جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « پروپوفول » در نشریات گروه « پزشکی »
-
مقدمه
با توجه به اثرات مطلوب درمان ترکیبی برای ایجاد عوارض کمتر دارویی و افزایش کیفیت آرام بخشی در حین عمل و عدم انجام مطالعاتی در مورد بررسی اثرات سدیم تیوپنتال و پروپوفول، در ترکیب با کتامین در حین جراحی آب مروارید فیکوامولسیفیکاسیون، بر آن شدیم تا مطالعه ی حاضر را انجام دهیم.
روش هادر این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، 60 کاندید جراحی کاتاراکت انتخابی به دو گروه A و B تقسیم شدند. گروه A تیوپنتال-کتامین سدیم و گروه B پروپوفول-کتامین دریافت کردند. نمره ی آرام بخشی، پارامترهای همودینامیک بیماران قبل، حین و بعد از عمل، عوارض جانبی و رضایت بیماران و جراحان توسط متخصص بیهوشی ثبت و در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هابر اساس نتایج آماری، رضایت جراح در گروه دریافت کننده ی تیوپنتال سدیم کتامین به طور معنی داری بیشتر بود، اما تفاوت معنی داری در پارامترهای همودینامیک در هر دو گروه در طول جراحی و ریکاوری وجود نداشت. ضربان قلب و فشارخون در هر دو گروه ابتدا کاهش و سپس افزایش یافت. همچنین تفاوت معنی داری بین گروه های مورد مطالعه از نظر نمره ی آرام بخشی حین و بعد از عمل وجود نداشت. اما سردرد در دو بیمار گروه دریافت کننده ی پروپوفول-کتامین مشاهده شد. رضایت بیمار در هر دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. همچنین مشخصات دموگرافیک بر نتایج تاثیری نگذاشت.
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه ی حاضر، استفاده از ترکیب تیوپنتال سدیم-کتامین در حین جراحی کاتاراکت فیکوامولسیفیکاسیون تحت بی حسی موضعی و آرام بخشی داخل وریدی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: پروپوفول, کتامین, تیوپنتال سدیم, کاتاراکت, آرام بخشی}BackgroundDue to the desired effects of combination therapy to provide lesser drug complication and better sedation quality during operation and the lack of any studies investigating the effects of Sodium thiopental and Propofol, in Combination with Ketamine During Phacoemulsification Cataract Surgery, we decided to do the present study.
MethodsIn this randomized, double-blinded clinical trial, 60 candidates for elective cataract surgery were divided into two groups, A and B. Group A received sodium thiopental-ketamine, and group B received Propofol-ketamine. Sedation score, hemodynamic parameters of patients before, during, and after surgery, Side effects, and patients’ and surgeons’ satisfaction were recorded and analyzed by the anesthesiologist and compared in the two studied groups.
FindingsAccording to the statistical results, the surgeon's satisfaction was significantly higher in the group receiving thiopental sodium-ketamine. However, there was no significant difference in hemodynamic parameters in both groups during surgery and the recovery period. Heart rate and blood pressure in both groups first decreased and then increased. Also, there was no significant difference between the study groups regarding the sedation score during and after surgery. On the other hand, headache was seen in the two patients in the group receiving Propofol-ketamine. The patient's satisfaction was not significantly different in both groups, and demographic characteristics didn’t affect the results.
ConclusionBased on current results, the thiopental sodium-ketamine combination is preferred to use during Phacoemulsification Cataract Surgery under topical anesthesia and intravenous sedation.
Keywords: Propofol, Ketamine, Thiopental Sodium, Cataract} -
سابقه و هدف
خون ریزی حین سزارین یکی از علل شایع ولی قابل پیش گیری مرگ مادران می باشد و تهاجم جفتی از علل اصلی خون ریزی حین سزارین است. این مطالعه با هدف مقایسه ی دو روش بیهوشی استنشاقی و پروپوفول در خون ریزی سزارین در بیماران، انجام پذیرفت.
مواد و روش هااین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی، بر روی 15 بیمار چسبندگی جفتی کاندید سزارین انجام شد که در دو گروه بیهوشی با ایزوفلوران و بیهوشی با پروپوفول، در زمان نگهداری بیهوشی مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با سطح خطای 5 درصد انجام شد.
یافته هامقایسه ی نتایج نشان داد، حجم خون ساکشن شده (0/008=P)، تعداد گازهای استفاده شده (0/003= P)، حجم سرم دریافتی (0/008= P)، میزان استفاده از پک سل (0/009 =P) و حجم برون ده ادراری (0/008 =P) در گروه پروپوفول به طور معناداری کم تر بود. فشار خون سیستول و دیاستول در گروه پروپوفول به شکل معنادار به مقادیر پایه نزدیک تر بود (0/05 ≤p). تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس، درجه ی حرارت مرکزی و سطح اشباع اکسیژن خون بین دو گروه اختلاف معناداری نداشت (0/5≥p).
استنتاجنتایج این مطالعه استفاده از پروپوفول را در بیهوشی بیماران چسبندگی جفت به ایزوفلوران ترجیح می دهد، اگر چه به دلیل تعداد کم نمونه نیاز به مطالعات تکمیلی بیش تری می باشد.
کلید واژگان: بیهوشی عمومی, پروپوفول, بیهوش کننده های استنشاقی, خون ریزی حوالی زایمان, پلاسنتا اکرتا}Background and purposeCesarean hemorrhage is a common but preventable cause of maternal death and placenta invasion is a major cause of cesarean hemorrhage. This study aimed to compare inhalation anesthesia with isoflurane and Propofol anesthesia in cesarean bleeding in these patients.
Materials and methodsThis study was conducted as a randomized clinical trial with 15 placental adhesion patients who were candidates for cesarean section. Five patients were excluded by applying the exclusion criteria, and out of the other 10 patients, 5 underwent cesarean section with isoflurane and 5 with Propofol.
ResultsThe comparison indicated that the volume of suctioned blood, the number of gasses used, the volume of serum received, packed-cell received and urinary output were significantly lower in the Propofol group (P≤0.05). Systolic and diastolic blood pressures were significantly close to basic figures in the Propofol group (P≤0.05), Heart rate, respiratory rate, temperature, and O2 saturation were not significantly different between the two groups (P≥0.05).
ConclusionThe findings of this study recommended propofol anesthesia for the cesarian section in placenta adhesion. However, further studies with more cases are needed.
Keywords: general anesthesia, propofol, inhalation anesthetics, postpartum hemorrhage, placenta accreta} -
فصلنامه نوید نو، پیاپی 85 (بهار 1402)، صص 49 -55مقدمه
برای کاهش درد ناشی از تزریق پروپوفول، طیف وسیعی از روش های دارویی و غیر دارویی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسویه کور بر روی 60 نفر از بیماران کاندید اعمال جراحی الکتیو مراجعه کننده به بیمارستان پیمانیه شهرستان جهرم انجام پذیرفت. بیماران با استفاده از جدول اعداد تصادفی به دوگروه A: لیدوکایین 2% به میزان mg/ kg1و گروه B: افدرین با دوز Microgram/kg 70 تقسیم شدند. لیدوکایین و افدرین در عرض 5 ثانیه تزریق گردید و پس از گذشت 30 ثانیه، پروپوفول 1 درصد به میزان 3 میلی لیتر(معادل30 میلی گرم) با سرعت 5/0 میلی لیتر در هر ثانیه به داخل رگ مربوطه تزریق شد. پس از پایان تزریق، از بیمار در خصوص درد یا احساس ناراحتی درمحل تزریق واضحا سوال شد و پاسخ به صورت بلی یا خیر مشخص و در صورت وجود درد، شدت آن بر اساس توصیفات کلامی در پرسشنامه ثبت گردید.
یافته هامقایسه درد ناشی از تزریق پروپوفول در گروه های لیدوکایین و افدرین، با استفاده از آزمون کای اسکویر نشان داد که فراوانی درد در گروه افدرین (3/33%)، در مقایسه با گروه لیدوکایین (7/16%)، معنی دار نبوده است(20/0=p).
نتیجه گیریدر مطالعه حاضر هر دو داروی افدرین و لیدوکایین درد ناشی از تزریق پروپوفول را به طور معناداری کاهش داده بوده اند، اما مقیاسه این تفاوت بین دو گروه معنادار نبوده است. بنابراین میتوان از این دو دارو به طور گسترده بسته به وضعیت و شرایط بیمار در کاهش درد حین تزریق پروپوفول بهره برد.
کلید واژگان: لیدوکایین, افدرین, پروپوفول, درد, تزریق}Navid no, Volume:26 Issue: 85, 2023, PP 49 -55IntroductionTo reduce the pain caused by propofol injection, a wide range of medicinal and non-pharmacological methods have been investigated.
MethodsThis double-blind randomized clinical trial study was conducted on 60 patients who were candidates for elective surgery referred to Peymaniyeh Hospital in Jahrom city. Patients were divided into two groups A: lidocaine 2% at a dose of 1 mg/kg and group B: ephedrine at a dose of 70 micrograms/kg using a random number table. Lidocaine and ephedrine were injected within 5 seconds, and after 30 seconds, propofol 1% in the amount of 3 ml (equivalent to 30 mg) was injected into the corresponding vein at a rate of 0.5 ml per second. After the injection, the patient was clearly asked about pain or discomfort at the injection site, and the answer was yes or no, and if there was pain, its severity was recorded in the questionnaire based on verbal descriptions.
ResultComparing the pain caused by propofol injection in the lidocaine and ephedrine groups, using the chi-square test, showed that the frequency of pain in the ephedrine group (33.3%) was not significant compared to the lidocaine group (16.7%). (p=0.20).
ConclusionIn the present study, both ephedrine and lidocaine drugs significantly reduced the pain caused by propofol injection, but the scale of this difference between the two groups was not significant. Therefore, these two drugs can be widely used depending on the condition of the patient in reducing pain during propofol injection.
Keywords: Lidocaine, Ephedrine, Propofol, Pain, Elective surgery} -
Background
Considering that no study on the efficacy of dexmedetomidine during endoscopic retrograde cholangiopancreatography (ERCP) has been performed in Iran so far, we decided to evaluate the efficacy and effectiveness of dexmedetomidine and patient satisfaction in patients undergoing ERCP.
Materials and MethodsA double-blind clinical trial was performed (2020) among 80 patients undergoing ERCP grade ASA I, and II who had no asthma, cardiovascular diseases, and no history of allergies to propofol and dexmedetomidine. The patients were randomly divided into two groups (fentanyl and propofol) and (fentanyl and dexmedetomidine). Their heart rate per minute, mean arterial pressure, respiration rate per minute, and blood oxygen saturation at intervals of 5 and 15 minutes after the start and end of the procedure, the level of patient cooperation, and endoscopies satisfaction were compared.
ResultsMean age of the propofol group was 63/13 ± 17/88 and the dexmedetomidine group was 16/99 ± 58/55 (P = 0.191). Mean heart rate and respiration rate per minute were not different significantly in any of the time intervals. Mean arterial pressure in the propofol group before, 5, and 15 minutes after the start and end of ERCP were higher than dexmedetomidine group (105/95 ± 15/91, 123/75 ± 25/54, 118/10 ± 13/06 and 14/61 ± 117/50, respectively). The percentage of oxygen saturation at 5 minutes and at the end of the procedure was higher in the propofol group (P = 0.01 and P = 0.03, respectively)
ConclusionDue to fewer side effects and more satisfaction of patients receiving propofol; this drug is preferred for these patients.
Keywords: ERCP, Propofol, Dexmedetomidine} -
نشریه آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران، سال چهل و پنجم شماره 2 (پیاپی 118، تابستان 1401)، صص 13 -24
تشنج مداوم یکی از اورژانس های شایع نرولوژیک در کودکان می باشد. تابحال درمان قطعی و مشخصی برای تشنج های مداوم مقاوم به درمان با بنزودیازپین ها یا سایر داروهای ضد تشنج ارایه نشده است. پروتکل های متفاوتی بعنوان خط دوم درمان بعد از بنزودیازپین ها معرفی شده که شامل فنی تویین، والپرات سدیم، لووتیراستام، باربیتورات ها و پروپوفول می باشد. در صورت شکست درمان در خط اول (بنزودیازپین ها) یا خط دوم (سایر داروهای ضدتشنج) کتامین با دوز بولوس 1mg/kg و سپس انفوزیون 2 mg/kg/h تا حداکثر7 mg /kg/h همراه با سایر داروها توصیه می شود. کتامین یک آنتاگونیت غیر رقابتی گیرنده ان متیل دی آسپارتات (NMDA) است که با اثرات محافظتی از نرون ها و خواص ضدالتهابی و ضد اپی لپسی در خط دوم و سوم سبب کنترل تشنج می گردد. ما با مرور چند مقاله به نقش بالقوه کتامین در درمان تشنج مقاوم به درمان به عنوان خط دوم و سوم پی بردیم و به این نتیجه رسیدیم که بهترین روش درمان تشنج های مداوم، شروع درمان به موقع، استفاده چند دارویی بجای تک دارویی و انتخاب داروهای با اثرات محافظتی نرون با کم ترین عارضه جانبی می باشد. بنابراین به نظر می رسد استفاده از کتامین با سایر داروها این برای کنترل تشنج موثر است.
کلید واژگان: آرامبخشی, اندوسکوپی, پروپوفول, کتامین, لیدوکایین وریدی الکتروشوک درمانی, اسمولول, طول مدت تشنج, زمان ریکاوری, همودینامیک پره مدیکاسیون, کلونیدین, میدازولام, کودکان, درد, اضطراب}Resistant Status Epilepticus (RSE) is one of the most common neurological emergencies in children. So far, there is no definitive treatment for resistant Status epilepticus refractory to benzodiazepines or other anticonvulsants. Different protocols have been introduced as the second line of treatment after benzodiazepines, which include phenytoin, sodium valproate, levotiracetam, barbiturates, and propofol. In case of failure of the first-line (benzodiazepines) or second-line (other anticonvulsants) ketamine with a bolus dose of 1 mg/kg and then an infusion of 2 mg/kg/h up to a maximum of 7 mg/kg/h along with other drugs is recommended. Ketamine is a non-competitive N-Methyl- D-Aspartate (NMDA) receptor antagonist, which controls seizures with neuron-protective effects and anti-inflammatory and anti-epileptic properties in the second and third lines. We reviewed the literature to demonstrate the potential role of ketamin as an advanced second and thirdline agent in the treatment of RSE and we concluded that the best way to treat resistant status epilepticus is to start treatment on time, use multiple drugs instead of one drug, and choose drugs with neuron protective effects with the least side effects. Therefore, using ketamine with other drugs seems to be effective for seizure control.
-
زمینه و هدف
نگرانی و اضطراب، می تواند بر پیامد بی حسی نخاعی در بیماران سزارین تاثیر بگذارد. بنابراین لازم است که با استفاده از داروی مناسب و کم عارضه میزان را کاهش داد، لذا هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه تجویز وریدی پروپوفول و میدازولام بر میزان آرام بخشی، تهوع و استفراغ حین بی حسی نخاعی در جراحی سزارین بود.
روش بررسیاین یک مطالعه کارآزمایی بالینی می باشد که در سال 1399 در بیمارستان فاطمیه همدان انجام شد. 102 نفر کاندید سزارین تحت بی حسی نخاعی به طور تصادفی در دو گروه 51 نفره تزریق وریدی پروپوفول (2/0 میلی گرم بر کیلوگرم) یا میدازولام (2/0 میلی گرم بر کیلوگرم) پس از خروج نوزاد قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و مامایی، وضعیت همودینامیک، نمره آرام بخشی (رامسی)، زمان شروع سداسیون و طول مدت سداسیون، تهوع و استفراغ در دو گروه در یک ساعت اول پس از تزریق دارو مقایسه شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری کای اسکویر، تی تست و من ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاشروع آرام بخشی (60/0 ± 72/4 در برابر 60± 43/1 دقیقه) و طول مدت آرام بخش (92/6 ± 00/55 در برابر 13/7 ± 60/44 دقیقه) در گروه پروپوفول به طور معنی داری کمتر از گروه میدازولام بود (برای هر دو متغیر 001/0=.p میانگین مقیاس دیداری اضطراب پس از تجویز دارو تا دقیقه 5، با اختلاف معنی داری در گروه پروپوفول کمتر بود، سپس هر دو گروه شرایط مشابه ای داشتند. میانگین اسکور سداسیون پس از تجویز دارو تا دقیقه 10 در گروه پروپوفل و از دقیقه 50 تا 60 در گروه میدازولام بیشتر بود. فراوانی تهوع و استفراغ در زمان جراحی در گروه میدازولام 9/5 درصد و در گروه پروپوفول2 درصد بود (217/0=p). هیپوتانسیون در گروه میدازولام 9/3 درصد و در گروه پروپوفول 6/19درصد بود (028/0=p). فشار متوسط شریانی در بیماران گروه میدازولام از دقیقه 5 پس از تزریق دارو تا دقیقه 10 با اختلاف معنی داری بیشتر از گروه پروپوفول بود (05/0<p).
نتیجه گیری:
داروی پروپوفول به دلیل اثر آرام بخشی، کاهش اضطراب و تهوع و استفراغ در بیماران سزارین با بی حسی کارایی مناسبی دارد با این حال به دلیل هیپوتانسیون بهتر است احتیاط های پیشگیرانه لازم صورت پذیرد.
کلید واژگان: بی حسی نخاعی, سزارین, پروپوفول, میدازولام, عوارض اسپاینال}Armaghane-danesh, Volume:28 Issue: 2, 2023, PP 144 -156Background & aimAnxiety can affect the outcome of spinal anesthesia in cesarean section. Therefore, it is necessary to reduce the amount by using a suitable drug with few complications. The aim of the present study was to compare and evaluate the intravenous Propofol and Midazolam on sedation and nausea and vomiting during spinal anesthesia in cesarean section.
MethodsThe present clinical trial study was conducted at Fatemieh Hospital in Hamadan, Iran, in 2020. One-hundred and two candidates underwent cesarean section under spinal anesthesia randomly in two groups of 51 intravenously injecting propofol (0.2 mg/kg) or midazolam (0.02 mg/kg) after weaning. Demographic and obstetric data, hemodynamic status, sedation score (Ramsey), time of onset of sedation and duration of sedation, nausea, and vomiting were compared in the two groups in the first hour after drug injection. The collected data were analyzed using chi-square, t-test and Mann-Whitney statistical tests.
ResultsThe onset of sedation (4.72 ±0.60 vs. 1.43 ±60 min) and the duration of sedation (55.00± 6.92 vs. 44.60 ±7.13 min) were less in the propofol group than in the midazolam group (For both outcomes (p =0.001). Mean Visual Analogue Scale (VAS) of anxiety after drug administration up to 5 minutes with a significant difference in the propofol group less than both groups had similar conditions. Mean sedation score after drug administration up to 10 minutes in the group) Propofol was higher in the midazolam group from 50 to 60 minutes, with a prevalence of nausea and vomiting during surgery in the midazolam group of 5.9% and in the propofol group of 2% (p = 0.217). Hypotension in the midazolam group was 3.9%. In addition, the propofol group was 19.6% (p = 0.028). The frequency of tachycardia, bradycardia, headache, chills, and recollection showed no significant difference between the two groups. Injection of the drug up to 10 minutes was significantly higher than the propofol group (P = <0.05).
ConclusionPropofol is effective due to its sedative effect, reduction of anxiety and nausea and vomiting in cesarean section patients under anesthesia. However, due to hypotension, it is better to take the necessary preventive precautions.
Keywords: Propofol, Midazolam, Cesarean section, Spinal anesthesia, Spinal compilcatin} -
مقدمه
اندوسکوپی دستگاه گوارش یک روش تشخیصی و درمانی مناسب برای بیماری های دستگاه گوارش بوده و انتخاب یک روش آرام بخشی مناسب برای انجام این پروسیجر حایز اهمیت می باشد. آرام بخشی با پروپوفول-کتامین یکی از روش های رایج مورد استفاده است. این مطالعه جهت بررسی لیدوکایین وریدی در اندوسکوپی تحت آرام بخشی طراحی گردید.
مواد و روش هامطالعه ی طراحی شده از نوع کارآزمایی بالینی دو سوی کور می باشد که پس از تصویب طرح پیشنهادی و اخذ تاییدیه ی کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز ، بر روی 138 بیمار کاندید اندوسکوپی سرپایی انجام شد . بیماران به دو گروه تقسیم شدند، در گروه اول 0٫5 میلی گرم بر کیلوگرم پروپوفول و 0٫5 میلی گرم بر کیلوگرم کتامین و در گروه دوم 0٫5 میلی گرم بر کیلوگرم پروپوفول، 0٫5 میلی گرم بر کیلوگرم کتامین و 1٫5 میلی گرم بر کیلوگرم لیدوکایین تزریق شد. میزان آرام بخشی، تغییرات همودینامیک و تهوع و استفراغ در بیماران ثبت و مقایسه گردید.
نتایجدو گروه از نظر سن و جنسیت و وزن همگن بودند. بین مدت زمان اندوسکوپی در دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. میان مدت زمان ریکاوری بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. میزان پروپوفول اضافی در گروه دریافت کننده ی لیدوکایین به طور معنی داری کمتر بود. بین تعداد ضربان قلب و فشار خون متوسط شریانی در دو گروه ارتباط معنی داری مشاهده نشد. میزان آرام بخشی بین دو گروه تفاوتی نداشت و میزان تهوع و استفراغ در گروه دریافت کننده ی لیدوکایین به طور معنی داری کمتر بود.
نتیجه گیریافزودن لیدوکایین وریدی به ترکیب پروپوفول -کتامین باعث بهبود پیامدهای بالینی و کاهش عوارض جانبی می شود.
کلید واژگان: آرامبخشی, اندوسکوپی, پروپوفول, کتامین, لیدوکایین وریدی}IntroductionGastrointestinal endoscopy is a suitable diagnostic and therapeutic method for gastrointestinal diseases and choosing a suitable sedation method for this procedure is important. Sedation with propofol-ketamine is one of the most commonly used methods. This study was designed to evaluate intravenous lidocaine in endoscopy under sedation.
Material and methodsThe designed study is a double-blind clinical trial that was conducted on 138 patients candidates for outpatient endoscopy after approving the proposed plan and obtaining approval from the Medical Ethics Committee of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences. Patients were divided into two groups. In the first group, 0.5 mg/kg of propofol and 0.5 mg/kg of ketamine were, and in the second group, the same drugs and 1.5 mg/kg of lidocaine were injected. The level of sedation, nausea, vomiting and hemodynamic changes in the patients were recorded and compared.
ResultsThe two groups were matched for age, gender, and weight. There was no significant difference in the duration of the endoscopy. . There was no significant relationship between the heart rate and mean arterial pressure in the two groups(p>0.05). There was no significant difference in recovery time between the two groups. The amount of additional propofol was significantly lower in the group receiving lidocaine The level of sedation did not differ between the two groups, and nausea and vomiting were significantly lower in the group receiving lidocaine.
ConclusionAdding intravenous lidocaine to a propofol-ketamine combination improves clinical outcomes and reduces side effects.
Keywords: Endoscopy, Intravenous lidocaine, ketamine, propofol, Sedation} -
مقدمه
جای خالی مطالعه ای که به صورت متاآنالیز در رابطه با مقایسه درد پس از جراحی به دنبال بیهوشی عمومی با سووفلوران و پروپوفول انجام شده باشد و دارای کیفیت بالا باشد و بتواند نتایج مطالعات کارآزمایی با کیفیت بالا که در طی چند سال اخیر انجام شده اند را در یک مطالعه ارایه دهد، احساس می شود. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثرات سووفلوران با پروپوفول در بیهوشی عمومی کودکان بر درد پس از جراحی به صورت مرور سیستماتیک و متاآنالیز انجام شد.
روش کاریک جستجوی سیستماتیک (کلیدواژه ها: پروپوفول یا دیپریوان یا پروپوفولوم (برای داروی پروپوفول) و سووفلوران یا سوو (برای داروی سووفلوران) ، کودک، درد و بیهوشی)در پایگاه های داده ای پاب مد، Embase، کتابخانه کاکرین، CNKI، اسکاپوس، وب آو ساینز و مگ ایران و SID بدون محدودیت زمانی انجام شد. هدف نهایی مقایسه پیامد درد پس از جراحی بود. تجزیه و تحلیل های آماری با نرم افزار RevMan 5.3 و Cochrane Collaboration’s انجام شد.
نتایجافزایش قابل توجهی در بروز درد پس از جراحی برای گروه سووفلوران در مقایسه با گروه پروپوفول وجود دارد.(72/1=OR – (64/2-11/1) 95%CI- 45/2=Z Test – 01/0=P)
نتیجه گیریدر بیهوشی عمومی کودکان استفاده از پروپوفول می تواند با درد پس از جراحی کمتری همراه باشد.
کلید واژگان: سووفلوران, پروپوفول, بیهوشی, کودک, درد}IntroductionThere is a need for a meta-analysis of a study comparing post-surgery pain following general anesthesia with sevoflurane and propofol, which is of high quality and can compare the results of high-quality trial studies that have been conducted in the last few years. Therefore, the present study aimed to compare the effects of sevoflurane and propofol in children's general anesthesia on pain after surgery in the form of a systematic review and meta-analysis.
Materials and methodsA systematic search (keywords: propofol or diprivan or propofol (for propofol) and sevoflurane or sevo (for sevoflurane), child, pain and anesthesia) in databases PubMed, Embase, Cochrane Library, CNKI, Scopus, Web of Science, MagIran and SID without time limit. The final aim was to compare the outcome of pain after surgery. Statistical analyzes were performed with RevMan 5.3 and Cochrane Collaboration's software.
ResultsThere is a significant increase in the incidence of pain after surgery for the sevoflurane group compared to the propofol group (OR=1.72 - 95%CI (1.2-11.64) - Z Test =2.45 - P=0.01)
ConclusionIn pediatric general anesthesia, the use of propofol can be associated with less pain after surgery.
Keywords: sevoflurane, propofol, anesthesia, child, pain} -
زمینه و هدف
انتخاب داروی بیهوشی مناسب برای القا و نگهداری بیهوشی در ثبات همودینامیک و کنترل درد بیماران دارای اهمیت بسیار است. هدف از این مطالعه مقایسه ترکیب کتامین-رمی فنتانیل با ترکیب کتامین-پروپوفول بر روی درد، بی قراری و تغییرات همودینامیک بیماران در جا اندازی بسته شکستگی بینی است.
مواد و روش ها:
این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سو کور بر 80 بیمار دچار شکستگی بینی در کلاس بیهوشی 1 ASA که تحت عمل جراحی جااندازی بسته شکستگی بینی قرار گرفته انجام گردید. به بیماران گروه اول mg/kg 0/75 کتامین وµg/kg 2 رمی فنتانیل و به گروه دوم mg/kg 0/75 کتامین و mg/kg 1/5 پروپوفول جهت القای بیهوشی تجویز گردید. تغییرات همودینامیک (تعداد ضربان قلب، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک)، شدت درد، میزان بی قراری و همچنین بروز تهوع و استفراغ و تغییرات اشباع هموگلوبین شریانی از اکسیژن هنگام عمل جراحی، بلافاصله پس از القای بیهوشی و پس از عمل جراحی هر 15 دقیقه تا 2 ساعت ارزیابی شد.
یافته ها:
بر اساس آنالیز آماری داده های جمع آوری شده بیماران، میانگین ضربان قلب و نمره شدت درد در گروه کتامین- رمی فنتانیل به طور معنی داری کمتر از گروه کتامین-پروپوفول بود (0/05 > P).). میانگین فشار خون سیستولی و دیاستولی و امتیاز سدایشن آژیتاسون در دو گروه تفاوت معنی دار آماری نداشت (0/05 < P). عارضه تهوع در گروه کتامین- رمی فنتانیل بالاتر و افت درصد اشباع اکسیژن در گروه کتامین- پروپوفول بالاتر بود (0/05 > P). تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر عارضه استفراغ وجود نداشت (0/05 < P).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج این مطالعه استفاده از ترکیب کتامین- رمی فنتانیل در مقایسه با کتامین- پروپوفول در جا اندازی بسته شکستگی بینی، با ثبات همودینامیک بیشتر، بی دردی بالاتر و بروز آپنه و افت اشباع اکسیژن شریانی کمتر همراه است.
کلید واژگان: شکستگی بینی, درد, پروپوفول, رمی فنتانیل, کتامین, تغییرات همودینامیک}Background and AimChoosing an appropriate anesthetic agent for induction and maintenance of anesthesia is very important in hemodynamic stability and pain control. The aim of this study was to compare the effects of ketamine-remifentanil combination with ketamine-propofol combination on pain, agitation and hemodynamic changes during closed reduction of nasal fracture.
Material and MethodsThis single-blind clinical trial included 80 patients between 16 and 18 years of age with ASA1 physical status who had undergone closed reduction for nasal fracture. Patients in the group 1 received 0.75 mg/kg ketamine and 2µ/kg remifentanil and group 2 received 0.75 mg/kg ketamine and 1.5 mg/kg propofol to induce anesthesia. Hemodynamic changes (heart rate, systolic and diastolic blood pressure), pain intensity, agitation, as well as nausea and vomiting and changes in arterial hemoglobin oxygen saturation during surgery were evaluated immediately after induction of anesthesia and after surgery every 15 minutes for 2 hours.
ResultsBased on the statistical analysis of the patients' data, the mean heart rate and pain intensity scores in the ketamine-remifentanil group were significantly lower than those in the ketamine-propofol group (P <0.05). Mean systolic and diastolic blood pressure and RASS scores in the two groups did not show any statistically significant differences (P> 0.05). The incidence of nausea was higher in the ketamine-remifentanil group and the decrease in oxygen saturation was higher in the ketamine-propofol group (P <0.05). There was no statistically significant difference between the two groups in regard to incidence of vomiting (P> 0.05).
ConclusionBased on the results of this study, it seems that use of ketamine-remifentanil combination in comparison to ketamine-propofol in closed reduction of nasal fracture is associated with greater hemodynamic stability, higher analgesic effect and fewer complications.
Keywords: Nasal fracture, Pain, Propofol, Ketamine, Remifentanil, Hemodynamic changes} -
مقدمه
جراحی کاتاراکت بیشتر در افراد مسن انجام می شود و انتخاب داروی بیهوشی در این افراد اهمیت ویژه ای دارد. در حال حاضر چندین روش آرام بخشی با میزان موفقیت و عوارض جانبی متفاوتی وجود دارد. در این مطالعه آثار میدازولام، پروپوفول و دکسمدتومیدین برای آرام بخشی طی جراحی کاتاراکت تحت بی حسی موضعی بررسی شد.
روش کاردر این مطالعه 90 بیمار که کاندید جراحی کاتاراکت بودند، براساس بیهوشی کلاس 2 و 3 (براساس معیارهای ASA) وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی دوسوکور، به سه گروه تخصیص یافتند. گروه اول میدازولام، گروه دوم پروپوفول و گروه سوم دکسمدتومدین دریافت کردند. حین عمل و ریکاوری، مقادیر فشارخون، اشباع اکسیژن خون شریانی، ضربان قلب و بروز عوارض ثبت شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها:
میانگین سطح اشباع اکسیژن خون شریانی (SPO2) در سه گروه از بیماران بررسی شده در اتاق عمل تفاوت معنی داری نداشت (05/0<P)، ولی در ریکاوری SPO2 در گروه پروپوفول تغییر کمتری نسبت به دو داروی دیگر داشت (05/0>P). اندازه گیری فشارخون دیاستولیک در سه گروه از بیماران حین عمل تفاوت معنی داری نداشت (05/0<P)، ولی در مرحله ریکاوری، در گروه دریافت کننده دکسمدتومیدین تفاوت معنی داری دیده شد (05/0>P). تغییرات ضربان قلب در سه گروه از بیماران هنگام عمل و ریکاوری تفاوت معنی داری نداشت (05/0<P).
نتیجه گیری:
نتایج نشان داد در بیماران با فشارخون بالا و بیماران دارای تپش قلب، دکسمدتومیدین گزینه بهتری برای آرام بخشی بیماران است.
کلید واژگان: پروپوفول, تغییرات همودینامیک, جراحی کاتاراکت, دکسمدتومیدین, میدازولام}IntroductionCataract surgery is a common surgery, especially among the elderly, and the choice of anesthesia medications is critical in such patients. In this study, the effects of midazolam, propofol, and dexmedetomidine were investigated for sedation in patients undergoing cataract surgery under local anesthesia.
MethodNinety patients were included in this study and underwent cataract surgery using class II and III anesthesia (according to the ASA criteria). They were also randomly assigned to three groups. The first group received midazolam, the second group received propofol, and the third group received dexmedetomidine. During the surgery and recovery phase, blood pressure, arterial blood oxygen saturation, heart rate, and the occurrence of complications were recorded. Data were analyzed using the SPSS software (version 23) at a significance level of 0.05.
ResultsAlterations in arterial blood oxygen saturation (SpO2) levels were not significantly different among the three groups (P>0.05); however, there were fewer changes in SpO2 levels at recovery in the propofol group (P<0.05). Moreover, alterations in blood pressure did not differ significantly across the three groups during the surgery (P>0.05), whereas during the recovery, they were lower in the group receiving dexmedetomidine (P>0.05). Finally, Heart rates were not significantly different among the three groups during surgery and recovery (P>0.05).
ConclusionThe results demonstrated that in patients with hypertension and tachycardia, dexmedetomidine may be a better choice for sedation.
Keywords: Cataract surgery, Dexmedetomidine, Hemodynamic changes, Midazolam, Propofol} -
هدف
بروز تهوع و استفراغ یکی از شایع ترین عوارض بعد از جراحی است، از طرفی یکی از عوارض بی حسی نخاعی نیز می باشد. با توجه به اثر پیشگیرانه پروپوفول، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر دو دوز مختلف پروپوفول در پیشگیری از تهوع و استفراغ در جراحی دیسککتومی پرداخت.
مواد و روش هامطالعه حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه سویه کور است که بر روی 48 بیمار کاندید عمل جراحی دیسککتومی که تحت بی حسی نخاعی قرار گرفتند و بیماران به طور تصادفی به سه گروه پوفول 1/0، 2/0 و شاهد تقسیم شدند. هم چنین ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه شامل فشارخون (سیستولیک، دیاستولیک و متوسط شریانی)، ضربان قلب و سطح اکسیژن خون اندازه گیری و شدت تهوع و استفراغ می باشند و این پارامترها تا زمان ترخیص از ریکاوری ثبت گردید.
یافته هانتایج مطالعه حاضر نشان داد که میانگین پارامترهای همودینامیک در بین گروه شاهد و پرپوفل 2/0 و تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P-value<) در این مطالعه تفاوت میزان تهوع و استفراغ بین سه گروه معنی دار بود (001/0>P-Value)، که بین دوزmg/kg 2/0 پروپوفول با دوزmg/kg 1/0 پروپوفول (02/0 =P-Value) و دوزmg/kg 2/0 پروپوفول با شاهد (03/0=P-Value) گزارش شد. هم چنین بین دوزmg/kg 1/0 با گروه کنترل، تفاوت معنی داری مشاهده شد (0 =P-Value).
نتیجه گیریبا توجه به مقایسه گروهmg/kg 2/0 و گروه mg/kg 1/0 (02/0=P-Value) و گروهmg/kg 2/0 با شاهد (03/0=P-Value) و بین گروه اول با گروه کنترل، تفاوت معنی داری مشاهده شد (0 =P-Value)، دوز پایین پوپوفل 1/0 در کاهش تهوع و استفراغ بعد از جراحی موثر است، اما نسبت به دوز 2/0 پروپوفول تاثیر کم تری دارد.
کلید واژگان: پروپوفول, تهوع و استفراغ, دیسککتومی, بی حسی اسپاینال}Koomesh, Volume:25 Issue: 1, 2023, PP 57 -64IntroductionThe occurrence of nausea and vomiting is one of the most common complications after surgery. Considering the preventative effect of Pofol on such PONV, the present study evaluated the effect of two different Propofol doses on the prevention of nausea and vomiting in discectomy surgery.
Materials and MethodsThe present controlled triple-blind clinical trial was performed on 48 patients that were candidates for discectomy surgery under spinal anesthesia and were randomly allocated into three groups. Two different propofol doses of 0.1 and 0.2 mg/kg were intravenously administered in the Pofol 0.1 and 0.2 groups, respectively, with the third placebo group being used as a control group. Hemodynamic parameters, the severity of nausea and vomiting, and the incidence of complications were evaluated.
ResultsThe results of the present study revealed that the severity of nausea and vomiting in the control group was still more than that of the two propofol groups (P-value <0.05); however, a significant difference was found between the two Pofol doses in terms of the severity of nausea and vomiting (P = 0.02).
ConclusionAccording to the results of the present study, a low dose of Pofol 0.1 is effective in reducing nausea and vomiting after surgery, but it is less effective than a 0.2 dose of propofol.
Keywords: Propofol, nausea, vomiting, discectomy, spinal anesthesia} -
سابقه و هدف
ایسکمی/رپرفیوژن مغزی منجر به مرگ برنامه ریزی شده سلول یا آپوپتوز می شود. هیپوکامپ بافتی بسیار حساس به ایسکمی مغزی است. پروپوفول نوعی داروی بیهوشی است که اخیرا به عنوان حفاظت کننده عصبی مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق اثر پروپوفول در ناحیه CA2 و CA3 هیپوکامپ متعاقب ایسکمی بررسی شد.
روش بررسی24 موش صحرایی نر ویستار به 4 گروه 6 تایی کنترل، ایسکمی، حامل و آزمایشی تقسیم شدند. گروه آزمایشی mg/kg 40 داروی پروپوفول و گروه حامل 1 میلی لیتر نرمال سالین 1 ساعت قبل از ایسکمی به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. ایسکمی با بستن شریان های کاروتید مشترک دو طرف به مدت 20 دقیقه و سپس رپرفیوژن القاء شد. 4 روز بعد تمامی رت ها قربانی شدند و بافت هیپوکامپ به روش رنگ آمیزی نیسل بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-25 و آزمون آماری ANOVA یک طرفه و تست TUKEY مورد تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی داری 05/0<p در نظر گرفته شد.
یافته هاایسکمی رپرفیوژن به مدت 20 دقیقه باعث دژنراسیون سلول های هرمی ناحیه CA2 وCA3 هیپوکامپ شد و این نورون ها کاهش قابل ملاحظه ای را نسبت به گروه کنترل نشان دادند، اما تزریق پروپوفول موجب مهار کاهش تعداد سلول های سالم در این دو ناحیه شد.
نتیجه گیریپروپوفول می تواند به عنوان عاملی موثر در پیشگیری یا کاهش عوارض سکته مغزی به تنهایی و یا با سایر داروها مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: پروپوفول, هیپوکامپ, ایسکمی ریپرفیوژن, موش صحرایی}Medical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:32 Issue: 4, 2023, PP 389 -397BackgroundCerebral ischemia/ reperfusion leads to programmed cell death or planned apoptosis. Hippocampus is a very sensitive tissue to cerebral ischemia. Propofol is an anesthesia that recently the use of this drug as a neuroprotective has been considered. In this study, the effect of propofol on CA2 and CA3 areas of the hippocampus following ischemia was investigated.
Materials and methods24 Wistar rats were randomly divided into 4 groups, including: control ischemia, experimental and vehicle. The experimental group received 40 mg/ kg of propofol and the vehicle group received 1 ml normal saline 1 hour before ischemia intraperitoneally. The ischemic model was performed by bilateral closure of the common carotid arteries for 20 minutes then reperfusion was done. 4 days later, all rats were sacrificed and the hippocampal tissue was examined by Nissl staining method. Data were analyzed using SPSS-25 statistical software by one-way ANOVA and TUKEY test. p<0.05 was considered as Significant.
ResultsIschemia/ reperfusion for 20 minutes caused degeneration of pyramidal cells in CA2 and CA3 hippocampus and these neurons showed a significant decrease compared to the control group, but propofol injection inhibited the decrease in the number of viable cells in these two areas.
ConclusionPropofol can be used as an effective agent in preventing or reducing the complications of stroke alone or with other drugs.
Keywords: Propofol, Hippocampus, Ischemia, reperfusion, Rat} -
سابقه و هدف
رژیم دارویی مناسب طی انجام کولونوسکوپی، از موارد مورد توجه در بیهوشی است. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی ترکیب پروپوفول-کتامین با پروپوفول-فنتانیل بر روی زمان ریکاوری در کولونوسکوپی انجام شد.
مواد و روش ها:
در این کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور، 200 بیمار 60-18 ساله کاندید انجام کولونوسکوپی، با روش بلوک تصادفی سازی به دو گروه فنتانیل- پروپوفول و کتامین- پروپوفول تخصیص یافتند. زمان ریکاوری (زمان پایان تزریق دارو تا رسیدن به نمره Steward برابر 6) به عنوان پیامد اولیه و علایم حیاتی،کل دوز مصرفی پروپوفول و رضایت کولونوسکوپیست به عنوان پیامد ثانویه در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها:
در بررسی زمان ریکاوری در دو گروه، در گروه فنتانیل- پروپوفول این مقدار برابر با 0/89±2/97 دقیقه و گروه کتامین- پروپوفول برابر با 1/73±8/84 دقیقه به دست آمد (0/001>P). میزان فشارخون سیستولیک و دیاستولیک و تعداد ضربان قلب در گروه فنتانیل- پروپوفول بعد از تزریق دارو به طور معنی داری نسبت به گروه کتامین- پروپوفول کاهش نشان داد (0/001>P) و این اختلاف از زمان تزریق تا پنج دقیقه پس از اتمام کولونوسکوپی نیز ادامه داشت. در گروه فنتانیل- پروپوفول صفر مورد و در پروپوفول- کتامین 28 نفر (28 درصد) دچار بی قراری شدند که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری نشان داد (0/001>P). میزان رضایت کولونوسکوپیست و میزان دوز مصرفی پروپوفول به صورت معنی داری در گروه کتامین- پروپوفول بهتر بود (0/05>P).
استنتاجترکیب فنتانیل- پروپوفول زمان ریکاوری سریع تر و بی قراری کم تری از کتامین- پروپوفول دارد و در بیماران تحت کولونوسکوپی الکتیو با توجه به اهمیت این موارد ارجح است، ولی ترکیب کتامین- پروپوفول ثبات همودینامیک بهتر، رضایتمندی بیش تر کولونوسکوپیک و میزان دوز مصرفی پروپوفول کم تری داشت و زمانی که ثبات همودینامیک مد نظر باشد، این ترکیب پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: کتامین, پروپوفول, فنتانیل, کولونوسکوپی}Background and purposeAppropriate drug regimen during colonoscopy is one of the matters of concern in anesthesia. This study was conducted to compare the efficacy of propofol-ketamine combination and propofol-fentanyl in colonoscopy.
Materials and methodsIn a single-blind randomized clinical trial, 200 patients aged 18-60 years candidate for colonoscopy, were randomly allocated into two groups to receive either fentanyl-propofol (PF) or ketamine-propofol (PK) using block randomization. Recovery time (end of injection until Steward Score was 6) as the primary outcome and vital signs, complications, total dose of propofol, and satisfaction of the doctor performing the colonoscopy as secondary consequence were compared between the two groups.
ResultsRecovery time was 2.97 ± 0.89 min in the fentanyl-propofol group and 8.84 ± 1.73 min in ketamine-propofol group (P<0.001). Systolic and diastolic blood pressure and heart rate significantly decreased in the fentanyl-propofol group compared with the other group (P <0.001) which was persistent until five minutes after colonoscopy. Restlessness was seen in 28 patients receiving propofol-ketamine but no patient in fentanyl-propofol group developed this condition (P <0.001). Satisfaction of the doctor performing the colonoscopy and propofol dose were significantly better in patients that received ketamine-propofol (P<0.05).
ConclusionFentanyl-propofol combination was associated with faster recovery time and less restlessness than the ketamine-propofol compound, but the latter combination is recommended as it led to better hemodynamic stability, greater satisfaction of the doctor, and reduced dose of propofol.
Keywords: ketamine, propofol, fentanyl, colonoscopy} -
مقدمه
یک شکایت شایع در بیماران تحت بیهوشی با پروپوفول، درد است. در حالی که اثر لیدوکایین در کاهش درد تزریق پروپوفول شناخته شده است، اثر مانور والسالوا بر کاهش این درد در مطالعات بسیار محدودی بررسی شده است. بنابراین هدف مطالعهی حاضر به بررسی تاثیر سه روش درمانی مانور والسالوا، لیدوکایین و نیز ترکیب مانور والسالوا و لیدوکایین در کاهش درد ناشی از تزریق پروپوفول میباشد.
مواد و روشها :
این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور میباشد که بر روی 111 نفر از بیماران کاندید بیهوشی با پروپوفول انجام شد. بیماران به سه گروه لیدوکایین ، مانور والسالوا و لیدوکایین -مانور والسالوا تقسیم شدند و شدت درد با استفاده از معیار نمرهدهی کلاسی درد (VAS) تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری من ویتنی و کروسکال والیس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS v23 استفاده شد.
یافته هامیانگین نمرهی درد در گروه ترکیب لیدوکایین و مانور والسالوا کمتر از دو گروه دیگر و برابر با 33/0±0.5 بودهاست. به علاوه، میانگین نمرهی درد به ترتیب در گروه لیدوکایین و گروه مانور والسالوا برابر با 41/1± 4.6 و 91/1±7/81 بود. میانگین شدت درد در گروه های سنی و دو جنس زن و مرد با یکدیگر تفاوت معناداری نشان نداد.
نتیجه گیریتزریق پروپوفول در سه گروه مورد مطالعه به طور مشابه کاهش یافت، اما در گروهی که لیدوکایین، والسالوا و مانور والسالوا را ترکیب کردند، درد کمترین بود، اما نمره کلی در سه گروه از نظر آماری متفاوت نیست.
کلید واژگان: پروپوفول, لیدوکائین, مانور والسالوا, درد}BackgroundPropofol is commonly used in anesthesia practice because of its rapid recovery time, but pain upon injection is one of the unfavorable complications of this drug, which can cause both physical and mental discomfort for patients. Therefore, it is important to lower the pain on injection of Propofol in patients undergoing anesthesia. As a result, the current study was conducted in order to compare the effects of lidocaine, lidocaine, and the Valsalva maneuver, and the Valsalva maneuver on decreasing the pain of Propofol injection.
methodsThis study is a clinical trial with 111 patients. The patients were allocated into 3 groups with one group receiving lidocaine, the second group receiving lidocaine and the Valsalva maneuver , and Valsalva maneuver. The pain resulting from injecting Propofol based upon the Visual Analog Scale (VAS) score was evaluated (with 1 being no pain and 10 the most severe imaginable pain). Data were compared and analysed using proper statistical tests using SPSS version 23.
ResultsThe mean pain score in the combination group of lidocaine and Valsalva maneuver was lower than the other two groups and was equal to 0.5 ± 0.33. In addition, the mean pain scores in the lidocaine group and the Valsalva maneuver group were 4.6 ± 1.41 and7.81±1/91, respectively. The mean pain intensity in the age groups and the sexes did not show a significant difference with each other.
ConclusionThe current study showed that the injection of Propofol in the three groups of the study was reduced in a similar fashion, however in the group which combined lidocaine, Valsalva, and the Valsalva maneuver, pain was lowest, but the overall score in the three groups was not statistically different.
Keywords: Propofol, lidocaine, Valsalva maneuver, pain} -
هدف
پروپوفول یکی از شایع ترین داروهایی است که در بی هوشی مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از مشکلات این دارو درد در هنگام تزریق آن بوده که شیوع آن در مطالعات بین 28 تا 90 درصد به صورت متغیر گزارش شده است. در مطالعه حاضر به بررسی اثر انجام مانور والسالوا و بستن تورنیکه بر میزان شدت درد و تغییرات پارامترهای همودینامیک بیمار پرداخته شده است.
مواد و روش ها:
مطالعه حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که بر روی 105 بیمار تحت بی هوشی عمومی با پروپوفول به طور تصادفی در سه گروه والسالوا، تورنیکه و شاهد انجام گردید. درد ناشی از تزریق پروپوفول با شدت درد با استفاده از ارزیابی withdrawal response score از صفر (بدون درد) تا 3 در سه گروه ثبت گردید. هم چنین پارامترهای همودینامیک شامل فشارخون (سیستولیک، دیاستولیک و متوسط شریانی)، ضربان قلب و سطح اکسیژن خون اندازه گیری شده است.
یافته ها:
بررسی آماری نشان میدهد بین توزیع شدت درد در سه گروه رابطه معناداری وجود ندارد اما فراوانی افراد با شدت درد متوسط و بدون درد در گروه تورنیکه و والسالوا نسبت به گروه شاهد افزایش قابل توجهی داشته است. هم چنین رابطه معناداری بین فشار خون های سیستولیک، دیاستولیک، متوسط شریانی (001/0=P) و ضربان قلب (013/0=P) در سه گروه وجود داشته و تفاوت معناداری بین سطح اکسیژن خون در سه گروه مشاهده نشد (102/0=P). میانگین فشارخون (001/0=P) در گروه والسالوا و میانگین ضربان قلب (001/0=P) در گروه تورنیکه بالاتر از سایر گروهها میباشد.
نتیجه گیری:
مانور والسالوا و بستن تورنیکه باعث کاهش درد ناشی از تزریق پروپوفول میگردد با این تفاوت که متوسط فشار خون در گروه والسالوا نسبت به گروه تورنیکه بیش تر است.
کلید واژگان: پروپوفول, مانور والسالوا, تورنیکه, درد}Koomesh, Volume:24 Issue: 5, 2022, PP 630 -638IntroductionPropofol is one of the most common anesthetic drugs. Painful injection with a reported prevalence of 28 to 90% in various studies is one of the problems of taking Propofol. The present study investigated the effect of performing the Valsalva maneuver and tourniquet twisting on pain intensity and hemodynamic changes.
Materials and MethodsThis clinical trial was performed on 105 patients under general anesthesia with propofol that was randomly divided into three groups Valsalva, tourniquet, and control. Pain caused by propofol injection was evaluated using the withdrawal response score from 0 (painless) to 3. Hemodynamic parameters including blood pressure (systolic, diastolic, mean arterial), heart rate, and oxygen saturation level have been measured too.
ResultsStatistical analysis showed that there was no significant relationship between the distribution of pain intensity among the three groups, however the frequency of people with moderate pain intensity and painless in the tourniquet and Valsalva groups increased significantly compared to the control group. There was also a significant correlation between blood pressure systolic, diastolic, mean arterial (P=0.0001), and heart rate (P=0.013) in the three groups, and no significant difference was observed between oxygen saturation levels in the three groups (P=0.102). Mean blood pressure in the Valsalva group and heart rate in the tourniquet group is higher than in other groups.
ConclusionValsalva maneuvering and tourniquet twisting reduce the pain caused by propofol injection, with the difference that the mean blood pressure in the Valsalva group is greater than that in the tourniquet group
Keywords: Propofol, Valsalva Maneuver, Tourniquets, Pain} -
مقدمه
متوترکسات (Methotrexate: MTX) یک داروی سیتوتوکسیک است که در برابر برخی بیماریها و تومورها تجویز میشود که کاربرد آن بهدلیل برخی عوارض جانبی محدود شده است. پروپوفول یک داروی با خاصیت آنتیاکسیدانی یکی از داروهای آرامبخشی و بیهوشی مطلوب میباشد. هدف این مطالعه ارزیابی اثر پروپوفول در برابر سمیت کبدی ناشی از متوترکسات میباشد.
مواد و روشهاتعداد 24 رت به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل (گاواژ آب مقطر) گروه پروپوفول (10 mg/kg سه بار در هفته) گروه متوترکسات (20 mg/kg در روزهای17 و 18) و گروه پروپوفول-متوترکسات. تزریقات درون صفاقی و مدت مطالعه 21 روز بود. سپس تمام موشها بیهوش شدند و پلاسما برای تخمین آسپارتات آمینوترانسفراز (Aspartate aminotransferase: AST)، آلانین آمینوترانسفراز (Alanine aminotransferase: ALT) و لاکتات دهیدروژناز (Lactate dehydrogenase: LDH) و همچنین بیلیروبین توتال جمعآوری شد. بافت کبد جهت مطالعه شاخصهای هیستوپاتولوژیک جداسازی شد.
نتایجدر مقایسه گروه MTX با گروه pro-MTX مشاهده شد پروپوفول بهطور معنیداری موجب کاهش سطح آنزیمهای AST و ALT شد (0001/0<P) اما اثر آن بر کاهش ALP و LDH معنیدار نبود. تغییرات بیلیروبین توتال بر هیچ گروهی معنیدار نبود. در بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک کبدی، در گروه MTX، نکروز سلولی، دژنراسیون سلولی، ارتشاح لکوسیتها، پرخونی ورید مرکزی و اتساع سینوزوییدها دیده شد. آسیب در گروه pro-MTX در برابر گروه MTX به شکل معنیداری کاهش یافت (0001/0<P).
نتیجهگیرینتایج تحقیق حاضر نشان داد که پروپوفول در برابر سمیت کبدی ناشی از متوترکسات اثرات محافظتی دارد، اما برای کاربرد بالینی، مطالعات بیشتری موردنیاز است.
کلید واژگان: متوترکسات, پروپوفول, هپاتوتوکسیستی, هیستوپاتولوژی, آنزیم های کبدی}IntroductionMethotrexate (MTX) is a cytotoxic drug that is prescribed for some diseases and tumors that its use is limited due to some side effects. Propofol, a drug with antioxidant properties, is one of the most desirable sedatives and anesthetics. The aim of this study was to evaluate the effect of propofol against MTX-induced hepatotoxicity.
Methods24 rats were divided into 4 groups: control group (distilled water gavage), propofol group (10 mg / kg three times a week), methotrexate group (20 mg/kg on days 17 and 18) and propofol-methotrexate group. There were intraperitoneal injections and the duration of the study was 21 days. Animals were anesthetized and plasma was collected to estimate AST, ALT, LDH, and total bilirubin. Liver tissue was isolated for histopathological study.
ResultsThere was observed that propofol significantly reduced the levels of AST and ALT (P<0.0001), but its effect on reducing ALP and LDH was not significant. Changes in total bilirubin were not significant in any group. In the histopathological study, in "MTX group" were seen cell necrosis, cell degeneration, leukocyte infiltration, congestion of central vein and sinusoid dilation. Injury was significantly reduced in the "pro-MTX group" compared to the "MTX group"(P<0.0001).
ConclusionThe results of the present study showed that propofol has protective effects against methotrexate-induced hepatotoxicity, but for clinical application, there are needed further studies.
Keywords: Methotrexate, Propofol, Hepatotoxicity, Histopathology, liver enzymes} -
زمینه و هدف
پروپوفول یکی از رایج ترین داروهای مورد استفاده در بیهوشی بوده و درد هنگام تزریق از عوارض جانبی این دارو است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر لیدوکایین، منیزیوم سولفات و کتامین در کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول در بیماران تحت عمل جراحی انجام شد.
روش بررسیدر این کارآزمایی بالینی دوسویه کور 80 بیمار 18 تا 65 ساله به صورت تصادفی در 4 گروه 20 نفری لیدوکایین، کتامین، منیزیوم سولفات و نرمال سالین قرار گرفتند. برای ارزیابی درد از معیارAmbesh Score استفاده شد. تغییرات همودینامیک گروه های مورد مطالعه در دقایق 1 و 3 و 5 ارزیابی شد.
یافته هابیماران در گروه های لیدوکایین، کتامین و منیزیم سولفات به ترتیب با مقادیر 75 درصد، 70 درصد و 55 درصد در مقایسه با گروه نرمال سالین (25 درصد) پس از تزریق پروپوفول، احساس درد نداشتند (P<0.05). میانگین روند زمانی فشار خون سیستولیک، فشار خون دیاستولیک و متوسط فشار خون شریانی بین گروه های مورد مطالعه از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05).
نتیجه گیریاستفاده از داروهای لیدوکایین یا کتامین در زمان تزریق پروپوفول می تواند در کاهش درد هنگام تزریق پروپوفول موثر باشد.
کلید واژگان: پروپوفول, لیدوکائین, منیزیم سولفات, کتامین, درد, بیهوشی عمومی}Background and ObjectivePropofol is one of the most commonly used drugs in anesthesia with the pain during an injection is a side effect of this drug. This study was conducted to compare the effect of Lidocaine, Magnesium Sulfate, and Ketamine on reducing pain caused by intravenous injection of Propofol in patients Undergoing surgery.
MethodsIn this double-blind randomized clinical trial study, 80 patients aged 18 to 65 years were randomly blocked and assigned into four groups including Lidocaine, Ketamine, Magnesium Sulfate and Normal Saline. The pain was measured with the Ambesh Score. Hemodynamic changes of patients were evaluated in 1, 3, and 5 minutes.
ResultsThe patients in Lidocaine, Ketamine, and Magnesium Sulfate groups with 75%, 70%, and 55%, respectively, did not feel pain after Propofol injection compared to Normal Saline group (25%) (P<0.05). The mean time trend of Systolic and diastolic blood pressure and mean arterial blood pressure between the studied groups were significant (P<0.05).
ConclusionThe use of Lidocaine or Ketamine during Propofol injection can be effective in reducing pain during injection in patients undergo surgery.
Keywords: Propofol, Lidocaine, Magnesium Sulfate, Ketamine, Pain, General Anesthesia} -
سابقه و هدف
عوامل بیهوشی و نوع جراحی ممکن است به آسیب کبدی بعد از عمل منجر شود. هوشبرهای استنشاقی با اختلال عملکرد کبدی پس از جراحی مرتبط هستند. انتظار می رود پروپوفول پتانسیل کمتری برای آسیب کبدی بعد از عمل داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه عملکرد آنزیم های کبدی بعد از بیهوشی به روش تیوا با ایزوفلوران انجام شد.
مواد و روش ها:
این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 70 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان امام علی (ع) بجنورد انجام شد. بیماران به صورت در دسترس انتخاب و سپس به روش تصادفی سازی بلوکه بندی در دو گروه تیوا و ایزوفلوران تقسیم شدند. حین عمل جراحی، نگهداری بیهوشی در گروه ایزوفلوران، با گاز ایزوفلوران (1/2 مک) و در گروه تیوا، با انفوزیون پروپوفول (100 میکروگرم/کیلوگرم/دقیقه) و رمی فنتانیل (0/1 میکروگرم/کیلوگرم/دقیقه) انجام گرفت. سطح فاکتورهای ALT، AST، ALP، PTT، INR بیماران با دستگاه های آزمایشگاهی قبل از عمل، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از عمل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
یافتهها:
از نظر متغیرهای دموگرافیک و مداخله گر بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود ندارد. سطح آنزیمALT در گروه تیوا از 10/7±17/6 به 14/2±21/2 و در گروه ایزوفلوران از 9/4±16/7 به 16/1±28/4 رسید (0/05>p). در بقیه آنزیم ها این اختلاف معنی دار نبود.
نتیجهگیری:
نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از هر دو روش تیوا و ایزوفلوران بر میزان آنزیم های کبدی بیماران تحت عمل جراحی کلهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی تاثیر گذار می باشد.
کلید واژگان: هوشبر استنشاقی, ایزوفلوران, بیهوشی, پروپوفول, آنزیم کبدی}Background and ObjectiveAnesthetic agents and type of surgery may lead to liver damage after surgery. Inhaled agents are associated with liver dysfunction after surgery. Propofol is expected to have a lower potential for postoperative liver damage. The present study was conducted to compare liver enzyme function after anesthesia with isoflurane and total intravenous anesthesia (TIVA).
MethodsThis clinical trial was conducted on 70 patients referred to Imam Ali Hospital in Bojnord. Patients were selected using convenience sampling and then divided into TIVA and Isoflurane groups using block randomization method. During surgery, anesthesia was maintained in the isoflurane group with isoflurane gas (1.2 MAC) and in the TIVA group with infusion of propofol (100 micrograms/kg/minute) and remifentanil (0.1 micrograms/kg/minute). The levels of ALT, AST, ALP, PTT, and INR factors of the patients were examined and compared using laboratory devices before the operation, immediately, 24 and 48 hours after the operation.
FindingsThere is no significant difference between the two groups in terms of demographic and interventional variables. ALT enzyme level in TIVA group increased from 17.6±10.7 to 21.2±14.2 and in isoflurane group from 16.7±9.4 to 28.4±16.1 (p<0.05). In other enzymes, this difference was not significant.
ConclusionThe results of the study showed that the use of both TIVA and Isoflurane methods has an effect on the level of liver enzymes in patients undergoing laparoscopic cholecystectomy surgery.
Keywords: Inhalation Anesthetic, Isoflurane, Anesthesia, Propofol, Liver Enzyme} -
مقدمه
آندوسکوپی دستگاه گوارش یک روش ضروری برای ارزیابی و درمان اختلالات دستگاه گوارش است.آرامبخشی در اندوسکوپی با هدف کنترل امن و موثر درد و اضطراب، برای فراهمکردن درجهی مناسبی از فراموشی یا کاهش هوشیاری و بهتر کردن اندوسکوپی بهخصوص در موارد درمانی همیشه یک مساله حیاتی بوده است.پروپوفول داروی آرامبخش موثری است اما بیدردی مناسبی ایجاد نمیکند. برای غلبه بر عوارض،استفاده از لیدوکایین و کتامین در دوزهای مختلف برای افزایش خاصیت ضد اضطراب، آرامبخشی و بهبود مورد استفاده قرار گرفته است اما نتایج متفاوتی از مطالعات مختلف به دست آمده است. لذا هدف مطالعه حاضر مقایسهی اثر آرام بخشی ترکیب دارویی پروپوفول-کتامین با پروپوفول-کتامین به همراه اسپری لیدوکایین در بیماران اندوسکوپی بود.
روش کارمطالعهی طراحی شده از نوع کارآزمایی بالینی که بر روی 154 بیماران کاندید اندوسکوپی سرپایی بخش اندوسکوپی بیمارستان امام خمینی(ره) انجام گردید و بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. پس از گرفتن شرح حال بیمار، در گروه اول 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم پروپوفول به همراه 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم کتامین و درگروه دوم ابتدا 2پاف اسپری لیدوکایین 10 %معادل 20 میلی گرم اسپری شد. سپس 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم پروپوفول و 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم کتامین تزریق شده و سپس 2پاف اسپری لیدوکایین 10 %معادل 20 گرم تزریق شد. سپس آرامبخشی، آپنه، تهوع و یافتههای کلینیکال در بیماران مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت.
نتایجدر این مطالعه توزیع جنسیت بیماران تحت عمل جراحی در 75/46 درصد زن و 25/53 درصد مرد بودند و میانگین سن بیماران 40/49 سال بود که دو گروه از لحاظ سن و جنسیت همسان هستند.میانگین مدت زمان بیهوشی بیماران84/15دقیقه ومیانگین مدت زمان آندوسکوپی بیماران 34/13 دقیقه بود و میان توزیع پراکندگی مدت زمان بیهوشی و مدت زمان آندوسکوپی در دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نشد.بر اساس مطالعه ی انجام شده،میزان آرامبخشی در میان بیمارانی که پروپوفول و کتامین و لیدوکایین دریافت کردهاند بیشتر است. سطح فشارخون سیستولیک بیماران در دو گروه اختلاف معنیداری ندارد. میزان ضربان قلب در طول مدت زمان دریافت داروی بیهوشی در گروه پروپوفول و کتامین و لیدوکایین بهطور معنیداری کمتر است.میزان اشباع اکسیژن خون در گروه پروپوفول و کتامین و لیدوکایین بهطور معنیداری بیشتر است. میان آپنه و تهوع در بیماران در دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نمیشود و مدت زمان ریکاوری در بیماران دریافتکننده داروی پروپوفول و کتامین و لیدوکایین بیشتر از گروه پروپوفول و کتامین است.
نتیجهگیریاضافه کردن اسپری لیدوکایین موضعی به ترکیب دارویی پروپوفول _کتامین برای انجام پروسیجر آندوسکوپی موجب افزایش میزان آرابخشی در آندوسکوپی می شود.
کلید واژگان: پروپوفول, لیدوکائین, آندوسکوپی}IntroductionGastrointestinal endoscopy is an essential method for evaluating and treating gastrointestinal disorders. Sedation in endoscopy aims to safely and effectively control pain and anxiety, to provide an appropriate degree of amnesia or to reduce consciousness, and to improve endoscopy, especially in medical cases,always been a critical issue. Propofol is an effective sedative but does not cause adequate analgesia. To overcome the side effects of lidocaine and ketamine in different doses has been used to increase anxiety, sedation and recovery, but different results have been obtained from different studies. Therefore, the aim of this study was to compare the sedative effect of propofol-ketamine with propofol-ketamine with lidocaine spray in endoscopy.
Materials and MethodsA clinical trial study was performed on 144 patients who were candidates for outpatient endoscopy in the endoscopy ward of Imam Khomeini Hospital and the patients were randomly divided into two groups. After taking the patient's history, in the first group 0.5 kg / mg propofol with 0.5 kg / mg ketamine and in the second groupin the second group, 2 puffs of 10% lidocaine spray equal to 20 mg were sprayed on the oropharynx. Then 0.5 mg / kg propofol and 0.5 mg / kg ketamine were injected. Then sedation, apnea, nausea and clinical findings in patients were evaluated and compared.
ResultsIn this study, the sex distribution of patients undergoing surgery was 46.75% female and 53.25% male. In this study, the mean age of patients was 49.40 years and the two groups were matched for age and gender. The mean duration of anesthesia was 15.84 minutes and the mean endoscopic duration of patients was 13.34 minutes. There was no significant difference between the distribution of anesthesia duration and endoscopic duration in the two groups. According to the study, sedation was higher among patients receiving propofol, ketamine, and lidocaine spray.There is no significant difference in systolic blood pressure levels between the two groups. Heart rate was significantly lower during the duration of anesthesia in the propofol, ketamine, and lidocaine groups. Blood oxygen levels were significantly higher in the propofol, ketamine and lidocaine group. There is no significant difference between apnea and nausea in patients in the two groups and the recovery time in patients receiving propofol and ketamine and lidocaine is longer than the propofol and ketamine groups.
ConclusionAdding topical lidocaine spray to the propofol-ketamine drug combination for endoscopic procedures increases the degree of sedation in endoscopy.
Keywords: Propofol, Lidocaine, endoscopy} -
مقدمه:
بی حسی ناحیه ای، روش انتخابی در جراحی سزارین می باشد. داروهای خواب آور داخل وریدی که در القاء بیهوشی استفاده می شوند، به سرعت از جفت عبور کرده و ممکن است باعث دپرسیون تنفسی جنین شوند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه دوز کم پروپوفول با میدازولام بر روی علایم همودینامیک مادران و آپگار نوزادان در زنان تحت بی حسی اسپاینال در عمل جراحی سزارین انجام شد.
روش کاردر این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سویه کور که در سال 1392 در شهرستان جهرم انجام شد، 42 بیمار با کلاس بیهوشی I و II تحت بی حسی اسپاینال به دو گروه مساوی تزریق 20 میلی گرم پروپوفول و 5/1 میلی گرم میدازولام همزمان با انجام بی حسی اسپاینال قرار گرفتند. علایم همودینامیک مادر در دقایق 1، 3، 5، 10، 15، 30 و 60 دقیقه بعد از بی حسی اسپاینال و آپگار نوزادان در دقایق 1 و 5 بعد از به دنیا آمدن سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هابین گروه های میدازولام و پروپوفول از لحاظ فشارخون سیستول و دیاستول، اشباع اکسیژن و ضربان قلب در زمان های مختلف و از لحاظ آپگار نوزادان تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت (05/0>P).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه و عدم تفاوت دو گروه از نظر آپگار نوزادان و نوسانات متغیرهای همودینامیک مادر، می توان نتیجه گرفت در شرایط معمولی دوزهای کم پروپوفول و میدازولام برای جراحی سزارین، از نظر بالینی تفاوت بارزی بر آپگار نوزاد و متغیرهای همودینامیک مادر ندارند و می توان بسته به شرایط و تجربه متخصص بیهوشی از داروهای مورد نظر استفاده کرد.
کلید واژگان: آپگار نوزادان, پروپوفول, سزارین, علائم همودینامیک, میدازولام}IntroductionRegional anesthesia is the method of choice in cesarean section. Intravenous sleeping pills used to induce anesthesia quickly cross the placenta and cause fetal respiration depression. This study was performed with aim to compare the low dose of propofol with midazolam on the maternal hemodynamics symptoms and neonatal Apgar in women undergoing spinal anesthesia in cesarean section.
MethodsIn this double-blind randomized clinical trial study which was performed in Jahrom in 2013, 42 patients with anesthesia classes I and II underwent spinal anesthesia and were placed in two equal groups of injection of propofol 20 mg and midazolam 1.5 mg along with spinal anesthesia. Symptoms of maternal hemodynamics were measured at 1, 3, 5, 10, 15, 30, and 60 minutes after spinal anesthesia and neonatal apgar at 1 and 5 minutes after birth. Data were analyzed by SPSS software (version 21) and Mann-Whitney test. p < 0.05 was considered statistically significant.
ResultsThere was no significant difference between midazolam and propofol groups in terms of systolic and diastolic blood pressure, Blood O2 saturation, and hear rate at different times and neonatal Apgar (P> 0.05).
ConclusionConsidering the results of the study and no difference between the two groups in terms of neonatal Apgar and fluctuations of maternal hemodynamic variables, it can be concluded that under normal conditions, low doses of propofol and midazolam for cesarean section clinically have no significant difference on neonatal Apgar and hemodynamic variables; both drugs can be used depending on the condition and experience of the anesthesiologist.
Keywords: Cesarean section, Hemodynamic Symptoms, Midazolam, Neonatal Apgar, Propofol}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.