فهرست مطالب سید محمدرضا تقوی
-
هدف
دیابت اختلال شایعی است که منجر به عوارض متعددی از جمله اختلالات سیستم عصبی شنوایی مرکزی (CANS Central Auditory Nervous System;) می شود. پاسخ دیررس شنیداری (Auditory Late Latency Response; ALLR) رویکرد نوروفیزیولوژیک خوبی در ارزیابی عملکرد CANS است. این مطالعه با هدف مقایسه ALLR در بیماران دیابتی وابسته به انسولین (نوع 1) و افراد عادی انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه توصیفی تحلیلی و غیر مداخله ای، ALLR با استفاده از تون برست 1000 هرتز بر روی 25 بیمار دیابتی نوع یک و 25 فرد سالم همسان از نظر تحصیلات و جنس (شامل 12 مرد و 13 زن در هر دو گروه) با میانگین سنی 4/1 ±28/76 سال در بیماران و 3/6 ± 29/68 سال در گروه شاهد که از لحاظ آماری اختلاف معنی داری نداشتند (0/475=p)، اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t و آزمون همبستگی پیرسون (Pearson Correlation Tests; PCT) با استفاده از نرم افزار SPSS 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامیانگین نهفتگی و دامنه ALLR در بیماران دیابتی در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی داری داشت (0/001>p). همچنین ارتباط قوی بین تاخیر ALLR و HbA1c و مدت زمان ابتلا به دیابت مشاهده شد (0/001>p).
نتیجه گیریافزایش معنی دار نهفتگی و کاهش معنی دار دامنه ALLR در بیماران دیابتی نشان می دهد که پردازش اطلاعات شنوایی قشر مغز کندتر از افراد عادی است.
کلید واژگان: دیابت نوع یک, پاسخ دیررس شنوایی, دامنه, نهفتگی}PurposeDiabetes is a common disorder which contributes to a variety of complications such as deficits in central auditory nervous system (CANS). Auditory late latency response (ALLR) is a well-established neurophysiological approach in the assessment of CANS performance. This study was aimed to compare ALLR in insulin dependent (Type I) diabetic patients and normal individuals.
MethodsIn this descriptive analytical and non-interventional study, ALLR was measured by using tone burst 1000 Hz on 25 Type I diabetic patients and 25 age, education and sex matched healthy controls include 12 males and 13 female in both groups, with mean age 28.76±4.1 year in patients and 29.68±3.6 year in controls. Data were analyzed by t-test and Pearson correlation tests using SPSS 17 software.
ResultsThe mean ALLRs latency and amplitude of the diabetic patients were significantly different when compared with that of normal controls in both genders (p<0.01). Also, there was a strong correlation between ALLR latency and HbA1c and diabetes duration (p<0.01).
ConclusionSignificant prolongation in latency and significant reduction in amplitude of ALLRs in the diabetic patients shows that cortical auditory information processing is slower than normal individuals.
Keywords: Type I diabetes mellitus, Auditory late latency response, amplitude, Latency.} -
هدف
نشانگان اختلال های روانی با آسیب های متعدد فردی و اجتماعی همراه است. از این رو مطالعه حاضر با هدف پیش بینی علایم اختلال های روانی بر اساس تعلقات مادی، مراتب توکل به خدا و نگرش-های ناکارآمد انجام شد.
مواد و روش هاشرکت کنندگان شامل 300 نفر (191 نفر زن و 109 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه جهرم با میانگین سنی 85/19 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و به وسیله چهار پرسشنامه تعلقات مادی، مراتب توکل، نگرش های ناکارآمد (DAS-40) و سیاهه کوتاه علایم بیماری (BSI-53) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و رگرسیون استفاده شد.
یافته هایافته ها نشان داد که هرسه مولفه تعلقات مادی، توکل و نگرش های ناکارآمد به صورت معنی-داری علایم اختلال های روانی را پیش بینی کردند (01/0<p)، با این تفاوت که توکل در جهت منفی و دو مولفه دیگر در جهت مثبت قرار داشت. تعلقات مادی شدت 7 اختلال وسواس، حساسیت بین فردی، اضطراب، خصومت-خشم، فوبیا، افکار پارانویید و روان پریشی و توکل نیز دو اختلال جسمانی سازی و افسردگی را با توان بیشتری نسبت به دو مولفه دیگر پیش بینی کردند.
نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر نشان داد که تعلقات مادی و توکل از قابلیت قابل قبولی در پیش-بینی علایم اختلال های روانی برخوردار است، بنابراین، توجه به این دو مولفه در فرایند ارزیابی، پیشگیری و درمان اختلالات روانی، موجب تسهیل هریک از این فرایندها خواهد شد.
کلید واژگان: تعلقات مادی, توکل به خداوند, نگرش های ناکارآمد, اختلال روانی}PurposeMental Disorders Symptoms is associated with numerous personal and social consequences. Therefore, present study was aimed to investigate the relationship between Secular Attachment [SA], Trust in God [TG] and Dysfunctional Attitudes [DA] with the mental disorders symptoms.
Materials and MethodsThe population included Jahrom University Students, from whom 300 (191 women and 109 men) were selected through cluster random sampling method. Research instrument were Attachment Scale, Trust in God Questionnaire, Dysfunctional Attitude (DAS-40) and Brief Symptom Inventory (BSI-53). The data were analyzed using descriptive and multiple regression methods.
FindingsThe result showed that SA and DA can significantly and positively and TG can significantly and negatively predict the severity of all mental disorders symptoms. SA showed higher power than DA in predicting symptoms of Obsessive-compulsive, Somatic Symptom, Anxiety, Hostility, Phobic anxiety, Paranoid ideation and Psychoticism with coefficient variance was .24, .07, .25, .18, .32 and .21 respectively. Also TG showed higher power than DA in predict symptoms of Somatic Symptom and Depression.
ConclusionAccording to the results, the quality of belief and attitude towards God and Secular Attachment has a significant relationship with psychological disorders symptoms, therefore, considering and modifications these components, is important issue in the process of evaluation, prevention and treatment.
Keywords: Secular Attachment, Trust in God, Dysfunctional Attitudes, Mental Disorders} -
با وجود موفقیتهای بسیاری که رواندرمانگران بالینی در نیم قرن گذشته داشتهاند، رویکردهای رایج نمیتوانند تمام ابعاد یک اختلال را همزمان ملاحظه کنند. همچنین این رویکردها از بخشهای مهم واقعیت (که از آن به واقعیات غیب یاد میشود) را غفلت کردهاند. براساس پژوهشهای قبلی، متغیرهای علوم انسانی رایج، کمتر از متغیرهای شناساییشده اسلامی، قادر به تبیین و پیشبینی اختلالات روانشناختی هستند. بررسیها نشان میدهد رویکردهای رایج بر منطقهایی مبتنی هستند که عناصر لازم در تبیین پدیدههای انسانی را بهصورت بخشی در نظر میگیرند. مدل مختار یعنی مدل چندوجهی شناسایی و درمان اختلالات روانشناختی، ضمن نقد رویکردهای رایج، نشان میدهد برای تبیین اختلالات روانشناختی باید تمام مولفههای یک اختلال بهصورت کل (قیاسی) احصاء شوند و در تعامل با مولفههای ادراکی محقق (منابع شناخت انسان) قرار بگیرند. پژوهش حاضر، ضمن معرفی این مدل که از ویژگیهای انعطافپذیری، جهانشمولی و جامعیت برخوردار است، زمینه را برای ورود متغیرهای دینی درباره اختلالات روانشناختی و مقایسهپذیری ادعاهای نظریههای مختلف فراهم میکند.
