فهرست مطالب حسین زینل زاده تبریزی
-
نشریه یافته های تحقیقاتی در گیاهان زراعی و باغی، سال دوازدهم شماره 2 (پاییز و زمستان 1402)، صص 145 -163
رقم آرام حاصل تلاقی لاین زودرس R308 با رقم پرمحصول RGS003 بوده و با روش شجره ای اصلاح و معرفی شده است. جمعیت حاصل از این تلاقی به مدت سه سال به روش شجره ای اداره و پس از استخراج و دستیابی به لاین های خالص، بررسی های مقدماتی و پیشرفته برای رسیدن به ارقام پرمحصول و سازگار آغاز شد. نتایج آزمایش مقدماتی 23 لاین انتخابی در دو منطقه گرگان و ساری (1394-1393) نشان داد که لاین SRL-93-12 (رقم آرام) با عملکرد 2955 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان عملکرد دانه در هکتار را دارا بود. نتایج آزمایش های پیشرفته سازگاری در چهار منطقه گرگان، ساری، زابل و برازجان طی دو سال زراعی 95-1394 و 96-1395 نشان داد که لاین SRL-93-12 با بالاترین عملکرد دانه 2774 کیلوگرم در هکتار و کمترین ضریب برتری لین و بینز (8/67) پایدارترین ژنوتیپ بود. نتایج پروژه تحقیقی ترویجی در مزارع کشاورزان مناطق بهبهان، مغان و گرگان حاکی از برتری عملکرد دانه لاین جدید SRL-93-12 (594 کیلوگرم در هکتار بیشتر از رقم شاهد RGS003) بود. با توجه به نتایج حاصله و صفات مطلوب زراعی مانند تحمل خوب به خوابیدگی و یکنواختی در رسیدگی این لاین با نام آرام معرفی شد.
کلید واژگان: پایداری, درصد روغن, زودرسی, عملکرد دانه, معرفی رقم}Aram is a new oilseed rape cultivar, extracted from the R308 (earlness line) and RGS003 (high-yield cultivar) cross population through pedigree method in three years. To reach high-yielding and compatible lines and cultivars, preliminary and advanced investigations were carried out in Gorgan and Sari (2014-2015) and Zabol, Gorgan, Sari and Borazjan (2016-2017). The line SRL-93-12 (Aram cultivar) with a yield of 2955 kgha-1 and 2774 kgha-1 was the first in the above-mentioned tests, respectively, and the SRL-93-12 line was also recognized as the most stable genotype based on the lowest Lins and Binns superiority index and highest seed yield. Extension research project results on farmers' farms in Behbahan, Moghan, and Gorgan regions showed that the new line with 594 kgha-1 higher yield than the check cultivar was in the first rank. According to the results as well as desirable agronomic traits such as good tolerance to dormancy and uniformity in maturity, this line was released with the name Aram.
Keywords: Cultivar Release, Earliness, Oil Content, Seed Yield, Stability} -
سابقه و هدفاگرچه کنجد از دیرباز محصول مناطق گرم و خشک جنوب کشور بوده است اما ویژگی های زراعی مطلوب و همچنین صرفه اقتصادی زراعت آن به دلیل افزایش شدید قیمت کنجد در چند سال اخیر موجب اقبال برای توسعه کشت این محصول در نیمه شمالی کشور شده است. با این حال کنجد علیرغم داشتن پتانسیل بالا به دلایلی از جمله مدیریت ضعیف زراعی، تنش های محیطی و عدم استفاده از ارقام اصلاح شده از عملکرد پایینی برخوردار است. بنابراین ارقام اصلاح شده کنجد بویژه از نظر مقاومت به ریزش دانه در کنار مدیریت به زراعی صحیح شاید تنها گزینه موجود برای توسعه کشت کنجد در نقاط مختلف کشور باشد. بذر یک ژنوتیپ ناشکوفا کنجد (S29) در سال 1395 وارد کشور شد. بررسی های چند ساله در ارتباط با این ژنوتیپ موید مقاوم به ریزش بودن آن می باشد. با این حال در ارتباط با مدیریت زراعی این ژنوتیپ از جمله آرایش کاشت و تراکم بوته بهینه آن اطلاعاتی در اختیار نیست. به همین منظور آزمایش حاضر طراحی و اجرا گردید.مواد و روش هاآزمایش در مزارع پژوهشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی مازندران (ساری) و اردیبل (مغان) در سال های 1399 و 1400 اجرا شد. در این آزمایش اثر فاصله بین خطوط کشت30، 45 و 60 سانتی متری و فاصله بوته ها روی خطوط کشت 5، 8، 11 و 14 سانتی متری، با حداقل تراکم 12 بوته در مترمربع تا حداکثر تراکم 67 بوته در مترمربع، بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، اجزای عملکرد، عملکرد دانه و درصد روغن ژنوتیپ ناشکوفا کنجد مورد بررسی قرار گرفت. در هر مکان، آزمایش به صورت بلوک های خرد شده (نواری) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد.یافته هانتایج نشان داد در هر دو منطقه بیشترین ارتفاع بوته از فاصله بین خطوط کاشت 45 سانتی متری و فاصله بین بوته هشت سانتی متری بدست آمد و افزایش تراکم تا 45 بوته در مترمربع موجب افزایش ارتفاع بوته شد اما بیشتر شدن تراکم، ارتفاع بوته را کاهش داد. از طرف دیگر با نزدیک شدن فاصله بین خطوط کاشت و بین بوته ها که مترادف با افزایش تراکم کاشت است از تعداد شاخه فرعی، تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول در هر دو منطقه کاسته شد. حداکثر عملکرد دانه در منطقه مغان به مقدار 1465 کیلوگرم در هکتار از آرایش کاشت 8×45 سانتی متر بدست آمد هرچند تفاوت معنی داری با عملکرد حاصله از آرایش کاشت 5×45 سانتی متر نداشت. این در حالی است که بیشترین عملکرد دانه در ساری به مقدار 824 کیلوگرم در هکتار از آرایش کاشت 14×30 سانتی متر حاصل شد. نتایج بیانگر آن است که در هیچکدام از مناطق اجرای آزمایش، فاصله عریض بین خطوط کاشت (60 سانتی متر) بیشترین عملکرد دانه را حاصل نکرد. با مشتق گیری از تابع رگرسیونی عملکرد دانه، تراکم بهینه برای منطقه مغان 23 بوته در مترمربع و برای منطقه ساری 31 بوته در مترمربع برآورد شد.نتیجه گیرینتایج نشان داد که ژنوتیپ وارداتی ناشکوفا پتانسیل مطلوبی برای کشت در منطقه ساری ندارد به این دلیل که متوسط عملکرد و حتی حداکثر عملکرد آن در مقایسه با متوسط عملکرد منطقه پایین تر بود. در مقابل در منطقه مغان متوسط عملکرد این ژنوتیپ با متوسط عملکرد منطقه تقریبا برابری داشته و حداکثر عملکرد حاصله از این ژنوتیپ که از آرایش کاشت 8×45 سانتی متر بدست آمد تا 250 کیلوگرم در هکتار از متوسط عملکرد کنجد در منطقه مغان بیشتر بود. بنابراین این ژنوتیپ به دلیل عملکرد دانه مناسب و همچنین کاهش هزینه های زراعت آن ناشی از امکان برداشت مکانیزه پتانسیل مطلوبی برای کشت در این منطقه دارد.کلید واژگان: عملکرد دانه, فاصله بین خطوط کاشت, فاصله بین بوته ها, مقاومت به ریزش دانه}Background and ObjectivesAlthough sesame has traditionally been grown in southern Iran's warm and arid regions, its desirable agronomic traits and economic profitability have led to increased interest in cultivating this crop in the northern regions. However, sesame often exhibits low performance due to poor agronomic management, environmental stress, and limited use of improved varieties. Therefore, the use of improved sesame varieties, mainly those resistant to shattering, along with proper agronomic management, maybe the key to successful cultivation in various parts of the country. The seed of a non-dehiscent sesame genotype (S29) was imported into the country in 2016. Several years of studies related to this genotype confirm that it is resistant to seed shattering. In this regard, the present study was designed and conducted to investigate the effects of planting arrangement and plant density on the performance of a non-dehiscent sesame genotype.Materials and MethodsThe experiment was conducted in research fields located in Mazandaran (Sari) and Ardabil (Moghan) in 2020 and 2021. The effects of three planting row distances (30 cm, 45 cm, and 60 cm) and four plant spacing on the rows (5 cm, 8 cm, 11 cm, and 14 cm), with a minimum density of 12 plants per square meter to a maximum density of 67 plants per square meter, were evaluated in terms of plant height, number of branches, yield components, seed yield and oil percentage of the shattering-resistant sesame genotype. The experiment was set up in a randomized complete block design with split-plot arrangements and three replications in each location.ResultsThe results showed that the highest plant height in both regions was achieved with a row distance of 45 cm and a plant spacing of 8 cm. Additionally, increasing plant density up to 45 plants per square meter resulted in increased plant height, but further increase in density decreased plant height. Decreasing the distance between planting rows and plant spacing, equivalent to increasing planting density, reduced the number of branches, capsules per plant, and seeds per capsule in both regions. The maximum seed yield in the Moghan region (1465 kg/ha) was obtained from the 45×8 cm arrangement. However, there was no significant difference compared to the yield obtained from the 45×5 cm planting arrangement. In contrast, the highest seed yield in the Sari region (824 kg/ha) was achieved with the planting arrangement of 30×14 cm. Based on regression analysis of seed yield, the optimum density was estimated to be 23 plants per square meter for the Moghan region and 31 plants per square meter for the Sari region.ConclusionThe results indicated that the imported non-shattering sesame genotype did not exhibit desirable potential for cultivation in the Sari region due to its lower average yield than the regional average. However, in the Moghan region, this genotype showed a comparable average yield and even higher maximum yield (250 kg/ha) than the regional average, with the highest yield obtained from the 45×8 cm planting arrangement. Therefore, due to its suitable seed yield performance and the potential for mechanized harvesting, this genotype holds promise for cultivation in the Moghan region.Keywords: Plant Spacing, Resistance To Seed Shattering, Row Spacing, Seed Yield}
-
به منظور ارزیابی صفات زراعی کلزای زمستانه در سیستم های کشت بذری و نشایی با تراکم های مختلف بوته در شرایط کشت تاخیری، آزمایشی در منطقه کرج طی دو سال زراعی 99-1398 و 1400-1399 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. 13 تیمار آزمایشی شامل ترکیب عامل کشت نشایی ریشه پر و ریشه لخت در سه تراکم 20 ، 30 و 40 بوته در متر مربع با یک یا دو نشا در هر حفره و کشت بذری به صورت تاخیری در اوایل آبان ماه به عنوان شاهد بود. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که عملکرد دانه در کشت بذری به میزان 1973 کیلوگرم در هکتار بود و میانگین عملکرد دانه در تیمارهای کشت ریشه لخت و ریشه پر بین 686 تا 1142 کیلوگرم در هکتار بیشتر از کشت بذری بود که این کاهش عملکرد در شرایط کشت بذری به دلیل کاهش اجزای عملکرد بخصوص تعداد خورجین در بوته بود. نتایج این بررسی نشان داد که تیمارهای ریشه لخت و ریشه پر در مجموع دو سال آزمایشی تیمارهای ریشه لخت باعث کاهش معنی دار 3/7 درصدی روز تا آغاز گل دهی و افزایش 3/13 درصدی طول دوره گل دهی، 7/42 درصدی تعداد خورجین در بوته و 1/17 درصدی عملکرد دانه شد. بیشترین عملکرد دانه در تیمار کشت نشای ریشه لخت با تراکم 40 بوته با یک نشاء در حفره به میزان 4395 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که در ارتباط با طول دوره گل-دهی نسبتا زیاد، برتری محسوس از نظر تعداد خورجین در بوته و وزن هزار دانه مناسب بود.
کلید واژگان: تعداد خورجین در بوته, ریشه پر, ریشه لخت, مراحل زایشی, عملکرد دانه}IntroductionOilseed rape (Brassica napus L.) is a traditional oil crop in Iran. Conventional oilseed rape production during the past decades has been performed through manual sowing, transplanting, and harvesting. In cold and temperate regions of the Iran in the Karaj region, due to delays in harvesting the previous crop such as corn, canola planting date is delay and it is not possible to planting oilseed rape seeds directly. Problems such as supplying primary soil water for crop establishment of canola fields, possibility of damage from cold and frost stress and late season drought due to delayed planting are the main problems of canola cultivation in Karaj region (Jabbari et al., 2022). Because of this, canola transplanting can solve the problems and be a good choice in these kinds of situations (Zeinalzadeh-Tabrizi et al., 2022). Although there have been many seeding rate studies done for canola, the optimum seeding rate and plant population for canola is not known. Optimum density for canola depends on both biological and economic factors. verall economic optimum plant density for canola was 30 to 40 plants m-2 (French et al., 2016). On the other hand, the transplanting method (bare-root or potted-root transplant), transplanting density and the number of seedlings per hole one seedling or two seedlings are very important to achieve the highest seed yield.
Materials and MethodsIn order to agronomic evaluation of winter canola in seeding and transplanting systems with different plant densities under delayed cultivation conditions in the Karaj region, an experiment was conducted as a randomized complete block design with three replications in two cropping years, 2019-2020 and 2020-2021. Experimental treatments included direct sowing of seeds as a control at a rate of 6 kg/ha; transplanting with densities of 20, 30, and 40 plants per square meter, each density with both bare-root transplant and potted-root transplant; and also with one seedling or two seedlings in the planting hole. During the experiment, traits including Days to flowering time, flowering duration, growth period, plant height, stem diameter, branch number, silique length and diameter, silique per plant, seed number per silique, 1000-seed weight and seed yield were recorded. Combined analysis of variance carried out by SAS statistical analysis software and the least significant difference (LSD) test was used to compare treatment means with a probability threshold of 0.05.
Results and DiscussionThe results of combined analysis showed that seed yield in the treatments of potted-root and bare-root seedling was between 686 and 1142 kg.ha-1 more than seeding cultivation. Yield reduction in seeding cultivation was due to the reduction of yield components, especially the number of silique per plant. Also, among all the investigated treatments, the highest seed yield (4395 kg.ha-1) was observed in the treatment of bare-root seedlings with a density of 40 plants with one seedling in the hole, which this issue was related to the relatively long flowering duration, noticeable superiority for silique per plant and high 1000 seeds weight. An independent comparison of bare-root and potted-root transplant treatments showed that in the total of two experimental years, bare-root treatments caused a significant decrease of 7.3% in days to beginning of flowering and 13.3% increase in the length of the flowering period, 7.2% in plant height, 42.7% in siliques per plant and 17.1% in the seed yield. Early maturity and higher of siliques number and number of seeds in siliques led to the superiority of seed yield in the bare-root treatment compared to the potted-root treatment. Mentioned issue was related to more competition between seedlings in the pot at the the potted-root treatment and the greater use of soil space for root development and less competition between seedlings in bare-root treatment.
ConclusionsGenerally, results showed that bare-root transplant treatments were superior to potted-root transplant treatments for yield components and seed yield. Therefore, in the conditions of delayed cultivation of canola, it is recommended to bare-root transplanting with a density of 40 plants per square meter and one seedling in the planting hole, especially in the Karaj region.
Keywords: Bare-root, Potted-root, Reproductive stages, Seed yield, Silique per plant} -
فصلنامه مروج، پیاپی 164 (بهار 1402)، صص 10 -16
کلزا (. Brassica napus L) یکی از مهم ترین دانه های روغنی است که دانه آن حاوی بیش از 40 درصد روغن و کنجاله آنسرشار از پروتیین است. استفاده از ارقام اصلاح شده کلزا با ویژگی های مطلوب زراعی از اهداف اصلی طرح افزایش دانه هایروغنی وزارت جهاد کشاورزی است. بدین منظور، حفظ خصوصیات مطلوب زراعی در شرایط زارع نیز عامل مهم و اساسی درمعرفی رقم جدید کلزا است. در این راستا، این پژوهش ب همنظور مقایسه عملکرد لاین امیدبخش کلزای بهاره 16 - SRL-95 باارقام شاهد دلگان و RGS003 در شرایط زارعین منطقه مغان در سال زراعی 1399 - 1400 به اجرا در آمد. هر ژنوتیپ در اینآزمایش در سطح حدود 2000 متر مربع در اراضی زارعین پیشرو دشت مغان و در دو منطقه پار س آباد و اصلاندوز کشت شده ومراقبت های لازم در طی دوره رشد برای ارقام انجام گرفت. در طول فصل رشد یادداشت برداری از صفات فنولوژیک و مورفولوژیکانجام و در پایان فصل از هر دو رقم نمونه برداری تصادفی انجام شده و عملکرد دانه لاین امیدبخش 16 - SRL-95 با ارقام شاهددلگان و RGS003 با استفاده از آزمون t-استیودنت جفت شده مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج مقایسه آزمون t-استیودنت جفتشده برای عملکرد دانه لاین امیدبخش و رقم شاهد RGS003 در هر دو مزرعه پار س آباد و اصلاندوز نشان داد که اختلاف بینآنها از نظر آماری معنی دار بود. اختلاف عملکرد دانه لاین امیدبخش و رقم شاهد دلگان نیز از نظر آماری معنی دار بود و لاینامیدبخش نسبت به هر دو شاهد برتری عملکرد داشت. میانگین کل عملکرد دانه لاین امیدبخش با 2920 کیلوگرم در هکتارنسبت به ارقام شاهد دلگان (5/ 2722 کیلوگرم در هکتار) و 2604 /5(RGS003 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب 2/ 7 و 8/ 10 درصدبیش تر بوده و نشان داد که در شرایط زارعین منطقه مغان این لاین جدید برتری نسبی خود را حفظ کرده است. همچنین درهر دو مزرعه لاین امیدبخش از طول خورجین، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در بوته و وزن هزار دانه بیش تری نسبتبه ارقام شاهد داشت و از زودرسی نسبی برخوردار بود. لاین امیدبخش 16 - SRL-95 با دارا بودن خصوصیات مطلوب می تواند بهعنوان رقم جدید کلزای بهاره آزادگرده افشان به کشاورزان منطقه توصیه و معرفی شود.
کلید واژگان: خصوصیات مطلوب زراعی, زودرسی, عملکرد, کلزا} -
تعیین آرایش کاشت و تراکم مناسب بوته باعث بهره وری بهتر از منابع و افزایش عملکرد در واحد سطح می شود. در این راستا آزمایشی به صورت کرت های خردشده نواری بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان) در سال زراعی 1399 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل ردیف های کاشت 30، 45 و 60 سانتی متری به عنوان فاکتور عمودی و فاصله کاشت در پنج، هشت، 11 و 14 سانتی متری به عنوان فاکتور افقی بودند. براساس نتایج به دست آمده، با افزایش فاصله بین بوته ها روی ردیف کاشت، بیش ترین تاریخ کاشت تا شروع گل دهی (25/47 روز)، طول دوره رشد (25/122 روز)، قطر ساقه (33/8 میلی متر)، تعداد شاخه فرعی (97/2 عدد) و طول کپسول (20/24 میلی متر) کنجد در فاصله کاشت بین بوته 14 سانتی متری مشاهده شد. فاصله ردیف های کاشت 45 نسبت به 30 سانتی متری، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، وزن هزاردانه کنجد را به ترتیب به میزان 33، 50/18 و 16 درصد افزایش داد. بیش ترین عملکرد دانه، وزن تر و خشک بوته به ترتیب با 40/1455، 80/5021 و 73/1280 کیلوگرم در هکتار در فاصله ردیف کاشت 45 سانتی متر مشاهده شد. نتایج کلی این آزمایش نشان داد آرایش کاشت کنجد رقم ناشکوفا با فاصله بین بوته 14 سانتی متر و فاصله بین ردیف کاشت 45 سانتی متر با استفاده بهینه از منابع محیطی برای کشت کنجد در دشت مغان مناسب بوده و بنابراین قابل توصیه برای کشاورزان منطقه است.کلید واژگان: تعداد کپسول, فاصله بین بوته, فاصله بین ردیف, ماده خشک کل, وزن هزار دانه}Determining the appropriate planting arrangement and plant density leads to better productivity of resources and increased yield per unit area. In this regard, an experiment was conducted in the Ardabil agricultural and natural resources research and education center (Moghan) during the 2021 crop year. This experiment uses a strip plot design based on randomized complete blocks with four replications. Its main factor is the effect of planting rows at a spacing of 30, 45, and 60 cm with planting spacing of 5, 8, 11, and 14 cm serving as the subfactor. According to the results, by increasing the distance between plants on the planting row, the maximum days to flowering initiation (47.25 days), growth period (122.25 days), stem diameter (8.33 mm), number of branches (2.97), and capsule length (24.20 mm) of sesame can be observed at a planting distance of 14 cm between the plants. Row spacing of 45 to 30 cm increases the number of capsules per plant, the number of seeds per capsule, and 1000-seed weight of sesame by 33%, 18.50%, and 16%, respectively. The highest seed yield, fresh and dry weight belong to 1455.40, 5021.80, and 1280.73 kg/ha, respectively, at 45 cm distance between planting rows. The results from this experiment show that planting arrangement with a distance between plants of 14 cm and a distance between planting rows of 45 cm, with optimal use of environmental resources is suitable for cultivation in Moghan plain and recommended for local farmers.Keywords: Capsule number, planting spacing, Row spacing, thousand-seed weight, total dry matter}
-
ارقام زراعی جدید اصلاح شده از نظر عملکرد و سایر صفات زراعی بایستی در شرایط واقعی کشاورزان در قالب پروژه هایتحقیقی-ترویجی نیز از نظر پایداری عملکرد، از خود برتری نشان دهند. این تحقیق به منظور بررسی و مقایسه عملکرد برخیخصوصیات لاین امیدبخش کنجد 5- 93 در شرایط زارعین دشت مغان در سال زراعی 97 در دو منطقه اجرا شد. نتایج آزمایشنشان داد که از نظر تعداد کپسول در بوته، در هر دو مزرعه آزمایشی، لاین 5- 93 از تعداد کپسول بیشتری در بوته برخورداربود. از نظر طول دوره رویش نیز در هر دو مزرعه لاین 5- 93 نسبت به شاهد اولتان زودرس تر بود. در کل از نظر عملکرد دانه،لاین 5- 93 با میانگین 1553 کیلوگرم در هکتار در مقایسه با رقم شاهد اولتان با 5/ 1071 کیلوگرم در هکتار برتری معنی داریاز خود نشان داد. لاین 5- 93 با دارا بودن خصوصیاتی مانند زودرسی، پرکپسولی (سه کپسول در محور) و تحمل نسبی به برخیبیماری ها می تواند گام مهمی در بالابردن سطح زیر کشت حدود 50 هکتاری فعلی کنجد در منطقه مغان و به تبع آن رغبتکشاورزان منطقه و افزایش درآمد اقتصادی برای آنان باشد.
