به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب عبدالامیر علامه

  • سیدعلی هاشمی، محمد سجاد امامی آل آقا، محسن امامی آل آقا، عبدالامیر علامه
    هدف
    دوزهای بالای استامینوفن ایحاد آسیب های کبدی می کند. فاکتور سلول بنیادی (SCF) و گیرنده آن c-kit باعث بهبود آسیب های کبدی ناشی از سمیت استامینوفن می شوند. مطالعه حاضر به بررسی اثر SCF بر فعالیت آنزیم های گلوتاتیون-اس- ترانسفراز (GSTs) در سمیت استامینوفن پرداخته است.
    مواد و روش ها
    45 سر موش نر نژاد بالبسی (Balb/c) به 3 دسته هر یک شامل 3 گروه (هر گروه 5 سر) تقسیم شدند:1) تزریق 300 میلی گرم / کیلوگرم وزن بدن استامینوفن درون صفاقی2) تیمار با 40 میکروگرم/ کیلوگرم وزن بدن SCF، 30 دقیقه پس از تزریق استامینوفن (300 میلی گرم / کیلوگرم وزن بدن) 3) تیمار با نرمال سالین (گروه کنترل).
    دسته ها به ترتیب پس از 1، 12 و 24 ساعت کشته شدند. ارزیابی سمیت با پاتولوژی کبد و سنجش مارکرهای سرمی آسیب کبدی (ALT و AST) در موش های دسته 24 ساعت انجام شد. میزان پروتئین c-kit، و فعالیت آنزیم های GST سنجش شد.
    نتایج
    مشاهدات هیستوپاتولوژی و افزایش معنی دار(p < 0.05) سطحALT و AST، سمیت کبدی ناشی از تزریق دوز 300 میلی گرم / کیلوگرم وزن بدن از استامینوفن را نشان داد. SCF باعث افزایش معنی دار فعالیت GSTs و کاهش معنی دار در میزان پروتئین c-kit پس از 24 ساعت شد.
    نتیجه گیری
    اتصال SCF به گیرنده آن (c-kit) در کبد باعث بهبود آسیب های کبدی ناشی از استامینوفن به واسطه افزایش فعالیت GSTs در کبد موش می شود.
    کلید واژگان: فاکتور سلول بنیادی, استامینوفن, سمیت کبدی, GSTs}
    Seyed Ali Hashemi, Abdolamir Allameh
    Objective
    Acetaminophen (APAP) overdose causes acute liver injuries. Studies show that stem cell factor (SCF) and its receptor, c-Kit, enhance liver recovery from APAP-induced injuries in mice. In this study we explore the effect of SCF on activity of glutathione S-transferase (GSTs) enzymes which are considered to be important in APAP metabolism.
    Methods
    We divided 45 Balb/c mice into three groups. Within each group there were three sub-groups of five mice per subgroup. The groups included: 1. APAP (300 mg/kg B.W., i.p.); 2. SCF (40 µg/kg B.W., i.p.) given.30 minutes after APAP (300 mg/kg B.W., i.p.), and 3.control mice treated with normal saline. The mice were sacrificed at 1, 12 and 24 hours, respectively. Hepatotoxicity was evaluated in the 24 hour group by histopathology and assessment of biochemical serum markers (ALT and AST). We assessed the levels of SCF receptor (c-Kit) protein and GST enzyme activities in the liver tissues.
    Results
    Hepatotoxicity was induced by APAP (300 mg/kg, B.W) as evident by both histopathological observations and a significant (p<0.05) increase in serum ALT and AST levels, which were reversed by SCF administered post-APAP. SCF administration after APAP administration significantly increased GSTs enzyme activity levels by 24 hours, however it led to a significant decrease in c-Kit protein level compared to the control and APAP groups.
    Conclusion
    Our data suggest that SCF binding to its receptor (c-Kit) on liver cells may attenuate APAP-induced liver injuries by increasing GST activities in the livers of mice.
    Keywords: Stem Cell Factor, Acetaminophen, Hepatotoxicity, GSTs}
  • جواد عظیمی، محمد امیر کریمی ترشیزی*، عبدالامیر علامه، حامد اهری

    این آزمایش به منظور بررسی تاثیر دو ماده جاذب تجاری و مقایسه آنها با زئولیت طبیعی در کاهش اثرات سوء آفلاتوکسین B1 روی رشد، عملکرد و سیستم ایمنی جوجه های گوشتی انجام گرفت. در این تحقیق از 200 قطعه جوجه گوشتی سویه آرین 386 در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه جوجه برای هر تکرار استفاده شد. گروه های آزمایشی عبارت بودند از: گروه شاهد منفی: با تغذیه از جیره پایه؛ گروه شاهد مثبت: با تغذیه از جیره پایه + 1 میلی گرم در کیلوگرم آفلاتوکسین B1؛ سه گروه دیگر حاوی 25 گرم در کیلوگرم از مواد جاذب میلبوند تی ایکس، پلی زورب و زئولیت طبیعی و جیره آلوده به 1 میلی گرم در کیلوگرم آفلاتوکسین B1 بودند. میزان مصرف خوراک تفاوت معنی داری بین گروه ها نداشت. افزایش وزن بدن با مصرف جیره غذایی آلوده به آفلاتوکسین B1 به طور معنی داری کاهش و ضریب تبدیل غذایی افزایش یافت، اما افزودن مواد جاذب باعث بهبود معنی دار افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی شد. از میان اندام های داخلی فقط وزن نسبی طحال در اثر مصرف جیره غذایی آلوده به آفلاتوکسین B1 به طور معنی داری افزایش یافت. مصرف آفلاتوکسین B1 بدون مواد جاذب باعث کاهش معنی دار تولید پادتن بر علیه واکسن نیوکاسل در 21 روزگی شد. همچنین پادتن تولید شده بر علیه گلبول قرمز گوسفند در 35 روزگی با مصرف جیره غذایی آلوده به آفلاتوکسین B1 کاهش یافت. نتایج این آزمایش نشان داد افزودن زئولیت طبیعی و مواد جاذب تجاری به جیره غذایی آلوده باعث بهبود عملکرد و سیستم ایمنی در مقایسه با گروهی شد که آفلاتوکسین B1 را به تنهایی دریافت کرده بود.

    کلید واژگان: آفلاتوکسین, مواد جاذب, زئولیت, جوجه گوشتی}
    J. Azimi, M.A. Karimi Torshizi, A. Allameh, H. Ahari

    This study was conducted to evaluate the effect of adding of two commercial absorbent products in feeds and to compare the results with the effect of adding of natural zeolite in reducing the adverse effects of aflatoxin B1 on broiler growth, performance and immune system. In this study, 200 one day old Arian 386 broiler chickens were used in a completely randomized design with 5 treatments, 4 replications and 10 chicks per each treatment. Experimental groups were as follows: negative control fed basal diet; positive control fed basal diet plus 1 mg aflatoxin B1 kg-1 diet; and three other groups fed 25g/kg Milbond-TX, Polysorb and Zeolite with 1 mg/kg aflatoxin B1, respectively. Feed intake did not significantly differ between the groups. The body weight gain and feed conversion ratio of birds fed contaminated diets were significantly decreased and increased, respectively but adding of the absorbent materials to contaminated feed caused a significant improvement in body weight gain and feed conversion. Among the internal organs, the spleen relative weights increased by consumption of aflatoxin B1contaminated feed. Aflatoxin B1 use without absorbent materials significantly decreased antibody production against Newcastle disease vaccine in 21 day. In addition, produced antibodies against sheep red blood cells in 35 day of age in birds fed aflatoxin B1 contaminated diets were reduced. The results of this study showed that the adding of natural zeolite and commercial absorbents in feeds contaminated with aflatoxin B1 causes improved performance and immune system compared with the group that received the aflatoxin B1 alone.

    Keywords: Aflatoxin, Absorbent materials, Zeolite, Broiler chicken}
  • معصومه قادری، عبدالامیر علامه، مسعود سلیمانی، مهدی فروزنده مقدم
    مقدمه
    باسازی بافت در محیط آزمایشگاه با استفاده از یاخته های بنیادی یکی از جنبه های مورد علاقه محققان می باشد بافت کبد نیز از این امر مستثنی نیست. هدف از این مطالعه تولید یاخته های شبه هپاتوسیتی از بن یاخته های مزانشیمی خون بند ناف بودمی باشد.
    مواد و روش ها
    بن یاخته های مزانشیمی از خون بندناف (با کسب رضایت از مادران) جدا شدند و سپس ایمنوفنوتیپ بن یاخته های جدا شده با فلوسایتومتری و توانایی تمایز آنها با آزمون های تمایز در محیط آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت بیان مارکرهای اختصاصی کبد بواسطه واکنش های زنجیره ای پلیمراز- معکوس (RT-PCR) آنالیز شدند.
    یافته ها
    بن یاخته های مزانشیمی (Mesenchymal Stem Cells) جدا شده از خون بندناف توانایی تمایز به سویه مزودرمی را داشتند. چنانچه این بن یاخته ها در شرایط مناسب کشت داده شوند قادر به القا ژن های کبدی؛ مانند آلبومین (Alb)، آلفافیتوپروتئین (AFP)، سیتوکراتین 18CK، 19CK و آلفا-1-آنتی تریپسین (AA) هستند. همچنین در پی القای تمایز به سمت هپاتوسیت ها بن یاخته های مزانشیمی خون بندناف پروتئین های آلبومین و آلفافیتوپروتئین را تولید می کنند.
    نتیجه گیری
    بن یاخته های مزانشیمی خون بندناف، توانایی تمایز به سویه هپاتوسیتی را داشته و لذا ابزار مناسبی در درمان های یاخته ای با هدف بازسازی بافت کبد به شمار می روند.
    کلید واژگان: خون بندناف, بن یاخته های مزانشیمی, تمایز, هپاتوسیت}
    Masoumeh Ghaderi, Abdolamir Allameh, Masoud Soleimani, Mahdi Forozande Moghadam
    Introduction
    Using stem cells for in vitro tissue regeneration is one of the most interesting fields of research. Liver regeneration is not an exceptional area. The main objective of this study was the production of hepatocyte- like cells from the umbilical cord blood mesenchymal stem cells (MSCs).
    Methods
    Cells were isolated from UCB, upon a written informed consent obtained from donor mothers. The stem cells immunophenotype was analyzed using flow cytometry and multi-lineage differentiation potential was evaluated by means of in vitro differentiation assays. Finally, the expression of hepatocyte-specific markers was verified using reverse transcription-polymerase chain reaction (RT-PCR).
    Results
    The isolated UCB-MSCs had mesodermal differentiation capacity. If UCB-MSCs are cultured in appropriate conditions, they are able to induce hepatic-associated genes, such as albumin (Alb), -fetoprotein (AFP), cytokeratin (CK)-18, CK19 and a-1 antitrypsin (AA). Moreover, UCB-MSCs produced albumin and a-fetoprotein upon in vitro induction of hepatocyte differentiation.
    Conclusion
    Mesenchymal stem cells from human umbilical cord blood are capable of tissue-specific commitment along hepatogenic lineage, proposing these cells as suitable tool for cell-based applications aimed at liver regeneration.
    Keywords: Umbilical cord blood, Mesenchymal stem cells, Differentiation, Hepatocyte}
  • جواد عظیمی، محمد امیر کریمی ترشیزی *، عبدالامیر علامه