کلید واژگان: اختلالات روان شناختی, مدل چندوجهی, اختلال اضطراب منتشر, منابع شناخت انسان}Despite the many successes of clinical psychotherapists over the past half century, a review of the results of current therapies in clinical psychology shows that current approaches are unable to consider all aspects of a disorder simultaneously. Also, these approaches neglect important parts of reality (which are called unseen facts). The multifaceted model of identifying and treating psychological disorders, believes that in order to explain psychological disorders, all components of a disorder should be counted as a whole (deductive) and interact with the perceptual components of the researcher. To be placed. Accordingly, instead of explaining a single factor for this purpose, the author has assumed the perceptual characteristics of human beings, which are sense, intellect, and heart, in the vertical axis by selecting diffuse anxiety disorder, for example, and in the horizontal axis, the characteristic. Considers diffuse anxiety disorders, which include behavioral, cognitive, and emotional aspects. The present study, while introducing this model, which has the characteristics of flexibility, universality, comprehensiveness and pathology model, guides the practice of the medical model, paves the way for the introduction of religious variables regarding psychological disorders, comparability of different theories, and finally truth. The test provides the claim of religious models.
Keywords: Psychological Disorders, Multidimensional Model, Generalized Anxiety Disorder, Sources of Human Cognition} -
فصلنامه قبسات، پیاپی 104 (تابستان 1401)، صص 25 -54
امروزه نظامهای علمی در دانشگاههای مختلف دنیا عمدتا بر پایه مکاتب مادی استوار است. در بین این پارادایمها، اثباتگرایی (Positivism) در دو قرن اخیر عملا جایگاه تاثیرگذارتری داشته است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه مبادی هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی پارادایم اثباتگرایی و مکتب علمی اسلامی و تاثیرات این مبادی بر فرایند تولید علم است. چالش اصلی این است که آیا علوم انسانی جاری، نیازمند برخی اصلاحات یا، فراتر، نیازمند تحولی بنیادین متناسب با مبادی فلسفی آن میباشد. روش پژوهش حاضر به لحاظ جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و به لحاظ داوری، عقلی و فلسفی است. نتایج نشان داد درمجموع مبادی فلسفی اثباتگرایی، تفاوتهای جدی با مبادی مکتب علمی اسلامی دارد. نتیجه تفاوت در مبادی و نگاه اندیشه اسلامی به پدیدهها، دستیابی به یک دستگاهواره علمی با اهداف و غایات مختلف است؛ لذا به نظر میرسد روش تهذیب و تکمیل علوم کارساز نبوده، علوم انسانی نیازمند تحول بنیادین -مانند تاسیس مکتب علمی اسلامی- میباشد.
کلید واژگان: اثباتگرایی, مبادی فلسفی علوم, تحول در علوم انسانی, مکتب علمی اسلامی}Qabasat, Volume:27 Issue: 104, 2022, PP 25 -54Today, the foundation of scientific systems in different universities around the world is mainly based on material schools. Among these paradigms, positivism has practically been more influential in the last century. The purpose of the present study was to compare the ontological, epistemological and methodological foundations of the positivist paradigm and Islamic humanities paradigm and the effects of the two paradigms on the science production process. The key challenge was whether the current humanities needed some reform, or beyond, a fundamental change commensurate with its philosophical foundations. The deductive approach using the available sources of the two paradigms was performed. The results showed that, in general, the philosophical foundations of positivism have serious differences with the foundations of Islamic humanities, and thus the results leaded to two different paradigms with different goals and ends. Therefore, it seems that the method of refining and completing the sciences is not working, and the humanities need to undergo fundamental changes (such as the establishment of the Islamic Humanities System).
Keywords: Positivism, Philosophical Foundations of Science, Evolution in Humanities, Islamic Humanities} -
مقدمه
مفهوم رشد پس از آسیب در سال های اخیر موردتوجه پژوهشگران و متخصصان بالینی قرار گرفته است. هرچند مطالعات قبلی رشد پس از آسیب را در نجات یافتگان از بیماری سرطان گزارش داده اند، در مورد عوامل تسهیل کننده یا تشدیدکننده رشد پس از آسیب در این بیماران پژوهش های کمی انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس ابعاد نیروی اراده در بیماران 65-50 ساله مبتلا به سرطان خون در شهر شیراز انجام شد.
روشجامعه آماری شامل بیمارانی بودند که جهت درمان به بیمارستان نمازی یا درمانگاه مطهری شیراز در طول سال های 1397-1396 مراجعه داشتند و توسط پزشک متخصص، تشخیص سرطان خون دریافت کردند. از بین این بیماران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 101 بیمار انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه رشد پس از آسیب (تدسچی و کالهون،1996) و پرسشنامه نیروی اراده (گودرزی، تقوی و کفه زاده، 1395)، استفاده گردید. برای تحلیل آماری از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش هم زمان و گام به گام استفاده شد.
نتایجبر اساس یافته های آزمون همبستگی پیرسون، نیروی اراده با رشد پس از آسیب و همه ی ابعاد آن، رابطه ی مثبت معناداری در سطح 0.01 داشت. همچنین، رشد پس از آسیب با نیروی اراده و همه ی ابعاد آن رابطه ای مثبت و معنی دار داشت. بر اساس تحلیل های رگرسیون گام به گام، تنها بعد «خودکنترلی» قادر به پیش بینی معنادار رشد پس از آسیب بود.
بحث و نتیجه گیریارتقای بعد «خودکنترلی» نیروی اراده می تواند در افزایش رشد پس از آسیب، نقش داشته باشد. بنابراین، به کار بردن مداخلاتی برای ارتقای «خودکنترلی» می تواند در این زمینه، کمک کننده باشد.
کلید واژگان: رشد پس از آسیب, نیروی اراده, خودکنترلی, سرطان خون}Biannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:18 Issue: 1, 2020, PP 89 -97IntroductionThe concept of post-traumatic growth (PTG) has attracted attention from researchers and practitioners in recent years. Although some previous studies have reported post-traumatic growth (PTG) among cancer survivors, few have examined factors that facilitate or promote PTG in patients with cancer disease. Present research was performed in 50-65 ages blood cancer patients in Shiraz city with the purpose of predicting posttraumatic growth based on will power components.
MethodThe statistical population was all patients referred to both inpatients and outpatients’ settings in Namazi and Mohttahari centers of Shiraz city, Iran, in the period 2017-2018 and were diagnosed as blood caner by a medical physician. 101 patients were selected from the population using convenient sampling method. For assessing variables, the Post Traumatic Growth Inventory (Tedeschi and Calhoun, 1996) and the Will Power Inventory (Goodarzi, Taghavi and Kafezade, 1395) were used. For statistical analysis, Pearson correlation coefficient and multiple simultaneous and stepwise regression were used.
FindingsThe will power showed positive correlation with post-traumatic growth and its components (p<0.01). There were also a positive correlation between post-traumatic growth and will power (including its components). In predicting post traumatic growth, the most powerful factor of will power was self-control.
ConclusionIt can be concluded that promoting will power particularly »self-control« can facilitate post-traumatic growth. Therefore, in order to provoke post-traumatic growth in patients with blood cancer, interventions directed toward »self-control« and will power enhancement is recommended.
Keywords: Post-traumatic growth, Will power, Self-control, Blood cancer} -
هدف از پژوهش حاضر، نقدکتاب "روش شناسی مطالعات دینی (تحریری نو)" (فرامرز قراملکی، 1392) بود. کتاب از 2 بعد شکلی و محتوایی مورد ارزیابی قرار گرفت. از نظر شکلی، کتاب حایز اکثر شرایط مورد نظر بود و مطلوب ارزیابی شد. به لحاظ محتوایی، کتاب حایز نکات فنی، در اکثر گفتارهای کتاب، است که می تواند خواننده را برای انجام پژوهش، با رویکرد علم رایج، آماده نماید. آنچه در محتوای اثر یافت می شود تنقیحی از اصول مورد قبول در روش های تحقیق علم رایج است. البته مولف محترم تلاش زیادی کرده است تا با استفاده از متون دینی، این اصول را مستند سازی نماید؛ اما شاکله بحث همان شاکله علوم رایج است. به نظر می رسد برای تحول در مبحث روش شناسی مطالعات دینی، تبیین سلسله مراتب دستگاه علم دینی، و سپس تنظیم یک دستگاه روش شناختی متناسب با نظام جهان بینی، هستی شناسی و معرفت شناسی اسلام، از ضروریات جدی این مرحله از تلاش های اندیشمندان حوزه علم دینی، برای نیل به علوم انسانی- اسلامی فاخر و تمدن ساز باشد.
کلید واژگان: نقد کتاب, روش شناسی, علم رایج, مطالعات دینی} -
سابقه و هدف
در سال های اخیر در پژوهش های مختلف، توجه بسیاری به مقوله رشد پس از آسیب در ارتباط با عوامل استرس زای مختلف ازجمله بیماری های جسمی شده است. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در افراد متاهل مبتلا به سرطان خون در شهر شیراز بود.
روش کارروش این پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان خون بود که برای درمان به بیمارستان نمازی یا درمانگاه مطهری شیراز در طول دوره ای از سال های 97-1396 مراجعه نمودند. از بین این بیماران با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 124 نفر انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه های رشد پس از آسیب و تعلق مادی بود. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه (گام به گام) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند.
یافته هانتایج نشان داد که تعلق مادی می تواند رشد پس از آسیب را به صورت منفی پیش بینی کند (05/0>P). علاوه براین، در بین مولفه های پرسش نامه تعلق، مولفه «تعلق به وضع موجود» نسبت به دیگر مولفه ها پیش بینی نیرومندتری از میزان رشد پس از آسیب به عمل آورد.
نتیجه گیریبر اساس یافته های پژوهش، آموزش ها و مداخله هایی که بتواند بیماران مبتلا به سرطان خون را از «تعلقات مادی» به ویژه «تعلق به وضع موجود» دور کند، می تواند رشد پس از آسیب را تسهیل نمایند.
کلید واژگان: تعلق مادی, رشد پس از آسیب, سرطان خون, متاهل}Background and ObjectiveSeveral empirical studies reported links between religion, spirituality, and post-traumatic growth. Post-traumatic growth has been reported after traumatic events such as medical conditions (such cancer or HIV). The purpose of the present study was to predict posttraumatic growth based on material attachment and its components in married patients with blood cancer.
MethodsThe statistical population included all the patients who referred to both inpatients and outpatients’ centers in Namazi hospital and Motahhari clinic in Shiraz, Iran, in 2018. 124 patients were selected from the sample population using convenient sampling method. The measures used included Posttraumatic Growth Inventory and Material Attachment Inventory. Pearson correlation coefficient and regression analysis were used for analyzing the data. In this study, all the ethical considerations have been observed and no conflict of interest was reported by the authors.
ResultsThe findings showed that material attachment could predict posttraumatic growth negatively (P<0.05). In addition, among the material attachment questionnaire components, "attachment to the present condition" could more strongly predict posttraumatic growth.
ConclusionIt is concluded that the strategies that distance the patients with blood cancer from all material attachments and attachment to the present condition can facilitate posttraumatic growth.
Keywords: Leukemia, Married, Posttraumatic Growth, Material attachment} -
هدف
این پژوهش با هدف فهم و سنجش پتانسیلهای فلسفه چگونگی اسلامی در مسیر کاربردی شدن انجام شده است.
روشاین پژوهش کیفی با روش اسنادی انجام شده و طرح پژوهش از نوع حدوثی و پیدایشی است.
یافته هابا توجه به قرار گرفتن مفاهیم نیاز و ارضا ذیل رفتار انسان و در قالب مفاهیم مرتبط با انگیزش، ابتدا جایگاه نسبی علوم تربیتی با نظر به تحلیل حرکت و رفتار انسان، در دو حوزه جامعه شناسی و روان شناسی تشریح شده؛ سپس ابعاد فلسفی فلسفه چگونگی اسلامی معرفی شده و با استفاده از حد اولیه فلسفه (اصالت فاعلیت) و سه مسئله اصلی آن (وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی)، تعریف نیاز وارضا و همچنین قواعد اولیه طراحی نظام نیاز و ارضا(نظام مندی و سطح بندی نیازها و سازوکار نیاز و ارضا) بر اساس تحلیل فلسفه از حرکت انسان ارائه شده است.
نتیجه گیریجایگاه علوم تربیتی به عنوان فاعل مادون نسبت به فلسفه مضاف خود (تعلیم و تربیت) و فاعل مافوق نسبت به سطوح کاربردی خود (برنامه ریزی تربیتی) در ارائه نظام نیاز و ارضا تشریح و سه مسئله اصلی فلسفه چگونگی اسلامی به عنوان مسائل اصلی علوم تربیتی برخاسته از این فلسفه مطرح شد. از دستاوردهای مهم پژوهش این است که بر خلاف معمول که حرکت و فاعلیت انسان ذیل نیازها و قوه های او به عنوان علت حرکت تحلیل می شود، جریان و نظام نیاز و ارضا ذیل قواعد فاعلیت و حرکت انسان تحلیل شده که بی سابقه بوده است و می توان علوم تربیتی برخاسته از فلسفه شدن اسلامی را متکفل تحلیلهایی از نوع تحلیلهای متکی بر فاعلیت دانست.
کلید واژگان: علوم تربیتی, نظام نیاز و ارضا, فلسفه چگونگی اسلامی}Irainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:23 Issue: 80, 2019, PP 429 -444ObjectivesThe issue of research recognizes the status of educational sciences in providing a system of need and satisfaction based on the -Islamic becoming philosophy-. This research is aimed at understanding and assessing the potential of Islamic becoming philosophy in the path to application.
MethodThis qualitative research has been done by documentary method. The research plan is also a kind of emergent.
ResultsGiven that the concepts of need and satisfaction are subjected to human behavior in the context of motivation-related concepts, we first briefly describe the relative position of educational science, in terms of the analysis of human behavior and movement, in the two areas of scientific sociology and psychology. . The next section of the study has been devoted to the introduction of the philosophical dimensions of the " becoming philosophy of Islam", using the initial limit of philosophy (the principality of the subject), as well as the three main issues of philosophy, namely, the relationship of unity and plurality, the relationship of time and place, and the relationship of discretion and consciousness. The definition of the need for the requirements as well as the initial rules for designing the system of need and satisfaction (systematization and leveling of needs as well as the mechanism of need and satisfaction) are based on the analysis of philosophy of human movement.
ConclusionFinally, the status of educational sciences as a subordinate subject to his complementary philosophy (philosophy of education) and as a supra-subject toward his applied levels (educational planning) was described in the presentation of the system of need and satisfaction, and the three main issues of the becoming philosophy of Islam as the three main issues of education in education, this philosophy emerged. In addition, the important achievements of this research can be noted that in this study, unlike the usual way that human movement and activity are analyzed in terms of its needs and powers as the cause of movement, the current and system of need and satisfaction under the rules The subject matter and the human movement have been analyzed so far and unprecedented, and it is possible to interpret the science of education derived from Islamic philosophy as analyzes of this (subject-based analyzes).
Keywords: educational sciences, system of need, satisfaction, the becoming philosophy of islam} -
مقدمه
سرطان خون، پنجمین سرطان رایج در بزرگسالان است که می تواند برای فرد تهدیدکننده باشد. هدف از مطالعه حاضر، پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به این بیماری بود.
روشطرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع همبستگی و پیش بینی بر اساس روش های رگرسیون است. در این پژوهش، 82 نفر از زنان مبتلا به سرطان خون بستری و سرپایی در بخش های بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های رشد پس از آسیب (تدسچی و کالهون،1996)، شکرگزاری (گودرزی، نوری و مرزوقی،1393) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، استفاده شد.
یافته هاتحلیل داده ها نشان داد که بین شکرگزاری و حمایت اجتماعی با رشد پس از آسیب رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها می توانند به طور معناداری رشد پس از آسیب را پیش بینی کنند.
نتیجه گیریبر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر ارتقای شکرگزاری در این بیماران و تامین حمایت اجتماعی برای آنان، می تواند زمینه ی ایجاد رشد پس از آسیب را ایجاد کند
کلید واژگان: رشد پس از آسیب, شکرگزاری, حمایت اجتماعی ادراک شده, سرطان خون}ObjectiveBlood cancer is the fifth common cancer in adults that can be threatening. The aim of this study was to predict the Post Traumatic Growth based on gratitude and social support in women with blood cancer.
MethodsThe research design was correlational with a predictive aim based on regression method. 82 women with blood cancer were recruited from both inpatients and outpatients’ settings in Namazi hospital and Mottahari clinic using convenient sampling procedure. Measures were Posttraumatic Growth Inventory (Tedeschi and Calhoun, 1996), the Gratitude Questionnaire (Goodarzi, Noori & Marzooghi, 1393) and Perceived Social Support Questionnaire (Zimet, Dahlem, Zimet & Farley, 1988). Findings gratitude and social support were significantly correlated with Post Traumatic Growth and prediction was also significant.
Conclusionit can be concluded that promoting gratitude in these patients and providing social support for them might contribute to Post Traumatic Growth.
Keywords: Post Traumatic Growth, Gratitude, Perceived Social Support, Blood Cancer} -
هدف از پژوهش حاضر نقد کتاب هویت علم دینی: نگاهی معرفت شناختی به نسبت دین با علوم انسانی تالیف خسرو باقری است. کتاب ازنظر شکلی بیش تر شرایط موردنظر را داراست و بنابراین مطلوب ارزیابی می شود. به لحاظ محتوایی نیز تلاش درخوری برای دست یابی به یک مدل دینی درمقام اثبات علم با بذل توجه به تجربه و بررسی عینی پدیده ها انجام شده است؛ ضمن آن که کاستی هایی نیز وجود دارد، ازجمله: 1. مغفول بودن اثر تعاملی حس و عقل و قلب، 2. تقلیل واقعیت به واقعیت مشهود، 3. نداشتن ارتباط منطقی بین هستی شناسی، معرفت شناسی، و روش شناسی، و 4. تقلیل منابع معرفت و انحصار ملاک صحت در امور تجربی. باتوجه به این که حس و عقل و قلب در تعامل دائم با یک دیگر معرفت را شکل می دهند و تمامی تجربه ها و کنش های انسانی درمورد شناخت عقلی (بینش) و باور قلبی (گرایش) فرد است که تعین می یابند، بنابراین، شایسته است اندیشمندان مسلمان برمبنای تعامل و هماهنگی بین حس و عقل و قلب دستگاه ادراکی انسان را تبیین کنند و معاییری را برای تمایز ادراک صائب از غیرصائب مشخص سازند.کلید واژگان: نقد کتاب, نظریه, علم دینی, علم تجربی دینی}
-
فصلنامه قبسات، پیاپی 91 (بهار 1398)، صص 165 -195بسیاری از دیدگاه های موجود در علم دینی در سطح نظری تلاش کرده اند تبیینی از روش شناسی علم دینی ارائه نمایند؛ اما مشخص نکرده اند چگونه می توان به صورت عملیاتی، یک پژوهش را اجرا نمود؟ هدف پژوهش حاضر تبیین سه مولفه از مدل روش شناختی الگوی علوم انسانی اسلامی مختار است: 1) موضوع شناسی؛ 2) نظام مفاهیم پایه؛ 3) جهتداری علوم و دلالت های روش شناختی آن برای علوم انسانی اسلامی. پژوهش حاضر به احصای دو مسیر مشخص برای شناسایی موضوع و مفاهیم پایه منتهی گردید. جهت داری علوم مورد تایید و سمت و سوی سیره، فعل و قول امام بر نظامواره علوم انسانی اسلامی مفروض گرفته شد. استخراج «روشگان» و «منطق» حاکم بر دین، از طریق نگرش نظامواره ای به قرآن و سنت که از طریق همافزایی جهتدار فقی هان، فیلسوفان و عارفان بزرگ فراچنگ میآید، در حیطه تخصص فضلای حوزوی و نظریه پردازی برای انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب متناسب با منطق مذکور، در حیطه تخصص استادان علوم انسانی فرض شد. علیرغم عملیاتینمودن چندین شاخصه از مدل روش شناختی مختار تا کنون هنوز تبیین بسیاری از شاخصه های مطرح در مدل مذکور برای تحقیقات آتی ضروری است.کلید واژگان: روش شناسی, علوم انسانی اسلامی, موضوع شناسی, مفاهیم پایه, جهت داری علوم}Qabasat, Volume:24 Issue: 91, 2019, PP 165 -195Many of the perspectives in the religious science have, at the theoretical level, tried to provide an explanation of the methodology of the religious science, but they did not specify how to carry out a research project operationally. The purpose of this paper is to explain the three components of the methodological model of the Model of Islamic Humanities: 1) the knowing of subject, 2) The system of basic concepts, 3) The orientation of Science and its methodological implications for Islamic Humanities. This article led to two distinct paths for identifying the subject and basic concepts of the foundation. The orientation of the Sciences approved by the Imam (AS) was assumed for the system of Islamic Humanities. Extracting the "modes" and "logic" governing religion, through the systematic attitude to the Qur'an and Tradition, is obtained through the directional synergy of the great jurisprudents, philosophers and mystics. It was assumed in the field of the specialty of the scholars of seminar; and the theorizing to transfer from the present to the desired state in accordance with the above logic, in the field of specialty of professors of Humanities . Despite the operation of several features of the above methodological Model, so far, the explanation of many of the characteristics of the Model is still essential for future research.Keywords: Methodology, Islamic Humanities, the Knowing of Subject, Basic Concepts, Orientation of Science}
-
شناسایی عوامل موثر بر افسردگی که از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است، می تواند به پیشگیری و درمان آن کمک کند. از منظر اسلام، تعلق مادی و نوع رابطه با خداوند، از عوامل اثرگذار بر افسردگی هستند. از سوی دیگر، دانشمندان غربی بر نقش نگرش های ناکارآمد، به عنوان یک عامل موثر بر افسردگی تاکید کرده اند. هدف این پژوهش، پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی و دلبستگی به خدا در مقایسه با نگرش های ناکارآمد بود. طرح پژوهش، از نوع همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شیراز بود که 209 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک، تعلق، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد بود. نتایج نشان داد که تعلق مادی، نگرش های ناکارآمد و سبک دلبستگی اجتنابی به خدا می توانند افسردگی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کنند. تعلق مادی نیز به عنوان قوی ترین متغیر شناسایی شد. نتایج حاکی از این است که اسلام دارای پتانسیل های زیادی برای تعریف متغیرهای کلیدی در تبیین افسردگی است.کلید واژگان: افسردگی, تعلق مادی, دلبستگی به خدا, نگرش های ناکارآمد}Identifying the causes of depression, which is one of the most common psychiatric disorders, can help prevent and treat it. From the point of view of Islam, material attachment and the kind of relationship with God are factors influencing depression. On the other hand, Western scholars have emphasized the role of ineffective attitudes as an effective factor in depression. The purpose of this study was to predict depression based on material belonging and attachment to God in comparison with ineffective attitudes. The research design was correlational, and statistical population included the students of Shiraz University 209 of whom were selected through convenience sampling. The research tools included Beck Depression Inventory, belonging, attachment to God and ineffective attitudes. The results showed that material attachment, ineffective attitudes and avoidant attachment style to God can predict depression in a positive and meaningful way. Material attachment was also identified as the strongest variable. The results indicate that Islam has many potentialities for defining the key variables in explaining depression.Keywords: depression, material attachment, attachment to God, ineffective attitudes}
-
مقدمهمواجهه شغلی مزمن با صدا ممکن است یک عامل خطرزا برای بیماری قلبی عروقی در کارگران باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط مواجهه و آزردگی صوتی با کلسترول، تری گلیسیرید و فشار خون در کارگران صنایع نساجی انجام گردید.روش کاراین مطالعه مقطعی در 220 نفر ازکارکنان مجموعه صنایع نساجی شهر سوادکوه در سال 1396 انجام گردید. جهت دست یابی به اهداف مطالعه ابتدا تراز معادل صوت 8 ساعته و تراز تجمعی افراد اندازه گیری و محاسبه گردید. افراد براساس میزان مواجهه به گروه های مواجهه و کنترل تقسیم شدند. در ادامه میزان فشار خون افراد اندازه گیری و نمونه های خون افراد جهت تعیین مقادیر کلسترول و تری گلیسیرید به آزمایش گاه منتقل شد. از پرسش نامه آزردگی صوتی ایزو 15666 و پرسش نامه اطلاعات زمینه و دموگرافیگ جهت گردآوری سایر اطلاعات استفاده شد. در ادامه با استفاده از SPSS 20 از آزمون های تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره ارتباط بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت.یافته هابا توجه به معیارهای ورود و خروج 159 نفر در این مطالعه شرکت کردند که 83 نفر دارای مواجهه صوتی 85 دسی بل و بالاتر و 76 فرد باقی مانده دارای مواجهه صوتی کم تر از 85 دسی بل بودند. نتایج نشان داد که میانگین فشار خون و کلسترول در گروه شاهد و مورد اختلاف معنی داری داشت (0. 05>P-value). براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، مواجهه صوتی، مواجهه تجمعی با صدا و آزردگی صوتی اثر معنی داری بر فشار خون داشتند (0. 001>P-value) و کلسترول نیز به طور معنی داری متاثر از مواجهه صوتی و آزردگی صوتی بود (0. 005>P-value).نتیجه گیریبراساس نتایج مطالعه حاضر، می توان صدا را به عنوان یکی از عوامل خطرزای بیماری های قلبی و عروقی برای کارگران در نظر گرفت. در واقع صدای با تراز بالا به طور مستقیم بر کلسترول و فشار خون اثر می گذارد و یا این که به طور غیر مستقیم و از طریق ایجاد آزردگی صوتی به عنوان یک میانجی اثر خود را اعمال می کند. لذا انجام یک مطالعه کوهورت کنترل شده جهت بررسی تعامل تمامی متغیرهای مورد مطالعه ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: مواجهه صوتی, کلسترول, تری گلیسیرید, فشار خون, آزردگی صوتی}IntroductionChronic occupational noise exposure may constitute a risk factor for cardiovascular disease for workers. The aim of this study was to investigate the relationship between occupational noise exposure and noise annoyance with blood pressure, serum cholesterol and triglyceride levels in workers of a textile industry. Material and Method: This cross-sectional study was carried out among 220 employees of Savadkouh textile industry complex in Mazandaran province, Iran in 2017. To achieve the study objectives, the 8 -hour equivalent sound exposure level was measured and the cumulative noise exposure was calculated. Based on noise exposure level, workers were divided into control and case groups. Then, blood pressure was measured and blood samples were collected from each individual for determination of the serum cholesterol and triglyceride levels and they were transfered to the laboratory for further analysis. The noise annoyance scale and socio-demographic questionnaire were used to collect noise annoyance and other background and demographic information, respectively. Finally, Paired t-test, one-way ANOVA and multivariate regression were used to study the relationship between variables using SPSS Version 20.ResultIn total, 159 workers participated in this study considering the inclusion and exclusion criteria. Eighty-three participants were exposed to more than or equal to 85 dBA, and 76 person were exposed to less than 85 dBA noise level, respectively. The results showed that mean blood pressure and cholesterol were significantly different between the control and case groups (P-value< 0.05). Based on multivariate regression results, noise exposure, cumulative noise exposure (CNE) and noise annoyance had a significant effect on blood pressure (P-value< 0.001). Cholesterol was also significantly affected by noise exposure and noise annoyance (P-value< 0.005).ConclusionBased on the results of current study, noise can be considered as a risk factor for cardiovascular disease ampong workers. Actually, high intensity noise affect serum cholesterol and blood pressure directly, and may do indirectly by causing noise annoyance which acts as a mediator. Therefore, it seems necessary to conduct a controlled cohort study to investigating the interactions among whole variables of interest.Keywords: Noise Exposure, Cholesterol, Triglycerides, Blood Pressure, Noise Annoyance}
-
اهداف: یکی از مولفه هایی که اخیرا در حیطه روان شناسی دین مطرح شده است، هوش معنوی است. تجارب معنوی نیز تجاربی اصیل و درونی هستند که در ذات هر انسانی نهفته است. همچنین منظور از جهت گیری مذهبی، نگرش فرد به مذهب است. بنابراین هدف از پژوهش، مقایسه هوش معنوی، تجارب معنوی، جهت گیری مذهبی و همبستگی آنها باهم بین دانشجویان مهندسی و دانشجویان پررفت وآمد به مسجد دانشگاه شیراز بود.
ابزار وروش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی، علی- مقایسه ای و همبستگی بین 60 نفر از گروه دانشجویان مهندسی و 60 نفر از گروه دانشجویان پررفت وآمد به مسجد دانشگاه شیراز که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند، اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش معنوی، تجارب معنوی و جهت گیری مذهبی آلپورت استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 16، از طریق آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و همبستگی پیرسون تحلیل شدند.یافته هادانشجویان پررفت وآمد به مسجد به طور معنی داری، میانگین نمرات بالاتری در هوش معنوی، تجارب معنوی و جهت گیری مذهبی نسبت به دانشجویان مهندسی داشتند (0/05p<). بین هوش معنوی و جهت گیری مذهبی دوگروه، هوش معنوی و تجارب معنوی در دانشجویان پررفت وآمد به مسجد و همچنین تجارب معنوی و جهت گیری مذهبی دانشجویان مهندسی همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت (0/05p<).نتیجه گیریدانشجویان پررفت وآمد به مسجد دانشگاه شیراز، هوش معنوی، تجارب معنوی و جهت گیری مذهبی بالایی نسبت به دانشجویان مهندسی دارند. بین هوش معنوی و جهت گیری مذهبی دو گروه، هوش معنوی و تجارب معنوی دانشجویان پررفت وآمد به مسجد و همچنین تجارب معنوی و جهت گیری مذهبی دانشجویان مهندسی همبستگی وجود دارد.کلید واژگان: هوش معنوی, تجارب معنوی, جهت گیری مذهبی}AimsOne of the components recently introduced in the psychology of religion is spiritual intelligence. Spiritual experiences are pure and innate experiences that are inherent in human being. Also, religious orientation means one's attitude toward religion. Thus, the aim of the present study was to compare the spiritual intelligence, spiritual experiences, religious orientation, and their correlation among engineering students and students who come and go to Shiraz University mosque.
Instruments &MethodsThis descriptive, causal-comparative, and correlational study was conducted among 60 engineering students and 60 students who come and go to mosque in Shiraz University; the participants were selected based on available sampling method. Spiritual intelligence and spiritual experiences questionnaires as well as and Allport religious orientation scale were used for data collection. The data were analyzed by SPSS 16, using one way anova and Pearson correlation tests.
Findings: Compared to the engineering students, students who come and go to mosque significantly had higher mean scores in spiritual intelligence, spiritual experiences, and religious orientation (p<0.05). There was a significant positive correlation between spiritual intelligence and religious orientation of the two groups, spiritual intelligence and spiritual experiences of students who come and go to mosque, as well as spiritual experiences and religious orientation of the engineering students (p<0.05).ConclusionStudents who come and go to mosque in Shiraz University have higher spiritual intelligence, spiritual experiences, and religious orientation compared to the engineering students. There is a correlation between spiritual intelligence and religious orientation of the two groups, spiritual intelligence and spiritual experiences of students who come and go to mosque, as well as spiritual experiences and religious orientation of the engineering studentsKeywords: Spiritual Intelligence, Spiritual Experiences, Religious Orientation} -
مقدمهاخیرا اهمیت متغیرهای دینی و تاثیر آن در سلامت روان به صورت روزافزون مورد توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی است، به نحوی که در مطالعات زیادی ارتباط دین و متغیرهای مرتبط با سلامت روان نشان داده شده است. روش پژوهش مروری حاضر از نوع کیفی بود که با نگرش استنتاجی به منابع دینی با مطالعه نظریات ارایه شده توسط اندیشمندان علوم انسانی اسلامی صورت گرفت. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تعلقات دنیوی به عنوان مفهومی کلیدی برای تبیین سلامت و اختلال های روان شناختی بود.نتیجه گیریتعلق بدن به نفس، کارکرد مثبتی دارد و لازمه حیات بشر است، زیرا موجب حفاظت نفس می شود. اما انسان این تعلق را درون خود توسعه می دهد تاحدی که این تعلق موجب حجاب نفس می شود و اگر انسان بتواند با این حجاب نفس که مظاهر آن در تعلقات دنیوی است، مبارزه نماید، به قابلیت های شگرفی دست می یابد. تعلق، حداقل به صورت نظری می تواند در تبیین اختلال های روان شناختی تاثیرگذار باشد. برخی تعلقات مستقیما فرد را درگیر می نماید و مانعی برای ادراک صحیح مساله هستند. "تعلق به وضع موجود" موجب می شود که فرد نگران هر نوع تغییری در زندگی باشد و این افراد نسبت به تغییر شرایط زندگی آسیب پذیر خواهند بود. "تعلق به اشیا، افراد، موقعیت ها و اهداف خاص" موجب می شود زمانی که افراد با فقدان آنها روبه رو شوند، در معرض افسردگی قرار گیرند. در دیدگاه اسلامی، اگر عدم دستیابی به هدف خاصی ناشی از کوتاهی فرد نباشد، چه بسا که فرد را به سمت راه های جدیدی در زندگی هدایت نماید. تعلقات، یکی از ریشه های مهم در شکل گیری بیماری های روان شناختی باشد.کلید واژگان: تعلقات دنیوی, سلامت روان شناختی, اختلال های روان شناختی, دین}IntroductionRecently, the importance of religious variables and its impact on mental health is increasingly being considered by psychologists and mental health professionals, so that in many studies, the relationship of religion and mental health variables have been shown. The present study was a qualitative review, which was conducted with an inferential approach to religious sources by studying the ideas presented by Islamic thinkers. The aim of this study was to investigate the worldly belongings as a key concept for the explanation of health and psychological disorders.ConclusionThe body’s belonging to the soul has a positive effect and it is essential to human life because it provides protection for the soul. But, human being develops this belonging within himself, to the extent that this belonging creates the veil of the soul, and if human beings can fight with the veil of the soul, which manifests itself in worldly belongings, s/he achieves immense potentialities. At least theoretically, belonging can influence the explanation of psychological disorders. Some belongings directly involve the individuals and impede the correct perception of the problem. "Belonging to the status quo" causes one to worry about any kind of change in life, and these people will be vulnerable to changing the living conditions. “Belonging to particular objects, individuals, situations, and goals" will cause depression when people are faced with a lack of them. In the Islamic approach, if failure to achieve a particular goal is not due to the neglect of person, then, it would lead the person to new ways in life. Belongings are one of the roots in the formation of psychological diseasesKeywords: Worldly Belongings, Psychological Health, Psychological Disorders, Religion}
-
هدفهدف محققان در پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس تعلقات دنیوی بود. سوال پژوهش این بود که آیا این مقیاس از پایایی و روایی مناسب برخوردار است یا خیر؟روشپایایی این مقیاس از دو طریق بازآزمایی و همسانی و روایی آن از طریق تعیین ضریب همبستگی بین این مقیاس با مقیاس صبر و پرسشنامه های نگرشهای ناکارامد و افسردگی و بالاخره، تحلیل عامل اکتشافی انجام شد.یافته هابرای پایایی مقیاس(بازآزمایی و همسانی درونی) به ترتیب ضرایب پایایی 87/. و 88/. و برای روایی مقیاس(از طریق تعیین ضرایب همبستگی با سه مقیاس مذکور) به ترتیب ضرایب همبستگی 58/.-، 69/. و 42/. به دست آمد. تحلیل عامل اکتشافی، به روش تحلیل مولفه های اصلی با چرخش واریماکس، سه عامل را به دست داد که به ترتیب: تعلق به وضع موجود، تعلق به مادیات و تعلق عاطفی نام گرفت که در مجموع 33.4 درصد از واریانس کل را تبیین کرد.نتیجه گیریمقیاس تعلقات دنیوی، واجد شرایط لازم به لحاظ خصوصیات روان سنجی، برای استفاده در پژوهشهای مختلف در ایران دانسته شد.کلید واژگان: اعتباریابی, مقیاس تعلقات دنیوی, روان شناسی اسلامی, مفهوم پایه}ObjectivesThe present research aimed at constructing and validating the Attachment Scale (SAS). To this end, a 36-item scale was developed based on the related Quran verses and the traditions.MethodTwo hundred and nine students in Shiraz University participated in the study to evaluate psychometric properties of the scale. Reliability and validity testing was used. Also, explanatory factor analysis, through the principle components analysis by varimax rotation was applied.ResultsThe test-retest reliability of the scale with two weeks interval was 0.87 and the Cronbach Alpha of the scale was 0.88. Construct validity coefficient of SAS was investigated using Patience Scale (r= -0.58), Dysfunctional Attitudes Questionnaire (r= 0.69) and Depression Inventory (r= 0.42). Explanatory factor analysis resulted in three factors that were called attachment to the status quo, attachment to the material things and emotional attachment respectively, accounting for %33.4 of the total variance. All of the items of SAS had a significant correlation with the total score of SAS. Also, there were significant correlations among the subscales and between the subscales scores and the total score of SAS, as well.ConclusionTherefore, SAS was recognized as qualified to be used in scientific studies in Iran.Keywords: validation, secular attachment scale, islamic psychology, basic concept}
-
با توجه به شیوع زیاد افسردگی شناخت عوامل پیش بینی کننده، برای پیشگیری و مداخله زودهنگام اهمیت دارد. در اسلام برای پیشگیری از افسردگی بر صبر تاکید زیادی شده است. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی افسردگی بر اساس صبر و مولفه های آن بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شیراز بود که 209 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی بک و صبر بود. به منظور تجریه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون همزمان و گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد مولفه های استقامت و رضایت توانستند افسردگی را به صورت منفی و معنادار پیش بینی نمایند. نمره کل صبر نیز توانست به صورت منفی و معنادار افسردگی را پیش بینی نماید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این نکته است که درمانگران و پژوهشگران باید نقش مولفه های مذهبی را در شکل گیری و درمان افسردگی مورد مداقه بیشتری قرار دهند.سابقه و هدفبا توجه به شیوع فراوان افسردگی در میان جوامع مختلف، شناخت عوامل پیش بینی کننده، برای پیشگیری و مداخله ی زودهنگام اهمیت دارد. در اسلام برای پیشگیری از افسردگی، بر صبر تاکید بسیاری شده است. ازاین رو، هدف از انجام این پژوهش پیش بینی افسردگی بر اساس صبر و مولفه های آن است.روش کاراین پژوهش ازنوع همبستگی و جامعه ی آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه شیراز است که 209 نفر از آنان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک و صبر است و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش رگرسیون همزمان و گام به گام استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند.یافته هابر اساس یافته ها، مولفه های استقامت و رضایت و همچنین نمره ی کل صبر توانسته افسردگی را به صورت منفی و معنادار پیش بینی کند.نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر بیانگر این نکته است که درمانگران و پژوهشگران باید به نقش مولفه های مذهبی در شکل گیری و درمان افسردگی توجه بیشتری داشته باشند.کلید واژگان: استقامت, افسردگی, دانشجو, رضایت, صبر}Background And ObjectiveGiven the prevalence of depression in different societies, identifying its predictive factors with the purpose of prevention and early intervention is of great importance. In Islam, emphasis has been put on patience as a determining factor in preventing depression. The aim of this study was to predict depression based on patience and its components.MethodThis study adopted a correlational method. The population included Shiraz University students, from whom 209 were selected through convenience sampling. Research instruments were Patience Scale and Beck Depression Π Inventory. In order to analyze the data, stepwise and enter regression were used. In this study, the ethical issues were all considered; besides, the authors declare no conflict of interest.ResultsThe results showed that persistence and contentment can predict depression both significantly and negatively. Moreover, the total score of patience could also predict depression significantly and negatively.ConclusionRegarding the role of this religious variable in developing and prevention of depression, therapists and researchers should pay more attention to patience and its components.Keywords: Contentment, Depression, Patience, Persistence, University Students}
-
The aim of the present study was a review of Conceptual Creative Realism as a methodological model of Islamic science (Iman & Kelateh Sadati, 1392). The model had some strong points including a new presentation of science structure as well as a new definition congruent with the Islamic point of view entered in a new paradigm. Also, the model defined knowledges hierarchical in different way where the Gods laws would be at the top of this hierarchical. Reality is further up observations and objective experiences as well as the correct criterion defined according to Islamic direction. In the other side, the model had some weakness points including speaking in general, not specified, and missing link between the different concepts, as well as having ambiguity responding this question that how we can specified the borders between the different knowledge sources such as sensation experiences, wisdom and intuition. In sum, the model evaluated as an effective model which could have valued contribution to the Islamic science.Keywords: Human, Islamic sciences, Methodology, Conceptual creative realism, Critical review}
-
مقدمههدف این مطالعه استفاده از یک مدل روان شناختی برای توضیح و تبیین اثر اضطراب صفت و اضطراب القا شده، بر عملکرد در کارکرد به روز کردن حافظه فعال بود. همچنین این مطالعه در صدد آزمون نظریه کنترل توجهی آیزنک و همکاران می باشد.روشبه شیوه نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای 330 نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه قسمت صفت مقیاس اضطراب صفت-حالت اشپیلبرگر را تکمیل نمودند. بعد از نمره گذاری 24 آزمودنی از 25 درصد بالای توزیع به عنوان افراد با اضطراب صفت بالا و 24 آزمودنی از 25 درصد پایین توزیع، به عنوان افراد با اضطراب صفت پایین انتخاب شدند و سپس آزمودنی ها در دو شرایط عادی و شرایط القای اضطراب مورد آزمون قرار گرفتند. عملکرد در تکلیف به روز کردن از دو بعد کارآمدی پردازش و اثر بخشی عملکرد بررسی شده است. داده ها با استفاده از طرح اندازه گیری مکرر مختلط، آزمون مقایسه های جفتی با بن فرنی اصلاح شده، و آزمون t مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج حاکی از اثر اضطراب صفت بر کارآمدی پردازش در کارکرد به روز کردن حافظه فعال بود. همچنین در شرایط القای اضطراب علاوه بر کارآمدی پردازش، اثربخشی عملکرد در آزمون به روز کردن حافظه فعال نیز تخریب شد.نتیجه گیرینتایج از نظریه کنترل توجهی آیزنک و همکاران حمایت کرد. به این صورت که افراد با اضطراب صفت بالا به منظور حفظ سطح عملکرد در مقایسه با گروه با اضطراب صفت پایین، تلاش ذهنی خود را افزایش دادند و در شرایط القای اضطراب، علاوه بر افزایش تلاش ذهنی، گروه با اضطراب بالا عملکرد شناختی پایین تری داشتند.کلید واژگان: اضطراب صفت, کارکرد های اجرایی, عملکرد, دانشجویان}Background and AimsThe aim of the present study was to use a psychological model to explain the effect of trait anxiety and induced anxiety on individuals performance in updating function of working memory. This study was also designed to test attentional control theory of Eysenck et al.MethodsThrongh Multistage Cluster sampling method¡ 330 freshman university students were asked to complete the trait part of Spielberger''s State-Trait Anxiety Inventor. After scoring¡ 24 subjects from the upper 25 percent of distribution were selected as high trait anxiety group¡ and 24 subjects from the lower 25 percent of distribution were selected as low trait anxiety group.Then¡ the subjects were tested in normal and induced anxiety conditions. The performance in updating function was investigated with both of processing efficacy and performance effectiveness. Data were analyzed using mixed repeated measures¡ modified bone ferreni post hoc test and independent t- test.ResultsThe results showed the effect of trait anxiety on processing efficacy in updating function of working memory. Also¡ in addition to processing efficacy¡ performance effectiveness was impaired in the induced anxiety condition.ConclusionThe results provided support for attentional control theory of Eysenck et al; That is¡ the high trait anxiety group increased their effort in order to maintain levels of performance. The high trait anxiety group¡ in addition to increasing mental effort¡ had lower cognitive function in the induced anxiety condition.Keywords: Trait anxiety, Executive Functions, Performance, Students}
-
سابقه و هدفصبر یکی از شاخص های مهم سلامت فرد و جامعه می باشد و با توجه به کارکردهای بسیار مهم صبر، پرورش آن ضروری است. توجه به پایه های زیربنایی صبر می تواند به پرورش این فضیلت کمک نماید. در این ارتباط، هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی صبر بر اساس تعلق و دلبستگی به خدا در دانشجویان بود.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی می باشد که جامعه آماری آن را دانشجویان دانشگاه شیراز تشکیل دادند و 209 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه های صبر، تعلق و دلبستگی به خدا بود. لازم به ذکر است که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون همزمان و گام به گام استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد تعلق مادی و سبک دلبستگی اجتنابی، صبر را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می نماید. همچنین، دلبستگی ایمن به خداوند می تواند پیش بینی کننده مثبت و معنادار صبر باشد.
استنتاج: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، شخصی که دارای جهان بینی مادی است، با از دست دادن قسمت کوچکی از آن احساس می کند تمام هستی خود را باخته است و بنابراین، بی تابی می نماید؛ اما فردی که جهان بینی الهی داشته و به زود گذر بودن این دنیا ایمان قلبی دارد، با از دست دادن مظاهر دنیا، راحت تر با آن کنار می آید؛ زیرا، او در تمامی مشکلات و فقدان ها، تکیه گاهی به نام خدا دارد که حکمت، رحمت و پاداش او کار را سهل و آسان می سازد.کلید واژگان: تعلق, دانشجویان, دلبستگی به خدا, صبر}Background andPurposePatience is one of the important indicators of the personal and social health. It is essential to foster this virtue by considering its structures since it fulfills crucial functions. Regarding this, the aim of the present study was to predict the patience based on the worldly and divine attachments among students.Materials And MethodsThis correlational study was conducted on 209 students of Shiraz University, who were selected through convenience sampling technique. The data were collected using the Patience Scale, attachment to God inventory, and worldly attachment questionnaire. The data analysis was performed through the stepwise and simultaneous regression.ResultsThe results showed that the worldly attachment and avoidant attachment style can significantly and negatively predict the patients. In addition, the secure attachment to God could predict the patience significantly and positively.ConclusionConsidering the role of this religious virtue in mental health, the therapists and researchers should pay special attention to its underlying components.Keywords: Divine attachment, Patience, Worldly attachment} -
هدف از این پژوهش، بررسی مقدار اثر بخشی کاربرد آزمایه رایانه ای پروب دات، برای اصلاح سوگیری توجه زنان چاق، نسبت به محرک های مربوط به مواد غذایی است.روشدر این پژوهش تعداد 35 نفر از زنان چاق در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. مقدار سوگیری آزمودنی ها نسبت به محرک های مواد غذایی با کاربرد آزمایه پروب دات در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. در بخش مداخله، گروه آزمایش، آزمایه اصلاح سوگیری توجه و گروه کنترل پلاسیبو دریافت کردند.یافته هانتایج این مطالعه نشان دادند که از راه آزمایه اصلاح سوگیری توجه می توان سوگیری توجه در زنان چاق نسبت به محرک های مربوط به مواد غذایی را کاهش داد و از این راه به بهبود آنان کمک کرد.کلید واژگان: سوگیری توجه, اصلاح سوگیری توجه, مواد غذایی, چاقی, پروب دات}This study examined the effect of attentional bias modification related to foods stimuli in obese women. The present study used PretestPosttest Design with experimental and control groups. To this end, 35 obese women, matched in two separate groups based on weight, age and education level, participated in the study. First, amount of attentional bias toward food words evaluated using probe dot task. Then, attentional bias in one group modified with probe dot task and other groupreceived aplacebo. Again,the amountof attentional biastowardsfood stimuli in groupswas assessed todeterminethe effectiveness ofattentional biasmodification task.ResultsThe experimental group who received attentional bias modification task, comparing with control group, showed, significantly, less attentional bias towards food cues.ConclusionAttentional biasmodification task in obese women were able to reduce the amount of attentional bias towards food cues. Thus, cognitive therapy, beside the other treatment, could help obese woman to be treated.Keywords: Attentional Bias, Attentional Bias Modification, Food Stimuli, Obesity, Probe Dot Task}
-
روش شناسی یکی از ارکان مهم دستگاه واره فکری علم دینی است. گرچه به لحاظ رتبی، شناسایی روش مطلوب مطالعه علمی، تابعی از فلسفه عام در یک دستگاه واره علمی است اما به جهت دیگر، می توانند مقوم یکدیگر نیز باشند. هدف مطالعه حاضر، مقایسه روش شناختی علم رایج و علم دینی بود که حاصل آن شناسایی 8 تفاوت در این خصوص شد. تفاوت های کلیدی ای که بین علوم رایج و علوم انسانی اسلامی فرض شدند عبارت اند از: مبادی فلسفی، اهداف و غایات انسان، تعریف نظری و عملیاتی متغیرها، نحوه تدوین فرضیه ها، معیار صحت فرضیه، مطالعه لایه های عمیق تر پدیده ها، استفاده از روش های متنوع پژوهش و تعیین نظام موضوعات. در راستای شناسایی روش شناسی مطلوب علم دینی، حاصل برخی تاملات، منتهی به پیشنهاد و تبیین یک نمودار روش شناختی از منظر علم دینی گردید.
کلید واژگان: کلیدواژه ها: روش شناسی, علم دینی, علم رایج}Methodology is one of the important pillars of religious scientific discipline. Although, In terms of the sequence, Identifying of methods of scientific research is a function of general philosophy in a scientific discipline, however, on the other hand, could be constitutive of each other. The aim of this study was to compare the methodology of religious science and current science which ended to detecting 8 differences. Key differences between religious science and current science including: Philosophical foundations, human goals and ends, theoretical and operational definition of variables, hypotheses developing, correctness criterion of the hypothesis, studying the deeper layers of phenomena, using a variety of research methods and identifying subjects system. Finally, a diagram was presented to introduce the methodology from the perspective of religious science.
Keywords: methodology, religious science, current science} -
هدفهدف از پژوهش حاضر، دستیابی به یک نظام نظری و مدل عملیاتی برای تاسیس دستگاهواره علوم انسانی اسلامی بود.روشروش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که با نگرشی استنتاجی به منابع دینی صورت گرفته است.یافته هاابتدا مبادی هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، فلسفه علم، روش شناسی و روش های پژوهش در دستگاهواره علوم انسانی اسلامی احصا شدند. بر این اساس، شش مسیر برای تولید علم شامل شکل دهی نظام مفاهیم پایه، تدوین گزاره های علمی، تبیین نقش فقها، فلاسفه و عرفا در تدوین علوم انسانی اسلامی و مسیر وحدت بخشی به یافته ها (نظریه پردازی) مفهوم سازی شدند. همچنین، مدلی برای تاسیس این دستگاهواره پیشنهاد و عملیاتی کردن آن بررسی شد.نتیجه گیریاز آنجا که مسیرهای مختلف کسب معرفت از روشگان و منطقهای متعددی استفاده می کنند، بنابر این، تدوین یک منطق عام فرانگر که منطقهای جزیی (خاص) را در درون دستگاهواره علوم انسانی اسلامی منسجم کند، به عنوان پژوهش آتی، پیشنهاد شد.کلید واژگان: علوم انسانی, اسلامی, دستگاهواره علمی, منطق عام فرانگر, فلسفه علم, روش شناسی}Irainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:20 Issue: 66, 2016, PP 5 -30ObjectivesThe aim of the present study is to find a theoretical framework and operational model for establishing Islamic humanities scientific discipline.MethodThe research is performed using qualitative method with the Inferenceapproach to religious sources.ResultsThe results of the article indicate: First, the principles of ontology, anthropology, and eepistemology, philosophy of science, methodology and research methods were recognized proportional with Islamic humanities scientific discipline. Accordingly, the six-track system including developing basic concepts, development of scientific propositions, clarifying the role of jurists, philosophers and mystics, In the development of Islamic Humanities and the path of unity of the data (theorizing) were conceptualized. Also, a model to establish the scientific discipline was proposed and its fitness was examined.ConclusionThe author of the survey concludes since different routes to gain knowledge use the methodology and different logics, thus, developing a general logic lookout which consists of all minor (particular) logics was proposed for future research.Keywords: islamic humanistic sciences, scientific discipline, general logic lookout, philosophy of science, methodology}
-
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گر طرح واره های هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و سوگیری توجه بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری، کلیه ی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1392-1393 بودند. بدین منظور، 250 دانشجو (125 دختر و 125 پسر)، به روش نمونه گیری در دسترس، در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان (بشارت، 1384)، مقیاس تجدیدنظرشده طرح واره های هیجانی (شاهورانی، 1393) و آزمایه ی تصویری دات پروب بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مسیر با نرم افزار 21 AMOS، استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی دوسوگرا به صورت غیر مستقیم و از میان طرح واره های هیجانی، طرح واره ی هیجانی درک و کنترل، پذیرش و توافق عمومی، مستقیما به طور معناداری سوگیری توجه را پیش بینی کردند. همچنین طرح واره های هیجانی عقلانی سازی و ساده انگاری هیجان، به طور معناداری توسط سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی پیش بینی شدند. در نهایت، مشخص شد که سه طرح واره ی هیجانی درک و کنترل، پذیرش و توافق عمومی، نقش میانجی گری کامل را در پیش بینی سوگیری توجه به چهره های تهدید کننده، براساس سبک دلبستگی دوسوگرا، ایفا کردند.کلید واژگان: سوگیری توجه, سبک های دلبستگی, طرح واره های هیجانی, دانشجو}The aim of present study was to examine the mediating role of emotional schemas between the attachment styles and attentional bias. Research design was Correlation; and study population included all university students at Shiraz University during academic year 1392-93. For this purpose, 250 students (125 female and 125 male) participated in the study through the convenient sampling approach. Moreover, research tools included Attachment Style Questionnaire (Besharat, 1384), revised emotional schemas scale (Shahvarani, 1393), and visual Dot Probe task. In order to analyze the data, the path analysis method by AMOS21 was used. Then, the results showed that ambivalent attachment style among attachment styles as well as emotional schema of perception and control, acceptance and general Agreement among emotional schemas indirectly predicted attention bias significantly too. Moreover, rationalization of Emotional schemas and simplification of emotion significantly were predicted by Avoidance and Secure attachment styles. Finally it became clear that the three emotional schemes of perception and control, acceptance and general agreement had a full mediating role in prediction of attention bias to threatened face based on ambivalent attachment style.Keywords: Attention Bias, Attachment Styles, Emotional Schemas, Student}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.