کلید واژگان: عملکرد, کشت در شرایط زارعین, کنجد, رقم} -
تنش خشکی یکی از عمده ترین عوامل محدودکننده رشد کلزا در ایران می باشد. در کشاورزی نوین، استفاده از محرک های رشد گیاه، یکی از راهکارهای مقابله با اثرات تنش خشکی است. به منظور مقایسه اثرات محرک های رشد بر عملکرد کلزا در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در سال زراعی 98-1397 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی مغان انجام شد. آزمایش به صورت کرت های خردشده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی، شامل آبیاری کامل و تنش در کرت اصلی و کرت فرعی نیز شامل شش تیمار؛ شاهد؛ محلول پاشی اسیدآمینه؛ کاربرد کود آبیاری اسیدهیومیک؛ محلول پاشی اسیدفولویک ؛ محلول پاشی عصاره جلبک دریایی و مصرف توام اسیدآمینه، اسید فولویک و اسید هیومیک بودند. نتایج نشان داد که تاثیر کاربرد محرک های رشد در شرایط تنش و بدون تنش خشکی می تواند کاملا متفاوت بوده و می توان با کاربرد اسیدهای آلی، اثرات تنش را کاهش داد. در شرایط آبیاری کامل، به ترتیب تیمارهای مصرف توام محرک های رشد> اسید هیومیک> اسید فولویک> عصاره جلبک دریایی> اسیدآمینه با افزایش 22.7، 14.3، 6.4، 6.3 و 3.4 درصدی نسبت به تیمار شاهد، بیشترین اثربخشی را در افزایش عملکرد داشتند. در شرایط تنش خشکی، بیشترین افزایش عملکرد بهترتیب مربوط به تیمارهای مصرف توام محرک های رشد> اسیدآمینه> عصاره جلبک دریایی> اسید فولویک> اسید هیومیک به ترتیب با افزایش 31.9، 21.3، 15.9، 11.9 و 11.1 درصدی نسبت به تیمار شاهد بود. به طور کلی ، می توان نتیجه گرفت که با مصرف توام محرک های رشد گیاهی، از جمله، اسیدآمینه، اسید هیومیک و عصاره جلبک دریایی، در سه مرحله رشدی آبیاری دوم، خروج از رزت و شروع گلدهی، ضمن بهبود عملکرد کلزا، مقاومت آن را به تنش خشکی افزایش داد.
کلید واژگان: تنش رطوبتی, رژیم آبیاری, عصاره جلبک دریایی, فولویک اسید, هیومیک اسید}IntroductionCanola is known as one of the most important oily plants in the world due to its good composition of fatty acids and oil content. As the first oilseed crop in Iran, Canola is recommended to increase its cultivated area to reduce dependence on oil imports with high oil quality compared to other similar crops. Drought stress is one of the major environmental limiting factors for the successful production of crops, especially canola, in Iran and the world. One effective strategy to reduce the adverse effects of drought stress is to use new nutritional techniques like humic compounds and growth stimuli, including amino acids. Due to the lack of sufficient studies on the effects of growth stimuli on canola, the present study was performed to study the effects of four plant growth biostimulants on increasing canola tolerance to drought stress under Moghan conditions.
Materials and methodsTo compare the effects of growth biostimuli on canola yield under drought stress, an experiment was conducted at Moghan Agricultural Research Station in the 2018-2019 crop years. The experiment was conducted as a split-plot in a randomized complete block design with three replications. Treatments included the main factor of irrigation regime at two levels, and the sub-plot included six treatments; control, amino acid foliar application, humic acid with irrigation, fulvic acid foliar application, seaweed extract foliar application, and the combination of second, third, and fifth treatments. In this study, plant height, number of pods per main stem, number of pods per lateral branches, total number of pods per plant, number of seeds per pod, 1000-seed weight and seed yield were measured. Before analysis of variance, the presence or absence of outliers was identified using Grubbs test. Normality of data was then checked by Shapiro-Wilk test. Finally, the analysis of variance was performed and the means were compared using the least significant difference (LSD) method at the statistical level of one and five percent using SAS software version 9.1.
Results and discussionThe results showed that the effect of growth biostimulants could be different in non-stress and drought stress conditions, and biostimulants can reduce the effects of dry stress. in regular irrigation and non-stress conditions, the combined treatment uses of growth stimulants> humic acid> fulvic acid > seaweed extract> amino acid increased by 22.7%, 14.3%, 6.4%, 6.3%, and 3.4%, respectively, compared to the control treatment. In drought stress conditions, the highest effect was related to the combined use of growth stimulants> amino acids> seaweed extract> fulvic acid > humic acid, respectively, with an increase of 31.9%, 21.3%, 15.9%, 11.9%, and 11.1%, respectively, compared to the control treatment.
ConclusionsUnder non-stress conditions, the effect of growth stimulants was related to all studied components yield, and the effect of humic acid, fulvic acid, seaweed extract, and amino acid were related to the number of pods. Under stress conditions, other yield components including, number of pods per main stem and lateral branches, plant height and number of seeds per pods had more effect on increasing yield. It can be concluded that the application of growth biostimulants while improving canola yield under normal moisture conditions, can increase its tolerance to drought stress.
Keywords: Drought stress, Fulvic acid, Humic acid, Irrigation regime, Seaweed extract} -
سابقه و هدف:
رعایت تاریخ کاشت مناسب در کلزا امکان رشد و نمو کافی را به گیاه زراعی داده و اثرات خسارت زای ناشی از تنش ها را به حداقل می رساند. از طرف دیگر، بارندگی های اوایل پاییز و مشکل تهیه زمین به موقع، در دسترس نبودن زمین به دلیل برداشت کشت های تابستانه مانند بادام زمینی در منطقه مغان باعث تاخیر در تاریخ کاشت به هنگام محصولات پاییزه مانند کلزا می شود. مشکلات تامین آب جهت آبیاری اول برای استقرار و سبز مناسب مزرعه کلزا، حمله آفاتی مانند کک در کشت های کرپه، احتمال خسارت تنش سرما و یخ زدگی و همچنین، افت عملکرد به دلیل برخورد کلزا به تنش خشکی و گرمای آخر فصل به دلیل تاخیر در کاشت از مشکلات عمده زراعت کلزا در منطقه مغان است. در این میان، کشت نشایی کلزا می تواند مشکلات موجود را از میان برداشته و راهکار مناسبی در شرایط مذکور باشد.
مواد و روش هابه منظور ارزیابی زراعی و مقایسه کشت مستقیم و کشت نشایی کلزای بهاره در تراکم های مختلف بوته و در شرایط کشت تاخیری در منطقه مغان، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دو سال زراعی 1399-1398 و 1400-1399 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کشت مستقیم بذر به عنوان شاهد به میزان 6 کیلوگرم در هکتار، کشت نشایی با تراکم های 20، 30 و 40 بوته در متر مربع هر کدام به دو صورت ریشه لخت و ریشه پر و نیز با یک نشا و دو نشا در حفره کاشت بودند. در طی آزمایش از صفات روز تا شروع گلدهی، روز تا پایان گلدهی، مدت گلدهی، طول دوره رشد، ارتفاع بوته، ارتفاع اولین خورجین از سطح زمین، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی، طول خورجین، قطر خورجین، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزاردانه و عملکرد دانه یادداشت برداری شد. همبستگی بین صفات و تجزیه علیت برای بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد دانه انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که کشت نشایی به طور میانگین باعث کاهش معنی دار صفات فنولوژیک شروع گلدهی (5/145 درجه روز رشد)، پایان گلدهی (8/207 درجه روز رشد) و طول دوره رشد (9/158 درجه روز رشد) و افزایش مدت گلدهی (6/156 درجه روز رشد) در مجموع سال های آزمایشی شد. همچنین، کشت نشایی باعث افزایش معنی دار در صفات قطر ساقه (8/2 میلی متر)، تعداد شاخه فرعی (3/2)، قطر خورجین (6/0 میلی متر)، تعداد خورجین در بوته (2/158)، تعداد دانه در خورجین (3/3)، وزن هزاردانه (69/0 گرم) و عملکرد دانه (4/1894 کیلوگرم در هکتار) شد. در تیمار شاهد به صورت کشت مستقیم تاخیری، عملکرد دانه در مجموع سال های آزمایشی افت عملکرد 2/62 درصد (7/1150 کیلوگرم در هکتار) در مقایسه با تیمارهای کشت نشایی (1/3045 کیلوگرم در هکتار) از خود نشان داد. با مقایسه میانگین تیمارهای ریشه لخت مشخص شد که تیمار 40 بوته در متر مربع نسبت به تیمارهای 30 و 20 بوته در متر مربع از تعداد خورجین در بوته، وزن هزاردانه و عملکرد دانه بالاتری برخوردار بود و اختلاف معنی داری با آن ها داشت. همبستگی فنوتیپی بین صفات زراعی نشان داد عملکرد دانه با صفات فنولوژیک شروع گلدهی (**90/0-)، پایان گلدهی (**90/0-) و طول دوره رشد (**77/0-) همبستگی منفی و معنی دار و با صفت مدت گلدهی (52/0) همبستگی مثبت اما غیرمعنی دار داشت. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که دو صفت تعداد خورجین در بوته (*241/0) و قطر خورجین (*229/0) به ترتیب بیش ترین تاثیر مستقیم و مثبت معنی دار و صفت پایان گلدهی (**559/0-) بیش ترین تاثیر مستقیم منفی و معنی دار را روی عملکرد دانه داشتند.
نتیجه گیریدر شرایط کشت تاخیری، کشت نشایی ریشه لخت کلزا با تراکم 40 بوته در متر مربع و یک نشا در حفره کاشت نسبت به کشت نشایی ریشه پر و کشت مستقیم دارای برتری از نظر عملکرد دانه و صفات فنولوژیک بوده و قابل توصیه در منطقه مغان است.
کلید واژگان: تجزیه علیت, تراکم کاشت, رگرسیون گام به گام, نشا, همبستگی}Background and objectivesA proper planting date in canola allows the crop to grow sufficiently and minimizes the damaging effects of stress. On the other hand, early autumn rains and the problem of timely farm preparation and unavailability of farm fields due to summer crops such as peanuts in the Moghan region cause delays in planting dates for autumn crops such as canola. Problems such as supplying primary soil water for crop establishment of canola fields, pest damage such as flea beetles in delayed cultivation, the possibility of damage from cold and frost stress, as well as the decline in yield due to canola exposure to drought and heat stress due to delayed planting are the main problems of canola cultivation in the Moghan region. Because of this, canola transplanting can solve the problems and be a good choice in these kinds of situations.
Materials and methodsIn order to agronomic evaluation of direct cultivation and transplantation of spring canola in different plant densities under delayed conditions in the Moghan region, an experiment was conducted as a randomized complete block design with three replications in two cropping years, 2019-2020 and 2020-2021. Experimental treatments included direct sowing of seeds as a control at a rate of 6 kg/ha; transplanting with densities of 20, 30, and 40 plants per square meter, each density with both bare-root transplant and potted-root transplant; and also with one seedling or two seedlings in the planting hole. During the experiment, traits including flowering initiation, flowering completion, flowering period, growth period, plant height, first pod height, stem diameter, branch number, pod length, pod thickness, pod number, seed number per pod, 1000-seed weight, and seed yield were recorded. Correlations among traits and path analysis were performed to investigate seed yield's direct and indirect effects.
ResultsThe results showed that transplanting on average caused a significant decrease in phenological traits such as flowering initiation (145.5 GDD), flowering completion (207.8 GDD), growth period (158.9 GDD), and increased flowering period (156.6 GDD) during the experimental years. Also, transplanting caused a significant increase in stem diameter (2.8 mm), branch number (2.3), pod diameter (0.6 mm), number of pods per plant (158.2), number of seeds per pod (3.3), 1000-seed weight (0.69 g) and seed yield (1894.4 kg/ha). In control treatment as delayed direct sowing, seed yield in total experimental years showed a yield decline of 62.2% (1150.7 kg/ha) compared to transplanting cultivation treatments (3045.1 kg/ha). Comparing the bare-root transplant treatments, it was found that 40 plants per square meter had a higher number of pods per plant, 1000-seed weight, and seed yield than the 30 and 20 treatments and had a significant difference with them. Phenotypic correlation among agronomic traits showed seed yield had a negative and significant correlation with phenological traits: flowering initiation (-0.90**), flowering completion (-0.90**), and growth period (-0.77**) with a positive and non-significant effect on the flowering period (0.52). The results of stepwise regression analysis showed that the number of pods per plant (0.241*) and pod thickness (0.229*) had the most significant direct and positive effects on seed yield, respectively, while flowering completion (-0.559**) had the most negative and significant direct effect on seed yield.
ConclusionUnder delayed conditions, bare-root transplanting of canola with 40 plants per square meter density and one seedling in the planting hole was superior in terms of seed yield and phenological traits compared to potted-root transplanting and direct cultivation and is recommended in Moghan region.
Keywords: correlation, Path analysis, Plant density, Stepwise regression analysis, Transplant} -
به منظور مقایسه ویژگی های زراعی و عملکرد لاین جدید SAF-95-14 گلرنگ با ارقام شاهد گل مهر و گلدشت، آزمایشی در سال زراعی 1400-1399 در شرایط بهره برداران منطقه مغان (پارس آباد و اصلاندوز) اجرا شد. نتایج نشان داد که در مزرعه پارس آباد میانگین عملکرد دانه لاین امیدبخش (با 2246 کیلوگرم در هکتار) 29 درصد در مقایسه با رقم شاهد گل مهر (1740 کیلوگرم در هکتار) و 14 درصد در مقایسه با رقم شاهد گلدشت (1962 کیلوگرم در هکتار) بالاتر بود. در حالی که در مزرعه اصلاندوز میانگین عملکرد دانه لاین امیدبخش (با 2954 کیلوگرم در هکتار) 23 درصد در مقایسه با رقم شاهد گل مهر (2391 کیلوگرم در هکتار) و 6 درصد در مقایسه با رقم گلدشت (2778 کیلوگرم در هکتار) بالاتر بود. در خصوص صفت روز تا رسیدگی نیز در مزرعه پارس آباد لاین امیدبخش در 155 روز دوره رویش خود را تکمیل کرد که نسبت به ارقام شاهد گل مهر و گلدشت به ترتیب به تعداد 9 و 5 روز زودرس تر بود. اختلاف زودرسی در مزرعه اصلاندوز به ترتیب 14 و 7 روز بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که لاین امیدبخش نسبت به ارقام شاهد از نظر عملکرد دانه و اجزای عملکرد برتری داشت. لاین امید بخش SAF-95-14، با خصوصیات زراعی مطلوب، نداشتن خار، گلچه های قرمز، غوزه های درشت، وزن هزار دانه بالا و یکنواختی در رسیدگی توانست برتری خود را نسبت به ارقام شاهد در هر دو مزرعه در شرایط بهره برداران منطقه مغان نشان دهد و می تواند به عنوان یک رقم پرمحصول به کشاورزان منطقه معرفی شود.
کلید واژگان: تعداد دانه در غوزه, زودرسی, عملکرد, قطر غوزه} -
با توجه به توسعه کشت بادام زمینی در سال های اخیر در منطقه مغان، که هم اکنون سطح زیر کاشت سالانه آن بیش از 6000 هکتار است. پژوهشی به منظور بررسی آرایش های کشت مختلف با استفاده ازچند مدل ردیف کار پنوماتیک انجام گردید. این آزمایش در سال 1399، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با شش تیمار و چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل a1 و a2 - کاشت یک ردیفه با فاصله بین پشته 75 سانتی متر و بین بوته به ترتیب 12و 17 سانتی متر، a3 و a4 - کاشت دو ردیف روی پشته با فاصله بین پشته 75 سانتی متر و بین بوته به ترتیب 22 و 28 سانتی متر و a5 و a6 - کاشت یک ردیفه با فاصله بین پشته 50 سانتی متر و بین بوته به ترتیب 25 و30 سانتی متر بود. شاخص های مورد بررسی عبارت بودند از درصد شکستگی بذر، یکنواختی توزیع افقی و عمودی بذر، درصد سبز شدن بذرها، ظرفیت موثر مزرعه ای، عملکرد و اجزای عملکرد. نتایج نشان داد تفاوت بین تیمارها از نظر ضریب یکنواختی توزیع افقی بذر، ظرفیت مزرعه ای، درصد جوانه زنی بذر، قطر غلاف و طول غلاف در سطح 1 درصد و از نظر ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، عملکرد غلاف و دانه در سطح 5 درصد معنی دار بود. اثر تیمارها بر وزن صددانه و صدمات مکانیکی وارده به بذر معنی دار نبود. بیشترین مقدار یکنواختی توزیع افقی و سبز شدن بذرها به ترتیب به میزان25/79 و 2/95 درصد و بیشترین عملکرد به میزان 30/4995 کیلوگرم در هکتار از تیمار کاشت دو ردیف با فاصله بین بوته 28 سانتی متر بدست آمد.کلید واژگان: بذر کار پنوماتیک, تراکم کاشت, عملکرد غلاف}In recent years, the cultivation of peanuts has increased in the Moghan region, which currently has an annual planting area of more than 6,000 hectares. This study was performed to select the most suitable planter with the desired planting pattern. The experimental design was carried out in a randomized complete block design with six treatments and four replications, in 2020. Treatments include a1 and a2, planting with a distance between rows (ridges) of 75 cm and between plants (12 and 17 cm), respectively, a3 and a4, twine planting with a distance between rows of 75 cm and between plants (22 and 28 cm), respectively, and a5 and a6 , planting was one row with a distance between rows of 50 cm and between plants (25 and 30 cm), respectively. Parameters measured were uniformity of seed depth, planter field capacity, seed germination, mechanical damage to seed, yield and yield components of peanut. The results indicated that planter type was significant at the 1% probability level for uniformity of seed lateral, planter field capacity and seed germination and at the 5% probability level for Number of pods per plant and peanut yield. However, there was no significant effect on 100-seed weight and mechanical damage to seeds. It was found that planting with a two-row pneumatic planter obtains the best results in terms of green percentage uniformity, seed cross distribution and yield. The highest uniformity of horizontal distribution and germination of seeds were 79.25% and 95%, respectively. The maximum yield in this tow row planter was 4995.30 kg.ha-1 with a distance between plants of 28cm. Therefore, compared to planting a row with a distance between the ridges of 75 cm, the average yield was increase 400 kg.ha-1.Keywords: Planting density, Pneumatic planter, Pod Yield}
-
در پژوهش حاضر، از طریق انجام اندازه گیری های میدانی، میزان آب کاربردی فصلی و بهره وری فیزیکی آب کلزا (Brassica napus L.) در 26 مزرعه تحت مدیریت زارعین (شامل 18، پنج و سه مزرعه به ترتیب، با روش آبیاری شیاری، بارانی سنترپیوت و بارانی کلاسیک ثابت) در سطح دشت مغان (استان اردبیل) طی فصل زراعی 99-1398، مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار فصلی کل آب مصرفی (آبیاری و بارندگی موثر) و عملکرد دانه کلزا به ترتیب، بین 2921 تا 6762 مترمکعب بر هکتار و 00/1 تا 70/3 تن بر هکتار متغیر بود (به ترتیب، با میانگین 4798 مترمکعب بر هکتار و 64/2 تن بر هکتار). نیاز آبی خالص کلزا در مزارع مورد مطالعه طی فصل زراعی 99-1398 و میانگین 10 ساله آن به ترتیب، در دامنه 285 تا 399 و 282 تا 354 میلی متر قرار داشت (به ترتیب، با میانگین 325 و 304 میلی متر). میانگین آب کاربردی فصلی در مزارع با روش آبیاری شیاری (4328 مترمکعب بر هکتار) به طور معنی داری (p < 0.01) بیشتر از مقدار نظیر آن برای مزارع تحت آبیاری بارانی سنترپیوت و کلاسیک ثابت (به ترتیب، 2154 و 2633 مترمکعب بر هکتار) بود. نمایه های بهره وری مجموع آب کاربردی و بارش موثر (WPI+Pe) و بهره وری آب کاربردی (WPI) در مزارع مورد بررسی به ترتیب، بین 28/0 تا 95/0 و 41/0 تا 45/1 کیلوگرم بر مترمکعب متغیر بود (به ترتیب، با میانگین 58/0 و 77/0 کیلوگرم بر مترمکعب). بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی خطی چندمتغیره، عواملی شامل شوری آب آبیاری، تاریخ کشت، تراکم کشت بذر، تاریخ اعمال اولین آبیاری، طول دوره رشد گیاه، وزش بادهای شدید در دوره های زمانی مقارن با زمان برداشت محصول، ارتفاع مزارع از سطح دریا، شدت جریان آب تحویلی، متوسط دور آبیاری و میزان رطوبت و ناخالصی محصول در زمان برداشت به عنوان مهمترین عوامل موثر بر عملکرد دانه کلزا و نمایه های بهره وری آب در دشت مغان شناسایی شد.
کلید واژگان: تاریخ کشت, تراکم کشت بذر, زه آب, عملکرد, فائو پنمن-مانتیث}In this work, the seasonal applied water and physical water productivity of rapeseed (Brassica napus L.) were evaluated through monitoring 26 farmer fields (including 18, five, and three farmer fields with furrow, center-pivot, solid-set irrigation systems, respectively) over Moghan Plain, Ardabil Province, Iran, during the growing season 2019-2020. The rapeseed seasonal water use (irrigation + effective precipitation) and the grain yield value ranged from 2921-6762 m3 ha-1 and 1.00-3.70 ton ha-1, respectively (with a mean of 4798 m3 ha-1 and 2.64 ton ha-1, respectively). The net rapeseed water requirement during the growing season 2019-2020 and its 10-year mean value ranged from 285-399 mm and 282-354 mm, respectively (with a mean of 325 and 304 mm, respectively). The mean seasonal applied water at farmer fields with furrow irrigation (4328 m3 ha-1) was significantly (p < 0.01) higher compared to the farmer fields with center pivot and solid set sprinkler irrigation (2154 and 2633 m3 ha-1, respectively). Total water productivity (WPI+Pe) and irrigation water productivity (WPI) ranged from 0.28 to 0.95 kg m-3 and 0.41 to 1.45 kg m-3, respectively (with a mean of 0.58 and 0.77 kg m-3, respectively). Based on the results of multivariate linear regression analysis, the factors, including irrigation water salinity, sowing date, seeding rate, date of the first irrigation, growth period length, strong winds near harvest time, the latitude of farmer fields, flowrate of delivered water, mean irrigation interval, and rapeseed grain moisture content and impurity rate were recognized as the most important factors affecting the grain yield and the physical water productivity indices.
Keywords: Drainage Water, planting date, seeding rate, Yield, FAO Penman-Monteith} -
تجزیه و تحلیل اثر متقابل ژنوتیپ و محیط با استفاده از روش های مختلف آماری در اصلاح نباتات اهمیت زیادی دارد. به منظور بررسی پایداری عملکرد دانه لاین های امیدبخش کنجد با استفاده از معیارهای مختلف پارامتری و ناپارامتری، آزمایشی با 13 لاین امیدبخش کنجد به همراه رقم شاهد اولتان در سه منطقه کرج، مشهد و مغان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در طی دو سال 1395 و 1396 انجام یافت. تجزیه واریانس مرکب داده های عملکرد لاین های امیدبخش کنجد نشان داد که اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × سال × مکان در سطح احتمال یک درصد بر عملکرد دانه معنی دار بود. محیط کرج-96 بیشترین میانگین عملکرد دانه ژنوتیپ ها با 1346 کیلوگرم در هکتار و محیط مشهد-96 کمترین عملکرد دانه ژنوتیپ ها با 1001 کیلوگرم در هکتار را به خود اختصاص دادند. بیشترین و کمترین میانگین عملکرد دانه در بین ژنوتیپ ها در تمامی محیط های آزمون به ترتیب مربوط به لاین G6 با 1444 کیلوگرم در هکتار و لاین G12 با 762 کیلوگرم در هکتار بود. نقشه حرارتی به همراه تجزیه خوشه ای، هم ژنوتیپ ها و هم پارامترهای پایداری را به سه گروه تقسیم کرد. بر این اساس، ژنوتیپ G12 در گروه اول، ژنوتیپ های G1، G3، G7، G8 و G13 در گروه دوم و بقیه ژنوتیپ ها به همراه رقم شاهد اولتان در گروه سوم بودند. ژنوتیپ های گروه دوم با داشتن بالاترین رتبه در اکثر معیارهای پایداری نسبت به سایر ژنوتیپ ها پایدار بودند و از بین آن ها ژنوتیپ های G8، G1 و G3 به ترتیب با میانگین عملکرد دانه 1417، 1398 و 1291 کیلوگرم در هکتار و بالاتر از متوسط عملکرد تمام ژنوتیپ ها، انتخاب و قابل توصیه در مناطق مورد آزمون بودند.
کلید واژگان: اثر متقابل ژنوتیپ و محیط, تجزیه خوشه ای, ژنوتیپ, نقشه حرارتی}Analysis of genotype by environment interaction using different statistical methods is very important in plant breeding. In order to evaluate the seed yield stability of promising sesame lines using different parametric and non-parametric statistics, an experiment was conducted using 13 promising sesame lines with check variety Oltan at three locations of Karaj, Mashhad, and Moghan (Iran) in a randomized complete block design with four replications over two years (2016 and 2017). Combined analysis of variance for seed yield of promising sesame lines showed that the effect of genotype and the three-way interaction of genotype × year × location at the level of 0.01% probability were statistically significant. Karaj-96 environment with 1346 kg/ha and Mashhad-96 environment with 1001 kg/ha had the highest and lowest mean yield, respectively. The highest and lowest mean seed yield among genotypes in all test environments were related to G6 line with 1444 kg/ha and G12 line with 762 kg/ha, respectively. Heatmap along with cluster analysis divided both genotypes and stability parameters into three groups. Based on cluster analysis, genotype G12 was clustered into the first group, genotypes G1, G3, G7, G8, and G13 were clustered into the second group and the rest of the genotypes along with the check cultivar Oltan were clustered into the third group. The genotypes of the second group with the highest rank in most criteria of stability stasistics were stable compared to other genotypes and among them, the genotypes G8, G1 and G3 (with mean yields 1417, 1398 and 1291 Kg/ha, repectively) were selected and recommended in the test locations due to their average yield above the average yield of all genotypes.
Keywords: Cluster analysis, Genotype, Genotype by environment interaction, Heatmap} -
شناسایی ژنوتیپ سازگار به یک منطقه خاص از علاقمندی های ویژه به نژادگران و متخصصان ژنتیک گیاهی است. به منظور شناسایی ژنوتیپ سازگار در لاین های کنجد بر اساس گزینش چند صفتی، آزمایشی در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در ایستگاه تحقیقاتی مغان واقع در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل در سال های 1396 و 1397 اجرا شد. مواد ژنتیکی مورد ارزیابی در این مطالعه شامل 14 لاین برتر از آزمایش های مقدماتی عملکرد در 3 منطقه در سال 1395 (حاصل از اداره نسل های در حال تفکیک به روش شجره ای) و رقم اولتان به عنوان شاهد بود. تجزیه واریانس مرکب داده های دو سال نشان داد که اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × سال برای تمامی صفات مورد مطالعه معنی دار بود. تجزیه گرافیکی بایپلات ژنوتیپ های کنجد نشان داد که دو مولفه اول در مجموع 55/3 درصد تغییرات مربوط به واریانس صفات را توجیه کردند. الگوی چندضلعی کدام-برتر-کجا/چرا بر اساس صفات مختلف ژنوتیپ های کنجد نشان داد که به ترتیب ژنوتیپ های G3 و G8 بیشترین مقادیر عملکرد و اجزای عملکرد مانند ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته و درصد روغن را داشتند. بر اساس بای پلات مقایسه ژنوتیپ ها با ژنوتیپ ایدهآل، شاخص پایداری شوکلا، شاخص برتری و نقشه گرمایی، ژنوتیپهای G3، G8 و G9 که از نظر عملکرد و سایر صفات زراعی نسبت به رقم شاهد اولتان مطلوب تر بودند، به ترتیب بهترین ژنوتیپها از نظر تمامی صفات مورد مطالعه بوده و قابلیت ورود به آزمایش های تحقیقی-ترویجی بهمنظور معرفی به عنوان رقم جدید برای کشت در منطقه مغان را داشتند.
کلید واژگان: انتخاب, بای پلات ژنوتیپ × صفت, سازگاری, کنجد, نقشه گرمایی}Identification of genotypes adapted to a particular region is of special interest to breeders and plant geneticists. In order to identify adapted genotypes in sesame lines based on multi-trait selection, an experiment was conducted in a completely randomized block design with four replications at Moghan Agricultural Research Station of Ardabil Agricultural and Natural Resources Research and Education Center during the years 2017 and 2018. The genetic materials evaluated in this study were consisted of 14 superior lines from preliminary yield trails of the three different regions evaluated in 2016 (Derived from the management of segregated generations in a pedigree way) and Oltan cultivar as a check. Combined analysis of variance showed that the genotype and genotype × year interaction effects were significant for all of the studied traits. Biplot analysis of sesame genotypes showed that the first two components explained the 55.3% of the total variations of traits. Which-won-where/what polygon pattern based on different traits of sesame genotypes showed that G3 and G8 had the highest yield and yield components such as plant height, number of capsules per plant and oil content, respectively. Based on comparing of genotypes with ideal genotypes biplot, Shukla stability index, superiority index and heat map analysis, genotypes G3, G8 and G9 were better than Oltan cultivar, thus identified as the best genotypes. These genotypes have the potential to be used in research-extension trials for introduction as a new cultivar for cultivation in Moghan region.
Keywords: selection, heat map, genotype × trait biplot, adaptability, sesame} -
به منظور ارزیابی عملکرد و خصوصیات زراعی و واکنش به بیماری پژمردگی بوته لاین های خالص انتخابی با استفاده از روش های چندمتغیره، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1398 به اجرا در آمد. مواد ژنتیکی مورد ارزیابی در این بررسی شامل 20 لاین برتر انتخابی به همراه رقم شاهد اولتان بودند. در طول فصل رشد صفات مختلف مانند درصد سبزکردن، روز تا شروع گلدهی، روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، ارتفاع شاخه بندی، ارتفاع اولین کپسول، تعداد کپسول در بوته، طول کپسول، قطر ساقه، تعداد دانه در کپسول، تعداد شاخه فرعی، میزان سبزینگی برگ، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در هکتار اندازه گیری شدند. همچنین واکنش ژنوتیپ ها از نظر آلودگی به بیماری بوته میری فوزاریومی نمره دهی گردید. نتایج نشان داد که لاین 20 با 1604 کیلوگرم در هکتار بالاترین عملکرد دانه را در بین ژنوتیپ های مورد مقایسه داشت. ارزیابی بیماری پژمردگی فوزاریومی بوته نشان داد که لاین های 1، 4، 19 و 20 متحمل ترین ژنوتیپ ها به بیماری پژمردگی فوزاریومی بوته بودند. بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار عملکرد دانه با صفات تعداد کپسول در بوته، میزان سبزینگی برگ، تعداد دانه در کپسول، ارتفاع بوته، وزن هزاردانه، طول کپسول و درصد سبزکردن بود اما با تعداد روز تا شروع گلدهی، روز تا رسیدگی و ارتفاع اولین کپسول منفی و معنی دار بود. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت صفت عملکرد دانه به عنوان متغیر وابسته و سایر صفات زراعی به عنوان متغیرهای مستقل نشان داد که سه صفت تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و قطر ساقه به ترتیب بیشترین تاثیر مستقیم مثبت و معنی دار را روی عملکرد دانه داشتند. بیشترین تاثیر غیرمستقیم روی عملکرد دانه توسط تعداد دانه در کپسول از طریق تعداد کپسول در بوته بود. تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ ها را در 3 گروه متمایز گروه بندی کرد. گروه اول شامل لاین های 1، 4، 13 و 20 در اکثر صفات زراعی جزو ژنوتیپ های مطلوب بوده و به خوبی توسط تجزیه خوشه ای از سایر ژنوتیپ ها متمایز شدند. در کل، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که لاین های 20، 4 و 1 به ترتیب با بیشترین عملکرد دانه در هکتار و برتر از نظر خصوصیات زراعی مهم و متحمل به بیماری پژمردگی بوته نسبت به رقم شاهد اولتان به عنوان لاین های امیدبخش قابل توصیه در منطقه مغان بودند.
کلید واژگان: بیماری پژمردگی بوته, تجزیه علیت, عملکرد, کنجد, همبستگی}In order to evaluate the yield, agronomic characteristics and response of sesame promising lines to wilting disease using multivariate methods, an experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications in 2019. The genetic plant materials evaluated in this study included the superior 20 selected lines along with Oltan as the control cultivar. During the growing season, different traits such as germination percentage, days to flowering, days to maturity, plant height, branching height, first capsule height, number of capsules per plant, capsule length, stem diameter, number of seeds per capsule, number of branches, leaf chlorophyll content, 1000-seed weight and seed yield per hectare were measured. The response of genotypes to fusarium wilt disease was also scored. The results showed that line 20 with 1604 kg/ha had the highest seed yield among the compared genotypes. Evaluation of lines showed that lines 1, 4, 19 and 20 were the most tolerant genotypes to fusarium wilt disease. The most positive and significant correlation was observed between seed yield and number of capsules per plant, leaf chlorophyll content, number of seeds per capsule, plant height, 1000-seed weight, capsule length and germination percentage, but with the number of days to flowering, days to maturity and first capsule height, it was negatively significant. The results of stepwise regression and path analysis of seed yield as a dependent variable and other agronomic traits as independent variables showed that the three traits including number of capsules per plant, number of seed per capsule and stem diameter had the most positive and significant direct effect on yield, respectively. The most indirect effect on seed yield was by the number of seeds per capsule through the number of capsules per plant. Cluster analysis grouped the genotypes into three distinct groups. The first group, including lines 1, 4, 13 and 20, were among the desirable genotypes in most agronomic traits and were well-distinguished from other genotypes by cluster analysis. In general, the results of this study showed that lines 20, 4 and 1 with the highest seed yield per hectare and superior in terms of important agronomic characteristics and tolerant to plant wilting disease, compared to the control cultivar Oltan, were recommended as promising lines in Moghan region.
Keywords: Correlation, Path Analysis, Sesame, Wilting Disease, Yield} -
این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار با 24 ژنوتیپ کلزا (13 رقم و 11 لاین دابل هاپلویید) در چهار شیب رطوبت وزنی خاک شامل 80، 50، 30 و 20 درصد ظرفیت زراعی به صورت گلدانی در گلخانه موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سال 1396 انجام شد. رشد طولی ساقه چه در مقایسه با رشد طولی ریشه چه بیشتر تحت تاثیر سطوح مختلف تنش کم آبی قرار گرفت که نشان دهنده حساسیت بیشتر طول ساقه چه در مقایسه با طول ریشه چه در واکنش به تنش کم آبی بوده است و از این رو نسبت ریشه چه به ساقه چه می تواند شاخص مناسبی برای ارزیابی تحمل به تنش کم آبی باشد. تنتایج نشان داد که ارقامی مانند Oase و Triangle و حتی Tassilo و Savanah از پایداری بسیار بالایی در شرایط تنش برخوردار بودند اما به دلیل داشتن مقادیر اندکی از مولفه اول و دوم جزء ارقام حساس به تنش کم آبی طبقه بندی شدند. همچنین ارقام SLM046 و Billy کمترین پایداری صفات را در شرایط تنش کم آبی در مرحله جوانه زنی داشتند. به دلیل تفکیک نشدن و عدم تمایز سه سطح رطوبتی 80، 50 و 30 درصد ظرفیت زراعی، برای گزینش مناسب نبودند و تنها سطح 20 درصد ظرفیت زراعی به عنوان بخش مناسب برای گزینش ژنوتیپ ایده آل شناخته شد. از این رو، در بین ژنوتیپ هایی که در بخش 20 درصد ظرفیت زراعی واقع شدند، بر اساس الگوی کدام-برتر-کجا ژنوتیپ GKH 2005 به عنوان ژنوتیپ برتر شناخته شد.کلید واژگان: درصد جوانه زنی, طول ساقه چه, ظرفیت زراعی, نسبت ریشه چه به ساقه چه}This experiment was conducted in a factorial arrangement in a completely randomized design with three replications. 24 canola genotypes (13 varieties and 11 double haploid lines) at four levels of soil moisture including 80, 50, 30 and 20% field capacity (FC) were evaluated in pots in the greenhouse of seed and plant improvement Institute in Karaj during 2017. The growth of the shoot was more affected by different levels of soil moisture in comparison to the root growth that indicating a greater sensitivity of the stem length compared to the root length in response to the low water stress. Therefore, the root-shoot ratio can be an appropriate index for assessing the water stress tolerance. The results showed that cultivars such as Oase, Triangle, Tassilo and Savanah, had very high stability under stress conditions, but due to small amounts of the first and second components, they were classified as susceptible to water deficit stress. Also, SLM046 and Billy had the least stability in traits under water deficit stress at germination stage. Due to the non-separation of the three levels of soil moisture (80%, 50% and 30% FC), were not suitable for selection and only 20% FC was identified as the appropriate condition for selecting the ideal genotype. Therefore, between genotypes that were located in a 20% FC, based on the 'which-won-where' pattern, GKH 2005 was identified as the superior genotype.Keywords: Field capacity, germination percentage, Root to shoot ratio, Stem length}
-
توسعه کشت کلزا در خودکفایی و افزایش تولید دانه های روغنی در کشور نقش مهمی دارد. در موضوع سازگاری، ارقام جدید زراعی اصلاح شده از نظر عملکرد و سایر صفات زراعی بایستی در شرایط زارع برتری نسبی در مقایسه با ارقام رایج داشته باشند. لذا به منظور مقایسه عملکرد یک لاین امیدبخش جدید کلزای بهاره SRL-93-12 با رقم شاهد دلگان، طرحی در شرایط زارعین منطقه مغان در سال زراعی 98-1397 اجرا گردید. نتایج این بررسی در مزرعه اصلان دوز نشان داد متوسط تعداد خورجین در لاین SRL-93-12 و دلگان به ترتیب 281 و 220 خورجین در بوته و در مزرعه پارس آباد این مقادیر برای لاین SRL-93-12 و شاهد دلگان به ترتیب 92 و 81 عدد بوده است. میزان عملکرد دانه در مزرعه اصلان دوز لاین SRL-93-12 2783 کیلوگرم در هکتار و رقم دلگان 2089 کیلوگرم در هکتار محاسبه گردید. در مزرعه پارس آباد لاین SRL-93-12 با عملکرد 2392 کیلوگرم در هکتار نسبت به شاهد دلگان با 1932 کیلوگرم در هکتار برتری معنی داری داشت. در مجموع لاین امیدبخش SRL-93-12 با دارا بودن خصوصیات مطلوب عملکردی می تواند گام مهمی در بالابردن کمیت کلزای تولیدی در منطقه مغان و به تبع آن رغبت کشاورزان منطقه و افزایش درآمد اقتصادی برای آنان باشد.
کلید واژگان: عملکرد دانه, کشت در شرایط زارعین, کلزا, لاین} -
در کشاورزی نوین، استفاده از محرک های رشد گیاه، یکی از راهکارهای افزایش عملکرد گیاهان راهبردی از جمله کلزا بوده و می تواند اثرات منفی تنش محیطی از جمله خشکی را کاهش دهد. در این راستا، به منظور مقایسه اثرات محرک های رشد بر عملکرد کلزا رقم دلگان در شرایط نرمال و تنش خشکی، آزمایشی در سال زراعی 98-1397 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی مغان انجام شد. در این آزمایش، در دو شرایط رطوبتی، اثربخشی شش تیمار شاهد، آمینواسید، اسیدهیومیک، اسیدفولویک، عصاره جلبک دریایی و مصرف تلفیقی تیمارهای دوم، سوم و پنجم بر عملکرد کلزا مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که در شرایط آبیاری کامل و بدون تنش، با مصرف محرک های رشد، می توان عملکرد کلزا را 5/10، 7/7، 5، 5 و 4 درصد به ترتیب با کاربرد مصرف تلفیقی، هیومیک اسید، عصاره جلبک دریایی، فولویکاسید و آمینواسید افزایش داد. در شرایط تنش رطوبتی نیز، عملکرد کلزا در حد 7/9، 5/6، 8/4، 6/3 و 4/3 درصد، به ترتیب با کاربرد مصرف تلفیقی، آمینواسید، عصاره جلبک دریایی، فولویک اسید و هیومیک اسید قابل افزایش می باشد. به طورکلی، با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود در شرایط تنش خشکی به منظور کاهش اثرات تنش و در شرایط نرمال به منظور تغذیه بهینه کلزا، محلول پاشی محرک های رشد آمینواسید، اسیدفولویک و عصاره جلبک دریایی در دو مرحله رشدی (خروج از رزت و شروع گلدهی) و اسیدهیومیک به شکل کود آبیاری در دو مرحله (آبیاری دوم و خروج از رزت) مصرف گردد.
کلید واژگان: اسیدهای آلی, تنش رطوبتی, محرکهای رشد, ارتفاع, تعداد خورجین} -
به منظور تعیین مناسب ترین تاریخ کاشت و ژنوتیپ پایدار در ارقام و لاینهای امیدبخش کلزا با استفاده از روش تجزیه گرافیکی GGE بای پلات، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در زنجان در دو سال 95-1393 اجرا شد. مواد گیاهی شامل ارقام اپرا و احمدی و 8 لاین امیدبخش کلزا بود. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین تاریخ کاشت، ژنوتیپ و اثر متقابل آن ها اختلاف معنی داری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. با تاخیر در کاشت میانگین عملکرد دانه ژنوتیپ ها از مقدار 4547 کیلوگرم در هکتار در تاریخ کاشت 15 مهر به مقدار 2118 کیلوگرم در هکتار در تاریخ کاشت 15 آبان کاهش یافت. تجزیه گرافیکی بای پلات ژنوتیپ های کلزا نشان داد که دو مولفه اول درمجموع 93 درصد تغییرات مربوط به عملکرد دانه در تاریخ های مختلف کاشت را توجیه کردند. بای پلات نمایش بردار روابط متقابل بین تاریخ های کاشت مورد آزمایش نشان داد که تاریخ کاشت اول نسبت به دو تاریخ کاشت بعدی تاثیر بیشتری در تمایز و گروه بندی ژنوتیپ های موردبررسی از نظر عملکرد دانه داشت. نتایج این آزمایش نشان داد که تجزیهGGE بای پلات روش مناسبی در انتخاب ژنوتیپ بهتر و پایدارتر در تاریخ های کاشت مناسب و تاخیری بود. بر اساس نتایج حاصل، ژنوتیپ G9 با عملکرد دانه 5437 کیلوگرم در هکتار بهترین ژنوتیپ برای تاریخ کاشت اول و ژنوتیپ G7 با عملکرد دانه 2608 کیلوگرم در هکتار بهترین ژنوتیپ برای کشت تاخیری کلزا در منطقه مورد آزمایش بود.
کلید واژگان: پایداری, تاریخ کاشت, عملکرد دانه, GGE بای پلات}IntroductionThe average yield of rapeseed in each country depends on climatic conditions, production methods and cultivar types. Proper planting dates provide adequate growth and development for crops and minimize the damage caused by stresses (Shirani-Rad et al., 2015). In the analysis of data collected from on-farm trials, environment can be defined as any management practices such as planting date, plant density, and fertilizer application that are recommended for crop producers (Balalić et al., 2012). Several methods have been proposed to analyze the genotype-by-environment interaction and to determine stable cultivars in different environments. However, each of these methods are based on certain statistical procedures and has their own advantages and disadvantages. In experiments, which are used to determine the interaction between genotype and environment, it is often difficult to establish the response patterns for the genotype-by-environment interaction without the aid of graphical representation of the data. The objective of this study was to use GGE Biplot graphical analysis and its efficiency to (1) determine the most suitable planting date for rapeseed 2) to determine the most stable genotype in the normal and delayed planting dates among the rapeseed cultivars and promising lines in the studied region.
Materials and MethodsThe experiment was conducted over two cropping years (2014-2016) at the experimental farm of Hassan Abdali village, southwest of Zanjan, Iran (48°32'E, 36°37'N, altitude 1770 m). Each experimental plot consisted of four 6 m-long rows spaced 30 cm apart with 5 cm distance between plants on the rows. The experiment was arranged in split-plot based on a random complete block design with planting dates (D1: Oct. 7 as normal planting date, D2: Oct. 22 as semi-late planting date, D3: Nov. 6 as late planting date) in the main plots and genotypes G1 to G10 in the sub-plots with three replications. After eliminating the marginal effect, seed yield of each plot was estimated and finally seed yield/ha was determined. The outlier data detection and normality test of data were done before variance analysis using Grubbs’ test and Shapiro-Wilk test, respectively. Then the data were subjected to analysis of variance (ANOVA) using SAS software. GGE Biplot analysis was performed on the seed yield in order to determine the proper planting date and stable genotype among the cultivars and promising lines of rapeseed.
Results and DiscussionThe results revealed that there were significant differences between genotype, planting date and their interaction (P<0.01). Seed yield of the investigated genotypes were declined from the highest yield of 4547 kg ha-1 in the first planting date (Oct. 7) to the lowest yield of 2118 kg ha-1 in the third planting date (Nov. 6). These results were similar with those of Singh et al. (2017) and Shirani-Rad et al. (2015). GGE Biplot analysis indicated that first two components explained 93 % of the total variation in seed yield in the three different planting dates. Based on which-won-where pattern, genotype G9 had the maximum seed yield (5437 kg ha-1) in the first planting date (Oct. 7) and genotype G7 had the maximum seed yield (2608 kg ha-1) in the second (Oct. 22) and the third (Nov. 6) planting dates. Based on vector view, the interaction of three different planting dates revealed that the first planting date (Oct. 7) with longer vector length and having more angle than the two subsequent planting dates had a greater effect on the genotypic distinction in terms of seed yield of the studied genotypes. On the other hand, the second and third planting dates had a smaller angle, indicating a positive and high correlation with each other.
ConclusionHaving an understanding of visual patterns is very important in analyzing agricultural data as compared to numerical results and numerous statistical tables. The GGE Biplot software, with a user-friendly graphical interface, can analyze various types of two-way data and provide a quick and complete understanding of the relationships between genotypes, environments, and their interactions. It can be concluded that GGE Biplot was a good method in identifying the suitable planting date and stable genotype in normal and late planting dates.
Keywords: Stability, Planting date, seed yield, GGE biplot} -
عنصر سلنیوم نقش حفاظتی و تاثیر مثبتی روی خصوصیات کمی و کیفی گیاهان دارد. به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی سلنیوم بر محتوای پرولین برگ و برخی خصوصیات کمی و کیفی ارقام کلزا در شرایط تنش دمایی آخر فصل، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال زراعی (94-1393 و 95-1394) در کرج اجرا گردید. در این آزمایش عامل اول تاریخ کاشت، عامل دوم سلنیوم و عامل سوم ژنوتیپ بود که عامل اول و دوم به صورت فاکتوریل در کرت های اصلی و عامل سوم به صورت اسپلیت پلات در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد صفات کمی و کیفی کلزا در این آزمایش تحت تاثیر تاریخ کاشت قرار گرفت. تاخیر در کاشت باعث کاهش بقای زمستانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، قطر طوقه، محتوای نسبی آب برگ ژنوتیپ های کلزا گردید. از طرف دیگر تاخیر در کاشت باعث افزایش نسبی آب طوقه در مرحله روزت و پرولین برگ در مرحله روزت ژنوتیپ های کلزا گردید اما بر روی شاخص برداشت ژنوتیپ ها تاثیر معنی داری نداشت. محلول پاشی سلنیوم باعث بهبود بقای زمستانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، قطر طوقه و محتوای نسبی آب برگ ژنوتیپ های کلزا گشت. همچنین محلول پاشی سلنیوم میزان پرولین برگ در مرحله روزت را به طور معنی داری کاهش داد که عامل مهمی در تحمل ژنوتیپ ها به شرایط کشت تاخیری و تنش گرمای آخر فصل داشت. از نظر بقای زمستانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی، لاین L72 در بین ژنوتیپ های مورد بررسی بهترین پاسخ را به این صفات در کشت به هنگام نشان داد اما در شرایط کشت تاخیری رقم Opera بهتر از بقیه ژنوتیپ ها بود، اگرچه با لاین L72 تفاوت معنی داری نداشت.
کلید واژگان: تاریخ کاشت, پرولین, عملکرد, ژنوتیپ, سلنات سدیم}Selenium has a protective and positive effect on the quantitative and qualitative characteristics of the plants. In order to investigate the effect of selenium foliar application on leaf proline content and some quantitative and qualitative characteristics of rapeseed cultivars under end-season thermal stress, a factorial split plot experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications for two years (2014-2016) in Karaj, Iran. In this experiment, the first factor was planting date on October 15 (timed planting), October 25 (relatively late planting) and November 5 (delayed planting), the second factor was selenium in two levels, including non-application and application of 30 grams per liter of sodium selenate and third factor was genotype, including a commercial cultivar, two promising lines and three foreign commercial hybrids, so that the first and second factor were factorially in the main plots and the third factor was split plot as in sub plot. The results showed that quantitative and qualitative characteristics of rapeseed in this experiment were affected by planting date. Delay in planting reduced winter survival, biological yield, seed yield, crown diameter, relative water content of leaves of rapeseed genotypes. Furthermore, the delay in planting caused a significant increase in the crown water and leaf proline content in the rosette stage, but did not have a significant effect on the harvest index of the genotypes. Selenium foliar application improved the winter survival, biological yield, seed yield, crown diameter and relative water content of leaves of rapeseed genotypes. Selenium foliar application also significantly reduced leaf proline content in the rosette stage, which was an important factor in tolerance of genotypes to delayed planting and end-season thermal stress. In terms of winter survival, seed and biological yield, the L72 line showed the best response to these traits in timed planting, but in terms of delayed planting, Opera was better than the other genotypes, although there was no significant difference with the L72 line.
Keywords: End-Season Thermal Stress, Planting Date, Proline, Rapeseed, Sodium Selenateenate} -
ارزیابی سازگاری و پایداری تولید ارقام در شرایط مختلف محیطی در برنامه های اصلاحی گیاهان زراعی حایز اهمیت وی های است. به منظور بررسی پایداری عملکرد دانه لاین های امیدبخش کلزای بهاره در مناطق گرم جنوب، 17 لاین امیدبخش بهاره کلزا به همراه رقم شاهد (RGS003) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال طی سال های زراعی 92-1390 در مناطق دزفول، زابل، برازجان، بهبهان با استفاده از روش تجزیه گرافیکی GGE بای پلات مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد دانه در زابل و کمترین آن در برازجان بود. نمای چندضلعی بای پلات نشان داد که ژنوتیپG12 پایدارترین ژنوتیپ برای بهبهان و دزفول و ژنوتیپ G14 پایدارترین ژنوتیپ برای برازجان و زابل بود. براساس مختصات محیط متوسط، ژنوتیپ G12 پرمحصول ترین و پایدارترین ژنوتیپ در محیط متوسط مورد آزمایش بود. همچنین بر اساس بای پلات مقایسه کلیه ژنوتیپ ها با ژنوتیپ ایده آل، ژنوتیپG12 به عنوان ژنوتیپ پایدار و دارای عملکرد بالا در میان تمام ژنوتیپ ها و محیط ها مشخص شد. براساس نمایش میانگین عملکرد و شاخص پایداری شوکلا و نیز میانگین عملکرد نسبت به حداکثر و یا شاخص برتری، ژنوتیپ های G12، G14 و G18 نسبت به سایر ژنوتیپ ها در تمامی مناطق اقلیم گرم جنوب برتر و پایدار بوده و قابل توصیه هستند.
کلید واژگان: GGEبای پلات, ژنوتیپ ایده آل, سازگاری, شاخص پایداری شوکلا}Compatibility and stability assessment of plant cultivars under various environments are of particular interests in crop breeding programs. In this study, stability of 17 spring oilseed rape promising lines was evaluated using GGE biplot analysis. The experiments were carried out in warm southern regions (four locations) of Iran in a randomized complete block design with three replications and in two growing seasons. The results of GGE biplot analysis indicated G12 is the most stable genotype in two locations where the G14 is stable in other two locations. However, according to average tester coordinate criteria G12 is the most stable genotype across average test environment representing the highest yielding genotype among all investigated genotypes and environments. Based on the mean yield and Shukla Stability Index, as well as Superiority Index, G12, G14 and G18 genotypes are recommended for all warm regions of the country.
Keywords: Adaptability, GGE biplot, Ideal genotype, Shukla’s stability index} -
در این پژوهش کاربرد روش جدید الکتروفورز ژل پلی اکریل آمید با استفاده از رنگ آمیزی اتیدیوم بروماید برای بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های آفتابگردان با استفاده از نشانگر مولکولی نوین TRAP ارایه شده که نسبت به روش های متداول رنگ آمیزی نقره و نشان دار کردن آغازگرها با فلورسنت، دارای مزیت هایی همچون مقرون به صرفه بودن، سرعت بالای تجزیه، تجزیه تعداد زیادی نمونه در واحد زمان (196 × 2) در هر آزمایش و هم چنین استفاده مجدد از ژل ها می باشد. 6 آغازگر ثابت و 6 آغازگر تصادفی نشانگر مولکولی TRAP به کاررفته توسط این روش الکتروفورز 19 ترکیب نشانگری ایجاد کردند که از میان 116 نوار ایجادشده توسط نشانگر TRAP، 109 تای آن ها چندشکل بودند. میانگین تعداد نوارهای چندشکل 79/5 بود. اندازه قطعات آشکارشده بین 25-920 جفت باز بود. محتوای اطلاعات چندشکل (PIC) این نشانگر بین 03/0 و 50/0 با میانگین 33/0 بود. ترکیب نشانگری (MAX3BR و Sa12) با محتوای اطلاعات چندشکل 49/0 چندشکل ترین جایگاه بود. نتایج آزمایش نشان داد که این روش نه تنها در آشکارسازی محصولات نشانگرهای ریزماهواره بلکه در سایر نشانگرها مانند TRAP که تعداد زیادی نوار چندشکل تولید می کنند می تواند بسیار مفید واقع شود.کلید واژگان: آفتابگردان, تنوع ژنتیکی, چندشکلی, الکتروفورز}In this research, the application of new electrophoresis method of polyacrylamide gel using ethidium bromide staining for genetic variation of sunflower genotypes using TRAP novel marker has been proposed which has advantages such as low-cost, higher speed of analysis, analysis of a large number of samples per unit time (196×2) per experiment, as well as the reuse of gels in comparison with conventional methods of silver staining and fluorescent primer labeling. Six fixed and six arbitrary primers produced 19 TRAP markers so that from 116 bands, 109 of them were polymorphic. Mean number of polymorphic bands were 5.79. DNA fragments size were between 25-920 bp. Polymorphic Information Content (PIC) of this marker were between 0.03 and 0.50 (with the average of 0.33). Primer combination (MAX3BR and Sa12) with PIC value of 0.49 was the highest polymorphic locus. The results showed that this method could be very useful not only in detecting products of the microsatellite markers, but also in other markers, such as TRAP, which produces many polymorphic bands.Keywords: Sunflower, Genetic diversity, Polymorphism, Electrophoresis}
-
بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ هایی از آفتابگردان (Helianthus annuus L.) با استفاده از نشانگر مولکولی TRAPبه منظور بررسی تنوع ژنتیکی 68 ژنوتیپ آفتابگردان از نشانگر جدید مولکولی TRAP با 6 آغازگر ثابت و 6 آغازگر تصادفی و 19 ترکیب آغازگری استفاده شد. تمام ترکیب های آغازگری چند شکل بودند که در مجموع 116 باند ایجاد کردند که 109 تای آنها چندشکل بود. در این تحقیق لاین های برگرداننده باروری با میانگین 76/22 باند چندشکل، بیشترین جایگاه چند شکل (48/84 درصد) و هیبریدهای ایرانی با میانگین 97/2 باند چندشکل، کمترین جایگاه چند شکل (52/40 درصد) را به خود اختصاص دادند. بیشترین فاصله ژنتیکی بین گروه برگرداننده باروری و هیبریدهای ایرانی (151/0) و کمترین فاصله بین هیبریدهای خارجی و ارقام آزاد گرده افشان خارجی (064/0) بود. گروه لاین های برگرداننده باروری و مادری کمترین فاصله ژنتیکی را داشتند (066/0). بر اساس تجزیه واریانس مولکولی، 87 درصد از تنوع ژنتیکی ناشی از تنوع درون گروه ها و 13 درصد مربوط به تنوع بین گروه ها بود. در هر دو تجزیه خوشه ایو هماهنگ کننده های اصلی، گروه لاین های برگرداننده باروری و مادری در یک گروه، هیبریدها و ارقام خارجی در گروه مشابه و هیبریدهای ایرانی در گروه مجزا قرار گرفتند. بر اساس تجزیه خوشه ایکلی، پایین ترین ضریب تشابه (472/0) بین لاین های R42 و CMS328 محاسبه شد. نتایج نشان داد که نشانگر TRAP کارایی بسیار خوبی در گروه بندی و محاسبه تنوع ژنتیکی آفتابگردان دارد. با وجود تنوع ژنتیکی میان گروه ها و ژنوتیپ ها، به دلیل ضریب تشابه ژنتیکی بالای ژنوتیپ ها (755/0)، تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های مورد بررسی پایین برآورد شد و بدین وسیله افزایش تنوع ژنتیکی ژرپلاسم آفتابگردان و انتخاب لاین های اینبرد والدینی جدید با تنوع بالا در برنامه های آینده اصلاح آفتابگردان پیشنهاد می شود.کلید واژگان: آفتابگردان, تنوع ژنتیکی, نشانگر مولکولی, TRAP}In order to investigate genetic diversity of sunflower genotypes, TRAP markers were used with six fixed and arbitrary primers. Nineteen primer combinations generated a total of 116 bands in which 109 of them were polymorphic. Restorer inbred lines with a mean of 22.76 polymorphic bands had the highest polymorphic loci (84.48 %), and Iranian hybrids with a mean of 2.97 polymorphic bands had the lowest polymorphic loci (40.52 %). Maximum and minimum genetic distances were between restorer lines and Iranian hybrids (0.151) and foreign hybrids and open pollinated cultivars (0.064), respectively. Maximum genetic similarity was between restorer and CMS lines (0.066). AMOVA analysis revealed that 87 % of total variance was within groups, and 13 % was between groups. Using UPGMA method of clustering and principal coordinate analysis, three distinctive groups were identified. Minimum similarity coefficient (0.472) was observed between R42 and CMS328 inbred lines. Results showed that TRAP marker was useful in genetic diversity estimation of sunflower genotypes. Higher similarity coefficient (0.755) for the studied genotypes indicated a narrow genetic base suggesting increasing genetic diversity of sunflower germplasm and selection of high diversity of new inbred lines in the future sunflower breeding programs.Keywords: Genetic diversity, molecular marker, sunflower, TRAP}
-
به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی در هیبریدهای سینگل کراس آفتابگردان، آزمایشی به صورت طرح کارولینای شمالی I در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان خوی انجام شد. در سال 1383، 6 لاین برگرداننده باروری با 18 لاین نرعقیم سیتوپلاسمی به صورت یک نر در مقابل سه ماده متفاوت تلاقی یافته و تشکیل دو مجموعه هر یک شامل 9 هیبرید در هر کدام را دادند. نتاج هیبرید سینگل کراس در سال 1384 جهت برآورد پارامترهای ژنتیکی کاشته شدند. از صفات زمان شروع گلدهی، مدت پرشدن دانه، زمان رسیدگی، ارتفاع بوته، قطر ساقه، قطر طبق، وزن هزاردانه، تعداد دانه در طبق، نسبت مغز به کل دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد روغن، عملکرد دانه و عملکرد روغن طی فصل زراعی یادداشت برداری به عمل آمد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که عمل ژن در تعدادی از مکان های ژنی برای صفات وزن هزاردانه و تعداد دانه در طبق به صورت غالبیت نسبی ()، برای عملکرد روغن به صورت غالبیت کامل () و برای سایر صفات به صورت فوق غالبیت () می باشد. برای اصلاح صفاتی مانند مدت پرشدن دانه و شاخص برداشت، استفاده از روش گزینش کافی می باشد. در صفاتی مثل ارتفاع بوته، قطر طبق و قطر ساقه استفاده از روش دورگ گیری برای اصلاح صفات فوق اجتناب ناپذیر است. در صفات مهم مانند عملکرد دانه و عملکرد روغن، عملکرد بیولوژیک و نسبت مغز به کل دانه توصیه می شود از هر دو روش فوق استفاده شود.
کلید واژگان: آفتابگردان, اجزای واریانس ژنتیکی, طرح کارولینای شمالی I, هیبرید}To estimate genetic parameters in sunflower single cross hybrids، a North Carolina Design I experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications at Agricultural and Natural Resources Research Station of Khoy. In 2005، six fertility restorer male lines were crossed with 18 cytoplasmic male sterile female lines. Each male line was crossed with three different female lines to make two sets with nine hybrids in each set. In 2006، Single cross F1 hybrids were planted to estimate genetic parameters. Data were collected from agronomic traits including: flowering initiation، seed filling period، maturity، plant height، stem diameter، head diameter، 1000 seed weight، seed numbers per head، seed/achen ratio، biological yield، harvest index، oil content، seed yield and oil yield. Survey results showed that gene action in some loci for 1000 seed weight and seed numbers per head were partial dominant (a < 1)، for oil yield were complete dominant (a =1) and for other traits were over dominant (a > 1). To improve seed filling period and harvest index traits، use of selection methods is sufficient. Traits such as plant height، stem diameter and head diameter، hybridization method use to improve them is unavoidable. For important traits such as seed yield، oil yield and biological yield، using both selection and hybridization methods is recommended.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.