    این آزمایش به منظور بررسی تاثیر برخی از افزودنی های جاذب سموم قارچی بر تغییرات بیوشیمیایی و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی با استفاده از تعداد 200 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه آرین 386 در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 جیره غذایی و 4 تکرار و 10 پرنده در هر تکرار صورت گرفت. جیره های غذایی آزمایشی شامل: گروه A یا شاهد منفی (جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا)، گروه B یا شاهد مثبت (جیره پایه + یک میلی گرم در کیلوگرم آفلاتوکسین B1) و گروه-های C، D و E که به ترتیب با افزودن 5/2 گرم در کیلوگرم میلبوند-TX، زئولیت طبیعی و پلی سورب به جیره غذایی B تهیه شده بودند. نتایج آزمایش نشان داد با افزودن آفلاتوکسین B1 به جیره غذایی جوجه های گوشتی فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز، آلانین آمینو ترانسفراز و لاکتات دهیدروژناز در مقایسه با گروه شاهد منفی افزایش معنی داری داشت (05/0P<). اما افزودن مواد جاذب سموم قارچی به جیره غذایی آلوده به آفلاتوکسین B1 فعالیت این آنزیم ها را در مقایسه با گروه شاهد مثبت کاهش داد (05/0P<). میزان پروتئین تام و آلبومین سرم در گروه شاهد مثبت کمتر از گروه های دیگر بود (05/0P<). با افزودن مواد جاذب به جیره غذایی آلوده میزان کراتینین سرم در مقایسه با گروه شاهد مثبت کاهش یافت (05/0P<). اما اسید اوریک سرم فقط با افزودن زئولیت کاهش یافت (05/0P<). میزان کلسترول، تری گلیسرید، گلوکز، کلسیم و روی سرم تحت تاثیر وجود آفلاتوکسین B1 در خوراک قرار نگرفت. تعداد گلبول های قرمز خون در گروه شاهد مثبت کمتر از سایر گروه ها به جز E بود (05/0P<). همچنین میزان هماتوکریت در گروه شاهد مثبت بیشتر از گروه شاهد منفی بود (05/0P<). میزان هموگلوبین و شکنندگی اسمزی اریتروسیت ها تحت تاثیر نوع ماده جاذب سموم و آفلاتوکسین B1 قرار گرفت (05/0P<). نتایج این پژوهش نشان داد زئولیت طبیعی تولید ایران همانند دو ماده جاذب تجاری میلبوند-TX و پلی سورب باعث کاهش تغییرات بیوشیمیایی و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی در اثر مسمومیت با آفلاتوکسین B1 می شود.

    کلید واژگان: آفلاتوکسین, مواد جاذب, جوجه گوشتی, فراسنجه های خونی}
    J. Azimi, Ma Karimi Torshizi, A. Allameh

    The aim of this study was to assess the effects of some mycotoxin absorbents on biochemical and hematological parameters of broiler chickens fed on aflatoxin B1 contaminated feed. Total of 200 broiler chickens Arian 386 in a completely randomized design with 5 treatments and 4 replications (10 birds for each replication) were used. Experimental treatments were: group A or negative control (soybean meal and corn diet)، group B or positive control (basal diet+1mg/kg aflatoxin B1)، groups C، D and E were formed by addition of 2. 5 g/kg of Milbond-TX، natural zeolit and Polysorb، into diet B، respectively. The results showed that aflatoxicosis significantly increased AST، ALT and LDH enzymes activity in comparison to the negative control group (P<0. 05). Adding absorbent additives decreased these enzymes activity compared to positive control. The amount of total protein and serum albumin were significantly lower in positive control group compared with the other groups (P<0. 05). The use of additives significantly reduced the serum cratinine in comparison with positive control group (P<0. 05). Addition of zeolit reduced serum uric acid compared to other absorbents. Serum cholesterol، triglyceride، glucose، calcium and Zn were not affected by aflatoxicosis (P>0. 05). Red blood cell counts in positive control group was significantly lower than the other groups except E (P<0. 05). Hematocrit in positive control group was significantly higher than the negative control group (P<0. 05). The hemoglobin value and erythrocytes osmotic fragility were significantly influenced by the type of added absorbent. In conclusion natural Iranian zeolit as well as the two commercial mycotoxin absorbents reduced the aflatoxin B1 induced biochemical and hematological alterations in broilers.

