به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب منصور بابایی

  • محمد محمدیان، علیرضا حسینی*، احسان تیمورزاده، مریم یعقوبی، منصور بابایی، رضا قرایی
    زمینه و هدف

    نظام سلامت با توجه به گستردگی خدمات، نیازمند تربیت و توزیع مناسب سرمایه انسانی است چرا که هرگونه ناترازی در توزیع نیروی انسانی، کمبود و یا جذب بیش از اندازه کادر درمان را به دنبال خواهد داشت؛ لذا هدف از انجام این مطالعه مروری، تحلیل مدل شاخص حجم کار و تعیین تعداد سرمایه انسانی مورد نیاز بر اساس استاندارد سازمان بهداشت جهانی است.

    روش ها

    این مطالعه یک پژوهش مروری، از نوع روایی است. جامعه آماری شامل اسناد در دسترس در مورد تعیین شاخص حجم کار در بازه زمانی از ماه ژانویه 2003 تا آوریل 2023 بود. روش نمونه گیری به صورت سرشماری با ابزار بررسی اسناد مرتبط با موضوع؛ تعیین شاخص حجم کار انجام شد. روایی پژوهش از طریق جستجو در پایگاه های معتبر علمی فارسی و انگلیسی زبان از جمله: Google Scholar IranMedex, Magiran, Scopus, PubMed صورت گرفت. جهت تعیین پایایی نیز از مطالعه تطبیقی اسناد استفاده شد. روش جستجو، شامل کلید واژه های Human resource planning Health System, University of Medical Sciences, Workload, Wisn, Workload Indicator Staffing Need, و معادل فارسی آن ها؛ شاخص تعیین حجم کار، حجم کار، نظام سلامت، دانشگاه علوم پزشکی، برنامه ریزی نیروی انسانی کارکنان است.

    یافته ها

    پس از دسته بندی و بررسی اسناد مرتبط با موضوع  مطالعه در سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا، یافته های پژوهش حاکی از این بود که کلیدی ترین عامل موفقیت در برآورد دقیق میزان تقاضا و عرضه نیروی انسانی نظام سلامت؛ سیاست گذاری صحیح در سطوح ستادی و اتخاذ رویکرد علمی-اجرایی بهنگام و مبتنی بر تعریف دقیق فرایندهای شغلی است. یافته های مطالعه حاضر با توجه به اسناد و مقالات و مقایسه عناصر مشترک بین آن ها و همچنین با استفاده از شاخص تعیین حجم کار سازمان بهداشت جهانی بیانگر آن بود که 48 مولفه مدیریتی و 13 مولفه فنی تقسیم و سپس مورد بررسی قرار گرفت.

    نتیجه گیری

    بسیاری از دانشگاه های علوم پزشکی داخل کشور از الگو و شاخص مشخصی برای برآورد صحیح تعداد و محاسبه حجم کار کارکنان خود استفاده نمی کنند. بر همین اساس بیشتر دانشگاه های علوم پزشکی، برای مقابله با حجم کاری بالا و برآورد تعداد مورد نیاز کارکنان کماکان از الگوهای قدیمی و ذهنی استفاده کرده و فاقد یک الگوی سیستمی هستند. در این راستا اهتمام به اجرای الگوی دو بعدی مدیریتی-سیاست گذاری در سطوح مدیران ارشد و انجام اقدامات علمی-اجرایی متناسب با شرایط و فرهنگ سازمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

    کلید واژگان: حجم کار, منابع انسانی, نظام سلامت}
    Mohammad Mohammadian, Alireza Hosseyni *, Ehsan Teymourzadeh, Maryam Yaghoubi, Mansour Babaei, Reza Qaraei
    Background and Aim

    Considering the wide range of services of the health system, proper training and distribution of human capital is highly important. It is worth mentioning that any imbalance in the distribution of human resources will result in a shortage or over-recruitment of medical staff. The purpose of this review article is to analyze the workload Indicator Staffing Need and determine the number of human capital required based on the standard of the World Health Organization.

    Methods

    This study is a Narrative review research. The statistical population includes available documents regarding the determination of the workload Indicator Staffing Need from January 2003 to April 2023. The sampling method was determined according to the documents related to the workload Indicator Staffing Need. The validity of the present study was implemented by searching in authoritative Persian and English-language scientific databases, including Google Scholar, IranMedex and Magiran, Scopus, and PubMed. Also, for reliability, a comparative study of documents was used. The search strategy included Human resource planning, Wisn, "Workload" and "Workload Indicator staff need" keywords and their Persian equivalent.

    Results

    The classification and review of documents related to the subject of the study were examined in the three continents of Asia, Europe, and Africa. The findings indicated that the key success factor in the accurate estimation of the demand and supply of human resources in the health system is correct policy-making at headquarters levels and choosing a timely scientific-executive approach based on the precise definition of job processes. According to the documents and articles and comparison of common factors, and also concerning the World Health Organization Workload Indicator Staffing Need findings of the study were divided into 48 managerial components and 13 technical components, and then the data were.

    Conclusion

    Many medical sciences universities in Iran do not use a specific model and indicator to estimate the number and calculate the workload of their employees. It can be said that most universities of medical sciences, instead of using a systematic model, still use old and mental models to deal with high workload and estimate the required number of employees. So, it is highly important to pay attention to the implementation of the two-dimensional managerial-policy-making model at the level of senior managers and perform scientific-executive measures according to the conditions and organizational culture.

    Keywords: Workload, Human Resources, Health System}
  • سید احمد رسولی نژاد، منصور بابایی*، ندا مفتاح، همت قلی نیا
    سابقه و هدف

    ادم ماکولای دیابتی (DME) یکی از عوارض شایع دیابت می باشد که به طور قابل توجهی باعث اختلال بینایی و نابینایی قابل پیشگیری می شود. ضخامت مرکزی ماکولا (CMT) یک ویژگی است که در بیماران مبتلا به ادم ماکولای دیابتی یافت می شود. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین ضخامت مرکزی ماکولای اندازه گیری شده با توموگرافی انسجام نوری (Optical Coherence Tomography= OCT) و حدت بینایی (VA) در بیماران مبتلا به ادم ماکولای دیابتی قبل و بعد از تزریق داخل زجاجیه بواسیزوماب انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی، بر روی 100 بیمار مبتلا به ادم ماکولای دیابتی با درگیری هر دو چشم مراجعه کننده به بخش چشم پزشکی بیمارستان روحانی بابل که تحت تزریق داخل زجاجیه بواسیزوماب قرار گرفتند، انجام شد. حدت بینایی (اندازه گیری شده توسط نمودار اسنلن)، ضخامت مرکزی ماکولا (اندازه گیری شده با توموگرافی انسجام نوری) و عوامل بالینی و پاراکلینیکی (شامل مدت زمان ابتلا به دیابت، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c)، قند خون ناشتا (FBS)، فشار خون و سابقه استعمال دخانیات) برای همه بیماران درست قبل از تزریق بواسیزوماب و 45 روز بعد، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    پیش از مداخله با تزریق بواسیزوماب در 200 چشم، میانگین حدت بینایی (letter score) و میانگین ضخامت مرکزی ماکولا به ترتیب 12/73±36/83 و 85/18±425/48 میکرومتر بود ((0/001>p) و فاصله اطمینان 95% به ترتیب (17/5 - 12/5) و (55/5- - 71/5-)). 45 روز پس از تزریق بواسیزوماب، میانگین تغییرات مطلق حدت بینایی 10/16±15/24 و میانگین تغییرات مطلق ضخامت مرکزی ماکولا 43/08±67/83- میکرومتر بود (ضریب= 0/18-، فاصله اطمینان 95%= 0/05 - 0/39-).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه اگرچه حدت بینایی به طور متوسط با ضخامت مرکزی ماکولا ارتباط داشت و مدل رگرسیون چند جمله ای توانایی پیش بینی را افزایش داد، کاملا بدیهی است که ضخامت مرکزی ماکولا و عوامل بالینی می توانند نقش اساسی را به عنوان جایگزین حدت بینایی ایفا کنند.

    کلید واژگان: رتینوپاتی دیابتی, بواسیزوماب, حدت بینایی}
    SA .Rasoulinejad, M. Babaei*, N .Meftah, H .Gholinia
    Background and Objective

    Diabetic macular edema (DME) is one of the common complications of diabetes which significantly accounts for preventable visual impairment and blindness. Central macular thickness (CMT) is a feature found in DME patients. This study aims to determine the relationship between optical coherence tomography (OCT)-measured CMT and visual acuity (VA) in patients with DME before and after intravitreal injection of bevacizumab.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 100 patients with diabetic macular edema with involvement of both eyes referred to the Ophthalmology Department of Rouhani Hospital in Babol who underwent intravitreal injection of Bevacizumab. VA (measured by Snellen chart), CMT (measured by OCT), clinical and paraclinical factors (including the duration of diabetes, glycosylated hemoglobin (HbA1c), fasting blood sugar (FBS), hypertension, and smoking history data) were evaluated and compared among all patients just before and 45 days after Bevacizumab injection.

    Findings

    Before the injection of Bevacizumab in 200 eyes, the mean value of VA (letter score) and mean value of CMT (µm) were 36.83±12.73 and 425.48±85.18 µm, respectively (p<0.001, 95% CI=12.5 – 17.5 and 95% CI=-71.5 – -55.5, respectively). 45 days after Bevacizumab injection, the mean value of absolute VA changes was 15.24±10.16, and the mean value of absolute CMT changes was -67.83±43.08 µm (coefficient=-0.18, 95% CI=-0.39 – 0.05).

    Conclusion

    Although VA was correlated moderately with CMT and the polynomial regression model enhanced the predictive ability, it remains fully obvious that CMT and clinical factors could play an essential role as VA surrogates.

    Keywords: Diabetic Retinopathy, Bevacizumab, Visual Acuity}
  • رحیم زارعی، کریم پرستویی، حامد رحیمی، منصور بابایی*، حسین رستمی، یوسف ابراهیم پور

    نظامیان به دلیل زندگی فعال و پر تنش خود، نیازمند تغذیه ای ویژه هستند. مکمل های غذایی با هدف تکمیل رژیم غذایی، شامل ویتامین ها، مواد معدنی، گیاهان دارویی، اسیدهای آمینه، آنزیم ها، و درشت مغذی ها می شوند. تخلیه ذخایر گلیکوژن عضله و کبد منجر به کاهش تمرکز، خستگی و کاهش عملکرد فیزیکی و ذهنی فرد می گردد. فعالیت جسمانی متوسط تا شدید، یک تا سه ساعت در روز، به 6 تا 10 گرم کربوهیدرات به ازای هر کیلوگرم وزن بدن احتیاج دارد. نشان داده شده که مصرف چربی از جمله دوز بالای لینولییک اسید کونژوگه (CLA) و امگا 3 در تولید تستوسترون موثر است، موضوعی که با توجه به اثرات آنابولیک تستوسترون می تواند برای افراد فعال مانند نیروهای نظامی جایگاه مهمی داشته باشد. در افراد با فعالیت جسمانی شدید، به دریافت 4/1 تا 2 گرم پروتیین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن توصیه می شود، که این مقدار بالاتر از افراد عادی است. همچنین اسیدآمینه های شاخه دار (BCAA) در رقابت با تریپتوفان در عبور از سد خونی-مغزی باعث به تاخیر افتادن احساس خستگی می شود. مقادیر بیش از حد آنتی اکسیدان ها به صورت مکمل در افراد با فعالیت فیزیکی بالا، تطابق با فعالیت جسمانی را مختل کرده و توصیه نمی شوند. ویتامین دی، آهن و روی از جمله موادی هستند که در بسیاری از عملکردهای طبیعی بدن دخیل بوده، و به دلیل شرایط ویژه نیروهای نظامی احتمال کمبود این مواد غذایی در این افراد وجود دارد. این کمبود می تواند عمکرد فیزیکی و جسمانی و حتی سلامتی فرد را به خطر اندازد. از این رو باید به دریافت کافی آنها در رژیم غذایی دقت ویژه ای شود. کافیین، نیترات و کراتین از جمله موادی هستند که در به تاخیر انداختن احساس خستگی موثر بوده و مورد توجه افراد با فعالیت فیزیکی بالا قرار گرفته اند. این مواد غذایی می توانند به افراد نظامی در حین عملیات کمک کرده و موجب افزایش کارایی آنها شوند. به طور کلی دریافت کافی مواد غذایی در افراد نظامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به دلیل شرایط ویژه حین عملیات نظامی، امکان دریافت وعده های غذایی که بتواند تمامی مواد مغذی ضروری را تامین کنند وجود ندارد. از طرف دیگر به دلیل فعالیت های فیزیکی بالا، میزان متابولیسم و همچنین هدررفت مواد مغذی در این افراد بیشتر از افراد عادی بوده که میزان نیاز را افزایش می دهد. لذا برای اینکه نیروهای نظامی بتوانند حداکثر کارایی خود را داشته باشند و همچنین پیشگیری از مصدومیت و بیماری که می تواند هزینه و تبعات زیادی برای یک کشور داشته باشد، استفاده از مکمل های غذایی جهت بهبود وضعیت تغذیه این افراد می تواند مورد توجه است.

    کلید واژگان: مکمل های غذایی, عملکرد جسمانی, نیروی نظامی}
    Rahim Zareie, Karim Parastouei, Hammed Rahimi, Mansour Babaei*, Hosein Rostami, Yousef Ebrahimpoor

    Due to their active and stressful life, military personnel needs special nutrition. Nutritional supplements are meant to complement a healthy diet that includes vitamins, minerals, medicinal plants, amino acids, enzymes, and macronutrients. The depletion of muscle and liver glycogen reserves leads to a decrease in concentration, fatigue, and a decrease in physical and mental performance. Moderate to vigorous physical activity, one to three hours per day, requires 6 to 10 grams of carbohydrates per kilogram of body weight. It has been shown that the consumption of fat, including a high dose of conjugated linoleic acid (CLA) and omega-3, is effective in testosterone production, an issue that can be important for active people such as military forces due to the anabolic effects of testosterone. In people with vigorous physical activity, it is recommended to receive 1.4 to 2 grams of protein per kilogram of body weight, which is higher than in general people. Also, branched-chain amino acids (BCAA) compete with tryptophan in crossing the blood-brain barrier, delaying the feeling of fatigue. Excessive amounts of antioxidants in the form of supplements in people with vigorous physical activity disrupt the adaptation to physical activity and are not recommended. Vitamin D, iron, and zinc are involved in many natural functions of the body, and due to the special conditions of the military forces, there is a possibility of a lack of these nutrients in these people. This deficiency can endanger a person's physical performance and even health. Therefore, special attention should be paid to their adequate intake in the diet. Caffeine, nitrate, and creatine are among the substances that are effective in delaying the feeling of fatigue and have attracted the attention of people with vigorous physical activity. These nutrients can help military personnel during operations and increase their efficiency. In general, getting enough nutrients is very important for military personnel. Due to the special conditions during military operations, it is not possible to receive meals that can provide all the necessary nutrients. On the other hand, due to vigorous physical activities, the rate of metabolism, as well as the loss of nutrients in these people, is more than in general people, which increases the amount of need. Therefore, in order for the military forces to be able to have their maximum efficiency and also to prevent injuries and diseases that can have great costs and consequences for a country, the use of nutritional supplements to improve the nutritional status of these people can be considered.

    Keywords: Nutritional Supplements, Physical Performance, Military Force}
  • منصور بابایی، مهران شکری، سید احمد رسولی نژاد*
    زمینه و هدف

    در طول پاندمی COVID-19، حضور علایم چشمی در بیماران مبتلا به این بیماری بسیار شایع بوده است که می تواند پیچیدگی های ثانویه در درمان بیماری های چشمی ایجاد کند. در این مطالعه، ارتباط شاخص های جسمانی افراد (نظیر سن، قد، وزن و شاخص BMI) و حضور علایم چشمی در بیماران مبتلا به COVID-19 مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش بررسی

    در این مطالعه مقطعی در فروردین 1400 تا خرداد 1400، علایم چشمی (تاری دید، اپی فورا، فوتوفوبیا، ترشح و اگزودا، قرمزی، درد و خارش چشم) و شاخص های جسمانی (سن، قد، وزن و BMI) در 108 بیمار مبتلا به COVID-19 که به بیمارستان آیت الله روحانی بابل مراجعه کرده بودند، بررسی شد.

    یافته ها:

     میانگین وزن بدن در بیماران COVID-19 با تاری دید به طور قابل توجهی بالاتر از بیماران COVID-19 بدون تاری دید بود (003/0=P، 056/3-=t). میانگین قد بیماران COVID-19 مبتلا به اپی فورا به طور معناداری کمتر از میانگین قد بیماران COVID-19 بدون اپی فورا بود (018/0=P، 398/2=t). همچنین، BMI بیماران COVID-19 مبتلا به اپی فورا kg/m2 07/4±00/30 بود، در حالی که BMI بیماران COVID-19 فاقد اپی فورا kg/m2 42/4±68/27 بود (047/0=P، 026/0=t). BMI بیماران COVID-19 با حداقل یک علامت چشمی نسبت به BMI بیماران COVID-19 بدون هیچ گونه عارضه چشمی به طور معناداری بییشتر بود (001/0=P، 297/3-=t).

    نتیجه گیری:

     نتایج ما نشان دهنده نقش اساسی چاقی در بروز علایم چشمی در بیماران COVID-19 است. در این مطالعه مشخص شد که تاری دید، اپی فورا و وجود حداقل یک علامت چشمی در بیماران COVID-19 به طور قابل توجهی با روند صعودی BMI (به عنوان شاخص چاقی) مرتبط است.

    کلید واژگان: تاری دید, شاخص توده بدنی, کوید 19, اپی فورا, علایم چشمی}
    Mansour Babaei, Mehran Shokri, Seyed Ahmad Rasoulinejad*
    Background

    During the COVID-19 pandemic, the presence of ocular symptoms was common in COVID-19 patients, which can cause secondary complications in the treatment of ocular diseases. On the other hand, obesity can cause secondary symptoms in infectious diseases by impairing the function of the immune system, which indicates the relationship between involvement of different tissues and dysfunction of the cellular immune system. The aim of this study was to investigate the relationship between body indexes (i.e., age, height, weight, and BMI) and the presence of ocular symptoms in patients with COVID-19.

    Methods

    In this cross-sectional study (from March 2021 to May 2021), ocular symptoms (including blurred vision, epiphora, photophobia, discharge and exudate, redness, pain, and itching of the eyes) and body indexes (age, height, weight and BMI) were evaluated in 108 patients with COVID-19, who were referred to Ayatollah Rouhani hospital, Babol, Iran. The independent t-test and Kruskal-Wallis statistical tests were used to examine the data relationship in SPSS software.

    Results

    The results showed that the mean body weight in COVID-19 patients with blurred vision was significantly higher than COVID-19 patients without blurred vision (P=0.003, t=-3.056). The mean height of COVID-19 patients with epiphora was significantly lower than the mean height of COVID-19 patients without epiphora (P=0.018, t=2.398). Also, the BMI of COVID-19 patients with epiphora was 30.00 ±4.07 kg/m2, while the BMI of COVID-19 patients without epiphora was 27.68±4.42 kg/m2 (P=0.047, t=0.026). In COVID-19 patients with at least one ocular symptom, height was significantly lower than heigh of COVID-19 patients without any ocular symptoms (P=0.001, t=3.397).

    Conclusion

    Our results indicate the essential role of obesity in the occurrence of eye symptoms in COVID-19 patients. In this study, it was found that blurred vision, epiphora and the presence of at least one eye symptom in COVID-19 patients were significantly associated with the upward trend of BMI (as an index of obesity).

    Keywords: blurred vision, body mass index, covid-19, epiphora, ocular symptoms}
  • منصور بابایی، هدی شیرافکن، سید احمد رسولی نژاد*
    سابقه و هدف

    رتینوپاتی سروز مرکزی (CSR) یک بیماری ایدیوپاتیک شبکیه است که منجر به اختلال بینایی و متامورفوپسیا می شود. با توجه به علت نامشخص رتینوپاتی سروز مرکزی، هدف از این مطالعه، بررسی نقش اختلالات متابولیک، (چربی خون بالا، دیابت، کم کاری تیرویید و پرفشاری خون (به عنوان بیماری قلبی عروقی)) بر نتایج درمان در بیماران مبتلا به رتینوپاتی سروز مرکزی می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 55 بیمار مبتلا به رتینوپاتی سروز مرکزی که بیماری آنها توسط معاینات چشم پزشکی در مرکز چشم پزشکی بیمارستان آیت الله روحانی بابل تایید شده بود، انجام شد. بیماران با تزریق داخل زجاجیه ای 1/25 میلی گرم در 0/05 میلی لیتر بواسیزوماب (آواستین) در 3 تا 4 میلی متری لیمبوس در شرایط استریل تحت درمان قرار گرفتند. حدت بینایی (VA) و ضخامت مرکزی ماکولا (CMT) بیماران قبل و یک ماه پس از تزریق، بر اساس ابتلا و عدم ابتلا به فشار خون، دیابت، کم کاری تیرویید و چربی خون توسط توموگرافی انسجام نوری (OCT) اندازه گیری و ارزیابی شد.

    یافته ها

    میانگین سن بیماران مبتلا به رتینوپاتی سروز مرکزی (32 مرد و 23 زن) 11/50±42 سال بود. مقدار ضخامت مرکزی ماکولا پس از درمان در بیماران مبتلا به پرفشاری خون (34/00±328/66 میکرومتر) به طور قابل توجهی بالاتر از بیماران بدون پرفشاری خون (41/79±302/56 میکرومتر) بود (0/025=p). مقدار ضخامت مرکزی ماکولا پس از درمان در بیماران غیر دیابتی (42/49±306/08 میکرومتر) به طور قابل توجهی کمتر از بیماران دیابتی (17/42±336/77 میکرومتر) بود (0/039=p). هیچ یک از شاخص های VA و CMT در بیماران مبتلا به چربی خون بالا و بیماران بدون چربی خون تفاوت معنی داری نداشت. همچنین شاخص های حدت بینایی و ضخامت مرکزی ماکولا در بیماران با کم کاری تیرویید و عدم کم کاری تیرویید تفاوت معنی داری نداشتند.

    نتیجه گیری

     نتایج مطالعه نشان داد که پرفشاری خون و دیابت از عوامل مهم در پاسخ به درمان با بواسیزوماب در بیماران مبتلا به رتینوپاتی سروز مرکزی می باشند.

    کلید واژگان: رتینوپاتی سروز مرکزی, بواسیزوماب, حدت بینایی, توموگرافی انسجام نوری}
    M. Babaei, H. Shirafkan, SA .Rasoulinejad*
    Background and Objective

    Central serous retinopathy (CSR) is an idiopathic retinal disease that causes visual impairment and metamorphopsia. Due to the unknown etiology of CSR, the present study was conducted to investigate the role of metabolic disorders such as hyperlipidemia, diabetes, hypothyroidism, and hypertension (as a cardiovascular disease) in the treatment outcome of CSR patients.

    Methods

    This cross-sectional study was performed on 55 CSR patients whose problem was approved by ophthalmologic examinations in the Ophthalmology center of Ayatollah Rouhani Hospital, Babol, Iran. The patients were then treated with intravitreal injection of 1.25 mg/0.05 ml bevacizumab (Avastin®) 3 to 4 millimeters away from limbus under sterile conditions. Based on having and not having hypertension, diabetes, hypothyroidism and obesity, all patients underwent ophthalmological examination, including visual acuity (VA) and central macular thickness (CMT) by optical coherence tomography (OCT) before injection and one month after that.

    Findings

    The mean age of CSR patients (32 men and 23 women) was 42±11.50 years. After treatment, the CMT value in hypertensive patients (328.66±34.00 µm) was significantly higher than non-hypertensive patients (302.56±41.79) (p=0.025). The CMT value after treatment was considerably lower in non-diabetic patients (306.08±42.49 µm) compared to diabetic patients (336.77±17.42 µm) (p=0.039). Neither VA nor CMT was significantly different between hyperlipidemic patients and non-hyperlipidemic patients. In addition, there were no significant differences in VA and CMT between patients with hypothyroidism and without hypothyroidism.

    Conclusion

    The results of this study showed that hypertension and diabetes are important factors in CSR patients’ response to bevacizumab injection.

    Keywords: Central Serous Chorioretinopathy, Bevacizumab, Visual Acuity, Optical Coherence Tomography}
  • منصور بابایی، محمود صادقی حداد زواره، پرویز امری مله، سید احمد رسولی نژاد*

    سابقه و هدف:

     با شیوع بیماری کرونا، علایم ثانویه چشمی به عنوان عوارض شایع در بیماران کووید-19 مشاهده گردید که می تواند تشخیص و درمان بیماری های چشمی را با چالش روبرو کند. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط شاخص های آزمایشگاهی با بیماری های چشمی و تعیین اختصاصیت و حساسیت آنها در تشخیص بیماری های چشمی در بیماران کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، تعداد 89 بیمار مبتلا به کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان آیت الله روحانی بابل در بازه زمانی دی ماه تا اسفند ماه سال 1399 مورد ارزیابی قرار گرفتند. معاینات بالینی طبق استاندارد معاینات چشم پزشکی برای بیماران انجام شد و بیماران از نظر فشار داخلی چشم، نسبت کاپ به دیسک، علایم چشمی و بیماری های چشمی بررسی شدند. تست های روتین آزمایشگاهی هماتولوژی و بیوشیمیایی برای کلیه بیماران انجام شد. بیماران در دو گروه مبتلا به یک بیماری (علامت) چشمی و گروه غیر مبتلا به آن بیماری (علامت) چشمی با هم مقایسه شدند.

    یافته ها

    از میان 89 بیمار مبتلا به کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه، 44 زن و 45 مرد در مطالعه شرکت کرده و میانگین سنی بیماران 14/64±58/5 سال بود. مقدار شمارش گلبول های سفید از نظر آماری در بیماران کووید-19 مبتلا به pinguecula در مقایسه با بیماران غیرpinguecula  به طور معنی داری کمتر بود (0/026=p). همچنین، درصد نسبی لنفوسیت ها در بیماران کووید-19 مبتلا به کاتاراکت (13/20±9/64%) در مقایسه با بیماران غیر کاتاراکت (17/95±14/25%) به طور قابل توجهی کمتر بود (0/003=p). درصد نسبی نوتروفیل ها در بیماران کووید-19مبتلا به کاتاراکت در مقایسه با بیماران غیر کاتاراکت بیشتر بود (0/01=p). RBC در بیماران کووید-19 مبتلا به کموزیس به طور قابل توجهی کاهش می یابد (0/024=p). برای درصد نسبی نوتروفیل ها بیشتر و برابر با 82/55%، کاتاراکت برای بیماران کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه با 83/0% حساسیت و 66/7% ویژگی مثبت است.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که سلول های خونی و برخی پارامترهای بیوشمیایی با بیماری های چشمی در بیماران کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه ارتباط دارند.

    کلید واژگان: کووید-19, بیماری های چشمی, کاتاراکت, کموزیس}
    M. Babaei, M .Sadeghi Hadad Zavareh, P. Amri Maleh, SA. Rasoulinejad*
    Background and Objective

    With the spread of coronavirus disease 2019, secondary ocular manifestations were observed as common complications in COVID-19 patients, which can challenge the diagnosis and treatment of ocular diseases. The aim of this study is to investigate the association between laboratory parameters and ocular diseases and to determine their specificity and sensitivity in the diagnosis of ocular diseases in COVID-19 patients admitted to the intensive care unit.

    Methods

    In this cross-sectional study, 89 patients with COVID-19 admitted to the intensive care unit of Ayatollah Rouhani Hospital in Babol were examined from December 2020 to February 2021. Clinical examinations were performed according to the global standards for ophthalmology examinations for patients, and patients were examined in terms of intraocular pressure, cup-to-disc ratio, ocular manifestations, and ocular diseases. Routine hematology and biochemical laboratory tests were performed for all patients. Patients were compared in the group with an ocular disease (manifestation) and the group without that ocular disease (manifestation).

    Findings

    Out of 89 patients with COVID-19 hospitalized in the intensive care unit, 44 women and 45 men participated in the study and the mean age of the patients was 58.5±14.64 years. The number of white blood cells was significantly lower in COVID-19 patients with pinguecula compared to non-pinguecula patients (p=0.026). Furthermore, the relative percentage of lymphocytes was significantly lower (p=0.003) in COVID-19 patients with cataract (9.64±13.20%) compared to non-cataract patients (14.25±17.95%). The relative percentage of neutrophils was higher in COVID-19 patients with cataract compared to non-cataract patients (p=0.01). RBC is significantly reduced in COVID-19 patients with chemosis (p=0.024). For the relative percentage of neutrophils greater than or equal to 82.55%, cataract for COVID-19 patients admitted to the intensive care unit with 0.83% sensitivity and 66.7% specificity is positive.

    Conclusion

    The results of the study showed that blood cells and some biochemical parameters are associated with ocular diseases in COVID-19 patients admitted to the intensive care unit.

    Keywords: COVID-19, Ocular Diseases, Cataract, Chemosis}
  • مهرزاد گیاهی، منصور بابایی*، محمد محمدیان
    زمینه و هدف

     منابع انسانی مهمترین منبع در هر سازمانی هستند. لذا توجه به کیفیت زندگی کاری آن ها از آنجا که بخش اعظمی از زندگی کارکنان را در بر می گیرد بسیار حیاتی است. این پژوهش، با هدف مطالعه نقش کیفیت زندگی کاری بر عملکرد کارکنان در یک دانشگاه نظامی صورت گرفت.

    روش ها

    این پژوهش یک پژوهش کمی و از نظر هدف کاربردی است. استراتژی پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و علی-معلولی است. جامعه آماری شامل کارکنان ستادی یک دانشگاه نظامی در شهر تهران بود که 262 نفر به کمک شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در مدل ارایه شده کیفیت زندگی کاری به عنوان متغیر تاثیرگذار در نظر گرفته شد که دارای 8 بعد; پرداخت منصفانه و کافی، محیط کاری ایمن و بهداشتی، تامین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون گرایی در سازمان کار، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام در سازمان، توسعه قابلیت های انسانی بوده و همچنین عملکرد کاری به عنوان متغیر تاثیرپذیر در نظر گرفته شد که دارای 3 بعد مهارت و دانش، کیفیت، مسئولیت پذیری بود. متغیرها به کمک ابزار پرسشنامه دارای سه بخش سوالات جمعیت شناختی، سوالات کیفیت زندگی کاری و سوالات عملکرد کارکنان مورد سنجش قرار گرفتند.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد پرداخت منصفانه با ضریب 0/81، تامین فرصت رشد با ضریب 0/76، قانون گرایی با ضریب 0/74، توسعه قابلیت انسانی با ضریب 0/69، محیط کاری ایمن با ضریب 0/64، یکپارچگی و انسجام با ضریب 0/6، وابستگی اجتماعی با ضریب 0/59 و فضای کلی زندگی با ضریب 0/57 واحد عملکرد کارکنان را تحت تاثیر قرار می دهد.

    نتیجه گیری

    دانشگاه ها نیروی محرکه علمی کشور در عرصه ملی و بین المللی هستند و پویایی و ارتقای عملکرد کارکنان آن می تواند نتایج مثبتی در عرصه های ملی به همراه داشته باشد، این در حالی است که ارتقای عملکرد کارکنان در گروی توجه به کیفیت زندگ کاری آن ها است. نتایج این پژوهش نشان داد که پرداخت منصفانه، تامین فرصت رشد و قانون گرایی به عنوان ابعاد کیفیت زندگی کاری به ترتیب بیشترین تاثیر را بر عملکرد کارکنان داشته و باید توجه بیشتری به آن ها شود. همچنین نتایج ارتباط مثبت و معنادار سایر ابعاد کیفیت زندگی کاری بر عملکرد کارکنان را نیز نشان می دهد.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی کاری, عملکرد, دانشگاه نظامی}
    Mehrzad Giahi, Mansour Babaei*, Mohammad Mohammadian
    Background and Aim

    Human resources are the most important resource in any organization. Therefore, it is very important to pay attention to the quality of their working life, since it covers a large part of the employees' lives. The aim of this study was to study the role of quality of work-life on staff performance in a military university.

    Methods

    This research is a quantitative research and is applied in terms of purpose. In terms of strategy, it is a descriptive survey and causal research. The statistical population included the staff of a military university in Tehran, 262 people were selected as a sample using the available sampling method. In the proposed model, the quality of work-life was considered as an effective variable that has 8 dimensions of fair and adequate payment, safe and healthy work environment, providing opportunities for growth and continuous security, legalism in the labor organization, social dependence of working life, general space Life, integration and cohesion in the organization was the development of human capabilities and also job performance was considered as an influential variable that had three dimensions of skill and knowledge, quality, responsibility. Variables were assessed using a questionnaire with three sections: demographic questions, quality of work-life questions and employee performance questions.

    Results

    The research findings showed that fair payment with a coefficient of 0.81, provision of growth opportunity with a coefficient of 0.76, legalism with a coefficient of 0.74, development of human capability with a coefficient of 0.69, safe work environment with a coefficient of 64. 0, integration and cohesion with a coefficient of 0.6, social dependence with a coefficient of 0.59 and the overall living space with a coefficient of 0.57 affect the performance of employees.

    Conclusion

    Universities are the scientific driving force of the country in the national and international arenas and the dynamism and promotion of its staff can have positive results in the national arena. However, improving the performance of staff depends on the quality of their working life. The results of this study showed that fair payment, growth opportunity and legalism as dimensions of quality of working life have the greatest impact on employee performance, respectively, and more attention should be paid to them. The results also show a positive and significant relationship between other dimensions of quality of work-life and employee performance.

    Keywords: Quality of working life, Performance, Military University}
  • محمد محمدیان، مریم یعقوبی، محمدامین جراحی*، منصور بابایی، محمدکریم بهادری، احسان تیمورزاده
    زمینه و هدف

     مدیریت زنجیره تامین تجهیزات مصرفی پزشکی یکی از چالش های اصلی بیمارستان ها و مراکز درمانی می باشد. در این میان بیمارستان های نظامی به دلیل موقعیت حساسی که دارند، نیازمند توجه جدی تری در این موضوع هستند. هدف از این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر مدیریت زنجیره تامین تجهیزات پزشکی در یک بیمارستان نظامی تهران و نهایتا ارزیابی عملکرد بیمارستان در این مسئله می باشد.

    روش ها: 

    جامعه هدف کلیه بخش ها و افراد مرتبط با زنجیره تامین تجهیزات پزشکی و نمونه ها با روش گلوله برفی تعیین گردید. در ابتدا با استفاده از مرور نظام مند تحقیقات گذشته و مصاحبه نیمه ساختاریافته با نمونه ای منتخب از کارکنان و مسیولین بیمارستان مورد مطالعه، عوامل موثر بر مدیریت زنجیره تامین تجهیزات پزشکی با کمک نرم افزار MAXQDA 2020 شناسایی گردیدند. معیار انتخاب و تحلیل عوامل قابلیت تعریف، تحلیل و توسعه آن ها در مراکز درمانی نظامی لحاظ گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی که در نرم افزار Excel 2019 فرمول نویسی شده بود، عوامل موثر وزن دهی شدند. نهایتا با استفاده از پرسش نامه وضعیت فعلی عملکرد بیمارستان مورد سنجش قرار گرفت.

    یافته ها: 

    بر اساس یافته های استخراج شده، عوامل موثر بر مدیریت زنجیره تامین تجهیزات پزشکی در 5 دسته کلی تقسیم شدند. این 5 دسته به ترتیب وزن های بدست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی به ترتیب عبارتند از: منافع و ذی نفعان، مدیریت عملیات داخلی، پایداری، یکپارچگی و مدیریت اطلاعات. همچنین نتایج ارزیابی عملکرد نشان داد که وضعیت عملکرد فعلی بیمارستان 43% است.

    نتیجه گیری: 

    با توجه به نتایج پژوهش، انتخاب تامین کنندگان و توسعه روابط با آن ها در جهت ایجاد یک رابطه پایدار بلند مدت مهم ترین اولویت در مدیریت زنجیره تامین تجهیزات پزشکی بیمارستان می تواند باشد. از آنجایی که در بیمارستان مورد مطالعه یکپارچگی و مدیریت اطلاعات ضعیف ترین بخش های زنجیره تامین شناسایی گردید و با توجه به اهمیت خاص حفاظت اطلاعات و مسایل امنیتی در بیمارستان های نظامی، سرمایه گذاری در این بخش ها می تواند به بهبود عملکرد زنجیره تامین در این بیمارستان ها کمک موثری کند.

    کلید واژگان: مدیریت زنجیره تامین, تجهیزات پزشکی, پایداری, تحلیل سلسله مراتب فازی}
    Mohammad Mohammadian, Maryam Yaghoubi, MohammadAmin Jarrahi*, Mansour Babaei, Mohammadkarim Bahadori, Ehsan Teymourzadeh
    Background and Aim

    The medical equipment supply chain management is one of the main challenges for hospitals and medical centers. Meanwhile, military hospitals need more serious attention because of their critical position. The purpose of this study is to identify and prioritize the factors affecting the management of medical equipment supply chain in a military hospital in Tehran and finally evaluating the performance of the hospital in this regard.

    Methods

    At first, by examining previous researches and interviewing with some of staff and hospital managers, the influential factors in the management of the medical equipment supply chain were identified. in this regard, The MAXQDA 2020 software was used for this purpose. Then, effective methods were weighed using Fuzzy Analytic Hierarchy Process (AHP). Finally, the current performance of the hospital was assessed using a questionnaire.

    Results

    Based on the findings, the factors affecting the supply chain of medical equipment supply were divided into 5 general categories. These 5 categories which found their weights obtained from fuzzy AHP, respectively: Resources and stakeholders, internal operations management, sustainability, integrity and information management. Also, the results of the performance evaluation showed that the current condition of the hospital is 43%, which is actually less than the acceptable level.

    Conclusion

    The importance of medical equipment supply chain management is not only due to its important role in the quality of treatment but also because of its major contribution to the hospitalchr('39')s operating budget. It should be noted that the factors affecting this issue are directly and indirectly related to each other. Finally, identifying weaknesses and proper planning to improve them can amend the condition of the hospital and ultimately enhance patient satisfaction.

    Keywords: Supply chain management, Medical equipment, Sustainability, Fuzzy AHP}
  • مریم یعقوبی*، منصور بابایی، مازیار کرمعلی، محمدکریم بهادری
    زمینه و هدف

    امروزه در دانشگاه ها و موسسات پژوهشی عدم توجه به تجاری سازی، ورود به بازارها برای فناوری و محصولات پژوهشی را ناممکن و یا به سختی میسر میسازد. از این رو این پژوهش با هدف طراحی الگوی تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی یک پژوهشگاه نظامی انجام شده است.

    روش ها: 

    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که به صورت مقطعی درسال 1398 انجام گرفته است. جامعه پژوهش مدیران، اعضای هیات علمی، کارشناسان و محققین در یک پژوهشگاه نظامی می باشند. که نمونه گیری به روش سرشماری و به تعداد 130 نفر انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله پرسشنامه محقق ساخته می باشد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. به طوری که پایایی ترکیبی برای هر 4 حیطه (فردی، درون سازمانی، برون سازمانی، عامل ارتباط  دهنده درون و بیرون سازمان دانشگاه) بیشتر از 0.7 بدست آمد که نشان از همگونی یا همسانی درونی مناسب دارد. جمع آوری و تحلیل داده های کمی با استفاده از مدل معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی با نرم افزار /Spss 20 3Smart-PLS انجام شد.

    یافته ها: 

    الگوی ساختاری عوامل موثر بر تجاری سازی دستاوردهای تحقیقات دانشگاهی مشتمل بر چهار گروه ابعاد از عوامل فردی، درو ن سازمانی، برون سازمانی و ارتباط دهنده در قالب 60 عامل بدست آمد. بر اساس یافته های پژوهش در مدل نهایی تحقیق، میزان همبستگی برای تمامی ابعاد قابل توجه بوده و عوامل ارتباط دهنده دارای کمترین همبستگی (0.880) و درون سازمانی (0.971) دارای بیشترین همبستگی بودند. برای تضمین کیفیت مدل اندازه گیری، مقادیر مثبت شاخص cv-com (شاخص وارسی اعتبار اشتراک) نشاندهنده کیفیت مناسب مدل اندازه گیری طراحی شده است.

    نتیجه گیری: 

    دولت ها سایر نهادهای موثر با تدو ین قوا نین و سیاست های تسهیل گر و تسریع کننده، می بایست با اتخاذ تدابیر هوشمندانه، دانشگاه ها را به سمت مدل دانشگاه تجاری سازی دانش سوق دهند .از طرفی دانشگاه ها با استراتژی هایی مانند برگزاری همایش ها و نشست های مشترک با صنعت جهت افزایش ارتباط و آگاهی طرفین از نیازها و قابلیت های طرفین در راه تجاری سازی قدم بردارند.

    کلید واژگان: تجاری سازی, دستاوردهای پژوهشی, دانشگاه نظامی}
    Maryam Yaghoubi*, Mansour Babaie, Mazyar Karamali, Mohammadkarim Bahadori
    Background and Aim

    Today, in universities and research institutes, the lack of attention to commercialization makes it impossible or difficult to enter the markets for technology and research products. therefore, this study aims to design a commercialization model for research achievements of a military research institute.

    Methods

    This descriptive-analytic study was done in a cross-sectional study in 2019. The research population consists of senior, middle and operational managers, faculty, experts and researchers in a military research institute. The sampling was done by census method and number of 130 people. The data gathering tool is a researcher-made questionnaire whose validity and reliability have been confirmed. The composite reliability for each of the four domains (individual, intra-organizational, external organizational and communication) was higher than 0.7, indicating appropriate homogeneity or internal consistency. To collect and analyze quantitative data, a structural equation model based on partial least squares approach was performed with Smart-PLS3 software.

    Results

    The pattern of factors influencing the commercialization of academic research achievements was divided into four groups of 60 factors: individual intra-organizational, external organizational and communication. According to the research findings in the final model of the research, the correlation was significant for all dimensions and the communication factors had the lowest correlation (0.880) and intra-organizational (0.971) the highest correlation. To ensure the quality of the measurement model, positive values of the cv-com index represent the appropriate quality of the measurement model.

    Conclusion

    Governments and other effective institutions with formulas and facilitating and accelerating policies should move universities towards a model of knowledge-based commercialization by adopting smart measures. On the other hand, universities are pursuing strategies such as holding joint conferences and meetings with industry to increase the relevance and awareness of the partieschr('39') needs and capabilities in the path of commercialization.

    Keywords: Commercialization, Research achievement, Military university}
  • سهراب سالی، علی اکبر اصفهانی، محمد نوبخت، حمید عنایتی، محسن عباسی فرج زاده، منصور بابایی*
    زمینه و هدف

    تغذیه سالم در موفقیت عملیات‎های نظامی نقش مهمی دارد لذا فرماندهان و همه نیرو‎ها باید رابطه بین رژیم غذایی مناسب و توانایی های بدنی لازم برای انجام فعالیت‎های جسمانی را دریابند. هدف مطالعه پیش رو ارزیابی وضعیت تغذیه نظامیان به منظور ارایه راهکارهایی در جهت ارتقای وضعیت سلامتی و افزایش کارایی افراد می‎باشد.

    روش‎ها

    این مطالعه بر روی 89 نفر از نظامیان در یگان‎های مختلف نیروی دریایی در شهرهای بندرعباس و بندر لنگه در زمستان 1397 انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، فعالیت فیزیکی IPAQ و FFQ168 استفاده شد.

    یافته ها

    تعداد 89 نفر از مردان نظامی با میانگین سنی 32/6سال حضور داشتند. میانگین کالری روزانه دریافتی نظامیان 2973 کیلوکالری گزارش شد. میانگین مصرف روزانه گروه شیر و لبنیات، سبزی ها، میوه‎ها، غلات و گوشت ها به ترتیب، 2/1، 15/3، 55/3، 2/1 و 6/1 واحد در روز گزارش شد. بیشترین کمبود از گروه های اصلی هرم به گروه لبنیات به میزان 77/5% مرتبط بود. در ارزیابی وضعیت ریز مغذی ها کمبود مصرف کلسیم (48/3 %)، ویتامین A (83%)، روی (52/8 %)، امگا 3 (46/1%) و ویتامین C (33/7%) گزارش شد.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که نظامیان در زمینه دریافت‎های غذایی به خصوص در مورد مصرف لبنیات و منابع کلسیم، سبزیجات، میوه‎ها، منابع پروتیینی، امگا 3 و انرژی دریافتی، نیاز به مداخلات لازم به منظور افزایش دسترسی و مصرف اقلام غذایی نام برده می‎باشند.

    کلید واژگان: نیروی دریایی, وضعیت تغذیه, غذا}
    Sohrab Sali, Ali Aliakbar Esfahani, Mohammad Nobakht, Hamid Enayati, Mohsen Abbasi Farajzadeh, Mansour Babaei*
    Background and Aim

    Healthy diet has an important role in the success of military operations, so the commanders and all forces must understand the relationship between proper diet and the physical ability to perform physical activity. The aim of the current study is to evaluate the nutritional status of the military in order to provide strategies to improve the health status and increase the efficiency of individuals.

    Methods

    This study has been done on 89 navies in the cities of Bandar Abbas and Bandar Lengeh, south of Iran in 2019. Demographic information, IPAQ and FFQ168 questionnaires were used to collect data.

    Results

    There were 89 navy men with an average age of 32.6 years. The average daily calorie intake was 2973 kcal. The average daily intake of milk and dairy products, vegetables, fruits, cereals and meats were 1.2, 3.15, 3.55, 1.2 and 1.6 units per day, respectively. The highest deficiency of the main groups of the pyramid was related to the dairy group (77.5%). In the evaluation of micronutrient status, deficiency of calcium (48.3%), vitamin A (83%), zinc (52.8%), omega 3 (46.1%) and vitamin C (33.7%) were reported.

    Conclusion

    This study showed that the navy in the field of food intake, especially in the consumption of dairy products and sources of calcium, vegetables, fruits, protein sources, omega 3 and energy intake needs to intervene to increase access and consumption of food items.

    Keywords: Navy, Nutritional Status, Food}
  • حسین رستمی، محمدرضا آقای قزوینی، مرجان دلخوش، منصور بابایی، کریم پرستوئی*
    زمینه و هدف

    مطالعات بالینی نشان دهنده تاثیر ویتامین D در افزایش حجم و قدرت عضلات اسکلتی در ورزشکاران می باشد. از سوی دیگر کمبود ویتامین D در افرادی که دارای فعالیت بدنی بالاتر نسبت به سایرین هستند همانند نیروهای نظامی شیوع بیشتری دارد. از این رو به نظر می رسد مکمل یاری با ویتامین D در نظامیان می تواند سبب بهبود سلامتی و عملکرد بدنی آنها شود.

    روش ها

    مطالعه حاضر از نوع کار آزمایی بالینی دوسو کور در سال 1398 در اصفهان انجام شد. با توجه به معیارهای ورود و خروج، 100 نفر از نظامیان به صورت تصادفی وارد دو گروه 50 نفره مداخله و کنترل شدند. اطلاعات دموگرافیک و فعالیت جسمی افراد از طریق پرسشنامه مربوطه و دریافت های غذایی نیز با استفاده از پرسشنامه  24 ساعت یاد آمد خوراک جمع آوری شد. برای تمامی آنها اندازه گیری قد، وزن، دور کمر، توده چربی و عضلانی بدن اندازه گیری شد. تست های ورزشی سرعت و زمان خستگی انجام شد. تمامی متغیرها در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شد. تمامی آنالیزهای آماری با استفاده از نرم افزارSPSS  ویراست 18 انجام گردید.

    یافته ها

    دو گروه مداخله و دارونما از نظر سن، سطح سرمی ویتامین D و میزان فعالیت بدنی همسان بودند. میانگین سطح سرمی ویتامین D در گروه مداخله در پایان مطالعه بیشتر از گروه دارونما بود (05/0>p). هیچگونه تفاوت در شاخص های تن سنجی (وزن، دورکمر و BMI) و همچنین ترکیب بدن بین دو گروه دریافت کننده ویتامین D و دارونما در انتهای مطالعه مشاهده نشد (05/0<p). زمان رسیدن به خستگی در گروه دریافت کننده مکمل ویتامین D بیشتر از گروه کنترل افزایش یافت (05/0>p) اما تفاوتی در تست سرعت 10 متر دیده نشد (05/0<p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد مکمل یاری با ویتامین D می تواند سبب افزایش زمان رسیدن به خستگی در نیروهای نظامی شود اما تاثیری بر ترکیب بدن و سرعت دوی این افراد ندارد.

    کلید واژگان: ویتامین D, عملکرد ورزشی, ترکیب بدن, نیروهای نظامی}
    Hosein Rostami, Mohammad Reza Aghaye-Ghazvini, Marjan Delkhosh, Mansour Babaei, Karim Parastouei*
    Background and Aim

    Clinical studies show the effect of vitamin D on muscle strength in athletes. In addition, vitamin D deficiency is more common in people with higher physical activity than in others. Therefore, it seems vitamin D supplementation in the military can improve their health and physical performance.

    Methods

    This study is a double-blind clinical trial was done in Isfahan, Iran in 2019. According to the inclusion and exclusion criteria, 100 militaries were randomly assigned to two groups of supplement and placebo groups (n=50). Demographic data and physical activity of militaries were collected by questionnaires. For all of the participants, measurements of height, weight, waist circumference, fat and muscle mass of the body were conducted. Sport tests of speed and time of fatigue were done. Data analysis was performed by SPSS software, version 18.0.

    Results

    The two groups of intervention and placebo were matched in terms of age, serum vitamin D level and level of physical activity. The mean of serum vitamin D level in the intervention group at the end of the study was higher than the placebo group (p <0.05). There were no differences in anthropometric indices (weight, waist circumference and BMI) as well as body composition between the two groups receiving vitamin D and placebo at the end of the study (p <0.05). Fatigue time more increased in the vitamin D supplement group than in the control group (p <0.05) but no difference was seen in the 10 m speed test (p <0.05). 

    Conclusion

    The findings of this study show that vitamin D supplementation can increase fatigue time in military force, but it does not influence body composition and speed.

    Keywords: Vitamin D, Physical Performance, Body Composition, Military}
  • محمد محمدیان، محمد مسکرپور امیری*، محمدکریم بهادری، منصور بابایی
    زمینه و هدف

    کنکاش در ابعاد و مولفه‎های رضایتمندی از مدیریت پژوهش می‎تواند راه حل‏های اجرایی مناسبی را برای ارتقاء کیفی و کمی طرح‏های تحقیقاتی شناسایی نماید. هدف پژوهش حاضر ارایه یک چارچوب نظری و عملی مناسب برای ارزیابی رضایتمندی از مدیریت پژوهش و بکارگیری آن برای ارزیابی رضایتمندی محققان در یک دانشگاه علوم پزشکی نظامی بود.

    روش‎ها

    مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا یک مطالعه ترکیبی کیفی-کمی بود. در مرحله اول، ابعاد و مولفه‏های اصلی رضایتمندی محققین از مدیریت پژوهش با استفاده از مرور ادبیات پژوهش و نظرسنجی از خبرگان استخراج شد. در مرحله دوم یک پرسش نامه ساختاریافته برای سنجش میزان رضایتمندی محققین در هریک از این ابعاد طراحی و استانداردسازی گردید. جهت سنجش روایی محتوایی پرسشنامه از روش‏های کیفی و کمی استفاده شد. همچنین جهت سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. در مرحله آخر، پرسشنامه نهایی به شیوه تصادفی بین 150 نفر از محققان و اعضاء هییت علمی یک دانشگاه علوم پزشکی نظامی منتخب توزیع شد. ارتباط میزان رضایتمندی با مشخصات دموگرافیک و شغلی پاسخ دهندگان با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) در نرم افزار 16 SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته‏ ها

    6 بعد و 15 مولفه برای سنجش رضایتمندی از نظام مدیریت پژوهش شناسایی شد. ابعاد اصلی سنجش رضایتمندی از مدیریت پژوهش شامل رهبری پژوهش، ظرفیت سازی، امیدآفرینی، ارتباطات سازمانی، سازماندهی پژوهش و توزیع منابع بود. بیشترین رضایتمندی مربوط به امیدآفرینی (82/0±71/2) و کمترین رضایتمندی مربوط به توزیع منابع (31/0±79/1) بود. ارتباط آماری معنی داری بین متغیرهای دموگرافیک و شغلی پاسخ دهندگان با رضایتمندی از مدیریت پژوهش مشاهده نشد (05.0>P).

    نتیجه‎گیری

    با توجه به اینکه کمترین رضایتمندی محققین به ترتیب از دو بعد توزیع منابع و ظرفیت سازی بود، پیشنهاد می‎گردد مدیران پژوهش علاوه بر ایجاد منابع جدید و توسعه ظرفیت‎های مالی و غیرمالی پژوهش به طور همزمان به توزیع عادلانه منابع در بین محققین توجه بیشتری نمایند.

    کلید واژگان: رضایت, پژوهش, سیستم مدیریت تحقیقات}
    Mohammad Mohammadian, Mohammad Meskarpour-Amiri*, Mohammadkarim Bahadori, Mansour Babaei
    Background and Aim

    Investigating the dimensions and components of research management satisfaction can identify appropriate executive solutions for the qualitative and quantitative enhancement of research projects. The purpose of the present study was to provide an appropriate theoretical and practical framework for evaluating satisfaction with research management and its application for evaluating researcherschr('39') satisfaction in a selected military medical university.

    Methods

    The present study was an applied study in terms of purpose and was a mixed qualitative-quantitative study in terms of methodology. In the first step, the main dimensions and components of researcherschr('39') satisfaction with research management extracted using literature review and expert opinion survey. In the second step, a structured questionnaire designed and standardized to measure the satisfaction of researchers in each of these dimensions. Qualitative and quantitative methods were used to assess the content validity of the questionnaire. Cronbachchr('39')s alpha used to assess questionnaire reliability. Finally, the questionnaire distributed randomly among 150 researchers and faculty members of a military medical university. The relationship between satisfaction with demographic and occupational characteristics of the respondents evaluated by ANOVA at SPSS-16 software.

    Results

    Six dimensions and 15 components were identified to measure satisfaction with the research management system. The main dimensions of measuring satisfaction with research management included research leadership, capacity building, creating hope, organizational communication, research organization, and resource allocation. The highest satisfaction was related to creating hope (2.71±0.82) and the least satisfaction was related to resource allocation (1.79±0.31). There was no statistically significant relationship between demographic and occupational variables of respondents and satisfaction with research management (P>0.05).

    Conclusion

    Given that the least satisfaction of the researchers were in two dimensions of resource allocation and capacity building, it is recommended that research managers pay more attention to equitable distribution of resources in addition to creating new resources and developing financial and non-financial research capacities simultaneously.

    Keywords: Satisfaction, Research, Research Management System}
  • منصور بابایی، شهریار اقتصادی*، محمود محمودی مجدآبادی فراهانی
    زمینه و هدف

    داشتن تغذیه صحیح بعنوان یکی از مهمترین جنبه های سلامت بر عملکرد جسمی و فکری افراد تحت شرایط استرس تاثیر زیادی دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه بین دریافت درشت مغذی ها و ترکیبات آنتی اکسیدانی بر اساس میزان استرس نیروهای نظامی انجام گرفت.

    روش ها

    75 نفر از افراد نظامی 18 تا 45 سال در مناطق عملیاتی که دارای درجات مختلف استرس بودند وارد مطالعه شدند. افراد نظامی در دو گروه با استرس بالا (27 نفر) و پایین (48 نفر) گروه بندی و میزان دریافت مورد مقایسه قرار گرفت. برای جمع آوری و مقایسه اطلاعات از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، Dass21، فعالیت فیزیکی IPAQ و FFQ 168 آیتمی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

    یافته ها

     افراد در هر دو گروه از نظر داده های دموگرافیک همسان بودند. افراد نظامی با استرس پایین به طور معنی داری دریافت بالاتر ویتامین E، سلنیوم، پروتئین، کل لبنیات و لبنیات کم چرب نسبت به گروه نظامی با استرس بالا داشتند (p<0.05). همچنین گروه با استرس پایین دریافت بالاتر میوه، سبزیجات، انرژی، چربی و گوشت نسبت به گروه با استرس بالا داشتند. دریافت فست فود، بیسکویت ها در گروه کم استرس کمتر از گروه با استرس بالا بود، هرچند که این اختلافات معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

     این مطالعه نشان داد که افرد نظامی با استرس پایین دریافت آنتی اکسیدانی ویتامین های E وC  و عنصر سلنیوم بالاتری نسبت به افراد نظامی با استرس بالا داشتند. افراد نظامی با استرس پایین از الگوی غذایی بهتر و دریافت غذایی با کیفیت تری برخوردار بودند.

    کلید واژگان: استرس, آنتی اکسیدان, درشت مغذی ها}
    Mansour Babaei, Shahriar Eghtesady*, Mahmood Mahmoudi Majdabadi Farahani
    Background and Aim

    Healthy diet as one of the most important aspects of health has the main impact on physical and mental functioning of people under stress conditions. The aim of this study was to compare the intake of macronutrients and antioxidant compounds based on military stress.

    Methods

    105 military personnel aged 18 to 45 years in operational zones with different degrees of stress were enrolled in this study. Military personnel were allocated into two groups with high (n = 27) and low (n = 48) stress and the food intake of each group was compared. Dass21, IPAQ, FFQ 168 item and demographic data questionnaires were used to assess the subjects. Data were analyzed using SPSS software 20 version.

    Results

    Both groups were match in terms of demographic data. The low stress group had significantly higher vitamin E, selenium, protein, total dairy and low fat dairy intake than the high stress group (p<0.05). The low stress group also had higher intakes of fruits, vegetables, energy, fat and meat than the high stress group. Fast food intake and biscuits were lower in the low stress group than in the high stress group, although these differences were not significant (p>0.05).

    Conclusion

    The study found that military people with low stress levels had higher levels of selenium, vitamin E, and vitamin C intakes than those with high levels of stress. Military people with low stress levels had a better dietary pattern.

    Keywords: Stress, Antioxidant, Macronutrients}
  • یحیی حاجی، علی چوپانی*، اعظم چوپانی، محمد هیئت، منصور بابایی
    زمینه و هدف

    کاتاراکت به کدورت عدسی که باعث اختلال در عمل بینایی شود اطلاق می گردد. دریانوردان به دلیل قرار گرفتن در معرض اشعه و تروما در خطر ابتلا به این بیماری هستند. مطالعه حاضر به بررسی شیوع کاتاراکت و عوامل موثر بر آن در دریانوردان ایرانی پرداخته است.

    روش ها

    مطالعه مقطعی حاضر طی سال 1396 انجام شد. پرونده پزشکی همه دریانوردان ایرانی که به بخش چشم پزشکی مراجعه داشتند و برای ایشان کاتاراکت ثبت شده بود، به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. محقق با مراجعه حضوری به بخش چشم پزشکی اطلاعات لازم را از پرونده پزشکی بیماران استخراج و در چک لیست ثبت کرد. چک لیستی حاوی اطلاعات دموگرافیک (سن، جنس، تحصیلات) و بالینی از بیماران ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.

    یافته ها

    تعداد کل پرونده پزشکی بررسی شده مربوط به دریانوردان ایرانی، 2500 مورد بود، که از این تعداد، 337 نفر (13/48%) مبتلا به کاتاراکت یا دارای سابقه جراحی کاتاراکت بودند. میانگین سنی، دیابت، مصرف دارو و تروما به سر در افراد مبتلا به کاتاراکت بطور معنی داری بیشتر و سطح تحصیلات این افراد بطور معنی داری پایین تر بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه دریانوردان از گروه های در معرض خطر بیماری کاتاراکت می باشد و شیوع 13/48% در مطالعه حاضر گزارش گردید، لذا معاینه ادواری ایشان در این مورد ضروری می باشد.

    کلید واژگان: کاتاراکت, بیماری شغلی, دریانورد, ایران}
    Yahya Haji, Ali Choopani*, Azam Choopani, Mohammad Heiat, Mansoor Babaei
    Background and Aim

    Cataract refers to the opacity of the lens that impairs vision. Sailors are at risk for radiation sickness and trauma. The present study investigates the prevalence of cataracts and the factors affecting it in Iranian sailors.

    Methods

    This cross-sectional study was performed during 2017. The medical records of all Iranian sailors who went to the ophthalmology department and had a cataract were included in the census method. The researcher extracted the necessary data from the medical records of patients by visiting the ophthalmology department and registering it in the checklist. A checklist containing demographic (age, sex, education) and clinical data of patients was recorded. Data were analyzed using SPSS software version 16.

    Results

    The total number of medical records of Iranian sailors was 2,500, of which 337 (13.48%) had cataracts or had a history of cataract surgery. The mean age, diabetes, medicine use, and head trauma were significantly higher in people with cataracts than others and their education level was significantly lower than others.

    Conclusion

    Considering that the sailors is one of the groups at risk for cataracts and a prevalence of 13.48% was reported in the present study, so periodic medical examination is necessary in this case.

    Keywords: Cataract, Occupational Disease, Sailor, Iran}
  • سهراب سالی، منصور بابایی*
    زمینه و هدف

    کلسیم و ویتامین D از مواد مغذی ضروری در سلامت جسمی و روانی نظامیان به حساب می آید. سربازان و نیروهای نظامی همواره در خطر شکستگی های استخوانی قرار دارند که موجب می شود توجه به میزان مصرف منابع کلسیم و ویتامین D همچون شیر و لبنیات در آنها دوچندان باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان مصرف شیر و لبنیات و وضعیت دریافت کلسیم و ویتامین D در نظامیان نیروی دریایی می باشد.

    روش ها

    این مطالعه بر روی 89 نفر از نظامیان نیروی دریایی در شهر بندرعباس در سال 1397 انجام گرفت. بعد از ثبت اطلاعات دموگرافیک، بررسی فعالیت های حرکتی با پرسشنامه فعالیت فیزیکی و بررسی کلسیم و ویتامین D دریافتی با FFQ168 ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS  نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    تعداد 89 نفر از مردان نظامی نیروی دریایی با میانگین سنی 5/1±32/6 سال حضور داشتند. میانگین ساعت خواب، 7/2 ساعت در روز بود. میانگین انرژی دریافتی روزانه 2973 کیلوکالری بدست آمد. میانگین مصرف گروه لبنیات 1/2 واحد در روز و شیوع کمبود دریافت کلسیم 77/5 ٪ گزارش شد. افراد مورد مطالعه به طور میانگین 20/2 ٪ کمبود دریافت ویتامین D داشته و 79/8 ٪ افراد متوسط دریافت ویتامین D نرمال یا بالاتر داشتند. همچنین در مورد کلسیم، به طور متوسط 48/3 ٪ کمتر از استاندارد و 51/7 ٪ میزان دریافت کلسیم نرمال و یا بالاترداشتند.

    نتیجه گیری

    تعداد زیادی از افراد نیروی دریایی مورد مطالعه دریافت لبنیات و کلسیم کمتر از میزان استاندارد داشتند ولی در مورد ویتامین D اکثر افراد دریافت استانداردی را نشان دادند. با این وجود برای قضاوت دقیق تر توصیه می شود سطح سرمی ویتامین D اندازه گیری شود.

    کلید واژگان: تغذیه, کلسیم, ویتامین D, لبنیات, نیروی دریایی}
    Sohrab Sali, Mansour Babaei*
    Background and Aim

    Calcium and vitamin D are essential nutrients for the physical and mental health of the military. Soldiers and military personnel are always at risk for bone fractures, making them more likely to consume calcium and vitamin D sources such as milk and dairy products. The purpose of this study was to evaluate the consumption of milk and dairy products and the status of calcium and vitamin D intake in the Iranian Navy personnel.

    Methods

    This study was performed on 89 Navy personnel in Bandar Abbas city in 2018. After collecting demographic data, physical activity was recorded using a physical activity questionnaire and calcium and vitamin D intake were recorded with FFQ168. Data were analyzed using SPSS 20 software.

    Results

    89 military men with a mean age of 32.6±5.1 years were assessed. The average sleep time was 7.2 hours per day. The average daily energy intake was 2973 kcal. The average intake of the dairy group was 1.2 units/day and the prevalence of calcium deficiency was 77.5%. On average, 20.2% of subjects had vitamin D deficiency and 79.8% of subjects had normal or higher vitamin D intake. Also for calcium, on average 48.3% had lower than standard and 51.7% had normal or high calcium intake.

    Conclusions

    Many of the Navy subjects had lower dairy and calcium intakes, but for vitamin D, most people showed a standard intake. However, for a more accurate judgment, it is advisable to measure serum vitamin D levels.

    Keywords: Nutrition, Calcium, Vitamin D, Dairy, Navy}
  • منصور بابایی، نادعلی اکبریان، ماندانا کلانتر، مینا گالشی، حسنعلی جعفرپور، محمود صادقی، سیداحسان سمایی*
    سابقه و هدف
    سهم قابل توجهی از مرگ ومیرهای جامعه در مراکز بیمارستانی اتفاق می افتد. بررسی علل مرگ ومیر در هر منطقه، می تواند به عنوان پایه ای برای بهبود وضعیت بهداشت و درمان و نیز کاهش عوامل خطرساز باشد. مطالعه حاضر باهدف توزیع و فراوانی علت مرگ بیمارستانی برحسب سن، جنس و سال مراجعه بیماران بستری در بیمارستان روحانی بابل انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی در بازه زمانی 1389 تا 1393 بر روی 3407 پرونده بیماران فوت شده بیمارستان آیت الله روحانی بابل به صورت سرشماری انجام شد. داده ها با استفاده از اطلاعات ثبت شده در واحد مدارک پزشکی جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS22 و آزمون های توصیفی و تحلیلی (کای دو) تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج میزان مرگ ومیر در مردان بیشتر از زنان گزارش شد (5/55%). همچنین بیشترین و کمترین میزان مرگ ومیر خام به ترتیب در بخش ICU و اتاق عمل بود. بیشترین زمان بستری تا فوت مربوط به بخش ICU.OH با میانگین و انحراف معیار 81/17±09/13 بود. در بررسی علل مرگ ومیر بر اساس ICD-10 مشخص گردید که بیماری های دستگاه گردش خون (7/38%)، سرطان ها (7/18%)، بیماری های سیستم عصبی (2/16%) و بیماری های دستگاه تنفس (1/11%) شایع ترین علل مرگ ومیر بیماران فوت شده بودند. همچنین کمترین علل نیز مربوط به مرگ ناشی از آسیب دیدگی ها و علل خارجی مرگ ومیر گزارش شد. بررسی علل مرگ ومیر در سال های موردبررسی حاکی از روند افزایشی و معنی داری مخصوصا در علل عمده مرگ ومیر (بیماری های دستگاه گردش خون، سرطان ها، سیستم عصبی و تنفسی) می باشد.
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر با توجه به معیار ICD-10، به ترتیب بیماری های سیستم قلب و عروق، سرطان ها و بیماری های سیستم عصبی مهم ترین علل مرگ بیماران بودند. در همین راستا، اقدامات پیشگیرانه و کنترلی برای کاهش ریسک فاکتورهای موثر در بروز این بیماری ها پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: مرگ و میر, بیمارستان, فراوانی, بستری}
    Mansour Babaei Dr, Nadali Akbarian Mr, Mandana Kalantar Mrs, Mina Galeshi Mrs, Hasanali Jafarpoor Dr, Mahmood Sadeghi Hadad Zavareh Dr, Seyed Ehsan Samaei Mr*
    Background and Objective
    A significant contribution of deaths in the community it happen in hospital. Investigating the causes of death in each region can be used as a basis for improving health status and reducing risk factors. The Aim of This Study was distribution and frequency of causes of death in patients Based on age, gender and referral year.
    Method
    This descriptive-analytic study on 3407 patient death dossier in Ayatollah Rohani Hospital in Babol by census was conducted over a period from 2010 to 2015. The data were collected using data recorded in the medical records unit and analyzed by SPSS 22 software and descriptive and analytic tests (Chi-square).
    Findings
    Based on the results, Mortality rates were higher in men than in women (55.5%). Also, the highest and lowest mortality rates were in the ICU and operating room respectively. The highest hospitalization time to death was in the ICU.OH section with an average and standard deviation of 13.09 ± 17.81.
    Conclusion
    In the present study, according to ICD-10 criteria, cardiovascular diseases, cancers and diseases of the nervous system were the most important causes of death. In the meantime, preventive and control measures are suggested to reduce the risk factors for the onset of these diseases.
    Keywords: Death, Hospital, Frequency, Hospitalized}
  • منصور بابایی، محمود صادقی حداد زوازه، سیداحسان سمایی، حسنعلی جعفرپور*
    سابقه و هدف
    سرطان یکی از عمده ترین علل مرگ و میر در جوامع بشری می باشد. تحقیقات اپیدمیولوژیک و اتخاذ سیاست های مربوط به کنترل سرطان در کشورهای توسعه یافته مرهون ثبت انواع سرطان و اطلاعات مرگ و میر حاصل از سرطان می باشد. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی مرگ و میر ناشی از سرطان در مرکز آموزشی درمانی آیت الله روحانی شهرستان بابل انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی در بازه زمانی 5 ساله، بر روی تمامی بیماران فوت شده بعلت سرطان در بیمارستان آیت الله روحانی(634 مورد) انجام شد. اطلاعات موجود در پرونده بیماران توسط فرم محقق ساخته (شامل مشخصات جمعیت شناختی وعلل فوت) جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بیشتر افراد فوت شده در گروه سنی بیش از 60 (49/21 %) سال بوند. سرطان های سیستم گوارشی (38/17%) و سیستم خون و لنف (31/54 %) شیوع بالاتری نسبت به سایر سرطان ها داشتند. فراوانی علل مرگ و میر در جنسیت و گروه سنی افراد مورد مطالعه، متفاوت بود.
    نتیجه گیری
    شیوع مرگ و میر ناشی از سرطان ، روند روبه رشدی داشت. با توجه به اینکه سرطان دستگاه گوارش عامل اصلی مرگ و میر گزارش شد، شناسایی عوامل مرتبط با پیشگیری از این سرطان در افراد در معرض خطر و آزمایش های غربالگری برای تشخیص زودرس سرطان دستگاه گوارش به صورت روتین ضرورت دارد.
    کلید واژگان: مرگ و میر, بیمار, بیمارستان, سرطان}
    M. Babaei, M. Sadeghi Haddad Zavareh, Se Samaei, H. Jafarpoor *
    Background And Objective
    Cancer is one of the main causes of death in human societies. The epidemiological research and cancer control policy in developed countries is dependent on the record of various types of cancer and of mortality information on cancer. The aim of this study was to determine the frequency of mortality from cancer in Ayatollah Rouhani Hospital of Babol.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on all patients who died of cancer in Ayatollah Rouhani Hospital during 5 years. The available information in medical records was collected using researcher-made form (containing demographic characteristics and cause of death).
    FINDINGS: The most of died patients were over 60 years (49.21%). Gastrointestinal (38.17%) and blood and lymph cancers (31.54%) had higher prevalence than other cancers. Frequency of mortality was different in studied gender and age group.
    Conclusion
    The incidence of cancer mortality has a growing trend. Since the gastrointestinal cancer has been reported as the main cause of death, routinely identifying the factors related to the prevention of cancer in people at risk and screening tests for early detection of gastrointestinal cancers are necessary
    Keywords: Mortality, Patient, Hospital, Cancer}
  • منصور بابایی، مهدی اسماعیلی جدیدی، بهزاد حیدری *، همت قلی نیا
    سابقه و هدف
    درد اندام تحتانی در سالمندان یک عامل مهم اختلال در فعالیت فیزیکی و بروز ناتوانی است. از آنجائیکه ویتامین D در متابولیسم استخوان دخالت دارد، این مطالعه به منظور بررسی ارتباط کمبود ویتامین D با درد و حساسیت استخوان ساق پا در سالمندان انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد-شاهدی بر روی بیمارانی که بعلت درد لوکالیزه سطح قدامی ساق پا بدون علت مشخص به مدت ≥6 هفته و سن ≥50 سال مراجعه کردند و در معاینه بالینی با فشار انگشت معاینه کننده بر روی استخوان تیبیا با توجه به عکس العمل بیمار تایید شد، انجام گردید. شاهدان هم سن از میان بیماران بدون درد ساق پا انتخاب شدند. سطح 25-hydroxyvitamin D(25OHD) با روش ELISA اندازه گیری شد و 25OHD<20 ng/ml بعنوان کمبود در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه 80 بیمار با میانگین سن 8/2±61 سال و 59 شاهد 9/1±62/3 سال بررسی شدند. سطح 25OHD در بیماران کمتر از شاهدان (16±21 در مقابل 21/6±37/4 نانوگرم در میلی لیتر) (0/001p=) و BMI بطور معنی داری بیش از شاهدان بود (0/001p=). ارتباط معنی داری نیز بین کمبود ویتامین D و درد ساق پا مشاهده شد(40-8/5)15/3OR= که در مردان شدیدتر از زنان بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه سالمندان مبتلا به درد موضعی و بدون علت ساق باید ار نظر وضعیت ویتامین D سرم بررسی شده و در صورت وجود کمبود درمان شوند.
    کلید واژگان: سالمندان, درد ساق پا, کمبود ویتامین D}
    M. Babaei, M. Esmaeili Jadidi, B. Heidari *, H. Gholinia
    Background And Objective
    Lower extremity pain is an important cause of impaired physical activity and the incidence of disability in the elderly. Since vitamin D plays a role in bone metabolism, the present study aims to investigate the relationship between vitamin D deficiency and shinbone pain and sensitivity in the elderly.
    Methods
    This case-control study was conducted among patients who referred to the hospital because of nonspecific pain localized to the anterior surface of shin for 6 weeks and above and aged 50 years and above. The problem was confirmed during clinical examination with the examiner's finger pressure on the Tibia. The same-age control subjects were chosen from among patients without shin pain. The level of 25-hydroxyvitamin D (25OHD) was measured using ELISA method and 25OHDFINDINGS: In this research, 80 patients with mean age of 61±8.2 years and 59 control subjects with mean age of 62.3±9.1 years were studied. The level of 25OHD in patients was lower than control subjects (21±16 versus 37.4±21.6 ng/ml) (p=0.001), while BMI in patients was significantly higher than control subjects (p=0.001). Moreover, a significant relationship was observed between vitamin D deficiency and shin pain (OR=15.3 [8.5-40]), which was more severe among men.
    Conclusion
    According to the results of the resent study, the elderly patients with local pain and unexplained shin pain need to be examined in terms of vitamin D status and need to be treated in case of deficiency
    Keywords: Elderly people_Shin pain_Vitamin D deficiency}
  • محمدکریم بهادری، منصور بابایی، فردین مهرابیان
    اهداف
    این مطالعه با هدف شناسایی مولفه های موثر بر انگیزش شغلی و اولویت بندی آنها به روش تحلیل سلسله مراتبی در یک مرکز نظامی انجام گرفت.
    روش ها
    این مطالعه، یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است که به روش مقطعی در سال 1391 در یک مرکز نظامی انجام شده است. حجم نمونه پژوهش شامل 115 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه بود که بر اساس تئوری انگیزش هرزبرگ طراحی شدند. روش مورد استفاده برای اولویت بندی، روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSS 18.0 و Expert Choice 11.0 استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد، مولفه های امنیت شغلی و حقوق و دستمزد مناسب به ترتیب با ضریب اهمیت 29/0 و 20/0 در اولویت های اول و دوم و مولفه های ارتباط و خط مشی و محیط با ضریب اهمیت 02/0 در اولویت های آخر قرار دارند.
    نتیجه گیری
    سازمان می تواند از طریق فراهم آوردن امنیت شغلی و توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی کارکنان و همچنین پرداخت مبتنی بر عملکرد، بستر امنی را جهت تحقق اهداف سازمان و عملکرد بهتر کارکنان فراهم کنند.
    کلید واژگان: انگیزش شغلی, مرکز نظامی, تحلیل سلسله مراتبی}
    Mohamadkarim Bahadori, Mansour Babaei, Fardin Mehrabian
    Aims
    The aim of this study was to identify factors affecting job motivation and Priority of them using Analytical Hireiarchy Process (AHP).
    Methods
    This study is a descriptive - analytical and cross-sectional study that has done in 2012 in a military center. Total sample size consisted of 115 people. Data collection instruments included two questionnaires that were designed based on Herzberg motivation theory. Methods used for the prioritization, was Analytical Hierarchy Process Model (AHP). Data were analyzed using SPSS 18.0, Expert Choice 11.0 software, descriptive tests including mean, standard deviation (SD) and the frequency and Analytical Test including T-Test.
    Result
    Findings showed that in prority of factors affecting job satisfaction, job security and suitable salary factors were in first to second priority with the importance coefficients of 0.29 and 0.20 and the factors of policy and communication were in the last priority with the importance coefficients of 0.02.
    Conclusion
    The organization can provide secure platform for achieving the goals of the organization and the well performance of staff throgh providing job security and consideration the economic and livelihood problems of staff and payment of performance-based.
    Keywords: Job Motivation, Military Center, Analytical Hierarchy Process}
  • محمد جواد حسینپورفرد، حسن رفعتی، سیدعبدالرضا بابامحمودی، براتعلی اصغری، بیژن پاکروشن، منصور بابایی
    اهداف
    کارآمدی انسان ها به استعداد آنها، ابزار مورد استفاده، آموزشی که دیده اند و شرایط کارشان بستگی دارد. برای پی بردن به کارآمدی یک فرد باید عملکرد وی را اندازه گیری نمود و نتیجه به دست آمده را با یک معیار مناسب مقایسه کرد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیرات کار طاقت فرسا و حواس پرتی بر کارآمدی در کارکنان یکی از مراکز مدیریت بحران شهر تهران انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه از نوع پیش آزمون- پس آزمون در سال 1391 روی 68 نفر از کارکنان یکی از مراکز مدیریت بحران شهر تهران انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انجام آزمایش انتخاب شدند و به منظور بررسی و شناخت استعدادها و کارآیی افراد از آزمون خط زنی تولوز پیرون استفاده شد. فرم ها پس از پایان هفت مرحله آزمایش جمع آوری و تصحیح شدند. داده ها با آزمون ناپارامتری باینومینال به کمک نرم افزار SPSS 18 تحلیل شد.
    یافته ها
    کار طاقت فرسا کارآمدی را به شدت پایین آورد و کارآیی زنان در شرایط عادی و کار طاقت فرسا بیشتر از مردا ن بود. همچنین حواس پرتی موجب افت بازده شد. اثر حواس پرتی مانند اثر کار طاقت فرسا نبود و کار طاقت فرسا اثر شدیدتری در مقایسه با حواس پرتی داشت.
    نتیجه گیری
    کار طاقت فرسا بر کارآمدی افراد تاثیر دارد و بازده افراد را به حدود نصف کاهش می دهد، اما حواس پرتی به اندازه کار طاقت فرسا سبب افت کارآمدی نمی شود. توصیه می شود که افراد در یک زمان معین به دو کار نپردازند. همچنین نباید در محیطی مشغول به کار شد که به علل مختلف موجبات حواس پرتی فراهم می شود.
    کلید واژگان: استرس شغلی, کارکنان نظامی, پرسش نامه HSE}
    Hosseinpourfard M. J., Rafati H., Babamahmoodi S. A. R., Asghari B. A., Pakroshan B., Babaei M
    Aims
    Efficiency depends on individuals’ talent, training and also their work environment. To determine the efficiency, one’s performance must be measure and the result should be compared to a standard measure. This study was carried out with the aim of investigating the effects of double work and distraction on the efficiency level among the personnel of a crisis management center in Tehran
    Methods
    This pretest-posttest study was performed in 2011, on 68 employees of a crisis management center in Tehran, Iran. Samples were selected by simple randomized sampling method and Toulouse- Piéron test was applied to verify their talent and performance. The forms were collected and checked after performing the seven stages of the test. Data were analyzed by binominal nonparametric test using SPSS 18.
    Results
    Double work significantly decreased the individuals’ efficiency and efficiency was more in women at both normal circumstances and double working. Distraction also decreased the output. The effect of distraction was not the same as double work and double work had more severe impact on efficiency compared to distraction.
    Conclusion
    Double work has impacts on efficiency and reduces the efficiency to about half, but distraction does not decrease the efficiency as double work. Employees are suggested not to do two tasks at the same time. They also shouldn’t work in environments that cause distraction.
    Keywords: Double Work, Distraction, Efficiency}
  • منصور بابایی، قادر غنی زاده، گیتی ترکمان، محمود مفید، مهدی هدایتی، پیمان درویشی، محمدرضا نقی ئی
    پیش
    زمینه
    تغذیه کافی و مناسب نقش مهمی در قدرت و سلامت استخوان ها دارند. در کنار اجزای اصلی معدنی استخوان نظیر کلسیم، فسفر و ویتامین «د»، سایر مواد مغذی مثل بورون و فلوراید نیز تاثیرگذار هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر مواد مطرح بر خواص مکانیکی بافت های استخوانی و هورمون های متابولیکی استخوان در موش صحرایی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 34 موش نر ویستار به 5 گروه: «کنترل» (گروه 1: 8 موش); «فلوراید» (گروه 2: 7 موش)، «فلوراید، بورون» (گروه 3: 7 موش)، «فلوراید، کلسیم، ویتامین د» (گروه 4: 5 موش)، و «فلوراید، بورون، کلسیم، ویتامین د» (گروه 5: 7 موش) تقسیم شدند. بورون به مقدار 23/1 میلی گرم، کلسیم و ویتامین «د» 210 میلی گرم 55 واحد و فلوراید 7/0 میلی گرم به ازای هر موش روزانه به مدت 8 هفته به آب آشامیدنی اضافه شد. سپس نمونه های استخوانی و خون بطنی جمع آوری شد. تغییر در خواص مکانیکی فمور و مهره پنجم کمر بررسی گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد ترکیب فلوراید و بورون مناسب ترین تاثیر را بر خواص مکانیکی و هورمون های مرتبط با متابولیسم استخوان داشت. تجویز فلوراید و بورون آثار مثبت بیشتری به ویژه بر روی سفتی و استحکام استخوان حتی در مقایسه با مصرف کلسیم و ویتامین «د» به جای گذاشت.
    نتیجه گیری
    در درمان مشکلات تراکم استخوان در انسان، استفاده همزمان از فلوراید و بورون می تواند نقش داشته باشد و مطالعات حیوانی بیشتری را برای تعین نقش درمانی و عوارض آنها طلب می کند.
    کلید واژگان: بورون, کلسیم, فلوراید, ویتامین د, استخوان و استخوان ها}
    Mansoor Babaei, Ghader Ghanizadeh, Giti Torkaman, Mohamood Mofid, Mehdi Hedayati, Peyman Darwishi, Mohammad Reza Naghii
    Background
    Optimal nutrition plays a role in formation and maintenance of bone. Besides major components of mineralization such as Ca P and Vitamin D other nutrients like Boron and Fluoride have also beneficial role. In this study we are reporting the effect of these elements on metabolic hormones and biomechanical parameters of bone in rat.
    Methods
    34 male wistar rats were divided into five groups: Control diet Fluoride Fluoride+Boron Fluoride+ Ca+D and Fluoride+B+Ca+D. Boron equal to 1.23 mg Ca and Vit D 210 mg-55 IU and F 0.7 mg/rat/day was added to their drinking water for 8 weeks. The serum level of the above elements was analyzed. The change in mechanical properties of femur and fifth vertebral body were also tested.
    Results
    The addition of F+B intake revealed significant effects on bone mechanical changes properties and bone metabolic hormones. These findings suggested that combined intake of the above two elements had beneficial effect on bone stinffness and breaking strenght compared with Ca+Vit D supplementation.
    Conclusion
    Dealing with health problems related to the skeletal system in humans this paper justifies further investigation into the role of Boron and Fluoride in bone mass and strength.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال