به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب فرناز رفیعی

  • حدیقه صائب مهر*، فرناز رفیعی، محمدهادی گیویان راد، گلاله مصطفوی
    جلبک های دریایی قرمز حاوی ترکیباتی مانند آگار و هورمون های تنظیم کننده رشد هستند که در صنایع مصارف متعددی دارند. این تحقیق جهت تعیین توده زنده و استخراج دو هورمون و آگار از جلبک Gracilaria corticata انجام شد. نمونه برداری از دی 1394 تا آبان 1395 در بندر بوشهر یک ماه در میان انجام گرفت. توده زنده و پارامترهای محیطی در ترانسکت انتخابی اندازه گیری و جلبک برداشت شد. پس از مراحل استخراج، با روشHPLC هورمون ها جداسازی و توسط تزریق استاندارد شناسایی شدند. بیشترین میزان آگار در تیر ماه 63/3 % ، زآتین در شهریور ماه 21/90% و ایندول بوتیریک اسید 21/19% در دی ماه بود. بیشترین توده زنده این جلبک در اسفند ماه 423/33 گرم در مترمربع اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمون آماری ANOVA وChi-squared تفاوت معنی داری را در 6 ماه نمونه برداری در تمامی نمونه ها نشان داد (0/05>P). در بین عوامل محیطی آگار با شوری همبستگی داشت. ایندول بوتیریک اسید در دی ماه باعث رشد زیاد جلبک شد اما زآتین تاثیر معنی داری بر رشد این گونه نشان نداد. به طور کلی می توان به منظور استخراج این مواد، در ماه هایی که بیشترین مقدار را داشته اند برداشت صورت گیرد. با توجه به قیمت گزاف این هورمون ها و ضرورت استفاده از آن ها در عصاره های جلبکی و کودمایع جلبکی، این تحقیق شروعی برای استخراج انواع هورمون ها از این جلبک ها است.
    کلید واژگان: آگار, استخراج, تنظیم کننده های رشد, گراسیلاریا}
    Hadigheh Saebmehr *, Farnaz Rafiee, Mohammad Hadi Givianrad, Golaleh Mostafavi
    Red seaweeds contain compounds such as agar and hormones that have many uses in industry. This research was done to determine biomass and extract two hormones and agar from Gracilaria corticata algae. Methods Sampling was done from December 2014 to November 2015 in Bushehr port, one month apart. Biomass and environmental parameters were measured and algae harvested in the selected transect. After the extraction steps, hormones are separated by the HPLC method and identified by standard injection. The highest amount of agar occurred in July with 63.3%, Zeatin in September with 21.9% and indole butyric acid with 19.21% in January. The highest fresh weight of this algae was measured in March at 423.33 grams per square meter. The results of the ANOVA and Chi-squared statistical tests showed a significant difference in 6 months of sampling in all samples (P<0.05). The amount of agar showed a significant correlation with the biomass. Also, among environmental factors, agar was correlated with salinity and temperature. Butyric indole of acid in January caused the growth of alga, but Zeatin did not show a significant effect on the growth of this species. In general, in order to extract these materials, harvesting can be done in the months that have the highest amount. Considering the exorbitant price of these hormones and the need to use them in algae extracts and algae liquid fertilizer, this research is a starting point for extracting all kinds of hormones from these algae.
    Keywords: Agar, extraction, Gracilaria, Growth regulator}
  • حدیقه صائب مهر، فرناز رفیعی*، محمدهادی گیویان راد، گلاله مصطفوی

    جلبک های دریایی قهوه ای حاوی ترکیباتی مانند آلژینات و هورمون ها هستند که در صنایع مصارف متعددی دارند. این مطالعه برای تعیین زی توده و استخراج دو هورمون و آلژینات از جلبک Sargassum muticum انجام شد. نمونه برداری از دی 1394 تا آبان 1395 در بندر بوشهر یک ماه در میان انجام شد. زی توده و شاخص های محیطی در ترانسکت انتخابی اندازه گیری و جلبک برداشت شد. پس از استخراج، هورمون ها با HPLC جداسازی و شناسایی شدند. بیشترین زی توده در دی (12/2±679 گرم در متر مربع) و کمترین در شهریور (76/0±67/20 گرم در متر مربع) بود. آلژینات در آبان کمترین (03/1±67/40درصد) و در دی بیشترین (25/2±67/54 درصد) بود که با زی توده  همبستگی مثبت داشت. بیشترین میزان جیبرلین در تیر (11/1±86/5 درصد) بود که با دما همبستگی مثبت داشت. زآتین تنها در اردیبهشت (07/0±18/0درصد) به دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده، برای استخراج آلژینات، جیبرلین  و زآتین از این جلبک به ترتیب ماه های دی، تیر و اردیبهشت برای نمونه برداری مناسب هستند. با توجه به قیمت گزاف و ضرورت استفاده از این مواد در صنایع دارویی و کشاورزی به عنوان کود مایع جلبکی، این مطالعه مبدایی برای استخراج انواع مواد و هورمون ها از این جلبک ها است.

    کلید واژگان: سارگاسوم, جیبرلین, زآتین, آلژینات}
    Hadigheh Saeb Mehr, Farnaz Rafiee *, MohammadHadi Givian Rad, Golaleh Mostafavi

    Brown seaweeds contain compounds such as alginate and phytohormones that have many uses in industries. This research was conducted to determine biomass and extract two phytohormones and alginate from Sargassum muticum. Sampling was done from January 2014 to November 2015 in Bushehr port, one month apart. Biomass and environmental parameters were measured in the selected transect and the algae were sampled. After extraction, hormones were separated by HPLC and identified by standard injection. The highest biomass of alga was in January (679±2.12g/m2) and the lowest was in September (20.67±0.76 g/m2). Alginate reached the lowest leve (40.67±1.03%) in November and the highest level (54.67±2.25%) in January, which had a positive correlation with biomass. The highest amount of gibberellin (5.86±1.11%) was in July, which had a positive correlation with temperature. Zeatin was obtained only in May (0.18±0.07%). According to the results, in order to extract alginate, gibberellin and zeatin from this alga, it should be done in January, July and May, respectively. Considering the high price and the necessity of using these materials in industries, agriculture and as algae liquid fertilizer, this research is a starting point for extracting substances and hormones from this alga.

    Keywords: Sargassum, Alginate, Zeatin, Gibberellin}
  • فرناز رفیعی *، افسانه طائی، لیلا خبیری، رقیه صادقی

    خودکارآمدی به باور دانش آموزان درباره توانایی های خود برای فهمیدن یا انجام دادن تکالیف درسی دلالت دارد و به عنوان یک عامل انگیزشی فعال کننده، نیرو دهنده، نگهدارنده و هدایت کننده رفتار به سوی هدف تعریف شده است. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر عکس العمل رفتاری و بازخورد نوشتاری معلم بر خودکارآمدی و حل مسیله ریاضی دانش آموزان و به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد ارایه بازخورد نوشتاری توسط معلم، می تواند عملکرد یادگیرندگان را در حوزه های خودکارآمدی و حل مسایل دروس ارتقا دهد.

    کلید واژگان: خودکارآمدی, بازخورد نوشتاری, ارزشیابی, دانش آموزان}
  • بررسی استفاده از ابزارها و امکانات هوش مصنوعی در جهت ایجاد انگیزه یادگیری در دانش آموزان
    آرش طهمورثی *، فرناز رفیعی، مائده زارعی، احسان افضلی

    در فرآیند آموزش و یادگیری عوامل متعددی دخیل هستند و محققان همواره برای بهبود و تسریع این فرآیند به دنبال راهکارهایی بوده اند. هوش مصنوعی امروزه در همه جنبه های زندگی بشر از جمله فرآیند آموزش و یادگیری نفوذ کرده و به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شده است . فناوری واقعیت مجازی یکی از کاربردهای مهم هوش مصنوعی است . با ترکیب این دو می توان برنامه هایی تولید کرد که مباحث علمی ، روند یادگیری و درک بهتر موضوعات آموزشی را تسهیل کرد .پژوهش حاضر با هدف بررسی استفاده از ابزارها و امکانات هوش مصنوعی در جهت ایجاد انگیزه یادگیری در دانش آموزان و به روش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا انجام شده است . نتایج پژوهش حاکی از آن است که بهره برداری هر چه بیشتر از فناوری آموزش مجازی، باعث کاهش هزینه های آموزش سنتی و افزایش کیفیت خدمات آموزشی می گردد. استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی و واقعیت مجازی میتواند در ارایه مطالب آموزشی به دانش آموزان و روند یادگیری آنان کمک کند و بستری نیز برای حمایت از معلمان فراهم آورد. یادگیری دانش آموزان به مدد این دو تکنولوژی بهبود یافته و انگیزه، همکاری، تعامل و دستاوردهای یادگیری نیز افزایش می یابد .

    کلید واژگان: هوش مصنوعی, یادگیری, دانش آموزان}
  • رامین مصباح، محمدرضا اردکانی*، علی مقدم، فرناز رفیعی

    این تحقیق به منظور بررسی اثر دو نوع کود زیستی به همراه بیوچار بر عملکرد، محتوای عناصر غذایی و ترکیبات شیمیایی برگ توتون (Nicotiana Tabacum L.) طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش تیرتاش به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل 2×2×3 در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه فاکتور بیوچار در سه سطح (صفر، چهار و هشت تن در هکتار)، میکوریزا و ازتوباکتر هر یک در دو سطح (با کاربرد و بدون کاربرد) در چهار تکرار اجرا شد. با توجه به نتایج، تفاوت آماری معنی دار بین کاربرد مقادیر چهار و هشت تن بیوچار در هکتار در اکثر صفات مورد مطالعه دیده نشد. بر این اساس کاربرد چهار تن بیوچار در هکتار موجب افزایش عملکرد برگ تر به میزان 11 درصد، عملکرد برگ خشک 12 درصد، محتوای نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ به ترتیب 13، 20 و 15 درصد و محتوای نیکوتین و قند برگ به ترتیب 18 و 24 درصد گردید. کاربرد میکوریزا نیز اثر مثبت و معنی دار بر روی صفات ارزیابی شده داشت. به طوری که عملکرد تر و خشک، محتوای نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ با کاربرد میکوریزا به ترتیب 6، 24، 39 و 15 درصد افزایش یافت. تاثیر کاربرد ازتوباکتر بر بسیاری از صفات به لحاظ آماری معنی دار نبود و تنها بر محتوای نیکوتین برگ تاثیر مثبت و معنی دار داشت و موجب افزایش 32 درصدی آن گردید. نظر به عدم وجود اختلاف معنی دار بین سطوح چهار و هشت تن بیوچار در هکتار در اغلب صفات مورد ارزیابی و با لحاظ جنبه های اقتصادی، کاربرد چهار تن بیوچار در هکتار به همراه میکوریزا با هدف افزایش عملکرد کمی و کیفی توتون بدون استفاده از کودهای شیمیایی و نیز ازتوباکتر به عنوان راهکاری مطلوب در جهت افزایش محتوای نیکوتین و رفع مشکل پایین بودن آن در توتون تولید داخل در مناطق کشت توصیه می‎ گردد.

    کلید واژگان: اصلاحگر خاک, کود زیستی, نیکوتین}
    Ramin Mesbah, Mohammad Reza Ardakani *, Ali Moghaddam, Farnaz Rafiei
    Introduction

    In tobacco, chemical fertilizers are used to achieve the desired yield like other crops. In recent years, with the aim of maintaining soil fertility, improving physical and chemical properties, and creating a balance in environmental factors, the use of biofertilizers and compounds such as biochar has been considered in line with the goals of sustainable agriculture. Biochar improves soil's physical and chemical properties, increases microbial activity, and provides microorganisms with carbon, energy, and mineral elements. The positive effects of using biochar with some beneficial microorganisms can be intensified. In some studies, the effect of biochar on the abundance of arbuscular mycorrhizal fungi and the positive effects of these in increasing yield have been reported. Mycorrhizal fungi can be considered a suitable solution to improve the plant's nutritional status by absorbing nutrients and more water, decomposing soil organic matter and improving the growth and development of host plants. Mycorrhizal fungi can increase water uptake by entering very small pores that even the plant roots cannot penetrate. Applying other useful soil organisms such as Azotobacter in tobacco fields due to its ability to dissolve phosphates and produce vitamins can improve plant growth and development. Considering that no research has been done in Iran on tobacco production without chemical fertilizers, in this study, the possibility of economic production of tobacco using biofertilizers and modifying compounds such as biochar is evaluated.

    Materials and Methods

    This experiment was carried out as a factorial based 3×2×2 on randomized complete block design including biochar (B) at three levels (0, 4, and 8 ton/ha), mycorrhiza (M), and Azotobacter (A) at two levels (without and with application) with four replications. The seedling roots of Azotobacter-containing treatments were inoculated ten days before transplanting. Also, mycorrhiza inoculum was mixed with the soil bed in a ratio of 1 to 10. The biochar was also distributed manually on the surface of the plots and mixed with field soil by a disc. The total weight of four picks of each experimental plot was calculated as fresh yield and after curing as dry plot yield. The leaf nitrogen content was measured by the Kjeldahl method, phosphorus was measured by spectrophotometer, and the amount of absorbable potassium was measured by reading potassium ions by flame photometer. Phillips and Hayman's (1970) method was used to calculate the mycorrhizal symbiosis of the root. The nicotine and sugar content was determined using the standard method Nos. 35 and 38 of the world organization of Corseta. 

    Results and Discussion

    Application of 4 ton/ha biochar increased fresh yield by 11%, cured yield by 12%, the leaf nitrogen, phosphorus, and potassium content by 13, 20, and 15%, respectively, and leaf nicotine and sugar content by 18 and 24% compared to zero level. The leaf nitrogen enhanced by increasing biochar consumption level. The highest amount of leaf nitrogen was obtained at the B8. The same trend was observed in leaf phosphorus content. But in terms of potassium content, the lowest amount was obtained at B0 with 2.6% and the highest at B4 with 3%. Application of mycorrhiza inoculum increased the fresh and dry yield by 6%. The positive results of this study in the simultaneous use of biochar and mycorrhiza and Azotobacter on the mycorrhizal symbiosis can be due to the positive effect of biochar in increasing the activity of other microorganisms such as mycorrhiza or reducing the negative effects of harmful chemical compounds in soil. In this study, although using Azotobacter increased the leaf yield, this increase was not significant. Also, the Azotobacter application had a positive and significant effect on nicotine content and increased it by 32%. The application of Azotobacter can be a desirable solution to increase tobacco nicotine content. 

    Conclusion

    Due to the lack of significant differences between 4 and 8 tons per hectare of biochar on the evaluated traits in terms of economic aspects, the use of 4 tons per hectare of biochar along with the use of mycorrhiza and Azotobacter to achieve acceptable yield while maintaining chemical quality in tobacco farms is recommended.

    Keywords: Biofertilizer, Soil modifier, yield, nicotine}
  • حدیقه صائب مهر، فرناز رفیعی، محمدهادی گیویان راد، گلاله مصطفوی*

    در مطالعه حاضر، دو هورمون گیاهی تنظیم کننده، آبسزیک اسید و اکسین، از دو جلبک ماکروسکوپی، یعنی سارگاسوم موتیکوم و گراسیلاریا کورتیکاتا، برای اولین بار استخراج شدند. نمونه برداری هر ماه با سه تکرار از سواحل استان بوشهر واقع در ناحیه شمالی خلیج فارس برای شش ماه متوالی انجام شد. تغییر بیوماس جلبکها و تاثیرات احتمالی تعدادی عوامل محیطی اندازه گیری شدند. فیتوهورمون های استخراج شده با استفاده از روش HPLC جداسازی شدند و از طریق تزریق استانداردها شناسایی شدند. بیشترین مقدار فیتوهورمون  ABA در هر دو گونه در آبان رخ داد.  همچنین، بیشترین مقدار اکسین در سارگاسوم موتیکوم در اردیبهشت گزارش شد، در حالی که بیشترین مقدار این هورمون در گراسیلاریا کورتیکاتا در دی ماه مشاهده شد. در ماه دی بیشترین میانگین بیوماس در سارگاسوم موتیکوم 679 گرم بر مترمربع بود، در حالیکه کمترین میانگین 20.66 گرم بر مترمربع در ماه شهریور مشاهده شد. علاوه بر این، بیشترین بیوماس متوسط در گراسیلاریا کورتیکاتا 423.33 گرم بر مترمربع در اسفند و کمترین میانگین 158 گرم بر متر مربع در آبان گزارش شد. نتایج آزمون آنوا و چای اسکور تفاوت قابل ملاحظه ای را در همه نمونه ها نشان داد. این فیتوهورمونها می توانند در تهیه کود مایع جلبکی در مطالعات آتی به کار برده شوند.

    کلید واژگان: بیوماس جلبکی, آبسزیک اسید, اکسین, استخراج هورمون, جلبکهای ماکروسکوپی}
    Hadigheh Saebmehr, Farnaz Rafiee, Mohammad Hadi Givianrad, Golaleh Mostafavi*

    In the present study, two regulatory phytohormones, abscisic acid and auxin, were extracted from two different macroalgae, Sargassum muticum and Gracilaria corticata, for the first time. Sampling was performed each month with three replicates, from Bushehr Province shores located in the north region of Persian Gulf for six alternative months. The alteration of seaweeds biomass and the probable impacts of some environmental factors were measured. The extracted phytohormones were isolated employing HPLC method and identified by injection of standards. The highest amount of ABA phytohormone in the two species, occurred in November. Also, the highest amount of Auxin in Sargassum muticum was reported in May, while the highest amount of this hormone in Gracilaria corticata was observed in January. In January, the maximum mean biomass in Sargassum muticum was 679gr/m2, while the minimum mean of 20.66gr/m2 was observed in September. Moreover, the highest average biomass in Gracilaria corticata was 423/33gr/m2 in March and the lowest mean of 158g/m2 was reported in November. ANOVA and Chi-squared test results showed a significant difference in all samples. These phytohormones could be applied in preparing algae liquid fertilizer in future studies.

    Keywords: algal biomass, abscisic acid, auxin, hormone extraction, macroalgae}
  • حدیث جعفری*، فرناز رفیعی، آریا اشجع اردلان

    در این تحقیق برخی ترکیبات بیوشیمیایی تاکسون هایی از جلبک های قهوه ای، متعلق به 5 جنس مختلف بندر لنگه، در استان هرمزگان شامل Sargassum vulgare (C. Agardh, 1820)، Padina australis (Hauck,1887)، Cystoseira myrica (C. Agardh, 1820) ، (Colpomenia sinousa (Derbes & Solier, 1851 و Iyengaria sp. (Borgesen) در فصول زمستان (بهمن 97) و تابستان (تیر 97) بررسی شد و جلبکها در زمان جزر جمع آوری شدند. استخراج پروتئین به روش لوری، چربی به روش Freeman ، کربوهیدرات توسط روش فنل اسیدسولفوریک و آلژینات به روش Istini صورت گرفت. بیشترین درصد پروتئین با 7/2 درصد از جلبک Cystoseira myrica در بهمن، چربی با 75 درصد از جلبک Padina australis در بهمن ، کربوهیدرات با 4/3 درصد از جلبک Sargassum vulgare در بهمن و آلژینات با 30 درصد از جلبک Sargassum در تیر بدست آمد. اختلاف میانگین این ترکیبات بین ماه های بهمن و تیر معنی دار بود (P<0.05). طبق نتایج به دست آمده با درنظر گرفتن میزان بالای چربی در جلبکهای این پژوهش می توان از آنها برای افزایش چربی شیر دام استفاده نمود. همچنین آلژینات بدست آمده در این تحقیق دربین جلبکهای قهوه ای مطالعه شده، از مقدار مناسبی برخوردار است و می توان آن را برای استفاده در صنایع مختلف استخراج نمود.

    کلید واژگان: جلبک های قهوه ای, پروتئین, چربی, کربوهیدرات, فیکوکلوئید}
    Hadis Jafari *, Farnaz Rafiee, Aria Ashja Ardalan

    In this study, some biochemical compounds taxa of brown algae, belonging to 5 different genera in Lengeh port, Hormozgan province, including Sargassum vulgare (C. Agardh, 1820), Padina australis (Hauck, 1887), Cystoseira myrica (C. Agardh, 1820) Colpomenia sinousa (Derbes & Solier, 1851) and Iyengaria sp. (Borgesen) were studied in winter (February 2019) and summer (July 2018) and algae were collected at low tide. Extraction of protein was performed by Lowry method, lipid by Freeman method, carbohydrate by phenol sulfuric acid method and alginate by Istini method. The highest percentage of protein from algae Cystoseira myrica 2.7 % in February, lipid with 75 % of the algae Padina australis in February, by 3.4%, carbohydrates from algae Sargassum vulgare in February and alginate with 30% was achieved in July. The mean difference of these compounds between February and July was significant (P <0.05). According to the obtained results, considering the high amount of lipid in the algae of this study, they can be used to increase the fat content of animal milk. Also, the alginate obtained in this study has a suitable amount among the brown algae studied and it can be extracted for useing in various industries.

    Keywords: Brown Algae, Protein Lipid, Carbohydrate, Phycocloid}
  • رامین مصباح، محمدرضا اردکانی*، علی مقدم، فرناز رفیعی

    توتون به عنوان یک محصول با ارزش زراعی در بیش از صد کشور دنیا و در شرایط آب و هوایی مختلف کشت شده و در اقتصاد برخی از کشورها نقش مهمی ایفا می کند. این تحقیق به منظور بررسی اثر کاربرد میکوریزا و ازتوباکتر به همراه بیوچار بر عملکرد برگ، خصوصیات ریشه و ترکیبات فیتوشیمیایی توتون تحت شرایط دیم طی دو سال زراعی 1396-1395 و 1397-1396 در مزرعه مرکز تحقیقات و آموزش توتون تیرتاش واقع در استان مازندران انجام گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه فاکتور در چهار تکرار شامل بیوچار در سه سطح (صفر، 4 و 8 تن در هکتار)، میکوریزا و ازتوباکتر هر کدام در دو سطح (با کاربرد و بدون کاربرد) اجرا شد. بر اساس نتایج، کاربرد 4 تن بیوچار در هکتار موجب افزایش عملکرد تر و خشک به میزان 26%، وزن خشک ریشه 44%، وزن تر ریشه 37%، طول ریشه 41%، نیکوتین 3%، قند احیا 24% و نسبت قند احیا به نیکوتین 21% در مقایسه با سطح صفر آن شد. اثر میکویزا و ازتوباکتر بر عملکرد برگ افزایشی اما غیرمعنی دار بود. بیشترین تاثیر ازتوباکتر با 17% افزایش بر محتوای نیکوتین برگ بود. با توجه به عدم وجود اختلاف معنی دار بین سطوح کاربرد 4 و 8 تن بیوچار در هکتار در اغلب صفات مورد ارزیابی با لحاظ جنبه های اقتصادی، کاربرد 4 تن بیوچار در هکتار به همراه میکوریزا و ازتوباکتر با هدف کاهش اثرات منفی ناشی از کمبود آب در مناطق کشت دیم توتون و بهبود رشد آن توصیه می‎ گردد. همچنین کاربرد ازتوباکتر نیز می تواند به عنوان راهکاری مطلوب در جهت افزایش محتوای نیکوتین برگ تلقی گردد.

    کلید واژگان: ازتوباکتر, بیوچار, میکوریزا, توتون, عملکرد, دیم}
    Ramin Mesbah, MohammadReza Ardakani *, Ali Moghaddam, Farnaz Rafiei

    Tobacco is cultivated as a valuable crop in more than one hundred countries in different climatic conditions and plays an important role in the economies of some countries.This study was performed to evaluate the effect of mycorrhiza and azotobacter with application of biocahr on tobacco leaf yield, root characteristics and phytochemical components under rainfed conditions for two growing seasons at 2016 and 2017 at the Research Farm of Tirtash Tobacco Research and Education Center of Mazandaran province, Iran. A factorial experiment based on randomized complete block design with four replications and three treatments was performed. Treatments consisted of biochar (B) at three levels (0, 4 and 8 ton/ha), mycorrhiza (M), and azotobacter (A) both at two levels (without and with application). Application of 4 ton/ha biocahr increased fresh yield by 26%, cured yield 26%, root dry weight 44%, root fresh weigth 37%, root length 41%, nicotine 3%, while reduced sugar content 24% and sugar to nicotine ratio by 21% as compared to zero level of biochar application. The effect of mycorrhiza and azotobacter application on tobacco leaf yield but it was not significant, however, azotobacter had the most significant effect on nicotine content (17%). There was a positive and significant correlation between root characteristics and tobacco leaf yield. Due to the lack of significant differences between levels of 4 and 8 tons per hectare of biochar in most of the evaluated traits in terms of economic approach, the use of 4 tons per hectare of biochar along with mycorrhiza and Azotobacter to reduce the adverse of low water effects in rainfed farms and ameliorate the tobacco growth is recommended. Also azotobacter application is considered as desirable factor to increase of nicotine in tobacco.

    Keywords: Azotobacter, Biochar, Mycorrhiza, Tobacco, Yield, Rainfed}
  • علی اکبر شفیقی، محمدرضا اردکانی*، امیرحسین شیرانی راد، مجتبی علوی فاضل، فرناز رفیعی

    محدودیت منابع آبی در مرحله پایانی فصل رشد گیاه کلزا یکی از مشکلات مهم تولید و توسعه این گیاه در مناطق نیمه خشک ایران می باشد. از این رو معرفی رقم متحمل و سازگار با این شرایط برای توسعه کشت این گیاه حایز اهمیت است. بنابراین، به منظور شناسایی و معرفی رقم مناسب کلزا در شرایط کشت تاخیری آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در دو سال زراعی 95-1394 و 96-1395 اجرا شد. تیمار تاریخ کاشت در دو تاریخ 15 مهر (رایج) و 15 آبان (کشت تاخیری) در کرت های اصلی و ارقام کلزا شامل  ES Hydromel،ES Alonso، ES Darko، ES Lauren و Ahmadi در کرت های فرعی در قرار داده شدند. به منظور معرفی رقم متحمل به تنش خشکی با استفاده از شاخص های تحمل تنش خشکی کرت های آزمایشی در دو شرایط آبیاری معمول (شاهد) و قطع آبیاری از مرحله گلدهی به بعد (تنش خشکی) قرار گرفتند. نتایج تجزیه مرکب داده ها نشان داد که کشت تاخیری باعث کاهش معنی دار درصد روغن و عملکرد روغن دانه کلزا شد. بیشترین میزان درصد روغن و عملکرد روغن به ترتیب با 61/41 درصد و 08/1381 کیلوگرم در هکتار مربوط به رقم ES Hydromel بود. همچنین، بر اساس شاخص های برگزیده این پژوهش شامل شاخص تحمل تنش، میانگین هندسی بهره وری و میانگین بهره وری، متحمل ترین رقم در هر دو شرایط کشت نرمال و کشت تاخیری، رقمES Hydromel و حساس ترین رقم در شرایط کشت نرمال ES Lauren و در شرایط کشت تاخیری رقم ES Darko بودند. نتایج تجزیه کلاستر نیز در تایید این نتیجه منجر به تشکیل دو خوشه گردید که ارقام ES Darko، Ahmadi و ES Lauren در خوشه حساس و ارقام ES Hydromel و ES Alonso در خوشه متحمل قرار گرفتند.

    کلید واژگان: تاریخ کاشت, تنش خشکی, دانه روغنی, عملکرد دانه, هیبرید}
    Aliakbar Shafighi, Mohammad Reza Ardakani *, Amir Hossein Shirani Rad, Mojtaba Alavi Fazel, Farnaz Rafiei

    Water resource limitation in the end of growth season of rapeseed crop is one of the main problems for production and development of this crop in semi-arid regions of Iran. Therefore, introduction of compatible and tolerate cultivar to this condition is crucial for growth expansion of rapeseed. To identify and introduce suitable rapeseed cultivar for delayed planting, a split plot experiment based on randomized complete block design with three replications at Research Field of Seed and Plant Improvement Research Institute of Karaj, Iran was conducted in 2015-16 and 2016-17. In this study, sowing dates were October 7 (normal) and November 6 (delayed planting) asseinged to the main plots, and rapeseed cultivars including ES Hydromel, ES Alonso, ES Darko, ES Lauren and Ahmadi to the sub-plots. To introduce of tolerate cultivar to drought tolerance indices, experimental plots were subjected to two common irrigation conditions (control) and irrigation interruption from the flowering stage onwards (drought stress). Combined analysis of data indicated that delayed planting significantly reduced rapeseed oil percentage and oil yield. According to the results ES Hydromel cultivar produced the highest oil percentage (41.61%) and oil yield (1381.08 kg.ha-1). Based on the selected indices of this study, including geometric mean productivity, stress tolerance index, and mean productivity, the most tolerant cultivar under both normal and delayed planting was ES Hydromel and the least tolerant cultivar under normal conditions was ES Lauren and under stress conditions was ES Darko. The results of cluster analysis also confirmed the formation of two clusters, ES Darko, Ahmadi and ES Lauren in belonged to sensitive cluster and ES Hydromel and ES Alonso to the tolerant cluster.

    Keywords: Drought stress, Grain yield, Hybrids, oilseed, Sowing date}
  • هانیه هدایتی فرد*، فرناز رفیعی، محمدرضا اردکانی

    این پژوهش به منظور بررسی اثر غلظت های مختلف و زمان محلول پاشی عصاره جلبک Sargassum بر وزن اندام هوایی و ریشه و میزان جذب عناص ریز مغذی در نعناع فلفلی (Mentha piperita L.)، در شرایط گلخانه با استفاده از فاکتوریل و در قالب طرح کامل تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمار ها عبارتند از: استفاده از غلظت های مختلف عصاره جلبک سارگاسوم در تیمار های شاهد،10، 20 ، 30 و40 درصد و زمان های مختلف محلول پاشی به صورت پنج روز یک بار و 10 روز یک بار بود. نتایج نشان دادند که غلظت های عصاره سارگاسوم مورد استفاده در این پژوهش بر ویژگی های مورفولوژیک مانند ارتفاع ساقه، تعداد برگ، تعداد ساقچه، تعداد گره ، وزن تر و خشک اندام هوایی اثر مثبت نداشت. به کارگیری غلظت های مورد استفاده در این پروژه عصاره جلبک در تولید نعناع فلفلی به دلیل کاهش میزان رشد مناسب تشخیص داده نشد و می توان از غلظت های20 درصد به بالا به عنوان علف کش استفاده نمود.

    کلید واژگان: نعناع فلفلی, جلبک قهوه ای, محلولپاشی, غلظت و صفات کمی}
    Hanieh Hedayatifard *, Farnaz Rafiei, Mohammadreza Ardakani

    This research was accomplished in 2016 at greenhouse for study of effect of different concentrations of seaweed (Sargassum) extract on growth of Menthapiperita. Present research was done in a factorial design with a completely randomized four replications. The factors were different concentrations of seaweed extract with 0, 10, 20, 30 and 40 percent, different spray time in two period types of every 5 and 10 days.Results in this study showed that Sargassum extract concentrations had no positive effects on morphological characteristics including stem high, the number of shoot, number of leaves, number of nodes, fresh and dry weight.In general it can be concluded that, the use of this alga in the production of peppermint because of the decline in growth rates is not recommended and the concentration of the alga more than 20% can be used as herbicide.

    Keywords: Menthapiperita, Essence, Morphological traits, Yield}
  • فرناز رفیعی*، پریسا نجاتخواه معنوی، حدیثه کرمانشاهی

    به منظور بررسی اثر عوامل محیطی، جلبک سارگاسوم از ساحل بندر لنگه در خرداد 1390 نمونه برداری و در آکواریوم های 40×30×60 (20 لیتر) با روش معلق در سه تکرار پرورش داده شد. شرایط استاندارد شامل نور 4700 لوکس و دمای 25 درجه سانتیگراد و دوره نوری12 ساعت تاریکی 12 ساعت روشنایی بود. تیمارهای مورد بررسی دما (15، 20 و 25 درجه سانتی گراد) ، شدت نور (4700، 5700 و 6700 لوکس) و دوره نوری (12:12، 14:10 و 16:8، تاریکی : روشنایی) بودند. تیمار استاندارد دما 25 درجه، شدت نور 4700 لوکس و دوره نوری 12:12 بود و در تیمارهای آزمایشی این شرایط در نظر گرفته شد. جلبک ها در روزهای7، 14، 21، 28، 35 پس از کشت برداشته و وزن آنها اندازه گیری شد و دوباره در آکواریومها قرار داده شدند. در پایان جلبک ها وزن و خشک گردیدند و پس از استخراج آلژینات، درصد آلژینات در وزن خشک محاسبه شد. بیشترین توده زنده در تیمار 25 درجه سانتی گراد با 12/48 گرم، 4700 لوکس با 48/42 گرم و 12:12 (تاریکی: روشنایی) با 34 گرم بود. بیشترین میزان آلژینات (67/29) در تیمار 25 درجه سانتی گراد، نور 4700 لوکس و دوره نوری 12:12 (تاریکی: روشنایی) بدست آمد. نتایج نشان دادند که در کشت دریایی، فصل بهار با دما، شدت نور و دوره نوری مناسب بهترین زمان پرورش است و میزان آلژینات بدست آمده نسبت به تحقیقات دیگر از مقدار بالایی برخوردار است.

    کلید واژگان: Sargassum, عوامل محیطی, توده زنده, آلژینات}
    Farnaz Rafiee *, Parisa Nejatkhah Manavi, Hadise Kermanshai

    Effect of temperature, irradiance and photoperiod on biomass and the alginate content of Sargassum boveanum was evaluated for 42 days under laboratory conditions. The seaweed samples were collected from coast lines of Bandae-e-Lengeh in Hormozgan province (South of Iran) in June 2009. The algae were suspended in aquariums,40.30.60 cm (20 litter) in 3 replicates. The algae were cultured under temperatures gradients ( 15,20 and 25 ºC ), irradiances levels (4700,5700 and 6700 Lux) and three photoperiods (12;12, 14;10 and 16:8 hours, Light:Dark) . The algae were weighted once a week . After 6 weeks of experiments, the algae were collected, dried and weighed. The highest biomass of S. boveanum was obtained at 25° c (48.12 gr.) ,4700 Lux (42.48 gr) 12:12, light: dark (34 gr). Maximum content of alginate (29.67%) was extracted in temperature of 25 ºC. As the results showed, mariculture of this algae should done in spring with optimum of temperature and photoperiod. The alginate content of S. boveanum in this project is high in compare with the other studies.

    Keywords: Sargassum, Environmental Factors, biomass, alginate}
  • اسدالله سرشاد، داریوش طالعی*، مسعود ترابی، فرناز رفیعی، پریسا نجات خواه

    به منظور بررسی اثر تنش کم آبی در مراحل مختلف رشد بر عملکرد، اجزای عملکرد و کیفیت دانه تولیدی ارقام سورگوم دانه ای، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 1396 در مزرعه شرکت کشت و دام قیام اصفهان انجام شد. فاکتور اصلی شامل قطع آبیاری در چهار سطح (قطع آبیاری از مرحله گرده افشانی به بعد، قطع آبیاری از مرحله شیری به بعد، قطع آبیاری از مرحله خمیری به بعد و آبیاری معمول (شاهد)) و فاکتور فرعی شامل سه رقم سورگوم دانه ای (سپیده، کیمیا، پیام) در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد صفات ارتفاع بوته، طول پانیکول، وزن هزار دانه، وزن پانیکول، وزن دانه در پانیکول، عملکرد دانه، درصد پروتئین، قند، نشاسته و چربی بذر تحت اثر قطع آبیاری در مراحل مختلف رشد قرار گرفتند. همچنین بین ارقام مختلف بر اساس صفات ارتفاع، تعداد پنجه در بوته و طول پانیکول اختلاف معنی دار مشاهده شد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد تنش کم آبی موجب کاهش میزان عملکرد دانه گردید و در شرایط تنش قطع آب قبل از گرده افشانی نسبت به شاهد 95/63 درصد افت عملکرد و در شرایط قطع آبیاری در مرحله شیری نسبت به شاهد 4/34 درصد افت عملکرد ایجاد شد، در حالی که با قطع آب در مرحله خمیری نسبت به شاهد 2/2 درصد افزایش عملکرد حاصل شد. به طور کلی بیش ترین عملکرد دانه، وزن هزار دانه و وزن پانیکول در رقم کیمیا حاصل شد که این رفم نسبت به ارقام دیگر مورد بررسی متحمل‏تر به تنش کم آبی بود.

    کلید واژگان: تنش آبیاری, سورگوم, عملکرد و فیزیولوژی}
    A.Sarshad, D.Talei*, M.Torabi, F.Rafiei, P.Nejatkhah

    In order to investigate the effect of water deficit tension on different growth stages on yield, yield components and produced grain quality of sorghum seeds cultivars,  an experiments was performed as split plots based on randomized complete blocks design with four replications in Isfahan Ghiam Cultivation and Cattle Farm Company in 2017. The main factor including irrigation cut at four levels (irrigation cut from the pollination stage onwards, irrigation cut from the milking stage onwards, irrigation cut from the paste stage onwards and normal irrigation (control)) and sub-factor including three cultivars of seed sorghum (Sepideh, Kimia and Payam). The results showed that plant height traits, panicle length, one-thousand grain weight, panicle weight, grain weight in panicle, grain yield, protein percentage, sugar, starch and seed fat were affected by irrigation cut at different stages of growth. There was also a significant difference between different cultivars based on height traits, number of claws per plant and length of panicle. The results of the mean comparison showed that water deficit tension reduced grain yield and in terms of water cut-off tension before pollination compared to control caused 63.95 percent of yield loss and in terms of irrigation cut in milking stage compared to control, 34.4 percent of yield loss. While by cutting off the water in the paste stage, the yield increased by 2.2 percent compared to the control. In general, the highest grain yield, one thousand grain weight and panicle weight were obtained in Kimia cultivar, which could represent a more tolerant cultivar to water deficit tension.

    Keywords: Irrigation tension, Sorghum, Yield, Physiology}
  • ملیکا میر، داریوش طالعی*، فرناز رفیعی
    در این تحقیق به منظور بررسی واکنش های مورفوفیزیولوژیکی گیاه خرفه به اسید هیومیک تحت تنش نیکل آزمایشی به صورت کرت های خرد شده با دو فاکتور بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد که در آن غلظت های نیکل با 4 سطح (0، 2/0، 4/0 و 6/0 میلی مولار) به عنوان فاکتور اصلی و غلظت های اسید هیومیک با 4 سطح (0، 200، 400 و 600 میلی گرم در لیتر) به عنوان فاکتور فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که غلظت های مختلف نیکل و اسید هیومیک روی اکثر صفات مورفو-فیزیولوژیکی از قبیل طول ریشه، مالون دی آلدهید، سوپر اکسید دیسموتاز، کاتالاز، محتوای کلروفیل و کاروتنویید اثرات معنی داری داشته است. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نیکل شاخص های رشد از قبیل طول اندام هوایی و ریشه، وزن تر و خشک، محتوای کلروفیل و کاروتنویید کاهش یافت، در حالی که مقدار پرولین، مالون دی آلدهید و کاتالاز افزایش یافت. بیشترین میزان رشد و عملکرد گیاه و محتوای کلروفیل و کاروتنویید در غلظت 600 میلی گرم بر لیتر هیومیک اسید و غلظت 4/0 میلی مولار نیکل به دست آمد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که محلول پاشی هیومیک اسید می تواند یک روش مناسب برای کاهش اثرات مضر نیکل و بهبود فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی و افزایش تحمل گیاه به تنش نیکل در گیاه خرفه گردد.
    کلید واژگان: اسید هیومیک, سوپر اکسید دیسموتاز, کاتالاز, مالون دی آلدهید, تنش نیکل}
    Melika Mir, Daryush Talei *, Farnaz Rafiei
    In order to investigate the morpho-physiological responses of purslane plant to humic acid under Nickle stress a split plot experiment based on a completely randomized design with two factors and three replications were carried out in the greenhouse. The factors were nickel concentrations with four levels (0, 0.2, 0.4 and 0.6 mM) as the main plots and four levels of humic acid concentrations (0, 200, 400 and 600 mg/L) as sub-main plots. The results showed that different nickel and humic acid concentrations had significant effects on most of morpho-physiological traits such as; root length, MDA, SOD, CAT chlorophyll and carotenoid contents. By increasing nickel levels, the growth indices such as shoot and root length, fresh and dry weight, chlorophyll, a, total chlorophyll and the amount of carotenoid decreased, while by increasing the nickel levels the proline content, MDA and CAT decreased. By increasing humic acid level, the proline content and the activity of CAT increased, while the amount of MDA and SOD enzymes decreased. The highest yield and chlorophyll and carotenoid contents was obtained at 0.4 mM nickel and 600 mg/L humic acid. However, it can be concluded that applying the humic acid can be a suitable procedure to reduce the harmful effects of nickel stress and improving in physiological and biochemical parameters and plant tolerance to nickel stress in Portulaca oleracea.
    Keywords: Catalase, Humic acid, Malondialdehyde, Nickel stress, Superoxide dismutase}
  • علیرضا دریازاده، پریسا نجات خواه معنوی، فرناز رفیعی، فریبرز جمال زاد فلاح، سید محمد صلواتیان

    ورود بارآلی و غیرآلی به میزان زیاد از رودخانه ها، فاضلابهای شهری و روستایی و صنعتی به دریا موجب تشدید فرایند یوتریفیکاسیون حوضه جنوبی سواحل دریای خزر شده است. در تحقیق حاضر 3 پارامتر لیمنولوژیکی (کلروفیل a ، فسفات کل و ازت کل) ، از بهار تا پایان بهمن ماه 1392 به مدت 11 ماه ارزیابی شده است. نمونه برداری در 10 ایستگاه در سواحل جنوبی دریای خزر واقع در استان گیلان از خشکرود تا آستارا صورت گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر در بین سه فاکتور موثر تروفی در مناطق مورد مطالعه در فصل زمستان بالاترین میزان همبستگی مربوط به فسفر کل و ازت کل با میزان 47 درصد می باشد. بررسی سالیانه نیز میزان همبستگی بین دو فاکتور فسفر و ازت کل را با مقدار 87 درصد نشان داد و بعد از آن کلروفیل a و ازت با 56 درصد قرار می گیرد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که 39 درصد از سواحل جنوبی دریای خزر در محدوده آب های استان گیلان الیگوتروف بوده و 61 درصد از آن در دامنه مزوتروفی قرار دارد. مقایسه منحنی نرمال میزان فسفات کل در سواحل بخش جنوبی دریای خزر با استانداردهای OECD نشانگر گرایش بخشی از سواحل فوق از حالت الیگوتروفی به مزوتروفی می باشد که می تواند تهدیدی برای منطقه به حساب آید.

    کلید واژگان: سواحل جنوبی دریای خزر, یوتریفیکاسیون, کلروفیل a, فسفر, ازت}
    A. Daryazadae, Parisa Nejatkhah Manavi, F. Rafiei, F. Jamalzad Fallah, S. M. Salavatian

    The increase of organic and inorganic compounds in the river basin of the south coastal area of the Caspian Sea has been exacerbated by intensification of the Eutrophication process. In order to provide some useful data for planning of coastal management, the trophy of the chlorophyll a, total phosphorus and total nitrogen were determined. The result of measuring three limnologic parameters (chlorophyll a, total phosphorus and total nitrogen) for a period of 11 months, were entered into the geographic information system during the spring of 2013 to February 2014. By determining the position of ten stations in south coast of the Caspian Sea, in Gilan province, from Khosk-Rood to Astara, their trophy status in terms of chlorophyll a, total phosphate, total nitrogen, as well as TSI index were determined. Based on the results of this study, among the three effective factors of trophic in the studied areas, in winter, the highest correlation was found between total phosphorus and total nitrogen of 47%. The annual survey showed a correlation between phosphorus and total nitrogen of 87%, followed by correlation between chlorophyll a and nitrogen of 56%. The results showed that, 39 and 61 percent of south coastal areas in Gilan province were oligotrophic and mesotrophic, respectively. The normal curvecomparison of total phosphate based on OECD standards, indicated a trend in coastal change from oligotrophic to mesotrophic, which can be a threat to the region

    Keywords: South coastal areas of the Caspian Sea, eutrophication, chlorophyll a, phosphate, nitrogen}
  • نسیم بال افکن، مه لقا قربانلی*، شیلا صفاییان، فرناز رفیعی
    در این بررسی به تاثیر تغییرات فصلی بر فعالیت رنگیزه های فتوسنتزی (کلروفیل a ، کلروفیلb و کاروتنوئیدها) و پرولین بر روی علف دریایی Cronquist Haloduleuninervis (Forsk.) Aschersپرداخته شده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده کاهش میزان کلروفیل a ؛ در فصل بهار و تابستان و کاهش کلروفیل b و کاروتنوئید؛ در پاییز و زمستان بوده است، همچنین سنجش میزان پرولین در این گیاه نشان داد میزان آن در ریشه کم تر از برگ بوده و بیش ترین میزان آن در برگ و ریشه نیز مربوط بهار و تابستان می باشد. نتایج آماری به روش آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA)، با سطح معنی داری P<0.05، اختلاف معنی داری را بین فصل های گرم و سرد سال در منطقه نشان دادند.
    کلید واژگان: Haloduleuninervis, رنگیزهای فتوسنتزی, پرولین, خلیج فارس}
    N.Balafkan, M.Ghorbanli*, S.Safaeiyan, F.Rafiei
    This experiment explored the impact of seasonal changes on the activity of photosynthetic pigments (i.e., Chlorophyll a, Chlorophyll b, & Carotenoids) and proline on Haloduleuninervis sea grass. The results indicated a decrease in Chlorophyll a during the spring and summer and a decrease in Chlorophyll b and Caroteniods during the fall and winter. Furthermore, proline measurement revealed that its amount in root was less than leaf and that the maximum amount of proline in leaf and root belonged to the spring and summer. The ANOVA results showed a significant difference at p
    Keywords: Haloduleuninervis, Photosynthetic pigments, Proline, Persian Gulf}
  • فرزانه زمانیان*، فرناز رفیعی، عبدالمحمد عابدیان کناری
    کنسانتره ریز جلبک Tetraselmis suecica تولید و اثرات ویتامین های C و E در افزایش ماندگاری و ارزش های غذایی آن طی 8 هفته نگه داری در دمای یخچال (4°C) بررسی شد. برای تغلیظ کشت جلبکی، ابتدا کشت انبوه جلبک مورد نظر تا مرحله رشد لگاریتمی در محیط کشت استاندارد کانوی انجام شد و پس از تعیین میزان زنده مانی سلول ها، با روش سانتریفیوژ توسط دستگاه خامه گیر تغلیظ شد. کنسانتره های جلبکی سپس تحت تیمارهای ویتامینی شامل ویتامین C، ویتامین E و ترکیب مساوی دو ویتامین (همگی به میزان وزنی/وزنی 1/0%) قرار گرفتند .تراکم جلبک در کنسانتره جلبکی حاصل از این روش حدود 109 × 38/1 سلول در میلی لیتر و بازده تولید حدود 7/1 گرم به ازای هرلیتر محیط کشت بود. نتایج نشان داد که میزان زنده مانی تیمار ویتامین E در انتهای دوره1/2±99/39 % و نسبت به تیمار شاهد بیشتربود ( 0.05

    کلید واژگان: کنسانتره جلبکی, (Tetraselmis suecica), ماندگاری, ویتامین C و E, سانتریفوژ, آنالیز تقریبی}
    Farzaneh Zamanian*, Farnaz Rafiee, Abdolmohammad Abedian Kenari
    In this work, the paste of microalga, Tetraselmis suecica, was produced and the
    effects of vitamin C and E on its food value and shelf life improvement during eight
    weeks of storage in refrigerator (4°C) was investigated. The microalga was initially
    mass grown up to logarithmic phase in standard convey medium, then concentrated
    by cream skimmer centrifugation method. The obtained algal paste was treated by
    adding vitamins C, E and their mixture (all 0.1% weight/weight), and refrigerated
    for 8 weeks. The density of algal cells was1.38􀀀109 cells/ml and the production
    yield was about 1.7 gr/l. The cell viability in vitE-treated pastes (39/99±2/1%) was
    higher than the control group (p>0.05), indicating the positive effect of the
    preservatives. The proximate analysis showed that the control group had the lowest
    moisture (86.8 %), the vit C-treated group had the highest protein (36.6%) and
    lowest ash (29.9%), and the mixture of vits-treated group had the highest fat content
    (13.4%) at the end of the storage period. pH in the control and vit- C treated groups
    was lower than the other two treatments (p>0.05). In conclusion, using of vitamins E
    and C as well as refrigerator storage are suggested for qualitative preservation of T.
    suecica algal paste.
    Keywords: Algal paste_Tetraselmis suecica_Shelf life_Vitamin C_Vitamin E Centrifugation_Proximate analysis_pH}
  • فرناز رفیعی *، پریسا نجات خواه معنوی، نسرین سلمان زاده
    اثر شوری، آمونیوم و سیتوکینین برتوده زنده و میزان آگار جلبک Gracilaria corticata در یک دوره 6 هفته، تحت شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. جلبک گراسیلاریا ازساحل بندربستانه واقع در استان هرمزگان در تیرماه 1388 نمونه برداری و در آکواریوم های 40×30×60 سانتی متر (20 لیتر) با روش معلق در سه تکرار پرورش داده شد. نور مورد نیاز برای پرورش 3300 لوکس و دما 25 درجه سانتی گراد بود. تیمار های مورد بررسی شوری (25، 35 و 45 PSU)، آمونیوم (0، 0/001و 0/002 مولار) و سیتوکینین (0/1، 0/001 و 0/0001 گرم بر لیتر) بودند. جلبک ها در روزهای 7، 14، 21، 28، 35 و 42 برداشت شده و وزن کلی (توده زنده) آن ها اندازه گیری شد. در پایان جلبک ها جمع آوری، خشک و وزن گردیدند و پس از استخراج آگار، درصد آگار برحسب وزن خشک محاسبه شد. طبق نتایج بیشترین توده زنده جلبک گراسیلاریا در تیمار 25 PSU شوری با 29/10 گرم، سیتوکینین 0/01 با 14/88 گرم و آمونیوم 0/002 مولار با 26/34 گرم محاسبه شد. بیشترین میزان آگار در تیمار 0/002 مولار آمونیوم، 32/56 درصد بود. نتایج نشان دادند که کشت دریایی این گونه نیازمند مناطقی با شوری کمتر از آب دریا مانند نزدیک مصب و آمونیوم نسبتا بالا است. با توجه به میزان آگار به دست آمده (32/56 درصد)، جلبک G. corticata در ردیف یکی از جلبک های تجاری دنیا قرار می گیرد.
    کلید واژگان: گراسیلاریا کورتیکاتا, سیتوکینین, شوری, آمونیوم, آگار}
    Farnaz Rafiee *, Parisa Nejatkhah Manavi, Nasrin Salman Zadeh
    Effect of salinity, ammonium and cytokinin on biomass and the content of agar in Gracilaria corticata algae were evaluated in a period of 42 days under laboratory condition. The alga G. corticata was sampled from coasts of Bostaneh port in Hormozgan province in June 2009. The algae were raised in aquariums 40.30.60 cm with 20 liter capacity, by suspension method in 3 replicates under light intensity of 3300 lux and 25oC temperature condition. The algae were cultured under salinities 25, 35 and 45 PPT, ammonium concentrations (0.00, 0.001 and 0.002 gram per liter) and cytokinin (0.01, 0.001 and 0.0001 mol). The algae were harvested once a week and weighted. At 6 weeks of experiments, the algae were collected, dried and weighed. The highest biomass of G. corticata was at 25 PSU (4.58 grams), 0.01 mol cytokinin (14.88 gr) and 0.002 mol ammonium (26.34 gr). Maximum level of agar was observed in ammonium concentration of 0.002 equal to 32.56 percent. The results of this work showed that G. corticata is one of the commercial algae in the world and this alga needs to be cultured near estuaries with high amount of ammonium.
    Keywords: Gracilaria corticata, Cytokinin, Salinity, Ammonium, Agar}
  • اکبر اسماعیلی*، سمیرا قاسمی، پری بیرامی، عبدالحسین روستاییان، فرناز رفیعی

    حذف انواع آلایند ها بخصوص فلزات سنگین از آب ها و پساب ها به وسیله جاذب های بیولوژیک، به علت دارا بودن مزیت هایی نظیر ارزان بودن بیوماس ها، امکان دستیابی به راندمان های بالای حذف با وجود متفاوت بودن غلظت های اولیه آلاینده ها از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. به این منظور جلبک قهوه ای Sargassum برای حذف کاتیون+2 Ni در سیستم ناپیوسته (Batch) استفاده گردید. کربن اکتیو یکی از جاذب های بسیار مفید برای حذف فلزات سنگین می باشد، اما از آنجایی که قیمت تمام شده این ماده بالا است و توجیه اقتصادی ندارد، بر آن شدیم که از جلبک دریایی این ماده را تهیه نماییم. در این پژوهش جلبک توسط اسید تجزیه گردید و طی مراحلی به کربن اکتیو تبدیل شد . در این آزمایش پارامترهایی از جمله : غلظت اولیه محلول (ppm 70-30) ، pH ، مقادیر مختلف جاذب (2/0، 4/0 ، 6/0 و8/0 گرم) و زمان ماندگاری (15 ، 60 و 120 دقیقه) در دمای ثابت (آزمایشگاه) مورد بررسی قرار گرفت. غلظت نهایی یون ها در هر نمونه توسط دستگاه جذب اتمی ((GBC-932 اندازه گیری شد. بیشترین میزان جذب یون های نیکل در 5pH= ، 80/97% مشاهده گردید. سرعت جذب با افزایش زمان بیشترسپس کند می شود. نتایج حاصله از این جذب پیروی از مدل سینتیکی درجه دوم رابه خوبی نشان می دهد و داده های تعادلی هم از مدل جذبی فرندلیچ به خوبی پیروی می کند.

    کلید واژگان: جذب بیولوژیکی, نیکل, Sargassum, کربن اکتیو, مدل سینتیکی}
    Akbar Esmaeili *, Samira Ghasemi, Pari Beirami, Abdolhossein Rostaeiyan, Farnaz Rafiei

    In this work, the batch removal of Ni ions from aqueous solution and wastewater using marine brown alga Sargassum was investigated. Activated carbon, prepared from Sargassum by acid decomposition, was also used for the removal of Ni from aqueous solution and wastewater. The effects of pH, biosorption time, adsorbent dose, metal ions concentration were considered. The most effective pH was found to be 5.0. The maximum uptake rates for nickel with initial concentrations of 30, 50 and 70 mg/L were obtained to be 97.8% , 84.53% and 60.34% respectively at pH=5. The equilibrium adsorption data were fitted to isotherm models. The adsorption followed second order kinetic. This study shows the application of activated carbon as valuable material for the removal of Ni from aqueous solution and wastewater

    Keywords: Biosorption, nickel, Sargassum, wastewater, Activated Carbon, Isotherm model}
  • نسیم بال افکن، مه لقا قربانلی، شیلا صفاییان، فرناز رفیعی

    در این پژوهش تغییرات فصلی برخی فرایند های فیزیولوژیکی در گیاه دریایی Halodule uninervis ازمنطقه بین جزر و مدی منطقه گلشهر بندر عباس در تابستان 1388 تا بهار 1389 در چهار فصل مورد بررسی قرار گرفته است. مقدار رنگیزه های فتوسنتزی (کلروفیلa، کلروفیل b وکاروتنوییدها) و مقدار پرولین در H. uninervis به منظور بررسی فیزیولوژیک، مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که کمترین مقدار کلروفیل a در فصل بهار و کمترین میزان کلروفیلb و کاروتنوییدها در فصل پاییز و زمستان بوده است. کمترین میزان کلروفیل a برابر با 002/0± 19/1 در فصل بهار و در تابستان برابر 004/0± 19/1 میلی گرم در گرم بود. کمترین میزان کلروفیل b برابر با 003/0± 68/0 در پاییز و در زمستان003/0 ±68/0 میلی گرم در گرم بدست آمد. میزان کاروتنویید در زمستان و پاییز به ترتیب 002/0± 25/1 و 002/0± 26/1 میلی گرم در گرم ارزیابی شد. همچنین سنجش فعالیت پرولین نشان داد که میزان آن در ریشه کمتر از برگ بوده و کمترین میزان فعالیت در ریشه نیز مربوط به فصل های بهار (006/0± 07/0) و تابستان (004/0±08/0 میلی گرم در گرم) می باشد.

    کلید واژگان: uninervis Halodule, رنگیزه های فتوسنتزی, پرولین, خلیج فارس}
    N. Balafkan, M. Ghorbanli, S. Safaeiyan, F. Rafiei

    In this research, the Halodule uninervis sea grass was collected in the tidal area of Golshahr (Bandarabaas-Iran) in maximum period of ebb in summer-autumn- winter 88 to spring 89. The physiological analysis of Halodule uninervis was performed three times by measuring Photosynthetic pigments (Chlorophylls a, b and Carotenoids) and the amount of Prolinewas also investigated. The results indicated that the minimum amount of Chlorophyll a was found in spring (1/19 ± 0/002 mg/g) and the minimum amount of Chlorophyll b (0/68 ± 0/003 and 0.68 ± 0/003 mg/g) and Carotenoids (1/25 ± 0/002 and 1/26 ± 0.002 mg/g) was found in autumn and winter respectively. The Proline measurement revealed that the amount of Proline in roots was less in comparison to the leaves and the minimum amount of Proline found in roots was in spring (0/07 ±0/006 mg/g) and summer ( 0/08 ± 0.004 mg/g).

    Keywords: Halodule uninervis, Photosynthetic pigments, Proline, Persian Gulf}
  • فرناز رفیعی، پریسا نجات خواه معنوی، حوریه کرمانشاهی، محمد پرورش

    جلبک قرمز Gracilaria salicornia از سواحل جزیره قشم در خلیج فارس در شهریور 1389 نمونه برداری شد. به منظور دستیابی به بهترین شرایط رشد جلبک گراسیلاریا، اثر تغییرات دما، دوره نوری و شدت نور در یک دوره 6 هفته ای، در شرایط آزمایشگاهی و در آکواریوم های 40×30×60 سانتی متر (20 لیتر) با روش معلق در 3 تکرار نگهداری شدند.تیمارها در دماهای 20، 25 و 30 درجه سانتی گراد، دوره نوری 12:12(تاریکی: روشنایی)،14:12 (تاریکی: روشنایی)، 16:8 (تاریکی: روشنایی) و شدت نور4700، 3300 و1200 لوکس مورد بررسی قرار گرقتند.جلبک ها در روزهای7، 14، 28، 35 و 42 برداشته شده و طول، عرض و وزن آنها اندازه گیری و رشد نسبی محاسبه شد.نتایج نشان داد که دما، دوره نوری و شدت نور اثر معنی داری (05/0<p) بر روی رشد جلبکG. salicornia داشت و بیشترین رشد نسبی در تیمار دوره نوری 12:12 (تاریکی: روشنایی) با 46/2 درصد مشاهده شد.

    کلید واژگان: دما, دوره نوری, شدت نور, خلیج فارسGracilaria salicornia}
    F. Rafeei, P. Nejatkhah Manavi, H. Kermanshshi, M. Parvaresh

    The green alge Gracilaria salicornia was collected from coasts of Gheshm Island in Persian Gulf in September 2010.The effect of temperature, photoperiod and irradiance on growth of Gracilaria salicornia were carried out over 6 weeks under laboratory conditions. For each treatment, the algae were inoculated into 20 litre water with diameters of 60×30×40 cm. The suspension method used for culture .All treatments (tanks) were carried out in triplicates. The treatments were temperatures (20, 25 and 30oC), photoperiods (12:12, 14:12 and 16:8, light: dark, respectively) and photon irradiances (24, 66 and 94 photons m-2 S-1). The length, width and weight of the thalli were measured on 7, 14, 21, 28, 35 and 42 days. The results of this study showed significant differences on growth of G.salicornia between treatments (P<0.05). Maximum relative growth rate was obtained from 12:12 photoperiod with 2.46 %.

    Keywords: Gracilaria salicornia, temperature, Photoperiod, irradiance, growth}
  • فرناز رفیعی، اکبر اسماعیلی، حدیثه کرمانشاهی

    تحت شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. بدین منظور در خرداد 1390، از سواحل بندر لنگه نمونه‌برداری انجام گردید. نمونه‌ها در آکواریوم‌هایی به ابعاد 40×30×60 سانتی متر (20 لیتر) با روش معلق هر تیمار در 3 تکرار پرورش داده شد. شرایط آکواریوم‌های شاهد شامل نور برابر 4700 لوکس دمای 25 درجه سانتی گراد، شوری 35 قسمت در هزار و دوره نوری:12:12(تاریکی: روشنایی) بود. تیمارهای مورد بررسی در دمای 25،20،15 درجه سانتی گراد، دوره نوری: 12:12،14:10 و 16:8 ساعت (تاریکی: روشنایی) و شدت نور6700،5700،4700 لوکس بودند. طول و وزن ریسه‌ها در روزهای 35،28،21،14،7و42 اندازه گیری و رشد نسبی محاسبه شد. نتایج نشان داد که عوامل دما، دوره نوری و شدت نور اثر معنی داری (05/0<p) بر روی رشد جلبک S. boveanum داشت. بیشترین رشد در شرایط پرورش دمای 25 درجه سانتی گراد (68/2درصد)، دوره نوری 12:12(09/1درصد) و شدت نور 4700 لوکس با 32/4 درصد بدست آمد. این شرایط برای پرورش آزمایشگاهی و فصل بهار با دوره نوری و شدت نور و دمای مناسب برای پرورش دریایی پیشنهاد می‌گردد.

    کلید واژگان: Sargassum boveanum, دما, دوره نوری, رشد, شدت نور}
    F. Rafiee, A. Esmaieli, H. Kermanshahi

    Sargassum is one of the main sources of alginate, the substance with many commercial uses. The species Sargassum boveanum is an edible algae and study of effect of environmental factors on its growth is a step towards is culture. Therefore, growth of Sargassum boveanum under various temperature, irradiance and photoperiod was studied over 6 weeks under laboratory condition. The macroalgae was collected from coasts of Lengeh in June 2011. For each treatment, the algae were inoculated into 20 liters of water aquariums with diameters of 60×30×40 cm. The suspension method used for culture of algae. .The culture conducted at 4700 lux for irradiance, 25Co for temperature ,35PPT for salinity and 12:12 hour (light: dark) photoperiod. The treatments were: temperature (15, 20 and 25oC), photoperiod (12:12, 14:10 and 16:8, light: dark, respectively) and photon irradiances (4700, 5700, 6700 lux). All treatments (tanks) were carried out in triplicates. The length and weight of the thalli were measured on 7, 14, 21, 28, 35 and 42 days. The results of this study showed significant differences on growth of S. boveanum between treatments. Maximum relative growth rate was obtained at 12:12 hour photoperiod (% 4/32), 25Co (% 2.68) and 4700 lux (% 4.32) that proved to be suitable for indoor culture. We recommend spring as the best season for mariculture this alga.

    Keywords: Sargassum boveanum, temperature, Photoperiod, irradiance, growth}
  • بررسی اثر غلظت های مختلف نیترات بر میزان پروتئین، کلروفیل و وزن خشک جلبک Tetraselmis suecica
    فرناز رفیعی، آریا اشجع اردلان، نکیسا اصغر بیگی، عبدالله اسماعیل زاده
    The effect of different concentration of nitrate on protein,chlorophyll and dry weight of Tetraselmis suecica
    Rafiei F., Ashjae Ardalan A., Asghar Baigi, Eamail Zadeh A
    Microalgal growth can be restricted due to low levels of nutrients in the environment. Moreover, there can be changes in their biochemical content. Some microalgae are used for feeding various animal breeds. In spring of the 1390 a study was conducted at the Islamis Azad University of North Tehran Branch, Tetraselmis suecica was grown in f2 Guillard culture in various concentrations of nitrate (6.12 (low), 12.25 (standard), and 24.71 (high) mgL 1) and the effect of different concentrations of nitrate on the amount of protein, chlorophyll, and dried weight of algae Tetraselmis suecica was evaluated. Results showed that increasing the amount of nitrate significantly increased the protein content of algae (p < 0.05). The amount of protein by the 5th day of culture in high concentration of nitrate was at 5.8%, which increased to 10.7% by the 9th day. However, the amount of protein in the 9th day of culture for standard and low nitrate concentrations did not exceed 5.8% and 5.1% respectively. Chlorophyll a decreased significantly (p < 0.05) as a result of decreasing the available nitrate levels for algal cells. By the 9th day, the dried weight of cells grown in low nitrate concentration was measured at 0.18 mgL-1, and in high concentration of nitrate at 0.156 mgL-1.
    Keywords: Tetraselmis suecica, Nitrate, protein, Chlorophyll a}
  • فرناز رفیعی، نسرین سلمان زاده*
    اثرعوامل شوری ، آمونیوم و سیتوکینین بررشد جلبک J.Agardh))Gracilaria corticata در یک دوره 6 هفته ، تحت شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. جلبک گراسیلاریا ازسواحل بندربستانه واقع در استان هرمزگان درتیرماه 1388 نمونه برداری شده و در آکواریوم های 40×30×60 سانتی متر (20لیتر) باروش معلق درسه تکرار پرورش داده شد . نور مورد نیاز برای پرورش 3300 لوکس و دما 35 درجه سانتی گراد بود.تیمار های مورد بررسی شوری25جزء در هزار(شوری مصب)، 35جزءدرهزار(شوری آب دریا) و 45جزءدرهزار(شوزی خور)،آمونیوم(0،0.001 و 0.002مولار)و سیتوکینین(0.01 ،0.001 و 0.0001گرم بر لیتر)بودند.جلبک ها درروزهای 35،28،21،14،7و42 برداشته شدند. طول ،عرض و وزن آن ها اندازه گیری و رشد نسبی محاسبه شد. نتایج نشان داد که عوامل  شوری ،آمونیوم وسیتوکنین اثرمعنی داری(05/0P<) برروی رشد جلبک گراسیلاریا داشتند . رشدنسبی جلبک گراسیلاریا باتیمارهای مختلف سیتوکینین ، شوری وآمونیوم درروزهای مختلف آزمایش اختلاف معنی داری داشت (05/0P<) و حداکثر میزان آن درتیمار002/0 مولار آمونیوم با26/8 درصدمشاهده شد.
    کلید واژگان: گراسیلاریا کورتیکاتا, سیتوکینین, بندر بستانه, آمونیوم}
    F. Rafiei, N. Salmanzadeh *
    Effects of salinity, ammonium and cytokinin were evaluated on  Gracilaria corticata algae in a period of 42 days under vitro condition . G .corticata was sampled from coasts of Bandar Bostaneh in Hormozgan Province in June 2009.The algae were raised in aquariums, 40*30*60 cm with 20 liter capacity, and using suspension method in 3 replicates. Light intensity to grow was 3300 lux and temperature was 35 degree centigrade. The treatments include 25ppt (salinity of brakishwater), 35ppt (marine), ammonium (0.001& 0.002 mol.) and cytokinin (0.01, 0.001& 0.0001mol.). Sampels were harvested once a week. Length, weight and relative growth rate were measured. Result showed that, effects of environmental factors of salinity , ammonium and cytokinin on G.corticata were significant(P<0.05).The growth of G.corticata in different levels of concentration of cytokinin and salinity and ammonium in different days showed significant differences and its maximum level was observed in ammonium concentration of 0.002 mol. with 8.02 percent.
    Keywords: Gracilaria Corticata, Cytokinin, Bandar Bostaneh, Ammonium}
  • پریسا نجات خواه معنوی، فرناز رفیعی، سمیه شریعت زاده خراسانی*، شبنم سیفی

    شناسایی و ارزیابی توده زنده ماکروجلبک هادرچهار منطقه پلاژ جفره،منازل سازمانی نفت کش،پارک دانشجو وپارک لیان در منطقه بوشهر در بهمن ماه زمستان 1388 در مناطق بالا، میان و پایین جزر و مدی بررسی شدند. نمونه برداری با  کوادرات 5/0 متر مربعی به صورت تصادفی صورت گرفت. در مجموع 10 نمونه از سه شاخه جلبک های سبز، قرمز و قهوه ای شناسایی شد.درمیان آنهاشاخه جلبک های قهوه ای با 7/2166 گرم برمترمربع بیشترین وزن تر و شاخه جلبک های سبز با 687گرم برمترمربع کمترین وزن تر را داشتند. از شاخه جلبک های سبز Codium sp.، sp. Chaetomorpha و Chaetomorpha gracilis و  از شاخه جلبک های قرمز سه جنسsp. Hypnea ،sp. Gracillaria ،sp. Laurencia و سه گونه Gracillaria corticata و Laurencia obtasa  و Laurencia papillosa شناسایی شدند. جلبک های شناسایی شده از شاخه جلبک های قهوه ای، شامل sp. Sargassum ،sp. Padina ،sp. Colpomenia ،sp. Cystoseira وsinuosa  Colpomenia وfimbriata Cystoseira بود.

    کلید واژگان: توده زنده, جلبک سبز, جلبک قرمز, جلبک قهوه ای, بوشهر, خلیج فارس}
    P. Nejatkhah Manavi, F. Rafiee, S. Shariat Zadeh *, Sh. Seifi

    In this research, identification and biomass of macroalgae in Jofreh, Naftkesh, Daneshjo, Lian sights in Bushehr Province in winter 1388 (2010) at low, mid and high intertidal zone have been studied. Sampling was done randomly with 0.5 m2 quadrate. Totally 9 genera of green, red and brown macro algae were recognized. Maximum and minimum biomass of algae belonged to brown and green algae with 2166/7and 687g/m2, respectively. The green algae  Codium, sp., Chaetomorpha, sp. , Chatomotpha gracilis and the red algae   Hypnea sp., Gracillaria, sp., Laurencia,sp. , Gracillara corticata, Laurencia papillosa and Laurencia obtuse , also 6 brown algae including Sargassum sp., Padina sp., Colpomenia sp. , Cystoseria sp. ,Colpomenia sinuosa and Cystoseria fimbriata, were recognized. Key words:

    Keywords: biomass, Green algae, Red algae, brown algae, Bushehr, Persian Gulf}
  • حمیده کیهانیان*، فرناز رفیعی، کریم مهدی نژاد، افتخار شیروانی مهدوی

    محیط های آبی اغلب در معرض آلاینده های مختلف از جمله فلزات سنگین هستند که انتشار آنها به داخل آب ها می تواند مشکلات مخلتفی برای گیاهان بوجود آورد. در این بررسی اثر فلز سنگین مس (Cu+2) بر تراکم و میزان کلروفیل a در جلبک Scenedesmus obliquusمورد مطالعه قرار گرفت. پرورش در غلظت های مختلف (2،4،6،8) میلی گرم در لیتر مس و یک شاهد با استفاده از محیط کشت زاندر (z8) در دمای   c2 ± 23 و شدت نور 3000 لوکس به مدت 5 روز انجام شد. سپس فراوانی جلبک ها در زمان های صفر ،24، 48، 72و 96 ساعت با استفاده از لام هموسیتومتر توسط میکروسکوپ نوری شمارش شده و میزان کلروفیل a آنها اندازه گیری گردید. در غلظت کلروفیل a جلبک S.obliquus   بین زمان های مختلف و تیمار های آزمایشی و در میزان تراکم سلولی بین تیمار شاهد و غلظت های متفاوت مس ، بین غلظت های  4/2 با 8/6 mgl-1اختلاف معنی دار بود (05/0  <p). در تیمار شاهد با گذشت زمان میزان تراکم سلولی و غلظت کلروفیل a افزایش نشان داد. در تیمار های فلز مس با افزایش زمان در میزان کلروفیل aو تراکم جلبک سندسموس کاهش دیده شد، بطوریکه با افزایش غلظت مس از 2 تا 8  mgl-1  میزان کاهش تراکم سلولی از 09/72% (در mgl-12  در ساعت 96) به 33/92% (در mgl-18 در ساعت 96) نسبت به ساعت صفر رسید.  در این غلظت ها از ساعت 24 مرگ سلولی روی داد. در تیمار شاهد سلول ها در ساعت 96 هنوز در فاز رشد قرار داشتند و افزایش 4/28% نسبت به ساعت 72 دیده شد.

    کلید واژگان: obliquus Scenedesmus, مس, تراکم سلولی, کلروفیل a}
    H. Keyhanian *, F. Rafiee, K. Mehdinejad, E. Shirvani

    Aquatic environments are often exposed to heavy metals, this can affect aquatic organisms. The effect of Cu 2+ on cell density and chla content of  S.obliquus was studied. The algae were grown for 5 days at temperature of 2± 23  ˚c and light intensity of 300 lux on z8 medium .Copper  treatment was carried out at a concentration of 0 (control) ,2,4,,6 and 8 mgl-1. Cell counting was performed at 0,24,48,72 and 96 hours using heamocytometer and amount of chla was determined at the same hours. There was a significant difference between time and treatments (p< 0.05). The difference of cell density was significant between control and metal concentrations, 2,4 mgl-1 with 6,8 mgl-1. In control groups, the cell density and chla content were increased with time. On the other hand, the content of chla and cell number reduced with Cu2+ . The concentration of Cu2+ from 2 to 8 mgl-1 inhibited cell density from 72.09% ( 2mg.l-1 , 96 h) to 92.33% ( 8mgl-1,96 h), respectively. In the Cu2+ treatments the death of algal biomass was observed in 24 h, but there was an increase in cell numbers of S.obliquus in control and the algae were still on exponential phase at 96 h.

    Keywords: Scenedesmus obliquus, chlorophyll a, Cell number}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال