validity by 10 faculty members. Reliability was carried out in two stages, two weeks apart, by 20 nurses of children's departments. Cronbach's alpha coefficient was calculated for internal consistency. Factor analysis of the questionnaire was done by 95 special care nurses.
ResultsThe content validity index and content validity ratio of the 25-question questionnaire were calculated as 0.90 and 0.95, respectively, and 11 questions were removed. Cronbach's alpha of the questionnaire was 0.95and intra-cluster correlation was 0.955. KMO equal to 0.859 and Bartlett's sphericity test showed that the correlation matrix is suitable for factor analysis. Factor analysis extracted five factors of parental burdensomeness, high workload, inappropriate executive policy, low self-confidence of parents and provision of adequate care by the nurse with an explanation rate of 75.69% of the total variance.
ConclusionThe questionnaire of obstacles to the implementation of family-centered care from the nurse point of view is a reliable and valid tool to investigate the obstacles to the implementation of family-centered care in Pediatric and neonate intensive care units.
Keywords: Family-centered care, children, barriers, Nurse} -
نشریه پرستاری ایران، پیاپی 138 (آبان 1401)، صص 392 -405زمینه و هدف
توجه به عوارض روان شناختی بعد از سکته قلبی هم راستا با سایر عوارض فیزیولوژیکی آن از اهمیت بالایی برخوردار است. نزدیکی این بیماران به مرگ باعث اضطراب مرگ شده که می تواند روحیه آنان را تضعیف کند. این مطالعه با هدف تعیین اضطراب مرگ و نشانگان افت روحیه در بیماران با سکته قلبی بستری در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران، سال 1400 انجام شد.
روش بررسیپژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی است که بر روی 206 نفر از بیماران با سکته قلبی بستری در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران در نیمه اول سال 1400 انجام شد. نمونه گیری به روش مستمر انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه اضطراب مرگ تمپلر و نشانگان افت روحیه کیسان بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نسخه 20 نرم افزار آماری SPSS و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد.
یافته هابیشتر بیماران شرکت کننده در مطالعه مرد، متاهل، دارای شغل آزاد با میانگین سنی 12/49±57/97 سال بودند. میانگین و انحراف معیار اضطراب مرگ در بیماران با سکته قلبی 1/62±6/26 (در حد متوسط) بود. بیشتر بیماران (43/7 درصد) اضطراب مرگ متوسط داشتند. میانگین و انحراف معیار نشانگان افت روحیه در بیماران با سکته قلبی 5/34±11/88 (در حد شدید) بود. بیشتر بیماران (60/7 درصد) نشانگان افت روحیه شدید داشتند.
نتیجه گیریاضطراب مرگ بیماران بعد از ابتلا به سکته قلبی در حد متوسط و نشانگان افت روحیه آن ها در حد شدید به دست آمد که توجه به آن ها و شناخت عوامل موثر بر آن توسط پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه قلبی ضروری است و توصیه می شود این مسیله در آموزش مراقبت از این بیماران گنجانده شود.
کلید واژگان: اضطراب مرگ, نشانگان افت روحیه, سکته قلبی, مراقبت ویژه}Background & AimsIt is essential to pay attention to the psychological complications after a heart attack in line with other physiological complications. The proximity of these patients to death has caused death anxiety, which can weaken their morale. This study aims to determine death anxiety and demoralization in patients with acute myocardial infarction admitted to post-cardiac care units of the Iran University of Medical Sciences in 2021.
Materials & MethodsThe present study is a descriptive cross-sectional study that was performed on 206 patients with myocardial infarction admitted to the educational-medical centers of Iran University of Medical Sciences in the first half of 2021. Data collection tools included the demographic profile form, Templer death anxiety questionnaire, and Kissane demoralization. Data were analyzed using SPSS software, version 20 and Pearson correlation coefficient, independent t test, and analysis of variance.
ResultsMost patients in the study were male, married, and self-employed with a mean age of 57.97±12.49 years. The mean score of death anxiety in patients with myocardial infarction was 6.26±1.62 (moderate). Most patients (43.7%) had moderate death anxiety. The mean score of demoralization syndrome was 11.88±5.34 (severe). Most patients (60.7%) had severe demoralization syndrome.
ConclusionThe death anxiety of patients after myocardial infarction was moderate and their demoralization syndrome was severe, therefore it is necessary to pay attention to them and recognize the factors affecting nurses working in intensive care units and recommend being included in the training of care for these patients.
Keywords: Death anxiety, Demoralization, Myocardial infarction, Critical Care Unit} -
مقدمه
بستری شدن بیمار در بخش مراقبت های ویژه، خانواده ها را در گردبادی از استرس عاطفی قرار می دهد. با توجه به اهمیت رسیدگی پرستاران به نیازها و نگرانی های این خانواده ها، در این مطالعه ارتباط درک نقش پرستاران در قبال خانواده با میزان رضایتمندی و نگرانی خانواده در بخش مراقبتهای ویژه مورد بررسی قرار گرفت.
روش کاراین پژوهش یک پژوهش مقطعی (توصیفی- تحلیلی) بود. جامعه آماری کلیه خانواده های بیماران بزرگسال بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان های شهرستان گنبد (1400-1399) بود. 140 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه درک اعضای خانواده از نقش پرستاران بخش ویژه، پرسشنامه نگرانی و پرسشنامه رضایتمندی خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه بود. داده ها با استفاده از آمارهای تی مستقل، آنووا، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته هااز خانواده ها، 75 درصد با میانگین و انحراف معیار 11/1±04/3 بیشترین درک را از نقش پرستاران در قبال خانواده داشتند. میانگین و انحراف معیار رضایتمندی خانواده 87/20±98/73 به دست آمد. درک خانواده از نقش پرستاران در قبال آنها با رضایتمندی همبستگی مثبت ضعیفی را نشان داد (250/0=r و 002/0=p). همچنین، نگرانی قادر به تبیین درک خانواده از نقش پرستاران نبود.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد درک خانواده از نقش پرستاران با رضایتمندی و نگرانی خانواده همبستگی ضعیف دارد. پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی این که خود پرستاران وظایف خود در قبال خانواده را چگونه درک می نمایند، مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: مراقبت ویژه, خانواده, نگرانی, رضایتمندی, درک نقش پرستاران}IntroductionPatient hospitalization in the intensive care unit puts families in a whirlpool of emotional stress. Due to the importance of nurses in addressing the needs and worries of this family, this study investigates the relationship between the family’s perception of the roles of nurses with satisfaction and worries in intensive care units.
MethodsThis is a cross-sectional (descriptive-analytical) study. The study samples include all the families of adult patients hospitalized in the intensive care unit of Gonbad city hospitals (2020-2021), of which 140 people, who were included in the study using convenience sampling method. Data collection tools included questionnaires of family members' perception of the role of intensive care unit nurses, worry questionnaire and family satisfaction questionnaire of patients admitted to the intensive care unit. Data were analyzed using independent t-statistics, ANOVA, Pearson's correlation coefficient and linear regression coefficient using SPSS version 22. A significance level of 0.05 was considered.
ResultsAmong the families, 75% with a mean and standard deviation of 3.04 ± 1.11 had the most perception of the role of nurses. The mean and standard deviation of family satisfaction was 73.98±20.87. Family perception of the role of nurses towards them showed a weak positive and significant correlation with satisfaction (P=0.002, r=0.250). Also, worry could not explain the family's perception of the role of nurses.
ConclusionsThe results of this research show that the family's perception of the role of nurses has a weak correlation with their satisfaction and concern. How the nurses themselves understand their roles towards the family should be investigated in future research.
Keywords: Intensive care, Family, Worry, Satisfaction, Perception the role of nurses} -
زمینه و هدف
شیوع بحران کووید 19 موجب وارد آمدن فشار بی سابقه ای به سیستم های بهداشتی سراسر جهان شد. مراقبت فراموش شده به عنوان مراقبتی است که مورد نیاز بیمار بوده ولی انجام نشده و کیفیت و ایمنی مراقبت را تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان و علل مراقبت های پرستاری فراموش شده در مراقبت از بیماران مبتلا به کووید 19 بستری در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های شهرستان سقز و دیواندره انجام شد.
روش هااین پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی است که در سال 1400 بر روی 110 نفر پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه کووید 19 انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناسی و پرسشنامه های مراقبت فراموش شده استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار STATA نسخه 12 و آزمون های من ویتنی،کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد.
یافته هامیانگین نمره مراقبت های پرستاری فراموش شده در بخش های مراقبت ویژه کووید 19 (20/24) 18/55 بود. شایع ترین مراقبت های پرستاری فراموش شده کنترل اشباع O2 بیمار (75/18 درصد)، ثبت کامل اطلاعات ضروری بیمار (86/17 درصد) بود. بیشترین درصد عوامل مرتبط مراقبت پرستاری فراموش شده به کمبود کارکنان پرستاری (61/86 درصد) اختصاص یافت. شایع ترین علل مراقبت های پرستاری فراموش شده هم به ترتیب کمبود کارکنان پرستاری (61/86 درصد)، کمبود نیروی کمکی یا منشی (77/74 درصد) و حجم زیاد فعالیت های مربوط به پذیرش و ترخیص بیماران (66/67 درصد) گزارش شد.
نتیجه گیریدرصد بالایی از مراقبت های پرستاری در بخش های مراقبتی ویژه کووید 19 تحت تاثیر عواملی نظیر کمبود کارکنان پرستاری، اضافه کاری اجباری خارج از تحمل پرستار از دست می رود. مدیران پرستاری می توانند با در نظرگرفتن عوامل مرتبط، مداخلات مناسب را برای حمایت از نقش حرفه ای پرستاران در طول همه گیری ایجاد کنند.
کلید واژگان: کووید 19, مراقبت ویژه, مراقبت های پرستاری فراموش شده}Background & aimThe outbreak of the COVID-19 crisis has unprecedented pressure to the health systems around the world. Missed nursing care as a care that is needed by the patient but is omitted affects the quality and safety of care. The aim of this study was to investigate the rate and causes of missed nursing care of COVID-19 hospitalized patients in Intensive Care Units (ICUs) of Saqez and Diwandara hospitals.
MethodsThis cross-sectional descriptive study was conducted in 2021 on 110 nurses working in the special care units for COVID-19. Demographic Characteristics Questionnaire and the Forgotten Care Questionnaires were used to collect information. Data were analyzed using STATA version 12 software and Mann-Whitney, Kruskal-Wallis and Spearman's correlation coefficient tests.
ResultsThe mean score of missed nursing care in ICUs for Covid-19 was 55.18 (20.24). The most common missed nursing care was controlling the patient's O2 saturation (18.75%) and recording the necessary information of patients (17.86%). The highest percentage of the factors related to missed nursing care was assigned to the lack of nursing staff (86.61%). The most common causes of neglected nursing care were lack of nursing staff (86.61%), lack of assistants or secretaries (74.77%), and the large volume of activities related to the admission and discharge of patients (67.66%).
ConclusionA high percentage of nursing care in the special care units of Covid-19 is lost under the influence of factors such as the shortage of nursing staff and forced overtime working hours beyond the tolerance of nurses. Nursing managers can create appropriate interventions to support the professional role of nurses during the pandemic by considering related factors.
Keywords: Covid-19, Intensive Care Unit, Missed Nursing Care} -
مقدمه
با رشد سریع فناوری اطلاعات و انتظارات محیط های مراقبت بهداشتی، حضور پرستارانی با شایستگی انفورماتیک در محیط مراقبت به منظور استفاده و مدیریت موثر اطلاعات مراقبت بهداشتی در ارایه مراقبت بهداشتی ضروری به نظر می رسد؛ لذا این مطالعه با هدف ارزیابی صلاحیت فناوری اطلاعات پرستاران بخش های مراقبت ویژه از دیدگاه خود آن ها انجام شد.
روشاین پژوهش یک مطالعه مقطعی بود که با هدف بررسی صلاحیت فناوری اطلاعات پرستاران بخش های مراقبت های ویژه بیمارستان افضلی پور دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1401 انجام شد. جامعه این مطالعه پرستاران (اعم از رسمی، پیمانی، قراردادی و طرحی) شاغل در بخش مراقبت های ویژه (ICU ,CCU) بودند که تعداد آن ها در زمان مطالعه جمعا 60 نفر بود که به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه صلاحیت فناوری اطلاعات پرستاری (Nursing Informatics Competency Assessment Tool) NICAT بود.
نتایجیا یافته های مطالعه نشان داد میانگین نمره صلاحیت فناوری اطلاعات پرستاران بخش مراقبت های ویژه (0/85± 2/70) در محدوده «با صلاحیت» می باشد. یافته ها نشان داد بیشترین نمره صلاحیت فناوری اطلاعات پرستاران مطالعه مربوط به بعد سواد کامپیوتر (0/93±2/82) و کمترین نمره مربوط به بعد مهارت های مدیریت اطلاعات (0/85± 2/58) بود.
نتیجه گیری:
پیشنهاد می شود مدیران پرستاری بالینی با اجرای برنامه های آموزشی در زمینه «سواد اطلاعاتی در بیمارستان»، به خصوص در بعد مهارت های مدیریت اطلاعات که کمترین میانگین نمره را داشت، صلاحیت فناوری اطلاعات پرستاران را ارتقاء دهند تا آنان بتوانند با استفاده از آخرین شواهد مراقبت موثرتری را در بالین ارایه دهند.
کلید واژگان: صلاحیت فناوری, اطلاعات, پرستاری, مراقبت ویژه}IntroductionWith the rapid growth of information technology (IT) and the expectations of health care environments, the presence of nurses with informatics skills in the health care environment to effectively use and manage health care information in health care delivery seems necessary; therefore, this study was conducted to evaluate the IT competency of special care nurses from their point of view.
MethodThis cross-sectional study aimed to investigate the IT competency of nurses in the special care departments of Afzalipur Hospital of Kerman University of Medical Sciences in 1400 SH. The study population included 60 nurses working in the intensive care units (ICU and CCU) who were included in the study using a census method. The Nursing Informatics Competency Assessment Tool (NICAT) was used in this research.
ResultsThe findings of the study showed that the average score of IT qualification of nurses in the special care department (2.70 ± 0.85) is within the range of “competent”. The data showed that the highest score of IT competency of the studied nurses was attributed to the computer literacy section (2.82±0.93), and the lowest score was related to the information management skills section (2.58±0.85).
ConclusionIt is suggested that clinical nursing managers improve the IT competency of nurses by implementing educational programs in the field of “IT literacy in the hospital”, especially in the division of information management skills which had the lowest average score, so that they can use the latest evidence to provide more effective care at the bedside.
Keywords: Technology Competency, Information, Nursing, Critical Care Units} -
سابقه و هدف
کاهش نرخ مرگ و میر، یکی از مهمترین چالشهای سیستمهای مراقبت بهداشتی هر کشوری است. مرگ و میر یکی از پیامدهای شایع بیماران غیرترومایی بستری در بخش مراقبتهای ویژه است. در این مطالعه، غلظت هموگلوبین و ارتباط آن با پیامد بالینی در بیماران غیرترومایی بررسی گردید.
مواد و روشهااین مطالعه مقطعی بر روی پرونده 400 نفر از بیماران غیرترومایی بستری در بخش مراقبتهای ویژه جنرال بیمارستان بعثت همدان طی سالهای 1398 تا 1400 از نظر غلظت هموگلوبین و ارتباط آن با پیامد بالینی انجام شد. داده های مطالعه با نرم افزار SPSS نسخه 23 و آزمون های t ، تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافتههادر این مطالعه 53% بیماران مرد و 47% زن بودند. میانگین و انحراف معیار هموگلوبین قبل و حین بستری به ترتیب 43/2 ± 40/12 و 42/2 ± 71/11 گرم در میلیلیتر بود. کانسر (8/18%)، مسمومیت دارویی (8/14%)، مسمومیت (5/14%) و DKA (8/8%) شایعترین علت بستری بیماران غیر ترومایی بود. فراوانی مرگ داخل بیمارستانی 8/18% بود. سپسیس، آمبولی ریه، انفارکتوس میوکارد، مننژیت و DIC به ترتیب با 7/46%، 7/22% ، 7/18% ، 7/6% و 3/5% شایعترین علت مرگ بیماران بودند. بین غلظت هموگلوبین با سن، جنس و مدت بستری ارتباط معنادار مشاهده شده (05/0 <p). همچنین بین غلظت کمتر هموگلوبین قبل و حین بستری با افزایش مرگ ارتباط معنادار مشاهده شد (001/0 <p).
نتیجه گیریدر مطالعه حاضر، هموگلوبین بیماران غیرترومایی در زمان بستری نسبت به زمان قبل از بستری کاهش داشت و این افت سطح هموگلوبین با افزایش مرگ و میر بیماران غیرترومایی در بیمارستان همراه بود.
کلید واژگان: هموگلوبین, پیامد بستری, مراقبت ویژه}Background and ObjectivesMortality is one of the common consequences of non-trauma patients (NTP) admitted to the intensive care unit. In this study, hemoglobin concentration and its relationship with clinical outcome in NTP was investigated
Materials and MethodsThis cross-sectional study was performed on the records of 400 non-trauma patients admitted to the General Intensive Care Unit of Besat Hospital in Hamadan during 2020-2022 in terms of hemoglobin concentration and its relationship with clinical outcome. Study data were analyzed using SPSS software version 23 and Student t-tests, one-way analysis of variance, and Pearson correlation coefficient.
ResultsIn this Cross-sectional study, cancer (18.8%), drug poisoning (14.8%), poisoning (14.5%), and DKA (8.8%) were the most common causes of non-trauma hospitalization. The incidence of in-hospital death was 18.8%. Sepsis, pulmonary embolism, myocardial infarction, meningitis and DIC with 46.7%, 22.7%, 18.7%, 6.7% and 5.3% were the most common causes of death, respectively. There was a significant relationship between hemoglobin concentration with age, sex and duration of hospitalization (p<0.05). A significant relationship was observed between lower hemoglobin concentration before and during hospitalization with increased mortality (p<0.001).
ConclusionsIn the present study, the hemoglobin of non-trauma patients decreased during hospitalization compared to pre-hospitalization period and this decrease in hemoglobin level was associated with increased mortality of non-trauma patients in the hospital.
Keywords: Hemoglobin, Hospitalization, Intensive Care} -
زمینه و هدف
با توجه به مرگ و میر بالای بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه، ارایه مراقبت های پرستاری با کیفیت بالا به ویژه برای بیماران بستری در این بخش ها از اهمیت بالایی برخوردار است، بنابراین بررسی کیفیت مرگ و مردن در این بخش ها ضروری است. هدف از این مطالعه تعیین کیفیت مرگ و مردن از دیدگاه پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه بود.
روش هامطالعه حاضر به روش مقطعی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام شد. نمونه های پژوهش در این مطالعه مقطعی 105 نفر از پرستاران شاغل در بخش مراقبت های ویژه بودند که به صورت تمام شماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو بخش اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت مرگ و مردن نسخه مربوط به پرستاران بود.
یافته هانتایج مطالعه حاضر نشان داد میانگین و انحراف معیار متغیر کیفیت مرگ و مردن(47/13±15/37) و کمتر از حد میانگین بود. در میان آیتم های مربوط به کیفیت مرگ و مردن بیشترین میانگین مربوط به دریافت مناسب آرام بخش در طول اقامت در بخش مراقبت ویژه (2/1±5/80) و لمس شدن یا در آغوش گرفته شدن توسط عزیزان (2/78±4/90) و کمترین میانگین کیفیت مراقبت ها مربوط به داشتن مراسم معنوی قبل از مرگ بیمار (2/59±2/12) و داشتن یک یا چند بازدید از مشاور مذهبی یا معنوی (2/66±2/24) بود. بین کیفیت مرگ و مردن و سابقه گذراندن دوره های آموزشی مرتبط با مرگ و مردن رابطه معنی دار آماری وجود داشت (P=0.03).
نتیجه گیریبرگزاری دوره های آموزشی مرتبط با معیارهای مراقبت های مرگ و مردن با کیفیت برای پرسنل شاغل در بخش های مراقبت ویژه و همچنین بررسی کیفیت مراقبت های مرگ و میر از دیدگاه خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه توصیه می شود.
کلید واژگان: کیفیت مراقبت های بهداشتی, پرستار, مراقبت ویژه, مرگ}Background & AimDue to the high mortality of patients admitted to the intensive care unit, the provision of high quality nursing care, especially for patients admitted to these wards, is of great importance, so the quality of death and dying in these wards is necessary. The aim of this study was to determine the quality of dying and death from the perspective of nurses working in intensive care units.
MethodsThe present study was performed cross-sectional in the teaching hospitals of Kurdistan University of Medical Sciences. The research samples in this cross-sectional study were 105 nurses working in intensive care units who were selected by census. Data collection tools included two sections: demographic information, Quality of Dying and Death Questionnaire (QODD).
ResultsThe results of the present study showed that the mean and standard deviation of the quality of dying and death variable were 37.15±13.47 and below the mean. Among the items related to the quality of death, the highest average was related to receiving appropriate sedation during the stay in the intensive care unit (5.80±2.41) and being touched or hugged by loved ones (4.90±2.78) and the lowest average quality of care was related to having a spiritual ceremony before the patient's death (2.12±2.59) and having one or more visits to a religious or spiritual counselor (2.24±2.66). There was a statistically significant relationship between the quality of dying and death and the history of passing training courses related to dying and death (P=0.03).
ConclusionIt is recommended to hold training courses related to quality dying and death care criteria for personnel working in intensive care units, as well as to evaluate the quality of mortality care from the perspective of the families of patients admitted to the intensive care unit.
Keywords: Quality of Health Care, Nurse, Critical Care, Death} -
مقدمه
نشخوار مرتبط با کار زمینه بروز تنش های مختلف روحی-روانی در پرستاران و تهدیدکننده سلامت روان آنها می باشد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت نشخوار مرتبط با کار و عوامل مرتبط در پرستاران ایرانی شاغل در بخش های مراقبت ویژه انجام گردید.
روش کاردر این مطالعه توصیفی- مقطعی، تعداد 182 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و نشخوار مرتبط با کار (WRRQ) جمع آوری گردید و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در نهایت داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS-v20 تجزیه تحلیل گردید.
یافته هانشخوار مرتبط با کار در سطح متوسط (08/5 ±8/42Mean=) قرار داشت و بیشترین و کمترین میانگین به ترتیب مربوط به ابعاد اجتناب از حواس پرتی و تفکر حل مساله با میانگین 41/15 و 32/13 بود. بین متغیرهای سن، سابقه کار و نوع استخدام با نشخوار مرتبط با کار ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0>p).
نتیجه گیریاستفاده از نتایج مطالعه می تواند به بینش صحیح مدیران و سیاستگزاران حوزه سلامت منجر گردد و سبب ارتقای اثربخشی اقدامات و برنامه های طراحی شده شود. در این راستا، طراحی برنامه های توسعه فردی می تواند شرایط ایده آلی را برای رشد و توسعه پرستاران و کاهش مواجهه آن ها با محرک های نشخوار مرتبط با کار و پیامدهای ناگوار آن فراهم کند.
کلید واژگان: مراقبت ویژه, پرستار, نشخوار مرتبط با کار}IntroductionWork-related rumination is the cause of various psychological stresses in nurses and threatens their mental health. The aim of this study was to evaluate work- related rumination and related factors in Iranian nurses working in critical care units.
MethodsIn this cross-sectional study, 182 nurses working in critical care units were selected by convenience sampling method. Data were collected through work-related demographic information questionnaire and rumination questionnaires (WRRQ) and analyzed using SPSS-v20 software.
ResultsWork-related rumination in Iranian nurses working in critical care units was moderate (Mean =42.82). The highest and lowest averages were related to the dimensions of detachment and problem solving pondering, with averages of 15.41 and 13.32, respectively. There was a significant relationship between age, work experience and type of employment with work-related rumination (p <0.05).
ConclusionUsing the results of this study can help health policy makers to improve the effectiveness of designed measures and programs. Designing personal development programs can provide ideal conditions for nurses to grow up and develop and also reduce their exposure to work-related rumination stimuli and their adverse outcomes.
Keywords: Critical care nursing, Intensive care, Rumination, cognitive} -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هشتادم شماره 2 (پیاپی 254، اردیبهشت 1401)، صص 128 -134زمینه و هدف
تصمیم خروج لوله تراشه امری حیاتی است. استفاده از کورتیکواستروییدها برای کاهش ادم راه هوایی و شکست در خروج لوله تراشه در بیماران بخش مراقبت های ویژه همچنان موضوع مورد بحث و اختلاف نظر است.
روش بررسیدر مطالعه مشاهده ای همگرایی آینده نگر از اردیبهشت تا مرداد 1400 در مجتمع بیمارستانی امام خمینی، 110 بیمار تحت جراحی سر وگردن بستری در بخش های ویژه بیمارستان امام خمینی وارد مطالعه گردیدند. معیارهای ورود شامل بیمار تحت جراحی سر و گردن و معیارهای خروج شامل دریافت پیشین کورتیکواسترویید، وجود لوله تراکیوستومی و سابقه جراحی سروگردن بودند. در گروه مداخله (55n=) در 24 ساعت اول، دگزامتازون وریدی mg 8 سه بار در روز و در 24 ساعت دوم mg 4 دو بار در روز تزریق گردید. گروه شاهد کورتیکواسترویید (55n=) دریافت نمی کردند. تهویه مکانیکی، روند جداسازی و خروج لوله تراشه براساس پروتکل یکسان انجام شد. برای داده های گروه بندی شده از Chi-square test یا Fisher’s exact test و برای توصیف مقادیر کمی از Student’s t-test استفاده گردید.
یافته هادو گروه از نظر میانگین سنی با یکدیگر تفاوتی نداشتند. خصوصیات دموگرافیک شامل جنس، شاخص توده بدنی، مدت زمان جراحی و انتوباسیون تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. مدت اقامت در بخش مراقبت های ویژه در گروه دگزامتازون به طور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود (001/0=P). میزان شکست در اکستوباسیون (Extubation) و استریدور (Stridor) پس از جراحی در دو گروه تفاوت معناداری نداشت (237/0=P).
نتیجه گیریدگزامتازون در کاهش ادم راه هوایی موثر نبوده و استفاده روتین آن در کاهش استریدور پس از خروج لوله تراشه توصیه نمی گردد.
کلید واژگان: دگزامتازون, خروج لوله تراشه, مراقبت ویژه, ادم راه هوایی}BackgroundThe decision to extubate the patient is crucial and challenging. The use of corticosteroids to reduce airway edema and extubation failure in intensive care patients is debatable.
MethodsIn an observational prospective cohort study from April 2021 to July 2021, 110 patients undergoing head and neck surgery at Imam Khomeini Hospital's special wards were enrolled. Inclusion criteria: Patients undergoing head and neck surgery. Exclusion criteria: previous corticosteroid use, presence of tracheostomy tube, history of head and neck surgery. The intervention group (n=55) received intravenous dexamethasone 8 mg three times a day for the first 24 hours and 4 mg twice a day for the next 24 hours. The control group did not receive any corticosteroids (n=55). All the patients were weaned with the same protocol, including pressure support ventilation with pressure support 6-8 cm H20 and PEEP <5 cm H2o and FIO2 ≤0.4 for 1-2 hours without respiratory distress, hypoxia, tachycardia, and diaphoresis. Before extubation, the cuff leak test was done for all the patients with the cut-off point of 110 ml. The Chi-square or Fisher's exact test was performed for categorical variables, and a t-test was used to describe the quantitative variables. P-values less than 0.05 were considered statistically significant.
ResultsThe mean age was 52.1±14.1, and there was no difference between the two groups. Demographic characteristics, including sex, body mass index, duration of surgery, kind of intubation, and Acute Physiology and Chronic Health Evaluation (APACHE) II score, were not significantly different. The length of stay in the intensive care unit in the dexamethasone group was significantly longer than the control group (104 vs. 79-hour, P=0.001, CI 95%: 10.995-40.878). The rate of failure in extubation and postoperative stridor was not significantly different between the two groups (P=0.237).
ConclusionDexamethasone usage seems not to be effective in reducing airway edema, and its routine use is not recommended in reducing stridor after endotracheal tube removal.
Keywords: dexamethasone, extubation, intensive care, laryngeal edema} -
زمینه و هدف
انتقال داخل بیمارستانی بیماران بدحال، همواره با بروز حوادث ناگوار همراه است. شناسایی و مدیریت این حوادث، ایمنی بیماران را تامین می نماید. این مطالعه با هدف تعیین حوادث ناگوار و عوامل مرتبط با آن در انتقال داخل بیمارستانی بیماران بدحال انجام شد.
روش هادر این مطالعه مشاهده ای آینده نگر 171 مورد انتقال بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه در نیمه اول سال 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اخذ تاییدیه کمیته اخلاق پژوهش، داده های مطالعه با کمک چک لیست محقق ساخته در طی فرآیند انتقال جمع آوری و ثبت شد.
یافته هادر 54/79 درصد از انتقال های داخل بیمارستانی، حداقل یک مورد اتفاق ناگوار رخ داده بود. بیشترین حوادث ناگوار (39/37 درصد) در مرحله حین انتقال بوده است. کاهش اشباع اکسیژن خون شریانی (39/43 درصد) و کاهش سطح هوشیاری (15/42 درصد) به ترتیب بیشترین موارد حوادث را شامل می شدند. تحلیل رگرسیون لجستیک چندگانه عامل داشتن لوله تراشه را عامل مستقل در پیش بینی حوادث ناگوار در فرآیند انتقال تشخیص داد.
نتیجه گیریمیزان بروز حوادث ناگوار طی فرآیند انتقال داخل بیمارستانی بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه بالا است. بیماران بدحال دارای لوله داخل تراشه بیشتر در معرض خطر قرار داشتند. استفاده از راهبردهایی از قبیل ترکیب تیم انتقال کارآمد و کافی، پایش مداوم وضعیت بیمار، استفاده از چک لیست های استاندارد و تجهیزات سالم تعیین کننده است.
کلید واژگان: انتقال داخل بیمارستانی, حوادث ناگوار, میزان بروز, مراقبت ویژه, بیمار بدحال}Background and aimIntrahospital Transport (IHT) of critically ill patients is always associated with the incidence of Adverse Events (AEs). Identifying and managing these events ensures the safety of patients. The aim of this study was to determine the incidence of AEs and related factors in IHT of critically ill patients.
MethodsIn this prospective observational study, 171 cases of Intensive Care Unit (ICU) patients transferred in the first half of 2019 were investigated. After obtaining the approval of the Research Ethics Committee, the study data were collected and recorded by using a researcher-made checklist during the transfer process.
ResultsIn 79.54% of IHTs, at least one AEs occurred. The highest number of AEs (37.39%) occurred during transfer phase. Decreased Spo2 (43.39%) and decreased level of consciousness (42.15%) were the most common ADs, respectively. Multiple logistic regression analysis identified endotracheal intubation as independent predictor of AEs in the transportation process.
ConclusionAccording to the findings, the incidence of AEs during the IHT process of ICU patients is high. Critically ill patients with endotracheal intubation were at higher risk. Adoption of strategies such as efficient and adequate transfer team composition, continuous monitoring of patient status, use of standard checklists and sound equipment are crucial.
Keywords: Intrahospital Transport, Adverse Events, Incidence, Critical Care, Critical Illness} -
زمینه و اهداف
بخش قابل توجهی از بیماران کووید-19 در بیمارستان بستری میشوند. تعداد کمی مطالعه عوامل مرتبط با بستری شدن این بیماران را بررسی کردهاند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر بستری شدن و طول مدت بستری در بیماران مبتلا به کووید-19 در بیمارستان شهدا امام حسین تهران در نیمه اول سال 1399 انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. اطلاعات با استفاده از یک چک -لیست پژوهشگر ساخت دو قسمتی جمع آوری شد. چک لیست جهت بررسی روایی محتوا به 15 نفر متخصص در رشتههای اپیدمیولوژی، پرستاری، آمار و پزشک عمومی ارسال شد. شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) جهت بررسی چک لیست و جهت بررسی رابطه متغیرهای مورد بررسی از آزمونهای تی دو گروه مستقل، تی تست، تحلیل واریانس تک راهه، آزمون اسپیرمن و پیرسون در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
یافته هاآلفای کرونباخ چک لیست مطالعه برابر با (824/0 = r) بود. مقدار کل شاخص CVI برای کل چکلیست برابر با 870/0 بود و مقدار شاخص CVR کل چک لیست نیز برابر با 733/0 بود لذا چکلیست مطالعه، روایی و پایایی لازم را داشت. در این مطالعه 291 بیمار شرکت کردند. میانگین و انحراف معیار طول مدت بستری بیماران در بیمارستان برابر با 14/4 ± 59/7 روز بود. بین وجود سابقه اختلالات کلیوی (034/0 =P-value)، وجود علامتهای تنگی نفس (007/0 P-value =) و تهوع (016/0 P-value=)، اکسیژن درمانی (022/0 P-value=)، مصرف داروهای آپوتل (045/0 P-value=)، کالترا (020/0 P-value=) و هیدروکسی کلروکین (022/0 P-value=) توسط بیمار با طول کل مدت بستری در بیمارستان رابطه معنیدار وجود داشت.
نتیجه گیریعلامت تنگی نفس، سن و اکسیژن درمانی مهم ترین عوامل موثر بر طول مدت بستری بیماران در بیمارستان است. بنابراین پزشکان و پرستاران باید استفاده از اکسیژن درمانی برای بیماران به ویژه بیماران مسن مبتلا به تنگی نفس را در اولویت قرار دهند تا با تسریع بهبود بیماران موجب کاهش طول مدت بستری آنها شوند.
کلید واژگان: کووید-19, طول مدت بستری, خدمات پرستاری, اکسیژن درمانی, مراقبت ویژه}Depiction of Health, Volume:12 Issue: 4, 2022, PP 320 -332Background and ObjectivesAlthough a significant number of Covid-19 patients tend to be hospitalized, few studies have explored the factors related to the hospitalization of these patients. This study was conducted to investigate the factors affecting the hospitalization and duration of hospitalization of the patients with Covid-19 in Shohada Imam Hossein Hospital in Tehran in the first half of 2020.
Material and MethodsThis cross-sectional study was performed by convenience sampling method. Data were collected using a two-part researcher-made checklist. The checklist was sent to 15 specialists in the fields of epidemiology, nursing, statistics and general practitioners to check the content validity. Content validity index (CVI) and content validity ratio (CVR) were used to check the validity of the content of the checklist and Cronbach's alpha index was used to assess the reliability. To investigate the relationship between the studied variables, independent t-test, t-test, one-way analysis of variance, Spearman and Pearson test were used at a significance level of 0.05.
ResultsThe Cronbach's alpha index of the study checklist was equal to (r = 0.824). The total values of the CVI and CVR index for the whole checklist were found to be 0.870 and 0.733respectively. Therefore, it can be claimed that the checklist used in this study an acceptable level of content validity. 291 patients participated in this study. The mean and standard deviation of the length of hospital stay was 7.59 ± 4.14 days. There was a significant relationship between total length of hospital stay and each of the following variables: history of renal impairment (P-value = 0.034), presence of symptoms of shortness of breath (P-value = 0.007), nausea (P-value = 0.016), oxygen therapy (P-value = 0.022), use of Apotel (P-value = 0.045), use of Kaltera (P-value = 0.020), and hydroxychloroquine use (P-value = 0.022).
ConclusionSymptoms of dyspnea, age, and oxygen therapy were the most important factors influencing the length of hospital stay. Thus, physicians and nurses should prioritize the use of oxygen therapy for patients, especially the elderly ones with the symptoms of dyspnea, in order to accelerate the recovery of the patients, and consequently reduce the duration of hospitalization.
Keywords: Covid-19, Length of Stay, Nursing Services, Oxygen, Critical Care} -
در پی شیوع بیماری ویروسی COVID-19 در جهان، موضوع جا به جا کردن بیماران مبتلا و حفاظت فردی برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری جدید و مرموز به طور جدی مطرح و پیگیری می شود. یکی از مهمترین و جدی ترین پیچیدگی های انتقال مبتلایان به این بیماری، سرایت بیمارستانی (nosocomial) است. بنابراین اولین و مهم ترین مساله پیش رو بررسی ضرورت انتقال بیمار است. همچنین باید احتیاط های مورد نیاز و ضروری برای نقل و انتقال این دسته از بیماران از پیش تعریف و به طور جدی اجرا و پیگیری شود. پروتکل های بهداشتی و احتیاط های مورد نیاز را در چهار بخش اصلی امنیت بیمار، امنیت مراقبین سلامت و کادر درمان، امنیت افرادی که احتمالا در مسیر انتقال حضور دارند و ضدعفونی تجهیزات مورد استفاده بعد از انتقال و جا به جایی می توان دسته بندی کرد. انتقال بیماران بین بیمارستانی و داخل بیمارستان با چالش ها و خطرات مختلفی روبرو می باشد. این مقاله مروری بر پژوهش های میدانی و پروتکل های تعریف شده که در بازه پاندمیک شدن بیماری ویروسی COVID-19، انجام و پیاده سازی شده اند می پردازد که می توان با در نظر گرفتن شرایط و امکانات کشورمان از آنها برای بهبود شرایط جابه جایی بیماران مبتلا استفاده کرد. این تحقیق با استفاده از موتورهای جستجو در پایگاه های داده معتبر شامل Scopus, Web of Science, PubMed, Science Direct, Google Scholar و مرور مصاحبه های علمی و کنفرانس های برگزارشده در مورد جابه جایی مبتلایان بیماری کرونا و بیماران حاد و یا نیازمند به مراقبت های ویژه، انجام شده است. با توجه به نوپدید بودن این بیماری و عدم وجود شواهد کافی و متقن درمورد ابعاد متعدد و احتمالا ناشناخته این بیماری، از پژوهش ها و پروتکل های تعریف شده در مورد انتقال سایر بیماران مبتلا به بیماری های حاد و واگیردار نیز در این تحقیق استفاده شده است.
کلید واژگان: COVID-19, انتقال بیمار, حفاظت فردی, مراقبت ویژه, مراقب سلامت, تجهیزات}Following the outbreak of Coronavirus disease 2019 (COVID-19) in the world, the issue of relocating infected patients and personal protection to prevent this new and mysterious disease has been raised and followed up. One of the most important and serious complications of transmission of this disease is nosocomial transmission. Therefore, the first and the most important issue is to examine the need for patient transfer. Also, the necessary precautions for the transfer of this group of patients should be pre-defined and seriously implemented and followed up. The required health protocols and precautions can be categorized into four main categories: patient safety, health care and security staff, safety of those likely to be on the move, and disinfection of equipment used after transfer and relocation. Inter and intra-hospital transportation involves various challenges and risks. This article is a review of field research and defined protocols that have been conducted and implemented during the pandemic period of COVID-19 virus disease, which can be used to improve the mobility of patients by considering the conditions and facilities of our country.This research was conducted using search engines in reputable databases including Scopus, Web of Science, PubMed Science Direct, Google Scholar and review of scientific interviews and conferences held on the transfer of coronary heart disease patients and patients with acute conditions or intensive care requirements. As COVID-19 is a new emerging disease and due to lack of sufficient and convincing evidence on the various and possibly unknown dimensions of this disease, studies and protocols present for the transmission of other patients with acute and infectious diseases have been used in this study.
Keywords: : COVID-19, Patient transfer, Personal protection, Intensive care, Health care provider, Equipment}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.