جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « نابینایی » در نشریات گروه « پزشکی »
-
مقدمه و اهداف:
با شناخت الگوی استفاده از زمان مادران کودکان نابینا می توان به بهبود سطح سلامت و کیفیت زندگی این مادران کمک کرد. حضور کودک نابینا در خانواده، فشارهای زیادی بر مراقبین، به ویژه مادر وارد می کند. از این رو، شرایط روحی و روانی مادر تحت تاثیر قرار می گیرد و تعادل او را در استفاده از زمان بر هم می زند. در مطالعه حاضر به بررسی الگوی استفاده از زمان مادران کودکان نابینا در مقایسه با مادران کودکان بهنجار پرداخته شده است.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی است. 90 نفر از مادران کودکان 6 تا 14 ساله شهر تهران باتوجه به شرایط ورود به مطالعه، در این پژوهش شرکت کردند. انتخاب مادران از مدارس استثنایی شهید محبی، نرجس، خزاعیلی و مدارس عادی غرب تهران به صورت نمونه گیری دردسترس انجام شد. داده های لازم با استفاده از پرسش نامه »استفاده از زمان مادران» جمع آوری شد. برای مقایسه متغیرها از آزمون های تی مستقل و من ویتنی در سطح خطای 5 درصد و از نرم افزار SPSS نسخه 21 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته هامادران کودکان نابینا نسبت به مادران کودکان بهنجار زمان بیشتری از روز را صرف امور منزل و کودکان می کنند و زمان کمتری را به خواب/استراحت اختصاص می دادند. این عدم توازن کاری ازنظر آماری معنادار بود (0/05≥P).
نتیجه گیریوجود کودک نابینا در خانواده، توازن در مقدار زمان و جنبه های کیفی زمان صرف شده در فعالیت های روزمره را تحت تاثیر قرار می دهد. این نتایج، لزوم توجه به تعادل در استفاده از زمان را به عنوان متغیری از سلامت و کیفیت زندگی در مادران کودکان نابینا و بهنجار نشان می دهد.
کلید واژگان: استفاده از زمان, مادر, کودک, نابینایی}Background and AimsThe presence of a blind child in the family puts a lot of pressure on the caregivers, especially the mother. Therefore, the mother’s mental and emotional condition is affected and disturbs her ability to balance time. By knowing the pattern of time use in mothers of blind children, it is possible to help improve the health and quality of life of these mothers. This study aims to evaluate the time use in mothers of children with blindness compared to the mothers of healthy children.
MethodsThis is a descriptive and cross-sectional study. Ninety mothers of blind and healthy children aged 6-14 years participated in this study. Mothers were selected from among those whose children were in exceptional schools of Shahid Mohebi, Narjes, and Khazaeili and normal schools in West of Tehran, Iran using a convenience sampling method. Mothers’ time use for different activities was evaluated by the Persian version of the Mothers’ time Use questionnaire. The collected data were analyzed in SPSS software versio 21 using independent t-test and Mann-Whitney U test.
ResultsMothers of children with blindness spent more time on household chores and childcare and less time on sleeping/resting compared to the mothers of healthy children (50.0≥P).
ConclusionThe presence of a blind child in the family affects the ability of mothers in balancing the time and the quality of the time spent by them on daily activities. Therefore, there is a need to pay attention to balance of time as a variable of health and quality of life.
Keywords: Time use, Mother, Child, Blindness} -
بررسی اثربخشی بازی و موسیقی بر اضطراب، افسردگی و عزت نفس دانش آموزان با آسیب بینایی دوره دوم ابتداییزمینه و هدف
بررسی اثر بخشی بازی و موسیقی بر اضطراب، افسردگی و عزت نفس دانش آموزان با آسیب بینایی دوره دوم ابتدایی است.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل شصت نفر در گروه سنی نه تا پانزده سال است (11/74=M). روش نمونه گیری با روش کوکران انجام و افراد با آزمون های اضطراب اسپنس، افسردگی کودکان و عزت نفس کودکان بررسی شدند. پس از آن افراد بر اساس سن و نوع آسب بینایی، همتا سازی شده و در نهایت 28 نفر به عنوان نمونه وارد مطالعه شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آماری تحلیل کوواریانس، تی مستقل و تی زوجی استفاده شد.
یافته هامقایسه نتایج پیش آزمون-پس آزمون نشان داد که بازی و موسیقی بر اضطراب، افسردگی و عزت نفس کودکان با آسیب بینایی نقش دارد، اما نتایج تحلیل کوواریانس در گروه آزمایش نشان داد که فقط در متغیر اضطراب تفاوت معنادار ایجاد شده است (0/002=P).
نتیجه گیرینتایج نشان داد که بازی همراه با موسیقی می تواند در کاهش اضطراب کودکان با آسیب بینایی نقش داشته باشد.
کلید واژگان: نابینایی, بازی, موسیقی, اضطراب, افسردگی, عزت نفس}Background and AimsThe objective of this research was the assessment and evaluation of play and music’s effectiveness on the anxiety, depression, and self-esteem of elementary school students (second grade) with visual impairment.
MethodsThe present study was quasi-experimental with pretest and posttest design and with a control group. The statistical population included 60 students in the age range of 9-15 years (mean=11.74 years). The Cochran’s sampling method was performed after screening with the Spence anxiety tests, depression and children’s self-esteem assessment, and age-based peer-to-peer visualization. A total of 28 subjects were selected. The SPSS software and statistical methods of analysis of covariance, independent t-test, and even t-test were utilized for data analysis.
ResultsA comparison of pre- and posttest findings indicated that play and music do have a role in children’s anxiety, depression, and self-esteem of the subjects with visual impairment. However, the covariance analysis findings showed a significant difference only in the anxiety in the experimental group (P=0.002).
ConclusionPlay and music can reduce the anxiety of children with visual impairments.
Keywords: Blindness, music, Play, Anxiety, depression, self-esteem} -
زمینه و هدف
نقاشی نابینایان نشاندهنده تجسمی است که از دنیای پیرامون خود دارند. نابینایان باتوجه به فقدان حس بینایی تصویرسازی ذهنی را جانشین هرگونه تصویرسازی دیداری میکنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل کیفیت بصری در تصاویر ذهنی رسمشده توسط نابینایان بود.
روش بررسیاین پژوهش با روش تحقیق ترکیبی کمی و کیفی صورت پذیرفت. نتایج بهدستآمده از آموزش نقاشی به ده فرد نابینای 12تا18 سال در فاصله زمانی یک سال و از هر هنرمند نابینا ده اثر، درمجموع صد اثر نقاشی بهعنوان نمونه موردی گزینش و بررسی شد. تحلیل توصیفی دادههای کمی براساس شاخصههای بصری همانند رنگ، بافت، خط و سطح، صورت گرفت. از تحلیل نتایج کمی حاصل از نمونههای موردی، ویژگیهای بصری اصلی در آثار نقاشی نابینایان استنباط و شناسایی شد.
یافته ها:
یافتهها نشان داد، تصاویر و فرمهای بهکاررفته در نقاشی نابینا، صرفنظر از بازنمایی اشیاء میتواند بیانگر اندیشهها، احساس و عواطف آنها نیز باشد؛ همچنین استفاده از رنگهای خالص، کاربرد بافت و برجستگی، بهرهجویی از نقطه بهجای خط و ترسیم دوبعدی بهعنوان شاخصههای بصری اصلی در آثار آنها مشهود است. در تحلیل حسی و روانشناختی آثار نقاشی نابینایان ویژگیهای انتزاعگرایی، همنهادی (بهمعنای ساخت مفاهیم پیچیده از عناصر ساده)، زاویه دید ترکیبی، ترکیببندی نامتعارف و نامتناسب، دگرگونی و تحریف صفات مانوس و نمادگرایی، از یافتههای این پژوهش استنباط شد.
نتیجه گیری:
براساس یافتههای پژوهش حاضر، توجه به ویژگیهای نقاشی نابینایان برای کشف جهان درون این افراد ضرورت دارد. نقاشی در افزایش اعتمادبهنفس و تقویت تصویرسازی ذهنی نابینایان دارای نقش موثری است؛ درنتیجه میتوان از آن بهعنوان روش آموزشی مفیدی در نابینایان استفاده کرد.
کلید واژگان: نقاشی نابینا, هنر نابینا, تصویرسازی نابینایان, نابینایی}Background & ObjectivesBlindness always means the inability to perceive the surrounding images and visualize them, which in turn leads to poor sensory perception and social communication. The blind perceives and visualizes the world around them by relying on other senses (hearing, touch, smell, and taste). Thus, the painting of the blind represents an embodiment of the world around them. A review of the literature shows that in the research done so far, the brain ability of the blind in visual visualization, the activity of the visual cortex and its relationship with mental imagery have mainly been studied from a physiological and psychological perspective. In terms of emphasizing the ability of mental visualization in blind people, there are commonalities with this research, with the difference that in the forthcoming research, the focus is on the visual results of this capability. However, the blind and how it is possible to analyze and understand the world of the blind have not been researched in this field. The purpose of the current research was to evaluate and analyze the visual quality of the mental images drawn by the blind.
MethodsThis research was conducted with a combined quantitative-qualitative research method, so that the results obtained from painting education to 10 blind people aged 12 to 18 years have been studied. Paintings had three themes: painting based on a tangible model, imaginary painting, and free painting. It should be noted that the tools, conditions and training hours were the same for all members of this group. A total of 100 paintings have been selected as a case study (10 works from each blind person) and were analyzed descriptively based on visual characteristics: color, texture, line, and surface. From the analysis of quantitative results obtained on case samples, the main visual features in the paintings of the blind were inferred and identified.
ResultsThe research findings showed that, images and forms used in blind painting, regardless of the representation of objects, can also express their thoughts, feelings, and emotions. It is inferred that the use of pure colors, texture, embossing, using dots instead of lines, and 2D drawing were the 4 main visual components in the paintings of the blind. Analyzing the quantitative data of this research and achieving the dominant visual features in the paintings of the blind, as well as its compliance with the views and theories expressed in the theoretical framework, 7 main features were found as features of paintings in the blind: abstractionism, co-institutional (meaning construction of complex concepts from simple elements), hybrid perspective, unconventional and disproportionate composition, use of pure colors, transformation and distortion of familiar traits and symbolism.
ConclusionAccording to the research findings, it is necessary to pay attention to the features of blind people's paintings to discover the world inside these people. Painting has an effective role in increasing self-confidence and strengthening the mental imagery of the blind. As a result, it can be used as a useful educational method for the blind.
Keywords: Blind painting, Blind art, Illustration of the blind, Blindness} -
زمینه و اهداف
در انسداد شریان مرکزی شبکیه (CRAO) معمولا بینایی بیمار در طی چند ثانیه و بدون درد از بین می رود. روش های درمانی که توصیه می شوند عبارتند از پاراسنتز اتاق قدامی (خارج کردن مقداری از زلالیه)، تزریق داخل وریدی استازولامید، استنشاق مخلوط گازی اکسیژن - دی اکسیدکربن و تزریق مستقیم داروهای ترومبولیتیک. یکی دیگر از درمان ها، استفاده از اکسیژن پرفشار است که هدف این مقاله مروری بررسی اثرات این درمان است.
روش بررسیبررسی مقالات و متون در پایگاه های داده پابمد، اسکوپوس و گوگل اسکالر با استفاده از کلید واژه های « انسداد شریان مرکزی شبکیه»، « از دست دادن ناگهانی بینایی»، « از دست دادن بینایی بدون درد» و «درمان با اکسیژن پرفشار در CRAO» انجام شد.
یافته هااکسیژن درمانی اثرات مفیدی را در بهبود حدت بینایی در بیماران CRAO نشان داد.
نتیجه گیریاکسیژن درمانی می تواند به صورت نورموباریک و هایپرباریک باشد. هنگامی که بیماران به اکسیژن 100٪ در فشار نورموبار جواب مناسب ندادند می توان از اکسیژن پرفشار (فشار بالاتر از 1.4 اتمسفر) جهت درمان بیماران استفاده کرد.
کلید واژگان: درمان با اکسیژن پرفشار, نابینایی, انسداد شریان مرکزی شبکیه, شریان افتالمیک}EBNESINA, Volume:23 Issue: 3, 2021, PP 63 -71Background and aimsIn the Central Retinal Artery Occlusion (CRAO), the patient's vision usually disappears within a few seconds without pain. Recommended treatments include anterior chamber paracentesis (the removal of fluid from the anterior chamber), the intravenous injection of acetazolamide, breathing a mixture of oxygen as well as carbon dioxide, and direct injection of thrombolytic agents. Another treatment is the use of high pressure oxygen. In this review article, we will examine the effects of such treatment.
MethodsA review of articles and texts was done in Pubmed, Scopus, and Google scholar using key words, "central retinal artery occlusion" "sudden vision loss", "painless vision loss", and "hyperbaric oxygen therapy in CRAO".
ResultsOxygen therapy showed beneficial effects in improving visual acuity in CRAO patients.
ConclusionOxygen therapy can be normobaric and hyperbaric. When patients do not respond well to 100% oxygen at normal pressure, Hyperbaric oxygen (pressure above 1.4 atmospheres) can be used to treat patients.
Keywords: Hyperbaric Oxygen Therapy, Blindness, Central Retinal Artery Occlusion, Ophthalmic Artery} -
استراتژی های منحصر به فرد ابداعی توسط کم بینایان و نابینایان ایرانی در انجام فعالیت های روزمره زندگیاهداف
این مطالعه در جهت افزایش کیفیت زندگی و به منظور بررسی تجربیات افراد کم بینا و نابینا، از راهکارها و استراتژی های مقابله ای منحصر به فرد، برای انطباق با کم بینایی و نابینایی صورت پذیرفت.
روش بررسیاین پژوهش به صورت کیفی و از نوع تحلیل محتوا انجام شد. افراد شرکت کننده به صورت هدفمند، از بین افراد مبتلا به اختلالات بینایی ساکن در شهر تهران انتخاب شدند که به مرکز تحقیقات کم بینایی دانشگاه علوم پزشکی ایران، مراجعه کرده بودند، با هرکدام از این افراد به صورت جداگانه مصاحبه ای با کمک پرسش نامه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. مصاحبه به صورت پرسش نامه، شامل سوالات کلی نیمه ساختاریافته، در مورد برخی زمینه های زندگی روزمره و با هدف کشف تجربیات خود افراد کم بینا و نابینا، صورت گرفت. در طراحی سوالات، سعی شد تا افراد شرکت کننده بتوانند کاملا مستقل و بدون دخالت نظر مصاحبه گر، تجربیات خودشان را آزادانه بیان کنند. صحبت ها در حین مصاحبه به صورت فایل صوتی ضبط شد. پس از انجام هر مصاحبه، فایل صوتی به متن تبدیل شد. بر اساس روش تحلیلی مضمونی از نوع تحلیل محتوا، آنالیز انجام شد. به این صورت که پس از نوشته شدن مصاحبه ها، کلمات و جملات کلیدی شرکت کنندگان، از داخل متون اصلی بیرون کشیده شد و استراتژی ها و مفاهیم استخراج شده از آن جملات، مشخص شد. به تدریج که بر مفاهیم اضافه می شد، مفاهیم مشترک، در یک دسته بندی قرارگرفت و پس از رسیدن به اشباع، یعنی زمانی که دیگر هیچ مفهوم جدیدی در جملات پیدا نشد، مصاحبه ها به پایان رسید. با بررسی استراتژی ها و مفاهیم مشابه در یک گروه، زیرمقوله ها به دست آمدند و در ستونی جداگانه دسته بندی شدند و درنهایت، زیرمقوله های مشابه نیز در یک دسته بندی کلی تر قرار گرفتند و مضامین یا همان استراتژی های اصلی، مشخص شدند.
یافته هادر مطالعه حاضر، از هجده نفر نابینا و کم بینای متوسط تا شدید، مطابق با معیار ورود به پژوهش، مصاحبه به عمل آمد. از این هجده نفر، نه نفر زن و نه نفر مرد بودند. میانگین و انحراف معیار سنی این افراد 11± 39/5 سال بود که جوان ترین آن ها فردی 22ساله و مسن ترین آن ها فردی 66ساله بود. هفت نفر نابینا، هفت نفر کم بینای شدید و چهار نفر کم بینای متوسط بودند. مدت زمانی که این افراد به نابینایی یا کم بینایی مبتلا بودند، بیشتر از پنج سال بود. سطح تحصیلات در این افراد نیز متفاوت بود. هفت نفر دارای مدرک تحصیلی کمتر از دیپلم و یازده نفر نیز دارای مدرک تحصیلی دیپلم و بالاتر از آن بودند. همچنین سعی شد با افراد کم بینا و نابینا که عوامل نابینایی متفاوتی داشتند مصاحبه شود. کاهش بینایی، در بعضی افراد از بدو تولد و در بعضی دیگر اکتسابی بود. از بررسی جملات کلیدی، هشت مضمون اصلی یا استراتژی برای انطباق با کم بینایی و نابینایی به دست آمد که عبارت اند از: اعتماد به دیگران، حواس جایگزین، مراقبت از بینایی، استفاده از تکنولوژی، بهینه سازی محیط زندگی و سازگاری با کم بینایی و نابینایی، عدم انجام یک فعالیت مشخص، افزایش هوش هیجانی و به کارگیری هوش و حافظه.
نتیجه گیریاستراتژی های ابداعی توسط کم بینایان و نابینایان ایرانی کاملا شخصی و ابتکاری هستند و نقش بسیار موثری در افزایش کیفیت زندگی آن ها دارد. بر اساس اظهارات خودشان بسیاری از مشکلات روزمره زندگی را با همین استراتژی ها بر طرف می کنند.
کلید واژگان: استراتژی های مقابله ای, کیفیت زندگی, اختلالات بینایی, کم بینایی, نابینایی}ObjectiveThis study was conducted to investigate the strategies used by visually impaired and blind people in Iran to cope with difficulty performing daily living activities.
Materials & MethodsThis research is a qualitative study using a content analysis method. The participants were 18 visually impaired and blind people who were purposefully selected from those referred to the Visual Aid Research Center of Iran University of Medical Sciences in Tehran City, Iran. A semi-structured interview was first used using general questions about some daily living activities to discover the participants’ experiences. Attempts were made to allow participants to express their experiences independently without the help of the interviewer. The interviews were recorded as an audio file. After the interview, the audio files were transcribed and analyzed using thematic content analysis. The key sentences were extracted from the main texts, and the strategies or concepts extracted from those sentences were identified. Common strategies were put under one category. After the data saturation, when no new concept was found in the sentences, the interviews ended. By examining similar strategies in a category, subcategories were defined, and finally, similar subcategories were placed in a more general category, and the main themes or strategies were identified.
ResultsThe Mean±SD age of the participants was 39.5±11 years, ranging from 22 to 66 years. Of 18 participants, 7 were blind, 7 had severe visual impairment, and 4 had moderate visual impairment. Their duration of blindness or visual impairment was more than five years. In terms of education, 7 had no high school diploma, and 11 had a high school diploma or higher degree. Vision loss was congenital in some subjects and acquired in others. We extracted 8 main themes or strategies used by the subjects to cope with difficulty performing daily living activities. These themes are trust in others, use of alternative senses, efficient vision care, use of technology, optimization of the living environment, avoiding a specific activity, increasing emotional intelligence, and use of intelligence and memory.
ConclusionThe strategies used by the visually impaired and blind people in Iran are entirely personal and innovative and play an influential role in increasing their quality of life. According to their own statements, these strategies can solve their many problems in performing daily living activities.
Keywords: Coping strategies, Quality of life, Visual impairment, Low vision, Blindness} -
مجله دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال سی و سوم شماره 2 (پیاپی 103، تابستان 1399)، صص 102 -107زمینه و هدف
پوسیدگی دندانی یکی از بیماری های رایج دوران کودکی است که بر کیفیت زندگی تاثیر قابل توجهی دارد. با وجود مشکلات متعدد و چالش هایی که برای ارایه خدمات دندانپزشکی برای نابینایان وجود دارد ضرورت آموزش بهداشت دهان و دندان به کودکان نابینا کاملا مشخص می باشد. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت بهداشت دهان کودکان نابینا قبل و بعد از آموزش با استفاده از روش های آموزشی مخصوص نابینایان است.
روش بررسیدر این مطالعه نیمه تجربی 50 کودک نابینای 8 تا 12 ساله به روش سیستماتیک انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل (25 نفر در هر گروه) تقسیم شدند. سپس پلاک ایندکس Sillness&Loe در همه 50 نفر اندازه گیری شد و پس از آموزش روش چرخشی مسواک زدن در 3 جلسه با فواصل دو هفته به روش hand over hand و بریل به گروه مداخله، در آخر مجددا پلاک ایندکس هر دو گروه ثبت شد. از آزمون های آماری ANOVA, T-test, Mann -Whitney استفاده شد (05/0=α).
یافته ها:
در ابتدا میانگین پلاک ایندکس گروه مداخله 52/0±03/2و در انتهای مطالعه 34/0±23/1بود (001/0<p). شاخص مذکور در گروه کنترل قبل از مداخله 49/0±26/2 و در انتهای مطالعه 44/0±19/2 بود. تغییرات پلاک ایندکس بین دو گروه نیز معنی دار بود (001/0<p).
نتیجه گیری:
آموزش بهداشت سبب تغییرات مطلوب پلاک ایندکس در کودکان نابینا می شود.
کلید واژگان: اختلال بینایی, نابینایی, کودک, نوجوان, آموزش, بهداشت دهان و دندان}Background and AimsDental caries is a common childhood disease with a considerable effect on quality of life. In visually imparted children oral health and dental treatments are more complicated. To prevent oral diseases, it is necessary to educate visually impaired children. The aim of this study was to evaluate the effects of oral hygiene training on oral health status in visually impaired children.
Materials and MethodsIn this semi experimental study, 50 visually impaired children 8 to 12 years old were systematically recruited from visually impaired exceptional schools. Participants were randomly allocated into two control and study groups (25 each). Sillness and Loe plaque index was recorded in all 50 children at baseline and after intervention and follow up periods. The study group received oral hygiene instructions (rolling toothbrush technique) using Braille booklets and hand over hand education. The training repeated three times with two weeks’ intervals and at the end Plaque Index was measured in both groups ANOVA, T-test and Mann Whitney tests were employed to compare intra and inter groups statistical analyses. (α=0.05).
ResultsAt the baseline, the mean plaque index score in the study group was 2.03±0.52 which decreased to 1.23±0.34 at the end of the intervention (P<0.001). Initially, in control group, the Plaque Index score was 2.26±0.49 which was 2.19±0.44 at the end of the study. Changes in Plaque Index scores were statistically significant between two groups. (P<0.001).
ConclusionIt was concluded that oral hygiene instructions using visually impaired specific training methods improved Plaque Index in these children.
Keywords: Visually impaired, Blindness, Child, Adolescent, Education, Oral hygiene} -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و هشتم شماره 8 (پیاپی 168، آبان 1399)، صص 2922 -2933مقدمه
اندازه گیری متغیرهای فشار کف پایی را می توان برای ارزیابی بارهایی که بدن انسان در فعالیت های عادی مانند پیاده روی یا وضعیت های پرتحرک تر مانند ورزش انجام می شود، مورد استفاده قرار داد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه متغیرهای فشار کف پایی در افراد نابینا و سالم با چشمان باز و بسته طی راه رفتن بود.
روش بررسیپژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. نمونه آماری شامل13 مرد نابینا با میانگین سنی 3/28±29/05 سال و 17 مرد سالم با میانگین سن 1/31±24/22 سال انتخاب و به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای فشار کف پایی طی مرحله راه رفتن از دستگاه فوت اسکن RS Scan ساخت کشور بلژیک استفاده شد. داده های متغیرهای فشار کف پایی با فرکانس نمونه برداری 300 هرتز ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی زوجی برای مقایسه میانگین های درون گروهی و از آزمون تی مستقل برای مقایسه میانگین های بین گروهی با استفاده از نرم افزار آماری version 16 SPSS استفاده شد.
نتایجنتایج نشان داد نیروی عمودی عکس العمل زمین در مرحله برخورد پاشنه با زمین در افراد نابینا در مقایسه با افراد سالم چشم بسته طی راه رفتن 45/89 درصد دیرتر به اوج می رسد (0/023>p). نیروی عمودی در افراد نابینا در مقایسه با افراد سالم چشم بسته 38/97 درصد دیرتر به اوج میانه اتکا می رسد (0/013>p). اوج نرخ بارگذاری عمودی در افراد نابینا در مقایسه با افراد سالم با چشمان بسته در طی مرحله راه رفتن 41/65 درصد کمتر بود (0/003>p).
نتیجه گیری:
افراد نابینا مادرزادی در مقایسه با افراد سالم با چشمان بسته زمان اتکای کمتری دارا بودند، به نظر می رسد کاهش زمان اتکا در راه رفتن مربوط به تقویت سایر حواس باشد که نیاز به تحقیقات بیشتر است.
کلید واژگان: نابینایی, پا, تجزیه و تحلیل راه رفتن}Journal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:28 Issue: 8, 2020, PP 2922 -2933IntroductionMeasurement of foot pressure variables can be used to assess the loads to which the human body is subjected in normal activities, like walking, or in more demanding situations such as sports. The purpose of this study was to compare the foot pressure variables in blind and healthy individuals with open and closed eyes during walking.
MethodsThe present study was a quasi-experimental and laboratory study with pretest-posttest design. The statistic samples included 13 blind men with the mean age of 29.05±3.28 years and 17 healthy men with the mean age of 24.22±1.31 years participated in this study and were selected by available sampling method.. A foot scan (RS Scan International, Belgium) set was used for measuring planter pressure during walking. Variables data were recorded at a sampling frequency of 300 Hz. For data analysis, paired t-test was run to compare the means within the group; also, independent t-test run to compare the means between the groups using SPSS ver. 16 statistical software.
ResultsThe results showed that the peak reaction time of the ground reaction force during the heel contact phase was 45.89% higher than blind people compared to the normal participants (p<0.023). The time to peak of vertical force during mid stance in the blind people was 38.97% more than in normal people with closed eyes (p<0.013). The peak vertical loading rate in the blind people was 41.65% lower than normal participants with closed eyes while walking (p<0/003).
ConclusionCongenital blind people have less stance time in comparison with the healthy people with closed eyes. Decreased walking stance time seems to be related to improved their other senses that requires further research.
Keywords: Blindness, Foot, Gait Analysis} -
زمینه و هدف
نابینایی از جمله معلولیت هایی است که پیامدهای منفی روانی، عاطفی و اجتماعی زیادی را به همراه دارد. آموزش خودمراقبتی در نابینایان می تواند در بهبود وضعیت روانی و اجتماعی کودکان مثمر ثمر باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش خودمراقبتی اورم بر خودپنداره بدنی و انزوای اجتماعی کودکان نابینا انجام شد.
روش بررسیمطالعه ی مداخله ای تک گروهی با طرح قبل و بعد که بر روی 28 نفر از کودکان نابینا در مدرسه نابینایان سامانی شهر اصفهان در سال 1397 انجام شد. برنامه آموزشی خودمراقبتی بر اساس الگوی اورم در قالب 6 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی، در قالب 4 گروه 7 نفره به روش سخنرانی و پرسش و پاسخ ارایه شد سپس سنجش خودپنداره بدنی و انزوای اجتماعی این کودکان به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های پیرز- هریس و آشر قبل و بلافاصله بعد از مداخله ارزیابی و ثبت شد. در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون ویلکاکسون و رگرسیون خطی ساده انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که هیچ کدام از ابعاد خودپنداره بدنی و انزوای اجتماعی کودکان بعد از آموزش خودمراقبتی اورم نسبت به قبل از آن تغییر معناداری نداشته است (0/05< P). همچنین در بررسی همبستگی بین عواملی نظیر سن، جنس کودک و یا اطلاعات پایه والدین ارتباط معناداری با میزان تغییرات خودپنداره بدنی و انزوای اجتماعی در کودکان یافت نشد (0/05< P).
نتیجه گیرینتایج نشان داد آموزش خود مراقبتی اورم تاثیری بر خودپنداره بدنی و انزوای اجتماعی در کودکان نابینا تاثیری نداشته است.
کلید واژگان: نابینایی, خودمراقبتی اورم, خودپنداره بدنی, انزوای اجتماعی}Background and AimsBlindness is one of the disabilities that has a major impact on the individualchr('39')s ability to function in everyday life and has psychological, emotional, cognitive, and social consequences. Self-care education in the blind kids can be effective in improving childrenchr('39')s mental and social status. Therefore, the aim of this study is to investigate the effect of Orem’s self-care education on physical self-concept and socio-social isolation.
MethodsA single-group interventional study with pre- and post-test design was conducted on 28 blind children at Samani Blind School in Isfahan in 2018. The Orem self-care curriculum was presented in a 6 sections (each section 60 minutes) in 4 group 7-person with lecture and question-and-answer method. Then, self-concept and social isolation of these children were assessed using Pierce-Harris questionnaires Usher was assessed and recorded before and immediately after the intervention. Finally, data were analyzed by SPSS software using Wilcoxon test and simple linear regression.
ResultsThe results showed that none of the dimensions of physical self-concept and social isolation of children after Orem self-care education had a significant change compared to the previous one. None of the factors studied such as age, child gender or parental baseline information had significant effect on the rate of these children changing of physical self-concept and the social isolation.
ConclusionAlthough Oremchr('39')s self-care education causes changes in the mean score of body self-concept and social isolation in blinded children but this change is not significant. In addition, it seems that by increasing the time for educational intervention, better results can be obtained.
Keywords: Blindness, Orem's Self-care Model, Physical Self-concept, Social Isolation} -
نشریه طب جانباز، پیاپی 43 (بهار 1398)، صص 109 -115اهدافسالمندی دوره اجتناب ناپذیر زندگی بشر است که همراه با کاهش توانایی، افزایش وابستگی و استعداد ابتلا به انواع بیماری ها است. افرادی که با مصدومیت های طولانی مدت قبلی این دوره را تجربه می کنند، با مشکلات مضاعفی روبه رو هستند. هدف این مطالعه، مقایسه کیفیت زندگی و فعالیت های روزمره جانبازان یک چشم نابینای میانسال و سالمند بود.ابزار و روش هااین مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1394 بین 1271 جانباز یک چشم نابینا در 19 استان کشور انجام شد که با نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به دو گروه میانسال (بین 40 تا 59 سال) و سالمند (60 سال و بالاتر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های کیفیت زندگی، توانایی انجام فعالیت های روزمره (ADL) و فعالیت های پیچیده روزمره (IADL) بود. آنالیز داده ها توسط نرم افزار SPSS 23 و با استفاده از آزمون های T مستقل و من ویتنی یو انجام شد.یافته هامیانگین سن در جانبازان میانسال و سالمند به ترتیب 4.1±46.3 و 7.9±68.7 سال بود. در کیفیت زندگی، در بعد فیزیکی (0.010=p) و سه حیطه عملکرد جسمانی (0.001>p)، محدودیت در نقش جسمانی (0.003=p) و نشاط (0.002=p) میان دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت. در ADL، در هر دو گروه کمترین استقلال مربوط به جابه جایی و تحرک در سطوح ناهموار بود. به جز کنترل دفع، در تمامی فعالیت ها نمرات دو گروه اختلاف معنی دار داشت (0.001>p). در IADL، بیشترین وابستگی مربوط به شستن لباس بود و به جز انجام امور منزل، در تمامی حیطه ها اختلاف معنی دار میان دو گروه مشاهده شد (0.05>p).نتیجه گیریسطح کیفیت زندگی، توانایی انجام فعالیت های روزمره و فعالیت های پیچیده روزمره در سالمندان یک چشم نابینا نسبت به گروه میانسال کمتر است.کلید واژگان: سالمند, میانسال, نابینایی, کیفیت زندگی, جانباز}AimsAging is an inevitable part of human life, which is associated with reduced ability, increased dependence, and susceptibility to a variety of diseases. Those who experience this period with previous long-term injuries are exposed to more difficulties. The aim of this study was to compare the quality of life and the ability to perform daily activities in elderly and middle-aged monocular veterans.Instruments and MethodsThis descriptive cross-sectional study was conducted in 2015 among 1271 monocular veterans in 19 provinces of the country, who were selected by available sampling. The participants were divided into two groups: middle-aged (between 40 and 59 years) and elderly (60 years and older). The research tools were quality of life, activities of daily living (ADL), and instrumental activities of daily living (IADL). The data were analyzed by SPSS 23 software, using independent t-test and Mann-Whitney test.FindingsThe mean age of the middle-aged and elderly veterans was 46.3±4.1 and 68.7±7.9 years, respectively. In quality of life, there was a significant difference in physical dimension (p=0.010) and 3 areas including physical functioning (p<0.001), limitation in physical role (p=0.003), and vitality (p=0.002) between two groups. In ADL, in both groups, the least independence was related to transfer and mobility on uneven surfaces. Except for the bowel control, there was a significant difference between two groups on all activities (p<0.001). In IADL, the highest dependency was on laundry and except for housekeeping, there was a significant difference between the two groups in all areas (p<0.05).ConclusionThe levels of quality of life, the ability to perform daily activities, and instrumental daily activities are lower in elderly monocular veterans compared to the middle-aged group.Keywords: Elderly, Middle-aged, Blindness, Quality of Life, Veteran}
-
مقدمهرتینوپاتی ناشی از نارسی نوزاد به عنوان عارضه ای از اکسیژن درمانی در نظر گرفته می شود که در صورت عدم تشخیص و درمان به موقع ممکن است منتهی به نابینایی گردد. هدف از مطالعه حاضر، معرفی دوقلوهای پسری است که در زمینه رتینوپاتی ناشی از نارسی و عدم آموزش کافی به والدین، نابینا شدند.
معرفی بیمار: مادر جوانی با حاملگی اول از نوع دوقلویی و با شکایت از پارگی کیسه آب و فشار خون بالا به زایشگاه مراجعه کرده و زایمان می کند. حاصل این زایمان واژینال، دو نوزاد پسر 28 هفته بودند که به دلیل زایمان زودرس، پس از ده روز اکسیژن تراپی، مرخص گردیدند. مادر دو ماه پس از تولد نوزادان، متوجه عدم پاسخ آنها به نور می شود و پس از مراجعه به پزشک، رتینوپاتی نارسی، تشخیص داده می شود. نوزادان به درمان جواب نداده و هر دو نابینا می شوند. مادر دوقلوها، علل تاخیر در مراجعه خود را بی اطلاعی و سهل انگاری تیم مراقبتی در خصوص آموزش پس از ترخیص و عدم پیگیری آنها می داند.نتیجه گیریبرای پیشگیری از رتینوپاتی نارسی، آموزش والدین در خصوص نارسی و عوارض آن و نیز پیگیری دقیق نوزادان نارس بعد از ترخیص، ضروری به نطر می رسد.کلید واژگان: رتینوپاتی نارسی, دوقلویی, نابینایی}IntroductionRetinopathy due to prematurity (ROP) is considered as a complication of oxygen therapy that may be leading to blindness, in case of failure to diagnose and treat in time. The aim of this study was to introduce the boy twins who turned blind due to retinopathy resulting from child prematurity and parents insufficient education.
Case Report: A 20-year-old mother, experiencing her first pregnancy, which was of twins type, and with complaints from rupture of membranes and high blood pressure, referred to a birth center and delivered. The result of this vaginal birth was two boys that were 28 weeks old and went through ten days of oxygen therapy, due to preterm delivery, and then were discharged. Two months after the birth to twins, the mother noticed their lack of response to light and after going to the doctor, retinopathy due to prematurity was diagnosed. Babies did not respond to treatment and both turned blind. The twins mother considers the lack of her awareness and negligence of the care team regarding post-clearance education and lack of follow up as the reasons for the delay in her referring to the hospital.ConclusionPrevention of precocious retinopathy requires parental education about prematurity and its complications, as well as precise follow up of preterm infants after discharge.Keywords: Retinopathy of Prematurity, Twin, Blindness} -
زمینه و اهداف
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین عوامل آمادگی جسمانی و وضعیت بدنی کودکان نابینا، ناشنوا و عادی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه همبستگی، 16 کودک نابینا و30 ناشنوا (6-12ساله) و60 کودک سالم شرکت نمودند. آمادگی جسمانی با آزمونهای تست پله سه دقیقه ای، قدرت پنجه غالب، دراز نشست، خمش و رسش و بالا بردن تنه و قوسهای ستون فقرات با اسپینال موس و وضعیت سر و شانه توسط تصویربرداری ارزیابی شد. تحلیل داده ها توسط آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0=α صورت گرفت.
یافته هادر کودکان نابینا بین شاخص توده بدنی و کایفوز، قدرت پنجه غالب و شانه گرد، انعطاف پذیری کمر و همسترینگ با شانه نابرابر و بین انعطاف پذیری تنه با لوردوز ارتباط معناداری وجود دارد (05/0≥p). در ناشنوایان بین شاخص توده بدنی و کایفوز، اوج اکسیژن مصرفی با اسکولیوز پشتی، شانه نابرابر و شانه گرد، استقامت عضلانی با اسکولیوز پشتی و سر به جلو، قدرت عضلانی با اسکولیوز پشتی و کمری، انعطاف پذیری کمر و همسترینگ با شانه نابرابر و شانه گرد، بین انعطاف پذیری تنه با کایفوز، اسکولیوز پشتی و کمری و سر به جلو ارتباط وجود دارد (05/0≥p). در کودکان سالم بین قدرت پنجه غالب با کایفوز و اسکولیوز پشتی، انعطاف پذیری تنه با اسکولیوز پشتی و قدرت پنجه غالب با لوردوز و انعطاف پذیری تنه با لوردوز ارتباط مشاهده گردید (05/0≥p).
نتیجه گیریهمبستگی بین آمادگی جسمانی و وضعیت بدنی کودکان بخصوص نابینایان و ناشنوایان، توجه به ابعاد آمادگی جسمانی و وضعیت بدنی در برنامه های تربیت بدنی در مدارس و هدایت آنها بسوی فعالیتهای ورزشی مناسب را ضروری می سازد.
کلید واژگان: آمادگی جسمانی, وضعیت بدنی, نابینایی, ناشنوایی, کودک, همبستگی}Background and ObjectivesThe aim of this study was determination of the relationship between fitness and posture alignment in blind and deaf children.
Material andMethodsSixteen blind, 30 deaf and 60 healthy children (6-12 years) were participated in this study. Physical fitness was examined with 3minute step test, sit ups, hand grip strength test, sit-and-reach and trunklifting. Spinal curvature was assessed with spinal mouse, and head and shoulder posture was assessed with photography. Pearson correlation test was used (α=0/05) for data analyzing.
ResultsResults of this study showed that there was relationship between the BMI and kyphosis, hand grip strength and FSP, Flexibility and uneven shoulder, flexibility and lordosis in blind children. In deaf children, there was relationship between the BMI and kyphosis, VO2 peak and scoliosis, uneven shoulder and FSP, muscle endurance and thoracic scoliosis and FHP, muscle strength and scoliosis, flexibility and uneven shoulder and FSP, trunk flexibility and kyphosis, scoliosis and FHP. In normal children, there was relationship between the hand grip strength, kyphosis, scoliosis and lordosis and between trunk flexibility lordosis and scoliosis.
ConclusionThe relationship between the Physical fitness and posture in blind and deaf children necessitates the attention to both physical fitness and corrective exercises in physical education programs in schools and guiding these children toward appropriate sporting activities.
Keywords: Physical Fitness, Posture, Deafness, Blindness, Child, Correlation} -
مقدمهدرون دادهای بینایی در فرایند پاسخ حرکتی سیستم عصبی- عضلانی مرکزی، در وظایف مختلف حرکتی نقش مهمی دارند. شناسایی اثر فقدان اطلاعات بینایی در افراد نابینا هنگام راه رفتن، می تواند در طراحی توان بخشی و اصلاح الگوی حرکتی آن ها موثر باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های فضایی- زمانی، تقارن گام برداری افراد سالم و نابینا و شناسایی اثر بستن چشم در راه رفتن افراد سالم بود.مواد و روش هاتعداد 10 نفر نابینا و 10 نفر سالم با سن، قد و وزن مشابه در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای کینماتیکی فضایی- زمانی راه رفتن آزمودنی ها در شرایط راه رفتن افراد نابینا بدون عصا و راه رفتن افراد سالم با چشم باز و چشم بسته محاسبه گردید. تفاوت بین گروه ها و دو موقعیت گام برداری با استفاده از روش Repeated measures و با سطح معنی داری 05/0 P < شناسایی شد.یافته هاطول گام و طول قدم و سرعت گام برداری در افراد نابینا کمتر از گروه سالم با چشم باز بود (050/0 >P ). همچنین، طول گام و طول قدم و نیز زمان گام افراد سالم در شرایط چشم بسته، بزرگ تر از این مقادیر در افراد نابینا بود. در گروه سالم متغیرهای زمان گام و زمان قدم، زمان حمایت تک اتکایی و زمان نوسان با بستن چشم افزایش و Cadence کاهش یافت. همچنین، شاخص عدم تقارن در افراد سالم با چشم بسته در متغیرهای مدت زمان اتکای یک پا، زمان نوسان و زمان جدا شدن پنجه از زمین، تقارن بیشتری در مقایسه با افراد نابینا داشت.نتیجه گیرینابینایی با کاهش سرعت راه رفتن، طول گام و قدم همراه است. بستن چشم در افراد سالم موجب افزایش زمان گام، زمان حمایت تک اتکایی، زمان نوسان و کاهش Cadence می گردد. متغیرهای طول گام و قدم و زمان گام برداری در افراد سالم با چشم بسته بزرگ تر از این مقادیر در نابینایان بود. به نظر می رسد نقش گیرنده های حسی- عمقی در نابینایان بیشتر از افراد سالم است.کلید واژگان: راه رفتن, نابینایی, چشم بسته, متغیرهای فضایی, زمانی}IntroductionVisual inputs in the neuromuscular response process of the central nerve system have an important role in various motor tasks. The identification of the influence of lack of visual input on gait in blind people may be useful in rehabilitation planning and correction of gait pattern. The aims of this study were to compare spatio-temporal variables and the symmetry index of gait among blind and healthy individuals, and investigate the effects of closing the eyes on kinematics of gait in healthy subjects.
Material andMethodsIn the present study, 10 blind and 10 healthy subjects with similar age, height, and mass participated. Spatio-temporal variables of gait were measured in blind subjects without a cane and in normal subjects with and without vision. The differences between the two groups and the two walking conditions were determined through repeated measure and significance level of PResultsStride length, step length, and gait velocity were lower in blind individuals than healthy individuals with vision (PConclusionBlindness is accompanied with reduced walking speed and step and stride length. Lack of vision in healthy subjects, caused increased stride time, single support time, and fluctuation time and decreased cadence. Stride length, step length, and stride time in healthy subjects without vision were greater than in blind individuals. It seems that the role of proprioceptive receptors is more pronounced in blind individuals than normal individuals.Keywords: Gait, Blindness, Without vision, Spatio, temporal variables} -
شناسایی عوامل رفتاری پیشگیری کننده از نابینایی در روستای چهاربرج شهرستان اسفراین مبتنی بر الگوی بزنفزمینه و هدفاختلال بینایی، بار اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی در سراسر جهان تحمیل می کند. اولین قدم در جهت پیشگیری و مهار نابینایی، شناخت وضعیت کنونی و علل اصلی نابینایی است. روستای 1٪ گزارش شده است. این پژوهش با / چهاربرج در شمال شرقی ایران است که شیوع نابینایی در آن 1 هدف شناسایی عوامل رفتاری پیشگیری کننده از نابینایی در روستای چهاربرج شهرستان اسفراین مبتنی بر الگوی بزنفطراحی و اجرا شد.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی– تحلیلی از نوع مقطعی، تعداد 330 نفر از خانواده های ساکن روستای چهاربرج، در گروه سنی 15 تا 64 سال با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به سه گروه دسته بندی شدند: افراد مجرد، افراد ازدواج کرده بعد از آزمایش تشخیص ژن نابینایی و افرادی که قبل از آزمایش تشخیص ژن نابینایی ازدواج کرده بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس مدل بزنف تنظیم و روایی و پایایی آن تائید شده بود. پرسشنامه از طریق وو با آزمون های آماری همبستگی پیرسون، کای اسکوئر، SPSS مصاحبه تکمیل شدند. داده هابا نرم افزار 16 تجزیه وتحلیل شدند. p <0/ تی مستقل و آنالیز واریانس با سطح معناداری 05یافته هانمره آگاهی و دیگر سازه های الگوی مدل بزنف در زمینه پیشگیری از نابینایی درحد مطلوبی نبود. دوری آزمایشگاه و عدم تمایل ازدواج افراد خارج از منطقه با ساکنین چهاربرج به علت ترس از نابینایی فرزند از عوامل ممانعت کننده در پیشگیری از نابینایی بودند. تاثیرگذارترین هنجارهای انتزاعی توصیه پزشکان و کارکنان بهداشتی به انجام آزمایش بود. آگاهی با نگرش و عوامل قادرکننده و نگرش با عوامل قادرکننده در سه گروه موردبررسی همبستگی مستقیم و معنادار داشتند. در گروه اول، آگاهی و نگرش با قصد رفتار، همبستگی مستقیم و معنادار داشت. در گروه دوم، آگاهی و عوامل قادرکننده با رفتار همبستگی مستقیم و معنادار داشت.نتیجه گیریبا آموزش چگونگی رخداد نابینایی و راه های پیشگیری از آن، بایستی هنجارها و به دنبال آن نگرش و قصد رفتاری مناسببا توجه به بینش قابل پیشگیری بودن بیماری را در ساکنین روستا و بعضا کل شهرستان ایجاد نمود. البته با توجه به اهمیت فراهم بودن امکانات در ایجاد یک رفتار، باید در برنامه ریزی و سیاست های کلان کشوری، امکانات و شرایطی جهت انجام هر چه راحت ترآزمایش های دقیق در زمینه پیشگیری از نابینایی در منطقه موردبررسی فراهم شود.
کلید واژگان: مدل بزنف, پیشگیری, نابینایی, تعیین کننده ها, خانواده}Background And ObjectivesVision impairment yields significant social and economic burden around the world. The initial step in the prevention of blindness is recognizing its current situation and main causes. The prevalence of blindness is 1. 1% in the village of Chaharborj which is located in the northeastern part of Iran. This study aimed to identify the behavioral preventive factors of blindness in a village of Esfarayen city based on BASNEF model.MethodsIn this cross-sectional study، the number of 330 samples aged 15 to 64 selected from the residents of the Chaharborj village through multi stage sampling method. Participants were classified into three groups: single، married after diagnostic tests and married before testing the existence of blindness gene. Study participants completed a questionnaire which developed based on the BASNEF mod elthrough interviews. The validity and reliability of the questionnaire were confirmed. Data were analyzed using SPSS software version 16 applying the Pearson statistical test، Chi-square test، independent t-test and analysis of variance with the significance level of p<0. 05.Resultsscores of awareness and other constructs of the BASNEF model for prevention of blindness were not favorable. Remoteness of laboratory and lack of desire in the people outside of the village to marry with Chaharborj residents due to the fear of blindness were the main determinant factors in prevention of blindness. The most influential subjective norms were advisedby physicians and health staff. Awareness was significantly correlated with attitude and in turn، the attitude was correlated with enabling factors among three study groups. In the first group، there was a significant and direct correlation between awareness، attitude and intention to behavior. In the second study group، knowledge and enabling factors were significantly correlated with awareness and enabling factors.ConclusionsTraining of village residents and beyond about the mechanisms of blindness should lead to create preventive norms، attitude and intention to prevent behavior and considering blindness as a preventable disease. Due to the important role of providing facilities in adoption of behavior،accessible conciseexamination should be considered in the national policies and programs.Keywords: BASNEF model, Prevention, Blindness, Determinants, Family} -
وضعیت رشدی قابلیت عکس العمل حرکتی دانش آموزان دارای اختلالات بینایی و مقایسهٔ آن با دانش آموزان بیناهدفبینایی به عنوان قوی ترین منبع ادراک جهان خارجی، وظیفهٔ انتقال 80 تا 90 درصد اطلاعات وارده به مغز را بر عهده دارد؛ بنابراین، وجود اختلالات حتی خفیف در عملکردهای آن، موجب بروز انحرافات شدید در رشد جسمی و روانی و حرکتی می شود. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت رشدی قابلیت عکس العمل حرکتی کودکان کم بینا و نابینا از طریق مقایسهٔ آن ها با همتایان سالم بود.روش بررسیآزمودنی های این پژوهش توصیفی- مقایسه ای از میان تمامی دانش آموزان 8 تا 12 سالهٔ مدارس همگانی شهر کرمانشاه بود. شصت و پنج نفر به طور خوشه ایتصادفی به عنوان گروه سالم انتخاب شدند. سی نفر از دانش آموزان مدارس همگانی و استثنایی، با تیزی دید بین 0٫05 تا 0٫4 دیوپتر در چشم برتر، به عنوان گروه کودکان کم بینای داوطلب و شانزده نفر از دانش آموزان مدارس استثنایی شهر کرمانشاه، با تیزی دید حداکثر 0٫04 دیوپتر در چشم برتر، به عنوان گروه کودکان نابینای داوطلب انتخاب شدند. قابلیت عکس العمل حرکتی آزمودنی ها از طریق آزمون خط کش اندازه گیری شد.یافته هاتجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (بوسیلهٔ آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی توکی) برای بررسی تفاوت میانگین شاخص ها در سطح 0٫05≤p انجام شد.نتیجه گیرییافته های آماری نشان دادند که بین سطح رشد قابلیت عکس العمل حرکتی کودکان نابینا و کم بینا و سالم تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که کودکان نابینا در وضعیت بهتری قرار داشتند. این واقعیت می تواند بیانگر ظرفیت بالای سازوکارهای جبران کنندهٔ نقص گیرندهٔ بینایی آن ها باشد.
کلید واژگان: قابلیت عکس العمل, کم بینایی, نابینایی, دانش آموزان}ObjectiveVision is the most powerful source of perception of the external world, and is responsible for transferring 80-90 percent of information to the mind. So, even slight disorders in its functions cause severe deviations in physical, psychological and motor growth. The purpose of this study was to study the motor reaction capability in blind and visually impaired children by comparing them with their healthy equals.MethodsThe study population of this descriptive-comparative study consisted of 8 to12 year-old students of Kermanshah’s public schools. Sixty five students were selected through cluster sampling as the healthy group. Thirty students with a visual sharpness of 0.05-0.04 Diopter in the superior eye volunteered from public and exceptional schools as the group with visual impairment. And 16 students with a maximum visual sharpness of 0.04 Diopter in the superior eye volunteered as the blind group. The subjects’ reactions were measured by the ruler test. Data analysis was done by descriptive and inferential statistics (one-way ANOVA and post hoc Tukey’s test) to examine the difference in means at a p≤0.05.ResultsThere were significant differences between the motor reaction capability of ‘blind & visually impaired’ and healthy children, such that blind children were in a better condition.ConclusionThe results indicate that blind & visually impaired individuals have a high capacity to learn relief mechanisms to compensate for their defective visual receptors.Keywords: Reaction Capability, Low Vision, Blindness, Students, Vision Disorders} -
نشریه طب جانباز، پیاپی 22 (زمستان 1392)، صص 64 -71مقدمه و هدفجنگ به عنوان یک پدیده مخرب باعث آسیب های متعدد جسمی و روانی می شود. یکی از این آسیب های جدی، فقدان بینایی است.. از آنجا که نابینایی ممکن است قدرت سازگاری جانبازان را تحت تاثیر تاثیر قرار دهد و با توجه به اینکه اثرات آسیب های روانشناختی نابینایی در جانبازان کمتر بررسی شده است لذا این مطالعه با هدف بررسی ابعاد مختلف سازگاری در جانبازان نابینای محروم از یک چشم در شهر زنجان در سال 1390 انجام شده است.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی مقطعی از نوع تحلیلی، تعداد 45 نفر از جانبازان محروم از یک چشم شهر زنجان بر اساس سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه سازگاری بل جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون آماری ANOVA و ضریب همبستگی با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 16 استفاده شد.یافته هادر این مطالعه 4.53 درصد از جانبازان در بعد سازگاری عاطفی و 4.44 درصد نیز در بعد سازگاری اجتماعی سازگاری ضعیف داشتند. در بعد سازگاری سلامتی نیز بیشترین نسبت نمونه ها (7.66 درصد) سازگاری ضعیف داشتند.اما در بعد سازگاری خانه وضعیت مناسبی وجود داشت بطوری که اکثر نمونه ها (7.66 درصد) سازگاری متوسط داشتند. در مطالعه حاضر، بین سن افراد و سازگاری اجتماعی (0.03=p) و همچنین بین سن افراد و سازگاری در بعد سلامتی (0.04=p) ارتباط معنی داری وجود داشت.بحث و نتیجه گیریبا توجه به اینکه در این مطالعه اکثر جانبازان وضعیت سازگاری مناسبی در بعد عاطفی و اجتماعی و سلامتی نداشتند. لذا از مسئولین مربوطه در سطح کلان کشور انتظار می رود که به وضعیت روانی این گروه از هموطنان عزیز توجه لازم را مبذول دارند و با برگزاری جلسات آموزش در مورد مهارت های زندگی و نیز فراهم کردن امکانات مشاوره ای، باعث ارتقاء سلامت آنها شوند.
کلید واژگان: جانباز, نابینایی, سازگاری}Background &PurposeWar as a detrimental event causes various physical and psychological disorders. One of these serious complications is blindness. Whereas the blindness may affect the adjustment state of warfare veterans and also the psychological effects of blindness was not studied. So this study was performed to detect the various dimensions of adjustment status among warfare Veterans with one eye blindness in Zanjan city، 2011.Materials and MethodsIn this crosssectional descriptive study، 45 warfare veterans of zanjan city participated in the study according to census. Data was collected by Bell Adjustment inventory. We used SPSS ver. 16 and ANOVA test and correlation for statistical analysis.ResultsThe results showed that 53/4% of samples had weak emotional adjustment and 44/4% of samples had week social adjustment. In health adjustment mode، most of them (66/7%) had week status as compared with other detentions. But in home adjustment most of them (66/7%) had moderate status. There was a meaningful correlation between age and social adjustment (p=0/03) and between age and health adjustment (p=0/04).ConclusionIn this study، a lot of veterans had not a good adjustment in the emotional، social and health mode. So it is expected from authorities of our country to pay a lot of attention to the psychological status of veterans and holds the educational sessions about life skills and providing the consultation facility to promote the health of veterans.Keywords: veterans, blindness, adjustment} -
هدفهدف پژوهش حاضر بررسی تعادل ایستا و پویای مردان ورزشکار با غیرورزشکار در سه گروه سالم، کم شنوا و نابینا بود.
روش بررسیدر این مطالعه توصیفی، 86 آزمودنی مرد در دامنه سنی 18 تا 36 سال، به صورت غیرتصادفی هدف دار انتخاب شدند. جهت بررسی تعادل ایستا و پویا به ترتیب از آزمون BESS و تعادلی Y استفاده شد. روش های آماری شامل آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون t همبسته بود.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد، در آزمون تعادل پویای Y بین سمت غالب و غیرغالب در هیچ کدام از گروه ها تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05≥ p). بین گروه های ورزشکار در آزمون تعادلی پویای Y، تفاوت معنا داری مشاهده نشد (0/83= F و 42= df و 0/44=p)؛ درحالی که بین گروه های غیرورزشکار تفاوت معناداری مشاهده شد (10/15= F و 38= df و 0/001= p). بین حفظ تعادل ایستای گروه های ورزشکار تفاوت معناداری وجود داشت (10/11= F و 42= df و 0/001= p)؛ اما بین گروه های غیرورزشکار تفاوت معناداری مشاهده نشد (1/37= F و 38= df و 0/331= p). به طور کلی در هر دو آزمون تعادل ایستا و پویا، گروه های ورزشکار عملکرد بهتری نسبت به هم گروهی های غیرورزشکار خود داشتند.نتیجه گیری. شباهت بین پای غالب و غیر غالب در اجرای آزمون تعادلی Y نشان می دهد با انجام این آزمون می توانیم میزان مسافت دستیابی اندام آسیب دیده را با اندام سالم مقایسه کنیم و میزان عملکرد در سمت سالم را به عنوان شاخص در نظر بگیریم، بنابراین می توان از YBT-LQ برای تشخیص و ارزیابی عضو آسیب دیده استفاده نمود. به نظر می رسد افراد با اختلال حسی می توانند با انجام ورزش سطح تعادل خود را به سطح افراد سالم برسانند و درنتیجه خطر بروز آسیب در فعالیت روزانه و یا فعالیت-های ورزشی را کاهش دهند. داشتندکلید واژگان: تعادل, نابینایی, کم شنوایی, ورزشکار}ObjectiveThe aim of this paper was to study static and dynamic balance in male athletes and non-athletes in 3 groups healthy، blind and deaf.Materials and MethodsIn this analytical study، 86 male subjects with age between 18 to 36، purposefully were selected non-randomly. Balance Error Scoring System (BESS) & Y balance test were used to measure Static & dynamic balance. Statistical methods included One-Way ANOVA and paired T-test.ResultsThe results showed that there was not any significant difference between dominant and non-dominant limbs in any groups for Y dynamic balance test (p ≥ 0. 05). Moreover، there was not any significant difference in Y balance test in athletes group (F= 0. 83، df = 42، p=0. 44); whilst between non_ athletes group observed significant difference (F=10. 15، df =38، p=0. 001). There was significant difference between static balance of athlete group (F= 10. 11، df =42، p=0. 001) but this difference was not observed in non-athletic group (F=1. 37، df =38، p=0. 331). In general، athletes’ performance were better than non-athletes’ in both static and dynamic tests.ConclusionSimilarity between dominant and non-dominant limbs indicates that performance on this test using a non-injured lower extremity may serve as a reasonable measure for»normal «when testing an injured lower extremity. Seem sensory impairment people can their balance level to healthy people with exercise and so risk of injury decrease in daily performance and or exercise performance.Keywords: Postural Balance, Blindness, Deafness, Athletes} -
زمینه و هدفمهارت های پردازش واجی شامل توانایی ذخیره سازی، بازیابی و استفاده از رمزهای واج شناختی در حافظه است. این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه این مهارت ها در کودکان شش ساله نابینا و بینا صورت گرفته است.روش بررسیاین پژوهش یک مطالعه مقطعی بوده است. آزمودنی ها شامل 24 کودک نابینا و 24 بینای شش تا هفت ساله بود. ابزار پژوهش عبارت بود از آزمون ارزیابی اختلالات خواندن و نوشتن در دانش آموزان دبستانی، مهارت های زبانی و شناختی و خرده آزمون نامیدن آزمون ارزیابی آفازی.یافته هایافته های این پژوهش نشان می دهد که در میانگین درصد پاسخ های درست خرده آزمون بازشناسی صدا در ناکلمه و خرده آزمون نامیدن گل ها، گروه بینا عملکرد بالاتری داشتند و تفاوت معنی دار بود(p<0/001). در میانگین درصد پاسخ های درست خرده آزمون حافظه کلمات و جملات، گروه نابینا عملکرد بالاتری داشت و تفاوت معنی دار بود(p<0/001) و در بقیه خرده آزمون ها تفاوت مشاهده شده معنی دار نبود.نتیجه گیریکودکان نابینا در آیتم های مربوط به حافظه، عملکرد بهتری را داشتند که این مسئله ناشی از حافظه شنیداری قوی تر بود.
کلید واژگان: نابینایی, پردازش واجی, حافظه شنیداری, آگاهی واجی, نامیدن, تمایز شنیداری}Background And AimPhonological processing skills include the abilities to restore، retrieve and use memorized phonological codes. The purpose of this research is to compare and evaluate phonological processing skills in 6-7 year old blind and sighted Persian speakers in Tehran، Iran.MethodsThis research is an analysis-comparison study. The subjects were 24 blind and 24 sighted children. The evaluation test of reading and writing disorders in primary school students، linguistic and cognitive abilities test، and the naming subtest of the aphasia evaluation test were used as research tools.ResultsSighted children were found to perform better on phoneme recognition of nonwords and flower naming subtests; and the difference was significant (p<0. 001). Blind children performed better in words and sentence memory; the difference was significant (p<0. 001). There were no significant differences in other subtests.ConclusionBlind children''s better performance in memory tasks is due to the fact that they have powerful auditory memory. -
هدف
بررسی سطح استقلال جانبازان نابینای سالمند در اجرای فعالیت های روزمره، به منظورشناخت بهترجانبازان نابینا و هدایت برنامه ریزان جهت افزایش استقلال جانبازان نابینا در فعالیت های روزمره و بهبود کیفیت زندگی.
مواد و روش هااین مطالعه از نوع مقطعی تحلیلی بود که بر روی 312 نفر از جانبازان نابینای بالاتر از 40 سال کشور در یک اردو در شهرستان مشهد صورت گرفت. به منظور درک بهتر از تغییرات زمان، همه ی آزمون ها در سه گروه سنی 49-40، 59-50 و بالای 60سال انجام و مقایسه شدند. برای ارزیابی فعالیت روزمره ADL از اندیکس بارتل و برای IADL از ابزار Lawton-Bordy بهره گرفته شد. داده ها با انجام آزمون های ANOVA، پیرسون و جداول متقاطع تحلیل شدند.
یافته هاجانبازان نابینای بالای 40سال مورد مطالعه، میانگین سنی 47.3 سال داشتند که 99% آن ها را مردان تشکیل می دادند. همه ی افراد مورد مطالعه متاهل بودند و 82% آن ها فاقد شغل بودند. اغلب این افراد را گروه با تحصیلات دانشگاهی تشکیل می دادند. همه ی افراد مورد مطالعه، در حداقل یک فعالیت دچار وابستگی بودند. رابطه ی بین تحصیلات و برخی از فعالیت های روزمره مانند غذاخوردن، حرکت در سطوح غیرهم سطح از نظر آماری Significant بود. جانبازان نابینای بالای 60سال در استفاده از تلفن، مدیریت دارو، مدیریت مالی، حرکت در سطوح غیرهم سطح و استفاده از پله وابستگی قابل ملاحظه ای در مقایسه با گروه های زیر 50 سال داشتند.
نتیجه گیریکاسته شدن از سطح استقلال فردی در فعالیت های روزمره عموما با افزایش سن در همه ی آحاد جامعه رخ می دهد ولی سن بروز وابستگی ها اهمیت دارد که به نظر می رسد در افراد نابینا زودتر از زمان مورد انتظار رخ می دهد. لذا ممکن است، برخی از فعالیت ها با آموزش و انجام شیوه های توانبخشی به تاخیر افتاده و موجب استقلال بیش تر آنان گردد، به ویژه که فعالیت هایی مانند استفاده از تلفن، تحرک و جابجایی در ایجاد ارتباطات اجتماعی کمک می کنند. مطالعات بیش تر برای شناسایی و تاثیر این روش ها بر روی عملکرد و استقلال سالمندان توصیه می شود
کلید واژگان: فعالیت روزمره, جانباز, نابینایی, عملکرد}ObjectivesThis study is aimed to investigate the independency status of the male elderly blind war survivors. Methods and Materials: The study was a cross sectional study on 312 male elderly blind war survivors over 40-year in Mashad city (Iran). The analysis compared among 3 age groups; 40-49, 50-59 and over 60 years old. Barthel index and Lawton-Bordy were used to assess activities of daily living (ADL). Data analysis conducted in SPSS_16 using ANOVA, cross tables and Pearson tests.
ResultsParticipants were 312 people with mean age of 47.3(6.71) who 99% were male, all married while 82% unemployed. None of the participants were independent in all daily activities (IADL). There was a significant association between level of education and independency in some activities of daily living. Independency in telephone use, drug management, financial management, transfers on leveled surfaces and stepping in, over 60-year old group were significantly less than the other age groups. Coclusions: As the male blind war survivors got older,, their independencies in activities of daily living obviously decreased. The result of this study suggested that such changes may occur earlier among blind people. More researches in regars to different action plans for aforementioned elderly are required to postpone these changes in order to improve their qualities of life.
Keywords: ADL, IADL, Blindness, war survivors, function} -
زمینه و هدفپردازش زمانی که شامل وضوح، ترتیب، تجمع و پوشش زمانی است، مولفه اصلی توانایی های پردازش شنوایی است که اهمیت ویژه ای در درک اصوات پیچیده مانند گفتار و موسیقی دارد. نتیجه پژوهش ها در مورد پردازش زمانی در افراد نابینا برتری آنها را نسبت به دیگر افراد در مبحث تمایز زمانی نشان می دهد. هدف از این مطالعه مقایسه پردازش زمانی در افراد بینا و نابینا با شنوایی هنجار توسط آزمون فاصله در نویز بود.روش بررسیاین پژوهش توصیفی تحلیلی غیرمداخله ای روی 22 نابینای مادرزاد، 11 زن و 11 مرد، با میانگین سنی 22/26 سال و 22 فرد بینا، 11 زن و 11 مرد، با شنوایی هنجار با میانگین سنی 04/24 سال در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. پس از انجام آزمون فاصله در نویز، آستانه تقریبی و درصد پاسخ های درست افراد استخراج شده و با آزمون ناپارامتری من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هابین میانگین درصد پاسخ های درست و میانگین آستانه تقریبی در گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری مشاهده شد(p<0/05) در حالی که نتایج هر دو جنس در دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری نشان نداد(p>0/05).نتیجه گیریکمتر بودن مقدار آستانه تقریبی و بیشتر بودن میزان درصد پاسخ های درست افراد نابینا نسبت به افراد بینا نشان دهنده پردازش زمانی سریع تر در افراد نابینا احتمالا به دلیل ساخت پذیری عصبی جبرانی به دنبال محرومیت از بینایی است.
کلید واژگان: پردازش زمانی, وضوح زمانی, آزمون فاصله در نویز, نابینایی, ساخت پذیری عصبی}Background And AimsMain feature of auditory processing abilities is temporal processing including temporal resolution, temporal ordering, temporal integration and temporal masking. Many studies have shown the superiority of blinds in temporal discrimination over sighted subjects. In this study, temporal processing was compared in congenital blind subjects with sighted controls via gap in noise test (GIN).MethodsThis analytic-prescriptive non-invasive cohort study was conducted on 22 congenital blinds (11 males and 11 females) with a mean age of 26.22 years and 22 sighted control subjects (11 males and 11 females) with a mean age of 24.04 years with normal hearing in faculty of Rehabilitation Tehran University of Medical Sciences. Gap in noise test results, approximate threshold and percent of corrected answers, were obtained and then, were analyzed by Mann-Whitney non-parametric statistical test.ResultsThere was a significant difference in the approximate threshold and the percent of corrected answers between congenital blinds and sighted control subjects (p<0.05). However, there was no significant difference between males and females in this regard (p>0.05).ConclusionAuditory temporal resolution ability, the lower approximate threshold and the more corrected answers in gap in noise, in blind subjects is better than the sighted control group and it might be related to the compensative neuroplasticity after visual deprivation. -
سابقه و هدفیکی از علل شایع نابینایی صدمات هستند که عمدتا نیز قابل پیشگیری می باشند. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت صدمات چشمی در استان مازندران انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی گذشته نگراز نوع داده های موجود، به صورت سرشماری در 13 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی مازندران طی سال های 86 و 1387 انجام شد. متغیر های مورد بررسی نوع بیمارستان، سن، جنس، نوع صدمه، عامل صدمه، اقدامات، عوارض، فاصله زمانی ایجاد صدمه تا ورود به بیمارستان، میزان دید هنگام معاینه اولیه و هنگام ترخیص، شغل، سابقه صدمه چشمی، امکان پوشاندن چشم در زمان حادثه، فعالیت فرد هنگام صدمه و مکان صدمه بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون Wilcoxon تجزیه و تحلیل شدند.یافته هااز 264 بیمار بستری، 66 نفر(25 درصد) زن و 196 نفر (2/74 درصد) مرد و 8/0 درصد نامشخص بود. میانگین سنی 2±29 سال و بیشترین گروه سنی در معرض صدمه 21 تا 30 سال بود. آسیب چشم راست در 8/47 درصد، آسیب چشم چپ در 2/46 درصد و6 درصد آسیب در هر دو چشم وجود داشت. بیشترین نوع صدمه، زخم باز چشم و ناحیه اطراف چشم در 62/24 درصد بود. بیشترین عامل صدمه، تماس با زنبور، سم، آتش، بخار (51/21 درصد) بوده است. اقدام صورت گرفته در 2/23 درصد ترمیم پارگی قرنیه و عارضه ایجاد شده به دنبال صدمه چشمی در 2/27 درصد کاتاراکت ضربه ای بود. در این مطالعه، تنها 1 نفر (4/0 درصد) در هنگام صدمه، از عینک ایمنی در زمان وقوع حادثه استفاده می کرده است.استنتاجصدمات چشمی در استان مازندران نیاز به بررسی جدی داشته و برنامه های آموزشی و پیشگیری می بایست برای گروه های کم سن طراحی شود.
کلید واژگان: صدمه چشمی, عامل خارجی, تروما, نابینایی, کم بینایی}Background andPurposeËye injury seems to be mostly preventable، is common causes of visual loss. This study was conducted in order to evaluate ocular injury causes & prevalence in the Mazandaran province.Materials And MethodsThis is a retrospective cross-sectional study carried out on existing data in 13 hospitals of the Mazandaran Üniversity of Medical Sciences during the years of 2007-2008. Kind of hospital، age، gender، causes of injury، procedures، complications; the time elapsed between injuries till to arrive to hospital، possibility of covering of eye at the time of injury، activity of patient at the time of injury، and the place of occurrence were different variables to be studied. Data were analyzed with descriptive statistics and Wilcoxon test using SPSS software.ResultsÔf 264 hospitalized patients، 66 (% 25) were female، 196 (% 74. 2) were male and 2 (% 0. 8) were undetermined. The mean and standard deviation of age was 29±2 and the age of most damaged patients was between 21-30 years. Damage to the left eye occurred in 122 (% 46. 2) and to the right eye in 126 (% 47. 8) and subject to in both eyes 16 (% 6). The most frequent type of eye injury was open wound of eyelid and periocular area in 65 cases (% 24. 62). Most external causes of eye injury were bee sting، toxin and steam (% 21. 51). The most common procedure was corneal laceration repair 57 (% 23. 2) and the most complication was traumatic cataract in 9 cases (% 27. 2). Ïn this study only one patient had safety goggles during time of trauma. Çonclusion: Ïnjuries of eye in Mazandaran province need to be seriously reconsidered، and educational and preventing programs should be designed for young groups.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.