    Keywords: Aflatoxin, Absorbent materials, Broiler, Blood biochemistry, Hematology parameters}
  • فرزاد باقرزاده کاسمانی، محمد امیر کریمی ترشیزی، عبدالامیر علامه، فرید شریعتمداری
    این مطالعه به منظور بررسی قابلیت آفلاتوکسین زدایی 4 سویه از باکتری های اسید لاکتیک انجام گرفت. سه سویه از این باکتری های اسید لاکتیک بومی Lactobacillus rhamnosus TMU094)، Lactobacillus fermentum TMU121 و (Pedioccus pentosaceus TMU457 و یکی از آن ها غیر بومی بود (Lactobacillus rhamnosus PTCC1637). باکتری ها در PBS حاوی آفلاتوکسین B1 در دوره های زمانی مختلف گرمخانه گذاری شدند. بعد از انکوباسیون، باقیمانده سم در مایع رویی تعیین گردید. کاهش مقدار سم در محیط مایع توسط همه سویه ها صورت گرفت. مقدار جذب سم توسط سویه های مورد بررسی از 41/19 تا 06/75 درصد متغیر بود. جذب شدن آفلاتوکسین تحت تاثیر زمان های مختلف انکوباسیون قرار گرفت. سویه های L. rhamnosus TMU094 64/25 تا 06/75 درصد، L. fermentum 6/38 تا 15/72 درصد، P. pentosaceus 86/24 تا 21/63 درصد و L. rhamnosus PTCC1637 41/19 تا 00/35 درصد آفلاتوکسین B1 را در زمان های مختلف انکوباسیون جذب کردند. نتایج نشان داد که پروبیوتیک های بومی از جنس باکتری های اسید لاکتیک قابلیت باند کردن موثر آفلاتوکسین B1 را دارا هستند.
    کلید واژگان: آفلاتوکسین B1, باکتری های اسید لاکتیک, جذب سم}
    F. Bagherzadeh Kasmani, M.A. Karimi Torshizi, A.A. Allameh, F. Shariatmadari
    This study was carried out to examine aflatoxin B1 (AFB1) removal ability of four strains of lactic acid bacteria (LAB). Three indigenous (Lactobacillus rhamnosus TMU094, Lactobacillus fermentum TMU121 and Pedioccus pentosaceus TMU457) and a non-indigenous (Labacillus rhamnosus PTCC1637) isolates were studied. The strains were incubated with (AFB1) at different time. The toxin residual in the supernatant was determined. Reduction of the toxin quantity was observed by all species. Binding of aflatoxin by the studied LAB varied from 19.41 to 75.06%. Aflatoxin-binding activity showed time dependent trend taking into consideration of different incubation periods. Lactobacillus rhamnosus TMU094 bound 25.64 to 75.06%, L. fermentum bound 38.63 to 72.15%, P. pentosaceus bound 24.86 to 63.21% and L. rhamnosus PTCC1637 bound 19.41 to 35% of AFB1 during the studied course of incubation times. These results showed that indigenous strains of LAB are able to bind AFB1 effectively.
    Keywords: Aflatoxin B1, Lactic acid bacteria, Toxin, binding}
  • فریبا فرجی، عباس صاحبقدم لطفی، کاووس فلامکی، عبدالامیر علامه، افشین محسنی فر، بتول اعتمادی کیا، علی مطاع
    زمینه و هدف
    افلاتوکسین‎ها و به خصوص افلاتوکسین B1، اثرات مرگ بار و جبران ناپذیری روی سلامت انسان و حیوانات دارند. هدف از انجام این تحقیق، ارایه یک روش حساس، اختصاصی و نسبتا سریع برای جداسازی، شناسایی و اندازه‎گیری افلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم می‎باشد.
    مواد و روش‎ها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی سه گروه رات انتخاب و به عنوان کنترل مثبت (تیمار شده با افلاتوکسین (B1، منفی (بدون تیمار خاص) و استاندارد (تیمار شده با افلاتوکسین B1 رادیواکتیو) مورد استفاده قرار گرفتند. پس از خون‎گیری از رات‎ها، سرم خون و سپس آلبومین سرم جداسازی شد. آلبومین توسط پروناز هیدرولیز گردید و در نهایت افلاتوکسین جدا شده از آلبومین به سیستم کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا تزریق و با آشکارگر فلورسانس مورد شناسایی و اندازه‎گیری قرار گرفت.
    یافته ها: به کمک الکتروفورز روی ژل پلی اکریلامید نشان داده شد که آلبومین جدا شده از سرم کاملا خالص می‎باشد. در روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، کمترین میزان اندازه‎گیری برای افلاتوکسین متصل به آلبومین 60 پیکوگرم در میلی‎لیتر تعیین گردید. میانگین میزان افلاتوکسین در سرم رات‎های کنترل مثبت، 2/19 نانوگرم بر میلی‎گرم آلبومین محاسبه شد. طی آزمایشات درون-سنجشی و بین سنجشی تکرار پذیری بسیار خوبی برای این روش مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    میزان افلاتوکسین متصل به آلبومین با میزان دریافت افلاتوکسین متناسب است. این تحقیق با استفاده از نمونه سرم رات طراحی شده اما از آنجایی که آلبومین هیدرولیز شده و از افلاتوکسین جدا می‎شود روش فوق قابل استفاده برای اندازه‎گیری افلاتوکسین متصل به آلبومین در نمونه سرم انسانی نیز می‎باشد.
    کلید واژگان: افلاتوکسین, افلاتوکسین B1, آلبومین, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا}
    Fariba Faraji, Abbas S. Lotfi, Falamaki, Abdolamir Allameh, Afshin Mohsenifar, Batul Etemadikia, Ali Mota
    Background
    Aflatoxins, especially aflatoxin B1, have lethal effects on human and animal health. This study is intended to present a specific, sensitive, and relatively fast method for measurement, detection, and isolation of aflatoxin-albumin (Af-Alb) adducts in serum.
    Materials And Methods
    In this experimental-trial, three groups of rats were selected and used as positive control (treated with aflatoxin B1), negative control (without treatment) and standard (treated with radioactive aflatoxin B1). After drawing blood samples from the rats, blood serum and then, serum albumin were isolated. Albumin was hydrolyzed by pronase and eventually, was injected into HPLC system. The sample was then identified and measured by fluorescence detector.
    Results
    Electrophoresis on PAGE revealed albumin isolated from serum to be perfectly pure. In HPLC method, detection limit for the measurement of Af-Alb adduct was determined to be 60 pg/ml. The mean of aflatoxin positive control rats serum was 19.2 ng/mg albumin. In inter- and intra-group experiments, a remarkable level of reproducibility was seen for this method.
    Conclusion
    The amount of Af-Alb adduct is proportionate to the amount of aflatoxin received. This project was conducted with rat serum sample, but since albumin is hydrolyzed and can be isolated from aflatoxin, this method is applicable to the measurement of Af-Alb adducts in human serum samples.
  • مسعود مطلبی کاشانی، سید باقر مرتضوی، علی خوانین، عبدالامیر علامه، رمضان میرزایی، مهدی اکبری
    زمینه
    افت شنوایی ناشی از صدا به عنوان یکی از ده بیماری مهم ناشی از کار در جهان شناخته شده است و مونوکسیدکربن موجب تقویت این ضایعه می شود. مطالعات نقش استرس اکسیداتیو در ایجاد افت شنوایی ناشی از صدا را نشان داده اند ولی فرایند های تقویت این عارضه توسط مونوکسیدکربن به خوبی روشن نشده است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مواجهه با صدا، مونوکسیدکربن و تماس توام با این دو عامل بر ظرفیت کلی آنتی اکسیدان پلاسما و میزان گلوتاتیون احیاء خون در مدل حیوانی انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به روش تجربی بر روی 24 سر خرگوش سفید نر و بالغ در 4 گروه انجام گرفت. گروه ها شامل گروه کنترل، گروه در معرض صدا، گروه در معرض توام صدا و مونوکسیدکربن و گروه در معرض مونوکسیدکربن بودند. در کلیه گروه ها برآیند آنتی اکسیدانی پلاسمای خون و همچنین میزان گلوتاتیون احیاء غشاء گلبول های قرمز قبل و پس از مواجهه با عوامل زیان آور تعیین گردید و نتایج با استفاده از روش های آماری تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین برآیند آنتی اکسیدانی پلاسمای خون پس از مواجهه با صدا و مونوکسیدکربن به ترتیب برابر با 7/31±5/707 و 8/51±3/811 میکرومول بر لیتر و میزان گلوتاتیون احیاء به ترتیب برابر با 09/0±39/1 و 08/0±79/1 میلی گرم بر دسی لیتر RBCs بود (05/0>p.value)، که از مقادیر مشابه در گروه کنترل کمتر می باشد.
    نتیجه گیری
    در گروه در معرض صدا و گروه در معرض همزمان صدا و مونوکسیدکربن کاهش ظرفیت کلی آنتی اکسیدانی پلاسما و گلوتاتیون احیاء در خون مشاهده می شود. به طوری که نقش صدا در این کاهش بیشتر از مونواکسیدکربن است.
    کلید واژگان: صدا, مونوکسیدکربن, ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما, گلوتاتیون}
    M. Motalebi Kashani, Sb. Mortazavi *, A. Khavanin, Aa. Alameh, R. Mirzaee, M. Akbari
    Background
    Noise induced hearing loss is one of the top ten occupational diseases in worldwide and carbon monoxide (CO) can potentiate this disorder. Oxidative stress have been implicated in cochlear damage resulting from exposure to noise, but mechanisms underlying auditory impairment following exposure to noise plus CO are not well known. This study was performed to evaluate the effect of noise and CO exposure on blood antioxidant and blood glutathione (GSH) status in rabbits.
    Methods
    In this experimental study, 24 male adult white rabbits are divided to four groups: control group, noise exposure group, noise plus carbon monoxide exposure group and CO exposure group. Ferric reducing ability of plasma (FRAP assay) and total blood GSH of groups were determined before and after exposure.
    Results
    Mean of total antioxidant ability of plasma after exposure to noise and CO were 707.5± 31.7 and 811.3± 51.8 µmol/lit. Blood GSH of these groups were 1.39± 0.09 and 1.79±0.08 mg/dl RBCs respectively. These values were less than the values in control group significantly (p value <0.05).
    Conclusion
    Exposure to noise and noise plus CO can reduce blood antioxidant ability and blood GSH, but the role of noise in the reduction is more than CO
  • عبدالامیر علامه، حمیدرضا احمدی آشتیانی، ندا حمیدی پور، حسین رستگار، مسعود سلیمانی
    مقدمه
    سلول های بنیادی مزانشیمی، از دسته سلول های بنیادی غیرخونساز در مغز استخوان می باشند. جداسازی راحت و توان تکثیری بالای این سلول ها در کنار حفظ توانایی تمایزی آنها به بافت های مختلف، این سلول ها را به ابزار مناسبی جهت استفاده های درمانی تبدیل کرده است. در سال های اخیر تلاش های زیادی در زمینه شناسایی ترکیبات مؤثر بر افزایش رشد این سلول ها و نگهداری آنها در حالت تمایز نیافته صورت گرفته است. سیلی مارین یک آنتی اکسیدانی قوی و یک ترکیب ضدالتهابی است و تاثیر مثبت آن بر بقا و رشد تاکنون در رده های سلولی مختلفی به اثبات رسیده است.
    هدف
    هدف این مطالعه، بررسی تکثیر hBMSCs در حضور دوزهای μg/ml 50، 75 و 100 سیلی مارین در یک دوره 14 روزه و همچین اندازه گیری درصد بقای hBMSCs، دو روز پس از تیمار سلول ها و به دنبال آن یافتن یک الگوی مناسب برای تیمار سلول های بنیادی مزانشیمی با سیلی مارین به منظور افزایش سرعت تکثیر سلول ها بود.
    روش بررسی
    سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان در پاساژ سوم، با در نظر گرفتن گروه کنترل، به 12 گروه تقسیم و با μg/ml 50، 75 و 100 سیلی مارین به مدت 2، 7 و 14 روز تیمار شدند. درصد بقا در روز دوم با استفاده از تست تریپان بلو محاسبه و روند رشد با رسم منحنی روز - پاسخ برای دوزهای مشخص شده، بررسی گردید.
    نتایج
    درصد بقا در گروه های تیمار شده با دوزهای μg/ml50، 75 و 100 به ترتیب 89، 93 و 96 درصد محاسبه شد که در مقایسه با گروه کنترل (83 درصد) افزایش معنی داری داشت. با مقایسه ی میزان تکثیر hBMSCs در روزهای 2، 7 و 14 با دوز های ذکر شده ی سیلی مارین، شاهد افزایش درصد رشد سلول های تیمار شده در مقایسه با گروه کنترل در روزهای دوم تا هفتم و کاهش درصد رشد از روز هفتم تا چهاردهم در حضور سیلی مارین در مقایسه با گروه کنترل بودیم.
    نتیجه گیری
    تیمار سلول ها با سیلی مارین در مدت زمان مشخص، می تواند با افزایش میزان بقای سلول های بنیادی و همچنین افزایش سرعت رشد، کارایی این سلول ها در حیطه بالینی را افزایش دهد.
    کلید واژگان: سیلی مارین, سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان, تکثیر, بقا}
  • فائزه فاطمی، عبدالامیر علامه، حسین خلفی*، محمدباقر رضایی، مرضیه سیحون
    التهاب حاد ریوی یکی از عوارض مزمن سپسیس است که در نهایت منجر به مرگ بیماران مبتلا به سپسیس می شود. با توجه به عوارض مصرف داروهای ضد التهابی، استفاده از گیاهان دارویی نظیر زیره سیاه (Carum carvi L.) به منظور کاهش آسیبهای ناشی از سپسیس، مورد توجه می باشد. در این تحقیق اثر حفاظتی اسانس و عصاره هیدروالکلی زیره سیاه در جلوگیری از آسیب ریوی در مدل تجربی التهاب حاد (CLP= Cecal Ligation and Puncture) در رت بررسی شده است و در این راستا، تاثیر این دو عصاره بر پارامترهای استرس اکسیداتیو ازجمله آنزیم میلوپراکسیداز، پراکسیداسیون لیپیدها و گلوتاتیون در بافت ریه رتها در گروه های مختلف بررسی شد. همچنین به منظور بررسی تاثیر پرتودهی گاما بر روی خواص دارویی مواد موثره زیره سیاه، 4 گروه از رت ها با عصاره های بدست آمده از زیره سیاه پرتودیده، تیمار و پارامترهای فوق در بافت ریه آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که فقط اسانس زیره سیاه، باعث تعدیل پارامترهای دخیل در استرس اکسیداتیو در مدل CLP شده است و عصاره هیدروالکلی هیچ گونه تاثیری بر روی عوامل فوق نداشته است. پرتودهی زیره سیاه در دوز مجاز (10 کیلوگری) و دوز استریل (25 کیلوگری) نیز هیچ گونه تاثیری بر روی خواص عصاره های استخراج شده از دانه های زیره سیاه نمی گذارد، به طوری که تاثیر اسانس و عصاره هیدروالکلی حاصل از زیره پرتودیده در تعدیل پارامترهای دخیل در استرس اکسیداتیو همانند زیره پرتوندیده است. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان می دهد که اسانس زیره سیاه قادر است عوارض ناشی از التهاب حاد ریوی را کاهش دهد و پرتودهی زیره به منظور افزایش مدت نگهداری این گیاه دارویی نیز هیچ گونه تاثیری در خواص آن ندارد.
    کلید واژگان: پرتو گاما, زیهر سیاه, استرس اکسیداتیو, التهاب حاد, آسیب ریوی, رت}
    F. Fatemi, A. Allameh, H. Khalafi*, M.B. Rezaei, Seyhoon
    Acute lung inflammation is one of the chronic consequences of sepsis which leads to septic patients death. In consider to the side effects of using anti-inflammatory drugs, herbal drugs such as caraway seed has a great potential application with the aim of treating or/and decreasing the consequences of sepsis. In this study, CLP rat model was used to consider the protective role of hydroalcoholic extract and essential oils derived from caraway seeds in preventing tissue lung injury. In this regards, the effects of caraway extracts on lung oxidative stress parameters i.e. myeloperoxidase, lipid peroxidation and glutathione in different groups of rats were considered. Furthermore, in order to consider the effects of γ-irradiation on pharmacological properties of caraway extracts, four groups of rats treated with irradiated caraway seed extracts and the lung tissues were analyzed using oxidative stress parameters. The results of this study showed that caraway essential oils could modulate the oxidative stress parameters in this experimental acute inflammation; whereas, hydroalcoholic extract did not have any effects on these factors. γ-irradiation of caraway seeds at 10 and 25 kGy also had no effect on these properties of caraway extracts, so that essential oils but not hydroalcoholic extract derived from irradiated caraway seeds could amend oxidative parameters. The results of this study indicated that caraway essential oils could affect the consequences of acute lung injury and also preservation of caraway seeds by irradiation doesnt change its effects.
    Keywords: γ irradiation, caraway, oxidative stress, acute inflammation, lung injury, rat}
  • مسعود مطلبی کاشانی، سید باقر مرتضوی، علی خوانین، عبدالامیر علامه، رمضان میرزایی، مهدی اکبری
    سابقه و هدف
    افت شنوایی ناشی از صدا یکی از مهمترین بیماری های ناشی از کار در جهان است و برخی از آلاینده های موجود در هوا می توانند این افت را تقویت نمایند. با توجه به اینکه در بسیاری از تماس های شغلی و زیست محیطی، مواجهه توام با صدا و مونوکسیدکربن وجود دارد، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مواجهه همزمان با صدا و مونوکسید کربن بر سیستم شنوایی خرگوش از طریق بررسی عملکرد پاسخ شنیداری ساقه مغز حیوان انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به روش تجربی بر روی 24 سر خرگوش سفید نر بالغ در 4 گروه انجام گرفت. گروه ها شامل گروه کنترل، گروه در معرض صدا، گروه در معرض توام صدا و مونوکسید کربن و گروه در معرض مونوکسید کربن بودند. در کلیه گروه ها، امواج حاصل از پتانسیل برانگیخته ساقه مغز با محرک کلیک و تون برست در سه مقطع زمانی: قبل از مواجهه، یک ساعت پس از آخرین مواجهه و 14 روز پس از آخرین مواجهه ثبت گردید و نتایج با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس و t زوجی تجزیه وتحلیل گردید.
    نتایج
    متوسط زمان تاخیر تشکیل موج پنجم برای گروهی که در مواجهه توام با صدا و مونوکسید کربن بودند، یک ساعت پس از آخرین مواجهه در فرکانس های 1، 2، 4 و 8 کیلوهرتز به ترتیب برابر با 08/0±43/5، 07/0±50/5، 07/0±71/5 و 07/0±75/5 میلی ثانیه بود که این مقادیر از مقادیر مشابه در سایر گروه ها بیشتر بود (01/0>P).
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد مواجهه توام با مونوکسید کربن و صدا در فرکانس های 4-1 کیلو هرتز می تواند افت شنوایی ناشی از صدا را تقویت نماید و لذا پیش بینی می شود در محیط های کاری پر سر و صدا، حضور مونواکسید کربن بتواند احتمال افت شنوایی ناشی از صدا را افزایش دهد.
    کلید واژگان: افت شنوایی ناشی از صدا, منوکسید کربن, پاسخ شنیداری ساقه مغز}
    Masoud Motalebi Kashani, Sayyed Bagher Mortazavi *, Ali Khavanin, Abdolamir Alameh, Ramezan Mirzaei, Mahdi Akbari
    Background
    Noise induced hearing loss (NIHL) is one of the most important occupational diseases worldwide. NIHL has been found to be potentiated by some of air pollutants. Exposure to noise plus carbon monoxide is common in occupational and environmental settings. This study was performed to evaluate the effect of noise and carbon monoxide exposure simultaneously on rabbit's hearing system by Auditory Brain stem Response (ABR) assessment.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 24 male adult white rabbits were divided to four groups: control group, noise exposure group, noise plus carbon monoxide exposure group and carbon monoxide exposure group. Auditory Brain stem Responses of the four groups were determined: before exposure, 1 hour after exposure and 14 days after exposure by click and tone burst stimulus.
    Results
    The latency mean time of V wave in the ABR test for the group exposed to noise plus carbon monoxide, 1 hour after exposure at 1, 2, 4 and 8 KHz frequency were respectively 5.43±0.08, 5.50±0.07, 5.71±0.07 and 5.75±0.07 millisecond. These values were significantly more than the same values in the other groups.
    Conclusion
    NIHL may be potentiated by carbon monoxide in the simultaneous exposure. Thus, it seems occupational and environmental exposure to noise plus carbon monoxide may increases hearing loss risk.
  • فریبا فرجی، عباس صاحبقدم لطفی، عبدالامیر علامه، افشین محسنی فر، بتول اعتمادی کیا، علی مطاع
    هدف
    با توجه به آثار مرگ بار آفلاتوکسین ها و به خصوص آفلاتوکسین B1 بر سلامتی انسان، اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین، به عنوان یک شاخص مهم میزان در معرض بودن به آفلاتوکسین ضروری به نظر می رسد. هدف از این پژوهش، بهینه سازی روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و آشکارگر فلورسانس به منظور اندازه گیری این شاخص در خون است.
    مواد وروش ها
    در این مطالعه، از نمونه سرم خون سه گروه رت به عنوان کنترل مثبت (تیمار شده با آفلاتوکسین B1)، کنترل (بدون تیمار خاص) و استاندارد (تیمار شده با میزان معینی آفلاتوکسین B1 نشان دار با تریتیوم) استفاده شد. پس از جداسازی آلبومین از نمونه سرم با استفاده از آمونیوم سولفات و اسید استیک، خلوص آلبومین با الکتروفورز SDS-PAGE بررسی و غلظت آن به روش برادفورد اندازه گیری شد. سپس آلبومین تحت تاثیر پروناز هیدرولیز شد تا آفلاتوکسین متصل به آلبومین به صورت آفلاتوکسین- لیزین آزاد شود. سپس آنزیم پروناز و باقیمانده حاصل از هیدرولیز آلبومین توسط استون در سرما رسوب داده و جدا شد. حجم محلول رویی را با دستگاه فریز- درایر تقلیل داده و سپس نمونه تغلیظ شده به دستگاه HPLC تزریق و مقدار آفلاتوکسین موجود در آن در مقایسه با نمونه مشابه حاصل از رت های گروه استاندارد، اندازه گیری شد.
    نتایج
    با الکتروفورز SDS-PAGE، خلوص آلبومین جدا شده اثبات شد و غلظت آن در نمونه های کنترل مثبت، منفی و استاندارد به ترتیب 10، 5/12 و 13 میلی گرم در میلی لیتر به دست آمد. در روش HPLC حداقل میزان تشخیص (Detection limit) برای اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین، 20 پیکوگرم در هر میلی گرم آلبومین، اختصاصیت روش، 92 درصد و حساسیت آن، 100 درصد تعیین شد. میانگین میزان آفلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم رت های کنترل مثبت، 10 نانوگرم در هر میلی گرم آلبومین محاسبه شد و تکرارپذیری روش طی بارها تکرار، بسیار خوب ارزیابی شد.
    نتیجه گیری
    در این تحقیق برای اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین به روش HPLC تغییراتی در فاز متحرک، درصد حلال ها و زمان هر آزمایش ایجاد شد و همچنین کروماتوگرافی میل ترکیبی قبل از انجام HPLC حذف شد. بر این اساس HPLC-Fluorescence به عنوان یک روش دقیق، حساس و اختصاصی و با بهینه سازی ایجاد شده با سرعت و سهولت بیشتر، تکرارپذیری بالاتر و هزینه کمتر می تواند برای اندازه گیری آفلاتوکسین B1 در سرم استفاده شود.
    کلید واژگان: آفلاتوکسین, آلبومین, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و آشکارگر فلورسانس, آفلاتوکسین B}
    Fariba Faraji, Abdolamir Allameh Allameh, Afshin Mohsenifar, Batoul Etemadikia, Ali Mota
    Objective
    With consideration of lethal effects of aflatoxins specially B1 on human health. Estimation of aflatoxin-albumin adduct, as an important marker of aflatoxin exposure, seems essential. The aim of this study is optimization of HPLC-fluorescence method for measurement of this important marker in blood serum.
    Materials And Methods
    In this study, blood serum of three groups of rats as A) positive controls (treated with AFB1), B) negative controls (without treatment) and standard rats (treated with radiolabeled AFB1) were used. After albumin isolation using ammunium sulphate and acetic acid, purity of albumin was tested by SDS-PAGE electrophoresis and albumin concentration was quantified by bradford method. Then albumin was hydrolysed by pronase and aflatoxin bound to albumin was released as aflatoxin-lysine. Pronase was precipitated and albumin was digested by aceton in cold, the volume of supernatant was reduced by freeze-drier and injected into HPLC system. Aflatoxin was quantified in comparison to standard rats samples.
    Results
    The purity of this isolated albumin was confirmed by SDS-PAGE electrophoresis. Albumin concentration in positive, negative and standard samples were 10, 13 and 12.5 mg/ml, respectively. Detection limit (20 pg/mg Alb) for measurement of aflatoxin was determined by HPLC method, specificity and sensitivity of method were 92% and 100% respectively. The mean concentration of AF-Alb adducts in serum of positive control rats was 10 ng/mg Alb and the reproducibility of the method after several repeat was very good.
    Conclusion
    In this study, for AF-Alb adduct quantification by HPLC method, mobile phase, percentage of solvents and run time were changed and the affinity chromatography before HPLC, was deleted. Therefor HPLC- fluorescence which is a precise and specific method, and since it is fast, highly reproducible and cost effective, also with improvement made, could easily be used for the quantification of this important marker in serum.
  • ابوالفضل دادخواه، حسین خلفی، رسا رجایی، عبدالامیر علامه، محمدباقر رضایی، مرضیه سیحون
    در این تحقیق، اثرات پرتو گاما بر بار میکروبی و ترکیبات موثر استخراج شده از دانه های زیره ی سیاه مورد بررسی قرار گرفته است. دانه های زیره ی سیاه با چشمه ی کبالت-60Co) 60) تا دزهای 10 و 25 کیلوگری پرتودهی شدند. سپس ترکیبات موثر آن ها استخراج و میزان تغییر ترکیبات و نیز بار میکروبی دانه های زیره ی سیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که ضمن کاهش بار میکروبی دانه های زیره ی سیاه، از بین 22 ترکیب شناسایی شده از طریق تجزیه ی عنصری با استفاده از تکنیک GC-MS تنها 3 ترکیب در اسانس روغنی دانه های زیره ی سیاه تغییر آشکار داشتند. میزان کل فلاوونوییدهای عصاره ی آبی زیره ی سیاه نیز با دو دز پرتودهی 10 و 25 کیلوگری افزایش چشم گیری داشته است. به طور کلینتایج نشان می دهند که پرتودهی دانه های زیره ی سیاه تا دز 25 کیلوگری، بدون تاثیر سوء در ترکیبات موثر زیره ی سیاه باعث کاهش چشم گیر بار میکروبی می گردد.
    کلید واژگان: پرتودهی, زیره ی سیاه, بار میکروبی, فلاوونوییدها, اسانس روغنی, تجزیه شیمیایی}
    A. Dadkhah, H. Khalafi*, R. Rajaee, A. Allameh, M.B. Rezaei, M. Seyhoon
    In this study, the effects of γ-radiation on microbial load and efficient compounds derived from caraway seeds were investigated. Caraway seeds were irradiated at dosages of 10 and 25 kGy by a Co60 source. Then the efficient compounds were extracted and the composition and microbial load of caraway extracts were evaluated before and after γ-irradiation. The results showed that while decreasing the microbial content of caraway seeds, among the 22 oil fractions separated by GC-MS, only three components were markedly affected by gamma irradiation. Pre-treatment of caraway seeds with 10 and 25 kGy radiation also results in a significant (p<0.05) increase in flavonoids content of hydro alcoholic extract. These data may suggest that irradiation of caraway seeds without unfavorable changes on their effective components results in significant decrease in microbial content of this product.
    Keywords: Irradiation, Caraway Seeds, Microbial Load, Flavonoids, Essential Oils, Chemical Analysis}
  • داریوش شیخ الاسلامی وطنی، عباسعلی گائینی، عبدالامیر علامه، علی اصغر رواسی، محمدرضا کردی، ابوالفضل دادخواه
    هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فعالیت ورزشی سرعتی و یک دوره بی تمرینی متعاقب آن، بر مقدار پراکسیداسیون لیپید (MDA) و پاسخ دستگاه ضداکسایشی (FRAP، اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام) بود. بدین منظور 35 سر موش نر 3 ماهه به صورت تصادفی در 2 گروه تمرین سرعتی (15 = n) و کنترل (15 = n، بدون هیچ گونه برنامه تمرینی) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی به مدت 12 هفته، هفته ای 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص تمرین کردند (از هفته هشتم تا دوازدهم 5 سر موش از آزمودنی های این گروه، بی تمرینی را تجربه کردند تا تاثیرات بی تمرینی بررسی شود). آزمودنی ها به صورت جداگانه در آزمایشگاه حیوانات با شرایط کنترل شده (دما، رطوبت و چرخه روشنایی _ تاریکی (12:12 ساعت)) نگهداری شدند و از غذای استاندارد موش استفاده کردند. متغیرهای MDA و FRAP به صورت دستی و دیگر متغیرها به وسیله کیت ارزیابی شدند. پس از سه مرحله خونگیری (پیش آزمون، میان آزمون (انتهای هفته هشتم)و پس آزمون (انتهای هفته دوازدهم))، نتایج حاصل از آنالیز واریانس دو راهه با اندازه گیری های مکرر نشان داد دو گروه حداقل در یکی از مراحل ارزیابی به لحاظ متغیر MDA (022/0 = P)، FRAP (005/0 = P) و بیلی روبین (002/0= P) با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند، درحالی که پروتئین تام و اسیداوریک دو گروه اختلاف معنی داری با هم نداشتند. همچنین، در گروه تجربی طی زمان های مختلف اندازه گیری به لحاض شاخص MDA (001/0 = P)، FRAP (001/0 = P) و بیلی روبین (008/0 = P) و اسیداوریک (012/0 = P) تفاوت معناداری مشاهده شد. در کل، نتایج این تحقیق نشان می دهد که یک دوره تمرین سرعتی موجب ایجاد سازگاری نسبی در دستگاه ضداکسایشی و اکسایش لیپید می شود، اما در اثر بی تمرینی نتایج معکوس خواهد شد.
    کلید واژگان: مالون دی آلدئید, دستگاه ضداکسایشی, تمرین سرعتی و بی تمرینی}
    The purpose of this study was to determine the effect of interval sprint exercise and a detraining period on lipid peroxidation (MDA) and the response of antioxidant system (FRAP, uric acid, bilirubin and total protein). For this purpose, 35 male rats were divided randomly into two groups: sprint group (experimental) (n=20) and control group (n=15, without any training). Experimental group trained for 12 weeks, 3 sessions per week with given intensities (five trained rats experienced the detraining so that the effects of detraining could be studied from 8th to 12th week). During our experiments, animals were individually housed in a climate-controlled (temperature and humidity) animal laboratory. They had 12:12 hours of light-dark cycle as well as standard rat chow. MDA and FRAP were measured manually while other measurements were performed by a kit. Data were analyzed by two-way repeated ANOVA. The results showed a significant difference between two groups in MDA (P=0.022), FRAP (P=0.005) and bilirubin (P=0.002), durig at least one of the evaluation periods while total protein and uric acid remained unchanged. In the experimental group, indeed, there was a significant difference among various assessments in MDA (P=0.001), FRAP (P=0.001), bilirubin (P=0.008) and uric acid (P=0.012). Generally, this protocol of sprint exercise causes an adaptation of antioxidant system and lipid peroxidation, but detraining reverses these results.
  • رضا کچویی، محمدحسین یادگاری*، ساسان رضایی، عبدالامیر علامه، ناصر صفایی، فریده زینی

    اهداف. گونه های فوزاریوم از مهم ترین قارچ ها هستند که مایکوتوکسین ها، به ویژه تریکوتسن ها، را تولید می کنند و سبب آلودگی مواد غذایی می شوند. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی گونه ای از فوزاریوم از دسته اسپوروتریکیلا بود که مولد سم T-2 است و اخیرا از گندم انباری استان تهران جدا شده است.
    روش ها. این گونه به روش «فریز بلاتر» از گندم جدا و سپس به روش کشت تک اسپور، خالص شد. برای شناسایی از محیط های کشت CLA، SNA، PDA و PSA استفاده گردید. همه خصوصیات میکروسکوپی و ماکروسکوپی گونه فوزایوم جداشده مورد بررسی قرار گرفت. DNA ی قارچ از طریق PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی فوزاریوم اسپوروترایکیوئیدس و فوزاریوم لانگستیه مورد ارزیابی قرار گرفت. در DNA ریبوزومی قارچ مورد نظر، نواحی ITS1 و ITS2 با استفاده از پرایمرهای جهانی ITS4 و ITS5 و همچنین قطعه ای از ژن TEF-1α این قارچ، با استفاده از پرایمرهای جهانی بیرونی (EF1 و EF2) و درونی تکثیر، خالص سازی و تعیین توالی شد.
    یافته ها. از نظر ریخت شناسی و توالی، ژن ITS کاملا مشابه فوزاریوم لانگستیه بود (گونه ای که اخیرا از اروپا گزارش شده است). لیکن بر اساس توالی، ژن TEF-1α با فوزاریوم اسپوروترایکیوئیدس گروه بندی شد.
    نتیجه گیری. این گونه برای اولین بار در ایران جدا شده و تاکنون موردی از جداسازی این گونه از آسیا گزارش نشده است. بنابراین، بررسی وسیعی روی غلات ایران از نظر وجود این دسته فوزاریوم ها و سم T-2 ضروری است.

    کلید واژگان: فوزاریوم لانگستیه, فوزاریوم اسپوروترایکیوئیدس, گندم}
    Kachuei R., Yadegari M. H., Rezaie S., Allameh A., Safaie N., Zaini F

    Aims. Fusarium species are the most important group of fungi that produced a variety of mycotoxins which can contaminate food. The objective of the present study was presentation and identification of one isolate from Fusarium species belong to section of sporotrichiella, that recently isolated from stored wheat of Tehran province. Methods. This species isolated and purified by freeze blotter and single-spore method, respectively. Isolates cultured onto CLA, SNA, PDA and PSA. All microscopic and macroscopic characters studied. The DNA of this isolate amplified by PCR with F. sporotrichioides and F. langsethiae specific primers. Internal transcribed spacer (ITS) regions of isolate amplified, purified and sequenced using universal primers ITS4 & ITS5 and the fraction of TEF-1α gene also using external and nested primers. Results. On the basis of morphology and ribosomal internal, transcribed spacer (ITS) classified as F. langsethiae but on the basis of partial translation TEF-1α gene grouped with F. sporotrichioides. Conclusion. To our knowledge, this is the first report in Iran and Asia. Therefore, a large-scale monitoring of these fungi and T-2 toxin on wheat in Iran is necessary.

  • رمضان میرزایی، عبدالامیر علامه، سید باقر مرتضوی، علی خوانین، نصرالله کمالیان
    زمینه و هدف
    امروزه صدا به عنوان یکی از عوامل زیان آور محسوب می شود. اگرچه شواهدی مبنی بر آسیب بافت های حلزون شنوایی به وسیله رادیکال های آزاد وجود دارد اما مکانیسم دقیق آسیب بافتی ناشی از صدای بلند ناشناخته است لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین صدا و تغییر در میزان گلوتاتیون (آنتی اکسیدان)و مالون دی آلدئید(متابولیت ناشی از اکسید اسیون لیپید) کبد خرگوش در معرض صدای بلند انجام گرفته است.
    مواد و روش کار
    این مطالعه آزمایشگاهی در سال 1383 در دانشگاه تربیت مدرس بر روی 12 سر خرگوش سفید نر نیوزلندی با وزن gr200±1800در دو گروه مورد و شاهد انجام شد. به منظور بررسی اثرات تراز فشار صدای dBA 110 در مدت 96 ساعت (12 روز و هر روز 8 ساعت) با فرکانس های Hz 20000-250(باند وسیع فرکانسی)، تغییرات گلوتاتیون(GSH) به عنوان یک عامل آنتی اکسیدان و مالون دی آلدئید(MDA) به عنوان محصول پر اکسیداسیون چربی کبد خرگوش بررسی گردید. اندازه گیری گلوتاتیون و مالون دی آلدئید نمونه های کبد با استفاده از معرف های تیوباربیتوریک اسید و المن (روش سیدلاک ولیندسی) و به کمک دستگاه اسپکتروفتومتر انجام شد و مقایسه بین میانگین مقادیر پارامترهای مورد اندازه گیری بین دو گروه با آزمون t انجام گرفت و 05/0p< به عنوان سطح معنی دار آماری مورد توجه قرار گرفت.
    یافته ها
    مقایسه بین میانگین مقادیر پارامترهای مورد اندازه گیری بین گروه مواجهه و گروه شاهد نشان داد که صدا در گروه های مواجهه نسبت به گروه شاهد باعث کاهش مقدار گلوتاتیون و افزایش سطح مالون دی آلدئید بافت کبد گردید و این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد. (05/0p<)
    نتیجه گیری
    در صورت تشابه عملکرد سیستم بیولوژیک انسان و خرگوش احتمال تاثیر صدا بر قسمتهای مختلف بدن قابل بحث بوده و پژوهش های بیشتری را در این زمینه می طلبد.
    کلید واژگان: گلوتاتیون, مالون دی آلدئید, صدا, اکسیداسیون, پراکسیداسیون خرگوش}
    Mirzaei, Allameh, Bagher Mortazavi, Ali Khavanin, Nasrollah Kamalian
    Background
    In today's world, noise is one of the major physical pollutants. The exact mechanism leading to tissue damage in loud noise is not clear. There are increasing evidences that show damage to cochlear tissue by noise is linked to cell injury induced by free radical species. The aim of this study was to investigate the relationship between change in liver tissue glutathione (anti- oxidant) and malondialdehyde (one metabolite of lipid oxidation) levels that occur in rabbits which were exposed to continuous loud noise.
    Materials And Methods
    This experimental study was performed on 12 white Newzeland male rabbits in Tarbiat Modarres University in 2004. The rabbits were assigned to the following two groups: control, and exposed to continuous loud noise for 96 hours (8 h/day for 12 days, SPL=110dBA and 250Hz to 20 KHz). The concentration of malondialdehyde (MDA) and glutathione (GSH) in liver tissue samples were measured in rabbits after exposure to noise. Thiobarbituric acid reacting substance, Ellman's reagent and spectrophotometry techniques were used for this measurement. The data were statically analyzed by SPSS software and 2 groups were compared by t-test. Differences at the level of P<0.05 were considered statistically significant.
    Results
    Comparison of the biochemical parameters of GSH and MDA measured in treated group with control indicated that antioxidant and lipid peroxidants parameters were suppressed in treated group compared to control group (p<0.05).
    Conclusion
    Possible similarities between rabbit and human biological system indicate the possible role of noise in causation of oxidative stress in context with liver tissue impairment.
  • رمضان میرزایی، عبدالامیر علامه، سیدباقر مرتضوی، علی خوانین، نصرالله کمالیان
    زمینه و هدف
    صدا در شدت های بالا به عنوان یک عامل استرس زای فیزیکی تلقی می شود. لذا هدف از این مطالعه تعیین اثر استرسی تراز فشار صدای مجاز بر تغییرات آنتی اکسیدانی و لیپید پراکسیدانی بافت کبد خرگوش می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه در سال 1383 در دانشگاه تربیت مدرس به روش تجربی بر روی 18 سر خرگوش سفید نر نیوزلندی انجام شد. خرگوش ها به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه در تماس یا تراز فشار صدای dBA 85 (96 ساعت، 12 روز و روزی 8 ساعت) با فرکانس های Hz 3540-250 و گروه در معرض صدای با فرکانس های Hz 20000-3540. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. برای مقایسه بین میانگین مقادیر پارامترها در بین گروه های مورد مواجهه صدا با گروه کنترل از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنا داری 05/0= در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که سطح مالون دی آلدئید در گروه های کنترل، در معرض صدای بم (گروه دوم) و گروه سوم به ترتیب 5/5، 54/5 و 71/5 نانومول و سطح گلوتاتیون در هر سه گروه 131/0 میکرومول بر گرم بافت کبد به دست آمد ولی این اختلاف ها از نظر آماری معنا دار نبود (05/0P<).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه، صدای با تراز فشار dBA 85 با وجود افزایش محدود سطح مالون دی آلدئید، تغییر معنا داری در سطح مالون دی آلدئید و گلوتاتیون بافت کبد خرگوش ایجاد نمی کند.
    کلید واژگان: گلوتاتیون, مالون دی آلدئید, صدا, خرگوش}
    Abdolamir Allameh, Seyyed Bagher Mortazavi, Ramezan Mirzaee, Ali Khavanin, Nasrollah Kamaliyan
    Background and
    Purpose
    Noise in high intensity is one of the major physical stressors. The aim of this study was to determine the effect of stress of threshold limit value of noise with shrill and bass frequencies on antioxidation and lipid peroxidation variations of liver tissue of rabbit. Methods and Materials: This experimental study was carried out on 18 male white New Zealand rabbits at Tarbiat Modarres University in 2004. Rabbits were randomly divided into three groups: Control Group (unexposed to noise) Group 2 exposed to noise (85 dB SPL< 250-3540Hz 8 h/day 96 h) and Group 3 exposed to noise (3540Hz-20kHz 85 dB SPL 8 h/day for 96h 12 days). The obtained data were analyzed in SPSS. One-way ANOVA and post hoc Tukey test were used for comparing means across the groups; differences at P....
    Keywords: Glutathione, Malondialdehyde, Noise, Rabbits}
  • عباسعلی گائینی، داریوش شیخ الاسلامی وطنی، عبدالامیر علامه، علی اصغر رواسی، محمدرضا کردی، مهدی مقرنسی، ابوالفضل دادخواه
    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت ورزشی استقامتی و یک دوره بی تمرینی متعاقب آن، بر میزان پراکسیداسیون لیپید (MDA) و پاسخ دستگاه ضد اکسایشی (FRAP، اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام) بود. بدین منظور 35 سر موش نر 3 ماهه به صورت تصادفی در 2 گروه تمرین استقامتی (20 n=) و کنترل (15n=، بدون هیچ گونه برنامه تمرینی) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی به مدت 12 هفته، هفته ای 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص تمرین کردند (از هفته هشتم تا دوازدهم 5 سر موش از آزمودنی های این گروه، بی تمرینی را تجربه کردند تا اثرات بی تمرینی بررسی شود). آزمودنی ها به صورت جداگانه در آزمایشگاه حیوانات با شرایط کنترل شده [دما، رطوبت و چرخه روشنایی – تاریکی (12:12 ساعت)] نگهداری شده و از غذای استاندارد موش استفاده کردند. ارزیابی متغیرهای MDA و FRAP به صورت دستی، و ارزیابی سایر متغیرها توسط کیت انجام گرفت. پس از سه مرحله خونگیری [24 ساعت پس از اولین جلسه تمرینی، در انتهای هفته هشتم و انتهای هفته دوازدهم] نتایج حاصل از آنالیز واریانس دو راهه با اندازه گیری های مکرر نشان داد دو گروه در مراحل مختلف ارزیابی در هیچ یک از متغیرهای مورد نظر با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشته اند. اما، در گروه استقامتی طی زمانهای مختلف اندازه گیری به لحاظ شاخصهای اسید اوریک (000/0P=) و بیلی روبین (000/0P=) تفاوت معناداری مشاهده شد. در کل، این تحقیق نشان می دهد یک دوره تمرین استقامتی باعث ایجاد استرس اکسایشی قابل ملاحظه ای (اکسایش لیپید) نشده است، هرچند سازگاری های نسبی در دستگاه ضد اکسایشی موشها به وجود آمد.
    کلید واژگان: مالون دی آلدئید, دستگاه ضد اکسایشی, تمرین استقامتی, بی تمرینی}
  • ایرج رسولی، لطیف گچکار، داود یادگاری نیا، محمدباقر رضایی، مسعود تقی زاده، محمدهادی فکور، عبدالامیر علامه
    اسانس گیاهان پونه (.Mentha spicata L) و سلمک معطر (.Chenopodium ambrosioides L)، با روش تقطیر با بخار آب استخراج و ترکیبهای آنها با دستگاه های گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS) شناسایی شد. سپس فعالیتهای آنتی اکسیدانی و رادیکال زدایی اسانسها مورد سنجش قرار گرفته و تاثیر ضد میکروبی آنها ارزیابی شد. میکروارگانیسمهای مورد پژوهش، E. coli، S. aureus، S. enteritidis و L. monocytogenes بودند. نمای حساسیتی میکروارگانیسمها و حداقل غلظت مهارکنندگی و کشندگی (MIC، MBC) روغنهای اسانسی تعیین گردید. سینتیک مرگ میکروبی نیز بر اساس مدت زمان تاثیر کشندگی اسانسها مورد بررسی قرار گرفت. خواص آنتی اکسیدانی روغنهای اسانسی تعیین و رابطه آنها با خواص ضد میکروبی اسانسها بررسی گردید. در اسانسهای Mentha spicata و Chenopodium ambrosioides به ترتیب 14 و 13 ترکیب شناسایی شد. L. monocytogenes، E. coli، S. aureus و S. enteritidis به ترتیب نسبت به اسانسها حساسیت نشان دادند. تاثیر ضد میکروبی برگ پونه قویتر از سلمک معطر بود. ارزش D باکتری های E. coli، S. aureus، S. enteritidis و L. monocytogenes در برابر اسانسهای پونه و سلمک معطر به ترتیب (28/4 و 5)، (8/2 و 5)، (42/6 و 42/6) و (5 و 28/4) بود. اندازه قطر هاله عدم رشد ارتباط چندانی با سینتیک میکرب کشی آن نداشت. اسانسهای تحت مطالعه دارای خاصیت آنتی اکسیدانی مساوی یا برتر در مقایسه با آنتی اکسیدان شیمیایی BHA هستند. ارتباط مستقیم بین خاصیت آنتی اکسیدانی با قدرت ضد میکروبی آنها مورد بررسی قرار گرفت.
    کلید واژگان: Chenopodium ambrosioides L, Mentha spicata L, روغنهای اسانسی, آنتی اکسیدان, S, aureus, E, Coli, L, monocytogenes, S, enteritidis}
    I. Rasooli, L. Gachkar, D. Yadegarinia, M.B. Rezaei, M. Taghizadeh, M.H. Fakoor, A.M. Allameh
    Lipid peroxidation is the most important deteriorative effect of free radicals that leads to destruction of cell membrane. The routine use of antioxidants is becoming more limited due to their instability and their probable carcinogenic effects. The use of natural additives and antioxidants in treatment of microbial and non microbial diseases is gaining momentum among people. In the present work, we extract and identify the chemical compounds of the essential oils of Mentha spicata L. and Chenopodium ambrosioides.L. Antioxidative property, free radical scavenging capacity and antimicrobial characteristics of oils were then studied. The microorganisms employed in this study were: E.coli, S.aureus, S.enteritidis, L. monocytogenes. The plants were hydrodistilled and the essential oils were extracted. The chemical constituents of the oils thus obtained were identified by GC/MS. Employing disc diffusion and tube dilution methods antimicrobial effects of the oils on were studied. Zones of microbial growth inhibition and Minimum Inhibitory and Bactericidal concentrations (MIC & MBC) of the microorganisms exposed to various dilutions of the oils were determined. Kinetics of microbial death were determined. Antioxidant properties of the oils were tested and their relation to antimicrobial properties of the oils were studied. Chemical analysis lead to identification of 14 and 13 compounds in the essential oils of Mentha spicata and Chenopodium ambrosioides, respectively. The sensitivity of bacteria to the oils were the order of L. monocytogenes> E. coli> S. aureus> S. enteritidis. The antibacterial properties of the essential oils from Mentha spicata leaves were higher than the oils from C. ambrosioides leaves. The D values for E. coli, S. aureus, S. enteritidis and L. monocytogenes exposed to the MBC levels of the essential oils were: Mentha spicata (6.42, 10, 6.42, 6.42) and Chenopodium ambrosioides (2.85, 4.28, 5, 4.28) minutes respectively. The zones of microbial growth inhibitions were not correlated to microbicidal kinetics of the oils. The oils had antioxidant properties equivalent to or higher than synthetic BHA antioxidant. The correlation between antioxidative properties and antimicrobial activities of the oils were studied.
    Keywords: Mentha spicata L, Chenopodium ambrosioides L, essential oils, antioxidant, E. coli, S. aureus, S. enteritidis, L. monocytogenes}
  • ابوالفضل دادخواه، عبدالامیر علامه، فائزه فاطمی، یوسف رسمی، جواد اشرفی هلان*
    زمینه و هدف
    هرچند استامینوفن (پاراستومول) داروی ضد درد و ضد تب بسیار کم خطری است اما مصرف مقادیر بیش از حد آن سبب نکروز گسترده بافت کبد می گردد. در این مطالعه اثرات دوز توکسیک و درمانی استامینوفن بر روی فاکتورهای آنتی اکسیدان آنزیمی و غیر آنزیمی، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی پلاسما، آنزیمهای ALT و AST و ساختار بافت کبد در موش های بالغ و نوزاد بررسی گردید که مقاله حاضر در بر گیرنده نتایج تغییرات آنزیم ها و ضایعات هیستوپاتولوژیک کبد است.
    روش ها
    تعداد 24 سر رت نر سفید ویستاردر دو گروه 12 تایی بالغ و نوزاد انتخاب و به طور تصادفی به سه دسته چهارتایی تقسیم شدند. گروه ها به ترتیب، با مقادیر بالا (mg/Kg.b.w 450) و دوز درمانی (mg/Kg.b.w 25) استامینوفن (پاراستامول) تیمار شدند. به موازات آن گروهی از حیوانات با بافر فسفات (PBS) تیمار شده و به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. همه رت ها 24 ساعت بعد کشته شدند و نمونه های بافت کبد در محلول بافرخنثی فرمالین 10% پایدار گردیدند. پس از طی کردن مراحل آماده سازی بافتی و تهیه بلوک های پارافینی، مقاطعی به ضخامت 6 میکرون از بافتها تهیه و به روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند. به طور همزمان، نمونه های پلاسما جمع آوری و سطح آنزیم های کبدی آلانین ترانس آمیناز((ALT و آسپارتات ترانس آمیناز ((AST به وسیله اتوآنالیزر اندازه گیری شدند.
    یافته ها
    در مطالعه میکروسکوپیک بافت کبد رت های دریافت کننده دوزتوکسیک استامینوفن اعم از بالغ و نوزاد، نکروز انعقادی مرکز لوبول های کبدی، نفوذ سلول های التهابی، تورم، دژنرسانس آبکی و دژنرسانس گرانولار سلول های کبدی و آثار نکروز تکی این سلول ها مشاهده گردید. در رت های دریافت کننده دوز درمانی، نکروزهای کانونی پراکنده، پرخونی و نفوذ سلول های التهابی وجود داشت. شدت ضایعات بافتی در بالغین بیشتر از نوزادان بود. در بررسی آنزیم های کبدی در بالغین افزایش ALT و در نوزادان افزایش ALT و AST در گروهای دریافت کننده دوز توکسیک معنی دار (P<0.005) بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد شدت و وسعت ضایعات ایجاد شده دررت های بالغ بیشتر از نوزادان بود که این امر می تواند بدلیل القاء کمتر سیستم سیتوکروم P450 و القاء پذیری سیستمهای محافظت کننده از جمله برخی از عوامل آنتی اکسیدان در سلولهای کبدی نوزادان نسبت به بالغین باشد.
    کلید واژگان: استامینوفن, نکروز کبدی, ضایعات هیستوپاتولوژیک, AST, ALT, رت}
    Dadkhah A., Allameh A.A., Fatemi F., Rasmi Y., Ashrafihelan J. *
    Objectives
    Acetaminophen (Paracetamol) is a widely used antipyretic and analgesic drug, which in overdose can cause extensive hepatic damage. This study initiated to compare differential effects of therapeutic and toxic dose of acetaminophen on enzymatic and non-enzymatic antioxidant factors, plasma total antioxidant capacity, level of plasma AST and ALT and structure of liver in developing and adult rats. In this paper, histopathologic and enzymatic findings are report.
    Methods
    12 neonatal and 12 adult male albino Wistar rats were divided into 2 groups (neonatal and adult). In each group, the rats were randomly divided into 3 subgroups (n=4/group). Treated groups were given single low (25 mg/Kg.b.w) and high dose of APAP (450 mg/Kg.b.w), respectively. Controls received phosphate buffer salin (PBS) only as the vehicle. All animals were euthanized after 24 hours and necropsied. Tissue samples from the liver were fixed in 10% neutral buffered formalin, embedded in paraffin and sectioned at 6 microns and stained with H&E for histopathological examination. The level of plasma AST and ALT were also measured by autoanalyser.
    Results
    Histopathologic examination revealed centrilobular necrosis, infiltration of inflammatory cells, swelling, granular degeneration, fatty change and single cell necrosis of hepatocytes in subgroups that received high dose of acetaminophen. Congestion, scattered foci of hepatocytes necrosis and inflammatory cell infiltration were observed in subgroups that received low dose of acetaminophen. The lesions were more severe in adult than neonatal rats. ALT in adult and ALT and AST levels in neonatal rats were significantly increased in high dose subgroups (p<0/05).
    Conclusion
    The results of this study indicated that the lesions in liver were more severe in adults than neonatal rats. This can be due to inducible certain antioxidant factors and less severe induction of cytochrome P450 in neonatal rat hepatocytes than in adults.
    Keywords: Acetaminophen, Hepatic necrosis, Histopathologic lesions, ALT, AST, Rat}
  • سیکلواکسیژنازها، پیشگیری و درمان سرطان
    رویا شریفی، مهدی هدایتی، یوسف رسمی، محمد رحمتی یامچی، فائزه فاطمی، ابوالفضل دادخواه، عبدالامیر علامه *

    هر دو Cox- و 2 Cox- آنزیمی کلیدی در تبدیل اسید آراشیدونیک به پروستاگلاندینها و دارای دو ایزوزیم 1 (Cox) سیکلواکسیژناز در اکثر بافتها بطور Cox- ایزوزیم بهوسیله داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی نظیر ایندومتاسین و ایبوپروفن مهار میشوند. آنزیم 1 به عنوان جزئی از واکنش های التهابی در Cox- پیوسته بیان می شود و در عملکردهای فیزیولوژیک دخیل است، در حالی که آنزیم 2 با التهاب، درد، ر گزایی، Cox- پاسخ به تحریکات خارج سلولی سریعا القاء شده و در اعمال پاتولوژیکی دخالت دارد. در حقیقت، 2 ممکن است در ایجاد سرطان داشته باشد، در تحقیقات جدید به عنوان یک Cox- سرطان و الزایمر ارتباط دارد. با توجه به نقشی که 2 استراتژی امیدبخش و موثر برای درمان و جلوگیری از سرطان مورد توجه قرار گرفته است.

    کلید واژگان: سیکلواکسیژناز, سرطان, پروستاگلاندین, داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی}
    Cyclooxygenase prevention and treatment
    Sharifi R, Hedayati M, Rasmi Y, Rahmati-Yamchi M, Fatemi F, Dadkhah A, Allameh AA*

    Cyclooxygenase (COX) is the key enzyme required for the conversion of arachidonic acid to prostaglandins. Two cycloxygenase isoforms have been identified and are referred to as COX-1 and COX-2. Both enzymes are blocked by nonselective anti-inflammatory drugs (NSAID), such as indomethacin and ibuprofen. COX-1 is an enzyme normally found in tissues and is involved in physiological functions, while COX-2 is an acute phase reactant associated with inflammation. Recently, COX-2 has been found to be associated with hyperalgesia, angiogenesis, cancer and Alzheimers disease. The suggestion that COX-2 is causally linked to cancer offers a new approach to extending our knowledge about the neoplastic phenomenon and improving management of human malignant diseases.

    Keywords: Cyclooxygenase, Cancer, Prostaglandin, Non-steroidal anti-inflammatory drugs}
  • محمدهادی فکور، عبدالامیر علامه، یارج رسولی، منصوره مظاهری
    اثر ضد قارچی اسانسهای آویشن شیرازی (Zataria multiflora Boiss.) و آویشن کرکی (Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas) از طریق مهار رشد قارچ آسپرژیلوس پارازیتیکوس NRRL 2999 مولد آفلاتوکسین بررسی شد. کمترین غلظت مهاری (MIC) و کمترین غلظت قارچ کشی (MFC) و سنیتیک مرگ میکروارگانیسم نسبت به اسانسهای فوق اندازه گیری شد. اسانسهای فوق توسط گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنجی جرمی (GC/MS) آنالیز شدند تا ترکیبهای اسانسهای موثر بر مهار کامل رشد قارچ فوق بدست آید. اطلاعات گاز کروماتوگرافی و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی نشان داد که اسانس Thymus eriocalyx از 18 ترکیب و اسانس Zataria multiflora از 22 ترکیب تشکیل شده اند. این دو اسانس از نظر دارا بودن هشت ترکیب آلفا- پینن، آلفا- توژن، تیمول، سیس سابینن هیدرات، پارا- سیمن، 8، 1- سینئول، میرسن و سابینن یکسان بودند. نتایج حاصل، حاکی از قدرت فوق العاده اسانسهای فوق به عنوان ترکیب قارچ کش قارچ مولد آفلاتوکسین و نگهدارنده ایمن مواد غذایی بود.
    کلید واژگان: Zataria multiflora Boiss, _ Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas, اسانس, آسپرژیلوس پارازیتیکوس, آفلاتوکسین}
    M.H. Fakoor, A. Allameh, I. Rasooli, M. Mazaheri
    The antifungal properties of Zataria multiflora Boiss. and Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas essential oils were studied on growth inhibition of Aspergillus parasiticus NRRL 2999. Minimal inhibitory (MIC) and fungicidal (MFC) and kinetics of fungal spore death as a result of exposure to the oils were studied. The oils were analyzed by GC and GC/MS and their chemical components were identified. 22 and 19 compounds were identified in Zataria multiflora Boiss. and Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas essential oils respectively. Eight compounds viz; α-thujene, α-pinene, sabinene, myrcene, p-cymene, 1,8-cineole, cis sabinene hydrate and thymol were common in both oils but in different concentrations. The results indicated powerful antifungal properties of both oils inhibiting growth and aflatoxin production that could be applied to food as preservatives.
    Keywords: Zataria multiflora Boiss, Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas, essential oil, Aspergillus parasiticus, Aflatoxin}
  • مطالعه صفات تولیدی، فاکتورهای بیوشیمیائی و وزن اندامهای داخلی در جوجه های گوشتی تغذیه شده با ذرت آلوده با آفلاتوکسین آمونیاکی شده
    علیرضا صفا مهر، عبدالامیر علامه، هوشنگ لطف الهیان
    این آزمایش برای ارزیابی اثرات تغذیه ذرت آلوده به آفلاتوکسین آمونیاکی شده بر عملکرد، فاکتورهای بیوشیمیایی و وزن اندامهای داخلی در جوجه های گوشتی انجام شد. این تحقیق با 320 قطعه جوجه گوشتی (سویه تجاری راس) با چهار گروه آزمایشی 1- بدون آفلاتوکسین (شاهد)، 2- ذرت سالم آمونیاکی شده (%1 V/W)؛ 3- ذرت آلوده به آفلاتوکسین (2ppm)؛ 4- ذرت آلوده به آفلاتوکسین (2ppm) آمونیاکی شده (%1 V/W) و چهار تکرار در یک طرح کاملا تصادفی در سیستم پایلوت انجام گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که خوراک مصرفی، افزایش وزن، ضریب تبدیل خوراک و وزن نسبی اندامهای داخلی کبد، کلیه ها، بورس فابریسیوس، پانکراس طحال در جوجه های تغذیه شده از ذرت آلوده به آفلاتوکسین آمونیاکی شده در حدود گروه شاهد است، در حالی که این متغیرها در گروه تغذیه شده از جیره حاوی آفلاتوکسین تغییر یافتند. غلظت کلسترول، پروتئین تام، آلبومین، کلسیم و فسفر (در جیره 3) کاهش معنی داری داشت (0.05>P). از میان آنزیم های سرم غلظت لاکتات دهیدروژناز (LDH) و آسپارتات آمینوترانسفراز(AST) تحت تاثیر آفلاتوکسین افزایش معنی داری داشت (0.05>P). در حالی که غلظت آنزیم آلکالین فسفاتاز در جیره حاوی آفلاتوکسین (جیره 3) کاهش یافت (0.05>P). این نتایج بر اساس، آمونیاکی کردن ذرت آلوده به آفلاتوکسین در سطح پایلوت می توان اثرات منفی آفلاتوکسین را کاهش دهد و احتمالا در جلوگیری از مسمومیت با آفلاتوکسین در طیور مفید باشد.
    کلید واژگان: آفلاتوکسین, آمونیاکی کردن, جوجه گوشتی, فاکتورهای بیوشیمیایی, عملکرد}
  • مکانیسم آثار زیانبار مصرف نابجای قرصهای اکستازی
    فائزه فاطمی اردستانی، مهدی هدایتی، ابوالفضل دادخواه تهرانی، رویا شریفی، عبدالامیر علامه

    با توجه به شیوع مصرف قرصهای روان گردان اکستازی و اثرات سوء ناشی از مصرف این گونه قرصها، از طرفی محدودیت کارهای پژوهشی کشورمان در این زمینه، مرور یافته های مرتبط با اثرات سوء حاد و مزمن این داروها لازم به نظر می رسد. متیلن دی اکسی مت آمفتامین (Ecstasy, MDMA) یک داروی روان گردان (Psychoactive) با مصرف گسترده در سراسر جهان محسوب می گردد که رفتارهای روانی کوتاه و بلند مدتی را در مصرف کنندگان موجب شده است. آثار سوء مصرف این دارو، عمدتا به اثرات عصبی آن مربوط می باشد. اکستازی یک رها کننده سروتونین و یا مهارکننده باز جذب سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین در غشای پیش سیناپسی است. این رویداد، به دلیل میان کنش دارو با ناقل غشایی نوروترانسمیترهای مذکور می باشد. به نظر می رسد که مسمومیت عصبی اکستازی مربوط به متابولیسم سیستمیک آن باشد. علاوه بر مسمومیت عصبی، آثار سوء بسیاری مانند سندرم سروتونین، مسمومیت کبدی، قلبی و کلیوی در ارتباط با مصرف این دارو نشان داده شده است. همچنین اکستازی بر روی غدد درون ریز نیز اثر می گذارد. دو مسیر اصلی متابولیسم اکستازی عبارتند از: O- دمتیلن آسیون توسط کاتکول-O- متیل ترانسفراز (COMT) که متیلاسیون و یا کونژوگاسیون با سولفات و گلوکورونات را کاتالیز می کند و N- دآلکیلاسیون، دآمیناسیون و اکسیداسیون مشتقات اسید بنزوئیک که با گلیسین کنژوگه می شوند. آنزیم پلی مرفیک سیتوکروم (CYP2D6)P2D6 غالبا مسیر –D متیلاسیون را تنظیم می کند. در این مقاله مروری اثرات سوء این دارو و همچنین مکانیسم احتمالی مسمومیت عصبی و نحوه درمانهای موجود مورد بحث قرار می گیرد. جهت روشن شدن مکانیسم دقیق سلولی و مولکولی مرتبط با اثرات دراز مدت این دارو، به تحقیقات بیشتری نیاز می باشد.

    کلید واژگان: اکستازی, مسمومیت, مکانیسم تاثیر}
  • مریم نظم بجنوردی، مژده صالح نیا، عبدالامیر علامه
    زمینه و هدف
    آنزیم اسید فسفاتاز یک آنزیم لیزوزومی است که در فعالیت های متابولیکی تخمدان مانند بلوغ تخمک، از سرگیری مجدد تقسیم میتوز، شکستن ژرمینال وزیکول و پدیده تخمک گذاری نقش دارد و همچنین با فعالیت اتوفاژی و هتروفاژی باعث هضم جسم زرد و فولیکول آترتیک می شود. با توجه به اینکه این آنزیم توسط هورمون استروئیدی کنترل می شود، این مطالعه برای بررسی الگوی تغییرات فعالیت این آنزیم در تخمدان موش پس از تحریک تخمک گذاری با استفاده از تزریق گنادوتروپین های PMSG و hCG نسبت به گروه شاهد طی دوران ابتدای حاملگی طبیعی و کاذب طراحی گردید.
    روش بررسی
    موش های ماده نژاد NMRI با سن بین 10-6 هفته انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه شاهد و تحریک شده (با به کارگیری PMSG و (hCG تقسیم شدند. سپس هر گروه نیز به دو گروه باردار به روش طبیعی و باردار کاذب تقسیم گردیدند. جهت القای بارداری کاذب از تحریک مکانیکی واژن استفاده شد. در هر گروه روزانه 5 سر موش از روز اول تا ششم به طریق جابجایی مهره های گردنی کشته شدند و به منظور ارزیابی های بیوشیمیایی، هر دو تخمدان آنها جدا و پس از هوموژن نمودن و سانتریفوژ کردن با دور 14000 g استخراج بافتی در معرض سوبسترای پارانیتروفنیل فسفات قرار گرفت و فعالیت آنزیم برحسب IU/dl محاسبه و پس از تعیین مقدار پروتئین نمونه ها برحسب واحد mg/dl، فعالیت اختصاصی ACP برحسب واحد IU/mg محاسبه شد. داده های تحقیق حاضر با استفاده از آزمون Mann Whitheny مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. اختلاف آماری در سطح p<0.05 معنی دار در نظر گرفته شده و به صورت میانگین خطای استاندارد تعریف گردید. برای بررسی های هیستوشیمیایی، یکی از تخمدانها انتخاب و با استفاده از دستگاه کرایوستات، برش هایی به ضخامت 5 μm تهیه شد. سپس برشها طبق روش گوموری، رنگ آمیزی شدند.
    نتایج
    فعالیت اختصاصی آنزیم ACP در نمونه های بافتی تخمدان در گروه های شاهد بارداری طبیعی، شاهد بارداری کاذب، تحریک بارداری طبیعی و تحریک بارداری کاذب در روز اول به ترتیب شامل 0.12±0.34 IU/mg، 0.04±0.39 IU/mg، 0.40±0.08 IU/mg، 0.01±0.45 IU/mg و در روز چهارم به ترتیب شامل 0.69±0.10 IU/mg، 0.065±0.61 IU/mg، 1.09±0.10 IU/mg، 0.05±0.79 IU/mg بود. تغییرات فعالیت آنزیم تخمدان در مطالعات بیوشیمیایی با نتایج به دست آمده در بررسی های هیستوشیمیایی در کلیه گروه ها مطابقت داشت. یافته های حاصل نشان داد که بیشترین تغییرات فعالیت آنزیم در سلول های گرانولوزا بود به طوری که در کلیه گروه ها حداقل فعالیت آنزیم در روز اول حاملگی (0) و حداکثر آن در روز چهارم (3+) دیده شد.
    نتیجه گیری
    در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که افزایش فعالیت آنزیم اسید فسفاتاز در روزهای سوم و چهارم بارداری موید نقش این آنزیم در فرایندهای متابولیکی تخمدان و استروییدسازی است و همچنین تحریک تخمک گذاری نمی تواند باعث تغییرات مشخصی در الگوی فعالیت آنزیم ACP تخمدان طی بارداری اولیه شود، هر چند که به مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز است.
    کلید واژگان: اسید فسفاتاز, تحریک تخمک گذاری, تخمدان, لانه گزینی, بارداری کاذب, استروییدسازی, بارداری}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال