جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بافت شناسی » در نشریات گروه « دامپزشکی »
-
زمینه مطالعه
رنگ آمیزی بافت یک فرآیند ضروری در بافت شناسی و آسیب شناسی بافتی است و نقش بسزایی در تشخیص نوع بافت و بیماری ها دارد. استفاده از رنگ های گیاهی به دلیل عدم تولید پساب های سمی، با محیط زیست سازگار هستند و سلامت کارکنان آزمایشگاه و عموم مردم را تامین می کنند، علاوه براین، بسیار مقرون به صرفه می باشند.
هدفاین مطالعه اثر رنگ آمیزی بافت های مختلف موش ازجمله کبد، کلیه، روده و غضروف، با استفاده از رنگ استخراج شده از هویج سیاه را بررسی کرده است.
روش کارعصاره اتانولی 200 گرم هویج سیاه تازه (Daucus Carota L.) در اتانول 95 درصد اشباع شده با 2 حلال مختلف در 200 میلی لیتر آب مقطر تهیه شد. مقاطع بافتی آماده شده از بافت موش نر به مدت 20 دقیقه در عصاره رنگی غوطه ور شدند و درنهایت با میکروسکوپ نوری مورد ارزیابی قرار گرفتند. رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین به عنوان شاهد استفاده شد.
نتایجرنگ استخراج شده از هویج سیاه با زاج و اسید استیک بافت های غضروف، کلیه، روده و کبد را به رنگ آبی مایل به خاکستری درآورده است. غربالگری فتوشیمیایی وجود آنتوسیانین را در بافت هویج سیاه تایید کرد.
نتیجه گیری نهایی:
رنگ تهیه شده از هویج سیاه به راحتی می تواند بافت ها را رنگ کند و در آزمایشگاه های بافت شناسی و آسیب شناسی بافتی به عنوان جایگزین روش معمول هماتوکسیلین-ائوزین استفاده شود.
کلید واژگان: بافت شناسی, رنگ آمیزی, رنگ گیاهی, هویج سیاه, بافت}BackgroundTissue staining is pivotal in histology and histopathology, shouldering a noteworthy role in identifying and classifying tissues and diseases. Due to their non-production of toxic effluents, the utilization of plant-based dyes aligns harmoniously with environmental sustainability and the well-being of laboratory personnel and the general public. Furthermore, this approach is highly cost-effective, further enhancing its appeal.
ObjectivesThis research study explored the feasibility of staining various tissues in mice, such as the liver, kidney, intestine, and cartilage, utilizing a dye extracted from black carrots.
MethodsAn ethanol extract of 200 g of fresh black carrots (Daucus carota L.) was prepared using 95% ethanol saturated with two different solvents in 200 mL of distilled water. Subsequently, the prepared sections of mice tissue were immersed in the extracted dye solution for 20 minutes, followed by assessment using a light microscope. Hematoxylin-eosin staining was used as a control.
ResultsThe dye extracted from the black carrot using alum and acetic acid successfully stained the cartilage, kidney, intestine, and liver tissues, giving them a bluish-gray coloration. Phytochemical screening further confirmed the presence of anthocyanins in the black carrot extract.
ConclusionThe dye derived from black carrots exhibits natural tissue staining capabilities, making it an alternative to hematoxylin-eosin in histology and histopathology laboratories.
Keywords: Black carrot, Histology, Natural dye, Staining, Tissue} -
استفاده روزافزون از نانوذراتی مانند اکسیدآهن و کاربردهای فراوان آن منجر به تخلیه و ورود آن ها به محیط های آبی شده و ممکن است با تداخل در فرآیندهای فیزیولوژیک برای ارگانیسم های آبزی خطر ایجاد کند. از طرف دیگر اسپیرولینا با دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی و درمانی فراوان، به عنوان یک مکمل غذایی در آبزی پروری کاربرد دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات مصرف خوراکی نانوذرات اکسیدآهن و اثرات درمانی جلبک اسپیرولیناپلاتنسیس بر هیستومورفولوژی کلیه و سطوح سرمی اوره، کراتینین، اسیداوریک در ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus) بود. تعداد 72 قطعه ماهی کفال خاکستری با میانگین وزن (14/1± 79/22 گرم) و طول (194/0 ± 322/12 سانتیمتر) پس از دو هفته سازگاری، به طور تصادفی در 11 آکواریوم 40 لیتری تقسیم شدند. تیمارها شامل گروه های 3 روزه (کوتاه مدت) و 60 روزه (بلند مدت) دریافت کننده 15میلی گرم بر کیلوگرم نانوذرات اکسیدآهن، 300میلی گرم بر کیلوگرم جلبک اسپیرولیناپلاتنسیس و ترکیب هر دو باهم بود. مطالعات هیستولوژیک و هیستوموفومتریک کلیه شامل اندازه قطر دهانه داخلی لوله های دور و نزدیک، ارتفاع سلول های جداره لوله های دور و نزدیک، قطر جسمک کلیوی، قطر کلافه مویرگی و اندازه فضای ادراری (کپسول بومن) انجام شد. سپس سطح سرمی اوره، اسیداوریک و کراتینین مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و آزمون یک طرفه ANOVA و آزمون تکمیلی Tukey تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مصرف نانوذرات اکسیدآهن به مدت 60 روز منجر به تغییرات معنی داری در تمام فاکتورهای مورد بررسی به جز جسمک کلیوی در مقایسه با گروه کنترل شد. در مقابل جلبک اسپیرولیناپلاتنسیس باعث کاهش معنی دار در قطر دهانه داخلی لوله های پیچیده دور و نزدیک و افزایش ارتفاع سلول های جداره لوله های پیچیده دور و نزدیک شد که این افزایش در لوله های دیستال معنی دار بود. در مورد فضای ادراری نیز اسپیرولینا پلاتنسیس باعث کاهش اندازه فضای ادرای شد که این کاهش معنی دار نبود. نتایج نشان داد که عملکرد اسپیرولینا دقیقا در جهت عکس اثرات القا شده توسط نانوذرات اکسیدآهن بود و به عبارتی می تواند صدمات و ضایعات ایجاد شده توسط نانوذرات را خنثی کند. در مورد اوره نیز مشاهده می شود که نانوذرات اکسید آهن باعث کاهش جزیی در سطح سرمی اوره می شود اما جلبک میزان اوره سرم را افزایش می دهد که در هیچ کدام این تغییرات معنی دار نبود. جلبک از افزایش زیاد سطح سرمی کراتینین و کاهش زیاد اسید اوریک ناشی از نانوذرات جلوگیری کرده و به نحوی دارای عملکرد جبرانی بود.کلید واژگان: اسپیرولیناپلاتنسیس, نانوذرات, اکسیدآهن, کفال خاکستری, بافت شناسی}Increasing uses of nanoparticles such as iron oxide and its many fields of applications, on the other hand, lead to their discharge into an aqueous environment and may interfere with physiological processes for aquatic organisms. On the other hand, Spirulina with antioxidant and therapeutic properties is used as a dietary supplement in aquaculture. The aim of the present study was to evaluate histomorphological effects of kidney and serum levels of urea, creatinine, uric acid of oral administration of iron oxide nanoparticles and the therapeutic effects of spirulina platensis in Mugil cephalus. After two weeks of adaptation, 72 fish gray mullet (Mugil cephalus) weighting (22.79± 1.14 g) and with length (12.322±0.194 cm) were divided into 11 groups in 40-liter aquariums. Treatments included 3-day (short-term) and 60-day (long-term) groups receiving 15 mg/kg iron oxide nanoparticles, 300 mg/kg spirulina platensis, and a combination of both. Histological and histomorphometric changes were performed, including the diameter of the lumen of distal and proximal tubules, the height of epithelium of distal and proximal tubules, the diameter of the renal corpuscle, the diameter of the glomeruli, and the size of the urinary space (Bowman capsule). Serum levels of urea, uric acid, and creatinine were then measured.Statistical analyses were performed using SPSS version 26, One Way ANOVA and Tukey post test. The results indicated that iron oxide nanoparticles for 60 days led to significant changes in all factors (except for diameter of the renal corpuscle) compared with the control group. In contrast, Spirulina platensis caused a significant decrease in diameter of the lumen and an increase in height of epithelium of distal and proximal tubules, which was a significant increase in the distal tubules. Spirulina platensis decreased no significant diameter of urinary space. The results showed that spirulina acts against effects induced by iron oxide nanoparticles; in other words, it could neutralize the damage caused by the nanoparticles. It was observed that iron oxide nanoparticles cause a slight decrease in serum urea level, but spirulina increases the amount of serum urea, which was not significant. Spirulina prevented a large increase in serum creatinine and a large decrease in uric acid caused by nanoparticles and therefore had a compensatory function.Keywords: Spirulina platensis, Nanoparticles, Iron oxide, Gray mullet, histology}
-
فرضیه این مطالعه بررسی پاسخ عملکرد رشد و توسعه دستگاه گوارش جوجه بلدرچین ژاپنی در دوره پس از هچ به تاخیری در تغذیه بود. 120 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی تازه هچ شده، به صورت تصادفی در 12 پن قرار گرفتند. چهار گروه 10 تایی از جوجه ها به طور تصادفی به هر یک از سه تیمار تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل؛ تغذیه زود هنگام جوجه ها (EF) به مدت 3 ساعت، و تاخیر در تغذیه (DF) به مدت 24 و 48 ساعت پس از هچ بودند. پس از آن، همه پرندگان تا سن 15 روزگی دسترسی آزاد با جیره آردی داشتند. در سنین 0، 1، 3 و 15 روزگی یک قطعه پرنده از هر تکرار (چهار پرنده از هر تیمار) به طور تصادفی انتخاب، وزن و کشتار شدند. نمونه هایی بافتی از قسمت میانی ژژنوم تهیه و در محلول فرمالدیید 10 درصد تثبیت شدند. اسلایدهای بافتی به روش رنگ آمیزی باهماتوکسیلین و ایوزین، آلسین بلو- ون گیسون و پریودیک اسید- شیف تهیه شدند. شاخص های هیستومرفومتریک مورد بررسی شامل ارتفاع پرز (VH)، عمق کریپت (CD)، عرض پرز (VW)، ضخامت لایه عضلانی (MT) و سطح پرز (VSA) بودند. پرندگان تحت تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری در مصرف خوراک و وزن باقیمانده زرده نشان ندادند. در پرندگان EF وزن 15 روزگی و افزایش وزن در دوره سنی 1-15 روزگی به طور معنی داری بالاتر و ضریب تبدیل خوراک (FCR) به طور معنی داری پایین تر از پرندگان DF بود. به طور مشابه، در پرندگان گروه EF ارتفاع ویلی ها و سطح ویلی ها به طور معنی داری بالا تر از پرندگان DF بود. نتیجه کلی اینکه تاخیر در دسترسی به خوراک پس از هچ بر رشد و توسعه دستگاه گوارش جوجه بلدرچین ژاپنی اثر منفی دارد.
کلید واژگان: بلدرچین, تغذیه با تاخیر, بافت شناسی, ژژنوم}The hypothesis of this study was to investigate how Japanese quail chicks in post-hatching period can response to delayed feeding through their growth performance and gastrointestinal tract development. One hundred and twenty as hatch Japanese quail chicks were randomly assigned to 12 pens. Four replicate groups of 10 chicks were randomly assigned to each of the three treatments. Experimental treatments included; chicks early feeding (EF) for 3h, and delayed feeding (DF) for 24 and 48h after hatching. After that, all birds were fed a mash diet ad-libitum until 15 days of age. At 1, 3, 6, 9, 12, and 15d of ages, one bird of each replicate (four birds of each treatment) was randomly selected, weighted and euthanized. Samples from the middle part of jejunum dissected free and fixed in 10% formaldehyde solution. Sections were stained with Hematoxylin and Eosin, Alcian blue-van Gieson and Periodic acid-Schiff stain. Morphometric indices were included villus height (VH), crypt depth (CD), villus width (VW), tunica muscular thickness (MT) and villus surface area (VSA). Birds subjected to treatments showed no significant differences in feed intake and residual yolk weight. In the EF birds the 15d live body weight and weight gain during the 1-15d of ages were significantly higher, but feed conversion ratio (FCR) was significantly lower than DF birds. Similarly, in the EF birds, the VH and VSA were significantly higher than DF birds. In conclusion, delayed access to feed after hatch has adverse effects on Japanese quail chick growth and gastrointestinal tract development.
Keywords: Quail, Delayed feeding, histology, Jejunum} -
زمینه مطالعه
مطالعات زیادی در رابطه با اثرات مثبت کامپوزیت های کیتوزان و نانوکیتوزان بارگذاری شده بر روی کلینوپتیلولیت بر عملکرد رشد، فعالیت آنزیم های گوارشی و هیستومورفولوژی روده در گونه های مختلف ماهی موجود می باشد. اما اطلاعاتی در زمینه ارزیابی پتانسیل این کامپوزیت ها بر معده ماهی وجود ندارد.
هدفدر مطالعه حاضر، اثرات کامپوزیت های کیتوزان و نانوکیتوزان بارگذاری شده بر روی کلینوپتیلولیت بر ساختار بافت شناسی و فعالیت پپسین در معده ماهی قزل آلای رنگین کمان مدنظر قرار گرفت.
روش کار:
کامپوزیت های کیتوزان و نانوکیتوزان بارگذاری شده بر روی کلینوپتیلولیت ساخته شدند. سپس 240 قطعه ماهی (حدودا 75/27 گرم) در هشت گروه مختلف با سه تکرار توزیع شدند و پس از دوره 10 روزه آدابتاسیون، با هشت نوع جیره غذایی شامل جیره کنترل (CTR)، کلینوپتیلولیت (T1)، نانوکامپوزیت های کیتوزان (T2, T3, T4) و کامپوزیت های نانوکیتوزان (T5, T6, T7) به مدت 70 روز تغذیه شدند. سپس همه ماهی های هر تانک با عصاره گل میخک (50 میکرولیتر در لیتر) بی هوش شده و نمونه های بافتی برای بررسی فعالیت پپسین (5 = n) و همچنین آزمایشات بافت شناسی (5 = n) اخذ گردید.
نتایجبالاترین میزان فعالیت پپسین در گروه های تغذیه شده با کامپوزیت های نانوکیتوزان نشان داده شد (05/0˂P). مطالعات بافت شناسی نیز بیانگر افزایش ارتفاع بافت پوششی، ضخامت طبقه مخاطی و هایپرتروفی سلول های اکسینتیکوپپتیک در ماهی های تغذیه شده با کامپوزیت ها در مقایسه با گروه CTR بود (05/0˂P). ضمنا مصرف کامپوزیت های نانوکیتوزان باعث ایجاد واکنش شدیدتر گرانول های ترشحی به رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف (PAS) گردید.
نتیجه گیری نهایی:
این نتایج نشان دهنده پتانسیل کامپوزیت های کیتوزان و نانوکیتوزان بارگذاری شده بر روی کلینوپتیلولیت در بهبود ساختار بافت شناسی و فعالیت پپسین در معده ماهی قزل آلای رنگین کمان است که نتیجه نهایی آن بهبود رشد می باشد.
کلید واژگان: بافت شناسی, قزل آلای رنگینکمان, کلینوپتیلولیت, کیتوزان, نانوکیتوزان}BACKGROUNDNumerous studies have investigated the positive effect of chitosan and nano-chitosan loaded clinoptilolite on growth performance, digestive enzyme activity, and intestinal histomorphology in different fish species. However, there are no data evaluating the potential effect of the composites on the fish stomach.
OBJECTIVESIn the current study, the effects of chitosan and nano-chitosan loaded clinoptilolite on histological features and pepsin activity in the rainbow trout stomach were considered.
METHODSChitosan and nano-chitosan loaded clinoptilolite were synthesized, and then two hundred and forty fish (~27.75 g) fish were distributed in eight groups each in three replicates. Ten days after adaptation, the fish were fed with eight diets, including control diet (CTR), clinpotilolite (T1), chitosan composites (T2, T3, T4), and nano-chitosan composites (T5, T6, T7) for 70 days. Afterward, all fish in each tank were anesthetized in clove extract (50 μl/l), and tissue samples were obtained for pepsin activity (n= 5) and histological assay (n = 5).
RESULTSThe groups administrated with nanochitosan composites showed the highest pepsin activity (P˂0.05). Additionally, histological examinations exhibited a higher epithelial height, increased mucosal density, and oxynticopeptic cells hypertrophy in fish fed composites compared to the CTR group (P˂0.05). Meanwhile, nanochitosan composite administration could cause higher reaction of secreted granules to periodic acid–Schiff (PAS) staining.
CONCLUSIONSThe findings demonstrated the potential application of chitosan and nano-chitosan loaded clinoptilolite composites for improvements in the histomorphology and pepsin activity of the rainbow trout stomach, resulting in higher growth performance.
Keywords: Chitosan, Clinoptilolite, Histology, Nanochitosan, Rainbow trout} -
خانواده سیچلیده شامل بیش از 1300 گونه ماهی هستند که با توجه به تنوع زیاد گونه ای، تفاوت های فنوتیپی زیادی نیز با یکدیگر دارند. این مطالعه با هدف مقایسه بافت شناسی کبد، طحال و پانکراس چهار گونه از خانواده سیچلیده شامل ماهی اسکار، سیچلید تگزاسی، سیچلید زرافه ای و گرین ترور انجام شده است. بدین منظور از هر گونه ماهی، تعداد 4 قطعه ماهی به ظاهر طبیعی انتخاب شده و پس از کشتن، نمونه های بافتی از هر گونه تهیه گردید. نمونه های بافتی پس از طی مراحل آماده سازی، به دو روش هماتوکسیلین-ایوزین (H&E) و پریودیک اسید شیف (PAS) رنگ آمیزی شدند. نتایج نشان داد بافت کبد همه ماهی ها دارای بافت پانکراسی در اطراف عروق بزرگ بوده و از نظر ظاهری تقریبا مشابه بودند. سلول های کبدی در دو گونه سیچلید گرین ترور و زرافه ای نسبت به دو گونه دیگر به طور معنی داری بزرگ تر بودند. در نسبت بین سلول های کبدی به پانکراسی نیز این تفاوت معنی دار بوده است. سلول های کبدی ماهی سیچلید زرافه ای از نظر اندازه از ماهی گرین ترور به طور معنی داری بزرگ تر بودند. در حالی که سلول های پانکراسی اگزوکرین تفاوت معنی داری بین 4 گونه ماهی نشان ندادند. طحال در چهارگونه ماهی مورد بررسی از نظر پراکنش و میزان مراکز ملانوماکروفاژ، بسیار متفاوت بود. سلول های پانکراس در رنگ آمیزی PAS، به دلیل وجود گلیکوژن به رنگ قرمزتر مشاهده شدند ولی سلول های کبدی واکنش ضعیف تری را نشان دادند. افزایش اندازه سلول های کبدی ممکن است در اثر هیپرتروفی این سلول ها در اثر نوع غذای مصرفی یا تفاوت گونه ای باشد که نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.کلید واژگان: سیچلاید, اسکار, بافت شناسی, طحال, کبد}The cichlidae family has more than 1300 species which in turn have great species morphologic differences. In this study, histology of liver, spleen and pancreas of four cichlid species (green terror cichlid, Oscar, giraffe cichlid and Texas cichlid) were compared. For this purpose, four apparently normal fish specimens from each species were selected after killing of which, tissue samples were taken. The sections stained with two methods (Haematoxillin- Eosin and Periodic acid Schiff). The results showed that all liver sections contained pancreas tissues around the liver blood vessels. Liver cells size in two species (green terror cichlid and giraffe cichlid) was significantly bigger than the two other species. The liver cell to pancreatic cell ratios also was significantly higher in two species. The liver size in giraffe cichlid, was even significantly bigger than the green terror cichlid. Exocrine pancreatic cell size in all 4 species showed no significant difference. The spleen in four fish species showed different degrees of amount and intensity in melanomacrophage centers. In PAS stained sections, only the pancreatic tissues showed more PAS positive reaction that may be due to the more glycogen content. The liver showed a weak PAS reaction. The bigger size formation of liver cells in two species can be due to feeding regime or simply a species specific trait. Yet more investigation is still needed to determine the importance of these findings.Keywords: Cichlid, Oscar, histology, Liver, spleen}
-
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و ششم شماره 2 (پیاپی 139، تابستان 1402)، صص 71 -82این مطالعه با هدف بررسی اثر مصرف منابع چربی اشباع و غیر اشباع در جیره اواخر آبستنی و اوایل شیردهی، بر تغییرات بافت شناختی غده پستان بزهای سانن شکم اول انجام شد. 30 راس بز ماده سانن از نیمه دوم اولین آبستنی بر اساس وزن بدن به سه گروه تقسیم شدند. به هر گروه یکی از جیره های 1) حاوی چربی اشباع (شاهد مثبت، C+)، 2) حاوی دانه سویای برشته (امگا-6، SB) و 3) حاوی دانه بزرک اکسترود شده (امگا-3، FS) اختصاص یافت. میزان تولید شیر به صورت هفتگی و نمونه گیری از بافت پستان در سه نوبت پس از زایش انجام شده و اطلاعات بافت شناختی غده پستان با استفاده از نرم افزار Image J به دست آمد. نتایج نشان داد مصرف دانه بزرک و دانه سویا موجب افزایش تولید شیر در کل دوره نسبت به گروه C+ شد (05/0>P). درصد سلول های اپیتلیال و درصد استروما در گروه FS در مقایسه با سایر گروه های آزمایشی به ترتیب بالاترین و پایین ترین بود (05/0>P). مساحت آلویول، لومن، اپیتلیال و تعداد سلول اپیتلیال در هر آلویول در گروه SB بالاتر از سایر گروه ها اما تعداد آلویول در واحد سطح برای گروه SB پایین تر از سایر گروه ها بود (05/0>P). با توجه به نتایج می توان چنین استنباط نمود که مصرف جیره های غنی از اسیدهای چرب غیر اشباع، بویژه اسیدهای چرب امگا-3، در دوره های بحرانی رشد پستان، با تاثیر بر رشد و نمو بافت پستان موجب بهبود عملکرد تولیدی و افزایش تولید شیر خواهد شد.کلید واژگان: بز سانن, تولید شیر, مکمل چربی, سلول اپیتلیال, بافت شناسی}The aim of this study was to investigate the effect of saturated and unsaturated fat sources in the diet of late pregnancy and early lactation on histological changes in the mammary gland of nulliparous Saanen goats. Thirty does from the second half of pregnancy were divided into three groups based on body weight. For each group, the diet contained either: 1) saturated fat (positive control, C+), 2) roasted soybeans (omega-6, SB), or 3) extruded flaxseeds (omega-3, FS). Milk production was determined weekly and mammary tissue sampling was performed three times after kidding and the histological information of the mammary tissue was obtained using Image J software. The results showed that consumption of flaxseed and soybean increased milk production in the whole period compared to the C+ group (P<0.05). The percentages of epithelial cells and stroma were the highest and the lowest, respectively in the FS group compared to the other groups(P<0.05). The areas of alveoli, lumen, epithelium and the number of epithelial cells per alveolus were higher in the SB group; however, the number of alveoli per unit area was lower in SB group than in the other groups (P<0.05). Based on the results, it is concluded that the consumption of diets rich in unsaturated fatty acids, especially omega-3 fatty acids, in critical periods of mammary gland growth, affects growth and development of mammary tissue, improves lactation performance and increases milk production.Keywords: Saanen goat, milk production, fat supplement, epithelial cell, Histology}
-
معده عضلانی یا سنگدان یکی از مهمترن قسمت های دستگاه گوارش پرندگان است که نقش مکانیکی و شیمیایی در گوارش داشته و ساختار آن به عادات غذایی پرنده بستگی دارد. در مطالعه حاضر، ریخت شناسی معده عضلانی در دلیجه، عقاب صحرایی، عقاب طلایی و عقاب امپراتور مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در این مطالعه تعداد 4 عدد دلیجه، 5 عدد عقاب صحرایی، 4 عدد عقاب طلایی و 6 عدد عقاب امپراتور که به دلیل شکستگی پا یا بال تلف شده و به دانشکده پیرادامپزشکی بوعلی سینا همدان ارسال شده بودند مورد استفاده قرار گرفتند. نمونه های سنگدان در داخل محلول فرمالین 10 درصد بافری تثبیت و وارد مراحل تهیه مقطع شدند. نهایتا از روش های رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ایوزین، تری کروماسون و اورسیین برای رنگ آمیزی لام ها استفاده شد. تفاوت عمده در ساختار سنگدان عقاب های صحرایی، طلایی و امپراتور و دلیجه، نبود لایه شاخی در قسمت سطحی سنگدان عقاب ها بود. ساختار بافت شناسی سنگدان در عقاب امپراتور بسیار شبیه به عقاب صحرایی بود. تفاوت قابل بیان سنگدان عقاب امپراتور وجود لایه عضلانی در چندین لایه با جهت گیری مختلف در مقایسه با عقاب های صحرایی و طلایی بود. می توان نتیجه گرفت که ساختار معده عضلانی در دلیجه مشابه ساختار سنگدان پرندگان دیگر است، در حالی که معده عضلانی سه گونه دیگر مورد مطالعه فاقد لایه شاخی سطحی بودند.
کلید واژگان: بافت شناسی, پرندگان شکاری, دلیجه, عقاب ها, معده عضلانی}Muscular stomach or gizzard is one of the most important parts of gastrointestinal tract in birds for mechanical and chemical digestion and can vary depending on the bird's eating habits. In the present study, the morphology of muscular stomach in common kestrel, steppe eagle, golden eagle and imperial eagle has been investigated and compared.
Materials & MethodsIn this study, common kestrel (n=4), steppe eagle (n=5), golden eagle (n=4) and imperial eagle (n=6) which died because of broken leg and wing, sent to the faculty of veterinary science at Bu-Ali Sina University of Hamadan. The gizzard samples were fixed in 10% formalin buffer solution and the histological process was carried. Finally, H&E, Masson’s trichrome, Orcein and PAS staining were utilized.
ResultsThe most important difference between the stomach of steppe, golden, and imperial eagles and common kestrel was the lack of keratinous layer in the surface of stomach in eagles. The histological structure of stomach in imperial eagle was more similar to that of steppe eagle. The differences of the stomach of imperial eagle were due to the presence of a thick muscle layer in several different rows with different directions in comparison with steppe and golden eagles.
ConclusionsIt can be concluded that, the structure of muscular stomach in common kestrel was similar to gizzard, while the stomach in three species of eagles did not have a keratinous layer.
Keywords: Birds of prey, Common kestrel, Eagles, histology, Muscular stomach} -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و ششم شماره 1 (پیاپی 138، بهار 1402)، صص 102 -112تاکنون روشی برای تعیین درصد اجزای مختلف موجود در فرآورده های گوشتی ارایه نشده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین درصد عضلات اسکلتی و افزودنی های گیاهی با استفاده از روش بافت شناختی و تحلیل تصویری در فرآورده گوشتی حرارت دیده و حرارت ندیده بود. برای این منظور با همکاری واحد تولیدی گوشتیران تعداد 100 عدد نمونه، با درصدهای بطور کامل مشخص از عضلات اسکلتی و سایر اجزای به کار رفته در تولید این محصولات تهیه و در اختیار آزمایشگاه قرار گرفت. محصولات پس از رمزگذاری براساس روش اجرایی استاندارد ملی ایران به شماره 6103 a نمونه برداری و داخل محلول فرمالین بافر 10 درصد قرار داده شدند. سپس نمونه های وارد مراحل معمول تهیه مقاطع بافتی شده و توسط روش H&E رنگ آمیزی شدند. تصاویر به دست آمده از مقاطع با استفاده از نرم افزار Image Pro-Plus مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده با مدارک ارسالی از واحد تولیدی مقایسه شد. بررسی آماری نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر با میزان گزارش شده از واحد تولیدی در ارتباط با درصد گوشت استفاده شده در هر 5 نوع محصول کالباس، سوسیس، همبرگر، کباب لقمه و ناگت مرغ اختلاف معنی داری نشان نداد (05/0<p). این در حالی بود که بررسی آماری نتایج به دست آمده با میزان گزارش شده از واحد تولیدی در ارتباط با درصد افزودنی های گیاهی استفاده شده از نظر آماری فقط در محصول کالباس معنی دار نبود. چنین می توان نتیجه گرفت برای تعیین درصد عضلات اسکلتی در فرآورده های گوشتی روش بافت شناسی و تحلیل تصویری می تواند مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: فرآورده های گوشتی, بافت شناسی, استاندارد ملی, تحلیل تصویری}As yet no method has been proposed to determine the percentage of different components in meat products. The aim of this study was to identify the percentage of skeletal muscle and plant additives using histological method and image analysis in heated and unheated meat products. For this purpose, with the cooperation of Goshtiran company, 100 samples, with well-defined percentages of skeletal muscle and other components used in the production of these products, were prepared and provided to the laboratory. After delivery in the laboratory, the products were coded and according to the executive method of Iranian National Standard No. 6103a, samples were randomly removed from each product and were fixed in 10% formalin buffer solution. Then, the samples entered the routine stages and stained using H&E staining methods. Images were analyzed using Image Pro-Plus software. Finally, the results were compared with the documents sent from the production unit. Statistical analysis of the results obtained in the present study did not show a significant difference with the reported amount of production unit in relation to the percentage of meat used in all 5 types of sausages, hamburger, kebab and chicken nuggets (p >0.05). However, statistical analysis of the results obtained with the reported amount of production unit in relation to the percentage of plant additives used was not statistically significant only in the sausage product. It can be concluded that histology and image analysis can be used to determine the percentage of skeletal muscle in meat products.Keywords: Meat Products, Histology, National standard, Image analysis}
-
نیکوتین به عنوان یک سم، اثرات غیرقابل جبرانی بر بافت های مختلف بدن از جمله دستگاه تناسلی به جای می گذارد. کوآنزیمQ10 تاثیر شگرفی در بالابردن سطح آنتی اکسیدانی بدن و ممانعت از مسمومیت ها دارد. در مطالعه حاضر اثر محافظتی مکمل کوآنزیم Q10 بر تغییرات ناشی از نیکوتین در تخمدان موش صحرایی بررسی شد. بدین منظور، تعداد 32 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار، به صورت تصادفی به 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند. موش های گروه اول (شاهد) فقط با جیره غذایی معمول تغذیه شدند، اما حیوانات گروه دوم با استفاده از نیکوتین به میزان mg/kg 2/0 ، موش های گروه سوم با استفاده از کوآنزیم Q10 به میزانmg/kg 75 و حیوانات گروه چهارم، همزمان با استفاده از نیکوتین و کوانزیم Q10 (با همان مقادیر) از طریق گاواژ، تیمار شدند. در پایان دوره مطالعه (45 روز)، حیوانات آسان کشی شده و نمونه خون برای بررسی های هورمونی و عوامل آنتی اکسیدانی اخذ شد. همچنین از بافت تخمدان برای مطالعات بافت شناسی نمونه گیری انجام شد. در حیوانات تیمارشده با نیکوتین افزایش آترزی فولیکولی، آسیب های بافتی، افزایش مالون دی آلدیید و نیتریک اکساید همراه با کاهش تعداد فولیکول های تخمدانی، کاهش میزان هورمون های استروژن و محرک فولیکول و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپرکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پرکسیداز و کاتالاز مشاهده شد. اما در حیوانات دریافت کننده هم زمان نیکوتین و کوانزیم Q10، بهبودی قابل توجهی در عملکرد و ساختار تخمدان رخ داد. این مطالعه نشان می دهد که کوآنزیم Q10 با مکانیسم ایجاد توازن در وضعیت آنتی اکسیدانی و میزان هورمون های تولیدمثلی می تواند در برابر استرس اکسیداتیو و تغییرات بافتی ناشی از نیکوتین در تخمدان موش ها نقش محافظتی داشته باشد.کلید واژگان: استرس اکسیداتیو, مکمل کوآنزیم Q10, بافت شناسی, نیکوتین, موش صحرایی}As a poison, nicotine leaves irreparable effects on various tissues of the body, including the reproductive system. Coenzyme Q10 has a tremendous effect in raising the body's antioxidant level and preventing poisoning. In the current study, the protective effect of coenzyme Q10 supplementation on the changes induced by nicotine in the rat ovary was investigated. For this purpose, 32 adult female Wistar rats were randomly divided into 4 groups of 8. The rats of the first group (control) were only fed with the usual diet, but the animals of the second group were treated with nicotine at the rate of 0.2 mg/kg, the rats of the third group were treated with coenzyme Q10 at the rate of 75 mg/kg and the animals of the fourth group were treated simultaneously using nicotine and coenzyme Q10 (with the same amounts) through gavage. At the end of the study period (45 days), the animals were euthanised and blood samples were taken for hormonal and antioxidant tests. Also, ovarian tissue was sampled for histological studies. In animals treated with nicotine, there was an increase in follicular atresia, tissue damage, an increase in malondialdehyde and nitric oxide, along with a decrease in the number of ovarian follicles, a decrease in the amount of estrogen and follicle stimulating hormones, and the activity of superoxide dismutase, glutathione peroxidase and catalase. But in animals receiving nicotine and coenzyme Q10 at the same time, there was a significant improvement in ovarian function and structure. This study shows coenzyme Q10 can play a protective role against oxidative stress and tissue changes caused by nicotine in the ovaries of rats with the mechanism of balancing the antioxidant status and reproductive hormones.
-
زمینه مطالعه
امروزه گوشت یکی از نیازهای تغذیه ای بسیار مهم جامعه می باشد که قیمت آن نسبت به سایر گروه های غذایی بالاتر است. در سال های اخیر به دلیل تغییر سبک زندگی انسان ها استفاده از فرآورده های گوشتی افزایش چشم گیری یافته است. تقلبات در فرآورده های گوشتی به دلایل مختلف از جمله ارزش اقتصادی گوشت انجام می گیرد، از این رو به کارگیری روش های شناسایی سریع و دقیق این تقلبات بسیار مهم می باشد.
هدفتعیین بافت های غیرمجاز با استفاده از روش بافت شناسی و همچنین تعیین گونه های غیرمجاز به کار رفته در سوسیس و کالباس های تولید شده در واحدهای تولیدی استان همدان هدف مطالعه حاضر می باشد.
روشکاربرای این کار در طول سه ماه تابستان 1400، تعداد 50 عدد نمونه از واحدهای تولیدی فعال استان همدان و موجود در سطح بازار شهر همدان جمع آوری و برای بررسی بافت شناسی و تعیین گونه حیوانی با آزمون PCR به آزمایشگاه انتقال یافت. برای آزمون بافت شناسی براساس استاندارد ملی به شماره 6103 نمونه ها به ترتیب وارد مراحل تثبیت، پاساژ بافتی (آبگیری، شفاف سازی، آغشتگی به پارافین)، بلوک گیری، برش و رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ایوزین شدند. جهت تعیین نوع گونه حیوانی استفاده شده در تولید نمونه های جمع آوری شده از روش PCR استفاده شد.
نتایجوجود بافت های غیرمجاز از جمله بافت های استخوانی، بافت غضروفی (غضروف مفصلی و تنفسی)، پوست و اندام غده ای را نشان داد. همچنین نتایج آزمون PCR نشان داد در 100 درصد نمونه های با برچسب گوشت قرمز ارزیابی شده، گوشت مرغ یافت شد.
نتیجه گیری نهاییوجود بافت های غیرمجاز و استفاده از گوشت مرغ در سوسیس و کالباس های با برچسب گوشت قرمز در محصولات تولیدی استان همدان مشهود است.
کلید واژگان: بافت شناسی, تقلبات, گوشت قرمز, گوشت مرغ, واکنش زنجیره ای پلیمراز}BACKGROUNDMeat is one of society's most important nutritional needs, the price of which is higher than other food groups. In recent years, the use of meat products has increased due to human lifestyle changes. Fraud in meat products occurs for various reasons, including the economic value of meat. Therefore, it is crucial to use fast and accurate methods of identifying these frauds.
OBJECTIVESThe purpose of this study is to determine the unauthorized tissue by a histological method as well as to determine the unauthorized species used in meat products of factories in Hamadan province.
METHODSIn the summer of 2021, fifty samples were collected from active production units of the Hamedan province that were available in the Hamadan city market and transferred to the laboratory for histological laboratory and animal species determination by PCR test. For the histology test based on the national standard 6103, the samples were subjected to fixation, passage (dehydration, clearing, impregnation with molten paraffin), blocking, sectioning, and H&E staining. PCR method was used to determine the type of animal species used in the production of the collected samples.
RESULTSThe results confirmed the presence of unauthorized tissues, including bone, cartilage (articular and respiratory cartilage), skin, and glandular organ in meat products. Also, PCR test results showed that chicken meat was found in 100% of the samples labeled with beef.
CONCLUSIONSThe presence of illegal tissue and the use of chicken meat in products labeled as beef meat is evident in the sausages produced in Hamadan province.
Keywords: Chicken meat, Counterfeits, Histology, PCR, Red Meat} -
پیش معده یکی از مهم ترین قسمت های لوله ی گوارش در پرندگان برای هضم مکانیکی و شیمیایی است و بسته به عادات غذایی پرنده می تواند متفاوت باشد. در پژوهش حاضر، ساختار مورفولوژیکی و بافت شناسی پیش معده در دلیجه ی معمولی، عقاب صحرایی، عقاب طلایی و عقاب شاهی بررسی و مقایسه شده است. در این مطالعه، پیش معده دلیجه ی معمولی (n=4)، عقاب دشتی (n=5)، عقاب طلایی (n=4) و عقاب شاهی (n=6) جمع آوری و در محلول بافر فرمالین 10 درصد تثبیت شده و فرآیند بافت شناسی انجام شد. در نهایت از رنگ آمیزی های هماتوکسیلین و ایوزین، تری کروم ماسون، اورسیین و PAS استفاده شد. از نظر بافت شناسی، تفاوت های اندکی بین پیش معده دلیجه ی معمولی و عقاب صحرایی مشاهده شد. تفاوت های قابل ذکر شامل یک لایه ی ممتد و نسبتا ضخیم از ماهیچه ی مخاطی در پیش معده عقاب صحرایی و بافت پوششی استوانه ای ساده مشخص در مجاری نوع II غدد زیر مخاطی بود. تنها تفاوت ساختاری قابل توجه در عقاب طلایی وجود بافت همبند پارین نسبتا متراکم و یک تا سه لایه ماهیچه ی صاف پیوسته در ساختار آن بود. ساختار بافت شناسی پیش معده ی عقاب شاهی با ساختار آن در دلیجه ی معمولی دو تفاوت داشت. اولا پارین از بافت همبند نسبتا متراکم تشکیل شده بود و ثانیا لایه ی عضلانی نسبتا نازک تر در مقایسه با سایر گونه های مورد بررسی در این مطالعه بود، در حالی که لایه ی سروز ضخامت قابل توجهی داشت. می توان چنین نتیجه گرفت که ساختار پیش معده در سه گونه عقاب و دلیجه ی معمولی مشابه بوده و عمده تفاوت معنی دار مربوط به ردیف لایه های ماهیچه ی مخاطی است.
کلید واژگان: بافت شناسی, دستگاه گوارش, پرندگان شکاری, پارین, لایه مخاطی, لایه عضلانی}The proventriculus is one of the most important parts of digestive tract in birds for mechanical and chemical digestion and can vary depending on the bird's eating habits. In the present study, the morphological and histological structure of proventriculus in common kestrel, steppe eagle, golden eagle and imperial eagle have been investigated and compared. In this study, Proventriculus of common kestrel (n=4), steppe eagle (n=5), golden eagle (n=4) and imperial eagle (n=6) were collected and fixed in 10% formalin buffer solution and the histological process were carried. Finally, H&E, Masson’s trichrome, Orcein and PAS stainings were utilized. Histologically, slight differences were observed between the proventriculus of common kestrel and steppe eagle. Notable differences included a continuous and relatively thicker layer of mucosal muscle in the steppe eagle's proventriculus, and the distinct simple columnar epithelium of the submucosal glands type II ducts. The only notable structural difference in golden eagle was the presence of relatively dense connective tissue of lamina propria and one to three layers of continuous smooth muscle in its structure. The histological structure of imperial eagle's proventriculus had two differences with its structure in common kestrel. Firstly, the lamina propria was composed of relatively dense connective tissue and secondly, the muscle layer was relatively thinner than other species examined in this study, while the serosa layer had a considerable thickness. It can be concluded that the structure of proventriculus was similar in three species of eagles and common kestrel, and the main significant difference was related to the layers of mucosal muscle.
Keywords: histology, Gastrointestinal tract, Birds of prey, Lamina propria, Mucosal layer, Muscular layer} -
این تحقیق به منظور بررسی اثر شکل خوراک و منابع مختلف فیبر بر بافت شناسی روده ی کوچک جوجه های گوشتی به صورت طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل 5×2 با 10 تیمار و 4 تکرار به مدت 42 روز انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل منابع مختلف فیبر (3 درصد پوسته آفتابگردان، 3 درصد سبوس گندم، 3 درصد تفاله چغندر قند و نیم درصد آربوسل) به همراه جیره شاهد و دو شکل خوراک (پلت و آردی) بودند. نتایج آزمایش نشان داد در اثرات مقابل، تفاله چغندرقند به شکل آردی ارتفاع کرک در دوازدهه و ژژنوم را افزایش داد. در ارتباط با نوع منبع فیبر، در دوازدهه تفاله چغندر قند و در ژژنوم پوسته آفتابگردان باعث افزایش ارتفاع کرک شدند. ارتفاع کرک دوازدهه در پرندگان تغذیه شده با جیره آردی نسبت به پلت به طور معنی داری افزایش یافت. تیمار پوسته آفتابگردان در بخش ژژنوم باعث افزایش قطر کرک، بافت پوششی، ضخامت طبقه عضلانی شد. در ژژنوم تیمار شاهد به شکل پلت باعث افزایش قطر و ضخامت بافت پوششی و در دوازدهه، پوسته آفتابگردان، تفاله ی چغندر قند و آربوسل به شکل آردی، باعث کاهش عمق کریپت شدند. در دوازدهه تیمار سبوس گندم به شکل پلت به طور معنی داری باعث افزایش نسبت ارتفاع کرک به عمق کریپت شد. می توان نتیجه گیری نمود استفاده از منابع فیبری به شکل آردی در مقایسه با پلت باعث بهبود فراسنجه های بافتی در روده ی کوچک می شود.
کلید واژگان: فرم خوراک, فیبر, بافت شناسی, جوجه گوشتی}This experiment was conducted to determine the effect of feed form and various sources of fiber on small intestine histology of broiler chickens in completely randomized design with factorial arrangement 2×5 with 10 treatments and 4 replicates for 42 days. Treatments consisted of different sources of fiber (3% sunflower hull (SFH), 3% wheat bran (WB), 3% sugar beet pulp (SBP) and 0.5% Arbocel) with control diet and 2 feed forms (mash vs. pellet). The results showed that SBP in mash form increased villus height of duodenum and jejunum. In the duodenum, SBP and in the jejunum, SFH increased villus height. Duodenal villus height increased significantly in birds fed with mash form compared to the birds fed with pellet form of diet. SFH increased the villus diameter, epithelial thickness, and mscle thickness. In the jejunum, control treatment in pellet increased the villus diameter and epithelial thickness and in the duodenum SFH, SBP and Arbocel in mash form decreased crypt depth. WB in pellet form significantly increased the villus height-to-crypt depth ratio in the duodenum. According to the results of this experiment, it can be concluded that the use of fiber sources in mash form in compare to the pellet form, improved histlogical parameters of small intestine in broiler chickens.
Keywords: Feed form, Fiber, histology, broiler chickens} -
زمینه مطالعه
تجمع آمونیاک در مزارع ماهیان گرمابی می تواند منجر به تلفات و یا کاهش تولید و کاهش عملکردی سیستم ایمنی شود.
هدفدر مطالعه حاضر اثرات مواجهه مزمن با آمونیاک مولکولی (NH3) غیر کشنده بر شاخص های رشد و همچنین آسیب های بافتی آبشش و کلیه در یک دوره آزمایشی 30 روزه در ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار180 ماهی با میانگین وزنی 5/0± 5/4 گرم در 6 تانک تقسیم شدند. در این راستا یک گروه شاهد و یک گروه تیمار (هر گروه شامل سه تکرار) در نظر گرفته شد. ماهیان گروه تیمار به مدت 30 روز با غلظت 1/0 میلی گرم/لیتر آمونیاک غیر یونیزه (NH3) مورد مواجهه قرار گرفتند. وضعیت شاخص های رشد و آسیب شناسی آبشش و کلیه پس از یک ماه مواجهه با آمونیاک مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجمواجهه با 1/0 میلی گرم/لیتر آمونیاک مولکولی منجر به کاهش معنی دار در شاخص های رشد کپور معمولی گردید. همچنین در بررسی آبشش ها، ادم و جداشدگی اپیتلوم پوششی و هایپرپلازی لاملاهای ثانویه در گروه تیمار مشاهده گردید. در بررسی بافت کلیه دژنره شدن و نکروز توبول های کلیوی، احتقان و افزایش مراکز ملانوماکروفاژ از علایم عمده در ماهیان گروه تیمار بوده است.
نتیجه گیری نهاییاگرچه مواجهه با 1/0 میلی گرم/لیتر آمونیاک مولکولی منجر به مرگ و میر در ماهی کپور معمولی نمی شود اما قادر به ایجاد عوارض و مشکلات جانبی از جمله کاهش رشد و آسیب های بافتی در آبشش و کلیه می باشد. لذا برای رسیدن به تولید بالاتر باید سطوح تحت کشنده آمونیاک نیز در مزارع کپور معمولی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: آمونیاک, بافت شناسی, مواجهه طولانی مدت, شاخص های رشد, کپور معمولی}BACKGROUNDAmmonia accumulation in warm-water fish pond can lead to mortality or reduction in growth and body immune indices.
OBJECTIVESThe present study aimed to investigate the effects of chronic sub-lethal unionized ammonia (NH3) on growth indices and gill and kidney histopathology l, after a 30 – day trial in common carp (Cyprinus carpio).
METHODSHerein, 180 fish with an average weight of 4.5±0.5 g were divided into six tanks. Two groups, including one control group and one treatment group (with three replicates for each one), were considered. The treatment fish were exposed to 0.1 mg/l on un-ionized ammonia (NH3) for 30 consecutive days. Following one -month, ammonia exposure growth indices and histological analysis of gill and kidney were investigated.
RESULTSThe results showed that exposure to 0.1 mg/l of NH3 led to a significant reduction in growth indices. Additionally, edema and epithelial lifting with hyperplasia in the second lamella were detected in the gill of the treatment group. The kidney was characterized by focal renal tubules degeneration and necrosis, congestion, and increase in the melano-macrophage centers.
CONCLUSIONSAlthough chronic exposure to 0.1 mg/l of unionized ammonia was not found to cause mortality in common carp, it could have some side effects, such as a decline in growth indices and histopathological effects in kidney and gill tissues. Thus, for higher production, sublethal levels of ammonia should also be taken into account in common carp ponds.
Keywords: ammonia, Histology, growth indices, Long time exposure, Common carp} -
پیشینه: اطلاعات موجود در رابطه با لب ها، گونه ها، و کام گاومیش آبی مصری اندک و ناچیز هستند.
هدفمطالعه حاضر بر توصیف مورفولوژی لب، گونه، و کام گاومیش آبی مصری متمرکز بود.
روش کارمطالعه ما بر پایه آزمایش های کالبد گشایی، میکروسکوپ نوری، و میکروسکپ الکترونی از ده سر گاومیش آبی مصری انجام شد.
نتایجسطح صفحه نازولابیال دارای مقادیر زیادی از اپی تلیوم کراتینه شده بود. سطح داخلی لب ها و همچنین محل اتصال مخاطی پوستی لب ها با اپی تلیوم سنگ فرشی مطبق کراتینه شده پوشیده شده بود. فولیکول های مو در درمیس شامل دو نوع معمولی و کاورنوس بود که با داشتن فضای کاورنوس مشخص می شد. پرزهای مخروطی در سطح داخلی شکاف دهانی از غشای مخاطی بیرون زده بودند. غدد سروموکوز گهگاهی در زیر غشای مخاطی شکاف دهانی مشاهده شده و در رنگ آمیزی PAS و AB مثبت رنگ گرفتند. تراکم پرزهای مخروطی روی سطح داخلی گونه تفاوت هایی داشت به این صورت که قسمت قدامی دارای پرزهای بزرگ و قسمت پشتی نسبت به قسمت شکمی دارای پرزهای بیشتری بود. در قسمت خلفی تعداد پرزها کمتر و قسمت میانی فاقد پرز بود. مجرای پاروتید به وستیبول دهانی باز شده و فاقد پرز بود. پرزهای مخروطی دارای 2 سطح بوده که سطح قدامی نسبت به سطح خلفی بسیار بیشتر کراتینه شده بود. غدد دهانی از نوع مخلوط توبولی آسینی بودند (mucoserous) و آسینی های موکوسی تنها در رنگ آمیزی PAS و AB رنگ می گرفتند. سطح دهانی چین های کامی نسبت به سطح غیر کامی با اپی تلیوم بسیار کراتینه شده ای پوشیده شده بود. غدد کامی در رنگ آمیزی AB و PAS مثبت رنگ گرفتند.
نتیجه گیرینتایج ارتباط بین ذرات غذایی موجود و شرایط محیطی را با ظاهر و ساختار لب، گونه و کام توصیف می کند.
کلید واژگان: گونه, لب, گاومیش آبی مصری, بافت شناسی, میکروسکپ الکترونی روبشی}BackgroundThe available data is scanty about Egyptian water buffalo lips, cheeks, and palate.
AimsThe current investigation was focused on describing the morphology of the lip, cheek, and palate.
MethodsOur study included the gross, light, and electron microscopic examinations of ten heads of the Egyptian water buffalos.
ResultsThe nasolabial plate surface carried numerous scales of keratinized epithelium. Internal labial surface and labial mucocutaneous junctions were covered with stratified squamous keratinized epithelium. Two types of hair follicles in the dermis included ordinary and cavernous types characterized by cavernous space. The conical papillae on the internal aspect of the oral commissure were projected from the mucous membrane. Seromucous glands were occasionally observed under the oral mucous membrane of the commissure and gave positive PAS and AB. Conical papillae density on the inner cheek surface had some variations: the rostral part had large papillae, while the dorsal part had numerous papillae than the ventral part, the caudal part had a smaller number of papillae, while the middle part was devoid of papillae. Parotid duct opening in the buccal vestibule was without papillae. Conical papillae had two surfaces; the rostral surface was highly keratinized than the caudal one. The buccal gland was a compound tubuloacinar mixed (mucoserous) gland and mucus acini only reacted to PAS and AB. The oral surface of palatine rugae was covered with highly keratinized epithelium than the aboral surface. Palatine glands showed PAS and AB positive.
ConclusionThe result describes the relationship between the available food particles, environmental conditions and the lip, cheek, and palate appearance, and structure.
Keywords: Cheek, Lip, Egyptian water buffalo, Histology, Scanning Electron Microscope} -
فصلنامه علوم و فنون دامپزشکی ایران، سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 25، Summer and Autumn 2021)، صص 100 -105
هدف از این مطالعه بررسی اثرات پودر دانه انار بر بافت بیضه مسموم شده با کادمیوم در بلدرچین های ژاپنی بود. در مجموع 270 جوجه بلدرچین ژاپنی در شش گروه قرار گرفتند؛ گروه کنترل، کادمیوم ppm 50 (گروه II)، پودر دانه انار (1 و 0/5درصد؛ گروه های III و IV)، پودر دانه انار1درصد+ کادمیوم ppm 50 (گروه V)، پودر دانه انار 0/5 درصد+ ppm 50 (گروه VI). پارامترهای استریولوژیک، TBARS، سطح کلسترول و تری گلیسیرید در بیضه تعیین شد. اجزای بیضه کاهش قابل توجهی در مساحت سطح و چگالی حجم در گروه های در معرض کادمیوم در مقایسه با گروه کنترل نشان داد(0/5> p). مشخص گردید که در گروه القای کادمیوم، TBARS، سطح کلسترول و تری گلیسیرید در روز 42 در مقایسه با سطح نرمال، به طور قابل توجهی بالاتر بود (0/5> p). نتایج نشان داد که پودر دانه انار می تواند مساحت سطح و تراکم حجم اجزای یاخته زای بیضه را افزایش داده و محتوای TBARS، کلسترول و تری گلیسیرید را در بیضه های مسموم شده با کادمیوم کاهش دهد (0/5> p). این نتایج نشان می دهد که کادمیوم اثرات مخربی بر پارامترهای استریولوژیک و پراکسیداسیون لیپید بر بیضه بلدرچین ژاپنی دارد.
کلید واژگان: بلدرچین ژاپنی, پودر دانه انار, استریولوژی, TBARS, بافت شناسی}Iranian Journal of Veterinary Science and Technology, Volume:13 Issue: 2, Summer and Autumn 2021, PP 100 -105This study aimed to investigate the effects of pomegranate seed powder on cadmium-poisoned testicular tissue in Japanese quail. A total of 270 day-old Japanese quail chicks were assigned to six treatment groups, control group, cadmium 50 ppm (group II), pomegranate seed powder (1 and 0.5 %; groups III and IV, respectively), pomegranate seed powder 1% + Cd 50 ppm (group V), pomegranate seed powder 0.5% + Cd 50 ppm (group VI). Stereological parameters in testes and TBARS, cholesterol, and triglyceride levels were determined. Testicular components showed a significant reduction in area surface and volume density in the cadmium-exposed groups compared with controls (p < 0.05). It was found that in the cadmium induction group, TBARS, cholesterol, and triglyceride levels were significantly higher compared to the normal level (p < 0.05). The results showed that pomegranate seed powder could increase the area surface and volume density of testicular germinal ingredients and decrease the content of TBARS, cholesterol, and triglyceride (p > 0.05) in cadmium poisoning testis. These results show that cadmium has destructive effects and pomegranate seed powder has prevented the development of these effects on stereological and lipid parameters.
Keywords: Japanese quail, Pomegranate seed powder, Stereology, TBARS, histology} -
پژوهش حاضر به منظور، مقایسه آناتومی بافت کلیه و بافت شناسی لوله های پروکسیمال(I وII) و دیستال در دو گونه ماهی قزل آلای رنگین کمان و اسکار انجام شد. قزل آلای رنگین کمان(Rainbow trout)، با نام علمی Oncorhynchus mykiss، از خانواده Salmonidae که جز ماهیان پرورشی و سرد آبی است و اسکار(Oscar) با نام علمی Astronotus ocellatus ، از شناخته شده ترین ماهی های زینتی از خانواده Chichlidae است که از لحاظ تجاری باارزش می باشد. پنج قطعه از هر دو گونه ماهی به صورت تصادفی انتخاب و خصوصیات ماکروسکوپیک و اندازه گیریهای مورفومتریک آنها (Morphometric measurement) ثبت شد. نمونه ها در فرمالین بافر10% فیکس و برشها با ضخامت پنج میکرون آماده سازی شدند و سپس به روش هماتوکسیلن و ایوزین و پریودیک اسید شیف رنگ آمیزی و توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های حاصل از آزمایش، با نرم افزار SPSS و آزمون آماری T-Test (P<0/05)مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. لوله های پروکسیمال و دیستال شناسایی و متغیرها مورد اندازه گیری قرار گرفتند. اندازه هسته سلولهای لوله پروکسیمال I و اندازه قطر خارجی آن در بین دو گونه اختلاف معناداری وجود دارد(P<0/001). از نظر تعداد، اندازه سلول، اندازه هسته، اندازه قطر خارجی و قطر داخلی (لومن) لوله های پروکسیمال II اختلاف معناداری وجود دارد (P<0/001). در بین تعداد و اندازه سلول لوله های دیستال اختلاف معناداری وجود دارد(P<0/001). در هر دو گونه ماهی اندازه هسته، قطر خارجی و داخلی (لومن) لوله های دیستال اختلاف معناداری وجود دارد (P<0/001). با توجه به نتایج بدست آمده، آناتومی و بافت شناسی بافت کلیه در ماهی قزل آلای رنگین کمان و اسکار تفاوت دارد.
کلید واژگان: بافت شناسی, آناتومی, کلیه, قزل آلای رنگین کمان, اسکار}The present study was conducted to compare the histology of renal proximal tubules (I) and (II) in two species (Rainbow trout and Oscar). Rainbow trout, known as Oncorhynchus mykiss scientific name from the Salmonidae family which is cultivated and freshwater. Oscar fish, the scientific name is Astronotus Ocellatus, which is one of the most well-known ornamental fish of the Chichlidae family. Five piece of the two fish species were selected randomly and their macroscopic specification and morphometric measurements were recorded. Samples were fixed in %10 formalin buffer and the cuts were prepared with a thickness of five micron and then they were stained by Hematoxylin and eosin and Periodic acid–Schiff method and studied by light microscopy. The data were analyzed with SPSS software and T-Test statistical test (P <0.05). Proximal and distal tubes were detected and the variables were measured. The size of the cell nucleus and the outer diameter of the proximal (I) had a significant difference (P<0.01). There has been significant difference in the number and the size of cell and its nucleus, the inner and outer diameter of the proximal II between two species (P<0.001). The number, cell size of the distal tubules has been significant difference between two species (P<0.01). The size of the cell nucleus, the inner and outer diameter of the distal tubules have been significant difference between two species (P<0.001). According to the results, the anatomy and histology of kidney tissue are different in the Rainbow trout and Oscar fish.
Keywords: histology, Anatomy, Kidney, Oncorhynchus mykiss, Astronotus Ocellatus} -
زمینه مطالعه
پروفایل لیپوپروتیین پلاسما یکی از مکانیسم های موثر در توسعه ی بافت بیضه و فرآیند اسپرماتوژنز در خروس ها است.
هدفمطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مکمل ال-کارنیتین در جیره ی جوجه خروس های نابالغ بر هیستولوژی بیضه، شاخص های اسپرماتوژنز و لیپوپروتیین های پلاسما در پیک تولید اجرا شد.
روش کار:
12 قطعه خروس مادر گوشتی سویه ی راس (12 هفتگی) به مدت 22 هفته، در یک طرح کاملا تصادفی با دو تیمار (سطوح صفر و 250 میلی گرم بر کیلوگرم ال-کارنیتین در جیره) و شش تکرار استفاده شد. برنامه ی خوراک دهی و نوردهی بر اساس کاتالوگ سویه ی راس 308 انجام گرفت. برای دستیابی به اهداف تحقیق، در سن 34 هفتگی به طور تصادفی چهار پرنده از هر تیمار انتخاب و پس از خونگیری از سیاهرگ زیر بال کشتار شدند. در نهایت غلظت کلسترول، LDL و HDL پلاسما با استفاده از کیت تجاری مخصوص و شاخص های بافتی بیضه (تعداد سلول های اسپرم ساز، سلول های سرتولی، قطر لوله منی ساز، ارتفاع اپی تلیوم منی ساز، ضریب تمایز لوله ای و ضریب اسپرماتوژنز) پس از تهیه مقاطع پارافینی پنج میکرومتری، با نرم افزار SAS بررسی شدند.
نتایجنتایج نشان داد که تعداد لوله های منی ساز و سلول های سرتولی به طور معنی داری تحت تاثیر ال-کارنیتین جیره ای قرار گرفت (05/0>p). مکمل سازی ال-کارنیتین در جیره جوجه خروس ها پیش از بلوغ جنسی باعث افزایش معنی داری در شاخص اسپرماتوژنز (003/0>p)، و شاخص تمایز لوله ای (02/0>p) شد. میزان HDL به طور معنی داری تحت تاثیر مکمل ال-کارنیتین قرار گرفت (007/0>p). یک تمایل به معنی داری در غلظت LDL (09/0=p)، و نسبت HDL/LDL (059/0=p)، بین تیمارها مشاهده شد، ولی بین تیمارها تفاوت معنی داری از لحاظ کلسترول مشاهده نشد.
نتیجه گیری نهایی:
بر اساس نتایج این مطالعه، تغذیه جوجه خروس های نابالغ با 250 میلی گرم ال-کارنیتین توسعه ی بافت بیضه و فرآیند اسپرماتوژنز را بهبود می بخشد.
کلید واژگان: خروس, بافت شناسی, بیضه, لیپوپروتئین ها, ال-کارنیتین}BACKGROUNDPlasma lipoprotein profile is one of the effective mechanisms in testicular tissue development and spermatogenesis process in roosters.
OBJECTIVESThe present study was conducted to investigate the effect of dietary supplementation of l-carnitine during pre-pubertal period on testicular histology, spermatogenesis indexes and plasma lipoproteins of immature cockerels
METHODSA total of twelve Ross broiler breeder males (12 weeks) for 22 weeks in a completely randomized design with two treatments (0, and 250 mg/kg of L-carnitine in the diet) and six replications were used. Feeding program, and photoperiod regimen was performed based on ROSS 308 management handbook. To achieve the objectives of the study, at the age of 34 weeks, four birds were randomly selected from each treatment and after collecting blood samples from the veins under the wings, the birds were slaughtered. Finally, plasma cholesterol, LDL and HDL concentrations using a commercial kit and testicular parameters (number of seminiferous tubules, number of Sertoli cells, height of epithelium seminiferous tubules, seminiferous tubules diameter, spermatogenesis index, and tubular differentiation index) after preparation of 5-μm paraffin sections, were analyzed by SAS software.
RESULTSThe results showed that the number of seminiferous tubules, and the number of Sertoli cells were significantly affected by l-carnitine (p < /em><0.05). L-carnitine supplementation in the diet of immature cockerels before sexual maturity significantly increased the spermatogenesis index (p < /em><0.003) and tubular differentiation index (p < /em><0.02). HDL levels were significantly affected by l-carnitine supplementation (p < /em><0.007). There was a significant tendency in LDL concentration (p < /em>=0.09) and LDL/HDL ratio (p < /em>=0.059) between treatments, but no significant differences were observed in cholesterol concentration between treatments.
CONCLUSIONSAccording to the results of this study, feeding immature cockerels before sexual maturity with 250 mg l-carnitine improves testicular tissue development and spermatogenesis process.
Keywords: Cockerels, testis, Histology, lipoproteins, l-carnitine} -
زمینه مطالعه
یرسینیوزیس یکی از بیماری های باکتریایی شایع در ماهیان است که همه ساله تلفات و خسارات اقتصادی فراوانی به مزارع پرورشی وارد می سازد.
هدفدر بررسی حاضر وضعیت تغییرات شاخص های خون شناسی و آسیب های بافتی روده در ماهیان کلمه خزری (Rutilus caspicus) در مواجهه با باکتری یرسینیا راکری (Yersinia ruckeri) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار:
تعداد 60 عدد ماهی کلمه خزری مولد با میانگین وزنی 1/2±4/63 (گرم) به سه گروه (هر گروه با دو تکرار) شامل یک گروه تیمار، یک گروه شاهد مثبت و یک گروه شاهد منفی تقسیم شدند. ماهیان گروه تیمار به صورت تزریق داخل صفاقی با 107×8 /3 باکتری یرسینیا راکری مورد مواجهه قرار گرفتند. به ماهیان گروه شاهد مثبت سرم فیزیولوژی به صورت داخل صفاقی تزریق شد. هیچ تزریقی در ماهیان گروه شاهد منفی صورت نگرفت.
نتایجعلایم بیماری در روز چهارم پس از مواجهه آغاز شد و 5 روز پس از مواجهه 20 درصد ماهیان گروه تیمار تلف شدند. تلفات در روز 9 پس از مواجهه به 53 درصد رسید. در بررسی های خون شناسی ماهیانی که با یرسینیا راکری مواجه شدند تعداد گلبول های سفید (WBC) به طور معنی داری در مقایسه با گروه شاهد بالاتر محاسبه گردید. همچنین ماهیان گروه تیمار 10 روز پس از مواجهه دچار کم خونی ماکروسیتیک هایپو کرومیک شدند. در بررسیهای بافت شناسی روده، نکروز و جداشدگی اپیتلوم پوششی روده و نفوذ سلول های آماسی از علایم شایع در ماهیان گروه تیمار بود.
نتیجه گیری نهایی:
بر اساس نتایج بررسی حاضر، یرسینیا راکری قادر به ایجاد بیماری حاد در ماهیان کلمه خزری است. لذا پیشگیری و کنترل این بیماری در مناطق آلوده بسیار ضروری است.
کلید واژگان: کلمه خزری, یرسینیوزیس, کم خونی, بافت شناسی, خون شناسی}Intestinal Histology and Haematology of Caspian Roach (Rutilus caspicus) Exposed to Yersinia ruckeriBACKGROUNDYersiniosis is known as one of the most prevalent bacterial diseases in fish, which causes high mortality and economic losses in cultured fish farms every year.
OBJECTIVESThe present study was conducted to investigate the changes in hematological indices and gut histopathology in Caspian roach (Rutilus caspicus) exposed to Yersinia ruckeri.
METHODS60 Caspian roach broodstock with an average weight of 63.4 ± 2.1 g were divided into three groups (with two replicates for each group), including one treatment, one positive control, and one negative control groups. The treatment group was intraperitoneally injected with Yersinia ruckeri bacterium at a dosage of 3.8 × 107 cell/fish. The positive group just received normal saline (0.9 % NaCl) via intraperitoneal injection. No injection was performed in the negative control group.
RESULTSSymptoms appeared on the fourth day after exposure and 20 % of the fish in the treatment group died 5 days after the challenge. Cumulative mortality reached 53 % on day 9 after the challenge. According to hematological analysis, the challenge with Yersinia ruckeri led to a significant increase in white blood cell counts (WBC) compared to the control groups. Moreover, 10 days following exposure, the treatment group experienced hypochromic macrocytic anemia. Gut histopathology was characterized with necrosis and detachment of intestinal epithelial cell and inflammatory cells infiltration in the treatment group.
CONCLUSIONSBased on the obtained results herein, Yersinia rackeri can cause acute disease in Caspian roach; therefore, preventing and controlling this disease is essential for these fish in infected regions.
Keywords: Caspian Roach, Yersiniosis, anemia, Histology, Hematology} -
ریخت شناسی روده بزرگ در پرندگان متفاوت است. این ارگان علاوه بر نقش های تغذیه ای به دلیل تجمعات بافت لنفاوی نقش ایمونولوژیک مهمی دارد. مطالعه حاضر با هدف گسترش دامنه ی دانش بافت شناسی دستگاه گوارش در پرندگان از طریق بررسی های هیستومورفولوژی و هیستومورفومتری ساختمان سکوم و کولون در سنین مختلف جوجه ی شتر مرغ نژاد آفریقایی طراحی و اجرا شد. 36 جوجه شترمرغ در 6 گروه سنی 6 قطعه ای و در سنین یک و پانزده روزگی و یک، سه، شش و دوازدهه ماهگی از مزارع تهران انتخاب شد. نمونه های بافتی از بخش های مختلف سکوم و کولون جدا گردید و پس از انجام مراحل تهیه لام از رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ایوزین استفاده گردید. در سکوم و کولون اپی تلیوم مخاط از نوع استوانه ای و استوانه ای شبه مطبق بوده و تعداد سلول های گابلت با افزایش سن جوجه ها افزایش می یابد. ماهیچه مخاطی در قاعده سکوم نامشخص و نازک ولی در راس سکوم و کولون واضح بود. ضخامت لایه ماهیچه ای همزمان با سن افزایش می یافت و مقاطع عصبی مربوط به شبکه آیورباخ بیشتر در بینابین الیاف لایه طولی طبقه عضلانی دیده شد. تشکیلات لنفاوی نیز در ناحیه پارین و از سن شش ماهگی به بعد بصورت فولیکولار مشاهده گردید. به طور کلی از لحاظ هیستومورفولوژیک، تکامل روده بزرگ در جوجه شتر مرغ ها شباهت بسیاری با سایر پرندگان و بخصوص خانواده سینه پهنان دارد و تفاوتها را می توان در وضعیت ماهیچه مخاطی و چگونگی پراکندگی و ظهور تشکیلات لنفاوی جستجو کرد.
کلید واژگان: بافت شناسی, سکوم, جوجه شتر مرغ, کولون, مورفومتری}The morphology of the large intestine in birds is different. In addition to its nutritional role, because of the existence of lymphatic tissue, it plays an important immunological role. The present study was designed and conducted to expand the histological knowledge of the gastrointestinal tract in birds by evaluating the histomorphology of the cecum and colon at different ages. For this purpose, 36 ostrich chicks were selected in 6 age groups. These samples were selected from slaughterhouses around Tehran at the ages of one and fifteen days and one, three, six, and twelve months. In this study, it was found the epithelium of the cecum is pseudostratified and simple columnar, and the number of goblet cells increases with the age of the chickens. The muscularis mucosa at the base of the cecum was indistinct and thin, but clear at the apex of the cecum and colon. The thickness of the muscular layer increased with age the Auerbach plexus were mostly seen between the fibers of the longitudinal layer of the muscular layer. The lymphatic tissue was also observed in follicular shape in the lamina propria of the cecum from the age of six months. Based on the results, it can be concluded that in general, in terms of histomorphological features, the development of the large intestine in ostrich chickens is very similar to other birds, especially the Struthioniformes. However, the differences can be found in the condition of the muscularis mucosa and the distribution and timing of lymphatic tissue formation.
Keywords: histology, morphometry, Cecum, Colon, Ostrich chickens} -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و سوم شماره 3 (پیاپی 128، پاییز 1399)، صص 31 -40جلوگیری از ورود بافت های غیر مجاز (مانند پوست، استخوان، غضروف، سویا و...) در تولید فرآورده های گوشتی در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این امر بیشتر به منظور شناسایی واحدهای تولیدی متخلف و افزایش اعتماد مصرف کنندگان در رابطه با فرآورده های گوشتی انجام می گیرد. به منظور کنترل مواد تشکیل دهنده این محصولات همراه آزمون های شیمیایی باید از روش بافت شناسی بهره برد. هدف از تحقیق حاضر بررسی توان آزمون بافت شناسی در کاهش تخلفات استفاده از بافت های غیرمجاز در فرآورده های گوشتی (سوسیس، کالباس، همبرگر، کباب لقمه و ناگت) بود. برای این منظور در بازه زمانی سه سال، از ابتدای نیمه دوم سال 1393 تا آخر نیمه اول سال 1396 نمونه های ارسالی به سه آزمایشگاه فعال در زمینه تشخیص بافت های غیرمجاز در سه استان تهران، البرز و اصفهان مورد ارزیابی و ثبت نتایج قرار گرفتند. نتایج نهایی حاصل از ثبت داده ها پس از پایان دوره سه ساله توسط نرم افزارهای آماری مورد ارزیابی و نتایج در قالب نمودار و جدول نشان داده شدند. نتایج نشان دهنده کاهش محسوس استفاده از بافت های غیرمجاز در طول دوره آزمون بود. با ارایه یافته های حاصل از این تحقیق می توان بیان داشت که آزمون بافت شناسی به عنوان یک آزمون تشخیصی به خوبی توانسته بود نقش بازدارندگی خود در استفاده از بافت های غیرمجاز در فرآورده های گوشتی را ایفا کند.کلید واژگان: بافت شناسی, بافت های غیرمجاز, فرآورده های گوشتی}The prevention the using of unauthorized tissues (such as skin, bone, cartilage, soya, etc.) in the production of meat products in recent years has been very much considered. This is done to identify offending production units and increase consumer confidence in meat products. Histological method should be used to control the ingredients of meat products, along with chemical tests. The purpose of this study was to investigate the ability of histological experiments to reduce the violations of the use of unauthorized tissues in meat products (Sausages, Kielbasa, burgers, Kabab Loghmeh and nuggets). For this purpose, in the period of three years, from the second half of 2014 to the end of the first half of 2017, samples were sent to three laboratories for the detection of unauthorized tissues in the provinces of Tehran, Alborz and Esfahan were evaluated and recorded. The final results of the data recording after the end of the three-year period were evaluated by statistical software and the results were presented in the chart and picture. The results showed a significant decrease in the use of unauthorized tissues during the course of the study. By presenting the results of this research, we can be stated that histological examination as a diagnostic test has been able to play a role in preventing the use of unauthorized tissues in meat products.Keywords: Histology, Unauthorized Tissues, Meat Products}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.